چند نکته در باب اتحاد ملی ، انسجام اسلامی
سال 1386 توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی – حضرت آیت ا… العظمی خامنه ای – به سال " اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نامگذاری شد .
این نام بر آیندی از نامگذاریهای سالهای اخیر بوده و به عبارت دیگر بیانگر هدف پیامبر اعظم (ص ) ، امام علی (ع ) و سایر پیامبران و معصومانِ برای دعوت به دین الهی می باشد . به نظر می رسد ولی امر انقلاب بنا دارند در پرتو این نامگذاری فعالیتها و سیاستگذاریهای کلان کشور و حتی سایر دول اسلامی را به سمت یکپارچگی و متحد نمودن ملت ایران و امت اسلامی در سراسر جهان هدایت کرده و آنرا در سال 86 ساماندهی و هدفمند نمایند .
وظیفه دولتمردان و مدیران اجرایی و فرهنگی نیز آن است که با نصب العین قرار دادن این هدف کلان ، برای کشف راهکارهای اجرایی و عملیاتی نمودن آن نهایت سعی و تلاش خود را به کار بندند .
با مروری بر تاریخ انقلاب ، دهه 1355 تا 1365 را می توان به عنوان درخشان ترین دوره اتحاد ملت ایران دانست که تحت شعار و رهبری واحد ، همچون مشتی گره شده و به سان اعضای یک پیکر ، در مقابل دشمنان خود ایستاده و علیرغم وجود بحرانهای مختلف ، به پیروزی دست یافتند .
با بررسی دقیق دوره مذکور و عوامل موثر بر اتحاد مردم ایران می توان راهکارهای عملیاتی و اجرایی صحیحی برای سال 86 در راستای تحقق اهداف این شعار محوری پیشنهاد نمود . عمده ترین عوامل موثر عبارت بودند از :
1- هدف واحد : در دوره مذکور شاهد دو هدف اصلی می باشیم که دغدغه همه ایرانیان با تفکرات و قومیتهای متفاوت بوده و همه آنان را برای رسیدن به آن ، دور هم جمع کرده است : تفوق بر طاغوت زمان و رها سازی میهن از چنگ اندازی دشمنان و بالاخره بر پا نمودن حکومتی برخاسته از دل مردم .
2- همراهی ، همنوایی و همدردی مسوولان با مردم : رکن مقوِّم اتحاد در سالهای اول انقلاب ، جدا نبودن مسوولان از توده مردم بود . ، پرهیز از رانت خواری و مرفه زیستن و…. از جمله عواملی است که حد فاصل بین مردم و مسوولان را تعیین می کند . متاسفانه اشرافیت برخی دولتمردان در پستهای مدیریتی از جمله دلایلی بود که در اواخر دوران دفاع مقدس
چهره نمایی کرده بود.
3- رهبری روحانیون دین مدار : یکی دیگر از عوامل بسیار موثر بر اتحاد ملت ایران ، پیروی مردم از روحانیون وارسته ای بود که فارغ از تعلقات و انگیزه های دنیوی ، خود را فدای دین و آرمانهای آن نموده و از هرگونه تلاشی برای هدایت مردم و گسترش اسلام فروگذار نمی کردند . تلاشی که نتیجه آن شکوفایی درخت انصاف ، جوانمردی ، آزادی خواهی ، از جان گذشتگی ، دستگیری از بی نوایان ، رافت و محبت به همنوع و… بود که به نظر می رسد امروزه باید این نقش پر رنگ تر از گذشته خود را نشان دهد و بر آن تاکید بیشتر شود.
4- هوشیاری و بیداری مردم در مقابل توطئه های دشمن : مردم ایران همواره خود را در معرض حملات و تهاجمات فرهنگی دشمن دیده و هیچگاه اجازه زمزمه مماشات با شیطان بزرگ وایادی اروپایی خود که امروز شصتمین سالروز اتحاد خود را جشن می گیرند را به کسی نمی دادند . از همین رو باید به جریانات مخفی و پشت پرده ای که در حال رخنه به توده مردم ایران است، توجه وافی مبذول داشت و نطفه تفرقه و نفاق را خشکاند.
5- توجه ویژه به رهنمودهای پرچمدار انقلاب : قبل و بعد از پیروزی انقلاب ، رهنمودهای امام راحل (ره) به عنوان محور اصلی سیاستگذاری وتعیین خط مشی های کلان نظام مطرح بود رمز و بقای ماندگاری آرمان های انقلاب اسلامی در بازگشت به رهنمون های آن بزرگ مرد تاریخ و هدایت و رهبری رهبر معظم انقلاب است.
به امید روزی که پرچم سربلندی و آزادگی ایرانیان بر فراز قله های رفیع وحدانیت ، اتحاد و یکپارچکی بر تارک تاریخ بدرخشد.
مبانی اتحاد ملی و انسجام اسلامی
چکیده:
در این مقاله سعی شده است ضمن ریشه یابی کلیدی واژگان عنوان، موضوع اتحاد و انسجام با توجه به کلام وحی، سنت، عقل و بیانات بزرگان و در راس آن معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی (ره) مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد. و از هرگونه برداشت شخصی، جناحی و حزبی و مصادره کردن این عنوان بزرگ جلوگیری شود.
در این مقاله راز اتحاد داخلی و ارائه الگو برای کشور های مسلمان بیان شده است. دعب نگارنده آن است که حتی الامکان غیر مستقیم به این موضوع بپردازد که در جاهایی لاجرم با صراحت اصول و مبانی نیز بیان شده است.
مقدمه:
اتحاد داخلی و بین المللی یک ضرورت اجتناب ناپذیر برای هر ملتی است. ملت پویا ملتی است که در جای خود از تنش و مناقشات بهره می برد و به موقع از هر گونه اختلاف و تفرقه دوری می جوید. نه یک دستی، سکوت و رکود دارد و نه اغتشاش و درگیری و جدل. زیرا هر دو مایه افول ملت هاست.
افراد، گروه ها، صنوف و… هر کدام برای تعالی درون گروهی خود باید فریاد برآورند و از همه ظرفیتهای قانونی و شرعی برای ترقی و توسعه خود استفاده کنند. اما به هنگام خطر و تهدید امنیت یا منافع ملی از خواسته خود بصورت مقطعی، کوتاه آمده و به فکر دفع افسد باشد.
"تخم وفاق را تو در این بوستان بکار – میخ نفق را تو در این زمین بکن" (ادیب الممالک فراهانی)
اینکه در کجا باید فریاد زد و در کجا سکوت، در کجا باید عاقلانه و بر مبنای استدلال پیش رفت ودر کجا به مصلحت توجه کرد و… به شناخت اصول و ظرائفی محتاج است که در این مقال در صدد تبیین آن می باشیم.
امید است خواننده محترم ( از هر جناح و فکر و سلیقه ای که باشد ) با دقت و تامل در اصول ذیل الذکر به کلمه تنومند "وحدت" چنگ زده و با ایثار و شهامت، جلوی خود کامگی و فرصت طلبی را بگیرد.
الف: واکاوی مفردات:
واکاوی مفردات عنوان این مقاله که توسط رهبر بزرگوار انقلاب برای سال جاری نام گذاری شده است از بار معنایی برخوردار است و تا ریشه آن بررسی نشود نمی توان به عمق آن پی برد.
1- مبانی:
"جمع مبنی به معنی: ریشه، پایه و بنیان یک چیز است" (1) که در این مقال به کنه و ریشه این اتحاد و انسجام خواهیم پرداخت.
2- اتحاد:
"آنچه مرکب از دو چیز یا بیشتر و با نسبت های معین باشد. به طوری که چیز سومی از آنها به وجود آید که با اجزای خود تفاوت کامل داشته باشد. مثل آب. که مرکب از اکسیژن و هیدروژن است". (2)
ریشه این فعل "وحد" است که به باب "افتعال" برده شده است. این باب برای مطاوعه می باشد. مطاوعه یعنی قبول کردن آن فعل و ممتنع نشدن. و برای آن در علم "صَرف" مثال می آورند مثل: "کسرت الکوز فانکسر" یعنی: من کوزه را شکستم و آن هم قبول شکستن کرد.
فعل "وحدت" وقتی در این باب آورده می شود به این معنی میشود که: اتحاد مبتنی بر اصولی خواهد بود و هر گاه ضرورت آن احساس شد می بایست به آن عمل کرد و نباید خواسته های شخصی، سلیقه ای، حزبی و گروهی را بر آن مقدم داشت.
3- ملی:
کلمه "ملت" که جمع آن "ملل" می شود به معنی: "پیروان یک دین، مردم یک کشور که از یک نژاد و تابع یک دولت باشند". (3)
ملت در واقع یک واحد بزرگ انسانی است که عواملی چون: فرهنگ، دین، جغرافیا، نژاد، قومیت و… میتواند عامل پیوند آن باشد.
چنانچه در تعریف ملت نیز گفته اند: "ملت یک روان است، یک اصل روحانی. دو چیز، که در واقع یک چیزند،… یکی؛ داشتن میراث مشترک غنی از خاطره ها و دیگر، سازش واقعی، میل به زیست با یکدیگر و خواستِ تکیه کردن کامل به میراث مشترک". (4)
پس ملت تجمع یک گروهی است که با اهداف خاصی و در چارچوبی تعریف شده علاوه بر حل کردن نیازات ابتدایی خود، در صدد توسعه فرهنگ، اقتصاد و سیاست خود نیز می باشند. بنابراین با توجه به تعریفی که در فرهنگ "عمید" آمده است ( تابع یک دولت…) می رساند که برای رسیدن به اهداف خود باید سازماندهی شده و با برنامه منظم، به حرکت رو به رشد خود ادامه دهند.
4- انسجام:
انسجام از ماده"سجم" به معنی: "منظم و منسجم شدن کلام" می باشد. (5) و نیز در فرهنگ لغت فارسی به معنی: "روان شدن، منظم شدن و با هم جور شدن، روان بودن کلام و عاری بودن آن از تقعید و تکلف" آمده است. (6)
5- اسلامی:
ریشه آن "سلِم یسلَم" که به معنی: "سالم و بی عیب و آفت" می باشد. (7) که "اسلام" از باب افعال به معنی "تسلیم بی قید و شرط" می باشد. (8) که همزه این باب معنی کثرت می دهد. و این همان معنایی است که "المنجد" برای آن گفته است. به عبارتی: تسلیم بی قید و شرط شدن یعنی کثرت سلامت و زدودن آفت. البته این همزه می تواند معنی "یافتن" هم داشته باشد. یعنی در اسلام می توان سلامتی روح و روان را پیدا کرد تا از آفت ها و بلاها در امان بود.
اما "یا" اضافه بر کلمه "اسلام"، "یاء" نسبت است. و به معنی هر آنچه که مطابق دین حنیف اسلام است.
مفهوم انسجام اسلامی
اگر سخن از انسجام اسلامی می شود به این معناست که ملت های منطقه اسلامی می بایست پیوندهای خود را چنان مستحکم و استوار کنند که راه نفوذ دشمن بسته شود. در کاربرد عربی این واژه در جایی به کار می رود که شما لیوان آبی را با جوهری مخلوط و آمیخته کنید به گونه ای که نوعی هم رنگی در آن نمودار گردد. اگر شخصی با شخصی دیگر در اندیشه و تفکر مشترک شد گفته می شود که آرا و انظار آن دو با یک دیگر منسجم است هرچندتفاوت هایی نامحسوسی نیز دیده می شود. این تفاوت ها در آن حد و اندازه نیست که بتواند دوگانگی میان آن را بنمایاند. گونه ای از یگانگی در میان دو چیز منسجم یافت می شود به گونه ای که جدایی میان آن دو کاری سخت و دشوار و گاه غیر ممکن است. ملت های اسلامی می بایست برای رسیدن به انسجام تلاش کنند. این وظیفه ای است که دین اسلام و قرآن برگردن ایشان نهاده است. با آن که روش ها و فرهنگ های هر ملتی در یک سرزمین و کشور با سرزمین و کشور دیگر متفاوت است ولی به جهت مشترکات کلان فرهنگی و هدفی می توانند و باید از انسجام برخوردار باشند. امت اسلام که ترکیبی از ملت ها و نژادها و خرده فرهنگ ها و تجربیات متعدد و متنوع است، از انسجام و صبغه ای برخوردار هستند که آنان را با یکدیگر یگانه می سازد. این همان چیزی است که در قرآن از آن به صبغه الله و رنگ الهی یاد شده است.
نگاه قرآن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی
از نظر قرآن انسان ها از یک نر و ماده آفریده شده اند (حجرات آیه 13) و مردمان امتی واحد و یگانه بوده اند. (بقره آیه 213) و تمایز رنگ و زبان آنان نه مایه امتیاز و نه نشانه برتری است بلکه نشانه های قدرت الهی (روم آیه 22) چندگونگی قبیله ای و طایفه ای راهی برای شناسایی بهتر و هماهنگی و همگرایی است (حجرات آیه 13). هر ملتی به جهات چندی پدیدار می گردد چنان که امت ها و شرایع نیز به جهات شرایط زمانی و روحیات و مقتضیات روحی و روانی انسان پدید آمده است (مائده آیه 48) بنابراین نمی توان به این مسایل به عنوان مسایل محوری نگریست بلکه اموری عرضی هستند که شرایط خاص و مقتضیات خاصی پدیدار می گردند.
قرآن می کوشد تا همه انسان ها را در نهایت در یک جامعه جهانی واحد گرد آورد و جهانی شدن به عنوان یک فرآیند طبیعی و جهان سازی به عنوان یک برنامه پروژه اسلامی مورد تاکید و تایید قرآن و اسلام است. اسلام و قرآن از مردمان می خواهد که در نهایت با حفظ اصولی و اختلافات ملی و حتی شریعتی خود در یک اجتماع کلان و واحد انسانی جهانی گرد هم آیند و به اصول و ارزش های مشترک توجه کنند. از این رو مردمان را به کلمه یگانگی می خواند (آل عمران آیه 64) این بدان معناست که انسان ها می توانند و باید برای اصول مشترک و اهداف مشترک خود با هم منسجم گردند. این انسجام هرچند از نظر نظری فراهم است و همه در پی توحید و آسایش و آرامش هستند ولی در مقام عمل عملیاتی نشده است و انسجام خارجی نیافته و آثار آن ظاهر نشده است.
قرآن در کنار برنامه های تشریعی، پیروان شرایع مختلف را بر گردآمدن بر نقاط مشترک با یک دیگر فرا می خواند (آل عمران آیه 64) و بدین ترتیب بنیاد جامعه جهانی آرام و امن همراه با احترام متقابل به فرهنگ ها و ملیت ها را پی می ریزد و خود را کتاب مصدق می نامند. (بقره آیه 41) پاک شمردن طعام اهل کتاب (مائده آیه 5) و مجاز شمردن معامله و داد و ستد با ایشان (ممتحنه آیه 8) و نهی از مجادله و درگیری های کلامی و یا اهانت به مقدسات و فرهنگ های ایشان را حرام دانستن (عنکبوت آیه 46) گام های اساسی اسلام و قرآن برای ایجاد جامعه جهانی انسانی است.
برای رسیدن به این مقام و هدف اساسی می بایست نخست میان ملت های اسلامی این انسجام و همرنگی پدیدار گردد و امت اسلام با ملت های مختلف خود با یک دیگر منسجم شوند. از این رو برای رسیدن به انسجام اسلامی طرح و برنامه های مختلف و متنوع ارایه می دهد. بسیاری از گزاره های قرآنی تبیین کننده عوامل انسجام اسلامی است چنان که بسیاری از آموزه های دستوری قرآن نیز در این راستا قابل تحلیل و تبیین است. قرآن همه کسانی را که شهادتین را بر زبان جاری کرده و اسلام را با حقیقت جانشان پذیرفته باشند را مومن و مشمول حکم انسجام اسلامی می داند. یگانگی و انسجامی که در سایه وحدت عقیده و باور پدید می آید. قرآن براساس همین وحدت عقیده مومنان را برادران یک دیگر می خواند (حجرات آیه10) و بر تعاون و همکاری و همیاری در پارسایی و نیکی دعوت می کند. (مائده آیه2) و آنان را شرافت امت واحد می ستاید. (انبیا آیه92) این همه برای آن است که امت ترکیبی از ملت ها و فرهنگ ها و اقوام مختلف است که در یک راه و روش و هدف مشترک گرد هم آمده اند و توانسته اند گروه بزرگی از مردمان را در یک مجموع گردآورند.
این انسجام پیش از آن که به صورت تجسمی خودنمایی کند به شکل روحی و روانی تحقق می یابد. قرآن پیوند مومنان را پیوند دل هایی دانسته است که از استحکام و استواری خاصی برخوردار می باشد.(انفال آیه 63) این موهبتی الهی و معجزه ای خداوندی است که خداوند با تصرف در دل های مردمان مومن ایجاد کرده است؛ زیرا نمی توان چنین انسجام و یگانگی را که رنگ خدایی دارد جز به معجزه ایجاد کرد. از اینرو خطاب به پیامبرش می فرماید که اگر تمام گنج ها و ثروت های زمینی را انفاق می کردی نمی توانستی این انسجام و یگانگی و همرنگی را پدید آوری؛ زیرا این گونه یگانگی با پول فراهم نمی آید (انفال آیه63) همگرایی که ایجاد شده همگرایی روحی و روانی است که به عنایت پروردگار ایجاد می شود و این درصورتی تحقق می یابد که ملت ها بر دین تاکید ورزند و اصول آن را مورد توجه قرار دهند.(آل عمران آیه103)
آثار انسجام اسلامی
قرآن برای انسجام اسلامی آثار چندی را برمی شمارد که از مهم ترین آن ها می توان به همان هدف اصلی تشکیل خانواده کوچک و بزرگ (ملت) و ایجاد دولت اشاره کرد. هدف از انسجام اسلامی در وهله نخست رسیدن به آرامش و آسایش است که قرآن نیز بر آن تاکید می ورزد. (آل عمران آیه 103و نیز انعام آیه65) چنان که برچیده شدن زمینه سلطه بیگانگان و استعمارگران از مهم ترین اهداف وحدت و انسجام اسلامی شمرده شده است. (قصص آیه4) و قدرت و هیمنه مومنان را افزایش می دهد(انفال آیه46)
این اهداف جز با تاکید بر عوامل ایجادی آن پدیدار نخواهد شد. از این رو بر مسلمانان است که بر اصول دین اسلام تاکید ورزند و به ریسمان الهی (قرآن و پیامبر) چنگ زنند و از آن دور نشوند. (آل عمران آیه 103و نساء آیه59) حقوق برادری را رعایت کنند و عیب یک دیگر نجویند و در حق یک دیگر گمان باطل نبرند (حجرات آیه11و 12) امر به شایسته و معروف نمایند و از کار زشت و ناهنجار پرهیز کرده و دیگران را نیز باز دارند. (آل عمران آیه104)
این دسته و عوامل دیگری را قرآن برای رسیدن به انسجام اسلامی بیان کرده است که بدون
آن ها نمی توان رنگ یک رنگی را دید و از امنیت و آرامش و آسایش برخوردار شد.
باشد تا با تحقق بخشیدن به این تسمیه مبارک مقام معظم رهبری یعنی اتحاد ملی و انسجام اسلامی به اهداف اصلی جامعه و اجتماع انسانی دست یابیم و رنگ و روی آسایش و آرامش را در کره خاکی زمین ببینیم و از صلح و صفا برخوردار گردیم.
منابع و ماخذ:
www.iranika.ir
www.agaha.blogfa.com
9