تارا فایل

پروژه کامل ارزیابی عملیات بیومکانیکی آبخیزداری




فصل اول

مقدمه

1-1 – مقدمه :
هو انشاکم من الارض و استعمرکم فیها
" سوره هود ، آیه 64 "
یعنی از شما خواسته است که آن را آباد سازید و آباد نگه دارید و این خود می رساند که انسان موظف است علاوه بر آباد کردن زمین و محیط اطراف خود تا آنجا که مقدور است ، آن را آباد هم نگه دارد. یعنی از هر کاری که مایه ویرانی و خرابی زمین و موجب تباه ساختن گیاه ، جاندار و انسان می شود پرهیز کند. آیا ما بر ینگونه رفتار کرده ایم ؟
منابع طبیعی هر کشور سرمایه ملی به حساب می آید که به نسل حاضر ونسلهای بعدی تعلق دارد. رشد وتوسعه اقتصادی کشور وبخش کشاورزی به منابع طبیعی تجدید شونده مانند جنگلها ، مراتع ، آب و غیره متکی است. تخریب زیست بوم های طبیعی در عرصه آبخیز ها از دیر باز تهدیدی جدی برای حیات موجودات زنده وآبخیز نشینان بوده است. آثار زیانبار این معضل زیست محیطی امروزه بیش از هر زمان دیگر نمایان می باشد. با نگاهی به آمار میزان فرسایش سالانه کشور ( 2 -5/2میلیارد تن درسال ) که بیانگر از بین رفتن خاکهای حاصلخیز می باشد به سادگی می توان عواقب خطرناک فنای سایر اجزای حوضه آبخیز راکه تشکیل دهنده محیط زیست می باشد پیش بینی نمود. دراین شرایط زندگی مسالمت آمیز در کنار عناصر موجود در آبخیز وحراست از ثروتهای ملی طبیعی به منظور حفظ بقای امری اجتناب ناپذیر است. مراتع ایران هزاران سال پیش تاکنون مورد بهره برداری قرار گرفته و به عنوان مهمترین درعین حال ارزانترین تامین کننده علوفه برای دام های روستایی وعشایری به شمار می رود. پوشش گیاهی مراتع علاوه برتامین علوفه نقش مهمی در حفاظت از آب وخاک و بهبود محیط زیست برای انسان دارد. متاسفانه این عنصر مفید تحت تاثیر اعمال نابخردانه بشر به دلیل افزایش جمعیت ونیاز روز افزون به مواد غذایی وبهره برداری بی رویه از مراتع وتبدیل عرصه های مرتعی به کاربرهای دیگر تخریب و در بعضی مناطق به کلی از بین رفته اند و این روند به شکل نگران کننده ای هم چنان ادامه دارد. کاهش بهره وری از اراضی ، افزایش سیلاب های مخرب ، فرسایش خاک ونابودی محیط زیست از جمله عواقب نگران کننده آن می باشد. [5]
کشور ما علی رغم اینکه از نظر سابقه تاریخی در شمار معدود کشورهای متمدن جهان به شمار می رود ، متاسفانه در گذشته به علت عدم توجه به شناخت شرایط مختلف و و اعمال روش های نادرست در بهره برداری از اراضی موجبات فرسایش و انتقال و از دسترس خارج شدن خاک را فراهم آورده و در حال حاضر ما وارث خاک هایی هستیم که دارای قدرت تولیدی بسیار کم و یا اصلا َ قابل بهره برداری نیستند این موضوع خود مشکلات زیادی از قبیل مهاجرت روستاییان به شهرها ، متروک ماندن روستاها و بالاخره پائین بودن تولید در واحد سطح را به وجود آورده.
یکی از راه های شناسایی خصوصیات و استعدادهای اراضی مطالعات مرتع و آبخیزداری هر ناحیه است ، زیرا این مطالعات تمامی عوامل طبیعی و غیر طبیعی موُثر در شناخت استعدادها و قابلیت ها را در بر می گیرد.
1-2 – تعریف آبخیز :
محدوده ای ناهموار که از طریق یک شبکه رودخانه یا سطحی که به نقطه ای مشخص از رودخانه زهکشی شده باشد ، آبخیز نامیده می شود. آبخیز واحدی هیدرولوژیک است که واحدی فیزیکی ، بیولوژیکی و در بسیاری از موارد واحدی اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی نیز محسوب می شود. واژه آبگیر نیز اغلب مترادف با آبخیز به کار می رود ، آبخیز از نظر اندازه محدودیتی ندارد و ممکن است از چند هزار تا چند کیلومتر مربع باشد.[4]
1-3 – آبخیزداری :
آبخیزداری عبارت است از فرایند تنظیم و اجرای اقداماتی به منظور اداره منابع یک آبخیز برای فراهم آوردن محصولات و خدمات بدون آسیب رساندن به منابع آب و خاک ، در برنامه آبخیزداری باید عوامل اقتصادی و اجتماعی و سازمانی موثر در داخل و خارج آبخیز را نیز در نظر گرفت.
حوضه های آبخیز شامل انواع گوناگونی از منابع طبیعی ( آب ، خاک ، جنگل و مرتع ) است ، توسعه و اداره برخی آبخیزها مکمل بهره برداری از منابع طبیعی است ، در حالی که برخی دیگر ممکن است حالت رقابتی برقرار باشد به طور مثال بهره برداری از جنگلها بر منابع آب و ….. تاثیر بگذارد.
دخالت انسان و استفاده انسان از طبیعت تاثیر بسزایی بر روی حوزه آبخیز دارد و اغلب مواقع آن را دچار تخریب کرده است. به طور کلی شیوه ای که بتوان با آن ، مدیریت صحیح مراتع را به حالت اول آنها باز گرداند ، به هر برنامه اصلاحی از جمله کاشت نباتات مرتعی برتری دارد ولی چنانچه انهدام مرتع از حد تخریب خاک پیشروی کند و تجدید حیات گیاهان بومی مرتعی امکان پذیر نباشد. شخم زدن و تبدیل اراضی مخروبه به مراتع مصنوعی از طریق کشت بذر نباتات مرتعی ضروری به نظر می رسد. زمان کاشت و جوانه زدن بذرها از جمله عوامل مهم موفقیت در مرتع کاری به خصوص با گونه های بومی است ، و نیز توجه به عوامل زیر درباره کشت بذر مرتعی ضروری به نظر می رسد. بذر باید درصد قوه نامیه و همچنین درصد خلوص خوبی داشته و عاری از علف های هرز باشد و نیز بستر کاشت هم باید صاف و عاری از علفهای هرز یکساله و چند ساله باشد.[4]

1-4- اهداف طرح :
به دلیل زیر بنایی بودن مساله آبخیزداری و تاثیر مستقیم آن برروی کلیه روابط اجتماعی ، فرهنگی، اقتصادی ، موجود در منطقه فعالیت های آبخیزداری باید در جهت حل مشکلات اولیه زندگی ساکنان حوضه های آبخیز راه حل مناسبی ارائه دهد که این هدف جزء با حفظ آب وخاک میسر نمی باشد. به طوری کلی هدف از انجام این مطالعه برقراری توسعه پایدار درمحدوده های حوضه آبخیز مورد مطالعه از طریق تحقق موارد زیر می باشد :
* مهار نسبی فرسایش و رسوبزایی اراضی حوضه
* مهار هرز آب های سطحی به منظور کاهش زیانهای سیل
* احیاء و اصلاح و مراتع و جنگل ها در جهت حفاظت خاک و تامین علوفه دامها
* بهبود شرایط اقتصادی آبخیز نشینها
* استفاده بهینه از پتانسیل های موجود در حوضه

فصل دوم
مروری بر مطالعات انجام شده

کاویان 1389 ، تاثیر ویژگی های خاک بر رواناب و فرسایش خاک در اراضی جنگلی ، فرسایش خاک یک چالش جهانی بوده که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید کرده و یکی از مهمترین چالش های زیست محیطی به شمار می رود. یکی از متغیر های مهم و قابل بررسی بر فرایند رواناب و فرسایش خاک ، ویژگی های خاک می باشد. در فرایند فرسایش خاک نیز به ترتیب متغییرهای درصد ماده آلی ، رطوبت پیشین خاک و سیلت بیشترین تاثیر را در اراضی جنگلی داشته اند. نتایج مدل چند متغییره خطی نشان داد که به بهره گیری از 3 متغییر درصد ماده آلی ، رطوبت پیشین خاک و رس می توان میزان رواناب و فرسایش خاک را به ترتیب با ضریب تبیین 638/0 و 701/0 برآورد نمود.[9]
قربانی 1389 ، بررسی تغییرات جمعیتی و اثر گذاری های آن بر تغییرات کاربری اراضی ، امروزه رشد جمعیت از یک سو و محدودیت منابع از سوی دیگر دست اندر کاران امر گسترش را با شگفتی مواجه ساخته است. تغییرات جمعیتی سبب تغییر فعالیت های اقتصادی شده و نقطه آغاز تغییرات کاربری اراضی به شمار می رود. در واقع بهره برداری بی رویه ، تغییرات نادرست کاربری اراضی و دست اندازی بشر به عرصه های منابع طبیعی ، روز به روز بر برهم زدن تعادل های منطقه ای می افزاید. در دهه های اخیر شاهد تغییر کاربری اراضی در حوزه آبخیز طالقان هستیم. تحت اثر عوامل مختلفی پدیده تغییر کاربری اراضی شکل گرفته است به طور مثال در اراضی رها شده ، سطوحی از مراتع به مناطق مسکونی و ویلا سازی تبدیل شده اند.[8]
حکیم خانی 1389 ، ارزیابی اهمیت نسبی انواع فرسایش در تولید رسوب ، با تعیین سهم و اهمیت نسبی انواع فرسایش در تولید رسوب ، مناطق بحرانی و حساس به فرسایش در درون حوضه مشخص شده و برنامه های حفاظت خاک و کنترل رسوب در مناطق یاد شده متمرکز خواهد شد. به دلیل وجود دشواری های زیاد در کاربرد روش های سنتی ( مانند میخ ها – کرت های فرسایشی ) روش منشاء یابی به عنوان روش جایگزین و مناسب برای تعیین سهم منابع رسوب در تولید رسوب مورد توجه محققان مختلف قرار گرفته است. در این روش ویژگی های فیزیکی ، ژئوشیمیایی و آلی رسوب و منابع رسوب برای تعیین منابع اصلی رسوب و اهمیت نسبی آنها مورد مقایسه قرار می گیرند. در روش یاد شده با بهره گیری از ترکیبی مناسب از ویژگی های جدا کننده منابع رسوب ، سهم منالع رسوب در تولید رسوب تعیین می شود. در این تحقیق سعی شده است با بهره گیری از ترکیبی مناسب از عناصر ژئوشیمیایی ، رادیواکتیو ، کربن آلی ، نیتروژن و فسفر در حوضه قره آغاج واقع در شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی ، سهم گروه فرسایش های سطحی و شیاری و گروه فرسایش های خندقی ، آبراهه ای و رودخانه ای در تولید رسوب تعیین شود.[2]
حیدری 1389 ، تحلیل همبستگی بین وضعیت مرتع و میزان مشارکت بهره برداران در اجرای طرح های مرتعداری ، امروزه در بهره برداری و مدیریت صحیح مراتع وضعیت و توان اکولوژیک مرتع می تواند به عنوان یکی از مولفه های مهم و موثر در ایجاد انگیزه برای مشارکت بیشتر بهره برداران در اجرای طرح های مرتعداری مطرح باشد. هدف کلی این تحقیق تحلیل همبستگی بین وضعیت مرتع و میزان مشارکت بهره برداران در اجرای طرح های مرتعداری در سامانهای عرفی مراتع ییلاقی بلده در استان مازندران است. ابزار تحقیق برای تعیین وضعیت مراتع روش چهار فاکتوری و برای تعیین میزان مشارکت بهره برداران پرسش نامه بوده است. نمونه گیری با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انجام شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد بین وضعیت مرتع هر سامان عرفی با میزان مشارکت مجریان آن رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان داد میزان مشارکت مجریان در اجرای طرح های مرتعداری بر حسب درجات وضعیت مرتع تفاوت معنی داری دارد. مقایسه میانگین ها نشان می دهد بیشترین میزان مشارکت مجریان مربوط به سامان هایی است که مراتع در آنها دارای درجه وضعیت خوب و عالی بوده است. بعلاوه نتایج نشان داد بین تعداد دام مجاز پیش بینی شده در واحد سطح با وضعیت مرتع هر سامان عرفی رابطه معنی داری وجود ندارد.[1]
قاسم زاده گنجه ای 1386 ، بررسی و ارزیابی اقتصادی و اجتماعی شیوه های سنتی و نوین اجرای عملیات سازه ای و بیولوژیک به منظور حفاظت منابع آب و خاک ، آب و خاک از جمله مهمترین نعمات الهی محسوب می شوند که در ایجاد و یا محو تمدن های مختلف از دیر باز نقش اساسی داشته اند و امروزه نیز از مهمترین عوامل موثر در رشد و شکوفایی اقتصادی کشورهای مختلف به شمار می آیند. بهره برداری ازاین منابع درطول تاریخ به روش ها و شیوه های گوناگونی انجام می شده است. با این حال دانسته ها و دانش بومی و نیز شرایط خاص هر منطقه ، همواره بر شیوه بهره برداری از این منابع تاثیر گذاشته است. بنابراین ، بررسی و شناخت شیوه های سنتی بهره برداری و حفاظت از منابع آب و خاک و استفاده از تجربیات و دانش بومی بهره برداران محل در طراحی مناسبتر و مطلوبتر فعالیت های نوین حفاظت منابع آب و خاک نیز موثر خواهد بود. در این تحقیق با استفاده از روش های مبتنی بر کار میدانی و نیز انجام بازدیدهای صحرایی ، شیوه های سنتی حفاظت منابع آب و خاک مورد بررسی و شناسایی واقع شد و نتایج حاصله از جنبه اقتصادی و اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفت. [7]
نمکی 1386 ، نقش مشارکت روستائیان در توسعه پایدار حوزه های آبخیز ، طرح های آبخیزداری جهت حفظ منابع آب و خاک و در راستای توسعه و عمران حوزه های آبخیز و دستیابی به توسعه پایدار اجرا می گردد. به عبارت دیگر طرح های آبخیزداری در حقیقت نوعی پروژه های آبخیزداری محسوب می شوند که هدف عمده آنها بهبود شرایط اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی ساکنان حوزه می باشد. این مهم از طریق انجام عملیات آبخیزداری اعم از عملیات مکانیکی و بیولوژیکی حاصل می شود. در این میان ، نقش آبخیز نشینان و روستائیان در اداره حوزه های آبخیز و پایداری آن ، موضوعی است که امروزه بر آن تاکید فراوان می شود. همچنین به عنوان حق طبیعی مورد پذیرش همگانی قرار گرفته است. موفق ترین طرح های آبخیزداری را آن دسته از طرحها تشکیل می دهند که توانسته اند بین اهداف آبخیزداری و نیازهای مردم پلی برقرار ساخته و آنها را هماهنگ سازند. بنابراین لازمه موفقیت در اجرای پروژه ها پشتیبانی رهبران محلی و همراهی . همگامی مردم است.[11]
دادرسی سبزوار 1385 ، ارزیابی اقتصادی پروژه های آبخیزداری بر کشاورزی ، آبخیزها به عنوان پهنه ای که تمام رواناب ناشی از بارش را دریافت می کنند مهمترین بخش در برنامه ریزی های مرتبط با استفاده بهینه از منابع آب و خاک محسوب می گردند. کنترل آب و خاک در آبخیز که با انجام عملیات آبخیزداری صورت می گیرد ، تلاشی هماهنگ و یکپارچه است تا بازده یک آبخیز را به لحاظ کشاورزی ، منابع طبیعی و انسانی ، اقتصادی سازد. آبخیزداری با اهداف مختلف ممکن است در حوزه ها صورت پذیرد که کنترل و بهره برداری بهینه از سیلاب ، تغذیه سفره ، افزایش پوشش گیاهی ، کنترل فرسایش خاک و جلوگیری از حمل رسوب به پائین است از مهمترین اهداف به شمار می آیند. [5]
نصر آزادانی 1386 ، مدیریت آبخیزداری و نقش آن در کاهش سیلاب ، محدودیت ها و مشکلات ایران ناشی از قرار گرفتن در شرایط اقلیم خشک و نیمه خشک و تاثیر عواما انسانی در تشدید این مسائل به صورت برداشت بی رویه منابع ، از مسائل تاثیر گذار در منابع تجدید شونده خصوصاً آب و خاک به عنوان پایه های توسعه پایدار می باشد. در واقع عدم مدیریت جامعه ، هماهنگ و اصولی این منابع ، در کشور کم آب ایران باعث از دست خارج شدن سریع آب ناشی از باران های جوی و ایجاد بحران های کم آبی شده است.[10]
بورست1 2007 ، در پژوهشی در منطقه ایگوز اسپانیا عنوان کرد ، جنگل زدائی به دنبال آن تبدیل مرتع به اراضی باعث افزایش زمین لغزش سطحی و افزایش تولید رسوب شده است.[12]
ژون مینگ2 2010 ، پوشش گیاهی پارامتر مهم مورد استفاده در ارزیابی رابطه بین پوشش گیاهی ، فرسایش و خاک است. با این حال ، شدت فرسایش خاک در واقع تغییرات نه تنها با پوشش گیاهی ، بلکه با تفاوت در نوع پوشش گیاهی و ساختار آن بستگی دارد.[13]
ژو3 2008 ، در مناطق پر خطر پوشش گیاهی می تواند به کاهش قابل ملاحظه ای از فرسایش خاک و از بین رفتن خاک کمک کند.[14]
گارسیا4 2007 ، بررسی پوشش گیاهی بعد از یک دوره آتش سوزی و تاثیر آن بر بهبود رفتار خاک در فرسایش آبی.[15]
فین لی5 2006 ، بررسی اثر تغییرات پوشش گیاهی در فرسایش خاک در لس ، پوشش گیاهی یکی از عوامل کلیدی موثر بر فرسایش خاک در فلات لس است. فرسایش ناشی از تخریب پوشش گیاهی نقش مهمی در تخریب خاک و محیط زیست دارد.[16]

فصل سوم
شناخت کلی حوضه آبخیز شبلیز
و
بررسی عملیات بیولوژیک و سازه ای (بیومکانیکی)

3-1 – فیزیوگرافی :
مساحت حوضه شبلیز 8255 هکتار است که در محدوده ی جغرافیایی 30 75 50 تا 01 51 طول شرقی و 11 30 تا 14 30 عرض شمالی واقع شده است. بلندترین نقطه حوضه 3070 متر و پست ترین نقطه آن 2090 متر با اختلاف ارتفاع 980 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. ارتفاع متوسط حوضه 2452 متر است. محیط حوضه 17/51 کیلومتر و طول آبراهه اصلی 87/19کیلومتر می باشد. شیب متوسط حوضه 99/11 درصد و ارتفاع متوسط وزنی آن 2446 متر است.
حدود 40 درصد حوضه دارای شیب 12 تا 20 درصد و 32 درصد آن دارای شیب 20 تا 30 درصد و 50 درصد آن دارای شیب بیش از 20 درصد است. کمترین زمان تمرکز حوضه مربوط به زیر حوضه شماره 1 با 49 ساعت و بیشترین آن متعلق به زیر حوضه مرکزی با 23/5 ساعت است. زمان تمرکز کل حوضه 59/5 ساعت می باشد.
حوضه آبخیز به 24 زیر حوضه اصلی و 1 زیر حوضه مرکزی و 11 سامان عرفی بهره برداری تقسیم شده است.[6]

جدول 3-1، شناسنامه حوضه شبلیز
ردیف
نام پارامتر
مقدار پارامتر
1
مساحت ( کیلومتر مربع )
55/82
2
درصد از کل حوضه ( درصد )
100
3
محیط ( کیلومتر )
17/51
4
طول آبراهه اصلی ( کیلومتر )
78/19
5
قطر دایره معادل ( کیلومتر )
25/10
6
ضریب فشردگی
59/1
7
طول مستطیل معادل ( کیلومتر )
22
8
عرض مستطیل معادل ( کیلومتر )
75/3
9
زمان تمرکز به روش کرپیچ ( ساعت )
1/2
10
زمان تمرکز به روش برانزبی ویلیامز ( ساعت )
59/5
11
نسبت کشیدگی
52/0
12
ضریب فرم
17/0
13
تراکم زهکشی ( کیلومتر در کیلومتر مربع )
6/6
14
حداکثر ارتفاع ( متر )
3070
15
حداقل ارتفاع ( متر )
2090
16
اختلاف ارتفاع ( متر )
980
17
ارتفاع متوسط ( متر )
2452
18
ارتفاع متوسط وزنی ( متر )
2446
19
شیب متوسط حوضه ( درصد )
99/11
20
شیب خالص آبراهه ( درصد )
95/4
21
شیب ناخالص آبراهه ( درصد )
32/4

3-2 – راه های دسترسی به حوضه :
بهترین راههای دسترسی به حوضه مورد مطالعه شبلیز راه آسفالت درجه 1 می باشد که از شمال شهر یاسوج درجهت شمال غربی به سمت پاتاوه کشیده شده است. این جاده ، جاده ی ارتباط کشوری بین یاسوج ، شهرکرد و اصفهان می باشد. ازپاتاوه به بعد نیز یک جاده آسفالته به منطقه ی شبلیز کشیده شده است.
علاوه بر راه های معرفی شده در بالا بعضی دیگر از راه های ارتباطی حوضه از طریق شهر مارگون است. شهر مارگون درجنوب شرقی حوضه واقع است و توسط یک جاده شنی بعد از عبور ارتفاعات شولیز به حوضه وصل می شود. فاصله حوضه شبلیز تا مرکز دهستان پاتاوه 35 کیلومتر با جاده خاکی ، تا مرکز شهرستان دنا (سی سخت) 70 کیلومتر با جاده خاکی و آسفالت می باشد. فاصله این حوضه تا مرکز استان ( یاسوج ) 80 کیلومتر است که نوع جاده آن اکثرا خاکی وبه مقدار کمتری آسفالت می باشد .[6]
3-3 – هوا و اقلیم شناسی :
حوضه آبخیز شبلیز فاقد هر گونه ایستگاه هواشناسی بوده و از اطلاعات ایستگاه های هواشناسی و باران سنجی مناطق مجاور شامل پاتاوه ، دهنو ، سرخپار ، کنا ، مارگون و میمند استفاده و پارامترهای هواشناسی مانند بارش ، حرارت ، تبخیر و تعرق ، رطوبت نسبی و باد در سطح حوضه بازسازی و برآورد گردیده است.
* متوسط بارش سالانه در ارتفاع متوسط حوضه 928 میلیمتر
* درصد بارش ماهانه از مهر تا شهریور به ترتیب 2/0 ، 7 ، 8/43، 2/15 ، 4/8، 2/7 ، 1/14 ، 4 ، 0 ، 0 ، 0 ، 0 درصد و از پائیز تا تابستان به ترتیب 51 ، 9/30، 1/17 ، 0 درصد.
* حداکثر بارندگی 24 ساعته 67 میلیمتر
* متوسط سالانه دما 5/9 درجه سانتیگراد
* میانگین حداکثر دما در گرمترین ماه سال 5/27 درجه سانتیگراد
* میانگین حداقل دما در سردترین ماه سال 9/8 – درجه سانتیگراد
* تعداد روزهای یخبندان 111 روز در سال
* تبخیر و تعرق پتانسیل سالانه به روش بلانی – کریدل اصلاح شده 7/1299میلیمتر ، به روش پنمن مانیتر 1/981 به روش تورنت وایت 593 میلیمتر
* تبخیر از طشت سالانه 5/109 میلیمتر
* تبخیر از سطح آزاد آب سالانه 4/2099 میلیمتر
3-4 – ارزیابی منابع اراضی و خاکشناسی :
هدف استفاده بهینه از اراضی و تعیین نوع بهره وری از واحدهای مختلف آن با کسب اطلاع از خصوصیات خاک و تعیین استعداد و محدودیتهای آن می باشد.
منطقه شبلیز دارای 3 تیپ اراضی کوهها ، تپه ها و فلاتهاست که عمده کاربری کوهها به صورت جنگل ضعیف و مرتع ، تپه ها به صورت مراتع و فلاتها به صورت مرتع ، کشاورزی و باغ است.
3-4-1 – تیپ کوهها :
بسیار مرتفع و دارای شیب عمومی خیلی زیاد ، پستی و بلندی و فرسایش زیاد ، بیرون زدگی سنگی بیش از 85 درصد است. این اراضی فاقد خاک سطحی و یا با خاک سطحی خیلی کم عمق و بافت متوسط ( Loam) بر روی لایه سنگی با درصد آهک 30 درصد و مواد آلی ضعیف می باشد.
این تیپ اراضی بر حسب نوع تشکیلات زمین شناسی به دو واحد 1/1 سنگ سخت آهکی و 2/1 سنگ گچ و مارنی تفکیک گردیده اند. مساحت تیپ کوهها معادل 18/5318 هکتار و یا 42/64 درصد کل اراضی حوضه است.
3-4-2 – تیپ تپه ها :
دارای ارتفاع کمتر از کوهها بوده و در دامنه آنها قرار گرفته ، عامل پستی و بلندی و فرسایش زیاد و زمین لغزش به خصوص در تپه های جنوبی مشهود است. میزان بیرون زدگی سنگی کمتر از تیپ کوههاست. این اراضی دارای خاک سطحی کم عمق بر روی لایه گچی مارنی با بافت متوسط Loam) ) است. پوشش گیاهی این اراضی به صورت بوته یا گیاهان علفی است ، حاصلخیزی این خاک ها ضعیف و دارای آهک و گچ بیش از 40 درصد است. مساحت تیپ تپه ها 56/2076 هکتار و یا 15/25 درصد کل اراضی حوضه است.
محدودیت های این اراضی مخصوصا از نظر زمین لغزش در اطراف روستای سیرون مشهود است. این تیپ اراضی بر روی تشکیلات زمین شناسی گچی قرار دارند. به منظور رفع محدودیت فرسایش و زمین لغزش احداث بندهای کنترل سرعت جریان سیلاب ، عملیات مهندسی ، تقویت پوشش گیاهی در مسیر آبراهه توصیه می گردد. هر گونه عملیات بر روی این واحد اراضی گچدار بایستی با مطالعه دقیق صورت گرفته و حتی المقدور از تسطیح خودداری گردد.

3-4-3 – تیپ فلاتها و فلاتهای دامنه ای :
دارای اراضی با خاک عمیق و کم عمق و بافت متوسط ، سنگریزه کم تا بدون سنگریزه ، پستی و بلندی نسبتاَ زیاد ، حاصلخیزی خوب ، شیب عمومی 5 – 2 درصد و آهک و گچ بیش از 40 درصد است. محدودیت های عمده این اراضی پستی و بلندی است. مساحت تیپ فلاتها و فلات های دامنه ای معادل 52/860 هکتار یا 43/10 درصد کل اراضی حوضه است.
جدول3-2 ، ارزیابی منابع اراضی و خاکشناسی
ردیف
تیپ اراضی
مساحت ( هکتار )
درصد
1
کوهها
18/5318
43/64
2
تپه ها
56/2076
15/25
3
فلاتها و فلاتهای دامنه ای
52/860
43/10

جمع
26/8255
100

پتانسیل تولید رواناب در کوهها و قسمتی از تپه ها جمعاَ به مساحت 67/7152 هکتار به علت شیب زیاد و عدم پوشش گیاهی کافی زیاد بوده و در گروه هیدرولوژیکی D قرار می گیرد. در قسمتی دیگر از تپه ها به مساحت 81/182 هکتار پتانسیل تولید رواناب نسبتا زیاد بوده و در گروه هیدرولوژیکی C قراردارند.
در تیپ اراضی فلات ها به مساحت 78/919هکتار پتانسیل تولید رواناب به علت کشت و کار متوسط بوده و در گروه هیدرولوژیکی B قرار دارد .

جدول 3-3 ، گروه هیدرولوژیکی تیپ اراضی
ردیف
تیپ اراضی
پتانسیل تولید رواناب
گروه هیدرولوژیکی
مساحت ( هکتار )
درصد
1
کوهها و قسمتی از تپه ها
زیاد
D
67/7152
64/86
2
قسمت دیگر تپه ها
نسبتا زیاد
C
81/182
22/2
3
فلاتها
متوسط
B
78/919
14/11

جمع


26/8255
100

حدود 78 درصد از حوضه دارای پتانسیل تولید رواناب زیاد بوده و در گروه D قرار دارد. قابلیت استفاده از اراضی کوهها در حال حاضر برای جنگل و مرتع ضعیف و جهت حفاظت حوضه آبخیز بایستی در نظر گرفته شود. قابلیت استفاده از اراضی تپه ها برای مرتع ضعیف و در آینده با عملیات جلوگیری از فرسایش خاک و زمین لغزش و عملیات اصلاحی نظیر تکثیر گونه های مرتعی و قرق به قابلیت خوب خواهد رسید.
قابلیت استفاده از اراضی کوهها در حال حاضر برای جنگل و مرتع ضعیف و جهت حفاظت حوضه آبخیز بایستی در نظر گرفته شود. قابلیت استفاده از اراضی در فلاتها دارای پتانسیل متوسط برای زراعت آبی ، دیم و مرتع که در آینده پس از تسطیح به کلاس نسبتا مناسب خواهد رسید.
قابلیت استفاده از اراضی نسبتاً مناسب جهت زراعت آبی و مرتع و تناسب متوسط جهت زراعت دیم است که پس از تسطیح همگی به کلاس مناسب خواهند رسید.[6]

3-5 – بررسی و ارائه عوامل موثر در ایجاد مشکلات حوضه :
عوامل موثر در ایجاد مشکلات حوضه شامل عوامل مربوط به فعالیت ها و دخالتهای مستقیم و غیر مستقیم انسانی و عوامل طبیعی می باشند .
3-5-1 – عوامل انسانی ( نحوه ارتباط انسان با طبیعت ) :
دخالت های انسان عامل تخریب حوضه و از بین رفتن پوشش گیاهی است. در ذیل به نمونه هایی از این عوامل اشاره می گردند :
* افزایش جمعیت انسانی و دامی بهره بردار از حوضه
* عدم تعادل دام و مرتع
* عدم ممیزی مراتع
* قطع درختچه ها و بوته ها برای سوخت و احداث آغل گوسفندان
* تخریب پوشش مرتعی
* انجام شخم موازی شیب
* کشت غیر اصولی در اراضی کشاورزی
* عدم رعایت سیستم چرائی و بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی
* عدم اعمال مدیریت منابع طبیعی توسط اداره منابع طبیعی شهرستان
* عدم تهیه و اجرای طرحهای مرتعداری و جنگلداری در حوضه توسط اداره منابع طبیعی
علت های اصلی تخریب ، کمبود درآمد و فقر و محرومیت منطقه می باشد. انگیزه اصلی بهره برداران در تخریب منابع ، افزایش درآمد و تامین زندگی ، تامین علوفه و تامین سوخت می باشد.
ذخیره و سرمایه با ارزش منابع طبیعی حوضه توسط عوامل انسانی و بهره برداران مورد استفاده قرار می گیرد. اما هیچگونه اعمال مدیریت جهت حفظ ، احیاء ، اصلاح و بهبود وضعیت منابع موجود توسط ارگان های مسئول انجام نمی شود و این موضوع مهمترین عامل موثر در ایجاد مشکلات و معضلات حوضه به شمار می آید.[1]
3-5-2 – عوامل طبیعی :
مجموعه وضعیت طبیعی حوضه از لحاظ زمین شناسی و خاک شناسی منطقه را فرسایش و رسوب زا معرفی می نماید. بیش از 50 درصد کل حوضه از سازند فرسایش پذیر گچساران تشکیل شده است. لذا حوضه دارای پتانسیل فرسایشی بالایی می باشد ، نزدیک به 65 درصد کل حوضه را تیپ اراضی کوهها و 15/25 درصد کل حوضه را تیپ اراضی تپه ها تشکیل داده است.
این تیپ اراضی دارای خاک های سطحی کم عمق تا خیلی کم عمق و یا فاقد خاک سطحی ، پستی و بلندی و فرسایش زیاد ، شیب عمومی خیلی زیاد تا زیاد و در تیپ تپه ها با محدودیت زمین لغزش روبه روست. جمعاَ حدود 90 درصد از کل حوضه آبخیز را تیپ های اراضی کوهها و تپه ها تشکیل داده است. حدود 87 درصد از حوضه دارای پتانسیل تولید رواناب زیاد بوده و در گروه هیدرولوژیکی D قرار دارد. عوامل توپوگرافی ، فیزیوگرافی و پوشش گیاهی نیز در ایجاد مشکلات حوضه نقش دارند. پوشش گیاهی در اکثر تیپ های گیاهی ضعیف بوده و به علت بهره برداری های بی رویه و غیر اصولی و عدم اجرای طرحهای مرتعداری ، جنگلداری دارای گرایش منفی است. حدود 65 درصد از تیپ های گیاهی دارای وضعیت ضعیف و 72 درصد آن دارای گرایش منفی است.[7]

3-6 – آبهای سطحی و هیدرولوژی :
با توجه به اینکه اغلب زیرحوضه های منطقه شبلیز فاقد جریان دائمی بوده و تنها برخی از آنها دارای چشمه می باشد ، آبدهی زیرحوضه ها ناشی از جریان ها سیلابی و رواناب سطحی می باشد.
از آنجا که حوضه فاقد ایستگاه هیدرومتری می باشد ، لذا جهت تحلیل دبی هرزآب و حجم سیلاب از روش SCS بر مبنای رگبارهای6 ساعته استفاده شده است. نتایج دبی و حجم سیلاب هر زیرحوضه با دوره بازگشت های مختلف در جدول زیر آمده است.[6]
جدول 3-4 ، نتایج دبی و حجم سیلاب با دوره های بازگشت مختلف
زیر حوضه
دوره بازگشت ( سال )

25/1
2
5
10
15
20
25
50
100
1
690
29/1
103/2
617/2
902/2
1/3
252/3
716/3
174/4
2
495/0
927/0
509/1
879/1
083/2
225/2
334/2
668/2
997/2
3
744/0
393/1
266/2
819/2
125/3
338/3
501/3
4/1
495/4
4
706/0
323/1
153/2
678/2
969/2
171/3
326/3
801/3
268/4
5
535/0
003/1
631/1
03/2
251/2
405/2
523/2
884/2
24/3
6
454/7
37/16
16/29
47/37
282/4
365/45
86/47
502/55
06/63
7
527/1
265/3
307/6
16/8
196/9
918/9
47/10
19/12
89/13
8
281/3
121/6
942/9
37/12
71/13
646/14
36/15
554/17
72/19
9
871/0
627/1
643/2
286/3
642/3
889/3
089/4
659/4
232/5
10
406/2
966/11
44/19
16/24
78/26
595/28
99/29
258/34
47/38
11
797/3
088/7
51/11
3/14
85/15
929/16
75/17
28/20
77/22
12
37/1
562/2
17/4
189/5
752/5
144/6
445/6
364/7
271/8
13
807/0
513/7
461/2
061/3
394/3
625/3
802/3
344/3
879/4
14
63/0
79/1
915/1
381/2
639/2
819/2
957/2
38/3
797/3
15
376/0
705/0
146/1
425/1
58/1
688/1
77/1
022/2
271/2
16
338/0
728/0
302/1
674/1
881/1
026/2
137/2
478/2
815/2
17
418/0
918/0
641/1
11/2
372/2
554/2
694/2
124/3
548/3
18
238/0
524/0
936/0
205/1
345/1
458/1
538/1
784/1
027/2
19
353/0
778/0
389/1
787/1
009/2
164/2
283/2
647/2
008/3
20
785/0
731/1
093/3
981/3
476/4
821/4
086/5
899/5
703/6
21
324/0
747/0
375/1
876/1
016/2
177/2
3/2
68/2
058/3
22
726/1
787/3
741/6
658/8
733/9
482/10
06/11
822/12
57/14
23
421/0
98/0
81/1
357/2
663/2
877/2
041/3
546/3
046/4
24
75/0
648/1
944/2
784/3
253/4
58/4
83/4
6/5
36/6

3-7 – آبهای زیرزمینی :
حوضه شبلیز دارای 12 دهنه چشمه داغی می باشد که 4 دهنه از آن از نوع دائمی و 8 دهنه نیز از نوع فصلی است. به عبارت دیگر 3/33 درصد از کل چشمه های موجود از نوع دائمی و 7/66درصد باقیمانده از نوع چشمه های فصلی می باشد. این حوضه دارای 24 زیر حوضه به همراه زیر حوضه مرکزی است که 17 زیر حوضه آن فاقد هرگونه منبع آبی بوده میزان تخلیه سالانه حوضه حدود 2/3218767 متر مکعب می باشد. به طور متوسط سالانه نیاز آبی انسان – دام – گیاه 85/339000 متر مکعب بوده و آب استعمالی حوضه نیز برابر با 71/3500966 مترمکعب است که نشانگر عدم کمبود آب در حوضه می باشد.
3-7-1 – بررسی بیولوژیکی منابع آب حوضه :
به غیر از آلودگی های فیزیکی و شیمیایی آب ، یکی دیگر از راه های آلوده شدن آب های سطحی و زیرزمینی آلودگی میکروبی است.
عامل این آلودگی اساساَ باکتری های بیماری زا یا Pathogenic می باشند. شایان ذکر است که تمام باکتری ها از نظر بهداشتی اهمیت ندارند و بعضی از آنها گرچه خود عامل بیماری نیستند ولی وجود و حضور آنها در آب مصرف آلودگی می باشند. لذا در محیط هایی که ساختمان چاه های بهره برداری ضعیف هستند و فاقد حفاظ بهداشتی می باشند و یا منابع آلوده کننده ی میکروبی و بیولوژیکی در منطقه وجود داشته باشد ، انجام آزمایش ها و آنالیزهای بیولوژیکی برای مشخص کردن باکتری ها لازم است و انجام این آنالیزها برای تایید سلامت آب به منظور آشامیدن ضروریست.
در حوضه مورد مطالعه شبلیز با توجه به مسائل زیر آزمایش بیولوژیکی و میکروبی لازم به نظر نمی رسد :
* عدم وجود منابع آلاینده های میکروبی و بیولوژیکی در حوضه
* عدم اعلام بیماری های عفونی در منطقه با پراکنش بالا در میان انسان و دام.
3-8 – بررسی منابع آلاینده منابع آب :
آب با کیفیت مناسب برای مصارف آشامیدن ، کشاورزی و صنعت یکی از پر ارزشترین منابع طبیعی به شمار می آید که به علت رشد بی رویه جمعیت و استفاده ناصحیح از آن نه تنها افزایش مصرف سرانه را به دنبال داشته بلکه سبب کاهش کیفیت آب گردیده است.
آب وقتی آلوده خوانده می شود که در ترکیبات و با خواص آن به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تغییراتی حاصل گردد که در اثر تغییرات بیش از حد در مواد محلول و معلق ، درجه حرارت و خواص فیزیکی و شیمیایی و بیولوژیک ، آب برای مصارف مختلف مفید و یا غیر قابل استفاده خواهد بود.
فعالیت های بشر در دهه های اخیر در بخش های مختلف شهری ، صنعتی و کشاورزی و عدم وجود سم های جمع آوری دفع پسابها و استفاده بیش از حد از سفره های زیرزمینی سبب آلودگی منابع آب گردیده است. در منطقه شبلیز نیز آب های سطحی و زیرزمینی بر اثر عملکرد آلاینده های مختلف ، در معرض خطر آلودگی قرار دارند.[12]
در حال حاضر 3 منبع آلاینده منابع در حوضه شبلیز فعال بوده و باعث آلودگی منابع آب می شود. در ذیل به شرح هر یک از منابع آلاینده منابع آب پرداخته می شود.

3-8-1 – آلاینده های طبیعی :
به طور کلی آلاینده های طبیعی شامل سازندهای آلاینده منابع آب در یک حوضه می شود. همانطور که در قسمت زمین شناسی گفته شد ، در این حوضه سازند گچساران با سنگ شناسی خاص خود می تواند به عنوان منبع آلاینده منابع آب اعم از سطحی و زیرزمینی مطرح می باشد. سازند گچساران در حوضه شبلیز پراکنش بسیار وسیعی دارد. این سازند به صورت دو نوار نسبتاَ پهن در نواحی شمالی تا جنوبی کشیده شده است. علاوه بر آن این سازند در نواحی مرکزی حوضه نیز پراکنش دارد.
تقریباَ تمامی زیرحوضه های موجود دارای این سازند به عنوان آلایند طبیعی می باشند. آب های زیرزمینی ضمن عبور با تماس با این سازند آلوده شده و کیفیت تغییر پیدا می کند. علاوه بر آن عبور آب های سطحی از روی این سازند و بر اثر تماس ایجاد شده کیفیت آب های سطحی نیز تنزل می یابد.
3-8-2 – آلاینده های روستایی ( خانگی ) :
در حوضه شبلیز تمرکز اجتماعات انسانی به صورت روستاهای پراکنده در سطح حوضه می باشد. آلاینده های روستایی ( خانگی ) در این حوضه صرفاَ به آلاینده های ایجاد شده از زندگی روستایی محدود می گردد. وجود فاضلاب روستایی ، شوینده های مختلف و وجود مواد سوختی مانند گازوییل ، نفت و بنزین از مهمترین آلاینده های روستایی در این حوضه محسوب می شوند.
شایان ذکر است که تاثیر آلاینده روستایی ( خانگی ) به علت کمی وسعت به مراتب نسبت به دیگر آلاینده های منابع آب زیرزمینی و سطحی در حوضه کمتر می باشد.

3-8-3 – آلایندهای کشاورزی :
از تمام فعالیت های انسانی که بر روی کیفیت آب زیرزمینی می گذارد ، کشاورزی مهمترین آنهاست. در میان فعالیت های کشاورزی که کیفیت آب زیرزمینی را پائین آورد استفاده از کودها و حشره کشها و همچنین ذخیره یا دفع کودهای حیوانی بر روی زمین در درجه اول قرار دارند.
با توجه به اینکه کشاورزان حوضه معمولا از 3 نوع کود نیتروژن ( N)، فسفری ( P ) و پتاس ( K ) استفاده می کنند. می توان در بسیاری از نقاط انتظار داشت که مقدار نیتروژن ، فسفر و پتاسیم توسط آبی که از خاک به اعماق زمین نفوذ کند و به سطح سفره آب و از آنجا به سیستم آب زیرزمینی برسد. از میان 3 نو کود معرفی شده ( N ) به فرم ( No3- ) معمولا آلودگی بیشتری در آبهای زیرزمینی ، زیر زمین های کشاورزی ایجاد می کند.
آلودگی آب توسط نیترات ( No3- ) معمولا از عمق 10 تا 100 متری سفره آب پائین تر نیز برساند ولی با گذشت زمان این احتمال وجود دارد که حرکت عمودی اب زیرزمینی این آلودگی را به اعماق پائین تر برساند.
در حوضه شبلیز با توجه به پراکندگی زمین های کشاورزی ، این تیپ از آلاینده ها در سطح حوضه پراکنش دارد.[6]
جدول3- 5 ، تیپ های چهار گانه آلایندگی در حوضه شبلیز
ردیف
تیپ
توضیح
1
CN
آلاینده های طبیعی
2
CC
آلاینده های روستایی ( خانگی )
3
CA
آلاینده های کشاورزی
4
UC
منبع آلایندگی محسوب نمی شود

با توجه به جدول بالا ، حوضه از نظر منابع آلاینده به 4 تیپ تقسیم می شود. تیپ آلاینده های طبیعی با علامت اختصاری ( CN ) ، تیپ آلاینده های شهری با علامت اختصاری ( CC ) ، تیپ آلاینده های کشاورزی با علامت اختصاری ( CA ) و تیپ مناطق بدون آلایندگی نیز با علامت اختصاری ( CU ) نشان داده شده است.
3-8-4 – پیشنهاد روش های کنترل منابع آلودگی منابع آب :
با توجه به منابع آلایندگی طبیعی ، روستایی ( خانگی ) و کشاورزی و به منظور کنترل منابع آلودگی روش های زیر پیشنهاد می گردد :
* در صورت اجرای عملیات های تغذیه مصنوعی احداث حوضچه های آرامش و رسوب گیر قبل از محل های تغذیه و کارهای سازه ای به منظور مهار رسوب ناشی از سازند گچساران.
* کنترل و هدایت پساب ها و فاضلاب های روستایی در محل های مناسب به منظور جلوگیری از نفوذ آنها به منابع آبهای زیرزمینی و سطحی.
* جمع آوری و اختصاص محلی مناسب با رعایت اصول بهداشتی جهت زباله های خانگی
* اختصاص دادن جعبه های بزرگ جهت جمع آوری کودهای حیوانی و جلوگیری از تجمع و قرار گرفتن آنها بر روی زمین وتماس مستقیم آنها با زمین ، با این عمل از نفوذ ترکیبات نیتروژنی حاصل از کود حیوانی به داخل سفره زیرزمینی آب ممانعت می شود.
* اعمال مدیریت صحیح و مناسب به همراه آموزش های کوتاه مدت و بلند مدت به کشاورزان و ساکنان حوضه در خصوص استفاده صحیح از کودهای شیمیایی مختلف و منابع آب موجود در حوضه.

3-9 – زمین شناسی :
حوضه آبخیز شبلیز در زون چین خورده زاگرس قرار دارد و از 2 سازند آسماری و گچساران به همراه رسوبات عهد حاضر تشکیل شده است. مساحت هر یک از آنها به ترتیب 74/3 و 31/43 و 49/35کیلومتر مربع می باشد. سازند گچساران از بالاترین حساسیت نسبت به فرسایش برخوردار است و با توجه به اینکه بیشترین مساحت را به خود اختصاص می دهد. ( بیش از 50 درصد مساحت حوضه ). بنابراین حوضه دارای پتانسیل فرسایش بالایی می باشد.
بررسی تکتونیکی منطقه نشان داده است که حوضه شبلیز از 3 تاقدیس و 1 ناودیس تشکیل شده است ، از نظر موارد خاص مانند گنبد نمکی هیچگونه آثاری در حوضه دیده نمی شود. تقسیمات ژئومورفولوژیکی حوضه از 2 واحد کوهستان و دشت سر تشکیل می شود که 4 تیپ و 9 رخساره یا واحد کاری ظاهر شده اند. سازند آهکی آسماری از نظر احداث سازه ها و ابنیه های آبخیزداری مشکلی ندارد.
اما سازند گچساران قابلیت احداث سازه های سنگین و بزرگ آبخیزداری را ندارد و صرفا می تواند محل احداث سازه کوچک باشد .
3-10 – اقتصادی- اجتماعی :
حوضه آبخیز شبلیز زیست بوم ییلاقی 140 خانوار عشایر کوچنده از طوایف تامرادی ، سادات محمودی ، سادات احمدی و برائی است. طایفه تامرادی اکثریت خانواده های عشایر حوضه را تشکیل می دهند ، عشایر کوچنده ماه هایی از سال به مدت 5/4 ماه در منطقه مستقر می گردند و در فصول قشلاقی به خارج از منطقه کوچ می کنند.
علاوه بر بهره برداران عشایری حدود 60 خانوار روستایی نیز از حوضه آبخیز بهره برداری می نمایند ، که این روستائیان در 9 آبادی و روستای کوچک و کم جمعیت که زیر 15 خانوار می باشد متمرکزند. روستاها از اسکان تدریجی عشایر کوچنده شکل یافته است. بنابراین بیشترین تعداد خانوار و جمعیت حوضه مربوط به عشایر کوچرو می باشد که بیش از 2 برابر ساکنین ( جمعیت ساکن ) می باشد.
در واقع حوضه آبخیز حوضه عشایر نشین بوده و دارای بافت جمعیتی عشایر می باشد. کم جمعیت بودن آبادیهای حوضه باعث گردیده از امکانات کمتری برخوردار باشند. جاده ارتباطی حوضه نامناسب و صعب العبور است ، منطقه اخیرا برق کشی گردیده است و از نظر امکانات آموزشی و فضاهای آموزش ضعیف است. حوضه آبخیز متشکل از 11 سامان عرفی است ، هر روستا با عشایر تابعه آن دارای سامان عرفی مشخص می باشد ، اما اجرا و بهره برداری از مراتع حوضه تقریبا مشاعی است.
3-11 – سابقه ، اشکال و انگیزه های مشارکت مردمی ، وضعیت تشکل ها و امکان شکل گیری آنها :
مشارکت مردمی در مفهوم گسترده خود به معنای برانگیختن حساسیت و شرکت داشتن کسانی است که جریان توسعه به نحوی بر زندگی آنها تاثیر می گذارد. اقتصاد تولید امری کاربر است و مستلزم فعالیت گروهی و همکاری اعضای خانوار و جامعه با یکدیگر می باشد. بدین معنی که هر فرد یا خانوار با سایر افراد و خانوارهای دیگر در امر تولید و فعالیت های دامداری و کشاورزی و غیره مشارکت می نمایند.
مهمترین هدف کارکردی توسعه پایدار مشارکت کردن توسعه است. نتایج و دستاوردهای حاصله از توسعه هنگامی پایدار می ماند که طرحهای توسعه از طریق جلب مشارکت های مردمی و تشکل های خود یاری تهیه و به مرحله اجرا و بهره برداری برسد. با توجه به محدودیت بودجه و اعتبارات دولتی و ضرورت اجرای حفاظت از آب و خاک یکی از راه حلهای اساس جهت حل این مشکل استفاده از مشارکت های مردمی بوده است.
در توجیه اقتصادی – اجتماعی حضور مردم در شرکت و مداخله آنها در فرایندهای مذکور این استدلال وجود دارد که با حضور و سهیم کردن مردم در این طرحها و فعالیت ها ، نتایج مثبت زیر حاصل می گردد.
* ایجاد هم فکری و تبادل افکار
* افزایش میزان بازدهی
* تسریع در روند اجرای فعالیت ها
* کاهش هزینه های عملیاتی
* کوشش در جهت حفظ و مراقبت از فعالیت ها
نخستین گام در جلب مشارکت های مردمی آن است که به آنان اجازه داده شود در تعیین هدفها مشارکت نموده و آنگاه مورد حمایت قرار گیرند. تا بتوانند طرح های خود یارانه را سامان دهی کنند. به بیان دیگر در جلب مشارکت خود انگیخته مردم ، آنچه که اهمیت دارد " با مردم بودن " است نه " برای مردم بودن ".
موفقیت اقدامات آبخیزداری تنها مدیون مسائل فنی ، علمی و اقتصادی نیست ، بلکه این امر بیشتر در گرو عوامل اجتماعی و سیاسی است.[1]

3-12 – پوشش گیاهی :
3-12-1 – هدف :
شناسایی پوشش گیاهی به سبب نقشی که این منبع طبیعی در زندگی انسان و حفظ تعادل طبیعی دارد ضروری می باشد. هدف اصلی در این گونه بررسی ها شناخت پتانسیل ها و محدودیت ها جهت عملی نمودن مدیریت پوشش گیاهی در راستای حفظ و بهره وری مستمر درجهت توسعه پایدار حوضه آبخیز می باشد.
سایراهداف مطالعه پوشش گیاهی در حوضه های آبخیز عبارتند از:
1-تعیین خطوط حفظ واحیاء پوشش گیاهی به منظور کنترل سیل ، فرسایش و رسوب
2-شناسایی گونه های گیاهی موجود درمنطقه طرح و آنالیز و ارزیابی آنها درجهت ارائه راهبردهای کاربردی
3- تعیین ظرفیت ، وضیعت وگرایش تیپ های مرتعی
4-تعیین نیاز های علوفه ای موجود درمنطقه
5- بررسی نحوه برقراری ارتباط صحیح بهره برداران با منابع اکولوژیکی منطقه ی طرح به منظور استفاده ی بهینه از این منابع و حفظ آن برای نسل های آینده
6- بررسی روشهای عملی و ارائه راهکارهای کاربردی جهت اعمال مدیریت و حفظ و احیاء پوشش گیاهی و استفاده مطلوب از منابع طبیعی منطقه .[9]

شکل 3 – 1 ، پوشش گیاهی منطقه
مساحت مراتع حوضه 58/7721 هکتار و معادل 5/23 درصد کل حوضه آبخیز است . تعداد14 تیپ گیاهی مختلف درحوضه شناسایی وتفکیک گردیده که وضیعت تیپ های گیاهی به قرار زیر است :
9 متوسط و 1 تیب دیگر وضعیت متوسط تا خوب دارد .4 تیپ گیاهی حوضه گرایش ثابت دارد و10 تیپ دیگر دارای گرایش منفی می باشد. بطوری که ملاحضه می شود حدود65 درصد از تیپ های گیاهی دارای وضعیت ضعیف بوده وحدود 72 درصد از آنها دارای گرایش منفی است. تیپ اراضی کوهها به علت دوری از اماکن مسکونی و یوردهای عشایری از وضیعت نسبتاَ بهتر پوشش گیاهی برخوردار است. ودارای درختان ودرختچه های متنوع و گیاهان مرتعی خوشخوراک مانند جاشیر ،کوما ، بیلهر ، چویل وگراسهای چند ساله می باشد. اما تیپ اراضی تپه ها و دامنه های آن دارای وضعیت ضعیفتر پوشش گیاهی است درتیپ اراضی فلات ها و مناطق هموار که حدود 5/10 درصد کل حوضه می باشد عمدتاَ اراضی کشاورزی باغات و اماکن مسکونی متمرکز شده و نوار مرکزی حوضه را تشکیل می دهد. تعداد حدود 130 گونه ی گیاهی خوشخوراک در عرصه شناسایی شده که منبع غنی و با ارزش برای منطقه محسوب می گردد.
منطقه دارای گیاهان داروی ، صنعتی و خوراکی فراوان از جمله آویشن ، بومادران ، کنگر ، خوشک ، گل ختمی ، کارده و …… می باشد. که درحدخود مصرفی ازآنها بهره برداری می شود اما با برنامه ریزی صحیح وتولید و تکثیر آنها می توان درجهت بهبود وضعیت اقتصادی ، اجتماعی حوضه نشینان گام مثبت برداشت.
تولید کل علوفه حاصل از مراتع حوضه معادل8/972919 کیلوگرم می باشد.اما علوفه مورد نیاز دام های حوضه درمدت زمان بهره برداری معادل 5183460 کیلوگرم است.
با توجه به ظرفیت مراتع و مدت زمان بهره برداری از آن و احتساب علوفه حاصل از پس چر مزارع و کشت علوفه یونجه میزان 4076780 کیلوگرم علوفه جهت تعلیف دام های حوضه کمبود وجود دارد. تعداد دام بیش از 5 برابر ظرفیت مراتع حوضه است. که عدم تعادل دام با ظرفیت مراتع علاوه بر اینکه فشار مضاعف برمراتع وارد می کند عوارض زیانبار دیگری از جمله کاهش بازده اقتصادی دام ها ، فرسایش خاک ، جاری شدن سیلاب ، نابودی گیاهان خوشخوراک و با ارزش منطقه ، کاهش درآمد بهره برداران و غیره را به دنبال دارد .
3-12-2 – تشریح پوشش گیاهی :
3-12-2-1 – جفرافیای گیاهی :
همان طورکه گفته شد شیب تغییرات عوامل محیطی شامل شیب توپوگرافیک وجهت آن ، ارتفاع عرض جغرافیایی و درجه حرارت به شدت ، فنولوژی ، فیزیونومی و آرایش جوامع واجتماعات گیاهی مرتعی و جنگلی (تیپ گیاهی) راتحت تاثیر قرار داده است . به طوریکه درسطح محدوده طرح 1تیپ گیاهی مرتعی که البته خواستگاه اکولوژیک منطقه نیز نمی باشد وتنها بواسطه وجود عوامل تخریب نظیر مدیریت ضعیف ، نرخ رشد بالای جمعیت ، چرای بیش ازحد و زود رس ، سطح سواد پائین ، روشن نبودن وضعیت مالکیت و عدم مشارکت مردم در برنامه حفظ و تجدید حیات ، ترکیب جوامع فعلی منطقه را تشکیل می دهد .
3-12-2-2 – تهیه لیست گیاهی : [6]
جدول 3 – 6 ، لیست فلورستیک منطقه

معرف کلاس
فرم رویشی
جهت شیب
ارتفاع m
نام فارسی

نام علمی گونه
ردیف
II
بوته
جنوبی
2700
بومادران

Achillea bieberesteini
1
II
علفی دائمی
جنوبی
2300
شنگاز کوهستانی

Alcanna frigida
2
III
علفی یکساله
جنوبی
2100
پیاز کلاغ

Allium iranicum
3
III
علفی یکساله
جنوبی
2250
قدومه

Alyssum spp.
4
II
علفی دائمی
شمالی
2750
گاوزبان

Anchusa spp.
5
II
گندمی پیازدار
جنوبی
2410
یولاف

Arrhenatherum kotschyi
6
III
علفی یکساله
شمالی
2300
شیپوری

Arum spp.
7
I
بوته
جنوبی
2230
گون

Astragalus ispahnicus
8
II
گندمی یکساله
جنوبی
2270
گونه ای گندمی

Boissiera squarrosa
9
II
گندمی یکساله
شمالی
2080
جارو علفی هرز

Bromus danthoniae
10
I
علفی دائمی
جنوبی
2650
جارو علفی

Bromus tomentellus
11
I
فورب
شمالی
2300
کارده

Biarum straussii
12
III
علفی یکساله
جنوبی
2250
ازمک

Cardaria draba
13
III
علفی یکساله
جنوبی
2300
گل گندم زرد

Centaurea solstitialis
14
III
علفی دائمی
جنوبی
1850
سلمه تره

Chenopodium foliosum
15
I
علفی یکساله
شمالی
2100
پیچک صحرایی

Convolvulus arvensis
16
II
بوته
جنوبی
2220
پیچک

Convolvulus spp.
17
III
بوته خاردار
شمالی
2150
هزار خار

Cousinia spp.
18
II
علفی یکساله
جنوبی
2250

Crapinia crapinastrum
19
III
درختچه
شمالی
1900
خوشک

Daphne spp.
20
II
علفی دائمی
شمالی
2350
میخک

Dianthus crossopetalus
21
I
علفی دائمی
شمالی
2300
بیلهر

Dorema aucheri
22
II
بوته
شمالی
2340
قرنفل

Dianthus spp.
23
III
علفی دائمی
جنوبی
2100
شکر تیغال

Echinops spp.
24
III
علفی دائمی
جنوبی
2550
فرفیون

Euphorbia spp.
25
II
فورب دائمی
شمالی
2830
کما

Ferula haussknechtii
26
II
فورب دائمی
شمالی
2830
چویل

Ferulago angulata
27
II
علفی یکساله
شمالی
2450
شقایق

Glaucium spp.
28
III
بوته
جنوبی
2200
شیرین بیان

Glycyrrhiza glabra
29
III
فورب دائمی
جنوبی
1900
کنگر

Gundelia spp.
30
I
علفی دائمی
جنوبی
2100
جو پیازدار

Hordeum bulbosum
31

3-12-3 – استخراج اطلاعات و نتایج مطالعات پوشش گیاهی :
جهت مطالعه تفصیلی – اجرائی آبخیزداری ، داشتن اطلاعات و مطالعات فاز توجیهی لازم و ضروری می باشد. دراین خصوص قبل از هر گونه اقدام و عملیات صحرایی مطالعات فوق اقدام به جمع آوری اطلاعات وطرح های مربوطه انجام شده توسطه سازمان های زیربط درمنطقه گردیده به طوری که حوضه فوق فاقد مطالعات توجیهی می باشد وفقط از طرح های مرتع داری موجود وهم چنین مطالعات منابع طبیعی تجدید شونده آبخیز رودخانه بشار و مابر که توسط مهندسین مشاور زومار انجام شده استفاده گردیده است.
تنوع اقلیم های اکولوژیکی در منطقه ی طرح ، محیط را برای رشد بسیاری از گونه های گیاهی ، درختان ، درختچه ها ، بوته ها ، علف ها وگندمیان فراهم کرده است. علیرغم دخالت بی رویه انسان درگذشته و حال به صورت مستقیم و غیره مستقیم ، هنوز گونه های گیاهی درکلاس های مختلف از نظر خوشخوراکی و پایداری درحوضه ملاحضه می گردد و این چنین پراکنش وترکیب متفاوت ومتنوع پوشش گیاهی درتیپ ها ، مایه امیدواری جهت احیاء و اصلاح و همچنین حفظ ذخایر ژنتیکی و توسعه پوشش گیاهی مرتعی و جنگلی می باشد .[5]

3-12-4 – تعیین وضعیت ، گرایش و ظرفیت تیپ های مرتعی :
به منظور دستیابی به آمار و اطلاعات مورد نیاز در برنامه ریزی و مدیریت صحیح مرتع لازم است که یکسری اندازه گیری از پوشش گیاهی به عمل آید. یکی از مهمترین فاکتوری که درتصمیم گیری نوع مدیریت مرتع مهم است تعیین وضعیت وگرایش تیپ های گیاهی می باشد. روش های مختلفی برای تعیین وضعیت وگرایش تیپ های گیاهی وجود دارد. به این منظور با توجه به شرایط اکولوژیکی منطقه روش چهار فاکتوری برای تعیین وضعیت مرتع مورد استفاده قرار گرفت. [7]
دراین روش علاوه برگیاه ، به خاک و وضعیت سطحی آن توجه شده است دوفاکتور گیاهی آن ترکیب گیاهی و تولید و دو فاکتور خاک آن پوشش سطح زمین (اعم از پوشش زنده و لاشبرگ ) و فرسایش خاک می باشد. فاکتور های فوق درپلات های نمونه مورد مطالعه قرار گرفت وبرای هر کدام امتیازاتی در نظر گرفته شد، جدول 3 – 7 . در نهایت متوسط نمرات هر فاکتور جمع شد و براساس جدول طبقات وضعیت مرتع ، جدول 3 – 8 . وضعیت تیپ های گیاهی تعیین گردید. در اینجا از ذکر جزئیات روش کار خود داری می شود ونتایج عملیات تعیین وضعیت در جدول 3 – 9 و 3 – 10 ، نشان داده شده است .

جدول 3 – 7 ، عوامل موُثر و مورد توجه در روش چهار فاکتوری برای تعیین وضعیت مرتع
ردیف
نوع عامل
تعداد طبقات و مجموع امتیازات
ملاحظات
1
خاک
5طبقه از 1 تا 20 نمره
وضع فرسایش خاک و بقایای گیاهی
2
پوشش گیاهی
1 – 10 نمره
بسته به درصد تاج پوشش زنده گیاهی
3
بنیه و شادابی گیاه
4طبقه از 1 تا 10 نمره
میزان سلامت و قدرت گیاهی
4
ترکیب گیاهی و طبقات سنی
4طبقه از 1 تا 10 نمره

جدول 3- 8 ، تعیین درجات مختلف وضعیت مرتع
مجموع امتیازات
وضعیت مرتع
بیشتر از 45
عالی ( Excelent )
38 – 45
خوب ( good )
30 – 47
متوسط ( Fair )
20 – 29
فقیر ( poor )
کمتر از 20
بسیار فقیر ( verypoor )

جدول 3-9 ، طبقه بندی وضعیت تیپهای مرتعی و تعیین گرایش مرتع در حوضه
شماره تیپ
نام تیپ مرتعی
متوسط امتیاز حاصل از آنالیز پلاتهای نمونه در هر تیپ
جمع امتیازات
وضعیت
گرایش

پوشش تاجی
ترکیب گیاهی
حفاظت خاک
قدرت زاد آوری بنه گیاهی

I
As-Daph-Hor
5/5
6
14
6
5/31
متوسط
منفی
II
Ph-mar-Hor
5
5/5
15
5/3
29
ضعیف
منفی
III
As-Daph-Hap
6
5
16
5/5
5/32
متوسط
ثابت
IV
Dor-Fer-Pra-AS
5/6
4/6
5/17
4/6
8/36
متوسط تا خوب
ثابت
V
AS
4
5/4
8/15
4
3/28
ضعیف
منفی
VI
AS-Daph
5/4
5/4
16
4
29
ضعیف
منفی
VII
AS-Daph-Gun
5
5
14
5/4
5/28
ضعیف
منفی
VIII
Daph-AS
6
5
16
3
30
ضعیف تا متوسط
منفی
IX
Het-Ph
6
4
14
4
28
ضعیف
منفی

جدول 3 – 10، طبقه بندی وضعیت تیپهای مرتعی و تعیین گرایش مرتع در حوضه
شماره
نام تیپ مرتعی
متوسط امتیاز حاصل از آنالیز پلاتهای نمونه در هر تیپ
جمع امتیازات
وضعیت
گرایش

پوشش تاجی
ترکیب گیاهی
حفاظت خاک
قدرت زادآوری بنیه گیاهی

X
Hor-Het
5
5/5
5/13
4
28
ضعیف
منفی
XI
As-Dor-Pra-Daph
5/5
6
14
4
5/29
ضعیف تا متوسط
منفی
XII
Hap-Dor-As
5
5
5/15
5/3
29
ضعیف
ثابت
XIII
Fe-Hap
4
5
16
5/3
5/28
ضعیف
ثابت
XIV
Pr-As
5/4
5/4
5/15
4
5/28
ضعیف
منفی

3-12-4-1 – گرایش مرتع :
تعیین وضعیت مرتع به تنهایی نشان دهنده مدیریت حاکم بر مرتع نمی باشد ، بلکه گرایش مرتع در وضعیت موجود نحوه مدیریت فعلی مرتع را مشخص می نماید لذا نیاز به تعیین گرایش مرتع می باشد. عوامل زیادی مانندقدرت گیاهی ، تجدید حیات نباتات مرتعی مرغوب ، فروانی لاشبرگ گیاهی و وضعیت فرسایش خاک مشخص کننده گرایش مرتع رابه صورت منفی ( پس رونده ) ، مثبت ( پیش رونده ) و ثابت نشان می دهند. دراین مطالعه برای تعیین گرایش تیپ های مرتعی ازروش امتیازدهی (ترازوی گرایش ) که شامل ظهور علائم سیرقهقرایی درخاک وپوشش گیاهی می باشد ، استفاده شده است وبرای هر علامت ظهور قهقرا درخاک وپوشش گیاهی ویاعدم ظهور آن علامت ، نمراتی داده شد وجمع جبری نمرات مثبت ومنفی گرایش مرتع را مشخص میکند .[8]
دراین جا هم ازذکر جزئیات روش خودداری می شود ونتایج تعیین گرایش تیپ های مرتعی
جدول 3 – 9 و 3 – 10، نشان داده شده است .

3-12-4-2 – بررسی ساختار پرورش گیاهان درختی ودرختچه ای :
شناخت ساختار پرورش جهت برنامه ریزی اصولی به منظور تکثیر و مدیریت و نگهداری از آنها بسیار حائز اهمیت می باشد . دراینجا به بررسی ساختار پرورشی درختان و درختچه های اصلی منطقه پرداخته می شود. [6]
3-12-4-2-1 – ارژن Amygdalus :
بهترین روش تکثیر استفاده از بذر به صورت کپه کاری می باشد. دراین منطقه حضور دام در مناطق جنگلی تجدید حیات به طریق بذر را به حداقل رسانیده است و فرم فعلی اکثرا شاخه زا است و کمتر دانه زا وجود دارد و درختان مادری به صورت پراکنده باعث شده تا بذرها نتوانند درهمه جا پخش گردد. بنابراین نیاز به بذر کاری به صورت کاشت مستقیم بذر ( کپه کاری) می باشد. درمناطق دور از دسترس و همچنین جاهای کوهستانی و صعب العبور و پرشیب جنگل بهتر حفظ شده و وضعیت مطلوب تری دارد .
ارژن را می توان به صورت چند منظوره درحوضه مورد مطالعه ،کشت نمود. ازنظر حفاظت خاک بسیار خوب عمل میکند وصمغ آن جنبه دارویی و صنعتی دارد که می تواند به عنوان یک منبع درآمد برای بهره برداران مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر آن برگ وساقه های نازک آن به عنوان یک منبع تامین علوفه به ویژه در خشکسالی ها می تواند مورد استفاده دام ها قرار گیرد .
فصل مناسب کاشت بذر ارژن قبل از اولین بارندگی پاییزه می باشد و باید درچند سال اول تا زمانی که ریشه ها به اندازه ی کافی قوی نشده اند مورد چرای سنگین دام قرار نگیرد.

3-12-4-2-2 – بلوط Quercus persica :
بلوط نیز از طریق جنسی و غیرجنسی استقرار یافته است. این گونه فقط درتیپ گیاهی شماره Vواقع درشرق حوضه ( شیب جنوبی تنگ ارژن ) بامساحت 79/116 هکتار مشاهده می گردد. به علت نزدیکی این تیپ به یورد های عشایری تنگ ارژن واقع درخروجی حوضه شبلیز این گونه به علت بهره برداری غیره اصولی و قطع بی رویه در گذشته ، تجدید حیات آن از طریق دانه زا رابه حداقل رسیده است. در حال حاضر به شکل شاخه زا و(ریشه جوش ، پا جوش و تنه جوش ) و تا اندازه ی خیلی کم آن هم اراضی شیبدار وجاهای صعب العبور به صورت دانه زا حیات خود را باز یافته است. به دلیل عدم زاد آوری جدید درختان بلوط موجود از نظر سنی عمدتا جزء درختان مسن به شمار می روند. دلیل موفقیت بیشتر شاخه زاد وجود پایه های قوی مادری و شرایط مناسب از نظر بارندگی و خاک می باشد. زمان کاشت بذر فصل پاییز به صورت کپه کاری می باشد. رشدآن کند است و باید درچند سال به طور کامل حفاظت وقرق شود. زمان رشد بذر100 روز می باشد. بررسی های به عمل آمده مشخص شد که جوانه های بهاره اواسط بهار به تدریج شروع به باز شدن می نماید از اواسط تا اواخر بهار مرحله ظهور برگ وکامل شدن آنها و همچنین زمان ظهور گل می باشد. زمان ماکزیمم گل دهی دراواخر اردیبهشت وخاتمه گل دهی دراواخر خرداد است. مدت دوام بذر روی گیاه 5 ماه می باشد. میوه درخت بلوط به عنوان علوفه زمستانه مورد استفاده دام ها قرارمی گیرد و همچنین میوه آن به صور مختلف به عنوان مواد غذایی خانواده ها مورد استفاده قرار می گیرد و علاوه بر این از لحاظ حفاظت آب و خاک و زیست محیطی از اهمیت بالائی بر خوردار می -باشد.

3-12-4-2-3 – کیکم Acer Persicum و شن Lonicera nummularifolia :
این گونه ها که جزء پهن برگان خزان کننده محسوب می گردد. به علت بهره برداری های بی رویه وغیر اصولی در گذشته به ارتفاعات و مناطق صعب العبور پناه برده اند. درختان موجود باقی مانده رویش گاههای قدیمی است که درگذشته به دلیل فراهم بودن شرایط اکوژیکی استقرار پیدا کرده اند.
درختان کیکم و شن ازهر دو طریق جنسی و غیرجنسی استقرار یافته است. هرچندمحل رویشگاه آنها دربالای کوهها می باشد. اما مورد چرای گله های بز قرار می گیرد و این عامل روی تکثیر جنس آنها اثر منفی گذاشته است. ازطرفی به دلیل قطع بی رویه درگذشته تعداد درختان مادری به شدت کاهش یافته است ، درفرم فصلی اکثراَ شاخه زاد وکمتر دانه زاد وجود دارد و درختان مادری به صورت تک درختان باعث شده تا بذر نتواند به همه جا پخش گردد.
3-12-5 – بررسی وضعیت تجدید حیات گیاهان درختی و درختچه ای :
زادآوری و تجدید حیات گیاهان تحت تاثیر چرای مفرط و طولانی مدت دام و همچنین قطع درختان و درختچه های جنگلی به شدت کاهش پیدا کرده است. نابودی گیاهان باعث کاهش قدرت نفوذ آب درخاک گردیده است. این امر موجب شده که رواناب های باسرعت زیاد جاری شده وسطح خاک را موردشستشو قرار دهد ودرپایین دست ارتفاعات ومناطق کوهستانی انواع فرسایش هاازقبیل سطحی وشیاری وحتی خندقی مشاهده گردد. این پدیده خشکی محیط وکاهش حاصلخیزی خاک رابه دنبال داشته وبر میزان زادآوری گیاهان تاثیر منفی گذاشته است. حجم علوفه مورد نیاز دام های منطقه ازمراتع تامین می گردد. وچرای حاصل از فصل وبهره برداری بی رویه از گیاهان باعث گردیده این منبع اقتصادی دام داران را روبه نابودی سیردهد. بااین عمل باتوجه به شیب بالای اراضی ، خاک مستعدفرسایش یافته ، ودرنتیجه زمینه وبسترلازم برای رشدونهال های جوان ازبین می رود. ازطرفی چون علوفه مرتعی جوابگوی نیاز غذایی دام های موجودرانمی دهدلذا دام ها خصوصا بزکه حدود50 درصدترکیب دامی حوضه راتشکیل می دهدبه سمت نهال های جوان وجست های رشد کرده درپای درختان می رود ودرنتیجه قدرت زادآوری درختان ودرختچه هابه شدت کاهش یافته است. نحوه زادآوری درختان به صورت شاخه زاد ودانه زاد می باشد. چرای مفرط دام اجازه رشد ونمو رابه نهالهای جوان نداده به طوری که هیچ گونه زادآوری جدید به صورت دانه زاددر پلاتهای نمونه تیپ گیاهی v (بلوط) دیده نشد. جست های رشد کرده درپای درختان نیز به شدت دراثر چرای دام خسارت دیده وضعیف شده اند.این موضوع نشان می دهد که درصورت کنترل دام واعمال مدیریت صحیح امکان بازسازی وتجدید حیات برای این جامعه فراهم خواهد شد .
3-12-6 – بررسی وضعیت تجدید حیات گیاهان مرتعی :
در رابطه با گیاهان مرتعی زیر اشکوب جوامع جنگلی که درحوضه شبلیز مختص ارتفاعات و مناطق صعب العبورمی باشد ، تجدید حیات و زادآوری بدلیل اینکه کمتر مورد چرای زودرس و مفرط دام قرار می گیرند از وضعیت به نسبت مطلوبتری برخوردار می باشد. امادر دامنه ها و مناطق کم شیب که به علت شرایط اقلیمی خاص منطقه تحت تاثیر چرای مفرط و زودرس قرار دارند ، امکان زادآوری و تولید بذرکافی برای گیاهان مرغوب مرتعی ، کمتر فراهم می باشد و بذور ریخته شده برروی سطح زمین نیز به دلیل عدم وجود شرایط و عوامل لازم برای جوانه زنی و تثبیت ، فرصت تکثیر و استقرار را از دست داده اند. با این وجود به علت رطوبت کافی در عرصه و شرایط مناسب خاک در اراضی مرکزی حوضه گیاهان یکساله از جمله گراس ها Bromus tecterum و Heteranthelium piliferum و فوربهای یکساله Annual forbs از زادآوری وتجدید حیات خوبی برخوردار می باشد. در ضمن دامنه های شیب شمالی حوضه ، تیپ گیاهی ( As – Da – Hor ) ، گراس های چند ساله در مناطقی از این عرصه دارای تراکم و زادآوری مناسبی میباشد.
گیاهان بوته ای خشبی از قبیل Asteragalus SP. ( گون ) و Daphne SP. ( خوشک ) و Phlomis olivieri ( گوش بره ) و غیره به دلیل نابودی گیاهان مرحله کلیماکس زمینه برای انتشار آنها فراهم گشته و در شرایط کنونی عمده گیاهان را به خود اختصاص داده اند.
گیاهان علفی از قبیل گراس های چند ساله Hordeum bulbosum ( جو وحشی ) و Bromus tomentellus ( بوموس ) و Agropyrun ( قیاق )و غیره که از خوشخوراکی بالاتری برخوردار هستند ، فرصت ذخیره غذایی و تولید بذر آنها گرفته شده است. از تراکم این گروه از گیاهان به تدریج کاسته شده و در حال حاضر از تجدید حیات کمی برخوردارند ، این گیاهان به صورت مقطعه ای و در نواحی خاص در پناه گیاهان خشبی دیگر به رشد و بقای خود ادامه می دهند.
از فوربهای خوشخوراک گونه های جاشیر Prangos uloptera و بیلهر Dorema aucheri و کما Ferula SP. که دامنه پراکنش آنها در ارتفاعات و مناطق کوهستانی می باشد به علت شرایط فیزیوگرافی و اقلیمی خاص و عدم پراکنش مناسب منابع آب در این مناطق از تجدید حیات خوبی برخوردار می باشد. با این وجود این گونه ها در گذشته در دامنه و ارتفاعات پائین تر گسترش داشته که به علت بهره برداری بی رویه و جمع آوری آنها جهت علوفه زمستانه به ارتفاعات پناه برده اند و در حال حاضر این روند ادامه دارد که باید با اعمال مدیریت صحیح و نظارت فنی کارشناسان انجام گیرد .[6]

3-12-7 – زمان بهره برداری از گونه های دارای محصولات غیر علوفه ای
گونه های درختی و درختچه ای و بوته ای که دارای محصولات غیر علوفه ای هستند و زمان متناسب بهره برداری از آنها به شرح زیر می باشد :
جدول 3 – 12، گونه های دارای محصولات غیر علوفه ای و زمان بهره برداری از آنها
ردیف
نام گیاه
نوع گیاه
بخشی از گیاه که مصرف غیر علوفه ای دارد
زمان مناسب بهره برداری
نوع استفاده
1
بلوط
درخت
بذر – شاخه – ساقه
پائیز ( مهر و آبان )
بذر بلوط مصرف علوفه ای – خوراکی – داروئی – صنعتی – ساقه و شاخه آن مصرف سوختی و خانگی دارد.

2
ارژن
درختچه
برگ – صمغ ساقه – شاخه
اواخر تابستان تا اوائل پائیز
برگ علوفه ای – چوب سوختی – وضع آن مصرف صنعتی و داروئی دارد.

3
کیکم – شن
درختچه
شاخه – برگ – ساقه
تابستان
سوختی – علوفه ای
4
آویشن
بوته
برگ
اواخر تابستان
داروئی – خوراکی
5
پشموک
فورب
برگ – ساقه
تابستان
داروئی – خوراکی
6
کنگر
فورب
برگ
بهار
خوراکی
7
بومادران
فورب
برگ – ساقه
تابستان
داروئی
8
شنگ
فورب
برگ – ساقه
تابستان
خوراکی
9
گون
بوته
صمغ ( کتیرا )
تابستان و اوائل پائیز
صنعتی – خوراکی
10
ختمی
فورب
گل
تابستان
داروئی
11
کارده
فورب
برگ – ساقه
بهار
خوراکی
12
زالزالک
درخت
میوه
تابستان
خوراکی
13
کیالک
درخت
میوه
تابستان
خوراکی
14
شکر تیفال
فورب
محتوای ساقه
تابستان
صنعتی
15
خوشک
بوته
برگ
تابستان
صنعتی ( رنگرزی )

3-12-8 – برآورد ارزش اقتصادی سایر تولیدات گونه های مرتعی و جنگلی :
در حال حاضر تنها گونه های جنگلی که به تولیدات غیر علوفه ای هم دارد و از آن بهره برداری صورت می گیرد و می تواند درآمد زا باشد گونه بلوط می باشد. که مساحت خیلی کمی از این حوضه ( خروجی حوضه ) را به خود اختصاص داده و به همین علت ( سطح کم ) فاقد ارزش اقتصادی قابل ذکر می باشد.
جامعه بلوط به صورت اکوتون و با تراکم کم وجود دارد و از بقیه گونه های گیاهی که ذکر گردید در حد ناچیزی آن هم توسط افراد بومی در حد خود مصرفی بهره برداری سنتی انجام می گیرد ولی در صورت کشت و تکثیر و توسعه آنها با اعمال مدیریت در بهره برداری بهینه می توان تولید گیاهان داروئی را در برنامه ریزی مدیریتی حوضه قرار داد و از این طریق نسبت به اشتغال زائی و افزایش درآمد خانوارهای ساکن در جهت توسعه پایدار منطقه اقدام نمود.
در ضمن از آنجا که گونه های جنگلی موجود ( ارژن – کیکم – شن ) حفاظتی تلقی می گردد از این جنگل ها تامین می نمایند. بدیهی است بهره برداری از شاخه های خشک شده ( چوب هیزمی ) در قالب برنامه ریزی و نظارت کارشناسان مربوطه بلامانع خواهد بود و با فراهم نمودن سوخت فسیلی ( نفت – گاز ) برای حوضه نشینان از تخریب بوته ها و درختان و درختچه های منطقه جلوگیری به عمل آید.
در حال حاضر بیش از 70 درصد مواد سوختی حوضه نشینان از جنگل های پراکنده حوضه شبیلیز و حوضه های مجاور تامین می شود که ارزش اقتصادی آن حدود 4720000 ریال برآورد می گردد ولی خسارات ناشی از آن از جمله فرسایش خاک و نابودی جنگل ها و ایجاد سیل و ….. صدها برابر این درآمد ناچیز است .
3-12-9 – تعیین زمان آمادگی و دوره بهره برداری از مراتع :
از مراتع حوضه شبلیز دو گروه دامدار بهره برداری می نماید. گروه اول دامداران عشایری که از نیمه اردیبهشت تا شهریور هر سال به مدت 5/4 ماه در منطقه به بهره برداری و تعلیف دام های خود از مراتع مشغول هستند ، گروه دوم دامداران ثابتی که به مدت 9 ماه از سال از مراتع حوضه بهره برداری می نمایند.
این وضعیت نشان می دهد که دوره بهره برداری از مراتع ، طولانی مدت و به صورت مفرط و غیره اصولی مورد چرای دام قرار می گیرد. از فروردین ماه تا خرداد ماه که فصل رویش گیاهان و تولید بذر می باشد ، بهره برداری از گیاهان مرتعی زیاد بوده و با توجه به رطوبت زیاد خاک ( فروردین ) بیشترین خسارات به گیاهان وارد می گردد.
با توجه به ساختار اجتماعی بهره برداران و زمان حضور آنها در عرصه ، کنترل ورود و خروج دام مستلزم اجرای برنامه های تعادل دام در مرتع و برنامه چرانی مناسب می باشد که می بایست به صورت تناوبی – استراحتی قطعاتی از مراتع تحت تیمار و استراحت کامل قرار بگیرد تا امکان تولید بذر و تقویت و تجدید حیات برای گیاهان فراهم گردد.
بر اساس بررسیهایی که از وضعیت اقلیمی حوضه و مراحل رشد فنولوژی گونه های اصلی مرتعی به عمل آمده و همچنین ارزیابی ها و اندازه گیری هایی که بر روی تیپ های مرتعی شده مشخص گردید که طول دوره بهره برداری مناسب 5/4 ماه یعنی از اواخر اردیبهشت تا اواخر شهریور ماه می باشد ، دز حالیکه فعلا به مدت 5 تا 10 ماه از سال یعنی از فروردین تا دی ماه از مراتع بهره برداری می شود.
این عدم تعادل و هماهنگی باعث شده که تولید مراتع کاهش یافته و در ترکیب گیاهان مرتعی تغییر اساسی ایجاد شود و ترکیب گیاهان را بیشتر گونه های غیر خوشخوراک و خاردار تشکیل دهد. از آنجا که کنترل کامل برای دوره مناسب فوق الذکر یعنی از اردیبهشت تا مهر ماه عملا امکان پذیر نمی باشد. بنابراین با توجه به شرایط موجود و طول دوره بهره برداری ، فصل مناسب بهره برداری از این مراتع را می توان تحت عنوان مراتع بهاره ، تابستانه و پائیزه برنامه ریزی نمود. به طوری که بتواند بخشی از علوفه دام ها در بهار و پائیز و زمستان فراهم نماید که جهت این مهم تمهیداتی از جمله کشت گیاهان علوفه ای و جمع آوری گیاهان علوفه ای از جمله جاشیر و کما و …. و خرید علوفه مانند جو – یونجه از خارج از حوضه و استفاده از وام های کم بهره و …. که انشاالله بتوانیم با اجرای آن مراتع حوضه را در جهت مثبت سوق دهیم.
3-12-10 – گونه های مناسب و تشریح سرشت اکولوژیکی آنها :
عدم به کارگیری سیستم چرائی مناسب و اعمال مدیریت تعادل دام و مرتع منجر به نابودی گونه های گیاهی مرغوب که بیشتر تحت فشار چرا می باشند شده است. یکی از راه حل های جلوگیری از انهدام گونه های گیاهی مرغوب و با ارزش اطلاع از سرشت اکولوژی و آشنایی با مراحل مختلف دوره رشد و زمان آمادگی آنها به منظور ارائه سیستم های مناسب بهره برداری از مراتع می باشد. برای شناخت سرشت اکولوژی گونه های گیاهی یک منطقه باید مطالعات فنولوژی بر روی گیاهان آن منطقه انجام پذیرد و عوامل از قبیل چگونگی و مراحل گلدهی و آنالیز و بررسی انواع ریشه گیاهان ، چگونگی تغذیه آنها و همچنین تجزیه و تحلیل تولید و مثل گیاهان و تاثرات متقابل عوامل اساسی طبیعی از جمله درجه حرارت ، باد ، آب و هوا ، خاک و …. که در رشد و نمو و تکامل گیاهان در طول دوره زندگی آنها مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار بگیرد.
با بررسی های به عمل آمده مشخص شد که متاسفانه تاکنون مطالعات جامع و کاملی در این زمینه بر روی گیاهان منطقه طرح یا حداقل بر روی مناطقی که از نظر اقلیمی و بیولوژیکی تشابه نزدیکی با منطقه طرح داشته باشند صورت نگرفته است. با توجه به اینکه این گونه مطالعات و تحقیقات از اهمیت و ویژگی خاصی برخوردار است لذا به طور مختصر و در یک اولویت بندی از عواملی که تاَثیرمهمتری دارند یعنی عامل ارتفاع ، زمین شناسی و خاک ، نور ، حرارت و آب سرشت اکولوژیکی گونه های مناسب گیاهی مورد بررسی قرار گرفته است.
3-12-10-1 – گیاهان علوفه ای :
3-12-10-1-1 – گراس های دائمی و چند ساله :
Bromus tomentellus و Hordeum bulbosum و Agropyrun SP. و Stipa arabica .
* دائمی و ریزوم دار
* انتشار توسط ریشه های هوایی و ساقه های گل دهنده متراکم و برگدار
* خاک های نیمه عمیق را می پسندد
* مناطق مستعد کشت : دامنه ها و تپه های شیبدار
* بارندگی بیش از 350 میلی متر
* اقلیم مناسب : مقاوم به سرما
* مقاوم به خشکی
* قوه نامیه بذر کم است. بنابراین چون انتشار به وسیله ریشه های هوایی و ساقه های گل دهنده انجام می گیرد لذا مدیریت نقش تعیین کننده ای در حفظ و بقاء این گونه ها دارد .
* ارزش علوفه ای نسبتاَ خوب

3-12-10-1-2 – Cynodon dactylon :
* گراس چمغی پایا
* ریشه عمیق ریزوم دار و استولن دار
* دارای رشد فعال تابستانه
* مناسب حفاظت خاک در دامنه های لخت شده و فرسایش یافته
* مقاوم به خشکی
* سازش یافته با خاک های قلیایی، شنی و سنگریزه ای
3-12-10-1-3 – گونه .Asteragalus SPP :
* مناسب مناطق شیبدار و سنگ لاخی
* مقاوم به خشکی
* ریشه های عمیق و تاج پوشش مناسب جهت حفاظت خاک
3-12-10-2 – گونه های درختی و درختچه ای :
3-12-10-2-1 – Amygdalus ericlada ( ارژن ) و Acer monspessulanum ( کیکم ) و Lonicera nummularifolia ( شن ) :
* مقاوم به خشکی و حاصلخیزی کم خاک
* خاک های با زهکشی مناسب را می پسندد
* زمان گل دهی فروردین ماه
* زمان رسیدن بذر اواخر خرداد و تیر ماه
* مقاوم به باد
* شاخ و برگ آن علوفه ای خصوصاَ برای بز
* شرایط کشت : دیم
* سرعت رشد متوسط تا کم
3-12-10-2-2 – بلوط Quercus persica:
* خاک های عمیق و سبک را می پسندد
* نور پسند است .

بررسی عملیات بیولوژیک :
3-13 – روش های اجرایی بیوتکنیک :
یکی از راهکارها جهت نیل به اهداف کلان مطالعات ، اجرای طرح های بیوتکنیک می باشد. هدف از اجرای این طرح ها ، برقراری تعادل اکولوژیک در حوضه آبخیز است که در صورت اجرای صحیح آن ، دستاوردهای زیر را به همراه خواهد داشت :
* مهار فرسایش و رسوب زایی حوضه
* مهار هرزآب سطحی و کاهش سیلاب
* کاهش فشار دام بر مراتع ، افزایش تولید در واحد سطح مراتع
* توجه جدی به اشتغالزایی ، سودآوری و تولیدی طرح های ارائه شده
* بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی آبخیزنشینها از طریق افزایش تولید علوفه ، میوه ، چوب ، محصولات دامی و ….
* تاکید بر سایر منابع درآمدزا در قالب فعالیت های آبخیزداری
* استفاده از امکانات موجود در منطقه به منظور اجرای طرح ها شامل نیروی انسانی ، ادوات ، مصالح و ….
* ایجاد زمینه جذب اعتبارها و تسهیلات بانکی در قالب فعالیت های آبخیزداری.
بدین ترتیب با توجه به بهره برداری بی رویه و غیر اصولی و عدم رعایت مدیریت چرا در عرصه جنگل ها و مراتع حوضه که در مجموع سبب اختلال حیات طبیعی و برهم خوردن تعادل اکولوژیک در محدوده حوضه مورد مطالعه گردیده انجام طرح های بیوتکنیک امری اجتناب ناپذیر می باشد.
لازم است نکات و مسائل زیر قبل از اجرای طرح های بیوتکنیک مورد توجه قرار گیرد :
* انجام استعلام و اعلام مناطق تحت پوشش طرح به اداره کل منابع طبیعی از نظر تعیین افراد صاحب نسق ، بلا معرض بودن محدوده های طرح ها و رعایت سایر موارد قانونی.
* اطلاع رسانی به موقع به بهره برداران در ارتباط با محدوده مراتع تحت پوشش طرح به منظور تنظیم تعداد دام و تامین علوفه مورد نیاز متناسب با ظرفیت مراتع.
* تدوین برنامه های مناسب جهت تامین کسری علوفه مورد نیاز دام در محدوده ی اجرای طرح
* اعلام تاریخ ورود دام به مراتع تحت پوشش بعضی از طرح های مرتع کاری مانند جاشیر کاری ، کاشت بیلهر و …. به بهره برداران.[7]
3-13-1 – کودپاشی :
معمولاَ عملیات کودپاشی به عنوان یک برنامه جانبی و حمایتی و نه به عنوان یک راه کار ، در مجموعه برنامه های بیوتکنیک توصیه می شود. در این رابطه کودها به دو گروه کودهای آلی و شامل فضولات پوسیده گاو ، گوسفند و بز و سایر احشام و کودهای شیمیایی شامل کودهای ازته ، فسفر و پتاسه تقسیم می شوند.
مصرف کودهای آلی به علت محدودیت مقدار تولید ، گرانی قیمت و هزینه های توزیع ، عمدتا محدود به اراضی کشاورزی بوده و در اراضی مرتعی معمول نمی باشد. لذا بحث کودپاشی در اراضی مرتعی تنها به استفاده از کودهای شیمیایی محدود می گردد. که با توجه به شرایط اکولوژیکی منطقه ( اقلیم ، پوشش گیاهی و …. ) و همچنین وضعیت حاصلخیزی مراتع ، شامل دو نوع کود فسفر و نیتراته می باشد. از این رو توصیه می گردد در تمامی طرح های مرتعکاری شامل بذرپاشی ، کپه کاری و مدیریت مراتع استفاده از کودهای شیمیایی مد نظر قرار گیرد.
یکی از نکات مهم در مصرف کودهای فسفری خصوصا فسفات آمونیم ، عدم تحرک و جا به جایی آن در خاک می باشد ، در نتیجه لازم است در هنگام مصرف در عمق 30 تا 40 سانتی متری ( محدوده ریشه ) قرار گیرد. میزان کود مصرفی توصیه شده 50 کیلوگرم در هکتار و زمان استفاده از آن فصل پائیز می باشد.
همچنین از آنجا که در محدوده ی طرح های اصلاح و احیاء مراتع و در صورت وقوع بارندگی های مناسب ، گونه های خوشخوراک در جامعه گیاهی غالب می شوند ، لذا توصیه می شود که از سال دوم به بعد جهت کمک به رشد این گیاهان از کودهای نیتراته نیز استفاده شود. لازم به ذکر است که مصرف کودهای نیتراته بایستی زیر نظر کارشناس مجرب و به میزان 25 تا 30 کیلوگرم در هکتار و در فصل مناسب کودپاشی یعنی اوایل بهار که امکان وقوع بارندگی های بهاره وجود دارد انجام پذیرد.
3-14 – بررسی عملیات بیولوژیک :
3-14-1 – تنسیق مراتع ( تفکیک محدوده های بهره برداران از مراتع ) :
یکی از اساسی ترین اقداماتی که بایستی در محدوده ی مراتع انجام پذیرد اجرای طرح تنسیق و تعیین افراد ذیحق در محدودهی سامانهای عرف می باشد. که این امر عملا پیش نیاز اجرای هر گونه طرح اصلاح و احیاء مراتع در محدوده سامان عرف می باشد.
سامان عرفی محدوده ای از مراتع عشایری و روستائی است که بنا به سوابق گذشته و توافق بهره برداران عشایری و روستائی حدود آن مشخص و معین بوده ، دامداران خود را ذیحق دانسته و از آن محدوده بهره برداری می نمایند. حوضه مورد مطالعه شامل زیر حوضه هیدرولوژیکی و 11 سامان عرفی بهره برداری است.
حوضه آبخیز شبلیز قلمروئی عشایری است که در سطح آن یوردها و آغلهای دارای سکنه پراکنده می باشد. این یوردها در فصول ییلاقی مورد استفاده قرار می گیرند و هیچ یک از بهره برداران مراتع عشایری و روستائی شبلیز پروانه چرای مرتعداری ندارند و متاسفانه تاکنون هیچگونه اقدامی از طرف اداره منابع طبیعی در جهت ممیزی مراتع و تنسیق آن انجام نگرفته و این موضوع سبب هرج و مرج در نحوه ی بهره برداری از مراتع حوضه شده و دامداران اولاد میرزا علی بدون داشتن سوابق بهره برداری از عرصه با راهزنی های قومی به منطقه شبیلز ( مراتع کله شاخ ) وارد شده و با تعلیف دام های خود فشار چرایی مضاعف به مراتع وارد می کنند. سامان های عرفی دامداران برای آنها پذیرفته شده است. اما به علت داشتن روابط فامیلی و خویشی استفاده از مراتع به صورت مشترک و مشاعی صورت می گیرد و دام های دامداران به سامان های عرفی یکدیگر وارد می شوند و عملا ممانعتی برای همدیگر ایجاد نمی کنند.
در حوضه آبخیز شبلیز و سامان عرف های 11 گانه اختلاف مرتعی خاص بین دامداران و عرف های بهره برداری وجود ندارند. آن موضوع از نقاط قوت مراتع و منابع حوضه است و زمینه اجرای ممیزی مراتع ( شناسایی بهره برداران یا مرتعداران ذیحق ) و اقدامات مدیریتی و هدایتی منابع طبیعی حوضه را هموار می سازد. مدت بهره برداری دامداران عشایری از حوضه 5/4 ماه و دامداران روستائی 9 ماه از سال می باشد .

جدول 3-13، سامان های عرف و تعداد واحد دامی و نیاز علوفه ای آنها
ردیف
نام سامان عرف
تعداد واحد دامی
مدت بهره برداری
نیاز علوفه ای ( تن )

روستایی
عشایری
روستایی
عشایری

1
تنگ ارزن
230
1688
5
9
6/630
2
امیر بهادر و چشمه دوغی
668
1024
5
9
92/667
3
بلکه دان
586
259
4
9
6/378
4
ماری و میرخدایار و کهیاران
1137
724
4
9
74/878
5
کهله سور و تنگ تاک
985
928
4
9
62/754
6
لی لی سرخک
150
383
3
9
94/149
7
سیرون
682
258
5/4
9
23/445
8
چشمه ریزک
448
778
5/4
9
45198
9
سیاه کوه

1056
5/4
9
12/285
10
گل سرخ و دره میشون
52
1261
5/4
9
55/368
11
کوه شورم

936
5/4
9
72/253
جمع

4935
9322


04/49920

3-14-2 – قرق :
3-14-2-1 – هدف :
هدف از قرق حفظ نباتات دائمی بخصوص آنهایی که با بذر تکثیر پیدا می کنند ، کمک به ایجاد پوشش گیاهی متراکم با هدف افزایش نفوذ پذیری خاک ها در نتیجه حفظ آب و خاک و جلوگیری از فرسایش و کاهش جریان های سطحی و تغییر ترکیب گیاهی یعنی جانشین شدن گیاهان خوشخوراک می باشد.[10]
به طور کلی قرق یکی از شیوه های اصلاح مراتع می باشد و معمولا در مراتعی اجرا می گردد که گیاهان کلاس یک و دو در ترکیب گیاهی آن بیشترین سهم را دارد.
* فراهم آوردن زمان کافی برای ذخیره مواد غذایی و رویش گیاهان
* حذف گونه های مهاجم
* حفاظ آب و خاک
* حفظ اراضی احیاء شده
* بذر گیری
* بررسی های اکولوژیک
3-14-2-2 – راهبرد های قبل از اجرا :
اگر چه قرق از نظر فنی ساده ترین روش اصلاح پوشش گیاهی محسوب می شود اما از بعد اجتماعی و اقتصادی با مشکلات اجرایی فراوانی رو به رو خواهد بود که از جمله آنها می توان به افزایش تعداد دام در باقیمانده سطح مراتع و در نتیجه فشار بیشتر دام بر مراتع غیر قرق ، مشکل تامین علوفه مورد نیاز دام ، افزایش درگیری های محلی بواسطه تجاوز به حریم مراتع یکدیگر و کاهش سطح مراتع قابل بهره برداری فعلی اشاره نمود.
بنابراین قبل از اجرای طرح قرق باید این مسائل و مشکلات را پیش بینی کرده و در جلسات شورای آبخیزداری یا کشاورزی و برنامه های آموزش و ترویجی جهت بهره برداران مطرح و برای رفع آنها راه حلهایی را پیش بینی و ارائه نمود.

3-14-2-3 – انواع قرق :
بر اساس قابلیت اراضی ، وضعیت پوشش گیاهی و مسائل اقتصادی و اجتماعی منطقه ، اهداف و مدت قرق متفاوت خواهد بود. با توجه به شرایط حوضه مورد مطالعه ، اهداف و نوع پروژه های اجرایی سه نوع قرق به شرح زیر توصیه می شود :
3-14-2-3-1 – قرق کوتاه مدت :
این شیوه برای اعمال مدیریت صحیح در بهره برداری از مراتع ، اجرای سیستم های چرایی مناسب با وضعیت مراتع ضروری می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده اعمال سیستم چرایی استراحتی و تناوبی تاخیری در مراتع حوضه قابل اجراست لذا برای احیاء و به بذر نشستن گیاهان مرتعی و حصول نتایج مطلوب جلوگیری از ورود دام به قطعه ای از مراتع در مدت زمان معین ضروری می -باشد. به همین دلیل در این گونه مناطق قرق کوتاه مدت پیشنهاد می گردد که مدت آن حداکثر یکسال می باشد.
3-14-2-3-2 – قرق میان مدت :
این شیوه از قرق برای حفاظت از طرح های اصلاح و احیاء مراتع شامل کپه کاری ، بذر پاشی و به منظور فراهم آوردن فرصت مناسب جهت رشد گیاهان و به بذر نشستن آنها انجام می گیرد و مدت آن بین حداقل دو تا حداکثر چهار سال و به صورت فصلی در فاصله ماه های فروردین تا آخر تیر ماه هر سال اجرا می گردد. بر این اساس در این سیستم ، امکان بهره برداری از مراتع از سال دوم به بعد و از ابتدای مرداد ماه هر سال فراهم می باشد.

3-14-2-3-3 – قرق دائم :
این شیوه از قرق جهت حفظ اراضی مراتع کوهستانی با رخنمون سنگی ( Rock ) ، اراضی تحت پوشش غنی سازی جنگل ها و همچنین مناطق صعب العبور مانند ارتفاعات کوه جهت حفظ گیاهان خوشخوراک و دائمی و تهیه بذر برای اجرای عملیات بیولوژیک در منطقه پیشنهاد می گردد .
3-14-2-4 – شیوه اجرای قرق :
مراحل مختلف و شیوه ی اجرای قرق های دائم و فصلی به شرح زیر می باشد :
* تعیین محدوده قرق در عرصه با استفاده از نقشه اجرایی سیستم های چرایی و قرق
* انجام مراحل قانونی صدور اعلامیه ی قرق با هماهنگی اداره کل منابع طبیعی
* شناسایی مرتعداران و یا کشاورزان صاحب نسق روستایی و عشایری جهت اطلاع از منطقه قرق شده .
* نصب علائم و تابلوهای هشدار دهنده به ویژه در مکان های تردد دام. شایان ذکر است که چون استفاده از اراضی محدود به بهره برداران محلی است حتی محدوده قرق را می توان به اشخاص به صورت کتبی و انفرادی اعلام کرد.
* نظارت بر حسن انجام کار
* اجرای برنامه های زمان قرق شامل قرق دائم که در تمام فصول سال اجرا می شود و قرق میان مدت که بعد از حداقل دو سال از اجرای طرح های بیولوژیک و قرق کوتاه مدت در اجرای سیستم های چرایی تنظیم گردد.

3-14-3 – کپه کاری :
بخش هایی از اراضی حوضه از جمله شیب های تند با خاک واریزه ای و مناطقی که پوشش بوته ای و درختچه ای نابود گردیده مناسب عملیات کپه کاری می باشد و از این طریق می توان پوشش گیاهی مرغوب ، خوشخوراک و متراکم ایجاد نمود.
این روش در اراضی با خصوصیات مناسب طرح بذر پاشی که میزان سنگ و سنگریزه آن کمتر از 40 درصد باشد اجرا می گردد.

شکل 3-2 ، کپه کاری در منطقه
دلایل انتخاب این طرح عبارتند از :
* وجود سابقه موفقیت آمیز کپه کاری در بخش هایی از منطقه
* وجود ویژگی های اکولوژیک مناسب ( آب و هوا ، خاک و …. )
* جایگزینی گونه های گیاهی خوشخوراک با گونه های گیاهی موجود که از نظر تعلیف دام در حد مطلوب نمی باشد.
این روش با توجه به تجارب موفقیت آمیز در قبل ، وجود شرایط اکولوژیک مناسب پیشنهاد شده است.[10]

جدول 3-14 ، فهرست گونه های مناسب کپه کاری و مشخصات فنی آنها
ردیف
نام فارسی
نام علمی
فاصله کاشت ( cm )
عمق کاشت ( cm )
زمان کاشت
میزان بذر ( kg/ha )
مدت قرق ( سال )
1
بیلهر
Dorema aucheri
100
2تا4
پائیز
8 تا 10
4
2
جاشیر
Prangos ferulacea
100
3 تا 5
پائیز
8 تا 12
4
3
چویل
Ferulago sp.
150 – 100
2 تا 4
پائیز
8 تا 10
4
4
آنغوزه
Ferula assa-foetida
150 – 100
1 تا 3
پائیز
8 تا 12
5

3-14-3-1 – شیوه اجرا :
مراحل مختلف و شیوه اجرای کپه کاری به شرح زیر می باشد :
* تعیین محدوده هایی جهت کپه کاری در عرصه
* تعیین مرتعداران صاحب نسق
* تهیه بذر گونه های پیشنهادی با درجه خلوص و قوه نامیه مناسب
* تهیه وسایل کاشت ( تیشه )
* با توجه به گونه های پیشنهادی ، مناسبترین زمان کاشت اوایل فصل پائیز است.
* ایجاد چاله های مناسب و قرار دادن 2 تا 4 بذر در عمق مناسب در هر چاله و پر کردن چاله با پا و یا وسایل ذکر شده جهت استقرار بذر در خاک.
* قرق عرصه ، مطابق دستور العمل پیشنهادی قرق میان مدت
* ارائه برنامه بهره برداری پس از احیاء
لازم به ذکر است که از مرداد ماه بوته های جوان خشک می شوند ، از محدوده طرح کپه کاری می توان جهت تعلیف دام استفاده کرد .
3-14-4 – بذر پاشی :
از آنجا که ترکیب گیاهی حوضه مناسب نبوده و در حال حاضر عمده گیاهان غالب حوضه را گونه های خشبی و خاردار با ارزش علوفه ای کم تشکیل می دهد. می بایست از طریق بذر پاشی گونه های مناسب اقدام به احیاء پوشش گیاهی گونه های مرغوب و با ارزش نمود.[10]
این روش در اراضی با ویژگی های زیر پیشنهاد می شود :
* واحد اراضی کوهها ، تپه ها و تراس ها با شیب 12 تا 60 درصد و خاک نیمه عمیق و با اراضی با شیب کمتر از 12 درصد و خاک های خیلی کم عمق.
* خاک های خیلی کم عمق تا عمیق که میزان سنگ و سنگریزه بیش از 40 درصد باشد.
* کاربری فعلی مراتع با وضعیت فقیر تا متوسط و گرایش منفی که درصد گیاهان خوشخوراک در ترکیب گیاهی آن کمتر از 20 درصد باشد.
این روش به دلیل سهولت اجرا معمولا از طرف بهره برداران با پذیرش بیشتری همراه بوده اما به دلیل عدم استقرار بذر در عمق متناسب با مشکلاتی نیز همراه می باشد.

جدول 3-15 ، فهرست و مشخصات فنی کاشت گونه های مناسب برای بذرپاشی
ردیف
نام فارسی
نام علمی
زمان کاشت
میزان بذر ( kg/ha )
مدت قرق ( سال )
1
قیاق
Agropyron christatum
پائیز
10 – 6
3 – 2
2
علف پشمکی
Bromus tomentellus
پائیز
10 – 8
3 – 2
3
جو ( کتو )
Hordeum bulbosum
پائیز
10
3 – 2
4
چاودار
Secale montanum
پائیز
15 – 12
2
5
کتو
Pennisetum orientalis
پائیز
10 – 8
2
6
اروشیا
Erutia ceratoids
بهار
10
4
7
کتو
Aegilops triuncialis
پائیز
10 – 8
2
8
یونجه
Medicago sativa
بهار
10 – 5
3 – 2

3-14-4-1 – شیوه اجرا :
مراحل مختلف عملیات بذر پاشی و شیوه اجرای آن به شرح زیر است:
* تفکیک مناطق قابل بذر پاشی
* تعیین مرتعداران و یا کشاورزان صاحب نسق
* عقد قرارداد با مرتعداران صاحب نسق
* آموزش مرتعداران و یا کشاورزان طرف قرارداد
* تهیه بذر گونه های پیشنهادی با درجه خلوص و قوه نامیه مناسب
* بذر پاشی به وسیله دست توسط افراد طرف قرارداد و قبل از بارندگی های پائیزه انجام گردد.
* در این روش زمین بدون شخم بذر پاشی می شود ، همچنین بهتر است از روش بذر پاشی مخلوط استفاده کرد.
* عبور دادن گله های گوسفند و بز از محل اجرای طرح برای استقرار بذر در عمق مناسب خاک
* قرق عرصه مطابق با دستور العمل پیشنهادی قرق میان مدت
* اجرای طرح کودپاشی با کودهای نیتراته ( اوره ) به میزان 20 تا 30 کیلو گرم در هکتار
* ارائه برنامه بهره برداری پس از احیاء.
3-14-5 – کاشت گیاهان داروئی :
در حال حاضر برخی از گونه های داروئی از قبیل بابونه ، بومادران ، برنجاس ، آویشن ، پشموک و …. با تراکم خیلی کم و پراکنده در سطح حوضه به چشم می خورد. در صورت بذر پاشی این گونه ها و سایر گونه های دیگر همراه با گونه های مرتعی می توان یک راه درآمد در جهت اشتغال برای بهره برداران فراهم نمود.
به طور کلی با توجه به مطالعات و بررسیهای به عمل آمده تمامی تیپها و جوامع گیاهی حوضه مورد مطالعه نیاز به عملیات اصلاح و احیاء و همچنین عملیات مدیریتی و حمایتی دارند.[6]
3-14-6 – اعمال سیستم چرایی :
در حال حاضر بهره برداری از مراتع حوضه بدون برنامه خاصی و به صورت سنتی انجام می گیرد و خلاء مدیریتی حاکم بر مراتع حوضه زمینه را برای نابودی پوشش گیاهی فراهم کرده است. تنظیم سیستم مناسب از مهمترین مدیریتی در جهت حفظ و احیاء پوشش گیاهی می باشد.
الزاماَ باید جزء برنامه های اجرائی مرتعداری قرار گیرد. با توجه به مسائل و مشکلات موجود در منطقه از جمله وضعیت نامناسب پراکنش دام در سطح مراتع و سیر قهقرائی پوشش گیاهی و کمبود علوفه ، سیستم چرائی تناوبی – استراحتی برای این حوضه پیشنهاد می گردد. در این روش مرتع به چند قسمت تقسیم بندی می شود و در یک قسمت چرا تا زمان رسیدن قسمت عمده بذرهای مرتعی به تاخیر می افتد. در حالی که قطعه دیگر به مدت یکسال استراحت می کنند و در این سال اقدام به اجرای عملیات اصلاح و احیاء ( بذر پاشی – کپه کاری – قرق ) می گردد.[4]
قطعات دیگر نیز از زمانی که مراتع آمادگی چرا را داشته باشد و علوفه قابل ملاحظه ای روی زمین باشد مورد چرای دام قرار می گیرد. در این سیستم تاخیر در چرای یک قطعه و استراحت قطعه دیگر به گیاهان اجازه می دهد ذخیره غذایی داشته باشند و به آنها فرصت تولید بذر داده می شود. در این صورت گیاهان قدرت رویشی خود را باز یافته و با تکثیر بذر و ریزوم و پیاز زادآوری آنها تنظیم می گردد. تاخیر در چرا می تواند یک یا دو سال و تاخیر در چرا و استراحت در هر یک از قطعات می تواند به نوبت گردش کند. چرای مفرط ، بهره برداری غیره اصولی از عرصه و عدم رعایت اصول مرتعداری سبب کاهش تراکم میزان تاج پوشش گیاهی ، تغییر و ترکیب گونه ها به نفع گیاهان پست و نامرغوب و کاهش ظرفیت مراتع شده است. به منظور اصلاح وضعیت پوشش گیاهی به گونه ای که حداکثر بازدهی را داشته باشد ، اجرای برنامه چرایی متناسب با فنولوژی گونه های مهم مرتعی و وضعیت پوشش گیاهی موثر ضروری است .
3-14-6-1 – اهداف :
* حفظ و اصلاح پوشش گیاهی
* استفاده بهینه از مراتع
* کمک به برقراری تعادل دام و مرتع

3-14-6-2 – انواع برنامه چرایی :
برنامه چرایی الگویی است که در آن دوره های چرا و استراحت در یک فصل بهره برداری به اجرا در می آیند. برنامه های چرایی تنها زمانی کارایی خواهند داشت که از چرای بیش از حد جلوگیری شود.[11]
3-14-6-2-1 – چرای تاخیری ( عدم چرا در اوایل فصل ) :
استفاده از چرای تاخیری به منظور عدم چرا ، از زمان پایان خواب تا پس از زمان پر شدن دانه یا دوره تولید و مثل معادل آن ، زمانی که در مورد گیاهان علوفه ای چند ساله به کار رود موثر می باشد. بهترین تطابق را با مناطقی دارد که در آنها هم دوره رشد و هم دوره چرا به صورت فصلی هستند. دوره تاخیری چرا در بعضی از مناطق معمولاَ به اندازه ای طول می کشد که هم دوره های کوتاهتر رشد گیاهی را در بهار و هم دوره های مهمتر رشد در تابستان را در بر می گیرد.
3-14-6-2-2 – چرای استراحتی :
چرای استراحتی به طور خاص یک تیمار عدم چرا است که در آن یک واحد چراگاهی به مدت 12 ماه به طور کامل رها شده و از چریده شدن یک محصول علوفه ای حتی پس از رسیدن آن چشم -پوشی می گردد. در این سیستم استراحت ممکن است شامل فصل رشد کامل گیاه شود ولی با توجه به محدودیت فیزیوگرافی منطقه مورد مطالعه فصل استراحت یک ساله می باشد.

3-14-6-2-3 – چرای تناوبی :
این روش مستلزم تقسیم چراگاه به واحدهای متعدد و اجرای سیستم های عادی در هر یک از آنها می باشد. بدین ترتیب می توان فشار را در طی فصل رشد گیاهان بین واحدها توزیع کرد. ترکیب دوره های چرا و عدم چرا را می توان جهت تسهیل عمل تناوب بین واحدها به اجرا در آورد. هدف اصلی سیستم چرایی تناوبی آن است که در فاصله هر دوره چرا و عدم چرا ، رشد مجدد گیاهان تامین شود.
3-14-6-2-4 – چرای ترکیبی :
تلفیق و ترکیب روش های چرایی فوق بیشتر با وضعیت پوشش گیاهی و نوع بهره برداری حوضه سازگار می باشد.
جدول 3-16 ، نمونه ای از برنامه چرایی مناسب حوضه شبلیز
تاخیر چرا تا مرحله گلدهی
استراحت کامل
تاخیر چرا تا رسیدن بذرها
چرای دام
شماره قطعه

*
1

*

2

*

3
*

4

*

1
*

2

*
3

*

4
*

1

*
2

*

3

*

4

*
1

*

2

*

3
*

4

در این سیستم ، مراتع هر واحد اجرایی ( یا عرف هر دامدار ) به چهار قطعه بر اساس جدول (4-4) به یکی از تیمارهای چهارگانه چرای کامل ، تاخیر چرا تا مرحله رسیدن بذرها ( آخر اردیبهشت ) ، استراحت کامل ( قرق ) و تاخیر چرا تا موقع گلدهی ، بهره برداری می شود. اجرای این سیستم چرایی سبب توالی مراتع به سوی بازدهی بیشتر و استقرار گونه های مرغوبتر می شود.
3-14-6-2-4-1 – شیوه اجرا :
* شناسایی بهره برداران صاحب نسق
* ممیزی مراتع
* تعیین ظرفیت مراتع
* آموزش بهره برداران
* هماهنگی با منابع مالی ( بانکها ) جهت استفاده مرتعداران از تسهیلات آنها
* قطعه بندی مراتع با توجه به فنولوژی گیاهان توسط کارشناسان مربوطه .
3-14-7 – تامین آب شرب :
از اساسی ترین برنامه های احیاء و اصلاح مراتع که کمک بسیار زیادی در ایجاد پراکنش مناسب دام در عرصه های مرتعی و سامان عرف می نماید ، توزیع پراکنش مناسب منابع شرب آب دام در مرتع می باشد. به علت عدم وجود این تناسب در حوضه شبلیز و از نظر منابع طبیعی مشکلاتی برای مراتع ایجاد می کند که احتیاج به احداث آبشخور و مرمت چشمه ها و احداث ذخیره آب در سطح مراتع می باشد.

3-14-8 – بهره برداری از محصولات فرعی :
علاوه بر علوفه تولیدی مراتع محصولات فرعی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. با توجه به اینکه در حال حاضر هیچ گونه بهره برداری اقتصادی از محصولات فرعی مراتع توسط بهره برداران انجام نمی- گیرد و محصولات فرعی موجود در حد خود مصرفی و به میزان خیلی کم استفاده می شود. با این وجود حوضه آبخیز شبلیز می تواند به عنوان یک قطب مهم تولید گیاهان داروئی و خوراکی منطقه به شمار آید و در جهت افزایش درآمد مردم و همچنین ایجاد اشتغال مورد توجه قرار گیرد.
به منظور جلوگیری از خسارات به گیاهان و کمک به زادآوری و تجدید حیات و بقای آنها در هنگام بهره برداری بایداقدامات ترویجی مناسب در سطح مراتع انجام پذیرد و ساکنین و بهره برداران در این رابطه آموزش های لازم را کسب نمایند. باید بهره برداران و ساکنین حوضه با روش های تکثیر و زادآوری و پیامدهای مثبت گیاهان داروئی و خوراکی حوضه آشنا شوند و مدیریت کشت ، توسعه و بهره برداری از آنها را آموزش ببینند.
در این رابطه پیشنهاد می شود توسط کارشناسان مسئول کلاس های ترویجی برای ساکنین و بهره برداران برگزار گردد و حتی اقدام به کشت و توسعه گیاهان داروئی در سطح کوچک به صورت ترویجی نمایند ، تا بومیان عملا با این تکثیر گیاهان به طور کامل آشنا شوند.

طرح های سازه ای :
3-15 – هدف :
هدف از اجرای آنها عموماَ مهار فرسایش خاک ، مهار سیل ، حفاظت آب و خاک و منابع آب مورد نیاز برای مصارف مختلف در محدوده حوضه می باشد. مسئله تامین آب برای مصارف شرب ، کشاورزی و صنعت از دیر و باز یکی از دغده های اساسی بشر بوده است. لذا مهار رواناب های سطحی ناشی از بارندگی که عموماَ به صورت سیلاب ها جاری می شوند و تغذیه آنها در آبخوانها از طریق اجرای طرح های مختلف آبخیزداری از اصول اساسی و زیربنایی توسعه پایدار محسوب می شود.
بدیهی است این مسئله برای نیل به خودکفایی اقتصادی و اشتغالزایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طرف دیگر مسئله مهار سیلاب ها به منظور کاهش خسارت ها و حفظ منابع آب و خاک حوضه های آبخیز از دیر و باز مورد توجه جدی جوامع بشری بوده است. این مسئله در مناطق خشک و نیمه خشک به سبب ویژگی های بارش و وقوع سیلاب های شدید از اهمیت بیشتری برخوردار است. به گونه ای که از دسترس خارج شدن جریان های سطحی در این مناطق محدودیت های فراوانی را در استفاده بهینه از آب به وجود آورده است.[7]
سرزمین پهناور ایران که در منطقه خشک و نیمه خشک قرار گرفته ، از این قاعده کلی مستثنی نمی باشد. وجود آثار بیشماری از طرح های قدیمی با قدمت چند هزار ساله در گوشه و کنار این سرزمین نیز گواه بارزی بر این مدعاست. آثار بدست آمده نشان می دهد که پیشینیان ما نیز قرنها با همین اصول استوار و پا برجا مانده اند ، آنها ضمن حفظ تمدن کهن خود الگوهایی را نیز به جهانیان ارائه کرده اند. بنابراین اجرای طرح های آبخیزداری ، در حوضه های شهری ، روستایی ، کشاورزی و آبخیز سدها به منظور مهار آن بخش از سیلابها که خارج از حالت طبیعی است ، بسیار ارزشمند و ضروری بوده و با حفظ و اصلاح منابع اکولوژیکی سبب ایجاد شرایط پایدار در حوضه ها خواهد شد.
از آنجا که فرسایش خاک ، تولید رسوب ، وقوع سیلاب و کم آبی از مشکلات اساسی حوضه آبخیز شبلیز می باشد ، بنابراین پس از معرفی انواع عملیات سازه ای موثر در امر حفاظت خاک ، مهار سیل ، تامین آب ، ضمن بررسی وضعیت اکولوژیکی حوضه آبخیز مورد مطالعه ، امکان اجرای آنها بررسی می شود .[8]

شکل 3- 3، بند سنگی ملاتی
3-16 – انواع عملیات سازه ای جهت حفظ منابع آب و خاک و تامین آب مورد نیاز در حوضه های آبخیز :
با توجه به اهداف تعیین شده جهت اجرای طرح های سازه ای ، انواع طرح های سازه ای را می -توان به شرح زیر نام برد :
1. سدهای کوتاه شامل بندهای خاکی ، دایک ها ، بندهای همگن و بندهای غیر همگن
2. انواع طرح های تغذیه مصنوعی شامل حوضچه های تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب
3. سدهای رسوب گیر و سیل گیر
4. بانکت و تراس بندی
5. سایر بندها مانند بندهای شبکه ای فلزی ، بندهای چوبی ( چپری ).
6. بندهای غیر خاکی شامل بندهای خشکه چین با لایه ملات ، بندهای گابیونی ، بندهای سنگی ملاتی و بندهای بتنی.
به طور کلی سازه های پیشنهادی برای حفاظت خاک باید دارای شرایط زیر باشد :
* سازه های پیشنهادی با خصوصیات و شرایط اکولوژیکی واحدهای هیدرولوژیکی سازکار باشند.
* سازه ها موجب بر قراری تعادل اکولوژیک در حوضه ها گردند.
* مواد و مصالح مورد استفاده در احداث سازه ها از مصالح ارزان قیمت بوده و حتی الامکان از معادن موجود در حوضه مورد مطالعه و مجاور آن قابل تامین باشد.
3-17- امکان سنجی اجرای انواع عملیات سازه ای با توجه به شرایط اکولوژیکی ، اقتصادی ، اجتماعی و فرسایش و رسوب حوضه آبخیز مورد مطالعه :
چنانچه گفته شد سازه های پیشنهادی بایستی به نحوی انتخاب شوند که در وهله اول با خصوصیات فیزیکی و اکولوژیکی واحدهای هیدرولوژیکی و شرایط اقتصادی و اجتماعی آبخیزنشینان سازگار باشند. محدوده مورد مطالعه از نظر توپوگرافی غالباَ به صورت تپه ماهورهایی با پستی و بلندی و شیبهای تند می باشد. خاک های کم عمق سنگریزه دار با نفوذپذیری کم و حساس به فرسایش هستند.[6]
اراضی از نظر کاربری عموماَ از حالت جنگلی و مرتعی خارج و به باغات آبی و دیم ، دیمزارهای کم بازده تبدیل گردیده است. بدین ترتیب به شرایط خاص منطقه امکان اجرای برخی از طرح های سازه ای همانند پخش سیلاب ، حوضچه های تغذیه مصنوعی و بندهای خاکی و سنگی ملاتی با ارتفاع زیاد با محدودیت همراه است. لذا مناسبترین روش جهت کنترل فرسایش و رسوب و کاهش حجم سیلاب های جاری ، اجرای سازه های کوچک شامل چکدم های سنگی و ملاتی ، خشکه چین با لایه ملات توام با عملیات بیولوژیک می باشد.
3-18 – انواع طرح های سازه ای حوضه از نظر امکان اجرا به دو گروه به شرح زیر تقسیم شده است :
3-18-1 – عملیات سازه ای با محدودیت اجرا :
با در نظر گرفتن شرایط اکولوژیکی منطقه امکان اجرای طرح های زیر با محدودیت هایی از نظر اجرا رو به رو می باشد :
* انواع حوضچه های تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب .
3-18-2 – عملیات سازه ای قابل اجرا متناسب با شرایط اکولوژیکی ، اقتصادی و اجتماعی حوضه :
با توجه به شرایط خاص منطقه ، مناسبترین روش برای کنترل فرسایش و رسوب ، تعدیل حجم سیلاب ، افزایش زمان تمرکز و تعدیل شیب آبراهه های منطقه که شدیداَ فرسایشی می باشند ، اجرای سازه های کوچک مانند چکدم های سنگی- ملاتی و خشکه چین با لایه ملات و بندهای گابیونی می باشد.
اجرای طرح های فوق بایستی همراه با عملیات بیولوژیک باشد. در این مورد می توان به ایجاد پوشش سبز در بالا دست چکدم ها و کناره های آبراهه ها ، تغییر الگوی کشت ، کاشت درختان مثمر و علوفه های چند ساله به جای دیمزارهای کم بازده ، سکوبندی اراضی شیبدار ، تراس بندی باغات ، احداث بانکت در پای درختان دیم و قرق فصلی و دائمی مناطق بسیار حساس به فرسایش اشاره کرد.
3-18-2-1 -بندها و انواع آن :
به طور کلی چکدم از دو لغت انگلیسی Check به معنای کنترل و Dam به معنای سد تشکیل شده ، بنابراین Check dam را در زبان فارسی می توان به مفهوم سد کنترلی دانست. از نظر فنی ، چکدم سازه ای از نوع سرریز است که معمولاَ در جهت عمود بر آبراهه و جریان آب احداث شده تا بدین وسیله شیب آبراهه ، سرعت آب و کنترل و شستشوی خاک بستر آبراهه به حداقل برسد. بیشترین کاربرد چکدم ها در حفاظت از خاک از طریق کاهش شیب آبراهه می باشد. اما چکدم ها از طریق افزایش زمان تمرکز آبراهه و ایجاد فضای مناسب برای رشد گیاهان نیز کارکرد های دیگری نظیر تغذیه مصنوعی و مهار سیلاب دارند.[4]

شکل 3 – 4، آبگیری یک بند سنگی ملاتی در حوضه

3-18-2-2 – مهمترین اثرات بند به ترتیب اهمیت به شرح زیر می باشد :
* حفاظت از خاک محل پیش بینی شده در حوضه و تقلیل رسوب در مخازن سدها از طریق کاهش شیب آبراهه.
* تغذیه آب به دلیل افزایش زمان تمرکز سیل در حوضه.
* ایجاد فضای مناسب برای رشد گیاهان بواسطه کاهش شیب و تجمع خاک های آلی.
* بهبود شرایط زیست محیطی ، تفریحی و آب و هوایی
* تقلیل شدت جریان سیلاب و کاهش ضایعات ناشی از آن به دلیل روندیابی شدن سیلاب
* کنترل فرسایش و رسوب در بستر آبراهه
* تامین آب جهت باغات موجود در حاشیه آبراهه ها[4]
3-18-2-3 – انواع بند بر اساس نوع مصالح بکار برده شده در ساختمان آنها :
* بند سنگی – ملاتی
* بند گابیونی ( توری سنگی )
* سد بتنی
* بند خشکه چین با لایه ملات
* بند بلوکی
* بند با شبکه فلزی
* بند کیسه گونی با مصالح رودخانه ای و سیمان
* بند ترکه ای ( چپری )
لازم به ذکر است که با توجه به شرایط خاص منطقه از نظر اقتصادی و تامین نوع مصالح ، در غالب آبراهه های منطقه عموماَ چکدم های سنگی ملاتی و توری سنگی ( گابیونی ) و خشکه چین بالایه ملات توصیه شده .[4]
3-18-2-3-1 بند سنگی – ملاتی :
معمولاَ احداث چکدم از جنس سنگی – ملاتی در آبراهه های درجه سه و چهار که دارای سیلاب هایی با شدت جریان قابل ملاحظه ای می باشد اجرا می گردد. از دیگر شرایط لازم برای اجرای این نوع سازه می توان به وجود مناسب زمین شناسی از نظر لیتولوژی و تکیه گاه مناسب و متناسب با ارتفاع چکدم اشاره کرد. ارتفاع این نوع سازه با توجه به عمق ، دبی و حجم سیلاب آبراهه های حوضه شبلیز عموماَ بین 1 تا 3 و به ندرت تا 4 متر در نظر گرفته شده است. در صورت اجرای این نوع سازه ، امکان استحصال آب ذخیره شده در مخزن چکدم برای مصارف کشاورزی ( باغداری ) به طور ثقلی یا با استفاده از پمپاژ وجود خواهد داشت. با توجه به تجارب به دست آمده هزینه های اجرایی چکدم سنگی-ملاتی خصوصاَ در جاهایی که معادن سنگ و مصالح مصرفی به وفور و ارزان می باشد.
3-18-2-3-2 بند خشکه چین :
معمولاَ احداث چکدم خشکه چین با لایه ملات در شاخه های فرعی آبراهه اصلی ( آبراهه های درجه یک و دو ) که شدت جریان سیلاب در آنها کمتر می باشد اجرا می گردد. ارتفاع این سازه با توجه به عمق و دبی آبراهه های حوضه بین 50 تا 100 سانتیمتر در نظر گرفته شده است. لازم به ذکر است که اجرای چکدم خشکه چین با لایه ملات همانند چکدم سنگی – ملاتی در جاهایی که معادن سنگ و مصالح مصرفی به وفور داشته ارزانتر تمام می شود. از طرفی اجرای این نوع سازه ، به دلیل آسانتر بودن عملیات اجرایی و وجود افراد محلی آشنا با احداث این نوع سازه ها و اشتغالزایی ، از پذیرش اجتماعی بیشتری از طرف آبخیزنشینان برخوردار می باشد.[8]
3-18-2-3-3 – بند توری سنگی ( گابیونی ) :
گابیون تور مستطیل شکلی است که از به هم بافتن و پیچاندن سیمهای گالوانیزه به صورت شبکه های چهار یا شش گوشه درست شده اند که هر یک از سبدهای گابیون با بقیه متصل گشته و در مجموع طرح دلخواه ایجاد می شود. سیمهای گالوانیزه را کارخانه به صورت سیم یا به صورت حصیر تولید می کند که در صورت نیاز می توان از هر یک از دو نوع تولید شده استفاده کرد. که در هر دو صورت از بافتن سیمها به هم و با ابعاد مورد نظر سبدهایی حاصل می گردد. جهت مقاومت بیشتر می توان ابعاد سبدها را کمتر در نظر گرفت. با توجه به اندازه سنگهایی که در اختیار داریم ابعاد شبکه ها متفاوت می باشد ولی معمولاُ یکی از ابعد زیر را جهت درست کردن شبکه ها در نظر می گیرند (mm):
70*50 ، 80*60 ، 100*80 ، 120*100
ابعاد سبدهای گابیونی را هم معمولاُ به صورت زیر انتخاب می کنند :
ضخامت: 5/0- 1 متر ، عرض: 1متر ، طول: 5/1- 2 -3- 4 متر
به هر حال پس از آماده کردن سبدهای گابیونی و پر کردن از سنگ در محل کار باید هر سبد را با سیم گالوانیزه که قطری معادل سیم مورد استفاده دارد با سبد مجاورش متصل نمود. تعداد گره های سبدها بهم باید آنقدر باشد که پس از اتمام عملیات ساختمان شکل یک واحد یکپارچه عمل نماید.

شکل 3 – 5، بند گابیونی اجرا شده در حوضه
3-18-2-3-3-1 – مزایا ی استفاده از گابیون :
1. سیمهای گالوانیزه تنش را به راحتی تحمل می کنند و در مقابل مقاومت برشی پایداری خوبی دارند.
2. گابیونها ، خاکریزها را با توجه به نفوذپذیری خودشان براحتی نگهداری می کنند.
3. در جایی که نیاز به ظریف کاری نباشد گابیون به صرفه است.
4. سبدهای گابیون را می توان به راحتی به هم متصل کرد که سبب افزایش استحکام ساختمان می شود.
5. قالب و ترکیب سبدها را می توان کنترل کرد و با توجه به نیاز ابعاد آن را تعیین کرد و در صورت نیاز به مقاومت بیشتر ابعاد سبدها را کوچکتر در نظر گرفت.
در مناطقی که حمل سیمان به محل کار خیلی مشکل باشد و ضمناُ سنگ در محل کار پیدا شود گابیون به صرفه است.[4]

شکل 3- 6، بند گابیونی و توجه به منابع سنگ موجود در منطقه
3-18-2-3-3-2 – معایب استفاده از گابیون :
1. ساختمانهای گابیون معمولاُ از ساختمانهای بتنی حجیم تر هستند.
2. عرض بیش از 70-60 متر برای گابیون جالب و مناسب نیست .
3. ارتفاع بیش از 6-5 متر برای گابیون مناسب نیست.
4. در صورت یکسان بودن شرایط برای گابیون و بتن ، بند و دیواره های بتنی به صرفه تر از گابیونی است.[4]
3-18-2-4 – محاسبه فاصله و تعداد بند :
به طور کلی فاصله دقیق بین چکدم ها اعم از سنگی – ملاتی و گابیونی بایستی بر اساس شیب آبراهه ، شیب تعدیل و سایر ضوابط طراحی و بر اساس نقشه توپوگرافی و پلان و پروفیل آبراهه ها تعیین گردد. اما در جاهایی که بنا به هر دلیلی نقشه های توپوگرافی یا پلان و پروفیل آبراهه در دسترس نباشد ، جهت محاسبه فاصله چکدم ها می توان از رابطه تجربی زیر استفاده نمود :
L = HE/K*G*COSΘ
پارامترهای مختلف این رابطه به شرح زیر می باشد :
L : فاصله بین چکدم
HE : ارتفاع موثر چکدم می باشد که در حوضه شبلیز با توجه به شیب و عمق آبراهه ها ، برای چکدم های خشکه چین با لایه ملات حداکثر تا 1 متر و برای چکدم های سنگی – ملاتی و گابیونی بین 1 تا 3 متر و به ندرت 4 متر در نظر گرفته شده است.
G : tan Θ
Θ : زاویه متناظر با شیب کف آبراهه
K : ضریب تجربی است که با توجه به شیبدار بودن سطح رسوب در فرمول منظور شده و مقادیر آن برای شیب های بزرگتر از 20 درصد برابر با 5/0 و برای شیب های کوچکتر از 20 درصد برابر با 3/0 در نظر گرفته می شود.
لازم به ذکر است که اقتصادی ترین فاصله بین چکدم رسوبگیر ، فاصله ای است که به موجب آن هر چکدم ، در بالا دست پنجه رسوبات پائین دست قرار گیرد.

3-18-2-5 – مراحل طراحی انواع بند :
از نظر فنی ، بند سازه ای از نوع سرریز است که معمولاَ عمود بر آبراهه و جریان آب احداث می شود. بدین ترتیب شیب آبراهه ، سرعت آب و شستشوی خاک بستر آبراهه به حداقل می رسد. بر این اساس اجزاء اصلی چکدم ها شامل سرریز و بدنه می باشد که در ادامه مراحل طراحی آنها مورد بررسی قرار گرفته است :
3-18-2-5-1 – طراحی سرریز :
به طور کلی سرریز مجرایی برای عبور سیلاب و حفاظت بدنه چکدم می باشد، به همین لحاظ سرریزها باید طوری طراحی گردند که حداکثر شدت جریان با دوره بازگشت پیش بینی شده را از خود عبور دهند. سرریزها از نظر شکل و مقطع عبور جریان به اشکال مختلف از جمله مستطیلی ، ذوزنقه ای و …. طبقه بندی می شوند. ابعاد آنها از طریق روابط خاص به شرح زیر قابل محاسبه می باشد :
3-18-2-5-1-1 – سرریز مستطیلی :
ابعاد سرریز از طریق رابطه
Q = H3/2CL
Q : شدت جریان بر حسب متر مکعب بر ثانیه
C : ضریب عبور جریان ( برابر با 84/1 )
L : طول سرریز بر حسب متر
H : ارتفاع تیغه آب روی سرریز بر حسب متر می باشد.
3-18-2-5-1-2 – سرریز ذوزنقه ای :
ابعاد سرریز ذوزنقه ای از طریق رابطه
Q = 2/15 C √2g(3B1+2BB2)*h33/2
محاسبه می گردد.
Q : شدت جریان بر حسب مترمکعب بر ثانیه
C : ضریب عبور جریان ( برابر با 6/0 )
g : شتاب ثقل ( معادل 81/9 متر بر مجذور ثانیه )
B1 : عرض مبنای بستر آبراهه
B2 : عرض عبور جریان بدون در نظر گرفتن ارتفاع آزاد
h3: عمق آب روی سرریز
ارتفاع دستک سرریز چکدم باید طوری باشد که از جریان سیلاب از جناحین تاج دستک ها جلوگیری کند و دارای یک ارتفاع آزاد ( F.B ) باشد. به طور کلی طول سرریز به منظور عبور مناسب جریان آب بایستی در حد متوسط عرض آبراهه طراحی شود. در این رابطه با توجه به تجارب کارشناسی ، طول سرریز در چکدم ها برابر 9/0 عرض متوسط کف آبراهه در محل داغاب در نظر گرفته می شود.[3]

3-18-2-6 – شیوه اجرای بندهای سنگی – ملاتی :
* عقد قرارداد با پیمانکار مجرب و در صورت امکان ساکن حوضه
* تعیین محل اجرای عملیات سازه ای بر اساس نقشه های پلان و پروفیل و یا نقشه های جانمایی سازه های پیشنهادی و تحت نظارت ناظر طرح ، لازم به ذکر است که در تعیین محل احداث چکدم بایستی به نحوی عمل شود که سازه ها در محل قوس ها احداث نشود. همچنین موقعیت محل احداث چکدم بایستی به نحوی باشد که بستر آبراهه و تکیه گاههای سازه از توان باربری بالایی برخوردار بوده و احتمال لغزش کناره ای وجود نداشته باشد.
* تهیه مصالح
* پی کنی کف و کناره به عمق و عرض مناسب
* اجرای فیلتر در محل پی کناره ها در صورت نیاز ، با توجه به سستی خاک کف و دیواره ها در بعضی از آبراهه ها از آنجا که خطر زیر شویی و دور زدن سازه بوسیله آب وجود دارد ، لذا جهت جلوگیری از مشکل فوق لازم است پس از تکمیل سازه ، در قسمت اشکال اتصال بدنه چکدم به تکیه گاهها ( آنکراژ ) عملیات فیلتر گذاری به وسیله شن و ماسه با دانه بندی 5 تا 30 میلیمتر اجرا گردد.
* سنگ چینی با رعایت نکات فنی
* احداث حوضچه آرامش با شیب متناسب کف آبراهه
* پاکسازی محل اجرای بند از مصالح باقیمانده به ویژه در قسمت سرآب.[7]

3-18-2-7 – ضوابط و معیارهای فنی در ارتباط با اجرای چکدم های سنگی – ملاتی ، گابیونی و خشکه چین :
ضوابط و معیارهای فنی که در هنگام اجرای چکدم های سنگی – ملاتی و گابیونی بایستی مورد توجه قرار گیرد به شرح زیر می باشد :[5]
3-18-2-7-1 – اصول کلی :
* بدنه چکدم و دستکهای آن قائم و شاقول باشد.
* جهت کاهش خطرات احتمالی ناشی از عبور انسان و حیوانات یک لایه سیمان با عیار 250 – 300 کیلوگرم سیمان در متر مکعب و به ضخامت 10 سانتیمتر بر روی سرریز و دستکهای چکدم کشیده شود.
* در اجرای دستکها در آبراهه هایی که دارای مصالح درشت دانه باشند ، شیبی معادل کف آبراهه ، و برای آبراهه هایی که دارای مصالح ریز باشند ، شیبی معادل 2/1 شیب کف در نظر گرفته می شود و دستکها با این شیب ها به کناره های بستر صفر شود به نحوی که جریان آب قادر به دور زدن پشت دستکها نباشد.
* شیب کف حوضچه آرامش متناسب با شیب کف آبراهه باشد.
* دانه بندی انتهایی حوضچه آرامش با بستر طبیعی آبراهه هم تراز شده باشد.

3-18-2-7-2 – عملیات پی کنی :
جهت انجام عملیات پی کنی رعایت اصول و ضوابط زیر الزامی است :
* قبل از حفر پی رسوبات داخل آبراهه کنار زده شود.
* پی کنی باید به ترتیبی انجام شود که بستر زیرین پی همیشه روی لایه دست نخورده و سخت قرار گرفته باشد.[4]

شکل 3 – 7، عملیات پی کنی
3-18-2-7-3 – چیدن سنگها :
* سنگها باید در موقع چیدن به حالت خواب طبیعی خودش قرار داده شود.
* از قرار دادن سنگ های کوچک جهت ایجاد تعادل خودداری گردد.
* طول سنگ ها در جهت عرض چکدم قرار گیرد.

3-18-2-8 – عملیات پس از اجرا :
به منظور حفظ و نگهداری و کارایی مناسب و تامین اهداف مورد نظر ، انجام عملیات زیر پس از اجرای سازه ها در حوضه شبلیز ضروری است :

شکل 3 – 8، مرمت سازی یک بند گابیونی در منطقه
* با توجه به اینکه منافع حاصل از اجرای طرح نصیب بهره برداران محلی می گردد ، لازم است در کلاس های آموزشی ضمن آموزش فوائد و اهمیت اجرای اینگونه طرح ها ، زمینه های واگذاری بخشی از مراحل اجرایی طرح ، برنامه نهال کاری در کف و کنار آبراهه و همچنین عملیات نگهداری آنها پس از اجرا به بهره برداران روستایی و عشایری ایجاد گردد.
* استقرار پوشش گیاهی در کناره آبراهه و محل سرآب سازه ها به صورت نهال کاری
* نهال کاری کف آبراهه ها پس از تجمع رسوب در سرآب بندها به صورت متراکم و در دو جهت عمودی و موازی جریان به گونه ای که از فاصله 5/1 متری دیواره بند اول تا محل پوشش حفاظت پای بند دوم به وسیله گیاهان مناسب پوشیده شود ، فهرست گونه ها در بخش بیولوژیک ارائه شده است.
* بازدیدهای مکرر ناظر طرح از نحوه عملکرد سازه و در صورت نیاز اصلاح و ترمیم آن
* پیش بینی ترمیم خرابی در سالهای آتی

فصل چهارم
بحث ، نتیجه گیری و پیشنهادات

بحث و نتیجه گیری :
آمارهای منتشر شده از طرف سازمان ملل متحد در مورد کشورهای مختلف نشان می دهد که جمعیت دنیا با سرعت سرسام آوری افزایش یافته و حال آنکه افزایش محصولات کشاورزی همگام با این سرعت نمی باشد. یکی از علل اساسی عدم توازن افزایش محصولات کشاورزی ، مرتعی و جنگل به نسبت ازیاد جمعیت انهدام و از بین رفتن خاک است که علت این امر را در اثر عوامل مختلف از جمله چرای بی رویه ، شخم نادرست و بی موقع خاک های زراعی و در نتیجه انهدام پوشش گیاهی و ایجاد فرسایش باید جستجو کرد.
با تمام پیشرفت هایی که در علوم و فنون به عمل آمده به نظر می رسد که نیاز انسان به خاک یک مسئله حیاتی است ، و می توان گفت که اهمیت و ضرورت خاک از همان اوایل پیدایش انسان و تشکیل جوامع اولیه معلوم گردیده است. در حال حاضر خاک و اراضی زراعی به عنوان یک منبع حیاتی ، مطمئن و پایدار مورد توجه قرار گرفته و برعکس منابع دیگر مانند معادن و غیره که دارای عمر و زمان استفاده محدودی هستند ، در صورتیکه مطابق اصول صحیح مورد استفاده قرار گیرد به عنوان یک منبع دائمی می تواند نیازهای انسان را بر طرف نموده و به عنوان یک عامل زیر بنایی موجبات پیشرفت و رونق اقتصادی کشورها و ملل را تامین نماید.[7]
خصوصیات اکولوژیکی و بیولوژیکی حاکم بر حوضه شبلیز دارای محدودیت ها و پتانسیل های مختص به خود بوده که بدون توجه به محدودیت ها بهره برداری صورت می گیرد و مشکلات فراوانی را به وجود آورده است.
پوشش گیاهی این حوضه طی قرن های متمادی بدون رعایت استعداد آنها تحت بهره برداری بیش از حد قرار گرفته است و سبب فرسایش خاک ، کاهش پتانسیل تولید و افزایش رسوبات و رواناب گردیده است. مساحت این حوضه برابر 26/8255هکتار است که حدود 5/93درصد از مساحت حوضه را مراتع را به خود اختصاص داده است. در مجموع تعداد 14 تیپ مرتعی در حوضه تفکیک شده است که فقط 7 تیپ از آنها دارای درختان و درختچه های پراکنده و دارای تراکم کم می باشد. مابقی فاقد جوامع جنگلی است و فقط گیاهان آن را بوته ها و فوربها و گراس ها تشکیل می دهد. مناسبترین استفاده ای که می توان از اراضی مرتعی منطقه انتظار داشت چرای دام تحت اجرای مدیریت صحیح مرتعداری می باشد. این برنامه ها باید با اهداف احیاء مراتع و حفاظت خاک و تنظیم جریان های رودخانه ای و استفاده بهینه از منابع طبیعی موجود در حوضه دنبال شود.
اولین قدم در رسیدن به این هدف تشخیص و از بین بردن علل تخریب در آبخیز ها می باشد. این علل که مهمترین آنها کمبود علوفه مرتعی ، ناهمگن بودن ساختار اجتماعی بهره برداران ( روستائی – عشایری ) و اختلاف در زمان بهره برداری آنها از مراتع ، عدم تعادل بین تعداد دام و ظرفیت مراتع و عدم انجام ممیزی مراتع و نداشتن برنامه مدون جهت بهره برداری و همچنین عدم وجود منابع ایجاد درآمد و اشتغال در عرصه و …. است که سبب انهدام پوشش گیاهی و فرسایش خاک ، بی نظمی رژیمی آبراهه ها و مسیل ها و فقر مالی حوضه نشینان گردیده است.
اصول عمده ای که در مدیریت این حوضه باید رعایت شود به شرح زیر است :
* در استفاده از مراتع باید سعی شود همواره حدود 50 درصد از رشد سالیانه پوشش گیاهی به منظور بقای مرتع و حفاظت خاک باقی بماند.
* در اجرای برنامه های مرتعداری لازم است با توجه به شرایط فیزیولوژیکی گیاهان و یا به منظور استقرار گونه ها ، دوره های استراحتی و سیستم چرایی مناسب اجرا گردد.
* با توجه به اختلاف زمانی بهره برداران در استفاده از مراتع حوضه و مشاع بودن مراتع مشکلات و معضلاتی در جهت تخریب منابع طبیعی حوضه به دنبال دارد که اعمال مدیریت صحیح و برنامه ریزی اصولی در جهت تنظیم دوره بهره برداری از مراتع را ضروری می داند.
* تنظیم پراکنش دام در مرتع با اجرای برنامه های اصولی از جمله تامین آب از طریق توسعه آبشخور و مرمت چشمه ها و ایجاد منبع آب با پراکنش مناسب در جهت اهداف حفاظت خاک.
* اجرای برنامه های اصلاح و احیاء با استفاده از گونه های مرغوب و بومی مرتعی با مشارکت دامداران
* به آموزش دامداران در رابطه با مسائل مرتعداری باید توجه کافی صورت بگیرد.
* اجرای پروژه های اقتصادی با توجه به پتانسیل های موجود در حوضه ، توسعه پایدار منطقه.
پروژه های قابل اجرا در حوضه در جهت توسعه پایدار و احیاء و اصلاح پوشش گیاهی عبارتند از :
* اجرای طرح های اقتصادی در منطقه با توجه به پتانسیل حوضه ( زنبورداری – صنایع دستی – شیلات و کاشت گیاهان داروئی و …. ) جهت اشتغالزائی و افزایش درآمد آنها.
* احیاء و اصلا مراتع ( کپه کاری – بذر پاشی – قرق – اعمال سیستم چرایی مناسب حوضه تناوبی-استراحتی ).
* ایجاد پراکنش مناسب آب حوضه جهت شرب دام.
* اجرای طرح های مذکور و طرحهای مناسب دیگر در غالب طرح تعادل دام و مرتع به صورت جامع نگری عمل می شود.

برنامه های پیشنهادی :
4-1 -جهت رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی منطقه :
* تعیین وضعیت مالکیت مراتع
* مشارکت مردم در طرح های احیاء و اصلاح
* ایجاد زمینه اشتغال از طریق توسعه صنایع دستی ، ایجاد مراکز صنعتی مطابق با شرایط اقلیمی و اجتماعی منطقه و توجه بیشتر به زنبورداری
* تامین امکانات رفاهی مردم از قبیل سوخت ، جاده و بهداشت
4-2 – جهت بهبود و بهره برداری از منابع آب منطقه :
* کانال کشی و لوله کشی از منابع آب تا محل مصرف با رعایت نکات فنی
* اصلاح چشمه ها از طریق لای روبی ، سیمانی کردن و احداث آبشخور برای دام های منطقه
4-3 – جهت بالا بردن و حفظ تولیدات کشاورزی و دامی منطقه :
* ترویج و آموزش مردم در مورد شیوه صحیح دامداری ، کشاورزی و استفاده صحیح از منابع آب و نگهداری تولیدات
* تامین به موقع سوخت اهالی
* استفاده از اراضی بر حسب استعداد و قابلیت ها
* تغییر شیوه دامداری به خصوص ترویج پرواربندی ، تامین امکانات درمانی و بهداشتی دام ها و ایجاد مراکز تبدیل فراورده های لبنی
* فراهم آوردن امکانات خرید محصولات کشاورزی و به خصوص باغی در محل و توسعه سردخانه جهت نگهداری تولیدات
4-4 – برنامه های مرتع و آبخیزداری :
* جلوگیری از چرای زودرس
* کاهش دام های منطقه
* آموزش نحوه بهره برداری و حفظ مراتع
* کپه کاری به وسیله گیاهان بومی منطقه از جمله جاشیر و بیلهر و ……. و خوشخوراک
* اجرای سیستم چرای استراحتی
* بذر پاشی با گراس های دائمی در شیب های ملایم تر
* اجرای قرق همراه با تامین علوفه دام هایی که از این مراتع استفاده می کنند در زمان اجرای قرق
4-5 – مناطقی با خاک نیمه عمیق ، شیب بالا و فرسایش شدید :
* حفظ و توسعه پوشش گیاهی به خصوص درختی و درختچه ای
* تثبیت آبراهه ها ، با توجه به وضعیت زمین شناسی منطقه و حساس بودن به لغزش بهتر است از سدهای سبک استفاده نمود.
* مبارزه با حرکات توده ای :
قرار دادن سنگ های بزرگ در حاشیه دامنه ، جلوگیری از شسته شدن پای دامنه ( حاشیه دامنه ).
* قرق کامل ، همراه با تامین علوفه دام هایی که از این اراضی استفاده می کنند در زمان اجرای قرق
4-6 – مناطقی با خاک عمیق ، شیب نسبتاَ ملایم و فرسایش متوسط :
* بذر کاری با گراس ها و لگوم های سازگار به منطقه
* مبارزه با فرسایش آبی بخصوص با حفظ پوشش گیاهی
* کشت علوفه دیم به خصوص با گونه های یونجه سازگار به منطقه به صورت خالص و یا مخلوط با گراس های دائمی .
4-7 – مناطقی با خاک نیمه عمیق ، شیب کم و فرسایش متوسط :
* بذرپاشی با گراس های دائمی
* حفظ پوشش گیاهی
* اجرای سیستم چرای استراحتی
4-8 – مناطقی با خاک عمیق ، شیب ناچیز و فرسایش جزئی :
* توسعه کشت علوفه آبی با گونه یونجه و اسپرس سازگار به منطقه
* اجرای کشاورزی با اصول صحیح

منابع :
1- حیدری، ق.( 1389 ). تحلیل همبستگی بین وضعیت مرتع و میزان مشارکت بهره برداران در اجرای طرح های مرتعداری . مجله علمی پژوهشی مرتع ، سال 4، شماره 1، 138 – 149 .
2- حکیم خانی، ش.( 1389 ). ارزیابی اهمیت نسبی انواع فرسایش در تولید رسوب. نشریه مرتع و آبخیزداری، مجله منابع طبیعی ایران، دوره 63 ، شماره 1 ، 13 – 27 .
3- علیزاده، ا.(1379). اصول هیدرولوژی کاربردی. دانشگاه امام رضا (ع)، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
4- ضیایی، ح. ( 1380 ). اصول مهندسی آبخیزداری. دانشگاه امام رضا (ع)، موسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی.
5- دادرسی سبزوار، ا. ( 1385 ). ارزیابی اقتصادی پروژه های آبخیزداری بر کشاورزی. نشریه مرتع و آبخیزداری، مجله منابع طبیعی ایران، دوره 63 ، شماره 1 ، 30 – 37 .
6- مهندسین مشاور پویان سبز سپاهان، ( 1384 ). طرح مرتعداری دتلون مربوط به مراتع واقع در محدوده شهرستان دنا حوضه شبلیز .
7- قاسم زاده گنجه ای، م.( 1386 ). بررسی و ارزیابی اقتصادی و اجتماعی شیوه های سنتی و نوین اجرای عملیات سازه ای و بیولوژیک به منظور حفاظت منابع آب و خاک .
8- قربانی ،م.( 1389 ). بررسی تغییرات جمعیت و اثر گذاری های آن بر تغییرات کاربری اراضی. نشریه مرتع و آبخیزداری، مجله منابع طبیعی ایران، دوره 63 ، شماره 1 ، 75 – 88 .
9- کاویان، ع.( 1389 ). تاثیر ویژگی های خاک بر رواناب و فرسایش خاک در اراضی جنگلی. نشریه مرتع و آبخیزداری، مجله منابع طبیعی ایران، دوره 63، شماره 1، 89 – 104 .
10- نصر آزادانی، آزاده. ( 1386 ). مدیریت آبخیزداری و نقش آن در کاهش سیلاب. مجله علمی پژوهشی مرتع، سال 4، شماره 1، 48 – 56 .
11- نمکی، م. ( 1386 ). نقش مشارکت روستائیان در توسعه پایدار حوزه های آبخیز. سومین کنفرانس سراسری آبخیزداری و مدیریت منابع آب و خاک – کرمان 20 و 21 آذرماه 1386.
12- Bathurst, J.(2007) . Modelling the impact of forest loss on shallow landslide sediment yield, Ijuez river catchment, Spanish Pyrenees. Hydrol. Earth Syst. Sci., 11(1), 569-583 .
13- Fen-Li, Z .(2006) . Effect of Vegetation Changes on Soil Erosion on the Loess Plat eau. Pedosphere., 16(4), 420-427.
14- García, E .(2007) . Influence of vegetation recovery on water erosion at short and medium-term after experimental fires in a Mediterranean shrubland. Catena.,69, 150-160 .
15- Zhongming, W. (2010) . Stratified vegetation cover index: A new way to assess vegetation impact on soil erosion. Catena., 83, 87 – 93 .
16- Zhou, P . (2008). Effect of vegetation cover on soil erosion in a mountainous watershed. Catena., 75 , 319 – 325.

1 Bathurst
2 Zhongming
3 Zhou
4 Garcia
5 Fen – Li
—————

————————————————————

—————

————————————————————

90


تعداد صفحات : 96 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود