تارا فایل

پروژه آمار بیکاری




موضوع :
پروژه آمار بیکاری

نام استاد :

تهیه کننده :

فهرست
عنوان
.

آمار و نرخ بیکاری
نرخ بیکاری
هزینه شخصی بیکاری
هزینه اجتماعی بیکاری
نرخ طبیعی (نرخ تعادلی) بیکاری
رابطه نرخ بیکاری و نرخ تورم
تورم
محاسبه نرخ تورم
بیکار
انواع بی کاری
آثار بی کاری
عوارض بیکاری و عدم تامین بیمه بیکاری
خواست و مطالبه بیمه بیکاری و راههای تحقق آن
جمع بندی ونتیجه
جدول فراوانی
نمودار میله ای
نمودار مستطیلی و چند بر
نمودار دایره ای
نمودار ساقه و برگ
نمودار جعبه ای
میانگین
واریانس
ضریب تغییرات
بحث و نتیجه گیری
ریشه کنی بیکاری با فرهنگ سخت کوشی
روایت مرکز آمار از نرخ بیکاری
منابع و ماخذ

آمار و نرخ بیکاری
نرخ بیکاری
درصدی از افراد در نیروی کار که از داشتن شغل محروم هستند، نرخ بیکاری می گویند. بیکاری در جامعه عوامل متعددی می تواند داشته باشد و اینکه کدامیک از این عوامل اهمیت بیشتری در چارچوب اقتصادی دارند، مورد اختلاف اقتصاددانان با دیدگاه های مختلف است.به عنوان مثال مونیتاریست ها معتقدند کنترل تورم باعث افزایش سرمایه گذاری در اقتصاد شده و در درازمدت باعث افزایش میزان اشتغال در جامعه می شود. از طرف دیگر پیروان تئوری های کنزی بر کاستن از شدت چرخه های اقتصادی تاکید می کنند و برای دستیابی به آن، مدیریت منحنی تقاضا را در اقتصاد پیشنهاد می کنند.در مورد چگونگی اندازه گیری میزان بیکاری نیز اختلاف نظرهایی وجود دارد و سیاستمداران در جهت اهداف خود شیوه های مختلفی را برای اندازه گیری نرخ بیکاری به کار می گیرند. به طور کلی عام ترین تعریف از نرخ بیکاری برحسب درصد به شکل زیر بیان می شود.
نرخ بیکاری 1/2 تعداد بیکاران / کل نیروهای کار * 100 درصد

هزینه شخصی بیکاری
بیکاری علاوه بر عوارض مالی بر شخص، اثرات روانی گوناگونی بر فرد بیکار و خانواده او می گذارد و معمولاً موجب افسردگی شخص بیکار و اطرافیان او می شود. بر طبق مطالعه ای که در سال 1979 توسط هاروی برنر صورت گرفته، 10 درصد افزایش در میزان بیکاری موجب 2/1 درصد افزایش در میزان مرگ و میر، 7/1 درصد افزایش در بیماری های قلب و عروق، 3/1 درصد افزایش در میزان بیماری های کبدی، 7/1 درصد افزایش در میزان خودکشی در جامعه، 4/0 درصد افزایش در میزان دستگیری ها در سطح جامعه و 7/0 درصد افزایش گزارش به پلیس در مورد دعوا و جرح شده است.

هزینه اجتماعی بیکاری
اقتصادی که در آن حد بالایی از بیکاری وجود دارد، در آن از تمامی منابع به خوبی استفاده نمی شود و این اقتصاد در سطحی پایین تر از حد ظرفیت بالفعل خود عمل می کند. این خود عوارض جانبی نظیر نفرت از خارجیان و حمایت بیش از حد از تولیدات داخلی و ایجاد مانع بر سر راه تجارت در مقابل رقیبان خارجی را در پی خواهد داشت.

نرخ طبیعی (نرخ تعادلی) بیکاری
نرخ تعادلی بیکاری نمایه ای از میزان فعالیت اقتصادی است و نشان دهنده میزان اشتغال در درازمدت بدون در نظر گرفتن عوامل موقتی تاثیرگذار است. نرخ تعادلی بیکاری بیشتر از منحنی تقاضا در اقتصاد و بنابراین از ظرفیت تولید و نهادهای اقتصادی تاثیر می پذیرید.

رابطه نرخ بیکاری و نرخ تورم
رابطه نرخ بیکاری و نرخ تورم به وسیله منحنی فیلیپس نشان داده می شود. منحنی فیلیپس نشان دهنده رابطه معکوس تاریخی بین نرخ بیکاری و نرخ تورم در یک اقتصاد است. بر این مبنا هر چه میزان بیکاری در یک اقتصاد کمتر باشد میزان دستمزدها افزایش یافته و نرخ تورم بالاتر می رود. تحقیقات نشان داده رابطه نرخ تورم با نرخ بیکاری بیشتر در کوتاه مدت بوده و در درازمدت نمی توان با افزایش نرخ تورم میزان بیکاری در اقتصاد را کاهش داد. بر این مبنا در درازمدت، منحنی فیلیپس به صورت عمودی درمی آید و افزایش تورم اثری بر میزان اشتغال نمی گذارد.
تئوری های جدید مثل "تئوری انتظارات منطقی" با استفاده از نرخ طبیعی بیکاری، بین منحنی کوتاه مدت فیلیپس و منحنی درازمدت آن تفاوت قائل شده و توضیح می دهد که در درازمدت با تغییر انتظارات، تنها نرخ طبیعی بیکاری با نرخ باثبات تورم همخوانی خواهد داشت.

تورم
در علم اقتصاد افزایش کلی قیمت کالاها و خدمات را طی یک دوره از زمان تورم می گویند.تورم اثرات منفی مشخصی بر اقتصاد دارد.شفاف نبودن نرخ تورم در آینده مانع از سرمایه گذاری و پس انداز می شود. تورم همچنین ثروت افرادی را که درآمدی ثابت دارند به نفع کسانی که درآمدشان متغیر است، کاهش می دهد. بر اثر تورم ارزش واقعی پرداخت های ثابت در طول یک دوره زمانی خاص مثل اجاره یا حقوق ماهانه کاهش پیدا می کند. تورم همچنین وام دادن پول را با بهره ثابت دشوار می سازد و در این روند معمولاً وام دهنده متضرر شده و وام گیرنده سود می برد.تورم شدید همچنین باعث می شود مصرف کنندگان برای حفاظت از دارایی های خود دست به احتکار کالا بزنند.
اقتصاددانان عموماً در این مورد اتفاق نظر دارند که تورم بالا بر اثر افزایش عرضه پول در بازار یا به عبارت دیگر افزایش نقدینگی در جامعه به وجود می آید. اصولاً اگر در درازمدت میزان افزایش نقدینگی از میزان رشد ظرفیت بالقوه تولید بیشتر باشد، تورم به وجود می آید.میزان نقدینگی و به تبع آن تورم تا حد زیادی از سیاست های مالی تاثیر می پذیرد. سیاست هایی از قبیل تعیین بهره بانکی که به آن هزینه استقراض نیز می گویند. معمولاً بانک مرکزی عهده دار تعیین سیاست های مالی در این زمینه است.

محاسبه نرخ تورم
نرخ تورم معمولاً با محاسبه نرخ تورم سبدی از کالاها، موسوم به فهرست قیمت مشتری consumer price Index حساب می شود.
نرخ تورم برابر است با تغییر قیمت ها در فهرست قیمت مشتری در طول زمان برپایه درصد. به عنوان مثال اگر در ژانویه 2007 فهرست قیمت مشتری (سبد کالاها)
416/202 و همین فهرست در ژانویه 2008 برابر با 08/211 باشد، نرخ تورم ظرف یک سال (سال 2007) برابر است با 28/4 درصد.
¥ 28.41/2416.202/202/416-08.211

بیکار: بی کار در اقتصاد به فردی گفته می شود که در سن کار(۱۵ تا ۶۵ سال)و جویای کار باشد اما شغل یا منبع درآمدی پیدا نکند.کودکان و افراد مسن از آن جهت که قادر به انجام کار نیستند؛ جزو حمعیت فعال به حساب نمی آیند.زنان خانه دار و دانشجویان نیز اگر جویای کار نباشند؛جزو جمعیت فعال شمرده نمی شوند.نرخ بی کاری نسبت جمعیت بی کار به جمعیت فعال است که به صورت درصد بیان می شود.
۱ علل بی کاری
۲ انواع بی کاری
۳ آثار بی کاری
"علل بی کاری"
افزایش جمعیت و کمبود تقاضای نیروی کار،اتوماسیون، مهم ترین علل بی کاری هستند. یک عامل مهم بی کاری،افزایش رقابت بین المللی در صنایعی است که پیش رفت روزافزون غرب بر پایه آن بنیاد نهاده شده بود.
"انواع بی کاری"
بی کاری اصطکاکی: در مدت زمان بین دو اشتغال در هنگام تغییر شغل
بی کاری فصلی: زمانی که تقاضا برای کاری در فصل مشخصی وجود نداشته باشد؛ مثلا برخی آموزگاران که در تابستان نمی توانند تدریس کنند یا کشاورزان و کارگران ساختمانی
بی کاری پنهان: وقتی است که شخص به کاری مشغول است و منبع درآمدی دارد اما کار او در اقتصاد کشور اثر مثبت ندارد.
"آثار بی کاری"
تجربه بیکاری برای کسانی که به داشتن شغل ثابت و مطمئن عادت کرده اند،می تواند بسیار ناراحت کننده باشد. مستقیم ترین نتیجه بی کاری،از دست دادن درآمد است. فشار اقتصادی برای کسانی که فاقد کارند بسیار زیاد است.
پدیده بیکاری یکی از عوارض مناسبات سرمایه داری در سطح جهان است که زندگی کارگر و خانواده های کارگری و مزدبگیران جامعه را با مسائل و مشکلات دردناکی مواجه کرده و می کند.
مسئله بیکاری در ایران حتی دردناکتر و مضاعف تر از بیکاری در کشورهای سرمایه داری آسیائی است که بر بستر این مناسبات و برای کسب سود از طریق استثمار نیروی کارگر، انباشت سرمایه و بهره گیری سرمایه از تکنولوژی مدرن، مداوما بیکاری روز افزون را به کارگران تحمیل می نماید. در حالیکه در جامعه ای که بنیاد آن بر مالکیت اشتراکی جامعه و تولیدکنند گان متکی باشد با اتکا به همین تکنولوژی همه می توانند در رفاه و آسایش زندگی کنند و نه از بیکاری خبری خواهد بود و نه از استثمار و بهره کشی. در نظامی که بنیاد آن بر کسب سود و انباشت سرمایه در دست عده قلیلی بنا شده باشد، در زندگی و معیشت کارگر شاغل و بیکار نه تنها بهبودی حاصل نمی شود بلکه در اثر این استثمار و انباشت سود و سرمایه از نیروی کار کارگر، ثروتهای افسانه ای نصیب دولت و سرمایه داران می شود آنهم به قیمت فقر، فلاکت، بی حقوقی و نهایتا بیکار سازی فروشندگان نیروی کار.
بیکار شامل چه کسانی میشود؟
تصور رایج این است که بیکار کسی است که زمانی را به کار در یک واحد تولیدی مشغول بکار بوده و اکنون بدلیل مثلا تعطیلی کارخانه، ورشکستگی، و یا از کار افتادن فرد کارکن و دلایل متعدد دیگر اکنون بیکار است. این تصور رایج درست است اما این تعریف تمام تصویر را نشان نمی دهد چرا که بیکار و توده های میلیونی بیکاران بسیار وسیع و گسترده تر از این تصویر است که یا بدان پرداخته نشده یا اگر بدان پرداخته شده چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
بالاتر اشاره شد که قبل از هر چیز و بنا به تعریفی که مناسبات سود و سرمایه از بیکار ارائه می دهند، به کارگرانی اطلاق می شود که دورانی شاغل بوده و بدلایل همان هرج و مرج نظم سرمایه، انباشت و غیره بیکار شده اند.
به این دسته از بیکاران می توان (کارگران قراردادی و موقت، کارگران فصلی، زنان خانه دار، جوانان فارغ التحصیل از دبیرستان و دانشگاه، دست فروشان دوره گرد، کارگران مرزی) را هم اضافه کرد و جز کارگران بیکار محسوب کرد آنهم به این دلیل که این دسته از کارگران بیکار هیچکونه تضمین ادامه کاری شغلی ندارند. کارگران قرار دادی همانطوریکه از اسمش پیداست، برای مدت معینی و بصورت بستن قرار داد به کار اشتغال دارند کارفرما یا صاحب کار و دولت بنا به منافع خویش و در راستای سود بیشتر براحتی می توانند این قرار دادها را باطل اعلام کنند. از این رو کارگر قرار دادی سرنوشت نامعلومی دارد و پتک بیکاری بیشتر از همه روی سرش است. کارگران موقت، کارگران فصلی، و بسیاری از کسانی که به هر دلیل مقاطعی از زندگیشان در طول سال بیکار هستند.
بخش دیگری از بیکاران جامعه که اوقات زیادی در طول شبانه روز به کارهای طاقت فرسا و بدون دستمزد مشغولند زنان خانه دار هستند.
میلیونها زن خانه دار در ایران و دیگر کشورهای اسلامی عملا کارگرانی هستند که دو سوم شبانروز در چهار دیواری منزل مشغول جان کندن هستند و جزء بیکاران محسوب نمی شوند. همین یک مورد یعنی زنان خانه دار به کارهایی در منزل اشتغال دارند که بعضا تا هنگام خواب و استراحت شبانه ادامه دارد. پخت و پز، نظافت، بچه داری، رخت شویی، خرید روزانه منزل که در بیشتر موارد با در آغوش داشتن بچه ای این کارهای شاق توسط زنان خانه دار انجام می شود که هیچگونه دستمزدی برای این کارهای مادم العمر زنان خانه دار در حاکمیت اسلام سرمایه داری وجود ندارد.
جوانانی که تحصیلات خود را تمام کرده و در انتظار دست یابی به شغلی روزگار سخت اقتصادی و دیگر فشارهای ناشی از سیستم حکومتی را بر خود حس می کنندنیز جرء بیکاران هستند.

عوارض بیکاری و عدم تامین بیمه بیکاری
از آنجا که بیکاری خود زایده مناسبات سود و سرمایه است، به همین روال انواع دردهای دیگر اجتماعی نظیر اعتیاد، تن فروشی، فقر و نداری و دهها مشکل دیگر اجتماعی نیز از بیکاری زائیده می شود و گریبان بیکاران را می گیرد.
اگر تنها به عوارض اقتصادی و اجتماعی اکتفا کنیم هنوز نیم دیگری از بازتاب آن را که در مصائب و مشکلات روحی، روانی از یک سو و از سوی دیگرانواع امراض و بیماریها که ناشی از سوء تغذیه است نپرداخته ایم. یک قلم از این عوارض، تولید و باز تولید کودکان کار و خیابانی است. پدر یا مادر این کودکان به دلیل بیکاری یا نقص عضو ناشی از سوانح کار، روانه بازار کار می شوند که اغلب به کارهایی چون واکس کفش در کنار خیابانها، کار در انبارهای کثیف و غیر بهداشتی که حتی برای بزرگسالان هم مضر و خطرناک است، شستشوی ماشینها، جمع آوری زباله های بازارچه ها و دهها کار شاق دیگر که از ظرفیت سنی و جسمی آنان خارج است کشیده می شوند. به همه اینها اذیت و آزار جسمی و جنسی توسط صاحبان کار و باندهای مختلف را باید اضافه کرد..

خواست و مطالبه بیمه بیکاری و راههای تحقق آن
یکی از مهمترین مطالبات کارگران چه شاغل و چه بیکار باید تامین کامل و بی چون و چرای بیمه بیکاری و خواست ممنوعیت اخراج از کار باشد. ممنوعیت اخراج خواست همه کارگران باید باشد و اتفاقا این خواستی است که قبل از بیکار شدن برای کارگر شاغل طرح آن موضوعیت بیشتری دارد و در کنار این، خواست بیمه بیکاری است که کاملا این دو مطالبه به همدیگر مربوط هستند. تحقق ممنوعیت اخراج و تامین بیمه بیکاری باید شعار همه کارگران شاغل و بیکار در مبارزات روزمره باشد مساله مهم اینست که کارگری که بیکار شد باید تا زمانی که دولت کار دیگری برای او پیدا میکند به وی بیمه بیکاری بدهد. بنابراین خواست و مطالبه اصلی کارگران باید روی این متمرکز شود که مادام که دولت نتوانسته شغل مناسبی برای کارگر بیکار شده، یا کسی که بهرحال آماده بکار است، پیدا کند آنگاه باید به وی بیمه بیکاری بدهد. به کارگر مربوط نیست که کارخانه بسته شده یا کارفرما ورشکست شده، دولت باید بیمه بیکاری بدهد یا شغل مناسب و قابل قبول به کارگر بدهد. کارگران بیکار خواست و مطالبات وسیع و عدیده ای فراتر از این دو خواست اصلی دارند اما این دو مطالبه سر منشا تحقق مطالبات بعدی می تواند باشد. دولت موظف است و باید برای کارگر بیکار شغل ایجاد کرده و یا به سر کار بازگرداند و اخراج از کار باید اکیدا ممنوع شود و همزمان با این باید حقوق بیکاری که یکی از خواستهای اساسی کارگران بیکار برای تضمین زندگی اقتصادی در ایام بیکار شدن است به کارگر بیکار و هر کسی که به نحوی از انحا هم اکنون بیکار و آماده کار است تعلق بگیرد و به اجرا درآید.
نباید ذره ای برای طبقه کارگر و کل جامعه مزد بگیر، بیکاری پذیرفتنی باشد. کارگری که بیکار است از کجا باید زندگی خود و خانواده اش را تامین کند؟ پرداختی کامل آخرین حقوق دریافتی تا مقطع اشتغال به شغل جدید به کارگرانی که بنگاه یا کارحانه آنها تعطیل شده است یا موظف کردن دولت به پیدا کردن و ایجاد مشاغل جدید برای کارگرانی که به دلیل تعطیلی کارخانه بیکار شده اند، خواست اصلی کارگران است.

جمع بندی ونتیجه
بیکاری و تورم، یک علت مشترک و محوری دارند که عبارت است از پایین بودن سطح فعالیت های اقتصادی یا به عبارت دیگر کمبود میل به سرمایه گذاری و انجام فعالیت های اقتصادی مولد.‏
هیچ ناظر بی طرفی نمی تواند منکر این واقعیت شود که اقتصاد ایران بیمار است زیرا به رغم دسترسی به امکانات عظیم مالی ناشی از صادرات نفت، جامعه ایرانی دست به گریبان معضلاتی چون فقر، بیکاری و تورم قیمت ها است. این معضلات علائم و عوارض بیماری عمیق و مزمنی هستند که به جای تشخیص و درمان آن به شیوه علمی، به صرف تزریق مسکن ها اکتفا کرده ایم، غافل از اینکه این مسکن ها گرچه ممکن است در کوتاه مدت از شدت درد بکاهد اما در نهایت درمان بیماری را پیچیده تر و سخت تر می کند. مسوولان اقتصادی به جای مبارزه با عوامل ایجاد و تداوم فقر، بیشتر در فکر اعطای صدقه و یارانه به گروه های کم درآمد برآمده اند و متاسفانه در این موارد هم چندان موفق عمل نکرده اند و ایجاد مشاغل کاذب دولتی یا یارانه ای جایگزین اشتغال واقعی و مولد شده است. به جای پرداختن به ریشه های تورم قیمت ها که خود در حقیقت یکی از علل گسترش فقر است، تصمیم گیران ارشد اقتصادی در صدد کنترل اداری قیمت ها برآمده اند و البته در این کار هم توفیق چندانی نیافته اند. به راستی بیماری اقتصاد ایران چیست و چگونه می توان به درمان واقعی و مسوولانه آن پرداخت؟ برای این کار بهتر است ابتدا علائم و عوارض این بیماری را به دقت بررسی کنیم. فقر به زبان ساده عبارت است از عدم تناسب میان درآمد خانوار و هزینه های ضروری و موردانتظار. بیکاری و پایین بودن سطح دستمزدها علت اصلی فقر است و اما بیکاری از لحاظ اقتصادی به مازاد عرضه نیروی کار به تقاضای استخدام از سوی بنگاه ها و فعالان اقتصادی اطلاق می شود. بیکاری زمانی بروز می کند که دستمزدها در بازار کار نمی توانند به عنوان قیمت های تعادلی عمل کنند. به سخن دیگر زمانی که هزینه نیروی کار (دستمزد) بنا به دلایلی بالاتر از بازدهی نهایی آن است استخدام صورت نمی گیرد و در این شرایط عملا میزان بیکاری به صورت تابعی از نرخ رشد جمعیت در می آید.‏
تورم قیمت ها نتیجه به هم خوردن تناسب میان اقتصاد پولی و اقتصاد واقعی است یعنی زمانی که حجم پولی سریع تر از مقدار کالاها و خدمات تولید شده رشد می کند، شکاف میان آنها به صورت تورم بروز می نماید. تورم آثار مخربی در جهت گسترش فقر و بیکاری دارد. در شرایط تورمی دستمزدهای واقعی پایین آمده و صاحبان درآمدهای ثابت فقیرتر می شوند. از سوی دیگر وضعیت ناامن ناشی از تورم، سرمایه گذاری های مولد و در نتیجه اشتغال را کاهش می دهد. اگر دقت کنیم همه معضلات فوق یعنی فقر، بیکاری و تورم، یک علت مشترک و محوری دارند که عبارت است از پایین بودن سطح فعالیت های اقتصادی یا به عبارت دیگر کمبود میل به سرمایه گذاری و انجام فعالیت های اقتصادی مولد.

ب ا در نظر گرفتن نظر سنجی از 70 نفر از افراد جامعه شهرکرمانشاه اعداد و ارقام زیر به دست آمده اند :
21ـ 17ـ 23 ـ 23 ـ 24 ـ 25 ـ 18ـ 7 ـ 15 ـ 17 ـ 17 ـ 17 ـ 23 ـ 29 ـ 6 ـ 18 ـ 9 ـ 13 ـ 17 ـ 20
24ـ 18 ـ 14 ـ21 ـ 22 ـ22 ـ24 ـ21 ـ 18ـ 17 ـ 20 ـ 20ـ 24 ـ 26 ـ 15 ـ 8 ـ 13ـ 29 ـ 16 ـ 12
18ـ 18 ـ 23 ـ14 ـ 9 ـ 19ـ 17ـ 17 ـ 22 ـ 18ـ 18 ـ 17ـ 21 ـ 30 ـ 20 ـ 23ـ 22ـ 23 ـ 18 ـ 17
19 ـ 21 ـ 18 ـ 19 ـ 19 ـ 19 ـ 21 ـ 23 ـ 18 ـ 18 .

جدول فراوانی
با در نظر گرفتن 10 دسته برای اعداد جدول فراوانی را رسم کنید.
24 = 6-30 = R کمترین داده ـ بیشترین داده = R دامنه
3 4/2 = = = C طول دسته ها
فراوانی تجمعی
درصد فراوانی نسبی
فراوانی نسبی
مرکز دسته
فراوانی
دسته ها

5/7
3
9 ـ 6

5/10
2
12 ـ 9

5/13
5
15 ـ 12

5/16
13
18 ـ 15

5/19
21
21 ـ 18

5/22
17
24 ـ 21

5/25
6
27 ـ 24

5/28
2
30 ـ 21

5/31
1
33 ـ 30

5/34
0
36 ـ 33

70

حال با در نظر گرفتن این اعداد جدول فراوانی، نمودار میله ای، نمودار مستطیلی، نمودار چند بر، نمودار دایره ای، نمودار ساقه و برگ، نمودار جعبه ای (مد، میانه، میانگین) را رسم کنید و واریانس و ضریب تغییرات اعداد را نیز بدست آورید.

نمودار میله ای
با در نظر گرفتن 10 دسته نمودار میله ای را نیز برای اعداد رسم کنید.
مرکز دسته
فراوانی
دسته ها
5/7
3
9 ـ 6
5/10
2
12 ـ 9
5/13
5
15 ـ 12
5/16
13
18 ـ 15
5/19
21
21 ـ 18
5/22
17
24 ـ 21
5/25
6
27 ـ 24
5/28
2
30 ـ 27
5/31
1
33 ـ 30
5/34
0
36 ـ 33

70

نمودار مستطیلی و چند بر

نمودار دایره ای
نمودار دایره ای برای هر کدام از حالت 1 و 2 و 3 را رسم کنید.
حالت سوم
حالت دوم
حالت اول
حالت ها
2
11
57
فراوانی

293 142856/293 = 360 × = حالت اول
575714296/56 = 360 × = حالت دوم
102857148/10 = 360 × = حالت سوم

نمودار ساقه و برگ

برای این اعداد نمودار ساقه و برگ را نیز رسم کنید.

برگ
ساقه
9 9 8 7 6
8 8 7 7 7 7 7 7 7 7 7 7 6 5 5 4 4 3 3 2
9 9 9 9 9 8 8 8 8 8 8 8 8 8 8
3 3 3 3 3 3 2 2 2 2 1 1 1 1 1 1 0 0 0 0
9 9 6 5 4 4 4 4 3
0
0
1

2

3

نمودار جعبه ای را رسم کنید و حدود و میانه و میانگین اعداد را نیز بدست آورید.
21ـ 17ـ 23 ـ 23 ـ 24 ـ 25 ـ 18ـ 7 ـ 15 ـ 17 ـ 17 ـ 17 ـ 23 ـ 29 ـ 6 ـ 18 ـ 9 ـ 13 ـ 17 ـ 20
24ـ 18 ـ 14 ـ21 ـ 22 ـ22 ـ24 ـ21 ـ 18ـ 17 ـ 20 ـ 20ـ 24 ـ 26 ـ 15 ـ 8 ـ 13ـ 29 ـ 16 ـ 12
18ـ 18 ـ 23 ـ14 ـ 9 ـ 19ـ 17ـ 17 ـ 22 ـ 18ـ 18 ـ 17ـ 21 ـ 30 ـ 20 ـ 23ـ 22ـ 23 ـ 18 ـ 17
19 ـ 21 ـ 18 ـ 19 ـ 19 ـ 19 ـ 21 ـ 23 ـ 18 ـ 18 .

ابتدا اعداد را از کوچک به بزرگ مرتب می کنیم.

17 ـ 17 ـ 17 ـ 17 ـ 17 ـ 17 ـ 17 ـ 16 ـ 15 ـ 15 ـ 14 ـ 14 ـ 13 ـ 13 ـ 12 ـ 9 ـ 9 ـ 8 ـ 7 ـ 6
19 ـ 19 ـ 19ـ 19ـ 19ـ 18 ـ 18ـ 18 ـ 18ـ 18 ـ 18ـ 18ـ 18 ـ 18 ـ 18 ـ 18 ـ 18ـ 17 ـ 17 ـ 17
23ـ 23 ـ 23 ـ 23 ـ 23 ـ 23ـ 22 ـ 22 ـ 22ـ 22 ـ 21ـ 21 ـ 21ـ 21 ـ 21ـ 21 ـ 20ـ 20 ـ 20ـ 20
30 ـ 29 ـ 29 ـ 26 ـ 25 ـ 24 ـ 24 ـ 24 ـ 24 ـ 23 .
اعدادی که زیر آنها خط کشیده شده به ترتیب عبارتند از :
17 : میانه چارک اول 19 ـ 18 : میانه (5/18) 22 : میانه چارک سوم
5/18 = : میانه
18 : مُد
نمودار جعبه ای

میانگین :
واریانس :
واریانس و انحراف معیار اعداد ذکر شده را به دست آورید.

ضریب تغییرات :

بحث و نتیجه گیری :
ریشه کنی بیکاری با فرهنگ سخت کوشی
یک جامعه برای توسعه و پیشرفت نیازمند انسانهایی است که به جامعه خود عشق می ورزند و تلاش و سخت کوشی را بهترین وسیله برای دستیابی به اهداف مد نظر قرار می دهند.در غیراینصورت هنگامی که انسانها از سخت کوشی دوری می جویند و به سوی کاهلی و تنبلی قدم می گذارند ممکن است در آینده با عواقب ناخواسته زیر روبرو شوند:
1- انسان های کاهل و تنبل قادر نیستند تجربیات ارزشمندی را در زندگی کسب کنند زیرا مهمترین تجربیات تنها از طریق تلاش و کوشش و تجربه کردن زیاد به دست می آید و به همین خاطر به مرور آنان به تجربیات دیگران وابسته می شوند و چون دانسته های ارزشمندی نیز برای ارائه کردن ندارند،کم کم دیگران نیز تمایلی به ارتباط برقرار کردن با آنها نخواهند داشت و لذا به آرامی از ساحل دریای تجربیات دیگران فاصله گرفته و قادر نیستند به رشد و تعالی برسند.
2-وقت گذرانی و تلف کردن زمان و دوری جستن از کار و تلاش سبب می شود افراد مهارتهای ارزشمندی کسب نکنند و چنین کسی قادر نیست در مسوولیت های خویش نقش خود را به خوبی ایفاء کند ،لذا به مرور از مسوولیت ها به کنار گذاشته می شود و سبب می شود علاوه بر از دست دادن اعتماد به نفس ، ناخواسته برای رسیدن به هدف های خود از راههای غیر اصولی استفاده کند و این شروعی برای قدم گذاشتن در سراشیبی سقوط می باشد.
3-کاهلی و تنبلی سبب می شود فرد برای جبران ناتوانیهای خود از دروغ و دلیل تراشی بیشتر استفاده کند و به همین علت به مرور زمان اعتبار خویش را در بین دیگران از دست می دهد و با آنکه در میان جمع زندگی می کند ،اما احساس تنهایی می کند و این عامل سبب می شود او هر روز نسبت به دیگران بدبین تر شده و علت عدم موفقیت های خویش را در بین دیگران جستجو نماید و گاهی نیز از دیگران چهره هایی زشت می سازد و بدین وسیله زمینه را برای پایمال کردن حقوق دیگران توسط خود مهیا می کند.
4-هنگامی که بر تعداد افراد کاهل و گریزان از مسوولیت ها اضافه می شود ،زمانه برای حضور افراد فرصت طلب مهیا می شود و مسوولیت ها در دستان کسانی قرار می گیرد که تلاش می کنند با ایجاد یک محیط بدبینانه شدید و خراب کردن اذهان دیگران و نابود کردن شخصیت افراد ، زمینه را برای پایمال کردن حقوق دیگران توسط خود مهیا کنند،لذا هر چه بر تعداد افراد کاهل و تنبل اضافه می شود ،از آن طرف لحظه به لحظه شرایط برای حضور سودجویان مهیا تر می شود.
5- هنگامی که در یک جمعیت ، تعداد افراد کاهل افزایش می یابد،برآیند تصمیات جمعی ممکن است به سوی انتخاب افرادی برای قبول مسوولیت باشد که در نهایت مورد تایید افراد کاهل و کارگریز باشد و به همین علت فرد سخت کوش قادر به قبول مسوولیت نیست زیرا شرایط برای پذیرش او مهیا نیست.
6- در جمعیت های گریزان از کار و تلاش ، خلاقیت و نوآوری های ارزشمند پدیدار نمی شود ، زیرا نوآوری و خلاقیت به دنبال سخت کوشی در راه رسیدن به هدف به دست می آید و این خود سبب می شود کارآفرینی در جامعه رشد نیافته و فرصت های شغلی جدید شکل نگیرد و بدین وسیله بر تعداد بیکاران کاذب و و اقعی جامعه افزوده شود .زیرا بسیاری از شغل ها ی کاذب خود نوعی بیکاری محسوب می شوند.
7-یکی دیگر از مشکلات پدید آمده در اثر کاهلی انسان ها ،وقوع اشتباهات فراوان می باشد ،تصمیمات غلط فراوانی که به علت بی تجربگی و محدودیت علم و دانش صورت گرفته و صدمات فراوانی را بر فرد و جامعه وارد می سازد و در آینده این اثرات تخریبی ،فشار روانی زیادی بر اعضای یک جامعه وارد می کند و بهداشت روانی و سلامت جامعه را مورد مخاطره قرار می دهد.
جواهر لعل نهرو می گوید :
آب تا وقتی جاری و در حرکت است تازه و پاک می ماند ،اگر آنرا متوقف سازیم کم کم فاسد و گندیده می گردد و زندگی انسان و زندگی یک ملت نیز چنین است .
هنگامی که آدمی در موقعیتی قرار می گیرد که احساس می کند دیگران از کار و تلاش فرار می کنند اما او می خواهد قدم در راه سخت کوشی و تلاش بردارد، در ابتدا در وجود خود یک احساس ضرر خواهد کرد ،زیرا تصور می کند که او در حال زحمت کشیدن و عرق ریختن است در حالی که عده ای تنبل و کاهل و فرصت طلب در حال بهره گیری از این شرایط می باشند، در این مرحله است که آدمی در کشاکش یک دوگانگی قرار می گیرد که آیا در مسیر این رودخانه آلوده شنا کند و یا بر خلاف جهت مسیر را بپیماید؟
در این مرحله آدمی باید این احساس درونی خود را که در صورت سخت کوشی ضرر خواهد کرد ، از بین ببرد و بخاطر داشته باشد که با تلاش و سخت کوشی توانمندیهایش به مرور بنحو چشمگیری افزایش خواهد یافت و همین امر اعتماد به نفس و قدرت عمل او درانجام فعالیت ها دگرگون خواهد ساخت بنحوی که بتواند براحتی از سد مشکلات گذشته و تصمیمات منطقی تری اتخاذ نماید و بر عکس افراد کاهل به مرور زمان قابلیت های خود را از دست خواهند داد و با بر جای گذاشتن خسارتهای فراوان دچار مشکلات مختلف گشته بگونه ای که تا آخر عمر ،عوارض ناخواسته آن را باید تحمل نمایند.
هنگامی که بر تعداد انسان های سخت کوش و پر تلاش در یک جامعه اضافه می شود ،تقید انسان ها به ارزش های اخلاقی گسترش می یابد،زیرا انسان ها نیازی نمی بینند که دروغ بگویند و ریا کار شوند و بر حقوق دیگران پابگذارند.
آلمانیها دارای یک ضرب المثل می باشند که بیان می کند " جهان در دست انسان های سخت کوش است ".
زمانی که فردی بخواهد در یک جامعه که فرهنگ سخت کوشی در آن توسعه نیافته است ،فعالانه انجام وظیفه نماید ،در ابتدا بازخورد های خوبی دریافت نمی کند زیرا خیلی ها ،تلاش او را با بدگمانی نظاره می کنند زیرا بر خلاف شرایط در حال حرکت است،اما با گذشت زمان شرایط به ضرر افراد کاهل و به سود افراد سخت کوش تغییر خواهد کرد.
با افزایش انسان های سخت کوش ، کار در جامعه به ارزش تبدیل خواهد شد و فرد پر تلاش ،انسان ساده لوح به حساب نخواهد آمد و دیگر افراد کاهل ،تنبل و فرصت طلب زرنگ به حساب نمی آیند ، بلکه چنین افرادی مطرود جامعه خواهند بود.
برای ریشه کنی بیکاری و گسترش اشتغالزایی در جامعه باید نسلی را تربیت کرد که با کار انس بگیرد.اگر کودکان امروز در لای پنبه پرورش یابند ،سرانجام این پنبه آتش خواهد گرفت و نسل آینده را می سوزاند.ضروری است والدین کم کم کودکان خود را علاوه بر تحصیل ،با کار و تلاش نیز آشنا نمایند و با مهارت آموزی و مشارکت دادن آنها در فعالیت های اجتماعی افراد با مسوولیتی تربیت نمایند در غیر اینصورت نسل راحت طلب تنها به سوی فعالیت های کاذب و دلالی رو خواهد آورد و چنین جامعه ای مستعد بسیاری از آسیب های اجتماعی خواهد بود .
رقابت میان کشورهای جهان روز به روز سخت تر می شود و نسل آینده باید در میان این رقابت شدید زندگی کند و اگر سخت کوشی را نپذیرد ،مجبور است دنباله رو دیگر جوامع شده و از فرهنگ آنان تبعیت نماید.
منتسکیو می گوید " کار و کوشش انسان را از سه بلای بزرگ نجات می دهد
– افسردگی
-فسق
– احتیاج
روایت مرکز آمار از نرخ بیکاری
نرخ بیکاری که این روزها بر سر آن جدال های زیادی صورت گرفته است سرانجام از سوی مرکز آمار ایران با 3/0 درصد کاهش نسبت به تابستان 85، 9/9 درصد اعلام شد!
معاون طرح های آماری مرکز آمار ایران در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا بانک مرکزی مرکز آمار را به سیاسی کاری در تهیه و بیان آمار متهم می کند گفت: بانک مرکزی نیز در بیان نرخ بیکاری آمار مرکز آمار را مدنظر قرار می دهد و در این زمینه اتفاق نظر وجود دارد. بی طرفی مرکز آمار اگر سیاسی کاری تلقی شود به آمار کشور ضرر وارد می شود. برای مرکز آمار هیچ ضرر و منفعتی وجود ندارد که نرخ بیکاری را زیاد یا کم ارائه کند چرا که نه تشویق می شود و نه تنبیه.
علی زاهدیان، در نشستی خبری با بیان اینکه کنترل نرخ بیکاری حول و حوش 10 درصد، حداکثر تا سه سال آینده کار بسیار سختی است تصریح کرد: تقاضای کار در این دوره روند صعودی به خود خواهد گرفت که این مسئله نیز به دولت اعلام شده است.
وی اضافه کرد: در حال حاضر متولدین سال های 60 تا 65 وارد بازار کار شده اند.
به گفته او مرکز آمار ایران قوی ترین و تنها مرجع محاسبه نرخ بیکاری در ایران است؛ بعد از سرشماری سال 85، اندازه گیری نیروی کار ضروری شمرده شد، بدین ترتیب از سال 86 طرح آمارگیری در این زمینه آغاز شد که به تدریج به طرح آمارگیری از نیروی کار تبدیل شد.
او ادامه داد: طبقه بندی موجود در این طرح منطبق با استانداردهای بین المللی و ILO است. در هر طرح 45 هزار خانوار نمونه و بیش از 180 هزار نفر مورد آمارگیری قرار می گیرند و 40 سوال در این طرح درباره اشتغال و بیکاری از مردم پرسیده می شود. در هر فصل نیز 50 درصد خانوارهای فصل قبل هم آمارگیری می شوند.
وی با بیان اینکه نرخ بیکاری در تابستان سال 85 به میزان 2/10 درصد بوده که در تابستان 86 به 9/9 درصد کاهش یافته است، خاطرنشان کرد: در تابستان 85، نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24 سال 9/20 درصد بوده که در تابستان 86 به 6/20 درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر نرخ بیکاری جوانان 15 تا 29 سال در تابستان 85 به میزان 7/18 درصد بوده که در تابستان 86 به 8/18 درصد ارتقا یافته است.
زاهدیان سهم اشتغال در بخش کشاورزی را در تابستان سال گذشته 5/26 درصد مطرح کرد و گفت: این سهم در تابستان امسال به 2/25 درصد کاهش یافته است، سهم اشتغال در بخش صنعت در تابستان سال گذشته 7/30 درصد بوده که در تابستان امسال به 5/31 درصد ارتقا یافته است، از سوی دیگر این سهم در بخش خدمات در تابستان سال گذشته 8/42 درصد بوده که در تابستان امسال به 2/43 درصد افزایش یافته است.
وی متذکر شد: نرخ بیکاری مردان در تابستان امسال 5/8 درصد و نرخ بیکاری زنان 3/15 درصد بوده است.
به گفته او نرخ مشارکت اقتصادی نشان می دهد که 5/41 درصد جمعیت در سن کار (10 ساله و بیشتر) از نظر اقتصادی فعال بوده اند، یعنی در گروه شاغلان و یا بیکاران قرار گرفته اند. همچنین نتایج نشان می دهد که نرخ مشارکت اقتصادی در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی کمتر بوده است. بررسی تغییرات نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور نسبت به فصل مشابه در سال قبل حاکی از کاهش 5/0 درصدی این نرخ و افزایش یک درصدی آن نسبت به بهار 86 است.
وی ادامه داد: بررسی نرخ بیکاری نشان می دهد که 9/9 درصد از جمعیت فعال (شاغل و بیکار) بیکار بوده اند. بر اساس این نتایج نرخ بیکاری در بین زنان نست به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بیشتر بوده است. بررسی روند تغییرات نرخ بیکاری کل کشور نشان می دهد که این شاخص، نسبت به فصل مشابه در سال قبل و بهار سال جاری به ترتیب 3/0 و 8/0 درصد کاهش یافته است. از سویی سهم اشتغال ناقص نشان می دهد که 1/5 درصد جمعیت شاغل دارای اشتغال ناقص بوده اند، این شاخص در بین مردان بیشتر از زنان در نقاط روستایی بیشتر از نقاط شهری بوده است.
زاهدیان با بیان اینکه نرخ بیکاری در 16 استان کشور نسبت به تابستان گذشته کاهش و در 14 استان افزایش یافته است، اضافه کرد: در عین حال نرخ بیکاری در 17 استان، تک رقمی شده و در 13 استان تک رقمی نشده است، کمترین میزان نرخ بیکاری نیز در خراسان شمالی با 7/5 درصد و بیشترین مربوط به کهگیلویه و بویراحمد با 9/14 درصد است.
وی خاطرنشان کرد: بررسی شاغلان 15 ساله و بیشتر با ساعت کار معمول بیش از 49 ساعت نشان می دهد، 1/50 درصد درصد شاغلان به طور معمول بیش از 50 ساعت در هفته کار می کنند این شاخص که یکی از نماگرهای کار شایسته است نشان می دهد در کشور سهم زیادی از شاغلان بیشتر از استاندارد کار می کنند.
معاون طرح های آماری در پاسخ به این سوال که آیا دانشجویان و سربازان جزو نیروی کار به شمار می آیند؟ گفت: سربازان جزو نیروی شاغل به شمار می آیند اما دانشجویان خیر.
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا نرخ بیکاری برای آینده پیش بینی شده است؟ توضیح داد: در ایران پیش بینی به این آسانی نیست، چرا که عامل اصلی پیش بینی بحث جمعیت است.
زاهدیان در پاسخ به این سوال که رشد بخش صنعت دارای چه الگویی است و آیا مرکز آمار ایران متولی تعیین رشد بخش صنعت است؟ توضیح داد: پیش بینی شده بود که نرخ رشد بخش صنعت هشت درصد است اما بعد از سرشماری 8.2 درصد اعلام شد، بدین ترتیب مرکز آمار رقم خود را تغییر نداده است، طبق قانون مرکز آمار متولی تعیین رشد بخش صنعت نیست، از سویی مرکز آمار فرصت ندارد تمامی شاخص ها را تحلیل کند.

منابع و ماخذ :

http://www.aftabnews.ir/

سایت آمار ایران

www.sci.org.ir

3


تعداد صفحات : 30 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود