تارا فایل

پروتکل درمان فردی اضطراب با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد اکت در 6 جلسه



پروتکل درمان فردی اضطراب به روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)
Acceptance and Commitment Therapy
مقدمه
ار آنجایی که رویکرد ACT نسبت به دیگر رویکردهای درمانی مانند رویکرد شناختی رفتاری (CBT) یا روانکاوی جوانتر است، به همین خاطر تعداد افرادی که با تمام قوا وارد این حیطه درمانی می شوند کم است. شاید دیده باشید افرادی که برای شنا به استخر یا دریاچه می روند قبل از شیرجه زدن به درون آن در ابتدا انگشتان خود را وارد آب می کنند و سپس کم کم مابقی اعضای بدن خود را تا اینکه نهایتا در آن شیرجه میزنند.
رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) نیز به همین ترتیب است افراد ابتدا با شک و تردید، کمی در آن داخل می شوند چون هنوز نسبت به آن اطمینان ندارند اما با آشنایی بیشتر با آن، در آن غوطه ور خواهند شد.
دلیل عمده این عدم اطمینان اولیه نیز این امر است که بر خلاف مدل های درمانی دیگر که فرضشان بر این است که مراجعان باید علائمشان کاهش یابد تا اینکه بتوانند زندگی بهتری شروع کنند، در مدل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) زندگی توجه آگاهانه و همسو با ارزش ها پیامد مطلوب رویکرد ACT است و نه کاهش علائم. با اینکه رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد علائم را کاهش می دهد اما هرگز هدفش این نیست.(امین زاده،1394)
رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) چیست؟
درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش مخلوطی از 4 رویکرد توجه آگاهی ، پذیرش ، تعهد و تغییر رفتار است. اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نظریه نظام ارتباطی (RELATIONAL FRAME THEORY: RFT) است. که حاصلی از موج سوم روان درمانی است که توسط استیون هیز و همکارانش در سال 1982 معرفی شد. واژه ACT در واقع برگرفته شده از:
ACCEPTANCE AND COMMITMENT THERAPY": ACT" است.
A: پذیرش افکار و احساسات و بودن در زمان حال
C: انتخاب جهتی ارزشمند
T: عمل کردن
اساسا ACT یک درمان رفتاری است: درباره عمل کردن. اول اینکه عمل ارزشمدار است. به عنوان مثال در زندگی به دنبال چه چیزی هستید؟ در قلب و فکرتان به چه چیزی اهمیت می دهید؟ و….. سپس میتوانید از این ارزشهای مرکزی برای هدایت کردن ، برانگیختن و الهام بخشیدن به تغییر رفتاری استفاده کنید.
دوم اینکه این روش درباره عمل ((توجه آگاهانه)) است: عملی که هوشیارانه انجام میدهید با آگاهی کامل _کاملا باز نسبت به تجربیاتی که دارید و کاملا درگیر با هر آنچه انجام میدهید.
رویکردACT اسمش را از یکی از پیام های مرکزی اش گرفته است: بپذیرید هر آنچه را که خارج از کنترل شخص شما هست و متعهد باشید به آنچه که زندگی شما را پر بار میسازد.( امین زاده،1394)
ACT بر مبنای این مفروضه است که اصلی ترین مشکلی که اکثر مراجعان با آن مواجه می شوند اجتناب تجربه ای است، که به اجتناب فرد از افکار، احساسات، حواس، و سایر رویدادهای خصوصی گفته میشود. اجتناب می تواند کاربردهای خاص خودش را در دنیای واقعی داشته باشد، مثل وقتی که یک نفر رانندگی در خیابانی که پل آن خراب شده است اجتناب میکند یا از لمس یک اجاق داغ خودداری می کند. اما در زمینه افکار و احساسات، افرادی که تلاش میکنند تا از تجربیات خصوصی اجتناب کنند، ممکن است به طور متناقضی آنها را افزایش دهند و منجر به انواعی از اجتناب شوند_ که حتی باعث ایجاد مشکلات بیشتری شود.(کمالی و کیان راد،1393).
هدف درمان در رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد چیست؟
در رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد هدف درمان، ایجاد انعطاف پذیری شناختی از طریق شش فرایند، پذیرش، هم جوشی زدایی، خود به عنوان زمینه ارتباط با زمان حال، ارزش ها و عمل متعهدانه به ارزش هاست که در ادامه راجب به آنها صحبت خواهیم کرد.
انعطاف پذیری روانشناختی یعنی فرد این توانایی را داشته باشد که بتواند به جای غرق شدن در گذشته و آینده، در زمان حال زندگی کند و ارزشها و اهداف خود را شناسایی کند و به جای اجتناب از افکار، احساس ها، خاطره ها یا امیال آزاردهنده رفتاری را در پیش بگیرد که با ارزش ها و اهدافش هماهنگ باشد.
بدین منوال فرد با کنترل موثر دردها، رنج ها و تنش هایی که زندگی به طور اجتناب ناپذیری برای او ایجاد کرده، یک زندگی پربار و معنادار برای خود ایجاد می نماید. شناسایی و تشخیص مرزهایی که افراد را از زندگی مطلوب بازداشته اند، مولفه های کلیدی مداخلات مبتنی بر تعهد و پذیرش است

ساختار جلسات درمان
جلسه اول:
۱) توضیح مختصر درمانجو در مورد مشکل (۱۰ دقیقه)
۲) سنجش اولیه ارزش ها (۵ دقیقه)
اگر من یک چوب جادویی داشتم، چه آرزویی داشتی در راستای کمک به رفع مشکلت براورده کنم؟
عصاره پاسخ هایی که درمانجویان اغلب به این سوال می دهند آن است که خواستار تغییر شکل، فراوانی، یا شدت محتوای روان شناختی نا خوشایند خویش هستند. ((می خواهم اضطرابم کم بشه))، ((می خواهم اعتماد به نفسم زیاد بشه))، ((فقط می خوام شاد بشم و بخندم)) و…
از این پاسخ ها می توان برای بررسی بیشتر ارزش های زیربنایی یا آرزوهای درمانجو استفاده کرد. برای مثال ((اگر اضطراب کمتری را احساس کنید، دوست دارید چه کاری را در زندگی تان بیشتر انجام بدید؟)) یا ((اگر احساس شادمانی بیشتری کنید، چه تغییراتی در نحوه زندگی / رفتارتان رخ می ده؟)).
۳) نا امیدی سازنده (۵ دقیقه)
۱- برای رفع مسائلتان تا کنون چه کارهایی انجام داده اید؟
۲- کارهایی که انجام داده اید چقدر موثر واقع شده است؟
اکت درصدد برجسته سازی و رو در رو کردن درمانجو با پیامد حذف افکار و احساسات ناخوشایند است. اصطلاح نا امیدی سازنده در اکت، به فرایند ترک راهبردهای کنترل تجربه ای و به جای آن ایجاد فضایی بررای یافتن رهیافتی بدیل اشاره دارد.
۴) تمثیل فرد افتاده در چاه (۵ دقیقه)
درمانگر: برای لحظه ای تصور کنید که زندگی شبیه سرگردانی در جایی است که پر از چاهه. برای چند لحظه، و به هر دلیلی، تصور کنید که درون یکی از این چاه ها افتادید- چاهی که از این به بعد به آن می گوییم ((اضطراب)). شما جعبه ابزاری دارید که در طی زندگی تهیه اش کردید و تنها چیز به درد بخوری که در آن پیدا کرده اید، یک بیلچه است. در نگاه اول استفاده از آن بسیار منطقی به نظر می رسد. بنابراین شکی به دل راه نمی دهید و از آن استفاده می کنید. بنابراین شروع به کندن چاه می کنید. برای اینکه خودتا را از این چاه بیرون بیارید، انرژی و زمان زیادی را صرف کندن می کنید، چون تنها راهی که به نظرتان می تواند به شما کمک کند تا زندگی را به روال معمولش برگردانید، همین است. خب شما دائماً به خودتان می گویید که نگران نباش (کندن)، برای اینکه از صحت و سلامت بچه هاتان مطمئن شوید، انها را می پایید (کندن)، از مادر بچه های دیگر اجتناب می کنید (کندن)، و امثال این. مشکل همین است، چون مدام که از این چیزها برای بیرون آمدن از چاه استفاده می کنید، گودالی به نام اضطراب عمیق و عمیق تر می شود ….
۵) تمرین پوشش سخت (۵ دقیقه)
درمانجو بخواهید افکار خود را بر روی یک تخته شاسی بنویسد. حالا با دو دست این تخته شاسی را روبروی صورت خود نگه دارد به طوری که نتواند شما را ببیند. سپس سوالهایی همسو با ارزشهای درمانجو از او پرسیده می شود، مانند: حالا می تونی همینطور که دو دسته افکارت رو جلوی چشمات گرفتی، عزیزانت رو بغل کنی؟ حالا می تونی ورزش کنی؟ و …
در مرحله بعد از درمانجو بخواهید دستان خود را جلوتر بیاورد اما همچنان جلوی دید او را گرفته باشد، درمانگر باید سعی کند تخته شاسی را در همانجا نگه دارد و درمانجو سعی کند آن را دور کند. و بعد این نکته را یاد آور می شوید: هرچه شما تلاش بیشتری برای فکر نکردن داشته باشید، افکار نیرو بیشتری برای ماندن وارد می کنند.
در مرحله آخر تمرین، درمانجو گیره تخته شاسی را به لباسش آویزان می کند، و مجدد سوالات قبلی همسو با ارزش پرسیده می شود. مراد از این تمرین این است که می توان با پذیرش افکار دردسر ساز، رفتاری همسو با ارزشها داشت.

۶) تمرین ذهن آگاهی (۵ دقیقه)
از درمانجو بخواهید، چشم های خود را ببندد، نفس عمیق کشیده و دو دقیقه به تمام صداهای اطراف تمرکز کند، نیازی به بازگو کردن آنچه می شنود نیست. مجدداً نفس عمیق بکشد، و حالا دو دقیقه به تمام بوهایی که در اطراف حس می کند، تمرکز کند. مجدد نفس عمیق کشیده، چشمان خود را باز کند و دو دقیقه به تمام چیزهایی که در اطراف می بیند تمرکز کند.

۷) تمرین عینیت بخشیدن (۵ دقیقه)
در طی این تمرین، از درمانجو خواسته می شود هیجان یا حس بدنی مساله ساز را به صورتشی ادارک کند که انگار موقتاً در بیرون از بدن وی واقع شده است. برای آماده شدن جهت تمرین مزبور، از درمانجو خواسته می شود چشمان خود را ببندد، توجه خود را به حس های بدنی معطوف کند، سپس آن را بر موقعیت یا رویداد اخیر یا جریانی که با هیجان ناخوشایندش مرتبط است، متمرکز نماید.
درمانجوی این مثال نسبت به خواهرش که با او قطع رابطه کرده، خشم فزاینده ای را احساس می کند:
درمانگر: وقتی به این وضعیتی که با خواهرتان دارید فکر می کنید، به این توجه کردید که خشمگین می شوید؟
درمانجو: همین که به پریسا (خواهر درمانجو) فکر می کنم، عصبانی می شوم.
درمانگر از درمانجو می خواهد به جایی از بدن خود که هیجان خشم را در آن جا احساس می کند، توجه نماید، و اگر تمایل دارد، برای لحظاتی با این هیجان بماند. سپس، تمرین عینیت بخشیدن را بر طبق دستورالعمل آن ادامه دهد.
درمانگر: خوبه، حالا اگر مایل اید، می خوام که این احساس را زیر ذره بین بگیرید. برای انجام دادن این کار، تصور کنید برای چند لحظه احساس خشم را از خودتان جدا کردید. تصور کنید که این احساس یک جایی روی زمین یا جلوی پای شما قرار داره.
درمانجو: باشه.
درمانگر: اگر این خشم یکشی می بود، شبیه چی بود؟
درمانجو: شبیه توپ قرمز خیلی داغی که خیلی سریع داره می چرخه.
درمانگر: از حرفهاتون این طور بر می آید که انگار واقعاً آن را از بدنتان خارج کردید. این توپ چقدر بزرگه؟
درمانجو: نمی دانم. انگار می خواد بزرگ تر بشه. اندازه اش تقریباً به اندازه توپ فوتباله.
درمانگر: خوبه. این توپ چه ویژگیهایی داره؟
درمانجو: در حال فش فش کردن و وز وز کردنه. یک توپ پر انرژیه. به نظر خیلی داغ میاد.
درمانگر: این وضعیت چه حسی بهتان می ده؟
درمانجو: نمی دانم. حس خوبی نیست. نمی خوام بیشتر از این تجربه اش کنم، چون نمی ذاره خواهرم رو ببخشم. اینکه یک جایی بیرون از بدنم باشه، خیلی بد به نظر نمیاد.
درمانگر: خیلی خوب. حالا دوباره خشمتان را زیر ذره بین بکیرید. همان طوریه یا یک تغییراتی کرده؟
از درمانجویان خواسته می شود به هرگونه واکنش یا پاسخ شدیدی که به هیجان مذکور می دهند (برای مثال، ترس، تفر، مقاومت و …)، توجه کنند. هنگامی که واکنش داده شده مورد توجه قرار گرفت، از آنان خواسته می شود این واکنش را در خارج از بدن خود، نزدیک آن هیجان اصلی که به صورت شیئی ادراک کرده اند، قرار دهند و ویژگیهای آن را به همان شیوه ای که برای هیجان اولیه توصیف کرده اند، توصیف کنند. این واکنش ثانویه، نمودار دیدگاه فرد درباره هیجان اولیه است.
درمانگر در پایان تمرین عینیت بخشیدن از درمانجو می خواهد به هیجان یا هیجان هایی که به صورتشی در بیرون از بدن خود قرار داده، خوش آمد بگوید و به درون بدن هدایت کند.
این حرکت پایانی، درمانجو را ترغیب می کند که در برخورد با تجارب درونی ناخوشایند، موضع پذیرش را اتخاذ کند. هدف از این تمرین آن است که درمانجو با هیجاناتی که پیشتر، از آنها اجتناب می کرده، تماسی غیر تدافعی برقرار کند.

جلسه دوم:
۱) تمرین ذهن آگاهی (۵ دقیقه)
دستورالعمل آن بدین شرح است که به درمانجو تنقلات داده می شود (کشمش، پاستیل، شکلات و …) و از او خواسته می شود قبل از خوردن، توجه متمرکز و کنجکاوانه ای را بر تمام ویژگیهایش (یعنی، شکل، اندازه، رنگ، جنس، بو، و احساس ناشی از آن) معطوف کند. نحوه خوردن نیز باید آهسته و همراه با آگاهی تمام عیار از حس های ناشی از جویدن، چشیدن، و بلعیدن باشد.
تمریناتی از این دست را می توان به راحتی در قالب تکالیف خانگی نیز به اجرا درآورد. برای مثال مسواک زدن با آگاهی طی هفته آینده.
۲) تمثیل دروغ سنج (۵ دقیقه)
درمانگر: تصور کنید من شما را به حساس ترین دروغ سنج دنیا وصل کردم {عکس دروغ سنج به درمانجو نشان داده می شود}. تفنگی را به طرف سرتان نشانه گرفتم و اگر کوچکترین نشانه ای از وجود اضطراب ببینم به شما شلیک می کنم. فکر می کنید توی این نمایش نامه چه اتفاقی می افته؟
درمانجو: قطعاً نمی توانم آرام بمانم.
درمانگر: درسته. بعید می دانم که کسی توی این موقعیت مضطرب نشه. وقتی که تجربه نکردن اضطراب واقعاً مهمه، حتی متوجه کوچکترین نشانه از وجود اضطراب در خودتان می شید، این باعث می شه که مضطرب بشید و این اضطراب کل وجودتان را می گیره.
پیام مطلب اخیر این است که انسان گرایش طبیعی به سمت کنترل تجربه ای دارد. به مجرد اینکه درمانجویان نشانه هایی از کاهش به کارگیری راهبردهای کنترل را از خود نشان بدهند، درمانگر می تواند راهبردهای جایگزینی را معرفی کند.
۳) تمرین شیر، شیر، شیر (۵ دقیقه)
درمانگر: مایل اید تمرین مختصر دیگری را امتحان کنید؟
درمانجو: اره.
درمانگر: خیلی سریع یکی از واژه های روزمره را به شما میگم و ازتان می خوام هر معنی ایی را که درباره آن فوراً به ذهنتان می رسه، به من بگید. خب، این واژه ((شیر))، برای این واژه چه معنی یا تداعی هایی به ذهنتان می رسه؟
درمانجو: خوب چیزیه که من توی قهوه می ریزم، سفید رنگه و سر شیر داره، از گاو دوشیده می شه.
درمانگر: انگار واقعاً شیر را صرفاً با گفتن واژه اش فکر کردن بهش آوردیم اینجا. حالا بخش عجیب و غریب تمرین. با هم دیگه واژه شیر را چند بار با صدای بلند تکرار می کنیم. این کار را حدود یک دقیقه انجام میدیم تا ببینیم چه اتفاقی می افته.
درمانجو: (در حال خندین است). با صدای بلند؟ باشه.
درمانگر: خیلی خوب. در حین تمرین تمرکزتان را بگذارید روی گفتن این واژه و به صدای خودتان گوش کنید. (درمانگر درمانجو را به تندتر گفتن ترغیب می کند).
درمانگر: چه چیزی توجهتان را جلب کرد؟
درمانجو: مثلشی شی شی بود.
درمانگر: این واژه چه معانی براتون داشت- بازم ماده ای سفید رنگ و سرشیر دار بود؟ به چی فکر می کردید؟
درمانجو: فقط به صدای خودم که سعی می کردن واژه شیر را بگم، گوش می کردم.
درمانگر: آگه با واژه ها بازی کنید، معنی شان بگی نگی عوض میشه. حالا اگر تمایل داشته باشید، می خوام روی این موضوع یک کم بیشتر کار کنم. چیزی که از شما می خوام آینه که همین کار را با آن جمله ای انجام بدید که ذهنتان تولید می کنه. مثل ((بی عرضه)) بودن. بی عرضه را چندبار تکرا می کنیم.
تمرین فوق بافتاری را می آفریند که در آن کارکرد مشتق شده از واژه (یعنی معنی لفظی واژه) ناپدید می شود. هدف از تمرین مذکور این است که واژه موقتاً جدی گرفته نشود، تا درمانجو بتواند آن را به گونه ای که حقیقتاً هست، تجربه کند. در مثالی که زده شد، هدف این نیست که فراوانی افکار مربوط به بی عرضه بودن کاهش یابد؛ بلکه هدف، کاهش تداخل این افکار با رفتار همسو با ارزش هاست.
۴) نا هم آمیزی شناختی: عینیت بخشیدن به محتوی روان شناختی (۵ دقیقه)
در این تمرینات با ذهن و فراورده هایش تقریباً به مثابه هویتی مجزا برخورد می شود. برای مثال، درمانگران چنین سوالاتی می پرسند: ((ذهن شما درباره این قضیه چی داره که بگه؟)) یا ((مسئول این قضیه کیه – شما یا ذهنتان؟)) همچنین درمانجویان خود را به کرات ترغیب می کنند تا از ذهن خود به دلیل ارزیابی افکارشان – البته به تعنه – تشکر و قدردانی کنند. حتی ممکن است از درمانجویان خواسته به ذهن خود لقب مضحکی از قبیل ((وراج)) یا ((غر غرو)) بدهند.
۵) تمثیل مسافران اتوبوس (۵ دقیقه)
در این تمثیل، درمانجو راننده اتوبوس است؛ اتوبوسی که تا خرخره از مسافر پر شده است (بعضی از این مسافران ترسناک و گستاخ هستند). مسافران نمودار افکار، هیجانات، خاطرات، حس های بدنی و برانگیزننده های رفتاری درمانجو هستند.
در حین اجرای این تمثیل، درمانجویان ترغیب می شوند مسیری را که با اتوبوس طی می کنند، متجلی ارزش های برگزیده خود، و مسافران ((اخلالگر)) را به مثابه محتوای روان شناختی مساله ساز در نظر بگیرند، محتوایی که در طی مسیر باید به ناچار با آن مقابله کنند.
برخی از مسافران با توسل به زور سعی می کنند یا راننده را به متوقف کردن اتوبوس وا دارند، یا وی را به حرکت در مسیرهای دیگر مجبور کنند. آرام کردن یا بیرون کردن مسافران سرکش، افعالی نا موثر و انرژی بر تلقی می شود. استدلال این تمثیل آن است که راننده نمی تواند با یک دست دو هندوانه بر دارد؛ یعنی نمی تواند در آن واحد هم در مسیر ارزش هایش حرکت کند و هم با مسافران سرکش به جر و بحث و زد و خورد بپردازد.
۶) تمرین: ذهن خود را عابر وراج فرض کنید (۱۵ دقیقه)
این تمرین، آموزش موارد زیر را تسهیل می نماید:
۱) افکار کنترلی بر ما ندارند.
۲) هرجا که می روید، ذهن خود را نیز به همان جا می برید.
درمانگر برای اجرای این تمرین، نقش ذهن درمانجو را بازی می کند. درمانجو موظف است به مدت پنج دقیقه در محوطه اتاق درمان قدم بزند، درمانگر نیز در فاصله ای بسیار نزدیک، درمانجو را تعقیب می کند و مدام حرف می زند (همان کاری که ذهن درمانجو انجام می دهد).
افعالی که از درمانگر در قالب این نقش، سر می زند عبارت اند از توصیف کردن، شک کردن، ارزیابی کردن، تحلیل کردن، مساله گشایی، ترغیب کردن، پیش بینی کردن، اندیشناکی، انتقاد کردن، اخطار دادن و جز اینها.

درمانجو نباید با فراورده های ذهن خود درگیر شود یا با آنها جر و بحث کند؛ بلکه صرفاً باید در لحظه حال بماند و در حالی که به طور غیر قضاوتی به گزاره های حاصل از ذهن خویش توجه می کند، هرجا که دوست دارد، برود.
بعد از پنج دقیقه، درمانگر و درمانجو نقش های خود را عوض می کنند تا درمانجو ذهن بودن را تجربه کند. سرانجام از درمانجو خواسته می شود با هشیاری تمام مجدداً، پنج دقیقه در اتاق درمان راه برود و درمانجو در این حین توجه غیر قضاوتی خود را معطوف فرآورده های ذهنش کند.
۷) تمثیل بافتار انگاشتن خویشتن (۵ دقیقه)
افکار و احساسات و حس های بدنی درمانجو به عنوان قطعاتی از اسباب و اثاثیه منزل و خود منزل خویشتن معرفی می شود.

جلسه سوم
۱) تمرین ذهن آگاهی (۵ دقیقه)
می توان از درمانجو خواست در حالی که در اتاق درمان روی صندلی نشسته، حس های بدنی خود را وارسی کند. به همین دلیل، ترغیب می شود همانطور که نشسته، حالتی فکورانه به خود بگیرد؛ یعنی شانه های خود را شل کند، چشمانش را ببندد، و دستانش را روی دستگیره صندلی یا لبه آن قرار دهد.
سپس از وی خواسته می شود به گزگز، دما، و حسی که در هر قسمت از بدن خود تجربه می کند، به ترتیب توجه کند. برای مثال، از وی خواسته می شود ابتدا به انگشتان، سپس به دست ها، بازوها، سر، جلو و عقب شدن شکم به واسطه هر دمی که بر می آید، حس های بدنی حاصل از نشستن روی صندلی، پاها، کف و انگشتان پا، و کل بدن توجه کند.
۲) تمرین مربوط به روشن سازی ارزش ها (۵ دقیقه)
از درمانجو بخواهید که تصور کنند زندگیشان به پایان رسیده است و روحشان در مراسم خاکسپاری حضور دارد. سپس از آنان خواسته می شود به توصیفی که مایل اند از زبان همسر، دوستان، اعضای خانواده، بستگان، اهالی محل، و همکاران بشنوند، بپردازند. به همین ترتیب می توان از درمانجویان خواست برای مشخص شدن این مساله که دوست دارند در چه زمینه ای مشهور شوند، مطالبی را که مایل اند روی سنگ قبرشان حک شود، بنویسند.

این تمرینات به درمانجویان یاری می رساند تا با اختلافات دردناکی که بین الگوهای رفتاری کنونی یا گذشته و ارزش های برگزیده وجود دارد، آشنا شوند.
۳) تمثیل همسایه مزاحم (۵ دقیقه)
تمثیل سودمند اکت در این خصوص، دعوت از همسایه ها برای سور خانه نو است. در این تمثیل، درمانجو همه همسایه های خود را به سور خانه نو دعوت کرده، در نتیجه، همسایه مزاحم نیز در آن جشن حضور خواهد یافت. درمانجود، در این موقعیت، سه گزینه پیش رو دارد: می تواند جلوی در خانه اش نگهبانی دهد تا مطمئن شود همسایه مزاحم وارد خانه نمی شود (بنابراین مهمانی را که خود بر پا کرده است، از دست می دهد)؛ می تواند در خانه اش را باز کند و سپس همسایه مزاحم را بپاید تا ببیند به کدام یک از قسمت های خانه سرک می کشد (بنابراین، هنوز نقش صاحب مجلس را ایفا نمی کند)؛ یا می تواند فرایند تمایل را تمرین کند. تمرین اخیر به این صورت است که به همسایه مزاحم خوش آمد بگوید و خود نیز در مهمانی حضور یابد.
تمایل مهارتی بنیادین است که در سرتاسر اکت به اجرا در می آید.
۴) تمرین فرونشانی فکر (۵ دقیقه)
این تمرین خاصه برای درمانجویانی مفید است که با نشخوار فکری یا شناخت واره های مزاحم دست و پنجه نرم می کنند. در تمرین مزبور از درمانجویان خواسته می شود چشمان خود را ببندند و با جدیت تمام سعی کنند به موضوع مشخصی فکر نکنند (برای مثال، به موز فکر نکن). درمانگر در حین تمرین با بیان مواردی از این دست، وارد کارزار می شود: به پوست زر موز فکرر نکن؛ به نحوه ای که داری موز رو پوست می کنی فکر نکن؛ مخصوصاً به خوردن موز فکر نکن؛ و جز اینها.
تمرین فرونشانی فکر به روشن شدن این مطلب کمک می کند که تلاش برای فکر نکردن به موضوعی خاص به ندرت با موفقیت همراه است.
۵) تمثیل صفحه شطرنج (۵ دقیقه)
مهره های شطرنج نمودار افکار، احساسات، و حس های بدنی درمانجوست. گروهی از مهره ها نمودار محتوای روان شناختی منفی و گروهی دیگر نمودار محتوای روان شناختی مثبت تر است. وقتی خیلی تلاش می کنیم تا مهره های مثبت بیشتری و مهره های منفی کمتری داشته باشیم، ممکنه خودمان را توی دردسر بندازیم. متاسفانه ممکنه هیچ موقع برنده این نبرد نباشیم.
درمانگر از درمانجو می پرسد ((اگر همه این مهره ها افکار و احساسات شما باشه، پس نقش شما توی نمایش نامه صفحه شطرنج چیه؟)). برابر دانستن خویشتن با مهره (بازیکن)، یعنی محتوا انگاشن خویشتن به این معنی است که زندگی درمانجو به جنگی بی پایان، خسته کننده و بیهوده محدود شده است.
درمانگر اکت درمانجو را ترغیب می کند که صفحه شطرنج را خویشتن فرض کند. به همین دلیل از وی می خواهد به نحوه ای که صفحه شطرنج می تواند به سادگی تمام مهره ها را، بدون سر و کله زدن یا نزاع با آنها، نظاره کند، باشد.
۶) تمثیل مسابقه طناب کشی با هیولا (۵ دقیقه)
درمانگر اکت ممکن است با درمانجو عملاً مسابقه طناب کشی بگذارد. درمانگر در این مسابقه نقش هیولا را ایفا می کند. چنین فعالیت هایی می تواند کمی طنز را چاشنی فرایند درمان کند و به طور تجربه ای نشان دهد که درمانجو برای کنترل افکار و احساسات ناخوشایندش متحمل چه هزینه ها و تلاش های طاقت فرسایی است.
درمانجو در صورتی یک سر طناب را گرفته که سر دیگر آن را هیولایی بزرگ و مهیب گرفته است. این هیولا نمود هر چیزی است که درمانجو با آن سر و کله می زند (برای مثال اضطراب، افسردگی، درد، انگیزه مصرف مواد، افکار آشفته ساز، احساسات مربوط به آسیمگی، و جز اینها). بین هیولا و درمانجو جهنم قرار دارد؛ چنین به نظر می رسد که انگار هیولا سعی دارد درمانجو را به درک واصل کند، و به عکس. هدف اکت این نیست که به درمانجو در به درک واصل کردن هیولا یاری رساند، بلکه هدف آن ترغیب وی به رها کردن طناب است.
هنگامی که مسابقه طناب کشی عملاً اجرا می شود، درمانگر می تواند دشواری شرکت همه جانبه در فعالیت های مربوط به ارزشمند زیستن (برای مثال همسر یا والد حمایت گر بودن) را زمانی که درمانجو با دو دست طناب را محکم گرفته و شش دانگ حواسش متوجه نزاع با هیولاست، نشان دهد.
۷) با هیجان مساله مدار خود، فقط و فقط بمانید (۱۰ دقیقه)
درمانجوی مثال زیر نشانه های اجتناب از احساسات آزارنده اش را مربوط به قطع رابطه دیرینه اش نشان می دهد:
درمانگر: حس می کنم در رابطه تان مشکلاتی دارید. چون وقتی در مورد آن صحبت می کنید، به نظرم می آد ناراحت می شوید. حاضرید برای چند لحظه چشمتان را ببندید؟ همین طور که روی صندلی نشستید برای لحظاتی به حس هایی که توی بدنتان تجربه می کنید، توجه کنید؛ ببینید توی دستاتون چه حس هایی را تجربه می کنید؛ به حس هایی که ناشی از فشار دادن پاهاتون به زمینه توجه کنید؛ در این لحظه فقط به حس قوی ای که توی کل بدنتان احساس می کنید، توجه کنید. حالا، ببینید می تونید به این توجه کنید که وقتی درباره بهنود صحبت می کنیم، چه هیجان ها و حس های بدنی را تجربه می کنید. چه حس یا هیجانی توجهتان را جلب کرده؟
درمانجو: (در حال گریه کردن است) بابت بد رفتاری ای که باهام کرده، خیلی احساس خفت و خواری می کنم.
درمانگر: خیلی خوب. برای چند لحظه با این حسی که دارید، بمانید. می تونید برای لحظاتی این اجازه را به خودتان بدید که به این احساس خفت و خواری توجه کنید؟ آن را در کجای بدنتان حس می کنید؟
درمانجو: بله سوزش نسبتاً شدیدی را زیر قفسه سینه ام حس می کنم. خیلی اذیتم می کنه. مثل یک درد شدید می مونه.
درمانگر: خیلی خوب. یکم دیگه باهاش بمانید و بهش توجه کنید. نیازی نیست که باهاش کاری بکنید. برای اینکه بتونید به این احساس واقعاً توجه کنید، می تونید برای چند لحظه تجربه اش کنید؟ ببینید بدون اینکه با این احساس گلاویز باشید، میتونید فقط باهاش بمانید …
در همین فرایند، می توان از درمانجویان خواست به رویدادهای درونی دیگری که در هر لحظه تجربه می کنند (از قبیل افکار، خاطرات، ارزیابی ها، بر انگیزاننده های رفتاری، یا تغییرات ایجاد شده در حس بدنی)، توجه کنند.
۸) راهبردهای نا هم آمیزی (۵ دقیقه)
بیان افکار منفی در قالب صدایی مضحک (برای مثال، صدای پسر شجاع، گربه نره، شیپورچی و …)

جلسه چهارم
۱) تمرین ذهن آگاهی (۵ دقیقه)
در این مرحله، از درمانجویان خواسته می شود به جریان افکار این گونه توجه کنند: انگار هر فکر یا تصویر ذهنی به برگ هایی که روی سطح آب شناور است، چسبیده است. درمانگر، درمانجو را هدایت می کند تا به لحظاتی که توجه اش در حصار محتوای فکر قرار گرفته، توجه کند. سپس به موضع مشاهده گری غیر قضاوتی برگردد، و فقط به فرایند تفکر، همان طور که لحظه به لحظه آشکار می شود، توجه نماید.
۲) بافتار انگاشتن خویشتن (۵ دقیقه)
محتوای روان شناختی را می توان ابرها و شرایط جوی تغییر پذیر، و خویشتن مشاهده گر را آسمان در نظر گرفت.

۳) تمثیل ریگ های روان (۵ دقیقه)
تمثیل ریگ های روان برای معرفی راهبرد پذیرش سودمند است، نشان می دهد که تقلا کردن در ریگ های روان، نتیجه عکس می دهد (یعنی فرد در ریگ ها بیشتر فرو می رود). جان سالم به در بردن از ریگ های روان مستلزم آن است که نخست از نزاع با آنها صرف نظر کنیم، سپس تماس بیشتری با سطح آن برقرار نماییم تا بتوانیم شناور بمانیم. مراد پذیرش رویدادهای ناخوشایند است.

۴) سوال هایی در خصوص آمال ها، آرزوها و رویاها (۱۵ دقیقه)
۱) بیشترین خواسته ای که از زندگی تان دارید، چیه؟
۲) چه جور کارهایی را خیلی دوست دارید انجام بدید؟
۳) دلتان می خواد چه جور آدمی باشید؟
۴) دوست دارید در روابط بین فردی تان چه عملکردی داشته باشید؟
۵) دوست دارید زندگی تان چطوری باشه؟
هدف این است که (۱) درب گفتگو را به روی ارزش ها بگشاییم، و (۲) به درمانجو بفمانیم که هدف نهایی، کمک به وی برای اتخاذ زندگی معنادارتر و پرشورتر است.
۵) تیشه به ریشه دلیل یابی زدن (۱۰ دقیقه)
دلم می خواد برگردم سر کار، (اما) هنوز خیلی افسرده ام.
به مراسم عروسی نرفتم، (چون) نگران این بودم که آن جا کسی با من صحبت نکنه.
همسرم را دوست دارم، (اما) او من را خیلی عصبانی میکنه.
واقعاً نمی خواستم لب به مشروب بزنم، (اما) حالم خیلی بد بود.
به کارگیری واژه (اما) و (چون) در بیانات بالا، از بروز رفتار ارزشمند (از قبیل همسری عاشق بودن) در حین حضور افکار و احساسات مساله ساز (از قبیل خشم و ناکامی) جلوگیری می کند. این تله های کلامی بیان می دارند که محتوای روان شناختی مساله ساز باید پیش از اینکه رفتار شادی بخش امکان عرض اندام پیدا کند، اصلاح شود.
اکت اغلب از درمانجویان می خواهد هنگام استفاده از گزاره های خود – ارجاعی، واژه (و) را جایگزین واژه (اما) یا (چون) کند.
این اصلاح زبانی، چند کارکرد مفید دارد:
۱) استفاده از واژه (و)، بازتاب به مراتب بهتری از تجربه واقعی فراهم می کند.
۲) واژه های (اما) و (چون) به احتمال بیشتری درمانجو را گرفتار نزاع محتوم به شکست با افکار و احساسات می کند.
۳) واژه (و) درب ذهن را به روی گزینه های بسیاری می گشاید.
دلم می خواد برگردم سر کار، (و) هنوز خیلی افسرده ام.
به مراسم عروسی نرفتم، (و) نگران این بودم که آن جا کسی با من صحبت نکنه.
همسرم را دوست دارم، (و) او من را خیلی عصبانی میکنه.
واقعاً نمی خواستم لب به مشروب بزنم، (و) حالم خیلی بد بود.
۶) نا هم آمیزی (۵ دقیقه)
در قالب آواز بیان کردن افکار با لحنی که اشعار مخصوص به کودکان با آن سروده می شود.
جلسه پنجم
۱) تمرین ذهن آگاهی (۵ دقیقه)
می توان محتوای فکر را به پرده سینما فرافکند و خود را یگانه بیننده حاضر در سالن سینما تصور نمود.

۲) بافتار انگاشتن خویشتن (۵ دقیقه)
افکار و احساسات و حس های بدنی را می توان برنامه تلویزیونی، و خویشتن مشاهده گر را چشم انداز یکی از بینندگان آن برنامه در نظر گرفت.
۳) تمرین رویارویی با آدم آهنی غول پیکر (۵ دقیقه)
این تمرین به درمانجو کمک می کند تا تماس دراز مدتی را با افکار، حس های بدنی، هیجانات، و خاطرات ناخوشایند خود برقرار کند.
هدف تمرین بالا از این قرار است: تکه تکه کردن مساله روان شناختی (از قبیل اضطراب) برای افزایش تمایل به تجربه هر یک از عناصر آن (یعنی، افکار، هیجانات و حس های بدنی مختلفی که به اضطراب مربوط می شود).
درمانگر: روبرو شدن با اضطراب تا حدودی شبیه رو به رو شدن با آدم آهنی غول پیکره. یک آدم آهنی با ۹ متر قد، وقتی که جلوتان وایستاده، و شما جز ماندن در آن جا و جنگیدن باهاش، آن هم برای اینکه نتونه به شما صدمه بزنه، چاره دیگه ای ندارید، خیلی وحشتناک به نظر می رسه. با این حال، وقتی این آدم آهنی را تیکه تیکه می کنید- یعنی سرش، بدنش، و بقیه اجزاش را از هم جدا می کنید- کمتر وحشتناک به نظر می آد.
درمانگر سپس از درمانجو می خواهد برای فراخوانی حس های بدنی، هیجانات، برانگیزاننده های رفتاری، و افکار ناخوشایند، به تفکر درباره موقعیت یا رویداد مساله سازی بپردازد.

۴) قطب نمای ارزش ها (۱۰ دقیقه)
این مقیاس از ارزش های درمانجو، درجه اهمیت ارزش مشخص شده و میزان همسو بودن رفتار جاری، با آنها عرضه می شود. از درمانجویان خواسته می شود ارزش های خود را در هر یک از حوزه های زندگی (ازدواج/روابط زناشویی/روابط صمیمانه؛ روابط خانوادگی؛ دوستان/روابط اجتماعی؛ شغل؛ تعلیم و تربیت؛ تفریح؛ معنویت؛ شهروندی؛ و سلامتی) بیان کنند.
در گام بعدی، درمانجویان درجه اهمیت هر یک از ارزش های خود را مشخص می کنند و میزان همسو بودن رفتارهای جاری یا اخیر خود با آنها را درجه بندی می نمایند.

۵) تعیین هدف (۱۰ دقیقه)
۱) هدف ها باید بر این اساس انتخاب شود که به چه میزان می توانند درمانجو را در مسیر ارزشمند به حرکت درآورند.
۲) هدف ها باید مشخص و اندازه پذیر باشد، یعنی زمان، مکان و نحوه حصولشان روشن باشد.
۳) هدف ها باید فعال باشد (نه اینکه تلاشهای فرد برای اجتناب یا اجرای کمتر فعالیتی را شامل شود).
۴) هدف ها باید عملی و متناسب با سطح توانایی درمانجو باشد.
۵) دادن تعهدی علنی برای عملی کردن ارزش ها، هدف ها و فعالیت ها، مفید خواهد بود.
در اکت معمولاً از درمانجویان خواسته می شود که نسبت به پیگیری هدفهای ارزشمند خود تعهد علنی بدهند. درمانجو می تواند این کار را در حالی که در مقابل درمانگر است، با صدای بلند انجام دهد.
هدف های درمانجو همچنین باید در برگه های مربوط به ارزش ها، خدف ها و فعالیت ها ثبت شود.

۶) برنامه ریزی فعالیت (۱۰ دقیقه)
درمانگر باید به درمانجو کمک کند هدف های کلی و دراز مدت را به آزمایه های کوتاه مدت تر و کنترل پذیرتر فروشکنند. محض نمونه، برای یکی از درمانجویان اکت ((زگهواره تا گور دانش بجوی)) ارزشمند بود.
درمانگر مثال بالا، به درمانجو یاری رساند تا ارزش و هدف مورد نظر خود را به مجموعه ای از آزمایه های ساده و ملموس فروشکند. دانلود دفترچه راهنما دانشگاه، کسب اطلاع از تاریخ بعدی ثبت نام و شرایط ثبت نام، خرید کتاب درسی مربوط به رشته انتخابی.

جلسه ششم
۱) ذهن آگاهی و تمرین مشاهده گر (۵ دقیقه)
درمانگر اکت درحالی که مشغول راهنمایی درمانجو برای تمرین ذهن آگاهی از تفس است، ممکن است دستورالعمل های زیر را که به بافتار انگاشتن خویشتن اختصاص دارد، مطرح کند.
((همان طور که به تنفستان توجه می کنید، آگاه باشید که شما مشغول توجه کردن هستید)).
((آگاه باشید که در اینجا دو چیز وجود دارد: تنفستان و خودتان؛ یعنی انسانی هوشیار که دارد به تنفسش توجه می کند)).
((همان طور که به تنفستان توجه می کنید، به اینکه چه کسی مشغول توجه کردن است نیز توجه کنید)).
۲) برگشت به تمثیل های مسافران اتوبوس، همسایه مزاحم، و طناب کشی با هیولا (۱۰ دقیقه)
۳) خلق الگوهای بزرگتر عمل متعهدانه (۲۰ دقیقه)
۱) آماده سازی درمانجویان برای مواجه احتمالی با موانع و تمیز دادن موانع بیرونی از موانع درونی.
۲) به کار گیری مداخلات مربوط به ذهن آگاهی، پذیرش و ناهم آمیزی.
۳) حفظ تمرکز درمانجویان بر فرایند گام نهادن در مسیرهای ارزشمند.
۴) انتقال این پیام به درمانجویان که کیفیت عمل متعهدانه در مقایسه با کمیت آن، اهمیت بیشتری دارد.
۵) کمک به درمانجویان برای دادن تعهد مجدد، هنگام عهد شکنی یا بروز لغزش.
از نظرگاه اکت، شایع ترین و قدرتمندترین موانع اجرای عمل متعهدانه، افکار خود آیند و واکنش های هیجانی (از قبیل تردید از خویشتن، ترس از شکست، احساس آسیب پذیری، اندیشناکی، اضطراب، خاطرات دردناک) است. در واقع، موانع روانشناختی ممکن است حتی هنگامی که درمانجویان با موانع بیرونی و محیطی مواجه می شوند، ظاهر شود.

۴) تمرین مشاهده گر (۵ دقیقه)
از درمانجو بخواهد به فلانشی نگاه کند و خویشتن خویش را مشاهده گر آنشی فرض نماید.

۵) تمرین ذهن آگاهی (۵ دقیقه)
از درمانجو بخواهید، چشم های خود را ببندد، نفس عمیق کشیده و دو دقیقه به تمام صداهای اطراف تمرکز کند، نیازی به بازگو کردن آنچه می شنود نیست. مجدداً نفس عمیق بکشد، و حالا دو دقیقه به تمام بوهایی که در اطراف حس می کند، تمرکز کند. مجدد نفس عمیق کشیده، چشمان خود را باز کند و دو دقیقه به تمام چیزهایی که در اطراف می بیند تمرکز کند.

21


تعداد صفحات : 17 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود