مکتب جغرافیای اسلامی
مقدمه:
جغرافیا دانش گرانمایه ای است که ریشه در اولین هسته های کانون بشری دارد و از ظهور علمی آن بیش از هزاران سال می گذرد . تشکیل علمی این رشته به جهد دانشمندان اسلامی بسی مدیون است .
بزرگان علوم هیات ، ریاضیات و هندسه اسلامی در زمره اولین کسانی هستند که علاقه بارز علمی خود را به کشف حقایق مربوط به کره زمین اندازه ، شکل ، حرکات ، روابط آن به منظومه شمسی و اکتشاف نواحی ابراز داشته اند و بحق از پیشگامان تکامل این علم بوده اند که ازآن جمله میتوان به مفاخری همانند ابن خلدون و ابن حوقل و مسعودی و… اشاره کرد.
با انقلاب صنعتی غرب ، کانون علم جغرافیا از ممالک اسلامی به دول اروپایی تغییر جهت داد و علم جغرافیا و کاربرد آن همزمان با شروع بهره کشیهای استعماری بیشتر مورد توجه دانشمندان غربی قرار گرفت و استفاده از کاربردهای جغرافیایی را به دولتها و سازمانهای بزرگ اقتصادی توصیه کرد تا از آن در توسعه اقتصادی – سیاسی کشورها و اداره امپراطوریها بهره گیری شود. تا کنون تعاریف ارائه شده از علم جغرافیا – فلسفه و اندیشه جغرافیا و کاربرد آن نیز از سوی جغرافیدا نان غربی بوده و عمدتا مبتنی بر یک سلسله مبانی و تفکرات غیر دینی و حتی استعماری بوده است و آنچه در مجامع علمی و دانشگاهی داخلی نیز آموخته می شود بر اساس همین تئوریها و تفکرات می باشد چنانچه بزرگانی همانند استاد ارجمند مرحوم دکتر عباس سعیدی رضوانی ویا دکتر حسین شکوهی به برخی مباحث اسلامی و عناصر دینی پرداخته اند ولی بر پایه مبانی دینی نبوده است .
متاسفانه علم جغرافیا در عرصه بازنگری و اسلامی شدن علوم کمترین بهره را برده و تاکنون کسی جغرافیا را بر پایه مبانی اصول فلسفی اسلامی بنا ننهاده است .
نگارنده متعقد است در نظام جمهوری اسلامی که پایه های آن بر مبنای ارزشهای دینی و معارف قرانی است ضرورت دارد در این زمینه علم جغرافیا نیز همانند سایر علوم در حوزه معرفتی بازنگری و بازخوانی شده و تعاریف جدید مبتنی بر اصول اسلامی و معارف غنی توحیدی که ریشه در فرهنگ کهن و تاریخ دیرینه ایران اسلامی دارد ، ارائه شود
لذا اینجانب ضرورت طرح « مکتب جغرافیای اسلامی» را مطرح می کنم.
بدیهی است این مساله به معنای نفی تمام یافته ها و تئوریهای علمی آنان نیست بلکه اصطلاح و بازتعریف آن جایگاه به علم جغرافیا از زاویه دریچه مبانی غنی اسلامی و برآمده از متن اصیل قران کریم ضروری می نماید.
از جمله متمایززات کلیدی این دو مکتب را می توان دو نگرش آنان به انسان مطرح کرد اگرچه در تعریف علم جغرافیا رابطه انسان در محیط است ولی فلسفه غرب در ساختار معرفتی انسان به خطا رفته و انسان را موجودی تک بعدی فرض می کند و از جنبه های روحی می توان نیاز او قابلیتهای روحانی آن غافل شده است و اثر معنویت اخلاق و مذهب را بر محیط از حوزه قلمرو مطالعاتی خویش خارج ساخته و در رابطه با علم جغرافیا و جغرافیای علمی این نکته را مورد توجه قرار نداده است.
نکته اساسی دیگر در تفاوت بنیادین میان مکتب جغرافیای اسلامی با سایر مکاتب جغرافیایی در هدف آن است در مکتب جغرافیای اسلامی دانش جغرافیا را خدمت به خلق خدا و ایجاد جامعه توحیدی و در جهت خلق البلد الطیب میداند و حال آنکه در غرب علم جغرافیا سالیان سال است که در خدمت استعمار و بهره کشی های اقتصادی – تبعیضات نژادی – برتری جویی – منفعت طلبی یک فرد یا یک گروه خاص بوده و در این مسیر چه زیانهای جبران ناپذیری که به منابع طبیعی و سرمایه های خدادادی و تخریب اراضی و مآلا آسیب هایی که به بشریت وارد آورده است.
در فرهنگ اسلامی خداوند متعال حق اختیار واجازه تصرف در طبیعت را به انسان داده است و قائل به جبر جغرافیایی نیست و در آیات متعدد چنین بیان می کند ”و سخر لکم ما فی السموات و ما فی الارض جمیعا منه“ «ما آنچه در آسمانها و زمینها ست در تسخیر و خدمت شما (انسانها) قراردادیم » ولی در قبال این اختیار دخل و تصرف مسئولیت و هدف آنرا نیز بیان می فرماید و عنوان می کند این نعمت ها در جهت بندگی – عبودیت –وحدانیت و سپاسگزاری با رعایت عدالت ، انصاف و پرهیز از اسراف و برتری جویی بهره گیری شود.
و درقبال افرادیکه پس از بهره گیری از این نعمت های بی شمار در جهت ستم و کفران نعمت عمل می کنند بشدت مذمت و تقبیح می کند این چنین مدلی از توسعه و تعریفی از علم جغرافیاست که سعادت بشری و نجات ابدی و احترام به حقوق افراد را تضمین می کند اگرچه معتقدم دامنه این بحث بسیار عمیق گسترده است و بضاعت مزجاه حقیر نیز یارای ایفای حق مطلب را ندارد و لی رجاء واثق دارم طرح این موضوع گشایش بابی خواهد بود در جهت ارائه الگوی جدید و عرضه «مکتب جغرافیای اسلامی» به جهان علمی و جهانی تشنه معارف الهی – اسلامی .
سیری بر اندیشه های اسلامی
تعریف اسلام : «الاسلام هو التسلیم و التسلیم هو الیقین و الیقین هو التصدیق و التصدیق هو الاداء و الاداء هو العمل…»
اسلام
تصدیق
یقین
اداء
اقرار
تسلیم
عقل
ویژگیهای اسلام
اسلام
دین جامع
دین کامل
پاسخگوی بشریت
در تمام اعصار
هُوَ الَّذی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ
الْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکُمُ الْاِسْلامَ دیناً فَمَنِ اضْطُرَّ فی مَخْمَصَهٍ غَیْر مُتَجانِفٍ لِاِثْمٍ فَاِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ
لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اِلاَّ فی کِتابٍ مُبینٍ
عقل ، منطق ، استدلال
اِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ
دل ، احساس
فطره الله التی فطر الناس علیها
زبان اسلام
آشنایی با مبانی فلسفی جغرافیای اسلامی
جغرافیا را در یک نگاه کلی می توان به دو بخش تقسیم کرد جغرافیای عملی و علمی یا جغرافیای نظریه ای و کاربردی
اصولا جغرافیایی میتواند متضمن سعادت و خوشبختی متناسب با مقام انسانی باشد که مبتنی بر یکسری اصول فلسفی جهان شمول و جامع تعریف شده باشد والا چه بسا بشریت را به گمراهی و انحطاط و سقوط رهنمون کند
دیوید هاروی جغرافیدان نامور انگلیسی به حق می گوید :
« ما جغرافیدانان نمی توانیم بدون یک پایگاه معین فلسفی به پیش برویم »
هر نوع جغرافیای کاربردی نمی تواند بدون جغرافیای فلسفی و تفکرات فلسفی کارساز باشد
ولی متاسفانه آنچه که ملاحظه می کنیم این است که هر مقدار که علم از جهت فنی و علمی اش پیشرفت کرده است از ارزش نظری آن کاسته شده است
فلسفه تلاش دارد تا به بینش فوق العاده جامع از موضوعات دست یابد
علم جغرافیا در عرصه بازنگری و اسلامی شدن علوم کمترین بهره را برده و تا کنون کسی جغرافیا را بر پایه مبانی اصول فلسفی اسلامی بنا نهاده است.
بر دانشمندان بنام ایرانی اسلامی است که در این رابطه اقدام جدی و تحول اساسی ایجاد نمایند
نکاه اسلام به پدیده های طبیعی و جغرافیایی زاویه دید اسلام به پدیده های جغرافیایی با سایر دانشمندان از جهاتی کاملا متفاوت است
نکاه اسلام به پدیده های طبیعی و جغرافیایی زاویه دید اسلام به پدیده های جغرافیایی با سایر دانشمندان از جهاتی کاملا متفاوت است
نکاه اسلام به پدیده های طبیعی و جغرافیایی زاویه دید اسلام به پدیده های جغرافیایی با سایر دانشمندان از جهاتی کاملا متفاوت است
آشنایی با مبانی توسعه فیزیکی ، فضایی از دیدگاه اسلام
قران کریم فرهنگ عمران و آبادانی و توسعه زندگی اجتماعی را همزاد خلقت بشریت می داند و آنرا امری تصادفی و اتفاقی نمی داند بلکه رسالتی برای پیامبران الهی معرفی می کند که باید بشریت را بسوی آن رهنمون کنند و در این خصوص چنین می فرماید:
هو الذی انشاءکم من الارض و استعمرکم فیها (سوره هود 61)
اوست خدایی که شما را از زمین (خاک) خلق کرد و عمران و آبادانی در زمین را به انسان سفارش کرد
در همین رابطه حضرت علی (ع) نیز در نهج البلاغه به همین مضمون اشاره می فرماید:
فاهبطه بعد التوبه لیعمر ارضه بنسله و لیقیم الحجه به علی عباده
پس از توبه حضرت آدم (ع) او را از بهشت بسوی زمین فرستاده تا با نسل خود زمین را آباد کند و بدین وسیله حجت را بر بندگان تمام کرد.
توسعه همزاد خلقت بشریت
نظریه پیدایش شهرها
نظریه هیدرولیک: با مبنای محیط گرایانه: مفهوم مازاد تولید
نظریه پیدایش شهرها
نظریه هیدرولیک با مبنای محیط گرایانه: مفهوم مازاد تولید
تمدن واقعی بشر تنها در بخشی از نواحی جغرافیاییدکه درای آب و هوای مساعد و خاک حاصلخیز بوده ظاهر شده است در این نواحی جغرافیایی با مازاد تولید انسان می توان بازهم برای تولید بیشتر تلاش کند و با تقسیم کار و شغلهای تخصصی نهایتا باعث توسعه اجتماعی شده و در پی این تحولات شهرها بوجود آمده و سیر معنویت راه تکاملی پیمود.
نظریه اقتصادی : شهر بعنوان یک بازار
نظریه شهر بعنوان یک پایگاه نظامی و دفاعی
نظریه مذهبی : گسترش معابد و عبادتگاه
بیشتر محققانی که در باره نقش عمل مذهبی در پیدایش شهرها به تحقیق پرداختند در میان ادیان بیش از همه در ارتباط دین اسلام با توسعه شهری تاکید می کنند
این ضرورت به هنگام بحث درباره شهرنشینی به تفاوت های درسیستم فرهنگی قبل و بعد از اسلام اشاره می کند
الف- سیستم فرهنگ بادیه نشینی ، کوچ نشینی قبل از اسلام در عربستان
ب- سیستم فرهنگ شهری که با ظهور اسلام در همه جا گسترش یافت
ولی در خصوص منش ادیان و مذاهب را در پیدایش شهرها بعنوان عامل تعیین کننده دقیق بیان کرده اند و بیشتر به عواملی همچون ناسیونالیسم پرداخته اند و معابد در بسیاری از شهرهای اولیه قدرت اصلی در دست کاهنان شهر بود و معابد از چشم اندازهای ویژه شهری بشمار می رفت و بازار تولید به دستور کاهنان در انبار های شهر ذخیره می شد
در آغاز تمدن شهری در بین النهرین و مصر ظاهر شد پس به طرف مشرق به حوزه سند و جنوب شرقی آسیا رسید
و اضرب لهم مثلا اصحاب القریه اذجاءها المرسلون (یس 13)
و جاء من اقصی المدینه رجل یسعی قال یا قوم اتبعوا المرسل (یس 20)
همانگونه که ملاحظه می شود خداوند متعال در قرآن کریم از انطاکیه بعنوان قریه (روستا) نام می برد و چند آیه بعد (20) از همین مکان به مدینه (شهر) تعبیر می کند
آنچه موجب این تغییر و توسعه و ارتقاء شده حضور انبیاء است
ورود انبیا و تعالیم روح بخش آنان در میان جامعه موجب رشد ، تعالی منزلت و ایجاد تمدن و مدنیت و ارتقاء روستا به شهر شده است.
در واقع این آیات به نقش انبیاء مذهب و فرهنگ توحیدی در تکوین و توسعه شهرها و ایجاد تمدنهای بزرگ و اثرات بی بدیل آنها همانند تمدن مصر ،خاورمیانه ، بین النهرین اشاره می نماید.
فرهنگ : ملاک قرآن در تعیین شاخص شهر
توسعه شهری
وظایف حاکمان
آبادانی شهرها
تامین
منابع مالی
جهاد
هذا ما امربه عبدالله علی امیر المومنین مالک بن الحارث الاشتر فی عهده الیه حین ولاه مصر: (نامه 53)
1- جبایه خراجها 2- جهاد عدوها 3- و استصلاح اهلها 4- و عماره بلادها
اللهم انک تعلم انه لم یکن الذی کان منا منافسه فی سلطان، ولا التماس شیء من فضول الحطام، ولکن لنرد المعالم من دینک، ونظهر الاصلاح فی بلادک، فیامن المظلومون من عبادک، وتقام المعطله من حدودک.
خ131
خدایا تو میدانی که جنگ و درگیری ما برای به دست آوردن قدرت و حکومت، و دنیا و ثروت نبود، بلکه میخواستیم نشانههای حق و دین تو را در جایگاه خویش باز گردانیم، و در سرزمینهای تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیدهات در امن و امان زندگی کنند، و قوانین و مقررات فراموششده تو بار دیگر اجرا گردد.
فلسفه حکومت
توسعه فضایی شهرها
امام علی (ع)
علیک فی عماره بلادک، وتزیین ولایتک،
در آبادانی شهرهای تو، و آراستن ولایتها
( توسعه فضایی شهرها )ی تو نقش دارد
نامه 53
علیک فی عماره بلادک، وتزیین ولایتک، مع استجلابک حسن ثنائهم، و تبجحک باستفاضه العدل فیهم، معتمدا فضل قوتهم،
در آبادانی شهرهای تو، و آراستن ولایتهای تو نقش دارد، و رعیت تو را میستایند، و تو از گسترش عدالت میان مردم خشنود خواهی شد، و به افزایش قوت آنان تکیه خواهی کرد،
فان العمران محتمل ما حملته
زیرا عمران و آبادی قدرت تحمل مردم را زیاد میکند.
آثار توسعه فضایی
مبانی توسعه متوازن و پایدار
تعقل گرایی و خردورزی در حکومت
واکثر مدارسه العلماء، ومناقشه الحکماء، فی تثبیت ما صلح علیه امر بلادک، واقامه ما استقام به الناس قبلک.
ن53
با دانشمندان، فراوان گفتگو کن، و با حکیمان فراوان بحث کن، که مایه ابادانی و اصلاح شهرها، و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته نیز وجود داشت.
عدالت و مهرورزی علت مبقیه حکومت
فان عطفک علیهم یعطف قلوبهم علیک. وان افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاد، وظهور موده الرعیه. وانه لا تظهر مودتهم الا بسلامه صدورهم، ولا تصح نصیحتهم الا بحیطتهم علی ولاه الامور، وقله استثقال دولهم، وترک استبطاء انقطاع مدتهم. ن53
همانا مهربانی تو نسبت به سربازان، دلهایشان را به تو میکشاند، و همانا، روشنی چشم زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم نسبت به والی است، که محبت دلهای رعیت جز با پاکی قلبها پدید نمیآید، و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق پیرامون والی را گرفته، و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد، و طولانی شدن مدت زمامداری بر ملت ناگوار نباشد.
میانه روی و آینده نگری در حکومت
فدع الاسراف مقتصداً، واذکر فی الیوم غداً، وامسک من المال بقدر ضرورتک، وقدم الفضل لیوم حاجتک.
ای زیاد، از اسراف بپرهیز، و میانهروی را برگزین، از امروز به فکر فردا باش، و از اموال دنیا به اندازه کفاف خویش نگهدار، و زیادی را برای روز نیازمندیت در آخرت پیش فرست
ومن طلب الخراج بغیر عماره اخرب البلاد، واهلک العباد، ولم یستقم امره الا قلیلا
خ53
آن کس که بخواهد خراج را بدون آبادانی مزارع به دست آورد، شهرها را خراب، و بندگان خدا را نابود، و حکومتش جز اندک مدتی دوام نیاورد.
علت محرومیت در عدم توسعه
وانما یوتی خراب الارض من اعواز اهلها، انما یعوز اهلها لاشراف انفس الولاه علی الجمع، وسوء ظنهم بالبقاء، وقله انتفاعهم بالعبر.
همانا ویرانی زمین به جهت تنگدستی کشاورزان است که به آینده حکومتشان اعتماد ندارند، و از تاریخ گذشتگان عبرت نمیگیرند.
تخریب اراضی ، جرم و خیانت است
بغلنی انک جردت الارض فاخذت ما تحت قدمیک (نامه 40)
به من خبر رسیده که تو زمینهای آباد را برهنه و ویران کرده ای و آنچه توانسته ای تصاحب نموده ای
محرومیت و عدم توسعه شهرها بدلیل سوء عملکرد حاکمان است
انما یوتی خراب الارض من اعواز اهلها و انما یعوز اهلها لا شراف انفس الواه علی الجمع و سوء ظنهم بالبقا (نامه 53)
راهبرد توسعه
تمام نیازمندیهای انسان در روی زمین موجود است
طبیعت
پاسخگوی همه نیاز بشریت است
مشروط به:
آثار توسعه
عدالت و مهرورزی علت مبقیه حکومت
فان عطفک علیهم یعطف قلوبهم علیک. وان افضل قره عین الولاه استقامه العدل فی البلاد، وظهور موده الرعیه. وانه لا تظهر مودتهم الا بسلامه صدورهم، ولا تصح نصیحتهم الا بحیطتهم علی ولاه الامور، وقله استثقال دولهم، وترک استبطاء انقطاع مدتهم. ن53
همانا مهربانی تو نسبت به سربازان، دلهایشان را به تو میکشاند، و همانا، روشنی چشم زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم نسبت به والی است، که محبت دلهای رعیت جز با پاکی قلبها پدید نمیآید، و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق پیرامون والی را گرفته، و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد، و طولانی شدن مدت زمامداری بر ملت ناگوار نباشد.
کلان شهرها
واسکن الامصار العظام
فانها جماع المسلمین،
ن69
در شهرهای بزرگ سکونت کن زیرا مرکز اجتماع مسلمانان است،
آثار کلان شهرها
آثار کلان شهرها
والزموا السواد الاعظم فان ید الله مع الجماعه، وایاکم والفرقه! فان الشاذ من الناس للشیطان، کما ان الشاذه من الغنم للذئب.
خ127
همواره با بزرگترین جمعیتها باشید که دست خدا با جماعت است، از پراکندگی بپرهیزید، که انسان تنها بهره شیطان است آنگونه که گوسفند تنها طعمه گرگ خواهد بود،
نمادهای ماندگار
مع حسن الثناء فی العباد، وجمیل الاثر فی البلاد،ن53
برخوردار از ستایش بندگان، یادگار نیک در شهرها، رسیدن به همه نعمتها، و کرامتها بوده،
عقب ماندگی شهرها
حقوق شهروندی
وامزج لهم بین التقریب والادناء، والابعاد والاقصاء، ان شاء الله.ن19
پس در رفتار با آنان، نرمی و درشتی را به هم آمیز. رفتاری توام با شدت و نرمش داشته باش، اعتدال و میانهروی را در نزدیک کردن یا دور نمودن، رعایت کن.
وظایف حاکمان نسبت به شهروندان-توسعه شهری- توسعه مسکن و حمایت از حقوق حیوانات
اتقوا الله فی عباده وبلاده، فانکم مسوولون حتی عن البقاع والبهائم، اطیعوا الله ولا تعصوه، واذا رایتم الخیر فخذوا به، واذا رایتم الشر فاعرضوا عنه خ166
از خدا بترسید، و تقوا پیشه کنید زیرا شما در پیشگاه خداوند، مسئول بندگان خدا، و شهرها، و خانهها و حیوانات هستید خدا را اطاعت کنید و از فرمان خدا سر باز مدارید، اگر خیری دیدید برگزینید، و اگر شر و بدی دیدید از آن دوری کنید
توصیه به رعایت حقوق حیوانات
ولا توکل بها الا ناصحاً شفیقاً وامیناً حفیظاً، غیر معنف ولا مجحف، ولا ملغب ولا متعب. ثم احدر الینا ما اجتمع عندک، نصیره حیث امر الله به, فاذا اخذها امینک فاوعز الیه الا یحول بین ناقه وبین فصیلها، ولا یمصر لبنها فیضر ذلک بولدها، ولا یجهدنها رکوباً، ولیعدل بین صواحباتها فی ذلک وبینها، ولیرفه علی اللاغب، ولیستان بالنقب والظالع، ولیوردها ما تمر به من الغدر، ولا یعدل بها عن نبت الارض الی جواد الطرق، و لیروحها فی الساعات، ولیمهلها عند النطاف والاعشاب،
حمایت از حقوق حیوانات در رساندن حیوانات آن را به دست چوپانی که خیرخواه و مهربان، امین و حافظ، که نه سختگیر باشد و نه ستمکار، نه تند براند و نه حیوانات را خسته کند، بسپار، سپس آنچه از بیتالمال جمعآوری شد برای ما بفرست، تا در نیازهایی که خدا اجازه فرمود مصرف کنیم، هرگاه حیوانات را به دست فردی امین سپردی، به او سفارش کن تا: (بین شتر و نوزادش جدایی نیفکند، و شیر آن را ندوشد تا به بچهاش زیانی وارد نشود، در سوار شدن بر شتران عدالت را رعایت کند، و مراعات حال شتر خسته یا زخمی را که سواری دادن برای او سخت است بنماید، آنها را در سر راه به درون آب ببرید، و از جادههائی که دو طرف آن علفزار است به جاده بیعلف نکشاند و هر چندگاه شتران را مهلت دهد تا استراحت کنند و هرگاه به آب و علفزار رسید، فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند.
حقوق شهروندی
عوامل موثر در آبادنی
پهنه بندی سکونتگاهی
سکونتگاه شهری روستایی
هذا ما اجتمع علیه اهل الیمن حاضرها وبادیها، وربیعه حاضرها وبادیها.
این پیمان نامهای است که مردم (یمن) و (ربیعه) آن را پذیرفتهاند، چه آنان که در شهر حضور دارند یا آنان که در بیابان زندگی میکنند، آنان پیرو قرآنند
سکونتگاها و حاشیه نشینی
وتفقد امورهم بحضرتک وفی حواشی بلادک ن53
در کار آنها بیندیش چه در شهری باشند که تو به سر میبری، یا در شهرهای دیگر،
سکونتگاهای انسانی
، فی برک وبحرک، وسهلک وجبلک، وحیث لا یلتئم الناس لمواضعها، ولا یجترئون علیها، فانهم سلم لا تخاف بائقته، وصلح لا تخشی غائلته، ن53
از بیابانها و دریاها، و دشتها و کوهستانها، جاهای سختی که مردم در آن اجتماع نمیکنند، یا برای رفتن به آنجاها شجاعت ندارند.
پهنه بندی سکونتگاهی
آرمان شهر علوی
سپاسگزارم