مقایسه مدیریت ژاپنی
مقدمه
در روم باید مانند رومیان رفتار کرد. ملتها و کشورها متفاوتند و فرهنگها و آداب رسوم خود را دارند مدیران باید این تفاوتها را درک کرده مطابق آن رفتار خاصی از خود نشان دهند . مدیران آگاه خوب میدانند که شیوه مدیریتی بهتر در هر کشور و هر منطقه ای بستگی به فرهنگ آن کشور دارد حتی افراد داخل یک منطقه نیز ممکن است اعم از زنان و مردان دارای فرهنگ ها علایق خاصی باشند. مدیریت موثر بخوبی این تفاوتها را درک کرده و اداره میکند.
تعریف مدیریت
برای مدیریت تعاریف گوناگونی شده است. اما جامع ترین تعریفی که از آن میتوان کرد مدیریت یعنی بکارگیری موثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده که از طریق برنامه ریزی سازماندهی بسیج منابع هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده صورت میگیرد. مدیریت یعنی انجام کار بوسیله دیگران . آن بخش از مدیریت که با آموختن فرا گرفته میشود علم مدیریت (دانش آشکار) و آن بخش از مدیریت که در شرایط گوناگون و از طریق کسب تجربه حاصل میشود هنر مدیریت (دانش ضمنی) است.
تعریف نظریه A
نوع مدیریت آمریکایی است که بیشتر ویژگیهای بوروکراسی را دارد که در آن برنامه ریزی سوگیری کوتاه مدت دارد تصمیم گیری و مسئولیت فردی و روند تصمیم گیری تند ولی بکازگیری آن کند است ساختار سازمان رسمی و دیوانسالاری است.
تعریف نظریه J
نوع مدیریت ژاپنی است که بیشتر ویژگیهای سازمان ادهوکراسی را داراست نظریه J را میتوان نقطه مقابل نظریه A دانست برنامه ریزی بیشتر بلند مدت تصمیم گیری و مسئولیت گروهی روند تصمیم گیری کند ولی اجرای آن به سرعت انجام می شود.
تعریف نظریه Z
نوع مدیریتی که برگرفته از مدیریت ژاپنی است اما با فرهنگ آمریکایی تطبیق پیدا کرده است که بیشتر ویژگیهای مدیریت ژاپنی را دارد چون بعضی ویژگیهای مدیریت ژاپنی مانند تبعیض علیه زنان در فرهنگ آمریکا جایی ندارد . بنیانگذار نظریه Z ویلیام اوچی است.
ویژگی های مدیریت ژاپنی
یک کارگر ژاپنی در پاسخ " چه انگیزه ای باعث شده است که وی سالانه حدود هفتاد پیشنهاد فنی به کارخانه بدهد ؟ " جواب داد : این کار به من این احساس را می دهد که شخص مفیدی هستم ، نه موجودی که جز انجام یک سلسله کارهای عادی روزمره فایده دیگری ندارد.
بطور کلی میتوان ویژگیهای مدیریت ژاپنی را به این صورت بیان کرد
1) استخدام مادام العمر
2) نظام رینگی :"رین" یعنی پیشنهاد دادن به بالا دست وجلب نظر وی و "گی" یعنی اندیشه کردن و تصمیم گرفتن.
3) ترفیع و پیشرفت بطئی وکند
4) ارزیابی جمعی و ضمنی دراز مدت و مقطعی و غیر رسمی است
5) توجه به تمام جنبه های زندگی کارکنان
6) مدیریت در محل: ینعی رابطه عاطفی کارمندان و مدیران ژاپنی بقدری قوی است که هیچ مدیری پشت در های بسته نمیماند بلکه همراه کارکنان در قسمت های مختلف کارخانه به مدیریت میپردازد.
7) برنامه ریزی سوگیری بلند مدت دارد.
8) تصمیم گیری بصورت گروهی و از راه همگرایی انجام می شود.
9) مسئولیت و پاسخ گویی گروهی است.
10)روند تصمیم گیری کند اما اجرای آن تند است.
11)ساختار سازمانی غیر رسمی است
12)جابجایی افراد بین سازمان ها سخت است.
13)وفاداری به شرکت در حد بالایی است
14)آموزش کارکنان یک سرمایه گذاری بلند مدت محسوب میشود.
15)مدیریت مشارکتی است و ارتباط از پایین به بالاست
16)نظاررت بر کارکرد گروه متمرکز است نه بر عملکرد فرد
17)امنیت شغلی بالاست
18)ملاک ارشدیت خدمت بالاست
19)مدیریت در محل
بطور کلی میتوان ویژگیهای مدیریت ژاپنی را به این صورت بیان کرد
1) استخدام مادام العمر
2) نظام رینگی :"رین" یعنی پیشنهاد دادن به بالا دست وجلب نظر وی و "گی" یعنی اندیشه کردن و تصمیم گرفتن.
3) ترفیع و پیشرفت بطئی وکند
4) ارزیابی جمعی و ضمنی دراز مدت و مقطعی و غیر رسمی است
5) توجه به تمام جنبه های زندگی کارکنان
6) مدیریت در محل: ینعی رابطه عاطفی کارمندان و مدیران ژاپنی بقدری قوی است که هیچ مدیری پشت در های بسته نمیماند بلکه همراه کارکنان در قسمت های مختلف کارخانه به مدیریت میپردازد.
7) برنامه ریزی سوگیری بلند مدت دارد.
8) تصمیم گیری بصورت گروهی و از راه همگرایی انجام می شود.
9) مسئولیت و پاسخ گویی گروهی است.
10)روند تصمیم گیری کند اما اجرای آن تند است.
11)ساختار سازمانی غیر رسمی است
12)جابجایی افراد بین سازمان ها سخت است.
13)وفاداری به شرکت در حد بالایی است
14)آموزش کارکنان یک سرمایه گذاری بلند مدت محسوب میشود.
15)مدیریت مشارکتی است و ارتباط از پایین به بالاست
16)نظاررت بر کارکرد گروه متمرکز است نه بر عملکرد فرد
17)امنیت شغلی بالاست
18)ملاک ارشدیت خدمت بالاست
19)مدیریت در محل
معایب مدیریت ژاپنی
1 ) ذهنیت در برابر واقعیت
2) توهم هماهنگی
3) استخدام مادام العمر
4) یاکوزا
5) تحرک شغلی
6) بازنشستگی اجباری
7) تبعیض علیه زنان ژاپنی
ویژگیهای مدیریت آمریکایی
بطور کلی میتوان ویژگیهای مدیریت آمریکایی را اینگونه بیان کرد:
1) استخدام کوتاه مدت
2) پیشرفت سریع ومسیر شغلی تخصصی
3) ارزیابی فردی و رسمی و کوتاه مدت وپیوسته
4) توجه به کارکنان بعنوان جزئی از ماشین
5) مدیریت سلسله مراتبی
6) برنامه ریزی سوگیری کوتاه مدت دارد.
7) تصمیم گیری بصورت فردی صورت میگیرد
8) مسئولیت وپاسخگویی فردی است
9) روند تصمیم گیری سریع اما اجرای آن کند است
10)ساختار سازمانی رسمی
11)جابجایی افراد بین سازمانها راحت است
12)وفاداری کارکنان به سازمان در حد پایینی است
13)آموزش کارکنان مورد تردید است وسازمانها مایلند از کارکنان آموزش دیده استفاده کنند
14)مدیریت از بالا به پایین است
15)نظارت بر عملکرد فرد صورت میگیرد نه گروه
مقایسه مدیریت ژاپنی و آمریکایی
آمار رسمی نشان می دهد که رشد بهره وری صنایع ژاپن از سال 1960 تا 1978 بر مبنای مدیریت ژاپنی چهار برابر شده است، درحالیکه در همین مدت ، آمریکا ، انگلیس و آلمان کمتر از نصف این مقدار رشد بهره وری داشته اند و این نشان دهنده تفوّق و برتری مدیریت ژاپنی بر مدیریت غربی بوده است.
دکتر کی کوچی مدیر مرکز تحقیقات شرکت سونی میگوید : عامل کلیدی درصنعت خلاقیت است وسه نوع خلاقیت وجود دارد که شامل:
1) خلاقیت در فناوری
2) خلاقیت در بازاریابی
3) خلاقیت دربرنامه ریزی تولید
مدیریت نوع z
ویلیام اوچی (WILLIAM OUCHI) بنیانگذار تئوری z است. سازمانهای نوع z را میتوان اینگونه تعریف کرد " ویژگیهای شرکتهای آمریکایی که برخی ویژگیهای شرکتهای ژاپنی را دارند. بطور کلی ویژگیهای مدیریت نوع z را اینگونه بیان کرد
1 – استخدام مادام العمر:
2 – نظام رینگی:
3 – ارزشیابی و ترفیع بطئی:
4 – توجه به تمام جنبه های زندگی کارکنان:
به عقیده اوچی موفقیت ژاپنی ها ناشی از چهار عامل است:
ü یک فلسفه بسیار قدرتمند شرکتی
ü یک فرهنگ شرکتی متمایز و مشخص
ü پرورش بلند مدت نیروی کار
ü تصمیم گیری بر پایه اجماع و توافق نظر
کایزن چیست؟
آشنایی سازمان ها با مفاهیم مرتبط با کیفیت و بهره وری واستفاده از آن در اداره واحدهای تولیدی از جمله اقداماتی است که می تواند نقش موثری در ارتقاء جایگاه وعملکردآنها درعرصه های رقابت داخلی وخارجی داشته باشد. دراین مبحث نگاهی به سیستم مدیریتی کایزن داریم که استفاده از آن نقش اثرگذاری دربهبود فعالیتهای سازمان ها بالاخص درواحدهای تولیدی خواهد داشت.
مدیریت و کایزن
نظریه فایول اهم وظایف مدیران را این گونه بر می شمارد:
1 هدایت و رهبری
2 سازماندهی
3 برنامه ریزی
4 نظارت و کنترل
5 هماهنگی
مدل مدیریت کایزنی:
هر چه از سطوح بالای مدیریت به سطوح پایین تر سازمان می آییم از وظایف دسته ایجاد بهبود کاسته و در عوض
بر وظایفی که جنبه حفظ و نگهداری بهبود ایجاد دارند، افزوده می شود. آنچه از این نمودار می فهمیم این است که
مدیران سطوح بالاتر سازمان باید همواره بخش اعظم وقت خود را صرف بهبود سازمان نمایند و امور جاری را که جنبه
نگهداری دارند به سطوح پایین تر واگذار کنند.
اصول بیست گانه مدیریت در کایزن
1- نگویید چرا این کار انجام نمی شود. فکر کنید چگونه می توانید آن را انجام دهید. 2- در مورد مشکل به وجود آمده نگرانی به خود راه ندهید. همین الان برای رفع آن اقدام نمایید. 3- از وضعیت موجود راضی نباشید. باور داشته باشید که همیشه راه بهتری هم وجود دارد. 4- اگر مرتکب اشتباه شدید، بلافاصله در صدد رفع اشتباه برآیید. 5- برای تحقق هدف به دنبال کمال مطلوب نگردید. اگر60%از تحقق هدف اطمینان دارید دست بکار شوید. 6- برای پی بردن به ریشه مشکلات 5 بار بپرسید چرا؟ 7- سعی نکنید از دفتر کار خود مشکلات محیط را حل کنید. بلکه به محل واقعی آن مراجعه کنید 8- همیشه برای حل مشکل از داده و اطلاعات کمی و به روز استفاده کنید. 9- برای حل مشکل بلافاصله به دنبال هزینه کردن نباشید. بلکه از خرد خود استفاده کنید. اگر عقلتان به جایی نمی رسد، آن را در همکارانتان بجویید و از خرد جمعی استفاده کنید. 10- هیچ وقت جزئیات و نکات ریز مسئله را فراموش نکنید. ریشه بسیاری از مشکلات در نکات ریز است.
11- حمایت مدیریت ارشد منحصر به قول و کلام نیست. مدیریت باید حضور ملموس داشته باشد. 12- برای حل مسائل هر جا که امکان آن وجود دارد از واگذاری اختیار به زیردستان ابا نکنید. 13- هیچ وقت به دنبال مقصر نگردید. هیچ گاه عجولانه قضاوت نکنید. 14- مدیریت دیداری و انتقال اطلاعات بهترین ابزار برای حل مسئله به صورت گروهی است. 15- ارتباط یک طرفه دستوری از بالا به پایین مشکلات سازمان را پیچیده تر میکند. مدیریت ارشد باید با لایه های پایین تر سازمان ارتباط دو جانبه داشته باشد. 16- انسانها توانایی های فراوانی دارند. از الگوهای چند مهارتی و غنی سازی شغلی برای شکوفا شدن آنها استفاده کنید. 17- تنها فعالیت هایی را انجام دهید که برای سازمان شما ارزش افزوده ایجاد می کنند. 18- فراموش نکنید که 5 اس، پایه و بنیان ایجاد محصولی با کیفیت است. 19- بر اساس الگوهای کار گروهی، مسائل محیط کارتان را حل کنید. 20- حذف مودا ( اتلاف) فرآیندی پایان ناپذیر است. هیچ وقت از این کار خسته نشوید.
مودا چیست :
مودا از نگاه ژاپنی ها به هر فعالیتی اطلاق می شود که برای سازمان ها ایجاد هزینه می کند، اما ارزش افزوده ای تولید نمی کند. به عبارتی مودا مجموعه فعالیت هایی است که از نظر مشتری نهایی ارزشی ندارد و مشتری تمایلی به پرداخت پول برای این فعالیت ها ندارد درواقع موارد ذیل مودا محسوب می شوند:
1. اشتباهاتی که باید اصلاح شوند 2. تولیدات اضافی مانند موجودی و کالاهایی که فروش نرفته و روی هم انبار میشوند 3. مراحلی از فرایند کار که ضرورتی به وجود آنها نیست مثل بازرسی ها و کنترلهای غیر ضروری 4. جابجایی غیر ضروری نیروی انسانی در سطوح سازمانی. 5. جابجایی های غیر ضروری مانندحمل و نقل بیهوده ی مواد و قطعات 6. بایگانی و انبارکردنهای غیرضروری 7. توقف و انتظار کارمندان مثل ایجاد صف 8. جمع آوری و ثبت اطلاعات اضافی و تکراری 9. پیچیدگی روشهای انجام کار که باعث افزایش خطا می شود 10. کالاها و خدماتی که پاسخگوی نیاز مشتری نیستند. 11. فرایند و فعالیتهای موازی ودوباره کاریها و تکرار
مراحل اجرای کایزن :
1- منطقه هدف را انتخاب کنید 2- تیم کایزن را ساماندهی کنید 3- بررسی و جمع آوری اطلاعات در منطقه هدف انجام شود 4- اهداف بهبود یافته و مطلوب را مشخص کنید 5- کارکنان محل واقعی انجام کار را توجیه کنید 6- 5S را انجام دهید. 7- اتلاف ها را شناسایی و فهرست آن را تهیه کنید(مودا)
8- تجزیه و تحلیلهای لازم در محل واقعی انجام کار انجام دهید. 9- اتلافهایی که راه حل های قوی دارند انتخاب کنید. 10- حرکت ها و تغییرات فیزیکی راا نجام دهید. 11- استاندارد سازی و آموزش کارکنان را برای موضوع بهبود یافته انجام دهید. 12- داستان توفیق تیم کایزن را ارائه کنید. 13- پروژه جدید برای آغازی دیگر را انتخاب کنبد. 14- اندازه گیری ها و ارزیابی از نتایج راه حل های اجرا شده را انجام دهید.
با تشکر
پایان