معماری معاصر
موضوع :میس وندوروهه
در سال 1886 در آخرن متولد شد . بین سالهای 1908 تا 1911 در دفتر پیتر بهرنس کار کرد . در سال 1909 کارخانه توربین سازی بهرنس استفاده کردن از شیشه و آهن در میس وندروهه تاثیر گذاشت در همان دوره میس وندروهه تحت تاثیر شینکل Shinkel و بعدها تحت تاثیر معماری کلاسیک و اکسپرسیونیسم آلمان بود . میس تحت تاثیر هنر دستایل ، تاثیر بهرنس در بکار بردن مصالح جدید و پلان آزاد رایت بود . می وندروهه گفته است :
" اکنون در ساختمان موضوع استخوان و پوست مطرح است . من نمی خواهم جالب باشم من می خواهم خوب باشم . تکنولوژی می تواند مشکلات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی زمان معاصر را حل کند ." در کل می توان گفت به همان اندازه که ستون دوریک برای یونانیان اهمیت داشت ، تیر آهن برای میس وندروهه اهمیت دارد . شعار اصلی میس وندروهه : " کمتر بیشتر است ، Less Is More " " معماری کیک عروسی نیست ، Architecture Isn't A Wedding Cake
میس واندروه: هرگاه از میس واندروه یاد می شود نا خود آگاه جمله “less is more” در ذهن تداعی می شود.این شعار معروف این معمار بزرگ بود.
"کمتر بیشتر است" برای مدرنیستها یک کانسپت و مفهوم تعریف شده ومشخص است که همواره در پی کم کردن جزییات ناخواسته اند. هدف مینیمالیستها در طراحی، نمایش جوهره ذاتی جز و کل هر چیز است.خواه قسمتی از قاشق و چنگال باشد و خواه فضای گالری یا یک خانه.
اوج تکامل ایده های مینیمالیستی در ساختمانهایی چون خانه فارنزورث و پاویون آلمان در بارسلون می باشد.بر خلاف سایر هنرها،معماری در این دوره حامی اندیشه ها و آرمانهای مدرنیسم بود.میس سعی داشت در پروژه هایش با سیستمهایی که اغلب شبکه ای ساده و شفاف هستند ،به سازماندهی فضا بپردازد.معماری میس همچون مدرنیسم مقتدر آن دوره،در پی آنست که همه چیز را به یک فرجام منطقی بکشاند و این اقتضای زمان اوست.
معماری میس علاوه بر شفافیت فیزیکی،از لحاظ فلسفی نیز شفاف است.انتزاع و فروکاستگی در نهایت قدرت و هنرمندی،در ساختمانهای وی به چشم می آیند.ایده" جریان سیال فضا" نیز به احساس رهایی و سبکی در مینیمالیسم وی کمک می کند. فلز و شیشه مصالح مورد علاقه وی هستند.او در معماریش بیشتر از رنگهای خنثی استفاده می کند و صلابت فرم را به رنگ ترجیح می دهد.
آنچه عاقبت از شیوه های لوکوربوزیه ، رایت ، میس واندروه و پیروان آنها بر جای مانده سبکی بین المللی بود که دولت ها و سازندگان خصوصی از ان استقبال کردند. چون ساده و ارزان بود. اما معماری مدرن در دستان آنها چنان از فضاها خالی شد که دیگر برای ساختن ساختمان ها نیازی به معمار حس نمی شد. ظواهر گرایش مدرن را تقلید کردند اما اصول و پشتوانه آنها را رو به فراموشی سپردند.
میس وندروهه بین سالهای 1930 تا 1933 رئیس مدرسه باوهاوس می شود و در سال 1932 به اتفاق فیلیپ جانسون نمایشگاهی در نیویورک ترتیب می دهند و نام نمایشگاه را سبک بین المللی گذاشته و در آن کارهای میس وندروهه را به نمایش می گذارند . از عناصر اصلی کارهای او : صفحات شیشه ای ، بتن مصلح و اندکی بعد مرمر اساس طرح های او می شود .
سبک بین المللی: اهمیت کاربرد فولاد با آهن و بتن ، دیوارهای بیرونی به صورت غلافی شیشه ای ، فلزی یا سنگی که نقش محصور کننده دارد نه نگهدارنده ی طبقات بالا ، داشتن نظمی چهارگوش که باعث قرینه سازی محور معماری کلاسیک نشود . خودداری از تزئینات ، حذف تضادهای شدید بین رنگهای داخل و خارج ، پیوستگی آزادانه فضای داخلی ، این سبک در خدمت شهرسازی ، خانه های ارزان قیمت ، شهرکهای سرسبز کارگری و هر نوع ساختمان سازی بزرگ
مقیاس با واحدهای ارزان قیمت و یک اندازه قرار گرفت . میس وندروهه گفته است : " همواره معتقدم که هیچ رابطه ای بین معماری و ابداع فرمهاغی تازه وجود ندارد . همچنین معماری هیچ ارتباطی با ذوق و سلیقه شخصی ندارد ، زیرا به واقع معماری موضوعی است که مطابق با روح عنصر و دوره ای که در آن زندگی می کنیم ، نظام می گیرد . او همواره به دنبال تلفیق کار فکری و کار یدی بود " انذیشه هایم دستانم را هدایت می کنند و دستانم نیز درستی اندیشه هایم را مشخص می کنند . "
Tugendhat House (1928-30) 1923 – طرح خانه آجری 1939 illinois Institute Of Technology(1939-56) دانشگاه فنی ایلی نویز برلین – 1963 – پروژه گالری قرن بیستم AAT شیکاگو Hubbe House(1935) – خانه هوبی Glass House ( Farnsworth House )(1950) – خانه شیشیه ای Seagram Building, Newyork(1954-8) – برج سیگرم
Crown Hall , Chicago (1955) – کرون هال Gallery Of The Twentieth Century , Berlin( 1963) – گالری برلین German Pavilion , Barcelona , Spain(1929) – پادیون آلمان در بارسلون (1951) – آپارتمانهای مسکونی در شیکاگو
حداقل 4 اصل عمده در کارهای میس وندروهه می توان یافت : 1- وضوح ساختمان به همراه طراحی شهری بیش از معماری از طریق حذف وزن غیر ضروری پدیدار گشته . میس وندروهه اظهار داشت : تمام وزن غیر ضروری را از بین بردم تا حد امکان آنرا روشن سازیم . 2- مصالح به طریق صنعتی تولید شدند و شیوه ای که از آنها استفاده می شود . ماهیت خاص هر کدام از آنها رابیان می دارد و
3- سیستمهای ساختاری به کارگیری شده بنا بر مقتضیات و شرایط کاربردها و اجزای این سیستمها به طوری داخلی و خارجی آشکار می شود . 4- جهت تکمیل روشنایی ساختاری ، جداره های بیرونی احاطه کننده و تیغه های فضای داخلی جداگانه از بخشهای پر فشار جدا می شوند . شکی باقی نمی ماند که کدامیک ساختاری اند و کدام نمی باشند .
آثاراو:
معماری مدرن متعالی :
با پایان جنگ جهانی اول و نیاز شدید به ترمیم خرابی ها جنگ و تولید انبوه ساختمان، گرایش به معماری مدرن افزایش پیدا کرد. لذا استفاده از تکنولژی روز، مصالح مدرن، پیش ساختگی، عملکرد گرایی و دوری از سبکهای پر زرق و برق و تاریخی مورد توجه قرار گرفت. در این دوره معماری مدرن به عنوان تنها سبک مهم و آوانگارد در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن به صورت یک سبک جهانی، در اقصانقاط گیتی گسترش یافت.
در این دوران معماران مدرن به دو دسته تقسیم شدند عده ای مانند میس وندروهه و لوکوربوزیه سعس در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن به گذشته و تاریخ گرایی داشتند، به جای آن آنها خواهان جایگزینی تکنولژی و عملکرد به عنوان منبع الهام معماری شدند. و گروهی دیگر مانند فرانک لوئید رایت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن برای رسیدن به یک همگون با طبیعت بودند.
بر اساس نظریه فکری سبک مدرن متعالی، ساختمان باید فاقد هر گونه خصوصیات منطقه ای، شهری، محله ای و آب و هوایی باشد، همان گونه که تولیدات صنعتی مانند اتومبیل، هواپیما، یخچال، رادیو و دیگر تولیدات فاقد هر گونه خصوصیات منطقه ای هستند.
این گفته میس وندروهه که کمتر بیشتر است یعنی ساختمان باید فاقد هر گونه تزئینات و اجزاء اضافه باشد، مشخصه سبک میس وندروهه و در نهایت، مشخصه سبک بین المللی او بود.
معماران پیرو سبک میس وندروهه در طرح های خود به ندرت از خطوط منحنی یا مورب استفاده میکردند. سادگی و خطوط مستقیم از مشخصه های کار این معماران بود.
به طور کلی اصول کار معماران مدرن متعالی و معماران ارگانیک عبارت بودند از : طبیعت باید داخل بنا، اجزا و مصالح نیز بشود، ارگانیک به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل و کل نسبت به اجزا است.
عملکرد صرف صحیح نمی باشد، بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده و استفاده از ابداع و قدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است. فرم و عملکرد یکی هستند.
احترام به محیط طبیعی، تلفیق حجم و فرم با محیط طبیعی به کونه ای که هر یک مکمل همدیگر باشند.
احترام به فطرت و ذات مصالح، به همان گونه ای که هستند، چه سنگ باشد چه چوب و یا آجر.
استمرار نمایش مصالح از داخل به خارج بنا.
به کار بردن عنصر خط برای بیان بهتر، استفاده از خطوط ساده و مستقیم به جای خطوط منحنی و شکسته.
باآزوی موفیت برای دوستان
پایان