دکتر رضا برومند
دکترای تخصصی مشاوره خانواده
مصاحبه بالینی و تشخیصی
1
موسسه آنامیس مهرجنوب Anamisfile.ir
معرفی
مصاحبه
مصاحبه تعاملی است بین دست کم دو نفر.
هریک ازآنها در فرایند مصاحبه نقش دارند و برپاسخ های دیگری تاثیرمی گذارد.
داشتن نقش تاثیر بر پاسخ ها
3
تعریف مصاحبه
مصاحبه، تبادل کلامی و غیرکلامی بین دو نفر است که رفتارهایشان بر اسلوب ارتباطی همدیگر اثر گذارده و موجـب شکل گیری الگوهای اختصاصی تعامل می شود
4
تعریف مصاحبه
•در مصاحبه، کسی که خود را”مصاحبه گر“می داند تلاش دارد به هدف های معینی دست یابد و دیگری عموما نقـش ”پاسخگوی پرسش ها“را دارد.
5
مقدمه ای بر مصاحبه بالینی-تشخیصی
6
مقدمه ای بر مصاحبه بالینی
1-هیچ رویکرد منفرد تشخیصی ای وجود نداردکه به تنهایی برای همه مصاحبه گران یاهمه درمانجویان بیشترین کارایی را داشته باشد.
2-هیچ روشی نیست که درتمام موارد مفیدیا مضرباشد.
7
مقدمه ای بر مصاحبه بالینی
3-روش های مصاحبه متعددی مصاحبه گران را به تشخیص صحیح رهنمون می کنند ولی لازمه همگی آن ها گردآوری اطلاعات وتجزیه وتحلیل اطلاعات است
8
تعریف مصاحبه بالینی
مصاحبه بالینی، شامل یک موقعیت کنترل شده متشکل از مصاحبه کننده و مصاحبه شونده است
موقعیت کنترل شده مصاحبه کننده مصاحبه شونده
9
تعریف مصاحبه بالینی
جهت انتقال اطلاعات در این موقعیت، یک طرفه بوده و از سوی درمانجو (مصاحبه شونده) به درمانگر (مصاحبه کننده) است
اما وظیفه درمانگر ایجاد تعامل دوسویه با درمانجو در این موقعیت است
10
موضوعات مورد توجه در مصاحبه بالینی
11
موضوعات مورد توجه در مصاحبه بالینی
1-رابطه حرفه ای میان مصاحبه گر و درمانجو استقرار یابد.
2-درمانجو دستکم تاحدی انگیزه داشته باشدکه دردیداربا مصاحبه گرکاری انجام دهد.
12
موضوعات مورد توجه در مصاحبه بالینی
3-مصاحبه گر و درمانجو باید تا حدی بایکدیگرتلاش کنند تا به هدف های مورد توافق طرفین برای درمانجو برسند.
4-مصاحبه گر باکاربرد مهارت های گوش دادن فعال و فنون روانشناختی ارزیابی، و شناخت ویاری رسانی به درمانجو برای رسیدن به هدف هایش دربافت رابطه حرفه ای به وسیله هردو دسته تدابیرکلامی وغیرکلامی با او تعامل می کند.
13
موضوعات مورد توجه در مصاحبه بالینی
5-عامل تعامل بین مصاحبه گرو درمانجو تحت تاثیرعوامل متعدد ازجمله سبک شخصیتی ونگرش های آن دو وتوافق بر سرهدف ها ی درمانی است
14
انواع مصاحبه بالینی
15
انواع مصاحبه بالینی
مصاحبه بینش گرا
مصاحبه علامت گرا
16
مصاحبه بینش گرا
این مصاحبه مبتنی براین نظریه است که تعارضات عمیقی که اغلب مربوط به دوران کودکی است،به عوامل مزمن
وآسیب زاتبدیل می شود.
17
مصاحبه بینش گرا
این عوامل برروان وذهن درمانجو صدمه میزنند،اعمال وفعالیت های اورامختل کرده و ادراکات وی راتحریف نموده و باعث پیدایش علایم،رفتارهای ناسازگارانه ورنج وناراحتی فرد می شوند.
18
مصاحبه بینش گرا
دراین مصاحبه تلاش می شود پرده ازتعارضات ناخودآگاه برداشته شده واین تعارضات به سطح آگاهی بیمارآورده شوند، بااین هدف که بیمار بتواندآنها را حل کند.
19
مصاحبه بینش گرا
معمولا بیمار با استفاده از”مکانیسم های دفاعی ناخودآگاه“درمقابل شرح و بیان این تعارضات مقاومت می کند.
20
روشهای مورد استفاده در مصاحبه بینش گرا
1-تعبیر رویا و تداعی های آزاد درمانجو
2-رویارو کردن درمانجو با رفتارهایی که نسبت به درمانگر و دیگران ابراز می کند.
21
مصاحبه علامت گرا
این نوع مصاحبه از این مفهوم ریشه می گیرد که اختلالات روانپزشکی:
بـه صـورت مجموعـه ای از علایـم و نشـانه ها ظاهر شده
دوره ای مشخص و قابل پیش بینی دارند
واکنش مشخص و خاصی نسـبت بـه درمـان نشـان می دهنـد
و معمولا یک رخداد خانوادگی(وراثت و یادگیری)می باشند.
22
مصاحبه علامت گرا
هدف مصاحبه علامت گرا:
طبقه بندی شکایت ها و رفتارهای ناسـازگارانه و غیرانطبـاقی بـر اسـاس ملاک های تشخیصـی معینی است.
23
مصاحبه علامت گرا
چنین تشخیصی کمک می کند تا:
سیرآینده بیماری(پیش آگهی)مشخص شود
و موثرترین روش های درمانی به طور تجربی انتخاب شوند.
درحالی که در مورد علل بیماری صحبتی به میان نمی آید.
24
تشخیص چندمحوری در مصاحبه علامت گرا
25
تشخیص چندمحوری در مصاحبه علامتگرا
محورI : اختلالات روانپزشکی-روانشناختی
محورII : اختلالات شخصیت وعقب ماندگی ذهنی
محورIII : وضعیت سلامت عمومی
26
تشخیص چندمحوری در مصاحبه علامتگرا
•محورIV :مشکلات محیطی وروانی-اجتماعی
•محورV :ارزیابی کلی سطح کارکرد
•محورVI : کارکرد دفاعی
27
لزوم استفاده از رویکرد تلفیقی در مصاحبه (علامتگرا و بینشگرا)
28
لزوم استفاده از رویکرد تلفیقی در مصاحبه (علامتگرا و بینشگرا)
مصاحبه گرمی تواند طی دو مرحله ازهردو نوع مصاحبه استفاده کند:
بااین فرض که بیمارهم دارای یک:
اختلال اساسی روانپزشکی واختلال شخصیت است
وهم دارای تعارضات ناخودآگاه
29
لزوم استفاده از رویکرد تلفیقی در مصاحبه (علامتگرا و بینشگرا)
مصاحبه علامتگرا با استفاده ازملاک های تشخیصی محور یک و دو، بیماری اساسی روانپزشکی واختلال شخصیت را تشخیص می دهد.
محورI : اختلالات روانپزشکی-روانشناختی
محورII : اختلالات شخصیت وعقب ماندگی ذهنی
30
لزوم استفاده از رویکرد تلفیقی در مصاحبه (علامتگرا و بینشگرا)
چنانچه بعد ازدرمان،تعارضات بین فردی ادامه یافت ویا به سطح آگاهی آمد،درمرحله دوم مصاحبه گرمی تواند مصاحبه بینشگرا را شروع کرده و به این ترتیب مصاحبه علامت گرا راکامل نماید
31
سه مرحله مصاحبه بالینی
32
الف: مرحله شروع یا بازگشایی
در مرحله شروع یابازگشایی،مصاحبه گربیمارراآماده می کند؛رابطه درمانی را ایجاد می کند و بیماررا برای وظیفه اصلی مصاحبه آماده می کند.
33
ب: مرحله میانی
درمرحله میانی قسمت اعظم مصاحبه است که براساس اهداف مصاحبه تقسیم می شود
34
ج: مرحله پایانی
در مرحله پایانی، مصاحبه گر بیمار را برای اتمام مصاحبه آماده می کند و مطالب بسیارهیجان برانگیزرا مطرح نمیکند.
دراین مرحله آنچه که ازمصاحبه به دست آورده وهمچنین دورنمایی ازآینده بیمار را به طورخلاصه دراختیار بیمار قرار می دهد.
35
اجزای مصاحبه بالینی
36
اجزای مصاحبه بالینی
1- رابطه درمانی
2- تکنیک ها
3-وضعیت روانی
4- تشخیص
37
اجزای مصاحبه بالینی
راهبردهای ایجاد ارتباط درمانی
38
راهبردهای ایجاد ارتباط درمانی
1-درمانجو یا مراجع را و خود را درشرایط آسوده ای قراردهید.
2-رنج وناراحتی درمانجو و مراجع را دریابید ونسبت به آن همدلی نشان دهید.
3-بینش درمانجو را ارزیابی کنید و با او همراه شوید
39
راهبردهای ایجاد ارتباط درمانی
4-توانایی و مهارت خود را نشان دهید.
5-نقش هدایت گر را اعمال کنید.
6-نقش ها را متعادل کنید
40
راهبرد اول: درمانجو و خود را در شرایط آسوده ای قرار دهید.
41
راهبرد اول: درمانجو و خود را در شرایط آسوده ای قرار دهید.
توجه به ترس و اضطراب درمانجو در اولین برخورد با درمانگر
نشان دهید متوجه نگرانی ها ی او هستید،
برای او و نگرانی های او احترام قایلید و سعی دارید به اوکمک کنید.
برای شروع مصاحبه ازیک محاوره ساده شروع کنید
42
راهبرد اول: درمانجو و خود را در شرایط آسوده ای قرار دهید.
سعی کنید با راحتی وآرامش مصاحبه را انجام دهید.
•در اولین برخورد با سوال کردن در مورد اطلاعات اولیه و زمینه ای شروع کنید
درادامه اطلاعات اولیه سعی کنید با سوالاتی درمورد محل تولد وزندگی و…محیط آرامی فراهم بیاورید.
43
راهبرد اول: درمانجو و خود را در شرایط آسوده ای قرار دهید.
باخواندن نشانه یعنی رفتارهای غیرکلامی،صداونحوه بیان بیمارمی توانید بفهمیدآیا بیمارآرام شده یا نه وچه کاری را درچه زمانی انجام دهید.
نشانه ها را تشخیص دهید
44
بیمارممکن است مشکل خود رابه شکل های زیرمطرح نماید:
دیداری
•جنبش-حسگری
•شنوایی
•انتزاعی
•همواره سعی کنیدازهمان استعاره های بیماراستفاده کنید.
•به نشانه ها واکنش نشان دهید
45
راهبرد اول: درمانجو و خود را در شرایط آسوده ای قرار دهید.
درمراحل ابتدایی مصاحبه به درمانجو فرصت دهیدتا نشانه های خود را بروز دهد تا راحت ترشود و بتواند بیشتر در مورد خودش توضیح دهد.
همیشه به نشانه های بیماری توجه داشته باشید وآن ها را زیرنظربگیرید.
نشانه ها بخشی از وضعیت روانی بیماراست وکلیدهای تشخیصی بیماری را دراختیارتان می گذارند
46
راهبرد اول: درمانجو و خود را در شرایط آسوده ای قرار دهید.
دربعضی ازموارد، می توانید او را به نشانه هایش آگاه سازید و در مورد معنای آن ها با بیمارصحبت کنید.
اهمیت واکنش های غیرکلامی درمانگر.
47
راهبرد اول: درمانجو و خود را در شرایط آسوده ای قرار دهید.
اگراحساس تنش واضطراب درمقابل درمانجو را دارید سعی کنید بیشترحواس تان رابه گفته ای بیمار معطوف دارید و از فشار وارد کردن به خودتان برای یافتن پرسش صحیح بپرهیزید.
دراین موارد از میان گفته های درمانجو سوالات هدایت کننده انتخاب نمایید.
48
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی درمانجو را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
49
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی بیمار را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
پس از شناسایی نشانه ها و واکنش درمانجو به نشانه ها و بعد ازاینکه درمانجو درشرایط راحتی قرارگرفت،رنج و ناراحتی بیمار راجست وجوکنید.
مشکلات بیمار معمولا دوجنبه دارند:
واقعیت ها وهیجانات همراه آن.
50
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی بیمار را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
واقعیتها:علایم بیماری هستند.
هیجانات:احساساتی هستندکه این واقعیت ها را در بیمارتحریک می کنند و باعث رنج و ناراحتی وی می شوند
51
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی بیمار را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
رنج و ناراحتی بیمار را ارزیابی کنید.
این کار را می توان با سوالات زیر پرسید:
چه چیزی شمارا ناراحت می کند؟
چه چیزی را دارید تحمل می کنید؟
52
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی بیمار را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
درمراحل ابتدایی بسیار اهمیت دارد که به بیماراجازه دهید تا درمورد مسایل خود صحبت کند به جای آن که فهرستی ازعلایم تهیه نمایید.
53
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی بیمار را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
فرصت دادن به بیمارکه به طور آزادانه که بتواند راجع به ناراحتی خود صحبت کند و احساسات خود را به سطح آگاهانه بیاورد.
54
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی بیمار را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
این کار دو هدف عمده دارد:
ارزیابی خلق وعاطفه بیمار و ماهیت آن ها
عمیق ترشدن رابطه با بیمار و نشان دادن علاقه خود به برقراری ارتباط
55
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی بیمار را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
باهمدلی به بیمارواکنش نشان دهید.
•هنگامی که بیمار درمورد مشکل خودصحبت می کند به اوبگوییدکه وی را درک می کنید.
56
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی درمانجو را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
همدلی دومین معیار مهم بعد ازمهارت در مصاحبه است زیرا موجب تسهیل رابطه درمانی می شود.
صحبت های درمانگر باید حقیقی و صحیح،خودجوش و متناسب با عاطفه بیمار باشد
57
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی درمانجو را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
اگردرهمدلی کردن مشکل دارید سعی نکنید همدلی رابیان کنید
درعوض توجه تمرکزیافته وپرسش های متناسب نشان دهنده علاقه مندی شما به بیمارخواهد بود.
58
راهبرد دوم: رنج و ناراحتی درمانجو را دریابید و نسبت به آن همدلی نشان دهید
اگرابرازهمدلی کردید و درمانجو ازشما فاصله گرفت،دقت کنید:
آیاهمدلی شماخالصانه بوده یانه؟
آیاواقعاپریشانی او رادرک کرده ایدیا نه؟
آیاواقعا احساس همدلی کرده اید؟
ا گرنتوانستیدهمدلی کنید،اعتبار بدهید
59
راهبرد سوم: بینش درمانجو را ارزیابی کنید.
60
راهبرد سوم: بینش درمانجو را ارزیابی کنید
•هنگامی که همدلی خود رابیان کردید،شروع کنیدمشکلات راازدیدگاه بیمار ببینید که همان بینش اوست ک
با اینکارهم ازنظرهیجانی با درمانجو شریک می شوید وهم نگرش شناختی وی را نسبت به مشکلش درمی یابید
61
راهبرد سوم: بینش درمانجو را ارزیابی کنید
دودلیل ارزیابی بینش بیمار 1-پی بردن به مشکلات درمانجو از نقطه نظرخودش 2-فاصله بین درجه بینش درمانجو و بینش کامل به عنوان وسیله سنجش واقعیت به کارمی رود. اگردرجه بینش درمانجو را اشتباه برآوردکنید رابطه درمانی ازبین می رود
62
سطوح بینش درمانجو
بینش کامل
بینش نسبی
فقدان بینش
63
الف: بینش کامل
درمانجویی که علایم روانپزشکی خود را نتیجه یک اختلال می داند، بینش کامل دارد. •معمولا رابطه درمانی با درمانجویانی که بینش کامل دارند،پیشرفت می کند.
64
الف: بینش کامل
•درمانجو آزادانه در مورد علایم خود صحبت می کند؛زیرا آن ها را مقبول نمی داند و به خوبی تشخیص می دهدکه آن ها جزیی ازیک بیماری هستند و نه جزیی ازخویشتن طبیعی او.
65
بینش نسبی
سومصرف کنندگان مواد،تاثیربیماری شان برخود و محیط شان را انکار می کنند.
درمانجویانی که متوجه هستند که یک جای کارغلط است ولی آن را به علل بیرونی نسبت می دهند هم دارای بینش نسبی هستند
66
فقدان بینش
درمانجوی فاقدبینش کاملا انکار می کندکه ازهرنوع بیماری رنج می برد وحتی انکارمی کند که اصلا ناراحتی دارد.
•ویژگی های خاصی دارند که نشان دهنده فقدان بینش درآن ها است:
1-معمولا با همراهانی می آیند که آن ها را مجبور به آمدن کرده اند
67
فقدان بینش
2-واکنش درمانجو به سوالات بازشما به گونه ای است که معمولا همکاری منفعلانه ای دارد.
3-باعصبانیت مقاومت می کند یا اصلا صحبت نمی کند.
شکایت اصلی وی اغلب این است که بدون دلیل به اینجا آورده شده است
68
فقدان بینش
بهترین کاراین است که آگاه شوید همراه درمانجو ازچه دستآویزی برای آوردن بیماراستفاده کرده است.
مکرر با درمانجو ازنقطه نظر و دیدگاهش صحبت کنید و همدلی خود رانسبت به آنچه که درمانجو می گوید بیان کنید.
69
وجه بیمارگونه فرد را مجزا کنید
پس ازآن که دریافتید درمانجو چه چیزی را به عنوان اختلالش فرض می کند،به وجه مشاهده گرسالم متوسل شوید و
کمک تان را درمقابل مشکل او عرضه نمایید.
•این را به درمانجو منتقل کنید که درچالش علیه دردش درکنار او هستید
70
وجه بیمارگونه فرد را مجزا کنید
به این ترتیب بین بخش مشاهده گرسالم و بخش مشوش او جدایی ایجاد کرده اید.
به بیماری که بینش کامل دارد،می توانید ماهیت بیماری راتوضیح دهید و در مورد روش های درمانی برای وی توضیح دهید
71
راهبرد چهارم
مهارت حرفه ای خود را نشان دهید
72
راهبرد چهارم:مهارت حرفه ای خود را نشان دهید
او را آگاه کنید که تنها فردی نیست که به این ناراحتی مبتلاست
به درمانجو منتقل کنید که با مشکل او آشنا هستید و دراین زمینه معلومات واطلاعات خود را نشان دهید
73
راهبرد چهارم:مهارت حرفه ای خود را نشان دهید
درمورد شک بیمارنسبت به توانایی و مهارت حرفه ای خودصحبت کنید.
درمقابل شک و تردیدهای بیمار بسیار آزاد و راحت صحبت کنید و ازسوالات مقابله ای استفاده کنید و حتی زمانی که متوجه شدید شک وتردیدها عمیق ترند از تعبیر و تفسیر استفاده کنید.
74
راهبرد چهارم:مهارت حرفه ای خود را نشان دهید
او را نسبت به آینده امیدوارکنید و بگویید: درصورت همکاری درارزیابی های تشخیصی و درمان بسیاری ازانتظارات درمانی برآورده خواهد شد.
75
راهبرد پنجم:نقش هدایتگر را اعمال کنید
76
راهبرد پنجم:نقش هدایتگر را اعمال کنید
نقش هدایت گری و رهبری خود را ازهمان لحظه اول ملاقات با درمانجو به واسطه دردست گرفتن کنترل تعامل خود با او برقرارکنید.
77
راهبرد پنجم:نقش هدایتگر را اعمال کنید
چنانچه درمانجو توصیفات و تعابیرشما را بپذیرد و یا دستورات درمانی شما همکاری داشته باشد،مشخص است که نقش هدایت گری شما را پذیرفته است.
78
راهبرد پنجم:نقش هدایتگر را اعمال کنید
هرگزسعی نکنید بیش ازحد لازم کنترل واقتدار اعمال کنید اینکارنشانه احساس ناامنی وشک است.
مراقب باشید تا درمانجو شما را به سمت سلطه گری سوق ندهد.
79
راهبرد ششم: نقش ها را متعادل کنید
80
راهبرد ششم: نقش ها را متعادل کنید.
اگر به نقش هایی که درمانجویان ازشما انتظار دارند واقف باشید بهترمی توانید قیاس کنید که چگونه به آنچه بیماراز خودش ارائه می دهد واکنش نشان دهید.
81
نقش های مصاحبه کننده
1-شنونده همدل
2-متخصص
3-اقتدار
82
1-شنونده همدل
شنونده همدل بیمار را درحالت آسوده وراحتی قرارمی دهد ونسبت به رنج های وی حساسیت نشان می دهد و
شفقت خود را ابرازمی کند.
•باید مرزهای حرفه ای رارعایت کرد ونباید دربرقراری قوانین میان بیماران تفاوتی قایل شد.
83
1-شنونده همدل
•هرگاه متوجه شدید بیش ازحد همدلی می کنید،سعی کنید محدودیت هایی را به اجرا بگذارید ونقش یک هدایت گر و راهنما را اعمال کنید وتخصص خود رابه مرحله عمل درآورید.
84
2-نقش تخصص
متخصص باید درهنگام کار با بیمارخود را ازاین توهم که همدلی کارعبث وبیهوده ای است و نیازی نیست که بیمارحتما دستورات درمانی را اجرا نماید و فقط مهم است که او نقش متخصص باسواد را داشته باشد دورنماید.
85
2-نقش تخصص
•درمقابل باید به طور مکرر برروی مصاحبه خود مرورنماید و بررسی نماید که آیا همدلی داشته یانه
و آیا آن را به بیماراظهارکرده یانه و درعین حال نقش هدایتگری خودراحفظ کرده است.
86
3-نقش اقتدار
مصاحبه گرنباید فقط نقش سلطه گری را اعمال نماید وتنها درپی دستوردادن به بیمارباشد.
•درمانگرباید فضای کافی برای حرف زدن رابه بیماربدهد ونسبت به اوهمدلی نماید و از وی حمایت کند
87
راهبردهای کسب اطلاعات(تکنیک ها)
88
تکنیک ها
هیچکدام از تکنیک های مصاحبه خوب یا بد نیستند.
بلکه باید ببینید با اهداف خاص شما تا چه حد متناسب یا نامتناسب می باشند.
89
شکایات
در این مرحله درمان گر باید از سه گروه از تکنیک های زیر استفاده نماید:
1) بیرون کشیدن همه ی شکایت ها (تکنیک های گشاینده)
2) ترجمه شکایات به علایم خصوصیات رفتاری طولانی مدت یا مشکلات زندگی(تکنیک های روشن کننده)
3) مشخص کردن حوزه هر شکایت و حرکت از یک گروه از شکایات به گروه دیگر (تکنیک های پیش برنده)
90
تکنیک ها
91
تکنیک ها
92
الف: تکنیک های گشاینده یا آغازین
اگر بدون هیچ محدودیتی به بیمار فرصت داده شود که داستانش را بیان کند ممکن است به طور بی پایان به شرح داستان خود بپردازد.
در مقابل با مطرح کردن سوالات اختصاصی یعنی کنجکاوی درمانگر داستان زندگی بیمار میتواند تحریف شود.
93
تکنیک های گشاینده یا آغازین
با استفاده از رویکرد سوالات وسیع و باز در ابتدای مصاحبه به بیمار فرصت داده می شود مشکلاتش را با کلام خود بیان کند.
94
الف: تکنیک های گشاینده یا آغازین
رویکرد بیمارمحور:
انتخاب موضوع صحبت به بیمار واگذار می شود و دیدگاه بیمار نسبت به مشکلش مشخص می شود.
شکایت اصلی بیمار آشکار می شود.
95
تکنیک های گشاینده یا آغازین
رویکرد سئوال محور
سوالات وسیع و باز در این مرحله کمتر مطلبی را به بیمار القا می کند و به وی اجازه می دهد تا آنچه را که برایش مهم تر است را بیان کند و بر آن تاکید نماید.
96
الف: تکنیک های گشاینده یا آغازین
در مورد درمانجویانی که بیش از حد شکایت دارند سوالات بسته اطلاعات کمی از بیماران کسب می کند.
97
تکنیک های گشاینده یا آغازین
به این ترتیب که در ابتدا سوال ها به صورت باز مطرح شوند و سپس به تدریج محدودتر و اختصاصی تر گردند.
هر عنوان و موضوع جدید را با یک سوال باز و وسیع شروع کنید.
سپس با سوالات هدف دار پیگیری نمایید.
98
تکنیک های گشاینده یا آغازین
در انتها با یک سری سوالات با طیف باریک و گاهی با سوالات بسته از نوع بله یا خیر مصاحبه را به پایان برسانید.
99
ب: تکنیک های روشن سازی
100
ب: تکنیک های روشن سازی
ترجمه شکایات به علایم ،خصوصیات رفتاری طولانی مدت یا مشکلات زندگی(تکنیک های روشن کننده)
101
ب: تکنیک های روشن سازی
102
Specification1-اختصاصی کردن یا تصریح
مصاحبه گر به اطلاعات صریح و روشن نیاز دارد
ولی گاهی درمانجو مبهم صحبت می کند و یا پاسخ های تک کلمه ای می دهد.
103
Specification1-اختصاصی کردن یا تصریح
در این موارد بهتر است درما نگر به سوالات بسته تغییر مسیر بدهد تا پاسخ های دقیق تری را از درمانجو استخراج نماید.
اعتبار این جواب ها با در نظر گرفتن کل مصاحبه ارزیابی می شود.
104
Generalization 2-تعمیم
گاهی درمانجو به جای بیان اطلاعات کلی در مورد الگوهای رفتاری ثابت و مکرر که مصاحبه گر به آن نیاز دارد اطلاعاتی اختصاصی و محدود به یک زمینه خاص را بیان میکند.
105
Generalization 2-تعمیم
در این گونه موارد مصاحبه گر سوال را تکرار می کند و با استفاده از اصطلاحاتی مانند «معمولا» «مرتبا» «بیشتر اوقات» «اغلب» بر زمان طولانی تری تاکید می کند.
106
2-تعمیم Generalization
چنانچه درمانجو باز هم بر موقعیت ها و زمان های اختصاصی و محدود اشاره کرد ممکن است ناچار شوید هر موقعیت را به طور جداگانه بررسی کنید.
107
Checking symptoms 3-وارسی علایم
زمانی که درمانجو به صورت مبهمی مشکلش را بیان می کند مصاحبه گر میتواند برای کمک به وی فهرستی از علایم را برای تعیین هر نوع آسیب شناسی روانی را به وی ارائه کند.
در این موارد درمان گر باید علایم را از درمانجو بپرسد.
108
Checking symptoms وارسی علایم
چنانچه درمانجو باز هم پاسخ های مبهمی داد می توانید بعضی از علایم را مطرح کنید و بررسی نمایید آیا این علایم موافق یا مخالف نظر وی هستند
بررسی کنید تا از القا شدن به درمانجو اجتناب شود.
109
Leading questions 4-پرسش های هدایت گر
در این تکنیک پاسخ های خاصی به درمانجو القا می شود
اما اگر قصد دارید درمانجو را در جهت خاصی تحت نفوذ قرار دهید بهتر است از این نوع سوالات استفاده کنید.
اگر می خواهید درمانجو اظهار مثبت شما را تکذیب کند از این نوع سوالات استفاده کنید.
110
5-کنکاش Probing
برخی از درمانجویان به طور نادرست و بدون این که توضیح دهید چرا معانی و اهمیت خاصی به تجارب خود می دهند.
در چنین شرایطی مصاحبه گر باید بکوشد تا دلایل چنین ادعاهایی را معلوم سازد.
کنکاش در سطوح متفاوتی به کار گرفته می شود .
111
5-کنکاش Probing
از تعیین سطح بینش بیمار نسبت به هذیان ها تا جست و جوی بیشتر موضوعی که به نظر میرسد درمانجو می خواهد آن را پنهان نماید.
112
5-کنکاش Probing
در مورد درمانجویان هذیانی یا در مورد درمانجویانی که تماس اندکی با واقعیت دارند، کنکاش وسیله ای اساسی است تا بدون این که درمانجو احساس کند با او مقابله می کنند به او کمک شود تا داستان خود را بیان کند.
113
5-کنکاش Probing
با استفاده از این تکنیک منطق زمینه ای تفکر او به واسطه برملا شدن تعابیر غلط، آشکار می شود.
اگر حدث میزنید درمانجوی هذیانی است از کنکاش شروع کنید.
114
4-کنکاش Probing
مصاحبه گر به تعابیر درمانجو اعتراض نمی کند و یا تعابیر هذیانی درمانجو را به بحث نمی کشاند
زیرا روش درمانجو برای اظهار تجربه اش مشخص می کند که وی بینش اندکی به تحریف هایش از واقعیت دارد.
115
5-کنکاش Probing
کنکاش فقط به تفسیر درمانجو از رویدادها و حوادث محدود نمی شود
بلکه وسیله ای است برای بیرونی کشیدن واکنش های هیجانی افراد به سایر رویداد های زندگی از جمله مشکلات در زندگی شخصی وی.
116
5-کنکاش Probing
زمانی که فرد در مورد مسایل و مشکلات زندگی شخصی خود صحبت می کند تا اندازه ای با فاصله و خنثی صحبت می کند در این موارد می توان از لابلای مجموع جزییات بعدی درباره تعارض جهش کرده و مستقیما از هیجانات وی سوال کنیم.
زمانی که میخواهیم بدانیم درمانجو به چه می اندیشد و چه احساسی دارد از کنکاش استفاده می کنیم.
117
5-کنکاش Probing
در این تکنیک، ارتباطات غیر منطقی که بیمار در طول مصاحبه بیان میکند کاوش می شود.
اگر درمانجو دو مطلب غیر مربوط را به یکدیگر ربط داد بگویید:
«صبر کن! نمیفهمم چطور الف و ب بد یکدیگر ربط دارند، لطفا به من کمک کن ارتباط این دو را بفهمم.»
118
5-کنکاش Probing
ارتباط دادن عقلانی می تواند آشکار کننده تفکر مختل و ارتباط دادن هیجانی آشکار کننده عاطفه مختل باشد.
119
6-خلاصه کردن Summarizing
خلاصه کردن در درمانجویانی که پاسخ های مبهم یا حاشیه ای دارند، یا پرش افکار مانند بیماران دو قطبی مفید است.
خلاصه کردن توجه درمانجو را معطوف می کند و به او می رساند که شما درباره آنچه که گفته است چه فکر می کنید.
سعی کنید هنگام خلاصه کردن از خزانه لغات درمانجو استفاده کنید.
120
6-خلاصه کردن Summarizing
با استفاده از این تکنیک ممکن است بیمار را در جهت خاصی هدایت کنید و ممکن است شما مطالبی را در دهان درمانجو بگذارید.
یک روش دیگر خلاصه بندی به ویژه برای درمانجویانی که به راحتی میتوانند صمیمی شوند و از کمک آنها به روش زیر استفاده می شود:
121
6-خلاصه کردن Summarizing
«می خواهم ببینم از صحبت هایی که داشتیم برداشت درستی دارم یاد نه.
بنابراین من برداشت هایم را با زبان خودم بیان می کنم و از شما می خواهم که برداشت های اشتباه را تصحیح کنید»
122
تکنیک های پیش برنده
123
تکنیک های پیش برنده
مشخص کردن حوزه هر شکایت و حرکت از یک گروه از شکایات به گروه دیگر (تکنیک های پیش برنده)
124
تکنیک های پیش برنده
125
1-ادامه دهی Continuation
ادامه دهی ساده ترین تکنیک پیش برنده است.
این تکنیک بیمار را تشویق می کند تا به داستان خود بپردازد.
در ضمن به او نشان می دهد که در مسیر درستی پیش می رود.
این تکنیک به بیمار میگوید که او اطلاعات تشخیصی سودمندی را بیان می کند.
126
1-ادامه دهی Continuation
این تکنیک شامل ژست ها، تکان دادن سر، حفظ تماس چشمی و بیان عباراتی مثل «خوب؛ بعد چه اتفاقی افتاد» است.
مزیت این تکنیک ها این است که به بیمار فرصت می دهد تا مشکلاتش را با زبان خودش بیان کند بدون اینکه علایم مطرح شود.
127
1-ادامه دهی Continuation
مصاحبه گر سعی می کند از دخالت های مستقیم در صحبت های بیمار اجتناب کند و به او اجازه دهد تا درباره خودش صحبت کند، موضوعات را با توجه به اهمیتی که خودش برای آن ها قائل است و نه مصاحبه گر مطرح نماید.
128
2-پژواک Echoing
این تکنیک زمانی استفاده می شود که بیمار چندین موضوع را برای صحبت مطرح می کند و مصاحبه گر می خواهد بیمار رشته خاصی از افکارش را دنبال کند و فعلا سایر موضوعات را کنار بگذارد.
این تکنیک در مورد بیمارانی که دچار حواس پرتی می باشند مفید است.
129
Redirecting 3-هدایت مجدد
تکنیک هدایت مجدد به بیمار نشان می دهد که مسیر انحرافی را دنبال نکند و از او می خواهد که دوباره به مسیر اصلی باز گردد.
این تکنیک زمانی استفاده می شود که بیمار بدون اینکه مسیر خاصی را دنبال کند صحبت می کند، در جزئیات نامربوط غرق می شود یا از مشکلات اشخاص دیگر صحبت می کند.
130
Redirecting 3-هدایت مجدد
کارایی در بیمارانی که پرش افکار، تفکر مماسی، حمله تکلم و حاشیه پردازی دارند.
تفکر مماسی tangentiality
گفتار نادرست، انحراف یابنده یا حتی بدون ربط به صورتی که عقیده اصلی ابراز نمی شود.
131
Transitions 4-گذارها
در طول یک مصاحبه، عناوین و موضوعات بسیاری باید پوشش داده شود و بنابراین ناگریزید بیمار را برای تغییر موضوعات اغوا نمایید
بنابراین به گذارهای مختلفی نیاز دارید:
گذار های ملایم
گذارهای تاکیدی
گذار های ناگهانی
132
الف: گذارهای ملایم
با گذارهای ملایم به راحتی می توان از موضوعی به موضوع بعدی رفت زیرا ارتباط بین آن ها امری بدیهی است.
ارتباط علت و معلول: هنگامی که رابطه علی از نظر بیمار، امری مشخص و بدیهی است چنین گذاری به راحتی صورت می گیرد، در بیماران هذیان بدگمانی، گذارهای ملایم بهتر عمل می کند.
133
الف: گذارهای ملایم
رابطه زمانی: گذار ملایم از یک علامت به علامت دیگر به واسطه مربوط کردن همان مقطع زمانی، تسهیل شود.
134
ج: گذارهای تاکیدی
در گذارهای تاکیدی، پافشاری بر تغییر جهت در موضوع است، مصاحبه گر موضوع قبلی را از موضوع جدید جدا می کند.
قبل از انجام یک تاکیدی میتوان مطالبی که بیمار تا به حال مطرح کرده است را خلاصه بندی نمود و صحبت جدیدی را شروع کرد.
میتوان از گذار تاکیدی به عنوان دیواره ای بین موضوعات مختلف مصاحبه تشخیصی استفاده نمود
135
گذارهای تاکیدی
جهت مطرح کردن ارزیابی کارکردهای روانی می توان از این تکنیک استفاده کرد.
گذارهای تاکیدی، توجه بیمار را احیا می کند و او را واقف می نماید که موضوعات متفاوتی تحت پوشش قرار می گیرند.
136
گذارهای تاکیدی
بیماران افسرده منزوی، بیماران اسکیزوفرنیک، بیماران مانیک که دچار حواس پرتی هستند، بیماران وسواسی_جبری که دچار حاشیه پردازی هستند.
137
گذارهای ناگهانی
در این تکنیک پس از یک هشدار کوچک، موضوع جدیدی مطرح می شود.
این گذارها معمولا زمخت، ناپسند و بدون ظرافت می باشد.
138
گذارهای ناگهانی
این گذارها در بیمارانی که دروغ می گویند یا علائم را تقلید می کنند مفیدند چون در این موارد باعث رفع گارد در بیمار می شود.
مانع از نقش بازی کردن بیمار می شود و تناقص گویی های بیمار را آشکار می کند.
139
مهارتهای غلبه بر مقاومت در مانجو
140
مقاومت
•دودلیل شایع مقاومت عبارت هستند از:
1-تمایل بیماردرحفظ تصویری ازخود.
2-عدم اطمینان ازپاسخ های مصاحبه گر و ترس از اینکه مصاحبه گراو را طرد ویا مسخره کند.
مصاحبه گر باید مقاومت بیمار را تشخیص دهد و به آن بپردازد
یا باید مقاومت بیماررا پذیرفت یا باید برآن غلبه کرد
141
1-بیان پذیرشexpressive acceptance
هنگامی که بیمارازصحبت اکراه دارد ولی آشکارا امتناع نمی کند،معمولا نگران مسخره شدن است.
چنانچه مصاحبه گرپذیرش افکار واحساسات بیمار را به وی بیان کند،بیماراحساس می کند که درک شده است.
142
1-بیان پذیرشexpressive acceptance
دوراز هرگونه ارزیابی اخلاقی،پذیرش، نه بیمار رامحکوم می کند نه وی را تمجید وستایش می کند.
برای کمک به بیمار درچیره شدن برمقاومتش باید او راتشویق کنید تا آن چه راکه او می کوشد تلویحا بیان کنید و به بیمارنشان دهید که او را می فهمید
143
2-رویار و کردنConfrontation
این تکنیک،توجه بیمار را معطوف بر مقاومتش می کند.
این تکنیک وقوف بیمار نسبت به مقاومت را افزایش داده واو را دعوت به توضیح مقاومت می کند.
144
2-رویار و کردنConfrontation
زمانی که متوجه علایم و نشانه رفتاری مقاومت مانند اجتناب ازتماس چشمی، به حداقل رساندن علایم یا صحبت های به شدت بی هدف شدید ، ازاین تکنیک استفاده نمایید.
145
2-رویارو کردن با پیامدها Confrontation with consequences
برای استفاده ازاین تکنیک باید تا حدی ازتمایلات بیمارآگاه باشید زیرا این تکنیک برپاداش دادن به تمایلات و نیازهای بیمار استواراست.
این راهبرد درموردی که سرسختانه ازتعامل بامصاحبه گر سرباز می زنند،مفید است.
146
2-رویارو کردن با پیامدها Confrontation with consequences
زمانی که تصمیم می گیرید که مقاومت بیمار را برطرف کنید به جای آن که آن راتحمل کنید،فواید رهاکردن
مقاومت را به بیمارنشان دهید.
147
2-رویارو کردن با پیامدها Confrontation with consequences
بیان این مطلب که به سود بیماراست که مقاومت را رها کند،ممکن است او را تحت فشارقراردهد و برمقاومت او بیافزاید
شکستن مقاومت با زور برای رابطه سودی در بر ندارد. بنابراین فضایی را ایجاد کنید که درآن بیمار احساس حمایت شدن کند،بتواند نسبت به رفتارش بینش پیداکرده و به جای اجبار،آزادی انتخاب را تجربه نماید.
148
3-تغییر جهت دادنShifting
منظورازتغییرجهت دادن مسیرمصاحبه، رویکرد به یک مشکل از مسیر وجهت دیگراست
یعنی با استفاده ازاین تکنیک بیماردرباره مطالبی صحبت خواهدکردکه مایل به آشکارشدن آنها نیست.
149
3-تغییر جهت دادنShifting
به جای آنکه به زور یک خط ازسوال کردن را درمصاحبه دنبال کنید،اجازه بدهید مسیرمصاحبه تغییرکند و از زاویه دیگری به مشکل نزدیک شوید
150
3-تغییر جهت دادنShifting
یعنی دراین تکنیک برای بررسی مساله ازدیدگاه دیگری وارد می شوید.
تغییرمسیردادن به دیدگاه دیگر،بیماررا راحت ترمی کند و باعث می شود آمادگی بیماربه صحبت کردن درمورد
موضوع مورد نظربیشترشود
151
4-مبالغه کردنExaggeration
در مورد بیماران مضطرب و وسواسی و یا دارای سوپرایگوی خیلی قوی مناسب است.
•دراین تکنیک سعی می شود نگرانی بیمار دریک دورنما کاهش یابد.
152
نتیجه گیری
ابعاد و مراحل مصاحبه دو مقوله جدا از هم نیستند، بلکه آنها به هم وابسته و در هم تنیده بوده و با هم بکار می روند
153
نتیجه گیری
از طرف دیگر تقسیم مصاحبه به مراحل مختلف بدان معنی نیست که یک مصاحبه عینا همین مراحل را طی می کند، بلکه در یک مصاحبه این توالی به هم می خورد و مراحل پس و پیش می شوند.
154
نتیجه گیری
زیرا معمولا این بیمار (مراجع) است که مصاحبه گر (درمان گر) را هدایت می کند.
فایده این مرحله بندی در آن است که با پس و پیش شدن مراحل، می دانیم به کدام مرحله باز گردیم تا اطلاعات مورد نیاز را بدست آوریم
155
156
شرح حال روانپزشکی
157
شرح حال روانپزشکی
1-تاریخچه فردی
الف: اطلاعات شخصی
ب: شکایت اصلی
پ:تاریخچه بیماری فعلی
ت: تاریخچه روانپزشکی قبلی
ث: تاریخچه رشدی
158
شرح حال روانپزشکی
2-معاینه وضعیت روانی
الف:توصیف کلی
ب:هیجانات
پ:تکلم
ت:درک
ث:تفکر
ج:سنجش وضعیت شناختی
159
تاریخچه فردی:اطلاعات شخصی Demographic information
آغازتاریخچه فردی با اطلاعات شخصی
•نام و نام خانوادگی
سن
شغل
تحصیلات
وضعیت تاهل
160
تاریخچه فردی:اطلاعات شخصی Demographic information
شکایات عمده:
شکایات عمده ازخود بیمار سوال می شود وکلمه به کلمه یادداشت می شود.
مثال:
درمانگر:چی شد که اومدی اینجا
مراجع:وسواس دارم،زیاد آبکشی می کنم،همه چیز را باید چند بار بشویم و…..
161
برای اخذ تاریخچه بیماری فعلی،سوالات زیرمطرح شود:
زمان شروع بیماری
موقعیت شروع بیماری
چگونگی شروع بیماری
سیرعلایم ونشانه ها
تاثیربیماری روی کارکردها(شدت)
درمان های انجام شده
162
تاریخچه فردی:تاریخچه بیماری قبلی Past psychiatric history
اختلال روان پزشکی که بیمار قبلا به آن مبتلاشده است باید درتاریخچه روان پزشکی قبلی قیدشود.
دراین قسمت نیز ،مانند سابقه بیماری فعلی باید سن شروع،وجود استرسور،علایم ونشانه ها وسیرآن، شدت اختلال وتاثیرآن برروی کارکردها ودرمان های صورت گرفته همگی قید شود
163
تاریخچه فردی:تاریخچه رشدی Developmental history
مسایل مربوط به رشد وتحول ازقبل از تولد تاکنون دراین قسمت بررسی می شود.
این بررسی شامل موارد زیراست:
قبل از تولد
•قبل از دبستان
•ازدواج
164
تاریخچه فردی:تاریخچه رشدی Developmental history
•دبستان،راهنمایی و دبیرستان
•دانشگاه
•سربازی
•اشتغال
165
نشانه شناسی اختلالات روانی
166
علایم ، نشانه های و سندرم
علایم : sign
به یافته های عینی و مشاهدات بالین گر اطلاق می شوند، نظیر عاطفه محدود یا کندی روانی حرکتی.
167
علایم ، نشانه های و سندرم
نشانهsymptom:
تجربیات ذهنی هستند که بیمار توصیف می کند، مانند خلق افسرده، یا کاهش نیرو.
168
علایم ، نشانه های و سندرم
سندرمsyndrome:
گروهی از علایم ونشانه ها است، که با هم یک حالت قابل شناسایی را بوجود می آورد و ممکن است نسبت به بیماری یا اختلال ابهام بیشتری داشته باشند.
169
تعریف بیماری روانی
بیماری روانی به طیف گسترده ای از ناراحتی های روانی گفته می شود که بر روی توانایی فکر کردن، احساس و رفتار تاثیر می گذارد و فرد مبتلا نمی تواند امور روزمره اش را به خوبی انجام دهد.
بیماری یا اختلالات روانی معمولاً در نوجوانی و یا اوایل جوانی شروع می شوند یا علائم را نشان می دهد
170
تفاوت بیماری و اختلال چیست؟
بیماری به ناهنجاری در بدن یا مغز می گویند که به علت ناراحتی، اختلال عملکرد یا تنش در بیمار یا سایر افراد مرتبط با او ایجاد می گردد.
البته باید میان بیماری و سایر حالت ها پزشکی مانند خستگی، ضعف، کسالت و اندوه تفاوت قائل شد
171
تفاوت بیماری و اختلال چیست؟
اما اختلال بیشتر در روانشناسی کاربرد دارد.
هرگاه عملکرد طبیعی بدن به لحاظ رفتاری،شناختی و کلا روانی دچار بی نظمی یا توقف شود، از واژه اختلال استفاده می کنیم.
اختلال ممکن است متعاقب یک بیماری و تروما هم رخ دهد.
172
تفاوت بیماری و اختلال چیست؟
اختلال ها به دسته های ذهنی، فیزیکی، ژنتیکی، عاطفی، رفتاری و ساختاری تقسیم می شوند.
اگر علت اختلال تشخیص داده نشود، پزشک و درمانگر به علامت درمانی و رفع علائم می پردازند.
اوتیسم و بیش فعالی-نقص توجهADHD مثال هایی از اختلالات ذهنی با منشا ناشناخته هستند
173
طبقه بندی اختلالات روانی به لحاظ شدت
174
نوروتیک neurotic
شخصیت persinality
سایکوتیک psychotic
پیش آگهی: آینده و دورنمای اختلال
خوب بد
شروع در سنین بالا شروع در سنین پایین
جنس زن جنس مرد
تاهل تجرد
175
علایم و نشانه ها در اختلالات روان پزشکی
آگاهی جهت یابی
لتارژی توجه
استوپور گوش به زنگی
نیمه اغما تمرکز
اغما
176
لتارژی lethargy
لتارژی به انگلیسی lethargy نوعی حالت گیجی و خواب آلودگی است؛ اختلال توجه به زمان و مکان، هشیاری بیمار کاهش یافته است ولی بیمار در کما نیست.
در هیپنوتیزم مرحله لتارژی یا موت کاذب از عمیق ترین مراحل ریلکس است، به طوری که فرد در این مرحله کاملاً بی حس می شود و اگر جسم تیزی به بدن او بزنید احساس درد نخواهد کرد.
177
لتارژی lethargy
لتارژی نوعی از خواب آلودگی است که در آن تکلم، حرکت ارادی، و درک واقعیت بیمار، کُند می شود و شاید بتوان این مورد را در بیماران دچار سوءمصرف مواد به وضوح مشاهده کرد.
178
استوپور یا بهت
بُهت به انگلیسی: stupor حالتی در مرز هوشیاری و ناهوشیاری همراه با عدم فعالیت روانی آشکار و کاهش توانایی در پاسخ دادن به تحریک می باشد. این وضعیت شدیدتر از لتارژی است.
179
استوپور یا بهت
در واقع می توان گفت بهت با خواب آلودگی متفاوت است.
منظور از خواب آلودگی یعنی وضعیتی که ناشی از کمبود خواب باشد و یا بر اثر مصرف دُز نرمال خواب آورها و آرامبخش های معمولی ایجاد شده باشد
180
اختلالات هوشیاری
1- اختلالات کارکرد هوشیاری:
اختلال جهت یابی
تیرگی هوشیاری (دلیریوم)
کوماویژیل
181
تیرگی هوشیاری(دلیریوم)
روان آشفتگی یا دلیریوم (به انگلیسی: Delirium ) درحقیقت اختلال کلیِ اعمالِ شناختی و عدم هشیاری است.
اختلال در جهت یابی، عدم آگاهی نسبت به زمان و مکان، توهم، هذیان، خشم و عصبانیت، اضطراب و ترس از ویژگی های این اختلال است.
182
کوماویژیل
کوماویژیل coma vigilاغمایی که در آن بیمار به نظر می رسد در خواب است اما آماده بیدار شدن است به این اختلال موتیسم اکاینتیک akinetic mutism هم گفته می شود
183
اختلالات هوشیاری
2- اختلالات توجه:
حواس پرتی
بی توجهی انتخابی
184
اختلالات هوشیاری
3- اختلالات تلقین پذیری:
هیپنوتیزم
پسیکوز القایی
185
هیجان
احساسی که فرد تجربه میکند و عاطفه و خلق او را در بر میگیرد.
هیجان جنبه شناختی_رفتاری و جسمی دارد.
هیجان شامل عاطفه و خلق است.
186
تفاوت عاطفه( Affect ) وخلق (Mood)
عاطفه و خلق را می توان به این صورت هم بیان کرد که :
عاطفه همان چیزی است که هنگام ابراز هیجان در چهره و حالات افراد بصورت ظاهری مشاهده می شود.
در توضیح خلق هم باید گفت که خلق تجربه هیجانی فرد به صورت درونی، و عاطفه ابراز هیجان به صورت بیرونی است.
187
افسردگی، سرخوش بودن، خشم ، اضطراب، غم و … از جمله این هیجانات است.
خلق درمانجو در روند درمان وی بسیار مهم و قابل توجه است.
– «خلق» با احساس ذهنی بیان و شناخته و ارزیابی می شود، در حالی که «عاطفه» به صورت عینی شناخته و ارزیابی می شود
188
عاطفه
کند
محدود
بی ثبات
189
خلق
ملال انگیز
الکسی تایمیا
تحریک پذیر
190
آلکسی تایمیا
آلکسی تایمیا alexithymia یا نارسایی هیجانی نوعی ساختار شخصیتی است که مشخصه اصلی آن ناتوانی در تشخیص و نام گذاری احساسات خود و دیگران است و اغلب به عنوان جنبه ای از یک اختلال روانی دیگر شناخته می شود.
191
تفکر
یکی از کارکردهای روانی است که اختلالات مربوط به آن دو دسته اختلال در فرم و فرایند و اختلال در محتوا طبقه بندی می شود.
192
انواع اختلالات تفکر
الف – اختلال جریان فکر : منظور از جریان فکر سنجش سرعت و تداوم تفکر می باشد، مواردی از انواع اختلالات جریان فکر را می توان به شرح زیر نام برد:
1. تفکر سریع 6. رفتار کلامی کلیشه ای 11. تفکر سحرآمیز
2. پرش افکار 7. تفکر بی ربط 12. تفکر فلسفی
3. کندی فکر 8. تداعی صوتی 13. واژه سازی
4. حاشیه پردازی 9. انسداد یا وقفه فکر 14. تفکر مماسی
5. تکرار(درجازدن) 10. تفکر پارالوژیک
193
ب – اختلال فرم فکر :
این اختلال را اختلال تفکر انتزاعی یا تصوری نیز نامیده اند.
در این قسمت ما از انتزاعی بودن یا غیر انتزاعی بودن فکر صحبت می کنیم.
از ویژگی های تفکر انتزاعی این است که شخص بتواند به طور ارادی مسیر افکار خود را از یک وجه موقعیتی خاص به وجهی دیگر تغییر بدهد
194
ب – اختلال فرم فکر :
، هم چنین وجوه مختلف را همزمان در ذهن ظاهر نماید، نکات اساسی یک موضوع را با هم در نظر بگیرد و از نمادها استفاده کند.
اما در حالات غیر انتزاعی یا تفکر خشک فرد قادر به قدرت تعمیم نمی باشد و آن را تفکر ذاتی یا واقعی نیز می نامند.
این اختلال بیشتر در بیماران اسکیزوفرنی دیده می شود
195
اشنایدر برای اختلال فرم فکر پنج خصوصیت ذکر کرده است.
1. خروج از خط: فکر اصلی به فکر معینی تبدیل می شود.
2. جانشین سازی: فکر معین جانشین فکر اصلی می شود.
3. ترکیب: ترکیب اجزای ناهمگون فکر.
4. بی ربط گویی: ترکیب مختل اجزا تشکیل دهنده یک فکر مرکب.
5. حذف: کنار گذاشتن بی معنی یک فکر یا قسمتی از آن
196
بهترین و ساده ترین روش برای تشخیص اختلال فرم فکر، یعنی اینکه مشخص کنیم فکر بیمار انتزاعی یا غیر انتزاعی است پرسیدن معنای یک ضرب المثل است.
197
مهم ترین اختلال در فرم و فرایند تفکر
واژه سازی
سالاد کلمات
حاشیه پردازی
تفکر مماسی
پرش افکار
198
Neologismواژه تراشی:
بیمار کلمات جدیدی را ابداع می کند،یا کلماتی که بیمار معانی شخصی جدیدی به ان داده است را تحریف
کند
مثلا زنی در خیالپردازی به ادم کشی می گوید :من نمی توانم این افکار تپانچه ای قتلانه را تحمل کن
199
سالاد کلمه word salad
سالاد کلمه word salad
ترکیبی از کلمات و عبارات که نامنسجم، بی ربط و اساساً غیرقابل فهم است.
معمولاً در موارد پیشرفته اسکیزوفرنی دیده می شود
200
circumstantialityحاشیه پردازی
در این حالت بیمار با توضیح جزییات نامربوط و غیر ضروری که منجر به دور افتادن از موضوع اصلی میگرددمشخص است
مثلا اگر از بیمار در باره شغلش سوالی پرسیده شود، سابقه 15 سا له کار خود را
توضیح می دهد که بسیار کسل کننده است
حاشیه پردازی را تفکر لا بیرنتی هم می گویند
201
تفکر مماسی یا انحرافیtangentiality
گفتار نادرست، انحراف یابنده یا حتی بدون ربط به صورتی که عقیده اصلی ابراز نمی شود.
این حالت بیمار از اصل مطلب منحرف می شود و به موضوع اصلی هم بر نمی گردد
مثلا زمانی که از زنی پرسیده شدچه مدت است که افسرده شده است ؟
او شروع کرد در باره خلق غمگین و اندوهگینش و در اخر هم از اوضاع نا مناسب رسیدگی شکایت کرد.
202
اختلال مربوط به محتوای فکر
فقر محتوای فکر
عقیده پیش بها داده شده
هذیان (غریب و غیر غریب)
203
تکلم
بیان افکار و احساسات از طریق صحبت کردن.
اختلال تکلم اختلالات زبان پریشی
فشار تکلم آفازی بیانی
فقر کلام آفازی درکی
لکنت زبان آفازی اسمی
دیزآرتری آفازی گلوبال
204
دیزآرتری dysarthria
دیزآرتری مشکل حرکتی در گفتار است که در اثر آسیب به عضلات دخیل در گفتار رخ می دهد.
دیزارتری از دو کلمه لاتین dys به معنی اختلال و arthria به معنی اتصال و پیوستگی تشکیل شده است.
در واقع گفتار این افراد از پیوستگی و روانی مناسب برخوردار نیست.
عضلات درگیر در دیزارتری شامل لبها، زبان، تارهای صوتی و دیافراگم می باشند.
205
اختلالات زبان پریشی
206
اختلالات زبان پریشی
آفازی یا زبان پریشی به انگلیسی aphasiaاختلالی است که در اثر آسیب به مناطقی از مغز که مسئول زبان و گفتار هستند، بوجود می آید.
این مشکل بیشتر در بزرگسالان بویژه افرادی که سکته مغزی کرده اند شایع است.
207
۱- آفازی بیانی Broca’s aphasia
آفازی بیانی یا آفازی ناروان، بیشتر با نام آفازی بروکا شناخته می شود.
این نوع، در اثر آسیب در مناطق مغزی که مسئول بیان یا استفاده از واژگان هستند، اتفاق می افتد.
بدین طریق این افراد متوجه صحبت دیگران می شوند ولی در بیان خواسته ها و ایده های خودشان مشکل دارند.
208
۲- آفازی درکی Wernicke’s (Receptive) Aphasia)
در آفازی درکی یا آفازی ورنیکه و یا آفازی روان، فرد صدای افراد را می شنود ولی مفهوم آن ها را درک نمی کند.
همچنین متون نوشتاری را می بیند ولی نمی تواند به آنها معنا بدهد.
افراد با زبان پریشی درکی، گاهی بصورت نامفهوم و پشت سر هم حرف می زنند.
اغلب دلیل این مشکل است که، خودشان معنای کلام خودشان را نمی فهمند.
209
۳- آفازی آنومی یا اسمی Anomic aphasia
در آفازی آنومی، فرد در پیدا کردن اسامی واژگان مشکل دارد.
مثلا بیمار اسم ” کمربند ” را بخاطر نمی آورد ولی می تواند کاربردش را توضیح بدهد.
210
۴- آفازی گلوبالGlobal aphasiaزبان پریشی گلوبال،
شدیدترین نوع زبان پریشی یا آفازی است.
این حالت پس از سکته مغزی دیده می شود.
در این نوع فرد تمامی مشکلات بالا را با هم دارد. بدین معنا که هم در درک و هم بیان واژگان مشکل دارد. همچنین مشکلاتی زیادی در خواندن و نوشتن متون نیز دارد.
211
۵- زبان پریشی پیشرونده (Primary progressive aphasia)
آفازی پیشرونده، مورد نادری از آفازی است که فرد به مرور و به آرامی توانایی صحبت کردن، خواندن، نوشتن و درک مکالمات دیگران را از دست می دهد.
212
ادراک
فرایند تبدیل تحریکات فیزیکی به اطلاعات درونd
1- خطاهای حسی
2- توهم
پیش از خواب حین بیدار شدن شنوایی
بینایی بویایی چشایی
لمسی لی لی پوتی
213
لی لی پوتی
توهمات میکرواوپتیک و سندرم چالرز بانت liliputian syndromeسندرم لی لی پوت با مواد مخدر توهم زای مسکالین و ال اس دی توهمات میکرواوپتیک و سندرم چالرز بانت با مواد مخدر توهم زا
میکرو به معنی کوچک و ریز است
اوپتیک به معنی بینایی است
214
لی لی پوتی
توهمات میکرواوپتیک به انواعی از توهمات بصری گفته می شود که شخص اشیا و اشخاص را نسبت به محیط اطراف ان کوچکتر می بیند و نسبت اندازه اشیا به هم تغییر می کند
215
حافظه
فرایندی که به کمک آن اطلاعات در مغز کدگذاری، ذخیره و بازیابی میشود.
پیش گستر فراموشی پس گستر
تحریف حافظه افسانه پردازی آشنا پنداری
نا آشنا پنداری
216
هوش
توانایی درک و فهم و یادگیری مطالب جدید
عقب ماندگی ذهنی
دمانس
تفکر عینی
تفکر انتزاعی
217
قضاوت
توانایی ارزیابی صحیح یک موقعیت و داشتن عملکردی مناسب در آن.
قضاوت اجتماعی
قضاوت انتقادی
قضاوت مختل
218
بینش
آگاهی فرد نسبت به بیماری و مشکل خود
سطح 1: انکار کامل بیماری
سطح2: آگاهی مختصر
سطح 3: آگاهی از بیمار بودن اما بیماری خود را به عوامل خارجی و دیگران نسبت دادن.
219
بینش
سطح4: بیمار اعتقاد دارد که بیمار است و علت بیماری را به چیزی نامعلوم در وجود خود نسبت میدهد.
سطح5: بیمار قبول دارد که بیمار است اما درمان خود را جدی نمیگیرد.
سطح6: بیمار قبول دارد که بیمار است و درمان را جدی میگیرد.
220
سنجش وضعیت روانی
221
معاینه وضعیت روانی:توصیف کلی
توصیف کلی به موارد زیراختصاص می یابد:
•ظاهر
•نگرش
•رفتارروانی-حرکتی
222
معاینه وضعیت روانی:هیجانات
هیجانات به موارد زیراختصاص می یابد:
•خلق
•عاطفه
•تناسب
223
معاینه وضعیت روانی:تکلم
ازهمان زمانی که شکایت عمده را ازبیمارمی پرسیم،سنجش تکلم وی شروع می شود:
•لکنت زبان
•بیربطی کلام
•پرت وپلاگویی
•تکلم مقطع یاشل
224
معاینه وضعیت روانی:درک
اختلال دردرک را می توان به دو دسته خطای حسی وتوهم تقسیم کرد:
•خطای حسی:درک اشتباه ازمحرک
•توهم:درک محرک درغیاب آن
225
معاینه وضعیت روانی:تفکر
اختلالات تفکررا می توان به دو دسته زیرتقسیم کرد:
•اختلال درفرم وفرایند
•اختلال درمحتوای تفکر
226
معاینه وضعیت روانی:سنجش وضعیت شناختی
•هوشیاری
•توجه
•تمرکز
227
معاینه وضعیت روانی:سنجش وضعیت شناختی
•حافظه
•اطلاعات عمومی
•کنترل تکانه
228
با سپاس از همراهی دلگرم کننده تان
تلفن مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی مهر جنوب
07633671199
تلفن موسسه آموزشی و پژوهشی آنامیس مهر جنوب
07633680163
خط همراه ویژه مشاوره 09129680169
وبسایت مشارکت در تولید و فروش فایل های آموزشی
Anamisfile.ir
مهر ایرانی
مرجع معرفی متخصصان حوزه روان شناسی، مشاوره و علوم تربیتی
Mehreirani.ir