فیزیولوژی ورزشی : دستگاه عصبی
فهرست مطالب
هدایت تکانه عصبی
انرژی الکتریکی تولیدی توسط پتانسیل
کاربردهای عملی و دستگاه عصبی
قانون همه یا هیچ و میزان نیرو
دستگاه عصبی محیطی
دستگاه عصبی خودکار
دستگاه عصبی سمپاتیک
دستگاه عصبی پاراسمپاتیک
دستگاه عصبی حسی- پیکری
واحد حرکتی
انواع تارهای عضلانی و اهمیت آنها در ورزش
دستگاه عصبی محیطی
دستگاه عصبی محیطی از نرون ها و عقده ها برای مثال اجتماع جسم سلولی در عصب تشکیل شده است. این نرونها برای تعامل با بافتهای دیگر از جمله عضلات اندامها و غده ها، از دستگاه عصبی مرکزی به محیطی گسترش می.یابند دستگاه عصبی محیطی به عصبی خودکار و دستگاه دستگاه عصبی حسی – پیکری تقسیم می.شود
دستگاه عصبی خودکار
آن دسته از عملکردهای فیزیولوژیک را که ذاتا غیر ارادی اند – کنترل میکند دستگاه عصبی ،خودکار مسئول تنظیم عملکردهای فیزیولوژیک بدن از جمله تنظیم تواتر قلبی، فشار خون، گوارش و تنفس است این دستگاه هر چند در حالت طبیعی به عنوان کنترل کننده ی فعالیتهای غیر ارادی بدن شناخته میشود اما میتواند برخی اعمال هوشیارانه را نیز تحت کنترل خود داشته باشد
دستگاه عصبی خودکار به دو جزء اصلی تقسیم میشود
دستگاه عصبی سمپاتیک
دستگاه عصبی پاراسمپاتیک
دستگاه عصبی سمپاتیک
گاهی اوقات دستگاه عصبی جنگ و گریز نامیده میشود زیرا بسیاری از دستگاه های فیزیولوژیک وابسته به استرس و بقا را تحریک می.کند در پاسخ به تحریک دستگاه عصبی سمپاتیک تواتر قلبی و فشارخون افزایش مییابد جریان خون روانه عضلات اسکلتی افزایش می یابد گلوکز از کبد وارد جریان خون میشود و گلیکوژن موجود در عضلات فعال برای تامین منابع انرژی، تجزیه می شوند شرایط مختلفی از جمله وارد شدن بازیکنان به زمین مسابقه در فینال بازیهای تنیس آزاد آمریکا یا ویمبلدون به کارگیری آخرین تلاش برای عبور از تپه هارت برک در دوی ماراتون بوستون، بلند کردن آخرین وزنه در بازیهای وزنه برداری المپیک یا کشتی گرفتن در فینال جام NCAA می تواند این دستگاه را جهت ایجاد پاسخ جنگ و گریز تحریک کند خطر کردن لرزیدن هیجان فعالیت ورزشی و دیگر عوامل استرس زا میتوانند به پاسخ قوی دستگاه عصبی سمپاتیک منجر شوند. در این شرایط ما به دنبال حوادث ورزشی حمله آدرنالینی وابسته به تحریک و هیجان را تجربه میکنیم و این موضوع به ورزشکاران اجازه میدهد تا ورزشهای شدید را اجرا و فشار ناشی از آن را تحمل کنند .
دستگاه عصبی پاراسمپاتیک
در مقایسه با بخش سمپاتیکی دستگاه عصبی ،خودکار بخش پاراسمپاتیکی مسئول ثبات بدن یا حالت هموستازی استراحتی .است این دستگاه دستگاه استراحت" و گوارش نامیده می.شود نکته جالب توجه آن است که بسیاری از بافتهای هدف دستگاه عصبی خودکار دادهها را از دستگاه عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک – هر دو دریافت می.کنند برای مثال نرونهای سمپاتیکی افزایش تواتر قلبی را تحریک میکنند در حالی که ترونهای پاراسمپاتیکی سرعت آن را کاهش میدهند این که کدام یک از دستگاههای خودکار بر دیگری غلبه میکند به حالت بدن در آن شرایط بستگی دارد برای مثال شرایط استرس زا هستند یا خیر.
گانگلیا یا ،عقده چیست؟
توده ای از بافت عصبی است که یک مرکز عصبی فرعی را تشکیل
میدهد تا تارهای عصبی به آن وارد و از آن خارج شوند
تارهای عصبی دستگاه پاراسمپاتیک تقریباً ۷۵ اعصاب واگ را در خود دارند و به سمت قفسه سینه و شکم میروند بعد از آن که تحریک سمپاتیکی روی داد تحریک پاراسمپاتیکی به بدن کمک میکند که حالت طبیعی خود را در زمان استراحت پیدا کند نقش اولیه ی دستگاه عصبی پاراسمپاتیک برای کمک به بدن استراحت و گوارش است بدین صورت که فعالیت های طبیعی مسیر گوارشی و ترشحات مانند دفع ادرار و مدفوع را تسهیل می کند
این دستگاه فعالیت های فیزیولوژیکی زیر را انجام میدهد:
کاهش فشار خون انقباض مردمک ها
کاهش تواتر قلبی
افزایش جریان خون روانه پوست و احشاء
حرکات دودی شکل مسیر معدی روده ای تحریک جریان بزاق
اجازه ی عملکرد طبیعی مثانه
دستگاه عصبی حسی- پیکری
علاوه بر دستگاه ،خودکار بخش دیگر دستگاه عصبی محیطی دستگاه عصبی حسی پیکری است تعامل بین اجزای مختلف دستگاه حسی ،پیکری امکان هماهنگی میان عملکردها و پاسخ ها در برابر محیط خارجی را به وجود می آورد. در این مورد میتوان به مثالهایی مانند پاسخ یک ورزشکار در آخرین لحظه پرتاب توپ در فوتبال هنگام وزش شدید باد یا پاسخ به شدت گرمای محیط مانند نوشیدن آب و پاک کردن عرق از بدن اشاره کرد بخش ،حسی اغلب اوقات بخش آوران نیز نامیده می شود و شامل نرونهایی است که پیامها را از تاندونها ،مفاصل ،پوست عضلات اسکلتی، بینی، گوشها زبان و بسیاری از بافتها و اندامهای دیگر دریافت می.کنند بخش ،حرکتی که بخش و ایران نیز نامیده میشود حاوی مسیرهایی است که از ساقه مغز و طناب نخاعی به نرون های حرکتی پایینتر اعصاب جمجمه ای و نخاعی می.روند زمانی که این اعصاب تحریک می،شوند انقباض عضلات اسکلتی و حرکات عضو صورت می گیرد.
واحد حرکتی
کلید هر حرکتی فعال شدن واحدهای حرکتی است واحد حرکتی عنصر عملکردی فعالیت عضلاتی به شمار میرود که تحت کنترل مستقیم دستگاه عصبی می.باشد چالش اصلی فعالیت ورزشی فعال کردن مجموعه ای از واحدهای حرکتی بسیار ویژه است که بتواند میزان نیروی لازم را برای ایجاد حرکات مورد نظر تولید کند برای مثال برداشتن یک مداد در برابر دویدن روی پله یا برداشتن یک وزنه سنگین چنانچه یک واحد حرکتی متشکل از یک نرون حرکتی آلفا و همه تارهای عضلانی است که توسط آن نرون تحریک میشوند نرون حرکتی ،آلفا دندریتهای نسبتا کوتاهی دارد که اطلاعات را دریافت میکند و آن را به جسم سلولی میفرستد و از طرف دیگر آکسونهای بلندی دارد که پیامها را از جسم سلولی به NMJ – که محل سیناپس با تار عضلانی -است منتقل می.کند واحد حرکتی در یکی از سه طبقه زیر طبقه بندی می.شوند واحدهای حرکتی کند S که از یک نرون حرکتی تشکیل میشود که آکسون آن پیامهای الکتریکی را به کندی منتقل میکند و در نتیجه انقباض با رسیدن به نیروی حداکثر به آرامی انجام می.شود تارهای عضلانی نوع که با واحدهای حرکتی کند ارتباط دارند نیروی کمی تولید میکنند اندازه کوچکی دارند اما به دلیل ظرفیت هوازی ،زیاد خیلی دیر خسته میشوند.
واحدهای حرکتی سریع که در برابر خستگی FFR ،مقاومند آکسونهای بلندی دارند و تحریک الکتریکی را با سرعت بیشتری به سوی تار عضلانی انتشار میدهند تارهای عضلانی که از این آکسونها عصب می،گیرند نوع IIA میباشند و نیرو تولید میکنند آنها) بزرگتر از تارهای نوع اولاند و تا حد متوسطی خستگی پذیرند نوع سوم واحدهای حرکتی سریع غیر مقاوم به خستگی FF میباشند آنها آکسونهای بلندی دارند که پیامهای الکتریکی را به سرعت به تارهای عضلانی انتقال میدهند باعث انقباض سریع تارها میشوند و سطح بالایی از نیروی زیادی را تولید می.کنند با این حال از آنجا که تارهای عضلانی نوع IIX این واحدهای حرکتی را تشکیل میدهند یا نوع IIA با تمرین نوع IIX به انواع IIA تبدیل شود میتوانند برای زمان کوتاهی نیروی زیادی را حفظ کنند که در میان سه نوع واحد حرکتی ،دیگر بیشترین نیرو می باشد.
جدول4-2 عملکرد دستگاه های عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک
واحدهای حرکتی تند و کند علاوه بر تفاوتهایی که در نوع تارهای عضلانی دارند، در تعداد تارهای عضلانی موجود در هر واحد حرکتی نیز تفاوت دارند عضلاتی که در تولید نیروی خود به کنترل ظریفی نیاز دارند تارهای عضلانی کمتری را در هر واحد حرکتی ،دارند اما عضلاتی که به کنترل کمتری نیاز ،دارند تارهای عضلانی بیشتری در هر واحد حرکتی دارند برای مثال در عضلات عدسی چشم هر واحد حرکتی تنها ۵ تا ۱۰ تار عضلانی دارد در صورتی که در عضله ی دوقلو، ممکن است ۱۰۰۰ تار عضلانی در هر واحد حرکتی وجود داشته باشد در عضلات ،بدن به طور میانگین حدود ۱۰۰ تار عضلانی برای هر واحد حرکتی وجود دارد.
کنترل عملکرد یک عضله به توانایی دستگاه عصبی در تحریک واحدهای حرکتی آن عضله بستگی .دارد شناخت فراخوانی واحدهای ،حرکتی مهمترین نکته در فهم حرکات بدن هنگام فعالیتهای ورزشی به خصوص هنگام فشار تمرینات کوتاه مدت و تاثیر تمرینات طولانی مدت به شمار میرود در هر حرکتی ایجاد مقادیر متفاوت نیروی عضلانی حول و حوش هر مفصل ریشه در تعداد واحدهای حرکتی متفاوتی دارد که از سوی قشر حرکتی مغز فعال میشوند.
انواع تارهای عضلانی و اهمیت آنها در ورزش
تارهای عضلانی در انسان همگی یکسان نیستند و دارای ویژگیهای متفاوتی هستند
انسانها دارای دو نوع تار عضلانی اسکلتی با ویژگیهای متفاوت هستند که عبارتند از تارهای کند انقباض و تند انقباض.
ویژگی اصلی تارهای نوع I کند انقباض مقاومت در برابر خستگی و مناسب بودن برای فعالیتهای استقامتی .است. این تارها در مدت ۱۱۰ میلی ثانیه به اوج تنش میرسند به همین دلیل در تولید نیروهای حداکثر محدودیت دارند تارهای نوع II اغلب به عنوان تارهای تند انقباض و نقطه مقابل تارهای نوع I میباشند این ،تارها در مدت ۵۰ میلی ثانیه به اوج تنش رسیده و برای رشتههای قدرتی و توانی بسیار ایده آل ،هستند با این حال خیلی زود خسته شده و ظرفیت محدودی برای انجام فعالیتهای استقامتی .دارند در زیر میکروسکوپ الکتریکی تارهای تند انقباض به رنگ سفید و تارهای کند انقباض به دلیل داشتن میوگلوبین و محتوای مویرگی ،بالا به رنگ قرمز و تیره مشاهده می.شوند ماهیت اصلی نوع تار عضله قابل تغییر نبوده و از طریق وراثت مشخص شده است ولی با تمرین میتوانند بخشی از ویژگی نوع دیگر را به خود بگیرند برای مثال تمرینات استقامتی میتواند استقامت تارهای تند انقباض را افزایش داده و انقباض آنها را کندتر ،کنند و تمرینات سرعتی نیز سرعت انقباضی تارهای کند شده نخواهند رسید و در اثر بیتمرینی به حالت اصلی باز خواهند گشت انقباض را بهبود بخشند ولی احتمالاً هرگز به ظرفیت هوازی و یا بی هوازی که از نظر ژنتیکی برای آنها تعیین شده نخواهد رسید و در اثر بی تمرینی ب حالت اول باز می گردند.
شاید افرادی با درصدهای زیادتر انواع تارهای کندانقباض (۷۵) کند انقباض و %۲۵ تند انقباض شانس بیشتری برای کسب موفقیت در رقابتهای استقامتی و افرادی با %۷۵ تند انقباض و %۲۵ کند انقباض شانس بیشتری برای کسب موفقیت در رقابتهای سرعتی داشته باشند ولی میتوان با بهبود مهارت و به کار گرفتن تمرینات ویژه این برتری را کمرنگ و یا جبران .نمود اما باید قبول کرد کسانی که در رقابتهای استقامتی شرکت میکنند میزان بیشتری از تارهای کند انقباض (۶۵٪) و کسانی که در رقابتهای سرعتی شرکت میکنند میزان بیشتری از تارهای تند انقباض (۶۰) را دارند.
مانی که به نیروی بیشتری نیاز ،باشد درصد بیشتری از واحدهای حرکتی نوع فراخوان میشوند زیرا واحدهای حرکتی تند انقباض نه تنها تارهای عضلانی ،بیشتر بلکه تارهای عضلانی بزرگتر و قوی تری نیز دارند نیروی بیشینه به تعداد و نوع واحدهای حرکتی درگیر در آن حرکت بستگی دارد. در شرایط ،عملی اگر یک نفر وزنه های سبکی را بلند ،کند کل عضله بکار گرفته نمی،شود زیرا به نیرویی نیاز نیست که لازم باشد واحدهای حرکتی بزرگتری فراخوان شوند که تارهای عضلانی نوع II دارند و بیشترین پتانسیلهایپرتروفی را نیز دارند این موضوع توجیه میکند چرا با بلند کردن وزنه های سبک نسبت به وزنه های سنگین میزان قدرت عضله افزایش پیدا نمیکند و این که چرا دویدن آرام که تارهای عضلانی نوع 1 در اصل فراخوان میشوند در تولیدهایپرتروفی عضلانی موثرنیست.
هدایت تکانه عصبی
چنانچه گفته شد برای فعال شدن یک واحد حرکتی تکانه عصبی ایمپالس باید از یک نرون آغاز شود و سپس توسط آکسون انتقال یابد تا تار عضلانی را برای انقباض تحریک کند.
برای مثال پتانسیل عمل، انرژی ای الکتریکی است که باعث تحریک تار عضلانی برای انقباض می.شود. زمانی که تکانه عصبی ارسال نمیشود، داخل نرون بار منفی و خارج آن بار مثبت است. این ترتیب قرارگیری بارهای مثبت و منفی (یونها)، باعث حالتی میشود که به آن پتانسیل استراحتی غشاء " گفته میشود پتانسیل استراحتی غشاء از جدایی یونهای باردار در طول غشاء و غیر قابل نفوذ بودن غشاء به این یونها در حالت استراحت به وجود میآید در نتیجه مانع از حرکت آنها میشود یونهای سدیم Naو پتاسیم K، مولکولهای اصلی پتانسیل غشاء می باشند. قسمت اصلی یونهای سدیم در خارج از نرون قرار دارند در صورتی که بیشتر یونهای پتاسیم در داخل ترون میباشند با این حال سدیم خارج از نرون نسبت به پتاسیم داخل نرون بیشتر است. دلیل این اختلاف آن است که در حالت ،استراحتی سایر ذرات باردار منفی مانند گروههای فسفات بتوانند یک بار منفی داخل سلولی در حدود -٦٥ تا ۷۰ میلی ولت را نسبت به خارج سلول ایجاد کنند.
زمانی که تکانه توسط دندریت یا آکسون هدایت می،شود غشاء سلولی نرون نسبت به سدیم و پتاسیم نفوذ پذیر میشود شکل هر ،یون شیب الکتریکی – شیمیایی مخصوص به خود را دارد. این ،شیب نیروی محرکهای تولید میکند که در زمان باز بودن کانالهای غشا باعث عبور آن یون می.شود زمانی که به دلیل انباشت تکانه های ورودی از دندریتها پتانسیل استراحتی غشا به آستانه ی تحریک میرسد تکانه عصبی رخ میدهد شکل چنانچه گفته شد برآمدگی آکسونی، تکانه ها را با هم جمع میکند و در صورتی که به آستانه ی تحریک ،برسد تکانه توسط آکسون انتقال می یابد.
زمانی که تکانه عصبی پدیدار میشود کانالهای غشائی سدیم باز میشوند و ورود سدیم به داخل سلول د پولاریزاسیون غشاء یا تغییر پتانسیل استراحتی غشاء تا ۳۰ میلی ولت منجر میشود. بعد از تاخیر کوتاهی و در حالی که کانالهای سدیم بسته شده،اند کانالهای پتاسیم باز و یونهای پتاسیم با بار مثبت به خارج از آکسون منتقل میشوند و در نتیجه پتانسیل غشاء مجددا به حالت منفی باز می گردد که به آن رپولاریزاسیون می.گویند این ،فرآیند ظرف مدت کوتاهی انجام میشود کانالها فقط به اندازه چند میلی ثانیه باز میمانند اما حرکات سریع سدیم و پتاسیم در طول غشا به دپولاریزاسیون و رپولاریزاسیون منجر میشود که به ،آن پتانسیل عمل میگویند و برخی مواقع به آنها تکانه نیز گفته عصبی هنگام ،رپولاریزاسیون غشا نسبت به پتانسیل استراحتی بار منفی تری دارد (هایپرپولاریزاسیون) بعد مرحله ی رپولاریزاسیون پمپ -سدیم پتاسیم وابسته به انرژی برای فعالیت به ATP ،نیاز دارد با پمپ کردن سه یون سدیم به خارج به ازای ورود دو یون پتاسیم به داخل باعث برگرداندن یونها به حالت اولیه در امتداد غشاء نرونی می.شوند هر زمان که تکانه عصبی یا پتانسیل عمل پدیدار شود این فرآیند تکرار میشود. پتانسیل عملی که در آکسون به حرکت در می آید تکانه ای را در دندریت دیگر یا در NMJ سیناپس نرون حرکتی با تار عضلانی تولید میکند که در NMJ منجر به انقباض در تار عضلانی میشود. برای ایجاد این حالت باید در قسمت انتهایی ،آکسون انرژی تغییر شکل دهد زمانی که پتانسیل عمل تولید میشود
انرژی الکتریکی تولیدی توسط پتانسیل
عمل به انرژی شیمیایی تبدیل میشود و انتقال دهنده های عصبی از پایانه عصبی به داخل سیناپس رها می.شوند انتقال دهنده های عصبی با متصل شدن به گیرندههای سلول هدف یک نرون دیگر و یا تار عضلانی) به باز شدن کانالها منجر شده و یونها در امتداد غشا سلول هدف جابه جا میشوند و یک تکانه الکتریکی دیگر پدیدار میشود
انتقال دهنده های ،عصبی به دو نوع اصلی طبقه بندی میشوند (۱) تحریک کننده پتانسیل غشایی را کمتر منفی کرده و یا با افزایش نفوذ پذیری سدیم آن را دپولاریزه میکنند و به تحریک غشا پس سیناپسی منجر میشوند (۲) بازدارنده؛ عمل مخالف انجام میدهد و غشا را به پتاسیم و کلر نفوذ پذیرتر کرده و با منفی تر کردن ،آن از تولید تکانه عصبی جلوگیری میکند در برخی موارد بازدارندگی باعث کمک به عملکرد میشود؛ مانند زمانی که کنترل تاب خوردن دست در ضربات ،بیسبال چند مرتبه انجام شود.
سازگاریهای عصبی با فعالیت ورزشی ،عصبی میتواند به بهتر شدن عملکرد بدنی منجر شود سائق عصبی که شاخصی از میزان فراخوانی واحد حرکتی و سرعت رمزگذاری واحدهای حرکتی فعال در یک عضله می باشد یکی از جنبه های سازگاری تمرینی است. سائق عصبی ای را که در دستگاه عصبی مرکزی آغاز و سپس به دستگاه عصبی محیطی منتقل میشود میتوان با استفاده از روشهای یکپارچه سازی الکترود سطحى الکترومیوگرافی EMG سنجید تکنیکهای EMG فعالیتهای الکتریکی درون عضله مانند فعالیت اعصاب و تارهای عضلانی را می سنجد این سنجش نشان دهنده میزان سائق عصبی می باشد که به عضله انتقال داده شده است
در پژوهشی نشان داده شده است که ۸ هفته تمرین با وزنه باعث میشود میزان فعالیت EMG نسبت به نیروی عضلانی تولیدی کمتر .شود در واقع این پژوهش نشان داد یک عضله تمرین کرده میزان مشخصی از نیروی زیر بیشینه را با درجه کمتری از فعالیت EMG تولید می.کند این موضوع نشان میدهد پاسخ انقباضی عضله با هر میزانی از تحریک عصبی زیر بیشینه افزایش مییابد این پاسخ بزرگتر به میزان تحریک الکتریکی نشان میدهد در زمان فعالیت ورزشی زیر ،بیشینه فعال شدن عضله بهبود یافته است یا الگوی موثرتری در فراخوانی واحدهای حرکتی بوجود آمده است با این حال برخی مطالعات نشان دادهاند بهتر شدن فعالیت عضله بعد از تمرین رخ نمیدهد لذا موید این نکته است که ترتیب فراخوانی احتمالا مسئول افزایش نیرو بوده است.
کاربردهای عملی و دستگاه عصبی
ما چگونه میتوانیم اطلاعات ارائه شده درباره دستگاه عصبی را در فعالیتهای ورزشی استفاده کنیم؟ یکی از کاربردهایی که میتوان به ذهن سپرد این است که نوع فعالیتی که شما در یک جلسه تمرین استفاده می کنید نوع و مقدار تارهای عضلانی فعال شده را مشخص خواهد کرد. با توجه به اصل ویژگی تمرین، فقط آن دسته از تارهای عضلانی از فواید برنامه تمرینی بهرهمند خواهند شد که توسط دستگاه عصبی فعال میشوند کاربرد دیگر آن است که واحدهای حرکتی که در عضله فراخوان میشوند به نیازهای تمرینی و وضعیتهای بیومکانیکی که در تمرین یا فعالیت استفاده میشوند بستگی دارند برای مثال اگر شما پای راست و چپ را در وضعیتهای مختلف در یک تمرین اسکات استفاده کنید به علت تفاوت های موجود در حرکات بیومکانیکی اندام راست و چپ در تمرینات ورزشی فعالیت عضلات مختلف ران یکسان علی رغم اینکه نواحی یکسانی از بدن در تمرین شرکت میکنند مانند حرکت پرس پا در مقابل حرکت اسکات اندازه بخشهای مختلف عضله ی چهارسر در اجرای تمریناتی که از لحاظ بیومکانیکی متفاوتند فراخوان مثل همی ندارند تنوع در ترتیب و اندازه فراخوانی عضلات گوناگون یکی از عوامل تعیین کننده کسب قدرت و توان به شمار میرود که در یک تمرین با وزنه و مهارتهای وابسته به عضلات مشابه جنبه اختصاصی دارد برای مثال ورزشکاری ممکن است دونده سرعتی خوبی باشد و در پرش ارتفاع نیز موفق ،باشد اما ورزشکار دیگری ممکن است پرش ارتفاع بهتری داشته باشد اما در دو سرعت به همان خوبی عمل نکند از آنجا که عضلات با دستگاه عصبی حرکتی فعال میشوند دستگاه عصبی عضلانی انسان به گونه ای طراحی شده است که تنها به عضلات درگیر اجازه میدهد تا منقبض شوند و با تمرین سازگاری پیدا کنند. هر چند میتوانیم دستگاه عصبی حرکتی را در تنظیم مقدار و نوع نیروهای عضلانی تولیدی توسط عضلات اسکلتی ارادی کنترل کنیم اما کنترل ارادی دستگاه عصبی خودکار – که میزان و نیروی انقباضعضله قلبی را تنظیم میکند – خارج از توانایی ما است.
قانون همه یا هیچ و میزان نیرو
در تنظیم تولید نیروی یک عضله مفهوم مهم دیگر قانون همه یا هیچ .است. این اصل میگوید اگر نرون موجود در یک واحد حرکتی به حد آستانه تحریک برسد همه ی تارهای عضلانی موجود در آن واحد حرکتی فعال می.شوند اگر تحریک به حد آستانه نرسد هیچ کدام از تارهای عضلانی موجود در آن واحد حرکتی فعال نخواهند شد باید توجه داشت این ،اصل تنها در مورد هر واحد حرکتی موجود در یک عضله صادق است و نمیتوان آن را به کل عضله مانند عضله دوسر بازویی تعمیم داد به این معنا که گروهی از واحدهای حرکتی ممکن است در یک عضله تحریک شوند و گروه دیگر به آستانه تحریک نرسند اگر واحدهای حرکتی بیشتری تحریک شوند نیروی زیادتری تولید می.شود به عبارت دیگر اگر تنها یک واحد حرکتی فعال شود نیروی خیلی کمی تولید میشود اما اگر چند واحد حرکتی فعال شوند نیروی بیشتری تولید می.شود بنابراین اگر همه ی واحدهای حرکتی موجود در یک عضله فعال شوند حداکثر نیرو در عضله تولید میشود به این روش تولید متفاوت میزان نیرو توسط یک عضله جمع چندگانه واحد حرکتی گفته می.شود مقدار نیروی تولیدی یک عضله را میتوان با کنترل نیروی تولیدی توسط هر واحد حرکتی آن عضله به دست آورد. این روش را جمع موجی میگویند جمع موجی توسط یک تکانه سریع به وجود می آید و در آن پتانسیلهای عمل توسط نرون حرکتی آلفا تولید میشوند تا تارهای عضلانی یک واحد حرکتی را تحریک کنند یک واحد حرکتی تنها با تولید یک انقباض تکی به یک تکانه عصبی پتانسیل عمل پاسخ میدهد یک ،انقباض دوره کوتاهی از فعالیت عضلانی است که نیرو را تولید میکند و با استراحت واحد حرکتی دنبال میشود زمانی که دو تکانه عصبی به فاصله کوتاهی روانه تارهای عضلانی میشوند دومین انقباض قبل از شروع مرحله استراحت انقباض ،اول پدیدار می.شود در نتیجه دومین انقباض با نیروی اولین انقباض جمع میشود و نیروی بیشتری تولید می.کند توانایی نرونها در تغییر سرعت تولید پتانسیلهای عمل را سرعت رمزگذاری می گویند.
در مقادیر زیادتر تولید پتانسیل عمل تا زمانی که تواتر تکانه ها در حد مناسب ،باشد میزان جمع موجی انقباض) افزایش مییابد و انقباضها با یکدیگر جمع یا ترکیب میشوند و نشانه ای دال بر استراحت بین انقباضها وجود ندارد به جمع انقباضها کزاز عضلانی میگویند و باعث تولید نیروی حداکثری در یک واحد حرکتی میشود. توانایی تغییر میزان نیروی تولیدی یک عضله با جمع چندگانه واحد حرکتی و سرعت رمزگذاری، تقریبا به تغییرات نامحدود میزان نیروی تولیدی یک عضله منجر می.شود در انجام مطلوب مهارتهای ورزشی توانایی تغییر میزان نیروی تولیدی خیلی مهم است این مهارتها میتواند فعالیتهای قدرتی مانند پرش ارتفاع باشد یا فعالیتهای ظریفی مانند ضربه دراپ در تنیس که در آن توپ نزدیک به تور فرود می آید و به حداقل نیرو نیاز است.