1
عنوان:
فرهنگ سازمانی، تعاریف ، نظریات، کارکردها
2
مقدمه
فرهنگ سازمانی موضوعی است که به تازگی در دانش مدیریت و در قلمرو رفتار سازمانی راه یافته است. به دنبال نظریات و تحقیقات جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روزافزونی شده و یکی از مباحث اصلی وکانونی مدیریت را تشکیل داده است.جمعیت شناسان، جامعه شناسان و اخیراً روان شناسان و حتی اقتصاد دانان توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریه ها و تحقیقات زیادی را به وجود آورده و در حل مسائل و مشکلات مدیریت به کار گرفته اند.
3
تیلور: Tylor
مجموعه ای در هم تنیده است که شامل،باور،هنر ،اصول اخلاقی،قانون ،آداب ورسوم و دیگر توانایی ها و عادات کسب شده توسط انسان به عنوان عضوی از جامعه می شود.
هرسکوایتز:Melrille Herskowitz
سازه ای است که مجموعه کلی ازباورها، رفتارها، دانش، جزاها(تنبیه و پاداش)،ارزش ها و اهدافی را که، شکل دهنده نحوه زندگی یک دسته از مردم است را شامل می شود.
4
فرهنگ سازمانی
1 – الیوت ژاک (1952)
فرهنگ کارخانه،شیوه مرسوم و سنتی اندیشیدن و انجام کار است که تا حدی کم و بیش میان همه اعضای آن مشترک است و اعضای جدید باید برای انجام کار در شرکت،آنها را بیاموزند و حداقل تا حدی آنها را بپذیرد.
2-آندرو پتی گرو(1972)
فرهنگ،سیستمی است از معانی پذیرفته شده آشکار و جمعی که در زمانی معین و در گروه معینی مورد استفاده قرار می گیرد.این سیستم،واژگان،شکل ها،طبقه ها و تصاویر ذهنی موقعیت گروهی از افراد را نسبت به خود آنها تفسیر می کند.
5
3- مریل ریس لوئیس(1983)
سازمان ها محیطی برخاسته از فرهنگ هستند؛ یعنی واحدهای اجتماعی بارزی هستند که دارای مجموعه ای از ادراکات مشترک برای سازمان دهی اقدام ها(نظیر چه کاری در این گروه خاص با هم انجام دهند،شیوه های مناسب انجام کارها درون گروه و میان اعضا)و زبانها و دیگر ابزار نمادین برای ابراز ادراکات مشترک هستند.
4- ادگار شاین(1985)
الگویی از مفروضات اساسی گروه معینی است که ضمن برخورد با مسائل ناشی از انطباق با محیط و تلفیق عوامل دورن سازمانی،ابداع،کشف یا ایجاد شده است وآنقدر خوب عمل کرده که معتبر شناخته شده است و به افراد جدید به عنوان روش صحیح ادراک،اندیشیدن،و احساس در ارتباط با آن مسائل آموزش داده می شود.
6
5- جان ون مننن(1988)
فرهنگ اشاره به دانش اعضای یک گروه معین دارد که تصور می شود کم وبیش مشترک است؛به نوعی از دانش گفته می شود که فعالیت های موسوم به فعالیت های تکراری و غیر تکراری اعضا ی فرهنگ را تحت تاثیر قرار داده،درون آنها رسوخ کرده و آنها را شکل می دهد.
6- هریسون ترایس و جانیس بیر (1993)
فرهنگ ها، پدیده هایی جمعی اندکه واکنش افراد به عدم نا اطمینان ها وآشوب را که در زندگی انسان اجتناب نا پذیر است،متجلی می کند. این واکنش ها در دو طبقه اصلی قرار میگیرند نخست جوهر یک فرهنگ-نظام باورها ی مشترک وآلوده به احساس که آن را ایدئولوژی می نامیم؛دوم شکل های فرهنگ-موجودیت های قابل مشاهده،از جمله اقدام ها،که از آن طریق اعضای یک فرهنگ،جوهر فرهنگ خود را به دیگری ابراز،اظهار و ابلاغ می کنند.
7
بطور کلی وجه مشترک همه این تعاریف و تعاریف دیگری که از فرهنگ سازمانی صورت پذیرفته،وجود یک سلسله باورها، اعتقادات و ارزشهای مشترک بین اعضای یک سازمان است . از این رو فرهنگ سازمانی، نظام باورها و ارزشهای مشترکی است که در یک سازمان به وجود می آید و رفتار افراد آن سازمان را هدایت می کند.
8
فرهنگ سازمانی در دو سطح سازمان وجود دارد
1-پدیده های قابل رویت:شامل شیوه رفتار افراد،نوع لباس پوشیدن ،نشانه ها وعلائم ،جشن ها وداستان هایی می گردد که اعضای سازمان آنها را رعایت می کنند.
2-سطح پنهان: ارزش های اصولی یا زیر بنایی، باورها، اعتقادات، نگرش ها،احساسات و فرایندهای اندیشیدن فرهنگ حقیقی را به وجود می آورد.
9
نقش فرهنگ سازمانی( استیفن پی.رابینز)
1- تعیین کننده مرز سازمانی است.
2- نوعی احساس هویت به پیکر اعضای سازمان تزریق می کند .
3- ایجاد تعهد می نماید.
4- موجب ثبات و پایداری سیستم اجتماعی می گردد.
5- اجزای سازمان را به هم متصل می کند.
6- عامل کنترل به حساب می آید.
10
دو نقش عمده فرهنگ در سازمان(ریچارد ال.دفت)
1- یکپارچه گی داخلی : متحدیا یکپارچه کردن اعضا به گونه ای که آنها شیوه رفتار و برقرار کردن ارتباط با یکدیگر را بدانند.
2- سازش کاری خارجی : به سازمان کمک کنند تا خود ر ا با عوامل محیط خارجی وفق دهد.
فرهنگ سازمانی مشخص می سازد که افراد کارهای روزانه خود را چگونه انجام دهند تا به هدف های خاصی دست یابند.
11
کار کردهای (وظایف)فرهنگ سازمانی(دکتر رضائیان)
12
13
عوامل موثر در ایجاد فرهنگ محرک خلاقیت و نوآوری:
1- تحمل مخاطره .
2- خودکنترلی
3- به حداقل رساندن جزئی کردن کار
4- پذیرش ابهام.
5- پذیرش و تحمل اختلاف سلیقه .
6- تحمل پیشنهادهای غیر عملی.
7- تاکید بر نتایج به جای شیوه ها.
8- ارتباطات همه جانبه.
14
عوامل تشکیل دهنده فرهنگ سازمان
15
فرهنگ سازمان
پذیرفتن فرد درسازمان
مدیریت عالی سازمان
شاخص های گزینش
فلسفه بنیانگذاران سازمان
شیوه شکل گیری فرهنگ سازمان
16
شیوه پیدایش وشکل گیری فرهنگ سازما نی
گزینش:
در این مرحله سعی می شود تا کسانی به استخدام سازمان درآیند که متناسب با سازمان باشند. درنتیجه کسانی در سازمان پذیرفته می شوند که دارای ارزشهایی باشند که سازمان برای آنها اهمیت قائل است.
مدیریت عا لی سا زمان:
مدیران ارشد از طریق گفتار و کردار، هنجارها و معیارهایی را ارائه می کنند که دست به دست می شود و پس از طی سلسله مراتب به همه جای سازمان می رسد.
جامعه پذیری:
مسئله مهم این است که افراد با فرهنگ سازمان خو بگیرند و آن را رعایت نمایند. اگر افراد با فرهنگ سازمان آشنا نباشند پس از استخدام موجب مخدوش شدن باورها و عاداتی می شود که در سازمان رایج است. پذیرش و رعایت فرهنگ سازمانی را جامعه پذیری کارکنان می نامند.
17
بهره وری
تعهد
جابجایی
دگر دیسی
رویارویی
پیش از ورود
فرایند جامعه پذیری
18
انواع فرهنگ
1- فرهنگ انعطاف پذیر(سازشکاری)
2- فرهنگ ماموریتی
3- فرهنگ مشارکتی
4- فرهنگ بوروکراتیک(دیوان سالاری)
19
نیازهای محیط
ثبات و پایداری
انعطاف پذیری
خارج
داخل
کانون توجه
رابطه محیط و استراتژی با فرهنگ سازمانی
20
فرهنگ حاکم:
نمایانگر ارزش هایی اصولی است که اکثریت اعضای سازمان در آنها مشترک یا سهیم هستند.
فرهنگ قوی :
ارزشهای سازمان که به مقیاس وسیع مورد توجه همگان قرار می گیرد .
فرهنگ و رسمیت:
یک فرهنگ قوی سازمانی موجب میگردد تا تداوم و ثبات رویه در رفتار تقویت شود.
یعنی یک فرهنگ قوی می تواند جایگزین قوانین و مقررات رسمی سازمان گردد.
فرهنگ سازمانی و فرهنگ ملی:
آیا فرهنگ ملی ، فرهنگ سازمانی را تحت شعاع قرارمی دهد؟
21
عوامل حفظ فرهنگ قوی سازمانی
1- دستور العمل ها و بخشنامه هایی درباره ماموریت و فلسفه سازمان
2- ساختار رسمی سازمان
3-سبک یا شیوه رهبری حاکم
4-شاخص های گزینش و استخدام افراد
5- شیو های ارتقای مقام دادن افراددر گذشته
6- شاخص های ارزیابی عملکرد
7- آداب و رسوم مشخص وپایدار
8- داستان های مشهور در باره افراد و رویداد های مهم
9- طرح فضای فیزیکی ساختمان ها
22
شیوه تغییردادن فرهنگ سازمانی
یک بحران شدید
تغییر در رهبری
سازمانهای کوچک و نوپا
فرهنگ ضعیف
23
فرهنگ به عنوان یک قلم بدهی:
اگر ارزش های مشترک با ارزش هایی که موجب اثر بخشی سازمان می شوند هماهنگ و سازگار نباشند ،باید فرهنگ را به عنوان یک قلم بدهی به حساب آورد.
موانعی برسر راه تغییر:
عدم واکنش مناسب در برابر تغییرات .
موانعی بر سر راه ناهمگونی نیروی کار:
از بین رفتن فرهنگ های ویژه افراد وتفاوت های رفتاری درفرهنگ طبیعی سازمان .
موانعی برسر راه ادغام شرکت ها:
عدم سازگاری عوامل فرهنگی دو سازمان با یکدیگر.
24
محیط اقتصادی مبتنی بر فناوری
محیط سیاسی-قانونی
پاره فرهنگ ها
مذهب
فرهنگ اجتماعی:
– آداب ورسوم
– زبان
فرهنگ سازمانی
ارزشها واخلاق شخصی
نگرشها
پیش فرضها
انتظارات
رفتار سازمانی
تاثیرات فرهنگی بر رفتار سازمانی(کینیکی وکریتنر،2003)
25
کم
فرهنگ سازمانی
عملکرد
رضایت شغلی
زیاد
عوامل عینی
خلاقیت وخطر پذیری
توجه به جزئیات
توجه به نتیجه
توجه به کارکنان
توجه به تیم
چالشگر بودن
ثبات و پایداری
اثرات فرهنگ سازمانی بر عملکرد و رضایت شغلی
26
نتیجه:
فرهنگ سازمانی به افراد هویت میدهد،وباورها وارزشهای بزرگی به آنها القا می کند.
فرهنگ سازمانی مشخص می سازد که افراد کارهای روزانه خود را چگونه انجام دهند تا به هدف های خاصی دست یابند.
فرهنگ سازمانی همان داستان (حاضروغایب)است. یعنی پدیده ای است که در سازمان وجود دارد، ولی غیبت آن به شدت احساس می شود.
27
بررسی فرهنگ سازمان به عنوان یک ابزار جمع آوری اطلاعات عمل می کند و مدیران را قادر می سازد تا از این طریق :
اولاً: بخشها و یا گروه های کاری را با یکدیگر مقایسه نمایند.
ثانیاً: مسائل را اولویت بندی کنند.
ثالثاً: ادراکات و انتظارات کارکنان را شناسایی نمایند .
تا بدین وسیله بتوانند شکاف بین وضع موجود و مطلوب را بهبود بخشند.
28