تارا فایل

پاورپوینت شعربافی صنایع دستی


 عنوان : شعربافی

استاد راهنما:

گردآورنده:

مقدمه
صنعت پارچه بافی، در بیشتر شهر های کویری ای که در مسیر جاده ابریشم قرار دارد، از صد ها سال پیش، معمول بوده است و در این میان، یزد از مشهور ترین آنهاست. این صنعت را «شعربافی» و بافنده آنرا «شعرباف «می گویند. هرچند اکنون، به خاطر توسعه کارخانه های نساجی، شعربافی رو به افول گذاشته، ولی در تاریخ اجتماعی ایران، این صنعت، همیشه از صنایع مهم، و این طبقه، یعنی شعربافان، از طبقات مشهور جامعه بوده اند. به طور مثال، در «تاریخ جدید یزد «که در اواسط قرن نهم هجری تالیف شده و استاد «ایرج افشار» آن را تصحیح نموده اند، در صفحه 109، اشاره به این دارد که به سال 862 هجری، "»حاج صدرالدین ابیوردی» در سر ریگ یزد، خانی داشت به نام «خان قلندر» که بازرگانان روم و شروان، بدان فرود آمدندی و معاملات شعربافان، بیشتر، آنجا بود."
صنعت شعربافی در زمان صفویه در یزد به اوج ترقی و پیشرفت خود رسیده است، به طوری که حتی از طرف سلاطین صفویه، کارخانه های بزرگ شعربافی در این شهر دایر گردیده است. در کتاب «راهنمای صنایع اسلامی» میخوانیم که "علاوه بر کارگاه های شعربافی یزد و کاشان، شاه عباس بزرگ، خود، کارگاه های دیگری نیز تاسیس کرد؛ به خصوص در اصفهان، که در آنجا، پارچه های اعلا و منسوجاتی برای زندگی روزانه بافته می شد." که از این مطلب، معلوم می شود، شاه عباس، قبل از اصفهان، در یزد و کاشان، کارگاه های شعربافی دایر کرده بود.

در کتاب «تاریخچه نساجی» تالیف «مهدی بهشتی پور» در صفحه 163 آمده است: "همکاری نقاشان و نساجان در یزد و کاشان، موجب به وجود آمدن پارچه هایی شده که هر کدام در فن نساجی، شاهکار هایی به شمار می آید و چنین می نماید که کارخانه های شعربافی یزد، با نظارت دولت، کار می کرده است و از این پارچه های زیبا، حتی امروز نیز نمونه هایی در «دار الآثار العربیه« موجود است."
در قدیم و حتی تا همین اواخر، واژه «کارخانه» در یزد، به طور مطلق برای کارگاه شعربافی به کار برده می شد و پارچه محصول این کارگاه را «کار» و بازرگانان خریدار این پارچه را «کارخر» و این تجارت را «کارخری» می نامیدند.

شعر باف ها مشغول کار در کارخانه یا کارگاه شعر بافی؛ شعر بافی یا پارچه بافی از مرسوم ترین صنف ها در یزد بود؛ این عکس مربوط به حدود سال 1290 ه.ش. است.

وجه تسمیه شعربافی

این واژه از دو قسمت «شعر» و «باف» تشکیل شده است. پسوند باف، روشن است و از مصدر «بافتن» است؛ اما در مورد قسمت اول واژه، این سوال مطرح است که «شعر» به چه معنایی است؟ اگر به واژه نامه ها و لغت نامه های مشهور، نظیر «آنندراج» و «ناظم الاطباء» مراجعه کنیم، «شعر»، به معنی موی حیوانات، به خصوص بز و در مواردی و اختصاصاً به موی سر انسان اطلاق می شود.

حال، مساله اساسی اینجاست که اصولاً در صنعت شعربافی یزد و دیگر شهر های اطراف، هرگز موی و موی بز یا موی انسان برای بافتن پارچه به کار نمی رفته است. محصول شعربافی در زمان های قدیم، بیشتر، پارچه های ظریف و ابریشمین یا زربافت بوده است و امروز نیز که این صنعت با افول روبرو شده، بیشتر، پارچه های نازک نخی یا ابریشم مصنوعی است. پروفسور پوپ، تاریخ مفصلی در شش جلد، پیرامون صنایع ایران به زبان انگلیسی دارد که استاد ارجمند، آقای دکتر خانلری، خلاصه آن را تحت عنوان «شاهکار های هنری ایران»، ترجمه فرموده و با شرح مفصلی درباره پارچه های ابریشمین یزد، از استاد و هنرمند بزرگ شعرباف این خطه، به نام «استاد غیاث الدین یزدی» که از نوابغ این هنر بوده، نام برده اند که در دوره صفویه در هنر شعربافی، استادی والا بوده و ابتکارات شگفت انگیزی به کار برده است و مایه پیشرفت این هنر شده، که یکی از آنها، «پارچه تابی» است.
پارچه تابی، هنری بوده است که در آن، دو یا چند پارچه ساده ابریشمین یا مخمل، به شیوه بخصوصی به هم تابیده می شده و تا آن حد با هم جور و همگن بوده است که گویی در اصل، پارچه را اینگونه بافته اند؛ و این هنر، طرح ها و گل بته ها را چنان برجسته و روشن و پرجلوه مجسم می ساخته، که به صورت یک شاهکار هنری عرضه می شده است.

«شعر» در واژه ترکیبی «شعرباف»، هیچگونه ارتباطی با «شعر» عربی ندارد و اصولاً، حرف «ع» نیز قبلاً در آن نبوده است؛ بلکه از ریشه «شر» است که در فارسی میانه یا فارسی دری به کار می رفته و به معنای پارچه بزرگی بوده که بیشتر ابریشمین و مصرف اشارپ امروزی را داشته و بر شانه یا سر می انداختند؛ و امروز، از واژه هایی که از این ریشه، در زبان فارسی وجود دارد، واژه های «شار»، «شاره»، «شال» و «شلوار» را می توان نام برد؛ و صحیح واژه «شعرباف»، همان «شرباف» است؛ و به همین دلیل، در گویش دست نخورده یزدی، هنوز هم بدون «عین» و به صورت اصیل و اولیه آن ادا می شود، که «شرباف» و «شربافی» باشد.

هنر مند یزدی نشسته بر پشت کارخانه و مشغول بافتن پارچه دارایی یا ایکات؛ دارایی بافته ویژه یزد است که برای بافتن آن ابتدا نخ های تار را دسته دسته رنگ می کنند و با کنار هم چیدن آنها و بافتن آنها نقش های زیبایی حاصل می شود؛ در قدیم دارایی ها از ابریشم طبیعی بافته می شد.

مواد اولیه شعر بافی

مواد اولیه دستگاه های شعربافی، ابریشم طبیعی است که نوسان قیمت ابریشم در طول سال به کم و زیاد شدن تعداد دستگاه ها کمک می کند. پارچه های شعربافی که در خود شهر و کارگاه های خصوصی تولید می شود، بیشتر به مناطق غرب و کردنشین کشور فرستاده می شود. مواد اولیه شعربافی، ابریشم طبیعی است. این نوع ابریشم هم در ایران تولید می شود و از چین وارد می کنیم؛ ولی خطیب شهیدی، محقق پارچه های سنتی و تولیدکننده پارچه های سنتی، فقط در کارهایش از ابریشم های ایرانی استفاده می کند و در این ارتباط می گوید: با وجود ابریشم چینی ما مصر هستیم که از ابریشم ایرانی استفاده کنیم؛ چراکه نمی خواهیم حتی یک ریال ارز کشور خارج شود. وی و گروهش حتی در رنگ کردن ابریشم ها نیز برای ایرانی و اصیل ماندن کارش از رنگ های گیاهی استفاده می کند و در این ارتباط از تجربه استادان رنگرزی سنتی در قالیبافی استفاده می کند.

مختصری بر شربافی
بافت این پارچه توسط دستگاه نساجی چهارورودی انجام می گیرد. در بافت آن از نقشه خاصی استفاده نمی شود و به دوشیوه ساده و میله ای یا راه راه بافته می شود. شعر ساده در رنگ های بنفش، زرشکی، مشکی، زرد، بادنجانی، سبز و گلی در عرض دو متر و طول دو متر برای لباس خانم ها و شعر میله ای به رنگ سیاه و سفید، به عرض دو متر و طول یک ونیم متر برای آقایان بافته می شود. درج نام بافنده با نشان طلایى در سر و ته پارچه در کارگاه های بافندگی رایج است. بافت شعر ابریشمی در کاشان و نوع پشمی آن در یزد و اصفهان رایج است.
شربافی از صنایع یزد و در قدیم صادرات به اقصی نقاط کشور و تحفه و پیشکش شاهان وقت به سفرای دربار فرنگ بود. متاسفانه امروزه کاملا به فراموشی سپرده شده است … اما شربافی{شعربافی} در معنی عام با نظم و قافیه بافی و با فکر و شعور بافتن و به معنی خاص شعربافی یک نوع هنر خاص بافندگی که مختص هنرمندان خطه یزد بوده که با چیره دستی شعرهای حافظ و… همچنین در دوران صفویه شعارهای مذهبی (و حتی آیه یا سوره نویسی) می کردند.

هنرمندان دیگری در همین رشته بافندگی که به نقش آفرینی در بافتن تابلوهای نقاشی دوران اتابکان معروف به مینیاتور بافت{مغولی باف} یا چشم بادومی باف و بعد آل مظفر معروف به مظفری باف یا{حافظی باف}که به نقش آفرینی در بافتن تابلوهای نقاشی همچون نقش می حافظ – حافظ و ترک سمرقندی- حافظ و ترک شیرازی و…
همچنین عامه بافی یا{شاگردبافی} به صورت ترنج بافی و گیسوبافی {ترمه کشمیر باف}…..که با چه زحمت و رنجی هنر خود را به عرصه ظهور می رساندند.

طرز رنگ کردن الیاف شَعر
رنگ کردن الیاف کار بسیار سختی است… کلاف های الیاف سنگین هستند. الیاف را با زاج، مازد و پوست ساییده شده انار رنگ می شود… نشاسته و سریشم را برای شستن الیاف و ازبین بردن پودهای زائد استفاده می کنند… نشاسته را از گندم می گیرند و سریشم را از چربی استخوان و ضایعات پوست گاومیش.

مناطقی که از پاچه های شر استفاده می کنند
پارچه های شعربافی که در خود شهر و کارگاههای خصوصی کاشان ،یزدو اصفهان تولید می شود ، بیشتر به مناطق غرب و کردنشین کشور فرستاده می شود و ابعاد مختلفی دارد بعنوان مثال کارهای معروف به: – 2 ذرع حدوداً 2 متر بصورت مربع – 7 چارک 175 سانتیمتر بصورت مربع – ذرع و نیم 5/1 متر بصورت مربع ولی پارچه های تولید شده در این مرکز را بیشتر توریستها بعنوان روسری و شال گردن و برای روی میز و مبل خریداری می کنند .

منابع
خبرگزاری میراث فرهنگی و گردشگری الهام حسینی

www.Google.com

با سپاس فراوان از توجه شما


تعداد صفحات : 21 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود