روز شمار دهه ی فجر
12تا22بهمن ماه 1357
دهه ی فجر انقلاب اسلامی به روزهای ۱2 تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته می شود که طی آن سید روح الله خمینی بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران وارد شد و در نهایت در بیست و دوم بهمن ماه با اعلام بی طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی منقرض شد و انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید.
۱۲ بهمن روز ورود روح الله خمینی به ایران
در روز ۱۲ بهمن بزرگترین استقبال در تهران برگزار شد؛ بطوری که طول جمعیت استقبال کننده از خمینی به ۳۳ کیلومتر رسیده بود. در ساعت ۹:۲۷ دقیقه بامداد روز دوازدهم بهمن هواپیمای حامل خمینی در میان تدابیر شدید امنیتی در فرودگاه مهرآباد برزمین نشست. او پس از ورود به فرودگاه و سخنرانی، طبق برنامه ای که از قبل تنظیم شده بود عازم قبرستان بهشت زهرا شد و در میان استقبال گسترده مردم تهران در ساعت یک بعد از ظهر وارد قطعه ۱۷ که مدفن شهدای انقلاب بود شد و سخنرانی خود را نمود
حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.
با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشک های مشتاقان را بر گونه هایشان جاری کردند.
حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می کنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمی توانم جبران کنم. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشه های فساد ترغیب کردند. ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.
امام خمینی پس از سال ها دوری و تبعید به کشور بازگشت. ایران اسلامی شاهد بزرگترین و تاریخی ترین استقبال بود. حضور میلیونی مردم که صف مستقبلین را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا امتداد داده بود، حاکی از عشق و علاقه بی نظیر آنها به رهبر خویش بود.
در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش می شد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.
حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مستقبلین مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده اند می افتد، سنگینی ای در دوشم پیدا می شود که نمی توانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستان های ما را آباد. ایشان اضافه کردند: من دولت تعیین می کنم، من توی دهن دولت می زنم … من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می کنم. من به ارتش یک نصیحت می کنم و یک تشکر ….. [ما] می خواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمی خواهید؟ آقای سرلشکر شما نمی خواهید مستقل باشید؟ و اما تشکر می کنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت .
13 بهمن : دیدار گروه های مختلف مردم با امام خمینی(س)؛ و ادامه ی درگیری های شدید در شهر های کشور
بختیار در واکنش به استقبال عمومی مردم از ورود امام، پی درپی با انجام مصاحبه و صحبت در مورد برنامه های آتی خویش سعی در عادی جلوه دادن اوضاع دارد. مردم امام، چشم و گوش به مدرسه ی علوی دوخته اند.
جمعیت مشتاق به دیدار اما آنقدر زیاد هستند که کوچه های اطراف مدرسه ی علوی مملو از آدم شده است. مردم پارچه های دست نویسی روی دیوار ها نصب کرده اند که روی شان نوشته شده: « زیارت قبول، با یک بار زیارت امام این توفیق را به دیگران هم بدهید».
دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائی ها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.
درگیری های شدید در شهر های کشور
دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائی ها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.
14 بهمن : استعفای شهردار تهران و انتصاب دوباره ی او از سوی امام به همان سمت
در تمام کشور مردم به اعتصاب عمومی دست زده اند.
کارکنان ادارات و وزارتخانه های مختلف، وزیران و مدیران دولت را به محل کار خود راه نمی دهند.
جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، به دیدار امام می رود و استعفانامه اش را به ایشان تسلیم می کند و البته دوباره از سوی امام شهردار می شود. بختیار از انتشار این خبر و احتمال این که سرمشق دیگر زیر دستانش قرار گیرد به شدت می ترسد و طی یک مصاحبه شروع به ناسزاگویی به جواد شهرستانی می کند و سایر کارمندان و مسئولان دولت خویش را تهدید می کند. با همه ی این ها شهردار تهران، تنها کسی نبود که به مدرسه ی علوی(محل سکونت امام) روی آورد.
جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، در دیدار امام و تسلیم استعفانامه اش به حضرت امام
15 بهمن : اعتصاب کارکنان نخست وزیری؛ بازداشت بسیاری از وزراء و کارمندان عالی رتبه دولت به جرم فساد مالی و سوءاستفاده از بیت المال توسط دولت بختیار
بختیار تمام پایگاه هایش را از دست داده و همچنان با انجام مصاحبه های مختلف سعی در به رخ کشیدن قدرت خود دارد. محورهای مورد تاکید و تهدید او در مصاحبه ها این ها هستند:
– به آیت الله خمینی اجازه تشکیل دولت موقت را نمی دهم.
– کسانی را که جنگ داخلی راه بیندازند اعدام می کنم.
– تمام نظرات امام خمینی را در لباس قانون تحقق می بخشم.
امام در پاسخ تهدید های دولت فرمودند: «من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش می خواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آن ها فرزندان ما هستند. ما به آن ها محبت داریم…»
امام همچنین در سخنرانی ها و دیدار هایشان با مردم اصول سیاست هایشان را این گونه بیان فرمودند: «تمام اتباع خارجی در ایران به صورت آزاد زندگی خواهند کرد. ما برای اقلیت های مذهبی احترام قائل هستیم. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است که در خدمت ملت باشند. دولت ها حق هیچ نظارت ندارند…»
در روز 15 بهمن سال 1357 همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از امام خمینی (ره) ، دست به راهپیمایی زدند و عده زیادی از افسران پایگاه هوایی همدان ، در پایگاه بازداشت و زندانی شدند . خانواده های همافران و درجه داران بازداشتی و نیروی هوایی ، با تجمع در دادگستری به عنوان اعتراض به دستگیری آنها، خواهان آزادی این همافران شدند.
در ساعت 10 روز 15 بهمن سال 1357 تعدادی از کارکنان نخست وزیر وقت اعتصاب کردند و بسیاری از وزرا و کارمندان عالی رتبه دولت به جرم فساد مالی و سوء استفاده از بیت المال توسط نیروهای انقلابی دستگیر شدند .
حمایت مردم از همافران دستگیر شده در بهبهان
16 بهمن : انتخاب مهندس مهدی بازرگان به نخست وزیری دولت موقت از سوی امام خمینی (س)
ده ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه های مختلف مردم و جمعی از نزدیکان امام در سالن مدرسه ی علوی اجتماع کرده اند. آیت الله هاشمی رفسنجانی حکم نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت می کند. در حالی که مردم هر لحظه به پیروزی نزدیکشان امیدوارتر می شوند، جمعی از تیمساران ارتش در حال فراهم کردن مقدمات اجرای طرحی با حمایت مستقیم آمریکا برای دستگیری امام و کشتن مردم هستند.
اعضای شورای انقلاب، آیت الله دکتر بهشتی، آیت الله مطهری و مهندس بازرگان با تماس های مداوم با فرماندهان ارتش سعی می کنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت کنند. مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان می روند.
آیت الله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفتند . آیت الله گلپایگانی با صدور پیامی خطاب به ارتش، از فرماندهان نظامی خواستند تا از رویارویی و مقابله با انقلاب اسلامی بپرهیزند
در تظاهرت مردم آغاجاری، عده ای به شهادت رسیدند. غلامرضا کیانپور، وزیر اسبق اطلاعات و دادگستری و استاندار آذربایجان غربی و اصفهان، بازداشت شد. هشت هزار یهودی از ایران به اسرائیل رفتند
مهندس بازرگان پس از قرائت حکم نخست وزیری گفت : خدای برگ را شکر می کنم که چنین اعتبار و حسن شهرتی را که به هیچوجه اهلیت و لیاقت آن را نداشتم، به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیت الله، ابراز اعتماد و ارجاع چنین ماموریتی را به بنده عنایت بفرمایند و همچنین تشکر از ملت ایران می کنم .
حضرت امام در فرمایشات خود بعد از سخنان مهندس بازرگان به عنوان نخست وزیر، از مردم خواستند تا با تظاهرات آرام و از طریق مطبوعات، نظر خود را درباره دولت بازرگان ابراز نمایند. ایشان در یک مصاحبه قبل از قرائت حکم گفتند: مخالفت با این حکومت، مخالفت با شرع است. بازرگان پس از خروج امام از محل جلسه ، در رابطه با تهدید بختیار در مورد نخست وزیری دولت موقت ، گفت: از این اخطار نمی ترسیم ، اگر تهدید می خواهند بکنند، به چیز دیگری ما را تهدید کنند. این چیز خیلی کوچکی است و اگر عملی شود، بنده شخصا خیلی ممنون می شوم؛ چون راحت می شوم
مردم با گل و اشک و شعار به استقبال ارتشیان می روند.
17 بهمن : تظاهرات گسترده به حمایت از بازرگان در سطح کشور؛ حذف سوگند وفاداری به شاه از مراسم قسم سربازی؛ خروج ژنرال هایزر از ایران
صبح روز 17 بهمن ماه سال 1357 غرش فانتوم های جنگی در اسمان تهران به گوش رسید . در پی تشکیل جلسه مجلس و حضور بختیار ، فانتوم ها و هلیکوپترهای نیروی هوایی با هدف کنترل اوضاع بر فراز تهران مانور دادند
مردم در خیابان ها و در حمایت از دولت بازرگان تظاهرات می کنند. شعارها علیه بختیار است، مردم بختیار را نمی خواهند. بختیار سعی دارد به مردم بفهماند در انجام وعده های خود کوشاست.
به همین منظور در جلسه ی مجلس حضور می یابد و نمایندگان در حضور بختیار طرح های انحلال ساواک و دستگیری نخست وزیران و وزیران دولت از سال 1341 تا آن سال که متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصویب می کنند.
18 بهمن: تجمع طرفداران بختیار در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی)؛ آغاز کار «کانال تلویزیونی انقلاب»
امام خمینی فرمان داده اند نام اشخاصی که به نوعی به کشور و مردم خیانت کرده اند افشا شود. با تلاش مردم و متخصصین، فرستنده ای سیار در مدرسه ی علوی راه اندازی می شود. اینجا تهران، کانال انقلاب!
امام خمینی در جمع اهالی کردستان درباره یگانگی و برادری شیعه و سنی سخنرانی کردند.
بازرگان مقر امام را به عنوان دفتر نخست وزیری برگزیده ودر آنجا مشغول به کار خواهد شد.
دیدار با امام در مدرسه علوی
19 بهمن : «کانال تلویزیونی انقلاب» رژه ی عده ی زیادی از همافران و پرسنل نیروی هوایی در مقابل امام خمینی(س)
بختیار دستور تیراندازی به سمت مردم را می دهد.
در بعضی از نقاط کشور به سمت مردم تیراندازی می شود.
عده ی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی، با لباس های نظامی و در میان شادی و حیرت مردم به اقامت گاه امام رفتند. امام خمینی در این دیدار، خطاب به همافران فرمودند:
«همان طور که گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حال به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با کمک شما بتوانیم در اینجا حکومت اسلامی را برقرار کنیم.»
عده ی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی، با لباس های نظامی و در میان شادی و حیرت مردم به اقامت گاه امام رفتند.
بختیار دستور تیراندازی به سمت مردم را می دهد.
20 بهمن : اعلام سیاست ها و وظایف دولت موقت توسط مهندس مهدی بازرگان؛ درگیری شدید میان همافران و دانشجویان نیروی هوایی با افراد گارد جاویدان
پس از خبر ساعت 20، تصاویری از دوران اقامت امام خمینی در پاریس از شبکه سراسری تلویزیون پخش شد. هم زمان با پخش تصویر امام خمینی، همافران نیروی هوایی در پادگان، فریاد «الله اکبر» سر دادند. شعار همافران در حمایت از امام خمینی باعث خشم افسران و کارکنان ضد اطلاعات نیروی هوایی شد. اخطارهای تند آنان به همافران، به درگیری و تیراندازی و ورود گارد شاهنشاهی منجر شد. با بالا گرفتن درگیری، مردم برای کمک به همافران ارتش وارد پادگان شدند اما لوله ی مسلسل گارد شاه به سمت مردم چرخید و آن ها را هدف گلوله قرار داد. درگیری تا صبح ادامه داشت…
21 بهمن : دست یابی مردم به اسلحه خانه نیروی هوایی و شدت یافتن درگیری مسلحانه مردم و نظامیان؛ اعلام منع عبور و مرور از ساعت چهار و سی دقیقه عصر توسط ارتش شاه؛ انتشار حکم امام درباره ی ماندن مردم در خیابان ها؛ پیوستن نیروی دریایی و هوایی به مردم
ساعت 10 صبح اسلحه خانه ی نیروی هوایی به همت مردم و کمک همافران فتح شد.
ساعاتی بعد کلانتری های 9، 10، 11، 12، 16، 26 و کلانتری نارمک به دست مردم افتاد. مردم تانک ها و نفربرها را به خیابان ها آوردند و به یکدیگر روحیه می دهند. فرمانداری نظامی که دست پاچه شده است، در آخرین اعلامیه اش که بارها از رادیو پخش شد، ساعت منع عبور و مرور را چهار و نیم عصر اعلام کرد.
امام خمینی در پاسخ به دستور فرمانداری پیامی به این شرح صادر فرمودند: «اعلامیه امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است؛ مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند، برادران و خواهران عزیزم، هراسی به خود راه ندهید که به خواست خداوند تعالی، حق پیروزاست.»مردم خیابان ها را ترک نکردند.
سپهبد رحیمی، فرماندار نظامی تهران و حومه، طی دستورالعملی به یگان های تابعه خود ، از آنها خواست تا بی درنگ کلیه رهبران نهضت را دستگیر و با هواپیما به یکی از جزایر منتقل نمایند. همراه این دستورالعمل، لیستی از اسامی صدها نفر که باید بازداشت شوند، الصاق شده است که در راس آنها نام حضرت امام، آْیت الله طالقانی مهندس مهدی بازرگان، به چشم می خورد
22 بهمن:اعلام بی طرفی ارتش؛ سقوط حکومت 2500 ساله شاهنشاهی و پیروزی انقلاب اسلامی ایران
سرانجام درحالی که همه خیابان ها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 30/10 دقیقه صبح، شورای عالی ارتش با شرکت رئیس ستاد، وزیر جنگ واکثر فرماندهان تشکیل جلسه داد و پس از مذاکرات بسیار، طی اعلامیه ای بی طرفی ارتش را اعلام کرد:
«با توجه به تحولات اخیر کشور، شورای عالی ارتش در ساعت ده و نیم امروز بیست و دوم بهمن سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت، به اتفاق آراء تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج ومرج و خونریزی بیشتر، بی طرفی خود را در مناقشات سیاسی فعلی اعلام و به یگان های نظامی دستور داده شد به پادگان های خود مراجعت نمایند. ارتش ایران همواره پشتیبان ملت شریف و نجیب و وطن پرست ایران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شریف با تمام قدرت پشتیبانی می نماید.»
این اعلامیه زمانی از رادیو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحی که سوار برخودروهای نظامی بودند. همچنین کاخ گلستان، مرکز رادیو ایران و ژاندارمری کل کشور در دست مردم بود. شهربانی کل کشور، دانشکده افسری، دانشکده پلیس و دبیرستان نظام نیز به دست نیروهای مردمی فتح شد. مردم، زندان کمیته [کمیته ی مشترک ضدخرابکاری] را که مرکز بازجویی و شکنجه متهمان سیاسی بود، به تصرف درآوردند و زندانیان را آزاد کردند. تا غروب این روز، تمام کلانتری ها، پادگان ها، پاسگاه ها و مراکز نظامی به دست مردم افتاد، زندان قصر، زندان جمشیدیه نیز تصرف شد و زندانیان آن ها فرار کردند،
اما توسط مردم دستگیر شده و به مدرسه رفاه – محل شورای انقلاب – برده شدند.
درحالی که مردم به سوی کاخ نخست وزیری در حرکت بودند، بختیار که پس از فرار نظامیان با تعداد کمی محافظ تنها مانده بود ناهار خود را نیمه تمام رها کرد و از در پشتی ساختمان نخست وزیری گریخت. سپهبد رحیمی (فرماندار نظامی تهران و رئیس شهربانی) به دست مردم اسیر شد و سرلشکر ناجی (فرمانده گارد جاویدان) در حوالی میدان فوزیه امام حسین (ع) در جریان زد و خورد به ضرب گلوله ای کشته شد. امیرعباس هویدا نخست وزیر اسبق، نیز خود را به شورای انقلاب تسلیم کرد.
رادیو و تلویزیون نظامی به تصرف مردم در آمد. در آخرین لحظه ها گوینده رادیو پیامی را که از سوی آیت الله طالقانی رسیده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پیام ازکارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتی نسبتا طولانی، رادیو دوباره آغاز به کار کرد. صدای گوینده از شدت هیجان می لرزید:«توجه توجه … این صدای انقلاب ملت ایران است…»
امام خمینی در 14 بهمن 1357 در جمع اعضای کمیته برگزاری استقبال جهت دستیابی به حکومت اسلامی می فرمایند: تنها رمز پیروزی شما وحدت کلمه [است ].
وحدت کلمه،
کلید پیروزی ما از همه شما جوانها تشکر می کنیم که در این موقع همه با قدرت، همه با اراده، همه با خواست های الهی بپا خاستید و کارهای خودتان را زمین گذاشتید و این کار بزرگی که به عهده همه ماست دنبال کردید. و رمز پیروزی شما وحدت کلمه [است ] و اینکه همه تان یک مطلب را می خواهید. الآن همه ملتها، ملت ایران در هر شهری، در هر دهی، در هر قصبه ای همین مطلب را می خواهد: نبودِ شاه که نیست ان شاء الله، نبودِ رژیم که نیست. ان شاء الله؛ نبودِ دولت غاصب که نیست ان شاء الله؛ ایجاد حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی که خواهد بود ان شاء الله.
من از همه شما آقایان تشکر می کنم که در این موردها زحمت کشیدید لکن زحمتی بوده است که برای خادم خودتان کشیدید، زحمتی بوده است که برای خدمتگزار خودتان کشیدید. من خدمتگزار شما هستم. من می خواهم که شما عزیز باشید. من خدمتگزار ملت هستم. من می خواهم ملت اسلام سربلند باشد، مستقل باشد؛ نه مثل حالا که ما باید همه چیزمان از جای دیگر باشد. و همه مسائل سیاسی مان را دیگران نقشه بکشند، همه مسائل اجتماعی مان را دیگران نقشه اش را بکشند، فرهنگ ما را دیگران برنامه بدهند، ارتش ما را دیگران – مستشار دیگران اداره بکنند. من می خواهم که همه شما مستقل باشید. و این ته مانده ای که از استعمار مانده است و حالا به اظهار «ملیت» و اینها دارد کسب بیت المال را می کند، این را هم بزنید پرتش بکنید. و. ان شاء الله حکومت اسلامی نزدیک است.
(صحیفه امام، ج6، 52-50)
m.safabakhsh.ms@gmail.com
By:safabakhsh