تارا فایل

پاورپوینت دستگاه عصبی


بسم الله الرحمن الرحیم
دستگاه عصبی

دستگاه عصبی
سیستم عصبی یکی از سیستم های تنظیمی است که اطلاعات را از داخل یا خارج بدن دریافت می کند و آنها را پردازش کرده و ایمپالسهایی برای کنترل اعمال مختلف بدن ارسال می کند.

دستگاه عصبی

نورون
نورونها، سلولهای سازنده ی سیستم عصبی هستند. که دارای قدرت تحریک پذیری و قدرت تولید امواج عصبی می باشند.

ا ز نظر فیزیولوژی نورونها به سه دسته تقسیم می شوند:
نورونهای آوران ( حسی)؛
پیام را از محیط به سیستم عصبی مرکزی می برند.
نورونهای وابران ( حرکتی)؛
سیگنال را از سیستم عصبی مرکزی به محیط می برند.
نورونهای رابط؛
90 درصد نورونها را تشکیل می دهند و ارتباط بین قسمت های مختلف سیستم عصبی را برقرار می کند.
نورون

نورونها ار نظر شکل به سه دسته تقسیم می شوند؛
چند قطبی: که به شکل ستاره ای و هرمی عمدتا در نخاع و قشر مخ دیده می شوند.
دو قطبی: دارای یک آکسون و یک دندریت هستند. در شبکه چشم، مخاط بویایی و مخچه دیده می شوند.
یک قطبی: محل انشعاب آکسون و
دندریت از جسم سلولی در یک نقطه
است.
نورون

تارهای عصبی از نظر سرعت هدایت پیام عصبی به شکل زیر تقسیم بندی می شوند؛
تارهای نوع A: رشته قطور و میلین دار با سرعت زیاد هستند. رشته سوماتیک
تارهای نوع B: رشته های نازک و میلین دار هستند. پیش عقده ای سمپاتیکی
تارهای نوع C: رشته های نازک بدون میلین با سرعت کند هستند.
نورون

تعریف واژه
پریکاریون: جسم سلولی نورونها را پریکاریون می گویند. اگر جسم سلولی در سیستم عصبی مرکزی باشد آنرا هسته و اگر خارج از آن باشد بنام گانگلیون می نامیم.
آکسون و دندریت: زوائد کوتاه و و منشعب بعنوان دندریت شناخته شده و از نظر علمی آوران هستند و زوائد بلند آکسون می باشند و از نظر عملکردی وابران هستند.
سیناپس: ارتباط بین دو نورون و یا یک نورون را با عضله سیناپس میگویند سیناپسها بصورت تحریکی یا مهاری عمل می کنند.
گانگلیون: تجمع جسم سلولی نورونها را عقده یا گانگلیون می گویند که معمولا در خارج از CNS وجود دارد به استثنای هسته های قاعده ای.

نوروترانسمیتر: مواد انتقال دهنده پیام عصبی که در وزیکولهای پایانه آکسونی ذخیره می شوند. نظیر استیل کولین، کاتکول آمین ها، دوپامین.
بخش خاکستری: جسم سلولی نورونها و نوروگلیا ها هستند که یا بصورت یکپارچه ( قشر مخ و مخچه) و یا بصورت هسته های خاکستری دیده می شوند.
بخش سفید: مجموع رشته های عصبی همراه با نوروگلیا ها را بخش سفید می گویند.
تعریف واژه

سلولهای پشتیبان
بیش از 100 بیلیون نورون در سیستم عصبی مرکزی وجود دارد.
10 برابر تعداد نورونها سلولهای پشتیبان وجود دارد.
اعمال فیزیولوژیکی سلولهای پشتیبان عبارتند از:
محافظت فیزیکی و تغذیه ای سلولهای عصبی
پوشش میلینی سلولهای نورونی
دفع مواد زائد از محیط نورونها
این سلولها بعنوان سلولهای نوروگلیا یا سلولهای نگهدارنده نیز مطرح هستند.

سیستم عصبی مرکزی:
Oligodendrocytes
Astrocytes
Microglia
Ependymal cells
سیستم عصبی محیطی:
Schwann cells
Satellite cells
سلولهای پشتیبان

سلولهای پشتیبان
Oligodendrocyte

غلاف میلین بر چندین آکسون ایجاد می کند.

سلولهای پشتیبان
Astrocytes
تنظیم محیط خارج سلولی بخصوص میزان الکترولیتها را تنظیم می کنند.
فراوانترین گلیاها محسوب می شوند.

Microglia
متحرک بوده و عمل فاگوسیت انجام می دهند.
Ependymal cells
مایع مغزی نخاعی (CSF) ترشح می کنند.
احتمالا بعنوان سلولهای بنیادی (Stem Cells) عصبی مطرح هستند.
Satellite cells
سلولهای عصبی را در داخل گانگلیون پشتیبانی می کند.

سلولهای پشتیبان

سلولهای پشتیبان

سلولهای پشتیبان
Schwaan cells
در سیستم عصبی محیطی غلاف میلین می سازد.

Schwaan cells
در سیستم عصبی محیطی غلاف میلین می سازد.
سلولهای پشتیبان

سیناپس

سیناپسها از نظر فیزیولوژیکی به دو گروه تقسیم می شوند.
سیناپس های الکتریکی: کانالهای پروتئینی هستند که ارتباط سیتوپلاسمی بین سلولهای مجاور را برقرار می کند. در عضلات قلب چنین سیناپسهایی یافت می شود
سیناپسهای شیمیایی: در اعصاب دیده می شود و جریان یک طرفه ایجاد می کند.
سیناپس

سیناپسهای شیمیایی: در اعصاب دیده می شود و جریان یک طرفه ایجاد می کند.

نوروترانسمیتر
1. ریز ملکول:
استیل کولین: می تواند با توجه به نوع رسپتور تحریکی یا مهاری باشد ولی در بیشتر بخشهای سیستم عصبی تحریکی است، کاهش استیل کولین سبب فراموشی و حواس پرتی و افزایش آن موجب اضطراب می شود.
اسید امینه؛
الف- گاما آمینو بوتریک اسید (GABA): کاملا مهاری می باشد.
ب- گلوتامات: کاملا تحریکی است و عامل مهمی در انتقال درد می باشد.

ترکیبات مونوآمینی؛
الف- نوراپی نفرین: می تواند تحریکی یا مهاری باشد ولی بر خلاف استیل کولین بیشتر خاصیت مهاری دارد. نوراپی نفرین نیز در تقویت حافظه موثر است. افزایش آن در مغز موجب بی خوابی و اضطراب می شود.
ب- دو پامین: افزایش بیش از حد دوپامین منجر به شیزوفرنی می شود و کاهش آن بیماری پارکیسنون را ایجاد می کند.
نوروترانسمیتر

ج- سرتونین: بیشتر نقش مهاری دارد. مهمترین نقش را در خواب و بیداری دارد. افزایش سرتونین باعث خواب می شود.

2- ترکیبات درشت ملکول = پلی پپتیدی؛ مانند:
– ماده P: کاملا تحریکی است و عامل مهمی در انتقال درد مزمن می باشد.
اوپیاتها
نوروترانسمیتر

گیرنده

پتانسیل پس سیناپسی تحریکی

اگر پس از آزاد شدن واسطه ی شیمیای کانالهای سدیمی باز شود سیناپس تحریکی بوده در صورتیکه کانالهای پتاسیمی و کلر باز شوند سیناپس مهاری است.

اگر پس از آزاد شدن واسطه ی شیمیای کانالهای سدیمی باز شود پتانسیل پس سیناپسی تحریکی بوده در صورتیکه کانالهای پتاسیمی و کلر باز شوند پتانسیل پس سیناپسی مهاری است.

انتقال سیناپسی
آلکالوز تحریک پذیری نورونها را فوق العاده افزایش داده و باعث تشنج می شود در مقابل اسیدوز فعالیت نورونها را کاهش می دهد و منجر به اغمامی شود.
هیپوکسی فقط بمدت چند ثانیه می تواند موجب تحریک پذیری کامل نورونها شود.

Slowly Adapting Receptors Detect Continuous Stimulus
Strength-The "Tonic" Receptors.
Slowly adapting receptors continue to transmit impulses to the brain as long as the stimulus is present (or at least for many minutes or hours). Therefore, they keep the brain constantly apprised of the status of the body and its relation to its surroundings.
For instance, impulses from the muscle spindles and Golgi
tendon apparatuses allow the nervous system to know the
status of muscle contraction and load on the muscle tendon
at each instant.
Other slowly adapting receptors include (1) receptors of
the macula in the vestibular apparatus, (2) pain receptors,
(3) baroreceptors of the arterial tree, and (4)
chemoreceptors of the carotid and aortic bodies.
Because the slowly adapting receptors can continue to
transmit information for many hours, they are called tonic
receptors.

Rapidly Adapting Receptors Detect Change in Stimulus
Strength-The "Rate Receptors," "Movement Receptors," or
"Phasic Receptors."
Receptors that adapt rapidly cannot be used to transmit a continuous signal because these
receptors are stimulated only when the stimulus strength
changes. Yet they react strongly while a change is actually
taking place. Therefore, these receptors are called rate
receptors, movement receptors, or phasic receptors. Thus,
in the case of the pacinian corpuscle, sudden pressure
applied to the tissue excites this receptor for a few
milliseconds, and then its excitation is over even though
the pressure continues. But later, it transmits a signal again
when the pressure is released. In other words, the pacinian
corpuscle is exceedingly important in apprising the nervous
system of rapid tissue deformations, but it is useless for
transmitting information about constant conditions in the
body.

راههای حسی
اعصاب حسی در عقده های نخاعی در خارج از نخاع و در ریشه خلفی واقع شده اند، رشته های عصبی از راه ریشه های خلفی وارد نخاع می شوند و در ستون خلفی ماده سفید به طرف پیاز مغز تیره حرکت می کنند در بصل النخاع با یک عصب دوم سیناپس داده و بطرف مقابل بدن می روند و به تالاموس می رسند در تالاموس یک نورون سوم اطلاعات حسی را به قشر حسی در سطح خارجی مغز ارسال می کند.

Dorsal Column-Medial Lemniscal System

1. Touch sensations requiring a high degree of
localization of the stimulus
2. Touch sensations requiring transmission of fine
gradations of intensity
3. Phasic sensations, such as vibratory sensations
4. Sensations that signal movement against the skin
5. Position sensations from the joints
6. Pressure sensations having to do with fine degrees of judgment of pressure intensity

Anterolateral System

1. Pain
2. Thermal sensations, including both warmth and cold sensations
3. Crude touch and pressure sensations capable only of crude localizing ability on the surface of the body
4. Tickle and itch sensations
5. Sexual sensations

راههای حسی
Anterolateral System : ابتدا نورون اول از قسمت خلف نخاع وارد ماده خاکستری نخاع شده و سپس در شاخ خلفی نخاع نورون دوم شروع شده که بلافاصله از خط وسط عبور کرده و به طرف مقابل نخاع می رود و از طریق مسیر ماده سفید وارد مسیر Anterolateral شده و به طرف تالاموس سیر می کند تا از تالاموس به قشر حسی برسد.
Dorsal Column System : این مسیر نیز شامل سه نورون است، نورون اول از طریق شاخ خلفی وارد نخاع شده ولی بدون تقاطع تا بصل النخاع پیش می رود، در بصل النخاع نورون اول با نورون دوم سیناس تشکیل می دهد و بعد از آن عمل تقاطع صورت می گیرد نورون دوم در تالاموس با نورون سوم سیناپس حاصل می کند و سپس به کورتکس حسی می رود.

راههای حسی
عمل پردازش سیگنالهای حسی در مسیر به طرف بالا انجام می گیرد و هرچه به سمت بالا می رویم این پردازش جامع تر و دقیق تر می شود.
در نخاع مختصری تفسیر و آنالیز می شود.
در بصل النخاع بدلیل وجود هسته های مهم حرکتی تفسیر خیلی زیادی برای حس ها صورت نمی گیرد.
در تالاموس حس های حرارت و فشار مورد بررسی قرار می گیرند.
کلیه حواس غیر از حس بویایی از تالاموس عبور کرده و به قشر مغز می روند.
در قشر حسی پردازش نهایی و دقیق حواس صورت می گیرد.

قشر حسی
قشر حسی به دو ناحیه تقسیم می شود:
ناحیه 1 ( اولیه): این ناحیه در پشت شیار مرکزی در لوب پاریتال قرار دارد. تفسیر گرمی، سردی، نرمی، سفتی در این ناحیه شناسایی می شود نواحی ای از بدن که عصب دهی بیشتری دارند وسعت ناحیه اشغال شده در مغز برای آن عضو بیشتر و عضو حساس تر خواهد بود.
ناحیه 2 ( ثانویه): از قستهای مختلف مغز از جمله تالاموس، ناحیه ی اولیه، نواحی بینایی و شنوایی پیام دریافت می کند و تفسیر و تحلیل و آنالیز انجام می شود و آن حس اولیه خام و ابتدایی که در ناحیه اولیه ادراک شده کاملا مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.

رسپتور
بطور کلی رسپتور های را می توان به شکل زیر تقسیم بندی کرد؛
رسپتورهای مکانیکی: گیرنده فشار،ارتعاش
رسپتورهای حرارتی: گیرنده ی سرما و گیرنده ی گرما
رسپتورهای درد
رسپتورهای حساس به نور: در شبکیه
رسپتورهای شیمیایی : گیرنده های چشایی و بویایی

اعصاب حسی
سیستم حسی ما را قادر به درک کلیه حوادث و اتفاقات بیرونی و همچنین درک وضیعت اعضا و احشا درون خود می سازد، از دیدگاه کلی دو نوع حس داریم:
حس ویژه: یک محرک، مخصوص یک نوع گیرنده است مثل بینایی و شنوایی.
حس عمومی: یک محرک تعداد زیادی رسپتور را تحریک می کند مثل حس مکانیکی، حرارتی و درد.

حس پروپریوسپتو هم تعادل و هم رابطه اندامها و موقعیت آنها را نسبت به هم درک می کند بخشی از این حس اختصاصی است و رسپتورهای آن در مجاری نیم دایره ای گوش داخلی قرار دارد و بخشی نیز کلی و عمومی است و در مفاصل عضلات و تاندونها واقع شده است.
حس حرارت: شامل دو حس سرما و گرما است. رسپتورهای سرما در سطح بدن بیشتر از رسپتورهای گرما می باشد. از 28 درجه به پایین احساس سرما و از 32 درجه به بالا احساس گرما به وجود می آید. حس های سرما و گرما سریعا به شرایط جدید سازگاری پیدا می کنند.
اعصاب حسی

حس درد: یک مکانیسم دفاعی در بدن است.
کلیه گیرنده های درد انتهای عصبی آزاد دارند.
گیرنده های درد سازش و تطابق ندارند و ممکن است با تداوم تحریک شدت درد افزایش یابد. ( Hyperalgesia )
درد توسط سه نوع محرک مکانیکی، حرارتی و شیمیایی القاء می شود.
یکی از مهمترین محرکهای شیمیایی برادی کینین می باشد.
سایر مواد شیمیایی عبارتند از: سروتونین، هیستامین، یون پتاسیم، اسیدها، استیل کولین و آنزیمهای پروتئولیتیک و . . .
ایسکمی و اسپاسم عضلانی نیز از علل شایع درد هستند.
حس درد:

تقسیمات مختلفی برای درد وجود دارد و بطور عمده به شکل زیر است:
درد سریع ( درد تیز، گزشی، سوزنی، حاد و الکتریکی ): با سرعت 0/1 ثانیه حس
توسط فیبرهای نوع A دلتا انتقال می یابد.
تعیین دقیق موضع درد امکان پذیر است.
میانجی عصبی آن گلوتامات است.
دردهای سریع و سوزنی در قشر مغز تفسیر می شوند.
درد آهسته ( درد سوزشی، مبهم، ضربان دار، تهوع آور و مزمن ):بعد 1 ثانیه
توسط فیبرهای کوچک نوع C انتقال می یابد.
تعیین دقیق موضع درد امکان پذیر نیست.
میانجی عصبی آن ماده P است.
دردهای سوزشی در ساقه مغز منتشر می شوند.

اعصاب حسی

سیستم سرکوب کننده درد:
ترکیباتی نظیر انکفالین که بطور طبیعی در بدن سنتز می شود، می تواند درد را تخفیف دهد.
مورفین با جلوگیری از ترشح مادهp و آسپرین با مهار پروستاگلندین ها، برادی کینین ها و سرتونین می توانند درد را کاهش دهند.
تا کنون 12 ماده شبه افیونی در نقاط مختلف سیستم عصبی یافت شده است.
مهار انتقال درد بوسیله سیگنالهای عصبی تماسی امکان پذیر است. (مالش موضع درد از شدت درد می کاهد.)
پارانشیم کبد و حبابچه های ریه نسبت به هر نوع دردی غیر حساس هستند.

اعصاب حسی

کلیه دردهایی که در سطح بدن بوجود می آیند دردهای سوماتیک سطحی نامیده می شوند.
دردهایی که در استخوانها، عضلات و مفاصل بوجود می آیند از جمله دردهای عمقی سوماتیکی می باشند.
دردهای احشایی دردهایی هستند که در احشای قفسه صدری و حفره شکمی بوجود می آیند.
گاهی درد از نقطه ای از بدن به نقطه دیگر انتشار پیدا می کند که بیشتر در قلمرو احشاء بوجود می آید اینگونه دردها را دردهای انتشاری یا راجعه خوانده می شوند.
درد قلب گردن و قسمت فوقانی قفسه سینه
درد معده اپیگاستر قدامی در بالای ناف
اعصاب حسی

گاهی درد از نقطه ای از بدن به نقطه دیگر انتشار پیدا می کند که بیشتر در قلمرو احشاء بوجود می آید اینگونه دردها را دردهای انتشاری یا راجعه خوانده می شوند.

درد رجوعی

سر درد نوعی درد رجوعی از تشکیلات عمقی به سطح سر است.

نخاع
کلیه فرامین حرکتی از مراکز عصبی بالاتر از طریق ماده ی سفید نخاع گذشته و به عضلات مر بوط ختم می شود، از طرفی بخش خاکستری نخاع بعنوان یک مرکز عصبی در تنظیم رفلکسهای نخاعی نقش دارد. نورونهای حرکتی از بخش قدامی نخاع خارج می شوند و به عضله مربوطه می روند. نورون های حسی از بخش خلفی نخاع وارد نخاع می شوند و نورونهای رابط در ماده خاکستری نخاع مستقر هستند.
از دیدگاه کلی سه نوع راه و مسیر عصبی در نخاع دیده می شود که عبارتند از؛
راههای نزولی( حرکتی)
راههای صعودی( حسی)
راههای بین سگمانی( ارتباطی).

نخاع
نخاع، مرکز بسیاری از رفلکسهای عصبی می باشد
در صورتیکه بین نورون آوران و وابران، نورون واسطه ای وجود داشته باشد رفلکس را پلی سیناپتیک و اگر نورون واسطه ای وجود نداشته باشد رفلکس مونوسیناپتیک می گویند.

Spinal Cord level
We often think of the spinal cord as being only a conduit
for signals from the periphery of the body to the brain, or
in the opposite direction from the brain back to the body.
This is far from the truth. Even after the spinal cord has
been cut in the high neck region, many highly organized
spinal cord functions still occur. For instance, neuronal
circuits in the cord can cause (1) walking movements, (2)
reflexes that withdraw portions of the body from painful
objects, (3) reflexes that stiffen the legs to support the body
against gravity, and (4) reflexes that control local blood
vessels, gastrointestinal movements, or urinary excretion.
In fact, the upper levels of the nervous system often
operate not by sending signals directly to the periphery of
the body but by sending signals to the control centers of
the cord, simply "commanding" the cord centers to
perform their functions.

ساقه مغز
در این قسمت بصل النخاع، مخچه و قسمتی از هیپوتالاموس قرار دارد. در ساقه مغز تعدادی هسته های حرکتی وجود دارد که بعضی ارادی و بعضی غیر ارادی هستند مانند مراکز تنفس، گوارش، قلب و گردش خون.
همچنین سیستم حرکتی نگاه دارنده یا motor hold system در ساقه مغز واقع شده است. که شامل هسته قرمز، سیستم مشبک، وسیتبولار (دهلیزی) می باشد. راههای حرکتی از ساقه مغز به نخاع می روند.

سیستم مشبک (Reticular Formation)
یک سیستم عمومی برای کنترل سطح فعالیت مغز است.
سیستم مشبک اطلاعات را جهت ورود به مراکز بالاتر غربال می کند و اجازه نمی دهد هر گونه اطلاعاتی به طرف مراکز بالاتر عصبی انتقال یابد و سیگناهای باارزشتر و مهم تر و حیاتی را انتقال می دهد.
سیستم مشبک نقش بسیار موثری در ارتباط با خواب و بیداری دارد و در مواقعی که سیستم خسته است شخص به خواب می رود.

سیستم مشبک (Reticular Formation)
سطح فعالیت مغز توسط سیگنالهای حسی تعیین می گردد.
سیگنالهای درد سطح فعالیت مغز را افزایش می دهند.
کنترل نوروهورمونی فعالیتهای مغز:
سیستم نوراپینفرینی تحریک
سیستم سروتونینی مهاری
سیستم دوپامینی تحریک و مهار

اعمال متعالی مغز
در بخشهایی از مغز اطلاعات مورد ارزیابی قرار گرفته و اعمال تفسیری انجام می گیرد و واژه هایی همچون تفکر، غم و اندوه، شادی، هم نوع دوستی و … معنی می یابد.

سیستم لیمبیک
از بخشهای مختلفی تشکیل یافته است که عبارتند از ؛ هیپوکامپ ، تالاموس ، هیپوتالاموس ، سپتوم ، هسته های آمیگدال و سینگولار

سیستم لیمبیک

هر کدام از بخشهای لیمبیک برای عمل خاصی سازماندهی شده اند که بطور خلاصه عبارتند از :
آمیگدال – اعمالی از قبیل غضب ، هجوم ، فرار ، جنگ و یاد گیری
هیپو کامپ – حافظه کوتاه مدت و یادگیری
سپتوم – لذت و مسایل جنسی
هیپو تالاموس – ترس ، فرار ، خشم ، لذت، تعجب ، جایگاهی که حالات را به شکل ظاهری بروز می دهد .
سینگولار – شعور و شخصیت
تالاموس – جایگاه عبور اطلاعات و به میزان کم در یادگیری و شعور دخالت دارد .
سیستم لیمبیک

سیستم لیمبیک جایگاه اعمال عاطفی و احساسی، غریزه ای و ذاتی است و به طور کلی اعمال این سیستم به صورت تنبیهی و تشویقی تقسیم می شود البته منطقه تنبیهی 7⁄ 1 کل منطقه ی تشویقی است این سیستم انسان را قادر می سازد کارها را حتی اگر بر خلاف میل و احساسشان باشد با اندیشه و تفکر برنامه ریزی کرده و انجام دهند .

هیپوتالاموس
هیپوتالاموس بعنوان محل کنترل برای سیستم لیمبیک مطرح است.
مرکز تنظیم دستگاه قلبی-عروقی
مرکز تنظیم دمای بدن
مرکز تنظیم آب بدن ( مرکز تشنگی و کنترل دفع آب از ادرار )
تنظیم انقباضات رحمی و خروج شیر از پستان مادر
تنظیم لوله گوارش و تغذیه ( مرکز سیری و گرسنگی )
کنترل ترشحات غدد درون ریز
اعمال رفتاری از قبیل خشم و ستیز، ترس و تنبیه و میل جنسی

نیمکره های مغز
نیمکره های مغز اعمال پیچیده ای انجام می دهند و بطور کلی اعمالی از قبیل حل مسایل ریاضی ، منطق، شخصیت اجتماعی و تفکر را به نیمکره چپ نسبت می دهند و موضوعاتی نظیر ادبیات ، شعر ، هنر را به نیمکره راست نسبت می دهند .
و نیمکره ای که مرکز تکلم در آن باشد بعنوان نیمکره غالب در نظر گرفته می شود. 90 درصد افراد جامعه در نیمکره چپ غالب هستند و با دست راست کارهایشان را انجام می دهند.

تکلم: عمل تکلم از همکاری و ارتباط نزدیک دو ناحیه تفسیری و حرکتی تحت عناوین بروکا و ورنیکه بوجود می آید.
بینایی: تفسیر اطلاعات مربوط به بینایی در لوب آهیانه خلفی و بلافاصله در عقب ورنیکه انجام می گیرد ( شکنج زاویه ای ) تخریب این ناحیه سبب دیس لکسی یا کوری کلمات می گردد.

نیمکره های مغز

نیمکره های مغز

یاد گیری
فرآیند پیچیده ای است که نواحی مختلف مغز در آن در گیر می باشد یادگیری مراتب مختلفی دارد بعنوان مثال؛ عادت کردن به یک موضوع و یا حساس شدن به آن نوعی یادگیری محسوب می شود در یادگیریهای مراتب بالاتر جاندار ارتباطی بین یک محرک با محرک دیگر برقرار می کند .
حافظه توانایی به یاد آوردن تجربیات گذشته در سطح خودآگاه یا ناخودآگاه است
و بطور کلی به 2-3 دسته تقسیم می شود ؛
1- حافظه کوتاه مدت ( چند ثانیه تا چند دقیقه ) – تغییرات سیناپسی
2- حافظه بلند مدت ( سالها حتی تا آخر عمر )- تغییرات ساختاری واقعی

حافظه
حافظه توسط تغییرات توانایی انتقال سیناپسی از یک نورون به نورون دیگر در نتیجه فعالیت عصبی قبلی ایجاد می شود که متعاقب آن مسیرهای جدید ایجاد شده و یا مسیرهای قبلی تسهیل می شود.
مغز انسان اطلاعاتی را که بی اهمیت هستند نادیده می گیرد و این امر از مهار مسیرهای سیناپسی برای این نوع اطلاعات ناشی می شود و این اثر را عادت می نامیم در حقیقت عادت نوعی حافظه منفی است.
با تکرار و استمرار اطلاعات مربوط به حافظه کوتاه مدت در حافظه بلند مدت ضبط و ثبت می شود .

تثبیت حافظه
تمرین و تکرار
طبقه بندی و مرتب کردن حافظه در جریان تثبیت
نقش هیپوکامپ برای انبار کردن اطلاعات
هیپوکامپ در میان مهمترین مسیرهای خروجی برای نواحی پاداش و تنبیه سیستم لیمبیک قرار دارد.
ضایعات هیپوکامپ موجب فراموشی می شود.
درجه فراموشی برای وقایع اخیر بسیار بیشتر از وقایع مربوط به گذشته دور است.

1960, Eric Kandel

memory is actually additions to the billion of synapses that form the contact points between the neurons

Explicit memory which requires conscious attention to people, objects and places, facts and events,
is stored in the medial temporal lobe of the hippocampus in the brain. 
Implicit, procedural memory which does not require conscious attention such as skills, habits, and non-associative and associate learning
resides in the striatium, amygdala, cerebellum, and reflex pathways. 
Both kinds of memory start as short-term lasting typically minutes, but by repetition can be converted to long term memory lasting at least days or weeks. 
Only long-term memory involves synthesis of new protein

Key memory systems of the brain all interact when we are learning

خواب

خواب نوعی کاهش هوشیاری است که با تحریک کردن فرد، فرد هشیار و بیدار می شود
ولی فردی که در کما است،هرچه قدر تحریکش کنیم بیدار نمی شود
خواب

خواب چه زمانی اتفاق می افتد؟
خواب زمانی اتفاق می افتد که مرکز بیدار نگهدارنده ی مغز خسته شود
نام این مرکز تشکیلات مشبک است که در وسط مغز قرار دارد

مرکز کنترل بیداری در مغز

خواب 2 نوع دارد:
1.خواب با امواج آهسته= بدون حرکات چشم
2.خواب با حرکات سریع چشم

ویژگی خواب با امواج آهسته عبارتند از :
شروع خواب با امواج آهسته صورت می گیرد
بی نهایت آرام بخش است و خستگی را رفع می کند
در این مرحله بندرت در آن کابوس دیده می شود و اگر خواب ببینیم بیاد نمی آوریم
در این مرحله مقدارفشار خون و سرعت تنفس کم می شود

2.خواب با حرکات سریع چشم
ویژگی این مرحله عبارتند از :
1- دیدن خواب و رویا
2- نامنظم شدن ضربان قلب و تنفس
3- راه رفتن،صحبت کردن – که در کودکان پسر بیشتر است
4- بیدار کردن فرد در این مرحله سخت تر است

طول خواب با امواج آهسته
بیش ترین نوع خواب از نوع امواج آهسته است این خواب عمیق و آرام بخش است
خواب باحرکات سریع چشم %25 زمان خواب را تشکیل میدهد.

عوامل ابتلا به بی خوابی کدام اند؟
یکی از مهم ترین نشانه ها ، بیدار شدن در نیمه های شب و بروز مشکل برای خواب است.
چه کسانی ممبتلا می شوند؟
هرکس ممکن است در طول زندگی خود ،با اختلالات خواب مواجه شود و نتواند شب به سادگی بخوابد،اما اینعارضه کوتاه مدت است وپس از مدتی از بین می رود. طبق یک تخمین ،از هر 10 نفر در دنیا 1نفراختلالات خواب به مدت طو لانی مبتلا می شود.

بی خوابی و کاهش سلول ها در مغز
دانشمندان درجدید ترین تحقیقات خود نشان دادند که نداشتن خواب کافی ، روند رشد سلول های مغز رامتوقف می کند. کمبود خواب ناحیه ی هپو کامپ مغز را که مسئول شکل دهی به حافظه است را، تحت اثر قرار می دهد. هم چنین کسی که به اندازه ی کافی نمی خوابد نمی تواند به خوبی با دیگران ارتباط بر قرار کند

بهترین روش برای خوابیدن
اگر شما هم از بی خوابی رنج میبرید ، سعی کنید هنگام شب به موقع به رختخواب بروید ومثل سایرین صبح از خواب بیدار شوید. البته، اطمینان کامل را بدست آورید که جایی که در آنجا می خوابید گرم و راحت است. دانشمندان در این رابطه می گویند:بهتر است انسان در جای تاریک بخوابد.

با گذاشتن الکترود روی سر می توان امواج مغز را ثبت کرد

مرکز کنترل بیداری در مغز

طول خواب با امواج آهسته
بیش ترین نوع خواب از نوع امواج آهسته است این خواب عمیق و آرام بخش است
خواب باحرکات سریع چشم %25 زمان خواب را تشکیل میدهد.

بهترین روش برای خوابیدن
اگر شما هم از بی خوابی رنج میبرید ، سعی کنید هنگام شب به موقع به رختخواب بروید ومثل سایرین صبح از خواب بیدار شوید. البته، اطمینان کامل را بدست آورید که جایی که در آنجا می خوابید گرم و راحت است. دانشمندان در این رابطه می گویند:بهتر است انسان در جای تاریک بخوابد.

با گذاشتن الکترود روی سر می توان امواج مغز را ثبت کرد

صرع چیست؟
 
در زمان های قدیم، صرع را به نام "بیماری مقدس" می شناختند. مردم آن زمان بر این عقیده بودند که فرد مصروع در حال جنگیدن با شیطان می باشد و یا می گفتند که فرد مصروع، پیام آور از طرف خداوند است. در رم، صرع را به نام "چند بیماری" می شناختند.

صرع یک ناتوانی عصبی می باشد که با بیهوشی همراه می باشد.
صرع به معنای داشتن یک تشنجHaving a Fit) (می باشد که در زبان محاوره ای به معنای بسیار ناراحت شدن می باشد.
صرع غالبا با دارو و یا با عمل جراحی کنترل می شود، اما معالجه آن زمان می برد

صرع ها عبارتند از:
1- صرع جزئی(Partial Seizures)
هنگامی که آسیب مغزی فقط در یک طرف مغز باشد، صرع جزئی نام دارد. تقریبا یک سوم مصروعین، این نوع صرع را دارند. قبل از این که حمله شروع شود، بیمار احساس می کند که حالش بد است. این احساس ها شامل: تغییرات بینایی، تغییرات بویایی و شنیدن صداهای نامفهوم می باشد. این نوع صرع خود به دو قسمت تقسیم می شود:
* نوع ساده
این نوع کمتر از 1 دقیقه طول می کشد. شخص ممکن است علائمی داشته باشد و این علائم بستگی به محلی از مغز دارند که درگیر شده است. اگر قسمت پشتی مغز درگیر شده باشد، بر روی دید و عضلات اثر می گذارد، برای مثال عضلات انگشت یا بازو یا پا سفت می شوند. شخص ممکن است احساس تهوع داشته باشد، عرق کند و یا رنگ پریده گردد.
* نوع پیچیده
در این نوع فعالیت قسمت گیجگاهی مغز یا محلی در مغز که احساسات و حافظه را در برمی گیرد، دچار اختلال می شود. این نوع بین 2-1 دقیقه طول می کشد. نشانه ی این نوع عبارت است از: گریه کردن ، دویدن، فریاد زدن، خندیدن، دست زدن و … .
2- صرع عمومی
هر دو قسمت مغز را شامل می شود و فرد بیهوش می شود. این نوع شامل:
* صرع غایب
نشانه های این نوع صرع عبارت است از: باز شدن دهان، چشمک زدن و بیهوشی. این نوع بیشتر از 30 ثانیه طول نمی کشد.
* صرع بی صدا
در این نوع، فرد یک باره عضلاتش شل می شود و می افتد.
* صرع عمومی کلی
بدن، بازو و پا خم می شود و یا دراز می شود و می لرزد. بعد از این حالت، فرد خسته است، سردرد دارد، گرسنه است، در بینایی مشکل دارد و در بدن احساس درد دارد. اما بعد از مدتی استراحت، خوب می شود.
* صرع حرکتی
در این نوع صرع، عضلات به سرعت حرکت می کنند.
* صرع تب
این نوع صرع در اثر تب به وجود می آید.

دلایل صرع چیست؟
1- مشکلات در حین زایمان
2- ضربه شدید(مثل ترکش) در سر، باعث می شود اکسیژن به مغز نرسد.
3- عفونت در مغز مانند: مننژیت 
4- سرطان مغز
5- تب
6- عدم تعادل شیمیایی و یا ساختاری
7- مشکلات عصبی
8- مسمومیت دارویی الکل و..
بیشتر افراد (6 نفر از هر 10 نفر) بدون دلیل شناخته شده ای دچار صرع می گردند

سیستم عصبی خودمختار
مسئولیت کنترل کلیه اعمال احشایی بدن را بر عهده دارد و بطور خودمختار و بدون دخالت کورتکس مغز انجام می گیرد این سیستم به دو بخش عمده تقسیم می شود که عبارتند از؛ سمپاتیک و پاراسمپاتیک
اعمال تنظیمی زیر را انجام می دهد:
عضله قلب
عضلات صاف
عروق خونی
دستگاه گوارش
دستگاه تنفس
اسفنگترها

سیستم عصبی خودمختار
سمپاتیک:
گریز و ستیز
زمان فعالیت شدید بدنی و فوریتهای بدنی فعال می شود.
بدن را در مقابل شرایط غیر هموستاز آماده می کند.
پاراسمپاتیک:
استراحت و آرامش
مصرف انرژی را کاهش می دهد.
فعالیت گوارشی را افزایش می دهد.
مواد زائد را از بدن دفع می کند.
هموستازی

سیستم عصبی سمپاتیک
رشته های سمپاتیک فقط از ریشه های قدامی اعصاب سینه ای و کمری فوقانی خارج می شوند.
سیستم عصبی سمپاتیک در حالات هیجانی و استرس یعنی حالات همراه با واکنش ستیز یا گریز فعال می شود.
پاسخ های تحریکی یا مهار ی سمپاتیک بستگی به نوع گیرنده ی بافت دارد.
معمولاً گیرنده α سمپاتیکی با انقباض عضله صاف و گیرنده های β با شل شدن عضله همراه هستند.
با این حال گیرنده های عضله قلب از نوع β هستند ولی با تحریک سمپاتیکی انقباضات عضلانی قلب افزایش می یابد.

سیستم عصبی سمپاتیک
سیستم سمپاتیک یک سیستم دو نورونی است، نورون اول از نخاع خارج شده و به عقده سمپاتیکی می رسد این نورون میلین دار بوده و بنام رشته پیش عقده ای معروف است و میانجی عصبی آن استیل کولین است. نورون دوم بدون میلین بوده و از عقده سمپاتیکی خارج شده و به بافت هدف می رود و بنام رشته پس عقده ای خوانده می شود و میانجی عصبی آن اپی نفرین و نوراپی نفرین است.

نوروترانسمیتر سمپاتیک
نورونهای پیش گانگلیونی:
کولینرژیک ( استیل کولین )

نورونهای پس گانگلیونی:
آدرنرژیک ( نوراپینفرین )

مرکز غده فوق کلیه:
آدرنرژیک ( نوراپینفرین و اپینفرین )

رسپتور سمپاتیک
این رسپتورها در ارگانهای هدف سمپاتیکی متمرکز شده اند.
منحصرا نسبت به اپینفرین و نور اپینفرین پاسخ می دهند.
این رسپتورها انواع گوناگون دارند که عبارتند از:
Alpha 1: دیواره عروق خونی
Alpha 2: غشاء پلاکتها
Beta 1: قلب و کلیه
Beta 2: عروق کرونری، برونشیولها و عضلات صاف دستگاه گوارش و ادراری

Alpha 1:
تحریکی ( انقباض عضلات صاف عروق خونی، گشاد کردن مردمک چشم )
Alpha 2:
پیشبرد انعقاد خون
Beta 1:
تعداد ضربان و قدرت ضربان قلب را افزایش می دهد.
Beta 2:
افسردگی، گشادی برونشیولها و عروق کرونری جریان خون را به قلب و ریه افزایش می دهد.

رسپتور سمپاتیک

سیستم عصبی پاراسمپاتیک
این رشته ها از قطعات جمجمه ای و خاجی خارج می شوند عصب زوج دهم جمجمه ای یا عصب واگ عصب اصلی پاراسمپاتیک جمجمه ای است.
گیرنده های استیل کولینی تحریکی یا مهاری هستند فعالیت پاراسمپاتیکی مربوط به تنه و جمجمه است و هیچگونه رشته پاراسمپاتیکی در دستها و پاها وجود ندارد.

سیستم عصبی پاراسمپاتیک
این سیستم نیز همانند سیستم سمپاتیک یک سیستم دونورونی است ولی رشته های پس عقده ای بسیار کوتاه بوده و غالباً در عضو مربوطه قرار گرفته اند.
این اعصاب ( پیش عقده ای و پس عقده ای ) استیل کولین تولید می کنند و بنام کولینرژیک خوانده می شوند .

نوروترانسمیتر پاراسمپاتیک
نورونهای پیش گانگلیونی:
کولینرژیک ( استیل کولین )

نورونهای پس گانگلیونی:
کولینرژیک ( استیل کولین )

رسپتورهای کولینرژیک
در عضلات اسکلتی یافت می شود و در تنظیم حرکات ارادی دخالت دارد.

در نورونها پس گانگلیونی سمپاتیکی و پاراسمپاتیکی وجود دارد.
در ارگانهای هدف پاراسمپاتیکی یافت می شود.

رسپتورهای کولینرژیک
Nicotinic:
سلولهای عضله اسکلتی و نورونهای پس گانگلیونی سمپاتیکی و پاراسمپاتیکی یافت می شود.
اغلب اوقات تحریکی است.
Muscarinic:
در ارگانهای هدف پاراسمپاتیکی وجود دارد.
تحریکی یا مهاری است.

دستگاه وستیبولار (دستگاه دهلیزی)
این مجموعه شامل لابیرنت غشایی از گوش داخلی و هسته هایی در مغز میانی است و این مجموعه با همکاری یکدیگر در حفظ تعادل نقش دارند.
لابیرنت غشایی شامل حلزون، سه مجرای نیم دایره ای و محفظه های اوتریکول و ساکول است.
حلزون نقشی در تعادل ندارد، مجاری نیم دایره ای اوتریکول و ساکول قسمتهای عمده و اصلی تعادل هستند.

رسپتورهای تعادل یا Hair Cell ها بعنوان عوامل اصلی و گیرنده ی تعادل می باشند که بر روی آنها مژه وجود دارد. این مژه ها بر دو نوع هستند مژه های کوتاه یا استروسیل ( 40 تا 60 عدد) و مژه بلند Kino Cilia که تعداد آن یک عدد است. وقتی این مژه ها روی غشاء خم شوند دریچه های زیر آن باز شده و پتانسیل عمل ایجاد می شود. در مجاری نیم دایره ای هم ساختمان مشابهی وجود دارد و حرکت مایع داخل این مجاری باعث خم شدن مژه ها می شود. رسپتورهای تعادل (Hair Cell) در تعادل استاتیک و در حال سکون نقش دارند و مجاری نیم دایره ای در تعادل دینامیک و در حال حرکت دخالت می کنند.

دستگاه وستیبولار (دستگاه دهلیزی)

مخچه
بسیاری از اعمال حرکتی که مخ انجام می دهد، مخچه می تواند ثبت کند و پس از یادگیری انجام دهد. مخچه از نظر ساختمانی به سه قسمت تقسیم می شود:
مخچه قدیمی( در برقراری تعادل نقش دارد)
کرمینه( در حفظ وضعیت و موقعیت دخالت دارد)
نیمکره های مخچه( در ایجاد هماهنگی نقش دارند)

مراحل کار مخچه به شکل زیر است:
ارسال پیام از قشر مغز به عضله
ارسال پیام دوم به مخچه
پیام سوم از عمل انجام شده در عضله به مخچه می رسد
مخچه طرح و اجرای را با هم مقاسیه می کند و سپس به مغز منعکس می کند
پیام اصلاح شده به مخچه می رود
آخرین پیام از مخچه به عضله می رود.
در صورت اختلال در عمل مخچه علائمی نظیر: دیس متری، آتاکسی، هیپوتونی، لرزش حین حرکت و نسیتاگموس ممکن است مشاهده شود.

مخچه

هسته های قاعده ای مغز

هسته های دم دار
پوتامن
گلوبوس پالیدوس
جسم سیاه
هسته ساب تالاموسی

هسته های قاعده ای مغز
این هسته ها دو کار عمده انجام می دهند:
طرح ریزی اعمال حرکتی را بر عهده دارند ( در صورتیکه قشر حرکتی مغز دخالت نکند)
هماهنگ کننده اعمال حرکتی می باشند.
بعبارتی بعد از قشر مغز، هسته های قاعده ای مرکز اصلی طراحی و برنامه ریزی اعمال حرکتی هستند و بیشتر حرکات کلشیه ای و ثابت را بر عهده دارند.

پارکینسون
این بیماری از انهدام منتشر قسمتی از جسم سیاه که فیبرهای عصبی ترشح کننده دوپامین به هسته دم دار و پوتامن می فرستد، ناشی می شود.
لرزش ناشی از این بیماری لرزش غیر ارادی محسوب می شود.
( برخلاف لرزش مخچه ای که ارادی است )
علایم بیماری عبارتند از:
سختی عضلات بدن
لرزش غیر ارادی حتی در حال استراحت
اشکال در شروع حرکات موسوم به بی حرکتی یا آکینزی

هانینگتون
یک اختلال ارثی است و بصورت حرکات جهشی مفاصل و حرکات پیچ و تابی شدید تمام بدن ظاهر می شود.
تخریب نورونهای ترشح کننده GABA حرکات شدید
تخریب نورونهای ترشح کننده استیل کولین جنون

راههای حرکتی
سیستم حرکتی: از کورتکس حرکتی مغز ( در لوب پیشانی) شروع و به عضله مربوط ختم می شود. نخاع، ساقه مغز و قشر حرکتی مغز در این سیستم همکاری دارند.
نخاع از یک ناحیه خاکستری رنگ داخلی به شکل H و یک ناحیه سفید رنگ خارجی تشکیل یافته است. ماده خاکستری دو شاخ قدامی و دو شاخ خلفی دارد. اعصاب حرکتی از شاخ قدامی (شکمی) خارج می شوند و به عضلات مخطط ارادی می روند. حرکات ارادی به نسبت تعداد امواج عصبی صادره از سلولهای شاخ قدامی تنظیم می شوند. از انتهای اعصاب حرکتی استیل کولین ترشح می شود
و هر عصب تعدادی از سلولهای عضلانی را تحریک می کند و به این مجموعه واحد حرکتی می گویند.

قشر حرکتی مغز ( motor cortex)
قشر حرکتی مغز در طراحی، سازماندهی و اجرای اعمال حرکتی نقش اساسی دارد. بخش حرکتی در جلوی شیار مرکزی قرار دارد و مانند قشر حسی پیکری دارای شش لایه نورون می باشد. اندامهای مختلف بدن بر حسب تعداد نورون های موجود در قشر حرکتی سازماندهی می شوند. هر چه رشته های عصبی حرکتی بیشتر باشد جایگاه بیشتری پیدا می کند مانند زبان، چشمها و دستها.
مهمترین راه حرکتی که از ناحیه قشر حرکتی شروع می شود راه هرمی Pyramidal Tract می باشد. راه هرمی در 80 درصد نورونها پس از عبور از بصل النخاع تقاطع حاصل می کند و 20 درصد موارد هم در شاخ نخاع تقاطع صورت می گیرد.

ابتدا طرحهای حرکتی در ناحیه پیش حرکتی ریخته می شود و سپس ناحیه حرکتی اولیه با اندامها و ارگانهای مختلف و مغز برنامه ریزی و هماهنگی لازم را انجام می دهد.
بطور خلاصه می توان ارتباط نواحی حسی و حرکتی را بدین ترتیب توصیف کرد که اطلاعات حسی از نواحی مختلف از جمله تالاموس وارد ناحیه حسی اولیه می شوند و پس از ارزیابی به ناحیه حسی- پیکری ثانویه رفته و بعد از تفسیر و تعیین هویت به ناحیه پیش حرکتی ابلاغ می شوند پس از طرح برنامه ریزی پیش حرکتی به ناحیه حرکتی اولیه می روند و از آنجا به نخاع و سپس برای اجرا به عضله ابلاغ می شوند.
قشر حرکتی مغز ( motor cortex)

پایان


تعداد صفحات : 155 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود