تارا فایل

پاورپوینت درمان های روان شناختی مبانی نظری و عملی


درمان های روان شناختی
(مبانی نظری و عملی)

دکتر رضا برومند

اهداف دوره
1- آشنایی با مفاهیم و اصطلاحات مرتبط با درمان های روان شناختی
2- آشنایی با نظریه های زیربنایی درمان
3- آشنایی با انواع درمان های روان شناختی
4- آشنایی با تکنیک های روان درمانی

اهداف دوره
5- آشنایی با پروتکل های درمان در روان شناسی
6- آشنایی با فرایند درمان های روان شناختی
7- مصاحبه بالینی و تشخیصی
8-انتخاب پروتکل درمانی
9-تدوین طرح درمانی
10-مداخله درمانی
11-ارزیابی نتایج مداخله درمانی

درمان چیست؟

درمان
درمان به کلیه اقداماتى اطلاق مى شود که در شرایط پس از ابتلاى به بیمارى جسمانى یا روانى، به منظور بازگردان سلامت قبلی و از بین بردن عوامل موثر بر کاهش متوسط عمر بشر، با فراهم آوردن امکانات افزایش طول عمر انسان انجام مى گیرد.
درمان جسمانی
درمان روانی

روان درمانی چیست؟

قبل ار پرداختن به روان درمانی یا درمان های روان شناختی:
مفهوم روان چییست؟

روان بعد غیر زیستی موجود زنده است
شامل سه بخش مهم و تعیین کننده زندگی است
1- شناخت
2- عاطفه
3- رفتار

وقتی گفته می شود فردی مشکل روانی دارد، یعنی در افکار، در عواطف و یا در رفتار مشکل دارد.
افکار، و عواطف و رفتار با هم ارتباط متقابل دارند

روان درمانی عبارتست از:
مداخلاتی که برای بهبود بخشیدن به انواع مشکلات شناختی، عاطفی یا رفتاری انجام می پذیرد.
روان درمانی، متکی بر این اعتقاد است که احساسات، برداشت ها، نگرش ها و رفتار، محصول تجربیات زندگی است و اگر چیزی در طول این تجربه، یاد گرفته شده باشد، امکان تغییر آن وجود دارد؛ لذا روان درمانی، یک روند یادگیری است و می توان کار درمانگر را با کار معلم قیاس کرد

روان درمانی چیست؟
روان درمانی به شیوه هایی گفته می شود که در آن مشکلات شناختی ، عاطفی و رفتاری از طریق بیان مشکلات به یک درمانگر و گفتگـو بـا او و انجام تکالیف درمان می گردد.

روان درمانی چیست؟
رواندرمانی فرآیند تعهد بین دو نفر است که هر دو ملزم به تغییرکردن از طریق فعالیت درمانی هستند .
روان درمانی در بهترین حالت، نوعی فرآیند مشترک است که درمانگر و درمانجو را شامل می شود و هردوی آنها می خواهند راه حل هایی را برای مسایل گوناگون پیدا کنند.
شاید مهمترین خصوصیت درمانگر کارآمد، کیفیت حضور او باشد.

اهداف روان درمانی

اهداف روان درمانی
اهداف روان درمانی عبارتند از:

1- تغییر الگوهای آسیب زای رفتاری
2- بهبود احساس ارزشمندی
3- حل و فصل تعارضات
4- رشد شخصی و اجتماعی

رویکرد های درمان های روان شناختی

در حال حاضر بیش از 400 رویکرد روان شناختی و مشاوره وجود دارد
بعضی از رویکردهای جدید ممکن است خلاقانه و نوآورانه باشند اما پایه محکم نظری ندارند.
بعضی از روان شناسان رویکردهای روان درمانی و مشاوره به سه حوزه تقسیم می شوند:

رویکردهای درمانapproach
1)رویکردهای روان تحلیلی / روان پویایی
psychoanalytic/psychodynamic

2)رویکردهای انسان گرایانه یا Humanistic
یا وجودی انسان گرایانهExistential-Humanistic

3-رویکرد های شناختی – رفتاری
cognitive behavioural

رویکرد روان تحلیل گری یا روان پویایی رویکرد ساختاری است و بر کسب بینش توسط بیمار به منظور
تغییر تاکید می کنند.
رویکرد انسانگرایانه، رویکردی حمایتی است و بر آزادی انتخاب و خود مسئولیتی تاکید می کند.
رویکرد شناختی و رفتاری، رویکردی آموزشی است و بر مدیریت وتغییر رفتار تاکید دارد.

این سه رویکرد عمده به شیوه های متفاوت به طبیعت انسان و مشکلات هیجانی و رفتاری او نگاه می کنند.
این سوالات اساسی هر رویکرد بدین ترتیب است:
در درمان به شیوه روان پویایی: چگونه روان رنجوری یا روان پریشی را کاهش داد و یا رنجهای
روانی افراد را ترمیم یا حل کرد.
در رویکرد انسان گرایانه: چگونه توانایی بالقوه افراد ر ا برای حل یا درمان رنج هایشان توسعه داد.
در رویکرد شناختی رفتاری: چگونه افکار، باورها و رفتاری های غلط افراد را تغییر داد

1)رویکردهای روان تحلیلی / روان پویایی
psychoanalytic/psychodynamic

رویکردهای روان پویایی: روان تحلیل گری روانکاویPsychoanalysis
دیدگاه به طبیعت انسان
فروید بیان می دارد که افراد مراحل رشد روانی جنسی را از طریق لیبیدو طی می کنند.

لیبیدو چیست؟

لیبیدو(libido) شکل اختصاریِ لیبیدوی جنسی است و عبارت است از تظاهرات دینامیکِ موجود در حیات نفسانی که به موجب رانش های جنسی حاصل می شوند.
لیبیدو در عین حال به معنای منبع انرژی جنسی آدمی است و موجب اصلی تنظیم یا تسلسل اشکال مختلف موجود در ارضای رانش های او به شمار می رود.

مراحل رشد روانی-جنسی از نظر فروید
.1 مرحله دهانی: 0 تا 12 ماهگی
.2 مرحله مقعدی: 12 ماهگی تا 3 سالگی
.3 مرحله آلتی: 3 تا 6 سالگی
.0 دوره نهفتگی: 6 سالگی تا سن بلوغ
.5 مرحله جنسی: بلوغ تا مرگ
موفقیت فرد در پیشرفت از طریق این مراحل اولیه، کیفیت سلامت روان شناختی در سرتاسر زندگی راتعیین می کند

در غیر این صورت ممکن است فرد در یک مرحله تثبیت شود.

نظریه شخصیت:
در رویکرد روان تحلیل گری فرویدی، شخصیت سه بخش دارد:

1-بن یا نهاد (id):
شامل خواسته های نخستین و ناهشیار که بوسیله لیبیدوی کاهش نیافته برانگیخته می شود و تقاضا برای لذت بدون توجه به نتایج آن است.

2- من یا خود(ego):
بخش هشیار است شخصیت است.
مجراهای قانونی برای رفتار سالم با تاثیر گذاری بر روی نهاد و فراخود

.3 فرامن یا فراخود :(super ego)
بدنه ای با ساختار اجتماعی که بوسیله درونی کردن قوانین و رفتارها، افکار و احساس های پذیرفته شده است که باعث تحریک احساس گناه و شرم می شود.

اهداف درمان
هدف درمان در رویکرد روان تحلیل گری، هشیار ساختن ناهشیاری است .
تحلیل، آگاهی بیمار را از سائق های ناهشیار و غیر قابل کنترل را افزایش می دهد و به بیمار اجازه می دهد تا از طریق انتقالtransference) )راه حل های ناتمام مراحل روانی جنسی را تخفیف دهد.
وقتی که روان تحلیل گر پایه های رفتار را برای بیمار تشریح می کند، بیمار ادراک شناختی و تجربه واقعی، از طریق انتقال(را به دست می آورد.

تکنیک های درمانی
روان تحلیل گر از چهار تکنیک زیر برای افزایش آگاهی بیمار استفاده می کند.
برای تاثیر گذاری این تکنیک ها، بیمار یا مراجع باید کاملاً رو راست و صادق باشد.
تداعی آزاد : تداعی آزاد وقتی اتفاق می افتد که روان درمانگر بیمار را تشویق می کند هر آنچه در ذهنش است بدون سانسور بیان کند.

2-تفسیر رویا (Dream interpretation) :
در روان تحلیل گری کلاسیک (فرویدی) به معنی مواجهه کردن ناهشیار و آشکارسازی جنبه های دیگر تجربیات سرکوب شده است.
رویاها دو سطح دارند:
محتوای نهفته(latent content)
و محتوای آشکار(manifest content)
محتوای نهفته از انگیزه ها، امیال، و ترسهای نهفته، نمادی و ناهشیار تشکیل می شود.

چون تکانه های جنسی و پرخاشگری ناهشیارکه محتوای نهفته را تشکیل می دهند خیلی عذاب آور و تهدید کننده هستند، به محتوای آشکار تغییر شکل می یابند که قابل قبول تر است.
وظیفه درمانگر این است که معانی تغییر شکل یافته را با بررسی نمادهای موجود در محتوای آشکار برملا سازد.

3- تحلیل مقاومت(Analysis of resistance) :
مقاومت در روان تحلیل گری، اکراه درمانجو از به سطح آگاهی آوردن مواد ناهشیار سرکوب شده است.
مقاومت به هرگونه عقیده، نگرش، احساس، یا عملی اشاره دارد که وضع موجود را حفظ کرده و مزاحم تغییر می شود، درمانجو هنگام تداعی آزاد یا تداعی کردن به رویاها ممکن است نشان دهد که مایل نیست برخی افکار، احساسها و تجربیات را نقل کند.

4-انتقال(Transference) :
در جریان انتقال، درمانجو به صورت ناهشیار، احساسها وخیالبافی هایی را که واکنشهایی به افراد مهم در گذشته وی بوده اند به روان تحلیل گر(روانکاو) جابجا می کند.

نقش روان درمانگر
روان تحلیل گر کلاسیک معمولاً موضع خنثی می گیرد که گاهی رویکرد صفحه سفید() نامیده می شود.
آنها خیلی کم خود افشاگری کرده و برای پروراندن رابطه انتقالی حالت خنثی را حفظ می کنند تا درمانجویان به آنها فرافکنی کنند.
یکی از وظایف اساسی روان تحلیل گری این است که به درمانجویان
کمک شود تا آزادی عشق ورزیدن، کار کردن و بازی کردن را کسب کنند.

وظایف دیگر روان تحلیگر عبارتست از:
کمک به درمانجویان در رسیدن به خودآگاهی، صداقت، و روابط شخصی مفید تر؛ پرداختن به اضطراب به صورت واقع بینانه تر؛کسب کردن کنترل بر رفتار تکانشی و غیر منطقی

نقاط قوت و محدودیت ها
مهم ترین نقطه قوت روان تحلیل گری کلاسیک، شناسایی اهمیت سالهای اولیه زندگی فرد در ایجاد طرحی برای تحول و دلبستگی هیجانی است.
اما از انتقادهایی که به این مکتب شده است می توان به مسئله جبری بودن این مکتب اشاره کرد. این
مکتب اشاره دارد به اینکه فرد زیر نفوذ غرایز و امیال جنسی در ناهشیار ذهن است

2 رویکرد های روان پویایی: روان شناسی فردی
Individual Psychology

-2 رویکرد های روان پویایی: روان شناسی فردی
(Individual Psychology)
آلفرد آدلر در سال 1974 در وین، اتریش در خانواده ای یهودی از طبقه متوسط به دنیا آمد.
تجربیات اوایل کودکی اش بر شکل گیری نظریه اش نقش داشت دوران ناشاد کودکی اش، باعث شکل گیری بخشی از کارو زندگی اش گردید. او در دوران کودکی بیمار بود و در برابر همسالانش احساس حقارت می کرد.
تلاش برای غلبه کردن بر بیماریها و احساسهای حقارت، توصیف گر سالهای اولیه آدلر است.

دیدگاه نسبت به طبیعت انسان View of Human Nature
روان شناسی فردی یک دیدگاه کل نگر به انسان دارد و بر وحدت شخصیت تاکید دارد. پاره ای از دیدگاههای این رویکرد عبارتند از:
 معتقد است انسانها موجوداتی یکپارچه، پیچیده، و کامل هستند، نه فقط مجموعه ای از نشانه های روان تحلیل گری که بوسیله تشخیص روانکاو شناسایی می شوند.
دنیا از چهارچوب ذهنی مراجع شناخته می شود(پدیدار شناختی). این
افکار، احساسها، ارزشها، عقاید، باورها و نتیجه گیریهای فرد را دربر می گیرد. واقعیت عینی اهمیت کمتری دارد.
بیشتر شخصیت یک فرد در دوران اولیه کودکی شکل داده می شود؛ اما افراد بعدها می توانند خودشان را خلق کنند.
با فرا رسیدن بلوغ، فرصتهایی برای انتخاب باورها و رفتارهای ویژه فرد از طریق فرا رفتن از گذشته، آگاهی یافتن بیشتر از زمان حال، و هدف گزاری برای آینده بوجود می آید.

نظریه شخصیتTheory of Personality
در مورد مفهوم شخصیت، آدلر بر کلیت انسان تاکید می کند. بر خلاف سلف خود، فروید، که شخصیت را
متشکل از سه بخش عمده نهاد، خود، فراخود می داند، بر یکپارچگی شخصیت تاکید می کند و آن را
برخاسته از بافت خانوادگی و فرهنگی خاص می داند که از طریق فرایند تلاش فرد برای یک هدف با ارزش
زندگی رشد می یابد. نقش بافت اجتماعی برای رشد شخصیت بسیار مهم است و نمی توان آنرا بدون در نظر
گرفتن تاثیرات اجتماعی درک کرد. بنابراین، نقش روابط انسانی در شکل گیری شخصیت بسیار مهم تر از
ابعاد روانی درونی است.

مفاهیم کلیدیKey Theortical Concepts
آدلر نقش بزرگی در کمک به مشاوره ایفا نموده است. نمونه ای از ایده های برجسته اش عبارتند از: علاقه
اجتماعی، ترتیب تولد، منظومه خانوادگی، و خود خلاق که در اینجا تعریف می شوند:
علاقه اجتماعی: نیاز انسان به داشتن تجربه احساس تعلق داشتن است و تاکید بر علاقه و دلبستگی به انسانیت می باشد.

ترتیب تولد: ترتیب زمانی و روانشناختی یک کودک که بر رفتار و احتمالاً درک وی از خود و جهان
اطرافش تاثیر می گذارد.
منظومه خانوادگی: متغیرهایی مانند شخصیت، موضوعات رشدی، نگرشها و ارزشهای خانوادگی، و عوامل ساختاری بر تعامل کودک با ادراکش از مجموعه خانواده تاثیر می گذارد و نیزبر شیوه ای که کودک خود را بیرون از خانواده می بیند تاثیرگزار است.

اهداف درمانیGoals of Therapy
هدف اولیه و اصلی رویکرد آدلر، کمک به مراجعان است تا فردی با عملکرد خوب بشوند.
اما اهداف فرعی دیگر این رویکرد عبارتند از:
کسب بینش
 تعیین اهداف واقعی
 غلبه کردن بر احساس حقارت
 غلبه کردن بر نشانگان روان رنجوری و شناخت های غیر منطقی
 افزایش انگیزه مراجعان برای مشارکت مثبت در جامعه

تکنیک های درمانیTherapeutic Techniques
درمان آدلری انعطاف پذیر است، و با ترغیب و حمایت مراجع شرایط را فراهم می سازد.
ترغیب، باعث ایجاد اعتماد به خود و تحریک جرات فرد می شود.
مراحل انجام درمان آدلری عبارتند از:
.1 برقراری رابطه درمانی مناسب
.2 کاوش پویش روان شناختی مراجع بوسیله جمع آوری اطلاعات ذهنی درباره موضوعات کلیدی؛ و
اطلاعات عینی شامل زمینه خانوادگی، تاریخچه پزشکی، و رویدادهای فعال کننده.

ترغیب خود فهمی، درک خود و بینشی که مراجعان را در شناسایی هدف تلاش هایشان راهبری
می کند( بینش نسبت به هدف)
.0 کمک به مراجعان برای عمل کردن بر اساس بینش هایشان بوسیله ترغیب کردن مراجع به
رفتارهای جدید جهت یابی دوباره و بازآموزی

نقش درمانگرRole of Therapist
روان درمانگران آدلری عموماً دارای نگرش مثبت، رفتار ترغیب کننده و حالت کمک کننده برای یاری به
مراجع در ایجاد اهداف روشن و دست یافتنی هستند.
وظایف روان درمانگر آدلری عبارتست از:
کاوش پویایی های مراجع با استفاده از ارزیابی سبک زندگی برای مشخص نمودن شیوه برخورد فرد با وظایف زندگی، و سنجش ترتیب تولد و منظومه خانوادگی

ترغیب، پیشنهاد دادن تفسیر و مواجهه بطور ملایم
 کمک به مراجع برای جهت دهی مجدد و یا روشن کردن اهداف برای حل مشکلات موجود
 تدارک حمایت عاطفی در جریان درمان

نقاط قوت و محدودیت هاStrengths and Limitations
نقطه قوت نظریه آدلر، تاکید بر سلامت روانی است نه بیماری روانی.
پایه و ریشه مشاوره گروهی، آموزش
خانواده، و درمان سیستمی خانواده از نظریه آدلر گرفته شده است.
روان شناسی فردی باعث کمک به جنبه انسانی بخشیدن به آموزش گردید و در جنبش سلامت روانی مشارکت داشت. از محدودیت های آن می توان به ترتیب تولد انعطاف ناپذیر آن اشاره کرد.
داشتن هوش طبیعی، مورد نیاز است. چون این رویکرد شامل منطق و بینش است

3 -رویکردهای شناختی رفتاری

.3 رویکردهای شناختی رفتاری یا رفتارگراییBehaviorism

واژه های تغییر رفتار(behavior modification) و رفتار درمانی(behavior therapy) معمولاً به صورت مترادف به کار می روند، هر چند اندکی تفاوت دارند.

رفتار درمانی، رویکردی بالینی است که می توان از آن برای درمان انواع اختلالها، در محیط های گوناگون، و دامنه وسیعی ازجمعیت های خاص استفاده کرد.
اختلالهای اضطرابی، افسردگی، سوء مصرف مواد، اختلالهای خوردن، انحراف جنسی، کنترل درد و پر تنشی با استفاده از این رویکرد با موفقیت درمان شده اند.

دیدگاه نسبت به طبیعت انسان

رفتار درمانی مدرن بر پایه برداشت علمی از رفتار انسان استوار است.
این دیدگاه بر این فرض جبرگرایانه که انسان ها صرفاً محصول شرطی سازی اجتماعی فرهنگی خود هستند استوار نیست.
به جای آن، دیدگاه رایج این است که انسان تولید کننده محیط خود و محصول آن است.
از لحاظ فلسفی، رویکردهای رفتاری و انسان گرا به صورت دو قطب مخالف در نظر گرفته شده اند .
نوشته های رفتارگرایان امروزی حاکی از آن است که ارتباط هایی برقرار شده است که امکان ترکیب ثمربخش را میسر ساخته اند.

نظریه شخصیت Theory of Personality
رفتارگرایان در اصل علاقه ای به نظریه شخصیت ندارند، به جای آن، آنها علاقمند هستند که ببینند انسان چگونه یاد می گیرد.
فرض های کلیدی آنها درباره یادگیری انسان عبارت است از:
 انسان ساختاری سیال است که وابسته محیط برای عملکردهای شخص است.
 برای رخ دادن تغییر، فرد باید عوامل تاثیرگذار محیطی را به شیوه مناسب تغییر دهد.

مفاهیم کلیدیKey Theortical Concepts
اسکینر گسترده ترین تاثیر را بر نتایج حوزه شرطی سازی فعال(operant conditioning)- نظریه خودش- گذاشته است.
اسکینر می گوید که فرد می تواند رفتارش را بر اساس نتایج رفتار شکل دهد.
تقویت: افزایش احتمال رخ دادن یک رفتار به علت پیامدهای خوشایند آن.
تنبیه: ارائه یک محرک تنفرآور برای از بین بردن احتمال رخ دادن یک رفتار.

تقویت مثبت: افزایش احتمال رخ دادن رفتار بوسیله یک محرک خوشایند.
 تقویت منفی: افزایش یک رفتار خوشایند با اجتناب از یک محرک ناخوشایند.

اهداف درمانی
Goals of Therapy

هدف اولیه رفتار درمانی، تغییر رفتار است.
رفتاردرمانی، احساس، افکار، یا انتخابها را انکار نمی کند.
برعکس تغییر رفتاری، مقدمه ای برای جایگزینی افکار و احساسات فرد است.
هدف های کلی رفتار درمانی، افزایش دادن انتخاب شخصی و به وجود آوردن شرایط تازه برای یادگیری است. رفتار درمانی امروز برنقش فعال مراجعان در تصمیم گیری در مورد درمان خود تاکید می ورزد.

تکنیک های درمانی
Therapeutic Techniques

حساسیت زدایی منظم:
حساسیت زدائی منظم بر اصول شرطی سازی کلاسیک استوار است، نوعی روش رفتاری است که ژوزف ولپی، از پیشگامان رفتار درمانی، ابداع کرد.درمانجویان به صورت پیاپی موقعیت های اضطراب آور را تجسم میکنندو در عین حال به رفتاری که با اضطراب رقابت می کند می پردازند.
درمانجویان به طور منظم نسبت به این موقعیت اضطراب آور کمتر حساس می شوند.

غرقه سازی:
نوعی از مواجه سازی است که به مواجهه واقعی یا تجسمی با محرک های اضطراب آور واقعی برای مدت طولانی اشاره دارد.

جرات آموزی:
فرض اساسی زیربنای جرات آموزی این است که افراد حق دارند خودشان را ابراز کنند.
یکی از هدفهای جرات آموزی، افزایش دادن خزانه رفتاری افراد است طوری که بتوانند تصمیم بگیرند در موقعیت های خاص جسورانه رفتار کنند یا خیر.
هدف دیگر این است که به افراد یاد داده شود خودشان را به صورتی
ابراز کنند که منعکس کننده حساسیت نسبت به احساسات و حقوق دیگران باشد

نقش درمانگر
Role of Therapist

نقش مشاور در رویکرد رفتار درمانی، اساسی و محوری است.
 درمانگران رفتاردرمانی به شیوه بسیار مستقیم عمل می کنند.
 رفتار درمانگران مدل مناسب رفتاری را برای مراجعان تعریف می کنند.
 رفتار درمانگران رفتارهای مناسب را با محرک های خوشایند تقویت می کنند.

نقاط قوت و محدودیت ها
Strengths and Limitations

از نقاط قوت این رویکرد می توان به موارد زیر اشاره کرد:
رفتار درمانی روی جزئیات تاکید می کند.
این رویکرد خدمات شایانی به روان شناسی سلامت کرده است.
نقطه قوت دیگر این رویکرد، تغییر موثر رفتار و اثربخشی روش های آن از نظر تعمیم پذیری و معناداری و دوام تغییر است.

اما انتقادهای وارده به آن عبارتند از:
رفتاردرمانی امکان دارد رفتار را تغییر دهد ولی احساسات را تغییر نمی دهد.
در رفتاردرمانی عوامل مهم ارتباطی نادیده گرفته می شوند.
انتقاد دیگر این است که رفتار درمانی بینش ایجاد نمی کند.
ونیز رفتار درمانی به جای علت ها، نشانه ها را درمان می کند.

4 -رویکردهای شناختی – رفتاری:
درمان عقلانی- هیجانی- رفتاری

Rational-Emotive Behavior Therapy

دیدگاه نسبت به طبیعت انسان

فرض های بنیادی این رویکرد عبارتند از:
انسان ها با دو توانایی متولد می شوند: توانایی برای تفکر مثبت و توانایی برای تفکر منفی
 همه انسانها تمایل ذاتی برای رشد و خودشکوفایی دارند.
 آشفتگی های هیجانی اساساً خود تحمیلی هستند و بوسیله تکرار باورهای نادرست توسط فرد ادامه می یابند.
 سرزنش سبب گرایش فرد به درونی کردن تفکرات و باورهای منفی می شود.

نظریه شخصیت
REBT یا درمان عقلانی عاطفی رفتاری شخصیت را از طریق نظریه A-B-C تشریح می کند.
A وجود یک واقعیت، رویداد، رفتار یا نگرش فرد است.
C پیامد هیجانی و رفتاری یا واکنش فرد است؛
این واکنش می تواند سالم یا ناسالم باشد.
Aرویداد فعال کننده موجب C پیامد هیجانی نمی شود، بلکه B که عقیده یا باور شخص درباره A است عمدتاً موجب C یعنی واکنش هیجانی می شود.

مفاهیم کلیدی
فرض بنیادی REBT این است که فکر فرد درباره یک اتفاق یا شرایط، خود شرایط یا اتفاق نیستند بلکه محصول احساسات هستند.
این رویکرد فرض می کند که افرادی که باورهای غیر منطقی دارند از لحاظ عاطفی افرادی نامتعادل می شوند.
افرادی که باورهای منطقی دارند افرادی سالم و آرام هستند و به شیوه ای سودمند رفتار می کنند.
بنابراین افراد برای اینکه رفتار سالم داشته باشند ابتدا باید کنترل افکار خود را به دست بگیرند
اگر افراد در کنترل افکار خود موفق شدند، احساس شادی می کنند و قادرند از زندگی شان لذت ببرند.

اهداف درمانی Goals of Therapy

به مراجعان کمک می شود تا ارزشیابی رفتار خود را از ارزیابی با ارزش بودن خود جدا سازند.
 ترغیب مراجعان به پذیرش خود بدون توجه به کمال گرایی هایی که ممکن است وجود داشته باشد.
 کمک به مراجعان برای جایگزینی باورها و رفتارهای نادرست با باورها و رفتارهای منطقی

تکنیک های درمانی

روشهای شناختی:
به چالش طلبیدن عقاید غیر منطقی
انجام دادن تکالیف شناختی
تغییر دادن نحوه بیان خویش
استفاده از شوخی

فنون هیجانی:
 تصویرپردازی عقلانی هیجانی
 ایفای نقش
 تمرینهای حمله کردن به احساس شرم

نقش درمانگر

به مراجع کمک می کند که دریابد چگونه بایدها بر روی افکار منفی او تاثیرگزار هستند.
 به مراجع کمک می شود تا بفهمد که چگونه افکار غیرواقعی باعث رفتارهای نامناسب و مشکلات هیجانی می شود.
 با حمایت از مراجع شرایط را برای شناسایی و جایگرینی افکار غیر منطقی فراهم می آورد و به او کمک می کند تا سیکل معیوب افکار منفی را کنار بگذارد.

نقاط قوت و ضعف

نقطه قوت این رویکرد تاکید بر به مرحله عمل رساندن افکار جدید است.
اما از انتقادات وارده به این رویکرد می توان به مشکل داشتن برخی از مراجعان با این رویکرد است، بعضی مراجعان اگر احساس کنند کسی به حرف آنها گوش نمی دهد و اهمیتی به آنها داده نمی شود به احتمال زیاد درمان را خاتمه خواهند داد.

تکنیک های روان درمانی

تکنیک های روان درمانی

1) برون ریزی Ventilation

تکنیک های درمان روان شناختی
۱) برون ریزی Ventilation
اغلب انسان ها متحمل رخدادهای ناخوشایند و نامطلوب زندگی می شوند.
بیش تر این حوادث ناخوشایند جنبه های بسیار شخصی زندگی فرد را در بر می گیرد.
به دنبال این تجربیات، هیجان های آزار دهنده در درون فرد محبوس می ماند و منجر به علایم جسمی و روانی می شود.

در این وضعیت، کمک به بیمار برای بیان این تجربیات و هیجان های همراه آن باعث کاهش ناراحتی و رنج فرد می شود.
این مرحله به رها سازی هیجان های به دام افتاده کمک می کند ، برون ریزی هیجانی نامیده می شود.

ـ مثال: آقای «الف»، مرد ۴۵ ساله ای است که با شکایت درد و ناراحتی در سراسر بدن و به ویژه در ناحیه صورت که از سه سال قبل شروع شده بود، مراجعه کرد.
وی اظهار می کرد به دلیل این درد و ناراحتی دچار اضطراب و افسردگی شده است. وی تصور می کرد مبتلا به یک بیماری جدی و خطرناک جسمی است. بعد از انجام معاینات فیزیکی دقیق، امکان وجود بیماری جسمی برای وی منتفی شد.

بنابر این درمانگر برای وی روان درمانی را آغاز کرد. در طی جلسات مشخص شد که علایم وی با چند رویداد استرس زا در زندگی مرتبط می باشد. وی صاحب هشت فرزند بود و درآمد کافی نداشت.

به علاوه، روابط پرتنشی با برادرش داشت. در طی جلسات روان درمانی، درمانگر نسبت به وی حالت حمایت گرانه ای داشت و به حرفهای بیمار در مورد مشکلاتش فعالانه توجه می نمود. به دنبال برون ریزی هیجآن ها در طی این جلسات، وی احساس بهتری پیدا نمود و علایم جسمی (درد) برطرف شد

در جلسات بعدی، بیمار با مشکلات زندگیش روبه رو می شد و احساسات خود را برای درمانگر بیان می کرد. به این ترتیب او قادر شد که با مشکلات زندگیش مقابله کند.

تکنیک های روان درمانی

2) تخلیه هیجانی Abreaction))

تکنیک های روان درمانی
۲) تخلیه هیجانی Abreaction))
این تکنیک مشابه برون ریزی هیجانی می باشد.
تنها تفاوت بین این دو روش درجه رهاسازی هیجانی است که در نوع تخلیه بیش تر می باشد. ممکن است بیمار در هنگام بیان تجربیات دردناک خود دچار حملات گریه شود.

در چنین وضعیتی، درمانگر به پیشبرد موفقیت آمیز این مرحله کمک می کند. درمانگر با بیان جملاتی نظیر: «درک می کنم که شما چه غمی را احساس می کنید» یا « تحمل این وضعیت برای شما خیلی سخته » این مرحله از درمان را تسهیل کند.

تکنیک های روان درمانی
مثال: خانم «ب»، ۲۰ ساله، با شکایت از مشکلاتی که یک سال طول کشیده بود، مراجعه کرد.
مشکلات وی از زمانی شروع شده بود که خواهرش به دنبال شکست در ازدواج خودکشی کرد. بیمار به شدت افسرده بود و بنابراین درمانی دارویی ضد افسردگی شروع و به طور همزمان روان درمانی نیز انجام شد. در یکی از جلسات بیمار چگونگی مرگ خواهرش را بیان کرد.

وقتی که صحنه خودسوزی خواهرش را می گفت، به شــدت گریه می کرد و درماندگی و احساس گناه خود را در رابطه با مرگ خواهرش بروز داد. با رها سازی و تخلیه این هیجان های شدید ناخوشانید به تدریج، علایم افسردگی وی در طی جلسات کاهش پیدا کرد.

تکنیک های روان درمانی

3) اطمینان بخشی و تسکین دادن Reassurance))

۳) اطمینان بخشی و تسکین دادن Reassurance))
اغلب ما بیمارانی را می بینیم که علاوه بر علایم جسمی از اضطراب شدیدی رنج می برند. برای مثال، فردی که درد قفسه سینه را تجربه می کند. از این که به یک بیماری جدی و خطرناک مبتلا باشد به شدت می ترسد.

به صورت مشابهی، بسیاری از بیماران در زمینه بهبودی و یا عدم بهبودی شک و تردید دارند که موجب اضطراب می شود.
در چنین موقعیت هایی لازم است که اضطراب بیمار با اطمینان بخشی و با استفاده از جملاتی مثل: « مشکل شما وخیم و شدید نیست، من اطمینان دارم که شما خوب خواهید شد» کاهش داده شود.

ـ مثال: خانم ۳۵ ساله ی متاهلی با شکایت از حرکات عجیب در بدن، همراه همسرش مراجعه کرد معاینات و بررسی های دقیق بیمار هیچ آسیب جسمی را نشان نداد. در طی مصاحبه های بعدی، بیمار اظهار کرد که دو زن در روستای آن ها دچار سرطان شده اند و یکی از آن ها در اثر بیماری فوت کرده است. به ظاهر هر دو زن قبل از تشخیص سرطان چاق شده بودند.

به همین دلیل بیمار نگران بود که چون وی نیز به تازگی چاق شده است، به سرطان مبتلا خواهد شد.
بیمار از همسرش می خواهد که برای ارزیابی پزشـــکی مراجعه کنند. ولی همسر بیمار این درخواست را نادیده می گیرد.

به دنبال آن بیمار دچار حرکات غیرعادی در اندامها می شود که بر هیستری (Hysteria)دلالت می کند.

درمانگر درباره علایم سرطان برای بیمار توضیح داد و به وی اطمینان داد که معاینه و بررسی های انجام شده هیچ نشانه ای از سرطان را آشکار نکرده است.
بعد از این اطمینان بخشی، علایم هیستری برطرف شد و اعتقاد وی مبنی بر ابتلا به سرطان از بین رفت.
زمانی اطمینان بخشی به رفع علایم اضطرابی بیمار کمک می کند که مبتنی بر واقعیت باشد بنابر این ضروری است که در ابتدا بیمار به طور کامل و دقیق معاینه و بررسی قرار گیرد.

۴) توضیح دادن Explanation))

۴) توضیح دادن Explanation))

به طور معمول، بیمار و اعضای خانواده اش به دلیل داشتن اطلاعات ناکافی در مورد سیر و علت بیماری دچار اضطراب می شوند. اغلب توضیحات درمانگر، موجب برطرف شدن اطلاعات غلط در زمینه بیماری و فهم درست از مشکل می شود.

ـ مثال: خانم ۲۵ ساله ای، با شکایت از سردرد که به مدت ۲ سال طول کشیده بود، به پزشک مراجعه کرد.
او همچنین علایم اضطراب و افسردگی را نشان می داد.
بررسی های انجام شده، هیچ شواهدی از وجود یک بیماری جسمی را آشکار نکرد.

درمانگر برای بیمار چنین توضیح داد: « می دونم که شما از سردرد رنج می برید، ولی به هر حال همه سردردها نتیجه یک بیماری مغزی نیستند.
اغلب سردرد ها نتیجه یک بیماری مغزی نیستند و تشویش ها و نگرانی های ذهنی و روانی باعث سردرد می شوند.
وقتی ما مضطرب هستیم، عضلات سرو گردن دچار انقباض مداوم می شوند و این موجب سردرد می شود».

5) تلقین کردن (Suggestion)

۵) تلقین کردن (Suggestion)
تلقین کردن، فرآیندی است که طی آن علایم از طریق بیان عباراتی مثبت توام با اقتدار و قاطعیت، برطرف می شوند.
روش تلقین، به ویژه زمانی موثر است که بیمار درجاتی از ایمان و اعتقاد را به درمانگر خود داشته باشد. مثال هایی از جمله های تلقینی شامل: « الآن شما دردی را احساس نمی کنید.» یا « از این لحظه، شما آرامش را در خودتان احساس می کنید».

تلقین، به ویژه درحالت های نوروتیک و در وضعیت هایی که علایم جسـمی ناشی از مشـکلات روانی است (Psychosomatic) موثر و مفید می باشد،
البته به خاطر داشته باشید که باید سایر تکنیک ها نیز در روند درمان استفاده شود.
برای مثال، تلقین باعث رفع علایم خواهد شد ولی باید علت به وجود آمدن علایم آشکار شود و براساس علت زمینه ای، درمان های اختصاصی انجام گیرد.

6) متقاعد سازی Persuasion))

۶) متقاعد سازی Persuasion))
متقاعد سازی فرآیندی است که در طی آن درمانگر، به تکرار به بیمار تاکید می کند که رفتارش را تغییر دهد و یا روش های جدیدی را برای مقابله با مشکلاتش به کار گیرد.

برای مثال، در طی درمان، ممکن است بیمار متوجه علت مشکلات خود بشود، ولی این آگاهی و دانش را در عمل به کار نبرد.
با تاکید و یادآوری مکرر به بیمار، تغییرات رفتاری مطلوب و پایدار حاصل می شود. برای مثال با متقاعد سازی از او خواست به جای استفاده از الکل برای حل مشکلاتش از روش حل مساله استفاده کند.

7) تقویت و پاداش Reinforcement))

۷) تقویت و پاداش Reinforcement))

تقویت یا پاداش، روش های قوی و موثر برای افزایش وقوع رفتارهای مطلوب است.
پاداش می تواند به شکل کلامی و یا مادی باشد.

تقویت های کلامی شامل عباراتی مشابه: «کار رو خیلی خوب انجام دادید»، « عالیه»، «خوشحالم کارتون رو تشریح کردید» می باشد.
این جملات باید با حالت های مطلوب و متناسب چهره بیان شود. اغلب، پاداش های مادی برای کودکان استفاده می شود

برای مثال، مواد خوراکی یا اسباب بازی را بلافاصله بعد از این که کودک رفتار مطلوب را بروز داد، داده شود.
تقویت جزو موثرترین روش ها برای ایجاد تغییر مطلوب در رفتار می باشد، به شرطی که دو نکته مورد توجه قرارگیرد.
الف) زمانی که دلیل موجهی وجود ندارد نباید از روش تقویت استفاده کرد. برای مثال، پاداش دادن به شخصی که رفتار مطلوب را بروز نداده است، بی معنی است.

ب) تقویت برای آن که بیش ترین اثر را داشته باشد، باید بلافاصله بعد از بروز رفتار انجام گیرد. به ویژه در کودکان اگر تقویت با تاخیر انجام شود، موثر نخواهد بود.

۸) تفریح و سرگرمی (Recreation )

۸) تفریح و سرگرمی((Recreation
همه ما گاهی اوقات نیاز به تفریح داریم. تفریح باعث از بین رفتن یکنواختی کار و زندگی می شود. به ویژه کسانی که مشکلات هیجانی شان ناشی از یکنواختی و یا سختی کار است، به تفریح نیاز دارند. درمانگر می تواند فعالیت هایی نظیر گوش دادن به رادیو، دیدن فیلم و نمایش، بازی های داخل ساختمانی، مراسم مذهبی، بازی با بچه ها و قدم زدن درفضای سبز را پیشنهاد کند. مطالعه آثار ادبی و هنری و نیز نوشتن می تواند لذت بخش باشد.

9) کار به منظور درمان Work as therapy))

۹) کار به منظور درمان Work as therapy))

برای بعضی از انواع مشکلات هیجانی، کار می تواند اهمیت درمانی داشته باشد.
زمانی که، فرد به کاری مشغول می شود، نشخوارهای ذهنی در رابطه با مشکلات کاهش می یابد.
از طرفی، کار با کاهش وابستگی فرد به دیگران باعث افزایش اعتماد به نفس می شود. گاهی اوقات کار یک راه مطلوب برای حل تعارضات است.

ـ مثال: خانم «ج»، ۴۵ ساله، با شکایت های متعدد جسمی که از سه سال قبل شروع شده بود به مرکز مراقبت های اولیه مراجعه کرد. بعد از معاینه دقیق معلوم شد که وی از افسردگی رنج می برد. بررسی بیش تر نشان داد که علایم وی به دنبال مرگ مادرش شروع شده است.

خانم «ج» پنج سال قبل از مرگ مادرش، به دنبال درگیـری و کشمکش با وی رابطه اش را قطع می کند. بعد از مرگ مادرش، به دلیل این که نتوانسته بود مشکلش را با مادرش حل کند و در زمان مرگ وی حضور نداشته، دچار احساس گناه شده بود. درمانگر به وی پیشنهاد کرد که به خانه سالمندان برود و به زنان بیمار کمک کند. وی به طور منظم به خانه سالمندان مراجعه می کرد و به زنان بیمار کمک می کرد. به تدریج تعارض بیمار برطرف شد و علایم جسمانی وی از بین رفت.

10) آرام سازی (Relaxation)

۱۰) آرام سازی (Relaxation)
آرام سازی یک روش بسیار موثر به ویژه برای افراد مضطرب می باشد.
وقتی که شخصی در وضعیت پرتنشی قرار می گیرد، عضلات بدنش در حالت انقباض باقی می مانند و این موجب درد عضلانی می شود.
افـــراد می توانند یاد بگیرند که به صورت ارادی عضلات خود را شل کنند و از دردهای ناشی از تنش عضلانی رها شوند.
این تکنیک همچنین برای انواعی از مشکلات روان- تنی Psychosomatic) )
از قبیل فشارخون بالا و میگرن موثر است

ابتدا باید یک اتاق با سر و صدای اندک انتخاب شود. شخص در یک صندلی راحت قرار بگیرد و یا در وضعیت درازکش باشد. در حالی که چشم ها بسته هستند، تنفس آرام و عمیق شروع شود. به تدریج و به طور ارادی، فرد عضلات مختلف بدن را به ترتیب از ناحیه سرتا پا شل می کند. به تقریب بعد از پانزده دقیقه فرد حالت راحتا و آرامش را در خود احساس می کند. این فرآیند باید هر روز و برای مدت دو تا چهار هفته انجام شود

11) مشارکت سایر اعضای خانواده
Involvement of family members))

۱۱) مشارکت سایر اعضای خانواده Involvement of family members))

اغلب، اعضای خانواده در روند درمان بیمار درگیر می شوند. دلایلی وجود دارد که مشارکت اعضای خانواده ضروری است:

الف) ممکن است مشکلات بیمار ناشی از وجود ارتباط نامطلوب در خانواده باشد.

ب) اعضای خانواده می توانند اطلاعات مهم و ضروری را برای فهم مشکل بیمار در اختیار درمانگر قرار دهند.

ج) اعضای خانواده می توانند با حمایت های هیجانی (عاطفی) و دیگر امکانات خود روند بهبودی را سرعت بخشند.
د) ممکن است مشکلات بیمار ناشی از مشکلات هیجانی یک عضو دیگر خانواده باشد. برای مثال اعتیاد در یک عضو خانواده (شوهر) منجربه ایجاد افسردگی در عضو دیگر (زن) شود. در چنین موقعیت های، درمان باید متوجه فرد اول هم باشد.

۱۲) استفاده از منابع حمایتی جامعه
Utilization of community))

۱۲) استفاده از منابع حمایتی جامعه (Utilization of community)

در بعضی جاها و موقعیت ها، استفاده از منابع و امکانات حمایتی موجود در جامعه برای بیمار امکان پذیر است. اغلب، مردم برای حل مشکلات خود و به دست آوردن حمایت هیـــجانی و مالی با رهبران مذهبی و یا مسوولین و کارپردازان جامعه مشورت می کنند

انواع روان درمانی

1- روان درمانی بین فردی

در این سبک از درمان، بر روی زندگی فعلی و روابط درون خانواده، محیط کار و محیط اجتماع تمرکز می شود.
در این روش درمانی فرد یاد می گیرد که چگونه شیوه ای را که با دیگران تعامل می کند مورد ارزیابی قرار دهد و راهبردهایی را برای حل مشکلات بین فردی بیاموزد. موضوعات رایج درمانی معمولا مربوط به مشکلات مربوط به تعامل با افراد مهم زندگی، مسایل مربوط به داغدیدگی های حل نشده، مشکلات موجود در محیط کار وغیره می شود

2- رفتاردرمانی
هدف رفتار درمانی تغییر رفتارهای ناسالم وناخواسته از طریق دادن پاداش، تقویت و حساسیت زدایی است.
حساسیت زدایی یا درمان مواجهه ای فرایندی است که در آن فرد با موضوعی که او را مضطرب می کند مواجهه می شود و با پاسخ های ناخواسته به مقابله می پردازد.
در رفتار درمانی معمولا به همکاری افراد دیگر به خصوص اعضای مهم خانواده و دوستان نزدیک مراجع نیاز است.

3- شناخت درمانی
هدف شناخت درمانی شناسایی و تصحیح الگوهای فکری تحریف شده است که منجر به بروز عواطف و رفتارهای مشکل ساز می شود. در شناخت درمانی سعی بر این است که الگوهای فکری متعادل تری جایگزین این الگوهای فکری مخرب شوند.
همانند رفتار درمانی در درمان شناختی نیز تمرکز بر روی مشکلات فعلی مراجع است تا تعارضات مربوط به گذشته فرد است

4- درمان شناختی – رفتاری (CBT))

این نوع از روان درمانی شامل ترکیب درمان رفتاری و درمان شناختی است و هدف آن شناسایی باورها ورفتارهای ناسالم و منفی و جایگزین کردن آنها با رفتارها و باورهای سالم تر است

5- درمان روانکاوانه

روانکاوی یکی از رایج ترین سبک های روان درمانی است که بر پایه نظریه روان تحلیل گری بنا شده است.
در این نظریه اعتقاد بر این است که رفتار انسان توسط تجارب گذشته او تعیین می گردد.
روانکاوان اعتقاد دارند که رویدادهای کودکی و احساسات، افکار و انگیزه های ناخودآگاه در بیماری ذهنی و رفتارهای ناسازگارانه، نقش دارند.

تمرکز این درمان به روی افزایش آگاهی مراجع از رفتارها و افکار ناهشیار و بدست آوردن بینشی درباره احساست و انگیزه هایش است.
درمانگران در این شیوه درمانی از تکنیک های مختلفی اعم از کاوش تجارب زندگی فرد، مقابله با هیجان ها، باورها ورفتارها و تفسیر افکار ورفتارها استفاده می کنند.

طرحواره درمانی

طرحواره به معنای چارچوب است
طرحواره شامل اطلاعات خاصی است که در باره دنیای پیرامون داریم
وقتی طرحواره ای شکل می گیرد مبنای تفسیر دنیا و اطلاعاتی می شود که در دنیا دریافت می کنیم

طرحواره درمانی یکی از درمان های نسبتا جدید است که برای درمان مبتلایان به اختلال شخصیت و بخصوص شخصیت مرزی طراحی شده است.
این درمان توسط جفری یانگ طراحی شد و هدف خود را یکپارچه نمودن درمان های روانکاوی، گشتالت درمانی ، شناختی-رفتاری، سازنده گرایی اعلام نمود

سه مفهوم کلیدی طرحواره درمانی
1-طرح های ناساگار اولیه
2-سبک های مقابله ای
3-ذهنیت های طرحواره ای

طرح های ناسازگار اولیه:
طرحواره هایی که فرد از ارتباط با والدین ایجاد می کند مانند دلبستگی ناایمن

سبک های مقابله ای
1- سبک مقابله ای اجتناب
2-سبک مقابله ای تسلیم
3-سبک مقابله ای جبران افراطی

تکنیک های طرحواره درمانی
1-تکنیک شناختی
2-تکنیک تجربه ای
3-تکنیک رفتاری

درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش

درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد که به صورت اکت تلفظ می شود نوعی از تحلیل رفتار بالینی است که در روان درمانی به کار می رود.
این روش یک مداخله روان شناختی مبتنی بر شواهد است که راهبردهای پذیرش و توجه آگاهی را به شیوه های مختلفی با راهبرد های تعهد و تغییر رفتار در می آمیزد

در ACT هدف این است که افراد بیاموزند وقایع درونی شان ، مخصوصاً آن هایی را که ناخواسته اند، قضاوت نکنند و بپذیرند.
این امر با هدف افزایش انعطاف پذیری روان شناختی انجام می شود.

در ACT عموماً از شش اصل بنیادین زیر برای کمک به افزایش انعطاف پذیری روان شناختی مراجعان استفاده می شود:
1- گسلش شناختی: یادگیری روش هایی برای کاهش تمایل به عین واقعیت پنداشتن افکار، تصورات، هیجانات و خاطرات
2-پذیرش: اجازه دادن به آمد و رفت افکار بدون اینکه با آن ها مبارزه شود.

3- تماس با لحظه اکنون: آگاهی از اینجا و اکنون؛ و تجربه آن با گشودگی و علاقه مندی.
4- مشاهده خود: دستیابی به حسی تعالی یافته از خود؛ تسلسلی از آگاهی که تغییرپذیر نیست.
5- ارزش ها: اکتشاف اینکه چه چیزی برای خود واقعی فرد بسیار مهم است.
6-٫ اقدام متعهدانه: طرح ریزی اهداف بر اساس ارزش ها و تلاش متعهدانه برای رسیدن به آن اهداف

فرایند درمان های روان شناختی

1- ایجاد رابطه درمانی مطلوب
الف: پذیرش
ب: همدلی
ج: توجه مثبت نامشروط
د: همخوانی

2-مصاحبه بالینی – تشخیصی

یکی از بهترین روش های جمع آوری اطلاعات برای متخصصان روان شناسی و مشاوره مصاحبه است .
در سال 1950 کارل راجرز روان شناس بزرگ معاصروتعدادبسیاری ازروان شناسان معروف ادعاکردندکه نتیجه یک ساعت مصاحبه بالینی دقیق دربعضی مواردبرابر با مجموعه ای کامل ازآزمون های روانی است.

توانایی اجرای یک مصاحبه بالینی (Clinical Interview )جامع نخستین و اساسی ترین گام در ارزیابی و درمان مراجع است.

ابعاد و مراحل مصاحبه بالینی و تشخیصی

برای اجرای یک مصاحبه موثر و کارآمد ، متخصصان بهداشت روانی باید اصول اساسی و زیر بنایی فرایند را بدانند.

بطور کلی مصاحبه دارای چهار بعد و پنج مرحله است.

ابعاد مصاحبه شامل:
1- رابطه Rapport) )
2- تکنیک( Technique)
3- وضعیت روانی Mental Status) )
4- تشخیص Diagnosis) ) است.

مراحل مصاحبه نیز شامل سه مرحله کلی:

1- شروع و بازگشایی (آماده کردن و غربال مشکل)
2-مرحله میانی (شامل پیگیری نظریات اولیه ، اخذ تاریخچه روان پزشکی ، ارائه تشخیص و پسخوراند)
3- و مرحله پایانی (پیش آگهی و تعیین برنامه درمانی) است

ابعاد مصاحبه

ابعاد مصاحبه

1-رابطه

منظور از رابطه چگونگی برقراری ارتباط بین مراجع و مصاحبه گر است.
این ویژگی مشترک همه روان درمانی ها است.

در واقع ایجاد یک رابطه درمانی خوب بین درمان گر یا مصاحبه گر و (مراجع) از شرایط مهم برای پیشرفت درمانی است.
اگر به هر دلیلی مراجع نسبت به درمان گر نگرش منفی پیدا کند، احتمال می رود که با حاضر نشدن بیمار در جلسه ، فرایند درمان قبل از موعد مقرر قطع شود، یا پیشرفت درمانی کمی حاصل آید.

ابعاد مصاحبه
2-تکنیک
منظور از تکنیک شیوه هایی است که مصاحبه گر (درمان گر) استفاده می کند، تا رابطه درمانی را ایجاد کند و اطلاعات را کسب نماید.
دامنه تکنیک ها متفاوت است از سوالات باز تا سوالات بسته از تفسیر تا بازپرسی.
این تکنیک ها در واقع ابزاری هستند که به مصاحبه گر (درمان گر) این امکان را می دهند تا با هر شخصی به شیوه خودش صحبت کند، و اطلاعات لازم را کسب نماید.

3-وضعیت روانی
منظور از وضعیت روانی حالت کلی روانی بیمار (مراجع) در زمانی است که با او صحبت می شود.
آیا پاسخ های بیمار واضح هستند یا مبهم؟ بیمار عصبانی است یا خوشحال؟ بدبین است یا اعتماد کننده؟ افکار او چگونه اند

4-تشخیص
تشخیص آخرین بعد ، از مصاحبه بالینی است.
هر چه مصاحبه گر (درمان گر) درباره توانایی ها ، نقاط ضعف ، ناراحتی ها و رنج های بیمار (مراجع) بیشتر بداند، بهتر می تواند یک تشخیص صحیح و دقیق را مطرح کند.

4- اجرای آزمون های روانی
در دو حالت:
1- عدم تشخیص از طریق مصاحبه
2-نیاز به تعیین میزان اختلال

دو روش عمده در ارزیابی شخصیت
1-آزمون های فرافکن
آزمون لکه های جوهر رورشاخ
آزمون اندریافت موضوع T.A.T
آزمون اندریافت کودکان c.A.T

آزمون لکه های جوهر رورشاخ Rorschach test

آزمون اندریافت موضوع Thematic apperception test

آزمون اندریافت موضوع Thematic apperception test

آزمون اندریافت کودکان Children’s apperception test

آزمون اندریافت کودکان Children’s apperception test

دو روش عمده در ارزیابی شصیت(ادامه)
2-آزمون های عینی
مازها یا لابیرنت پرتئوس
آزمون های مداد-کاغذی

ماز پرتئوس

آزمون های مداد-کاغذی
-پرسشنامه شخصیت آیزنگ -پرسشنامه شخصیت SCL90 -پرسشنامه شخصیتی برن رویتر -پرسشنامه شخصیتی تیپ A یا B

-مقیاس اندازه گیری نوع اختلال های رفتاری میشل گوگلن -پرسشنامه احوال شخصی وود ورث -پرسشنامه شخصیتی 16 عاملی کتل -پرسشنامه شخصیتی گاستون برژه

آزمون های مداد-کاغذی
-الگوی پنج عاملی شخصیت -پرسشنامه شخصیتی 3 عاملی کتل -پرسشنامه شخصیتی یونگ -پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی فرم کوتاه فرم بلند -پرسشنامه شخصیتی آیسنگ – فرم بزرگسالان و کودکان و نوجوانان

آزمون های مداد-کاغذی
-پرسشنامه شخصیتی گری – ویلسون -پرسشنامه شخصیتی روان نژندی KNPI -پرسشنامه چند محوری بالینی میلون -آزمون شخصیت چند وجهی شخصیت مینه سوتا MMPI

پرسشنامه شخصیت چند وجهی مینه سوتا

معرفی آزمون
پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا
Minnesota Multiphasic Personality Inventory
در دهه ۴۰ میلادی توسط دو تن از پژوهشگران دانشگاه مینه سوتای آمریکا به نام های:
دکتر استارک هاتا وی و دکتر مک کینلی
ارائه شد.

5- انتخاب رویکرد درمانی

رویکردهای عمده در روان درمانی و مشاوره

1 رویکردهای روان پویایی Psychodynamic Approaches
a . روان تحلیل گری )روانکاوی( Psychoanalysis موسس زیگموند فروید
b . روان شناسی تحلیلی Analytic Psychology موسس کارل گوستاو یونگ
c . روان شناسی فردی Individual Psychology موسس آلفرد آدلر
d . تحلیل رفتار متقابل Transactional Analysis موسس اریک برن

.2 رویکردهای شناختی رفتاری Cognitive-Behavioral
a . رفتار گرایی Behaviorism
b . نو رفتارگرایان Neo-Behaviorism
c . شناخت درمانی Cognitive Therapy موسس آرون بک
d . درمان عقلانی عاطفی Rational-Emotive Therapy موسس آلبرت الیس
e . واقعیت درمانی Reality Therapy موسس ویلیام گلسر

3 رویکردهای وجودی انسانگرایانه Existential-Humanistic Approaches
a . شخص محور Person-Centered موسس کارل راجرز
b . گشتالت Gestalt موسس فردریک پرلز
c . معنا درمانی Logotherapy موسس ویکتور فرانکل

6-تدوین طرح درمان
انتخاب پروتکل درمان

پروتکل به معنی مجموعه از قوانین و رویه ها برای برقراری ارتباط است یا انجام یک برنامه است

یک مثال اجتماعی برای مفهوم پروتکل
اگر شما به یک کشور خارجی سفر کنید , بایستی زبان مکالمه آنها را بلد باشید . در غیر اینصورت قادر به صحبت کردن با آنها نخواهید بود .
البته شاید بتوانید با فراگیری زبان با آنها صحبت کنید ولی در صورتی که بخواهید به طور موثر در آن کشور زندگی کنید بایستی لباس و فرهنگ آن کشور را بیاموزید و از آن پیروی کنید .

پروتکل درمان، مجموعه ای اصول، روش ها و رویه هایی است که توسط درمانگر برای درمان مراجع یا بیمار بکار برده می شود

مراحل تدوین طرح درمان

گام اول : انتخاب مشکل

هر چند مراجع در خلال سنجش از مسائل و مشکلات زیادی صحبت می کنند اما درمانگر یا مشاور باید به کاوش در مهمترین مشکلاتی بپردازد که فرایند درمان بر آنها متمرکز خواهد بود.

معمولا یک مشکل اولیه در راس قرار می گیرد که به دنبال آن مشکلات بعدی ظهور می کند بعضی مواقع مشکل اصلی اصلا مطرح نمی شود.
به تدریج که مشکلات مطرح می شود در بین مشکلات آنهای که از نظر مراجع مهم بوده در اولویت قرار بگیرد .میزان علاقه و مشارکت مراجع بستگی به این دارد که درمان در جهت ارضای مهمترین نیازهای و خواسته های او باشد

گام دوم : تعریف مشکل

مشکلات از نظر رفتاری به شکل های مختلف و کاملا منحصر به فرد در زندگی مراجعان خود نمایی می کند .
پس هر مشکل که تحت درمان قرار می گیرد نیاز به تعریف دوباره می باشد .
الگوی هر نشانه باید منطبق با کدها و ملاک های تشخیص رایج مثل : راهنمایی تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) یا طبقه بندی بین المللی اختلال روانی (ICD) باشد.

گام سوم : تعین اهداف

گام بعدی در ایجاد طرح درمانی عبارت است :
تعیین اهداف کلی برای حل مشکل اصلی .
البته نیاز نیست که اهداف کلی بر حسب واژه های قابل اندازه گیری نوشته شود بلکه بر عکس می توانید به صورت اهداف کلی و بلند مدتی که نشان دهنده نتیجه مثبت و مطلوب درمانی هستند بیان شود

گام چهارم : تعین اهداف عینی

بر عکس اهداف بلند مدت ، اهداف عینی باید به زبانی که از نظر رفتاری قابل اندازه گیری است بیان شوند .
هر هدف عینی باید گامی در جهت نیل به هدف درمانی کلی باشد اساسا می توان اهداف عینی را به صورت گام ها تصور کرد که نیل به آنها در حقیقت اهداف بلند مدت تحقق می یابد.
اما درمانگر یا مشاور می تواند بر حسب نیاز اهداف عینی بیشتری را جهت تحقق اهداف کلی به برنامه اضافه کند.
تاریخ (زمان) تحقق هر هدف عینی باید دقیقا مشخص شود و با پیشرفت درمان اهداف عینی جدیدی به طرح درمان اضافه شود

گام پنجم : طراحی مداخله های درمانی
مداخله عبارت است از :
هر فعالیتی که درمانگر برای کمک به مراجع جهت حصول به اهداف عینی ، طرح ریزی می کند .
برای هر هدف عینی ، حداقل باید یک مداخله وجود داشته باشد .
اگر بعد از مداخله اول مراجع به هدف عینی مربوط نرسد ، مداخله های جدیدی باید به طرح درمانی اضافه شود .
مداخله ها باید بر اساس نیاز مراجع و تشخیص درمانگر یا مشاور با توجه به نوع مشکل انتخاب شود .
درمانگر بر حسب تخصص و تجربه اش مداخله های جهت حل مشکل انتخاب کند .

گام ششم : تشخیص

تشخیص مناسب بر اساس ارزیابی کاملی از وضعیت بالینی مراجع انجام می گیرد .
درمانگر یا مشاور باید نشانه های رفتاری ، شناختی ، هیجانی و میان فردی را که مراجع از خود نشان می دهد با ملاک های تشخیصی بیماریهای روانیDSM-IVتوصیف شده، مقایسه کند .

تجربه به ما آموخته است که یادگیری مهارت تدوین طرح درمانی موثر ، برای بسیاری از درمانگران و مشاوران دشوار و خسته کننده است .
از طرف دیگر اجرا و تمرین این مهارت تحت فشار روز افزون مراجعانی که در زمانهای فشرده و متراکم از طرف نظامهای مدیرتی بهداشتی به درمانگران ارجاع داده می شوند نیز مشکل است .
در این فرایند ما باید بسیار دقت کنیم که اهداف عینی کی و چگونه تحقق می یابد

نمونه طرح درمان

مشکل : اضطراب

تعریف : نگرانی بیش از حد و مداوم روزانه در بعضی از موارد روزمره زندگی که اساس واقعی و وعقلانی ندارند

علائم تنش حرکتی مانند عدم آرامش ، خستگی ، لرزش یا تنش عضلانی

علائم گوش به زنگ بودن مانند احساس مداوم قرار گرفتن بر لب پرتگاه ، اشکال در تمرکز

اهداف هدف کلی
-حل تعارض اصلی که منبع اضطراب است
-ایجاد تعادل در سطح اضطراب به طوری که توانایی و عملکرد روزانه را افزایش دهد
-افزایش توانایی برای کنار امدن موثر با تمام اضطرابهای زندگی

هدف های عینی :

1-تشخیص دادن تعارض های اساسی زندگی گذشته و حال

2-افزایش فعالیتهای اجتماعی روزانه و شغلی

3-شناسایی نگرانی های بی مورد و غیر منطقی

4-افزایش شناخت و فهم اعتقادات و نگرشهایی که موجب نگرانی و اضطراب می شوند.

5-فهرست کردن مزایا و معایب اضطراب
6-کلامی کردن اصول مثبت کاهش اضطراب
7-به کار بردن تکنیک توقف افکار مولد اضطراب
8-استفاده کردن از تکنیک قصد متناقض برای کاهش پاسخهای اضطرابی
9- کاهش سطح اضطراب روزانه توسط خودیابی مثبت

مداخله های درمانی

1-با استفاده از پرسشنامه ( مثل پرسشنامه اختلالات اضطرابی و فوبیا ها که توسط بک و امری تهیه شده ) اطلاعات لازم را در مورد اضطرابی و دلایل منطقی برای مضطرب شدن ، جمع آوری کنید .

2-کارایی ، عوارض جانبی و اثر بخشی داروهای تجویزی را ارزیابی نموده و به طور منظم با پزشک مربوط تبادل نظر و مشورت نمایید

.

3-برای رهایی از اضطراب ، تصویر سازی هدایت شده را آموزش بدهید .

4-از تکنیک های بیوفیدبک برای تسهیل مهارتهای تن ارامی استفاده کنید

5-با ازمایش بیمار به وسیله احتمال بروز واقعه ای ناگوار ترس او را ارزیابی نموده تا در صورت اتفاق افتادن ان به طور واقعی ، بیمار را در کنترل آن و پذیرش حتی بدترین پیامد ممکن توانا سازید .

6-پیغامهای شناختی را که پاسخهای اضطراب مداخله دارند ، کشف کنید و شناختهای سازگارانه را به مراجع آموزش بدهید .

7-به بیمار برای هر چه بیشتر آگاه شدن از طبیعت غیر منطقی بودن ترسهایش کمک کنید .

8-به بیمار کاربست تکنیک توقف افکار را با فکر کردن به یک علامت ایست و بعد ایجاد یک فضای دلپذیر به طور شناختی با وسواس مقابله می کردند اموزش داده شود .

9-به بیمار برای توسعه استراتژیهای سازگارانه ( مانند افزایش مشارکت اجتماعی و تمرین های فیزیکی برای کاهش اضطرابشان کمک کنید

با سپاس از صبر و توجهتان
33671199-076
09173670169
بندرعباس- بلوار دانشگاه-نبش دانشگاه 3 –ساختمان رازی-طبقه فوقانی بانک تجارت- واحد یک-
مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی مهر جنوب
Drrezaboromand.ir


تعداد صفحات : 197 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود