پاورپوینت درس 3 سوم
پنجره ای به روشنایی
دین و زندگی(1) پایه دهم
تهیه کننده:
نام دبیر:
مدرسه:
کلاس:
تفکر و اندیشه
بخش اول
فَاَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَسَاءَلُونَ ﴿٥٠﴾ قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ اِنِّی کَانَ لِی قَرِینٌ ﴿٥١﴾ یَقُولُ اَئِنَّکَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِینَ ﴿٥٢﴾ اَئِذَا مِتْنَا وَکُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا اَئِنَّا لَمَدِینُونَ ﴿٥٣﴾ قَالَ هَلْ اَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿٥٤﴾ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِی سَوَاءِ الْجَحِیمِ ﴿٥٥﴾ قَالَ تَاللَّهِ اِنْ کِدْتَ لَتُرْدِینِ ﴿٥٦﴾ وَلَوْلا نِعْمَهُ رَبِّی لَکُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِینَ ﴿٥٧﴾ اَفَمَا نَحْنُ بِمَیِّتِینَ ﴿٥٨﴾ اِلا مَوْتَتَنَا الاولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ ﴿٥٩﴾ اِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿٦٠﴾ لِمِثْلِ هَذَا فَلْیَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿٦١﴾ اَذَلِکَ خَیْرٌ نُزُلا اَمْ شَجَرَهُ الزَّقُّومِ ﴿٦٢﴾ اِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَهً لِلظَّالِمِینَ ﴿٦٣﴾ اِنَّهَا شَجَرَهٌ تَخْرُجُ فِی اَصْلِ الْجَحِیمِ ﴿٦٤﴾ طَلْعُهَا کَاَنَّهُ رُءُوسُ الشَّیَاطِینِ ﴿٦٥﴾ فَاِنَّهُمْ لآکِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿٦٦﴾ ثُمَّ اِنَّ لَهُمْ عَلَیْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِیمٍ ﴿٦٧﴾ ثُمَّ اِنَّ مَرْجِعَهُمْ لالَى الْجَحِیمِ ﴿٦٨﴾ اِنَّهُمْ اَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّینَ ﴿٦٩﴾ فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ یُهْرَعُونَ ﴿٧٠﴾ وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ اَکْثَرُ الاوَّلِینَ ﴿٧١﴾ وَلَقَدْ اَرْسَلْنَا فِیهِمْ مُنْذِرِینَ ﴿٧٢﴾ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَهُ الْمُنْذَرِینَ ﴿٧٣﴾ اِلا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿٧٤﴾
سوره صافات 37
جزء 23
پس برخىشان به برخى روى نموده و از همدیگر پرسوجو مىکنند«50» گویندهاى از آنان مىگوید راستى من [در دنیا] همنشینى داشتم«51» [که به من] مىگفت آیا واقعا تو از باوردارندگانى«52» آیا وقتى مردیم و خاک و [مشتى] استخوان شدیم آیا واقعا جزا مىیابیم«53»[مومن] مىپرسد آیا شما اطلاع دارید [کجاست]«54» پس اطلاع حاصل مىکند و او را در میان آتش مىبیند«55» [و] مىگوید به خدا سوگند چیزى نمانده بود که تو مرا به هلاکت اندازى«56» و اگر رحمت پروردگارم نبود هرآینه من [نیز] از احضارشدگان بودم«57»[و از روى شوق مىگوید] آیا دیگر روى مرگ نمىبینیم«58» جز همان مرگ نخستین خود و ما هرگز عذاب نخواهیم شد«59»راستى که این همان کامیابى بزرگ است«60» براى چنین [پاداشى] باید کوشندگان بکوشند«61» آیا از نظر پذیرایى این بهتر استیا درخت زقوم«62» در حقیقت ما آن را براى ستمگران [مایه آزمایش و] عذابى گردانیدیم«63» آن درختى است که از قعر آتش سوزان مىروید«64» میوهاش گویى چون کلههاى شیاطین است«65» پس [دوزخیان] حتما از آن مىخورند و شکمها را از آن پر مىکنند«66» سپس ایشان را بر سر آن آمیغى از آب جوشان است«67» آنگاه بازگشتشان بىگمان به سوى دوزخ است«68» آنها پدران خود را گمراه یافتند«69» پس ایشان به دنبال آنها مىشتابند«70» و قطعا پیش از آنها بیشتر پیشینیان به گمراهى افتادند«71» و حال آنکه مسلما در میانشان هشداردهندگانى فرستادیم«72» پس ببین فرجام هشداردادهشدگان چگونه بود«73» به استثناى بندگان پاکدل خدا«74» .
درس
سوم
پنجره ای به روشنایی
دین و زندگی دهم
در درس قبل، به معرفی برخی از مهمترین سرمایه های انسان برای رسیدن به هدف خلقت پرداختیم. من برای استفاده از این سرمایه ها فرصت محدودی داریم. فرصتی که با مرگ انسان پایان می یابد.
هر انسانی که پا به عرصه وجود می گذارد، در یکی از مراحل زندگی، مرگ به سراغش خواهد آمد و پرونده زندگی او را در این دنیا خواهد بست؛ بنابراین انسان را از مرگ گریزی نیست.
چیستی مرگ و آینده انسان پس از آن، از پرسشهای فراگیری است که در طول تاریخ، ذهن عموم انسان ها را به خود مشغول کرده است و آنان کوشیده اند تا به این پرسشهای اساسی و سرنوشت ساز پاسخ دهند:
چه سرانجامی در انسان است؟
آیا دفتر زندگی وی با مرگ بسته می شود؟ یا پس از آن زندگی به شکل دیگری ادامه می یابد؟
در این درس، علاوه بر شناخت اصلی ترین دیدگاهها در پاسخ به پرسشهای بالا، به آثار اعتقاد به هریک از آنها در زندگی می پردازیم.
هنگامی که انسان چشم از این دنیا فرومی بندد و پرونده زندگی چندین ساله اش با مرگ بسته می شود،چه سرنوشتی در انتظار اوست؟ آیا یکباره وارد دیار فنا و نیستی می شود اگر چنین است، پس داستان زندگی انسان پایانی اندوهناک دارد. اما اگر بعد از مرگ، جهان دیگری در کار است و آدمی با مرگ نیست و نابود نمی شود، در آنجا چه سرنوشتی خواهد داشت؟
دو دیدگاه
درباره زندگی پس از مرگ دو دیدگاه وجود دارد :
دقت در آیات مربوط به آفرینش انسان، نشان می دهد که انسان دارای دو بعد جسمانی و روحانی است.1 بعد جسمانی مانند سایر اجسام و مواد، دائم در حال تجزیه و تحلیل است و سرانجام فرسوده و متلاشی می شود. درمقابل، بعد روحانی و غیر جسمانی انسان، تجزیه و تحلیل نمی پذیرد، متلاشی نمی شود و بعد از مرگ بدن، باقی می ماند و آگاهی و حیات خود را از دست نمی دهد.
1.سوره ص، آیه 71 و 72
1. اعتقاد به معاد
پیامبران الهی و پیروان آنان مرگ را پایان بخش دفتر زندگی نمی پندارند؛ بلکه آن را غروبی برای جسم و تن و طلوعی درخشان تر برای روح انسان می دانند یا پلی به حساب می آورند که آدمی را از یک مرحله هستی (دنیا) به هستی بالاتر(آخرت) منتقل می کند. در این دیدگاه دنیا تنها بخش کوچکی از زندگی انسان است و زندگی واقعی و ابدی پس از این دنیا آغاز می شود.
1.تصحیح الاعتقاد،شیخ مفید، ص 47
2.المحجه البیضاء، فیض کاشانی، ص242
رسول خدا (ص) می فرماید:
برای نابودی و فنا خلق نشده اید، بلکه برای بقا آفریده شده اید و با مرگ تنها از جهانی به جهان دیگر، منتقل می شوید.1
از ایشان پرسیدند باهوش ترین مومنان چه کسانی هستند؟
فرمود : آنان که فراوان به یاد مرگ اند و بهتر از دیگران خود را برای آن آماده می کنند.2
در این دیدگاه، زندگی دنیوی همچون خوابی کوتاه و گذرا بوده است و زندگی حقیقی در جهان دیگر آغاز می شود. آن گونه که پیامبر(ص) می فرماید:
الناس نیام، فاذا ماتوا، انتبهوا مردم }در این دنیا{ در خوابند،هنگامی
که بمیرند، بیدار می شوند.1
1. تنبیه الخواطر و نزهه النواظر، ورام بن ابی فراس، ج 1، ص 150
قرآن نیز این گونه بر کم ارزش بودن زندگی دنیوی و حقیقی بودن زندگی آخرت تاکید می کند:
و ما هذه الحیاه الدنیا این زندگی دنیا،
الا لهو و لعب جز سرگرمی و بازی نیست
و ان الدار الاخره و سرای آخرت،
لهی الحیوان زندگی حقیقی است.
لو کانوا یعلمون اگر می دانستید.1
1. سوره عنکبوت، آیه 64
با این دیدگاه، پنجره امید و روشنایی به روی انسان باز می شود و شور و نشاط و انگیزه فعالیت وکار، زندگی را فرا می گیرد.
آثار اعتقاد به معاد
قرآن کریم می فرماید :
من امن بالله و الیوم الاخر
وعمل صالحا
فلا خوف علیهم
ولاهم یحزنون2
1.سوره مائده آیه 69
این شور و نشاط به این دلیل است که انسان می داند هیچ یک از کارهای نیک او در آن جهان بی پاداش نمی ماند؛ زیرا هر غمی را که از دل غمگینی پاک می کند و هر خدمتی را که به محرومی می کند و هر باری را که از دوش انسانی برمی دارد. در پسشگاه خداوند دارای اجر و مزد است. حتی اگر کسی آن را نبیند یا در آن کار موفق نشود و یا در برابر کارهایش تقدیر و تشکری از سوی دیگران صورت نگیرد، نا امید و دلسرد نمی شود، زیرا می داندکه خداوند او و تلاش هایش را می بیند و نیز اطمینان دارد که اگر در این مسیر ظلمی به او بشود و نتواند داد خود را از ظالمان بستاند، قطعاً در جهان دیگری خداوند آنها را به سزای اعمالشان خواهد رساند.
چنین انسانی دارای انرژی فوق العاده و همتی خستگی ناپذیر می شود و از کار خود لذت می برد. او با تلاش و توان بسیار در انجام کارهای نیک و خدمت به خلق خدا می کوشد و می داند که هر چه بیشتر در این راه گام بردارد، آخرت او زیباتر خواهد بود.
2. انسان دیگر، ترسی از مرگ ندارد و همواره آماده فداکاری در راه خداست. خداپرستان حقیقی گرچه در دنیا زندگی می کنند و زیبا هم زندگی میکنند؛ اما به آن دل نمی سپرند؛ از این رو، مرگ را ناگوار می دانند. آنان معتقدند که مرگ برای کسانی ناگوار و هولناک است که زندگی را محدود به دنیا می بینند یا با کوله باری از گناه با آن مواجه می شوند. نترسیدن خدا پرستان از مرگ به این معنا نیست که آنان آرزوی مرگ می کنند، بلکه آنان از خداوند عمر طولانی می خواهند تا بتوانند در این جهان باتلاش در راه خدا و خدمت به انسان ها، زمینه رشد خود را فراهم آورند تا بتوانند با اندوخته ای کامل تر خدا را ملاقات کنند و به درجات برتر بهشت نائل شوند.
از طرف دیگر، همین عامل سبب می شود که دفاع از حق و مظلوم و فداکاری در راه خدا آسان تر شود و شجاعت به مرحله عالی آن برسد و آن گاه که حیات این دنیا چیزی جز ننگ و ذلت نباشد، و فداکاری در راه خدا ضروری باشد، انسان ها به استقبال شهادت بروند با شهادت خود در راه آزادی انسان ها را هموار کنند؛ از این رو، آن گاه که امام حسین (ع) در دو راهی ذلت وشهادت قرار گرفت، شهلدت را برگزید و فرمود :
من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی بینم.1
1.بحارالانوار مجلسی، ج44، ص 381
مرگ چیزی نیست مگر پلی که شما را از ساحل سختی ها به ساحل سعادت و کرامت و بهشت های پهناور و نعمت های جاوید عبور می دهد. پس کدام، یک از شما کراهت دارد که از زندان به قصر منتقل شود؟1
1.معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص288
امام حسین(ع) خطاب به یاران خود نیز فرمود :
پرواز عاشقانه
ای خدایی که عشق تو قلب مرا به لرزه در می آورد و روحم را به پرواز وا می دارد. اینک پرواز به سوی تو را برگزیده ام. بال هایم را به واسطه بی لیاقت بودنم و به جرم گناهانم نسوزان.
خدایا می خواهم به ملاقات تو بیایم و به ملاقات رسول تو که روحم فدای او باد. ای یار بی کسان، ای در یابنده از خود بی خود شدگان. به خودت قسم که در این جهان بدون تو بی کس و تنها و ناامیدم.
بیشتر بدانیم
همه چیزم تو، امیدم تو، هستی ام تو، عشقم تو. اینک کوله بار پر ازگناه خویش را بر دوش می گیرم و در انتظارم تا دعوت خدایم را لبیک گویم. مبادا دعوتم نکنی! می خواهم این قلب شکافته شود و پیکرم متلاشی گردد تا روحم از این قفس بیرون آید و به سوی تو پرواز کند. شهادت سرمایه ماست. شهادت پرواز عاشقان است. شهادت اوج ایمان است.
بر گزیده ای از دست نوشته های شهید سید محمود افتخاری
گروهی وجود جهان پس از مرگ را انکار می کنند و با فرا رسیدن مرگ انسان و متلاشی شدن جسم او، پرونده او را برای همیشه می بندند. در این دیدگاه، مرگ پایان زندگی است و هر انسانی پس از مدتی زندگی در دنیا، دفتر عمرش بسته می شود وحیات او پایان می یابد و رهسپار نیستی می گردد.
2. انکار معاد
و قالو ما هی الاحیاتنا الدنیا [کافران] گفتند : زندگی وحیاتی جز همین زندگی و حیات دنیایی ما نیست
نموت و نحیی همواره [گروهی از ما] می میریم و [گروهی] زنده می شویم
وما یهلکنا الا الدهر و ما را فقط گذشت روزگار نابود می کند.
و لهم بذلک من علم البته این سخن را از روی علم نمی گویند
ان هم الا یظنون بلکه فقط ظن و خیال آنان است.1
1. سوره جاثیه، آیه 24
از پیامدهای مهم ابن نگرش برای انسانی که بی نهایت طلب است و میل به جاودانگی دارد، این است که می کوشد راه فراموش کردن و غفلت از مرگ را پیش بگیرد وخود را به هر کاری سرگرم سازد تا آینده تلخی که در انتظار دارد، فراموش کند.
روشن است که این شیوه، عاقبتی جز فرو رفتن در گرداب آلودگی ها نخواهد داشت. اما گروهی دیگر که نمی توانند فکر مرگ را از ذهن خود بیرون برانند، همین زندگی چند روزه نیزبرایشان بی ارزش می شود؛ در نتیجه یاس و ناامیدی دچار می شوند و شادابی و نشاط را از دست می دهند؛ ازدیگران کناره می گیرند و به انواع بیماری روحی دچار می شوند. گاهی نیز برای تسکین خود و فرار از ناراحتی، در راههایی قدم می گذارند که روز به روز بر سرگردانی و یاس آنان می افزاید.
آثار انکار معاد
البته این آثار و پیامدها، گریبان کسانی را نیز که معاد را قبول دارند، اما این قبول داشتن به ایمان و باور قلبی تبدیل نشده است، می گیرد. این افراد به دلیل فرو رفتن درهوس ها، دنیا را معبود و هدف خود قرار می دهند و از یاد آخرت غافل می شوند و از این رو، زندگی و رفتار آنان به گونه ای است که تفادتی با منکران معاد ندارند.
1. آیا گروهی که راه بی توجهی و غفلت از مرگ را پیش می گیرند شیوه درستی را انتخاب کرده اند؟ چرا؟
2. با دقت در جریانات و اتفاقات پیرامون خود، برخی از اعمال و رفتارهایی که ناشی از فراموشی و غفلت ازآخرت است را بیان کنید.
فعالیت کلاسی
غفلت از زندگی پس از مرگ چعه آثار و نتایجی در دنیای امروزه داشته است؟
امروزه در میان برخی جوامع، به ویژه در برخی جوامع صنعتی، اعتقاد به زندگی در جهان دیگر، ضعیف شده است یا از آن غافل مانده اند و کمتر بدان توجه می شود. این غفلت و کم توجهی، آثار ونتایج خطرناکی در زندگی آنان دارد؛ به طوری که خیرخواهان و دلسوزان آن جوامع را به چاره اندیشی وا داشته است.
از جمله این آثار می توان به آمار بالای مصرف مشروبات الکلی، قرص های روان گردان، مواد مخدر صنعتی و داروهای ضد افسردگی اشاره کرد که می توان آنها را از آثار بی توجهی به آخرت دانست.
پاسخ سوالات شما
جرج گوما،1 پژوهشگر آمریکایی حوزه روان شناسی می گوید: (( مصرف داروهای ضد روان پریشی مدتی است در آمریکا از داروهای درمان کلسترول که پر مصرف ترین دارو در آمریکاست، سبقت گرفته است)).
مارسیا انجل،2 سردبیر اسبق مجله ی نیوانگلند بر این باور است که استفاده از داروهای روان گردان- اعم از ضد افسردگی و ضد روانپریشی- به حد انفجار رسیده است.
Greg Guma
Marcia angell
این در حالی است که امکانات برای تفریح، سرگرمی وشادی، بیش از نیازافراد در این کشورها وجود دارد و مردم در اوقات فراغت انواع و اقسام سرگرمی ها و تفریحات را در اختیار دارند. این وضعیت به کشورهای مسلمان نیز سرایت کرده است؛ به گونه ای که آن بخش از جوامع مسلمان که اعتقاد دینی در آنها ضعیف شده است و سبک زندگی جوامع صنعتی را انتخاب کرده اند، بیشتر به این گونه مواد مخدر روی می آورند.
از دیگر آثار غفلت از آخرت دوره جدید، حرص و از در مصرف برای لذت بردن از زندگی دنیایی و فراموش کردن یاد مرگ است. کمپانی های بزرگ محصولات غذایی که هر روز سبک جدیدی از محصولات غذایی را عرضه می کنند و یا انواع مدل های لباس، گوشی های همراه و اتومبیل که هر روز به بازار می آیند، همه برای پاسخ گویی به مصرف گرایی شدید این قبیل انسانهاست.
حجم مصرف از ذخایر و منابع زمین در صد سال اخیر برابر با تمام طول عمر بشر بوده است. قرآن کریم، سرنوشت چنین کسانی را که مرگ و زندگی برتر را فراموش کرده اند، این گونه ترسیم می کند:
«آنان که دین خود را به سرگرمی وبازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت. پس امروز آنان را از یاد ببریم. همانطور که آنان دیدار امروزشان را از یاد بردند و آیات ما را انکار می کردند».1
سوره اعراف، آیه 51
1-چرابرخی از افراد با اینکه می گویند آخرت را قبول دارند، در زندگی خود به گونه ای عمل می کنند که گویی آخرتی در پیش نیست؟
2-آیا با توجه به آخرت، لزوماً بی توجهی به دنیا و عقب ماندگی را در پی دارد؟
3-چرا منکرین معاد، مرگ را باعث نابودی آدمی می دانند؟ شما چه پاسخی به آنها می دهید؟
اندیشه و تحقیق
پیشنهاد
به آثار و زندگی یکی ازشهیدان دفاع مقدس و یا مدافعان حرم مراجعه کنید و ببینید که آنان درباره زندگی و مرگ چگونه می اندیشند. انگیزه شهادت طلبی آنها چه بوده است؟
٭ ٭ ٭
پایان
با تشکر از دبیر گرامی
دین و زندگی دهم