نام و نام خانوادگی:
دین زندگی دهم
درس 3
در درس قبل، به معرفی برخی از مهمترین سرمایه های انسان برای رسیدن به هدف خلقت پرداختیم.
ما برای استفاده از این سرمایه ها فرصت محدودی داریم. فرصتی که با مرگ انسان پایان می یابد.
هر انسانی که پا به عرصه وجود میگذارد، در یکی از مراحل زندگی، مرگ به سراغش خواهد آمد
و پرونده زندگی او را در این دنیا خواهد بست؛ بنابراین انسان را از مرگ گریزی نیست.
چیستی مرگ و آینده انسان پس از آن، از پرسشهای فراگیری است که در طول تاریخ، ذهن عموم
انسا نها را به خود مشغول کرده است و آنان کوشید هاند تا به این پرسشهای اساسی و سرنوشتساز
پاسخ دهند:
چه سرانجامی در انتظار انسان است؟
آیا دفتر زندگی وی با مرگ بسته می شود؟ یا پس از آن زندگی به شکل دیگری ادامه می یابد؟
در این درس، علاوه بر شناخت اصلیترین دیدگا هها در پاسخ به پرس شهای بالا، به آثار اعتقاد به
هریک از آنها در زندگی میپردازیم.
دو دیدگاه
هنگامی که انسان چشم از این دنیا فرو می بندد و پروندهٔ زندگی چندین ساله اش با مرگ بسته می شود،
چه سرنوشتی در انتظار اوست؟ آیا یکباره راهی دیار فنا و نیستی می شود؟ اگر چنین است، پس داستان
زندگی انسان پایانی اندوهناک دارد. اما اگر بعد از مرگ، جهان دیگری در کار است و آدمی با مرگ نیست و نابود نمی شود، در آنجا چه سرنوشتی خواهد داشت؟
دربارهٔ زندگی پس از مرگ دو دیدگاه وجود دارد:
پیامبران الهی و پیروان آنان مرگ را پایان بخش دفتر زندگی نمی پندارند؛ بلکه آن را غروبی برای جسم و تن انسان و طلوعی درخشان تر برای روح انسان می دانند یا پلی به حساب می آورند که آدمی را از یک مرحله هستی )دنیا( به هستیِ بالاتر )آخرت( منتقل میکند. در این دیدگاه دنیا تنها بخش کوچکی اززندگی انسان است و زندگی واقعی و ابدی پس از این دنیا آغاز می شود.
1 اعتقاد به معاد
دقت در آیات مربوط به آفرینش انسان، نشان میدهد که انسان دارای دو بُعد جسمانی و روحانی است.
1 بُعد جسمانی مانند سایر اجسام و مواد، دائم در حال تجزیه و تحلیل است و سرانجام فرسوده و متلاشی می شود. در مقابل، بُعد روحانی و غیرجسمانی انسان، تجزیه و تحلیل نم یپذیرد، متلاشی نمیشود و بعد از مرگ بدن، باقی میماند و آگاهی و حیات خود را از دست نمی دهد
رسول خدا در این باره می فرماید:
برای نابودی و فنا خلق نشده اید، بلکه برای بقا آفریده شده اید و با مرگ تنها از جهانی به جهان دیگر،
منتقل می شوید.
از ایشان پرسیدند: باهو شترین مومنان چه کسانی هستند؟
فرمود: آنان که فراوان به یاد مر گاند و بهتر از دیگران خود را برای آن آماده می کنند. 3
در این دیدگاه، زندگی دنیوی همچون خوابی کوتاه و گذرا بوده است و زندگی حقیقی در جهان دیگرآغاز می شود.
آن گونه که پیامبر می فرماید:
اَلنّاسُ نِیامٌ، فَاِذا ماتوا، اِنتَبَهوا مردم ]در این دنیا[ درخوابند، هنگامی که
بمیرند، بیدار می شوند.
قرآن نیز این گونه بر کم ارزش بودن زندگی دنیوی و حقیقی بودن زندگی آخرت تاکید می کند:
وَ ما هذِهِ الحَیاهُالدُّنیا این زندگی دنیا،
اِلّ لَهوٌ وَ لَعِبٌ جز سرگرمی و بازی نیست
وَ اِنَّ الدّارَ الآخِرَهَ و سرای آخرت،
لَهِیَ الحَیَوانُ زندگی حقیقی است.
لَو کانوا یَعلَمونَ اگر می دانستند. 1
آثار اعتقاد به معاد
1 با این دیدگاه، پنجرهٔ امید و روشنایی به روی انسان باز می شود و شور و نشاط و انگیزهٔ فعالیت
و کار، زندگی را فرا می گیرد.
قرآن کریم می فرماید:
مَن آمَنَ بِاللّٰهِ وَ الیَومِ الآخِرِ
وَ عَمِلَ صالِحًا
فَلاخَوفٌ عَلَیهِم
وَلا هُم یَحزَنونَ
این شور و نشاط به این دلیل است که انسان می داند هیچ یک ازکارهای نیک او در آن جهان بی پاداش نمی ماند؛ زیرا هر غمی را که از دل غمگینی پاک می کند و هر خدمتی را که به محرومی می کند
و هر باری را که از دوش مومنی برمی دارد، در پیشگاه خداوند دارای اجر و مزد است. حتی کسی آنرا نبیند یا در آن کار موفق نشود و یا در برابر کارهایش تقدیر و تشکری از سوی دیگران صورت نگیرد،
ناامید و افسرده نمی شود، زیرا می داند که خداوند او و تلاش هایش را می بیند و نیز اطمینان دارد که اگردر این مسیر ظلمی به او بشود و نتواند داد خود را از ظالمان بستاند، قطعاً در جهان دیگری خداوند
آنها را به سزای اعمالشان خواهد رساند. چنین انسانی دارای انرژی فوق العاده و همتی خستگ یناپذیر می شود و از کار خود لذت می برد. او
با تلاش و توان بسیار در انجام کارهای نیک و خدمت به خلق خدا می کوشد و می داند که هرچه بیشتر
در این راه گام بردارد، آخرت او زیباتر خواهد بود.
2 انسان دیگر ترسی از مرگ ندارد و همواره آمادهٔ فداکاری در راه خدا است. خداپرستان حقیقی گرچه در دنیا زندگی م یکنند و زیبا هم زندگی م یکنند؛ اما به آن دل نمی سپرند؛ از این رو، مرگ را ناگوارنمیدانند. آنان معتقدند که مرگ برای کسانی ناگوار و هولناک است که زندگی را محدود به دنیا میبینند
یا با کوله باری از گناه با آن مواجه می شوند. نترسیدن خداپرستان از مرگ به این معنا نیست که آنان آرزوی مرگ می کنند، بلکه آنان از خداوند عمر طولانی می خواهند تا بتوانند در این جهان با تلاش درراه خدا و خدمت به انسان ها، زمینهٔ رشد خود را فراهم آورند تا بتوانند با اندوخته ای کام لتر خدا راملاقات کنند و به درجات برتر بهشت نائل شوند.
از طرف دیگر، همین عامل سبب می شود که دفاع از حق و مظلوم و فداکاری در راه خدا آسان ترشود و شجاعت به مرحلهٔ عالی آن برسد و آن گاه که حیات این دنیا چیزی جز ننگ و ذلت نباشد، و
فداکاری در راه خدا ضروری باشد، انسان ها به استقبال شهادت بروند و با شهادت خود راه آزادی انسان ها را هموار کنند؛ از این رو، آن گاه که امام حسین در دوراهی ذلت و شهادت قرار گرفت،
شهادت را برگزید و فرمود:
من مرگ را جز سعادت، و زندگی با ظالمان را جز ننگ و خواری نمی بینم. 1امام حسین خطاب به یاران خود نیز فرمود:
مرگ چیزی نیست مگر پلی که شما را از ساحل سختی ها به ساحل سعادت و کرامت و بهشت های پهناور
و نعمت های جاوید عبور می دهد. پس کدام یک از شما کراهت دارد که از زندان به قصر منتقل شود؟
٢ انکار معاد
گروهی وجود جهان پس از مرگ را انکار می کنند و با فرا رسیدن مرگ انسان و متلاشی شدن جسم او، پروندهٔ او را برای همیشه م یبندند. در این دیدگاه، مرگ پایان زندگی است و هر انسانی پس از مدتی
زندگی در دنیا، دفتر عمرش بسته م یشود و حیات او پایان م ییابد و رهسپار نیستی می گردد.
وَ قالوا ما هِیَ ا لِ حَیاتُنَا الدُّنیا ]کافران[ گفتند: زندگی و حیاتی جز همین زندگی و
حیات دنیایی ما نیست
نَموتُ وَ نَحیٰی همواره ]گروهی از ما[ می میریم و ]گروهی[ زنده
می شویم
وَ ما یُهلِکُنا ا لِ الدَّهرُ و ما را فقط گذشت روزگار نابود می کند.
وَ ما لَهُم بِذٰلِکَ مِن عِلمٍ
اِن هُم ا لِ یَظُنّونَ
البته این سخن را از روی علم نمی گویند
بلکه فقط ظن و خیال آنان است.
آثار انکار معاد
از پیامدهای مهم این نگرش برای انسانی که بی نهایت طلب است و میل به جاودانگی دارد، این است
که می کوشد راه فراموش کردن و غفلت از مرگ را پیش بگیرد و خود را به هرکاری سرگرم سازد تا
آیندهٔ تلخی را که در انتظار دارد، فراموش کند.
روشن است که این شیوه، عاقبتی جز فرو رفتن در گرداب آلودگی ها نخواهد داشت. اما گروهی
دیگر که نمی توانند فکر مرگ را از ذهن خود بیرون برانند، همین زندگی چندروزه نیز برایشان بی ارزش
می شود؛ در نتیجه به یاس و ناامیدی دچار می شوند و شادابی و نشاط زندگی را از دست میدهند؛ از
دیگران کناره می گیرند و به انواع بیماری های روحی دچار می شوند. گاهی نیز برای تسکین خود و فرار
از ناراحتی، در را ههایی قدم م یگذارند که روز به روز بر سرگردانی و یاس آنان می افزاید.
البته این آثار و پیامدها، گریبان کسانی را نیز که معاد را قبول دارند، اما این قبول داشتن به ایمان و
باور قلبی تبدیل نشده است، می گیرد. این افراد به دلیل فرو رفتن در هوس ها، دنیا را معبود و هدف
خود قرار می دهند و از یاد آخرت غافل می شوند و از این رو، زندگی و رفتار آنان به گونه ای است که
تفاوتی با منکران معاد ندارد.
پاسخ سوال1
خیر با برسی این سوال آنان بیشتر متوجه می شوند که نباید از آنچه واقعی است و حتماً اتفاق خواهد افتاد، فرار کرد. زیرا فرار از آن معنا ندارد، فرار از مرگ، در اصل به سوی آن رفتن است. این غفلت و فراموشی آنها از مرگ، اصل مطلب که همان حقیقت مرگ است را تغییر نخواهد داد و در وقت مواجه با مرگ باعث می شود که زیان ببیند. آن هم یک زیان دایمی که قابل جبران نیست.
پاسخ سوال2
1- توجّه به امور دنیوی مانند کسب ثروت، مقام و شهرت به هر وسیله ای که امکان داشته باشد. 2- توجّه به مشکلات و گرفتاری های دنیوی که زود گذر هستند. 3- عدم آگاهی نسبت به هدف خلقت و توجّه به اهداف مادّی که باید در دنیا محقق شود.
آثار و نتایج غفلت از زندگی پس ازمرگ درمیان برخی جوامع امروزی
امروزه در میان برخی جوامع، به ویژه در برخی جوامع صنعتی، اعتقاد به زندگی در جهان دیگر، ضعیف شده یا از آن غافل مانده اند و کمتر بدان توجه می شود. این غفلت و کم توجهی، آثار و نتایج خطرناکی در زندگی آنان دارد؛ به طوری که خیرخواهان و دلسوزان آن جوامع را به چاره اندیشی واداشته است. از جمله این آثار می توان به آمار بالای مصرف مشروبات الکلی، قرص های روانگردان، مواد مخدر صنعتی و داروهای ضد افسردگی اشاره کرد که می توان آنها را از آثار بی توجهی به آخرت دانست. جرج گوما، پژوهشگر آمریکایی حوزهٔ روانشناسی می گوید: «مصرف داروهای روانگردان و ضد افسردگی مدتی است که در آمریکا از داروهای کنترل کننده کلسترول خون (که پرمصرف ترین دارو در آمریکاست) سبقت گرفته است» مارسیا انجل، سردبیر اسبق مجلهٔ پزشکی نیوانگلند نیز در این باره چنین می گوید: «استفاده از داروهای روانگردان – اعم از افسردگی و ضدروان پریشی – به حد انفجار رسیده است»
این درحالی است که امکانات برای تفریح، سرگرمی و شادی، بیش از نیاز افراد در این کشورها وجود دارد و مردم در اوقات فراغت انواع و اقسام سرگرمی ها و تفریحات را در اختیار دارند. این وضعیت به کشورهای مسلمان نیز سرایت کرده است؛ به گونه ای که آن بخش از جوامع مسلمان که اعتقاد دینی در آنها ضعیف شده و سبک زندگی جوامع صنعتی را انتخاب کرده اند، بیشتر به این گونه مواد مخدر روی می آورند. از دیگر آثار غفلت از آخرت در دورهٔ جدید، حرص و آز در مصرف برای لذت بردن از زندگی دنیایی و فراموش کردن یاد مرگ است. کمپانی های بزرگ محصولات غذایی که هر روز سبک جدیدی از محصولات غذایی را عرضه می کنند و یا انواع مدل های لباس، گوشی های همراه و اتومبیل که هر روز به بازار می آیند، همه برای پاسخ گویی به مصرف گرایی شدید این قبیل انسان هاست.
حجم مصرف از ذخایر و منابع زمین در صد سال اخیر برابر با تمام طول عمر بشر بوده است. قرآن کریم، سرنوشت چنین کسانی را که مرگ و زندگی برتر را فراموش کرده اند، این گونه ترسیم می کند: «آنان که دین خود را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت. پس امروز آنان را از یاد ببریم.همان طور که آنان دیدار امروزشان را از یاد بردند و آیات ما را انکار می کردند»
1- چرا برخی از افراد با اینکه می گویند آخرت را قبول دارند، در زندگی خود به گونه ای عمل می کنند که گویی آخرتی در پیش نیست؟
این قبول داشتن به ایمان و باور قلبی تبدیل نشده است، این افراد به دلیل فرو رفتن در هوس ها، دنیا را معبود و هدف خود قرار می دهند و از یاد آخرت غافل می شوند و از این رو، زندگی و رفتار آنان به گونه ای است که تفاوتی با منکران ندارند.
2- آیا توجه به آخرت، لزوماً بی توجهی به دنیا و عقب ماندگی را در پی دارد؟
خیر نه تنها سبب عقب ماندگی نیست بلکه موجب تصحیح زندگی ودر پیش گرفتن اخلاق الهی است. انسان از مادیات برای رسیدن به کمال استفاده می کند و خود را برای آخرت مهیا می سازد اما دل بستن به دنیا ارتباط معنوی با خدا را قطع می کند.
به آثار و زندگی یکی از شهدای دفاع مقدس و یا مدافعان حرم مراجعه کنید و ببینید که آنان دربارهٔ زندگی و مرگ چگونه می اندیشیدند. انگیزهٔ شهادت طلبی آنها چه بوده است؟
شهید سعید ناصری یکی از دانش آموزان شهید دفاع مقدس در یکی از از وصیت نامهٔ خود می نویسد: «هر کاری که می خواهید کنید، برای خداوند باشد، خالص برای خداوند؛ زیرا هر کاری که برای غیر از او باشد، نتیجه ای نخواهد داشت و نتیجهٔ کار ها را به او بسپاریم. ما مسئول انجام وظیفه ایم. خداوند هرچه را صلاح بداند آن می شود، بنابراین وظیفهٔ ما در حال حاضر، دفاع از اسلام است. زنده ماندن یا شهادت ما، پیروزی یا شکست ما، همه یک معنا دارد؛ زیرا آن را خدا خواسته است و باید به آن راضی بود. مهم تلاش ما و خالص بودن عمل ما برای خداست».
موفق باشید