فصل اول
منابع انسانی مبتنی بر داده ها چیست؟
منظور ما از منابع انسانی داده محور چیست؟
منابع انسانی داده محور1، یا منابع انسانی هوشمند2، به استفادهی هوشمندانه از انفجار اطلاعات در منابع انسانی میپردازد. این کار به منظور ایجاد بینش و دید مناسب، در جهت پیشرفت و بهبود نه تنها عملکرد افراد در سازمان (ازجمله تیم منابع انسانی) بلکه موفقیت کلی کسب وکار صورت میگیرد. تیم های منابع انسانی میتوانند از دادهها برای اتخاذ تصمیمهای بهتر در حوزهی منابع انسانی، درک و ارزیابی بهتر نقش افراد در موفقیت کسبوکار، بهبود تصمیمگیری مدیران در مسائل مرتبط با افراد، افزایش بازدهی و تاثیرگذاری فرآیندها و عملیات منابع انسانی و ارتقای سلامت و رفاه افراد و همچنین تاثیرگذاری آنان در سازمان، استفاده کنند؛ که همگی میتوانند تاثیر قابل توجهی دررسیدن سازمان به اهداف استراتژیک خود داشته باشند.
1.Data-driven HR
2. Intelligent HR
در حوزه منابع انسانی و مدیریت افراد، انقلابی در حال رخ دادن است و دریایی از دادهها و تحلیل ها این حوزهها را در بر خواهد گرفت. آن بخش از فعالیتهای کسبوکار که به طور سنتی بر بخشهای نرم مثل افراد، فرهنگ، آموزش و توسعه و جذب مشارکت کارکنان متمرکز بود، حالا با استفاده از تحلیل داده انجام میگیرند. همان طور که در فصل دوم خواهیم دید، منابع انسانی یکی از بخشهای سرشار از دادهها در بیشتر سازمانها است. کارفرمایان تا پیش ازاین نیز تا حدی از دادهها و تحلیل آن برای اطلاع از برخی شاخصها مثل رضایت شغلی کارکنان استفاده میکردند. ظهور داده های3 بزرگ باعث شتاب این روند و همچنین به کارگیری دادهها در جهات متنوع و جذاب دیگری شد.
3. Big Data
آیا ماهیت کنونی منابع انسانی واقعاً برای تحقق اهداف آن مناسب است؟
تیمهای منابع انسانی نیازمند تجدید ساختار است و باید تغییراتی ایجاد شود تا مدیریت منابع انسانی بتواند ارزش بیشتری تولید کند. لذا من ساختار منابع انسانی را با پیشنهاد ایجاد دو تیم مجزا بازطراحی کردم: یک تیم پشتیبانی کارکنان1 و یک تیم تحلیل کارکنان2.
گروه پشتیبانی همانطور که از نامش پیدا است، وظیفه پشتیبانی کارکنان در سازمان از کارکنان خط مقدم3 گرفته تا گروه مجرب مدیریت را بر عهده دارد. پشتیبانی شامل کمک به توسعه شخصی و شغلی افراد، ارتقا و پایش دل بستگی کارکنان، شناسایی مشکلات فرهنگ سازمان و به طورکلی تلاش برای ایجاد آسایش و آرامش برای کارکنان است. از سوی دیگر، تیم تحلیل کارکنان با گذر از بخشهای نرمتر مدیریت کارکنان، به افراد با دید علمیتر و تحلیلیتری خواهد پرداخت و در تلاش است تا با ارائه بینشهای مهم و حیاتی به سازمان، عملکرد آن را بهبود بخشد.
people support team
2. people analytics team
3. Front-line Staff
چگونه تیم های منابع انسانی میتوانند از دادهها به صورت هوشمندانه استفاده کنند؟
کسبوکارها روش های بسیاری برای استفادهی مفید از دادهها دارند، اما به طور کلی میتوان در چهار زمینه زیر از داده ها استفاده کرد:
به کارگیری دادهها برای تصمیمگیری بهتر
به کارگیری داده ها برای پیشرفت و بهبود عملیات و فرآیندها
به کارگیری داده ها برای درک بهتر مشتری
به کارگیری دادهها برای کسب درآمد
1) تصمیمگیری بهتر
ایدهی منابع انسانی مبتنی بر داده یا منابع انسانی هوشمند، از ابتدا در پی هوشمندتر کردن منابع انسانی در حد ممکن و درنتیجه هوشمندتر کردن تصمیمگیریها در بخش عمدهای از فعالیتهای آن بود. دادهها به متخصصین مدیریت منابع انسانی کمک میکنند تا تصمیمات بهتری را در رابطه با فعالیتهای خود (ازجمله استخدام و عملکرد هوشمندانهتر) اتخاذ کنند. همچنین میتوان از این دادهها برای ارائه گزارش به سایر بخشهای سازمان و حمایت از تصمیمات سطح بالاتر استفاده کرد. درنهایت، تیم راهبری سازمان در تصمیمات خود به دادههای منابع انسانی و افراد نیاز دارد و تیم هوشمند منابع انسانی است که برای پشتیبانی از این نیاز کاملاً مجهز است. در حال حاضر بیشتر این دادهها به صورت موقت یا با روشهایی پرهزینه مانند استفاده از نظرسنجی کارکنان تامین می شوند که کارایی خاصی ندارند.
2) بهبود عملیات و فرآیندها
دسته دوم یعنی بهبود عملیات و فرآیندها، شاید حتی برای کارکردهای منابع انسانی مهمتر باشد. داده ها راهی برای متخصصین منابع انسانی فراهم می کنند که به وظایف اصلی خود – مانند امنیت، سلامت/ رفاه و استخدام کارکنان – توجه کرده و به سوالات کلیدی در این حوزه «ما باید بیشترین وقت و تلاش خود را کجا صرف کنیم؟» و «چگونه میتوانیم فرآیندها و فعالیتهای منابع انسانی را ساده تر و موثرتر انجام دهیم؟» پاسخ دهند. با استفاده از تجزیه وتحلیل دادهها میتوان حوزه های نیازمند بهبود را شناسایی و فرآیندهای ممکن را خودکار کرد تا با کارایی بیشتری انجام شوند.
3) شناخت و درک مشتریان
این حوزه یکی از متداولترین کاربردهای داده های بزرگ است. در اینجا، کسب وکارها برای شناخت بهتر مشتریان از داده هایی مانند رفتارها، ترجیحات و میزان رضایت آن ها استفاده می کنند. کسبوکارها با استفاده از داده ها می توانند شناخت کاملی از مشتریان داشته باشند، ازجمله اینکه عوامل خشنودی آنها کدم اند، اقدامات بعدی شان چه خواهد بود و چه عواملی باعث می شود این سازمان را به دیگران پیشنهاد دهند. سازمان ها همچنین میتوانند با تجزیه وتحلیل بازخورد مشتریان در راستای بهبود یک محصول یا خدمات، با آنان تعامل و ارتباط بهتری داشته باشند.
4) کسب درآمد از داده ها
چهارمین کاربرد رایج دادهها، کسب درآمد از آن برای ایجاد جریان درآمدی جدید برای سازمان است. کسب وکار جابون1 تولیدکننده مچ بندهای هوشمند ردیاب تناسب اندام یوپی2، یکی از مثال های خوب در این مورد است. جابون از میلیون ها کاربر، مقدار باورنکردنی از دادهها را جمع آوری می کرد و طولی نکشید که دریافت ارزش داده های جمع آوری شده حتی از خود دستگاه نیز بیشتر است. تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده، بینش هایی را به ارمغان می آورد که می تواند علاوه بر امکان ارائه بازخور به کاربران، به اشخاص ثالث علاقه مند فروخته شود و یک جریان درآمدی جدید حتی بیشتر از درآمد محصول اصلی ایجاد کند.
1.Jawbone
2. UP fitness tracker band
چگونگی دگرگونی کارکردهای منابع انسانی توسط داده ها
کنار گذاشتن حدس و گمان از فرآیندهای استخدام
درک و تقویت دلبستگی کارکنان
بهبود سلامت و ایمنی کارکنان
تحول در یادگیری و توسعه
ارزیابی و بهبود عملکرد کارمندان
1) کنار گذاشتن حدس و گمان از فرآیندهای استخدام
استخدام یک کارمند، به خصوص در پستهای مدیریتی و حرفهای، سرمایه گذاری عظیمی برای بیشتر شرکتهاست. بنابراین در عصری که همه چیز قابل اندازه گیری، کمی کردن و تجزیه وتحلیل است، داده ها کمک می کنند تا و کارکنانی انتخاب شوند که بیشترین تناسب را با شغل و سازمان دارند و برای مدتی طولانی از خدمت در پست خود لذت میبرند و به کار ادامه می دهند.
2) درک و تقویت دلبستگی کارکنان
برخی از سازمانها برای توسعه دلبستگی کارکنان شروع به استفاده از ابزارهای هوشمند برای بررسی و تجزیهوتحلیل محتوای ایمیلها، پستهای فیسبوک یا توییتر کارکنان کردهاند. بسیاری از سازمان ها نیز از نظرسنجی های کوتاه پالس ماهانه، هفتگی یا حتی روزانه برای ارزیابی احساس کارکنان استفاده می کنند. این نوع نظرسنجی به سازمان امکان سنجش درست دلبستگی کارکنان را بدون نیاز به نظرسنجی های سنتی پرهزینه و زمان بر میدهد.
واضح است در رابطه با دسترسی به ارتباطات کارکنان بایستی ملاحظاتی را در مورد حریم خصوصی آنان در نظر گرفت که البته قوانین هر کشوری در این مورد متفاوت است.
3) بهبود سلامت و ایمنی کارکنان
سلامت و ایمنی کارکنان به کمک فناوری های پیشرفته مثل اوبیکوئیتیسویر فوجیتسو1 که داده های افراد را در حین کار به وسیله دستگاه هایی مانند حسگرهای شتاب سنج، فشارسنج ها، دوربینها و میکروفونها جمع آوری و تجزیه وتحلیل می کند، در حال بهبود است. به عنوان مثال می توان از دادههایی مانند دما، رطوبت، حرکات و ضربان نبض برای تشخیص میزان فشار روانی کارکنان استفاده کرد.
1. Ubiquitousware Fujitsu
4) تحول در یادگیری و توسعه
افزایش تعداد دوره های آنلاین در حوزه یادگیری و توسعه، نحوه رشد و توسعه افراد توسط سازمان ها را متحول کرده و امکان سطح بالایی از یادگیری شخصی متناسب با هر فرد را فراهم نموده است. ازآنجاکه هر حرکتی که یادگیرنده در محیط دوره آنلاین انجام می دهد به راحتی قابل ردیابی است، ارزیابی نحوه واکنش آن ها به مطالب دوره ساده است. به عنوان مثال، آیا مدت زمانی که یک کارآموز برای تکمیل یک دوره صرف می کند بسیار طولانی تر از دورههای قبلی است؟ در این صورت این امر به معنی نیاز آنها به اطلاعات و توضیحات بیشتر در آن دوره خاص است.
این موارد، تنها برخی از راههای شخصی سازی یادگیری هستند.
5) ارزیابی و بهبود عملکرد کارمندان
دادهها به سازمانها کمک می کنند تا عملکرد کارکنان را با سرعت و دقت بیشتر و به شیوهای هوشمندانهتر بررسی و ارزیابی کنند. یک نمونه بارز در این زمینه شرکت زیراکس است. این سازنده تجهیزات دفتری و اداری از یک موسسه تحلیلگر خواست تا دادههای عملکردی کارکنان را بررسی و مشخصات یک کاندیدای ایدهآل برای مراکز تماس شرکت را پیدا کند. یافته های عجیب این موضوع نشان داد که داشتن سابقه قبلی در مرکز تماس به هیچ وجه شاخصی برای موفقیت نیست و داوطلبانی که دارای سوابق کیفری بودند اغلب عملکرد بهتری نسبت به افراد بدون سابقه داشتند. این آزمایش منجر به کاهش 20 درصدی ترک خدمت شد.
فصل دوم
تکامل منابع انسانی هوشمند و فوق هوشمند
انفجار دادهها
اریک اشمیت1، رئیس اجرایی آلفابت شرکت مادر گوگل2، مدعی است میزان دادههایی که هر دو روز یک بار تولید میکنند، با مقدار داده ای برابر است که از ابتدای تاسیس تا سال 2003 تولید شده بود. برای لحظه ای به این فکر کنید: میزان داده ای که انسان ها تلاش میکردند تا از زمان ظهور تمدن تا سال 2003 جمع آوری کنند را امروزه میتوان تنها در عرض دو روز تولید کرد. درحالی که برخی مخالف این ادعای اشمیت هستند، همچنان موافق اند که میزان دادهای که ما تولید می کنیم به سرعت در حال افزایش بوده و این روند همچنان ادامه خواهد داشت. بر اساس برخی تخمین های ارائه شده تا سال 2025، این مقدار به 180 زتابایت خواهد رسید. درمجموع در سال 2013 چیزی بالغ بر 4 زتابایت تولید داده داشتهایم.
1. Eric Schmidt
2. Google’s parent company Alphabet
معرفی اینترنت اشیاء
اصلی ترین علت وقوع انفجار داده ها/ اطلاعات اینترنت اشیاء میباشد. اینترنت اشیاء به اشیاء روزمره مانند تلفن های همراه هوشمند، تلویزیون های هوشمند، دستبندهای هوشمند1 اشاره دارد که همگی قابلیت اتصال به اینترنت داشته و می توانند داده ها را جمع آوری و ارسال کرده و توسط دستگاه های دیگر شناسایی شوند. در بحث اینترنت اشیاء، داده ها توسط اشیاء ایجاد می شوند، نه انسان ها. مهمترین بخش اینترنت اشیاء این است که دستگاهی با دستگاه دیگر ارتباط گرفته، به طوری که بتوانند باهم حرف بزنند و فعالیت موردنظر را بدون دخالت انسان انتخاب کنند. برای مثال، در آیندهای نزدیک هرگز عجیب نخواهد بود که یخچال شما بداند تاریخ انقضای شیر گذشته و به طور خودکار به گوشی هوشمندتان دستور میدهد تا آن را در خرید آنلاین بعدی سفارش دهد.
1. fitbit bands
مبحث یادگیری ماشین، یادگیری عمیق و هوش مصنوعی فهم واژگان
هوش مصنوعی به تعریف کلی تری اشاره می کند که بر اساس آن، ماشینها قادرند امور را از طریق روشهایی انجام دهند که ازنظر ما روشی «هوشمند» هستند، درحالی که یادگیری ماشینی یکی از اصلی ترین کاربردهای این مفهوم میباشد. یادگیری ماشینی مبتنی بر این ایده است که ما باید بتوانیم دستگاه ها را تا حدی توانمند کنیم که به داده ها دسترسی داشته باشند و بتوانند به طور خودکار آن ها را بیاموزند.
باوجود اینکه یادگیری ماشین اغلب به عنوان یک زیرشاخه از هوش مصنوعی محسوب می شود، در حال حاضر بهتر است به عنوان برترین کارکرد هوش مصنوعی در نظر گرفته شود. درواقع این هوش مصنوعی است که امروزه بیشترین ظرفیت را برای کسب موفقیت در آینده در خود دارد.
یادگیری عمیق نیز به نوبه خود آخرین سطح پیشرفت در این امر به شمار میآید. یادگیری عمیق، ایده های اصلی زیادی را از هوش مصنوعی دریافت میکند و آن ها را در راستای حل مشکلات دنیای واقعی با شبکه های عصبی که برای تقلید نحوه تصمیم گیری ما طراحی شده اند، به کار میبرد. یادگیری عمیق بر زیرمجموعه ای از ابزارها و تکنیکهای یادگیری ماشین تمرکز بیشتری داشته و آن ها را برای حل تمامی مسائلی که نیاز به راه حل «فکری» – چه انسانی چه مصنوعی – دارند بکار می گیرد. سیستم آیبیام واتسون1 نمونه بارز این عمل است. روند یادگیری سیستم، هم زمان با پردازش داده ها پیش میرود، درنتیجه هرچه مقدار داده های ورودی به سیستم بیشتر باشد، آموختههای آن نیز افزایش یافته و عملکرد دقیق تری خواهد داشت.
1. IBM’s Watson (International Business Machines Corporation)
نقش انفجار دادهها در مدیریت منابع انسانی
انفجار داده ها به همان اندازه که در زمینه های مختلف زندگی ما رخ میدهد، در دنیای کاری ما نیز نقش دارد. در شرایط کسب وکار تقریباً همه چیز باعث تولید داده می شود؛ مانند ارسال یک ایمیل توسط یک کارمند و یا سنسورهای موجود در ماشینآلات خط تولید. این بدان معناست که کسب وکارها بیش از هر زمان دیگری برای کسب دانش/ بینش، به داده ها نیازمندند و بخش منابع انسانی در قلب این پدیده است.
ظهور منابع انسانی فوق هوشمند
بیشتر امور منابع انسانی را میتوان به طور کامل خودکار کرد. بنابراین منابع انسانی فوق هوشمند به معنای استفاده از تکنیکهای هوش مصنوعی مانند یادگیری ماشین و یادگیری عمیق نه تنها برای خودکار کردن فعالیت های مختلف منابع انسانی، بلکه همچنین انجام آنها بهتر، سریع تر و دقیقتر از انسان است. این موضوع برای آن دسته از تیمهای منابع انسانی صدق میکند که در کنار دستگاه ها و سیستم های هوشمند فعالیت میکنند تا بتوانند تصمیمات بهتری اتخاذ و عملیات را کاراتر کنند.
تقریباً تمامی امور اداری پتانسیل خودکارسازی دارند اما منابع انسانی فوق هوشمند در امور مهمتری چون استخدام، دلبستگی یا مشارکت کارکنان نقش دارد. یادگیری ماشین نیز به طور ویژهای بر منابع انسانی تاثیرگذار است. برای مثال، در ارزیابی و ردیابی متقاضیان استخدام، ابزارهای یادگیری ماشین به تیم های منابع انسانی کمک میکند تا مسیر پیشرفت متقاضیان را شناسایی و روند ارائه بازخورد به آن ها را تسریع کند. به عنوان نمونه، پلتفرم استخدام دیجیتالی پیپلیس1 می تواند نمره متناسب هر متقاضی را بر اساس ارزیابی دیجیتالی و نتایج مصاحبه های آنلاین محاسبه نماید و به متخصصین منابع انسانی و مدیران بخش استخدامی کمک میکند تا بتوانند برای انتخاب فرد مناسب راحت تر تصمیم بگیرند.
1. Peoplise
انقلاب صنعتی چهارم یا صنعت نسل 4
در ابتدا سیستم بخار و دستگاه های اولیه باعث ماشینی شدن صنعت شدند. سپس دومین انقلاب صنعتی با اختراع برق رخ داد. کامپیوترها و سیستم های اتوماسیون نیز سومین تحول صنعتی را به وجود آوردند و اکنون ما در حال ورود به انقلاب صنعتی چهارم هستیم که در آن کامپیوترها و سیستم های اتوماسیون وارد مسیری شده اند که همراه با ربات ها و سیستم های هوش مصنوعی می توانند بیاموزند، کارکردها را کنترل کنند و با دریافت ورودی بسیار کمی از طرف اپراتورهای انسانی، تصمیم گیری نمایند. اگر برای لحظه ای فراتر از دیدگاه تیم منابع انسانی به انقلاب چهارم صنعتی نگاه کنیم، درمی یابیم که سیستم اتوماسیون در حال حاضر تاثیر زیادی بر مشاغل بسیاری از افراد در صنایع مختلف داشته و یا خواهد داشت. با افزایش اتوماسیون، کامپیوترها و دستگاه ها، جایگزین تعداد زیادی از کارگران در طیف گسترده ای از صنایع مختلف مانند رانندگان، حسابداران، نمایندگان املاک و بیمه خواهند شد.
بنابراین متخصصان منابع انسانی باید دانش و منابع لازم برای مواجهه با تاثیر این انقلاب در صنعت، سازمان و افرادی که برای آن سازمان کار میکنند را داشته باشند. منابع انسانی باید در بحث های آمادهسازی سازمان در راستای افزایش اتوماسیون، کاملاً دخیل باشد. متخصصان منابع انسانی باید دانش خود را همگام با افزایش اتوماسیون به روز کنند و اهمیت و جایگاه آن را در کسب وکار و تیم منابع انسانی سازمان خود دریابند؛ زیرا با تغییر ماهیت کسب وکار، تیم های منابع انسانی باید پاسخگوی سوالات مهم تجاری تیمهای رهبری باشند؛ سوالاتی مانند: «ما برای کار با سیستم های اتوماسیون چه مهارت ها و توانایی هایی را باید کسب کنیم؟» متخصص تیم منابع انسانی با کمک مجموعه دادههای موجود، میتواند به چنین سوالاتی پاسخگو باشد و سازمان را برای تغییراتی احتمالی آماده کند. به نظر من مهمترین قسمت منابع انسانی هوشمند و فوق هوشمند، حمایت از کسب وکاری است که در مسیر تغییر و تکامل قرارگرفته است.
چالش ها و فرصت ها
ازآنجایی که کارهای تکراری را می توان توسط رایانه ها انجام داد، نحوه ارائه خدمات تیمهای منابع انسانی مطمئناً طی چند سال آینده تغییر خواهد کرد. اتوماسیون میتواند در امور مختلفی مانند تامین منابع و استخدام افراد مستعد یا پشتیبانی از یادگیری و رشد کارکنان، به صرفه جویی در وقت، افزایش کارایی و بهبود روند تصمیم گیری کمک کند. به این ترتیب وظایف منابع انسانی از انجام کارهای پیش پاافتاده و وقت گیر مرتبط با مدیریت روزمره به سمت تمرکز بر موضوعات استراتژیکی گسترده تری میرود و این موضوع باعث خواهد شد تا حضور تیم منابع انسانی در مسیر موفقیت سازمان از اهمیت بالایی برخوردار شود. باوجود اینکه ممکن است بحث در مورد اتوماسیون باعث نگرانی متخصصین منابع انسانی (کارکنان، مدیران و سایرین) شود، اما این پیشرفتها را باید از بعد وسیع تری نسبت به منابع انسانی مشاهده کرد که باعث هوشمندتر شدن آن می شود و ارزش های زیادی برای سازمان فراهم میسازد. علی رغم چالش های موجود، دادهها، تجزیه وتحلیل ها و سیستم اتوماسیون، فرصت های بسیاری را برای بهبود کسب وکار ما، بهبود زندگی کاری کارکنان و افزایش سهم منابع انسانی در سازمان فراهم کردهاند.
فصل سوم
استراتژی مبتنی بر دادهها:
توجیه تجاری هوشمندانهتر کردن منابع انسانی
همه چیز با استراتژی شروع میشود
انفجار دادهها تقریباً بر تمام ابعاد زندگی، ازجمله کار ما تاثیر میگذارد. هنگام صحبت از اینکه باید با این دادهها چهکرد، بیشتر سازمانها و کارکردهای درون آن ها به یکی از این دو دسته تقسیم میشوند: برخی بسیار مشتاق به سوار شدن بر قطار دادهها و غوطهور شدن در آن ها هستند و چون توانایی آن را دارند شروع به جمع آوری تمام انواع دادهها میکنند؛ بدون اینکه فکر کنند آیا این دادهها سودی هم برای کسب وکارشان دارد یا خیر؛ درحالی که گروه دیگر ترجیح میدهند خود را به گمراهی بزنند؛ اغلب به این دلیل که نمیدانند باید از کجا شروع کنند و غرق در این افکار شدهاند.
شناسایی دادههایی که واقعاً نیاز دارید
جمع آوری دادههای کارکنان فقط به این دلیل که توانایی انجام آن را دارید ممکن است منجر به عدم اعتماد یا مشکلات اخلاقی شود؛ چراکه کارکنان احساس میکنند تحت کنترل و نظارت شدید قرار گرفته اند، بدون اینکه دلیل یا منفعت آن را برای خود و سازمان بدانند؛ به همین دلیل باید در مورد هدفتان و مخصوصاً اینکه چه نوع دادههایی به شما برای رسیدن به این هدف کمک میکنند کاملاً آگاه باشید.
از کجا باید شروع کرد: پیوند راهبرد منابع انسانی با اهداف گسترده سازمانی
در یک دنیای ایدهآل برنامه استراتژیک سازمان یک سند ساده و مختصر است که هر شخصی در سازمان میتواند آن را بخواند و درک کند – چیزی شبیه به طرح کسب وکار یک صفحه ای که به وضوح مشخص میکند سازمان باید به کجا برود -با توجه به اهداف استراتژیک سازمان میتوانید شروع به تنظیم برنامه منابع انسانی خود کنید که در پیوند با آن اهداف است و آنچه را شناسایی کنید که برای کمک به موفقیت سازمان لازم دارید. به عنوان مثال فرض کنید که یکی از اهداف سازمان کاهش هزینههای عملیاتی طی سه سال آینده است؛ این امر به وضوح بر اهداف خاص منابع انسانی و همچنین نوع دادههای موردنیاز تاثیر خواهد داشت.
آگاهی از استراتژی دادهها با تدوین طرح کسب وکار یک صفحه ای یا تابلو راهبرد هوشمند
فهرستی با 100 هدف منجر به یک استراتژی داده آشفته (و احتمالاً پرهزینه) میشود که ارزش افزوده کمی ایجاد میکند. برای روشن کردن اهداف و اقدامات، ایجاد یک برنامه منابع انسانی یک صفحه ای1 یا چیزی که من به آن تابلو استراتژی هوشمند میگویم، فکر خوبی خواهد بود. همان طور که در ادامه توضیح داده شده این طرح به شش بخش ساده تقسیم میشود و هر بخش باید با توجه به اهداف کلی سازمان توسعه یابد.
1. HR plan on a page
هدف منابع انسانی
در این بخش چشم انداز خود را تعیین کرده و محتوای اصلی استراتژی را طراحی و ارائه میدهید. به بیان ساده دقیقاً آن چیزی را تعریف میکنید که واحد منابع انسانی قصد دستیابی به آن را دارد. یک راه خوب برای انجام این کار استفاده از بیانیه های چشم انداز و اهداف است. بیانیه هدف (یا ماموریت) باید یک بیانیه ساده و مختصر باشد که به طور دقیق هدف وجود تیم شما را توضیح میدهد.
مشتریان شما
مشتریان اصلی هر تیم منابع انسانی، کارکنان سازمان هستند؛ لذا این بخش به شناسایی کارکنان سازمان می پردازد:
در حال حاضر درباره آن ها چه میدانید.
چه چیزی را همچنان نمیدانید.
اگر بخواهید اهداف را با موفقیت برآورده کنید، چه چیزی را باید بدانید.
مانند هر بخش، به یاد داشته باشید که این را هم به اهداف بزرگتر سازمانی و نحوه ارتباط آنها با کارمندان سازمان گره بزنید.
امور مالی
در این بخش باید به طور واضح خواستهها و اهداف مالی مرتبط با استراتژی سازمان را مشخص کنید. بخشی از این قسمت ممکن است درباره کاهش هزینهها باشد اما باید موضوعات مربوط به ایجاد ارزش افزوده برای سازمان؛ به عنوان مثال از طریق تقویت برند کارفرما و جذب بهترین استعدادها را هم پوشش دهد. میدانیم که یافتن، آموزش و حفظ استعدادهای خوب برای سازمان هزینههای زیادی دارد؛ بنابراین بسیاری از اهداف و خواسته های مالی ممکن است در این حوزه قرار گیرند.
عملیات منابع انسانی
در این بخش باید با دقت عملیات و هرگونه تغییری که برای تحقق اهداف نیاز دارید را لحاظ کنید. به عنوان مثال آیا باید با یک تامینکننده خارجی شریک شوید و در این صورت آیا قبلاً با آن شریک ارتباط داشتهاید یا باید این رابطه را اکنون ایجاد کنید؟ علاوه بر این ظرفیتهای داخلی را هم بررسی کنید که آیا خلائی که نیاز به پر کردن داشته باشد در تیم وجود دارد یا خیر (و اگر وجود دارد چگونه آن را رفع خواهید کرد؟). سیستم ها و فرآیندهای منابع انسانی نیز زیرمجموعه این بخش قرار میگیرند.
منابعِ منابع انسانی
در اینجا هدف تعیین دقیق منابعی است که برای رسیدن به اهداف خود نیاز دارید. این بخش شامل سیستم های فناوری اطلاعات، زیرساخت ها، کارکنان، استعدادها و فرهنگ ها، ارزش و رهبری است. واضح است که در مورد داده ها و چگونگی تاثیر آن ها بر منابع فناوری اطلاعات ملاحظات زیادی وجود دارد؛ ولی در این مرحله نیازی نیست وارد جزئیات شوید. به خاطر داشته باشید طرح کسب وکار یک صفحه ای برای روشنسازی اهدافی است که میخواهید به دست آورید و کارهایی که در این راه باید انجام دهید.
رقابت و تهدیدات
در این بخش باید توجه کنید که برای اجرای استراتژی خود وارد چه رقابتی خواهید شد و ممکن است در این راه با چه خطراتی روبرو شوید. از خود بپرسید رقیب اصلی شما چهکسی است (به عنوان مثال خدمات منابع انسانی خارجی) و چرا؟ همچنین به عواملی که ممکن است موفقیت شما را تهدید کنند؛ مانند خطرات مربوط به بازار، مقررات نظارتی یا کارکنان نیز توجه داشته باشید. و اینکه با چه خطرات داخلی مالی، عملیاتی و استعدادی روبرو هستید؟ آگاهی از این تهدیدها قبل از شروع، بهترین راه کاهش آنهاست.
بررسی نحوه استفاده بهتر از دادهها
در مرحله بعد، قبل از اینکه به خود استراتژی داده بپردازیم، باید به بهترین شیوه استفاده از داده ها فکر کنیم. روشهای زیادی برای استفاده از دادهها در کسب وکار وجود دارد؛ اما در کل این کاربردها به چهار دسته تقسیم می شوند:
بهبود تصمیمات
بهینهسازی عملیات
شناخت مشتریان (در اینجا کارکنان)
کسب درآمد از دادهها
به احتمال زیاد تمرکز اصلی شما در یک یا دو مورد از این دستهها باشد؛ اما بهتر است قبل از ترسیم استراتژی داده هر چهار دسته را در نظر بگیرید.
بهره گیری از دادهها برای بهبود تصمیمگیری
در مورد تصمیمگیری بهتر در حوزه منابع انسانی دو دیدگاه اصلی وجود دارد. اولین دیدگاه این است که خود تیم منابع انسانی، تصمیمات خوبی میگیرد که اهداف سازمان و منابع انسانی و همچنین چالشهای مهم مربوط به کارکنان را برطرف میکند. دیدگاه دوم معتقد است که تیم منابع انسانی به سایرین؛ از رهبری گرفته تا سایر واحدهای کسب وکار، کمک میکند تا با استفاده از داده های مربوط به کارکنان تصمیمات بهتری بگیرند. در اینجا یک حرکت قوی به سمت دموکراتیکسازی دادهها و دسترسی گسترده (غالباً بلادرنگ) به دادهها به منظور کمک به تصمیمگیری در کسب وکارها صورت گرفته است.
استفاده از دادهها برای شناخت بهتر مشتریان
واضح است که به عنوان یک متخصص منابع انسانی، مشتریان شما کارکنان سازمان (و تا حدی تیم رهبری) است. هرچه بیشتر دربارهی مشتریان خود بدانید، میتوانید خدمات بهتری به آن ها ارائه دهید. این دسته هم جنبه داخلی و هم خارجی دارد. در داخل، تیم منابع انسانی میتواند از دادهها برای درک بهتر کارکنان و فرهنگ سازمان؛ ازجمله این استفاده کند که چقدر کارکنان احساس رضایت، مشارکت و امنیت در کار دارند. در خارج نیز دادهها میتوانند به تیم منابع انسانی کمک کنند تا فراتر از سازمان نگاه کنند و ارزش برند کارفرمای شما را (با استفاده از پلتفرمهایی ماند لینکدین و گلسدور) بشناسند. دادهها میتوانند بینشهای ارزشمندی در مورد این ارائه دهند که سازمان شما از بیرون چگونه دیده میشود و چگونه میتوان استعدادهای موردنیاز را با موفقیت جذب سازمان کرد. این دسته پیوند زیادی با اتخاذ تصمیمات بهتر دارد.
کسب درآمد از دادهها
دادهها ارزشمند هستند و سازمانها اکنون بیش ازپیش بر اساس دادههایی که دارند ارزشگذاری میشوند. به عنوان مثال خرید مایکروسافت از لینکدین به ارزش 26.2 میلیارد دلار آمریکا، به مایکروسافت امکان دسترسی به بیش از 400 میلیون کاربر شبکههای تخصصی و دادههای تولیدشده توسط آن ها را داد. این دادهها با ابزارهای بهرهوری و مشارکت مایکروسافت ترکیب میشوند و امکان شخصیسازی بیشتر در محصولات مایکروسافت را فراهم میکنند. این امر میتواند به سازمان کمک کند تا در میان سایر سازمانها رقابتیتر عمل کند.
امکان فروش دادهها به یک شخص سوم یک حوزه رو به رشد در بیشتر کسب وکارها مانند فیسبوک است. این شبکه اجتماعی برای کاربران رایگان است؛ اما از طریق فروش دادههای خاص به سایر کسب وکارها یک جریان درآمدی از دادههای کاربران ایجاد کرده است.
شناخت چهار لایه دادهها
هنگامی که شروع به چینش استراتژی داده میکنید باید چهار لایه دادهها را بشناسید؛ زیرا یک استراتژی داده خوب باید به وضوح پیرامون این چهار لایه ترسیم شود
1. لایه منابع دادهها
در این لایه دادهها به دست تیم منابع انسانی میرسند. این لایه شامل هر چیزی از سوابق فروش (برای اهداف شاخص کلیدی عملکرد)، بازخورد مشتری، نظرسنجیها و بازخوردهای کارکنان، بایگانی ایمیلها، پروندههای شخصی و هر داده حاصل از پایش یا سنجش ابعاد عملیات سازمان است. دادهها همچنین میتوانند از طریق ابزارهای جمع آوری مانند گوگل آنالیتیکس یا رسانههای اجتماعی، از خارج از سازمان نیز به دست آیند. یکی از اولین قدمها در تنظیم استراتژی داده ارزیابی آنچه اکنون دارید و سپس سنجش این اطلاعات در برابر چیزهایی است که برای پاسخ به سوالات مهم نیاز دارید. ممکن است همهی موارد لازم را داشته یا نیاز به ایجاد منابع داده جدید داشته باشید.
2. لایه ذخیرهسازی دادهها
اینجا جایی است که دادهها پس از جمع آوری از منابع در آن زندگی میکنند. همراستا با انفجار عمومی در دادههای بزرگ، سیستمها و ابزارهای پیچیده اما در دسترسی برای کمک به این امر ایجاد شدهاند؛ مانند نرمافزار محاسبه آپاچی هدوپ1. همچنین به عنوان سیستمی برای ذخیرهسازی دادهها که برای سیستم رایانه شما قابل درک باشد (سیستم فایل)، به سیستمی برای سازمان دهی و دستهبندی این دادهها به گونه ای که برای کارکنان قابل درک باشد (پایگاه داده) نیاز خواهید داشت.
1. Apache Hadoop 2. file system
3. لایه پردازش/ تحلیل دادهها
هنگام استفاده از دادهها باید بتوانید آن ها را تحلیل و پردازش کنید. یک شیوه رایج استفاده از ابزار مپردیوس1 است که عناصر دادهای که میخواهید تحلیل کنید را انتخاب میکند و آن ها را در قالبی قرار میدهد که میتوان از آن بینش کسب کرد. این روزها ابزارها و سیستمهای اختصاصی زیادی وجود دارند که میتوانید برای بررسی دادهها استفاده کنید؛ بسیاری از این ابزارها برای استفاده افرادی غیر از دانشمندان داده طراحی شدهاند.
1. MapReduce
4. لایه خروجی دادهها
در این لایه بینشهای به دست آمده از طریق تحلیل، به کارکنانی منتقل میشود که به آن ها نیاز دارند؛ چه در تیم منابع انسانی یا تیم رهبری سازمان باشند و یا چه در سایر واحدهای سازمان که میتوانند از این دادهها استفاده کنند. این خروجی میتواند به صورت گزارش، نمودار، اشکال و توصیههای کلیدی باشد. این اطلاعات در هر قالبی که ارائه شوند، باید روشن و مختصر باشند و تشخیص اقدامات مهم را تا حد ممکن ساده کنند.
تدوین استراتژی دادهها: پرسیدن سوالات درست
با توجه به چهار لایه دادهها، استراتژی منابع انسانی مبتنی بر دادهها را میتوان به آسانی به بخشها یا سوالات واضح تقسیم کرد. در اینجا باید تمرکزتان را روی درک کاری بگذارید که میخواهید انجام دهید. ممکن است برای تنظیم استراتژی خود و اجرای آن به برخی متخصصان نیاز داشته باشید. شش سوال زیر به شما کمک میکنند کاری که میخواهید انجام دهید را درک کرده و کاملاً مشخص کنید. این شش سوال اساس هر استراتژی داده خوبی را بنا مینهند.
پرسش1- به چه سوالاتی باید پاسخ دهیم یا چه مشکلاتی را باید حل کنیم؟
طرح کسب وکار یک صفحه ای که قبلاً راجع به آن حرف زدیم را به خاطر دارید؟ در اینجا با شناسایی سوالات کلیدی مرتبط با آن طرح شروع میکنید. لذا با تعیین اینکه میخواهید به چه چیزی برسید لازم است سوالات مهمی را مشخص کنید که برای اجرای استراتژی باید به آن ها پاسخ داد. برخی از سوالات قبلاً حین کار روی طرح کسب وکار یک صفحه ای شناسایی شدهاند درحالی که برخی دیگر به دقت بیشتری در این مرحله نیاز دارند. تعریف این سوالات به شما کمک میکند تا دقیقاً چیزهایی را مشخص کنید که باید بدانید؛ و با اطمینان از پیوند سوالات با اولویتهای سازمان خود میتوانید مطمئن باشید که آن ها مهمترین سوالات استراتژیکی هستند نه سوالات جزئی که دانستنشان خوب اما غیرضروری است.
پرسش2- برای پاسخ به آن سوالات یا حل آن مشکلات به چه دادههایی نیاز داریم؟
به سوالاتی که در بخش سوال 1 شناسایی کردید نگاه کنید و سپس به این فکر کنید که به چه دادهای برای پاسخ به آن ها نیاز دارید. بسیاری از این دادهها در خود سازمان وجود دارند اما ممکن است نیاز به استفاده از ارائهدهندگان خارجی نیز داشته باشید؛ مخصوصاً در موضوع استخدام. مشخص کنید که هم اکنون به کدام دادهها دسترسی دارید و به کدام دادهها خیر.
پرسش3- چگونه این دادهها را تحلیل کنیم؟
بعد از اینکه نیازهای اطلاعاتی و دادههای مورد نیاز را مشخص کردید، در قدم بعدی باید شرایط تحلیل خود را بررسی کنید؛ یعنی اینکه چطور این دادهها را تحلیل و به بینشهای ارزشمندی تبدیل خواهید کرد که به شما کمک میکنند به سوالات خود پاسخ دهید و به اهدافتان برسید. در تحلیل، بیشتر قابلیت دادهها مربوط به دادههای بدون ساختار است؛ مانند مکالمات ایمیلی، پستهای رسانههای اجتماعی، محتوای ویدئویی، ضبط صدا و غیره. ترکیب این دادههای نامرتب و پیچیده با سایر دادههای سنتی مانند شاخصهای کلیدی عملکرد یا دادههای فروش، ارزش بسیار زیادی ایجاد میکند.
پرسش4- چگونه بینشهای حاصل از دادهها را گزارش و ارائه دهیم؟
توجه به مخاطب هدف شاید مهمترین نکتهای است که باید در این مرحله به آن توجه کنید. پس باید مشخص کنید که مخاطب دادههای شما کیست و بهترین راه انتقال این اطلاعات به آن ها چیست. خود تیم منابع انسانی ممکن است بزرگترین مخاطب شما باشد؛ اما بدون شک لازم خواهد بود بینشها را به سایرین در دیگر نقاط سازمان نیز ارائه دهید.
پرسش5- زیرساختهای لازم کدامند؟
. اساساً این مرحله به این میپردازد که چه نرمافزار و سختافزاری برای کسب، ذخیره و ابلاغ بینشهای حاصل از دادههای شناسایی شده لازم است. به عنوان مثال اگر به دنبال جمع آوری دادههای عملکرد بیشتری هستید، آیا فناوری فعلی ذخیره داده شما وظیفه ذخیره این دادههای جدید را دارد یا لازم است راهحلهای دیگری را هم در کنار آن بکار بگیرید؟ در حال حاضر چه قابلیتهای گزارشدهی و تحلیلی دارید و چه قابلیتهای دیگری نیز باید به دست آورید؟
سوال 6- چه اقداماتی باید انجام دهید؟
با پاسخ به پنج سوال فوق اکنون آمادهاید تا برنامه عملی برای تبدیل استراتژی داده منابع انسانی خود به واقعیت را تنظیم کنید. مانند هر برنامه عملی دیگری این برنامه نیز شامل مراحل مهم، اقدامات و عاملین آن ها خواهد بود. به عنوان بخشی از این مرحله، برای کمک به اجرای این برنامه و شناسایی جاهایی که ممکن است نیاز به کمک خارجی داشته باشید، باید نیازهای آموزشی و توسعه را نیز مشخص کنید.
تدوین طرح تجاری برای منابع انسانی مبتنی بر دادهها
شکی نیست که مشارکت تیم رهبری و تصمیم گیرندگان اصلی به شما کمک می کند استراتژی داده قویتری تهیه کنید. نه تنها این، بلکه مشارکت تیم رهبری در این مرحله حساس اولیه به این معنی است که آن ها به احتمال زیاد از دادههای مربوط به کارکنان شما در تصمیم گیری های خود به خوبی استفاده میکنند. بنابراین بخش مهمی از ایجاد یک استراتژی داده قوی، تدوین طرح توجیهی تجاری قوی برای رویکرد منابع انسانی مبتنی بر دادهها است تا به جلب موافقت کارکنان (چه در داخل و چه در خارج از تیم) با ایده منابع انسانی مبتنی بر دادهها کمک کند. هرچه کارکنان از قابلیتهای دادهها بیشتر آگاه و هیجانزده شوند، احتمال موافقت آن ها با این ایده نیز بیشتر میشود.
رجوع به استراتژی در آینده
هیچ استراتژی همیشه ثابت باقی نمی ماند. شرایط تغییر می کند، بازار ها عوض میشوند، اولویت های سازمان تکامل مییابند و غیره؛ بنابراین بسیار محتمل است که نیاز باشد استراتژی داده خود را به طور منظم بازبینی کنید تا مطمئن شوید که همچنان با اولویت های کلی سازمان مطابقت دارد. حتی اگر هیچ چیز هم تغییر نکند بازبینی استراتژی به شما کمک می کند که همچنان کارآمد بمانید و تمرکز بر اهداف خود را حفظ کنید.
فصل چهارم
بهرهمندی از انفجار دادهها:
شناسایی منابع کلیدی در منابع انسانی مبتنی بر دادهها
وجه تمایز انواع مختلف دادهها
قبل از اینکه به منابع مختلف دادههای مربوط به منابع انسانی بپردازیم، لازم است تا روشهای اصلی دستهبندی دادهها را بشناسیم. همان طور که در شکل نشان داده شده است، دادهها، داخلی یا خارجی، ساختاریافته، بدون ساختار یا نیمه ساختار هستند.
دادههای داخلی
دادههای داخلی شامل تمام دادههای انحصاری متعلق به کسب وکار شما ازجمله تمام دادههای حال حاضر و دادههای آینده مانند دادههای شخصی کارکنان، دادههای ارزیابی عملکرد، دادههای مالی، فروش و نظرسنجیهای کارکنان است. دادههای داخلی میتوانند ساختاریافته، بدون ساختار یا نیمه ساختاریافته باشند. مزیت آشکار و عمده دادههای داخلی ارزانتر و راحتتر بودن کار با آن ها نسبت به خرید دادههای خارجی است.
همچنین این دادهها معمولاً تناسب زیادی با کسبوکار و صنعت شما دارند (برخلاف دادههای خارجی که ممکن است این گونه نباشند)؛ این امر دادههای داخلی را فوقالعاده مفید و ارزشمند میکند. هرچند همین موضوع ضعف دادههای داخلی نیز به شمار میآید؛ ازآنجاکه این دادهها کاملاً مرتبط با کسب وکار هستند، تصویر کاملی برای دستیابی به اهداف استراتژیک ارائه نمیدهند و ممکن است نیاز به استفاده از دادههای خارجی برای تکمیل آن ها و دستیابی به اطلاعات لازم باشد (مخصوصاً در موضوع استخدام). نکته مهم دیگری که در رابطه با دادههای داخلی باید به آن اشاره کرد این است که شما مسئول مراقبت و امنیت کامل این دادهها، مخصوصاً دادههای حساس شخصی هستید (اطلاعات بیشتر در فصل ششم).
دادههای خارجی
دادههای خارجی شامل تمام دادههایی است که خارج از سازمان شما وجود دارند؛ اعم از دادههای عمومی که به رایگان در دسترس هستند یا دادههایی که به طور خصوصی در اختیار سازمان دیگری قرار دارند. این دادهها شامل پستها و پروفایلهای رسانههای اجتماعی، دادههای استخدام در سایتهایی مانند لینکدین و گلسدور، دادههای اقتصادی، دادههای مربوط به روندهای اجتماعی و موارد دیگر است؛ مانند دادههای داخلی، دادههای خارجی نیز میتوانند ساختاریافته، بدون ساختار یا نیمه ساختار باشند.
داده های خارجی گاهی بسیار گران هستند همچنین در رابطه با اجازه دسترسی همیشه این خطر وجود دارد که ارائهدهنده خارجی دسترسی را قطع کند یا قیمت را افزایش دهد.
باوجوداین ملاحظات دادههای خارجی مزایای زیادی دارند. آن ها اغلب غنیتر و دقیقتر از دادههای داخلی سازمانهای متوسط هستند و به تیمهای منابع انسانی امکان دسترسی به مجموعه دادههای گسترده و پیچیدهای را میدهند که هرگز نمیتوان امیدوار به تولید داخلی آن ها بود. مشکلات مربوط به ذخیره و مدیریت دادهها، در کار با ارائهدهندگان دادههای خارجی کمتر است؛ چراکه آن ها حفاظت و امنیت دادههای خود را تامین میکنند.
دادههای ساختاریافته
عبارت دادههای ساختاریافته به معنی هر دادهای است که میتواند به شکل منظم در سطرها و ستونهای یک پایگاه داده یا صفحه گسترده سازمان دهی شود. این دادهها ممکن است شامل دادههای شخصی کارکنان، دادههای فروش، دادههای حقوق، نمرات آزمون، نمرات ارزیابی عملکرد، دادههای غیبت، دادههای حاصل از سنسور و غیره باشد. زیرا این دادهها به دلیل ماهیتشان، سازمان دهی، ساختار، ذخیره و یکپارچه سازی بسیار راحتتری (نه ارزانتر) دارند. یک مزیت بزرگ دیگر این داده ها این است که اغلب می توانند توسط افراد غیر تحلیلگر نیز مورد بررسی قرار گیرند؛ به عنوان مثال بیشتر کارکنان می توانند به یک پایگاه داده راه پیدا کنند.
اما نقطه ضعف بزرگ داده های ساختاریافته این است که تقریباً 20 درصد از دادههای موجود را تشکیل میدهند و مابقی دادهها بدون ساختار یا نیمه ساختاریافته هستند؛ یعنی اگر تنها بر دادههای سازمان دهی شده تمرکز کنید تعداد بینشهای موجود برای خود را به شدت محدود می کنید
دادههای بدون ساختار و نیمه ساختاریافته
اساساً داده های بدون ساختار شامل تمام دادههایی است که به صورت منظم در صفحه گسترده یا پایگاه داده قرار نمی گیرند؛ چه داده های داخلی باشند و چه خارجی. دادههای بدون ساختار غالباً دارای متنهای سنگین هستند؛ اما می توانند داده های صوتی و تصویری را نیز در برگیرند؛ مانند پستهای رسانه های اجتماعی، ایمیل های کارکنان، بازخوردهای مشتریان و کارکنان، عکسها و فیلمها مانند فیلم دوربینهای مداربسته و صداهای ضبط شده مانند تماس های خدمات مشتریان. کار با این نوع دادههای نامرتب، معمولاً برای یک سازمان متوسط بسیار سخت و پرهزینه است؛ اما این شرایط طی سالهای اخیر دستخوش تغییراتی شده است. اکنون به لطف پیشرفتهای گسترده در ذخیره سازی و قدرت محاسبات، هرروز سازمانهای بیشتری از مزایای دادههای بدون ساختار بهرهمند میشوند.
دادههای نیمه ساختاریافته، بین دادههای ساختاریافته و بدون ساختار قرار دارند. آن ها نوعی ساختار دارند (مانند برچسبهای توصیفگر) اما فاقد ساختار مشخص در پایگاه داده یا صفحه گسترده هستند. به عنوان مثال یک توئیت را میتوان بر اساس نویسنده، تاریخ، زمان، طول و حتی احساسات پشت آن دستهبندی کرد؛ اما خود متن توئیت عموماً بدون ساختار است؛ لذا تحلیل آن کمی پیچیده خواهد بود.
ضعف اصلی دادههای بدون ساختار یا نیمه ساختاریافته پیچیدگی کار با آن هاست. این دادهها تمایل به بزرگ بودن دارند پس به فضای ذخیره سازی بیشتری نیاز خواهند داشت؛ همچنین سازمان دهی و تحلیل آن ها نیز سختتر و نیاز به ابزارهای تخصصی تحلیل است. بدیهی است که این موارد بر هزینهها اثر میگذارند؛ اما نباید مانعی برای استفاده از دادههای نیمه ساختاریافته یا بدون ساختار باشند؛ چراکه این دادههای مزایای مهمی به همراه دارند. یک مزیت بزرگ آن ها این است که با استفاده از این دادهها نسبت به زمانی که تنها از دادههای ساختاریافته استفاده میکنید (که همان طور که میدانیم حدود 80 درصد از دادههای موجود را شامل نمیشوند) دید بسیار وسیعتری خواهید داشت. با ترکیب این دادههای نامرتب با دادههای ساختاریافته میتوانید تصویری بسیار دقیقتر و غنیتر داشته باشید.
شناسایی دادههای مربوط به منابع انسانی
اساساً این دادهها را میتوان به صورت زیر دستهبندی کرد:
دادههای فعالیت
دادههای مکالمات
دادههای عکسها و ویدئوها
دادههای سنسور
همه موارد بالا دادههای ساختاریافته، بدون ساختار یا نیمه ساختاریافته هستند و میتوانند داخلی یا خارجی باشند.
دادههای فعالیت
دادههای فعالیت، تاریخچه ای از فعالیتها و اقدامات انسان (آنلاین و آفلاین) را ارائه میدهند و از نگاه منابع انسانی فوقالعاده ارزشمند هستند. به کارهایی که در یک روز معمولی انجام میدهید فکر کنید، همه اینها دادههای فعالیت را میسازند. اگر در مسیر خود به محل کار، به کسی تلفن بزنید یا تماسی دریافت کنید، یا عکسی را در توئیتر منتشر کنید، داده فعالیتی تولید کردهاید. حتی جستجوی آنلاین برای ایدههای تولد همسرتان در ماه آینده هم ازجمله دادههای فعالیت محسوب میشود.
مزیت واقعی دادههای فعالیت این است که به شما اجازه میدهند تا برخلاف کاری که کارکنان تصور میکنند باید انجام دهند و آنچه شما فکر میکنید انجام میدهند، کاری را که واقعاً کارکنان انجام میدهند ارزیابی کنید.
دادههای مربوط به عملکرد به طور ویژهای برای تیمهای منابع انسانی ارزشمند هستند. با ردیابی این نوع داده فعالیت، سازمانها میتوانند بر عملکرد کارکنان خود نظارت کنند و از این اطلاعات برای شناسایی افرادی استفاده کنند که بهترین عملکرد را دارند و یا آنهایی که ممکن است نیاز به کمک داشته باشند.
استفاده عملی از دادههای فعالیت: استخدام و حفظ کارکنان
مطمئناً وقتی بدانید چه کسی عملکرد خوبی دارد و این افراد از چه ویژگیهایی برخوردارند، قادر خواهید بود تا بر استخدام افرادی با این ویژگیها تمرکز کنید. ایولو1 یک شرکت ارائه دهنده نرم افزار در سانفرانسیسکو است که آزمایشهای آنلاین پیشگامانهای را برای کمک به اصلاح فرآیند استخدام ایجاد کرده است. نرمافزارهای ایولو به کسب وکارها کمک میکند تا دادههای تمام افراد متقاضی شغل در شرکت و تمام کسانی که استخدام میشوند را جمع آوری کنند. ایولو با داشتن مجموعه دادههای بیش از 300,000 متقاضی شغل که اکنون ارزیابیهای آنلاین خود را انجام دادهاند، دادههای بسیار ارزشمندی در مورد عملکرد کارکنان در اختیار دارد. به عنوان مثال این شرکت با دقت بسیار بالایی میتواند مشخص کند که کدام ویژگیها برای موفقیت خرده فروشان ضروری است.
1. Evolv
دادههای مکالمات
این نوع از دادهها برای تیمهای منابع انسانی بسیار ارزشمند میباشند؛ زیرا میتوانند بینشهای عمیقی دربارهی میزان رضایت و مشارکت کارکنان و همچنین میزان مثبت بودن برند کارفرما ارائه دهند (به عنوان مثال از طریق تحلیل دادههای سایت گلسدور). به لطف پیشرفتهای حاصل در تحلیلها، اکنون میتوان مکالمات را هم ازنظر محتوا (آنچه گفته میشود) و هم ازنظر متن (نحوه گفتن) مورد بررسی دقیق قرار داد. به عنوان مثال وزارت امنیت داخلی ایالات متحده از تحلیل صدا برای تشخیص دروغ گویی در افرادی استفاده میکند که وارد کشور میشوند.
استفاده عملی از دادههای مکالمات
نظرسنجیهای کارکنان به اینکه تا آخر تکمیل نمیشوند یا صادقانه پاسخ داده نمیشوند (به این دلیل که کارکنان احساس میکنند باید آنچه سازمان میخواهد بشنود را بگویند یا نگران عواقب پاسخهایشان هستند) شهره هستند. دادههای مکالمات به شما اجازه میدهد تا برخلاف چیزی که کارکنان فکر میکنند باید برای رضایت شما بگویند احساس واقعی آنان را ارزیابی کنید. این دادهها برای درک دلایل ترک ( یا ماندن) کارکنان در سازمان بسیار مفید هستند. با تحلیل متن سوالات باز نظرسنجی ها و مصاحبههای خروج و همچنین پستهای رسانههای اجتماعی، ایمیلها و ارزیابیهای تیم، اکنون تیمهای منابع انسانی میتوانند به طور دقیق علت خروج یا ماندن کارکنان در سازمان را پیشبینی کنند.
دادههای عکس و ویدئو
میزان دادههای عکس و ویدئو در سالهای اخیر به حد انفجار رسیده است. دادههای عکس و ویدئو میتوانند بزرگ باشند که در این صورت ذخیرهسازی و مدیریت آن ها پیچیدهتر (و احتمالاً گرانتر) خواهد بود. بااین حال ممکن است سازمان شما این دادهها را به صورت روزمره (مثلاً از طریق دوربینهای امنیتی) جمع آوری کند؛ بنابراین یافتن راههای جدید برای استفاده هوشمندانهتر از این دادهها چندان سخت یا گران نخواهد بود.
استفاده عملی از دادههای عکس و ویدئو
تیم تحلیل در هتل هاراز متوجه شد که لبخند دیلرها و پیشخدمتها بر رضایت مشتریان تاثیرگذار است. طبق گزارشات، هتل و کازینو اکنون لبخند دیلرها و پیشخدمتها را احتمالاً برای نظارت بر این ردیابی میکنند که چه کسی میتواند عملکرد بهتری در واحد لبخند داشته باشد. باوجود نرمافزار تشخیص چهره اکنون افراد در عکسها ویدئوها به راحتی میتوانند شناسایی شوند. فیس بوک پیشتاز این جنبش بوده است و اکنون نرمافزار تشخیص چهره آن در 98 درصد مواقع چهره افراد را به درستی شناسایی میکند که بسیار دقیقتر از فناوری تشخیص چهره اِفبیآی است.
دادههای سنسور
سنسورها روزبه روز در محصولات بیشتری تعبیه میشوند؛ از ماشین آلات کارخانهها گرفته تا صندلیهای اداری و تشکهای یوگا. این سنسورها دادههای ارزشمندی را تولید میکنند که میتواند به واحدهای منابع انسانی در بهبود وظایفشان مثل عملکرد و ایمنی کارکنان کمک کند.
استفاده عملی از دادههای سنسور
واضح است که فناوری پوشیدنی نقش زیادی در بهرهمندی از دادههای سنسور دارد و بازار پوشیدنیهای محل کار در حال رشد و رونق است. نظرسنجی صورت گرفته توسط موسسه فارستر ریسرچ از بیش از 2,000 تصمیم گیرنده حوزه فناوری نشان داد که یک سوم از پاسخ دهندگان معتقدند دستگاههای پوشیدنی در محل کار اولویت بالا یا مهمی دارند. راهحل «کارگر متصل» شرکت هانیول یک نمونه از آن است. این راهحل با استفاده از یک سری سنسورهای پوشیدنی متصل، ضربان قلب، تنفس، حرکات و وضعیت کارمند را اندازهگیری میکند تا ارزیابی کند که آیا آن ها تحت فشار جسمی یا خطر احتمالی قرار دارند یا خیر (به عنوان مثال میتواند وجود گازهای سمی را شناسایی کند). این فناوری در آینده بیش ازپیش رواج خواهد یافت؛ به ویژه در مشاغل یدی یا کارگرانی که در مکانهای خطرناک یا به تنهایی کار میکنند.
منبعیابی و جمع آوری دادههای موردنیاز
تامین دادهها از داخل
امروزه میتوانید دادههای فعالیت را تقریباً از تمام فعلیتهایی که کارکنان شرکت انجام دادهاند جمع آوری کنید. از نمرات آزمون گرفته تا پاسخهای مصاحبه و ارزیابی عملکرد، امکان جمع آوری دادههای ارزشمند عملکرد از هر نوع فعالیتی وجود دارد. دادههای عکس و ویدئو را میتوان به سادگی با استفاده از دوربینهای دیجیتال به دست آورد. به عنوان مثال خردهفروشان میتوانند با استفاده از شبکه دوربینهای مداربسته خود، تاثیر حضور کارکنان در بخشهای خاصی از فروشگاه را بر احتمال خرید مشتری تحلیل کنند. واضح است که دادههای داخلی بخش اصلی هر استراتژی منابع انسانی مبتنی بر داده هستند؛ اما ممکن است لازم باشد این دادهها را با برخی از دادههای خارجی ترکیب کنید تا تصویری کاملتر به دست آورید که به سوالات استراتژیک شما به درستی پاسخ میدهد.
تامین دادهها از خارج
با توجه روزافزون شرکتها به دادهها به عنوان یک کالای تجاری، بازاری در حال ظهور است که عملاً هر سازمانی میتواند در آن دادهها را مبادله و خریدوفروش کند (درواقع بعضی از شرکتها صرفاً برای تامین داده سایر شرکتها وجود دارند). لینکدین و گلسدور احتمالاً دو مورد از بزرگترین منابع دادههای مربوط به منابع انسانی هستند. علاوه بر این تعداد بسیار زیادی از ارائه دهندگان کوچکتر و متمرکز بر صنایع خاص نیز وجود دارند. بنابراین حتی اگر به دنبال دادههای کاملاً تخصصی هستید، احتمال زیادی وجود دارد که شخصی در خارج از سازمان آن ها را در اختیار داشته باشد.
شناسایی موثرترین نوع دادهها
درنهایت هیچ نوع دادهای بهتر از نوع دیگری نیست. این موضوع به هدف شما و یافتن دادههایی برمیگردد که به شما بیشترین کمک را میکنند. دادههای بدون ساختار ذاتاً از دادههای ساختاریافته ارزش بیشتری ندارند و دادههای خارجی از دادههای داخلی به این دلیل بهتر نیستند که تعداد آنها بیشتر است. شگرد ما تمرکز بر یافتن دادههای دقیق و خاصی است که بهترین مزایا را برای سازمان شما به ارمغان آورند. به احتمال زیاد شما به ترکیبی از انواع مختلف دادهها نیاز خواهید داشت که چیز خوبی است. اگر برای تصمیمگیریهای مهم تنها به یک مجموعه از دادهها تکیه کنید (به عنوان مثال پاسخهای کارکنان به نظرسنجیها)، تصویر بسیار محدودی خواهید داشت. با ترکیب این دادههای نظرسنجی با سایر دادهها (مانند دادههای فعالیت و دادههای مکالمات) میتوانید تصویری بسیار غنیتر از اوضاع داشته باشید.
فصل پنجم
ابزارهای منابع انسانی مبتنی بر دادهها:
استفاده از تحلیلها برای تبدیل دادهها به بینش
نگاهی به آخرین فنون تجزیهوتحلیل
برخی از روشهای اصلی برای تحلیل دادهها ازاین قرار است: تحلیل متن، تحلیل احساسات، تحلیل تصویر، تحلیل ویدئو، تحلیل صدا و تحلیل پیشبینی. در ادامه به نوبت به بررسی هر یک میپردازیم.
تحلیل متن
تحلیل متن فرآیند استخراج ارزش از مقدار زیادی از دادههای متنی بدون ساختار است. بیشتر تیمهای منابع انسانی دارای مقدار زیادی از دادههای متنی ازجمله ایمیلها، پاسخ نظرسنجیها، تقاضانامههای شغلی، فایلهای ارزیابی عملکرد، پستهای شبکههای اجتماعی و غیره هستند یا امکان دسترسی به آن را دارند. تحلیل متن به ما کمک میکند تا از متن اطلاعات بیشتری کسب کنیم؛ لذا میتوانیم تا چیزی فراتر از کلمات نوشته شده بر یک صفحه یا نمایشگر را درک کرده و الگوهای بیشتری را شناسایی کنیم. این امر باعث میشود تحلیل متن در درک بهتر کارکنان بسیار مفید واقع شود. به عنوان مثال میتوان متن را برای کشف الگوهایی مانند افزایش یا کاهش بازخورد مثبت مشتریان مورد بررسی قرار داد؛ این موضوع میتواند برای شناسایی نمایندگان خدمات مشتری که عملکرد خوبی دارند و آنهایی که نیاز به حمایت بیشتر برای پیشرفت در شغلشان دارند، مفید باشد.
تحلیل احساسات
تحلیل احساسات ارتباط نزدیکی با تحلیل متن دارد؛ زیرا میتواند به استخراج نظرات یا احساسات از متن کمک کند (همچنین میتوان از آن برای تحلیل دادههای تصویری یا صوتی برای ارزیابی احساسات پشت کلمات نیز استفاده کرد). هدف اصلی تحلیل احساسات، درک نگرش فرد یا گروه نسبت به یک موضوع خاص (مانند تغییرات پیشنهادی در طرحهای تشویقی سازمان) یا یک زمینه کلی (مانند فرهنگ گستردهتر سازمان) و مثبت، منفی یا خنثی بودن این نگرش است. این گونه میتواند به ما کمک میکند تا به حقیقت واقعی پشت ارتباطات دست پیدا کنیم. اکثر قریب به اتفاق ارتباطات ما به صورت برداشتهای غیرکلامی و از طریق زبان بدن و لحن صداست و اکنون از طریق تحلیل احساسات میتوان آن ها را در مقیاس وسیع مورد تحلیل قرار داد.
تحلیل تصویر
تحلیل تصویر – فرآیند استخراج اطلاعات، معنی و بینش از تصاویری مانند عکسها، تصاویر پزشکی یا نگارهها- به شدت به تشخیص الگو بستگی دارد. در گذشته تنها تحلیل ممکن بر روی تصاویر از طریق چشم انسان انجام میشد (مانند پزشکی که به اسکن بیمار نگاه میکرد). رایانهها فقط میتوانند تصاویر را دستهبندی کنند آن هم به کمک کلیدواژههای توصیفگر (برچسبها)1 که توسط انسانها به هر تصویر داده شده است. پیشرفت در تحلیل تصاویر به این معنی است که رایانهها اکنون میتوانند محتوای تصاویر (به عنوان مثال چهره فرد) را درک کرده و تشخیص دهند؛ همچنین اطلاعات دیجیتالی مرتبط با تصویر (تاریخ ثبت تصویر، مکان و غیره) را تحلیل کنند. از تحلیل تصویر میتوان به صورت های مختلف مانند تشخیص چهره برای اهداف امنیتی یا تشخیص برند یا محصول خود در عکسهای به اشتراک گذاشته توسط کارکنان در شبکههای اجتماعی استفاده کنید.
1. descriptor keywords (tags)
تحلیل ویدئو
تحلیل ویدئو فرآیند استخراج اطلاعات، معنی و بینش از فیلمهای ویدئویی است. تحلیل ویدئو شامل تمام قابلیتهای تحلیل تصویر به اضافه ی قابلیت اندازهگیری و ردگیری رفتار است. یک مثال خوب از این مورد استفاده از دوربینهای مداربسته است که میتوانند عدم استفاده کارمند از تجهیزات ایمنی مناسب مانند کلاه ایمنی را تشخیص دهند. در مواقعی که میخواهید سطح امنیتی را ارتقا دهید یا درک بهتری از رفتار کارکنان در محل کار داشته باشید، میتوانید از تحلیل ویدئو استفاده کنید. همچنین میتوانید از آن برای کاهش هزینه و خطرات، و کمک به تصمیمگیری نیز استفاده کنید.
تحلیل گفتار یا صدا
فرآیند استخراج اطلاعات از مکالمات ضبط شده است. از تحلیل صدا میتوان برای تحلیل عناوین یا کلمات و عبارات واقعی به کار برده شده (محتوا) و همچنین احساسات پشت مکالمات استفاده کرد. با تحلیل گام و لحن مکالمههایی که در مرکز تماس صورت میگیرد، میتوانید وضعیت احساسی و عملکرد نمایندگان خدمات مشتری را بسنجید و کارکنانی را شناسایی کنید که عملکرد بهتری دارند و آنهایی که ممکن است نیاز به آموزش و آمادگی بیشتر داشته باشند.
تحلیل پیشبینی
تحلیل پیشبینی از دادهها، مدلسازی آماری و یادگیری ماشین استفاده میکند تا احتمال نتایج آینده را بر اساس دادههای گذشته/تاریخی پیشبینی کند. با درک هرچه بیشتر رویدادهای گذشته، امکان شناسایی الگوها و ساخت مدلهایی برای بررسی وقایع آینده وجود خواهد دشت. تحلیل پیشبینی برای بررسی اینکه یک رویداد چگونه به وقوع میپیوندد و میزان خطر آن، برای مثال در تشخیص و تعیین زمان ترک شغل کارکنان کلیدی سازمان فوقالعاده مفید است. به عنوان مثال گوگل از این روش برای فهم این نکته استفاده کرد که کارکنان جدید فروش که طی چهار سال ارتقائی دریافت نکردهاند به احتمال زیاد شرکت را ترک میکنند.
نگاهی به تحلیلهای مهم منابع انسانی
انواع بسیار مختلفی از تحلیل کارکنان وجود دارد، اما برخی از آن ها ارزش بیشتری نسبت به بقیه دارند. موارد زیر مهمترین و مفیدترین تحلیلهای مربوط به کارکنان هستند که توسط تیمها و مدیران منابع انسانی به منظور درک بهتر کارکنان استفاده میشوند:
تحلیل توانایی/ شایستگی
موفقیت هر کسب وکاری بستگی به میزان تجربیات و مهارت نیروی کار آن دارد. تحلیل توانایی فرآیند مدیریت استعداد است که به شما اجازه میدهد تواناییها یا شایستگیهای اصلی مورد نظر و نیاز خود در کسب وکار را شناسایی کنید. هنگامی که از این تواناییها آگاه شوید میتوانید کارکنان خود را بررسی کنید تا ببینید آیا هیچ گونه خلا توانایی دارید یا خیر. توانایی فقط به معنی مهارت و صلاحیت نیست – بلکه تواناییهایی که ممکن است به طور رسمی شناخته نشوند مانند توانایی توسعه و حفظ روابط را هم شامل میشود.
نحوه استفاده از تحلیلهای توانایی
تحلیلهای توانایی را میتوان از طریق پرسشنامه و مصاحبه با فرد مورد ارزیابی و همچنین همکاران او انجام داد. به عنوان مثال بیایید فرض کنیم شما یک تولیدکننده فناوری اطلاعات هستید. سرعت تغییر در صنعت فناوری اطلاعات هم ازنظر تواناییهای فنی ماشینآلاتی که استفاده میکنیم و هم ازنظر رفتار خریداران، یک صنعت بسیار بی ثبات است. تا یک دهه پیش این صنعت با تولید رایانههای بزرگ و همچنین ماشینهای کوچکتر برای بازار استفاده شخصی، بسیار موفق بود؛ اما ظهور رایانش ابری به شدت بازار را تغییر داد. با انجام تحلیل دقیق خواهید دانست که تواناییهایی که شما را به نیروی مسلط در دهه گذشته تبدیل کرده است قطعاً در دهه بعد منسوخ خواهند شد. برای جلوگیری از این نتیجه بالقوه فاجعه بار، باید یک چارچوب شایستگی برای کسب وکار خود ایجاد کنید که تواناییهای عمومی و خاص را به طور مختصر نمایش دهد.
به عنوان مثال ممکن است شما پی ببرید که همه افراد فعال در این کسب وکار باید توانایی مشتری مداری خود را بهبود بخشند. علاوه بر این ممکن است به این نتیجه برسید که مراکز تخصصی فناوری اطلاعات، باید بر تواناییهای دادههای بزرگ مثل هدوپ و مهارتهای رایانش ابری متمرکز شوند که در حال حاضر در کسب وکار وجود ندارند. این چارچوب شایستگی به تیم منابع انسانی کمک میکند تا آموزشهای مناسبی ارائه دهد و یا کارکنان جدیدی برای شروع تغییر در مهارتها استخدام کند.
تحلیل کسب شایستگی
تحلیلهای کسب شایستگی فرآیند ارزیابی عملکرد سازمان در به دست آوردن استعدادهاست. این عمل با شناسایی شایستگیهای محوری که برای موفقیت کسب وکار شما ضروری هستند و سپس سنجش میزان کارایی شما در جذب آن شایستگیها صورت میگیرد. شایستگیها ممکن است به دانش یا مهارتهای خاصی (مانند مهارتهای تحلیل داده) یا رفتار یا ویژگیهای خاص (مانند ویژگیهای رهبری یا توانایی خوب کار کردن با دیگران) اشاره داشته باشند.
نحوه استفاده از تحلیل کسب شایستگی
یک نقطه شروع خوب، شناسایی شایستگیهای محوری کسب وکار در حال حاضر و آینده است تا بتوانید همچنان رقابتی باقی بمانید. این شناسایی را میتوان با استفاده از تعدادی ابزار و روشها مانند تحلیل متن، گروههای کانونی، مصاحبهها و نظرسنجیها انجام داد. به یاد داشته باشید که در کنار دانش و مهارتهای خاص شغل، ویژگیها و رفتار هم (اگر بیشتر نباشد) به همان اندازه مهم هستند. بسته به یک شغل خاص و اهداف سازمان، این ویژگیها ممکن است شامل موارد زیر شوند:
مهارتهای ارتباطی
کار گروهی
کنار آمدن با تغییر
تفکر ادراکی
ویژگیهای مدیریتی مانند توانایی انگیزش و حمایت از دیگران
قدم بعدی ارزیابی سطح فعلی این شایستگیها در سازمان و اختلاف بین شایستگیهایی است که میخواهید داشته باشید و آنچه در حال حاضر دارید. نکته اصلی در تحلیل کسب شایستگی کارآمد، تمرکز روی مجموعه کوچکی از صلاحیت های کاملاً کلیدی است.
تحلیل ظرفیت
ظرفیت بر درآمد تاثیر می گذارد و آن را به کانون اصلی منابع انسانی هوشمند تبدیل می کند. تحلیل ظرفیت به دنبال تعیین میزان کارایی فردی کارکنان یک کسب وکار است؛ به عنوان مثال آیا کارکنان زمان زیادی را صرف امور اداری می کنند و برای کارهای سودآورتر وقت کافی ندارند، یا به دلیل کمبود منابع، افراد تحت فشار کاری شدید قرار دارند؟ همچنین تحلیلهای ظرفیت امکان تعیین ظرفیت رشد کسب وکار را فراهم میکند و به تیم های منابع انسانی اجازه میدهد الگو و روند عملکرد کارکنان را شناسایی کرده و از آن در بهبود استخدام یا آموزش و توسعه استفاده کنند.
نحوه استفاده از تحلیل ظرفیت
تحلیل ظرفیت به شما این امکان را میدهند که زمان واقعی که کارکنان صرف کدگذاری می کنند و مدت زمانی که صرف کارهای دیگر می کنند را ردیابی کنید. این نسبت را میتوان در طول زمان دنبال کرد تا مطمئن شوید که زمان واقعی صرف شده برای برنامه نویسی1 (نسبت به خروجی قابل محاسبه) کاهش نمییابد. همچنین به سازمان اجازه می دهد که بداند چقدر ظرفیت برای انجام پروژه های جدید دارد. اگر همه در 100 درصد ظرفیت خود کار کنند، انجام هرگونه کار بیشتر توصیه نمی شود؛ مگر اینکه از طریق استخدام کارکنان جدید ظرفیت افزایش یابد.
1. program coding
تحلیل ترک شغل کارکنان
کارکنان شما مهمترین و اغلب گران ترین دارایی شما هستند. استفاده از تحلیل ها برای ارزیابی ظرفیت و استخدام کارکنانی با توانایی های مناسب تنها بخشی از فرآیند است. شما باید بتوانید آن ها را حفظ کنید. استخدام کارکنان، آموزش آن ها و سپس ادغام آن ها در کسب وکار هزینه بر و وقت گیر است. زمانی که این سرمایه گذاری به دلیل ترک شغل زیاد کارکنان از بین می رود، تاثیر مخربی بر کسب وکار میگذارد. علاوه بر این جابه جایی زیاد کارکنان می تواند برای کارکنان باقی مانده به شدت آزاردهنده باشد و باعث کاهش انگیزه و بهره وری آن ها شود.
نحوه استفاده از تحلیل ترک شغل کارکنان
میزان ترک شغل کارکنان گذشته را می توان از طریق شاخص های عملکرد کلیدی سنتی مانند شاخص رضایت، سطح دلبستگی و میزان وفاداری کارکنان شناسایی کرد. علاوه بر این، نظرسنجی ها، مصاحبه های خروج، ارزیابی عملکرد و داده های رسانه های اجتماعی نیز می توانند به گردآوری اطلاعات بیشتر کمک کنند؛ که می توان از آنها برای استخراج بینشهای بیشتر (شاید با استفاده از تحلیل متن) استفاده کرد. نرخ ترک شغل کارکنان گذشته می تواند یک معیار مفید باشد اما ارزش واقعی در مقایسه کاسب و کار با میانگین صنعت است؛ لذا به دنبال شناسایی الگوهای ترک شغل کارکنان در کسب وکار خود و از همه مهمتر استفاده از فنون تحلیل مختلف برای درک چرایی ترک شغل کارکنان باشید.
تحلیل فرهنگ سازمانی
شناخت فرهنگ دشوار و تغییر آن دشوارتر است. فرهنگ چیزی نیست که بتوان مانند بیانیه ارزشها آن را روی دیوار آویزان کرد، بلکه کنش های جمعی کارکنان در یک کسب وکار است. تحلیل فرهنگ سازمانی به شما کمک می کند تا ارزیابی و درک بهتری از فرهنگ سازمان خود یا فرهنگهای مختلف موجود در سازمان داشته باشید؛ و سپس به شما اجازه می دهد تا:
تغییرات فرهنگی که دوست دارید ایجاد کنید را دنبال کنید.
از نحوه تغییر فرهنگ آگاه شوید.
یک سیستم هشدار زودهنگام ایجاد کنید تا فرهنگ های مضر در مسیر پیشرفت خود را شناسایی کنید.
مطمئن شوید افرادی که استخدام میکنید در تقابل با فرهنگ سازمان نیستند.
نحوه استفاده از تحلیل فرهنگ سازمانی
شاید رایجترین ابزار برای تجزیه وتحلیل فرهنگ استفاده از نظرسنجیها، تحقیقات گروه کانونی و مصاحبه با کارکنان باشد. بدی این روش ها این است که کارکنان می توانند به شما همان چیزی را بگویند که فکر می کنند دوست دارید بشنوید؛ علاوه بر این ممکن است گران نیز باشند. امروزه ابزارهای تحلیلی زیادی وجود دارند که می توانند برای کسب بینشهای دقیقتر و بهتر در مورد فرهنگ سازمان مورداستفاده قرار بگیرند. به عنوان مثال میتوانید دادهها را از سایت های اینترانت داخلی، رسانههای اجتماعی و مکاتبات داخلی جمعآوری کنید و آن ها را با استفاده از تحلیل متن و تحلیل احساسات مورد بررسی قرار دهید. همچنین مکالمات خدمات مشتری میتواند مجموعهای غنی از داده را برای ارزیابی فرهنگ سازمان فراهم کند.
تحلیل کانال استخدام
تحلیل کانال استخدام، فرآیند بررسی این است که بهترین کارکنان شما از کجا وارد سازمان میشوند و موثرترین کانالهای استخدام کدام هستند. این امر میتواند به شما کمک کند که از همان ابتدا افراد مناسب را استخدام کنید.
نحوه استفاده از تحلیل کانالهای استخدام
تحلیلهای استخدام شامل تعدادی ارزیابی تاریخی ارزش کارمند با استفاده از شاخص های کلیدی عملکرد استاندارد مانند نرخ بازده هر کارمند است. این شاخصهای کلیدی عملکرد به شما کمک می کنند تا بهره ورترین و باارزش ترین کارمندان خود را شناسایی کنید. سپس میتوانید از این دادهها برای شناسایی الگوها یا ارتباطات بین کارکنانی که ارزش بالایی دارند با کانال های استخدام استفاده کنید. بهترین نتیجه از ترکیب بینشهای کمی و کیفی به دست میآید. به عنوان مثال ترکیب میزان مراجعه، کیفیت کاندیدها، کیفیت استخدام و رضایت مدیر و کارمند با معیارهایی مانند هزینه استخدام و زمان استخدام.
تحلیل رهبری
رهبری ضعیف، چه در کل سازمان یا یک تیم خاص، هزینهبر است و سازمان را از تحقق قابلیتهای بالقوه خود بازمی دارد. اگر یک رهبر در توانمندسازی و جذب مشارکت کارکنان خود خوب نباشد، آنگاه تاثیر این امر بر دستاوردها، بهرهوری و سود نمایان خواهد شد. این جایی است که تحلیل رهبری به کار میآید.
نحوه استفاده از تحلیلهای رهبری
دادههای مربوط به عملکرد رهبری را میتوان از طریق نظرسنجیها، گروههای کانونی، مصاحبه با کارکنان و احتمالاً دادههای مکالمه آن ها به دست آورد. در جاهایی که مستقیماً از کارکنان اطلاعات میگیرید توصیه می شود که دادهها را به صورت ناشناس جمعآوری کنید تا کارکنان نظرات واقعی خود را بگویند. شما می توانید رهبران موجود را مورد بررسی قرار دهید تا مشخص کنید که افراد موفق چه ویژگی دارند که دیگران ندارند. از این بینش ها می توان در آموزش مستقیم و برنامه های حمایتی و همچنین فرآیند استخدام استفاده کرد. تحلیل متن یک روش بسیار قدرتمند برای استخراج خصوصیات اصلی رهبری، هم از رهبران خوب و هم از رهبران ضعیف است. همچنین میتوانید از معیارهای مالی (به عنوان مثال گردش مالی و سود برای نشان دادن عملکرد مالی شرکت) و همچنین داده هایی مانند رضایت یا ترک شغل کارکنان در ارزیابی رهبران استفاده کنید.
تحلیل عملکرد کارکنان
کسبوکار شما برای بقا و پیشرفت به کارکنان توانمند و با عملکرد بالا نیاز دارد. اگر عملکرد را اندازهگیری نکنید، به راحتی ممکن است در کارهای روزمره کسب وکار گم شود. بار یک کارمند ضعیف میتواند به دوش یک کارمند مولد بیفتد، که درنهایت باعث عصبانیت او میشود. وظیفه شما این است که بدانید چهکسی چهکاری انجام میدهد و چه کسی به حمایت احتیاج دارد تا آن حمایت را انجام دهید و عملکرد را در سطح گسترده بالا ببرید؛ اینجاست که تحلیل عملکرد کارکنان میتواند به کمک شما بیاید.
نحوه استفاده از تجزیه وتحلیل عملکرد کارکنان
امروزه ما روشهای جدید زیادی برای جمعآوری و تحلیل عملکرد داریم. این دادهها میتوانند به روشهای مختلفی تحلیل شوند؛ ازجمله تحلیل متن، تحلیل احساسات و تحلیل صدا. چنین تحلیلهایی ممکن است به شناسایی الگوییهایی کمک کند که میتواند برای بهبود عملکرد جاری استفاده شوند و قبلاً از آن ها آگاه نبودهاید.
بااین حال توجه داشته باشید هر زمان که بر عملکرد کارکنان نظارت میکنید، خود این نظارت نیز بر عملکرد تاثیر خواهد گذاشت. معمولاً وقتی کارکنان میدانند که عناصر خاصی از شغلشان تحت نظارت است، مطمئن می شوند که به طور ویژهای در آن ها خوب عمل کنند. به همین دلیل روشهای مدرن ضبط داده مانند دادههای ویدئویی و سنسور بسیار مفید هستند.
ترکیب تحلیلها برای حصول بهترین نتایج
اغلب برای کسب بیشترین بازده از منابع انسانی مبتنی بر دادهها، نمیتوانید فقط به یک ابزار تحلیل تکیه کنید. همان طور که در فصل چهارم دیدیم، گرچه معمولاً ترکیب مجموعهای از دادههای مختلف برای به دست آوردن یک تصویر کاملتر فکر خوبی است، اما ارزش تحلیل منابع انسانی در بینشهایی است که میتوان از ترکیب انواع تحلیلها به دست آورد. به عنوان مثال ممکن است تحلیل فرهنگ سازمانی به شما بگوید که فرهنگ شما در حال دور شدن از ارزش های اولویتبندی شدهتان است؛ اما برای بیان دلیل این امر ممکن است به تحلیل متن و احساسات نیاز داشته باشید. ترکیب اطلاعات از بیش از یک منبع و استفاده از رویکردهای مختلف تحلیلی به شما اجازه میدهد بینشها را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهید.
تبدیل دادهها و تحلیلها به بینش
دادهها تنها در صورتی ارزشمند هستند که آن ها را به بینش و دانش عملی تبدیل کنید. با تحلیل دادههای مربوط به کارکنان از طریق تعدادی از روشهای تحلیل که در این فصل گفته شد باید بتوانید به بینشهای مختلفی دست پیدا کنید. ارائه این بینشها به گونه ای مفید برای افرادی که به آن ها نیاز دارند گامی اساسی در تبدیل بینشها به دانش عملی است. از این گذشته، کسب وکارها زمانی از مزیت رقابتی برخوردار میشوند که اطلاعات مناسب در زمان مناسب به افراد مناسب تحویل داده شوند.
گزینههای مختلفی برای انتقال دادهها وجود دارد؛ از تصاویر ساده و گزارشهای کتبی حاصل از پلتفرمهای بصری سازی داده های تجاری گرفته که باعث جذابیت و درک آسان دادهها می شوند، تا سیستم اطلاعاتی مدیریت که هر زمان که کارکنان بخواهند اطلاعات موردنیاز آن ها را فراهم میکند. مخاطبان مختلف بسته به نوع دادههایی که نیاز دارند و نحوه استفاده از آن ها نیازهای متفاوتی دارند. بنابراین هنگام فکر کردن به انتشار و انتقال دادهها لازم است که تعیین کنید چه کسی به آن ها (یا بینش های حاصل از آن ها) دسترسی خواهد داشت و این افراد به چهچیزی نیاز دارند.
انتقال و بصریسازی بینش حاصل از دادهها
فصل ششم
مشکلات بالقوه:
نگاهی به حریم خصوصی، شفافیت و امنیت دادهها
بدانید چه دادههایی دارید
اگر کاملاً ندانید که چه دادههایی در اختیار دارید، نمیتوانید به درستی از آنها محافظت کنید یا حاکمیت دادهای خوبی را اعمال کنید. این موضوع می تواند مخصوصاً برای تیمهای منابع انسانی چالش برانگیز باشد؛ زیرا دادههای مربوط به کارکنان میتوانند در انواع واحدها و سیستمهای خارج از خود تیم منابع انسانی قرار بگیرند؛ به عنوان مثال دادههای حقوق و دستمزد یا دادههای مربوط به عملکرد، اهداف و طرحهای تشویقی. بنابراین اولین گام مهم در حاکمیت دادهها آگاهی و شناسایی کلیه دادههای مربوط به کارکنان سازمان ازجمله محل این دادهها، شناسایی دقیق دادهها (آیا دادهها شامل اطلاعات هویتی و قابل شناسایی شخص است؟)، چه کسی این دادهها را فاش میکند، نحوه پردازش و تحلیل دادهها و سپس چگونگی استفاده از آنها در سازمان است. فراموش نکنید که هر دادهای که ممکن است توسط اشخاص ثالث (به عنوان مثال یک شرکت حقوق و دستمزد) مورد استفاده یا پردازش واقع شود یا هر چیزی که توسط تامین کنندگان برون سازمانی یا در فضای ابری ذخیره شده را هم لحاظ کنید.
موضوع پیچیده حریم خصوصی دادهها
قوانین مربوط به حریم خصوصی دادهها در هر جای دنیا متفاوت است. به عنوان مثال اتحادیه اروپا بی شک یکی از سخت گیرانه ترین قوانین را دارد، در ایالات متحده این قوانین می تواند در هر ایالت متفاوت باشد؛ بنابراین بسیار مهم است که تیم منابع انسانی اطمینان حاصل کند که جمع آوری دادههای حساس شخصی در چارچوب قوانین کشور صورت میگیرد.
نیاز به کسب رضایت استفاده از دادهها
با توجه به تغییرات، لازم است مطمئن شوید که مجوزهای لازم برای استفاده از دادههای کارکنان در موضوع موردنظرتان را دارید و باید تنها در همین موضوع از آنها استفاده کنید. درگذشته سازمانهایی وجود داشتهاند که به دلیل استراتژی تهاجمی در جمع آوری دادهها، تمام دادههای افراد که از قرار معلوم حتی مرتبط با محصول یا خدمتی هم نبوده است که کاربران از آن استفاده میکردند، تعطیل شده اند. اسپاتیفای یکی از این شرکتهاست.
در سال 2015 این شرکت سیاست حفظ حریم خصوصی جدیدی را اعمال کرد که بیشتر شبیه به خواستههای یک همسر شکاک بود تا سرویس موسیقی. واکنش شدید در برابر این عدم شفافیت، مدیرعامل شرکت دنیل ایکی را وادار به عذرخواهی و شفافسازی وضعیت و مقاصد شرکت کرد. او مجبور شد قول دهد که قبل از دسترسی به هر یک از این دادهها از کاربران اجازه خواهد گرفت و تنها از آنها برای اهداف معین استفاده خواهد کرد که به کاربران اجازه میدهد تجربه خود از اسپاتیفای را شخصی سازی کنند.
مسائل اخلاقی و لزوم شفافیت
علاوه بر رعایت مواضع قانونی، تیمهای منابع انسانی باید مطمئن شوند که استفاده از دادهها در چارچوب اخلاقی تعیین شده توسط سازمان انجام میشود. این روزها اکثر سازمانها بر فرهنگ گشودگی و صداقت تاکید دارند و فعالیتهای منابع انسانی مبتنی بر دادهها نباید مقابل این فرهنگ بایستد. پروژههای دادهای نامرتبط یا پروژههایی که ناشیانه اجرا شدهاند میتوانند بیشتر از سود موجب ضرر شوند و آسیب جدی به اعتماد و روحیه کارکنان وارد کنند؛ بنابراین لازم است حواسمان را جمع کنیم و فریب جنبه مثبت این گونه پروژهها را نخوریم. به طورکلی بیشتر ما به دیدن مزایای دادهها عادت کردهایم.
افزایش شفافیت با دموکراتیزه کردن دادهها
یکی دیگر از ابعاد شفافیت، دموکراتیک سازی دادهها میباشد؛ یعنی اشتراک دادهها با افراد درون سازمان در هر جا که امکان پذیر است. این امر چند سطح دارد. اول، اگر برخی از دادههای مربوط به عملکرد می تواند به بهبود تصمیمگیری در سازمان کمک کند، منطقی است که این دادهها در اختیار افرادی گذاشته شود که به آن نیاز دارند. دوم، به اشتراک گذاری دادهها فرهنگ بازتری را به نمایش میگذارد که به نوبه خود باعث مشارکت بیشتر کارکنان میشود.
بنابراین اگر فرصت اشتراک گذاری دادهها با بخشهایی از کسب وکار که میتوانند از آن دادهها سود ببرند و اجرای سیاست حاکمیت خوب دادهای را دارید، باید این کار را انجام دهید؛ زیرا این یک وضعیت برد-برد است.
تاثیر مخرب دسترسی غیرمجاز به دادهها
دسترسی غیرمجاز به دادهها می تواند ازنظر هزینههای قانونی، جبران خسارات مالی و همچنین آسیب به اعتبار شرکت، خسارات زیادی به سازمان بزند. اگر فکر میکنید هیچکس علاقهای به سرقت اطلاعات کارکنان شما ندارد (مثلاً در مقایسه با اطلاعات کارت اعتباری مشتری)، بهتر است دراین باره تجدیدنظر کنید. اگر دادههای کارکنان حاوی اطلاعات هویتی شخصی باشند، هر نوع دادهای می تواند ارزشمند باشد. در مورد انواع دادههایی که یک تیم منابع انسانی متوسط به آن دسترسی دارد فکر کنید: نام، آدرس، شماره پاسپورت یا کارت ملی، اطلاعات حساب بانکی، سوابق اشتغال، اطلاعات مربوط به سلامتی و غیره؛ اگر این اطلاعات به دست افرادی نادرست بیفتد نه تنها می تواند موجب ضرر و زیان گردد و کارکنان را ناراحت کند، بلکه به طور جدی برند کارفرمای شما را هم لکه دار میکند.
مدیریت یکپارچه همه این موارد زیر چتر حاکمیت خوب دادهها
حاکمیت دادهها به مدیریت و مراقبت کلی از دادهها، پوشش قابلیت استفاده و یکپارچگی آنها (یعنی اطمینان از کیفیت خوب دادهها و رضایت فرد برای استفاده از دادههای آنها در صورت لزوم) و امنیت اشاره دارد. اعمال حاکمیت خوب دادهها به معنی آگاهی از الزامات اخلاقی و قانونی مربوط به هر جنبه از فعالیتهای مرتبط با دادههای شماست تا مطمئن شوید که هیچ قانونی را نقض نمیکنید و به گونه ای باز، اخلاقی و شفاف عمل میکنید. حاکمیت دادهها همچنین شامل داشتن سیاستهایی برای تعیین دقیق افرادی است که میتوانند به دادهها دسترسی داشته باشند و کسانی که مسئولیت حفظ کیفیت و صحت این دادهها را دارند. همواره باید بر مراقبت از دادهها و برخورد با آن به عنوان یک دارایی ارزشمند تاکید داشت.
حفاظت و امنیت دادههای شما
راههای حفاظتی خاصی وجود دارند که هر کسب وکاری می تواند برای ایمن سازی دادهها و جلوگیری از افشای آنها به کار بگیرد. چنین اقداماتی می تواند شامل رمزگذاری دادهها، داشتن سیستمهایی برای شناسایی و متوقف کردن افشای دادهها حین وقوع آن و آموزش کارکنان باشد تا هرگز اطلاعات امنیتی را فاش نکنند. به خاطر داشته باشید که امنیت داده ها یک زمینه تخصصی است و همیشه بهتر است با یک کارشناس امنیت دادهها، چه در داخل یا خارج از سازمان خود مشورت کنید.
فصل هفتم
جذب و استخدام مبتنی بر دادهها
سه حوزه اصلی در استخدام هوشمند و مبتنی بر دادهها عبارت اند از:
تقویت برند کارفرما
شناسایی بهترین کانالهای جذب و استخدام
شناسایی و ارزیابی مناسبترین افراد برای سازمان
تقویت برند کارفرما
برند کارفرما به این معنی است که سازمان به عنوان یک کارفرما از نگاه کارکنان (فعلی، گذشته و آینده) چگونه دیده میشود. همان طور که همکاران بازاریابی هم میگویند، هنگام جذب و حفظ مشتریان (در اینجا کارکنان) برندسازی بسیار ضروری است و درواقع برند کارفرمای شما باید کاملاً همسو با برند کلی سازمان، خدمات و محصولات آن باشد. اگر این دو پیامهای متفاوتی منتقل کنند – به عنوان مثال تولیدکننده بااخلاق با کارکنانی با رفتارهای نه چندان اخلاقی – در جذب بهترین استعدادها به سازمان به مشکل خواهید خورد.
برند کارفرما به کارکنان میگوید که شما به عنوان یک سازمان چه هستید، رسالت سازمان چیست، عضویت در سازمان چگونه است و چه چیز شما را از سایر کارفرمایان متمایز میکند. هنگام ایجاد برند کارفرما برای سازمان باید در نظر بگیرید که به دنبال جذب چه استعدادهایی هستید یا به بیان دیگر چه کسانی بهترین تناسب را با فرهنگ و اهداف سازمان شما دارند.
شناسایی کانالهای جدید استخدامی
گاهی ممکن است لازم باشد کمی خارج از چارچوب استخدامی فکر کنید و به دنبال کانالهای کاملاً جدید برای استخدام کارکنان باشید؛ به ویژه در مناطقی که رقابت زیادی برای جذب بهترین استعدادها وجود دارد. دانشمندان داده یکی از این گروهها هستند که تقاضای زیادی برای جذب آن ها در تمام کسبوکارها وجود دارد ولی به تعداد کافی، افرادی با مهارتهای موردنیاز برای کار با دادههای بزرگ وجود ندارد. یک نظرسنجی که اخیراً توسط محققان گارتنر انجام شد، نشان داد که بیش از نیمی از رهبران کسبوکار مورد پرسش، احساس میکنند که به دلیل مشکل در پیدا کردن استعدادهای مناسب، توانایی آن ها در تحلیل محدود شده است.
برای غلبه بر این مشکل والمارت یک تصمیم خلاقانه گرفت. به جای تبلیغ از طریق کانالهای سنتی برای یافتن استعدادهای مناسب، از کاگل استفاده کرد که یک پلتفرم جمعسپاری برای رقابت بین تحلیلگران داده است. در کاگل لشکری از متخصصان داده مهارت خود را برای حل مشکلات تحلیلی سازمانها بکار میگیرند و در پایان به طراح بهترین راهحل پاداشهایی بعضاً مالی اعطا میشود – در مثال ما پاداش پیشنهاد کار در والمارت خواهد بود.
شناسایی و ارزیابی بهترین کارکنان برای کسب وکار
بسیاری از متخصصان منابع انسانی یا مدیران استخدام احتمالاً اعتراف میکنند که بر اساس احساس شخصی خود و اینکه احساس میکنند فرد برای پر کردن جای خالی مناسب است یا خیر تصمیم گرفتهاند. کارفرمایان در هر صنعی به دادهها و ابزارهایی مانند ایولو و تلنتبین روی آوردهاند که به آن ها اجازه میدهد از دادهها بیش از هر زمان دیگری برای یافتن افراد مناسب برای جایگاه شغلی متناسب با آن ها استفاده کنند. ابزارهایی ازاین دست به کارفرمایان این امکان را میدهند تا بر اساس مهارتها، علایق و عملکرد اشخاص، بهترین فرد را برای هر شغل معینی پیدا کنند؛ خواه شخص در جستجوی آن جایگاه شغلی باشد یا نه.
یادگیری ماشین و هوش مصنوعی در استخدام
ابزارهای زیادی مبتنی بر هوش مصنوعی وجود دارند که میتواند برای محدود کردن، آزمایش و ارزیابی متقاضیان، مورداستفاده قرار گیرند. با استفاده از یادگیری ماشین و تکنیکهای هوش مصنوعی روند جذب، تامین منابع، تطبیق، بررسی و ارزیابی متقاضیان با استفاده از دادههای انواع منابع مثل دادههای خود کارفرما، دادهها شبکههای اجتماعی، سوابق کارکنان و غیره به صورت خودکار انجام میشود.
الگوریتمهای یادگیری ماشین و هوش مصنوعی مانند موارد ارائه شده توسط شرکت نرمافزار منابع انسانی رستلس بندیت به سازمانها کمک میکنند تا هنگام انتخاب متقاضیان، بسیاری از اختلالات را حذف کنند. خواندن تمامی رزومهها و دستهبندی آن ها به گروههای «بله»، «خیر» و «شاید» روند بسیار کندی داشت که توسط انسانها انجام میشد؛ اما اکنون الگوریتمها میتوانند الگوهای استخدام را برای یافتن سریع و آسان افراد مناسب مدلسازی کنند. مهمتر از همه، این فرآیند سوگیری و تعصبات انسانی را حذف میکند که به طور اجتنابناپذیری در فرآیند استخدام دخیل میشوند.
شناسایی نامزدهایی برای مناصب سطح بالا
درحالی که بیشتر تمرکز تحلیل استعدادها برای پر کردن موقعیتهای شغلی پایین یا متوسط است، اما دادهها و تحلیلها قابلیت استفاده برای شناسایی بهترین نامزدها برای هر جایگاه شغلی حتی مدیرعامل را هم دارند. به عنوان مثال شرکت کالای خواب پرپل مستقر در آمریکا، هنگام جستجو برای استخدام مدیرعامل فعلی خود سَم برناردز از تحلیل استعداد استفاده کرد. مجموعه مدیران شامل مدیرعامل، مدیر مالی، مدیر بازاریابی و سایر روسای این شرکت افرادی هستند که قرار است راهنمای مسیر کسب وکار باشند. آن ها مسئولیت زیادی را به دوش میکشند و در عوض قسمت عمده درآمد کسبوکار به آن ها تعلق میگیرد. وقتی در انتصاب افراد این سطح اشتباهی رخ دهد، احتمال فاجعه کاملاً واضح است. بنابراین منطقی است که انتصابهای این سطح باید با کمترین حدس و گمان انجام شود.
یافتن کارکنان مجازی
امروزه در این جهان متصل به اینترنت و غنی از دادهها، جذب استعدادها بدون استخدام واقعی آن ها بیش ازپیش رواج یافته است. ازآنجاکه به میزان زیادی کسب وکارها و متقاضیان شغل به سمت فضای ابری میروند، توافق برای استخدام کارکنان دورکار هنگام نیاز به آن ها بسیار آسانتر میشود. درواقع یک نیروی کار از راه دور، میتواند هزینههای سربار سازمان را به شدت کاهش دهد. در انگلستان بیش از 5 میلیون نیروی کار آزاد وجود دارد، افرادی که به عنوان بخشی از اقتصاد گیگ و اغلب از طریق پلتفرمهای دیجیتال مانند کرودفلاور و آپورک کار میکنند. مزیت آشکار این کارکنان این است که میتوانند در هر کجا و هر زمان کار کنند که دوست دارند. برای کارفرما، این کارکنان مزیت بهرهمندی از مهارتهای آن ها بدون هزینه استخدام تمام وقت را به همراه دارد. این یک دنیای قشنگ و نو است.
اما این امر برای استخدام چه معنی دارد؟ تکنیکهای تحلیل که در این فصل دربارهی آن ها صحبت کردیم میتواند برای شناسایی و ارزیابی افرادی که ممکن است هرگز پا به دفتر شما نگذارند، فوقالعاده مفید باشند. همچنین وقتی فردی به صورت دور کاری فعالیت میکند، ممکن است به اندازه یک کارمند داخلی به راهنمایی و ارشاد دیگران دسترسی نداشته باشد. این امر میتواند به این معنی باشد که شما باید بر استخدام افراد باتجربه ای تمرکز کنید که از قبل تمام ویژگیهای لازم برای موفقیت در آن نقش را دارند. تحلیلها میتواند به شما کمک کند تا به سرعت و آسانی چنین نامزدهایی را شناسایی کنید.
شناسایی و ارتقای نامزدهای مناسب درون سازمانی
اغلب گفته میشود که ارتقا از داخل مقرون به صرفه تر از استخدام از خارج از سازمان است. یک مزیت آشکار این روش این است که نامزدهای داخلی از قبل با سیستمها، فرآیندها و فرهنگ سازمان آشنا هستند. بنابراین منطقی است که به مزایای استفاده از همان نوع تحلیل استعداد برای شناسایی نامزدهای مناسب در درون سازمان هم توجه داشته باشیم. فرصت رشد و پیشرفت در سازمان برای نسل هزارهها بسیار جذاب است؛ لذا ارتقا از درون سازمان میتواند روش عالی دیگری برای تقویت برند کارفرمای شما باشد. تحلیل استعداد میتواند به تیمهای منابع انسانی برای شناسایی بهترین عملکرد شغلی در سراسر سازمان و همچنین شناسایی کسانی کمک کند که هم اکنون در بهترین جایگاه شغلی مناسب خود هستند.
فصل هشتم
دلبستگی مبتنی بر داده کارکنان
در دلبستگی هوشمند یا مبتنی بر داده کارکنان، تیمهای منابع انسانی به دنبال برقراری ارتباط بیسیم با کارکنان، سنجش و بهبود تجربه کار در سازمان و به نوبه خود افزایش رضایت کارکنان – و نیز افزایش بهرهوری و بهبود برند کارفرمای سازمان هستند. در این فصل سه جزء اصلی دلبستگی مبتنی بر داده کارکنان را بررسی خواهم کرد:
افزایش رضایت کارکنان ( یا شادی آن ها)
سنجش و بهبود وفاداری و نگهداشت کارکنان
بهبود سیستم جبران خدمات و مزایای کارکنان با استفاده از دادهها
تعیین رضایت کارکنان – کارکنان شما چقدر خوشحال هستند؟
سنجش رضایت کارکنان کاری است که مدت هاست سازمان ها عمدتاً با استفاده از نظرسنجی و اطلاعات مقایسهای انجام میدهند. بیش از 80 درصد سازمان ها از نظرسنجی کارکنان استفاده میکنند اما این نظرسنجی، به اندازه کافی سریع و خوب نیست که بتواند بینش به موقع و دقیق لازم را برای بیشتر کسب وکارها جهت نظارت و بهبود دلبستگی کارکنان ارائه دهد. از این گذشته، نظرات کارکنان دائماً عوض میشود لذا تغییر در بسیاری از سازمان ها میتواند خیلی سریع اتفاق بیفتد. این مسئله نیز وجود دارد که بیشتر کارکنان از پر کردن این نظرسنجیهای طولانی متنفر یا بدتر از آن، نگران عواقب پاسخهای خود هستند و آنچه را میگویند که فکر میکنند سازمان میخواهد بشنود. لذا میزان مفید بودن بازخورد این نظرسنجیها جای سوال دارد.
شناخت نظر و احساس واقعی کارکنان
دادهها و تحلیلها، به ویژه فناوری مربوط به هوش مصنوعی، نویدبخش کمک به سازمان ها در درک افکار و احساس کارکنان هستند. این ابزارها هنوز کامل نیستند، اما به سرعت درحال توسعه هستند و نویددهنده سنجش رضایت و شادی کارکنان به گونه ای دقیقتر و سریعتر هستند که کارکنان را کمتر به زحمت میاندازد. علاوه بر بررسی میزان رضایت (یا عدم رضایت) کارکنان، دادهها و تحلیلها به شما کمک میکنند تا بفهمید کارکنان دقیقاً چهکاری را انجام میدهند و از چهکاری امتناع میکنند و بنابراین چه چیزی باعث افزایش دلبستگی آن ها میشود. در حال حاضر سیستم های بسیاری در بازار وجود دارد که تعامل با کارکنان را آسانتر و موفقتر میکند و سیستمهای بیشتری نیز پیوسته درحال توسعه هستند.
رضایتمندی کارکنان در عصر شکلکها
با استفاده از پایانههای هپی اُر نات سازمان ها میتوانند از تجارب کارکنان خود بازخورد روزانه بگیرند. وقتی باجهها در مکانهای پرتردد مانند اتاقهای جلسات یا غذاخوری قرار میگیرند، از کارمند یک سوال ساده میپرسند، کارمند با یک انتخاب ساده و فقط با فشردن یک دکمه، به یکی از چهار صورت خندان پاسخ میدهد که به بهترین شکل نشان دهنده میزان موافقت او با سوال است. سپس منابع انسانی میتواند از دادههای جمع آوری شده (که همه آن ها ناشناس هستند) استفاده کند تا تصویری واضح از واکنش کارکنان به مواردی مانند ابتکارات جدید، سیاستهای سازمان، استراتژی و جهت گیری کلی، امکانات و تقریباً هر چیز دیگری به دست آورد.
اینکه شما دقیقاً چه چیزی را اندازهگیری میکنید، به شرکت و اهداف آن بستگی دارد اما برخی از معیارهای اصلی عبارت اند از:
میزان تایید رهبری توسط کارکنان.
چقدر از محیط کار خود راضی هستند.
چقدر احتمال دارد کارکنان سازمان را به عنوان محل مناسبی برای کار پیشنهاد کنند.
میزان درک و تایید ابتکارات، سیاستها و استراتژیهای جدید توسط کارکنان.
کارکنان خوشحال کارکنان بهرهور هستند
یک پژوهش صورت گرفته توسط دانشگاه وارویک دریافت که خوشحالی منجر به 12 درصد افزایش در بهرهوری میشود. بااین وجود و برخلاف شواهدی که نشان میدهد کارکنان خوشحال عملکرد بهتری دارند، مطالعات نشان داده است که 71 درصد از کارکنان، خود را بدون انگیزه یا بدون دلبستگی در یک زمینه کاری توصیف میکنند. دلبستگی میتواند تاثیر قابل توجهی بر بهرهوری داشته باشد. یک مطالعه نشان داد که بین میزان غیبت کارکنان در سازمانهای با دلبستگی زیاد در مقابل سازمانهای با دلبستگی پایین، 30 درصد اختلاف وجود دارد. پیام واضح است: کارکنان شاد دلبستگی بیشتر و عملکرد بهتری دارند و سازمانهایی که میتوانند از این دانش برای اطمینان از شاد ماندن کارکنان خود استفاده کنند، به نوبه خود عملکرد بهتری خواهند داشت.
سنجش و افزایش ماندگاری کارکنان در شغل
رضایت و ماندگاری کارکنان، ذاتاً باهم مرتبط هستند. دادههای گلینت از بیش از 500,000 کارمند نشان میدهد نرخ کنارهگیری کارکنان با دلبستگی یا نمرات رضایت پایین، 12 برابر بیشتر از کارکنان با نمرات دلبستگی مثبت است. ما میدانیم که از دست دادن کارکنان (حتی بدون توجه به اختلال در کار و اتلاف وقت) پرهزینه است. کسب وکارهای ایالات متحده سالانه حدود 11 میلیارد دلار به دلیل ترک شغل کارکنان متحمل زیان میشوند. بنابراین اگر سازمان بتواند تشخیص دهد که چه کسانی و به چه دلایلی احتمال دارد که سازمان را ترک کنند، قادر است تا اقدامات لازم را برای حل مسئله و حفظ این افراد مهم انجام دهد که در معرض ترک سازمان هستند. با استفاده از دادهها و تحلیلها، اکنون میتوان نرخ ماندگاری کلی را پیشبینی کرد، ازجمله پیشبینی زمان ترک شغل برخی کارکنان خاص، با توجه به عواملی مانند مدت زمانی که آن ها در آن شغل بودهاند.
پیشبینی ترک شغل کارکنان
برای بسیاری از سازمانها، امکان پیش بینی دقیق زمان ترک شرکت از سوی کارکنان، هدفی تحقق نیافته در حفظ و نگهداشت منابع انسانی است. اما اکنون ابزارهای زیادی در بازار وجود دارند که ادعا میکنند قادر به انجام چنین کاری هستند. این ایده چیز جدیدی نیست. گوگل سالهاست که از الگوریتم ها برای پیشبینی این استفاده میکند که چه کسی به احتمال زیاد سازمان را ترک خواهد کرد. رقابت بر سر جذب استعدادها در سیلیکونولی به طرز باورنکردنی شدید است و اگرچه گوگل همچنان یکی از محبوبترین کارفرمایان در ایالات متحده است، اما اگر میخواهد جایگاه خود را در جذب استعدادها حفظ کند باید همچنان تلاش کند.
جبران خدمات و مزایای مبتنی بر دادهها
ارائه بسته جبران خدمات و مزایای عادلانه، همچنان بخش مهمی از موفقیت در دلبستگی کارکنان است. پس از یافتن کارکنان مناسب، دیگر به شما بستگی دارد که با ایجاد بستهای مناسب نظر آن ها را جلب کرده و آن ها را به سازمان متعهد کنید. در این صورت به احتمال زیاد این کارکنان در سازمان باقی خواهند ماند. اگر با داوطلبان شغل برای پرداخت حداقل دستمزد ممکن چانه بزنید، آن ها را از خود میرانید که دقیقاً نقطه مقابل وفاداری است. توانایی متناسب سازی بستههای جبران خدمات و مزایا با افراد، بر اساس اطلاعات حاصل از تحلیل دادههای جمعیتشناختی آنان، الهامبخش ارتقای دلبستگی در طولانی مدت خواهد بود.
نمونههای واقعی
برای مثال دانشگاه لینکلن، سیستم جدیدی را اجرا کرده است که منابع انسانی و حقوق و دستمزد را ادغام میکند تا یک ابزار گزارشدهی جامع ایجاد کند. ایان هادسون، مدیر پاداش و مزایای دانشگاه، در گفتگو با مجله منابع انسانی اظهار کرد: «دادهها وقتی با اطلاعات دیگر تکمیل شوند قدرتمندتر میشوند. سیستم جدید ما محرکهای داده را برای پوشش سایر سیستمها تغذیه میکند و ما برای جمع آوری و تولید دادهها، رویکرد چندوظیفهای بیشتری نسبت به گذشته داریم». با استفاده از این سیستم، هادسون و تیمش توانستهاند بین حقوق و عملکرد مداوم و قوی ارتباط برقرار کنند.
نقش هوش مصنوعی در جبران خدمات و مزایا
یکی از جنبههای مزایا که بسیار موردتوجه قرار میگیرد، کار انعطافپذیر و امکان کار از راه دور است. اگرچه ممکن است این مورد برای همه جذاب نباشد، اما اقشار خاصی مانند والدین و هزارهها داشتن کار انعطاف پذیر را برتر از بسیاری دیگر از مزایا میدانند. برای اینکه بتوانید اهمیت این ارزش را درک کنید، باید به شما بگویم که 59 درصد از هزارهها معتقدند که انعطاف پذیری، بهرهوری آن ها را بیشتر میکند و 49 درصد هم بر این باورند که باعث افزایش خوشحالی آن ها میشود.
به احتمال زیاد با انعطاف پذیری بیشتر محل کار، ساختارهای جبران خدمات و مزایا نیز منعطفتر خواهند شد و برنامههای سنتی با برنامه های انعطاف پذیر و متغیر جبران خدمات و مزایا، جایگزین میشوند که تناسب بیشتری با نیازهای کارکنان دارند. پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی، درک و پیشبینی دقیق روندها و درک ارتباط و استفاده از مزایای مختلف در میان اقشار مختلف جمعیتی را امکان پذیر میسازند و به آسانی راه حل هایی ارائه میدهند که متناسب با هر فرد عمل میکنند.
فصل نهم
سلامت و ایمنی
چگونه اینترنت اشیاء محیط کاری را ایمنتر میکند
امروزه اینترنت اشیاء در حال تغییر تفکر و نحوه تحقق ایمنی کارکنان است. یکی از چالشها در رابطه با ایمنی محل کار این است که کارکنان باید رفتار خود را مطابق با قوانین ایمنی موجود سازمان تغییر دهند یا با ابتکارات ایمنی جدید سازگار شوند. این امر میتواند به ویژه در صنایع یا سازمانهایی مانند صنعت ساختوساز مفید باشد که به کارکنان قراردادی یا موقتی متکی هستند. اینترنت اشیاء از طریق نظارت و ارائه بینشهای بسیار واضحتر نسبت به رفتارهای مربوط به ایمنی، به تشویق کارکنان جهت سازگاری با ابتکارات ایمنی کمک میکند. دستگاههای اینترنت اشیاء به ویژه پوشیدنیها و همچنین سنسورها هماکنون میتوانند کوهی از دادههای لحظهای در مورد ایمنی محل کار و فعالیتهای کارکنان تولید کنند.
این دادهها نه تنها میتوانند نشان دهند که آیا قوانین و ابتکارات ایمنی به درستی پذیرفته شدهاند یا نه، بلکه میتوانند منجر به بینشهایی شوند که به بهبود برنامههای ایمنی در آینده کمک میکند و هرچه قدر این دادهها برنامههای ایمنی را بیشتر بهبود بخشند، مشارکت کارکنان نیز بیشتر میشود و به احتمال زیاد در آینده پذیرای ابتکارات ایمنی جدید یا بهبود یافته خواهند بود. نکته مهم این است که چون از دستگاههای اینترنت اشیاء میتوان جهت انتقال دادههای بلادرنگ برای تحلیلهای همزمان استفاده کرد، مدیران قادرند تا از انجام کارهای غیر ایمن مطلع شوند و اقدامات مناسب را اتخاذ کنند.
ایمن سازی رانندگی
رانندگی همچنان یکی از خطرناکترین کارهای بشر است؛ چه رانندگی برای رفت وآمد به محل کار و ملاقات با مشتریان باشد یا رانندگی ماشین آلات به عنوان بخشی از شغل. یک شرکت آمریکایی اکنون از فناوری اسکن عنبیه چشم برای ایمن سازی رانندگی استفاده میکند. همکاری شرکت دلتا آیدی با شرکت جنتکس معروف به فناوری آینه دید عقب، منجر به تولید آینه دید عقبی شده است که عنبیه چشم راننده را اسکن کرده و تایید میکند که راننده مجاز به رانندگی با وسیله نقلیه است. گرچه در حال حاضر هدف اول این فناوری تامین امنیت است، اما در آینده این امکان وجود دارد که از این نوع فناوری اسکن راننده که در آینههای عقب گنجانده شده است برای شناسایی این استفاده کرد که چه موقع راننده احساس خستگی میکند یا تحت تاثیر دارو یا الکل است.
ایمنسازی مکانهای ساختوساز
محیطهای ساختوساز خطرات زیادی برای کارکنان دارند و کارگران ساختمانی ممکن است درگیر مشکلات سلامتی ناشی از کار مثل قرار گرفتن در معرض اجسام، ارتعاشات و صداهای خطرناک شوند. شرکت استارتاپی اسمارتسایت برای کمک به حل این مسئله یک راهحل نرمافزاری و سختافزاری ایجاد کرده است. این سیستم که در حال آزمایش در شرکتهای ساختمانی است، از سنسورها برای اندازهگیری سطح صدا، نور فرابنفش و کیفیت هوا استفاده میکند تا زمانی که کارگران ممکن است در معرض خطر باشند، به کارفرمایان اطلاع دهد. هدف، اندازهگیری دقیق شرایط واقعی در محیط ساختوساز به جای شناسایی خطرات بر اساس مشاغل قبلی است.
بهبود سلامت جسمانی با استفاده از اینترنت اشیاء
علاوه بر تعیین اینکه چه زمانی کارکنان در معرض خطر جسمی هستند، یا از استرس یا اضطراب رنج میبرند، اکنون فناوری میتواند به آنان کمک کند تا زندگی سالمتر و فعالتری داشته باشند. اینترنت اشیاء نقش گستردهای در این امر ایفا کرده است – برای مثال چند نفر را میشناسید که دستبند ردیابی تناسب اندام میپوشند یا از برنامههای تلفن همراه برای پیگیری فعالیتها یا تعداد قدمهای خود استفاده می کنند؟ شرط میبندم که جواب شما خیلی زیاد است.
پیش بینی مسائل بهداشتی در آینده
گام بعدی در سلامتی کارکنان با استفاده از اینترنت اشیاء، استفاده از تحلیل پیش بینی برای پیشگیری از بیماری است. پلتفرم تحلیل سلامت شرکت اینتل، کووالانس با استفاده از ترکیب فناوری پوشیدنی با تحلیلهای پیش بینیکننده، به سازمانها کمک میکند تا علائم اولیه بیماری را شناسایی کرده و اقدامات لازم را انجام دهند. این پلتفرم از دادههای جمع آوری شده توسط ردیابهای تناسب اندام (مانند ضربان قلب، میزان فعالیت، الگوی خواب و غیره) و همچنین دادههای مربوط به سوابق سلامت و دادههای گزارش شده توسط خود فرد استفاده میکند. با تجزیه وتحلیل این دادهها، سیستم میتواند روندها را شناسایی و علائم هشدار مربوط به مشکلات بالقوه در سلامتی یا عدم پیشرفت در جهت اهداف سلامتی یک کارمند را نشان دهد. به کارکنانی که مشخص میشود در خطر بیماری هستند، میتوان با حمایت و آموزش متناسب به از بین بردن مشکلات سلامتی یا به تاخیر انداختن آن کمک کرد.
بررسی نکات منفی بالقوه در ایمنی و سلامت مبتنی بر داده کارکنان
حجم زیاد دادههای سلامت شخصی، ازآنجاکه میتوانند برای کلاه برداری پزشکی مورد استفاده قرار گیرند، بسیار باارزش هستند و به دلیل اینکه کلاه برداری پزشکی معمولاً دیرتر از انواع دیگر مثلاً کلاه برداری بانکی، قابل شناسایی است، داده های سلامت به هدف چشمگیرتری برای مجرمان تبدیل میشوند. علاوه بر این، از دادههای سلامت اغلب به اندازه دادههای کارت اعتباری یا سایر منابع آشکار کلاه برداری محافظت نمیشود که همین امر این دادهها را به هدف راحتتری تبدیل میکند. حال آنکه این مشکل بیشتر ارائه دهندگان خدمات درمانی است که اغلب با سیستم های قدیمی کار می کنند که نیاز مبرم به بروز رسانی دارند.
بررسی این چالشها
بنابراین یکی از چالشهای تیمهای منابع انسانی تشویق کارکنان به مشارکت در برنامههای سلامت و استفاده از دادهها جهت کمک به کارکنان در داشتن زندگی سالمتر، بدون ایجاد ناراحتی برای آنان است (که به نوبه خود ازنظر اقتصادی نیز به نفع شرکت است). هنگامی که مشارکت در برنامههای سلامتی اجباری شود، یا وقتی که کارکنان احساس می کنند ممکن است به نوعی از دادههای سلامت آن ها برای تنبیهشان استفاده شود، مشارکت در برنامههای سلامت کاهش مییابد. علاوه بر این، همان طور که در فصل ششم مشاهده کردیم، هنگامی که شما به کارکنان مشوقی در قبال جمعآوری دادههایشان ارائه میدهید، احتمال بیشتری برای مشارکت آن ها وجود دارد.
فصل دهم
یادگیری و توسعه مبتنی بر داده
تاثیر هوش مصنوعی در مدارس
موارد زیر تنها بخشی از تغییرات مثبتی است که هوش مصنوعی در حیطه آموزش ایجاد می کند:
هوش مصنوعی میتواند فعالیتهای تکراری و پایهای مانند تصحیح ورقهها را خودکار کند. امروزه نرمافزارهای نمرهدهی به خوبی معلمان نیستند اما برنامههای رایانهای میتوانند با دقت بالا به انواع تکالیف چندگزینه ای و آزمونهای جای خالی نمره دهند.
دانشآموزان در هرکجا که باشند میتوانند به برنامه آموزشی دسترسی پیدا کنند. برنامههای آموزشی میتوانند سرعت دوره را متناسب با سطح هر دانش تنظیم کنند، هنگامی که دچار مشکل میشود کمک بیشتری به او ارائه کنند یا زمانی که سطح او جلوتر از کلاس است به او آموزشهای بیشتری دهند.
هوش مصنوعی میتواند خارج از کلاس و در خانه هم از دانشآموزان پشتیبانی کند. همان طور که هر پدر و مادری میداند به مشکل خوردن کودک در حل تکالیف مدرسه میتواند چالش بزرگی باشد. برنامههای آموزشی که در خانه هم در دسترس هستند میتوانند در هر ساعت از شبانه روز از دانشآموز پشتیبانی کنند و حتی می تواند تدریس خصوصی اضافی به دانشآموزانی که به آن نیاز دارند ارائه دهد.
هوش مصنوعی میتواند در ارائه تجربیات آموزشی بهتر به معلم کمک کند. چنانچه نرمافزار آموزشی مشخص کند که درصد زیادی از دانشآموزان به سوال خاصی جواب ندادهاند، باعث جلب توجه به آن سوال میشود و برای معلم بازخورد مهمی است؛ چراکه ممکن است نیاز به ارائه جزئیات و توضیح بیشتر آن درسها باشد.
سیستمهای رایانهای میتوانند بازخورد ارزشمندی را به والدین، معلمان و مدیران ارائه دهند. این امر میتواند نیاز به آزمون استاندارد مجزا را کاهش دهد و شرایط منصفانهای را برای کمک به ارزیابی عملکرد معلم و مدرسه فراهم کند.
یادگیری متناسب با هر کارمند
به لطف یادگیری آنلاین، دادهها و تحلیلها یادگیری و توسعه تا حد زیادی برای فراگیران شخصی سازی شده است. فناوری یادگیری تطبیقی اجاره میدهد تا دورهها، اجزای دوره، فعالیتها و سوالات آزمون متناسب با ترجیحات، سرعت یادگیری و بهترین شیوه یادگیری فراگیرنده شخصی سازی شوند. همچنین یادگیری آنلاین به افراد اجازه میدهد تا متناسب با سرعت خود یاد بگیرند و همان مزایای بزرگی را فراهم می کند که در بخش آموزش هم دیده شد؛ یعنی توانایی اندازهگیری میزان پیشرفت هر فرد، کیفیت حفظ و یادآوری اطلاعات و همچنین اینکه در کجا نیاز به ارائه اطلاعات و راهنمایی بیشتر است.
یادگیری خرد
استفاده از یادگیری خرد در آموزش کارکنان به موضوعی داغ در یادگیری و توسعه تبدیل شده است. یادگیری خرد شامل یادگیری مستمر و کوتاه است که اغلب از طریق ویدیوهای کوتاه چند دقیقهای ارائه میشود. این نوع یادگیری معمولاً به عنوان بخشی از دورههای گستردهتر و برای کمک به فراگیران در حفظ سریعتر و راحتتر اطلاعات به کار میرود.
یادگیری همراه
یادگیری همراه یکی دیگر از روندهای رو به رشد در یادگیری و توسعه است چراکه بیشتر ارائه دهندگان آموزش و یادگیری در آموزشهای خود از تلفن همراه پشتیبانی میکنند. دسترسی به مطالب آموزشی از طریق تلفن همراه امکان انعطافپذیری در زمان و مکان مناسب یادگیری را برای هر کارمند فراهم می کند؛ برای مثال وقتی که کمترین عوامل حواس پرتی وجود دارند. همچنین با افزایش دورکاری که بسیاری از سازمانها در حال تجربه آن هستند همخوانی دارد.
یادگیری ترکیبی
سرانجام یادگیری ترکیبی – که معمولاً برای توصیف ترکیب یادگیری آنلاین و یادگیری در کلاس استفاده میشود – با دور شدن سازمانها از مدلهای سنتی یادگیری و توسعه، بسیار محبوبیت یافته است. بنابراین به یاد داشته باشید که آنچه ممکن است برای سازمان شما مفید باشد میتواند ترکیبی از دورههای آموزشی سنتی و یادگیری خود راهبر باشد.
روندهای اصلی در یادگیری و توسعه مبتنی بر داده
یادگیری از راه دور و کلاسهای مجازی
مدرسه کسب وکار هاروارد کلاس دیجیتالی را به عنوان نمونهای از کلاسهای آینده ایجاد کرده است. در این کلاس مجازی مدرس در یک استودیو پخش درس میدهد که به صورت ویژه طراحی شده است. حرکات مدرس توسط دوربینهای متصل به یک صفحه نمایش بزرگ از تصویر دانشجویان دنبال میشود، این صفحه نمایش امکان ارائه محتوای زنده ویدیویی (همراه با صدا) از تمام دانشجویانی را فراهم می کند که به راحتی از طریق رایانهها و لپ تاپ های استاندارد در کلاس شرکت کردهاند. اگرچه این دانشجویان میتوانند در هرجایی از دنیا باشند اما این گونه تصور میشود که همگی در یک کلاس هستند. برنامهریزی و توسعه این کلاس مجازی که مدرسه کسب وکار هاروارد آن را اچبیایکس لایو نام گذاری کرده است، سه سال زمان برده و برای ادغام با برنامههای تدریس آنلاین مدرسه کسب وکار هاروارد طراحی شده است
کاربرد هوش مصنوعی در یادگیری شخصی سازی شده
یادگیری آنلاین سنجش بسیار بیشتری را امکان پذیر میکند؛ زیرا کارآموزان، ردی دیجیتالی از هر کاری که انجام می دهند، در پارامترهای دورهای که گذراندهاند به جا میگذارند. این آثار، سرعت یادگیری یک عنصر خاص از دوره توسط یادگیرنده، جایی که متوقف شده، کجا به سوالات جواب اشتباه داده و کدام مطالب را دوباره خوانده و حتی به طور بالقوه در چه ساعتی از روز اطلاعات را به بهترین شکل یاد می گیرد را شامل میشود. سیستمهای مدیریت یادگیری به ارائه دهندگان اجازه میدهد که این دادهها را ردیابی و از بینش به دست آمده برای متناسب سازی دورهها با نیازهای افراد استفاده کنند. بنابراین این دورهها بسیار جذاب تر میشوند.
هوش مصنوعی برای ارائه یادگیری تطبیقی و شخصی سازی شده ضروری است. فناوری هوش مصنوعی و به ویژه یادگیری ماشین به ارائه دهندگان امکان میدهد تا تشخیص دهند یادگیرنده در کجا دچار مشکل است و چه زمینههایی نیاز به تاکید بیشتر برای آن فرد دارد. به عنوان مثال شرکت تحلیلی زومی از قابلیتهای هوش مصنوعی برای تحلیل رفتار، ترجیحات، مشارکت و فهم هر یادگیرنده به منظور بهبود محتوای آموزشی و ایجاد تجربه یادگیری منحصربه فرد استفاده می کند. زومی ادعا می کند راهحل آن میتواند ساعات آموزشی را تا 60 درصد کاهش دهد.
استفاده از موکها
موکها به علت گستردگی(«گسترده» نکته اصلی این عبارت است) فرصتی منحصربه فرد برای تجزیهوتحلیل دادهها فراهم میکنند. میتوان حجم زیادی از دادهها را نه تنها از افراد بلکه از گروهی از فراگیران برای دستیابی به الگوها و بینشهای گستردهتر جمعآوری کرد. این دورهها به ارائه دهندگان اجازه میدهد تا مسیر یادگیری افراد را ترسیم کنند، نقاط مشکل آفرین را شناسایی کرده و در صورت لزوم به صورت هدفمند مداخله کنند. موکهای شرکتهایی مانند کورسروا و آکادمی خان، فرصتهای یادگیری قابل دسترس، از آموزش شغلی گرفته تا دورههای تحصیلی را برای میلیونها نفر در سرتاسر جهان فراهم میکنند. باوجود محتوای شخصی در موکها، فراگیران از یادگیری خود راهبر استفاده میکنند، با محتواهای یادگیری ریز و جزئی مانند فیلمهای کوتاه، درگیر میشوند و در بحثهای مشترک با سایر فراگیران شرکت میکنند.
فناوری پیشرفته: ترکیب واقعیت مجازی و واقعیت افزوده در یادگیری و توسعه
واقعیت مجازی با ایجاد تصاویر واقعگرایانه، اصوات و سایر احساسات، محیطی تعاملی ایجاد می کند تا کاربر را کاملاً در آن غوطهور سازد. البته این ایده جدیدی نیست. به عنوان مثال به شبیهسازهای پرواز فکر کنید. اما اکنون کاهش روزافزون در هزینه سختافزاری واقعیت مجازی (هدست، دستکش و غیره) باعث شده است تا این فناوری در دسترس مخاطبان بسیار گستردهتری قرار بگیرد. از فناوری واقعیت مجازی حتی می توان در تلفنهای هوشمند نیز استفاده کرد؛ اگرچه که قابلیت سه بعدی بودن آن کمتر از سختافزار واقعیت مجازی است.
برخی از کاربردهای فعلی واقعیت مجازی شامل پلتفرم آموزش مدیکال ریلیتیس برای دانشجویان جراحی است. این پلتفرم با استفاده از سیستم واقعیت مجازی آکولاست ریفت مجموعهای از ماژولها را ارائه میدهد که هر کدام فیلمهای 360 درجه عالی از جراحیهای واقعی ارائه میدهند. همچنین آموزش واقعیت مجازی برای نیروهای مسلح و کارکنان نیروی انتظامی در قالب سیستم واقعیت مجازی ویریتسم، محصول پیمانکار دفاعی ایالات متحده، رایثون، فراهم شده است. این سیستم شامل ضبط تمام حرکات بدن، هدستهای واقعیت مجازی و تفنگهای غیرواقعی است و شبیه سازی هایی از محیط جنگ واقعی ارائه میدهد که گروههای کارآموز در مقابل یکدیگر قرار میگیرند.
ایجاد همزاد دیجیتال
فناوری همزاد دیجیتال ارتباط نزدیکی با واقعیت افزوده دارد زیرا دنیای مجازی و فیزیکی را به هم وصل می کند. مفهوم همزاد دیجیتال اکنون برای کسب وکارها ضروری است و به عنوان یکی از 10 روند برتر فناوری استراتژیک گارتنر برای سال 2017 نام برده شده است. به زبان ساده، همزاد دیجیتال یک مدل مجازی از یک فرآیند، محصول یا خدمت است که با تجزیه وتحلیل دادهها و نظارت بر سیستمها امکان جلوگیری از مشکلات قبل از وقوع آن ها، جلوگیری از تعطیلی کار و حتی برنامهریزی برای آینده با استفاده از شبیهسازی را فراهم می کند.
همزاد دیجیتال چگونه کار می کند؟ اول، اجزای هوشمند از سنسورها برای جمعآوری دادههای لحظهای، شرایط یا موقعیتهای کاری استفاده می کند که با یک مورد فیزیکی ادغام شدهاند. دوم، این اجزا به یک سیستم مبتنی بر اَبر متصل هستند که کلیه دادههایی که سنسورها پایش میکنند را دریافت و پردازش می کند. سپس این ورودی تجزیهوتحلیل میشود و نکاتی آموخته و فرصتهایی در محیط مجازی کشف میشود که میتواند در دنیای فیزیکی استفاده شود. همزادهای دیجیتال ابزارهای قدرتمندی برای پیشبرد نوآوری و عملکرد هستند.
مشکلات کلیدی که باید مراقب آن ها باشید
نقض دادهها همیشه یک نگرانی منطقی است؛ و بهجا هم هست. در سال 2009 یک مدرسه در منطقهای از تنسی، ناخواسته نام، نشانی، تاریخ تولد و کد ملی 18,000 دانشآموز را برای ماهها در یک سرور ناامن باقی گذاشت. بنابراین اطمینان از محرمانه و ایمن بودن دادههای کارکنان نگرانی اصلی هر تیم منابع انسانی است. این روزها ساده لوحانه است اگر فکر کنیم شما نگران محافظت از دادههای کارکنان خود نیستید. در صورت امکان گمنام بودن دادههای یادگیری و توسعه کارکنان مفید خواهد بود. در مواردی که گمنام ماندن دادهها ممکن نیست، باید از امنیت آنها مطمئن شوید.
فصل یازدهم
مدیریت عملکرد
هوشمند/مبتنی بر داده ها
واضح است که ارزیابی عملکرد کارکنان با استفاده از دادهها و تحلیلها مزایای زیادی به همراه دارد اما باید در استفاده از آن به دقت عمل کرد. بین بهبود عملکرد و نظارت بر کارکنان مرز باریکی وجود دارد و سازمان هایی که پا را از این مرز فراتر گذاشتهاند، با واکنشهای منفی روبرو شده اند. بیشتر کارکنان دوست ندارند که رئیسشان بر تمام حرکات آن ها نظارت داشته باشد، درواقع این امر میتواند موجب تخریب روحیه کارکنان به ویژه افراد خودگردان شود. برای اجتناب از اینکه به عنوان یک سازمان مستبد شناخته شوید، باید کاملاً بااحتیاط رفتار نموده و داده های موردنیاز برای ارائه بازخورد سازنده به کارکنان را بهگونهای جمع آوری کنید که موجب نگرانی آن ها نشوید یا به برند کارفرمای خود لطمه نزنید.
اینترنت اشیاء و اینکه چگونه کارکنان خوشحال و در ارتباط باهم بهرهوری بیشتری دارند
ظهور دستگاه های مجهز به اینترنت اشیاء به ویژه وسایل پوشیدنی، نقش مهمی در توانایی منابع انسانی در سنجش موثر عملکرد بازی می کند. قابلیتهایی مانند اندازه گیری حرکات فیزیکی مثل نحوه کنار آمدن کارکنان با شرایط چالش برانگیز جسمی یا نحوه تعامل افراد با یکدیگر از طریق دستگاههای اینترنت اشیاء ممکن می شود. استفاده از فناوری برای بهبود کارایی چیز جدیدی نیست. در دهه 1990 شرکت ارتباطات از راه دور بل کانادا دستگاههایی را به تکنسینهای تلفن ارائه کرد که روی مچ آن ها بسته میشد و به آن ها اجازه میداد بدون نیاز به مراجعه به رایانه و در خودرو خود اطلاعات تعمیر را وارد کنند. طبق گزارش ها از این طریق هر تکنسین حدود یک ساعت در روز صرفهجویی میکرد. این فناوری هم امروزه همراه با توسعه دستگاههای پوشیدنی توسعه یافته است.
رویکردهای جدید ارزیابی عملکرد
سیستم های جدید عموماً به جای رتبهبندی کارکنان نسبت به هم یا مقایسه عملکرد با سایر کارکنان، بر نقش منحصربه فرد هر کارمند تمرکز می کنند. بسیاری از سیستم های ارزیابی عملکرد قدیمی برای ساده کردن کار ارزیابی از اعداد 1 تا 9 برای رتبه بندی یا دسته بندی عملکرد کارکنان استفاده می کنند. اما نسل جدید سیستمهای ارزیابی بر ایجاد دیدی دقیقتر و غنیتر از هر کارمند به منظور تسهیل بهبود عملکرد متمرکز است. همچنین این سیستمها اغلب بازخوردهای بیشتری ارائه می دهند. این سیستمها به جای انجام تنها یک ارزیابی در سال، تمایل به انجام ارزیابی مستمر، به عنوان مثال ارزیابی پس از پایان پروژههای بزرگ یا ارزیابیهای ماهانه دارند. بررسی و ارزیابی مستمر به این معنی است که مدیر فرصت بیشتری برای هدایت کارکنان به سمت بهبود عملکردشان دارد. این ارزیابیهای منظم عموماً وقت کمتری هم می گیرند. به عنوان مثال شرکت دولویت از پرسشنامه هایی تنها با چهار سوال استفاده می کند که دو سوال آن پاسخ های بله و خیر هستند.
استفاده از هوش مصنوعی در ارزیابی عملکرد
کاهش تعصبات
بیشتر مشکلات ارزیابی عملکرد به دلیل مشکلات ناشی از تعصبات در محیط کار است. این رفتار کاملاً با دلیل، آگاهانه یا ناخودآگاه صورت می گیرد و میتواند ناعادلانه بر ارزیابی مشارکت فرد در سازمان تاثیر بگذارد. نژاد و جنسیت شاید دو مورد از بارزترین منابع تعصب فردی باشند. خوشبختانه تشخیص آن ها اغلب بسیار آسان است؛ اما موارد موقت و زودگذرتری هم وجود دارند که ممکن است بلافاصله هنگام وقوع آشکار نباشند. یکی از این موارد خطای مقایسه است؛ یعنی ارزیاب تمایل دارد عملکرد یک فرد را با عملکرد همکاران او، نه استانداردهای مشخص شده برای موفقیت مقایسه کند. مورد دیگر خطای تازگی است که به آخرین و تازهترین اقدامات فرد اهمیت بیشتری داده می شود و به اقداماتی که قبلتر اتفاق افتاده اند (اما هنوز در دوره ارزیابی عملکرد هستند) توجه کمتری می شود. این همان جایی است که هوش مصنوعی میتواند وارد عمل شود؛ چراکه تعصب یک ضعف انسانی است که هوش مصنوعی فاقد آن است.
ماشینها انجام ارزیابی عملکرد را به تعویق نمیاندازند
یک نکته جالب در مورد هوش مصنوعی این است که آن ها ارزیابی عملکرد را به عنوان کاری تلقی نمیکنند که هر وقت فرصت داشتند انجام دهند و برخلاف بسیاری از مدیران انسانی آن ها ارزیابی را به آخرین لحظه موکول نمیکند. کافی است به آن ها بگویید که یک دید 360 درجه مداوم از کارایی نیروی کار خود میخواهید و (ازلحاظ تئوری) این همان چیزی است که دریافت خواهید کرد؛ و ازآنجاکه ارزیابی مبتنی بر هوش مصنوعی میتواند در لحظه رخ دهد (با اهداف پایش سیستمها، سهم افراد و گروهها و نحوه تاثیرپذیری این عوامل از ارتباطات کارکنان)، مشوقها و پاداشها برای عملکرد خوب را میتوان بلافاصله اعلام کرد. اگر اهداف تحقق نمییابند یا استانداردهای عملکرد، ضعیف هستند، امکان مداخله پیش از بزرگ شدن مشکل و غیرقابل کنترل شدن آن وجود دارد.
افزایش دفعات ارائه بازخورد
ابزار مبتنی بر هوش مصنوعی شرکت بترورکس در افزایش تعداد دفعات بازخورد نیز پیشگام است. اجرای هوش مصنوعی این موسسه به وسیله ابزاری با نام «نمودار کار» ممکن می شود. نمودار کار یک نقشه از تمام ارتباطات مابین نیروی کار، نه فقط برحسب ارتباط شغلی کارکنان باهم، بلکه همچنین ازنظر وجود اهداف مشترک بین آن ها است. از الگوریتم های هوش مصنوعی نمودار کار میتوان برای ردیابی اهداف کارکنان و میزان پیشرفت آن ها استفاده و در صورت لزوم با ارائه نظرات، راهنماییها و دیدگاههای لازم به آن ها کمک کرد. سپس سیستم از افراد مربوطه مانند مدیر صف بازخورد می گیرد. نکته مهم اینکه این سیستم ترجیحات افراد را برای بازخورد و تعاملات مانند اعلانهای بازخورد بلادرنگ یا منظم تشخیص می دهد. این نوع بازخورد فوری یا بسیار منظم میتواند راه حل ایدهآلی برای مشکل ارزیابیهای سالانه (مانند ارزیابی سالانه عملکرد) ارائه دهد که بر اساس دادههایی منسوخ شده انجام می شود. مدیران می توانند عملکرد را ارزیابی کرده و بر اساس داده های بلادرنگ بازخورد ارائه دهند و کارکنان نیز می توانند این بازخوردهای سازنده را در لحظه دریافت کنند.
ارزیابی همکاران در محیط کار
بازخورد همکاران یکی دیگر از جنبههای رو به رشد ارزیابی عملکرد است. شرکت استارتاپی زوگاتا نرم افزاری طراحی کرده که برای کمک به بهبود عملکرد کارکنان، بازخورد همکاران را به صورت مستمر و ناشناس به همراه توصیه های مربی به آنان ارائه می دهد. این سیستم تشخیص می دهد که افراد با چه کسانی کار می کنند و هر هفته به صورت ناشناس از آن همکاران درخواست ارائه بازخورد می کند. ابزارهایی ازاین دست به اعضای تیم امکان می دهد تا به صورت باز و منظم با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و به کارکنان کمک می کند تا نقاط قوت و فرصت های رشد و پیشرفت خود را شناسایی کنند.
نمونه های مشکل ساز
به عنوان مثال ممکن است کارکنان دستگاههایی بپوشند که تعاملات آن ها را با مشتریان و سایر کارکنان ردیابی می کند. مدیر میتواند از این اطلاعات برای شناسایی اینکه کدام یک از اعضای تیم برای شکایت از شرایط کاری به واحد منابع انسانی مراجعه کرده است، استفاده کند. سپس اگر مدیر آن کارمند را فقط بر اساس آنچه از دادهها برداشت کرده و بدون هیچ دلیل دیگری اخراج کند، نمونه کاملی از یک اخراج ناعادلانه خواهد بود. یا اگر کارکنان از دستگاه های ردیابی تناسب اندام استفاده کنند، این خطر وجود دارد که از داده های سلامتی آنان برای تبعیض علیه افرادی که ازنظر جسمی ضعیفتر هستند صرف نظر از عملکرد آن ها در شغلشان استفاده گردد.
درسهایی از یوپیاس: چگونه عملکرد را بدون آزرده کردن کارکنان بهبود ببخشیم
شرکت یوپیاس استفاده از دادهها و تحلیلها را به سطح کاملاً جدیدی رسانده است. به عنوان مثال رایانه دستی که سال هاست رانندگان با خود حمل می کنند (آن جعبههای الکترونیکی که امضا میکنید بسته خود را دریافت کرده اید) درواقع یک دستگاه پیچیده است که به رانندگان کمک می کند تصمیمات بهتری مثل انتخاب کارآمدترین شیوه تحویل سفارش بگیرند. اما درواقع این خود کامیونهای تحویل هستند که اطلاعات زیادی در مورد عملکرد راننده ارائه می دهند.
کامیونهای شرکت یوپیاس دارای بیش از 200 سنسور هستند که اطلاعات مربوط به همه چیز از اینکه راننده کمربند ایمنی بسته است یا درهای عقب باز هستند گرفته تا مدت زمانی که پس از هر بار طی مسیر کامیون استراحت کرده و تعداد دفعاتی که راننده اصلی با راننده کمکی تعویض شده است را جمع آوری می کنند. این شرکت تقریباً 100,000 وسیله نقلیه در جاده ها دارد که هرروز نزدیک به 17 میلیون بسته را به بیش از 9 میلیون مشتری تحویل می دهند و رانندگان به طور متوسط 120 توقف در روز دارند.
شش نکته حاصل از بهترین تجربیات برای سازمان شما
1. شفاف باشید
با کارکنان خود در مورد اینکه دقیقاً چه دادههایی را جمعآوری میکنید و همچنین نحوه استفاده از آن ها شفاف باشید. مشخص کنید که چگونه این دادهها به نفع خود آن هاست و به طورکلی به بهبود عملکرد سازمان هم کمک می کند. توضیح دهید که این کار نگاه به عملکرد است نه مراقبت از هر کار کوچکی که کارکنان انجام میدهند و هرگز هم از این اطلاعات برای مجازات آنها استفاده نمیشود.
2. داده های جمع آوری شده را به حداقل برسانید
جمع آوری داده ها را به حداقل برسانید و فقط دادههای اساسی که تاثیر واقعی بر عملکرد دارند را جمعآوری کنید. همیشه باید بتوانید دقیقاً دلیل نیاز به داده های خاص را توجیه کنید. اگر دلیل خوبی برای جمعآوری دادههای خاص وجود ندارد از آن ها صرف نظر کنید.
3. رضایت بگیرید
برای استفاده از دادههای عملکرد باید از کارمندان خود رضایت بگیرید و پس ازآن، از آن دادهها فقط برای هدفی استفاده کنید که کارکنان رضایت دادهاند.
4. با اتحادیه همکاری کنید
اگر کارکنان شما مانند رانندگان یوپیاس عضو اتحادیه هستند، لازم است قبل از انجام اقدامات لازم با اتحادیه مشورت کنید و در مورد روشهای سنجش عملکرد به توافق برسید.
5. گفتگو را حفظ کنید
کارکنان خود را از ایجاد تغییر در نحوه جمعآوری دادهها و نحوه استفاده از آن ها مطلع کنید. فقط به این دلیل که آن ها را استخدام کردهاید، به شما اجازه نمیدهد که هر چیزی را که دوست دارید در آینده کنترل کنید.
6. منافع آشکار حاصل از دادهها را نشان دهید
موفقیتها را با صدای بلند اظهار کنید و نشان دهید که چگونه اندازهگیری و ارزیابی عملکرد مبتنی برداده میتواند مانند شرکت یوپیاس نتیجه کار را بهبود ببخشد و به شرکت در دستیابی به اهدافش کمک کند. هنگامی که عملکرد بهتر کارکنان منجر به عملکرد مالی بهتر کل سازمان می شود، به کارکنان خود پاداش لازم را بدهید.
فصل دوازدهم
آینده منابع انسانی مبتنی بر دادهها
چالش های آینده پیش روی منابع انسانی
یافتن نقش منحصربهفرد منابع انسانی
ایجاد تعادل بین فناوری (به ویژه با افزایش اتوماسیون در شغل) و نقش انسان در سازمانهای آینده، برای تیم های منابع انسانی چالش برانگیز خواهد بود. به طور طبیعی در آینده چه در وظایف منابع انسانی و چه در سایر کسب وکارها اتوماسیون بیشتری وجود خواهد داشت. اما اگر همه کارها کاملاً خودکار و به کمک رباتها انجام شوند، دیگر چه نیازی به منابع انسانی است؟ بنابراین تیمهای منابع انسانی امروز باید راجع به آینده منابع انسانی و اینکه دقیقه چه بخشهایی را میتوان خودکار کرد و چه بخشهایی را نه، فکر کنند و سهم منابع انسانی در محیط کار آینده را بسنجند.
مهارتهای ضروری برای بقا در انقلاب صنعتی چهارم
امروزه با وقوع چهارمین انقلاب صنعتی نحوه زندگی و کار ما در حال تغیر و تحول است (فصل دوم). اکنون دنیای ما مملو از دادهها و دستگاههای متصل به اینترنت است که قادر به جمع آوری و پردازش مقدار بسیار زیاد اطلاعات هستند. همه کارکنان در هر شغل و هر صنعتی باید پیامدهای این تحول جدید و چگونگی تغییر شغل و چشم انداز اشتغال در سال های آینده را در نظر بگیرند. این موضوع فقط مختص تیمهای منابع انسانی نیست بلکه برای بیشتر افراد در هر سازمانی صدق می کند. هرچند برای تیم های منابع انسانی اهمیت ویژه ای دارد؛ چراکه نهتنها متخصصان منابع انسانی راه خود را در این دنیای جدید پیدا می کنند بلکه باید افراد سازمان خود را هم به مهارتهای اساسی برای کمک به موفقیت کسبوکار در آینده مجهز کنند. در ادامه به ذکر سه نکته اصلی برای متخصصان منابع انسانی میپردازیم که از خود می پرسند چگونه می توان از این تغییرات در سطح فردی و برای توسعه شخصی استفاده کرد.
نکته اول: آینده شغلتان را در نظر بگیرید
خوب فکر کنید که چه میزان از وظایف روزمرهتان تکراری است و پتانسیل انجام از طریق رباتهای هوشمند و رایانهها را دارد. خودکار کردن تمام یا بخشی از وظایف منابع انسانی مانند ارزیابی متقاضیان شغل، مکاتبه با آنان، پاسخ به سوالات ساده کارکنان مانند در کریسمس چه موقع دفتر تعطیل خواهد شد؟ و حتی اندازه گیری رضایت کارکنان، امکان پذیر است. اما در حوزههایی مثل خلاقیت، حلمسئله و برقراری ارتباط بهخوبی انسانها، رایانهها هنوز دچار ضعف و مشکل هستند. در این حوزهها است که منابع انسانی میتواند ارزش واقعی به سازمان اضافه کند. پس عاقلانه است تلاش کنید مهارتهای خود در این زمینهها را افزایش داده و شکل کار خود را تغییر دهید تا کارهای بیشتری را انجام دهید که رباتها نمیتوانند.
نکته دوم: هوش اطلاعاتی خود را بالا ببرید
نیازی نیست که متخصصان منابع انسانی دانشمند داده شوند، اما باید درک خوبی از قابلیتهای دادهها، نحوه کمک آنها به حل مسائل، مدیریت کارآمدتر سازمان و رضایت مشتریان (کارکنان) داشته باشند. اثبات توانایی شما در استفاده بدیع و اصیل از دادهها برای حل مشکلات کلیدی، مسیر قطعی موفقیت در عصر حاضر است. استفاده راحت از دادهها در شغل روزبه روز اهمیت بیشتری پیدا می کند.
نکته سوم: با همکاران هوش مصنوعی دوست شوید
هوش مصنوعی با سرعت باورنکردنی در حال گسترش و استفاده است. در زندگی شخصی، ما دستیاران هوش مصنوعی مانند سیری شرکت اپل، کورتانا ماکروسافت و الکسا آمازون را می بینم که برای ارائه خدمات بیشتر و کمک به زندگی ما به شدت در حال رقابت هستند. آنها میتوانند برنامهها را مدیریت کنند، تاخیر پروازها یا اخبار فوری را اطلاع دهند و ما را در جریان رویدادهای آینده مورد علاقه قرار دهند. بدون اینکه حتی به آنها گفته شود چهکاری انجام دهند، تنها از طریق نظارت بر رفتار قادر به شناسایی و بررسی اطلاعات مربوط به ما هستند. این نوع فناوری به سرعت در محل کار در حال گسترش است و این موضوع به شدت کارکنان را نگران می کند. تیمهای منابع انسانی باید در پذیرش فناوری هوش مصنوعی پیشگام باشند و نشان دهند چگونه همکاری با سیستمهای هوش مصنوعی میتواند به افزایش کارایی و موفقیت کسب وکار کمک کند.
روندهای اصلی فناوری و دادهها که هر تیم منابع انسانی باید آنها را بشناسد
روند اول: دستگاههای هوشمند، پیشرفتهتر و واقع هوشمند خواهند شد
به لطف یادگیری ماشین دستگاههای هوشمندی مانند ساعتها، لوازم خانگی، سرگرمی و زیرساختهایی مانند روشنایی و سیمکشی، همان طور که از نام آنها نیز انتظار میرود هوشمندانه عمل خواهند کرد. اگرچه تاکنون حدود یک دهه است که تلفنها را «تلفن هوشمند» خطاب میکنیم اما نامگذاری آنها به «تلفنهای چندمنظوره» احتمالاً دقیقتر (ولی نه چندان جذاب) خواهد بود. تعبیه هوش مصنوعی مانند سیری در سیستم عامل، اولین گام جهت هوشمند سازی کامل آنها بود و قطعاً میتوان انتظار داشت که در سالهای آینده شاهد موارد بیشتری از این قبیل خواهیم بود. ازنظر دادههای منابع انسانی همه این پیشرفتها به این معنی است که حجم دادههایی که میتوانیم جمعآوری کنیم و همین طور بینشی که از آنها کسب میکنیم در آینده حتی بسیار بیشتر از حال خواهد بود.
روند دوم: سازمانها هزینههای بیشتری صرف نرمافزار داده میکنند و توجه کمتری به سخت افزار نشان میدهند
هزینههای زیرساختهای سازمان به مقدار زیادی صرف نرمافزار داده میشوند؛ چراکه ارائه دهندگان فضای ابری امکان ارائه خدمات بیشتری را فراهم می کند. به موازات این امر هزینههای سختافزار کاهش مییابند؛ بخشی به علت افزایش تعداد خدمات انجام شده در خارج از سازمان و بخشی هم به علت اینکه سختافزار ارزان قیمت و عادی مانند سرورها و فضای ذخیرهسازی بر راهحلهای سختافزاری گران قیمت و سفارشی ترجیح داده میشوند. این روندی است که در سالهای آینده نیز ادامه خواهد داشت. برای تیمهای منابع انسانی این رونق نرمافزار دنیای جدیدی از قابلیتهای تجزیهوتحلیل را فراهم می کند؛ بدون اینکه مجبور به سرمایهگذاری در سختافزارهای پرهزینه داخلی یا تعداد زیادی از دانشمندان داده باشند.
روند سوم: زمان کمتری در دنیای واقعی و زمان بیشتری صرف دنیای مجازی خواهیم کرد
فناوری پیشرفته تولید انبوه هدست های واقعیت مجازی، اکنون به راحتی به عنوان وسایل مصرفی از چندین سازنده در دسترس هسند. با در دسترس قرار گرفتن وسایل بازار انبوه و افزایش تعداد نرمافزارهای باز که کاربران را قادر میسازد دنیاها و واقعیتهای خود را طراحی کنند، انتظار میرود دامنه واقعیت مجازی (و واقعیت افزوده) در چند سال آینده به طور قابل توجهی گسترش یابد. واقیت مجازی و واقعیت افزوده میتوانند مزایای واقعی در زمینههای یادگیری و توسعه کارکنان و تقویت برند کارفرما برای جذب بهترین کارکنان به سازمان ارائه دهند.
روند چهارم: سازمانهای بیشتری همزاد دیجیتال خود را کشف خواهند کرد
اساساً ایده پشت این فناوری این است که به دلیل افزایش قدرت محاسباتی و مقرون به صرفه بودن و دقت فناوری سنسور این روزها میتوان با دقت بالایی، بسیاری از موارد را روی رایانه شبیه سازی کرد. کاربرد آشکار این مفهوم در منابع انسانی، کمک به یادگیری و توسعه است اما میتواند کاربردهای بسیار بیشتری نیز داشته باشد. همزاد دیجیتال حتی میتواند از کل یک سازمان با شبیهسازی داده محور از تمام فرآیندهای آن ساخته شود و محیط آزمایشی مناسبی را برای آزمایش تغییرات شدید فراهم کند. همچنین دادههای مورد استفاده برای ساخت همزاد میتوانند به عنوان ورودی برای تحلیل پیشبینیهای پیچیده مورداستفاده قرار گیرند و امکان بررسی نتایج احتمالی حاصل از تغییرات رویهها و فرآیندها را در یک محیط شبیهسازی ایمن فراهم کنند.
روند پنجم: به این ایده که هم زمان در دو مکان باشیم توجه خواهیم کرد
حضور از راه دور، ایدههای واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و مفهوم همزاد دیجیتال را ترکیب می کند تا امکان قرار گرفتن هم زمان یک فرد در دو مکان را به شکل موثر فراهم کند. امروزه به میزان زیادی از هواپیماهای بدون سرنشین و دستگاههای کنترل از راه دور برای گسترش زمینه نفوذ سریع ما در خارج از محدوده دسترسیمان استفاده میشود. جراحیها را میتوان از راه دور توسط جراح کنترل کننده یک ربات یا تجهیزات جراحی کنترل از راه دور انجام داد و از وسایل نقلیه و تجهیزات بدون سرنشین برای دسترسی به مکانهایی که برای سلامتی ما خطرناک است یا رسیدن سریع تر به مقصد استفاده کرد. سادهترین کاربرد آنها شرکت در جلسات از راه دور است که در یک محیط مجازی (مثلاً اسکایپ) و به کمک فناوری انجام میشود.
روند ششم: سازمانها از دادههای خارجی بیشتر استفاده خواهند کرد
هیچ شکی نیست که دادههای داخلی به علت پیوند خاصی که با کسبوکار، صنعت، چالشها، مشتریان و کارکنان سازمان دارند مزیت رقابتی خارقالعادهای ارائه میدهند. با این وجود سازمانها به میزان زیادی به دنبال تکمیل دادههای داخلی خود با استفاده از دادههای خارجی هستند. تمرکز صرف بر دادههای داخلی مانند دیدن با یک چشم است؛ لذا استفاده از دادههای اضافی در کنار دادههای داخلی حایز اهمیت است. این امر بدان معنی است که تیمهای منابع انسانی در آینده باید تعادل بیشتری بین دادههای ارزشمند داخلی و دادههای فراوان موجود در خارج از سازمان برقرار کنند.
روند هفتم: تیمهای منابع انسانی از گزارشدهی به سمت پیشبینی حرکت میکنند
به طور سنتی تیمهای منابع انسانی با استفاده از دادههای ماهانه، دوماهه یا دوازدهماهه گزارشهایی درباره آنچه در سال گذشته اتفاق افتاده است تهیه میکنند. در آینده تا حد زیادی شاهد خواهیم بود که واحدهای منابع انسانی و سایر بخشهای کسبوکار از تحلیل این دادههای قدیمی به سمت تحلیل دادههای بلادرنگ حرکت میکنند. برای اینکه یک سازمان بتواند در این دنیای مبتنی بر داده همچنان رقابتی باقی بماند نیاز به تحلیلهای بلادرنگ بیشتری خواهد داشت. تجزیه وتحلیل بلادرنگ به معنی دانستن دقیق چیزی است که در این لحظه در حال وقوع است و همچنین اقدامات لازم برای اصلاح مشکلات قبل از ریشه دواندن آنهاست. یک مثال عالی از این موضوع نظرسنجیهای کوتاه مدت پالس است که شروع به جایگزینی با نظرسنجیهای سالانه کارکنان کرده است.
روند هشتم: انقلاب محاسبات کوانتومی
تلفنهای هوشمند امروزی دارای قدرت محاسبه یک رایانه نظامی 50 سال قبل هستند که به اندازه یک اتاق بود. با این وجود و حتی با پیشرفتهای خارقالعادهای که در فناوری داشتهایم، باز هم مسائلی وجود دارند که محاسبات استاندارد نمیتوانند آنها را حل کنند. در اینجاست که محاسبات کوانتومی وارد عمل میشوند؛ یعنی حل مشکلات پیچیده فراتر از تواناییهای یک رایانه سنتی.
روند نهم: دموکراسیسازی بیشتر دادههای منابع انسانی
در سالهای اخیر شاهد موج جدیدی از دمکراسیسازی دادهها بودهایم و هرروز نیز نشانههای بیشتری مبنی بر ادامه این روند را میبینیم. در عمده پنج دهه گذشته، دادهها متعلق به بخش فناوری اطلاعات بودند و توسط تحلیلگران و مدیران اجرایی برای اتخاذ تصمیمات تجاری استفاده میشدند. با افزایش حجم دادهها در سازمان و افزایش محدودیتهای ناشی از آن، مشخص شد که افراد بیشتری در کسبوکار به این دادهها برای کاوش در آنها و استخراج بینشهای لازم بدون نظارت فناوری اطلاعات نیاز دارند. اکنون سازمانها برای تسریع در تصمیمگیری، تاثیرگذاری بر فروش و خدمات مشتری و کشف فرصتها، به کارکنان بیشتری اجازه دسترسی به دادهها را میدهند. این افزایش دسترسی همان چیزی است که به عنوان دموکراسیسازی دادهها شناخته میشود ( گاهی آن را جامعه پذیری دادهها نیز میخوانند).
روند دهم: دادههای منابع انسانی در کسبوکار ارزش بیشتری خواهند داشت
در بسیاری از سازمانهای مبتنی بر فناوری اطلاعات، انسانهایی که سازمان را تشکیل میدهند – و دارایی معنوی تولیدی آنها – جدای از سختافزار و نرمافزارهایی که برای انجام کار خود نیاز دارند، ممکن است به معنای واقعی کلمه تنها دارایی سازمان باشد. بنابراین جای تعجب نیست که در بسیاری از بخشهای صنعت کارفرمایان بیش ازپیش در فناوری سرمایهگذاری میکنند که قادر به اندازهگیری و تحلیل رفتار و عملکرد کارکنان – از فروشگاهها گرفته تا اتاق هیئت مدیره – باشد. از این گذشته سازمانی که بتواند کارکنان خود را درک کند بدون شک در موقعیت بهتری برای ایجاد انگیزه، شادی و افزایش کارایی آنان قرار دارد. با افزایش روزافزون مدیریت بخشهای مختلف کسبوکار با استفاده از فناوری هوشمند مجهز به اینترنت اشیاء، حرکت مدیریت منابع انسانی به این سمت اجتناب ناپذیر است. به این ترتیب هنگام تنظیم استراتژی و تعیین اهداف، اطلاعات منابع انسانی به اندازه دادههای مالی مهم خواهد بود.
روند یازدهم: تیمهای هوشمند منابع انسانی به جای دادهها بیشتر بر کارکنان متمرکز خواهند شد
دنیای دادهها و اعداد چیزی نیست که باعث افزایش جذابیت کار برای متخصصین منابع انسانی میشود. بیشتر آنان به این دلیل جذب این شغل میشوند که ذاتاً افرادی علاقهمند به کارکنان و تعامل انسانی هستند نه تجزیهوتحلیل مجموعه دادهها. بنابراین اگر این کتاب را خواندهاید و احساس میکنید برای حفظ شغل خود باید یک دانشمند داده شوید، بهتر است کمی آرام باشید. درواقع خلاف این موضوع صحت دارد. خبر خوب این است که بسیاری از ابزارهای تحلیل دادهها که به بازار میآیند به ما امکان تحلیل خودکار و کسب بینش از طریق هوش مصنوعی و قابلیتهای یادگیری ماشین را میدهند. محاسبات کوانتومی قابلیتهای محاسباتی را متحول می کند و ما را قادر میسازد تا الگوریتم های پیشرفته هوش مصنوعی را در کمترین زمان و با کمترین تلاش انجام دهیم.