تقویت خلا قیت دردانش اموزان ابتدایی
تقدیر وتشکر
مقدمه
چکیده
خلاقیت
خلاقیت را نمی توان فقط در انحصار عده ای معدود دانست
خلاقیت محصول نهایی شخصیت و محیط
تکنیک هایی برای افزایش نیروی ذهنی
فهرست صفات:
فهرست مطابقه:
مدرسه
خلاقیت در آموزش خلاقیت به دانش آموزان مفهومی پیچیده
آماده سازی آموزش خلاقیت به دانش آموزان ابتدایی:
معلم خلاق و نقش او در آموزش خلاقیت به دانش آموزان:
راهکارهای ایجاد و پرورش تفکر خلاق در دانش آموزان دوره ابتدایی
افراد خلاق
– نقش اطلاعات در خلاقیت
– انگیزش و خلاقیت
– خلاقیت و میزان خود پذیری
– تخیل و خلاقیت
خانواده و خلاقیت
نقش معلم در پرورش خلاقیت نقش معلم در پرورش خلاقیت
خلاقیت در کلاس
عوامل مانع در ایجاد و تقویت تفکر خلاق
راهکارهایی که برای توسعه تفکر خلاق از طریق مدرسه می توان ارائه کرد
راههای ایجاد و پرورش خلاقیت تعلیم و تربیت، روشهای متعددی برای آموزش خلاقیت پیشنهاد می کنند که اغلب مشابه به یکدیگر است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
نتیجه گیری
تقدیر وتشکر
باسپاس وتقدیر از کسانی که به اینجانب در این پژوهش کمک رساندند وبا تحمل سختی ها یارییم نمودند همکاران درمدرسه ,اولیائ دانش اموزان ,مدیر مدرسه که به واقع کمک شایانی به بنده نمودن وبا سعه ی صدرمشکلات را تحمل نمودند
مقدمه
یکی از مهم ترین وجوه تمایز انسان، از دیگر موجودات قدرت تفکر و خلاقیت اوست. قدرت دستکاری در ذهن و پدیده هاست، قدرت کشف و تولید ابزار و اندیشه های جدید است، که همه این ها به نوعی خلاقیت است. همه انسان ها کم و بیش خلاقند و این توانایی به درجات متفاوت در همه ما وجود دارد، مهم آن است که بتوانیم آن را شکوفا کنیم، توسعه دهیم و به خدمت بگیریم.
تفکر خلاق می تواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. انسان های خلاق، نگرش منفی به مشکلات را تسلیم شدن قبل از جنگ می پندارند، زیرا معتقدند مشکل نه تنها مزاحمت نیست بلکه مبارزه ای برای کشف راه حل است. تفکر خلاق می تواند به ما بیاموزاند که حتی وقتی با حادثه ای ناگوار برخورد کردیم، چگونه احساس بد و منفی خود را به احساس خوب و مثبت تبدیل کنیم. مدرسه به عنوان یکی از اجزای مهم نظام آموزشی می تواند بر فرایند تفکر و مهارتهای ذهنی و شیوه های یادگیری دانش آموزان تاثیر شگرف بگذارد تا به راحتی بتواند در جهت تفکر نو و انتقادی و کشف مجهـــولات پیش برود و راه حل مناسبی برای مشکلات ارائه دهد. بدین ترتیب مدرسه می تواند کانونی جهت یادگیری و پرورش افکار خلاق باشد
چکیده
این پژوهش شیوه های تدریس خلاقیت آفرین را مورد بررسی قرار می دهد.در این پژوهش خلاقیت و یادگیری تعریف و تشریح شده است.همچنین ضرورت پرورش خلاقیت در دانش آموزان، عوامل آموزشگاهی موثر در خلاقیت،موانع خلاقیت و ویژگی های دانش آموز خلاق بیان شده ونقش معلمان ومدرسه وکشف کردن خلاقیت در
کودکان و بررسی وتحقیقات وشناخت تکنیک ها وراههای ایجاد خلاقیت است
خلاقیت
خلاقیت را می توان هماهنگی و گردآوری کیفیت ها، ایده ها و مفاهیم به شکلی جدید که قبلاً وجود نداشته است، تعریف کرد و تفکر خلاق عبارتست از توانایی ترکیب اجزایی که به نظر جداگانه و یا مستقل می آیند و توانائی های خلاق همچون سایر انواع هوش به درجات متفاوت در میان همه ما وجود دارد و برعهده ما است که آنها را شکوفا ساخته و به خدمت گیریم. مطالعات انجام شده درباره خلاقیت نشان داده که کودکان دردوره دوم کودکی یعنی ۷تا۱۱ سالگی می توانند انرژی خود را درجهت فعالیت های خلاق سوق دهند. از این رو روان شناسان این دوره را سن خلاقیت نام گذاری کرده اند. با توجه به این مطلب باید معلمان و تمام کسانی که در رابطه با مسائل تعلیم و تربیت کودکان قرار دارند این مسئله را مورد توجه قراردهند.
برای پرورش تفکر خلاق باید سعی شود که مسئولیت تصمیم گیریها و عمل به دانش آموز واگذار شود. تحقیقات انجام شده نشان دادند که شرکت دادن دانش آموزان در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی و محتوایی که با فعالیت دانش آموزان ارائه شود، سبب پرورش زمینه های مختلفی در دانش آموزان می شود. برای پرورش خلاقیت دانش آموزان باید از تشویق های به موقع و سازنده و صادقانه استفاده کرد و درمورد اشتباهاتی که انجام داده اند، درست انتقاد شود. آنها را با خودشان مقایسه کنند. محیط و فضایی برای آنها مهیا کنیم که آزادانه بتوانند فعالیت کرده و در آنها ایجاد انگیزه کنند. از تکنیک های افزایش نیروی ذهنی و همچنین از وسایل کمک آموزشی و بازی برای شکوفا کردن خلاقیت دانش آموزان استفاده کنیم.
کشف استعدادها و رفتارهای خلاق در افراد همواره یکی از آرزوهای بشر درهمه زمانها بوده است. با پیشرفت علوم و تکنولوژی تحقق این آرزو و اگر چه امکان بیشتری یافته است، درعین حال مخاطره آمیزتر نیز شده است. روش هایی که برای پرورش استعدادهای درخشان مورد استفاده قرارمی گیرند متعدد است. با وجود این بسیاری از آنها درجریان عمل با شکست مواجه می شود.
امروزه همه مدارس وظیفه دارند تا به پرورش دانش آموزان خود در همه زمینه ها و به صورتی همه جانبه بپردازند و فرصت هایی را به وجود آورند که ضمن آن تغییراتی واقعی و اصولی در نحوه تدریس حاصل شود. خلاقیت یک استعداد پرارزش است وافراد خلاق کسانی هستند که پیشرفت های عظیم علوم پزشکی – ادبیات -هنر و… مدیون کوششهای آنهاست. آنها هستند که پیشرفت تمدن را درهمه جوامع به عهده دارند.
خلاقیت را نمی توان فقط در انحصار عده ای معدود دانست
توجه به اندازه گیری هوش دانش آموزان منجر به تحقیقات موازی با آن برای شناخت خلاقیت در دانش آموزان درچند دهه اول قرن حاضر شده است. اخیراً روان شناسانی که توجه خود را به کیفیت ها و عواملی که نشان دهنده خلاقیت دانش آموزان است معطوف داشته اند، دریافته اند که خلاقیت و داشتن نمرات بالا در آزمون های هوش همواره قرین هم نیستند.
خلاقیت را نمی توان فقط در انحصار عده ای معدود دانست. خلاقیت در همه موجود است. این قابلیتی است که افراد انسانی را در مقامی بالاتر از همه موجودات زنده که درجهان زندگی می کنند، قرار می دهد. توانائی های خلاق همچون سایر انواع هوش به درجات متفاوت درمیان همه ما وجود دارد. آن چه که برعهده ما گذاشته شده است این است که آنها را شکوفا ساخته و به خدمت بگیریم. مطالعات با ارزشی که درمورد افراد بسیار خلاق به عمل آمده نشان می دهد که این افراد قادرند به افکار خود نظم داده و از طریق انضباط شخصی گامی به سوی پرورش خلاقیت های خود بردارند.
خلاقیت را می توان هماهنگی و گردآوری کیفیت ها – ایده ها -مفاهیم به شکل جدید که قبلاً وجود داشته است، تعریف کرد. در این روند سعی شده که مسئولیت تصمیم گیری ها و عمل به دانش آموز واگذار شود و به این وسیله هم دانش آموز تشویق به خلاقیت شود و هم معلم ملزم به استفاده از بازی ها به روشی فعال و خلاق شود. معلم می تواند فضای آموزشی ایجاد کند که دانش آموز آزادی کافی جهت فعالیت داشته باشد و همچنین همزمان بتواند به برخی فعالیت های آموزشی نیز بپردازد.
تفکر خلاق عبارت است از توانایی ترکیب اجزایی که به نظر جداگانه یا مستقل می آیند. دانش آموزی که دارای تفکر خلاق است، عموماً دارای ویژگی های زیر است:
۱) تمایل به تجربه و آزمایش
۲) گرایش درونی برای ارزشیابی
۳) توانایی بازی با عقاید و نظرات
۴) تمایل به ریسک کردن
۵) تمایل به ترجیح دادن پیچیدگی
۶) گرایش به امور مبهم و تحمل آن
۷) خود پنداری (تصور از خود)
۸) توانایی چسبیدن به کار
تفکر خلاق را می توان به وسیله تست تفکر خلاق تورانس اندازه گیری کرد. دانش آموزی که دارای تفکر خلاق است، معمولاً چندان از معلم فرمانبرداری نمی کند و ترجیح می دهد به تنهایی درس بخواند. معلمان و احیاناً دانش آموزان درسخوان از چنین دانش آموزی به عنوان کودکی که نظم کلاس را رعایت نمی کند شکایت می کنند.
● خلاقیت محصول نهایی شخصیت و محیط
عده ای معتقدند که خصوصیاتی که ازطریق وراثت به انسان منتقل می شود و عامل تعیین کننده درایجاد رفتارهای خلاق به حساب می آیند و حال آن که برخی دیگر محیط را موثر تلقی می کنند. سوال این است که آیا این صفات ارثی هستند یا اکتسابی؟ واگر اکتسابی هستند معلمان چگونه می توانند به رشد آنها کمک کنند؟
این سوال مستقیماً مربوط به تاثیراتی است که محیط می تواند بر شکوفایی رفتار خلاق باقی گذارد. دراین جا منظور ما از محیط، محیطی است که رفتار خلاق در آنها پرورش یافته و تشویق کننده باشد. تشویق های دروغین، غیر واقعی و بی فایده اند و تنها تشویق های راستین است که حیثیت و شان فرد را بالا می برد. محیط را باید به صورتی سازمان دهیم که اشتباه کردن، تجربه کردن و ریسک کردن درآنها مجاز باشد. درچنین محیطی برای فرد موقعیتی فراهم می آید تا بتواند توانائی های بالقوه خود را کشف کند.
محیط مساعد برای ایجاد رفتارهای خلاق را می توان به راه های مختلفی به وجود آورد و باید آن را براساس اصولی که منجربه رفتار خلاق می شود و تحقیقات مختلف آن را تایید کرده است،بنا کرد.
معلم برای محیط یا جوی که به تحقق هدفی می انجامد باید سه عامل اصلی را مدنظر داشته باشد که عبارتند از: عامل فیزیکی، عامل عقلانی وعامل عاطفی.
پرورش رفتار خلاق درکلاس هرگز به آن معنی نیست که باید شرایطی را به وجود آوریم که پر از هرج ومرج باشد یا به معنای آن نیست که به دانش آموزان آزادی کامل بدهیم و نقش معلم را به عنوان فردی مسئول درنظر نگیریم. با استفاده از دایره المعارف ها، لغت نامه ها، وسایل کمک آموزشی، اسباب بازی، معما و غیره که اغلب معلمان می توانند کلاس خود را با تعدادی از این وسایل مجهز کنند. و در دسترس بودن چنین وسایل بخصوص هنگامی که به آن نیاز است می توان تاثیری قطعی و مهم درپرورش رفتار خلاق ایفا کرد. یادگیری زمانی رخ می دهد که فرد با محرکی جاندار یا بی جان، ذهنی یا عینی و تصادفی یا عمدی ارتباط برقرار کند. به عبارت دیگر هرچیزی که بتواند مفهومی در فراگیری برانگیزد، موجب یادگیری می شود. معلم باید انگیزه های متفاوتی را به وجود آورد تا بتواند از طریق آن یا پاسخگوی نیازهای گوناگون باشد که هر دانش آموز به طور انفرادی به آن واکنش نشان دهد و همچنین درآغاز انگیزه هایی به دانش آموزان داده شود که حتماً به موفقیت بیانجامد،
زیرا از طریق موفقیت است که فرد وادار می شود تا به کوشش های خویش ادامه دهد. استفاده از تشویق های درست و به موقع در تامین بهداشت روانی اثری قاطع به جای می گذارد.
دانش آموزان درتشخیص اشتباهات خود از بسیاری از بزرگترها با هوش ترند و نحوه ارائه انتقاد نیز اهمیتی حیاتی دارد. انتقادهایی که به فرد بفهماند که کار او بی ارزش است کاملاً اشتباه است. برعکس انتقادهایی که محصول کار دانش آموز را مورد ارزیابی قرار می دهد و کاراو را با خودش مقایسه می کند زیانی به بار نخواهد آورد.
برای پرورش رفتار خلاق باید شرایطی فراهم آورد که دانش آموزان ضمن آن بتوانند احساس ارزش، احساس تعلق و احساس قدرت کنند. آنها باید دراین محیط عزت نفس کسب کنند و به عزت نفس دیگران احترام بگذارند. تشویقی که در مورد آنها صورت می گیرد صادقانه باشد، زیرا آنها نیز یاد می گیرند با دیگران صادقانه رفتار کنند.
نتایج تحقیقات نشان می دهند که شرکت دادن دانش آموزان در تصمیم گیری ها، در برنامه ریزی و محتوایی که با فعالیت دانش آموزان ارائه می شود. سبب پرورش زمینه های مختلفی در دانش آموزان می شود که این امر در برنامه هایی که معلم درآن در همه فعالیت ها همه کاره است به این صورت دیده نمی شود.
مدرسه
مدرسه به عنوان یکی از اجزای مهم نظام آموزشی می تواند بر فرایند تفکر و مهارتهای ذهنی و شیوه های یادگیری دانش آموزان تاثیر شگرف بگذارد تا به راحتی بتواند در جهت تفکر نو و انتقادی و کشف مجهـــولات پیش برود و راه حل مناسبی برای مشکلات ارائه دهد. بدین ترتیب مدرسه می تواند کانونی جهت یادگیری و پرورش افکار خلاق باشد.
محیط مدرسه از جنبه های مختلفی مانند شرایط فیزیکی(دیوارها،کلاس، ابزار و اشیاء موجود در مدرسه..) و روابط عاطفی میان افراد، نقش مدیر و ناظم بویژه معلم، روابـــط دانش آموزان با معلم، روابط دانش آموزان با یکدیگر، بر انگیزه یادگیری و خلاقیت تاثیر مستقیم دارد. معلم در مدرسه بعنوان یک الگو نقش کلیدی ایفاء می کند. در واقع اهمیت او در زندگی کودکان و نوجوانان مستعد و خلاق بیشتر روشن می گردد. شایان ذکر است معلم شکل دهنده جو کلاس است و مهمترین نقش را در پرورش خلاقیت دانش آموزان برعهده دارد و می تواند این نقش را از طریق روشهای تدریس در کلاس به انجام رساند.
تکنیک هایی برای افزایش نیروی ذهنی
«الکس اوسبورن» بنیانگذار موسسه آموزش خلاق در کتاب خود به نام «تصورات عملی» برای موثر نمودن جلسات بارش مغزی چند قانون به شرح زیر پیشنهاد کرد:
۱) انتقاد باید ممنوع باشد.
۲) گفتن هر نوع مطلبی آزاد باشد.
۳) مقدار و کمیت هرچه بیشترباشد، بهتر است.
۴) ترکیب و پیشرفت مورد نظر است. منظور از بارش مغزی این است، که گروهی که تعدادشان معمولاً بین ۶ تا ۸نفر است دورهم جمع می شوند تا انگیزه هایی برای پرورش تفکر خلاق ایجاد کنند و ایده های تازه ای ضمن آن ارائه دهند. دراین جلسات هدف اصلی این است که براساس قانون همبستگی اندیشه ها تفکر یک فرد براساس فکر دیگری برانگیخته شود.
فهرست صفات:
رابرت کرافورد روشی ابداع کرد که نام «فهرست صفات» از نظر او به جای این که مساله ای را به صورت کل حل کنیم باید آن را به اجزاء کوچک تر تقسیم نموده و هر جزء را به طور جداگانه مورد بررسی قراردهیم.
فهرست مطابقه:
وسیله دیگری برای افزایش نیروی خلاقیت است این فهرست شامل سوالاتی است که برای برانگیختن قدرت تصور به کار می رود و از ابتکارات شخصی به نام «اوسبورن» است. سوالاتی که او پیشنهاد می کند همه به طریقی طرح شده اند که بتوانند فکر برانگیز باشند.
خلاقیت در آموزش خلاقیت به دانش آموزان مفهومی پیچیده
خلاقیت در آموزش خلاقیت به دانش آموزان مفهومی پیچیده و در برگیرنده ابعاد مختلف علمی، فرهنگی، سازمانی و فردی است. اگر بخواهند در جامعه ای این مفهوم توسعه یابد و به شکلی پایدار تحقق یابد باید در درجه اول شرایط علمی، فرهنگی، سازمانی و فردی آن را به وجود آورند…
اگر شرایط لازم و مناسب علمی فراهم نیاید هر نوع کوشش از نظر کیفیت و محتوا بی نتیجه خواهد ماند. همچنین اگر نتوانیم شرایط فرهنگی و سازمانی تحقق و توسعه خلاقیت را ایجاد کنیم هر چه بکوشیم و توان علمی خود را افزایش دهیم باز هم نمی توانیم به توسعه ای پایدار دست پیدا کنیم.
آماده سازی آموزش خلاقیت به دانش آموزان ابتدایی:
اکثر صاحب نظران بر این باورند که اولین گام در آموزش خلاقیت به دانش آموزان به وجود آوردن شرایط مناسب در محیط خانوادگی، آموزشی است. کارل راجرز می گوید: واضح است که خلاقیت را نمی توان با فشار به وجود آورد بلکه باید به آن اجازه داد تا ظهور کند. در مورد خلاقیت هم همین وضع صادق است.
چگونه می توانیم شرایط خارجی را مساعد بسازیم تا شرایط داخلی تسریع شود و خلاقیت پرورش یابد؟ تجربیات من در روانشناسی مرا به این مطلب معتقد کرد که می توانیم با فراهم کردن امنیت روانی و آزادی، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را افزایش دهیم.
آموزش و پرورش برای آموزش خلاقیت به دانش آموزان و نوآوری در معلم به ویژه در دوره آموزش ابتدایی به منزله زیربنای تعلیم و تربیت باید درک روشن و صریحی از شرایط موجود به دست بیاورد، در گام بعدی آموزش خلاقیت به دانش آموزانباید بکوشد بر مبنای فلسفه تعلیم و تربیت و اهداف اصولی و معیارهای علمی و معتبر تصویر روشنی از شرایط مطلوب آموزش خلاقیت به دانش آموزان رسم کند.
با ارایه این تصویر می توان به خوبی دریافت که شرایط پرورش خلاقیت در کلاس درس، مدرسه، سازمان آموزش، خانواده یا هر محل آموزشی و پرورشی دیگر، باید به چه صورتی باشد. در نتیجه می توان با کمترین صرف وقت، انرژی، انگیزه و سرمایه در مسیر پرورش و شکوفایی خلاقیت و نواندیشی قرار گرفت. اما اگر شرایط مناسب علمی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فردی پرورش خلاقیت را فراهم نیاوریم هر عامل مثبتی در مسیر خلاقیت نه تنها موثر نخواهد بود بلکه به صورت یک مانع عمل خواهد کرد.
معلم خلاق و نقش او در آموزش خلاقیت به دانش آموزان:
بسیار می شنویم می خوانیم و مشاهده می کنیم که همه درباره شیوه های آموزش خلاقیت به دانش آموزان بحث می کنند. در حالی که دانش آموزان در مقام فراگیرنده و شکل پذیر آموزش و پرورش به شدت تحت تاثیر رفتار معلم قرار دارد. در دوره ابتدایی که اثرپذیری، نقش پذیری و انعطاف پذیری بیشتر به چشم می خورد، ضرورت دارد که بیش از پیش از پرداختن به شیوه های پرورش خلاقیت دانش آموزان سعی کنید یک معلم نواندیش، نوآور و خلاق باشید، زیرا معلم در ابتدای امر آموزش در نظر دانش آموز الگوی قابل اعتمادی است که سبب اثبات یا نفی یادگیری می شود.
اگر معلم آموزش خلاقیت به دانش آموزان را به صورت کلامی ارائه دهد، ولی خودش الگوی عملی خلاقیت نباشد برای او تناقض و تضاد شناختی به وجود می آورد. اگر در گفتار خود شیوه آموزش و نحوه پرسیدن سوال شیوه برقراری ارتباط عاطفی و نحوه ارزشیابی خلاقی را بروز ندهیم و احساس و عاطفه خود را به شکل خلاقانه ای ابراز نکنیم هر چه تلاش کنیم نمی توانیم به خوبی آموزش عملی باعث پرورش خلاقیت آن ها بشویم.
در حقیقت معلم باید با رفتار عملی خود به شکل خلاقانه ای اندیشه ها و افکارش را نمایش دهد و با ابراز احساس عاطفه و شکل های گوناگون کلامی و غیرکلامی خلاقیت، فرصت نمونه برداری ادراکی را برای دانش آموز فراهم کند تا او بتواند به خلاقیت و نوآوری دست یابد.
آموزش وی می تواند به افزایش تفکر خلاق بیانجامد. مربیانی که از شیوه کودک محور در آموزش خود استفاده می کنند، کودکان را نسبت به محرکات محیطی پیرامون حساس می نمایند، از تاکید بر الگوهای قالبی اجتناب می ورزند و کلاس را چنان سازماندهی می نمایند که محیطی تنوع و خلاق ایجاد شود؛ در نتیجه این روش موجب افزایش و رشد خلاقیت در کودکان می شود. بررسی های انجام شده نشان می دهد معلمانی که خود، خواهان تغییر در روش های تدریس روزانه شان هستند، توان یادگیری آفرینندگی را دارند. راهکارهای آموزشی خلاقیت، محیطی انباشته از کنجکاوی و تنوع می آفریند.
ضروری ترین گام معلم برای پرورش خلاقیت دانش آموزان تلاش و کوشش او در پرورش خلاقیت خود اوست. ولی این حرکت نباید سبب شود که معلم از یاد دانش آموزان غافل شود. در اصل این حرکت دو سویه است و از معلم به شاگرد و از شاگرد به معلم باز می گردد. «بی آرتورا – کارین و رابرت بی ساند» درباره نقش خلاقیت معلم در زمینه آموزش خلاقیت به دانش آموزان در کلاس می نویسد:
بررسی نحوه ارتباط آموزشی معلمان خلاق نشان داده که آنها معمولاً از روشهای زیر استفاده می کنند:
۱- استفاده از حواس مختلف، توجه به حواس مختلف و استفاده صحیح و بجا از آنها در فرایند یادگیری. مطالعات نشان داده است که این افراد از امکانات سمعی-بصری، کامپیوتری، کانال های ارتباطی و دیگر وسایل کمک آموزشی بیشتر بهره می گیرند.
۲ -استفاده از تجربه های مستقیم: نقش اصلی پرورش دهندگان خلاقیت در فراهم آوردن زمینه برای دستکاری اشیاء و تجربه و آزمایش، تشویق جهت پیدا کردن راه های جدید، ترغیب فراگیران به حدس زدن جهت ابداع و نوآوری می باشد.
۳- استفاده از روش بحث و گفتگوی آزاد و متقابل: بکارگیری سخنان خود جوش و گفتگوی آزاد و متقابل و غیر قالبی، تشویق فراگیران به ارائه نظرات و انتقادات خود و فراهم آوردن شرایط مناسب برای داد و ستد اجتماعی و ذهنی، پاسخ غیر مستقیم به سئوالات کنجکاوانه آنها
۴- استفاده از روش فعال در تدریس: تقویت قوه خلاقیت از طریق فعالیت های خودبخودی با تکیه بر تجربیات عینی و امکانات فراگیر، رشد و توسعه آزادی عمل و استقلال فراگیر، عدم تکیه برحافظه شناختی و تاکید بر درک و فهم، تجزیه و تحلیل، ترکیب، ارزشیابی و حل مسئله در آموزشی.
۵- استفاده از روش بارش مغزی یا کنکاش مغزی: استفاده از روش های گوناگون جهت حل مساله، دادن فرصت لازم جهت تفکر عمیق و طرح نظر خود بطور آزادانه، نقش راهنما داشتن معلم و شرکت فعالانه فراگیران در جریان یادگیری
۶- استفاده تلفیقی از تفکر واگرا و همگرا: ایجاد موازنه منطقی بین این دو شیوه تفکر و استفاده از آنها در کنار هم. دادن فرصت به فراگیران در جهت کسب اصول و دانش و اطلاعات در رشته های گوناگون به صورت فردی یا گروهی و فراهم ساختن زمینه مساعد برای تفکر واگرا
۷- توجه به تفاوتهای فردی: دارا بودن شناخت از تفاوت های فردی فراگیران، تطبیق محتوا و روش های آموزشی و پرورش خلاقیت را دارند. بنابراین خلاقیت توانایی ذاتی نیست، بلکه رویکردی روش شناسانه است که بیشتر افراد می توانند آن را بیاموزند.
معلمانی که از خود رفتار خلاق نشان می دهند، محیط های کلاس درسی به وجود می آورند که خلاقیت را ارتقا می دهند. این معلمان از موانع حسی و فرهنگی در کلاس خود پرهیز می کنند:
آثار مطابقت
ایمان بیش از حد به منطق
ترس از اشتباه یا ناکامی
رضایت درونی و شخصی خود
نداشتن استقلال
اتکا به قدرت
کمال گرایی.
اگر این چند نشانه را در مورد معلم خلا ق و آفرینشگر در نظر بگیریم می توانیم از همین امروز در جهت پویایی و خلاقیت بیشتر خود حرکت کنیم.»
روشهای تدریس
تدریس, تنها فعالیت معلم در کلاس درس نیست بلـــکه فعالیتی دو جانبه از طرف معلم و دانش آموزان میباشد که در جریان آن, بین دانش آموزان با یکدیگر و معلم تعامل وجود دارد.
روش تدریس را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد: روشهای تدریس فعال و روشهای تدریس غیر فعال (سنتی).
در روش تدریس غیر فعــــال، فقط معلم نقش فعالی را در جریان تدریس بعهده دارد و مطالبی را که از قبل تعیین شده است بطور شفاهی در کلاس بیان می کند و دانـــــش آموزان در این میان واکنش چندانی از خود نشان نمی دهند. بعبارت دیگر کودک برای مدرسه است, نه مدرسه برای کودک.
تدریس سنتی تنها وظیفه خود را این میداند که حافظه کودک را از معلومات انباشته سازد, آنرا به زیور علم بیاراید و با افکار بزرگ زینت بخشد.
به طور کلی تدریس کلاسهای غیر رسمی یا فعال تاثیر بیشتری در رشد خلاقیت می گذارند. اینگونه کلاسها در مقایسه با محیطهای محدود کننده سنتی تسهیل کننده خلاقیت هستند.
خلاقیت در کلاس
معلم دوره ابتدایی می باید ذهنی فعال، پویا و اطلاعاتی علمی و به روز و کاربردی داشته باشد. معلم دوره ابتدایی باید یک سلسله اصول و مبانی را در جهت پرورش خلاقیت دانش آموزان در کلاس درس در نظر بگیرد تا بتواند در این زمینه موفق شود. برخی از این اصول به شرح زیر است:
1) آموزش خلاقیت به دانش آموزان ابتدایی نیازمند نوگرایی، انعطاف پذیری و تنوع در رفتار، گفتار و تدریس است.
2) اگر معلم ابتدایی پرتکاپو، با انرژی و فعال و بانشاط باشد سبب رشد خلاقیت در دانش آموز خواهد بود.
3) اعتماد به نفس معلم در رشد اعتماد به نفس در دانش آموزان ابتدایی خلاقیت است.
4) خطر پذیری، بارش فکری، یورش اندیشه برای دانش آموز زمینه فن پرورش خلاقیت است.
6) فشار نیاوردن، تحمیل نکردن دانسته های خود و تقویت مثبت دانش آموز ابتدایی در پرورش خلاقیت تاثیر بسیار دارد.
7) بازی و فعالیت های آزاد و انعطاف پذیر کلاس سبب رشد افکار و احساسات خلاقانه می شود.
7) بازی و فعالیت های آزاد و انعطاف پذیر کلاس سبب رشد افکار و احساسات خلاقانه می شود.
8) معلم شوخ طبع، خوش رو و دارای علا یق هنری باعث تحریک در رشد خلاقیت می شود.
9) پرهیز از دانش جدید، روش های تازه، فکر نو، برنامه های جدید و ابراز وجود مانع رشد خلاقیت است.
10) گرایش به روش های تکراری، آموزش از روی عادت، پرسش و پاسخ کلیشه ای، روح خلاقیت را در دانش آموز ابتدایی می کشد.
افراد خلاق
روانشناسان معتقدند اوج خلاقیت در کلاس دوم ابتدائی است ولی به دلیل اقرار در مطابقت با دیگران معمولاً از بین می رود. منحنی خلاقیت بسیاری از کودکان در حدود ده سالگی افت می یابد و آنان هرگز خلاقیت دوره اولیه کودکی را باز نخواهند یافت. با توجه به اینکه آنان در این سن در مدرسه هستند نباید تاثیر خانواده، مدرسه، محتوای درسی، روش تدریس و شخصیت معلم را در افت خلاقیت کودکان نادیده گرفت. محتوای درسی یکی از عواملی است که می تواند در مدرسه، زمینه پرورش خلاقیت را فراهم کند. علاوه بر این عوامل دیگری نیز در خلاقیت موثر هستند که اگر بطور صحیح بکار گرفته شوند در شکوفایی خلاقیت افراد موثر خواهند بود. که به توضیح آنان خواهیم پرداخت:
۱- نقش اطلاعات در خلاقیت
۲- انگیزش و خلاقیت
۳- خلاقیت و میزان خود پذیری
۴- تخیل و خلاقیت
۵- خانواده و خلاقیت
۱- نقش اطلاعات در خلاقیت اطلاعات یکی از عوامل اساسی خلاقیت وماده خام آن است. خلاقیت مهارتی است که اطلاعت پراکنده را به هم پیوند می دهد و بدون برخورداری از میزان مطلوبی از دانش نمی توان شاعر، نویسنده، موسیقی دان و یا فیزیکدان خلاق شد.
• رابطه هوش و خلاقیت تحقیقات علمی نشان داده است که هوش خارق العاده معادل با داشتن استعداد خلاقیت نیست، به عبارتی دانش آموزانی که دارای هوش زیادند، الزاماً افرادی که ابداعی ترین ایده ها را خلق کنند، نمی باشند. همچنین دانشمندان دریافته اند افراد خلاق از مردم عادی باهوش ترند ولی از همکاران غیر خلاق خویش درخشان تر نبودند. پس داشتن حداقلی از هوش، برای خلاقیت ضروری به نظر می رسد.
۲- انگیزش و خلاقیت انگیزش به حالات درونی ارگانیم که موجب هدایت رفتار به سوی نوعی هدف می شود، اشاره می کند. اخیراً برخی از روانشناسان اجتماعی انگیزش درونی را از جنبه شناختی تعریف کرده اند، آنها عقیده دارند، اگر افراد درک کنند که بواسطه علاقه خود در فعالیتشان مشغول هستند، بطور درونی انگیخته می شوند اما اگر فعالیت های خود را به عنوان کسب اهداف بیرونی ادراک کنند، بطور بیرونی انگیخته می شوند. نظریه پردازان روان شناختی عقیده دارند که خلاقیت از حالت برانگیختگی درونی مرتبط با فعالیت بیشتر از انگیختگی بیرونی مرتبط با فرد منجر به خلاقیت می شود. یعنی تا زمانی که عملی از روی عادت انجام گیرد، خلاقیتی در کار نیست ولی به مجردی که اجرای عملی احتیاج به تدابیر جدیدی داشت، جریان خلاقیت به کار می افتد.
۳- خلاقیت و میزان خود پذیری تعادل در میزان خود پذیری در صورتی که سایر شرایط موجود باشد باعث می شود که انسان در صدد به فعل درآوردن استعدادهای بالقوه خود از جمله خلاقیت باشد. اضطراب یکی از عوامل مهم بازدارنده جریان خلاقیت است و از عواملی است که در سازش افراد و بازده تحصیلی و خلاقیت آنان اثر سوء می گذارد.
۴- تخیل و خلاقیت تخیل نوعی تفکر آزاد است و با بهره گیری از آن که خمیر مایه خلاقیت است، دنیایی بزرگ و پهناور در مقابل چشمان دانش آموزان گشوده می شود و قادر می گردد، آزادانه خیال پردازی کند. خلاقیت شکلی از تخیل کنترل شده است که به نوعی ابداع و نوآوری منجر می شود. تفکر خلاق شکل عالی تخیلات آزاد و بازی های دوره کودکی است. سرچشمه خلاقیت را باید در تجربیات دوره کودکی جستجو کرد. زیرا چگونگی تجارب دوران خردسالی در ظهور اندیشه های نو فوق العاده موثر است. از طرفی تجارب خلاق و تخیلی به ما فرصت می دهد تا به رشد استعدادهای خود برای تفکر، عمل و تبادل نظر پرداخته و بتوانیم به گسترش مهارت های جسمی و ذهنی خود، پرورش احساسات، حواس پنجگانه، کشف ارزشها و درک فرهنگ خود و دیگران بپردازیم.
۵- خانواده و خلاقیت بدون شک خانواده مهمترین نقش را در کنترل و هدایت تخیل و ظهور خلاقیت دارد. خانواده ها باید شرایط لازم جهت فعالیت های متنوع برای کودکان را فراهم نموده و فرصت های لازم را برای سوال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهند. تنیبه و تهدیدهای مکرر، آفت خلاقیت های ذهن است. زمینه رشد خلاقیت در خانه زمانی فراهم می شود که خانواده ها به کودکان آزادی زیادی بدهند و به آنها احترام بگذارند. از نظر عاطفی در حد اعتدال به آنها نزدیک شوند و بر روی ارزش های اخلاقی و نه قوانین خاص تاکید نمایند. با تشویق و تایید رفتار کودک و فراهم آوردن زمینه های مساعد و تدارک لوازم بازی های دلخواه او، قدرت تخیل و خلاقیت کودکان را تقویت کنند. خیالپردازی های کودکان را سرزنش نکنند زیرا خلاقیت او را محدود می سازد. مهمترین عامل در بروز خلاقیت انگیزه است و این انطباق انگیزه و استعداد تواماً در خلاقیت کارساز است. محیط اجتماعی کودکان و تایید بر روی انگیزه خلاق بسیار مفیدتر از تاکید روی استعداد می باشد.
عواملی که مانع خلاقیت می شوند
در این باره ویژگی های زیر را می توان نام برد که عبارتند از:
سلطه گری، منفی بافی، مقاومت، ترس، عیب جویی، انتقاد از دیگران، سازشکاری، تسلیم در برابر قدرت، کمرویی. از موانع دیگر که بر سر راه خلاقیت دانش آموزان قرار دارند، عبارتند از:
– عدم اعتماد به نفس
تمایل به همرنگی
عکس العمل منفی
حذف خیالبافی
پیش داوریها
ترس از انحراف وسعی در همنوایی با اجتماع
ارزش ها و هنجاری های فرهنگی
وعوامل دیگر
مسایل مالی و معیشتی (اقتصادی)
ـ تبعیض قایل شدن
ـ جمود فکری
ـ عدم استفاده از وسایل کمک آموزشی
ـ داشتن مشکلات روحی و عاطفی
ـ بی حوصلگی و کمبود امکانات
– استفاده از روش های سنتی در تدریس
-تکیه بر نمره و امتحان
ـ تفکر قالبی و همگرا
موانعی که در برابر رشد خلاقیت هر فرد موجود است یا درونی است یا برونی. آن چه مسلم است این است که تعداد زیادی از آنها از طرف خودما بر ما تحمیل می شود. داشتن فرضیه های منفی درباره خود و دیگران موانعی است در برابر رشد خلاقیت اگر انتظارات ما از دانش آموزان مثبت باشد. نگرش آنها نسبت به خود مثبت خواهد بود و برعکس اگر جنبه منفی داشته باشد، نگرش های آنها نیز منفی خواهد بود. پس موانعی که بر سر راه تفکر خلاق وجود دارند عبارتند از:
▪ موانعی تاریخی،
▪ بیولوژیکی،
▪ فیزیولوژیکی،
▪ اجتماعی
▪ روانی.
گفتیم که موانع به صورت عواملی از حرکت آزاد و فکر جلوگیری می کند و سد راه تفکر خلاق می شوند. در کتاب های روان شناسی موانع را به صورت عنصری تعریف می کنند که جلو رشد و پیشرفت را می گیرند، اما درزندگی روزمره وجود موانع چه به صورت بارز و چه پنهان اغلب لازم است، زیرا می توانند برای امنیت ما مفید باشند. محیطی که کلاً از موانع بری باشد می تواند بسیار خطرناک باشد. همان گونه که ما برای حفظ خود به وسایل ایمنی نیاز داریم، از نظر روانی نیز برای تامین امنیت خویش به برخی محدودیت ها محتاجیم. مطلب دیگر این که برای پرورش تفکرخلاق رشد مهارت های همگرا به همان اندازه مهم است، که پرورش مهارت های واگرا.
راهکارهایی که برای توسعه تفکر خلاق از طریق مدرسه می توان ارائه کرد عبارتند از
۱ـ حساس کردن دانش آموزان به محرک های محیطی
۲ـ تشویق به دستکاری اشیاء
۳ـ تشویق عقاید نو
۴ـ ایجاد جوی خلاق در کلاس
۵ـ آشنا کردن کودکان با فرایند خلاقیت
۶ـ ارزشیابی و تشویق یادگیری خود انگیز
۷ـ ایجاد فرصت برای تفکر خلاق
۸ـ گسترش انتقاد سازنده
۹ روحیه حادثه جو داشتن
ـ ۱۰ـ کسب شناخت در رشته های گوناگون
۱۱ـ ارزشمند داشتن تفکر خلاق
راههای ایجاد و پرورش خلاقیت علمای تعلیم و تربیت، روشهای متعددی برای آموزش خلاقیت پیشنهاد می کنند که اغلب مشابه به یکدیگر است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
۱ـ احترام به عقاید عادی و غیر عادی کودکان
۲ـ طرح پرسش های برانگیزنده و محرک
۳ـ تشخیص و تمیز استعدادهای کودکان
۴ـ دادن آزادی عمل به کودکان
۵ ـ احترام به کودکان و ایمان داشتن به توانایی آنها.
۶ـ تشویق زیاد والدین در انجام کارهای خلاق
۷ـ حاکم بودن ارزش ها نه قوانین
۸ـ داشتن تصاویر ذهنی مثبت از آینده کودکان خود
۹ـ احترام به تخیلات کودک
۱۰ ـ مشاهده اشیاء از نزدیک و دستکاری آن ها
۱۱ـ تکمیل کردن اشیاء و امور ناقص، جملات ناتمام، داستان های ناقص، نقاشی ها و تصاویر نیمه تمام و مبهم
۱۲ـ تدارک فرصت های مناسب یادگیری
۱۳ـ هدایت کودک به سوالات تازه
۱۴ـ واداشتن به کنجکاوی و کنکاش های ذهنی
نتیجه گیری :
خلاقیت یک توانایی همگانی است که هم ناشی از عوامل مختلف فردی و شخصیتی است و هم عوامل اجتماعی آن مطرح است. هر چند توانایی تفکر خلاق به طور بالقوه و به نحو فطری در انسان به ودیعه نهاده شده است، اما ظهور آن مستلزم پرورش آن است.
یکی از مکانهای پرورش و رشد خلاقیت، مدرسه است. هنگامیکه کودک وارد مدرسه می شود، فرایند اجتماعی شدن در محیط آموزشی شروع می شود. عوامل بسیار زیادی چون: تکالیف زیاد، تاکید بر حفظ دروس، اجرای برنامه های هماهنگ، عدم توجه به تفاوتهای فردی و سرانجام عدم شناخت یا بی توجهی به ویژگیهای کودکان خلاق، سبب می شود که قدرت خلاقیت آنان بتدریج کاهش یابد. اما اگر مدرسه شرایط خود و روشهای تدریس را بر پایه شناخت و پرورش استعدادهای دانش آموزان، نیاز جامعه و نزدیک کردن محیط مدرسه به شرایط و زند گی بیرونی قرار دهد، می تواند در جهت شکوفایی خلاقیت در دانش آموزان گام بردارد.
تورنس (1987) یکی از بنیان گذارن خلاقیت برجسته ترین پژوهشگران و دانشمندان عرصه علمی تخصصی خلاقیت است
در نتیجه ی چمشاهداتی مشخص می شود، اگرمحیط آموزشی بویژه روشهای تدریس که مستقیماً مرتبط با تفکر کودک است، مناسب با رشد خلاقیت کودکان نباشد، باعث کاهش خلاقیت می شود. تا جائیکه تورنس در اولین یافته هایش بیان می کند، در رشد خلاقیت کودکان افتی در کلاس چهارم وجود دارد که بدلیل وجود شرایط نامساعد مدرسه بویژه روش های تدریس است. همچنین در تحقیقات نشان داده شده است اگر شرایط مناسب تدریس برای کودک در همان کلاس چهارم وجود داشته باشد، این افت با کاهش کمتری روبرو می شود و چه بسا نسبت به دانش آموزان با روش سنتی نیز خلاقیت بیشتری نشان دهند. تورنس (1987) در نتایجی از 308 مطالعه انجام شده، نشان می دهد که روشهای تدریس مناسب، بر رشد خلاقیت کودکان تاثیر مثبت می گذارد و در 70% موارد با موفقیت همراه است.
به طور کلی روش تدریس مناسب در مدارس نه تنها باعث می شود که خلاقیت کودکان رشد یابد، بلکه دانش آموزان را با دنیای فردا که مسئله و مشکلات بی شماری دارد، آماده ی حل مسئله، خلاقیت و نوآوری می کند.
منابع:
http://www.arooshagroup.com/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C%D8%AA-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D8%AF%D8%A7%DB%8C%DB%8C/
مجله رشد تکنولوژی آموزشی
مجله شوق تغییر
مجله پیوند
مجله استعدادهای درخشان
http://bashgah.tebyan.net
منبع : روزنامه کیهان
http://www.roshd.ir
http://www.saadat-school.ir
http://www.awalyha.blogfa.com
http://iec-md.org (مرکز تعلیمات ی واشنگتن)