گردآورندگان:
تزئینات در معماری اسلامی
مقدمه
تزئینات در هنر اسلامی، یکی از اصلی ترین و موثرترین مولفه های وحدت بخش به شمار می رود.جونز در مقاله ای پرمحتوی وجذاب با عنوان ((سطح ، الگو و نور در معماری اسلامی )) می نویسد : ” تزئینات عاملی است که هنر سرتاسر دنیای اسلام را در ارتباط با هم قرار می دهد. ” او می افزاید: “معماری اسلامی (( معماری فرم )) نیست و درون مایه های آن بیشتر در قالب تزئینات مطرح شده است.”
بناهای عهد سلجوقی روشنگر این موضوع است که برآورد کلیه مسائل سازه ای، از قبیل نیروهای کششی، فشاری و حتی برشی با چنان دقتی انجام گرفته که انتقال نیرو در آجرها توانسته موجب ایستایی بنا که نزدیک به ده قرن از ساخت آن می گذرد گردد.
در نیمه سده دهم هجری (در زمان حکومت صفویه) هنرمندان عثمانی موفق شدند با الهام ازهنر ایران و هنر بومی خود، به هنری با ویژگی های ملی دست یافتند. در این مقاله به اشاره به معرفی ویژگی های انواع تزئینات معماری، عناصر تزئین، روش اجرای تزئینات، الگو های تزئینات( نقش هندسه، اسلیمی و ارابسک) و شاخصه های بناهای معروف در دوره صفوی و عثمانی به وجه اشتراک و افتراق میان آن دو خواهد پرداخت.
هنر در تفکر اسلامی:
هنر در تفکر اسلامی ظهور و تجلی حکمت تلقی میشود که اشیا را با اصول جهانی خویش مرتبط میسازد .معماری در بین هنرهایی که محیط انسان را شکل میدهند و آن را مهیای نزول برکت میسازند جایگاه اصلی را داراست. اکثر هنرهای فرعی، نظیر منبت کاری، کاشیکاری، سنگتراشی و غیره با معماری پیوند دارند. اما این قبیل هنرها را بنابر اصطلاح متداول هنرهای فرعی مینامیم، والا ارزش آنها در دنیای اسلام هرگز کمتر از معماری تلقی نگردیده است.رنگ از تجزیه نور نتیجه میشود. همانگونه که نور در حالت تجزیه نشدهاش مظهر وجود و خرد خداوندی است، رنگها نشانه وجوه و قطبشهای گوناگون وجودند که هریک حالتی متانظر با حقیقت کیفی و تمثیلی خود در روح انسان برمیانگیزد. حس تشخیص رنگ و توازن رنگها در همه هنرهای ایرانی به چشم میخورد و بدیهی است که این مسئله با شناخت معنا و نقش نور کاملا مرتبط است. آبی سیر آسمان و رنگهای زنده و متغیر کوهستانها که دور و نزدیک، در همه جای ایران دیده میشود به طور حتم در تشدید این آگاهی و دلبستگی به رنگ ها در هنر ایرانی، از مینیاتور و فرش گرفته تا کاشیکاری بناها، موثر بوده است.رنگها در هنر ایرانی با هوشیاری و آگاهی بر معنای تمثیلی هریک و شناخت تاثیراتی که ترکیب و هماهنگی آنها بر روح مینهد،به کار گرفته میشوند. استفاده سنتی از رنگها بیش از آنکه به تقلید رنگهای طبیعی بپردازد، در پی تذکار حقیقت آسمانی آنهاست. اینگونه، رنگ جزئی اصلی از هنر و معماری ایرانی و از جمله عناصری است که درک معنای باطنی هنر ایرانی در گرو شناخت آنهاست.تزیینات برای جان بخشیدن به سطح خالی دیوارها ضرورت دارد.
معماری اسلامی:
معماری در اسلام با مسجد آغاز می شود، زیرا اولا قرآن معماری مسجد را صفت مومنان به خدا و قیامت و نیز نمازگزاران و ذکات دهندگان میدانست(انما یعمر مسجد الله من امن بالله والیوم الاخر و اقام الصلوه و اتی الزکوه و لم یخش الا الله فعسی اولیک ان یکونوا من المهتدین)(توبه ایه 18 )، ثانیا مسجد تمامی کارکردهای معماری را یک جا در خود داشت و نه تنها محل عبادات کهمکانی برای مدیریت تمامی اموری بود که مستقیم یا غیر مستقیم به این ارتباط داشت و همچنین محلی بود برای تعلیم و تربیت و حتی برای آسایش مسافران و خورد و خوراک آنها. مسجد جلوه کلیه رمز و رازهای معماری اسلامی و قلب ، این معماری میباشد. نقش نمادین مسجد از سوی مسلمانان دریافته شده و این نقش سهم خود را در خلق شاخصهای بصری مناسبی برای این بنا باز کرد که از آن میان میتوان به شاخصهایی نظیر گنبد، مناره و منبر اشاره کرد.
شاید بتوان به معماری اسلامی به عنوان سبکی از ایجاد بنا اشاره کرد که با ویژگیهای خود جلوهگر معماری به معنای واقعی است؛چرا که تمایز بین معماری و هنر معماری را به وضوح نمایانگر میسازد. در معماری منظور ساخت و ساز در راستای انجام وظیفه اجتماعی و خدمت رسانی است؛ مانند ساختن اماکن مسکونی، مذهبی و یا آموزشی؛ اما در هنر معماری تاکید بر استفاده از شاهکارهای هنری و دستاوردهای تزیینی به روی دیوارها، سقف، ستونها، پنجرهها و درهاست تا تاثیرگذاری بنا بر بیننده بیشتر شود.
تزیینات در معماری اسلامی:
در معماری اسلامی اشکال ساده و پرحجم و به طور کلی تزئینات، علاوه بر برخورداری از ارزش خاص در بنا، به عنوان بخشی از به روایت از ، معماری به شکل آن رونق بخشیده و موجب لطافت، ظرافت و زیبایی معماری میگردد. به عبارت دیگر، در این سبک از معماری باید گفت که ارتباط بین معماری و تزئینات چنان وابسته و ،تنگاتنگ است که یکی بدون دیگری فاقد ارزش واقعی است. در این میان، استفاده از رنگ نیز به بنا ابعاد تازهای میبخشد. علاوه بر رنگ، اشکال متعدد تزئینات بر روی مصالحی چون آجر، گچبری، چوب و فلز ویا کاشیکاری مورد استفاده قرار گرفته است.
زینت در هنر اسلامی، برخلاف نظر مستشرقین که فقط آنرا وسیله زیباتر شدن دانستهاند، دارای هویت رمزی و نمادی است که، حقیقت را برملا میکند و البته چون این حقیقت در اوج و آرمانگرایانه است واجد عنصر زیبا شناختی نیز هست.
تزیینات اصول و ضوابط خاصی دارند، مهمترین آن ها عبارت است از:
1.هماهنگی بین طرح، نقش و رنگ.
2.نحوه ارتباط تزیینات با سطوح مختلف و فضاهای داخلی و خارجی.
3.کیفیت مواد و مصالح کاربردی به همراه اجرای دقیق.
4.اهمیت و ارزش عناصر تزیینی در کوچکترین و بزرگترین جز.
5.میزان کیفیت، پختگی و خلاقیت طراحان و استادان
عناصر تزئین:
نقش عناصر تزیین در معماری ایرانی یک نقش محوری و یکی از عوامل عمده وحدت انواع مختلف هنرها می باشد.
نقوش هندسی:
هنرمند ان اسلامی طرح های هند سی را به د رجه ای ازکمال و پیچید گی رساندند که تا آن زمان د ست نیافتنی بود.این طرح ها د ر قالب ترکیب د لنشینی از تکرار، تقارن و پیوسته بودن عناصر بیان می شوند نقوش هندسی در هنر ایرانی تنها مایه لذّت چشم یا ذهن نبوده، بلکه مفهومی بسیار عمیق تر داشته است. غربیان تحریم شمایل کشی و ترسیم اندام انسان، حیوانات و یا ساخت مجسمه هایی از آنها را باعث رواج نقوش هندسی و گیاهی در هنرهای اسلامی می دانند. در صورتی که حتی اگر این تحریم هم صورت نمی پذیرفت، هنرمندان به دلیل همخوانی با مبانی نظری اسلام از نقوش هندسی بهره می بردند. در اسلام علم هندسه در هنر به کار گرفته شد، و در غیاب اندازه ها و ابزار امروزی از دایره به عنوان پایه ای برای تکثیر نقوش و جلوه های گوناگون تودرتوی آن که نمادی از ایجاد کثرت (مخلوقات خداوند ) از واحد(خداوند) متعال در عالم می باشد، استفاده شد.
جایگاه نقوش هندسی در معماری عصر صفویه:
از مهم ترین ویژگی های تزیین بنا در دوره ی صفویه، می توان به تبعیت از قاعده های تقارن، انعکاس، تکرار و نظم هندسی اشاره کرد. ضرورت تغییر شکل یک موتیف به شکل های کوچک تر، تکرار یا تقسیماتی از آن به انگیزه ی نشان دادن عمق و حرکت در دنیای دو بعدی، از آن جمله اند.
طرح های هنری اسلامی گونه ای از طراحی های سنتی ایرانی هستند که در حین زیبایی و ملاحتی که در کاربردهای متنوع و بر سطح آثار و ابنیه متعدد دارا هستند، از یک سری قواعد واصول هنری و ریاضیات فرمی بهره می برند.
انواع نه چندان پیچیده و کم تنوعی از این گونه طرح ها را درسایر کشورها و در ایران ما قبل اسلام نیز می توان جستجو کرد که در آن جا به منظور جداسازی زمینه و بستر کار از کادرها و حواشی یا در تزیینات نواری و خطی آثار مختلف سنگی، چوبی، شیشه و موازئیک و همچنین در بخش هایی در داخل بناها مانند در و پنجره و سقف یا کف اتاق که مواد و مصالح بکار رفته برای طراحی به تبعیت از فرم های هندسی است بکار گرفته شده اند. نقوش هندسی بر پایه تعبیرات و فرم های اصلی دایره مربع مثلث مستطیل لوزی بیضی ذوزنقه… است که با ابزارهای نقطه خط و سطح ساخته می شود. این نقوش پیچیده و زیبا ساختار ساده ای دارند واز تکرار واحدهای دایره، مربع ومثلث به دست می آیند. آن ها را می توان تنها با استفاده از پرگار و خط کش و دانستن نحوه ی ترسیم مثلث، مربع، شش ضلعی ستاره و غیره رسم کرد و از تکرار و تقسیمات بعدی و افزودن خطوط مستقیم و منحنی، می توان طرح های نامحدودی به وجود آورد.
نقوش هندسی از دیرباز مورد توجه ایرانیان درخلق آثار پرشکوه شان بعد از قرن پنجم هجری به اهمیت خاصی رسید و تا پیش ازاسلام صرفا به صورت های «مربع» و «مستطیل» و «مثلث» و گاهی هشت ضلعی منظم ودایره منقوش و منقور می گردیده است. این اشکال به دلیل تحرک پذیری فراوان شان در بسیاری از مکان ها مورد استفاده قرار گرفته است. ویژگی دیگری که باعث استفاده فراوان از نقوش هندسی شده، خاصیت گسترش یابنده ی آن می باشد که به دلیل قابلیت پوشانندگی مورد توجه هنرمندان مسلمان بوده است. در دوره صفویه نقوش هندسی در کاشی کاری بناها بسیار به کار گرفته شده است.
نقوش گیاهی:
انسان از ابتدا نخستین ادراک مبهم ولی اساسی خود از جهان خارج را با نقوش و اشکال تزیینی بیان نمود. نقش مایه های برگرفته از تاک (انگور)، گل سرخ، نیلوفرآبی، گل انار و … و پیچش آنها در هنر دوران اسلامی نقطهٔ آغازی بر مجموعه ای از اشکال با معنا شد، که آن را اسلیمی گویند. اگر چه شکل ظاهری نقوش گیاهی مفصل و پیچیده است، ولی از وضوح کامل برخوردار می باشند.
قاب کاشی تزیینی با نقوش اسلیمی در ایوان جنوبی مسجد جمعه (جامع) اصفهان
نور:
الله نور السموات » نور در معماری ایران بعد از اسلام نماد وحدت الهی است( آیه ٣٥ سوره نور) قرآن خداوند را نور آسمان ها و زمین می نامد. نور در این معماری علاوه بر بعد مذهبی، باعث مشخّص تر شدن عناصر تزیین می شود. عناصر تزیینی در معماری دورهٔ اسلامی به گونه ای طراحی و اجرا شده اند که با سطوح برّاق و درخشنده باعث انعکاس نور در فضا شوند. همانگونه که از تجزیهٔ نور، رنگ های مختلف رنگین کمان حاصل می شود، در نتیجهٔ ورود نور در فضا نیز رنگ های مختلف دیده می شود. در این معماری همچنین از نور در کنار تاریکی استفاده کرده اند تا جلوهٔ روشنایی بیشتر نمایان شود.
آب:
آب یکی ازمکمّل های اصلی تزیینات معماری دوران اسلامی بوده است. بهره گیری از آن برای تزیین، آرامش و استفاده جهت آبیاری در معماری خانه ها و کاخ ها و باغ ها مرسوم بوده است (سوره انبیا،آیه۳۰ ) آب را منشا حیات و زندگی دانسته است: (( وجعلنا من الماء کل شیء حی )) در بناهای مذهبی آب کارکردی عبادی نیز داشته و جهت گرفتن وضو به کار می رفته است. در معماری بخش انعکاس یافته بنا در آب، اهمیّتی به اندازهٔ خود مادی و واقعی آن را داشته است.
کاخ چهل ستون
خوشنویسی:
از زمان اختراع خط، نوشتن روی بناها و مصنوعات به منظور تزیین، بیان اعتقادات و یا به یادگار گذاشتن حوادث و وقایع برای آیندگان، مرسوم بوده است. خوشنویسی نیز چون سایر تزیینات اسلامی پیوندی نزدیک با هندسه، تناسبات و روابط ریاضیات داشته و تناسب حروف و میزان خم وچم آنها دارای نظمی خاص بوده است. کتیبه های خطاطی شده از عناصر شاخص تزیینی در اکثر بناهای دوران اسلامی بوده است.یکی از جذاب ترین و متنوع ترین تزئینات معماری بناهای دوره صفوی، کتیبه های نستعلیق هستند که به شیو ه های مختلف در بناهایی با کاربری های متنوع اجرا شده اند. این کتیبه ها حاوی اطلاعات ارزشمندی مانند توصیف بنا، بانیان و هنرمندان نیز هستند که شناسایی و معرفی آنها به روشن شدن زوایای پنهان تاریخ هنر معماری و خوشنویسی ایران منجر میشود.علاوه بر این، جنبه های زیبایی شناسانه این آثار نیز قابل بررسی است. از این منظر، یکی از نکاتی که نمی توان به آن بی توجه بود، گوناگونی شیوه های اجرایی کتیبه ها است که تاثیر آن بر کیفیت خوشنویسی ب یتاثیر نبوده است.
روش های اجرای تزیینات :
معماری ایران زمینهٔ پرورش، شکل گیری و تکامل هنرها و فنون بسیاری را فراهم نمود. هرکدام از این فنون به گونه ای معماری ایران را آراسته اند ومعماران توانسته اند به یاری آنها به اهداف متعالی معمارانهٔ خود دست یابند. در این معماری هیچ کاری تنها به خاطر تزیین انجام نمی پذیرفت، بلکه در پس هر عنصر تزیینی دلیلی فنّی، کاربردی و یا متعالی وجود داشت.
آجرکاری:
استفاده از آجر به منظور ساختمان و همچنین استفاده های تزیینی از آن، در جهان اسلام قرون وسطی بمراتب اصیلتر از استفاده از سنگ است. منشا، اهمیت و تکامل این سبک آجرکاری تزیینی هنوز تا حدودی حالت معما دارد، زیرا قدیمیترین نمونههای واضح آن در عین حال کاملترین نمونهها هستند؛ به این معنا که غیر از گنبد از قسمتهای بنا به دو منظور استفاده شده است: به صورت سطوح تزیین شده و به شکل بخش هایی از حجمهای معماری مثل دیوارها، برجها و فضای لچک طرفین طاقها. تغییرات در آجرکاری تنها به منظور تاکید روی خطوط عمده بنا نبود، بلکه به منظور متمایز کردن سطحی که قصد تزیین آن را داشتند . در نقش و نگارهای آجرکاری، معماران آجرها را به هر شکلی که بخواهند ، مورد استفاده واقع میشد میتراشند و به آن شکل میدهند. اما در تکنیک طرح آجر و کاشی، معمار نقش و نگارها را با پست و بلند ساختن آجرها در موقع آجرچینی خلق میکند و به آنها شکل میدهد، یا اینکهه داخل آجرهایی که به کار برده میشوند، آجرهای لعابدار(کاشی) به کار ، میبرند. چنانچه همین کار در زاویه قائمه انجام گرفته باشد، به نام معقلی مشهور است.
کاربرد تزئینی آجر
آجر به عنوان یک عنصر تزئینی، کارایی آنرا دارد که با تمامی عناصر تشکیل دهنده یک معماری بیامیزد و یا بشکل یک عنصر مجرد تزئینی جلوه گری کند.
در حالتی که صرفاً جنبه تزئینی دارد بار اضافی است که به سازه اصلی ساختمان متصل میشود مانند مقرنسهای معلق، در حالت دیگر عامل انتقال دهنده نیروهای کششی و فشاری است با حفظ جنبه های تزئینی آن که شامل گنبدها- انواع پوششها- دیوارها-ستونها و طاق نماها می شود. مقرنسها که غالباً بخشی از گوشواره ها می باشد در دوره سلجوقی و قبل از آن آجری بودند ولی در دوره های متاخر ترکیبشان با گچ و کاشیکاری لعاب دار رنگ تازه ای به سیر تحول و تکامل آن داد که نمونه های کامل آنرا در دوره صفویه مشاهده می کنیم.
کاربرد آجر در معماری دوره سلجوقی بسیار رواج پیدا کرد و از انواع طرح های هندسی در آجر استفاده می شد.
هنر آجرتراشی و تزیینی بنا باآجرهای تراشیده، از قرن پنجم در ایران معمول بوده است. در کناراین تزیینات بسیار زیبای آجری،کتیبه هاوخطوط تزئینی با استفاده از آجرتراشیده،یکی از ویژگی های معماری سلجوقیان است.
چون در بکار گیری این نوع تزیینات گاه از طاقنما و نغول نیز استفاده می شود، لازم است که شرح مختصری به این مکتوب افزوده شود.
طاقنما
طاقنما همانطور که از نامش پیداست نمایی است که حالت قوسی طاق را می نمایاند و در حقیقت نشانی از آن است، ولی می تواند به صورت واقعی و یا نمایشی باشد. یعنی می تواند برای جا دادن پنجره یا برجسته نشان دادن آن، یا در برگرفتن یک مشبک باشد و صرفاً جنبه تزئینی داشته باشد و برای خوش نمایی و زیبایی سطح دیوار بکار می رود.
نغول
نغول که جمع نغل بمعنی گودی، به کار می رود، همانند طاق نما، جنبه تزیینی- در نمای ساختمانها- دارد واغلب دارای شکل هندسی مستطیل و یا مربع می باشد که در بالای سردرها و در حاشیه زیر گنبد ها و گاه به صورت ترکیبی همراه با طاق نما ساخته می شود، مانند ایوان شمالی مسجد جامع گناباد(قرن7 هجری) که با نغول مربع در بالای هر طاق مشخص شده و گنبد سرخ مراغه( قرن6 هجری) که در بین نماهای آن از طاقنما و نغول استفاده شده است. گنبد سرخ مراغه از اعتبار ویژه ای برخوردار است، تا جایی که «اریک شرودر» یکی از معتبر ترین هنر شناسان آن را بهترین نمونه آجر کاری در ایران و بنابراین شاید بهترین آجر کاری در دنیادانسته است.
آجر پیش بر
استفاده از آجرهای با شکل های مختلف به جز چهار گوش و مستطیل برای کار در محل های معیین نمایانند: ستونها، ستونچه ها، دورها، نغول ها و مانند آن در معماری ایران سابقه ای طولانی دارد و در آثار دوران بعد از اسلام از تنوع بیشتری برخوردار می گردد.
.
آجرمهری
آجرهای پیش بر از نظر سطح در دو نوع ساده و «مهری» یا نقش دار تهیه میشوند. نقش اندازی روی آجر چه به صورت برجسته و چه فرورفته جز در مواردی محدود و خاص که به گونه پیش بر و دست کار صورت می گرفته. با هم چنین آجرهای تزیینی در دو گونه نقش برجسته و مشبک، با نقش های هندسی و کارگره در چند طرح مختلف در مسجد گناباد از دوران سلجوقی در شکل های مربع و مستطیل نیز شناخته شده است که از اهمیت خاصی برخوردارند.
آجر آبساب
آجر آبساب آجری است که پس از تراش آن را در آب می خیسانند و «زنجاب» می کنند و کناره آن را به وسیله ماسه بادی یا گرد آجر وگاه با گل رس یا اخرا می سایند نمونه این کار در گنبد سلطانیه سراغ داریم ولی رونق این شیوه مربوط به دوران صفویه به بعد است با وجود اینکه آجر آبساب به نمای بنا جلوه می دهد، با این حال توان آجر را از بین می برد و نما را آسیب پذیر می سازد.
آجرواکوب و آبمال
برای ساختن آجرهای صاف جهت کار در نمای ساختمان، خشت را پس از بیرون آوردن از قالبی چوبی مانند ماله واکوب می کردند و با دست آغشته به آب رویه آ نرا صاف می کردند و سپس به کوره می بردند. نمونه قدیمی این شیوه را در نمای گنبد قابوس شاهد هستیم.
کاشی کاری:
در میان هنرها و فنون، کاشی کاری هنر ممتازی است، که گوناگونی و تنوّع بسیاری دارد. این تنوّع در قالب پنج گروه بزرگ کاشی کاری، می باشد. که عبارتند از: کاشی تراشیده (معرّق)، کاشی درهم(معقّلی)، کاشی زیررنگی، کاشی هفت رنگی و کاشی کاری با کاشی نره. مساجد و مدارس صفویه به طور کلی با پوششی از کاشی ها در درون و بیرون بنا تزیین شده اند. در حالیکه کاربرد کاشی های معرق تداوم می یافت، شاه عباس که برای دیدن بناهای مذهبی کامل نشده اش بی تاب بود، استفاده بیشتر از تکنیک سریع کاشی هفت رنگ را تقویت کرد.
هنر کاشی کاری ترکیه تا حد زیادی تحت تاثیر سنتهای خراسانی قرار داشت. در قرن نهم هجری (تا سال ۸۷۵ ه.ق) هنرمندان خراسانی با انگیزه اشتغال به فعالیت در ترکیه می پرداختند. در قرن دهم هجری، ایزنیک مرکز تولید ظروف سفالی و کاشی در ترکیه محسوب می شد. یک رنگ سرخ درخشان جدید و یک دوغاب غنی شده از آهن به صورت ضخیم غیر قابل نفوذ به زیر لعاب، به کار گرفته می شده که از ویژگی های کاشی ایزنیک به شمار می آمد. یک سبک برگدار زیبا با طراحی های واقعی از گل های لاله، سنبل و میخک نیز بر روی کاشی ها، منسوجات، جلدسازی و سایر هنرهای ترکیه قرن دهم مورد استفاده قرار گرفتند.
1- کاشی یکرنگ
2- کاشی معرق
3- کاشی هفت رنگ
4- کاشی طلائی
5- کاشی با تلفیق آجر
دلایل استفاده از کاشی در بناها:
آرا و اقوال گوناگونی راجع به دلیل استفاده از کاشی کاری مطرح شده، اما بیشتر نظرها معطوف به مسئله زیبا شناختی تزیینات. بزرگترین قدرت کاشی تزیینی الوان، تغییر ، است و مسئله استحکام در درجه دوم اهمیت قرار میگیرد ششکل یک ترکیب کاملا ساختمانی به ترکیبی درخشان بود که در آن اجزای معماری با طرحهای تزیینی و رنگ درهم میآمیزند. در عین آنکه هرکدام ویژگی خاص خود را حفظ میکنند.
انواع روشهای کاشیکاری:
کاشی تکرنگ
از آغاز سده ی ششم هجری کاربرد نوعی کاشی ساده ی رنگی پیدا شد.در این شیوه قطعه های کاشی ابی رنگ در میان اجر کاری به طور پراکنده نشانده شده است.اولین نمونه ی ان در زیر گنبد مسجد جامع قزوین است.این قطعات بقدری کوچکند که دشوار به چشم می این محض این که دو نقش تزیینی چندانی ندارند.ولی به محض این که فرایند بهره گیری از انها اغاز شد به سرعت گسترش یافت.
گنبد کبود مراغه
کاشی زرین فام
در سده 5 هجری معماران ایرانی برای غنای رنگ در کار خود بهره بری از کاشی زرین فام را آغاز کردن. از دیگر انواع کاشی های دوره اسلامی که سابقه ساخت و استفاده از آن در تزئین معماری به قرون اولیه اسلامی باز می گردد نوع طلایی و زرین فام است به علت عدم انجام کاوشهای باستان شناسان در همه شهر های اسلامی تو سعه و کاربرد جغرافیایی کاشی زرین فام بدرستی آشکار نیست
کاشی معرق
کاشی معرق به سرعت جانشین کاشی زرین فام گردید این نوع شامل قطعاتی است که به شکلهای مختلف از کاشی یکرنگ بریده شده و بر مبنای یک طرح از پیش طراحی شده کنار هم قرار گرفته اند و دارای امتیاز های زیادی بود. کاشی معرق در دوران شاه طهماسب به اوج کیفیت خود رسید
زیبایى کاشیکارى این مسجد اعم از کاشیهاى معرق خود تنوعى است دلپذیر کاشى معرق ظریفترین نوع کاشى و متعلق به قرن هفدهم است. در حقیقت کاشى معرق نوع ظریفى از کاشى هفت رنگ قرن پانزدهم و شانزدهم است.
کاشی هفت رنگ
شیوه تهیه ی کاشی معرق کند و پرهزینه بوده و تراش آن نیز نیاز به مهارت بالا داشته است هزینه کاشی کاری با اسازه های عالی بنای معظمی چون مسجد گوهر شاد سرسام آور و زمان مورد نیاز نیز به همان اندازه زیاد بوده است از این رو جست و جو برای جایگزینی که دست کم انتقال دهنده همان سلسله نقشها و همان رنگ ها به شیوه ها ارزانتر و سریعتر باشد پیوسته مد نظر بوده است امکان تولید رنگ های مختلف با یکبار حرارت در کوره از طریق خشت کاشی های لعاب دار و ظرف های لعاب دارمنقوش پیش از این به اثبات رسیده بود و با آغاز سده 8 هجری انبوه خشت کاشی معماری ارزه شد. در این نمونه نقش ها با ترکیبی از لعاب سفید رنگ , قلع و آبی کبالت به نحو کاملاً مشخصی ظریفتر و با طراحی روانتر از کاشی معرق حاصل شده است فقط درخشش رنگ های آن کمتر است.
مسجد سپهسالار
کاشی با تلفیق آجر
گچبری
شواهد باستانشناسی نشان می دهند که تاریخ ساخت گچ به پیش از ساختن خشت و پخت آن به صورت آجر می رسد. در قدیمی ترین بنای دنیا، یعنی اهرام ثلاثه مصر که قدمتی چهار هزار و پانصد ساله دارد، از گچ به عنوان ماده چسبنده مقاوم بعد از ازاره در بین سنگ ها و جهت کلاف سازی آنها استفاده شده است. یکی از کاربردهای ویژه گچ، اندود کردن دیوارها و سطوح داخلی ساختمان ها است و هنر گچبری، این آراستگی را به حد کمال و دلنوازی می رساند.
روش تزیینات گچی روی دیوارها از طریق حکومت طولونی از عراق به مصر انتقال یافت و نمونه هایی از آن در جامع طولون روی سطح داخلی و اطراف طاق ها و دور پنجره ها به کار برده شد
در دوره ایلخانی، هنر گچبری به سرحد کمال مطلوب رسید. به وجود آمدن محراب های گسترده با انواع خطوط به ویژه گونه های مختلف کوفی، به کار گیری انواع گره هندسی با نقوش اسلیمی طوماری و اسلیمی ماری در لا به لای کتیبه و اسپرهای خط با گل و برگ های پهن و نیز گودی و برجستگی نقوش، موجب تحولی عظیم و خلق شاهکارهای عظیم گچ بری در این دوران شد.
دوره تیموری، عصر به وجود آمدن رسمی بندی و کار بندی هایی از قالب های گچی مقرنس و قطار بندی های گچی ارزشمند است. به طور کلی، در هنر گچ بری این دوران انواع خطوط کوفی مشجر، مزهر، معقد و مشبک و نیز خط های محقق، نسخ، ثلث، رقاع، تعلیق و نستعلیق و به خصوص از خط معقلی، استفاده فراوان شده است. از آثار فراوان این دوره می توان به مقرنس بندی های گچی ارزشمند سر در مسجد میدان کاشان، قطار بندی های گچی مدرسه خرگرد در خواف و خطوط گچ بری شده در بقعه شیخ احمد جامی در تربت جام را نام برد.
کاخ عالی قاپو اصفهان
نگارگری:
در سده دهم هجری شیوه مصورسازی و نسخ خطی ایران به الگویی برای هنرمندان عثمانی تبدیل شده بود. نگارگری و مصورسازی ایرانی همواره در جست و جوی زبانی شاعرانه و هنری بوده اما نگارگری عثمانی درست در نقطه مقابل آن قرار دارد. به این معنی که مضمون نگاره های عثمانی اغلب حماسی یا غنایی است و بازگویی وقایع را به داستان های اسطوره ای ترجیح می دادند. این اختلاف سبب شده نگارگری ایرانی مانند همان اسطوره ها، محدودیت زمانی و مکانی را پشت سر گذاشته و تاثیرگذارتر از آثار عثمانی به نظر برسد که شکل روزنامه ای خبری به خود گرفته بودند. همچنین در مساجد ترکیه می توان استفاده از نگارگری با ترکیبی از نقش طلاکاری را در طرح های اسلیمی مشاهده کرد.
نگارگری قرن ۱۵ میلادی
عثمانی
شیوه های دیگر در اجرای کتیبه های نستعلیق :
1 – حجاری
1-1 برجسته: بررسی های انجام شده حاکی از آن است که اولین شیوه اجرای کتیبه های نستعلیق، حجاری برجسته بوده است. همان گونه که ذکر شد، نمونه های اولیه آن را از اواسط قرن نهم هجری در لوح مقبر ههای هرات م یتوان دید (تصویر). در این شیوه، متن کتیبه از فضای اطراف آن برجست هتر است.از شاخص ترین نمونه های اولیه آن، کتیبه سلطان علی مشهدی 882 ه.ق( در هرات است که پیشتر ذکر آن رفت. از نمون ههای (اولیه آن در دوره صفوی، م یتوان به کتیب ههای مسجد میدان کاشان ) 922 ه.ق( و امامزاده ابوالفتوح وانشان گلپایگان ) 923ه.ق( اشاره کرد. از زیباترین نمون ههای موجود م یتوان از کتیبه .) سردر آب انبار علیمردان خان در کرمان نام برد (تصویر 2)
تصویر 1: سنگ قبر غیاث الدین منصور به تاریخ 849 ه.ق، هرات
1-2 نقری: در این شیوه اجرا، متن کتیبه نسبت به فضای پس زمینه گود است. تعداد انگشت شماری از کتیبه های نستعلیق صفوی به این روش اجرا شده که از در دسترس ترین نمونه ها می توان کتیبه ورودی حمام گنجعلی خان کرمان ) 1020 ه.ق( ونیز کتیبه کاروانسرای شیخ علی خان زنگنه (تصویر 3)در بیستونرا نام برد.
تصویر 2: کتیبه حجاری برجسته، آب انبار عل یمردان خان
کرمان (عکس: فرهاد خسروی بیژائم)
تصویر 3: کتیبه حجاری نقری، کاروانسرای شیخ علی خان
بیستون (عکس: فرهاد خسروی بیژائم)
3-1 معرق سنگ: از تزئینات رایج معماری در دوره گورکانیان هند است که در جغرافیای ایران امروز نمونه ای بدین شیوه دیده نشده است. از آن جا که چند نمونه از کتیبه های معرق سنگ هند توسط خوشنویسان ایرانی نگاشته شده، در تقسیم بندی شیوه های اجرایی.قرار گرفته است. از نمونه های زیبای آن میتوان به کتیبه پل قلعه سرخ دهلی به تاریخ 1031 ه.ق49 و کتیبه مزار امیر خسرو دهلوی در 1063 ، حکمت 1337ه.ق (تصویر 4) اشاره گرد.
تصویر 4: کتیبه حجاری معرق، مقبره امیر خسرو دهلوی عکس: حمیدرضا قلیچ خانی
2- تزیینات چوبی
2-1منبت: شناخته شده ترین و رایج ترین شیوه اجرای تزیینات معماری چوبی است که برای نخستین بار در نیمه دوم قرن دهم هجری برای اجرای کتیبه های نستعلیق در امامزاده قاسم تجریش
(963 ه.ق) مورد استفاده قرار گرفته است. (تصویر 5)
2-2 رویه کوبی: شیو های است که در آن، طرح به صورت مشبک از یک صفحه چوبی جدا میشود و بر اساس طرح اصلی روی سطح چوبی دیگری چسبانده میشود (تصویر 6).
2-3 حکاکی (نقری): در این روش، تزیینات با ابزارکاهنده مثل مغار یا چاقو بر سطح چوب نقر م یشود.کاربرد آن در کتیبه نگاری و به ویژه نستعلیق، بسیارمحدود است. فقط در یک مورد برای اجرای کتیبه نستعلیق از این شیوه استفاده شده و آن هم بخشی از در شمالی مسجد جامع نطنز است(تصویر 7)
تصویر 5: کتیبه منبت(بقعه شاهزاده حسین قزوین )
عکس: فرهاد خسروی بیژائم
تصویر 6: کتیبه رویه کوبی چوب،مدرسه چهارباغ اصفهان
عکس: فرهاد خسروی بیژائم
تصویر 7: حکاکی چوب،مسجد حامع نطنز
عکس: فرهاد خسروی بیژائم
3-تزیینات فلزی
تصویر8: کتیبه قلمزنی، مسجد امام اصفهان
عکس: فرهاد خسروی بیژائم
تصویر9: کتیبه قلمزنی برجسته، مدرسه چهارباغ اصفهان
عکس: فرهاد خسروی بیژائم
تصویر10: کتیبه مشبک فلز، بقعه درب امام اصفهان
عکس: برنارد اوکین
اجزای تزیین:
قاب بندی: تزئین معماری ایرانی فقط به غنا و پیچیدگی آن منحصر نمی باشد .بر این تزیین نظمی از شبکه های اصلی و فرعی حاکم بود و قاب هایی پدید می آورد که نماهای پیشین و پسین بنا با آن تنظیم می شد. مثلاً در سردر ورودی مسجد شیخ لطف الله حضور قوسی فرو رفته در داخل مستطیل قاب دور آن، نقش مایه ای است، که در سراسر تاریخ معماری دوران اسلامی تکرار شده است.گاهی پنجره ها، همان نقش قاب را، در عمق کمتری تکرار می کردند.
مقرنس: مقرنس به صورت سادهٔ آن در قبل اسلام نیز در ایران مورد استفاده قرار می گرفته است. مقرنس از جمله عناصر تزیینی در معماری ایران است که علاوه بر سطح به صورت حجم هم ارائه می شده است. مقرنس طاقچه هایی مانند کندوی زنبور عسل و استالاگتیت هستند که در کنار یا بالای هم، مانند مجموعه ای بلور، بر راستای محورهای مختلف قرار می گرفته اند.
بررسی جامع بناها:
تمدن اسلامی در عصر عثمانی:
ایران و عثمانی در عصر صفوی به دلیل اختلاف مذهب و رقابت های سیاسی همچنین نفوذ اروپا در دو هر کشور، شاهد روابط تازه ای بودند. از سوی دیگر مبارزه با غارتگران و باج گیران، و نیز صلح با پیشکش نمودن کالاهای هنری و اعزام هنرمندان، تاثیرات فرهنگی و هنری تنگاتنگی را پدید آورد. شاید دلیل عمده توجه عثمانی ها به هنر ایران این بوده که به عنوان یک جامعه مسلمان، برای ارتقاء هنر سرزمین خود با دیگر کشورهای اسلامی لازم می دیدند از هنر آن ها الگو برداری کنند و به همین دلیل بود که در سده نهم هجری سران حکومت بعد از هر پیروزی صنعتگران برخی از کشورهای مقلوب را مانند مصر و ایران با خود به استانبول می بردند. آنچه شاخصه معماری ایرانی می باشد استفاده وسیع از هندسه و تزئینات اسلیمی در کاشیکاری، گچ بری و … می باشد.دوره صفویه و عثمانی دوره شکوفایی هنر معماری و تزئینات ان در ایران و ترکیه می باشد. شناخت ویژگی های این دو دوره در شناخت اصول معماری مورد اهمیت می باشد.
مکتب عثمانی با تکیه و استفاده از عناصر معماری بیزانس به خصوص کلیسای ایاصوفیا هویت خود را تثبیت نمود معماری مکتب عثمانی به مانند مکتب اسپانیا از تفکر اولیه اسلام پیروی ننموده است. در این شیوه شاهد توجه بیش از حد معمار به نمای بیرونی بنا هستیم.
ویژگی های معماری عثمانی:
۱-گنبد خانه ی مرکزی وسیع و فراخ ۲- شبستان ها در طرفین گنبدخانه ۳- گنبد مرکزی و نیم گنبدها فرعی ممتعدد ۴ – توجه به نمای بیرون بنا ۵- استفاده از طاق های پلکانی ۶- استفاده از مناره ها در چهار سوی بنا به شیوه ای بیزانسی
نمونه های از بناهای معروف دوره عثمانی:
مسجد سلطان احمد:
مسجد سلطان احمد ترکیه، در استانبول، یکی از زیباترین مساجد دنیا و از نمونه های منحصر به فرد و شگفت انگیز معماری دوره امپراتوری عثمانی به شمار می آید. این مسجد به دلیل به کار رفتن کاشی های آبی رنگ در طراحی داخلی به نام مسجد آبی شناخته شد..سلطان احمد اول سال ۱۶۰۹ میلادی دستور ساخت این مسجد را داد و در ۱۶۱۹ میلادی این بنای باشکوه تکمیل شود. ساختار این مسجد شبیه مکعب است و فضای بیرونی آن را مجموعه ای از گنبدها و شبه گنبدها پوشانده که با یک هارمونی زیبا چشم را به سمت انتهای گنبد اصلی هدایت می کنند. گفته می شود وقتی سلطان احمد دستور داد شش گلدسته بسیار بلند برای این مسجد طراحی کنند، سخت با مخالفت روبه رو شد، چون تا آن زمان فقط مسجدالحرام (مکه مکرمه) شش گلدسته داشت. به همین خاطر او دستور داد گلدسته دیگری برای مسجدالحرام ساخته شود تا به این ترتیب مسجدالحرام همچنان از دیگر مساجد دنیا متمایز باشد.
مسجد شاهزاده مهمت :
این مسجد در سال ۱۵۴۸ بعد از فوت آنی مهمت فرزند سلطان سلیمان در سن ۲۱ سالگی به یاد او احداث شد. که به مختصرا به شهزاده معروف شده است. قبه ۱۹ متر بوده و ارتفاع ۳۷ متر دارد. این مسجد دو مناره است. در زمان قدیم کولیه مسجد دارای کتابخانه ، حکیم خانه ، مدرسه ،و…بوده است. امروزه توربه شهزاده مهمت (محمد) و دخترش که با چینیهای ایزنیک تزیین شده است در این مکان زیارت می شود.
مسجد مهریماه سلطان:
این مسجد کوچک در سال ۵۶۵ ۱ توسط معمار سینان به اسم یکی از دخترهای سلطان سلیمان در روی تپه ششم و نزدیک سورهای ادیرنه قاپی استانبول نزدیک سولو کوله و در ارتفاعی ترین نقطه استانبول قدیم در ادیرنه قاپی است. اگر دقت کرده باشید در زمانهای قدیم درهای ورودی (قاپی) در اسم محل تاثیر زیادی داشته مثلا ادیرنه قاپی، قوم قاپی ، یا عالی قاپو و…
مسجد رستم پاشا:
مسجد رستم پاشا یکی از مساجد شهر استانبول در ترکیه است. این مسجد در سال ۱۳۶۱ به دستور رستم پاشا صدراعظم و توسط معمار سینان ساخته شده است. ارزش اصلی مسجد ناشی از نقوش گل هایی مانند میخک، مینا، لاله، رز و زنبق بعنوان نمونه ای از چینی کاری در قرن ۱۶ در دیوارهای شبستان ورودی و هم در ستون های پافیلی داخلی است. از میان آنها نمای کاشیکاری شده مسجد با کاشی های ایزنیک پیداست، از همان نوع کاشی های زیبای داخل. و یک گنبد بسیار زیبا توسط چهار ستون استوار شده است.کاشیکاری ها حکایت از ثروت و نفوذ رستم پاشا دارند. کاشی های ایزنیک بسیار گرانقیمت و پر اقبال هستند.
معماری عصر صفویه:
هنر معماری اسلامی فراتر از صرف تجربه زیبایی شناختی است و در واقع جلوه ای نمادین از حقیقتی والاتر است که انسان را از کثرت جهان بیرون به وحدت الهی می رساند و در حقیقت جای دادن انسان در حضور خدا از طریق قدسی کردن فضاست. در این هنر تکنیک و زیبایی، وجوه مکمل خلاقیت هنری است و هنر از صنعتگری و کار صنعتگر از بقیه وجوه زندگی او خصوصاً زندگی روحانی او جدا نیست. هندسه بنا ساده است و شکل ها و خط های شکسته به جای خطوط پیچ در پیچ گذشته متداول است و از پیمون بندی و تناسبات یکسان در ساختمان استفاده شده است. اما تکنیک های تزیینی متنوعی از قبیل آجرکاری، کاشی کاری، کتیبه نگاری، گچ بری، آئینه کاری، تزیینات چوبی و حتی برخی از عناصر معماری مانند تویزه های کاذب، مقرنس و سه کنج در حد کمال خود در این دوره مورد استفاده معماران و هنرمندان قرار گرفت. به طور کلی قرن دهم ویازدهم قمری، به عنوان دوران شکوفایی هنرهای اسلامی ایران، و اصفهان یکی از مهم ترین و زیباترین شهرهای این دوره بوده است. بناهای بزرگ شهر اغلب با کاشیکاریهای زیبا تزیین شده اند. وقتی شاه عباس اصفهان را پایتخت خود قرار داد، نقشه جدیدی برای شهر طرح کرد: خیابان بزرگ و معروف چهارباغ را او ساخت و طرفین خیابان را دستور داد درخت بکارند. این خیابان به پل بزرگی که روی زاینده رود است، می رسد.
در میانه شهر، میدان بزرگ «نقش جهان» قرار دارد. مسجد امام (شاه) درسمت جنوب و قصر عالی قاپو در مغرب و مسجد شیخ لطف الله در مشرق و سردر بازار قیصریه در شمال آن جای گرفته اند. این میدان جای چوگان بازی بوده و دروازه های سنگی که برای این بازی ساخته شده، هنوز در دو سوی میدان موجود است. در چهار سوی این میدان قریب دویست باب حجرات در دو طبقه ساخته شده است. بنای مسجد امام (شاه) که در جنوب میدان واقع شده، از لحاظ معماری و کاشیکاری و حجاری و عظمت گنبد و مناره های بلند آن، از شاهکارهای قرن یازدهم قمری است. کتیبه سر در اصلی مسجد بر روی کاشی معرق وبه خط ثلث علیرضا عباسی نوشته شده و تاریخ ۱۰۲۵ ق. بر آن است. معمار این مسجد «استاد علی اکبر اصفهانی» و مباشر ساختمان «محب علی بیگالله» بوده اند.
عالی قاپو با ایوان بلند آن در مغرب میدان جای دارد. عالی قاپو دارای جلوخان و شش طبقه ساختمان است که در هر طبقه تزیینات و گچبری و نقاشی موجود است. ایوان رفیع آن با ستونهای چوبی وسقف خاتم نیز بسیار جالب است. مسجد شیخ لطف الله که در شرق میدان واقع شده، گنبد زیبایی دارد که از کاشی پوشیده شده و طرح آن نقش تاک یا اسلیمی بزرگ است و با شکل و اندازه گنبد تناسب کاملی دارد. راهروی مسجد که به شبستان و محراب بی نظیر آن منتهی می شود، دارای کاشیکاری خشتی بسیار زیبا و پنجره های سنگی مشبک است. کاشیکاری داخل شبستان شامل کاشیهای هفت رنگ و معرق کاریهای زیباست و کتیبه های معرق و قطار و پیچ کاشیس فیروزه ای و پنجره های مشبک کاشی است، طرح نقوش و رنگ آمیزیهای متنوع و الوان نارنجی و لاجوردی، جلال و زیبایی خیره کننده ای به این شبستان بخشیده است. کاشیکاری سقف داخلی شبستان، با طرح لوزی و ریزه کاریهای خاصی که در آن به کار رفته اعجاب انگیز است. محراب کاشی معرق و مقرنس کاری آن نیز در زمره آثار مهم هنری است از لحاظ صنعت کاشی پزی و معرق کاری، شاهکاری به شمار می رود.
کاخ چهلستون، با ۲۰ ستون چوبی بلند در ایوان، و تالار آیینه با سقف منقوش و زراندود و منبت کاری وگچبری و نقاشیهای عالی، یکی از مشهورترین کاخهای این دوره است. قصر هشت بهشت نیز از نظر بُعد مناظر باغ به میزان وسیع تری اهمیت معماری دارد. این قصر را برای جشنهای مجلل درنظر گرفته بودند. شهرت این کاخ گذشته از جنبه معماری وزیبایی، به سبب استفاده ازسنگهای مرمر و طاق مقرنسکاری و نقاشی مناظر کاشیکاری خاص آن است. آیینه کاری این کاخ عامل دیگری در زیبایی بنا بوده است.
فهرست منابع و مآخذ
1. بلخاری، حسن، 1384 ، تجلی نور و رنگ در هنرهای ایرانی-اسلامی، انتشارات سوره مهر، تهران
2. بورکهارت، تیتوس، نصر، سید حسین، گوستاویونگ، کارل، والری، پل، 1370 ، جاودانگی و هنر، انتشارات برگ، چاپ اول
3. پوپ، آرتوراپهام، 1365 ، معماری ایران، کرامتاله افسر، انتشارات یساولی، تهران
4.رهنورد، زهرا، 1378 ،حکمت هنر اسلامی، سازمان سمت، تهران، چاپ اول
5. .سلیمان زاده، نیره السادات، منتظرالقائم، اصغر، دانش، فرشید، نقش و کارکردهای روان شناختی رنگها در تزئینات معماری
اسلامی در کتابخانهها و مراکز اطلاع رسانی، کتاب ماه اطلاعات، ارتباط و دانش شناسی، سال 15 ، شماره 5، اردیبهشت 91
6. میر، پویا، مظهری، محمد ابراهیم، احمدپور، سیده مرضیه، 1392 ،نقش رنگ در ارتقا کیفیت فضایی مساجد دوره صفویه، دومین
همایش ملی معماری و شهرسازی اسلامی، دانشکده هنر تبریز
7. مکینژاد، مهدی، 1387 ، تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی-تزیینات معماری، مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی سمت، تهران
8. هیلن براند، رابرت، 1377 ، معماری اسلامی، ایرج اعتصام، پردازش و برنامه ریزی شهری، تهران
9. هیل، درک، گرابر، اولگ، 1375 ، معماری و تزئینات اسلامی، مهرداد وحدتی دانشمند، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران
10 . .یاوری، حسین، باوفا، رقیه، 1390 ، سیری در حکمت معماری اسلامی و تزیینات وابسته به آن در دوره صفویه، انتشارات آذر،چاپ اول، تهران
11. فصلنامه پژوهش های معماری اسلامی / شماره دوازدهم / پائیز 1395 / سال چهارم
12. اردلان، نادر، حس وحدت، ترجمه ی حمید شاهرخ، تهران، نشر خاک، ۱۳۸۰٫
13. ارنست کونل – شهریار مالکی هادی اقدیس و طرحهایی از استاد محمد باقر ناشر فرهنگ سرای تهران-مقاله
14. استیرلن، هانری، اصفهان تصویر بهشت، ترجمه جمشید ارجمند، تهران: فرزان روز.۱۳۷۷٫
15. آیرملو-سحر/مسجد سلطان احمد و ایا صوفیا/معماری و ساختمان شماره مسلسل ۱۱
16. برند، باربارا، هنر اسلامی، ترجمه مهناز شایسته فر، تهران، موسسه مطالعات هنرهای اسلامی، ۱۳۸۳٫
17. بهنام ، عیسی، نخستین جامعه های انسانی در سرزمین ایران، «مجله هنر ومردم» دوره جدید ۱۱۶، تهران، ۱۳۵۱.
18. پاپادوپولو، معماری اسلامی، ترجمه حشمت جزنی، تهران: مرکز نشر فرهنگی رجاء.۱۳۶۸٫
19. پُرادا، ایدت ، هنر ایران باستان «تمدنهای پیش ازاسلام»، ترجمه یوسف مجیدزاده، تهران، ۱۳۵۷
20. پیرنیا، محمدکریم، سبک شناسی معماری ایران دوره ی اسلامی، تهران، انتشارات معمار، ۱۳۸۳٫
21. تقوی نژاددیلمی، محمدرضا، معماری و شهرسازی در گذر زمان، تهران: فرهنگسرای یساولی.۱۳۶۶٫
22. حاجی قاسم، کامبیز، گنج نامه دفتر چهاردهم: خانه های یزد، تهران: دانشگاه شهید بهشتی.۱۳۸۳٫
23. حبیبی، سید محسن، از شار تا شهر، چاپ هفتم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.۱۳۸۶٫
24. خوانساری، مهدی / مقتدر، محمدرضا / یاوری، مینوش، باغ ایرانی بازتابی از بهشت، ترجمهٔ مهندسین مشاور آران، تهران: سازمان میراث فرهنگی و گردشگری،۱۳۸۳٫
25. رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم، آثار ملی اصفهان، تهران: انجمن آثار ملی.۱۳۵۲٫
26. طرحهای اسلامی او اویلسون ترجمه محمدرضا ریاضی ص ۱۳۸-۱۳۷ تهران ۱۳۷۷
27. کیانی، محمدیوسف، تاریخ هنر معماری ایران دوره اسلامی، تهران، انتشارات سمت، ۱۳۸۴٫
28. هندسه پنهان در نمای مسجد شیخ لطف الله » ، حاجی قاسم، کامبیز، مجله صفّه، شماره های ٢١ و ٢٢ ، ص ٣٣ ٢٨،۱۳۷۵٫