تارا فایل

پاورپوینت بررسی سیر تحولات انقلاب اسلامی


بسم الله الر حمن الر حیم موضوع:
تهیه کنندگان:

با تقدیم سلام و تحیت به ساحت مقدس حضرت بقیه ا..الاعظم ارواحناله الفداء و با درود به روح بلند و پُرفتوح حضرت امام عظیم الشان (ره) بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی و با گرامیداشت یاد شهدای والامقام، جانبازان و ایثارگران عزیز و با تقدیم سلام و احترام به محضر مبارک و نورانی ولی امر مسلمین و رهبر معظم انقلاب اسلامی

اهداف انقلاب اسلامی

هر انقلابی دارای هدف هایی است که همه ی فعالیت ها و فداکاری ها به خاطر رسیدن به آن ها صورت می گیرد نیز به فرموده ی امام – راحل –رهبری براندازی رژیم شاهنشاهی و جایگزینی نظام اسلامی، پیاده کردن قوانین اسلام، بر پایی عدالت، استقلال و آزادی، نفی سلطه بیگانگان و ایجاد جامعه نمونه بر پایه ی موازین اسلام است. در این درس برخی از این اهداف توضیح داده می شوند.
الف – زنده کردن اسلام و اجرای قوانین آن در ایران
امام راحل ره در مورد اجرای قوانین بر پایه ی اسلام می فرماید:
دین اسلام مهم ترین و کامل ترین دین الهی است که برای سعادت و خوشبختی بشر، قوانین و مقرراتی در زمینه های مختلف فردی و اجتماعی انسان و نطبق بر نیازهای مادی و معنوی او وضع کرده است. انقلاب اسلامی ایران نیز هدیه ی غیبی و تحفه ی الهی است که از جانب خداوند به این مردم مظلوم عنایت شده و قادر است سعادت همه ی مسلمانان و مستضعفان جهان را در دنیا و آخرت تامین کند. در همین زمینه امام خمینی ره در وصیت نامه ی سیاسی – الهی خود به طور مکرر حفظ اسلام و پیاده کردن احکام آن را سفارش می نمایند:

آن چه در این حکومت اسلامی مطرح است اسلام و احکام مترقی آن است. بر ملت عظیم الشان ایران است که در تحقق محتوای آن به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام و در راس تمام واجبات است که انبیای عظام از آدم تا خاتم صلی الله علیه و آله و سلم در راه آن کوشش و فداکاری جان فرسا نموده اند … و امروز بر ملت ایران خصوصاً و بر جمیع مسلمانان عموماً واجب است این امانت الهی را که در ایران به طور رسمی اعلام شده و در مدتی کتاه نتایج عظیمی به بار آورده با تمام توان حفظ نموده و در راه ایجاد مقتضیات بقای آن و رفع موانع و مشکلات آن کوشش نمایند.(5).
 ب – تلاش در جهت برقراری حکومت جهانی اسلام
اسلام آیین جهانی و تکمیل کننده ی ادیان الهی قبل از خود است که در محدوده ی زمان، مکان و نژاد خاصی قرار نمی گیرد. رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز برای بشارت و انذار به تمام انسان ها است. خداوند آخرین پیامبر و آخرین و کامل ترین دین خویش را به سوی انسان ها فرستاد تا آن را بر همه دین های قبلی، غالب گرداند.
امام خمینی ره به عنوان احیاگر اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم در قرن بیستم، در سخنرانی ها و در پیام های خود با صراحت و به طور مکّرر می فرمودند که ما موظفیم اسلام را به دنیا معرفی کنیم و این کار را با صدور انقلاب اسلامی مان انجام خواهیم داد:

ما انقلاب مان را به تمام جهان صادر می کنیم، چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لااله الاالله و محمد رسول الله بر تمام جهان طنین نیفکند مبارزه هست و تا مبارزه در هر کجای جهان علیه مستکبرین هست ما هستیم.
امام راحل در جای دیگری می فرمایند:
مسوولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست انقلابِ مردم ایران، نقطه ی شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچم داری حضرت حجت «ارواحنا فداه» است … باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره ی هر چه بهتر مردم بنماید ولی این بدان معنا نیست که آن ها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند

احیای عدالت اجتماعی از حیاتی ترین اهدافی که امام خمینی – ره – مد نظر داشتند ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی و حمایت از محرومین و مستضعفین بود تا آن جا که یک موی کوخ نشینان را بر همه ی کاخ نشینان و عافیت طلبان ترجیح می دادند. امام امت پیروزی انقلاب اسلامی را مدیون این قشر از جامعه می دانستند و مسوولان و حکومت را موظف می کردند که همواره پشتیبان محرومان باشند و می فرمودند:
خدا نیاورد روزی که سیاست کشور پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه داران گردد و اغنیای و ثروتمندان از اعتبار بیشتری برخوردار شوند.)
مقام معظم رهبری نیز عدالت اجتماعی در ایران و جهان را یکی از اهداف و آرزوهای دینی شمرده و لازمه ی تحقق بخشیدن این اصل مهم را همراه بودن دین با قدرت می داند و می فرماید:
… شما خیال می کنید عدالت اجتماعی را در جامعه، می شود با نصیحت، توصیه، التماس و یا خواهش به وجود آورد؟! عدالت اجتماعی، رفع تبیعض و کمک برای استقرار تساوی در قانون را مگر می شود بدون قدرت در سطح داخل جامعه – به یک صورت – و در سطح جهان – به صورت دیگر – به وجود آورد؟).
استقلال و آزادی
از جمله هدف های اصلی انقلاب اسلامی، رسیدن به «استقلال و آزادی» است. «استقلال» حالتِ کشوری را گویند که زمامداران آن به هیچ وجه تابع زمامداران دیگر کشورها نباشند و «آزادی» عبارت است از حقی که به موجب آن افراد بتوانند استعدادها و توانایی های طبیعی و خدا دادی خود را به کار اندازند. و این دو اصل از ابتدای انقلاب در شعارهای مردم متجلی شد و پس از انقلاب نیز خون هایی به پای آن دو ریخته شد تا دچار خدشه نشوند.
بنیان گذار جمهوری اسلامی – ره – بدبختی مسلمانان را عدم استقلال کشورهایشان و دخالت اجانب در امور مهم آن ها می دانستند و معتقد بودند که هر کس با اعمال و کردارش باعث شود که این اصل خدشه دار شود، خائن به اسلام و کشور خود است:
در همه حال شعار ما قطع ایادی راست و چپ از کشور است زیرا رشد و استقلال و آزادی با وجود دخالت اجنبی از هر جنس و مسلک و مکتب در هر امری از امور کشور اعم از سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی خواب و خیالی بیش نیست و هر کس در هر مقامی و به هر صورتی اجازه دخالت اجانب را در وطن عزیز ما چه به صراحت و چه به وسیله ی طرح هایی که لازمه اش ادامه ی تسلط اجنبی یا ایجاد تسلط تازه ای باشد بدهد خائن به اسلام و کشور است. (1

تعلیم و تربیت و تزکیه ی انسان ها
«تعلیم» به معنای آموزش و تبلیغ احکام الهی، نشر آن در جامعه و آشنا ساختن انسان ها و وظایف و مسوولیت های شرعی است. و «تربیت» به معنای آن است که انسان ها از جهت فکری و اخلاقی پرورش یافته، استعدادهای آن ها شکوفا گردد تا به مقام والای «خلیفه ی خدا در زمین» که هدف آفرینش انسان است راه یابند. این دو امر سیاسی یعنی تعلیم و تزکیه جامعه ی انسانی از هدف های بلند بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده که البته نظام جمهوری اسلامی نیز این هدف ها را دنبال می کند:
امام خمینی – ره – تمام گرفتاری های کشور را در طول تاریخ ناشی از جهالت مردم می دانستند و می فرمودند.
تمام گرفتاری هایی که ما در طول این مدت تاریخ داشتیم بهره برداری از جهالت مردم بوده جهالت مردم را آلت دست قرار دادند و بر خلاف مصالح خودشان تجهیز کردند اگر علم داشتند علم جهت دار داشتند ممکن نبود که منحرفین بتوانند آن ها را به یک جهتی که بر خلاف این مسیری است که مسیر خود ملت است تجهیز کنند)
یکی از اهداف نظام جمهوری اسلامی توجه به بعد معنوی جامعه است. کمال مطلوب انقلاب ما آن است که جامعه از زنگار جهل و بی خبری پاک گردد تا آگاهانه مسوولیت خود را درک کند. از این رو در قانون اساسی، چنین آمده است:
دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است برای نیل به اهداف مذکور در اصل دوم همه ی امکانات خود را برای امور ذیل به کار برد:
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی براساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه ی مظاهر فساد و تباهی؛. بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه ی زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه گروهی و وسایل دیگر؛
3. آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی؛
4. تقویت روح بررسی و تتبع و ابتکار در تمام زمینه های علمی، فنی، فرهنگی و اسلامی از طریق مراکز تحقق و تشویق محققان

دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی

الف- سیاست داخلی
– حاکمیت اسلام بر پایه ولایت فقیه: هدف اصلی و اساسی ادیان الهی، رشد و تکامل بشر بر مبنای توحید از طریق دعوت به مبارزه با کفر و شرک و الهاد بوده است. قدرت های استکباری جهان برای چپاول دست رنج توده های محروم نغمه «جدایی دین از سیاست» را مطرح کردند و با این توطئه توانستند بر جنبه های فکری، فرهنگی، دینی و ملی جوامع اسلامی استیلا یافته، منابع مادی و ذخایر زیرزمینی آنها را به غارت ببرند و عجز و یاس را بر جوامع اسلامی حاکم گردانند.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، بر چنین عقیده و نغمه ای خط بطلان کشید و نهضت اسلام را تبدیل به پدیده ای منسجم و جهانی نمود.
امام خمینی (ره) در ادامه قیام خود، تنها به مبارزه با حکومت های غاصب و ضد اسلامی اکتفا نکرد بلکه به منظور ایجاد حاکمیت الهی بر اساس موازین اسلام {در عمل} اصل مقدس «ولایت فقیه» را مطرح و زمام امور جامعه اسلامی را خود در دست گرفت و رهبری سیاسی- مذهبی را عینیت بخشید و توانست چهره مخدوش جهان اسلام را اصلاح کرده، تاثیر فوق العاده ای بر جهان اسلام و کشورهای جهان سوم بگذارد]
سرنگونی استبداد 2500 ساله شاهنشاهی در ایران: یکی از افتخارات موهوم پادشاهان ایران، نظام کهن شاهنشاهی در ایران بود که خاندان پهلوی خود را وارث آن قلمداد می کرد. این خاندان برای از بین بردن فرهنگ اسلامی در کشور سعی می کرد با هزینه های گزاف از اموال و منابع این ملت ستمدیده فرهنگ شاهنشاهی را جایگزین فرهنگ اسلام بنماید، به این منظور جشن های متعددی از جمله جشن های 2500 ساله را آن هم با بدترین شکل فساد و فحشا برگزار کرد. تاریخ هجری را به تاریخ شاهنشاهی تبدیل کرد و با تعویض نام ها و نیز قوانین غیردینی در صدد محو دین از جامعه اسلامی ایران برآمد. امام خمینی (ره)، پس از سقوط رژیم شاهنشاهی در اولین پیام خود به ملت شریف ایران فرمودند: من به این پیروزی که برای ملت ایران پیدا شده است تبریک می گویم، یک شاهنشاهی ظالم دو هزار و پانصد ساله را شما ملت ایران با مشت و با همتی بزرگ و ایمانی راسخ سرنگون کردید و توجه به پشتیبانی هایی که از او می شد نکردید.

پس از انقلاب اسلامی، احیای فرهنگ اسلامی و ارزش های آن مورد توجه قرار گرفت و علاوه بر مراکز آموزشی کشور رسانه های گروهی اعم از صدا و سیما، روزنامه ها، مجلات و حتی سینما، تئاتر و سایر وسایل هنری فرهنگی در جهت رشد فرهنگ جامعه اسلامی به کار گرفته شدند
– ارتقای مشارکت سیاسی و آگاهی های مردم: برگزاری انتخابات در جوامع انقلابی آن هم در اولین ماه های بعد از انقلاب امری دور از انتظار است، چرا که با وجود توطئه های جهانی، ممکن است انتخابات آزاد باعث روی کار آمدن ضد انقلاب یا حداقل به دست گرفتن چند کرسی در مجلس شود. همچنین عدم برگزاری انتخابات نیز بهانه ای برای کوبیدن این جوامع از طرف مجامع استعماری می شود. امام خمینی (ره) با آگاهی های فراوانی که به مردم می دادند و با اعتمادی که به مردم داشتند، حاکمیت بر سرنوشت مردم را به خودشان سپردند که از جمله آنها انتخابات نظام جمهوری اسلامی، انتخابات قانون اساسی، انتخابات خبرگان، ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس را که در همان سال اول انقلاب برگزار شد می توان نام بر]
کسب استقلال و آزادی:
همان طوری که درباره هر فرد مساله استقلال و عدم استقلال مطرح است درباره جامعه نیز چنین مساله ای در سطحی بسیار بالاتر مطرح است. با یک نگاه سطحی به نقشه سیاسی جهان مشاهده می شود که بعضی از کشورها فرمانده هستند و بعضی فرمانبر. در کشور ما نیز قبل از انقلاب این وضع حاکم بود. غرب و به خصوص آمریکا با تاراج منابع اقتصادی ما به شکل های گوناگون کشور ما را به صورت مستعمره درآورده بود به طوری که در هیچ موردی ما به خود متکی نبودیم، ولی این ملت تصمیم گرفت با همتی مردانه قید و بندهای بندگی را پاره کند و استقلال سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی و فکری خودش را به دست آورد و خودش برای خودش فکر کند و تصمصم بگیرد

ب- سیاست خارجی
1- اصل نه شرقی و نه غربی:از اصول مسلم و خدشه ناپذیر حاکم بر سیاست خارجی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز به آن تصریح شده، اصل «نه شرقی و نه غربی» است. زمانی که جهان به دو بلوک شرق و غرب تقسیم شده بود و شاه نیز به عنوان یکی از مهره های اصلی آمریکا درخاورمیانه، سیاست های تجاوزگرانه غرب و به خصوص آمریکا را پیاده می کرد، بقیه کشورهای مسلمان و جهان سوم نیز چاره ای نمی دیدند جز اینکه تحت سیطره یکی از دو قطب حاکم آن زمان قرار بگیرند. انقلاب اسلامی در چنین شرایط حساسی با شعار نه شرقی و نه غربی نظام سلطه در جهان را در هم شکست و در مقابل دشمنان چون کوهی استوار ایستاد و استقلال خود را حفظ کرد. امام راحل درباره این سیاست می فرمایند: «ما نه تحت حمایت آمریکا و نه تحت حمایت شوروی و نه تحت حمایت هیچ قدرتی نیستیم… آن چیزی که شما می خواستید جمهوری اسلامی بود. آن چیزی را که شما می خواستید نه شرقی و نه غربی بود و این حاصل است، این را حفظش کنید]
2- تحقیر آمریکا:جنایات و ستمگری های آمریکا نسبت به مردم ایران چه قبل و چه بعد از انقلاب آن قدر زیاد هست که امام خمینی (ره) از آمریکا به عنوان شیطان بزرگ یاد می کردند. به همین جهت مبارزه با این غول استعمارگر همواره یکی از اصول عمده سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول مبارزات ملت قهرمان ایران بوده است.
3. حمایت از آزادیخواهان: یکی دیگر از دستاوردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی، چرخش به سوی جهان عدم تعهد و حمایت از نهضت های آزادی بخش است.
علت اصلی عقب ماندگی و بدبختی مردم مسلمان جهان در سرسپردگی و وابستگی حکومت های آنها به استکبار می باشد و راه رهایی از این بدبختی کسب استقلال می باشد
2- دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی
الف- نفی مظاهر فرهنگی غرب و مقابله با تهاجم فرهنگی
استعمار نو شگردهای خود را برای غارت اموال و منابع کشورهای جهان سوم بر پایه سلطه فرهنگی استوار ساخته است. بیگانه ساختن مسلمانان از فرهنگ اصیل اسلامی از بارزترین توطئه های استعمارگران در تثبیت سلطه بر کشورهای اسلامی بوده است.
امام خمینی (ره) با درک عمیق از علل عقب ماندگی مسلمانان آنها را چنین مورد خطاب قرار می دهد: «چنان غرب در نظر یک قشری از این ملت جلوه کرده است که گمام می کنیم غیر از غرب، دیگر هیچ چیز نیست این وابستگی فکری، عقلی و مغزی غربی منشا اکثر بدبختی های ملت ها و ملت ما نیز هست.»[6]
پس از انقلاب اسلامی، احیای فرهنگ اسلامی و ارزش های آن مورد توجه قرار گرفت و علاوه بر مراکز آموزشی کشور رسانه های گروهی اعم از صدا و سیما، روزنامه ها، مجلات و حتی سینما، تئاتر و سایر وسایل هنری فرهنگی در جهت رشد فرهنگ جامعه اسلامی به کار گرفته شدند.
یکی از مظاهر بارز مقابله با تهاجم فرهنگی غرب، تلاش در جهت تحقق عدالت اجتماعی در ایران بود. شرکت های چند ملیتی با غارت منابع داخلی ما (اعم از نیروی کار، مواد اولیه ارزان و…) فقر و تنگدستی را بر سراسر کشور ما گسترده بودند. در داخل کشور نیز مرفهین بی درد و وابسته به نظام طاغوت، سرمایه های کشور را در دست داشتند. در این کشور حاکمیت سرمایه و سرمایه داری برقرار بود. دستاورد انقلاب در این زمینه دگرگون ساختن ملاکهای برتری اجتماعی از بعد اقتصادی به تقوا بود. حضرت امام خمینی (ره) بارها با ذکر رنج های بیشماری که بر اقشار محروم اجتماع رفته اصرار داشتند که بزرگترین افتخار در نظام اسلامی خدمت به محرومین است.
یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب، مشخص شدن جایگاه واقعی زن مسلمان در خانه و اجتماع بود. بر اساس خود باختگی فرهنگی و رواج ارزش های غربی در عصر پهلوی، هویت اسلامی زن مسلمان ایرانی مورد تهدید واقع شده بود.

ب- عمومی شدن آموزش و ارتقای سطح علمی جامعه
پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رغم هیاهوهای زیادی که در تبلیغ رشد فرهنگی کشور و مبارزه با بیسوادی می شد درصد بسیار زیادی از مردم ایران حتی در شهرها بیسواد بودند. در نظام جمهوری اسلامی به خصوص پس از پایان جنگ نهضت مدرسه سازی و افزودن فضای آموزشی به وسیله دولت رشد شتابنده ای یافت به طوری که هر ساله بیش از صدهزار مترمربع به فضای آموزشی کشور اضافه می گردد. نهضت سوادآموزی در با سواد کردن میلیون ها نفر که از نعمت خوانده و نوشتن محروم بودند موفقیت چشمگیری داشته است. تعداد دانشجویان که قبل از انقلاب 160 هزار نفر بودند، اکنون به بالای یک میلیون نفر رسیده است که این آمار، نشان از رشد فرهنگی مردم و آموزش نیروهای متخصص و مورد نیاز کشور

تهاجم فرهنگی چیست؟

نظام سلطه جوی غرب بعد از استقلال یابی کشورهای تحت سلطه خود، به ویژه در کشورهای اسلامی که بعد از تجزیه امپراتوری عثمانی اتفاق افتاد و بسیاری از سرزمین های اسلامی به صورت کشورهای جدید و براساس ناسیونالیسم شکل گرفتند؛ به طور غیرمستقیم به گسترش فرهنگ خود و جایگزین کردن آن در کشورها پرداخت و تهاجم فرهنگی را به طور غیرمستقیم به گسترش فرهنگ خود و جایگزین کردن آن در کشورها پرداخت و تهاجم فرهنگی را به طور غیرمستقیم دنبال کرد.[
 زمانی که جامعه ای تلاش می کند فرهنگ خود را بر جامعه دیگری که طبعاً دارای فرهنگی خاص می باشد، تحمیل کند و یا لااقل نوعی دگرگونی در فرهنگ آن جامعه به وجود آورد هجوم فرهنگی اتفاق می افتد
فرهنگ و تهاجم فرهنگی
مقوله فرهنگ، مقوله وسیعی است که در اطراف آن بحث های فراوانی صورت گرفته و برای آن بیش از پانصد تعریف ذکر شده است.
براساس دیدگاه برخی اندیشمندان، می توان این مقوله را به طور اختصار این گونه تعریف نمود: «مجموعه ی مایه هایی که رفتار انسان را از رفتار حیوانات مشخص و ممتاز می سازد.»
بر این مبنا باید گفت که فرهنگ، مجموعه پیچیده ای است دربردارنده اطلاعات، باورها، هنرها، اخلاق، قوانین، آداب و رسوم، گرایشات گوناگون، قابلیت ها و عادات روزانه که آدمی با عضویت در یک اجتماع به دست می آورد. باید توجه داشت فرهنگ از یک مقوله متجانس نبوده و بر یک واقعیت مفرد دلالت نمی کند؛ بلکه همانگونه که گذشت، تعداد زیادی از عناصر را در سطوح مختلف دربرمی گیرد

تهاجم فرهنگی که می کوشد سه عنصر اساسی فرهنگ؛ یعنی شناخت ها و باورها، ارزشها و گرایش ها و رفتارها و کردارهای جامعه مورد هجوم را با دگرگونی روبرو سازد، همیشه به دنبال جایگزین کردن فرهنگ مهاجم، به جای فرهنگ بومی نبوده، بلکه ممکن است بیگانه کردن مردم آن جامعه از فرهنگ خودی و نابود کردن هویت فرهنگی یک جامعه را در نظر داشته باشد.
باید در نظر داشت که می توان برای هجوم فرهنگی دو بعد مثبت و منفی در نظر گرفت؛ که در بعد منفی آن که جریان غالب حاکم بر آن بوده و آن چه بیان شد نیز ناظر به همین بعد می باشد، مهاجم، به دنبال تغییر نامطلوب در جوامع بوده و می کوشد تا ارزش ها را به ضد ارزش تبدیل کرده و باورهای صحیح را از مردم بگیرد و تردید، وسوسه، وانهادگی و پوچ گرایی را در آن ها ایجاد نماید. در نتیجه تغییر در ارزش ها و باورها، رفتار آن ها را نیز به سمت انحطاط بکشاند. اما در بعد مثبت آن که معمولاً مورد نظر مباحث مربوط به تهاجم فرهنگی نمی باشد، هجوم فرهنگی، به انگیزه ی اصلاح خطاها و انحرافات جامعه ای صورت می پذیرد و می کوشد تا انسان ها را به فطرت خویش برگرداند. در این نوع از هجمه فرهنگی دیگر انگیزه استعمار و استثمار جوامع که در هجوم منفی رایج است، مدنظر نخواهد بود. اقدامات ادیان ناب الهی در جریان گسترش فرهنگ الهی را می توان از قبیل هجوم فرهنگی مثبت دانست
 در تبادل فرهنگی، فرهنگ مفید و سازنده که همان حقایق و واقعیت مربوط به ضرورت ها، ارزش ها و زیبایی ها و دیگر شیوه های شایسته ی حیات معقول انسان ها است، به طور آگاهانه منتقل می شود

 
تبادل فرهنگی همان ارتباط منطقی و درست فرهنگ هاست؛ که می تواند در پیشرفت ارزش های انسانی و بهتر کردن زندگی بشر سودمند باشد. در تبادل فرهنگی، فرهنگ مفید و سازنده که همان حقایق و واقعیت مربوط به ضرورت ها، ارزش ها و زیبایی ها و دیگر شیوه های شایسته ی حیات معقول انسان ها است، به طور آگاهانه منتقل می شود. مقوله تبادل فرهنگ با انتقال عناصر فرهنگی مانند علوم، صنایع هنرهای ارزشی و اخلاقیات والای انسانی همه مردم جهان را از تجربه آگاهی و باورهای درست یکدیگر بهره مند می سازد و از آزمایش روش های نادرست آزموده شده بی نیاز می سازد.اما تهاجم فرهنگی به دنبال از بین بردن فرهنگ درست و مثبت و گاهی نهادینه کردن فرهنگ های ناصحیح و مبتذل با بهره گیری از اجبار و اکراه روانی در جهت سلطه جویی بر جوامع است.
ابزارهای تهاجم فرهنگی
1.خبرگزاری های بین الملی؛ سرعت در گردآوری و پخش خبر، از شرایط کامیابی رسانه های گروهی به شمار می رود. از این رو استکبار جهانی با هدف کنترل آشکار رسانه های گروهی جهان و جهت دهی به آن ها، سازمان های بزرگ خبررسانی را بنیان نهاده اند و از این مسیر به تزریق فرهنگ خود می پردازند.[
2.رسانه های جمعی؛ استکبار جهانی با در اختیار گرفتن مالکیت رسانه های بین المللی جمعی و همچنین تسلط بر محتوای رسانه های جمعی کشورها مانند رادیو، تلویزیون و مطبوعات، سعی در بی ارزش جلوه دادن فرهنگ، آیین و آداب و رسوم ملّی جوامع و ارائه الگوهای نادرست به آن جوامع دارد و برنامه های رادیو و تلویزیونی، فیلم های سینمایی، کتاب، نشریات و خلاصه همه مجاری ارتباطی را در مسیر تهاجم فرهنگی به کار می گیرد. سامانه ی مهاجم سعی می کند برنامه های خود را در پوشش زیبا و آشنایی از جنس جمعیّت، فرهنگ و نژاد بومی یا آرایه های پژوهشی و داعیه های بشری پنهان کند و اثر پیام خود را افزایش دهد و راه را بر مکان تبیین ماهیت ساز و کارهای خود ببندد

مواد مخدر؛
مهاجمان فرهنگی با آلوده کردن افرادی به مواد مخدر سعی در منفعل کردن آن ها در مقابل فرهنگ خود و بی هویت کردن آن ها نموده و از طرف دیگر از آن ها در جهت ترویج فرهنگ مورد نظر خود در جامعه استفاده می کنند.
کالاهای صادراتی؛ سودجویان غربی با استفاده از کالاهای صادراتی خود به جوامع جهان سومی، سعی می کنند فرهنگ های ناصحیحی نظیر مصرف گرایی، تجمل گرایی، ظاهرگرایی و بی بند و باری جنس و فساد اخلاقی را در این جوامع گسترش دهند.
ورزش و میدان های ورزشی؛ مهاجمان فرهنگی با استفاده از تبلیغات فرهنگی و تجاری در میدان های ورزشی و تاکید بیش از حدّ بر ورزش، به ویژه در کشورهای جهان سوم، به منظور بازداری آن ها از تلاش و کوشش و سازندگی فردی و اجتماعی، از ورزش به عنوان ابزاری برای اشاعه فرهنگ نامناسب بهره می برند.
استفاده ابزاری از زنان؛ امپریالیسم فرهنگی با استفاده از جاذبه های جنسی زنان در جهت تخریب فرهنگ های عدالت محور و ترویج فرهنگ ابتذال گام برمی دارند.
شبکه ی جهانی اینترنت.
شیوه های تهاجم فرهنگی، برخی از شیوه ها عبارتند از:
تربیت دست آموزها؛ استعار با تربیت افراد مورد نیاز در کشورها در جهت پیاده کردن سلطه فرهنگی خود، گام برمی دارد. استعمارگران می کوشند با بیگانه کرن عوامل تاثیرگذار در جوامع، مانند سیاستمداران، اساتید دانشگاه، بزرگانان، اهل قلم، شاعران، مداحان و … از هویت فرهنگی–ملی خودشان، آن ها را در مسیر نشر و نفوذ فرهنگ بیگانه قرار دهند

تعریف جنگ نرم

«جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از “استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.
ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: “جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را
بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد. جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و… از اشکال جنگ نرم است .
به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.
در یک تعریف کامل تر می توان گفت، جنگ نرم یک اقدام پیچیده و پنهان متشکل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است

دلایل استفاده از جنگ نرم
، امروزه موثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد. جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است. بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تاثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند. در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.

 
تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت
1- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزه تهدید سخت امنیتی و نظامی می باشد؛
2- تهدیدهای نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه گیری آن مشکل است، در حالی که تهدیدهای سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می توان آن را با ارائه برخی از معیارها اندازه گیری کرد؛
3- روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در نرم ، از روش القاء و اقناع بهره گیری می شود. و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم ، هدف تاثیر گذاری بر انتخاب ها، فرآیند تصمیم گیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت های فرهنگی است؛
4- مفهوم امنیت در رویکردهای نرم شامل امنیت ارزش ها و هویت های اجتماعی می شود، در حالی که این مفهوم در رویکردهای سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می گردد.
5- تهدیدهای سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدیدهای نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکس العمل است.
6-مرجع امنیت در حوزه تهدیدهای سخت، به طور عمده دولت ها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدیدهای نرم محیط فروملی و فراملی (هویت های فروملی و جهانی) است؛
7- کاربرد تهدید سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی که کاربرد تهدید نرم در رویکردهای امنیتی جدید علیه نظام های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگوهای رفتاری نظام های لیبرال و دموکراسی تلقی می شود.

 
اهداف جنگ نرم
– استحاله فرهنگی در جهت تاثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است.
– استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.
– ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.
– ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور. – بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.
– کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.
– تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و…
– تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

چه افراد و تشکل‏هایی هدف جنگ نرم هستند؟
همه افراد جامعه می‏توانند بخش های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال می کند. اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آنها دارد که میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می گیرند اما در حالت کلی می توان گفت که گروه های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده های مردم هستند. نخبگان نیروهای میانی را تشکیل می دهند و می توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یک حکومت مطرح باشند. نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و… هم با آشفتگی ذهنی خود، می توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند.
در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تاثیرگذار را مورد هدف قرار می دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند. مانند استفاده از قومیت های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی.
در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.

 
تاکتیک‏های جنگ نرم
.
– شایعه: شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد.
– کلی‏گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و… است. اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می‏شوند.
– دروغ بزرگ: این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏گیرد. ای به هم پ
– حذف و سانسور: در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد. در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.
– جاذبه های جنسی: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهای اروتیکال از تاکتیک‏های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند.
– ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است. ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.
– ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است. در زمانی که نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و… وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و… که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

– مبالغه: مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند. غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.
برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم
1. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی.
2. افزایش محصولات فرهنگی تاثیرگذار بر جامعه و جوانان.
3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.
4. استفاده از دیپلماسی عمومی.
. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد. عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند. انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روش‏های مقابله باشد.

اهانت مزدوران غربی به اسلام و پیامبر اکرم (ص)

توهین روزنامه فرانسویی

تصاویری توهین امیز در فیلم امریکایی

کانون فرهنگی معاد حسینه شهدای شهر هارونی


تعداد صفحات : 38 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود