چه اهداف و انگیزه هایی برای داشتن یک ازدواج موفق می تواند تاثیر گذار باشد؟
چه اهداف و انگیزه هایی برای داشتن یک ازدواج موفق می تواند تاثیر گذار باشد؟
پرسش مراجع
دختری هستم ۲۷ ساله و دانشجوی کارشناسی ارشد زبان انگلیسی کلاس ازدواج با یکی از همکلاسی هایم را دارم. پسر خوبی است .اما پرسش من این است که برای داشتن یک ازدواج موفق و تاثیرگذار چه اهداف و انگیزه هایی را می توان در نظر گرفت؟ لطفاً در این زمینه به من راهنمایی کنید.
پاسخ روانشناس
خواهر گرامی! ازدواج مقاله بسیار گسترده و پیچیده ای است. یادتان باشد که ازدواج تولد دوباره آدمی است. پس باید با اندیشه بینش آگاهی و عقل صورت گیرد نه بر اساس احساس هوس و تصمیم موقت و سطحی و گذرا!
در پاسخ به پرسش شما می توان مخصوص مختصر و مفید به موارد زیر اشاره کنم.
این اهداف ایده ها و انگیزه های ازدواج عبارتند است:
– داشتن خودکفایی استقلال و مسئولیت پذیری در زندگی زناشویی
– صاحب فرزند شدن و کمک به بقای نسل
– رسیدن به تکامل روحی و آرامش همیشگی
– رسیدن به بهداشت روانی و جسمانی
– پیدایش عشق و صمیمیت
– ارضای غریزه جنسی به طور مشروع و سالم
اهداف ایده ها و انگیزه های ازدواج
اساساً برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق و پایدار دختر و پسر یا به عبارت دیگر زن و شوهر آینده بایستی قبل از اینکه تصمیم به چنین کار مهمی بگیرند, حتما اهداف و انگیزه های خود را برای ازدواج در ابتدا تعریف کنند تا بدین طریق از ایده های دیگر برای رسیدن به هدف نهایی و غایی یک ازدواج سالم و موفق که همان آرامش و تکامل است دست یابند.
در زیر به برخی از این اهداف و ایده ها اشاره می کنیم:
داشتن خودکفایی استقلال و مسئولیت پذیری در زندگی زناشویی
دختر و پسر قبل از ازدواج جزو خانواده پدر و مادر و تابعه آنان محسوب می شوند و تبعات خواهان استقلال هستند, لیکن از این حق مشروع محرومند. مسئول کسب و کارشان غالباً صرف خانواده می شود که خود آنها نیز از آن بهره مند می شوند. در تصمیم گیری ها استقلال ندارند و ناچارند از قوانین و ضوابطی پیروی کنند که به وسیله پدر و مادر و خانواده اعمال می شود.
لیکن با ازدواج زندگی دختر و پسر دگرگون می شود و شکل جدیدی به خود می گیرد و استقلال می یابد.
در این زندگی جدید دختر و پسر زن و شوهر می شوند و کوچک اجتماعی را تشکیل می دهند, مسئولیت می پذیرند و به استقلال می رسند. زندگی آنها هدف دار می شود و حاصل کسب و کار و تلاش آنان به واحد خانواده نوبنیاد تعلق دارد.
مسئولیت اداری خانواده جدید را بر عهده می گیرند و خود تصمیم گیرنده می شوند و بدین وسیله زندگی جدید اجتماعی را آغاز می کنند.
برای یک انسان هیچ مفهومی با ارزش تر از استقلال نیست. استقلال فرد را از وابستگی آزاد می کند و در مرحله جدید از رشد و کمال قرار می دهد به گونه ای که روی پای خود بایستد خود را با اراده نیرومند و فکری آزاده دارد اداره زندگ ازدواج مرحله ای جدید از رشد و استقلال است و انسان را از یکسان بودند و این سو و آن سو رفتند و نامنظمی و پریشانی بیرون آورده و به او تمرکز و نظم می بخشد.
فراهم نمودن یک محیط سرشار از آرامش و امنیت برای همسران
نیاز به آرامش که ریشه در سرشت آدمی دارد و بر اساس تعلیم مکتب اسلام یکی از مهمترین و شاید اولین انگیزه ازدواج محسوب می گردد. ازدواج در حقیقت کانونی تشکیل می دهد که در آن زن و مرد احساس آرامش کنند. تنها زندگی کردن بسیار دشوار و دردناک است. انسان به انسان دیگری نیاز دارد که امین, درستکار, غمخوار, مهربان و رازنگهدار باشد تا با او انس گرفته و درد دل بگوید, راز هایش را در میان بگذارد, از دلجویی ها و غمخواری هایش بهره مند گردد و بدین وسیله آسودگی و آرامش خاطر پیدا کند.
بهترین فردی که می تواند نیاز طبیعی را تامین کند, همسر است. همه محبت ها و دوستی ها موقت و محدودند, جز دوستی و محبت بین زن و شوهر که دائم و نامحدود است, زیرا یک واحد را تشکیل می دهند, هدف مشترک دارند و بیش از هر فرد دیگری به یک دیگر نیازمند هستند. آرامش و اسودگی که در اثر ازدواج حاصل می شود بسیار با اهمیت است. بنابراین, ازدواج یکی از مواهب بزرگ الهی برای بشر است, زیرا هم مایه آرامش جسمی همسران است و ما آرامش فردی و اجتماعی آنان را فراهم می سازد.
صاحب فرزند شدن و کمک به بقای نسل
از دیگر موضوعات مهمی در ازدواج مطرح است از ثمرات بزرگ ازدواج شمرده می شود, مسئله تولید مثل و بقای نسل است. به بیان دیگر تولد انسان هایی که نیازمند تربیت و پرورش صحیح هستند, از اهداف اساسی ازدواج محسوب می شود. وجود فرزندان باعث گرمی پویای و صفای کانون خانواده و انگیزه ای برای دوام زندگی و احتمالاً کاهش درگیریهای زن و شوهر است.
رسیدن به تکامل روحی- روانی و آرامش همیشگی
یکی دیگر از انگیزه های ازدواج, کمک به رشد تکامل زن و مرد است. زیرا محیط گرم و صمیمی و فضای پر از عشق و محبت خانواده فرصتی برای تبادل اندیشه ها, رشد اجتماعی, فرهنگی, اجتماعی و اخلاقی زن و شوهر و دیگر اعضای خانواده فراهم می کند.
در سازمان خانواده افراد طرز تاثیر دانش ها, دیدگاه ها و مهارت های یکدیگر هستند. در این فضا, پاره ای از استعدادهای زن و مرد و دیگر اعضای خانواده و تعامل حاکم بر این فضا, به رشد شخصیت افراد کمک می کند.
هیچ انسانی به تنهایی کامل نیست و به همین جهت پیوسته در جهت جبران نقص و کمبود خویش تلاش می کند. خداوند انسان را به گونه ای آفریده است که بدون همسر ناقص است.
انسان هرچی از نظر علم و ایمان و فضایل اخلاقی بالا برود, تا همسر اختیار نکند به کمال مطلوب نمی رسند چه زن و چه مرد. چیز دیگر ازدواج و تشکیل خانواده را نمی گیرد. جنس مونث و مذکر به یکدیگر نیازمندند. هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی و هرکدام به تنهایی ناقص نده هنگامی که در کنار یکدیگر قرار گرفتند همدیگر را کامل می کنند. این قانون نظام آفرینش است و بر کل هستی حاکم می باشد. قران مجید در سوره بقره زن و مرد را لباس همدیگر می داند. این تعبیر زیبا و جالب هم از آثار مثبت ازدواج را به خوبی همراه دارد, هم مجرد آن را به تاهل دعوت می کند و هم فواید ازدواج را برای زن و شوهر ها بر می شمارد و به آنها می گوید که اگر می خواهند همسران مطلوب اسلامی باشند باید لباس همدیگر باشند.
رسیدن به بهداشت روانی و جسمانی و سلامت اجتماعی
ازدواج و بنای خانواده, یکی از ارزشمند ترین و مقدس ترین اقدامات برای هر انسان تلقی می شود, به گونه ای که هیچ اقدام اجتماعی دیگر را نمی توان از جهت ارزشی, با آن مقایسه کرد. خانواده یک گروه و واحد اجتماعی است که دربرگیرنده بیشترین,عمیق ترین و اساسی ترین مناسبات انسانی می باشد.
ازدواج و تشکیل خانواده و خانوادگی برای سلامت امنیت و ثبات اجتماعی سودمند و ضروری است. جوان ها به موقع ازدواج کنند, به کانون گرم خانواده دل ببندند و بنیاد خانواده مستحکم باشد به گونه ای قابل ملاحظه از فسادها, پلیدی ها, انحرافات و بی بند و باری های و تجاوزهای جنسی, قتل و جنایت ها کاسته خواهد شد.
بدون تردید یکی از انگیزه های مهم ازدواج تامین سلامت جسم و روان زن و مرد از طریق ارضای نیازهای جسمانی و روانی است. نیاز به آرامش خاطر, نیاز به معاشرت, نیاز به گفتن درددل برای غمخوار, نیاز به تشویق و تمجید, نیاز به مقبولیت و مورد توجه واقع شدند نیاز به محبت و به موقع ارضا نشوند از جاده اعتدال خارج کردند نابسامانی ها و زیان های فراوانی را در زندگی فردی و اجتماعی پدید می آورند.
پیدایش عشق و علاقه صمیمیت و دلبستگی
روانشناسان یکی از نیازهای اساسی و مهم آدمی را نیاز به محبت ذکر کرده اند. آدمی در هر سن و مرحله ای از حیات خویش به محبت احتیاج دارد و علاقه مند است که دیگران او را دوست بدارند و مورد مهر و محبت آنان قرار گیرد. یکی از راه های مهم و موثر برای ابراز مهر و محبت و برقراری دوستی بین زن و مرد ازدواج است. محبت و همبستگی عمیق روانی , عاطفی پیوند زن و مرد را تحکیم بخشیده, غذای خانواده را به فضایی صمیمی, گرم, پر طراوت و شاداب و بالنده مبدل می کند. محبت ورزیدن و مورد محبت قرار گرفتن رضایت خاطر ادمی را پدید می آورد و تعادل روانی زن و مرد را ممکن می سازد.
ازدواج علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جنسی و عاطفی فرد، نیازهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی او را نیز تنظیم می نماید و به عنوان هنجاری پذیرفته شده در همه کشورهای دنیا به حساب می آید. زمان و میزان احساس نیاز به همدم و ازدواج در بین افراد، متفاوت و از شدت و ضعف های نامساوی برخوردار است. برخی از افراد در سنین نوجوانی این نیاز را احساس نموده و مبادرت به ازدواج می کنند برخی دیگر در سنین جوانی و تعدادی نیز پس از سپری کردن دوران جوانی مبادرت به ازدواج می کنند؛ البته باید اشاره نمود که در جوامع سنتی، قبل از اینکه هر یک از این نیازها خودنمایی کند والدین یا اطرافیان برای فرزندان خود همسر انتخاب می کنند.
اگر به تعویق افتادن سن ازدواج، به افزایش سرمایه های انسانی فرد منجر گردد و فرد با دیدی بازتر و اندیشمندانه تر همسر خود را انتخاب نماید می توان گفت که این تاخیر نقش مثبتی در زندگی فرد خواهد داشت. ولی در بسیاری از مواقع افزایش بیش از حد سن ازدواج باعث سرخوردگی های عاطفی و روانی در فرد می شود که حتی افزایش توانمندی های فرد هم نمی تواند این سرخوردگی ها را درمان نماید. به طور کلی می توان گفت که ازدواج می باید در سن مناسب انجام شود، نه آنقدر زود که صرفاً مبتنی بر غرایز جنسی یا اجبارهای اقتصادی باشد و نه آنقدر دیر که منجر به بروز اختلالات روانی- اجتماعی یا حتی آسیب های اجتماعی گردد.
ضرورت
ازدواج به عنوان مقوله ای اجتماعی به رغم ثبات زیادی که همواره بر نفس آن حاکم بوده، بسیار تحت تاثیر شرایط جامعه جدید قرار گرفته است. هر چند تحولات در ازدواج جوانان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، اما آنچه ازدواج در روزگار ما را از گذشته متفاوت ساخته، گستردگی دامنه تحولات در ازدواج است که اثر دگرگونی در بنیان ها و ساختارهای اجتماعی امروز، اتفاق افتاده است. تردیدی وجود ندارد که ساختارهای اجتماعی جدید، شرایط و ضرورت های جدید را برای ازدواج رقم زده و موجب بروز تمایزات آشکاری میان شیوه ها و ساختارهای ازدواج در جامعه سنتی و جدید شده است.
مهم ترین پیامد تحولات یاد شده تاخیر در سن ازدواج جوانان – دختر و پسر- و همچنین وقوع ازدواج های ناموفقی است که نهایتاً به طلاق و جدایی می انجامد. با تعویق در وقوع ازدواج، یکی از نیازهای فطری نسل جوان بی پاسخ می ماند و تبعات ناخوشایند فردی و اجتماعی بسیاری را به دنبال می آورد.
پیدایش یاس و ناامیدی و بالاخره افسردگی، بروز خلاء عاطفی و احساس تنهایی و همچنین گسترش فساد و فحشا از جمله تبعات نامطلوب تعویق در وقوع ازدواج است که در حال حاضر به یک هشدار جدی اجتماعی تبدیل شده است. به نظر می رسد پیش از آن که این هشدار به بحرانی غیر قابل حل تبدیل شود، می باید برای حل و رفع آن دست به برنامه ریزی بزنیم.
اهمیت و فواید ازدواج
ازدواج، موجب مسئولیت پذیری انسان نسبت به خود و دیگران است و نقش اساسی در سالم سازی فرد و اجتماع دارد. ریشه بسیاری از مفاسد و ناهنجاری های اخلاقی بی همسری و نادیده گرفتن این سنت الهی است. نابسامانی های اجتماعی و آمارهای تکان¬دهنده بسیاری از جرایم و جنایات در جوامع غربی از تزلزل بنیاد خانواده و ترک ازدواج نشات می گیرد. جامعه ای که دختران و پسران و زنان و مردان آن در آرامش و امنیت و سلامت کامل زندگی می کنند و نیازهای روحی، فکری و جنسی، آنان را نمی آزارد، تمامی انرژی و استعدادهایشان مصروف کار مفید و پیشرفت می گردد.
به عبارت روشن تر، در جامعه ای که دختران و پسران نیازمند به ازدواج، در سلامت کامل و به خوبی و سهولت بتوانند همسر خود را بیابند و در کنار او آرام بگیرند، بسیاری از بزهکاری ها از بین می رود، فحشا و انحرافات اخلاقی و جنسی کاهش می یابد و شرابخواری و هرزگی و قمار و استفاده از مواد مخدر و مانند آن، اینها کم می شود. خلاصه می توان گفت: 1. ازدواج باعث می شود نیاز به عشق و محبت و احترام و امنیت در زوجین ارضاء شود. 2. با ازدواج می توان به امنیت مالی بیشتری رسید. 3. ازدواج سلامت جسمانی فرد را افزایش می دهد. در این زمینه آمارها نشان می دهد که افسردگی، اعتیاد، سرطان، سکته و خودکشی در افراد مجرد بیشتر است.
4. ازدواج موجب افزایش ارتباطات اجتماعی می شود، زیرا افراد متاهل راحت تر در تفریحات و مجامع خانوادگی و دوستانه حضور می یابند. 5. ازدواج باعث می شود که فرد از یک سری حقوق قانونی و اجتماعی که به علت تجرد محروم مانده است برخوردار گردد. 6. ازدواج باعث می شود که نیازهای فیزیولوژیک به ویژه جنسی در کانال صحیح خود تامین شود.
البته فواید ازدواج تنها فردی نیست بلکه جامعه نیز از سه جهت کلی علاقمند به تشکیل کانون خانواده است و از این سه جهت سود فراوان عاید تمام افراد جامعه می شود: 1. ایجاد زندگی مشترک برای زن و مرد که سبب افزایش بازدهی و تاثیر فعالیت های اجتماعی آنان می شود. 2. تامین زمینه مناسب برای ارضای غریزه جنسی و پیشگیری از فعالیت های متنوع عشقی. 3. تامین کانون امنیت و آرامش خانواده برای تربیت فرزندان.
ازدواج سنت پیامبر اسلام(ص): از آن جایی که ازدواج سرآغاز خیلی از خوبی ها است و عزوبت منشا خیلی از بدی ها است از این رو از نگاه رسول گرامی اسلام(ص) ازدواج جایگاه مهم و خطیری داشته و جزو سنت ایشان تلقی می گردد.
چنان که رسول خدا(ص) در این زمینه می فرماید: «النکاح سنتی، فمن لم یعمل بسنتی فلیس منی» «ازدواج سنت من است هر که به سنت من رفتار نکند از من نیست. باز ایشان فرموده اند: «النکاح سنتی فمن احب فطرتی فلیستن بسنتی»، ازدواج سنت من است هر که آیین مرا دوست دارد، باید به سنت من عمل کند. در فرهنگ دینی و اجتماعی ما تاکید اساسی اولاً بر ضرورت و لزوم ازدواج پسران و دختران جوان است و ثانیاً ارتباط نزدیک با جنس مخالف فقط در صورت ازدواج مجاز شمرده می شود. دین مقدس اسلام بیشترین سفارش را در مورد ازدواج به عمل آورده. به گونه ای که تکمیل دین را منوط به ازدواج نموده است. رسول اکرم(ص) فرمودند: هر کس ازدواج کند نصف دینش را حفظ کرده است. پس باید که در نیمه دیگر شرط تقوا رعایت کند.
انگیزه های ازدواج و اهمیت آن در زندگی
بسیاری از افراد در طول زندگی خود با این پرسش مواجه میشوند که چرا باید ازدواج کرد؟ ازدواج یکی از مقوله های مهم در زندگی هر فردی است که اگر با آگاهی و شناخت صورت بگیرد موجبات رشد و تکامل فردی را فراهم میکند. افراد در چهارچوب ازدواج می توانند نیازهای جنسی و عاطفی خود را با شریک زندگی شان رفع کنند و به آرامش و عشق دست بیایند.
آنچه اهمیت دارد این است که انگیزه های ازدواج خود را به طور منطقی بررسی کنید و ببینید آیا این انگیزه ها برای شروع یک زندگی مشترک کافیست یا نه. گاهی انگیزه اصلی در ازدواج، نثار عشق به یکدیگر و پیمودن مسیری مشترک، با همراهی زوجین نیست بلکه ازدواج وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می شود. در واقع برخی از افراد برای رسیدن به منافع اجتماعی یا اقتصادی با فردی ازدواج می کنند و به محض رسیدن به خواسته ها و تمایلات خود برای طلاق اقدام می کنند.
انگیزه های اشتباه ازدواج در زنان
انگیزه زنان برای ازدواج وابسته به موقعیت و شرایط فردی متفاوت است. در مواردی که صمیمیت و همدلی در محیط خانواده وجود نداشته باشد و فضای پرتنشی حاکم باشد با توجه به محدودیت هایی که از نظر فرهنگی معمولا برای زنان وجود دارد ممکن است ازدواج عاملی برای فرار از خانواده باشد. در این شرایط چون فرد از روی احساس و به دور از منطق تصمیم به ازدواج می گیرد معمولا موفق نخواهد شد. از دیگر انگیزه های اشتباه که در میان زنان عمومیت دارد ترس از بالا رفتن سن است که البته خانواده و دوستان نیز به این ترس ها دامن می زنند.
برخی دیگر ممکن است صرفا برای رسیدن به رفاه بیشتر و جبران کمبود ها تصمیم به ازدواج بگیرند. بدون اینکه در نظر داشته باشند چقدر با فرد مقابل تفاهم دارند.
انگیزه های اشتباه ازدواج در مردان
هدف مردان از ازدواج نیز بسته به وِیژگی های شخصیتی و شرایط مالی یا موقعیت هایی که با آن مواجه می شوند متفاوت است. ازدواج در برخی جوامع سنتی شیوه پسندیده ای جهت ارضای نیازهای جنسی است. در صورتی که ازدواج صرفا براساس جذابیت جنسی یا فشارهای جنسی باعث می شود چشم تان به روی بسیاری از حقایق بسته شود و در چنین ازدواجی به دلیل نادیده گرفتن دیگر ابعاد زندگی مشترک، رابطه زناشویی به خطر می افتد.
همچنین به دلیل نگاهی که برخی سازمان ها به افراد متاهل دارند و ازدواج را یکی از شروط استخدام می کنند، باعث می شود متقاضیان به کار در این سازمان ها مجبور به ازدواج شوند. پس جوانی که جویای کار است خود را ملزم می بیند که ازدواج کند، در شرایطی که شاید آمادگی لازم برای آغاز زندگی زناشویی را نداشته باشد.
از دیگر انگیزه های اشتباه در مردان می توان به اشتباه گرفتن جذابیت جنسی با عشق اشاره کرد. بودن با یک زن زیبا برای بسیاری از مردان لذت بخش است. اما وقتی جذابیت جنسی محو می شود، موضوعات اساسی نادیده گرفته شده پیش از ازدواج، خود را نشان می دهند. اگر اعتماد متقابل، تفاهم و برنامه های مشترک برای آینده وجود نداشته باشد، نمی توانید ازدواج موفقی داشته باشید.
توصیه ی روانشناس
دلدادگی و رسیدن به معشوق برای آنکه به هدف نهایی و غایی بر سند نیازمند اندیشه بینش و آگاهی است.
اگر دختران و پسران جوانان این مرز و بوم به معنای واقعی کلمه به واژه عشق, دوست داشتن و ازدواج پایدار بیندیشند و دیگر هیچ دغدغه ای در جامعه ما وجود نخواهد داشت. این واقعیتی است که به هیچ وجه نمی توان آن را کتمان کرد.
خانه هایی از جنس میخک و یاس و ارکیده به دنبال اهداف بالا و قابل احترام و ستایش ازدواج بروید و از خداوند بزرگ بخواهید که در این راه پر از فراز و نشیب شما را به منزل مقصود که همانا یک ازدواج موفق و بادوام است برساند.
به قول استاد مرحوم فریدون مشیری:
می خواهم و میخواستمت تا نفسم بود
می سوختم از حسرت و عشق تو بسم بود