نقشه برداری به زبان ساده
نقشه برداری
تعریف علم نقشه برداری
نقشه برداری به علم اندازه گیری دقیق و تعیین موقعیت نسبی عوارض روی سطح زمین اطلاق می گردد.عوارض می تواند بصورت طبیعی یا مصنوعی باشد.
اندازه گیریها بطور کلی به سه دسته تقسیم می گردند که عبارتند از:
1 -عملیات صحرایی: شامل شناسایی و بازدید اولیه؛ انتخاب رئوس کار و ایستگاههای اندازه گیری؛ اندازه گیری طولها ؛زوایا و ارتفاعات
2 -محاسبات :انجام محاسبات لازم با توجه به اندازه گیریهای بدست آمده.
3 -تهیه نقشه :انتقال اندازه گیری های انجام شده روی صفحه با توجه به محاسبات و مقیاس مورد نیاز.
اهمیت و موارد استفاده نقشه برداری:
نقشه برداری یکی از قدیمی ترین تکنیکهای مورد استفاده بشر بوده و از آن برای تعیین حدود اراضی کشاورزی استفاده می
گردد.از عمده کاربردهای علم نقشه برداری می توان به موارد زیر اشاره کرد.
1 -کنترل پروژه های اجرایی و تعیین میزان نشست ساختمانها.
2 – پیاده سازی دستگاههای صنعتی عظیم.
3 – تسطیح اراضی در کشاورزی و شهرسازی
4 – تعیین میزان عمق آبها و تهیه نقشه های دریا نوردی (چارتهای دریایی)
5 – تهیه نقشه ابنیه و آثار باستانی
6 – ایجاد راهها و راه آهن
7 – تعیین پوسته زمین
انواع نقشه برداری
1 – نقشه برداری شهری 2-نقشه برداری ژئومورفولوژی 3-نقشه برداری معادن
4 – نقشه برداری هیدروگرافی 5-نقشه برداری ثبتی(کاداستر) 6-نقشه برداری مسیر-7 نقشه برداری ابنیه تاریخی 8- نقشه برداری هوایی (فتوگرا متری) 9- نقشه برداری نظامی
شاخه های اصلی علم نقشه برداری:
سنجش از دور ؛ GIS ؛ GPS ؛ فتوگرامتری ؛ ژئودزی؛ نجوم ژئودزی ؛ هیدروگرافی ؛ کاداستر
طول جغرافیایی:
زاویه ای که بین صفحه نصفالنهار مبنا و نصفالنهار محلی ساخته می شود را طول جغرافیایی آن محل گویند.نصفالنهار مبنا
زمین را به دو قسمت 180 درجه ای تقسیم می کند . اگر زاویه ساخته شده در شرق نصفالنهار مبداء باشد طول شرقی ومثبت ؛
اگر در غرب باشد طول غربی و منفی گویند.
عرض جغرافیایی:
زاویه ای که امتداد شاغولی یکنقطه با صفحه استوا می سازد را عرضجغرافیایی گویند بنابراین عرضجغرافیایی می تواند از
صفر تا 90 درجه شمالی و صفر تا 90 درجه جنوبی با علامت +برای شمال و – برای جنوب باشد.
تعریف نقشه:
بطور کلی نقشه یک قطعه از زمین ؛ تصویر افقی آن قطعه از زمین بر روی صفحه کاغذ است.که درآن طولها به یک نسبت معیین کوچک شده اند.شکل زیر تصویر افقی یک قطعه زمین شامل :بوته زار ،باغ میوه ، زمین شخم زده ، چمنزار، جاده ، رودخانه و نهرآب که هرکدام عارضه ای است را نشان می دهد.ابعاد تصویر افقی به یک نسبت معیین کوچک شده و روی صفحه کاغذ به نام نقشه یا PLAN ترسیم شده است.
مقیاس:
برای تهیه نقشه با توجه به موضوع آن و دقت اندازه گیریها مسلماً نمی توان طولها را به اندازه واقعی روی کاغذ نمایش داد .
بنابراین می بایست ابعاد به اندازه معینی کوچک شوند.در حقیقت طولها به طور مشابه و به یک نسبت کوچک می شوند این نسبت تشابه یا کوچک شدن طولها را مقیاس گویند.
تئوری خطاها :
در علم نقشه برداری اساس کار ؛ اندازه گیری طولها و زوایا است که با نشانه روی و قرائت های مختلف توام می باشد . بنابراین هریک از این اندازه گیریهای بدست آمده به دلیل نقص ساختمانی وسیله های اندازه گیری از قبیل کوتاه و یا بلند بودن طول واقعی متر نسبت به طول اسمی آن یا عدم تساوی تقسیمات نقاله دوربین در اندازه گیریهای طول و زوایا دارای خطاهایی خواهند بود که به دلیل فوق در اندازه دخالت دارند.
از طرفی نارسایی حواس نقشه بردار از قبیل تشخیص چشم که شخص نمی تواند اجزای تقسیمات کوچک را به دقت از همدیگرجداکند . بدین سبب خطایی در اندازه گیری وارد می گردد که بطور کلی اندازه بدست آمده از اندازه واقعی اختلاف خواهد داشت و این اختلاف را تا مادامی که از حد قابل قبول تجاوز نکند خطای اندازه گیری می نامند که بر دونوع کاملاً متفاوت می باشد .
الف) خطای دستگاهی ب) خطای اتفاقی ناشی از نارسایی حواس انسان.
الف- خطاهای دستگاهی یا سیستماتیک
ب) خطاهای اتفاقی
امتداد گذاری:
مشخص کردن امتداد گذرنده از دو نقطه را اصطلاحاً (امتدادگذاری ) گویند . در بسیاری از موارد امتداد دو نقطه مورد نیاز می باشد مثلاً وقتی بخواهیم در امتداد دو نقطه دیواری بسازیم ، کانال آبرسانی احداث کنیم یا دکل برق نصب شود .
وسایل امتداد گذاری :
الف) ژالن: میله ای چوبی یا فلزی که معمولاً آن را به قطر 3الی 4 سانتیمتر و طول 2 الی 2,5 متر می سازند و در هر نیم متر بطورمتناوب دارای رنگ سفید یا قرمز می باشد.
ب) سه پایه ژالن گیر: سه پایه سبک و فلزی که در بالای آن گیره یا محلی برای نگهداری ژالن وجود دارد.
ج)تراز ژالن: وسیله ای برای تراز نگه داشتن ژالن
د)میخ چوبی یا فولادی
ه)چکش
و) رنگ
اندازه گیری فاصله به روش مستقیم:
در این روش با توجه به دقت مورد نظر ممکن است از وسایلی مانند قدم ، طناب، متر ، متر انوار و غیره استفاده نمود.که این روش از نظر دقت وسایل مورد استفاده به سه دسته کم دقت ؛ دقت معمولی و دقیق تقسیم می گردد.
طریقه عملی متر کشی:
متر کشی در مراحل زیر انجام می گیرد:
1- امتدادگذاری : فاصله های زیاد را به وسیله متر نمی توان یکباره اندازه گرفت لذا با بکار بردن میخهای چوبی ژالون آنها را به دهانه های کوچکتر تقسیم میکنیم
2- علامت گذاری
3- کشیدن نوار
4- شاقولی کردن
5 -قرائت نوار
6- یاداشت
روشهای تعیین مساحت یک قطعه زمین با شکل غیر هندسی.
الف) روش مثلث بندی:
در این حالت اگر نقشه نیز تهیه نشده باشد به وسیله کروکی و برداشتهای انجام شده می توانیم مساحت هر مثلث را محاسبه و جمع مساحتهای مثلث ها شکل مورد نظر را محاسبه کنیم.
ب) محاسبه مساحت به روش خط هادی:
هرگاه هنگام برداشت یک قطعه زمین از روش خط هادی استفاده کرده با شیم از این روش استفاده می گردد. ج) روشذوزنقه های هم ارتفاع د) روش تعیین مساحت با کاغذ میلیمتری ه) روش مختصاتی محاسبه مساحت( روش گوس) و) روشتعیین مساحت با استفاده از پلانیمتر
ترازیابی
تعریف ترازیابی:
ترازیابی عبارت است از تعیین اختلاف ارتفاع نقاط نسبت به یکدیگر. به ترازیابی لولینگ (Levelling) یا نیولمان نیز می گویند.
هدف از ترازیابی:
عمل ترازیابی در پروژه های عمرانی ، تسطیح ، آبرسانی و کشاورزی و سایر رشته ها کاربر فراوانی دارد و به منظور های متفاوتی انجام می شود .از جمله :
یافتن شکل طبیعی زمین از نظر پستی و بلندی؛یافتن شیب یک امتداد یا یک سطح ؛کنترل افقی بودن سطوح ؛ یافتن شکل مقاطع قائم (پروفیلها) و محاسبه حجم عملیات خاکی.
انواع بنچ مارک:
1 -بنچ مارک های ژئودزی : نقاط مبنایی که ارتفاع آنها از طریق عملیات دقیق ترازیابی از سطح مبنا بدست آمده باشد.
2- بنچ مارکهای دائمی : نقاط مبنایی که ارتفاع آنها از روی بنچ مارکهای ژئودزی بدست آید
3 -بنچ مارکهای اختیاری : به نقاط مبنایی که ارتفاع آنها از روی بنچ مارکهای ژئودزی بدست نیامده بلکه یک ارتفاع اختیاری برای آن در نظر گرفته شده است
انواع ترازیابی:
-1 ترازیابی بارومتریک( بکمکفشار سنج)
-2 ترازیابی غیر مستقیم ( مثلثاتی)
-3 ترازیابی مستقیم ( هندسی)
ترازیابی بارومتریک
با توجه به اینکه فشار هوا در ارتفاعات مختلف تغییر می کند با اندازه گیری تغییر فشار هوا می توان اختلافارتفاع را محاسبه نمود.از این روشزمانی استفاده می شود که سرعت عمل زیاد و دقت کم نیازباشد دقت این روشحدود 10 ± متر می باشد
ترازیابی غیر مستقیم( مثلثاتی)
تراز یابی غیر مستقیم با وسایل و روشهای مختلفانجام می گیرد . اما در همه این روشها از روابط مثلثاتی استفاده می گردد.دقت این روشها از ترازیابی بارومتریک بیشتر است.
اصول این ترازیابی در قسمت اندازه گیری فاصله به طریق غیر مستقیم یا استادیمتری گفته شده است.
به کمکدوربینهای تئودولیت و سیستم تلسکوپی با قرائت زاویه قائم می توان اختلافارتفاع بین دو نقطه را محاسبه کرد. این روش برای زمینهای شیبدار و جهت انجام تاکئومتری استفاده می گردد. نقشه های توپوگرافی از این روش تهیه می گردند.
ترازیابی مستقیم یا هندسی:
ترازیابی هندسی از دیرباز با وسایل ساده و ابتدایی انجام می شده و امروزه نیز از وسایل ابتدایی در کارهای کم دقت یا معمولی ساختمانی استفاده می شود.
الف) ترازیابی با شیلنگ تراز دربسیاری از کارهای ساختمانی کوچک که نیاز به هم ارتفاع بودن یا اندازه گرفتن اختلاف ارتفاع داشته باشیم از یکشیلنگ پلاستیکی شفاف مدرج استفاده می گردد.
ترازیابی با دوربین:
ساختمان ترازیاب:
بطورکلی ساختمان ترازیاب شامل موارد ذیل است.
قسمت فوقانی : که شامل تلسکوپ و وسایل قراولروی می باشد.
قسمت میانی : شامل تراز و قسمتی از بدنه و در بعضی از ترازیابها دارای صفحه مدرج برای اندازه گیری زاویه افقی.
قسمت تحتانی : شامل پیچ تراز کننده و اتصال دستگاه بر روی سه پایه
انواع تراز:
1 -تراز کروی : این تراز بصورت یکقطعه کروی است و در همه جهات تراز بودن را نشان می دهد
2 -تراز استوانه ای : این تراز از یک لوله تشکیل شده که در وسط آن یک شیشه مدرج تعبیه شده است و دقت آن از تراز کروی بیشتر است.
3 -تراز لوبیایی : عبارت است از یک تراز استوانه ای که در بالای آن یکسیستم منشوری قرار دارد این سیستم تصویر حباب تراز را که به شکل لوبیا است به صورت دو لپه لوبیا نشان می دهد و وقتی که دستگاه کاملاً تراز باشد این دو لپه بر هم منطبق شده حباب تراز به صورت یک بیضی کامل دیده می شود .
4 -تراز اتوماتیک: این تراز تحت نیروی جاذبه خود به خود تراز می گردد ( بصورت اتوماتیک)
اجزای دوربین نیو:
1 -مگسک 2- پیچ فکوس یا وضوح 3- پیچ حرکت بطئی 4- میکروسکوپ قرائت 5- دکمه کمپانساتور 6- منشور نشان دهنده تراز کروی 7- پیچهای تراز.
طبقه بندی دوربینهای ترازیابی:
دوربینهای ترازیابی از نظر کاربرد به سه قسمت تقسیم می شوند:
الف) ترازیابهای ساختمانی که از دقت کمتری برخوردارند و دقت نهایی آنها کم است و طرز کار با آنها سریع ، دقت آنها 5 تا 15 میلیمتر بر کیلومتر و درشت نمایی آنها 10 تا 25 برابر است.
ب) ترازیابهای مهندسی: این ترازیابها از ترازیابهای ساختمانی دقیقتر و علاوه بر کارهای ساختمانی در نقشه برداری های دقیقتر نیز بکار می روند از این ترازیابها در پروژه هایی مثل راه ، راه آهن ، ساختمان پل و … استفاده می شود.
سه پایه :
وسیله ای جهت استقرار دوربین بر روی یکنقطه معمولاً روی هر پایه پیچی تعبیه شده که طول پایه با آن کوتاه یا بلند می شود .
میر یا شاخص:
برای قرائت اختلاف ارتفاع نقاط ، شاخصمدرجی ساخته می شود که به آن میر گویند. معمولاً طول آن 4 متر و از چهار قطعه 1متری که به همدیگر لولا شده اند ساخته شده است. روی میرها با دو رنگ متضاد ( سفید و قرمز یا سفید و مشکی ) در جه بندی شده و معمولاً سانتیمتر ها در آن درجه بندی کرده اند و دسیمترها را با عدد روی آن نوشته اند.
میرهای مخصوص ترازیابی دقیق از آلیاژ انوار ( فولاد و نیکل) ساخته شده و در مقابل تغییرات دما بسیار مقاوم اند . طریقه نگه داشتن میر می بایست بصورت قائم روی نقطه مورد نظر قرار بگیرد برای این منظور از تراز کروی استفاده می گردد . همچنین می توان از تراز نبشی نیز استفاده کرد.
انواع ترازیابی:
-1 ترازیابی تدریجی
-2 ترازیابی شعاعی
-3 ترازیابی شبکه ای
-4 ترازیابی کثیر الاضلاع
-5 ترازیابی مختلط
-6 ترازیابی متقابل
-7 ترازیابی خودکار
ترازیابی تدریجی:
اگر دو نقطه ای که می خواهیم اختلاف ارتفاعشان را محاسبه کنیم از هم دور باشند یا شیب زمین زیاد باشد و با یک ترازیابی ساده امکان این کار نباشد از روش تدریجی یا پیمایشی استفاده می کنیم در این روش مجبور خواهیم بود در طول مسیر از یک سری نقاط کمکی استفاده کنیم این نقاط کمکی را TP گویند.
ترازیابی شعاعی :
این ترازیابی زمانی بکار می رود که برای دستیابی به ارتفاع نقاط مورد لزوم از یکایستگاه استفاده شود یعنی دستگاه ترازیاب را تقریباً در وسط منطقه عملیات مستقرشود . در این روش اولین قرائت را که روی نقطه ارتفاع دار قرار گرفته است انجام داده و به عنوان دید عقب ثبت می شود سپس شاخص روی نقاطی که ارتفاع نا معلوم دارند قرار داده و قرائتهای انجام شده در ستون IS ثبت می شود و آخرین قرائت انجام شده به عنوان قرائت جلو در جدول ثبت می شود.
ترازیابی شبکه ای :
جهت مقاصد اجرای پروژه های عمرانی از قبیل نصب کارخانجات ، عملیات زهکشی و عملیات ساخت فرودگاه نیاز به نمایش وضعیت توپوگرافی آن منطقه می باشد برای این منظور روشهای مختلفی وجود دارد یکی از این روشها استفاده از دستگاه ترازیاب می باشد با توجه به اینکه محور نشانه روی دستگاه نیو بصورت افقی است بنابراین می توان در زمینهای صاف و با شیب ملایم از دستگاه ترازیاب استفاده نمود در زمینهای نا هموار و کوهستانی از روش تاکئومتری یا ترازیابی غیرهندسی استفاده نمود جهت پیدا نمودن ارتفاع نقاط مختلف زمین را از یک شبکه بندی عمودی به فواصل نقاط حدود 2 تا 10 متر روی زمین استفاده می شود . در نتیجه زمین مورد نظر تبدیل به یک زمین مشبک با شبکه بندی مربع به طول 2 تا 10 متر خواهد شد . با استفاده از یکی از روشهای قبلی مثلاً روش شعاعی ترازیابی را انجام داده و سپس ارتفاع نقاط بدست خواهد آمد . معمولاً خطوط افقی ایجاد شده روی زمین را با اعداد و خطوط عمود آنها را با حروف الفبا نامگذاری می کنند.
ترازیابی کثیر الاضلاع:
اگر نقاطی را که نیاز به برآورد دارند تشکیل یک چند ضلعی بسته را بدهند در نتیجه با ایستگاه گذاری داخل زمین می توان ارتفاع این نقاط را از طریق ترازیابی شعاعی پیدا نمود . یکی از محاسن این روش کنترل عملیات ترازیابی است زیرا ترازیابی از یک نقطه شروع شده و به همان نقطه ختم می شود
ترازیابی مختلط:
در بعضی از موارد نیاز است ترازیابی به سرعت انجام گیرد و نتیجه آن هرچه سریعتر بدست آید . در این حالت می توان از ترکیب روشهای قبل استفاده نمود.
ترازیابی خودکار :
ریزپردازشگرها که امروزه جزئی از وسایل نقشه برداری به شمار می آیند باعث پیشرفتهای عظیمی در جهت خودکار نمودن اندازه گیری ها شده اندامروزهمشاهدات نقشه برداری کلاسیک؛ مانند طولها و زوایا با استفاده از دستگاههای Total Station صورت گفته و جمع آوری و پردازشاطلاعات صحرایی بصورت اتوماسیون انجام می گیرد . اما در پروژه های دقیق همچون نصب دستگاههای صنعتی و سدها این روشتوان رقابت با ترازیابی دقیق و مستقیم را ندارند.استفاده از ترازیابی لیزری بدین صورت است که یکشعاع لیزری جهت تعیین ارتفاع بدین صورت است که یکشعاع لیزری دوار از دستگاه خارج شده که سطح افقی را ایجاد می کند و با استفاده از میرهای مخصوص(بارکد دار) عملیات ترازیابی بصورت خودکار محاسبه می گردد.
روشهای کنترل در ترازیابی:
اختلافارتفاع که بوسیله دستگاههای ترازیاب بدستمی آید همیشه همراه با یکسری خطا هایی می باشد لذا جهت جلو گیری از اشتباهات در عملیات ترازیابی و سرشکنی خطاها باید عملیات در منطقه به یکی از روشهای زیر کنترل شود. الف) طریقه رفت و برگشت ب) استفاده از دو نقطه معلوم ارتفاعی
خطای مجاز یا خطای قابل قبول در ترازیابی:
در عملیات ترازیابی که بصورت رفت و برگشت انجام می شود چنانچه اشتباهی نیز رخ ندهد معمولامجموع جبری قرائتها صفر نخواهد شد مقدار این خطا را که با E نمایش می دهند در اثر خطای اتفاقی یا ظاهری بوجود می آید حداکثر خطای قابل قبول متناسب با جذر طول مسیر ترازیابی می باشد
کاربردهای ترازیابی:
1 -تعیین اختلافارتفاع نقاط نسبت به یکدیگر
2 -تعیین نقاط مبنا
3 -پیاده کردن نقاط با ارتفاع معلوم
4 -تعیین وضعیت ارتفاعی زمین و رسم منحنی میزان
5- تهیه نیم رخهای طولی و عرضی از یکمحور
6 -محاسبه حجم عملیات خاکی
پروفیل :
برای نمایشپستی و بلندی زمین در طول یکامتداد بر روی نقشه صفحه قائم فرضی بر امتداد مورد نظر مرور می دهند اگر
تصویر نیمرخ این برش را با مقیاس مشخصروی کاغذ رسم کنیم تصویر مزبور را پروفیل یا نیم رخ گویند . پروفیل بر دو نوع
است پروفیل طولی که منطبق بر امتداد مسیر می باشدو پروفیل عرضی که بر امتداد مسیر عمود است.
الف) پروفیل طولی:
مراحل لازم جهتتهیه مقاطع طولی :
1 -میخ کوبی مسیر
2 -تنظیم جدول ترازیابی
3 -انجام عملیات ترازیابی
4- رسم و انتقال اطلاعات بر روی نقشه
پروفیل عرضی:
برای نمایشپستی و بلندی های طرفین امتداد طولی و محاسبه احجام خاکی به پروفیلهای عرضی نیاز است. تهیه نیمرخ عرضی نیز A نقطه ای است روی امتداد طولی مسیر و مقطع نشان داده شده وضعیت توپوگرافی زمین را در امتداد عرضی نقطه A می باشد . برای نقاط سمت چپ و راستمسیر مشخصات بدست آمده را در جدول مخصوصتهیه پروفیل عرضی منتقل می کنیم.
رسم پروفیل عرضی:
دو محور عمود بر هم رسم کرده و در طرفین محور افقی فواصل چپ و راست را رسم کرده و ارتفاع مربوطه را در امتداد قائم رسم می کنیم .لازم بذکر است مقیاس عمودی و افقی در هر محور مساوی است. معمولاً مقیاسپروفیلهای عرضی را 1/100 یا 1/200در نظر می گیرند.
محاسبه حجم عملیات خاکی :
حجم عملیات خاکی پروژه ها را می توان پس از ترسیم پروفیلهای عرضی در نقاط پی در پی مسیر بدست آورد.برای این کار می بایست حجم حادث بین هر دو مقطع را حساب کرد و با جمع احجام بین مقاطع حجم خاکریزی و خاکبرداری را محاسبه کنیم .چنانچه S2 , S1 مساحتهای دو مقطع متوالی به فاصله h از یکدیگر باشند حجم مربوطه از فرمول زیر قابل محاسبه است.
زاویه یاب – تئودولیت :
وسیله ای برای اندازه گیری زوایای افقی و قائم ،تعیین اختلاف ارتفاع ، تعیین مسافت و امتداد گذاری ژالونها بکار می رود . زاویه یاب اولین بار در اواخر قرن 16 برای مشاهدات نجومی ساخته شد.
ساختمان زاویه یاب:
هر زاویه یاب بطور کلی شامل قسمتهای زیر است.
1)دستگیره حمل و نقل
2)مگسکبرای نشانه روی
3)پیچ توقفحرکت قائم
4)چشمی دوربین
5)پیچ بازگشت در جهت قائم
6)پیچ توقفحرکت افقی
7)پایه فلزی مثلثی متصل به پیچهای تراز کننده
8)شاقول اپتیکی برای ایستگاه گذاری دوربین
9)دکمه میکرومتر دیدگانی
10 )گردونه میزان کردن دوربین
11 )چشمی میکروسکوپ برای قرائت زوایا
12 )دکمه تبدیل کننده، اگر آنرا بپرخانیم می توان تصویر لمب افقی را به قائم تبدیل کرد.
13 )تراز افقی برای تنظیم دستگاه
14 )پیچ بازگشت حرکت سمتی
15 )ترابراگ، وسیله ای برای قرار گرفتن دوربین روی سه پایه.
اندازه گیری زاویه بوسیله تئودولیت:
برای اندازه گیری زوایای افقی و قائم از دایره های مدرج افقی و قائم استفاده می شود لمب ها هرکدام نقش یک نقاله بسیار دقیق را دارند که در هر نشانه روی وضعیت تلسکوپ را تعیین می کند. لمبهای افقی و قائم در قسمتهای مسدودی قرارگرفته و توسط آینه های مخصوصکه از بیرون نور می گیرند صفحات آنها روشن شده و با کمکیکسیستم منشوری تصویر آنها در داخل دوربین کوچکی که معمولاً در کنار تلسکوپ قراردارد رویت می شود.
محورهای تئودولیت
هر دستگاه تئودولیت سه محور دارد که بترتیب عبارتند از :
1 -محور اصلی : خطی فرضی که آلیداد حول آن می چرخد . این محور از مرکز دایره مدرج افقی می گذرد و براین صفحه عمود است. محور VV
2 -محور افقی یا ثانوی : محوری که تلسکوپ حول آن می چرخد در شرایط مطلوب از مرکز دایره مدرج قائم می گذرد. محور HH'
3 -محور قراولروی: خطی که مرکز اپتیکی عدسی شیئی را به محل تلاقی تارهای رتیکول وصل می کند محور zz'
روشهای تعیین زاویه افق:
برای جلوگیری از بروز اشتباهات احتمالی و همچنین به منظور کاهش دادن خطاهای دستگاهی و انسانی در اندازه گیری زاویه افقی روشهای مختلفی برای اندازه گیری زاویه بکار برده می شود.
الف) روش کوپل یا قرائت مضاعف.
روش تجدید:
در این روش از قسمتهای مختلف لمب افق استفاده می شود بدین معنی که غیر از صفر اعداد دیگر به عنوان مبداء قرائت لمب انتخاب می شود روش تجدید معمولاً همراه با روش مضاعف بکار می رود و بدین ترتیب نصف قرائتها در حالت دایره بچپ ونصف دیگر در حالت دایره به راست انجام می شود.
شمال مغناطیسی: جهتی را که عقربه مغناطیسی مشخصمی کند را گویند.
شمال جغرافیایی: امتداد یا دایره نصف النهاری که از نقطه A می گذرد زیرا دایره نصف النهاری هر نقطه از قطبین شمال و جنوب کره زمین می گذرد.
برای نمایش شمال جغرافیایی معمولاً از علامت * استفاده می شود.
برای تهیه نقشه از یک منطقه محدود که زمین مسطح فرض می شود یک نقطه مثل
O را اختیار کرده و نصفالنهار عبور کننده از این نقطه را که در حقیقت نشان دهنده امتداد شمالی و جنوبی است را مشخص می کنیم و تصویر این نصف النهار را روی نقشه به عنوان خط شمال شبکه یا محور y ها فرض می کنیم.
شمال شبکه :
امتداد محلی:
گاهی اوقات در یک منطقه کم وسعت می توان یک امتداد متکی بر سطح زمین را به عنوان یک امتداد معلوم محلی در نظر گرفته و موقعیت بقیه امتدادها را نسبت به آن تعیین می کنیم.
انحراف مغناطیسی :
معمولاً در هر نقطه امتداد نصف النهار جغرافیایی و نصف النهار مغناطیسی بر یکدیگر منطبق نیستند. که این زاویه را انحراف مغناطیسی گویند.
ژیزمان :
ژیزمان امتداد
AB
برابر است با زاویه ای که این امتداد در جهت عقربه های ساعت با امتداد
oy
شمال شبکه می سازد و مقدار آن از صفر تا 360 متغییر است. چون ژیزمان امتداد AB
دارای وضعیت ثابتی است. بنابراین در تمام نقاط خط AB تغییر نمی کند و با GAB نشان می دهند.
کانوای نقشه برداری :
برای تهیه نقشه به طریق مستقیم ، همچون تمام کارهای زیر بنایی باید از کل به جزء عمل کرد به این ترتیب که ابتدا چهارچوبی برای تهیه نقشه ایجاد و به اتکای آن کارهای مختلف نقشه برداری را دنبال کرد.نقاط انتخاب شده را نقاط پایه یا کانوا گویند . چنانچه با خطهای فرضی این نقاط تعیین شده را به هم اتصال دهیم چند ضلعی کثیرالاضلاعی خواهیم داشت که به آن پلیگون گویند. مختصات رئوسپلیگون می بایست به روشهای خیلی دقیق اندازه گیری شود زیرا برداشت جزئیات قطعه زمین متکی به آنها خواهد بود.
انواع کانوا: بنچ مارکها
بنچ مارکها از نظر مختصات به دو دسته تقسیم می شوند.
بنچ مارکهای مسطحاتی یا پلانیمتری و بنچ مارکهای ارتفاعی.
خصوصیات ایستگاههای رئوس پیمایش:
مقصود از پیمایش تعیین موقعیت مسطحاتی مجموعه ای از نقاط یا ایستگاههای متوالی است که با اندازه گیری های طولی و زاویه ای پی در پی مختصات تعیین می گردد و ایستگاههای آن شامل خصوصیات زیر است.
-1 قابل ایستگاه گذاری باشند 2- از هر یک از نقاط بتوان منطقه وسیعی را برداشت کرد.
-3 به نقاط مجاور دید داشته باشد 4- در معرض تخریب از طرف عوامل مختلف قرار نداشته باشد
انواع پیمایش:
الف) پیمایش باز یا زنجیره ای
مختصات شروع و پایان این نوع پیمایش دو نقطه مجزا از هم می باشند
ب) پیمایش بسته یا چند ضلعی
نقاط آغاز و پایان این نوع پیمایش بر هم منطبق اند
کمیتهای اندازه گیری در پیمایش:
در هر پیمایش لازم است دو کمیت طول و زاویه اندازه گیری شود
تعدیل خطای بست زاویه ای :
چنانچه خطای بست زاویه ای از حد مجاز تجاوز نکند می توان با سرشکن کردن خطا به نتیجه مطلوبی رسید.حد مجاز بر اساس درجه پیمایش متغییر است.
روش تعدیل خطا به مختصات رئوس پیمایش:
به دو طریق می توان این عمل را انجام داد روش اول سرشکنی متناسب با طول هر یک از اضلاع پیمایش و روش دوم سرشکنی متناسب با طول هریکاز مختصات نسبی ΔN و ΔE اضلاع
پایان