عنوان :
هدفمند کردن یارانه در کاهش فقر
استاد مربوطه :
سرکار خانم خیری
تهیه کننده :
شیما عظیمی
سال تحصیلی 1388
به نام یگانه هدایتگر عالم
با تشکر از استاد ارجمند سرکارخانم خیری
دیر زمانی است که آن یگانه جاودانی با سخنان گهربارش جان های عارفان قرون و اعصاررا به گوش دادن کلامش دعوت کرد و آنان را از تیرگی جهل به سوی معراج نور رهنمون میباشد و طنین صدایش در گوش زمان با صلابت میگوید .
( من علمنی حرفا فقد صیر نیعبدا )
چه زیبا میفرماید آن پادشاه علوم اولین و آخرین و چه نیکو مقامی استاد را پاس مینهد او که خود استاد یگانه ای بود پس به پیروی از آن بی همتا باید مقام بلندت را پاس گویم واز حرمتت پاسداری نمایم اما چگونه میتوان بلندای مقامت را به اسارت قلم در آورد و بر صحیفه کاغذ نگاشت.
تنها می توانم بگویم که شما استادان تنها ادامه دهندگان راه انبیا هستید .
" فهرست مطالب "
عنوان : صفحه :
چکیده 8
فصل اول :
مقدمه………………………………………………………………………………………………………….. 12
اهمیت موضوع…………………………………………………………………………………………….. 15
اهداف تحقیق………………………………………………………………………………………………. 17
فرضیات………………………………………………………………………………………………………. 17
فصل دوم :
مروری بر پژوهش های انجام شده……………………………………………………………….. 20
فصل سوم :
روش تحقیق………………………………………………………………………………………………. 53
3 . 1 ) کیفیت……………………………………………………………………………………………. 55
3 . 2 ) تخمین و تصریح مدل………………………………………………………………………. 61
3 . 3 ) اثرات تغذیه ای تغییر قیمت………………………………………………………………. 66
3 . 4 ) اثرات رفاهی تغییر قیمت………………………………………………………………….. 68
فصل چهارم :
نتایج بحث………………………………………………………………………………………………… 72
4 . 1 ) روش پرداخت یارانه………………………………………………………………………… 72
4 . 2 ) اولویت بندی در اعطای یارانه……………………………………………………………. 73
4 . 3 ) الگوی مصرف مصرف کنندگان…………………………………………………………. 87
4 . 4 ) اثرات تغذیه ای کاهش یارانه…………………………………………………………….. 94
4 . 5 ) اثرات درآمدی (رفاهی) …………………………………………………………………… 97
4 . 6 ) اثرات قیمت کالا بر شاخص فقر………………………………………………………… 98
فصل پنجم :
خلاصه و نتیجه گیری…………………………………………………………………………………. 101
فصل ششم :
فهرست و منابع………………………………………………………………………………………….. 108
عنوان و چکیده انگلیسی
" فهرست مطالب "
عنوان : صفحه :
1 ) سهم هریک از اقلام انرژی یارانه بخش انرژی (درصد)
2 ) مقدار و سهم هر یک از اقلام از یارانه کالاهای اساسی و دارو در سال 79
3 ) سهم هر یک از بخش ها از کل یارانه های اعطایی
4 ) سهم دهک مختلف از کل یارانه پرداختی
5 ) سهم دهک درآمدی از یارانه درصد
6 ) متوسط بُعد خانوار در استان های مورد مطالعه و کل نمونه (نفر)
7 ) متوسط تحصیلات سرپرست خانوارهای شهری (تعداد سال های تحصیل)
8 ) میانگین سهم مخارج چهار کالای مورد مطالعه در مناطق روستایی (درصد)
9 ) میانگین سهم مخارج چهار کالای مورد مطالعه در مناطق شهری (درصد)
10 ) مصرف ماهانه سرانه کالاهای منتخب در دهک روستایی (kg)
11 ) متوسط مصرف ماهانه سرانه کالاهای منتخب در دهک شهری (kg)
12 ) متوسط سهم مخارج سرانه ماهانه کالاها در دهک مختلف خانوارهای روستایی (ریال)
13 ) متوسط سهم مخارج سرانه ماهانه کالاها در دهک های مختلف خانوارهای شهری (ده ریال)
14 ) سهم کالاهای مورد مطالعه در مخارج زندگی دهک درآمدهای مختلف خانوارهای روستایی
15 ) سهم کالاهای مورد مطالعه در مخارج زندگی دهک های درآمدهای مختلف خانوارهای شهری
16 ) ضرایب کشش های قیمتی کالاهای مورد مطالعه
17 ) کشش قیمتی کالاهای منتخب
18 ) کشش درآمدی کالا در الگوی مصرف خانوارهای روستایی
19 ) کشش درآمدی کالا در الگوی مصرف خانوارهای شهری
20 ) کشش کیفیت کالاها در الگوی مصرف خانوارهای روستایی
21 ) کشش کیفیت کالاها در الگوی مصرف خانوارهای شهری
22 ) میزان انرژی مواد غذایی مورد مطالعه در کل مواد غذایی در مناطق روستایی (کالری)
23 ) سهم هر یک از کالاها در کل انرژی در الگوی مصرف مصرف کنندگان روستایی (درصد)
24 ) میزان انرژی مواد غذایی مورد مطالعه در کل موادغذایی در مناطق شهری (کالری)
25 ) سهم هر یک از کالاها در کل انرژی در الگوی مصرف مصرف کنندگان شهری (درصد)
26 ) اثرات تغذیه ای سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرف کنندگان روستایی (درصد کاهش در انرژی)
27 ) اثرات تغذیه ای سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرف کنندگان شهری (درصد کاهش در انرژی)
28 ) اثرات درآمدی سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرف کنندگان روستایی (درصد کاهش در درآمدی)
29 ) اثرات درآمدی سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرف کنندگان شهری (درصد کاهش در درآمدی)
30 ) اثرات سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی شاخص فقر در مناطق روستایی
31 ) اثرات سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی شاخص فقر در مناطق روستایی
چکیده :
پرداخت یارانه از جمله راههای انتقال درآمد است که عمدتاً به منظور حمایت از اقشار کم درآمد و بهبود توزیع درآمد صورت می گیرد در کشور ما نیز از ابتدای دهه 50 کالاهای یارانه ای به طور گسترده توزیع شد.
امروزه بنا به دلایل محدودیت بودجه و منابع کمیاب در کشورهای در حال توسعه و عدم تامین نیازهای اساسی گروههای فقیر، هدفمندسازی پرداخت یارانه به گروههای هدف مورد توجه واقع شده است.
هدف اصلی این پژوهش بررسی الگوی فعلی مواد غذایی شامل : یارانه میان دهک درآمدی شهری و روستایی و ارائه راهکارههای علمی می باشد و به منظور بررسی رفتار مصرف کنندگان و برآورد کشش های قیمتی کالاهای مورد مطالعه از رهیافت دیتون 1998 استفاده گردید. براساس این رهیافت و با بهره گیری از تفاطت میان گروههای مختلف مصرف کننده موسوم به دسته که هر دسته در برگیرنده یک شهرستان بود واکنش مصرف کنندگان در مورد قیمت مورد بررسی قرار گرفت. پس از تخمین تابع تقاضای کالاهای مشمول یارانه (برنج . نان . روغن . گندم) کشش قیمتی درآمدی و کیفیت محاسبه شد. معادلات تقاضای این کالاها براساس روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط و با استفاده از بسته نرم افزاری micro Fit.4:1 صورت گرفت. داده های این بررسی نیز شامل مخارج و مقدار مصرف کالاهای مزبور و همچنین ویژگی های جمعیتی اندازه خانوار و میزان تحصیلات سرپرست خانوار بود.
این اطلاعات از میان 848 خانواده روستایی و 607 خانواده شهری استان : خراسان، مازندران، آذربایجان و …
ارزیابی و روند فعلی مصرف کالاهای منتخب حاکی از وجود تفاطت قابل ملاحظه میان دهک های مختلف شهری و روستایی از لحاظ میزان مصرف و مخارج اختصاص یافته به این کالاها بنا شد. به گونه ای که در حال حاضر دهک های درآمدی بالاتر هم از لحاظ کمیت و هم کیفیت از کالاهای منتخب بهره بیشتری می برند. رفتار مصرفی مصرف کنندگان شهری و روستایی نیز حاکی از این است که کالاها به صورت مجموعه ای مکمل مصرف می شوند.
تاثیر افزایش قیمت کالاهای منتخب بر روی میزان انرژی بر حسب کالری و درآمد دهک های مختلف و شاخص فقر به کمک سناریوهای مختلف افزایش قیمت این کالاها بررسی شد. نتایج حاصل از بررسی اثرات تغذیه ای حاکی است از افزایش همزمان قیمت تمامی کالاهای مصرف کنندگان روستایی که بیشتر از مصرف کنندگان شهری تحت تاثیر قرار می گیرند.
افزایش قیمت برنج نیز در اغلب دهک های درآمدی مصرف کنندگان شهری بیش از مصرف کنندگان روستایی با کاهش انرژی مواجه کرده و در مورد زنان این روند تا حدودی معکوس است و میان دهک های درآمدی شهری و روستایی نیز میزان کاهش در کالری نسبتاً نامنظم است.
بررسی اثرات درآمدی افزایش قیمت : قند، شکر، نان هم نشان داد که با افزایش قیمت این کالاها مصرف کنندگان روستایی نسبت به مصرف کنندگان شهری کاهش در درآمد بیشتری را تجربه می کنند.
سناریو افزایش قیمت برنج و افزایش همزمان قیمت تمامی کالاها نیز در مناطق شهری بیشتر دهک های درآمدی پایین و در میان مصرف کنندگان روستایی نیز بیشتر دهک های درآمدی بالا را تحت تاثیر قرار می دهد.
براساس نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود ابتدا دهک درآمدی در مناطق شهری و روستایی شناسایی شود و توزیع یارانه ای کالاها در میان دهک های واقع در زیر خط فقر صورت گیرد. البته کاهش توزیع یارانه ای این کالا در میان دهک های درآمدی بالا نیز باید تدریجی صورت گیرد.
فصــــل اول :
* مقدمه
* اهمیت موضوع
* اهداف تحقیق
* فرضیات
مقدمه
یارانه به هر گونه پرداخت انتقالی اطلاق می شود که به منظور حمایت از اقشار کم درآمد و بهبود توزیع درآمد از محل خزانه دولت و هر آنچه که می تواند به خزانه دولت واریز گردد به صورت نقدی و یا جنسی به خانوارها و تولیدکنندگان کالا و خدمات تعلق می گیرد.
در یک تقسیم بندی کلی می توان یارانه ها را به یارانه کالاهای مصرفی ، یارانه خدمات اجتماعی و یارانه کالاهای واسطه ای برای تولیدکنندگان گروهبندی کرد.
( سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، 1380 )
پرداخت یارانه از جمله شناخته شده ترین راه های انتقال درآمد به گروه های کم درآمد جامعه است که هر کشور در حال توسعه و هم در کشورهای توسعه یافته دارای سابقه طولانی است. ( موسسه مطالعات پژوهش های بازرگانی، 1375 )
ممکن است یارانه به صورت ضمنی و یا آشکار باشد.
در حالت پرداخت ضمنی یارانه به صورت غیر مستقیم و عمدتا توسط تولید کنندگان پرداخت می شود. بدین ترتیب که تولید کنندگان در ازاء تولید کالا قیمت های پایین تری از بازار آزاد دریافت می کنند.
پرداخت آشکار یارانه نیز خود به 2 صورت عمده اعمال می شود:
یا کالاهای مشمول یارانه با قیمتی پایین تر از قیمت بازار در میان مصرف کنندگان توزیع می شود و یا اینکه کالاهایی توزیع می شود که حاوی شکلی از توزیع مجدد درآمد بدون اثر قیمتی هستند. ( 1944، Hoffman & etal )
در کشور ما نیز سابقه یارانه به قحطی ناشی از جنگ جهانی و تامین غله و نان از سوی دولت مربوط می شود اگرچه این یارانه ها آشکار نبوده اما بخشی از هزینه های آن از سوی دولت تامین شده است. ( موسسه مطالعات پژوهش های بازرگانی، 1375 )
یعنی افزون بر 50 سال است که بر روی کالاهایی مثل گندم یارانه تعلق می گیرد.
اوایل دهه 50 را می توان نقطه عطفی در پرداخت یارانه دانست در نتیجه به پرداخت یارانه بیشتر اقدام نموده و علاوه بر گندم به کالاهایی دیگر مثل قند و شکر و چای و روغن نباتی نیز یارانه تعلق گرفت. ( موسسه مطالعات پژوهش های بازرگانی، 1375 )
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با شروع جنگ به دلیل شرایط خاص لازم بود نقش دولت در زمینه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و به ویژه در زمینه های نظارت و کنترل بر شبکه توزیع قیمت گذاری کالاها و حمایت از گروه های کم درآمد و آسیب پذیردر مقابله با فشار تورم و جبران کمبودها افزایش می یابد. در این دوره هزینه یارانه بسیار افزایش یافت به گونه ای که با وجود شرایط خاص که پس از خاتمه جنگ حاکم بود و با وجود افزایش شدید جمعیت و تنگنای منابع ارزی و ریالی پرداخت آن از سوی دولت غیر قابل تحمل به نظر می رسید. بنابر این به… سیاست آزاد سازی و تعدیل اقتصادی، بررسی، حذف یارانه ها و جانشین ساختن آن با نظامی که بار مالی کمتر و زمان بیشتر به همراه داشته باشد مطرح شد.
البته در سطح جهانی از دو دهه گذشته و به توصیه اکید بانک جهانی و صندوق بین المللی پول مبتنی بر حذف یارانه برای تسریع رشد اقتصادی در جهان سوم بحث پیرامون آن رونق گرفته است. ( موسسه مطالعات پژوهش های بازرگانی، 1375 )
در همین راستا برخی از کشورهای جهان سوم سعی کرده اند تا هزینه یارانه مواد غذایی را کاهش دهند و در این زمینه به موفقیت رسیده اند. ( 1944، Hoffman & etal )
به طور کلی هدفمند کردن یارانه عبارتست از تعریف و انتخاب گروه ها یا خانوارها و حتی افراد هدف و توزیع منافع بین آنها لازمه این است که بتوان گروهی از افراد بر اساس معیارهایی از دیگران متمایز کرد.
هدف هر طرح هدفمند سازی تحویل کالا یا خدمات به گروهی که نیاز بیشتری به آنها دارند و مثتثنی کردن عده ای می باشد که توانایی خرید این کالاها یا خدمات را از کانال های خصوصی دارند.
هدفمند کردن یارانه از طریق 3 مکانیزم قابل تحقیق است: خود هدفمند1، هدفمندسازی اداره شده2 و هدفمندسازی گروه گرا.
مکانیزم خودکار هدفمند کردن مشتمل بر توزیع کالاهایی می باشد که عمدتا افراد فقیر از آنها استفاده می کنند. البته این مکانیزم لزوما هدفمند کردن اداره شده نیز مبتنی بر انتخاب شکل خاصی از توزیع است. این مکانیزم متضمن برخی از هزینه های اجرایی است که این هزینه های اجرایی نیز با افزایش صحت و دقت فرآیند هدفمند سازی افزایش می یابد. ( 1944، Hoffman & etal )
روش هدفمند کردن گروه گرا نیز رهیافتی است که مستلزم تصمیمات جامعه پیرامون شایستگی خانوارها برای مشارکت در برنامه های کمک های غذایی است.
در این رهیافت تصمیمات مبتنی بر اطلاع قبلی از موقعیت امنیتی غذایی هر یک از خانوارها است. (clay & etal , 1999)
1 . 1 ) اهمیت موضوع
اصولا هدفمند کردن یارانه ها به 2 دلیل صورت می گیرد: محدودیت منابع و بودجه دولت و عدم تامین نیازهای اساسی گروه های فقیر انتقادها و مشکلاتی که پیرامون یارانه موادغذایی ارائه می شود از سه بعد اقتصاد خرد، کلان و اجتماعی _ فرهنگی قابل تامل است در سطح اقتصاد خرد، ضعف در شبکه های بازاریابی و همچنین دور بودن تولید کنندگان از محل بازار در کشورهای جهان سوم منجر به بهره برداری بیشتر و افزایش هزینه های بازارسازی از سوی واسطه ها شده است. بدین ترتیب بهبود بازاریابی مواد غذایی می تواند منجر به کاهش هزینه های آن و به دنبال آن افزایش قیمت در تولید کنندگان و کاهش در قیمت پرداختی مصرف کنندگان شود. در این زمینه نیز مطالعاتی وجود دارد که دال بر صحت این مطلب می باشد.
از طرف مصرف با توجه به قدرت خرید پایین افراد فقیر، اجرای برنامه های حمایتی بدیهی است اما آنچه در این میان بحث انگیز است، تغییر الگوی مصرف کنندگان به سمت کالاهای مشمول یارانه است که عمدتا نیز وارداتی هستند.
از بحث های مطرح در این زمینه نحوه توزیع کالاهای مشمول یارانه است که اغلب به صورت عمومی و بدون جهت گیری به سوی اقشار خاصی از جامعه می باشد که منابع اقتصادی از بخش عمومی و خصوصی انتقاد به سمت مصرف کالاهای مشمول یارانه هدایت شده و این امر علاوه بر تحریف جریان سرمایه گذاری و کاهش رقابت در اقتصاد توانایی دولت در ایجاد اشتغال را نیز کاهش می دهد. ( laraki , 1989 )
افزون بر این، در مراحل اولیه توسعه هزینه فرصت منابع اختصاص داده شده به واردات مواد غذایی بسیار بالا می باشد. از بعد اجتماعی و فرهنگی نیز اعتقاد عموم بر این است که باید نیازمندی های عمومی مثل بهداشت، اشتغال، آموزش و تغذیه از سوی دولت مرتفع شود. ( laraki , 1989 )
به دلیل بار هزینه ای یارانه ها اغلب دولت به دنبال تجدید نظر در برنامه های اعطایی یارانه به مواد غذایی هستند تا در صورت امکان از بار هزینه ای آن بکاهند: در جهت حذف یارانه ها نیز تلاش هایی صورت گرفته، اما این تلاش ها عمدتا بر اساس منتفع شدن اقشار درآمدی بالا به جای گروه های فقیر و همچنین با توجه به استدلال گروه های درآمدی پایین نسبت به گروه های درآمدی بالا سهم بزرگتری از درآمد خود را به مواد غذایی اختصاص می دهند، عقیم مانده است.
اما امروزه اغلب کشورهای در حال توسعه در جهت کاهش یارانه مواد غذایی گام برداشته اند. این در حالی است که هنوز در ایران سهم هزینه یارانه مواد غذایی در بودجه دولت بسیار بالاست.
به گونه ای که در طول 3 دهه گذشته بیش از 40% از بودجه دولت را به خود اختصاص داده. (موسسه مطالعات پژوهش های بازرگانی، 1375 )
متوسط سهم یارانه کالاهای اساسی از بودجه دولت طی دوره 1379_ 1373 نیز 9/9 درصد می باشد. ( ترازنامه بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، سال های مختلف )
علاوه بر این اقشار درآمدی بالا نسبت به گروه های درآمدی پایین از یارانه پرداخت شده بیشتری بهره می گیرند. بدین ترتیب که بر اساس
1) یارانه کالاهای اساسی علاوه بر چهار کالا برنج، روغن، نان، قند شکر کالاهایی مثل گوشت، پنیر شیر، مرغ را شامل شده که چهار گروه دوم سهم بسیار اندکی را تشکیل می دهند.
آمارهای منتشر شده در حال حاضر سهم بالاترین دهک درآمدی را نسبت به سهم پایین ترین دهک درآمدی در یارانه را نشان داده و کالاهای روغن خوراکی و قند شکر به ترتیب 1/2 و 7/1 برابر می باشد. این رقم برای 20 درصد بالای درآمدی نسبت به 20 درصد پایین و برای دو کالای مذکور به ترتیب 6/1 و 5/1 برابر است. ( سازمان مدیریت برنامه ریزی کشور، 1380 ) با توجه به مسائل فوق و همچنین وجود مشکلاتی چون محدودیت بودجه و افزایش جممعیت. اهمیت هدفمند کردن یارانه و تجدید نظر در جهت گیری آن به سوی اقشار فقیر کشور بیش از پیش آشکار می شود.
1 . 1 ) اهداف تحقیق
1. برای الگوی مصرف مواد غذایی در مناطق روستایی وشهری
2. ارزیابی نحوه منتفع شدن اقشار و گروه های درآمدی مختلف شهری و روستایی از یارانه های پرداختی به مواد غذایی شامل : ( روغن خورراکی ، قند و شکر، نان و برنج)
3. ارزیابی اثرات سناریوهای مختلف کاهش و حذف یارانه های مواد غذایی ( روغن خورراکی ، قند و شکر، نان و برنج)
4. برسی وضعیت فقر در مناطق روستایی و شهری
5. ارائه پیشنهاداتی جهت هدایت یارانه به سوی اروپای درآمدی خاص با هدف کاهش فقر
2 . 1 ) فرضیات تحقیق
1. گروه های درآمدی بالا از یارانه های مواد غذایی بهره بیشتر می برند .
2. گروه های درآمدی پایین نیاز به دریافت مواد غذایی مشمول یارانه دارند.
3. هدفمند کردن یارانه ها می تواند به کاهش فقر کمک کند .
4. هدفمند کردن یارانه ها می تواند باعث صرفه جویی در بودجه دولت شود.
فصل 2
* مروری بر پژوهش های انجام شده
مروری بر پژوهش های انجام شده
از دو دهه پیش و عمدتا به دنبال افزایش جمعیت و کاهش کمک های کشورهای صنعتی به کشورهای در حال توسعه و مشکلات اقتصادی که گریبان کشورهای جهان سوم شده بحث کاهش یارانه رونق گرفته است و مطالعات زیادی درکشورهای مختلف انجام شده است اما درایران مطالعات اندکی دراین زمینه صورت گرفته.
در این فصل ابتدا تعدادی از مطالعات انجام شده درخارج بررسی و سپس مطالعات داخلی ….
پرداخت یارانه مواد غذایی از محل بودجه عمومی دولت به اقشار آسیب پذیر جامعه نه تنها مصرف کنندگان کالا مشمول یارانه را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه این یارانه ها بر روی تولید کنندگان ( به ویژه تولید کنندگان کالاهای مشمول یارانه ) و مالیات دهندگان جامعه که به تامین بودجه دولت مساعدت می نمایند نیز تاثیر دارد.
آنچه در درجه بالای اهمیت قرار دارد اثرات یارانه بر روی تامین معاش گروه های آسیب پذیرمصرف کنندگان است .
اما نباید از نظر دور داشت که عدم پرداخت صحیح و هدفمند آن می توان باعث اتلاف منابع کمیاب شود.
درقالب یک الگوی مکی می توان تغییرات حاصله از رفاه سه گروه متاثر از یارانه (یعنی مصرف کنندگان – تولید کنندگان و مالیات دهندگان) را تعقیب نمود. بر اساس همین رهنمون، هافمن و همکاران (1944) به بررسی اثرات گندم دریافتی (به صورت کمک) به نه کشور درحال توسعه از کشورها ی پیشرفته بر روی یارانه دریافتی مصرف کنندگان پرداختند.
نه کشور عبارت است از : مصر- بنگلادش – اندونزی – تونس – سری لانکا – کره شمالی – برزیل – کلمبیا – پرو
در این مطالعه اثر کمک های دریافتی از کشورهای پیشرفته علاوه بر میزان یارانه دریافتی مصرف کنندگان بر روی رفاه تولید کنندگان و گروه مالیات دهندگان نیز بررسی شد. بدین منظور ابتدا یک تابع مطلوبیت وزنی که هر سه گروه مصرف کنندگان و تولید کنندگان و مالیات دهندگان را در بر می گرفت طراحی شد که در آن به هر گروه وزنی خاص تعلق گرفت.
هدف این مطالعه عبارت است از تعیین میزان بهینه یارانه بود ، بگونه ای که تابع هدف ( تابع مطلوبیت وزنی) حداکثر شد.
بر این اساس تابع هدف زیر در نظر گرفته شد .
که = مازاد مصرف کنندگان
= مازاد تولید کنندگان
= میزان مخارج دولت
که به صورت یارانه به مصرف کنندگان منتقل می شود.
اگر 1 > θ باشد بیانگر حمایت از مصرف کنندگان در مقابل تولید کنندگان
اگر 1≥ θ باشد بیانگر زیان های تولید ناشی از اختصاص بخشی از بودجه دولت به یارانه مصرف کنندگان است.
پس با توجه به روابط فوق میزان یارانه بهینه به صورت تابعی از میزان کمکی دریافتی ( گندم ) ، درآمد سرانه و قیمت بین المللی گندم بدست می آید.
داده های مورد استفاده شامل مقادیر کمک های دریافتی، درآمد سرانه و قیمت گندم طی سال 1983_ 1955 بود.
متغیر های کمک دریافتی و قیمت جهانی بر روی میزان یارانه دریافتی مصرف کنندگان اثر مثبت و متغیر سطح درآمد سرانه نیز بر روی یارانه دریافتی اثر منفی داشته است.
اما این انحراف معیار مربوط به ضرایب متغیرهای مذکور به طور قابل ملاحظه ای بالا است. علیرغم اتفاق نظر غالب کشورهای پیرامون لزوم هدفمند کردن یارانه و اینکه هدفمندی یارانه منجر به تامین امنیت غذایی گروه های فقیر و کاهش در مخارج دولت می شود اما در اجرای سیاست هدفمند سازی تفاوت زیادی در میان کشورها دیده می شود.
در مطالعه هافمن و همکاران ( 1994 ) این نکته از طریق لحاظ کردن یک متغیر موهومی ویژه هر یک از کشورها تعقیب شد. نتایج نشان داد که ضرایب مربوط به متغیر موهومی هر کشور با یکدیگر اختلاف زیادی دارد، که این امر حاکی از تفاوت قابل ملاحظه در میان کشورها از لحاظ سیاست های اتخاذ شده در زمینه یارانه می باشد.
در قالب معادله دیگر نیز روند سیاست کشورهای مورد مطالعه در زمینه یارانه گندم با استفاده از یک متغیر موهومی بررسی شد.
نتایج این قسمت از بررسی نیز حاکی از تلاش کشورها در جهت کاهش یارانه می باشد.
با توجه به جامعیت رهیافت هافمن و همکاران (1994 ) که امکان تعقیب اثر سیاست های مختلف پرداخت یارانه را فراهم کرد در مطالعه دیگری آستون و همکاران (1999 ) بر اساس مطالعه هافمن و همکاران (1994 ) علت تفاوت در سیاست های انتخابی کشورها را مورد تحلیل قرار داد.
هدف دیگری که در مطالعه تعقیب می نمود بررسی علت انتخاب سیاست های مختلف در کنار سیاست های مصرف به منظور تامین مواد غذایی ارزان برای مصرف کنندگان بود.
در این مطالعه که به دنبال ارائه یک الگوی اقتصادی بهینه، بگونه ای که در آن هزینه تامین غذایی از آن برای مصرف کنندگان حداقل شود، بود تاثیر دو شکل از اعطای یارانه به طور مستقیم به مصرف کنندگان از طریق عرضه مواد غذایی با قیمت یارانه ای و اعطای یارانه به واردات مواد غذایی وقتی که بخشی از مواد غذایی از طریق واردات تامین می شود، بر روی رفاه مصرف کنندگان، تولید کنندگان و اثرات تولیدی ( کاهش در تولید ) یارانه که از طریق مالیات تامین می شود بررسی می شود.
در اینجا نیز مطالعه قبلی تابع هدف به صورت مجموع مازاد مصرف کنندگان، مازاد تولید کنندگان و زیان تولیدی ناشی از اختصاص بخشی از مخارج تامینی از طریق مالیات به یارانه در نظر گرفته شد که در آن به هر کدام از عبارت ها وزنی تعلق گرفت بدین صورت که
W= θGS + PS-Y (1-&) Tc
با توجه به اینکه هدف عمده تامین رفاه مصرف کنندگان در نظر گرفته شده لذا به مازاد تولیدکنندگان و اثرات تولیدی وزن او به مازاد مصرف کنندگان وزن بیشتری (1 < θ) داده می شود.
میزان حداکثر تابع هدف برای دو حالت اعطای یارانه به مصرف کنندگان و اعطای یارانه به واردات با یکدیگر مقایسه شد نتایج بدست آمده به شرح زیر است:
در صورتی که به مصرف کنندگان وزن بیشتری تعلق بگیرد و کشور وارد کننده ماده غذایی کشور کوچکی باشد، بدین معنی که بر روی عرضه جهانی ماده غذایی تاثیری نداشته باشد و 0= δ ( یعنی اثر تولیدی مالیات را صفر در نظر بگیریم )
آنگاه سیاست اعطایی کامل یارانه به مصرف کنندگان یک سیاست بهینه تلقی خواهد شد. بنابر اعتقاد محققین تنها در صورت تامین شرایط مذکور می توان اظهار داشت که سیاست اعطایی یارانه سیاست بهینه است و با تغییر هر کدام از آنها ممکن است ترکیبی از دو سیاست اعطای یارانه به مصرف کنندگان و واردات یک سیاست بهینه تلقی شود و بر اساس یک رویداد تصادفی می توان انتظار داشت که سیاست اعطای کامل یارانه به مصرف کنندگان و یا سیاست اعطای کامل یارانه به واردات بتواند به تنهایی به عنوان یک سیاست بهینه تلقی شود.
همچنین اگر برای هر سه رفاه مصرف کنندگان و تولیدکنندگان و هزینه مالیات دهندگان وزن یکسانی داده شود یعنی 1 = θ 0= δ که در آن صورت قیمت تولیدکنندگان و مصرف کنندگان با یکدیگر برابر و میزان تعرفه بهینه که برای واردات بدست می آید برابر خواهد بود. em کشش خود قیمتی عرضه واردات است.
مدل هافمن و همکاران (1994 ) از حیث اینکه امکان تبادل و تعادل اثرات پرداخت یارانه میان گروه های متاثر از یارانه را فراهم می کند در میان مدل های دارای ماهیت کلان اقتصادی نیز برخوردارند. و با توجه به اهمیت اثرات بودجه ای تغییر نظام یارانه ها، تغییرات در بودجه دولت را مورد بررسی قرار داده اند. این مطالعات عمدتا به استفاده از رهیافت تعادل عمومی قابل محاسبه ( 3( CGEهمت گماردند.
از جمله مطالعاتی که در این زمینه می توان اشاره کرد مطالعه شامانی (1998 ) است که اثر حذف یارانه ذرت را بر روی بودجه دولت زامبیا مورد ارزیابی قرار داد. بر اساس این مطالعه در بعد کلان، حذف یارانه تولیدی ذرت در بودجه به کنترل نسبی تورم نیز مساعدت نماید.
نتایج مطالعه اوف گرین و الیسد (2001 ) در مصر نیز نشان داد که با هدفمند نمودن نظام پرداخت یارانه مواد غذایی تا 60% امکان صرفه جویی در بودجه دولت وجود دارد.
در مطالعه دیگر لوستیچ (1986) با استفاده از رهیافت تعادل عمومی، اثرات بودجه ای برنامه توزیع یارانه ذرت را در مکزیک ارزیابی کرد. بر اساس یافته های وی کاهش یارانه ذرت مساعدت چندانی به مشکلات مالی دولت مکزیک نمی نماید و بر این اساس وی پیشنهاد کرد که از طریق توزیع هدفمند ذرت بار هزینه ای آن کاسته شود.
در یک مطالعه که با جهت گیری تعقیب تاثیر کاهش یارانه نان بر روی مخارج دولت صورت گرفت مجتهد (1378 ) به بررسی اثر یارانه نان پرداخت. در این بررسی ابتدا وضعیت پرداخت یارانه در ایران مرور و سپس اثرات شش سناریوی مختلف در مورد یارانه نان (از طریق تغییر در مخارج دولت )در قالب یک مدل کلان 3 بخشی بر روی متغیر های اصلی اقتصاد رشد. تورم. بیکاری. بودجه دولت و توزیع درآمد مورد ارزیابی قرار گرفت.
سناریوی مذکور شامل ادامه روند فعلی پرداخت یارانه، کاهش یارانه با سطوح مختلف، حذف کامل یارانه اعطایی و حذف کامل یارانه اقتصادی بودجه صرفه جویی شده حاصل از حذف یارانه به سرمایه گذاری بود.
و همچنین جهت برآورد مدل کلان مورد مطالعه از روش ohs استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که سناریوی ادامه روند معنی: کاهش ده درصدی و حذف کامل یارانه، با فرض تعادل بودجه، بر رشد اقتصادی، مصرف بخش خصوصی، سرمایه گذاری بخش خصوصی، واردات، اشتغال و توزیع درآمد آثار منفی خواهد داشت اما نتایج بدست آمده برای سناریوی کاهش یارانه و اختصاص معادل همان مبلغ به فعالیت های سرمایه گذاری حاکی از وجود اثرات مثبت بر روی متغیر های فوق بود.
در مطالعه دیگر رحیمی و کلانتری (1371) آثار حذف یارانه کالاهای روغن نباتی، گندم، قند و شکرو چایرا مورد بررسی قرار دادند در این مطالعه ابتدا جایگاه و نظام پرداخت یارانه بررسی و با برخی کشورهای دیگر مورد مقایسه قرار گرفت. سپس آثار حذف یارانه کالاهای مذکور با استفاده از مدل های اقتصاد سنجی بر روی عرضه، تقاضا، قیمت و هزینه خانوارها بررسی شد.
یافته های این تحقیق نشان داد که کشش قیمتی عرضه کالاهای مذکور کمتر از یک و تقاضای آنها نسبت به قیمت بی کشش می باشد. بدین ترتیب با حذف یارانه این کالاها قیمت آنها و همچنین هزینه مصرف کنندگان برای این کالاها به طور قابل ملاحظه ای افزایش خواهد یافت. در بحث هدفمندی یارانه یکی از موانع و تعارضات طرح در مقابل صرفه جویی بودجه ای، مساله تامین معاش افراد فقیرجامعه است بگونه ای که در این غالب علیرغم صرفه جویی قابل ملاحظه در بودجه از طریق حذف کامل یارانه بود اما به دلیل آسیب پذیری بالای اقشار کم درآمد به ویژه از لحاظ تغذیه ای، حذف کامل یارانه توصیه نمی شود.
بر اساس مطالعاتی کوشیده اند تاثیرات تغذیه ای تغییر نظام یارانه را بر روی اقشار آسیب پذیر مصرف کنندگان مورد تحلیل قرار دهند. البته لازم به ذکر است که در برخی جوامع به دلیل اهمیت بعد تغذیه ای سناریوهای مطلوب تغییر نظام یارانه ها، علیرغم داشتن مزایای صریح، اهمیت عملی خود را از دست می دهند.
در این قسمت اهمیت اثرات تغذیه ای تغییر نظام پرداختی یارانه در برخی از مطالعات انجام شده مورد بررسی قرار گرفته شد.
کراو و همکاران (1997 ) ضمن بیان اهمیت تغذیه مناسب بر روی بهره وری و قدرت تولید نیروی کار به بررسی اثرات برنامه کاهش کمک های مواد غذایی در ایالات متحده بر روی موقعیت تغذیه ای و رفاهی گروهی از بزرگسالان مستقل و مهاجرین قانونی پرداختند. در مطالعات مذکور ابتدا به برنامه های کمکی موادغذایی مختلف ایالات متحده و اثرات آن بر روی جایگاه تغذیه و همچنین عوارض سوء تغذیه پرداخته شد. سپس به منظور تخمین اثرات تغذیه ای برنامه مذکور از داده های حاصل از دریافت کننده کمک های غذایی و همچنین از روش ohs استفاده کردند.
کیفیت رژیم غذایی نیز با استفاده از شاخص تغذیه سالم لحاظ شد. نتایج این مطالعه نشان داد که در اثرپذیری از تغییرات بوجود آمده در ارزش پولی موادغذایی، گروه مورد بررسی با عموم خانوارهای آمریکایی در دریافت کننده کمک های غذایی تفاوتی ندارند.
بدین ترتیب که کشش مخارج کا موادغذایی برای خانوارها و همچنین گروه مورد مطالعه به ترتیب 32% و 38% بوده اند.
کشش بدست آمده برای شاخص تغذیه سالم 26% بود بنابر این در صورت عدم جبران، سناریوی فوق اثرات نا مطلوبی بر روی رفاه گروه مورد مطالعه خواهد داشت.
نتایج مطالعه گرین والسعید (2001 ) در مصر نیز نشان داد که هدفمند کردن یارانه چهار کالا (نان، آرد، شکر، روغن) منجر به 5 % افزایش در مصرف کل جامعه و افزایش یک درصد در مصرف جامعه روستایی می شود.
سشامانی (1998 ) نیز اظهار نمود که با حذف یارانه ذرت در زامبیا به دلیل خرده پا بودن تولیدکنندگان، تولید تحریک کننده امنیت غذایی به خطر خواهد افتاد. بررسی لاراکی (1989 ) در مصر هم نشان داد که به دلیل بالا بودن کشش خود قیمتی روغن گیاهی در مناطق شهری و روستایی و شکر در مناطق شهری، افزایش در قیمت آنها توام با صرفه جویی در بودجه دولت اثرات نا مطلوب تغذیه ای به همراه خواهد داشت. یافته های مطالعه کندی (1983) نیز که به تعقیب اثرات تغذیه ای برنامه توزیع یارانه شیر در مکزیک پرداخت نشان داد که با اجرای این برنامه میزان مصرف شیر در میان بچه ها و همچنین میزان مصرف کالری خانوارها به طور کلی افزایش یافت اما در مصرف کالری بچه ها بهبود حاصل نشد.
در مطالعه دیگری چلاراج و همکاران (1992 ) به بررسی اثرات پرداخت یارانه برنج بر روی مصرف مواد غذایی پرداختند در این مطالعه میزان مصرف برنج در سال قبل در نظر گرفته شد. در مطالعه مذکور به منظور تخمین معادلات از داده های سری زمانی دوره 1985- 1956 استفاده شد.
برای تخمین معادلات مربوط به تقاضای برنج و توزیع برنج یارانه ای نیز از روش رگرسیون به ظاهر نا مرتبط (SUR )4 استفاده شد.
نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش شهر نشینی باعث افزایش توزیع دولتی برنج می شود. متغیرهای دیگر نظیر ذخایر دولتی فقط در بعضی از ایالت ها اثر قابل ملاحظه داشته است.
علاوه بر این شرایط محلی هر ایالت بر نوع رابطه کالاهای مرتبط با برنج و همچنین شدت ارتباط تاثیر عمده ای دارد. احمد (1979 ) سیستم توزیع یارانه ای نان و برنج را در بنگلادش مورد ارزیابی قرار داد. بر اساس یافته های وی این سیستم توزیع باعث افزایش مصرف افراد فقیر در مناطق شهری شده است.
گروه دیگری از مطالعات نیز ضمن خاطرنشان کرده اهمیت امنیت غذایی به افزایش سطح تولید موادغذایی در داخل اشاره کرده اند. بدین صورت که با افزایش قیمت محصولات تولیدی انگیزه تولیدکنندگان داخل تقویت می شود.
البته در این زمینه نباید از نظر دور داشت که اثر بخشی این تئوری مستلزم افزایش همزمان درآمد گروههای مصرف کننده جامعه برای افزایش تقاضا می باشد. از جمله این مطالعات می توان به مطالعه سشامانی (1998 ) اشاره کرد.
که اثرات آزاد سازی بازار موادغذایی و چالش های متعاقب آن، به ویژه در زمینه مواد غذایی را در کشور زامبیامحقق به بررسی اثرات آزاد سازی در بازار ذرت پرداخت. در زامبیا تولیدکنندگان ذرت، تولیدکنندگان خرده پا هستند.
انتظار می رفت که آزاد سازی بازار ذرت باعث رقابتی شدن بازار تهیه ذرت و کاهش هزینه بازاریابی و در نتیجه کاهش جمعیت و افزایش میزان دسترسی به آرد ذرت برای مصرف کنندگان شود.با حذف یارانه ذرت میزان تولید آن کاهش یافت که بنابراعتقاد محقق این کاهش ناشی از از بین بردن مزیت نسبی و رقابت مصنوعی بوده است. که به دلیل حمایت دولت بوجود آمده بود. لازم به ذکر است که تولیدکنندگان خرده پا 56% از جمعیت زامبیا را تشکیل می دهند که 90% انها نیز زیر خط فقر قرار دارند. لذا بنابر یافته های این پژوهش تا هنگامی که کشاورزان خرده پا با وضعیت فعلی به تولید بپردازند و ماده غذایی عمده مورد مصرف نیز ذرت باشد نمی توان به تامین امنیت غذایی و کاهش فقر امیدوار بود.
همچنین در اتخاذ سیاست ازادسازی کشاورزی و ارزیابی اثرات آن بر روی مصرف و توزیع موادغذایی و امنیت غذایی باید سیاست های کشاورزی در کنار دیگر سیاست های اقتصادی مورد توجه می باشد.
عدم وجود امنیت غذایی در کشورهای جهان سوم لزوما حمایت از اقشار اسیب پذیر را تبیین می کند.
بر این اساس آنچه حائز اهمیت است نحوه حمایت از اقشار اسیب پذیر را تبیین می کند.
لذا مطالعات مطالعات زیادی انجام شده تا راهکارهایی برای هدفمند کردن یارانه ارائه دهند. در میان راهکارهای ارائه شده یک تفکیک عمده قابل تبیین است. بدین ترتیب که در برخی مطالعات سناریوهای مختلف پرداخت فیزیکی موادغذایی در مقابل پرداخت نقدی مستقیم به خانوارها مورد مقایسه قرار گرفته است. از جمله می توان به مطالعه احمد (2..2 ) اشاره کرد که با هدف ارائه یک رهیافت عملی برای هدفمند کردن یارانه های مواد غذایی (نان، آرد، گندم، شکر و روغن ) و هدایت ان در جهت کاهش فقر به بررسی موقعیت مصرف گروه های مختلف درآمدی در مصر پرداختند. در این مطالعه ابتدا وضعیت فعلی اعطای یارانه گروه های پنجگانه درآمدی مختلف نقد و بررسی شد. بررسی آمار نشان داد که مقادیر زیادی از یارانه به صورت غیر هدفمند یا نشت از سیستم مطلوب مورد نظر به ویژه در مورد (روغن و شکر ) توزیع شد.
در این مطالعه به منظور بررسی مصرف، از داده های حاصل از نظر سنجی سراسری مصر که از میان 2500 خانوار، در سال 1997 جمع آوری شده بود و همچنین از مدل آزمون متغیرهای نماینده5 استفاده شده در این مدل، مصرف سرانه خانوار به صورت تابعی از عواملی متعدد همچون اندازه خانوار، سطح آموزش و انواع دارایی ها به عنوان متغیر نمایان تر سطح رفاه مصرف استفاده شد.
برآورد مدل سرانه مصرف نیز به کمک روش ohs و در قالب توضیحی بیشتری بود. نتایج این مطالعه حاکی از موفقیت مدل مذکور در شناسایی افراد گروه های درآمدی مختلف است به گونه ای که در صورت تقسیم افراد به دو گروه واجد شرایط دریافت سطوح کم و زیاد یارانه در هزینه های یارانه ای دولت به مقدار قابل ملاحظه ای صرفه جویی و و همچنین منجر به تعادل درآمدی بیشتر و کاهش فقر خواهد شد.
نتایج برآورد تابع مصرف نیز نشان داد که رابطه اندازه خانوار، سطح آموزش و دارایی ها با سطح مصرف به ترتیب – و + و+ می باشد.
در مظالعه دیگری اوف گرین والسعید (2001 ) به بررسی وضعیت اعطایی یارانه موادغذایی، گزینه های مختلف را جهت هدفمند کردن و همچنین اثرات رفاهی هر یک گزینه ها پرداختند. در این مطالعه ابتدا وضعیت جاری پرداخی یارانه چهار کالای مشمول پرداخت یارانه که شامل نان، آرد، روغن خوراکی، شکر بود مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه سناریوهای مختلف برای پرداخت یارانه مطرح شد.
این سناریوها با استفاده از رهیافت تعادل عمومی قابل محاسبه CGE و به کمک ماتریس حساب های اجتماعی ( SAM ) برای داده های سال 1992- 1991 که مشتمل بر داده های حساب های بودجه دولت و داده های تجاری بود مورد ارزیابی قرار گرفت. سناریوهای مطرح شده شامل حذف یارانه هر یک از کالاها به تنهایی یا چند کالا به هم و همچنین بعضی از سناریوها علاوه بر موارد مذکور انتقال مستقیم به اقشار کم درآمد را نیز در بر می گرفت. علاوه بر این در قالب سناریوهای مختلف میزان کاهش در مالیات که از محل بودجه یارانه صرفه جویی شده قابل تامین بودنیز مورد بررسی قرار گرفت. برخی از نتایج این مطالعه به شرح زیر است:
اثرات حذف یا هدفمند کردن یارانه های روغن نباتی و شکر اندک است. اما پس اندازهای ناشی از این برنامه امکان 6% کاهش در مالیات بر درآمد چهار کالای مشمول یارانه را فراهم کرد. اثرات حذف یا هدفمند کردن یارانه چهار کالای مشمول یارانه قابل ملاحظه است در صورت حذف یارانه موادغذایی واردات گندم و آرد حدود 6% تا 7% کاهش می یابد.
در صورت جایگزین نمودن ذرت با 20% از آرد گندم، هزینه های یارانه و همچنین سنت یارانه موادغذایی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. در صورتی که ترکیبی از سیاست های موادغذایی و کاهش 25% در مالیات های مستقیم اعمال شود، میزان رفاه خانوارهای غیر نیازمند 5% بهبود و میزان رفاه خانوارهای نیازمند 1/1% کاهش خواهد یافت.
دل لینیو و راش (2001 ) نیز با استفاده از داده های حاصل از نظرسنجی سال 1999-1998 از 757 خانوار بررسی و تحلیل اثر دو برنامه توزیع مستقیم گندم و همچنین پرداخت نقدی بر روی مصرف گندم خانوارهای روستایی پرداختند. در این مطالعه به منظور تخمین میل نهایی به مصرف (mpc ). پنج گروه درآمدی مختلف از خانوارهای روستایی در هر یک از 2 برنامه توزیع از دو شیوه رقیب استفاده کردند.در شیوه اول که موسوم به همانند سازی نمره تمایل6 است از مدل لاجیت استفاده شد. بدین ترتیب که با استفاده از این مدل وضعیت مصرف خانوارهای مشمول طرح تولید گندم با خانوارهای مذکور بودند اما مشمول طرح نبودند مورد ارزیابی قرار گرفت.
در شیوه دوم نیز با استفاده از تابع انگل مبادرت به برآورد mpc کردند. متوسط mpc گندم در 2 شیوه مذکور به ترتیب 327 % و 358% برآورد شد که به طور معنی داری میل نهایی به مصرف گندم قیمت شرایط پرداخت نقدی ( نزدیک به صفر ) بالاتر بوده و تقاضای اضافی برای گندم اثر معنی داری بر روی قیمت گندم در بازار داشت. اما افزایش پرداخت نقدی اثر اندکی بر روی افزایش تقاضا گندم داشت.
از نتایج دیگر این مطالعه افزایش بیشتر مصرف در خانوارهای فقیر مشمول برنامه توزیع بود. که در آن عمده گندم پرداختی در اختیار زنان و کودکان خاخانواده قرار گرفته بود. در میان پ1ژوهش های داخل نیز می توان به مطالعه نجفی (1373 ) اشاره کرد که به عنوان راههای اصلاح نظام کلی یارانه نان به بررسی یارانه نان پرداخت. در این مطالعه محقق ضمن بررسی نتایج یارانه نان در ایران آثار یارانه نان را بر تولید گندم و افزایش واردات گندم و افزایش واردات منفی ارزیابی کرد. ولی همچنین هدف دولت را از پرداخت یارانه مقابله با فقر و کاهش نا رضایتی اجتماعی موجود عنوان کرد. در ادامه از بارنامه پرداخت یارانه نان یک برنامه 3 تا 5 ساله و تدریجی پیشنهاد کرد. علاوه بر این یکی از اثرات افزایش قیمت نان را افزایش قیمت گندم دانسته است.
وابستگی بعضی از کشورهای جهان سوم به یک محصول خاص لزوم کاهش مخارج دولت این کشور را در مرتبه خاصی از اهمیت قرار می دهد.
بارزترین نمونه آن در مطالعه لاراکی ( 1989 ) دیده می شود. وی در این مطالعه ضمن خاطر نشان کردن وابستگی شدید در اقتصاد مراکش به صادرات فسفات و همچنین سهم بالای یارانه موادغذایی، آرد گندم، شکر و روغن و … که بالغ بر 10% بودجه دولت می باشدو همچنین نرخ رشد جمعیتی بالا 5/2% لزوم اصلاح در نظام یارانه های اعطایی را متذکر شده است. در ادامه مشکلات و چالش های همراه با اصلاح یارانه از زمینه خرد و کلان و همچنین اجتماعی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت.
هدف این مطالعه عمدتا بررسی رابطه بین میزان مصرف و نحوه منتفع شدن اقشار درآمدی مختلف بود. بررسی آمارهای توصیفی مربوط به مصرف گروه های مختلف موادغذایی که حاصل نظر سنجی عمومی از 140000 نفر از مصرف کنندگان شهری و روستایی بود، نشان داد که جهت گیری برنامه اعطای یارانه به سمت گروه های درآمدی بالا و متوسط می باشد. در مطالعه مذکور به منظور بررسی اثرات تغییر قیمت کالاهای مشمول یارانه بر رفاه، سطح تغذیه و بودجه دولت ابتدا چهار سناریوی مختلف کاهش و افزایش سطوح مختلف یارانه مطرح و سپس با استفاده از سیستم تقاضای تقریبا ایده آل بررسی کمی صورت گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که گندم نرم در روستاها کالای ژست و در مناطق شهری کالای ضروری است. علاوه بر این گندم سخت و جو در مناطق شهری و جو در مناطق روستایی جانشین گندم نرم می باشد.
نمونه دیگر از مقایسه سناریوهای پرداخت فیزیکی و پرداخت نقدی در مطالعه جورج دیده می شود.ولی عنوان کرد پرداخت فیزیکی برنج یارانه ای نسبت به پرداخت نقدی مستقیم به خانوارها به طور موثرتری میزان مصرف میان خانوارها را افزایش می دهد و باعث کاهش نابرابری میان خانوارها می شود.
البته لازم به ذکر است که ممکن است کشورهای جهان سوم در صورت مواجه شدن با شرایط خاص نظیر خشکسالی مجبور به تعقیب هدف کوتاه مدت تامین امنیت غذایی شوند که در این صورت عدول از برنامه های هدفمند پرداخت یارانه امری بدیهی خواهد بود.
آرندت و تارپ(2001 ) کوشیده اند تا اثر سناریوی های مختلف توزیع موادغذایی بررسی رفاه مصرف کنندگان و قیمت محصولات کشاورزی در میان مناطق مواجه با خشکسالی موزامبیک را ضمن شبیه سازی سناریو خشکسالی بررسی نمایند.
آنها از رهیافت تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) استفاده کردند.
برای تامین ضرایب مدل نیز مراحل بدین شرح طی شد. الگوی مصرف موادغذایی از طریق سیستم مخارج خطی برآورد شد.
مقادیر کمک های از مواد غذایی در مدل CGE به صورت یک افزایش برون زا در عرضه و همچنین بر حسب مقادیر معادل غلات در نظر گرفته شده اند . تابع تولید به صورت کابداکس بود که نیروی کار آن مشتمل بر دو بخش نیروی کار کشاورزی و غیر کشاورزی بود و با توجه به ماهیت کوتاه مدت بودن مدل ، سرمایه ، ثابت در نظر گرفته شد . داده های استفاده شده در این مدل از ماتریس حساب اجتماعی ( SAM )7 سال 1995 بدست آمده. که مشتمل بردارهای مواد اولیه کشاورزی، بخش فرآوری مواد اولیه کشاورزی و حساب های هزینه های بازاریابی بود.
در مجموع فعالیت عمده برای بخش مواد اولیه و پنج فعالیت برای بخش فرآوری و ده فعالیت برای بخش خدمات در نظر گرفته شد. پس از تامین ضرایب مدل سه سناریو مختلف بدین ترتیب در نظر گرفته شد.
سناریوی اول: خشکسالی بدون اعطای کمک غذایی
سناریوی دوم: وجود خشکسالی توام با کمک های غذایی که این کمک 85% در حجم واردات را در سال 1995 تشکیل می دهند در این سناریو ارزش بازار کمک های غذایی را در اقتصاد سرمایه گذاری می کند.
سناریوی سوم: شرایط مشابه سناریوی دوم را دارد با این تفاوت که کمک های غذایی به طور مستقیم در میان خانوارهای شهری و روستایی بر اساس تعداد اعضاء هر خانوار تقسیم می شود.
برای شبیه سازی خشکسالی متمایز مختلف محصولات کشاورزی پس از کسر درصدی از عملکرد معمول آن بکار گرفته شدند.
پس از اعمال خشکسالی تولید ناخالص داخلی موزامبیک در هر سه سناریو تقریبا به میزان 50% کاهش یافت.
میزان مصرف و رفاه پس از اعمال شوک خشکسالی در سناریو کاهش رفاه خانوارهای شهری بیشتر است. با وقوع خشکسالی علیرغم تغییر رابطه مبادله به نفع بخش کشاورزی است اما به دلیل سهم بالای موادغذایی در مخارج خانوار روستایی و مقادیر بالای خود مصرفی، رفاه خانوارهای روستایی کاهش یافته است. علیرغم اتفاق نظر پیرامون نحوه هدفمند کردن یارانه ممکن است بهدلیل تفاوت در توانایی برای سیاست ها از سوی کشورهای مختلف، نتایج غیر مشابهی ملاحظه شد و لازم است اثربخشی این سیاست ها نیز مورد مطالعه قرار گیرد.
زیرا در صورتی که کمک های غذایی به افراد فقیر به صورتی اثر بخش و هدفمند صورت نگیرد، افزون بر بار هزینه ای ناشی از نشست به داخل بازار ممکن است در نظر گرفتن قیمت پایین برای کالاهای منتخب انگیزه تولیدکنندگان را نیز تضعیف کند.
بنابر این به منظور تعقیب اثرات دراز مدت این کمک ها لازم است اثر بخشی آنها مورد تحلیل قرار گیرد. در همین راستا کلی و همکاران (1999 ) ضمن تعریف فرآیند هدفمند کردن یارانه ها ، اثربخشی سیاست اعطای کمک های غذایی ( غلات ) را در مناطق روستایی اتیوپی مورد بررسی قرار دادند.
آنها ابتدا به سه روش کلی هدفمند سازی گروه گرا را مورد استفاده در اتیوپی اشاره و سپس سیستم فعلی توزیع کمک های موادغذایی میان افراد جامعه را مورد ارزیابی قرار دادند.
داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل اطلاعاتی در مورد متغیرهای میزان مصرف غلات و میزان کمک های دریافتی غلات، برخی ویژگی های جمعیتی نظیر سن و جنس و سرپرست خانوارها و مالکیت زمین بودن که از میان یک نمونه تصادفی مشتمل بر 4166 خانوار از میان خانوارهایی که در نظر سنجی امنیت غذایی سال 1996 شرکت کرده بودند بدست آمد.
روش مورد استفاده برای تحلیل رابطه میان دسترسی به غذا و کمک های غذایی تحلیل چند متغیری ( ANOVA ) بود که بر اساس نتایج این تحلیل مشخص شد که بین دسترسی به غذای افراد و کمک های دریافتی آنها از طریق سیستم توزیع غذا رابطه معنا داری وجود ندارد بدین صورت که کمک های غذایی به طور هدفمند توضیع شده است و در راستای علت عدم هدفمندی چهار عامل عمده عنوان شد:
1. عمده برخورداران از کمک های غذایی
2. در اولویت قرار دادن خانوارهای دارای سرپرست زن یا سرپرستان مسن منجر به دسترسی بیشتر افرادی با نیازمندی کمتر شده است
3. تداوم سیستم توزیع چند ساله و عدم تغییر و انعطاف پذیری به آن باعث شده تا افرادی که سال ها نیز کمک دریافت کرده اند کماکان از کمک ها برخوردار باشند.
4. توزیع کمک ها در میان مناطق خاص باعث شده تا عده ای که نیازمندی کمتری دارند مقادیر متنابهی از کمکک ها را به طور یکنواخت با سایر افراد دریافت کنند.
مطالعه دیگری که به دنبال تعقیب اثر بخشی کمک های غذایی بود مطالعه فامینو (1995 ) است. در این مطالعه، محقق با ارائه یک چهاچوب مفهوم اثر پرداخت فیزیکی (ماده غذایی ) و پرداخت نقدی را با یکدیگر مقایسه کرد.
هدف عمده از بررسی اثر پرداخت فیزیکی، ارزیابی برنامه غذایی برای کار در اتیوپی یا برنامه ای که طی آن دستمزد افراد به صورت موادغذایی به آنها پرداخت شود بود.ابتدا به کمک یک رهیافت تحلیلی که مبتنی بر مندل اقتصادی حداکثر سازی مطلوبیت با استفاده از منحنی های بی تفاوتی مشروط بر بودجه معین بود، از سه روش مکی ارزیابی پرداخت یکی مورد بررسی قرار گرفت.
این روش ها عبارت از روش هزینه های دولت، روش ارزش بازار، روش ارزش معادل نقدی بودند. بر اساس رهیافت مورد استفاده مشخص شد که در ارزیابی پرداخت فیزیکی هیچ یک از این سه روش نمی تواند به طور منحصر به فرد مناسب باشد و توقف هر یک از آنها بر دیگری به داده های در دسترس و استفاده نهایی از نتایج بستگی دارد.
نتایج حاصل از ارزیابی برنامه غذا برا کار که با استفاده از چهارچوب تحلیل ورت گرفت نشان داد که این برنامه در شرایطی که مصرف کنندگان با کمبود شدید مواجه هستند، توجیه پذیر است. اما در دراز مدت به صورت کارا عمل نکرده و مانع از افزایش رفاه مصرف کنندگان می شود.
همانطور که ملاحظه شد ما مطالعاتی که از ماهیت کلان اقتصادی برخوردار بودند کوشیده اند تا در کنار نحوه تاثیر پذیری گروه مصرف کنندگان گروه تولید کنندگان و مالیات دهندگان را نیز مورد بررسی قرار دهند.
اما آنچه بیشتر حائز اهمیت است بررسی دقیق تر اثرات تغییر نظام پرداخت یارانه بر روی مصرف کنندگان است. بر این اساس لازم است ضمن شناخت رفتار مصرف کنندگان نحوه واکنش آنها را در مقابل تغییر قیمت مورد بررسی قرار گیرد. بدین ترتیب باید ابتدا به کمک تخمین تابع تقاضای مصرف کنندگان، کشش های قیمتی کالا را محاسبه و به تغییر رفتار آنها بپردازیم.
نگاهی اجمالی به مطالعات مربوط به الگوی رفتار مصرف کنندگان، ظهور چالش روش شناسی را در این حوزه تبیین می کند.
بدین ترتیب که با ارائه الگوی مستقیم معادلات تقاضای تقریبا ایده آل ( AIDS )8 توسط دیتون و مولبائر (1980 ) در بررسی رفتار مصرف کنندگان نیز تحولی ایجاد شد.
دیتون و مولبائر (1980 ) برای اولین بار با استفاده از الگوی AIDS به مطالعه تقاضای قسمت گروهی از مواد غذایی در بریتانیا پرداختند. ایت گروه عبارت از غذا، لباس، مسکن، سوخت، نوشیدنی و تنباکو، حمل و نقل و سایر کالاها و خدمات بودند. در این مطالعه داده های دوره 1974- 1954 مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده غذا و مسکن کالاهای ضروری و سایر کالاهای لوکس عنوان شدند. همچنین با توجه به کشش های قیمتی بدست آمده تنها گروه حمل و نقل نسبت به قیمت ها دارای حساسیت قابل ملاحظه بودند.
وجود مزایلی منحصر به فرد نظیر متغیر بودن کشش ها، تناسب الگوی رفتار مصرف کنندگان و همچنین سهولت برآورد و ضرایب مدل باعث به کارگیری وسیع این الگو در مطالعات مربوط به رفتار مصرف کنندگان شدند.
از آن جمله می توان به مطالعه بالکامب و همکاران (1999 ) اشاره کرد که با استفاده از مدل (AIDS) به بررسی رفتار مصرف کنندگان بلغارستان در مصرف مواد غذایی پرداختند. در این مطالعه از رهیافت بیزین استفاده شد که در آن فاصله اطمینان هر یک از پارامترها به صورت محدودیت های خطی مشخصی وارد فرآیند تخمین می شود.
علاوه بر این محدودیت هایی همچون همگی و تفارن و مقادیر مطلوب کشش ها نیز بر مدل تحلیل شد. اقلام مورد مطالعه عبارت است از گروه های نان و شیر و پنیر و گوشت و تمامی سایر مواد غذایی بودند.
راه های مورد استفاده در این بررسی شامل مخارج کل هر یک از خانوارها و مخارج اختصاص یافته به هر یک از کالاها طی فصل های 1996 – 1991 بود که از طرح نظر سنجی بودجه خانوار موسسه آماری ملی بلغارستان از میان حدود 2500 خانوار بدست آمد.
نتایج بدست آمده نشان داد که استفاده از نتایج قبلی در اعمال محدودیت ها از نقطه نظر تئوریکی رضایت بخش بوده است کشش های مخارج اقلام مذکور در حد بالایی قرار داشته ای است که حاکی از ترجیح مصرف درآمد بر روی مواد غذایی از سوی افراد کم درآمد است.
تیفین و تیفین (1999 ) نیز با استفاده از داده های سری زمانی (1994- 1972 ) و بکارگیری مدل (AIDS ) به تخمین کشش های قیمتی و درآمدی تقاضا و موادغذایی در بریتانیا پرداختند. همچنین در این مطالعه بر اساس رهیافت بیزین محدودیت های ممکن و تقارن به مدل تحمیل شد.
گروه های عمده مواد غذایی مورد مطالعه، عبارت است از گوشت، سبزیجات، میوه جات. کشش های قیمتی و مخارج برای هر یک از گروه های مذکور و همچنین زیر گروه های آنها محاسبه شد.
نتایج بدست آمده کاملا مورد انتظار بوده و تقاضا برای مواد غذایی به طور کلی نسبت به قیمت و مخارج کشش ناپذیر است.
در مطالعه دیگر نیز عبدولائی و همکاران (1999 ) با استفاده از مدل AIDS به مطالعه تقاضای مواد غذایی در هند پرداختند. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه از طریق انجام نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از میان 1100 خانوار ایالت های مارایانا و کارناتاکا بدست آمده.
از اهداف عمده این مطالعه بررسی نقش ویژگی های جمعیتی نظیر منطقه، شهرنشینی، آموزش و اندازه خانوار در تقاضای مواد غذایی بود که در آن عرض از مبدا خود تابعی از مجموع ویژگی های جمعیتی در نظر گرفته شد.
اقلام مورد استفاده در این مطالعات عبارتند از شیر و فرآورده های لبنی، غلات و حبوبات، روغن های خوراکی، گوشت، ماهی، تخم مرغ، سبزیجات و میوه جات. در تخمین توابع تقاضا نیز از دگرسیون به ظاهر نامرتبط استفاده شد. نتایج بدست آمده حاکی از کشش ناپذیری کالاهای مذکور نسبت به تغییرات قیمتی می باشد. همچنین متغیر های جمعیتی نیز عموما تاثیر قابل توجهی بر روی تقاضا داشتند.
با بهره گیری از این الگو در داخل نیز مطالعاتی صورت گرفته است از جمله این مطالعات، مطالعات بخشوره (1357 ) است که با استفاده از سیستم تقاضا ی تقریبا ایده آل ( AIDS ) به بررسی تقاضای انواع گوشت شامل: گوشت دام (گوشت قرمز )، گوشت پرندگان و گوشت حیوانات دریایی در مناطق شهری و روستایی ایران پرداخت.
وی در این مطالعه از آمارهای سال 1375 – 1357 استفاده کرده. بر اساس نتایج این مطالعه هر خانوار ایرانی، اعم از شهری و روستایی متوسط سالیانه 77% از کل بودجه اختصاص یافته به گروه گوشت را صرف گوشت قرمز و 17% گوشت پرندگان و 6% گوشت حیوانات دریایی استفاده می نمایند.
بر اساس نتایج این مطالعه گوشت قرمز هم در مناطق شهری و روستایی کشور دارای روند کاهشی بوده است. در مقابل سرانه مصرف گوشت حیوانات دریایی در شهرها نرخ رشد مثبت و در روستاها دارای نرخ رشد منفی می باشد.مصرف سرانه گوشت پرندگان نیز در شهرها دارای رشد منفی و در روستاها دارای رشدمثبت است.
در مطالعه دیگری پناهی (1357 ) به بررسی رفتار مصرفی خانوارهای شهری پرداخت. در این مطالعه که با استفاده از الگوی ( AIDS ) صورت گرفت، ابتدا هر یک از توابع یک معادله و همچنین انواع آنها و سپس سیستم تقاضا تقریبا ایده آل تشریح شد.
در این بررسی رفتار مصرفی خانوارها با استفاده از داده های سری زمانی دوره 1372- 1344 برای شش گروه کالاهای خوراکی – آشامیدنی- پوشاک، مسکن، سوخت و روشنایی و اثاث و کالاها و خدمات صورت گرفت.
سیستم تقاضای تقریبا ایده آل نیز در قالب سه الگوی غیر مقید و مقید به قید همگن و مقید به قیود همگنی و تقارن برآورد شد.این برآوردها نیز با استفاده از روش حداقل مربعات وزنی
( WLS )9 و دستگاه معادلات به ظاهر نا مرتبط (SUR ) انجام شد.نتایج بدست آمده حاکی از رد دو فرضیه همگن و تقارن می باشد. همچنین گروه خوراکی ها و آشامیدنی ها و دخانیات، اثاث، کالاهای منزل، کالاهای ضروری . پوشاک و کفش، حمل و نقل و ارتباطات و سایر کالاها. کالاهای ضروری ارزیابی گردیدند.
همانطور که گفته شد از جمله نقاط قوت الگوی دیتون و مولبائر (1980 ) تناسب آن با داده های مصرف کنندگان به ویژه داده های سری زمانی است و در قالب مطالعاتی که الگوی سیستم تقاضای تقریبا ایده آل آن بکار گرفته اند از داده های سری زمانی برای تخمین تابع تقاضا استفاده شد.
اما در تعداد اندکی از کشورهای در حال توسعه داده های سری زمانی کافی و مطمئن برای تخمین کشش قیمتی وجود دارد (26 ). به منظور رفع داده های سری زمانی مناسب دیتون (1988 ) یک رهیافت جدید برای تخمین کشش های تابع تقاضا با استفاده از داده های قطعی حاصل از نظر سنجی خانوارها ارائه داد.
بر اساس این رهیافت مقادیر خریداری شده از هر کالا بر قیمت آن تقسیم می شود که حاصل این تقسیم ارزش واحد نامیده می شود. ارزش های واحد به قیمت های واقعی بازار بستگی دارد. بدین معنی که از تفاوت مکانی در قیمت ها که ناشی از تفاوت در هزینه های حمل و نقل است می توان اثر تغییرات قیمت را تعقیب نمود.
بدین ترتیب دیتون معتقد است ارزش واحد بیانگر انتخاب کیفیت کالاها و تغییر در کیفیت نیز خودبه دنبال واکنش مصرف کنندگان به تغییرات قیمت است البته به دنبال تغییر قیمت کمیت هم تغییر می کند.
بدین ترتیب تغییرات تابع ارزش واحد در هر منطقه مشتمل بر تغییر در قیمت و کیفیت است. بدین صورت که در رابطه فوق پس از خارج نمودن اثر تغییر کیفیت و خطاهای اندازه گیری تغییرات مکانی قیمت بدست می آید
داده های مورد استفاده در این بررسی عبارت است از مخارج معرفی مواد غذایی، ویژگی های جمعیتی- مقادیر مصرفی موادغذایی شامل: گوشت، غلات، نشاسته، ماهی مربوط به 1200 خانوار شهری و روستایی بود که از 58 منطقه بدست آورد.
در این مطالعه ابتدا به کمک روشOLS اثرات مخارج ویژگی های اجتماعی بر روی سهم هر یک از گروه های موادغذایی در هر منطقه برآورد شد. در مرحله بعد پس از خالص سازی اثر متغیر های فوق از ارزش های واحد در هر منطقه با انجام رگرسیون سهم هر یک از گروه های مواد غذایی بر روی ارزش های واحدهای آنها نیز تغییرات قیمت و کیفیت بررسی تغییرات سهم آنها بدست آمد.
نتایج این مطالعه نشان داد که اثر گذاری عامل کیفیت مواد غذایی مورد مطالعه در مناطق شهری بیش از مناطق روستایی می باشد. متغیر های جمعیتی معنادار نبوده است اما تفاوت میان مناطق با یکدیگر قابل ملاحظه و معنی دار بوده است. همچنین کشش مخارج گوشت، غلات و ماهی نیز بالاتر از یک و کشش قیمتی تقاضای گوشت و نشاسته کمتر از یک بدست آمده.
در مقاله ای دیگر نیز لاراکی (1989 ) با استفاده از رهیافت دیتون ( 1988 ) به بررسی الگوی مصرف کالاهای مشمول یارانه در مراکش پرداخت که نتایج آن به طور خلاصه در صفحات گذشته بررسی شده. همانطور که در بخش مقدمه نیز ذکر شد پرداخت یارانه در ایران سابقه ای طولانی دارد. که دفاع از پرداخت آن کاهش فقر از جمله دلایل عمده قابل ذکر است.
در قالب یک مطالعه تفکیکی برای هر یک از مناطق شهری و روستایی محمودی (1381 ) با استفاده از تکنیک سلطه تصادفی به اندازه گیری فقر و تغییرات آن در طی سال های اجرای برنامه اول تعدیل ساختاری طی سال های 1373 – 1368 پرداخت.
داده های مورد استفاده نیز شامل مخارج مصرفی خانوارهای روستایی و شهری بود که از نمونه گیری سالانه درآمد و هزینه خانوار مرکز آمار ایران حاصل شد. داده های مخارج ابتدا به کمک شاخص قیمت مصرف کنندگان (GPF ) برای دوره مورد مطالعه تعدیل شد. علاوه بر این محاسبه مخارج مصرفی خانوارها با توجه به اینکه خانوارها بخشی از مصرف خود را از کالاها از طریق شبکه توزیع و بازار با قیمت آزاد تهیه می کنند و از طریق لحاظ نمودن هر دو قیمت بازار آزاد و قیمت یارانه ای صورت می گیرد.
نتایج بدست آمده به کمک سلطه تصادفی و بر اساس سه درجه متفاوت اول و دوم و سوم که به ترتیب بیانگر نرخ فقر، شکاف فقر و شدت فقر هستند. برای سه گروه خانوارهای شهری و روستایی و کل خانوارهای ایران به صورت زیر است:
توزیع سال 1368 بر توزیع 1373 برای کل کشور . مناطق روستایی در سلطه تصادفی مرتبه یک است. یعنی فقر به طور قطع در کل کشور و مناطق روستایی و در بین این دو سال افزایش یافته است. در مورد مناطق شهری سلطه مرتبه اول وجود ندارد، فقر بر اساس سلطه تصادفی مرتبه یک نمی توان اظهار صریحی نمود.
بر اساس سلطه تصادفی مرتبه دوم نمودار توزیع تجمعی مخارج خانوارهای شهری در سال 1368- 1373 همدیگر را در دو نقطه قطع می کند که بیانگر شکاف فقر است. در مورد تغییرات فقر می توان اظهار نمود سلطه تصادفی سه که شدت فقر را نشان می دهد، حاکی از سلطه منفی شدت فقر سال 1368 بر منحنی شدت فقر 1373 است، یعنی در فاصله این دو سال شدت فقر افزایش یافته است. در طول دوره برنامه 50 ساله تعداد فقرا در مناطق شهری، روستایی کشور کاهش یافته است و شاخص شدت فقر که بیانگر وضعیت فقر فقیرترین افراد است، حاکی از بهبود وضعیت رفاهی فقیرترین افراد در مناطق شهری است.
شکاف فقر نیز که نشان دهنده فاصله فقر از خط فقر است در طول دوره 13% کاهش یافته است.شاخص شدت فقر نیز افزایش یک درصدی را در طول دوره مورد بررسی، نشان می دهد. بدین ترتیب در طول دوره تعدیل ساختاری بدلیل کاهش در دستمزد واقعی کاهش در مصرف سرانه حقیقی بخش خصوصی و افزایش نرخ بیکاری فقر مطلق در کشور افزایش یافته است.
در بررسی دیگری نیز توده روستا و رمضانی (1378 ) وضعیت توزیع درآمد ایران در طی سال 1374 تا 1376 مورد ارزیابی قرار دادند. آنها ابتدا مهمترین معیارهای سنجش توزیع درآمد را فهرست و سپس از میان آنها در شاخص ضریب جینی و نسبت سهم گروه های پر درآمد به گروه های کم درآمد را مورد استفاده قرار دادند.
در این پژوهش موقعیت توزیع درآمد در پنج دوره پیش از اصلاحات اراضی، تا انقلاب، سال های وقوع انقلاب، سال های جنگ تحمیلی و دوران پس از جنگ و بازسازی و سیاست های تعدیل ساختاری مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش تا سال 1354 نابرابری در کشور در حال افزایش بوده است و سال 1354 ضریب جینی به عدد 52% رسید و پس از آن نیز به دلیل وابستگی شدید توزیع درآمد به سیاست های دولت نظیر اعطای یارانه و یا سیاست های تعدیل ساختاری از یک طرف و عدم اجرای صحیح و کامل این سیاست ها از سوی دیگر مقدار ضریب جینی به مقدار ناچیز کاسته شد.
اما در اغلب سال ها وضعیت توزیع درآمد در روستاها بهتر ازنقاط شهری بوده است. در پایان نیز راهکارهایی برای بهبود توزیع درآمد در ایران ارائه شده است. این راهکارها شامل توسعه روستایی و توسعه کشاورزی، کوشش در جهت تمرکز زدایی منابع تولید و ایجاد اشتغال، پرداخت هدفمند یارانه، بازنگری در نظام پرداخت مالیات و آموزش انسانی بودند.
با توجه تحولات سیاسی و اقتصادی به وقوع پیوسته در کشور به ویژه در دهه 60 تا 70 مطالعاتی نیز به بررسی روند فقر در طی این دو دهه پرداخته اند. از جمله این مطالعات می توان به بررسی روند فقر در طی این دو دهه پرداخت. از جمله این مطالعات می توان به مطالعه تقوی و غروی نخجوانی (1379 ) اشاره کرد که عمدتا به کمک شاخص های برگرفته از درآمد و هزینه های خانوار به بررسی تغییرات فقر در ایران طی دوره 1377- 1357 پرداخته اند.
نتایج این مطالعه حاکی است که در طی این دوره مخارج خوراکی خانوارهای شهری و روستایی کاهش یافته است. همچنین در طی دوره مذکور فاصله اقتصادی میان طبقات شهری و روستایی کاهش یافته است. بررسی اقتصاد سنجی این مطالعه نیز نشان می دهد که نوسانات در درآمد واقعی مخارج غیر خوراکی خانوارها تا حدود زیادی تحت تاثیر درآمد نفتی قرار دارند.
در این مطالعه افزایش مداوم رشد واقعی اقتصاد در تولید ملی به عنوان راهکارکنترل فقر در کشور عنوان شد. فقر در عین حال که پدیده ای اقتصادی تلقی می شود اما دارای جوانب متعددی می باشد به همین دلیل ممکن است حتی کامل ترین شاخص ها دوچار نواقص اساسی باشند.
در همین راستا در مطالعه دانا (1379 ) ابتدا نارسایی کلی شاخص های اندازه گیری فقر را مورد انتقاد و سپس به بررسی دیدگاه های نهادگرا و ساختاری پویا پیرامون مساله فقر پرداخته است، در ادامه نیز بر اساس پاره ای از انتقادها مطرح شد و با استناد بر نتایج مطالعات صورت گرفته اقدام به برآورد خط فقر نموده است.
بر اساس نتایج این بررسی 50- 45% از خانوارها در زیر خط فقر قرار دارند. همچنین نتایج این مطالعه حاکی از کاهش درآمد واقعی، افزایش شکاف درآمدی، نا عادلانه تر شدن تفریح درآمد و سطح برخورداری از امکانات و خدمات اجتماعی می باشد.
همانطور که ذکر شد کاهش فقر از جمله دلایل عمده پرداخت یارانه عنوان می شود و این امر باعث لحاظ کردن احتیاط بیشتر پیرامون کاهش یا حذف یارانه ها شده است. در همین راستا رحیمی و کلانتری (1371 ) در بخشی از مطالعه خود کوشیدند تا به کمک دو شاخص خط فقر محاسباتی خود، شاخص خط فقر مبتنی بر کالری مورد نیاز روزانه و شاخص خط فقر مبتنی بر تغذیه نرمال، وضعیت فقر و تغییرات آن را پس از حذف یارانه کالاهای اساسی مورد ارزیابی قرار دهند.
نتایج این مطالعه حاکی است که بر اساس معیار کالری مورد نیاز روزانه در سال 1370 حدود 49% از خانوارهای شهری و 20% از خانوارهای روستایی زیر خط فقر قرار دارند. همچنین بر اساس معیار تغذیه نرمال 45% از خانوارهای شهری و 51% از خانوارهای روستایی زیر خط فقر هستند.
و با حذف یارانه کالاهای اساسی حدود 9% به تعداد افراد زیر خط فقر در مناطق شهری و حدود 2% به تعداد افراد زیر خط فقر در مناطق روستایی اضافه می شود.
فصل 3 :
* روش تحقیق
3 . 1 ) کیفیت
3 . 2 ) تخمین و تصریح مدل
3 . 3 ) اثرات تغذیه ای تغییر قیمت
3 . 4 ) اثرات رفاهی تغییر قیمت
روش تحقیق :
به منظور اتخاذ سیاست مطلوب و حرکت در جهت هدفمند کردن یارانه لازم است ابتدا اطلاعات جامعی از وضعیت درآمدی و مصرف خانوارهای شهری و روستایی و همچنین کشش قیمتی کالاهای مشمول یارانه داشته باشیم. اینگونه اطلاعات معمولاً از تحلیل تقاضا، قیمت و درآمد و با استفاده از داده های سری زمانی قابل دستیابی است.
اما به دلیل عدم دسترسی از داده های سری زمانی کافی ما به ویژه در مورد قیمت کالا جهت تجاوز و کشش ها در اغلب کشورهای در حال توسعه تامین ابزار لازم برای سیاست گذاری با مشکل مواجه است (Deaton , 1988) .
یک راه حل برای فائق آمدن بر مشکل عدم دسترسی به داده های قیمت، استفاده از سیستم مخارج خطی LES 10است. مزیت این سیستم آن است که با اطلاعات بسیار اندکی از متغیر قیمت امکان برآورد کشش های قیمتی متقاطع را فراهم می کند. اما این محدودیت های نیز دارد که در حال حاضر استفاده از آن را محدود کرده است. بدین ترتیب که این سیستم تمامی کالاها را نرمال فرض می کند یعنی همه کالاها دارای کشش درآمدی مثبت (+) هستند. علاوه بر این تمامی کالاهای مکمل ناخالص درنظر گرفته می شوند، بدین معنی که اثرات جانشینی را در بر نمی گیرد (Haraki , 1989).
این در حالی است که مطالعه در مورد اثرات جانشینی کالاها نیز حائز اهمیت است.
لذا باید از یک سیستم تقاضای انعطاف پذیر برای دفع موانع موجود در سیستم مخارج خطی استفاده نماییم.
دیتون در سال (1980) عنوان کرد که داده های حاصل از نظر سنجی از خانوارها اطلاعاتی در مورد توزیع مکانی (فاصله)11 قیمت ها است به گونه ای که می توان این اطلاعات را به شکل قابل استفاده برای تجاوز واکنش تقاضای افراد و همچنین برآورد کشش های قیمتی درآمد درنظرسنجی که از خانوارها صورت می گیرد که خانوارها مخارج و مقادیر فیزیکی مصرف خود را از هر کالا گزارش دهند. بر این اساس می توان با تقسیم یکی بر دیگری ارزش واحد12 را به دست آورد این ارزش های واحد که به قیمت بازار بستگی دارند بیانگر تفاطت مکانی اساسی در قیمت ها هستند.
این اختلاف در قیمت مکان های مختلف می تواند از تفاطت در هزینه ها برای قیمت های بازار در تحلیل الگوی تقاضا استفاده نمود. مصرف کنندگان کیفیت کالاهای موردنظر را انتخاب می کند و ارزش های واحد قادرند این انتخاب را منعکس نمایند. علاوه بر این، انتخاب نوعی از کیفیت از سوی مصرف کننده نیز بیانگر واکنش او در مقابل تغییرات جمعیت باشد. اما تغییر در کمیت یا مقدار کالای مورد انتخاب ایجاد می شود.
خطاهای اندازه گیری هر یک از دو متغییر مخارج و مقدار کالاها نیز در ارزش های واحد منعکس خواهد شد و احتمالاً این خطاها با مقادیر اندازه گیری شده کالاها رابط منفی (-) دارند. داده های حاصل از نظر سنجی از خانوارهای که در بوستا یا یک منطقه زندگی می کنند با توجه به اینکه نظرسنجی در یک مقطع از زمان صورت می گیرد لذا قیمت بازاری برای خانوارهای هر دسته یکسان خواهد بود. بنابراین تفاوت در ارزش های واحد درون هر دسته را می توان به تاخیر درآمد یا مخارج و ویژگی های هر خانوار نسبت داد.
تفاطت در درون هر دسته، همچنین می تواند به بررسی خطاهای هر خانواده نسبت به داد.
تفاطت در درون هر دسته، همچنین می تواند به بررسی خطاهای اندازه گیری نیز کمک کند. از طرف دیگر بخشی از تفاطت در رفتار دسته ها را می توان به تفاوت در قیمت ها نسبت داد و اثر قیمت را می توان از طریق کسر اثر کیفیت و خطاهای اندازه گیری که برای هر دسته به دست آورد.
3 . 1 ) کیفیت :
بعضی از کالاها نظیر برنج یا روغن کالاهای همگن نیستند بلکه ترکیبی از کالاها یا کیفیت های مختلف هستند که هر یک از آنها کشش های درآمدی متفاوتی دارند به گونه ای که خانوارهای ثروتمندتر نه تنها بیشتر از خانوارهای فقیرتر مصرف خواهند کرد بلکه ترکیب کالاهای مصرفی آنها نیز به گونه ای خواهد بود که نسبت به افراد فقیرتر متوسط قیمت هر یک از کالاهای مصرفی بالاتر خواهد بود بدین ترتیب بین ارزش های واحد این کالاها و سطح درآمد خانوارها یک رابطه (+) مثبت وجود خواهد داشت.
با توجه به اینکه ارزش های واحد، کیفیت، و همچنین تغییرات قیمت حقیقی13 را منعکس می کند، لذا ارزش های واحد دقیقاً مثل مقدار کالا از سوی مصرف کننده انتخاب خواهند شد. بنابراین انجام رگرسیون مقدار بر روی ارزش های واحد رگرسیون یک متغیر انتخاب بر روی متغیر انتخاب دیگر خواهد بود و این امر ریسک عدم تشخیص، تورش هم زمانی و ابهام در تغییر را به همراه خواهد داشت. اما بحث حائز اهمیت دیگر آن است که قیمت ها خود کیفیت انتخاب را منعکس می کنند و با تغییر قیمت، مصرف کننده نه تنها مقدار مصرف خود از یک کالا را بلکه کیفیت کالاهای مورد مصرف را به عبارت دقیق تر ترکیب مصرف کالاها را در یک گروه، نیز تغییر خواهد داد، به گونه ای که بها تغییر قیمت، بعضی از کالاهای درون هر گروه جانشین یکدیگر می شوند.
اثر این نوع از جانشینی این است که مقدار ارزش واحد مناسب با افزایش قیمت افزایش نمی یابد. برای تفهیم بهتر فرض کنید که در منطقه A قیمت گروهی از کالاهای مشخص نسبت به منطقه B پایین تر است. حال اگر ارزش واحد مورد استفاده قرار گیرد در صورت بروز تغییرات برابر در مقدار کالاهای مورد مصرف در دو منطقه B , A تغییرات ارزش واحد در منطقه A نسبت به منطقه B کمتر خواهد بود.
در این حالت به دلیل وجود اثر کیفیت (کشش قیمتی) بیش از حد برآورد خواهد شد. پرایس و هوتاکر (1952) کشش کیفیت را به صورت درصد تغییرات ارزش های واحد نسبت به مخارج کل خانوار تعریف کردند.
بنابراین بدون دسترسی به اطلاعات هر سه متغیر مقدار، کیفیت، قیمت امکان هیچ برآوردی وجود نخواهد داشت. در اینجا لازم است فرض شود که تقاضای هر یک از کالاهای مورد مطالعه که متشکل از چند نوع کشت متفاوت است، به بودجه اختصاص یافته به آن گروه از کالاها مثلاً (برنج) و قیمت بازار سایر کالاهای درون گروه بستگی دارد. همچنین کیفیت انتخابی درون یک گروه نیز به ترکیب تقاضای کالاهای آن گروه بستگی دارد. در نتیجه اگر از نحوه تغییر کیفیت کالا همراه با تغییر درآمد اطلاع داشته باشیم، آنگاه می توانیم اثر تغییر در قیمت های مطلق را بر روی شاخص ارزش واحد نیز تعقیب نماییم. در صورتی که کنش کیفیت یک کالا صفر باشد شاخص ارزش واحد به طور متناسب با قیمت بازار تغییر خواهد کرد. همچنین اگر کنش کیفیت P باشد، که عموماً نیز این گونه است، روند تغییرات ارزش واحد نسبت به قیمت آهسته تر خواهد بود. برای تامین اهدافی که تاکنون ذکر شد از رهیافت ارائه شده دیتون (1988) و همچنین سیستم تقاضای تقریباً ایده آل (AIDC)14 که توسط دیتون و مولبائر (1980) ارائه شد استفاده گردید. این رهیافت به صورت زیر است : فرض کنید که در دسته (روستا یا منطقه) C بردار قیمت برای کالاهای مثل روغن PC است که اجزای این بردار قیمت هر یک از انواع روغن است. لازم است فرض شود که یک تابع مثبت و همگن خطی15 از PC به صورت ، وجود دارد که به عنوان سطح قیمت های روغن در دسته C درنظر گرفته می شود. به عنوان مثال می تواند یک شاخص راپسیرز با وزن ثابت باشد.
البته حالت های ممکن دیگری نیز وجود دارد.
اگر:
( 1
فرض کنید برای تمامی دسته C یکسان است البته در عمل قیمت های نسبی تمامی انواع روغن در تمامی نقاط یکسان نیستند. اگر کل مقدار خرید افراد واقع در مکان های مختلف، QC ، به صورت زیر باشد (Deaton , 1988).
( 2
که در آن qc بربردار مقدار خرید روغن در منطقه C است.
بردار نیز در صورتی که وزن متناسب و متناظر بر کل کالا به هر یک از انواع روغن داده شود برداری متشکل از عدد یک خواهد بود که در این حالت QC نیز تعداد کیلوهای روغن خواهد بودو. به منظور لحاظ تر دن ویژگی های کیفی هر یک از انواع روغن نیز از نسبت به عنوان شاخص کیفیت استفاده می کنیم. براساس این شاخص قیمت های اقلام با کیفیت بالاتر دارای هزینه بالاتری به ازاء هر کیلو خواهد بود. ما برای استفاده از این شاخص کیفیت باید تفاوت قیمت های نسبی میان دسته ها را به اندازه کافی محدود کرد.
اگر مخارج اختصاص یافته به یک گروه از کالا EC و برابر با pc qc باشد آنگاه ارزش واحد VC ، به صورت زیر خواهد بود. (Deaton , 1988)
( 3
عبارات داخل پرانتز بیانگر اندازه کیفیت VC است. این جمله عبارات از متوسط هزینه هر منطقهC است که در آن تفاطت سطح قیمت میان دسته ها نیز لحاظ شده است. حال عبارت شماره (3) را می توان به صورت زیر نوشت. (Deaton , 1988)
( 4
بدین ترتیب که تغییرات ارزش واحد متشکل از روند تغییر در سطح قیمت ها و متغیر در کیفیت است. در گام بعدی لازم است فرض شود که ترجیحات هر گروه از کالاها تفکیک پذیر هستند.
نکته قابل توجه در اینجا این است که سطح قیمت ها، میان دسته ها با یکدیگر متفاوت است و حال آنکه ساختار قیمت های نسبی درون هر دسته هاPC ، ثابت درنظر گرفته شده است براساس اصل تفکیک پذیری بردار تقاضای کالاهای مورد بررسی ، تابعی خواهد بود از کل مخارج اختصاص یافته به این گروه و بردار آنها بدین ترتیب است که :
( 5
معادله دوم نیز براساس این واقعیت که توابع تقاضا نسبت به مخارج و قیمت همگن از درجه صفر هستند، قابل ارائه است. شاخص کیفیت به صورت است که با ثابت بودن تنها تابعی خواهد بود ازqc و به دنبال آن براساس رابطه (5) تابعی از نسبت خواهد بود.
( 6
یعنی کیفیت کالای مورد تقاضا از دو کانال تغییر قیمت و تغییر میزان مخارج اختصاص یافته تغییر می کند. در این معادله به منظور خالص سازی اثر تغییر قیمت بر روی تغییر کیفیت باید آن بخشی از تغییر در کیفیت را که به واسطه تغییر در مخارج القاء می شود، از معادله کسر شود.
مضافاً اینکه اثر تغییر قیمت خود نیز از کانال تغییر مخارج ایجاد می شود.
به دلیل اینکه EC، مخارج کل اختصاص یافته به گرو، مورد مطالعه، خود از تغییرات قیمت متاثر خواهد شد، لذا مخارجEC ، محصول کیفیت ، قیمت و مقدار QC خواهد بود. (Deaton , 1988)
( 7
که در آن کشش قیمتی کالا نسبت به قیمت گروه، است. بنابراین با جایگزینی رابطه (7) در رابطه (6) داریم : (Deaton , 1988)
( 8
معادله (8) نشان می دهد که اثرات قیمت بر روی کیفیت به عنوان اثر درآمدی عمل نموده و افزایش در قیمت گروه، تقاضا گروه را از طریق کشش قیمتی گروه کاهش می دهند و این کاهش در تقاضا نیز تغییر در کیفیت را موجب می شود در صورتی که تابعی از ECباشد، نتایج را براساس رابطه پراسیس – هوتا که می توان به صورت زیر نوشت : (Deaton , 1988)
( 9
که در آن x مخارج کل (یا درآمد اختصاص داده شد، به گروه مواد غذایی مورد بررسی ) است.
عبارت اول سمت راست براساس تعریف پراسیس و هوتا که (1952) عبارت است از کشش کیفیت، با جایگزین کردن رابطه (9) در رابطه (8) خواهیم داشت : (Deaton , 1988)
( 10
بدین ترتیب برای ارزش واحد رابطه (4) می توان نوشت : (Deaton , 1988)
( 11
در نتیجه اگر قیمت کالاهای گروه تغییر کند و به اشتباه قیمت را به صورت رابطه میان تغییر در مقدار و تغییر در ارزش واحد درنظر بگیریم آنگاه به دست می آید و خواهیم داشت :
( 12
این عبارت نشان می دهد که جدای از مسایل اقتصادی سنجی، مقایسه مقادیر و ارزش های واحد منجر به برآورد بیش از حد کشش قیمتی از لحاظ مقدار مطلق آنها می شود. در حالت عادی که انتظار می رود کشش های قیمتی منفی (-) باشد، کشش قیمت و کیفیت از لحاظ مقدار مطلق کوچکتر از کشش مخارج کل خواهد بود.
3 . 2 ) تخمین و تصریح مدل :
همانطوریکه پیش تر نیز ذکر شد دسته های مورد مطالعه شامل خانوارهایی که از دوست یا یک منطقه هستند فرض می شود با قیمت یکسانی مواجه اند. لذا درون دسته ها قیمت را مشاهده نمی کنیم اما قیمت ها در مقادیر خریداری شده از کالاها و ارزش های واحد آنها بازتاب می شود که هر دوی آنها قابل مشاهده هستند. اگر خانوار را با iو دسته ها را با c نمایش دهیم معادلات پیشنهادی دیتون به صورت زیر خواهد بود : (Deaton , 1988)
( 13
( 14
که در آن wic سهم بودجه اختصاص داده شده بر کالا
xic بودجه کل
ارزش واحد محاسبه شده
zic بردار ویژگی های خانوار
لگاریتم قیمت دسته، اثر ثابت و (مختصر به فرد دسته) دسته FC و دو جمله غیرقابل مشاهده هستند معادله تقاضای شماره (13) ، تابع رگرسیون سهم بر روی متغیرهای سمت راست است و نباید در سطح خانوارهای فرد به عنوان یک معادله تقاضای ساختاری درنظر گرفته شود.
به ویژه اینکه ممکن است بعضی از خانوارها بعضی از کالاها را اصلاً مصرف نکنند یعنی . معادله ارزش واحد (14) ، فقط برای خانوارهای قابل مشاهده است که مقادیر (+) مثبت از کالاها را مصرف کرده اند.
این معادله، باعث انتخاب کیفیت که پیش تر مورد بررسی قرار گرفت را از طریق ایجاد یک رابطه میان ارزش واحد با بودجه، ویژگی های خانوار و قیمت، می کند. ضریب واکنش ارزش واحد به قیمت است و با استفاده از معادله (10) باعث ایجاد ارتباط با کشش می شود. (Deaton , 1988)
معادله شماره (13) شامل یک مجموعه از اثرات منحصر به فرد fc، برای هر دسته است که بیانگر یک تفاوت غیرقابل مشاهده میان دسته های مختلف است در توضیح تفاوت در مقادیر خریداری شده میان دسته ها نیز می توان آنها را به عنوان "باقیمانده"16 درنظر گرفت.
را می توان یک جمله خطا درنظر گرفت که شامل هر دو جز مربوط به دسته و سلیقه (طرز تلقی) افراد است. معادله ارزش واحد نیز فاقد اثر است ثابت است یعنی با استفاده از اثرات ثابت نمی توان از ارزش واحد برای قیمت استنباطی ارائه کرد.
واریانس جمله اخلال و واریانس جمله و کوورایانس بین است. وجود واریانس و کوواریانس جملات اخلال باعث ایجاد رابطه میان مقدار و قیمت می شود.
لازم به ذکر است که اگر خطاهای اندازه گیری مخارج و ارزش واحد ارتباط وجود نداشته باشد آنگاه برابر صفر خواهد بود: (Deaton , 1988)
در صورتی که بین جملات اخلال خطا وجود داشته باشد، لازم است ارتباط متقابل معادلات نیز درنظر گرفته شود. برای این منظور می توان ابتدا ارتباط جملات اخلال معادلات را با یکدیگر بررسی و سپس در صورت وجود رابطه میان جملات اخلال معادلات (کوواریانس غیر صفر) از تکنیک رگرسیون های بر ظاهر نامرتبط استفاده نمود.
براساس این تکنیک انتظار می رود تخمین زن ها کارآتر باشند. (Sediqhietal . 2000)
در صورتی که خانوارهایی که مقادیری از کالا را خریداری نموده اند انتخاب شوند آنگاه تخمین تابع ارزش واحد به راحتی امکان پذیر خواهد بود. اگر n تعداد خانوارهای c دسته و نیز تعداد خانوارهایی باشند که مقادیر (+) مثبت از کالاها را از بازار خریداری نموده اند آنگاه اگر باقیمانده های حاصل از تخمین OLS , SUR رگرسیون درون دسته ای معادلات (13) و (14) باشند، واریانس و کوواریانس آنها را می توان به صورت زیر تخمین زد : (Deaton , 1988)
برای تخمین سایر پارامترها ابتدا باید مقادیر تخصیص شده مهم و ارزش های واحد از طریق دو متغیر زیر محاسبه شود: (Deaton , 1988)
با توجه به اینکه به دنبال تعقیب تفاوت میان دسته ها هستیم لذا باید از میانگین دو متغیر در هر دسته استفاده کنیم بدین ترتیب خواهیم داشت : (Deaton , 1988)
( 15
( 16
حال اگر تعداد خانوارهای هر دسته از c دسته nc باشد وnc+ نیز تعداد خانوارهایی باشد که مقدار مصرف آن (16) از کالا غیر صفر است کوواریانس و واریانس معادلات فوق به صورت زیر خواهد بود: (Deaton , 1988)
که xp واریانس Lnpc درون دسته است.
ابتدا این سازگاری مربوط می شود به شرایطی که طی آن تعداد دسته ها افزایش تعداد خانوار هر دسته ثابت می ماند. در صورتی که در عبارت تصحیح کننده صورت و مخرج کسر نباشد آنگاه حاصل کسر بالا به صورت نسبت یک کواریانس بر یک واریانس خواهد بود و در این حالت تخمین زن ها نیز تخمین زن های می باشند.
اما این تخمین زن ها با دو مشکل مواجه اند :
1 ) در هر دو سهم و ارزش واحد ما خطای اندازه گیری وجود دارد و همانطور که می دانیم احتمالاً بین قیمت و تعداد رابطه منفی وجود دارد. که این امر می تواند هم منجر به افزایش واریانس لگاریتم ارزش واجد و هم ایجاد رابطه منفی میان سهم و ارزش واحد شود. استفاده از مقادیر متوسط در هر دسته واریانس و کواریانس را کاهش خواهد داد اما اثرات نامطلوب ناشی از وجود رابطه میان آنها را از بین خواهد برد. بدین ترتیب در مرحله اول باید محاسبه در جهت تصحیح واریانس و کوواریانس اقدام نماییم.
2 ) کشش تابع ارزش واحد نسبت به قیمت است که برابر قیمت نحوه واکنش تابع سهم در مقابل تغییرات ارزش واحد لازم است که به نمک مدل کیفیت که پیش تر ذکر شد به ویژه رابطه شماره 10 را که برابر است به دست آوریم. کشش های قیمت و و مخارج که براساس شماره (13) و (14) به دست امده ثابت نیستند اما به دلیل اینکه w محصولی از ارزش واحد و به دنبال آن محصولی نتیجه مقادیر بودجه است لذا داریم : (Deaton , 1988)
( 21
( 22
با جایگزینی این عبارت به جای و سپس جایگزینی با داریم : (Deaton , 1988)
( 23
را می توان با جایگزینی مقادیر متغیر سمت راست به دست آورد.
اما لازم به ذکر است که براساس رابطه (21) با تغییر سهم نیز تغییر خواهد کرد. لذا باید از w ی میانگین نمونه استفاده کنیم. اگر باشد یعنی که درآمد هیچ اثر بر روی کیفیت ندارد.
آنگاه و تخمین معادله (2) نیز نیازی به تصحیح بیشتر نخواهد داشت: (Deaton , 1988)
به طور خلاصه تخمین این پژوهش شامل 3 مرحله است :
1 ) روش puR و داده های هر دسته اثر مخارج ویژگی های جمعیتی و واریانس و کوواریانس جملات اخلال .
2 ) به منظور به دست آوردن اثر خالص مخارج ویژگی های جمیعیت بر روی سهم و ارزش واحد هر کالا در هر دسته میانگین سهم ارزش واحد هر کالا در هر دسته.
میانگین سهم و ارزش واحد برای هر دسته محاسبه می شود.
این سهم و ارزش واحد میانگین اصلاحاً سهم و میانگین تصحیح شده نامیده می شود.
رگرسیون سهم بر روی ارزش های واحد که هر دو تصحیح شده هستند نسبتی می دهند که این نسبت برآورد واکنش سهم و ارزش واحد در مقابل قیمت را نشان می دهند.
3 ) اثر قیمت بر روی سهم بودجه از طریق نسبت مذکور و با استفاده از تئوری رابطه میان کشش های کیفیت و کشش های مخارج و قیمت به دست می آید. با توجه به نتایج نسبی ویژگی های سرپرست خانوار نظیر سن و سواد و جنس می باشد: (Deaton , 1988)
پس از تحقیق کشش های قیمتی می توان ضمن بررسی رفتار مصرف کنندگان اثرات تغذیه ای و رفاهی و تغییرات وضعیت فقر را به دنبال تغییر قیمت کالاهای مشمول یارانه مورد بررسی قرار داد.
3 . 3 ) اثرات تغذیه ای تغییر قیمت :
با تغییر قیمت کالا مصرف کنندگان میزان مصرف کالاهای مکمل و جانشین کالای را تغییر خواهد داد بنابراین اثرات تغذیه ای تغییر قیمت به افزایش و کاهش میزان مصرف کالای iو مکمل های آن و کاهش و افزایش مصرف کالاهای جانشین آن و میزان کالای موجود در کالاهای فوق بستگی خواهد داشت: (Deaton , 1988)
کشش قیمتی کالری تقاضا شده نسبت به قیمت کالای iبه صورت زیر است : (Laraki , 1989)
که Si سهم کالای j در کل کالای مصرف شده کشش قیمتی تقاضای کالای نسبت به i می توان اثر تغییر قیمت بر روی کالای مصرف شده به صورت :
بنابراین اثرات تغذیه ای تغییرات قیمت به بزرگی و علامت کشش های قیمتی تقاضا و کالری موجود در تمامی کالاهای مصرف شده بستگی خواهد داشت : (Laraki , 1989)
3 . 4 ) اثرات رفاهی تغییر قیمت :
به منظور بررسی اثرات رفاهی تغییر قیمت در مطالعه حاضر از شاخص CV استفاده کردیم. این شاخص به صورت زیر تعریف شده : (Laraki , 1989)
که سطح مطلوبیت و قیمت ها در دوره پایه قیمت های جدید تابع هزینه و تقاضا برای کالایi است.
اثرات تغییر قیمت بر روی درآمد واقعی به صورت درصدی عبارت است: (Laraki , 1989)
و از آنجا هم درصد تغییر در هزینه زندگی ناشی از تغییر محبت به صورت زیر خواهد بود.
که w بردار سهم بودجه ای و p بردار درصد تغییرات قیمت می باشد.
در مطالعه حاضر اثرات تغییر در یارانه پرداختی و هدایت آن به سمت کاهش فقر و همچنین تامین هدف کاهش سهم یارانه های پرداختی به مواد غذایی در قالب سناریوهای مختلف کاهش سطوح مختلف یارانه مطرح و اثرات سناریوهای مختلف آنها بر روی مصرف، رفاه و بودجه تعقیب شده است.
به منظور بررسی اثرات سناریوهای مختلف بر فقر نیز از شاخص FGT استفاده شده این شاخص به صورت زیر تعریف شده است. (Datt , 1998)
که
که x مخارج مصرفی خانوار
f (n) تابع چگالی مخارج مصرفی خانوار
z بیانگر خط فقر
پارامتر غیرمنفی
رابطه فوق را می توان به صورت زیر نوشت : ()
N تعداد جمعیت است.
می باشد که بر قیمت شاخص تعداد افراد فقیر، شکاف فقر، و شدت فقر می باشد. برای رسیدن به اهداف مطالعه از داده های جمع آوری شده در قالب طرح آمارگیری هزینه خانوار مرکز آمار ایران که به طور سالانه در سطح کشور جمع آوری می شود استفاده شد.
نمونه گیری هزینه و درآمد خانوار از پوشش ملی برخوردار است و واحد نمونه گیری خانوار می باشد. اطلاعات نمونه گیری هزینه و درآمد خانوار به وسیله مصاحبه شخصی هر 24 ساعت یکبار برای مناطق روستایی و هر 48 ساعت یکبار برای مناطق شهری برای مواد غذایی و هر ماه یک بار برای مواد غذایی در سراسر کشور جمع آوری می شود.
روش نمونه گیری به صورت تصادفی چند مرحله ای با (طبقه بندی)17 جغرافیایی و (خوشه ای)18 انجام می گیرد.
اطلاعاتی که از این طریق حاصل خواهد شد مشتمل بر میزان مصرف خانوارها از تمامی مواد غذایی (نه گانه) مخارج ویژگی های خانوار نظیر جنس، سن و سطح سواد اعضاء در سال 79 می باشد.
براساس این داده ها ابتدا متوسط مخارج زندگی در هر استان استخراج و سپس با استفاده از رهیافت (تحلیل خوشه ای)19 و به کمک نرم افزار SPSS براساس سطح مخارج متوسط هر خانوار به 3 گروه تقسیم شوند.
همچنین در 5 استان خراسان، آذربایجان شرقی، مازندران، هرمزگان و چهارمحال بختیاری به صورت تصادفی انتخاب شدند. از میان شهرستان های 5 استان نیز 20 شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند.
این شهرستان ها عبارتند از بجنورد، بیرجند، تربت جام، قوچان، کاشمر، مشهد، اهر، تبریز، مرند، میانه، بابل، بهشر، تنکابن، قائم شهر، نوشهر، بندرعباس، قشم، میناب و شهرکرد، نور.
به منظور کشش های کالا کورد مطالعه از میان مصرف کنندگان هر شهرستان نیز نمونه های تصادفی از خانوارها به عنوان واحدهای مورد مطالعه انتخاب شد که متوسط اندازه نمونه در میان مناطق روستایی شهرستان ها 3/4 خانوار بر دو مجموعاً غیر تعداد 864 خانوار انتخاب شد.
متوسط اندازه نمونه در میان مناطق شهری نیز 35/30 خانوار و کل تعداد خانوارهای شهری 607 خانوار بود سیستم معادلات تقاضا براساس روش رگرسیون به ظاهر نامرتبط (SUR) با استفاده از نرم افزار برآورد گردید. در این تحقیق گروههای مختلف مواد خوراکی مثل یارانه نان، برنج و روغن و قند و شکر می باشد.
فصل 4 :
* نتایج بحث
4 . 1 ) روش پرداخت یارانه
4 . 2 ) اولویت بندی در اعطای یارانه
4 . 3 ) الگوی مصرف مصرف کنندگان
4 . 4 ) اثرات تغذیه ای کاهش یارانه
4 . 5 ) اثرات درآمدی (رفاهی)
4 . 6 ) اثرات قیمت کالا بر شاخص فقر
نتایج و بحث :
در این فصل منظور تبیین جایگاه یارانه کالاهای مورد مطالعه یعنی برنج، نان، روغن، قند و شکر ابتدا دورنما از کل یارانه ارائه شده است و سپس الگوی مصرف کالاهای مذکور در میان مصرف کنندگان روستایی و شهری مورد تحلیل قرار گرفته است.
در ادامه نیز براساس کشش های به دست آمده برای الگوی مصرفی مذکور اثر سناریوهای مختلف تغییر قیمت کالای مورد مطالعه بر سوی تغذیه و رفاه دهک های مختلف درآوری مورد بررسی قرار گرفته است.
در قسمت دیگر این پژوهش نیز اثر سناریوهای مطرح شده بر روی تغییر است 3 شاخص تعداد افراد فقیر (زیر خط فقر) شکاف و شدت فقر مورد بحث قرار گرفته است.
4 . 1 ) روش های پرداخت یارانه :
در یک تقسیم بندی کلی می توان روش های پرداخت یارانه را به دو گروه مستقیم و غیرمستقیم تقسیم نمود که روش مستقیم نیز به دو طریق اعمال می شود : یارانه مستقیم نقدی و یارانه مستقیم ارزشی.
یارانه مستقیم نقدی : یارانه ای است که به صورت نقدی و به منظور افزایش درآمدی خانوارهای هدف پرداخت می شود.
یارانه مستقیم ارزش : یارانه ای است که به صورت اعطای کالابرگ با ارزش خاص و برای مصارف خاص به خانوارهای هدف پرداخت می شود.
یارانه غیرمستقیم نیز یارانه ای است که به صورت تعیین قیمت کالا و خدمات به میزان کمتر از قیمت واقعی آن اعمال می شود و اصولاً مورد استفاده عموم قرار می گیرد. این یارانه معمولاً به هر واحد فیزیکی در کالا تعلق می گیرد.
4 . 2 ) الویت بندی در اعطای یارانه :
پیش تر از حمایت خانواده های فقیر و کم درآمد و ارتقاء رفاه اقشار آسیب پذیر به عنوان مهمترین توجیه در پرداخت یارانه نام برده شد، اما ممکن است در موقعیت های دیگری نیز هدف، بهبود الگوی غذایی، جبران کمبود و به طور کلی تامین سلامتی افراد جامعه باشد. بر این اساس سعی بر این خواهد بود تا با القاء الگوی خاص از مصرف از کانال تغییر قیمت کالاها (اعطای یارانه به بعضی کالاها و توزیع آنها با قیمت ارزان تر با وضع مالیات برای برخی دیگر به منظور کاهش مصرف آنها ) در جهت میل به هدف موردنظر گام برداشته شود.
در حال حاضر توزیع یارانه ای شیر به منظور افزایش سرانه مصرف شیر یکی از این نمونه ها در ایران می باشد. همچنین در مورد افزایش قیمت بنزین نیز در کنار هدف عمده کاهش بار مالی، یکی از اهداف می تواند کاهش مصرف بی رویه و جلوگیری از آلودگی زیان های زیست محیطی باشد.
به طور کلی یارانه پرداختی به دو بخش قابل تفکیک است. یارانه ها انرژی و یارانه کالاهای اساسی و داروی یارانه بخش انرژی شامل بنزین موتور، نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره، گاز مایع، گاز طبیعی و برق است. براساس آمارهای منتشر شده سازمان مدیریت و برنامه ریزی ارزش ذاتی مجموع یارانه های بخش انرژی در سال 1379 بالغ بر 93 . 127 میلیارد ریال می باشد.
در جدول 1 ) نیز سهم هر یک از اقلام انرژی آمده است :
سهم هر یک از اقلام انرژی در یارانه بخش انرژی (درصد)
1
2
3
4
5
6
7
سهم
13/87
61/10
03/26
31/11
44/3
64/14
97/16
ماخذ : سازمان مدیریت و برنامه ریزی (1380)
یارانه کالاهای اساسی و دارو شامل : گندم، روغن، قند و شکر و برنج و گوشت، پنیر و شیر نهادهای تولیدی (کود، بذر و سهم) یارانه دارو می باشد.
مجموع یارانه کالاهای اساسی و دارو در سال 79 : 28012 میلیارد ریال می باشد.
در جدول 2 ) سهم هر یک از اقلام به تفکیک آمده است.
مقدار سهم هر یک از اقلام از یارانه بخش کالاهای اساسی و دارو در سال 1379 (میلیارد ریال)
گندم
برنج
قندوشکر
روغن
گوشت،پنیر
شیر و مرغ
نهادهای بهداشتی
دارو
هزینه های سرباری
یارانه پرداختی
10232
1131
1266
1925
729
6/7307
5/4952
1/475
سهم در کل یارانه بخش
5/36
4
5/4
9/6
6/2
1/26
6/17
72/1
ماخذ : سازمان مدیریت برنامه ریزی کشور (1380)
سرانه در هر یک از بخش ها نیز به صورت زیر است :
جدول 3 ) سهم هر یک از بخش ها از کل یارانه های اعطایی
سالانه (10 میلیارد ریال)
سهم درصد
انرژی
199200
94/81
کالاهای اساسی
37800
55/15
دارو
6110
51/2
جمع
243110
100
ماخذ : سازمان مدیریت برنامه ریزی کشور (1380)
همانطور که ملاحظه شد بخش انرژی از یارانه قابل توجهی برخوردار است و در این حال است که مصرف کنندگان بخش انرژی را عمدتاً خانوارهای شهری و همچنین اقشار با درآمد بالا تشکیل می دهند. لذا ذکر این نکته حائز اولویت است که بررسی حاضر با عنوان هدفمند کردن یارانه کالاهای اساسی، لزوماً بین این نکته نخواهد بود که در مورد سایر یارانه ها به ویژه یارانه انرژی بحث هدفمند سازی مطرح نیست، بلکه براساس نتایج جداول ارائه شده می توان اظهار نمود که توام با راهکارهای ارائه شده قطعاً هدفمندسازی یارانه توام با اثرات جانبی مخرب نظیر آلودگی های زیست محیطی بخش انرژی در وهله اول و ایجاد تعادلی مطلوب بین مصرف کنندگان شهری و روستایی در برخورداری از مواهب طبیعی کشورشان در گام دوم ما امری حائز اهمیت خواهد بود.
بدین ترتیب ضمن اظهار لزوم طی گام های اول و دوم به عنوان ضرورت های عینی، در مطالعه حاضر سعی شده است.
پس از بررسی نظام فعلی ما مطالعه یارانه ما به کمک آمارهای توصیفی از میان نمونه انتخاب شده است و راهکارهایی برای جامعه روستایی و شهری ایران به تفکیک ارائه می شود.
در حال حاضر یارانه ها به صورت غیرمستقیم میان خانوارها توزیع می شود که در آن کلیه اقشار جامعه اعم از نیازمند و غیرنیازمند از طریق تهیه کالاها با قیمتی پایین تر از قیمت واقعی از یارانه ها استفاده می کنند. این امر باعث شده تا دهک دوم حدود 5/0 % درصد از یارانه ها را به خود اختصاص دهد، حال آنکه دهک اول فقط به 8/3 درصد از یارانه ها دسترسی دارد.
سهم سایر دهک ها نیز در جدول (4) آمده تنها مزیت این روند از پرداخت یارانه سهولت پرداخت و پایین بودن هزینه های اجرایی است.
جدول 4 ) سهم دهک های مختلف از کل یارانه پرداختی
دهک درآمدی
حجم یارانه دریافتی سالانه (میلیارد ریال)
سرانه یارانه ماهانه خانوار (ده ریال)
سهم در کل (درصد)
دهک اول
6067
383
8/3
دهک دوم
7821
493
9/4
دهک سوم
10211
645
4/6
دهک چهارم
11806
745
4/7
دهک پنجم
13406
846
4/8
دهک ششم
14678
927
2/9
دهک هفتم
17227
1088
8/10
دهک هشتم
21207
1339
3/12
دهک نهم
5/239
1510
15
دهک دهم
32666
2062
5/20
سهم دهک دوم به اول
39/5
ماخذ : سازمان مدیریت برنامه ریزی کشور (1380)
اما معایب عمده این سیستم به شرح زیر است :
1 ) تشدید شکاف طبقاتی و افزایش فاصله درآمدی
اقشار ثروتمند به دلیل توانایی مالی بالاتر مقادیر بیشتری از کالاها را خریداری می نمایند.
در جدول 5 ارقام مربوط به سهم هر یک از دهک های دوم و اول در مورد برخی از کالاهای مشمول یارانه این نکته را مورد تائید قرار می دهد.
جدول 5 ) سهم دهک درآمدی از یارانه (درصد)
بنزین
گازوئیلی
برق
نفت سفید
گاز
دارو
قند وشکر
دهک دهم
33
33
4/17
8/9
17
1/18
86
دهک اول
8/0
1
9/3
2/5
7/3
4
65
ماخذ : سازمان مدیریت برنامه ریزی کشور (1380)
2 ) تشدید مصرف بی رویه و القاء الگوی خاص از مصرف که ممکن است بعضاً نظیر الگوی مصرف بنزین و روغن نباتی و قند و شکر الگوی غیرعقلایی و اسراف آمیز جلوه نماید.
3 ) تعریف روند سرمایه گذاری
خارج نمودن بخشی از سرمایه مواد از جریان تولید که این روند بر اشتغال نیز تاثیر نامطلوب خواهد داشت.
4 ) افزایش واردات و تشدیدی تنگنای ارزی.
5 ) قاچاق کالاهای یارانه ای به خارج از کشور.
بدین ترتیب ملاحظه می شود که برای استفاده مطلوب از منابع ملی کمیاب و همچنین افزایش دسترسی گروههای درآمدی پایین جامعه به کالاهای موردنیاز لازم است در مورد توزیع یارانه راهکارهایی ارائه شود.
در این بخش از پژوهش ویژگی نمونه مورد مطالعه به تفکیک مناطق روستایی و شهری مورد بررسی قرار گرفته است.
ضمناً در مورد هر یک از ویژگی های سعی شده است به طور مختصر مناطق روستایی و شهری با یکدیگر مورد مقایسه قرار گیرند.
همانطور که در جنگل گذشته ذکر شد، نمونه مورد مطالعه شامل 20 شهرستان از استان های خراسان، مازندران، آذربایجان شرقی، هرمزگان و چهارمحال بختیاری است که در دو بخش مناطق روستایی و شهری ارائه شده است. متوسط بعد خانوار در هر یک از استان ها و همچنین کل نمونه به تفکیک مناطق روستایی وشهری نیز به صورت زیر است :
جدول 6 ) متوسط بُعد خانوار در استان های مورد مطالعه و کل نمونه (نفر)
نمونه
خراسان
مازندران
آذربایجان شرقی
هرمزگان
چهارمحال بختیاری
کل نمونه
بعد خانوار روستایی
26/5
85/4
95/4
6
19/5
23/5
بعد خانوار شهری
55/4
73/4
58/4
2/5
13/4
65/4
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
همچنین میزان تحصیلات سرپرستان خانوارهای شهری نیز مورد بررسی قرار گرفت که برای نمونه مورد مطالعه را بر حسب تعداد سال های تحصیل به صورت زیر انجام شد.
جدول 7 ) متوسط سرپرستان خانوارهای شهری (تعداد سال های تحصیل)
نمونه
خراسان
مازندران
آذربایجان شرقی
هرمزگان
چهارمحال بختیاری
کل نمونه
میزان تحصیلات
49/6
08/8
642
32/3
53/7
57/6
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379 ) و یافته های تحقیق
در جدول 8 و 9 نیز میزان میانگین سهم مخارج چهار کالای مورد مطالعه در کل نمونه و همچنین هر یک از استانهای منتخب و به تفکیک مناطق روستایی و شهری آمده است.
جدول 8 میانطین سهم مخارج و کالا مورد مطالعه در مناطق روستایی (درصد)
برنج
نان
روغن
قند و شکر
کل
خراسان
6/38
08/22
54/25
72/13
100
مازندران
38/68
28/13
29/12
6
100
آذربایجان شرقی
3899
6/25
17/19
2/16
100
هرمزگان
21/59
83/14
25/14
57/11
100
چهارمحال و بختیاری
196/52
2/13
84/20
98/12
100
کل نمونه
94/49
5/19
5/19
94/11
100
جدول 9 ) میانگین سهم مخارج چهار کالای مورد مطالعه در مناطق شهری (درصد)
برنج
نان
روغن
قند و شکر
کل
خراسان
52/6
71/13
63/16
32/8
100
مازندران
34/78
82/8
3/8
52/4
100
آذربایجان شرقی
67/83
36/7
45/5
5/3
100
هرمزگان
56/57
33/18
27/12
83/11
100
چهارمحال و بختیاری
82/74
07/11
9/8
19/5
100
کل نمونه
5/72
95/10
4/10
14/6
100
مقایسه جدول 8 و 9 نشان می دهد که سهم مخارج برنج در میان مصرف کنندگان شهری نسبت به مصرف کنندگان روستایی به طور قابل ملاحظه ای بالا است.
در مورد سه کالای نان، روغن و قند و شکر نیز این سهم در میان مصرف کنندگان روستایی بیشتر از مصرف کنندگان شهری پیرامون اهمیت برنج در الگوی مصرفی مصرف کنندگان شهری در ادامه بیشتر توضیح می دهیم.
در این قسمت به منظور تبیین و تشریح بهتر اهمیت مساله هدفمند کردن یارانه کالاهای مورد مطالعه نحوه برخورداری هر یک از دهک های درآمدی هم بر حسب مقادیر فیزیکی و هم براساس متوسط مخارج اختصاص یافته مورد ارزیابی قرار گرفته است.
در جدول 10 متوسط مصرف ماهانه سرانه هر یک از چهار کالا در هر یک از دهک ها در مناطق روستایی و همچنین دو شاخص ساده از سهم دهک ها آمده.
جدول 10 ) متوسط مصرف ماهانه سرانه کالاهای منتخب در دهک روستایی (kg)
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
برنج
22/2
26/2
04/3
19/3
55/10
30/6
23/5
30/6
95/12
22/21
نان
99/9
77/10
31/11
47/10
46/1
58/10
66/7
58/10
70/10
42/10
روغن
98/0
3/10
23/1
40/1
23/1
46/1
36/1
56/1
62/1
69/1
قندوشکر
10/1
11/1
53/1
44/1
23/1
79/1
83/1
8/1
36/2
نسبت دوم به اول
نسبت 20% آخر به 20% اول
برنج
04/14
برنج
84/9
نان
04/1
نان
01/1
روغن
72/1
روغن
64/1
قندوشکر
03/2
قندوشکر
81/1
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
همانطور که در جدول نیز ملاحظه می شود میزان برخورداری دهک های درآمدی بالاتر نسبت به دهک های درآمدی پایین تر در مورد برنج به طور محسوس بالاتر از سایر کالاها می باشد و در مورد نان تا حد بالایی توزیع متعادل است.
البته براساس نتایج این جدول سهم دهک دهم در مورد برنج به طور غیرمنتظره ای بالاتر از سایر دهک ها می باشد. لذا ترجیحاً دهک نهم نیز با دهک اول مورد مقایسه قرار گرفته است که البته در این صورت نیز میزان برخورداری دهک نهم نسبت به دهک اول افزودن به 6 برابر است.
جدول 11 ) متوسط مصرف ماهانه سرانه کالاهای منتخب در دهک های شهری (kg)
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
برنج
9/5
38/5
52/6
45/7
3/11
61/7
53/6
98/8
54/9
84/11
نان
86/10
64/14
67/9
63/11
51/9
25/11
45/14
97/11
27/12
58/13
روغن
98/0
38/1
88/0
38/1
13/1
13/1
52/1
52/1
52/1
76/1
قندوشکر
27/1
41/1
20/1
31/1
43/1
43/1
2
56/1
56/1
6/1
نسبت دهم به اول
نسبت 20% آخر به 20% اول
برنج
01/2
برنج
9/1
نان
25/1
نان
01/1
روغن
8/1
روغن
4/1
قندوشکر
5/1
قندوشکر
3/1
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
در الگوی مصرفی مصرف کنندگان شهری نسبت به مصرف کنندگان روستایی میزان مصرف سرانه خانوارها به ویژه در مورد کالای برنج از توزیع متعادل تری برخوردار است و مقدار شاخص سهم دهک دهم به اول و همچنین سهم 20% آخر به 20% اول نسبت به مقادیر مشابه خانوارهای روستایی پایین تر است. به طور کلی نیز توزیع میزان مصرف برای سه کالای نان و روغن و قندوشکر در میان دهک های هر یک از مناطق شهری و روستایی تا حدودی متعادل تر است. البته با توجه به ضروری بودن این کالاها و اینکه مصرف بیش از حد لازم آنها نزد مصرف کنندگان از مطلوبیت کمتری برخوردار است.
این توزیع متعادل میان دهک ها مبتنی بر انتظار تلقی می شود. با مقایسه دهک های متناظر بین مناطق روستایی و شهری نیز می توان گفت که الگوی مصرف در مورد کالاهای برنج اندکی با سه کالای دیگر متفاوت است. بدین ترتیب که در مورد کالای برنج به جزء در مورد دهک نهم و دهم میزان مصرف دهک های شهری بالاتر از دهک های روستایی است و این حاکی از اهمیت برنج در الگوی مصرفی خانوارهای شهری است. حال آنکه در مورد سه کالای دیگر در میان دهک های متناظر اختلاف اندکی وجود دارد.
یکی از نکات قابل بحث در نتایج ارائه شده در جدول مذکور عدم وجود اثبات روشن، پیرامون کیفیت کالاها است.
بدین معنی که ممکن است افراد ثروتمند مقادیر کمتر اما با کیفیت بالاتر در الگوی خود مصرف می نمایند.
لذا به منظور تشریح بهتر توزیع کالاهای یارانه ای در میان مصرف کنندگان روستایی متوسط سهم مخارج ماهانه هر یک از کالاها و نیز نسبت به 10 تا 20% درصد آخر به 10 و 20 درصد اول گروههای درآمدی نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
جدول 12 ) متوسط سهم مخارج سرانه ماهانه کالاها در دهک های مختلف روستایی (ده ریال)
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
برنج
9/573
2/608
4/996
3/1296
4/1431
7/2115
2159
3009
2/4962
1/1308
نان
7/415
7/593
6/556
6/556
3/575
5/53
9/46
7/666
7/676
4/916
روغن
1/363
8/438
3/482
3/482
496
682
667
6/864
5/812
6/811
قندوشکر
1/188
4/217
4/334
5/278
1/35
9/353
9/503
641
572
1/631
نسبت دهم به اول
نسبت 20% آخر به 20% اول
برنج
68/22
برنج
21/15
نان
20/2
نان
57/1
روغن
23/2
روغن
02/2
قندوشکر
3135
قندوشکر
96/2
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
همانطور که در جدول نیز مشاهده می شود مجدداً در مورد کالای برنج نسبت به سه کالای دیگر میزان مصرف دهک های درآمدی بالاتر از دهک های درآمدی پایین تر بیشتر است و این نکته در مورد سه کالای دیگر به ویژه کالای نان و روغن نباتی نسبت به برنج اهمیت بسیار کمی دارد.
از نکات درخور توجه که از مقایسه در جدول قابل استنباط است افزایش در شاخص نسبت مخارج گروه درآمدی 10 و 20 درصد آخر به مخارج گروه درآمدی 10 و 20 درصد اول است.
بدین معنی که با درنظر گرفتن میزان مخارج هر یک از دهک ها نسبت به مقادیر فیزیکی مورد مصرف، میزان اختلاف میان دهک ها افزایش یافته است و این نکته می توان ناظر بر اهمیت کیفیت کالاهای مورد استفاده میان مصرف کنندگان باشد. بدین ترتیب که افراد ثروتمند از کالاهای با کیفیت بالاتر استفاده می نمایند.
البته بحث پیرامون کیفیت کالاها در قسمت های آتی مجدداً و با استفاده از کشش های کیفیت به طور دقیق تر مطرح خواهد شد.
جدول 13 ) متوسط سهم مخارج سرانه ماهانه کالاها در دهک های مختلف خانوارهای شهری (ده ریال)
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
برنج
2797
2175
2605
2664
4063
3560
3255
4697
5641
6605
نان
474
633
487
535
485
564
668
605
594
715
روغن
374
402
376
682
530
510
607
569
597
785
قندوشکر
217
226
266
248
346
298
457
427
338
402
نسبت اول به اول
نسبت 20% آخر به 20% اول
برنج
36/2
برنج
46/2
نان
5/1
نان
18/1
روغن
1/2
روغن
78/1
قندوشکر
85/1
قندوشکر
67/1
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
در الگوی مصرفی مصرف کنندگان شهری نیز مقدار شاخص های سهم 10 درصد آخر به 10 درصد اول و 20 درصد آخر به 20 درصد اول افزایش یافته است. همچنین در الگوی مصرف کنندگان شهری در مورد کالاهای برنج دهک های درآمدی بالاتر نسبت به دهک درآمدی پایین تر از کیفیت های بالاتر استفاده می نماید.
اما این تفاطت در کیفیت میان دهک های درآمدی بالا و پایین در الگوی مصرف روستایی محسوس تر است. در مورد سه کالای دیگر تفاوت کیفیت کمی ملاحظه می شود.
البته در مورد تفسیر این قسمت باید با احتیاط برخوردار نمود و انتظار می رود با استفاده به کشش های کیفیت با دقت بیشتر بتوان در مورد واکنش مصرف کنندگان در برابر کیفیت اظهارنظر کرد.
یکی از نکات درخور توجه در الگوی مصرف مصرف کنندگان با درآمد پایین تر، اختصاص بخش عمده ای از مخارج به کالاهای ضروری و اساسی می باشد.
با توجه به اینکه چهار کالای مورد مطالعه از کالاهای ضروری زندگی می باشد.
(البته در ادامه در مورد ضروری بودن این کالاها با استناد به کشش های درآمدی استنباط روشن تر ارائه خواهد شد).
در این قسمت سهم هر یک از کالاهای مورد مطالعه و همچنین سهم مجموع آنها در مخارج زندگی دهک های درآمدی مختلف روستایی و شهری بررسی شده است.
جدول 14 ) سهم کالاهای مورد مطالعه در مخارج زندگی دهک های درآمدی مختلف خانوارهای روستایی
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
متوسط
مخارج سرانه ماهانه (ده ریال)
8814
112272
15140
15447
18874
21642
25483
29864
34422
63986
24490
برنج
5/6
4/5
6/6
4/8
6/7
8/9
5/8
10
4/14
3/20
77/9
نان
7/4
3/5
7/3
6/3
3
4/2
8/1
2/2
2
4/1
01/3
روغن
4/1
9/3
9/1
2/2
8/1
9/1
6/1
2
1/2
7/1
9/0
قندوشکر
2/1
9/1
2/2
8/1
9/1
6/1
2
1/2
7/1
9/0
82/1
مجموع
5/17
5/16
7/15
5/17
1/15
9/16
9/14
3/17
4/20
24
54/17
سهم مخارج مواد خوراکی در کل مخارج
2/49
8/50
46
3/49
6/53
8/50
3/48
3/49
1/54
13/5
20/57
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) یافته های تحقیق
جدول 15 ) سهم کالاهای مورد مطالعه در مخارج زندگی دهک درآمدی مختلف خانوارهای شهری
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
متوسط
مخارج سرانه ماهانه (ده ریال)
9910
14458
18114
21697
24303
27760
32543
41072
53565
10289
34631
برنج
22/28
04/15
38/14
37/12
71/16
82/12
10
43/11
53/10
41/6
8/13
نان
78/4
37/4
69/2
64/2
2
96/1
05/2
47/1
10/1
7/0
36/2
روغن
77/3
78/2
07/2
14/3
18/2
84/1
86/1
46/1
11/1
7/0
09/2
قندوشکر
18/2
56/1
47/1
14/1
42/1
07/1
04/1
6/0
4/0
56/1
16/2
مجموع
97/38
76/23
61/20
48/19
31/22
70/17
32/15
40/15
38/13
26/8
4/20
سهم مخارج مواد خوراکی در کل مخارج
16/48
67/41
04/44
86/38
47/42
86/37
9/40
44/42
12/36
05/31
4/40
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
در مجموع با توجه به آنچه در جدول ارائه شد پیرامون الگوی مصرفی و نحوه برخورداری مصرف کنندگان روستایی و شهری از یارانه های کالاهای اساسی اظهاراتی بدین شرح قابل ارائه است. افراد و گروههای درآمدی بالا نسبت به گروههای درآمدی پایین از یارانه کالاهای اساسی به ویژه برنج بهره بیشتری و از طرفی دیگر گروههای درآمدی پایین سهم بالایی از درآمد خود را به مواد غذایی اختصاص می دهند. البته انتظار می رفت که سهم مخارج مواد خوراکی در میان دهک های درآمدی بالا پائین باشد، اما این امر به وقوع پیوسته است.
بدین ترتیب لازم است ابتدا به طور دقیق تر الگوی مصرف مصرف کنندگان بررسی و هرگونه اقدام در جهت تغییر روند پرداخت یارانه با دقت انجام شود.
4 . 3 ) الگوی مصرف مصرف کنندگان :
پیش از ارائه نتایج مربوط به کشش ها سعی شده است تا به طور مختصر به مطالبی پیرامون تابع تقاضای کالاهای مورد مطالعه همچنین نکات عمده در خور توجه در برآورد معادلات عنوان شده در فصل قبل بوده.
در این پژوهش از رهیافت دیتون (1988) که در فصل قبل ارائه شد استفاده شده، که ابتدا به منظور تثبیت متغیرهای معادلات سهم و ارزش واحد شماره (14) و (15) فصل سوم و همچنین اطمینان از عدم وجود تورش مورد توجه بود. در مطالعه دیتون 1988 هیچ یک از متغیرهای جمعیتی که در مطالعه حاضر مورد بررسی قرار گرفت عبارت است : از اندازه خانوار، ترتیب سنی، ویژگی های سرپرست خانوار، سن، سواد و جنس.
به منظور تعقیب تاثیرگذاری متغیرهای جمعیتی معادلات (14) و (15) به دو صورت مقید و غیر مقید به حالت تک معادله تخمین زده شد که بر این اساس در معادلات تقاضای مصرف کنندگان روستایی فقط متغیر اندازه خانوار تاثیر معنی داری داشته است.
در پاره ای از معادلات تقاضای مصرف کنندگان شهری علاوه بر متغیر اندازه خانوار و تاثیر معنی داری داشته است. در پاره ای از معادلات تقاضای مصرف کنندگان شهری علاوه بر متغییر اندازه خانوار سطح تحصیلات سرپرست خانوار نیز از اهمیت آماری برخوردار بود که میزان تحصیلات براساس سال های تحصیل افراد درنظر گرفته شد.
در گروه معادلات مورد بررسی که شامل 20 گروه معادله همزمان برای هر یک از مناطق روستایی و شهری بود، ماتریس ضرایب واریانس و کوواریانس معادلات مخالف صفر بود که این امر مبین وجود رابطه متقابل میان معادلات می باشد.
برای بررسی وجود ناهمسانی واریانس معادلات از آزمون وایت استفاده شد. براساس نتایج این آزمون در غالب معادلات مشکل جدی پیرامون ناهمسانی واریانس ملاحظه شد.
برای بررسی همخطی میان متغیرهای مستقل از ضریب همبستگی بین آنها استفاده شد.
پس از تخمین ضرایب سیستم های معادلات با استفاده از روابط ارائه شده در فصل 3 کشش قیمتی و درآمدی و همچنین کشش مربوط به کیفیت کالا به دست آمد. که الگوی مصرفی مصرف کنندگان به کمک کشش ها به دست آمده و به تفکیک مناطق روستایی و شهری مورد بررسی قرار گرفت.
در جدول 16 کشش های خود قیمتی تمام کالاها منفی (-) است. این واقعیت دال بر تاثیر تئوری حداکثر سازی مطلوبیت از روی مصرف کنندگان است. از میان 16 ضریب کشش محاسبه شده ضریب کشش نان و روغن و قند، روغن و برنج، روغن و قند، برنج و قند، روغن و نان و قند در سطح 95% بود.
در تغییر کشش ها اهمیت در اولویت مصرف کالا دارد، بدین معنی که در الگوی مصرفی اینکه از میان فقط دو کالا کدام کالا در کنار کالای دیگر و یا جایی دیگر مصرف شود حتی ممکن است نوع رابطه میان آن دو دچار تغییر کند.
جدول 16 ) ضریب کشش های قیمتی کالاهای مورد مطالعه
برنج
نان
روغن
قندوشکر
برنج
5875/0-
(41/7-)
772/0-
(52/44-)
5175/0-
90/7-
589/8-
732
نان
2615/0-
22/3-
875/0-
25/282-
043/0
72/0
1266/0-
48/0
روغن
2361/0-
(71/0-)
825/0-
79/6-
049/0-
821/0-
0551/0
027/0-
قندو شکر
0823/0
(92/0)
9600/0-
(82/11-)
047/0-
017/0-
05690/0-
(15/0-)
اعداد داخل پرانتز مقادیر آماره t می باشد.
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
به عنوان مثال نان با روغن رابطه مکمل دارد اما روغن با نان رابطه جانشینی، نظیر این روابط بین کالاها در مطالعه لاراکی (1989) از نکات قابل توجه وجود رابطه مکلمی میان برنج و نان است.
انتظار بر این بود تا این دو کالا دارای رابطه مکملی باشند. وجود رابطه مکملی با روغن با توجه به مصرف توام آنها مورد انتظار است اما در مورد قند که تقریباً با تمامی کالاها رابطه مکلمی دارد اینگونه می توان اظهار نظر نمود که در الگوی مصرفی خانوارهای ایرانی به ویژه خانوارهای روستایی که کمتر از نوشیدنی های آماده و فرآوری شده استفاده می نمایند. مصرف چایی به عبارتی مصرف توام چایی با قند الگوی معمولی است و عموماً در کنار تمامی وعده های اطعام مصرف می شود.
وجود رابطه مکملی میان روغن و نان نیز با توجه به مصرف بالای نان در کنار غذاهای تهیه شده به کمک روغن کاملاً مبتنی بر انتظار است.
البته این ضریب نیز در سطح اطمینان 95% معنی دار نمی باشد.
در جدول 17 نیز کشش مربوط به کالاهای مورد مطالعه در الگوی مصرفی مصرف کنندگان شهری ارائه شده است. که از میان 16 ضریب کشش محاسبه شده "7" ضریب در سطح اطمینان 95% فاقد اهمیت آماری است.
نکته حائز اهمیت در ضرایب کشش ها مثبت بودن کشش خود قیمتی نان است که می تواند دال بر کم بودن کالای نان در میان مصرف کنندگان شهری باشد.
مجدداً می توان اظهار نمود که مصرف کنندگان وابستگی قابل ملاحظه ای در مصرف توام قند یا چای در الگوی خود دارند و این امر منجر به کاهش حساسیت آنها در مقابل تغییرات قیمت قند شده است.
برنج با تمامی کالاها رابطه ممکمل دارد.
جدول 17 ) کشش قیمتی کالاهای منتخب
برنج
نان
روغن
قندوشکر
برنج
5999/0-
83/22-
06678/0-
954/0-
7884/0-
57/45/0-
8850/0-
76/62-
نان
273/0-
08/1-
257/0
1
31/0-
96/4-
5269/0-
(11-)
روغن
1777/0-
(52/1-)
5784/0
8/1
1436/0-
83/1-
4024/0
7/6-
قندو شکر
0814/0
45/0
4236/0
86/0
2936/0
44/2
0751/0
81/0
وجود رابطه مکمل برنج و روغن مبتنی بر انتظار است اما رابطه معنی دار با گروه قند و شکر عموماً در کنار وعده های غذایی که برنج نیز در میان وعده های غذایی مصرف کنندگان شهری اهمیت خاصی دارد.
در کل باید کشش قیمتی کالاهای مختلف را به دست آورد و واکنش مصرف کنندگان را در مقابل تغییرات تعقیب نمود.
در جدول 18 ) نیز کشش درآمدی کالاهای منتخب در مناطق روستایی ارائه شده است.
برنج
نان
روغن
قندوشکر
کشش درآمدی
**9064/0
**351/0
*4286/0
2629/0
آماره t
21/3
68/4
78/1
03/1
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
** = معنی دار در سطح 99/0 * معنی دار در سطح 95%
کشش های درآمدی در مورد تمامی کالاها یک است که دال بر ضروری بودن این کالاها است، البته کشش درآمدی نان و برنج در سطح 99% و روغن 95% حائز اهمیت است.
در اینجا اختلاف زیاد کشش درآمدی برنج با سایر کالاها مورد توجه است که این امر می تواند دال بر تمایل مصرف کنندگان به مصرف بیشتر برنج در الگوی مصرفی آنها در صورت افزایش درآمد باشد.
جدول 19 ) کشش درآمدی کالاها در الگوی مصرف خانوارهای شهری
برنج
نان
روغن
قندوشکر
کشش درآمدی
**847/0
1945/0
04458/0
5271/0
آماره t
86/3
75/0
54/0
02/2
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیقی
کشش درآمدی کالاهای منتخب کمتر از یک است و برنج کشش درآمدی اش از سایر کالاهای بزرگتر است از دیگر دستاوردهای رهیافت دیتون (1988) امکان بررسی حساسیت مصرف کنندگان در مقابل کیفیت کالا است. بدین ترتیب که دیتون (1988) با استفاده از مطالعه پراسیل و هوتاکر (1952) کشش های کیفیت را نیز بررسی کرد. بر این اساس کشش کیفیت به صورت تغییر در کیفیت کالا در ازاء تغییر در مخارج یا درآمد تفسیر شده.
نتایج مربوط به کشش کیفیت در جدول 20 آمده.
جدول 20 ) کشش کیفیت کالا در الگوی مصرف خانوارهای روستایی
برنج
نان
روغن
قندوشکر
کشش درآمدی
*3903/0
0819/0
**0251/0
*3778/0
آماره t
43/2
88/0
82/4
85/2
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و یافته های تحقیق
روغن در سطح 99 درصد سطح اطمینان کشش کیفیتی دارد و برنج و قند و شکر در سطح اطمینان 95 درصد. بنابراین برخی از ارقام را افراد با سطح درآمد خالص و در صورت ارتقاء درآمد استفاده می نمایند. به گونه ای که اختلاف موجود میان ارقام مختلف به مثابه کالاهای کاملاً متفاوت با هم می باشد.
در مورد نان نیز به دلیل عدم وجود اختلاف قابل ملاحظه در کیفیت میان انواع مختلف نان و پایین بودن ضریب کشش کیفیت مورد انتظار است.
البته ضریب کشش کیفیت نان در سطح اطمینان 90 % فاقد اهمیت آماری است.
بدین ترتیب ارقام این جدول در مورد روغن و قند نیز حاکی از وجود حساسیت نسبی در کیفیت قند و روغن مصرفی می باشد.
جدول 21 ) کشش های کیفیت کالاها در الگوی مصرف خانوارهای شهری
برنج
نان
روغن
قندوشکر
کشش درآمدی
**4977/0
0502/0
1935/0
065/0
آماره t
09/20
51/0
79/0
01/0
پس از شناخت الگوی رفتار مصرفی مصرف کنندگان روستایی خواهیم توانست واکنش آنها را در مقابل تغییرات قیمت کالاهای مشمول یارانه در قالب طرح سناریوهای مختلف متغیر قیمت را مورد بررسی قرار دهیم.
با توجه به اینکه یکی از اهداف پژوهش ارائه راهکاری برای هدفمند سازی یارانه کالاهای اساسی است براین اساس شناخت دقیق رفتار مصرف کننده کمک شایانی برای ارائه راهکار خواهد نمود.
زیرا شناخت نحوه جهت گیری مصرف کننده در مقاب تغییرات قیمت و با توجه به اینکه تغییرات قیمت به صورت تدریجی باید باشد می توان نحوه پرداخت یارانه را تصمیم گرفت.
ابتدا به صورت عمومی افزایش قیمت تمام کالاها از 1 تا 100 در قالب 6 سناریو مطرح شد که این سناریوها ناظر بر جهت گیری به سوی کاهش یارانه تمامی کالاها است.
این سناریوها عمدتاً با استفاده بر اینکه سهم برنج در مخارج دهک های درآمدی بالا نسبت به دهک های درآمدی پایین ناچیز است و با افزایش قیمت آن انتظار می رود اثر منفی اندکی بر روی رفاه مصرف کننده داشته باشد.
میزان ضایعات نان در میان مصرف کنندگان بسیار بالا می باشد.
5 . 3 ) اثرات تغذیه ای کاهش یارانه :
میزان تغییرات در انرژی کل ماده غذایی مورد مصرف دهک ها، به عنوان معیار تغییرات در تغذیه مورد استفاده قرار گرفته است. مقادیر انرژی قابل استفاده بر حسب (کیلوکالری) هر یک از مواد غذایی نیز از جدول آنالیز مواد غذایی استخراج شد.
جدول 22 ) نشان دهنده میزان انرژی مواد غذایی مورد مطالعه در کل مواد غذایی در مناطق روستایی (کیلوکالری)
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
متوسط
کل انرژی
80136
83060
2120
1230
107656
11752
1043
18352
14525
175289
110398
برنج
2882
2256
3657
562
1023
127
572
5789
379
11078
110399
نان
25973
1782
457
10878
4527
3511
367
2311
479
11432
11782
روغن
818
3452
218
2352
7891
4211
572
542
5311
1178
10375
قندوشکر
4045
2525
457
245
9235
522
356
3422
432
1152
2367
مجموع چهار کالا
25964
10278
20398
110388
12855
4978
14533
58666
4222
11178
4152
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و انستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور (1378) و یافته های تحقیق
جدول 23 ) نیز تشریح جایگاه هر یک از کالاها در الگوی مصرفی مصرف کنندگان و سهم هر یک از کالاها و سهم مجموع آنها در کل انرژی قابل حصول برحسب درصد است.
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
متوسط
کل انرژی
90136
6789
2125
4252
4672
9723
321
567
11595
1579
110398
برنج
2572
3256
1579
4710
5762
127
7890
4350
379
4310
110399
نان
3592
1789
2397
1027
7432
6250
7811
7891
479
1143
11785
روغن
4112
4321
4578
1257
6151
7328
4320
4321
5311
1152
10379
قندوشکر
5730
5879
4218
3579
5638
4321
4211
5411
432
1178
2387
مجموع چهار کالا
4025
32780
3718
43970
8529
50430
94300
58666
4222
4328
4152
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و انیستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور (1378 )
جدول 24 ) نتایج مربوط به میزان انرژی قابل حصول در میان مصرف کنندگان شهری ارائه شده است.
دهک اول
دهک دوم
دهک سوم
دهک چهارم
دهک پنجم
دهک ششم
دهک هفتم
دهک هشتم
دهک نهم
دهک دهم
متوسط
کل انرژی
80164
3061
5112
9811
5720
2352
7892
9783
5321
1782
110398
برنج
2883
2256
567
1023
1270
4352
5879
3790
4571
11432
110377
نان
9578
4571
4952
5439
632
4954
4278
8972
579
6571
11782
روغن
8180
3157
5300
5703
5491
782
545
4321
4311
7810
57321
قندوشکر
4045
9257
3511
4391
6307
4756
3511
5720
432
4321
2354
مجموع چهار کالا
25781
32781
110378
1255
4978
14578
58667
4222
11789
4153
59117
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و انیستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور (1378 )و یافته های تحقیق
سناریو افزایش قیمت نان نشان دهنده دو نکته است :
نخست ) اینکه باعث صرفه جویی قابل ملاحظه در بودجه دولت شد.
ثانیاً )الگوی مصرف نان همواره به دلیل مختلف توام با ضایعات بالا است.
بنابراین اثرات تغذیه ای سناریو افزایش 50 درصد و کمتر عملی می باشد.
بنابراین باید الگوی از افزایش قیمت کالاهای مشمول یارانه را ارائه کرد.
پیش از اظهارنظر کردن درباره یک الگوی مطلوب از افزایش قیمت باید بدانیم که انتخاب مجدد و ویژه به دهک ها تغذیه ای پایین و به ویژه دهک اول تا چهارم در مناطق روستایی امری اجتناب ناپذیر است. بدین ترتیب که میزان زمین قابل کشت در دسترس در میان خانوارهای روستایی به صورت سرانه می تواند به عنوان یک معیار جامع طبقه بندی خانوارها قرار گیرد، زیرا عمده افرادی که در دهک های اول تا چهارم قرار می گیرند مشتمل بر آن دسه از خانواریی است که فاقد زمین بوده یا زمین بسیار اندکی دارند.
لازم به ذکر است که کاهش در یارانه پرداختی و افزایش قیمت کالاها باید ضمن امیدواری به افق مطلوب و مساعد در اقتصاد کشور مطرح شود بدین معنی که درامد افراد و گروهها نیز در یک مسیر رو به بهبود باشد.
4 . 5 ) اثرات درآمدی (رفاهی) :
در این قسمت نیز به کمک روابط ارائه شده در فصل قبل ابتدا اثرات درآمدی بر روی رفاه مصرف کنندگان که به صورت کاهش درآمدی می باشد بررسی می شود.
جدول 25 ) اثرات درآمدی سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی مصرف کنندگان شهری روستایی (درصد)
دهک های درآمد
مخارج سرانه ماهانه (ده ریال)
افزایش در قیمت تمامی کالاها
افزایش قیمت برنج
افزایش قیمت برنج و قند
10
20
30
40
50
100
50
100
50
100
دهک اول
8814
7/1
2/5
5/3
7/4
7/8
5/17
1
1/2
3/4
6/8
دهک دوم
11272
6/2
2/4
2/4
3/9
2/9
5/16
9/0
2/9
2/3
5/6
دهک سوم
3522
7/3
5/3
7/8
1/7
8/7
5/15
8/0
2/3
1/2
1/3
دهک چهارم
6879
1/4
2/7
1/9
8/5
2/4
5/14
2/0
1/2
4/4
2/5
دهک پنجم
11522
3/6
7/1
1/5
9/5
2/3
5/16
4
1/4
7/3
9/5
دهک ششم
9435
7/4
2/6
4/9
3/5
2/9
5/11
3/0
1/3
7/6
8/5
دهک هفتم
6711
7/5
2/6
8/4
7/4
3/7
5/15
2
2
8/10
7/10
دهک هشتم
5216
2/9
2/5
3/7
1/6
5/5
5/14
1
2/1
9/9
7/11
دهک نهم
7811
7/3
6/4
5/6
9/5
7/4
5/12
4/0
1/4
7/8
7/12
دهک دهم
6542
6/2
9/3
2/5
7/3
5/4
5/11
1/0
4/4
9/7
7/98
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و انیستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور (1378 ) و یافته های تحقیق
اثرات درآمدی 6 سناریوی اول در دهک های اول تا هفتم در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستایی است. اما نکته جالب توجه این است که کاهش درآمد در مناطق روستایی از دهک اول تا هفتم افزایشی است و میزان اختلاف در کاهش درآمد میان دهک های شهری نسبت به دهک های روستایی زیاد است.
در مناطق شهری نیز می توان گفت که با افزایش درآمد سهم مخارج کالاها مورد مطالعه یا کمتر از افزایش درآمد افزایش می یابد یا افزایش نمی یابد.
4 . 6 ) اثرات افزایش قیمت کالاها بر شاخص فقر :
شاخص شکاف فقر بیانگرمیزان فاصله افراد فقیر از خط فقر است و نشان دهنده مجموع کمبودهای افراد فقیر تا خط فقر.
شاخص شدت فقر نیز مبین وضعیت فقر، فقیرترین افراد جامعه است که به عنوان حداقل درآمدی برای تامین زندگی به عنوان آستانه فقر، دارای اختلاف گسترده نسبت به یکدیگر هستند. در مطالعه رئیس دانا (1379) ارائه تصویری از وضعیت کنونی در مورد تعداد افراد فقیر آمده بر این اساس معیار سرانه مخارج ماهانه 220700 خانواده روستایی و شهری 39400 است. در نتیجه خط فقر در مناطق روستایی 08/52 و در مناطق شهری 63/65 است.
جدول 26 ) اثرات سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی شاخص های فقر در مناطق روستایی
شاخص فقر
وضعیت کنونی
افزایش قیمت تمامی کالاهای مشمول
10
20
30
40
50
60
70
80
90
100
تعداد افراد زیر خط فقر
08/52
52/2
53/3
87/4
7/3
79/6
08/5
09/7
8/8
52/9
6/6
شکاف فقر
188/0
78/3
52/3
52/4
66/4
52/9
78/6
23/8
02/8
52/6
00/9
شدت فقر
091/0
7/4
8/4
2/3
67/4
52/2
1/9
78/6
87/7
87/7
9/3
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و انیستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور (1378 ) و یافته های تحقیق
جدول 27 ) اثرات سناریوهای مختلف تغییر قیمت بر روی شاخص های فقر در مناطق شهری
شاخص فقر
وضعیت کنونی
افزایش قیمت تمامی کالاهای مشمول
10
20
30
40
50
60
70
80
90
100
تعداد افراد زیر خط فقر
63/65
273
27/7
42/2
87/7
57/6
66/5
11/3
87/5
19/9
92/6
شکاف فقر
2728/0
04/5
3/4
54/4
1/3
52/5
44/5
2/11
73/6
72/9
72/6
شدت فقر
1421/0
67/5
54/3
35/4
78/6
92/5
54/6
7/6
72/6
2/8
72/8
ماخذ : مرکز آمار ایران (1379) و انیستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور (1378 ) و یافته های تحقیق
فصل پنجم :
* خلاصه و نتیجه گیری
خلاصه و نتیجه گیری :
در این قسمت ابتدا به جایگاه یارانه و سپس به کمک رهیافت دیتون (1988) و با بهره گیری از تفاطت میان گروههای مختلف مصرف کنندگان رفتار آنها را در مقابل تغییرات قیمت تعقیب شد.
بررسی روند فعلی مقدار مصرف کالاهای مذکور در میان دهک های مختلف حاکی از تفاوت در بطور داری از این کالاها در میان دهک های مختلف شهری و روستایی است.
نتایج حاصل از بررسی سهم مخارج مجموع کالاهای منتخب در میان کل مخارج زندگی و میزان مساعدت این کالاها به صورت کالری قابل حصول در میان مصرف کنندگان شهری و روستایی حاکی از اهمیت سالانه این کالاها در الگوی مصرفی مصرف کنندگان به ویژه مصرف کنندگان شهری است.
یافته های مربوط به ضرایب کشش درآمدی نیز حاکی از ضروری بودن کالاهای مورد مطالعه در الگوی مصرف شهری و روستایی می باشد.
از لحاظ تامین کالری در الگوی مصرف روستایی نان بالاترین اهمیت را در میان تمامی دهک ها به جز دهک آخر دارد و پس از آن نیز کالاها روغن و قند و شکر.
البته سه دهک آخر در نقش برنج در تامین کالری تقویت شده است.
در الگوی مصرف شهری نیز نان از لحاظ تامین انرژی بالاترین اهمیت را دارا است و پس از آن روغن و برنج. بررسی اثرات تغذیه ای نشان داد که افزایش قیمت تمامی کالاها در میان مصرف کنندگان روستایی نسبت به شهری کاهش در کالری بیشتری را به همراه دارد.
اما افزایش قیمت برنج مصرف کنندگان شهری را بیش از مصرف کنندگان روستایی دچار کاهش در انرژی می کند.
بررسی اثرات درآمدی افزایش قیمت نیز حاکی است که سناریوهای افزایش همگانی قیمت تمامی کالاها و افزایش قیمت برنج در دهک های پایین مصرف کنندگان شهری را بیش از مصرف کنندگان روستایی تحت تاثیر قرار داد. حال آنکه دهک های درآمدی بالاتر تاثیر بیشتری در میان دهک های روستایی و شهری معکوس کرد.
در بخش انتهایی مطالعه نیز با استفاده از نتایج مطالعه رئیس دانا (1379) شاخص فقر محاسبه و اثرات سناریوهای افزایش قیمت مورد ارزیابی قرار گرفت.
براساس نتایج این قسمت از 3 شاخص تعداد افراد زیر خط فقر. شکاف و شدت فقر مصرف کنندگان شهری نسبت به روستایی در وضعیت نامطلوب تری قرار دارند بررسی شد و سعی شد که با توجه به کثرت نتایج و لزوم لحاظ کردن عوامل متعدد برای هدفمندی یارانه ابتدا رهنمون های کل مطرح شود.
ملاحظه شد که فقر گسترده لزوم حمایت از اقشار آسیب پذیر را خاطرنشان می کند. بنابراین هدفمند کردن یارانه کالاهای اساس باید منوط به تامین پاره ای از شرایط به اجرا گذاشته شود.
اولاً ) اینکه سعی شود یا بستر لازم برای خود هدفمندی یارانه تامین شود به گونه ای که طی آن امتیاز درآمدی پایین بتوانند از توزیع یارانه ای برخوردارند باشند و یا اینکه جهت گیری کلی به سوی کاهش و حذف یارانه کالاهای اساسی به گونه ای صورت گیرد که توام با کاهش یارانه، قدرت خرید و دسترسی اقشار درآمدی پایین به مواد غذایی دچار تغییرات نگران کننده شود.
البته این سه ممکن است فقط از طریق توزیع یارانه کالاها صورت گیرد.
با توجه به اینکه احتساب نرخ واقعی از، عموماً به موادغذایی وارداتی نسبت به مشابه تولید شده آن در داخل قیمت بالاتری تعلق می گیرد، لذا حمایت از تولیدات داخل می تواند در نهایت در راستای تامین هدف افزایش دسترسی به مواد غذایی از سوی مصرف کنندگان باشد.
نکته حائز اهمیت دیگر پایین بودن کشش عرضه غالب تولیدات کشاورزی (موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، 1375 )
که این امر نیز لزوم تغییر در تکنولوژی مورد استفاده و محرک های قیمتی را یادآوری می کند. و همچنین هدفمند کردن یارانه باید در تمامی بخش ها صورت گیرد به ویژه در بخش انرژی.
در مورد بعضی از کالاها نظیر نان اقشار درآمدی پایین نیز به اندازه گروههای درآمدی بالا بهره مند هستند بدون توجه به فاجعه بخش انرژی.
بنابراین یارانه علاوه بر اینکه بخشی از اقشاردرآمدی بالا را در تیررس قرار می دهد باعث ایجاد نوعی از مزیت نسبی کاذب و تحریف رقابت در میان فعالیت های مختلف اقتصادی برای استفاده از منابع نیز می شود.
و در نهایت نیز محقق بر این باور است که برای پذیرفتن آگاهانه لزوم هدفمندی یارانه کالاهای اساسی حرکت در جهت هدفمندی یارانه بخشی از اقشار درامدی بالا را در تیررس قرار می ده و باعث ایجاد نوعی از مزیت نسبی کاذب و تحریف رقابت میان فعالیت های مختلف اقتصادی برای استفاده از منابع نیز می شود.
و در نهایت نیز محقق بر این باور است که برای پذیرفتن آگاهانه لزوم هدفمندی یارانه کالاهای اساسی حرکت در جهت هدفمندی یارانه بخشی از انرژی الزامی است و تا حد ممکن باید سعی شود تا هزینه اجرای طرح هدفمندی به حداقل برسد. زیرا افزودن به اثرات تغذیه ای و درآمدی یکی از ملاحظات اساسی در هدفمند کردن یارانه کاهش هزینه های اجرای است.
مطلوب ترین حالت هنگامی است که بتوان یارانه را به کالاهای پرداخت نمود که از آن فقط اقشار درآمدی پایین جامعه استفاده می کند که از آن به عنوان مکانیزم خود هدفمندی یاد می شود و باید ارائه راهکارهای مناسب را رد کرد.
با توجه به فقر گسترده در مناطق شهری در روستایی، وجود یک سیاست حمایتی از اقشار آسیب پذیر توام با افزایش قیمت کالاهای مشمول یارانه الزامی است.
لازم به ذکر است به منظور حمایت از اقشار درآمدی پایین دهک های درآمدی زیر خط فقر یعنی دهک های اول تا پنجم در مناطق روستایی و دهک های اول تا ششم در مناطق شهری می باشد.
با توجه به لزوم حمایت از طیف وسیعی از مصرف کنندگان پیشنهاد می شود که ابتدا خانوارهای هدف شناسایی و تدابیر موردنظر اتخاذ شود.
برای هدفمند کردن یارانه در میان مصرف کنندگان شهری نیز لازم است ابتدا دهک های درآمدی مورد شناسایی قرار گیرند.
شناسایی دهک های درآمدی در مناطق شهری نسبت به مناطق روستایی به مراتب مشکلات بیشتری به همراه دارد.
اما به طور ضمنی پیشنهادات زیر برای یک تقسیم بندی کلی ارائه می شود :
– تقسیم بندی مناطق شهری به 3 گروه کلان شهرها، نقاط شهری متوسط و نقاط شهری محروم.
– تفکیک خانوارها براساس ویژگی های سرپرست خانوار نظیر سطح درآمد، مرد یا زن بودن و تفکیک اقشار نظیر کارمندان و کارگران آسیب پذیر.
– استفاده از نتایج تلاش های سازمان خیریه نظیر کمیته امداد برای شناسایی خانوارهای هدف که انتظار می رود در مناطق روستایی بهتر از مناطق شهری بتوان به شناسایی گروه هدف پرداخت همانطور که ملاحظه می شود با توجه جهت کلی حرکت به سمت کاهش در نهایت حذف یارانه کالاهای اساسی درباره افزایش نسبی قسمت کالاها نیز پیشنهاد شده است لازم به ذکر است که به دلیل فقر فراگیر در میان مصرف کنندگان و همچنین شدت بالای آن در میان مصرف کنندگان شهری :
اولاً ) در اجرای سیاست هدمندسازی به ویژه در میان مصرف کنندگان شهری احتیاط بیشتری به کار گرفته شود.
ثانیاً ) افزایش قیمت توام با افقی رو به رشد در اختصار کشور صورت گیرد.
بدین معنی که بتوان انتظار داشت گروههای درآمدی پایین بتوانند از منافع حاصل از رشد اقتصادی بهره مند شود. یکی از پیشنهادات در این زمینه می تواند ایجاد مشاغل در مناطق محروم باشد.
در جدول 2 ) ملاحظه شد که یارانه گندم در مخارج دولت سهم بالایی دارد. اما در مورد لزوم توزیع هدفمند آن عمدتاً بنا به دو دلیل افزایش قیمت بالا صریحاً پیشنهاد می شود :
اولاً ) اینکه نان از کالاهای پرمصرف خانوارهای ایرانی است.
دوماً ) تفاطت میان ملاحظه در میان دهک های مختلف از لحاظ برخورداری از یارانه نان وجود ندارد.
فصل ششم :
* فهرست و منابع
* عنوان و چکیده انگلیسی
فهرست منابع :
1 ) انیستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور (1378)، جدول ترکیبات مواد غذایی ترجمه آریو موحدی و رویا و روستا، انتشارات انیستیتو تحقیقات تغذیه ای و صنایع غذایی کشور، چاپ اول، تهران.
2 ) بخشوده؛ م (1375)، بررسی تقاضا انواع گوشت در ایران، مجموعه مقالات اولین کنفرانس اقتصاد کشاورزی ایران، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زابل، صفحه 588 – 565 .
3 ) پناهی، ع .ر، (1375)، تحلیل رفتار مصرفی در مناطق شهری، کاربرد سیستم تقاضای تقریباً ایده ال، مورد ایران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز، شیراز.
4 ) ترازنامه بانک مرکز جمهوری اسلامی ایران، سال های مختلف.
5 ) تقوی، م . و، غروری نخجوانی (1379)، روند فقر در ایران طی دو دهه گذشته، فقر در ایران، مجموع مقالات، دانشگاه علوم تهران، تهران.
6 ) تودارو . م، (1366)، توسعه اقتصادی در جهان سوم، ترجمه غلامعلی فرجادی، تهران وزارت برنامه و بودجه، مرکز مدارک اقتصادی – اجتماعی و انتشارات، چاپ دوم، تهران.
7 ) رئیس دانا، ف (1379)، زیر خط فقر در ایران، مجموع مقالات، دانشگاه تهران، تهران.
8 ) سازمان مدیریت برنامه ریزی کشور، (1380)، نظام هدفمند یارانه ها، تهران.
9 ) گجراتی . د، (1996)، مبانی اقتصاد سنجی، ترجمه حمید ابریشمی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران.
10 ) مجتهد، ا . (1378)، بررسی اثرات پرداخت یارانه نان در ایران و کاهش آن در اقتصاد پژوهش های برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی و تهران.
11 ) مرکز آمار ایران، (1379)، طرح آمارگیری درآمد و هزینه درآمد خانوار، تهران.
12 ) موسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، (1375)، بررسی اقتصاد یارانه، انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، چاپ سوم، تهران.
13 ) نجفی . ب، (1373)، راههای اصلاح نظام کنونی سوبسید نان، فصلنامه اقتصاد کشاورزی و توسعه سال دوم، شماره 8 .
14 ) واریان، هـ ، (9199)، رویکردی جدید به اقتصاد فرد میانه، ترجمه سید جواد مقیم پور، انتشارات نشر من، تهران.
15 ) Abdullah , A.D.K. Jain and A.K. Sharma (1999). Household food Demand in India , Journal of Agricultural Economics, 50 (2) : 316 – 327.
16 ) Ahmed m A.u and H .E. Buoys (2002). Weighing what's practical : proxy means Tests for Targeting food Subsidies in Egypt , FC ND Discussion paper , No. 132 , http//www.ifpri.org
17 ) Alston J .m. , V.H. Smith , A .Acquire and S. Hussein (1999). Least – cost clap food policies : Some Implications of International food Aid , Agricultural Economics , 20 = 191 – 201 .
18 ) Arndt , C . and F . Trap (2001). Who Gets the coods? A General Equilibrium Perspective on food Aid in Mozambique , food policy , 26 = 107 – 119 .
19 ) Clay , D . C , D . moll and D . Hob tewold (1999). Food Aid Targeting . A study of who Needs it and who Gets it , food policy , 24 = 391 – 409.
20 ) Curtis , F (2000). A Review of food sub side Be search at IFPRL , FCND Discussion paper , No .12, http://www.iFpri.org .
21 ) Ho Human , W .L . , B . L Gardner , R .E. Just and B.M .Heath (1994) the Impact of food Aid on food subsidies in Recipient countries, American Journal of Agricultural Economics , 76 (4) = 732 – 742.
TARGETING SUBSIDES AND POVERTY REDUCTION
Targeting subsidies and poverty Reduction
22 ) Tiffin , A . and R. Tiffin (1999). Estimate of food Demand Elasticity's for Great Britain : 1972 – 1999 , Journal of Agricultural Economics , 50 (1) : 140 – 197 .
23 ) haraki , k (1989) . food Subsidies : A case study of price Reform in morocco , h sms working paper, No . 50.
24 ) Famino , m . D (1995) . ISS uesin valuing food Aid : the cash or In – kind Controversy , food policy , (2.11) = 3-10 .
25 ) Dalt , G (1998) . Controversy , tools for porerty measurement and Analysis FCND Discussion paper , No , 50 . http://www.ifpri.org
1 Self targeting
2 Administered Targeting
3 Computable general equilibrium
4 Seemingly unrelated regression
5 Proxy mean test
6 Propensity score matching
7 Social accounting matrix
8 Almost ideal demand system
9 Weighted least square
10 . Linear Expenditure System
11 . Spatiac Distribution
12 . Unit Values
13 . Genuine Price
14 . Almost Ideal Demand System
15 . Linear Tlomoqenouse
16 . Residuats
17 Strati Fication .
18 Clustering .
19 Cluster Analysis
—————
————————————————————
—————
————————————————————
4