تارا فایل

مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان ر


چکیده
هدف از تحقیق حاضر مقایسه سلامت روان در بین دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان پرورشگاهی و دارای خانواده شهرستان رشت است که جامعه آماری مشخص شده عبارتند از دانش آموزان دختر اول دبیرستان شهررشت است که از بین 2761 نفر که کل جامعه آماری دانش آموزان درای خانواده و 889 نفر جامعه دانش آموزان پرورشگاهی هستند از این بین 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده و جهت سنجش این آزمودنیها پرسش نامه سلامت عمومی گلدنبرگ که دارای 28 سوال چهار گزینه ای است استفاده گردیده و نمرات خام آن بدست آمده و جهت آزمون فرضیه ها از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی و اضطراب و افسردگی و نشانه های بدنی در بین دانش آموزان سال اول دبیرستان تفاوت معنی داری وجود دارد .

فصل اول
کلیات تحقیق

مقدمه
اعتقاد کامل داریم که تندرستی یکی از نعمتهای بزرگ در زندگی انسان است و نمی توان منکر شد که سلامتی روانی در رده بالاترین نعمتها است . افرادی که به نحوی با بیماران روانی ، عقب ماندگان ذهنی ، معتادان به مواد مخدر و الکل سر و کار دارند به این امر اعتقاد کامل دارند بدیهی است بیماریهای روانی مخصوص به یک قشر و یا طبقه خاصی نبوده و تمام طبقات جامعه را شامل می گردد . بیماری روانی ، کارگر ، کارمند ، محصل ، مهندس نمی شناسد و به عبارت دیگر امکان دارد ابتلا به ناراحتی های روانی برای همه افراد جامعه وجود دارد و هیچ انسانی از فشارهای روانی و اجتماعی مصون نیست و به عبارت دیگر در برابر بیماریهای روانی مصونیت نداشته و ندارد به طورکلی باید گفت وجود یک بیمارروانی به کار عادی و اقتصاد خانواده لطمه شدید وارد می کند از لحاظ روابط انسانی سایر افراد خانواده را دروضع ناراحت و تاسف آوری قرار می دهد و خانواده باید صرفنظر از مخارج هنگفت و صرف وقت فشار روانی شدیدی را برای نگهداری بیمار خود تحمل کند و هدف از سلامت روان ارشاد و راهنمایی و آشنا ساختن مردم به اصول و روابط صحیح انسانی و بر حذر داشتن آنها از مخاطراتی است که سلامت روان را تهدید می کند متخصصین بهداشت روانی آموزش بهداشت همگانی را اساسی ترین روش پیشگیری اولیه می دانند شخص سالم احساس می کند که افراد اجتماع او را دوست دارند و به او احترام می گذارند و او نیز متقابلاً به آنها احترام گذاشته و آنها را دوست دارد . فرد غیر عادی اظهار می کند به کسی اعتماد ندارد ، اجتماع برای او ارزش قائل نیست او دوست خود و واقعی نداشته و ندارد . به افراد اجتماع بد بین بوده و نسبت به آنها سوء ظن دارد و روی این اصل برای خود نیز ارزش قائل نیست هدف اصلی از سلامت روان تقویت فکر و اصلاح رفتار افراد است لذا بر اساس این اصول باید به شخصیت و حیثیت دیگران احترام گذاشت و نسبت به دیگران گذشت و بردباری داشت و این اصل را قبول کرد که افرا اجتماع از هر صنفی و در هر موقعیتی باشند می توانند مثمر ثمر باشند و اجتماع می تواند به نحو مفیدی از آنها استفاده کند و عدم قبول این اصول باعث پیدایش عقیده خود کم بینی ، عدم اعتماد به نفس ، نا امنی و سوء ظن و عدم سازش شده است ( میلانی فر – 1381 ) .

بیان مساله
شناختن توانایی ها و محدودیت های فردی و اجتماعی و واقع بین در رسیدن به هدف یکی از اصول سلامت روان که شخص با واقعیت زندگی روبرو شود، خود را همانطور که هست بشناسد و قبول کند و کشمکش با واقعیت اغلب سبب بروز اختلال روانی می گرد به این صورت که نوجوانان دارای خانواده و نوجوانان پرورشگاهی می توانند در معرض این موضوع قرار بگیرند به این صورت که نوجوانان پرورشگاهی در صورت عدم موفقیت در کشمکش با واقعیت پیش آمده حتماً دچار عدم سلامت روان خواهد شد . شخص سالم باید علاوه بر استفاده از خصوصیات مثبت و برجسته به محدودیت و نواقص خود آشنایی کامل داشته باشد که این محدودیت ها زیاد مانند نواقص و عوارض جسمانی هستند و در برابر اینها همه افراد یک نوع واکنش نشان نمی دهد گروهی واقعیت را قبول می کنند و به زندگی عادی خود ادامه می دهند و از فعالیت خودداری نمی کنند و سعی می کنند که تعادل طبیعی بین خود و حرفه شان را به خوبی برقرار کند که تمام این مطالب نشان می دهد که آیا افراد می توانند دارای سلامت روانی در زندگی باشند یا نه و به خصوص جوانان و نوجوانان که در معرض نافرجامیها ممکن است قرار بگیرند می توانند سلامت خود را حفظ کند که در این میان مخصوصاً نوجوانانی که به دور از مراقبت و توجه والدین خود در محیط های پرورشگاهی مورد تربیت قرار می گیرند و همین طور نوجوانانی که زیر سایه والدین خود به زندگی می پردازند می توانند از لحاظ سلامت روان و بهداشت روانی در یک رده باشند ( میلانی فر – 1380 ) .

اهمیت و ضرورت تحقیق
پی بردن به شخصیت ، قابلیتها و توانایی ها یا خود پنداری از مهمترین مسایل سلامت روان است و تصور مثبت و متعادل از خود داشتن نشانه سلامت روان و تصور منفی و نامتعادل از خود به معنای روان ناسالم قلمداد می شود، شخص در وهله اول باید بداند کیست و دارای چه عواطف ، ادراکات و احساساتی است و ون خود پنداری در اثر یادگیری به وجود می آید و به اصطلاح آموختنی است لذا تجارب گذشته و نقش اولیاء همانطور که ذکر شد باعث می شود که نوجوان به قضاوت درباره خود پی ببرد و از خود ارزیابی به عمل آورد و اعتماد به نفس پیدا می کند ولی اگر ارزیابی ناپسند و تحقیر کننده شود و در نوجوان باعث پیدایش عقده های خود کم بینی شود که نمونه هایی از این مشکلات مانند عدم برخورداری از جهت والدین در زمان حساس زندگی خود که این عامل و دوری از محیط گرم خانواده و سپری کردن عمر در یک محیط نه چندان گرم و با محبت می تواند بوجود آورند مشکلات روانی در نوجوان گردد که امید است با پژوهش های انجام شده بتوانیم نیازهای نوجوانان پرورشگاهی را شناسانده و اینکه در مواردی آنچنان با آنها رفتار کنیم که بتوانیم از یک نوجوان پرورشگاهی به عنوان یک فرد نمونه به حساب بیاوریم زیرا که این محیط ها و دوری از محبت والدین باعث تشکیل رفتارهای ضد اجتماعی در افراد پرورشگاهی می شود و ممکن است خطرات جدی اجتماعی گریبانگیر آنها شود یا افرادی جنایتکار – مجرم به حساب بیایند که با تحقیقات تازه و انجام شده باید نیازها و عقده های آنها شناخته و در جهت مثبت قدم برداریم .

اهداف تحقیق
هدف از تحقیق مقایسه سلامت روان نوجوانان 15 ساله دختر دارای خانواده و پرورشگاهی است و اینکه آیا سلامت روان در بین نوجوانانی که حضور پدر و مادر خود را به وضوح مشاهده می کند بیشتر از نوجوانانی است که به دلایل مختلف بدور از خانواده رشد یافته اند ؟

سوال مسئله
1- آیا بین سلامت روان نوجوانان دختر 13-15 ساله دارای خانواده و نوجوانان دختر پرورشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد ؟

فرضیه تحقیق
فرضیه اصلی
بین سلامت روان نوجوانان 13-15 ساله دختر دارای خانواده و نوجوانان دختر پرورشگاهی تفاوت معنی داری وجود دارد .
سه بعد سلامت روان را نیز به عنوان فرضیه فرعی در نظر می گیریم .
فرضیه فرعی
1- (A ) : نشانه های بدنی
2- ( B ) : اضطراب
3- (D ) : افسردگی

متغیرها
سلامت روان متغیر وابسته
سن نوجوانان دختر 13-15 ساله متغیر کنترل
نوجوانان دارای خانواده و بدون خانواده متغیر مستقل

تعاریف نظری و عملیاتی واژه ها و مفاهیم
سلامت روان عبارتنداز سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود و سلامتی روان عبارت است از اینکه فرد چه احساساتی نسبت به خود ، دنیای اطراف محل زنگی ، اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن است ( شاملو 1380 ) .
در این پژوهش سلامت روانی عبارت است از نمره ایست که آزمودنی از آزمون GHQ به دست می آورد .
نوجوانان دارای خانواده خانواده عبارتند از : نوجوانانی که در چهار چوب خانواده زندگی کرده و دارای پدر و مادر و خواهر و برادر هستند و نوجوانان پرورشگاهی عبارتند از نوجوانانی که بدور از محبت مادری و پدری و بدون احساس از محبت در محیط پرورشگاه با افراد بزرگسال و نوجوانان دیگر همانند خود زندگی می کنند ( گنجی – 1380 ) .

فصل دوم
پیشینه و ادبیات تحقیق

تعریف بهداشت روانی
بهداشت روانی1، روانپزشکی پیشگیر2 ، بهداشت روانی اجتماعی3 ، و یا روانپزشکی اجتماعی4 ، به کلیه روشها و تدابیری اطلاق می شود که برای جلوگیری از ابتلاء و درمان بیماریهای روانی و توان بخشی بیماران روانی موجود به کار می رود .
دو واژه اخیر بعد از سومین انقلاب در روانپزشکی 5 از سال 1963 که باعث ایجاد مراکز جامع روانپزشکی در مناطق جغرافیایی و با جمعیتی معین گردیده بکار می رود .

مشکل تعریف
مشکل تعریف بهداشت روانی از آنجا سر چشمه می گیرد که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری 6 نداریم . البته تعاریف و نقطه نظرهای زیادی با توجه به شرایط و موقعیتهای اجتماعی ، سنن و فرهنگ برای بهنجاری شده است ( میلانی فر – 1379 ) .

مختصری درباره تاریخچه و پیشینه بهداشت روانی در ایران
اگر چه از تاریخچه ی بهداشت روانی در ایران اطلاعات کافی دردسترس نیست ولی از مدارک ناکافی به دست آمده با توجه به اعتقادات مذهبی ، سنتی و علمی آن زمان در کشورهای ایران و عربی می توان قبول کرد که رفتار با بیماران روانی به نحو مطلوب انجام می شده و از زمانهای قدیم محلهایی برای نگهداری بیماران روانی وجود داشته است . اکثر تصورها این است که علوم پزشکی یونان در نگرش کشورهای عربی زبان و ایران تاثیر گذارده ولی شواهدی وجوددارد که حتی در قرن 6 و 7 مدارس پزشکی در ایران وجود دارد و از کتابهای یونانی حتی به صورت ترجمه در این مدارس استفاده می شده . تجاوز و تاخت و تاز اعراب در قرن 7 به کشورهای آسیایی از جمله ایران و حتی اسپانیا باعث شده که آثار موجود از بین برود . از زمان ساسانیان در جندی شاپور اهواز برای بیماران روانی مکان مخصوصی ترتیب یافته و در قرن هشتم چندین بیمارستان در بغداد وجود داشته است و از مسافرینی که از این کشورها به اروپا می رفتند و یاجهت سیاحت به این کشورها آمده و بر می گشتند شواهدی در دسترس است که درمان بیماران در بیمارستان ها به نحو ممکن البته با روش آن زمان انجام می گرفت . در اینبیمارستانها ، باغها ، حوضخانه ها ، حمام ، موزیک ، کشاورزی وجود داشته واز عطریات داروهای مقوی و اشتها آور گیاهی جهت درمان استفاده می شد مطابق رسم یونان این بیمارستانها با مدارس پزشکی وابستگی نزدیک داشته و این وسایل برای فقرا و متمولین یکسان بوده و بیشتر بیماران را بیماران مانیاک و پرسیو تشکیل می داده است .
در دوران اسلام پزشکان و نویسندگان مهم آن زمان مانند ذکریای رازی7 و ابوعلی سینا8 را می توان نام برد که نوشته های آنان غیر از عربی به زبان یونانی لاتین و زبانهای دیگر ترجمه شده و در دسترس مردم مغرب زمین قرار گرفته و با استقبال آنان روبرو شده است .
محمد ذکریای رازی ( 330-240 هجری قمری یا 910 -820 میلادی ) در شهر ری به دنیا آمده و پس از آموختن فلسفه ، نجوم و شیمی برای فرا گرفتن طب به بغداد رفت که در آن زمان مرکز بزرگی برای آموختن علم طبیعی ، شیمی و پزشکی بوده است . پس از تکمیل دانش پزشکی رازی به ری برگشت و به درمان بیماران پرداخت و حتی بیمارستان شبیه بیمارستان بغداد در شهر ری بر پا کرد به تدریس و آموزش پزشکی پرداخت . رازی به علت نامعلومی به بغداد برگشت و ریاست بیمارستان بغداد را عهده دار شد . به نظر می رسد که رفتن او به بغداد یکی به علت دعوت خلفای آن زمان از عراق و دیگری عدم توجه مردم به کارهای او در ایران بوده است . رازی صرفنظر از پزشک بودن شیمیدان و کیمیاگری برجسته بوده است کشف الکل از تقطیر مواد نشاسته ای و اسید سولفوریک از بزرگترین کشفیات اوست و او به کیمیاگری نیز معروف است . از تالیفات مهم رازی دو کتاب معروف مربوط به طب بنام الحاوی و کتاب منصوری و رسالاتی درباره امراض باطن و کتابی درباره حرکات نفسانی ، اوهام ، حرکات عشق و طب روحانی را می توان نام برد .
ابوعلی سینا (428-371 هجری قمری یا 1008 -951 میلادی ) نیز مانند زکریای رازی برای بیماران روانی ( دیوانگان آن زمان ) که آنها را مریض دماغی نیز می گفتند دستورات دارویی تجویز می کرد . ابوعلی سینا برای درمان بیماران روانی عقیده به تلقین داشت و به عقیده اکثر مورخان بخیه و پیوند اعصاب را برای اولین بار عرضه کرده است . از تالیفات ابولی سینا می توان به کتاب قانون ( کتاب طب ان زمان ) که معروفیت جهانی دارد اشاره کرد . این کتاب باعث شد پزشکی اعراب شهرت جهانی بیابد و تا چندین قرن مرجع پزشکان شرق و غرب باشد . این کتاب در قرن 12 میلادی به لاتین ترجمه و پانزده بار تجدید چاپ شده و تا اواسط قرن هفدهم (1650) در تمام دنیا به منزله اصول علوم پزشکی شناخته شده و در مراکز پزشکی اروپا تدریس می شد طب امروزی ادامه طب ابوعلی سینا است . در این کتاب فصولی برای بیماریهای روانی وجود دارد که تا چند قرن در کتب اروپایی چنین چیزی به چشم نمی خورده است .
کتاب دیگر او نام " شفا " که مربوط به فلسفه است و تا سال 1300 تدریس طب و فلسفه ( حکمت قدیم ) با هم توام بوده است. در مور مزاجها ابوعلی سینا به چهار نوع ملانکولی ( دموی ، صفراوی ، بلغمی و سورائی ) اشاره کرده و آنها را جزء ابعاد سرشتی در سایکو پاتولوژی بیماری ای روانی دانسته است ( میلانی فر – 1379 ) .
در سال 1267 شمسی دارالشفایی دریزد به فرمان خواجه شمس الدین محمد صاحب دیوان در باغی مشجر و بزرگ نباشد . این بیمارستان دارای بخشهای مخصوص برای بیماران روانی ، حوضخانه ، مجالس المجانین بوده است . تا سال 1293 به علت جنگهای داخلی و هجوم قبایل بیگانه پیشرفت بهداشت روانی انجام نگرفت ودر این سال در بیمارستان سینای فعلی ( ابوعلی سینا ) که یک بیمارستان عمومی است محل کوچکی در زیر زمین ودالان بیمارستان به بیماران روانی اختصاص یافت که فقط تکافوی پذیرش عده قلیلی از بیمارستان روانی ثروتمند را داشت . در سال 1297 نگهداری و سرپرستی بیماران روانی و جلوگیری از حوادث ناگوار (1) به شهربانی واگذار شد و باغی در اکبر آباد تهران ( خیابان سینای فعلی ) به صورت " دارالمجانین " یا اولین بیمارستان روانی در تهران ایجاد شد. در سال 1319 سازمان جدید دانشکده پزشکی توسط پرفسور ابرلین تاسیس و با ایجاد کرسی بیماریهای روانی و تدریس بیماریهای روانی در دانشکده پزشکی تهران ، تدریس روان شناسی در دانشکده ای عالی و دانشکده ی ادبیات به مورد اجرا گذشته شد.
در سال 1325 بیمارستان روز به در خیابان سی متری جهت بیماران نسبتا ً آرام روانی اختصاص یافت و در سال 1339 بیمارستان روز با وسایل مدرنیته در ساختمان جدید شروع به کار کرد. این بیمارستان از طرف دانشکده پزشکی تهران اداره می شود.
در سال 1336 برنامه های روان شناسی و بهداشت روانی از رادیوی ایران آغاز شد ودر سال 1338 اداره ی بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری تشکیل شد.
در سال 1343 اولین مرکز بهداشت روانی تهران از طرف اداره ی بهداشت روانی وزارت بهداری در خیابان هدایت تاسیس شد و بیمارستان را به طور سرپایی پذیرا گردید .
برای اولین بار طرح ادغام خدمات بهداشت روانی در خدمات اولیه بهداشتی9 در شبکه بهداشت و درمان شهر رضا ( استان اصفهان ) شروع شد و چون موفقیت این طرح مورد تایید نمایندگان سازمان بهداشت جهانی قرار گرفت لذا بهداشت روانی به عنوان اصل نهم خدمات اولیه بهداشتی در کشور اعلام و اجرای طرح کشوری بهداشت روانی در استانهای دیگر کشور آغاز شد .بر حسب این طرح توسط بهورزان آموزش دیده در خانه بهداشت واقع در روستا بیماریابی انجام می گیرد و بیمار به مرکز بهداشتی و درمان روستایی در مرکز بخش معرفی می شود . در این مرکز پرونده شرح حال روانپزشکی برای بیمار تهیه و پر می شود و بیمار به پزشک مرکز معرفی می شود .
در صورتیکه بیمار بیماری ساده ای داشته باشد دستورات لازم بهداشتی و درمانی به او داده می شود و در صورتیکه بیمار مبتلا به بیماری های روانی یا عصبی شدید باشد به کلینیک روانپزشکی واقع در پلی کلینیک شهرستان معرفی می شود . این کلینیک دارای یک روانپزشک و یک روانشناس است که پس از معاینه کامل دستورات سر پایی به بیمار می دهند و در صورتیکه بیمار احتیاج به بستری شدن داشته باشد به بخش های روانپزشکی مرکز استان معرفی می شود و تمام اقدامات انجام شده به اطلاع مراکز قبلی داده می شود.
خانه بهداشت ( روستا – بهورز ) مرکز بهداشتی درمان روستایی ( مرکز بخش – پزشک )
بخش های روانپزشکی و بیمارستان ( مرکز استان ) پلی کلینیک و کلینیک روانپزشکی ( شهرستان – روانپزشک )
با اجرای این طرح خدمات بهداشت روانی از حالت تمرکز در بیمارستانهای روانی خارج شده و در سطح کل کشور به مورد اجرا گذاشته می شود و به نام خدمات بهداشت روانی اجتماعی10 گفته می شود .
طبق گزارش دفتر بهداشت روانی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی در حال حاضر 200 مرکز روانپزشکی در ایران فعالیت دارند . تعداد پزشکان ایران حدود 24000 نفر می باشد که از بین آنان فقط 385 نفر روانپزشک هستند و با توجه به کل جمعیت ایران برای هر یک میلیون نفر 5 تا 6 روانپزشک داریم و به همین علت 85 درصد بیماران روانی به پزشکان غیر روانپزشک مراجعه می کنند . در حدود بیست بیمارستان عمومی دارای بخش روانپزشکی هستند تعداد تخت های بیمارستان در کشور 89000 می باشد که تعداد 5850 از آنها به بیماران روانی اختصاص یافته است . بخش های اورژانس روانپزشکی جا نیافتاده و مراکز توان بخشی جوابگوی احتیاجات بیماران نیستند ( میلانی فر – 1379 )
پزشکان و افرادی که با دید پزشکی به مسئله نگاه می کنند بهنجاری یا سالم بودن را نداشتن علائم بیماری11 تلقی می کنند و به عبارت دیگر سلامتی و بیماری را در دو قطب مخالف یکدیگر قرار می دهند و برای اینکه فردی سالم بیمار شود بایستی از قطب سالم به قطب مخالف برود . این امر در بعضی از بیماریهای منجمله بیماریهای عفونی ممکن است صادق باشد ولی در بیماریهای روانی صادق نیست . عدم وجود علایم بیماری روانی و یا از بین رفتن علایم بیماری در اثر درمان به این معنی نیست که فرد از سلامت روانی کامل برخوردار و به اصطلاح سالم است . بیماران مبتلا به صرع ، جنون ادواری ، وانواع افسردگی ها و نظایر آن از این قبیلند . البته این موضوع منحصر به بیماریهای روانی نیست و در اکثر بیماریهای جسمانی نیز صدق می کند .
بیماران مبتلا به فشار خون و یا بیماری قند و غیره اگر به علت استفاده از دارو ، فشار خون عادی و یا قند خون در حد طبیعی دارند دلیلی بر سلامتی آنها نیست چون قطع درمان باعث پیدایش و برگشت علایم بیماری خواهد شد.
پزشکان و روانپزشکان بهداشتی 12 که در سازمانهای بهداشتی با طب پیشگیری و برنامه های اجرایی سر و کار دارند و به اصطلاح دید بهداشتی دارند مانند اپیدمیولوژیست ها برای تعریف بهنجاری از نرمال میانگین13 با زنگوله منحنی توزیع عمومی استفاده می کنند و افراد را با خصوصیات افراد میانگین مقایسه می کنند . این روش جنبه بالینی و درمانی نداشته و جنبه آماری دارد . به علاوه تعیین خصوصیات افراد میانگین که از طریق آماری به دست می آید خود مسئله قابل بحثی است روانپزشکان فری را از نظر روانی سالم می دانند که تعادلی بینرفتارها و کنترل او در مواجه با مشکلات اجتماعی وجود داشته باشد14. از این دیدگاه انسان و رفتارهای او د مجموع یک سیستم در نظر گرفته می شود که بر اساس کیفیات تاثیر و تاثیر متقابل عمل می کند . با این دید سیستمیک ملاحظه می شود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی اجتماعی او اثر گذاشته و بالعکس از آن تاثیر می پذیرد . به عبارت دیگر در بهداشت و تعادل روانی انسان به تنهایی مطرح نیست بلکه آنچه مورد بحث قرار می گیرد پدیده هایی است که در اطراف او وجود دارند و بر جمع سیستم و نظام او تاثیر می گذارند و از آن تاثیر می گیرند . پس از دید روانپزشکان سلامتی عبارت است از تعادل در فعالیت های زیستی ، روانی و اجتماعی افراد که انسان از این تعادل سیستمیک و ساختارهای سالم خود برای سرکوب کردن و تحت کنترل درآوردن بیماری استفاده می کند ( میلانی فر – 1379 ) .
روانکاوان و طرفداران فرضیه های روانکاوی ( روان تحلیلی ) از شخصیت ایده آل صحبت می کند و " من "15 را میانجی بین خواسته های "نهاد"16 و کنترل و مواخذه " فوق من "17 می دانند و بهنجاری را میادنجیگری صحیح و منطقی بین دو قدرت " نهاد " و " ابرون " می دانند. رونکادان به مراحل مختلف رشدروانی و عملکرد صحیح و خالی از تعارض ایگو ، استفاده از مکانسیم های دفاعی سازنده در ضربه ها و فشارهای شدید را دلیل بر سلامت و تعادل روان می دانند . کارهای اریکسون 18و هارتمن 19 نیز به منظور تائید این نظریه است.
کارشناسان سازمان بهداشت جهانی سلامت فکر و روان رااین طور تعریف می کنند :
" سلامت فکر عبارتاست از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران تغییر دادن و اصلاح محیط فری و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی ، عادلانه و مناسب " . لویسنسون 20وهمکارانش در 1962 سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند: سلامتی روان عبارت است از اینک فرد چه احساسی نسبت به خو دنیای اطراف ، محل زندگی اطرافیان مخصوصاً با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد ، چگونگی سازش وی بادرآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش " . کارل منفجر21 می گوید : سلامت روانی عبارت است از سازش فرد با جهان اطرافش به حداکثر امکان به طوری که باعث شادی و برداشت مفید و موثر به طور کامل شود .
طبق تعریف واستون22 موسس مکتب رفتارگرایی " رفتار عادی نمودار شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و بالنتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری می شود " . تعریف گنیزبرگ23 در مورد بهداشت روانی عبارت است از : " تسلط و مهارت در ارتباط صحیح با محیط بخصوص در سه فضای مهم زندگی عشق ، کار ، تفریح " این شخص و همکارانش برای توضیح بیشتر می گویند :استعداد یافتن و ادامه ی کار ، داشتن خانواده ، ایجاد محیط خانوادگی خرسند ، فرار از مسائلی که با قانون درگیری دارد ، لذت بردن از زندگی و استفاده صحیح از فرصت ها ملاک تعادل و سلامت روان است .
با توجه به تعریف بهنجاری از دیدگاه های مختلف و پیچیدگی علوم رفتاری در پزشکی و عدم تعیین و حد رفتاری عادی ، ارتباط جسم و روان ، رابطه علوم رفتاری با فیزیولوژی و پزشکی از یک طرف و روانشناسی ، فلسفه ، علوم انسانی و جامعه شناسی از طرف دیگر کمبود تحقیقات و مطالعات در بیماری های روانی و نحوه اجرای اجرای انواع پیشگیریها که پایه و اساس بهداشت را در پزشکی تشکیل می دهند همگی نقطه ضعفی است که تعریف ، هدف و برنامه های بهداشت روانی را دچار اشکال می کند .
مشکلات تعریف بهداشت روانی به قدری آشکار است که احتیاج به ارائه مدارک و دلیل ندارد و تعاریف فوق نشاندهنده وسعت مسئله و خط مشی است برای آنان که علاقه مند به بهداشت در بیماریهای روانی هستند .
همانطور که گذشت اکثریت روانپزشکان توانایی سازش با محیط انعطاف پذیری ، قضاوت عادلانه و منطقی در مواجه با محرومیت ها و فشارهای روانی را ملامک سلامت و تعادل روان می دانند و هدف اصلی از درمان بیماران روانی نیز قادر کردن آنها به زندگی خانوادگی ، اجتماعی و به اصطلاح سازش با محیط است .
تعاریف فوق برای روانپزشک بهداشتی که دروزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی مجری طرح و برنامه ریزی بهداشت روانی کشور است و با مسائلی مانند سیاست روز ، امکانات بودجه ، مسائل ارتباط جمعی ، کمبود پرسنل و نیروی انسانی متخصص و فعال ، مسائل اداری ، مالی ، قضایی آمار و اقلام ، جمعیت ، تعداد مبتلایان جهت پیاده کردن و گسترش برنامه های بهداشت روانی و خلاصه مسائل همه گیر شناسی سر و کار دارد مفید و مفهوم نیست و با نوع کار او نیز توافقی ندارد .
از تعاریف فوق چنین استنباط می شود که بهداشت روانی عملی است برای بهزیستی و رفاه اجتماعی که تمام زوایای زندگی از محیط خانه گرفته تا مدرسه ، دانشگاه ، محیط کار و نظایر آن را در بر می گیرد و در بهداشت روانی آنچه بیش از همه مورد نظر است " احترام به شخصیت و حیثیت انسانی است " و تا هنگامی که حیثیت و شخصیت فرد برقرار نشود سلامت فکر و تعادل روان و بهبود روابط انسانی معنی و مفهومی نواهد داشت . وی این اصل بهداشت روانی را دانش یا هنری می دانند که به افراد کمک می کند که با ایجاد روشهای صحیح روانی و عاطفی بتوانند با محیط خود سازگاری حاصل نموده و برای حل مشکلات از راههای مطلوب اقدام نمایند .
مجدداً به این واقعیت تاکید می شود که در بهداشت روانی تنها نداشتن علائم بیماری کافی نیست . بهداشت مناسب باید افراد را قادر سازد تا تواناییهای جسمی و روانی خود را به حداکثر رسانیده از استرسهای ناشی از عوامل بین افراد جلوگیری کرده ، زندگی اجتماعی ، اقتصادی بارور و هماهنگ با محیط داشته باشد ( میلانی فر – 1379 ) .

تاریخچه بهداشت و سلامت روان
تاریخچه بهداشت روانی با توجه به وجود بیماریهای روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصاً زندگی اجتماعی را شروع کرده همراه بوده است . پیدا کردن شروع و آغاز هر نهضتی بخصوص نهضتهای اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسئله مشکلی است . در حقیقت روانپزشکی را می توان قدیمیترین حرفه و تازه ترین علم به شمار آورد . قدیمیترین چون بیماریهای روانی از قدیم وجود داشته و بقراط در 377 تا 460 سال قبل از میلاد عقیده داشته که بیماران روانی را مانند بیماران جسمی باید درمان کرد ، علل سرشتی و فرضیه مزاجها از همان زمان بقراط و جالینوس وجود داشت و اهمیت تاریخی دارد . تازه ترین علم برای اینکه تقریباً از 1930 بعد از تشکیل اولین کنگره بین المللی بهداشتروانی بود که روانپزشکی به صورت جزیی از علوم پزشکی شد و سازمانهای روانپزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند . از فعالیت این سازمان ها در جریان جنگ جهانی دوم عملاً کاسته شد و بدینترتی می توان روانپزشکی رابه صورتتازه ترین علم بعد از جنگ جهانی دوم به حساب آورد .
از اسناد و مدارک موجود چنین استنباط می شود که تا اواخر قرن هجدهم و همزمان با انقلاب کبیر فرانسه از تاریخچه بهداشت روانی اطلاعات کافی در دست نیست . به علت جهل و بیسوادی از بروز بیماریهای روانی ، اختلالات روانی و بیماریهای روانی رابهدخالت ارواح خبیثه و شیاطین ، قدرتهای ماورای انسانی و نفوذ عوامل طبیعی مانند خورشید ، ماه ، رعد و برق در بدن می دانستند و عقیده داشتند که باید این بیماریها با نیروهای ماورالطبیعه وساطت افراد مقدس در نزد خدا بهبودی یابند و این شناخت موقعی اتفاق می افتد که بیمار در خواب باشد . اولین بار بقراط فیلسوف مشهوریونانی بود که خرافات را درباره بیماریهای روانی کنار گذاشت و اختلالات روانی را به طرف پزشکی کشانیده درباره مالیخولیا و جنون زایمانی تعریف و توصیف کرد و مغز را مرکز اصلی روان دانست . جالینوس علت بیماریهای روانی رااختلال عمل مغز و عدم تعادل اخلاط بدن می دانست در اوایل قرن سیزدهم و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و به علاوه فرضیه ابوعلی سینا مسئله این ارتباط را به اسپانیا و کشورهای دیگر کشاند و این زمینه ای برای فرضیه جدید برای بیماریهای روانتنی شد . این قرن راباید قرن سحر و جادو، دخالت شیاطین و ارواح در ایجاد بیماریهای روانی دانست اولین روانپزشک به نام جان وی یر24 که در سال 1515 در دهکدهای در مرز آلمان و هلند به دنیا آمده بود پس از اتمام دوران پزشکی در پاریس علاقه مند به مطالعه درباره رفتار انسانی و بیماریهای روانی شد و در سال 1563 کتابی در سوئیس نوشت که امروزه اهمیت زیادی درباره تاریخچه روانپزشکی دارد . به علت علاقه مندی در نوشتن رساله هایی در مورد تشخیص بیماریهای روانی ، پسکیوزهای سمی ، صرع ، وحشت شبانه ، پسکیوزهای پیران ، هیستری ، پارانوئیا ، توهمات ، افسردگی و سایر پدیده های روانی مورد قرن 16 نام گرفت . اگر چه نوشته های او با مخالفت و طرد او از طرف گروه زیادی از اطباء و نویسندگان آن زمان روبرو شد ولی تا قرن اخیر ارزش و اهمیت نوشته های او علوم نبود ولی بارشد روان شناسی پویا مجدداً نوشته های تاریخی وی یر ارزش خود را در روانپزشکی پیدا کرد. اولین روانپزشک در کشور انگلستان ویلیام تبی25 در سال 1753 بود . اطلاعات جسته گریخته وجود دارد که تا قرن چهاردهم مکانهایی برای مواظبت و نگهداری بیماران روانی در مونت کاسینو26 ایتالیا و بیمارستان درلیون فرانسه و در پاریس و همچنین بنا شدن بیمارستان تبلم27 در لندن در سال 1247 ( اولین بیمارستان تقریباً رسمی و دولتی ) و در سال 1385 بیمارستان سنت بارتولومو28 در لندن در نزدیک کلیسای سنت بارتولومو وجود داشته است . در اسپانیا اولین بیمارستان روانی در سال 1409 در شهر والانسیا29 به وسیله یک کشیش اسپانیایی ایجاد شد و علت آنرفتار استهزا آمیز و آزار دهنده افراد نسبت به بیماران روانی در ملاء عام و خیابانهای آن زمان بوده است .
در اثر اقدام و پیشنهاد این کشیش از سال 1412 تا 1489 پنج بیمارستان دیگر در نقاط مختلف اسپانیا ساخته شده و در سال 1567 به علت نفوذ اسپانیاییها اولین بیمارستان روانی در شهر مکزیکو بنا نهاده شد . روی این اصل نقش اسپانیاییها در بنا نهادن بیمارستان های روانی و مواظبت از بیماران روانی هم در قدیم و هم امروزه از اهمیت قابل توجهی برخوردار بوده است .
از اینکه نحوه درمان در بیمارستانهای آن زمان چهبوده و به سر بیماران چه می آمده آیا بیماران بهبود می یافتند یا نه ؟ اطلاعات درستی نداریم ولی آنچه مسلم است این است که اگر این بیماران در منازل یا خانواده ها می ماندند به طناب و زنجیر بسته می شدند به طوری که بعضی از آنها زنجیرها را پاره از خانواده فرار در غارها، جنگلها زندگی می کردند از پوست و برگ درختان تغذیه می کردند . به صورت دیو اجنه ، مزاحم رهگذران می شدند و هر کس آنها رامی کشت مسئولیتی نداشت . بیماران روانی خفیف به صورت فقرا و ولگردان در کوچه و بازار وسیله خنده وتمسخر بچه ها و آلت دست بزگتران می شدند .
در بیمارستان تبلم لندن تاقرن 19 خوراک ، پوشاک و جای کافی برای بیماران وجود نداشت و بیماران را در روزهای یکشنبه در معرض دید و تماشای مردم در مقابل دریافت مختصر پول قرار می دادند و از این راه سالیانه 400 پوند انگلیسی عاید بیمارستان می شد تا کمبود بوجه را جبران نمایند .
در قرن 17 ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط در سلسله اعصاب مورد بحث قرار گرفت و دکارت30 و مالپکی ویلیس31 و سایرین مراکزی برای این ارتباط تعیین کردند . در همین قرن در سال 1602 اولین کتاب پزشکی درباره بیماریهای روانی به نام پراکسیس مدیا32 توسط پزشک سوئیس33 نوشته شد که در آن طبقه بندی بیماریهای روانی مورد توجه قرار گرفته اند و برای بیماریهای روانی علل ارگانیک قائل شدند. دو نفر از روانپزشکان معروف آن زمان یکی زاکیا34 که پدر پزشکی قانونی لقب گرفته و سالها نیز پزشک پاپ بوده است کتابی درباره روانپزشکی قضایی نوشته و در گزارشات او مطالب زیادی وجود دارد از جمله اینکه فقط پزشک است که می تواند درباره ناراحتی و شرایط روانی افراد اظهار نظر نماید ، با بیمار روانی به مصاحبه بنشیند و درباره رفتار و اعمال بیمار قضاوت نماید ، دیگری به نام توماس سیدنهام35 که خاطر نشان کرد واکنشهای هیستریک فقط مخصوص خانمها نبوده بلکه نزد آقایان و کودکان نیز دیده می شود و به صورت همه نوع علائم مانند : تهوع ، استفراغ ، سرفه ، تشنج ، دردهای معدی و روده ای و دردهای مختلف بدن ممکن است تظاهر نماید . نکته قابل ارزش این بود که در آن تاریخ که همه درگیر علایم روانی شدید و جنون مالیخولیایی بودند سیدنهام به ناراحتی نوروتیک اشاره کرد ولی بعد از او مسئله به فراموشی سپرده شد تا اینکه مجدداً در قرن بیستم مسئله توسط فروید به سر زبانها افتاد .
در قرن هجدهم مسئله به همان طریق قرن هفدهم ادامه یافت و موسسات خیریه در کشورهای کاتولیک بنا به پیشنهاد کشیش ها تاسیس شد در این موسسات نظریان مردم درباره نحوه نگهداری و نظریه پزشکان در مورد درمان بیماران متفاوت بود . در بیمارستان تبلم اختلاف بین پزشکان طوری بود که عده ایب بیماران روانی راغیر قابل علاج دانسته و بعضی نیز روشهای مختلف درمانی به آنها توصیه و عقیده داشتند که این بیماران بایستی درمان پزشکی شوند در همین قرن ژرژ سوم پادشاه انگلستان که دچار حملات بیماری مانیاک شده بود توجه پزشکان و اطرافیان را به خود معطوف داشت و توجه به تنها به درمان ژرژ سوم بلکه به مسائل پزشکی و روانپزشکی و پرستاری بیماران روانی بیشتر شد ( میلانی فر – 1379 ) .
در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 نام سه نفر باید در سر لوحه پیشتازان و رهبران درمان اخلاقی و انسانی که عبارتند از فیلیپ پنیل36 از فرانسه ، ویلیام تیوک37 از انگلستان و ون سنزوکیاروگی38 از ایتالیا قرار گیرد . کیاروگی در سال 1794-1793 سه جلد کتاب درباره بیماریهای روانی 39 نوشت و افتتاح بیمارستان روانی به نام بوفی فازیو 40 و گذراندن قانون برای بیماران روانی درسال 1774 از کارهای انجام شده او بود . مورگانی 41 نیز در ایتالیا از افرادی بود که در پیشرفت و ادامه درمان با روش اخلاقی سهم مهم داشت . تیوک ( 1819-1732) به علت داشتن اعتقادات مذهبی و اینکه اگر بیمار روانی از محیط فشار آور دور باشد بهبود می یابد در یورگ انگلستان در سال 1796 بیمارستان42 برای 30نفر افتتاح کرد و به درمان پزشکی با آزاد گذاشتن بیماران اقدام کرد و چون نتایج رضایتبخش داشت بعد از او نیز پسرش به نام ساموئل تیوک43 روش پدر ادامه داد و روش او الگویی برای افتتاح بیمارستان و مراکز در ایالت متحده امریکا گردید . پنیل ( 1826-1745 ) متول جنوب فرانسه و پزشک معروف در سال 1794 به پاریس رفت و به ریاست بیمارستانی بی ستر44 که مربوط به بیماران روانی مرد بود و حدود 200 بیمار خطرناک و غیر قابل کنترل داشت منصوب شد . پنیل از سالها قبل ریاره درمان و نگهداری بیماران روانی به طرق انسانی نظریه هایی داشت . پس از منصوب شده به این سمت اولین اقدامش آزاد گذاشتن بیماران و کنار گذاشتن تنبیه و شکنجه بود که با استقبال اکثریت مردم آن زمان روبرو شد و در نتیجه این امر در بیمارستان سالی تپریز45 که مخصوص بیماران زن بود و توسط اسکیرول46 اداره می شد به اجرا درآمد . پنیل در کتابی به نام رساله پزشکی فلسفی درباره مانی 47 بازبانی بسیار ساده و روشن و مطابق سبک پزشکی علایم بیماریهای روانی را شرح داده و به چهار گروه بیماریهای روانی اشاره کرد . که عبارت بودند از :
ملانکویی یا اختلال عملی فکریب و ذهنی ، مانی یا هیجان عصبی بیش از حدبدون هذیان و یا توام با هذیان ، دمانسی یا جنون پیری ،و اختلال پدیده های فکر و بالاخره عقب ماندگی ذهنی یا محدودیت فعالیت قوای ذهنی .
پنیل اعتقاد داشت که این بیماری ها بایستی با دارو درمان شوند و در رساله خود هیجان48 را عاملی مستعد کننده و یا تسریع کننده در بیماری های روانی دانسته است. به نظر می رسد وجود این عقیده در پنیل به علت این بوده که در مکتب روان شناسی عملی ارسطویی 49 ( یکی از مکاتب روان شناسی یونان در سالهای 322 تا 384 قبل از میلاد ) هیجان 50 در سه واحد علایم بیماری های روانی قرار داده شده بود و به عبارت دیگر ارسطو51 بیماریهای روانی را در اثر به هم خوردن تعادل و هیجان و سلامت روان را به علت تعادل کامل هیجان می دانست . در مکتب ارسطویی تمام جنبه های رفتاری از نظر عملی در نظر گرفته می شد که تقریباً همان نظریه ای که فعلاً نیز در مد نظر است در این مکتب فلسفه یگانگی روان و جسم بیشتر مورد تاکید بوده و به همین دلیل برای درمان بیماران روانی از عطریات ، مشروبات ، موزیک ، تفریح ، گردش و صحبت آزاد استفاده می شد و مخصوصاً برای مسئله در دل آزاد و احیای واکنشها 52 خیلی تاکید می شده زیرا هیجانات باید بیرون ریخته می شدند تا باعث تهاجم و هتک حرمت نشوند باید گفت استقبال از موزیک و تاثیر در فرهنگ یونان بیشتر به علت جنبه های هیجانی روانی و بالنتیجه درمان بوده است . و همین مسئله باعث شده که پنیل درمان اخلاقی را یک درمان انتخابی برای بیماران روانی دانسته است ( پاشا شریفی – 1379 )
در کشورهای امریکایی تا زمانی که جزء کشورهای مستمراتی بودند مسائل روانی همان جنبه های خرافاتی و مرهوم پرستی داشت و سحر و جادو در سر لوحه علل بیماریهای روانی به شمار می رفت . بیماران شدید روانی در زندانها و بیماران کسب و خفیف در منازل نگهداری می شدند و حتی قانون الیزابتی درباره نگهداری فقرا در انگلستان تاثیر زیادی در کشورهای مستمراتی امریکا نداشت . کم کم مردم خیر و فهمیده انجمنهای محلی تشکیل داده و به تبعیت از کشورهای اروپایی روشهای انسانی درباره بیماران روانی به اجرا گذاشتند و روز به روز به علت فشار و احتیاج مردم تعداد این انجمنها زیاد شدند . بالاخره در سال 1751 اولین قانون نگهداری بیماران روانی و فقرا از طرف دولت وقت وضع شد . در سال 1756 اولین بیمارستان عمومی در پنسیلوانیا توسط بنیامین فرانکلین53 بنا نهاده شد و بخش بیماران روانی در طبقه زیر زمین این بیمارستان قرار داده شد . روش درمان در این بیمارستان بدوی و به طور اولیه بود و بیشتر از بیماران کار می کشیدند تا توجه به سلامت آنها داشته باشند . بیماران به وسیله نگهبان نگهداری و مواظبت می شدند و اگر حالت تهاجمی و تحریکات شدید وجود داشت دستها و پاهای آنها را می بستند و آنها را به زمین میخکوب می کردند و یا در لباسهای مخصوص54 محکم می بستند و مانند انگلستان روزهای یکشنبه بیماران را در معرض تماشاگران در مقابل دریافت پول قرار می دادند . اولین بیمارستان روانی جدا از بیمارستان عمومی در سال 1773 از طرف دولت و مسئولین ایالتی در شهر ویلیامزبرگ 55 که بعداً پایتخت ویرجینیا نام گرفت افتتاح شد. بسیار به جاست که نامی از بنیامین راش 56 که پدر روانپزشکی در امریکا نامیده شده ببریم که درمان بیماران روانی در بیمارستان پنسیلوانیا به عهده گرفت و در سال 1812 یک سال قبل از مرگش کتابی به نام اطلاعات پزشکی و شرح بیماری های روانی 57 نوشت که تا 70 سال تنها کتاب بیماریهای روانی در امریکا به شمار می رفت . مسئله درمان اخلاقی که بیشتر جنبه انسانی ، عاطفی و تعلیم و تربیت داشت در طرفداران انجمنهای خیریه اثر خوبی گذاشت و مخصوصاً در قرن 19 بنا نهادن بیمارستانها مد نظر قرار گرفت . به طور خلاصه باید گفت در اوایل قرن 19 اصطلاح روانپزشکی58 در کشورهای اروپایی به جای دیوانگی59 بنا نهاده شد . در این قرن علوم و تکونولوژی پیشرفت قابل توجهی کرد . شهر نشینی ، صنعتی شدن ، احتیاج ووم ، کنار گذاشتن عقاید و خرافات و شرکت در انقالابات اجتماعی باعث شد که علم پزشکی جز علوم اساسی شده و روان شناسی و مسائل روانی بخصوص به علت باز شدن دانشگاه ها مسئله روز شد . این موضوع در کشورهای آلمان ، ایتالیا به اوج خود رسید و علی رغم مرگ پیشقدمان و فلسفه دانان درمان اخلاقی کتابهایی در زمینه جنبههای عضوی و فیزیوپاتولوژی بیماریهای روانی در آلمان نوشته شد و در سال 1867 این کتابها به زبانانگلیسی ترجمه شده و در دسترس امریکا بیان نیز قرار گرفت .
به طوری که معلوم می شود اروپاییها نسبت به امریکا در مورد روانپزشکی خیلی جلو بوده و در حقیقت احتیاجات مردم کشورهای اروپا بوده که دولتای امریکایی را به فکر انداخت که لنگان لنگان پشت سر اروپاییها درباره مسائل روانی پیش بروند .
در سال 1895 انستیتوی روانپزشکی در بیمارستان نیویورک تحقیقات تحقیقات درباره مسائل روانپزشکی را شروع کرد و در سال 1902 آدولف مایر60 روانپزشمک جوان سوئیس ( 1950-1866 ) جز پزشکان این انستیتو شد و در سال 1912 به سمت رئیس و مرکز روانپزشکی هنری فیلیپین وابسته به دانشکده جانزهاپکنیر61 منصوب شد و بعداً مکتب سایکوبیولوژی را بنان گذاری کرد .
در این سالها که روانپزشکی ترقی و توسعه روزانه داشت شخصی به نام کلیفورد بیرس 62 که یک تاجر معروف بود به علت ابتلا به افسردگی در بیمارستان روانی بستری شد و در سال 1905 کتابی از شرح حال و تجربیات خود به نام " روانی کهبا حال خود برگشت " نوشت . 63 بیرس در این کتاب ضمن شرح حال خود در زمانی که در بیمارستان بوده از نحوه درمان بیماری خود و وضع بیمارستان روانی صحبت می کند در سال 1908 کمیته وابسته به بهداشت روانی که س از یک سال تبدیل به انجمن ملی بهداشت روانی شد باعث شد که بهداشت روانی نهضتی جهانگیر شود و نظایر این واکنشها در کشورهای دیگر و ایتالیهای امریکا افتتاح می شوند .
درمان اخلاقی پنیل باعث پیدایش روانپزشکانی چون اسکیرول ، امیل کراپلین64 (1929-1855) . اوژن بلولر 65 (1939-1857) پیرژانه 66(1949-1859) و شارکو67 شد ( پاشا شریفی – 1379 ) .
اثرات پیشرفت روانپزشکی در فرانسه باعث شد روانپزشکان و پزشکانی در سوئیس پیدا شوند کوچکی بیطرفی از نظر سیاسی ، محل جغرافیایی ، نفوذ زبان و عقاید محلی کمک زیادی ، به پیشرفت روانپزشکی در سوئیس کرد و اوژن بلولرلغت اسکیزوفرنی را از کلمه یونانی اسکیزوفرنی به معنی جدایی و انفکاک و فرن به معنای مغز را بنا نهاد و تقسیم بندی بیماریهای روانی را نوشت .
هرمن رورشاخ 68در سوئیس تحت نظر یونگ روانکاو معروف سویسی مشغول کار شد و بالاخره نوبت به روانپزشکان یا روانکاوانی مانند فروید ، بروئد ، ادلرورانک که همگی اهل اتریش بودند رسید که در قرن اخیر شهرت عالمگیر پیدا کردند .
نهضت روانکاوی که توسط فروید به ائوج قدرت رسید از اوایل قرن بیستم از ابتدا توسط ژوزف بروئد69 اتریشی که علایم هستیم یک یک زن جوان را معالجه می کرد شروع کرد .
در قرن بیستم تئوریهای مختلف مختلف روانکاوی ، روانپزشکی دینامیک ، ژنتیمک ، بیولوژی ، ارتباط جسم و روان ، تئوریهای سرشتی ، مطالعه درباره اثراتالکترو شوک و عمل جراحی مغزی در بعضی از بیماریهای روانی ، گشایش مراکز اورژانس روانپزشکی به علت بروز جنگ جهانی دوم و مطالعات اپیدمیولوژیک در کودکان که از خانواده هایشان جدا و به سایر کشورها مخصوصاً سوئیس پناه آورده شده بودند باز شد . کم کم مکتب رفتار گرایی توسط واستون ، مفهوم هموستازی و مطالعه واکنشهای اعصاب اتونوم به وسیله کانن70 در اثر برخورد با استرس و فشارها ، تئوری هیجانها به وسیله جمیز پایز 71فرضیه فشار و سندرم سازش عمومی72 توسط هانس سلیه73 و بالاخره فرضیه های دیگر یکی پس از دیگری پیدا و روانپزشکی به صورت روانپزشکی امروزی درآمد . در سال 1930 اولین کنگره بین المللی بهداشت روانی با شرکت نمایندگلان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شد و مسائل روانی کشورها از قبیل تاسیس بیمارستانها ، مراکز درمانی سر پایی ، مراکز کودکان عقب مانده ذهنی و نظایر آن مورد مطالعه قرار گرفت .
در همین سال به موجب قانونی در انگلستان بخشهای سرپایی تاسیس شد و در این بخشها سرویسهای کاردرمانی به وجود آمده و بالاخره در 1940 کم کم بیمارستانهای روزانه در انگلستان افتتاح شد .
لبروز جنگ جهانی دوم تشکیل کنگره های بهداشت روانی را به تعویق انداخت ولی خوشبختانه بعد از اتمام جنگ کنگره های بهداشت روانی یکی بعد از دیگری تشکیل شد . اگر چه جنگ جهانی دوم مسائل زیادی پیش آورده ولی این حسن را داشته که مسئله بهداشت روانی اهمیت بیشتری پیدا کند . زیرا بیش از یک میلیون و هفتصد و پنجاه هزار نفر به دلیل بیماریهای روانی از خدمت سربازی اخراج شدند . در سومین کنگره بین المللی بهداشت روانی در سال 1948 که در لندن تشکیل شده اساس فدراسیون جهانی بهداشت بنیان گذاری شد و در همان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو74 و سازمان بهداشت جهانی75 درآمد و سازمان جهانی بهداشت در ژنونقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت روانی را به عهده گرفت از آن تاریخ به بعد هر سال یک جلسه بین المللی و هر چهار سال یک بازر یک کنگره جهانی تسکیل شده و می شو . در نتیجه تلاش و کوششهای پیگیر روز 18 فروردین مطابق با هفتم آوریل روز جهانی بهداشت اعلام گردید و در سراسر جهان مسائل بهداشتی کشورها مورد بررسی قرار گرفت و از مسئولین بهداشتی کشورهای مختلف خواسته شد تا برنامه های بهداشت روانی را جز برنامه های بهداشت عمومی قرار دهند .
در سال 1959 قانون روانی انگلستان76 از مجلسین آن کشور گذشت و وزارات بهداری و تامین اجتماعی عهده دار مسئولیت درمان و نگهداری بیماران روانی در آن کشور شد . در سال 1960 به دستور پرزیدنت کندی ریاست جمهوروقت امریکا قوانینی جدید برای بهداشت روانی وضع شد و دولت عهده دار مسئولیت های سنگینی برای این گونه بیماران شد کندی بهداشت روانی را یک وظیفه همگانی و جهاد ملی اعلام کرد وگفت : من پیشنهاد می کنم برنامه بهداشت روانی ملی با تاکید هر چه بیشتر و توجه مخصوص درباره مراقبت از بیماران روانی و عقب ماندگان ذهنی ایجاد شود و دولت در تمامی مراکز عملیاتی مقامات محلی و حتی همه افراد مسئولیت کلی داشته باشد .
و به همین علت در سال 1963 قانون مراکز جامع روانپزشکی در امریکا به تصویب رسید و تحت این قانون مراکز جامع منطقه ای مسئول 75 تا 200 هزار نفر از ساکنین همان منطقه برای بیماران روانی شد .
مراکز جامع دارای پنج نوع سرویس مختلف هستند که عبارتند از : بخش بیماری بستری ، بخش بیماران سر پایی ، بخش بیماران روزانه ، بخشهای توانبخش و بخش های اورژانسی روانپزشکی ،که در تمام اوقات شبانه روز و تعطیلات باز و آماده دادن خدمات و مراقبتهای فوری است . بخشهای مشاوره و راهنمایی و آموزش درمانی نیز در بعضی از مراکز جامع تاسیس شده است ( شاملو – 1381 ) .

زمینه تاریخی آسیب شناسی روانی
ممکن است چنین تصور شود که بررسی تاریخی آسیب شناسی روانی کاری بی فایده است زیرا بدون شک اطلاعات جدید ، موثر تر ، دقیقتر و منطقی تر از دانشهای زمان های گذشته است و بهتر است به جای سیر در تاریخ گذشته این علم توجه خود را معطوف به اطلاعات جدید نماییم اما واقعیت آن است که این اطلاعات جدید حاصل کار و تلاش گذشتگان است و بررسی آنها زمینه را برای شناخت اطلاعات جدید آماده می سازد تاریخچه هر علم شرح تکامل افکار ، بازتابها ، نگرشها و باورهای انسان طی هزاران سال است بررسی این رویدادها و تحولات بسیار با ارزش است زیرا اطلاعاتی به دست دهند که می توانند در فهم و ارزیابی این علم سودمند باشد .
نظریه های اولیه درباره اختلالات روانی این بود که شیطان در درون فرد مبتلا جایگزین شده و موجب اختلال رفتاری وی گردیده است به تعبیر دیگر نظریه های اولیه درباره رفتار نابهنجار و تبین نابهنجاری نیروهای جادویی و ماورالطبیعه مانند دیو ، شیطان و ارواح خبیثه بودند . بنابراین برای درمان فرد مبتلا کوشش می شد تا شیطان از درون وی بیرون رانده شود به همین دلیل آنان را شکنجه می کردند، شلاق می زدند، می سوزراندند و با ابزارهای بسیار ابتدایی مانند سنگ جمجمه هایشان را سوراخ می کردند و به سحر و جادو متوسل می شدند . کشف جمجمه های سوراخ شده موید این موضوع است .
نوشته های چینیها ، مصریها ، یونانیها نیز نشانگر این موضوع است که اینگونه اختلالات را به جایگزین شدن دیودر بدن فرد مبتلا نسبت می دادند در یونان قدیم (800 سال قبل از میلاد ) رفتار آشفته فرد به عنوان تنبیهی در برابر نافرمانی از خدایان تعبیر می شده است . این عقیده نه تنها در اقوام اولیه وجود داشت بلکه در سده میانه نیز نفوذ و توسعه فراوانی یافت ( اصغری – 1379 )
در خلال عصر طلایی یونان پیشرفت قابل توجهی در فهمو درمان بیماریهای روانی به وقوع پیوست . بقراط (357-460 پیش از میلاد ) پزشک بزرگ یونان که پدر پزشکی جدید نامیده شده است مداخله خدایان و دیوها را در ایجاد بیماری ها رد کرد . بر اساس نظریه بدنی علت بیماریهای روانی اختلال در اعضای مختلف بدن به خصوص مغز بود .بقراط معتقد بود که مغزفرمانده بدناست و بیماریهای روانی مربوط به اختلال در آن است همچنین بقراط علت اختلالات روانی را عدم تعادل فراوردهای مزاجی ( صفرا – سورا – خون – بلغم ) می دانست . او مغز را مهم ترین عضو بدن و تعبیر کننده آگاهی توصیف می کرد. پیش از او مصریان قلب را محل حیاتروانی و هیجانی می دانستند . بقراط و پیروان وی به دلیل تشخیص و درمان بیماری های روانی شهرت ویژه ای یافتند . بقراط انواع مختلف بیماریهای روانی را به سه طبقه کلی : مانی77 ، مالیخولیا78 ، و زوال عقل79 یا بیماری مغزی طبقه بندی می نماید و توصیف های بالینی مفصل درباره هر یک از این سه طبقه بیماری بدست می دهد . او باور داشت که علت حمله های صرعی آسیب های مغزی است بقراط تاکید نمود که اختلالات روانی علل طبیعی داشته و مثل سایر بیماری ها مستلزم درمانند . روشهای درمانی وی شامل استراحت کردن – حمام گرفتن – و رژیم غذایی خاص بود .
افلاطون (347-429 قبل از میلاد ) مسائل مربوط به افراد آشفته روانی را که مرتکب قتل می شدند مورد بررسی قرار داد و آشکارااظهار داشت که این افراد مسئول جنایات خویش نیستند و نباید با آنان بدانگونه که با سایر جنایات رفتار می شود رفتار نمود . او رفتار هر فرد را نتیجه ی از تعارض ین استدلال و هیجان می دانست و بر خلاف کسانی که علت رفتار نابهنجار را بدنی می دانستند بر نیروی تفکر تاکید ورزید و اظهار داشت که ذهن تنهاواقعیت حقیقی وجود انسان است . به نظر وی شخصیت آرمانی شخصیتی است که به ویژه توسط فکر و استدلال رهبری شود . افلاطون عقیده داشت کهرفتار انسان تحت نفوذ و استیلای نیازهای بدنی و غریزه های طبیعی وی است .
ارسطو ( 322-384 پیش از میلاد ) شاگرد افلاطون بود ولی از عقاید وی پیروی نمی کرد . او بیشتر پیرو عقاید بقراط درباره مزاجهای چهارگانه بود . و عقیده داشت که مزاجهای گرم موجب تمایلات عاشقانه و پروفی می شود و نیز موجه تکانه های خودکشی در فرد است او درباره استدلال و آگاهی مطالب زیادی نوشت . و حالتهای هیجانی و انگیزش از قبیل ترس ، خشم ، حسات ، تنفر ، شجاعت ، شفقت را مورد بحث و بررسی قرار داد . ارسطو خشم را محصول نگرش فرد درباره ناروایی و بی عدالتی می دانست و معتقد بود که ترس نتیجه آگاهی فرد از خطر و انتظار شکست یاطرد شدگی است . او درباره لذت و الم مفاهیمی را مورد استفاده قرار داد که بااصول عقاید فروید و پیروانش شبیه بود .
در سالهای اولیه مسیحی سنت اگوستین (430-354 بعد از میلاد ) بسیاری از اندیشه های جدید درباره اختلالات روانی را پیش بینی نمود . او به عنوان یک حکیم و فیلسوف الهی زمینه را برای نظریه های روان پویایی80 درباره رفتار نابهنجار هموار ساخت . اگوستین مطالب گسترده ای درباره احساسات و کشمکشهای روانی در انسان نوشت ، به طوری که ممکن است بتوان وی را پیشگام مکتب تحلیل روانی دانست . او مانند فروید به معصوم بودن کودکان اعتقاد نداشت و نقش تکانه های پرخاشگری در کودکان و نیاز به کنترل اوضاع محیطی را مورد بحث قرار داد . اگوستین با بیان این نکته که درون نگری و کشف زندگی هیجانی درونی ، منبع با ارزشی برای دانش روان شناسی است . سهم بزرگی در روان شناسی نابهنجاری نوین داشته است .
در سده میانه نگرش اخلاقی – انسانی – و خوش بینانه کهنسبت به انسان در سالهای اولیه مسیحی وجود داشت از بین رفت و جای خود را به افکار و عقاید ضد روشن اندیشی بخشید . اعتقاد به ارواح خبیثه مجدداً با نیروی شدید ظاهر گردید . مثلاً در قرن سیزدهم و چهارده بیمارن روانی را شکنجه می کردند تا شیطان از ذهنشان خارج شود با این وجود کسانی بودند که بر خلاف جریان آب شنا می کردند مثلاً پاراسلسوس 81 به کسانی که به ارواح خبیثه اعتقاد داشتند حمله کرد و ناسازگاری های روانی را پدیده ای طبیعی دانست او به نجوم اعتقاد داشت و پدیده های طبیعی رابه سیارات و ستارگان نسبت می داد . با وجود چنین اندیشه های روشنگرانه ای افکار خرافی و تعصب آلود در سده های میانه همچنین رواج داشت و دانشی را که نسلهای قبل اندوخته بودند دگرگون ساخت در اواسط قرن پانزدهم تلاشی چشمگیر در جهت بردباری و مدارانسبت به رفتار نامانوس بیماران روانی آغاز گشت . اعتقاد به جادوگری دگرگون شد و نزدیک به سیصد سال بعد اروپا درگیر ترسی که منجر به کشتن و از بین رفتن هزاران تن از جادوگران شد .
تحول اجتماعی و فکری بزرگی در اواخر سدههای پانزدهم و شانزدهم ایجاد شد . با پیدایش سرمایهداری ارزشهای فردی جایگزین ارزشهای ساده اجتماعی گردیدند . شهرها جایگزین جوامع روستایی شدند و ساختار خانوادگی و روستایی سده میانی رو به انحلال نهاد . تفرقه و اختلاف کلیساها را فرا گرفت و نهضت پروتستان ، قسمت اعظم اروپا را درگیر جنگهای مذهبی ساخت . و این عوامل موجب برهم زدن توازن اجتماعی بیشتری شدند در خلال این بی ثباتی گسترده اجتماعی عقایدی درباره جادوگران ظاهر گشت و آنان به عنوان کسانی که با شیطان هم پیمان بوده و از آزار و اذیت دیگران لذتمی برند تلقی می شدند و این حکم که هر مرد یازنی که اقدام به احضار ارواح کند محکوم بر مرگ است به اجرا درآمد . کلیسا جادوگری را " خطای حواس " و نوعی الحاد و ارتداد نسبت به خداوند دانست که باید از طریق کلیسای رم سرکوب شود .
اولین نهضت انسان گرایانه درباره بیماری های روانی با کار فیلیپ پنیل 0 1826-17459 در فرانسه آغاز گشت.پنیل از آغاز 1792 رئیس بیمارستان روانی بیستر82 در فرانسه شد دستور داد تا زنجیر از دست و پای بیماران روانی بردارند و از شکنجه و آزار آنان اجتناب ورزند و با آنان مانند یک انسان بیمار رفتار کنند .در خلال این دوره ، درمانگری اخلاقی 83 در حد بالنسبه وسیعی در بیمارستانهای روانی مورد استفاده واقع شد . گرچه ، ممکن بود درمانگری اخلاقی ، غیرعملی باشد ولی بی تردید بسیار موثر واقع شد .
به رغم نتایج موثری که درمانگری اخلاقی در برداشت ، به دلیل پذیرش این عقیده که دیوانگان افراد بیمار هستند و فقط درمانگری اخلاقی نمی تواند موثر باشد ، در نیمه دوم قرن نوزدهم این روش درمانگری رو به اضمحلال گذاشت. از اوایل قرن نوزدهم اطلاعات مربوط به فیزیولوژی ، تشریح ، عصب شناسی ، شیمی و پزشکی عمومی به سرعت افزایش یافت . این پیشرفت ها به کشف تدریجی زیر بنای آسیب شناختی عضوی بسیاری از بیماریهای بدنی منتهی گشت و این گام موثر دیگری بود که دانشمندان بیماریهای روانی را به عنوان اختلالاتی بر اساس آسیب شناختی عضوی معین بنگرند .
در سال 1858 امیل گراپلین84 نقش مهمی در ایجاد نظریه بدنی ایفا نمود و او بر اهمیت آسیب شناختی مغزی در بیماریهای روانی تاکید نمود ، هر چند به اقدامات موث4ر دیگری در ین زمینه مبادرت ورزید که مهمترین آنها نظام طبقه بندی وی بود .
در اوایل قرن بیستم ، اکثر بررسی کنندگان رفتار نابهنجار متقاعد شدند که آسیب شناختی عضوی مغز یا دستگاه عصبی باید ریشه تمام اختلالات روانی باشد ، چنان که این موضوع در مورد فلج سیفلیتیک صادق است . با این وجود مکتب فکری جدیدی ظاهر گشت که عقیده حاکم درباره آسیب شناختی مغزی را به عنوان علت اختلالات روانی ، مورد سوال قرار داد . این یک نظریه " انقلابی " بود که علت انواع معین اختلالات روانی را بیشتر روان شناختی می دانست تا عوامل عضوی .
اولین گام های منظم در جهت فهم عوامل روان شناختی اختلالات روانی توسط زیگوند فروید85 (1856-1939) برداشته شد . فروید مدل تحلیل روانی86 ( روانکاوی ) را مورد استفاده قرار داد . اصول عمده وی در این مدل مطالعه بالینی بیماران تحت درمان وی بودند . در آغاز فروید هیپنوتیزم را برای درمان بیماران خود به کار می بست و مشاهدات خود را معطوف به روان پویائیهای87 مسائل آنان می نمود . پس از آن روش همخوانی آزاد88 ، که در آن از بیمار خواسته می شد تا آنچه به ذهنش می آید بازگو کند ، را مورد استفاده قرار داد . در بررسی نظریه های روان شناختی معاصر شش دیدگاه را مورد بررسی خواهیم داد که عبارت است : 1- دیدگاه زیست شناختی 2- روان پویایی 3- یادگیری 4- شناختی 5- انسان گرایی و اصالت وجودی 6- اجتماعی ( اصغری -1379)

موضوع آسیب شناسی روانی
آسیب شناسی روانی ، رفتار ، احساسها ، و هیجانهای افراد را از نظر برخورد محیط و جامعه مورد بحث قرار می دهد . همچنین چگونگی احساس متفاوت بودن اف راد از نظر جامعه و برخورد با آنان را بررسی می نماید . احساس متفاوت بودن ، طیف وسیعی را در بر می گیرد که از هذیانها ( افکار نادرست و آزار دهنده ) ، توهمها ( ادراکهاعی غلط و یا بدن محرکها ) ، تا نگرانیها و رفتارهای ابهام آمیز که تاثیر مهمی بر زندگی دروزانه شخص ندارند ولی بهتر است وجود نداشته باشند ، در نوسان است .
بخش عمده رفتارهایی که در آسیب شناسی روانی مورد بررسی قرار می گیرد مربوط است به شکستها و ناشایستگیهای فرد .
این شکستها عمدتاً عبارتند از : شکست فرد در سازگاری با محیط . برای رسیدن به این مقصود فرد می کوشد تا بین آنچه انجام می دهد یا مایل است انجام دهد از یک سو ، آنچه محیط از وی انتظار انجام دادن آن را دارد . از سوی دیگر ، تعادل برقرار کند . به عبارت دیگر ، سازگاری فرد مستلزم بر آوردن نیازهای شخصی خویش مطابق با واقعیتهای محیطی است .
محدوده رفتار ناسازگار از ترس های مزمن که ناراحت کننده است ، اما موجب از بین رفتن کامل فعالیت فرد نمی شود ، تا تخریب شدید واقعیت و ناتوانی در ارتباط با دیگران را شامل می شود . گاهی فقط خود فرد از رفتار ناسازگار خویش ناخشنود است ، گاهی جامعه دستخوش آشوب و نگرانی و آماده وقوع یک رویداد است . هر رفتار انحراف ی لزوماً ناسازگار نیست ، مثلاً آلبرت انشتین در دوازده سالگی تصمیم گرف ت زندگی خود را وقف " حل معمای دنیای پهناور " بنما ید . ( سعادت – 1381)
سازگاری چریانی پویاست . هر فرد به محیط و تغییراتی که در آن رخ می نماید ، پاسخهایی می دهد . تعیین اینکه شخص تا چه اندازه می تواند با محیط و تغییرات آن سازگار شود به دو عامل بستگی دارد : یک خصو صیات شخص یعنی مهارتها ، نگرشها ، حالات بدنی ، دیگری ماهیت موقعیتهایی که با آن مواجه می شود مانند کشمکشهای خانوادگی و بلاهای طبیعی . این دو عامل با هم در تعیین سازگاری ، خشنودی و کامیابی یا شکست و کناره گیری فرد موثرند . چون شخص و محیط همواره در حال تغییر و تحول اند ، پس سازگاری باید همواره با توجه به دو عامل صورت پذیرد . تغییرات فوق العاده سریع روانی فشار خاصی بر تواناییهای سازگاری فرد وارد می سازند . هر چند باید متذکر شد که سازگاری موفقیت آمیز موفقیت آمیز فرد در یک موقعیت ، موفقیت وی را در موقعیتهای دیگر تضمین نمی نماید .

تعریف آسیب شناسی
آسیب شناسی روانی عملی است که در آن کوشش می شود با به کار گرفتن اصول اساسی ران شناسی ، رفتار نابهنجار شناخته شده ، علل آن مورد بررسی قرار گیرد . در این تعریف مفاهیمی وجود دارد که لازم است توضیح داده شود و دقیقاً مورد بحث قرار گیرد . منظور از اصول اسایس روان شناسی قوانینی هستند که در زمینه های مختلف روان شناسی مانند احساس و ادراک ، شخصیت ، یادگیری ، انگیزش و هیجان و از این قبیل به دست آمده اند . مفهوم دیگری که در این تعریف آمده ، رفتار نابهنجار است که لازم است ئدقیقاً بررسی شده معیارهای معینی برای تشخیص رفتار " بهنجار " از " نابهنجار " به دست داده شود ( سعادت -1381).
منظور از " رفتار نابهنجار " چیست ؟
چون کلمه نابهنجار ( اصولاً معنی دور بودن از طبیعی را می دهد ، بنابراین ، دلالت بر انحرااز بعضی استانداردها دارد . در مورد بیماری بدنی استاندارد عبارت است از : انسجام کنشی و ساختمانی بدن که با استمداد از علم ژزشکی و ابزارهای دقیق و فنون یشرفته می توان خط و مرز مشخصی بین بهنجاری و نابهجاری ترسیم نمود ، ولی در سطح روان شناختی " مدل آرمانی " یا حتی " مدل طبیعی " برای مقایسه نداریم . بنابراین نمی توان گفت رفتار بهنجار و نابهنجار وجود دارد که عبارتند از :
1- ملاک اجتماعی
بسیاری از دانشمندان اجتماعی این نظریه را بیان داشته اند که تطبیق رفتار با استانداردهای اجتماعی نشانگر بهنجار بودن آن است ، در حالی که انحراف از این استانداردها دلیل نابهنجار بودن آن . بدین ترتیب تا زمانی که رفتاری مورد قبول جامعه باشد نمی تواند نابهنجار تلقی شود. بر اساس این تعریف رفتار نابهنجار است که جامعه آن را نابهنجار بداند .
ملاک اجتماعی به این ژیش فرض تکیه می کند که اگر رفتاری قابل قبول اجتماع باشد هرگز مرضی نیست و بهنجار بودن ، چیزی جز تطبیق با استانداردهای جامعه نیست . به تعبیردیگر مفهوم " بهنجاری " و " نابهنجاری " در رابطه با فرهنگ معنی داری است . یعنی رفتار طبیعی ، رفتاری است که اجتماع توقع دارد ؛ ولی رفتار غیر طبیعی چنین نیست . البته سازگاری با استانداردهای اجتماعی برای زندگی گروهی لازم است و بعضی انحرافها نه تنها برای فرد مضر است بلکه برای اجتماع هم زیان آور است . ولی توجه به این نکته ضروری است که ملاک تعیین رفتار بهنجار فقط این نیست که جامعه آن را بژذیرد ، بلکه بر ملاک اجتماعی نیز انتقادهایی می تواند وارد باشد . یکی از انتقادها این است که ارزشهای فرهنگی نسبی است آنچه در یک فرهنگ قابل قبول و ژذیرش است ، ممکاست در فرهنگ دیگر به کلی مردود باشد . مثالهای زیادی می توان ذکر کرد که از آن جمله است قانون ازدواج پسران با یکدیگر که سالهاست در انگلستان به تصویب رسیده است ، یا لخت در زاد شدن در ساحل دریا که در بسیاری از جوامع غربی متداول است .
انتقاد دیگر اینکه حتی در یک جامعه معین هم ارزشهای فرهنگی همواره ثابت نیست ، یعنی آنچه در یک زمان معمول و قابل قبول است ، ممکن است در زمان دیگر به هیچ وجه قابل قبول نباشد ، مثال بارز وجود حجاب برای زنان که اکنون در جامعه ما یک ارزش فرهنگی بسیار با اهمیت تلقی می شود ولی قبلاً برعکس یک ارزش ضد فرهنگی محسوب می شد .
اما سووسن و مهمترین انتقاد اینکه اگر ارزشی را از آن خلاص کند ، یا بعضی از دانشجویان درست قبل از یک امتحان مهم ، تکرار بعضی اشعار یا آوازهای معروف ، یا صدای نابهنجار آگهی های تجارتی را در ذهن خود گزارش کرده اند . شیوع اختلالات وسواس در افراد دارای در آمد بالا و تا حدودی در گروههای روشنفکر تر بیشتر است . غالباً از اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی آغاز می شود و احتمال بروز آن در زن و مرد یکسان است ( راچ من89 ، هاجسون90 ، 1980) .
بعضی از تحقیقات پیش رویدادی حاکی از آنند که در حدود 50 درصد از افراد مبتلا ازدواج نکرده اند .
زبان و تکلم افراد وسواسی بیانگذر آن است که آنان توجهی اغراق آمیز نسبت به جزییات دارند ، خواهان فضایی انزواجویانه هستند ، در تصمیم گیری دچار اشکال اند .
شایعترین و ویژگیهای اختلالات وسواسی را می توان چنین ذکر کرد .
1- افکار و اعمال وسواسی ، به گونه ای ژایدار تحمیل شونده و مصرانه آگاهی فرد مبتلا را فراگرفته اند .
2- افکار و اعمال وسواسی برای فرد مبتلا رنج آور ، نامطلوب ، غیر قابل کنترل و ناژذیرفتنی هستند .
3- شخص مبتلا ، افکار و اعمال وسواسی را بیهوده غیرمنطقی می داند ولی قادر به متوقف ساختن آنها نیست .
4- فرد مبتلا در خود نیازی برای مقابله با افکار و اعمال وسواسی احساس می کند ، اما می ترسد که در صورت ارتکاب این عمل اضطرابش افزایش یلبد .
در واسوس ترس ، فرد مبتلا به خود موقعیت نیست ، بلکه ترس ،ذ مطلوب به ژیامدهای مترتب بر آن است ،در حالی فرد فوبیک ، ترس متوجه یک موضوع یا یک موقعیت خاص است . تفاوت دیگر این است که افراد وسواس توجه بیشتر و ماهرانه تری درباره افکاری که ذهن آنان را اشغال کرده است و اعمالی که انتجام می دهند ، دارند . در حالی که افراد فوبیک کمتر درباره ترس خود می اندیشند . سومین تفاوت این است که به نظر می رسد در واسوس شناختهای فرد بیشتر از خوبی نقش بازی می کنند .
اعمال و وسواس غالباًً به صورت تمیزی و پاکیزگی افراطی ، نظم و ترتیب بیش از حد ، تردید و دودلی درباره درست انجام دادن کارها ، کندی وقت فوق العاده نسبت به انجام دادن وظایف و بررسی و بازبینی فوق العاده امور و اوضاع و احول جلوه گر می شوند .
افکار وسواس ممکن است در اطرافرموضوعهای مختلف از قبیل توجه زیاد به عملکرد های بدنی ، ارتکاب اعمال غیر اخلاقی ، کشتن همسر یا فرزند متمرکز شود . گر چه افکار وسواسی به ندرت به صورت عمل در می آیند ، ولی منبع عذاب برای فرد هستند . انجام عمل وسواس معمولاً موجب رضایت خاطرو کاهش اضطراب در فرد می شود . به همین دلیل کوششهای وی برای منبع و توقف اعمال و افکار وسواسی که به نظرش عجیب و مزخزف می رسند با شکست مواجه می شود ، زیرا می ترسد که این عمل موجب افزایش اضطراب در وی شود .( سعادت – 1381)

دیدگاه اختلالات اضطرابی در سلامت عمومی :
علل اختلالات اضطرابی را می توان با توجه به دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار داد.
1- دیدگاه زیست شناختی
گر چه علت مشخصی برای ااختلالات اضطرابی شناخته شده است اما به نظر می رسد که علل زیستی در ایجاد آنها نقش داشته باشند . مثلاً آشکار شده است که داروهای آرامبخش در کاهش اضطراب موثرند . محققان درصدد کشف چگونگی چگونگی تافیر این داروها در بعضی قسمتهای مغز هستند . موضوع دیگری که به اهمیت عوامل زیستی اشاره دارد ، وجود شواهدی است که نقش وراثت را در اختلالات اضطرابی تایید می کند، مثلاً هماهنگی بالایی که بین دو قلوهای ذیک تخمکی از نظر ابتلا به این اختلالات ملاحظه می شود ، ممکن است حاکی از یک ترکیب ژنیتکی به عنوان علت این اختلال باشد . همچنین دستگاه بعضی از افراد مبتلا به اختلالات اضطرابی به ویژه نسبت به محرک ها حساستر است . این موضوع خود ممکن است ناشی از یک آمادگی ژنتیکی خاص باشد .
2- دیدگاه روان پویایی
دردیگاه روان ژویایی علت اختلالات اضطرابی به تعارضهای درونی و تکانه های ناخود آگاه نسبت داده می شود . در اضطراب تعمیم یافته و رعبی رفاعهای برای کنترل اضطراب وی کافی نیست . مثلاض خانی هرگاه از خانه خارج می شد ، دچار اضطراب شدید شده احساس می کرد که قلبش به طپش افتاده و مجبور است ضربان آن را بشمارد . تحلیل روانی آ؟شکار ساخت که علت این امر وجود تکانه های جنسی91 غیر قابل از نظر وی است . این نوع احساس اضطراب ، طغیان روانی92 نامیده شده است . طغیان روانی تحریک بیش از اندازه تکانه ها و انگیزه ها از طریق استفاده از مکانیزم های دفاعی است که به یکی از شکلهای اختلالات اضطرابی متجلی می شود . در این دیدگاه ، ادراک خویشتن به عنوان فردی درمانده برای سازش با فشارهای محیطی ، ژیش بینی جدایی و رها شدگی ، محرومیت ، و از دست دادن حمایتهای عاطفی مورد تاکید واقع شده است .
در این دیدگاه ، خوبی یک معنی رمزی داشته و به عنوان ظهور یک تعارض روان شناختی حل نشده ذنگریسته می شود . بدین ترتیب ، خوبی ممکن است نقش یک واکنش دفاعی داشته باشد که فرد را از موقعیتهایش که در آن احتمال خطرناک شدن سائقه های جنسی یا ژرخاشگری است ، حفظ می نماید. ممکن است مکانیزم جابه جایی93 نقش داشته باشد ، بدین معنی که اضطرابی که از یک موقعیت استرس زا در فرد به وجود می آید به اشیاء یا موقعیتهای دیگر منتقل شود .
این عقیده در نظریه تحلیل روانی مورد تاکید بسیار واقع شده و پس از آن توسط سایر محققان نیز تائید گردیده است . بدیهی است که این جریان جابه جایی نا آگاهانه صورت می ژذیرد . در ظهور وسواس نیز مکانیزم جابه جایی مورد تاکید واقع شده است . فرد مبتلا به وسواس از طریق افکار مصرانه یا انجان دادن کارهای تکراری خود را از اضطرابی که افکار تهدید کننده ایجاد می کنند یا خواسته هایی که آن موجب آن می شوند ، محفوظ نگاه می دارد . در واقع افکار وسواس " سالم " جانشین افکار ناسالم ، خطرناک ، و ناخوشایند می گردد .
در بعضی از موارد مکانیزم دفاعی واکنش سازی94 نقش مهمی در ظهور افکار و اعمال وسواس بازس می کند . بدین ترتیب که ممکن است فرد درست بر ضد خواستها و افکار مخاطره آمیز خود فکر یا عمل کند . مثلاً به طور ناخودآگاه کینه و دشمنی درونی خود را به صورت افکار و اعمال محبت آمیز و دوستانه ابراز نماید . جداسازی95 ، یعنی جداساختن هیجانها از افکار یا اعمال نیز به عنوان علت وسواس ذکر شده است . مکانیزم دیگری که به عنوان علت وسواس مورد تاکید شده ، باطل سازی 96 است که فرد از طریق اعمال آئینی ، افکار غیر قابل قبول را " پس می زدند ".
احساس گناه و ترس از تنبیه که اغلب از خود محکوم سازی شخصی ناشی می شود . به عنوان علل دیگر وسواس مورد توجه قرار گرفته است . مثلاض کسی که از عمل استمناء احساس گناه به شستن مکرر دست مبادرت می ورزد .
احساس تهدید و عدم امنیت نیز می تواند به علت مهمی برای وسواس محسوب شود . به نظر می رسد که شخص وسواسی ، محیط و اطراف خویش را بسیار خطرناک احساس می کند و می کوشد تا از طریق نظم افراطی و اطمینان بخش ، خطرات و تهدیدهای محیط را کنترل نماید . به همین دلیل وقتی که یک قسمت جزئی از عملی از نظم خارج می شود ، تمام ساختمان دفاعی شخص وسواسی ف آسیب دیده ، احساس تهدید و تشویش می نماید . کوشش آنان برای حفظ نظم شدید به منظور ان است که دنیا را مطمئن و قابل پیش بینی سازند . تثبیت 97در مرحله مقعدی 98از موارد دیگری است که در دیدگاه تحلیل تحلیل روانی به عنوان علت وسواس مورد تاکید واقع شده است .
3- دیدگاه رفتار گرایی
درمانگران و نظریه پردازان رفتار گرا ، اختلالات اضطرابی را نتیجه یادگیری غلط و شرطی شدن می دانند . یک موقعیت استرس زا که با موقعیت های استرس زای قبلی شبیه است ممکن است موجب برانگیختن اضطراب و درد بشود .
توقعات و مدلهای نادرست والدین به عنوان علت اضطراب در دیده گاههای دیگری مورد تاکید واقع شده است . والدینی که انتظارات خارق العاده را بیش از اندازه از کودکان خود دارند موجب ایجاد اضطراب در آنان می شوند . به همین ترتیب اگر والدین دارای واکنشهای اضطرابی در برابر موقعیت های بی اهمیت باشند کودکانشان می آموزند که در برابر مسائل جزئی و بی اهمیت واکنشهای اضطرابی شبیه به واکنشهای والدین خود ظاهر سازند .
قصور در آموختن شایستگی های لازم نیز می تواند علت اضطراب محسوب می شود . زیرا شخصی که شایستگی های لازم را آموخته است در سازگاری و حل مسائل زندگی ، موقعیت های کمی را تهدید کننده می بیند ، ولی شخص مبتلا به اضطراب به دلیل نبود شایستگی های لازم ، بسیاری از موارد معمولی زندگی را اضطراب زا و تهدید کننده احساس می کند . ممکن است رابطه ای بین حوادث نا خوشایند و موقعیت های خاص وجود داشته باشد . این حوادث از طریق جریان ، شرطی شدن کلاسیک با سایر انواع شرطی شدن ها می توانند ، به وجود آیند . تقویت نیز می تواند عامل مهمی محسوب شود . بدین صورت که اجتناب فرد از موضوع های ترس آور ، موجب تسکین و کاهش اضطراب در وی می شود .
خوبی ممکن است به ترس از موقعیت هایی که رابطه ی خیلی کمی با ضایعه روانی اصلی دارد ، تعمیم یابد . این جریان تعمیم ، اغلب به صورت یک " سلسله مراتب زنجیره ای " در می آید . به عنوان مثال دفتری که از لحاظ اخلاقی از انضباط شدیدی برخوردار بود و عمل جنسی در نظر وی بسیار زشت و با افکاری از گناه ، تقصیر و دوزخ وابسته شده بود . با جوانی به منظور ازدواج روبه رو گردید . آن درد ضمن بحث درباره ی موضوع های مختلف ، راجع به مسائل جنسی نیز صحبت نمود .
این موضوع موجب برانگیختن تمایلات جنسی شدید و احساس گناه فوق العاده در ان دختر شده به زنجیره ای از رفتارهای اجتماعی منتهی گردید . بدین معنی که در آغاز برای آنکه از افکار زشت و غیر اخلاقی خود رهایی یابد از دیدن آن درد امتناع ورزید . پس از ان از ملاقات با هر مردی به منظور ازدواج امتناع ورزید . بدنبال آن از روبه رو شدن با هر مردی که می شناخت احساس ناراحتی می کرد و سرانجام از هر موقعیت اجتماعی که ممکن بود مرد در آنجا باشد دچار ترس می شد .
وسواس نیز ممکن است از طریق یادگیری به وجود آمده باشد . این موضوع به ویژه قابل توجه است که اغلب وسواس در چند فرد از افراد مختلف یک خانواده ملاحظه می شود . گر چه مهم است عامل توراث در اینجا نقش داشته باشد اما عامل یادگیری به نظر می رسد که نقش بیشتری ایفا می کند .
4- دیدگاه شناختی
بر اساس دیدگاه شناختی ، اختلالات اضطرابی نتیجه افکار و باورهای نادرست ، غیر واقعی و غیر منطقی هستند ، به ویژه باورهای غیر منطقی اغراق آمیز نسبت به مخاطرات محیطی .
دیدگاه شناختی مانند دیدگاه روان پویایی به جریان های درونی به عنوان علل اختلالات اضطرابی توجه دارد
،اما به جای تاکید بر تمایلات ، نیازها ، و انگیزه ها معتقد است که افراد اطلاعات کسب کرده را مورد تعبیر و تفسیر قرار می دهند و از آنها در حل مسائل زندگی استفاده می کنند . این دیدگاه بر خلاف دیدگاه تحلیل روانی که انگیزه ها ، احساسات و تعارض های پنهان را مورد تاکید قرار می دهد ، بر جریان های ذهنی که به سادگی به آگاهی شخص می آیند ، تاکید می ورزد . در دیدگاه روانشناختی کوشش می شود که از طریق راه هایی که فرد به اطلاعات موجود توجه می کنند و آنها را مورد تعبیر و تفسیر قرار می دهد و به کار می بندد ، علت اختلالات اضطرابی جستجو گردد . دیدگاه شناختی به طور کلی به افکار و راه های حل مساله فعلی شخص بیش از تاریخچه فردی توجه دارد .
بدین معنی که تاریخچه ی شناختی فرد ، نگرش ها و حال و اکنون به عنوان علل اختلالات اضطرابی مورد توجه واقع می شود . دلارد و میلر ( پیشگامان یادگیری شناختی ) مفاهیم شناختی را برای توصیف رفتار ناسازگار به عنوان نقطه ی اتصال تجارب ناخوشایند زندگی و اختلالات اضطرابی به کار می برند . آنان باور دارند که باید پاسخ های اکتسابی خود آگاه فرد را به عنوان ریشه های واکنش های اضطرابی فرد مورد توجه قرار داد . با وجودی که دلارد و میلر ترجیح می دهند که رفتار را بر حسب عادات و یادگیری توصیف کنند ، اما بر حل تعارضات شناختی فرد نیز تاکید دارد بسیاری از نظریه پردازان دیدگاه شناختی مانند بند ورا به خود تنظیمی ، یا یادگیری از طریق تقویت درونی ، در برابر ظهور و تغییر رفتار به وسیله تقویت خارجی توجه داشته اند . آنان علل اختلالات اضطرابی را عدم خویشتنداری99 رفتار دانسته اند .
راتر100 نیز نحوه فکر کردن افراد درباره کتنترل محیط101 را به عنوان علل اختلالات اضطرابی مورد توجه قرار می دهد . همان طور که قبلا اشاره شد راتر کسانی را کمه معتقدند می توانند بر موقعیت تاثیر بگذارند ، افراد دارای تمرکز درونی کنترل نامیده است ، و کسانی را که باور دارند کنترل کمی بر آنچه بر آنان واقع می شود دارند ، افراد دارای تمرکز بیرونی کنترل نام گذاری کرده است . بدین ترتیب کسانی که فکر می کنند کنترل کمتری بر محیط اطراف خود دارند بیشتر آماده ابتلا به اختلالات اضطرابی هستند .
آلبرت الیس102 بر این باور است که رفتار افراد بیش از آنکه به شرایط عین بستگی داشته باشد ، به دستگاههاس اعتقادی و راههای تعبیر و تفسیر آنان از موقعیت ها ارتباط دارد . او به هیجانهای شدیدی و رفتارهای اضطراب انگیز به عنوان نتایج قابل تغییر افکار می نگرد . الیس می پذیرد که ارزشهای غلط احتمالاً در کودکی شکل گرفته اند ، اما معتقد است که یافتن اینکه افراد چگونه و از چه طریق این رفتارهای اضطرابی را ژیدا کرده اند ، کمتر از کمک کردن به تعبیر افکار آنان نسبت به موقعیتهای فعلی ، اهمیت دارد .
بک بیشتر توجه خود را بر شناختهای افراد افسرده متمرکز ساخته است . او باور دارد که هیجانهای افراد در حد زیاد بر چگونگی نظر آنان درباره جهان قرار دارد . آنان در مورد مشکلات خود اغراق می کنند ، و به همه موارد تعمیم می دهند و احتمال اجرای هر عملی را که می توان در مورد رفع مشکلاتشان انجام داد به حداقل می رسانند .
کلی بر نقش ساختارهای شخصی به عنوان واکنشهای هیجانی تاکید می ورزد و اظهار می دارد که وقتی شخص نمی داند در یک موقعیت معین چگونه رفتار کند ، و وقتی متوجه می شود که دستگاه ساختارهای شخصی وی مسئله ایجاد شده را در بر نمی گیرد ، احساس اضطراب می کند . بنابراین شناخت بر هیجان و اضطراب مقدم است (ساراسون1686،78-76). ( پاشا شریفی -1379)

نظریه ها ، تحقیقها و درمان افسردگی در سلامت عمومی
نظریه های مربوط به افسردگی
علت افسردگی از دیدگاههای نظری عمده مورد بررسی قرار گرفته است ، مشهورنرین دیدگاه در حال حاضر این است که گروه های مشخصی از افراد افسرده وجود دارند که نشانه های مرضی آنان علل مختلفی دارند . چنین تصور می رود که علل ایجاد کننده نوع دو قطبی که شامل رفتارهای مانی و دیپرسیو هر دو است ، عوامل ژنتیک باشد . بسیاری از پژوهندگان تصور می کنند که اختلال یک قطبی ، که در آن افسردگی به تنهایی و بدون حمله های مانیایی رخ می نماید ، دست کم شامل دو گروه فرعی است .
افراد گروه اول کسانی هستند که علت افسردگی آنان ناتوانی در سازش با مقتضیات دشوار زندگی است . افراد گروه دوم افرادی هستند که امکان دارد افسردگی آنان ، علت بدنی داشته باشد : مانند بروز دشواریهایی در انتقال ژیام های عصبی به دلیل نارسایی و کمبود مقدار انتقال دهندگان شیمیایی به نام کتکو لامینها103 ( گروه هورمونهایی شامل اپی نفرین104 ، نوراپی نفرین105 و دوپامین106 که در واکنش نسبت به فشار روانی بسیار مهم است وممکن است منشا ژنتیک داشته باشد ).
چنان که معمولاً دیده می شود ، روی آوردهای نظری متفاوت نسبت به افسردگی موجب انواع مختلف مطالعات و مفروضات گوناگون شده است که روی هم نظری متفاوت نسبت به افسردگی موجب انواع مختلف مطالعات و مفروضات گوناگون شده است که روی هم مسئله علل و درمان این اختلال را پیچیده تر می سازد . ( دادستان – 1381)

نظریه های زیست شناختی
پیش فرض نظریه های زیست شناختی این است که علت افسردگی یا در ژنها نهفته است که از طریق توراث از والدین به فرزندان منتقل می شود ، یا نارسایی عمل فیزیولوژیایی که ممکن است پایه ارثی یا غیر ارثی داشته باشد . یافته های مربط به همزادان از 1930به بعد بیانگر آن است که عوامل ارثی موجب بروز نوعی افسردگی می شوند .
بسیاری از پژوهندگان ، عوامل ارثی ، همراه آنچه در زندگی شخصی به وقوع می پیوندد ، یعنی ترکیب آمادگیهای ارثی و فشارهای روانی محیطی ، را علت احتمال افسردگی و رفتارهای ناشی از آن می دانند . کسانی که افسردگی دو قطبی دارند ، یعنی هم گرفتار افسردگی هستند و هم دچار مانی اغلب دست کم دو نسل از بستگان آنها رفتارهای مشابهی داشته اند . همچنین در خانوادهایی که افسردگی دو قطبی روی می دهد احتمال بروز افسردگی یک قطبی بیش از آن است که بر حسب تصادف رخ داده باشد . این موضوع که افسردگی چگونه از طریق توراث منتقل می شود ، هنوز نامعلوم است .
پژوهندگان برای پاسخ دادن به این پرسش ، بسیاری از کنشهای روان شناختی موثر در رفتار را که می توانند با رفتارهای اختصاصی مربوط به اختلالات خلقی از قبیل آشفتگی خواب ، کاستی حافظه ، تغییرات خلق و خوی ربط داشته باشند مورد مطالعه قرار داده اند . یک زمینه عمده پژوهش درباره علل زیست شناختی افسردگی مربوط است به نقش انتقال دهندگان عصبی سالهاست که نظریه کتکولامین در مورد افسردگی حاکم بوده است ( شیلد کروت107 1965) .
این نظریه بیان کننده آن است که افسردگی مربوط است به کمبود ویتامینها کتکولامینها ، به خصوص نورا اپی نفرین ، در محلهای گیرنده مخصوص در مغز از طرف دیگر ، این تصور وجود دارد که علت مانی فزونی نور اپی نفرین در مراکز گیرنده معین مغز است .
نتایج پژوهش ها بیانگر آن است که نور اپی نفرین بر تغییر خلق و خو ، احساسات شادی بخش و احساسات افسردگی موثر است . گرچه فرضیه کتکولامین اکنون به نظر زیاد ساده انگارانه می رسد ، ولی در فهم اینکه چگونه نوراپی نفرین ممکن است به افسردگی یا خلق شعف آلود مربوط باشد ، دارای اهمیت است از تحقیقات کنونی چنین بر می آید که مسائل مربوط به پذیرش کتکولامینها از طریق اعصاب گیرنده ، ممکن است مهمتر از میزان کتکولامین ایجاد شده باشد ( سرلسر108 1979).
برای بسیاری از افراد ، پایین بودن میزان دفع اپی نفرین در دوره هایی از افسردگی ملاحظه شده است ؛ در حالی که بالا بودن سطوح آن خصوصیات دوره مانی یا هیپو مانی را تشکیل می دهد . شواهد موید این موضوع عبارت است از : تغییر میزان اپی نفرین در خون ، ادرار ، و مایع نخاعی . مشکل که در رابطه با اندازه گیری نور اپی نفرین یا هر انتقال دهنده عصبی دیگر وجود دراد ، این است که چنین اندازه گیریهایی پاسخ های مستقیم سطوح انتثال دهندگان عصبی مغزی نیستند . انتقال دهندگان عصبی در سایر قسمتهای دستگاه عصبی نیز ساخته می شوند و شامل تعدادی از جریانهای بدنی می گردند ( دادستان -1381)

تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور
– بهاری ( 1370 ) تحقیقی تحت عنوان مقایسه سلامت روان در بین افراد معتاد و غیر معتاد حدود سنی 40 ساله به بالا شهر را رامسر راانجام داده که در طی تحقیقات انجام شده بین سلامت روان افراد معتاد و غیر معتاد تفادت معناداری وجود دارد .
– اردکانی موسوی ( 1371) طی تحیقی تحت عنوان بررسی رابط بین سلامت روان و نشانه های بدنی در بین مادران دارای فرزندان معلول و مادران درای فرزندان عادی شهر کرمان انجام داده که طی نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین سلامت روان و نشانه های بدنی رابط معنی دار وجود دارد و سلامت روانی مادران دارای فرزندان معلول و مادران دارای فرزند عادی شهر کرمان انجام داده که طی نتایج بدست آمده نشان می دهد که بین سلامت روان و نشانه های بدنی رابطه معنی دار وجود دارد و سلامت روانی مادران دارای فرزندان معلول با مادری دارای فرزندان عادی تفاوت وجود دارد .
– مهرابی ( 1373) تحقیقی تحت عنوان مقایسه سلامت روانی در بین زوجین مطلقه و زوجین عادی حدود سنی 35 ساله تحقیقاتی انجام داده است که مربوط به شهر کاشان بوده که طی نتایج بدست آمده مشخص شد که بین سلامت روانی زوجین مطلقه و زوجین عادی تفاوت معنی داری وجود دارد .
– فهروستی ( 1369) تحقیقی تحت عنوان بررسی رابطه سلامت روان و افسردگی در بین زنان شاغل حدود سنی 35 ساله شهر بروجرد انجام داده که طی نتایج بدست آمده مشخص شده که بین سلامت روانی و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد .
– عباس زاده ( 1370 ) طی تحقیق تحت عنوان مقایسه سلامت روان در بین دانشجویان بومی و دانشجویان غیر بومی شهر اصفهان انجام داده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روان این دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد .
– تحقیق اردکانی و موسوی (1371) تحت عنوان بررسی سلامت روان و افت تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان یزد که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روان وانت تحصیلی رابط معنی داری وجود دارد .
– وهمین طور تحقیق الهیاری ( 1373 ) تحت عنوان مقایسه روانی در بین دانش آموزان پسر دارای پر و فاقد پدر شهرستان قزوین که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین این دو گروه قضاوت معنی داری وجود دارد .

تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
بلاک ول ( 1970 ) تحقیقی تحت بررسی سلامت روان در بین افراد دارای نقص عضو و افراد عادی از طریق پرسش نامه سلامت عمومی انجام داده است که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت عمومی در بین افراد عادی در کالیفورنیا آمریکا بیشتر از افراد دارای نقص عضو هستند .
اشمیت ( 1981 ) به بررسی رابطه سلامت عمومی و بی خوابی در بین جوانان 20 سال به بالا در مونیخ را انجام داده است که طی تحقیقات انجام شده در طی سه ماه و برسی علت بی خوابی و تاثیر ان برروی سلامت عمومی و روانی این نوجوانان مشخص شد که بین سلامت عمومی و بی خوابی رابطه معنی داری وجود دارد .
ونیگ و همکاران ( 1977) طی تحقیقات انجام داده در رابطه با سلامت روان یا سلامت عمومی در بین دو گروه کارگران از کار اخراج شده و کارگران مشغول به کار یک منطقه فلوریدا آمریکا به این نتیجه رسیدند که به طبع کارگران اخراج شده دچار عدم سلامت عمومی و روانی هستند و اضطراب و افسردگی و نشانه های بدنی به طبع در آنها بیشتر از کارگران مشغول به کار دیده می شود .
آبراهام شهر دات ( 1979) تحقیقی تحت عنوان مقایسه زیر مقیاس های سلامت عمومی در بین افراد سالخورده در مراکز درمانی و سالمندان به سر می برند و افراد سالمند در منزل شخصی خود به س می برند که بعد از تحقیات انجام شده شردات مشخص کرد که بین زیر مقیاس های سلامت عمومی مانند اضطراب ، افسردگی و نشانه های بدنی افراد سالمند در مراکز درمانی و افراد سالمند در منزل تفاوت معنی داری وجود دارد .
در ون وند ( 1980) تحقیق تحت عنوان برسی رابطه سلامت عمومی دفتر مادی در بین معتادین شهرهای آمریکا انجام داده است که با نتایج بدست آمده مشخص شد که بین سلامت عمومی و فقر مادی در بین معتادین رابطه وجود دارد و همین طور معتادین از لحاظ اضطراب و افسردگی و نشانه های بدنی درصد بالایی قرار دارند .

فصل سوم
روش تحقیق

طرح تحقیق
طرح تحقیق استفاده شده در تحقیق حاضر از نوع علمی – مقایسه ای است که هدف از روش تحقیق عملی و مقایسه ای یافتن علت های احتمالی یک الگوی رفتاری است بدین منظور ، آزمون هایی که دارای رفتار مورد مطالعه هستند با آزمودنی هایی که رفتار آنها مشاهده نمی شود مقایسه می شوند . این روش را غالبا پژوهش پس رویداد می نامند ، زیرا اشاره به مواردی دارد که در آنها علت از پیش رخ داده است و مطالعه آن در حال حاضر از طریق اثری که بر متغیری دیگر که معلول خوانده می شود گزارده و برجا مانده است ، امکان دارد .

جامعه تحقیق
جامعه تحقیق در تحقیق حاضر عبارتند از دانش آموزان مقطع دبیرستان و بیا به عبارتی حدود سنی 15 ساله در شهرستان رشت است که دارای خانواده و پرورشگاهی هستند که با آمار بدست آمده از بین 12 دبیرستانی که در شهرستان رشت قرار دارد و از کل آن که ( دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان ) در حدود 3650 نفر است که از این تعداد 2761 نفر از خانواده برخوردارند و 889 نفر از بین دانش آموزان در پرورشگاه پرورش یافته اند .

حجم نمونه تحقیق
با توجه به جامعه آماری و از بین 3650 نفر و با توجه به برآورد کل آن 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیده که انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی بوده است و آزمون سلامت روانی گلدنبرگ بر روی آن اجرا گردیده است .

روش نمونه گیری
روش نمونه گیری استفاده شده در تحقیق حاضر از نوع طبقه ای است که در بسیاری از تحقیقات انسانی محقق مایل است نمونه تحقیقی را به گونه ای انتخاب کند که مطمئن شود زیر گروه ها با همان نسبتی که در جامعه وجود دارد. به عنوان نماینده جامعه در نمونه حضور داشته باشد . این نمونه ها را نمونه های طبقه بندی شده می گویند (دلاور 1378)

ابزار اندازه گیری تحقیق حاضر
ابزار اندازه گیری در تحقیق حاضر پرسش نامه سلامت روانی گلد نبرگ است .
پرسشنامه سلامت عمومی )109GHQ (
1-مقدمه
پرسشنامه سلامت عمومی یک پرسشنامه سرندی110 مبتنی به روش خود گزارش دهی است که در مجموعه های بالینی با هدف ردیابی کسانی که دارای یک اختلال روانی هستند ، مورد استفاده قرار می گیرد ( گلدبرگ 111،1972). در این پرسشنامه ، به دو طبقه اصلی از پدیده ها توجه می شود :
ناتوانی فرد در برخورداری از یک واکنش وری " سالم " و بروز پدیده های جدید با ماهیت معلول کننده . در حال حاضر ، این نکته آشکار شده است که پاره ای از سطوح نشانه های مرضی را می توان به وسیله مصاحبه های استاندارد شده روانپزشکی ، تشخیص داد اما پایین تر از سطح معینی احتمال قرار گرفتن اختلال در سطح زیر – آستانه ای و عدم تشخیص آن وجود دارد ( گلد برگ و بلاک ول112 ،1970 ؛ وینگ113 و همکاران ، 1977) .
هدف این پرسشنامه دستیابی به یک تشخیص خاص در سلسله مراتب بیماریهای روانی نیست ، بلکه منظور اصلی آن ، ایجاد تمایز بین بیماریهای روانی و سلامت است . فرم 28 ماده ای پرسشنامه سلامت عمومی دارای این مزیت است که برای تمام افراد جامعه طراحی شده است .
این پرسشنامه دارای چها مقیاس زیر است : نشانه های بدنی ، اضطراب و بی خوابی ، نارسا کنش وری اجتماعی و افسردگی وخیم . از مجموع نمرات نیز یک نمره کلی به دست می آید . وجود چهار مقیاس زیر بر اساس تحلیل آماری پاسخ ها ( تحلیل عاملی ) ثابت شده است .
مقیاس اول ( A ) شامل مواردی درباره احساس افراد نسبت به وضع سلامت خود و احساس خستگی آنهاست و نشانه های بدنی را در بر می گیرد . این مقیاس ، دریافت های حسی بدنی را که اغلب با برانگیختگی هیجانی همراهند ارزشیابی می کند . مواد این مقیاس در پرسشنامه با حرف A مشخص شده اند .
مقیاس دوم )B ( شامل موادی است که با اضطراب و بی خوابی مرتبطند . هفت ماده مربوط به این مقیاس در پرسشنامه با حرف B مشخص شده اند .
مقیاس سوم ) C ( گسترده توانایی افراد را در مقابله با خواسته های حرفه ای وسایل زندگی روزمره می سنجد و احساست آنها را درباره چگونگی کنار آمدن با موقعیتهای متداول زندگی ، آشکار می کند . هفت ماده مربوط به این مقیاس در پرسشنامه با حرف C متمایز شده اند .
و بالاخره ، چهارمین مقیاس زیر در برگیرنده موادی است که با افسردگی وخیم و گرایش مشخص به خودکشی مرتبط اند و هفت ماده متمایز کننده آن در پرسشنامه با حروف D مشخص شده اند .
نمره کلی کلی هر فرد از حاصل جمع نمرات چهار مقیالس به دست می آید .
2- دستور اجرا
خواهشمندیم نوشته های زیر را با دق ت بخوانید :
می خواهیم بدانیم که در چند هفته گذشته ، ناراحتی جسمانی داشته اید و یا بطور کلی ، واضع عمومی سلامت شما چگونه بوده است .
لطفاً دور پاسخی که فکر می کنید بیشتر پاسخ های دیگر با وضع شما مطابقت دارد یک دایره بکشید یادتان باشد که ما می خواهیم وضع کنونی و اخیر شما را بدانیم و نه آنچه در گذشته وجود داشته است .

3- نمره گذاری
به هر پاسخی از راست به چپ ، صفر ، یک ، دو یا سه نمره تعلق می گیرد . نمرات هر آزمونی در هریک از مقیاس ها به صورت جداگانه مشخص و در زیر ورقه نوشته می شوند و پس از آن ، نمرات چهار مقیاس زیرا را جمع کرده و نمره کلی را به دست می آوریم . نمرات 14 تا 21 در هر مقیاس وخامت وضع کنونی در آن عامل را نشان می دهند .
اگر بخواهیم مقیاس در سلامت عمومی ) GHQ ( را به عنوان یک آزمون سرندی به کار بریم بر اساس روش نمره گذاری 0-0-1-1- به نتایج بهتری دست می یابیم . محاسبات آماری نشان داده اند که اگر چه عامل مورد نظر در هر یک از مقیاسهای زیر ، 59 درصد واریانس آن را تشکیل داده است اما چهار مقیاس بطور معناداری مستقل از یکدیگر نیستند .
پرسشنامه سلامت عمومی ) GHQ ( این امکان را برای پژوهشگران فراهم می کند تا بتوانند به اطلاعاتی فراتر از آنچه از یک پرسشنامه کلی حاصل می شود ، دست یابند . برای مثال ، یک محقق که می خواهد افراد افسرده وخیم را متمایز کند می تواند در بین کسانی که نمرات بالایی در مقیاس کلی دارند فقط آنهایی را انتخاب کند که در مقیاس D نیز نمرات بالایی به دست آورده اند . ( دادستان – 1381)

روش تحلیل داده ها
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردیده که با روش آمار توصیفی میانگین ومجذور و میانه را بدست آورده و با توجه به آمار استنباطی و از طریق روش t متغیر مستقل دو گروه را مورد مقایسه قرار می دهیم که فرمول آن به شرح زیر است :

فصل چهارم
یافته ها و تجزیه و تحلیل داده ها

مقدمه فصل چهار م
جهت مقایسه سلامت روانی در بین گروه دانش آموزان دارای خانواده و پرورشگاهی و با اجرای پرسش نامه سلامت روانی گلدنبرگ در بین آزمودنی ها و تشویق نمونه ها به اجرای پرسش نامه و بدست آوردن نمرات خام در دو گروه X1,X2 در دو گروه دانش آموزان دارای خانواده و دانش آموزان پرورشگاهی مورد محاسبه قرار گرفته و در فرمول t متغیر مستقل قرار گرفته ونتایج به دست آورده و در جداول قرار می دهیم .

جدول 1-4 : نمرات خام آزمودنی از پرسش نامه سلامت روانی در گروه دانش آموزان دارای خانواده و دانش آموزان پرورشگاهی
X22
X12
X2
X1
ردیف
784
1764
28
42
1
676
1600
26
40
2
576
1444
24
38
3
900
1296
30
36
4
1024
1764
32
42
5
784
1444
28
38
6
784
1600
28
40
7

1024
1024
32
32
8
1444
1936
38
44
9
1444
1600
38
40
10
1444
1444
38
38
11
1764
1764
42
42
12
1600
1444
40
38
13
1444
1764
38
42
14
784
1600
28
40
15
676
1444
26
38
16
1024
1296
32
36
17
900
1764
30
42
18
784
1600
28
40
19
676
1444
26
38
20
784
1764
28
42
21
900
2116
30
46
22
1024
2116
32
46
23
1024
2304
32
48
24
900
1764
30
42
25

784
1681
28
41
26
784
1600
28
40
27
1444
1444
38
38
28
1024
1296
32
36
29
1444
1764
38
42
30
1764
1600
40
40
31
1600
1444
42
38
32
1444
1764
38
42
33
1444
1764
38
42
34
1296
1444
36
38
35
1296
1764
36
42
36
900
1600
30
40
37
900
1444
32
38
38
784
2304
28
48
39
784
1764
28
42
40
1024
2304
32
48
41
1024
1764
32
42
42
900
1600
30
40
43

784
1444
28
38
44
784
1764
28
42
45
676
1764
26
42
46
784
2304
28
48
47
400
1764
20
42
48
484
1600
22
40
49
784
1444
28
38
50
784
1444
28
38
51
784
1296
28
36
52
1024
1296
32
36
53
900
1600
30
40
54
484
1764
22
42
55
784
1936
28
44
56
784
2304
28
48
57
784
2116
28
46
58
1024
1444
32
38
59
1024
1296
32
36
60
784
1764
28
42
61

676
1444
26
38
62
784
1936
28
44
63
1024
1444
32
38
64
900
1764
30
42
65
784
2304
28
48
66
1024
1764
32
42
67
1024
2304
32
48
68
1444
1296
38
36
69
1296
1369
36
37
70
1156
2304
34
48
71
1024
1444
32
38
72
900
1024
30
32
73
784
2304
28
48
74
1024
1444
32
38
75
72264
118322
2975
3396

همانطور که ملاحظه گردید جهت آزمون فرضیه تحقیق و مقایسه سلامت روانی در بین دانش آموزان سال اول دبیرستان و یا حدود سنی 15 ساله در بین دانش آموزان پرورشگاهی دارای خانواده از روش t متفغیر مستقل استفاده گردیده که نتایج آن را در جدول 2-4 آورده شده است .

جدول 2-4: مقایسه سلامت روانی در بین دانش آموزان پرورشگاهی دارای خانواده
تعداد
آزمودنیها
میانگین
T بدست آمده
Df
T جدول
سطح معنی داری
75
دانش آموزان دارای خانواده
28/45
375/7
148
615/4
5 0/0
75
پرورشگاهی
66/39

همانطور که ملاحظه می گردد چون t بدست آمده 375/7 از t جدول 615/4 با درجه آزادی 148 بزرگتر است پس می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تایید قرار گرفته است و سطح معنی دار آن برابر 5/0 است و نتیجه اینکه دانش آموزان دارای خانواده بالطبع دارای سلامت روانی بیشتری نسبت به دانش آموزان پرورشگاهی است و تفاوت معنی داری بین دانش آموزان دارای خانواده و دانش آموزان از لحاظ سلامت روانی وجود دارد .

نمرات زیرمقیاس های سلامت عمومی که عبارت است از نشانه های بدنی ، اضطراب ، افسردگی در گروه دانش آموزان دارای خانواده و پرورشگاهی

نمرات دانش آموزان پرورشگاهی از زیر مقیاس نشانه بدنی

دارای خانواده
پرورشگاهی
ردیف
15
16
1
14
18
2
12
14
3
11
12
4
9
11
5
10
13
6
8
12
7
7
12
8
6
14
9
8
16
10
7
12
11

9
11
12
10
12
13
11
13
14
10
14
15
12
12
16
11
16
17
10
12
18
8
13
19
9
12
20
6
12
21
8
14
22
9
12
23
10
14
24
10
16
25
11
15
26
9
14
27

8
13
28
6
12
29
8
16
30
8
14
31
9
13
32
10
12
33
11
11
34
12
14
35
11
16
36
13
18
37
12
12
38
10
13
39
8
13
40
9
14
41
10
15
42
11
14
43

12
16
44
13
14
45
14
18
46
10
12
47
8
14
48
9
15
49
10
14
50
10
13
51
11
16
52
12
14
53
13
12
54
14
16
55
10
12
56
10
14
57
8
16
58
9
15
59

8
14
60
9
18
61
10
12
62
8
14
63
12
11
64
11
12
65
10
14
66
11
14
67
10
16
68
11
18
69
9
12
70

نمرات زیر مقیاس اضطراب در بین دو گروه دانش آمزان دارای خانواده و پرورشگاهی
دارای خانواده
پرورشگاهی
ردیف
دارای خانواده
پرورشگاهی
ردیف
دارای خانواده
پرورشگاهی
ردیف
12
14
51
8
14
26
10
14
1
13
14
52
7
14
27
11
15
2
14
13
53
10
16
28
12
15
3
10
12
54
12
16
29
8
15
4
12
12
55
11
14
0
9
14
5
8
10
56
12
14
31
6
16
6
8
18
57
11
12
32
8
12
7
7
16
58
10
13
33
8
14
8
8
16
59
10
14
34
7
13
9
9
14
60
8
15
35
6
12
10
10
15
61
9
15
36
9
14
11
11
13
62
10
12
37
9
12
12
12
13
63
11
11
38
10
14
13
13
13
64
12
12
39
11
13
14
11
14
65
14
14
40
12
12
15
10
14
66
10
14
41
11
14
16
10
16
67
12
16
42
12
14
17
11
12
68
13
12
43
12
12
18
12
12
69
14
15
44
13
14
19
13
14
70
15
14
45
14
15
20
14
10
71
16
10
46
12
16
21
15
18
72
10
18
47
10
12
22
10
12
73
12
12
48
11
11
23
12
14
74
14
16
49
8
18
24
10
12
75
14
12
50
9
12
25

نمرات زیر مقیاس افسردگی در بین دو گروه دانش آمزان دارای خانواده و پرورشگاه
دارای خانواده
پرورشگاهی
ردیف
دارای خانواده
پرورشگاهی
ردیف
دارای خانواده
پرورشگاهی
ردیف
12
14
51
8
14
26
10
14
1
13
14
52
7
14
27
11
15
2
14
13
53
10
16
28
12
15
3
10
12
54
12
16
29
8
15
4
12
12
55
11
14
0
9
14
5
8
10
56
12
14
31
6
16
6
8
18
57
11
12
32
8
12
7
7
16
58
10
13
33
8
14
8
8
16
59
10
14
34
7
13
9
9
14
60
8
15
35
6
12
10
10
15
61
9
15
36
9
14
11
11
13
62
10
12
37
9
12
12
12
13
63
11
11
38
10
14
13
13
13
64
12
12
39
11
13
14
11
14
65
14
14
40
12
12
15
10
14
66
10
14
41
11
14
16
10
16
67
12
16
42
12
14
17
11
12
68
13
12
43
12
12
18
12
12
69
14
15
44
13
14
19
13
14
70
15
14
45
14
15
20
14
10
71
16
10
46
12
16
21
15
18
72
10
18
47
10
12
22
10
12
73
12
12
48
11
11
23
12
14
74
14
16
49
8
18
24
10
12
75
14
12
50
9
12

همانطور که ملاحظه می گردد جهت آوردن فرضیه تحقیق و مقایسه نشانه های بدنی در بین دانش آموزان پرورشگاهی و عادی شهر رشت از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتیجه بدست آمده در جدول 3-4 آورده شده است .

جدول 3-4: مقایسه سلامت روانی در بین دانش آموزان پرورشگاهی دارای خانواده
تعداد
آزمودنیها
میانگین
T بدست آمده
Df
T جدول
سطح معنی داری
75
پرورشگاهی
11/14
961/4
615/4
5 0/0
148
75
دارای خانواده
59/10

همانطور که ملاحظه می گردد چون t بدست آمده 961/4 از t جدول 615/4 با درجه آزادی 148 بزرگتر است پس می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تایید قرار گرفته است و سطح معنی دار آن برابر 5/0 است و نتیجه اینکه دانش آموزان دارای خانواده بالطبع دارای سلامت روانی بیشتری نسبت به دانش آموزان پرورشگاهی است و تفاوت معنی داری بین دانش آموزان دارای خانواده و دانش آموزان از لحاظ سلامت روانی وجود دارد .

همانطور که ملاحظه می گردد جهت آوردن فرضیه تحقیق و مقایسه نشانه های بدنی در بین دانش آموزان پرورشگاهی و عادی شهر رشت از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتیجه بدست آمده در جدول 4-4 آورده شده است .

جدول 4-4: مقایسه اضطراب در بین دانش آموزان پرورشگاهی و عادی
تعداد
آزمودنیها
میانگین
T بدست آمده
Df
T جدول
سطح معنی داری
75
پرورشگاهی
3/16
316/5
615/4
5 0/0
148
75
دارای خانواده
1/12

همانطور که ملاحظه می گردد چون t بدست آمده 316/5 از t جدول 615/4 با درجه آزادی 148 بزرگتر است پس می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تایید قرار گرفته است و سطح معنی دار آن برابر 5/0 است و نتیجه اینکه دانش آموزان دارای خانواده بالطبع دارای سلامت روانی بیشتری نسبت به دانش آموزان پرورشگاهی است و نتیجه اینکه اضطراب دانش آموزان پرورشگاهی بیشتر از دانش آموزان عادی است .

همانطور که ملاحظه می گردد جهت آوردن فرضیه تحقیق و مقایسه نشانه های بدنی در بین دانش آموزان پرورشگاهی و عادی شهر رشت از روش آماری t متغیر مستقل استفاده گردیده که نتیجه بدست آمده در جدول 5-4 آورده شده است .

جدول 5-4: مقایسه افسردگی در بین دانش آموزان پرورشگاهی و عادی
تعداد
آزمودنیها
میانگین
T بدست آمده
Df
T جدول
سطح معنی داری
75
پرورشگاهی
31/15
213/5
615/4
148
5 0/0
75
دارای خانواده
71/10

همانطور که ملاحظه می گردد چون t بدست آمده 213/5 از t جدول 615/4 با درجه آزادی 148 بزرگتر است پس می توان گفت که فرضیه تحقیق مورد تایید قرار گرفته است و سطح معنی دار آن برابر 5/0 است و نتیجه اینکه دانش آموزان دارای خانواده بالطبع دارای سلامت روانی بیشتری نسبت به دانش آموزان پرورشگاهی است و نتیجه اینکه بین افسردگی دانش آموزان پرورشگاهی و عادی تفاوت وجود دارد .

فصل پنجم
بحث ونتیجه گیری

بحث و نتیجه گیری
هدف از تحقیق حاضر مقایسه سلامت رروانی در بین دانش آموزان حدود سنی 15 ساله دارای خانواده و دانش آموزان پرورشگاهی شهر رشت است که فرضیه های عنوان شده عبارت است از بین سلامت دانش آموزان دارای خانواده و دانش آموزان پرورشگاهی تفاوت وجود دارد که جامعه تحقیق مورد مطالعه عبارتند از دانش آموزان حدود سنی 15 سال یا مقطع اول دبیرستان که با آمار بدست آمده 3650 نفر است که 150 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده است که انتخاب نمونه ها به صورت تصادفی بوده است و روش آماری استفاده شده در تحقیق حاضر از روش آمار ی t متغیر برای گروههای مستقل است که با توجه نمرات خام بدست آمده از پرسش نامه سلامت روانی گلد نبرگ است که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین دانش آموزان دارای خانواده و دانش آموزان پرورشگاهی از لحاظ سلامت روانی تفاوت معنی داری وجود دارد و سطح معنی دار آن برابر 05/0 ≥ p است که نتیجه تحقیق حاضر با تحقیق اردکانی موسوی ( 1371) تحت عنوان بررسی رابطه سلامت روانی و افت تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان یزد که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که بین سلامت روانی و افت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد .
و همین طور تحقیق حاضر با تحقیق الهیاری ( 1373 )تحت عنوان مقایسه سلامت روانی در بین دانش آموزان پسر دارای پدر و فاقد پدر شهرستان قزوین که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که دانش آموزان فاقد پدر دارای سلامت روانی کمتری نسبت به دانش آموزان دارای پدر است . و همین طور تحقیق خیابانی ( 1371) تحت عنوان مقایسه یاسوج که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که دانش آموزان دارای نقص عضو از لحاظ سلامت روانی با دانش آموزان عادی تفاوت دارند که نتایج این تحقیقات با تحقیق حاضر هم خوان بوده است .

محدودیت ها
1- عدم دسترسی مطالب تازه و جدید جهت ارائه تحقیق بهتر
2- محدود بودن آزمودنیها در یک محدود سنی
3- عدم دسترسی به مطالب جدید از طریق اینترنت
4- محدودیت زمانی جهت ارائه تحقیق
5- عدم همکاری آزمودنی ها جهت پاسخگویی به سوالات

پیشنهادات
1- استفاده از مطالب جدید و تازه در رابطه با تحقیق
2- استفاده از آزمودنی ها به غیر از حدود سنی 15-13 ساله
3- استفاده از تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده جهت ارائه مطالب تازه تر
4- بالا بردن همکاری آزمودنیها جهت جوابگویی درست به آزمونها

منابع و ماخذ
اصغری ،عبدالله ، ( 1379) . سلامت روانی . انتشارات آگاه ، تهران .
بیانی ، احمد ،( 1380 ) . روش تحقیق در علوم تربیتی . انتشارات نور، تهران.
سعادت ، علی ،( 1381 ) . بهداشت روانی بالغین . انتشارات سمت ، تهران.
شریفی ، پاشا ، ( 1379 ). سلامت روان. انتشارات نور ، تهران .
شاملو ، سعید ، ( 1381) . بهداشت روانی . انتشارات رشد ، تهران .
دلاور،علی ، ( 1381 ) . روش تحقیقی در علوم تربیتی . انتشارات نور،تهران.
دادستان ،پریرخ ،( 1379 ) . تنیدگی و فشار روانی . انتشارات نور ، تهران.
نائینی ،( 1380) . جامعه پذیری در بین جوانان و نوجوانان . انتشارات آگاه ، تهران.
www.irandoc.ac.ir
www.ut.ac.ir

1 – Mental health= mental hygiene
2 – preventibve psychiatry
3 – community mental health
4 – community psychiatry = public health psychiatry
5 – اولین انقلاب و تنویر افکار در سالهای قرون وسطی بود که خاطر نشان کرد بیماریهای روانی به علت سحر و جادو و ارواح خبیثه نیست ، دومین انقلاب بوسیله سیگموند فروید صورت گرفت و باعث پیشرفت علم روان کاوی ( روان تحلیلی ) شد .
6 – normality
7 – rhases
8 – avicenna
9 – primary health care (p.h.c)
10 – community mental health service
11 – normality a shealth
12 – public health psychiatrist
13 – normality as average
14 – noemality as transactional systeme and / or intcracting system and/or normality as process
15 – ego
16 – id
17 – super ego
18 – erik erikson
19 – heins hartman
20 – levinson
21 – karl menninger
22 – Watson
23 – ginsburg
24 – john weyer ( wier )
25 – willliam bettie
26 – mount cassionoin italy
27 – bethlem
28 – bartholomews hosrital
29 – valenca
30 – descares
31 – malpighi willis
32 – praxix media
33 – felix platter
34 – paelo zacchia
35 – Thomas sydenham
36 – philippe pinel
37 – wiliam tuke
38 – venccezo chiarugi
39 – medical treatise on insanity
40- bonifazio
41 – morgagni
42 – york retract
43 – Samuel tuke
44 – biester hospital
45 – salipetrier
46 – esquirol
47 – traite medico – philisoophic sur la manic
48 – emotion
49 – aristotel empirical psychology
50 – passion emotion
51 – areteus
52 – catharsis
53 – benjamine franklin
54 – strait waist coat or strait jacket
55 – William sberg
56 – Benjamin rrush
57 – medical inquriries and observation upon the diseses of the mind
58 – psychiatry
59 – insanity
60 – adilif meyer
61 – johns Hopkins
62 – Clifford brees
63 – amind that found itself
64 – emil krapelin
65 – eugen bleuler
66 – joseph breuer
67 – piere janet
68 – charcot
69 – herman rorschach
70 – cannon
71 – james papez
72 – general adaptation syndrome
73 – hans selyer
74 – unesco= united nation of education and science and cultural oranistion
75 – word health organization (who)
76 – mental health act,1959
77 – mania
78 – melancholia
79 – phrenitis

80 – psychodynamic
81 – Paracelsus
82 – Bicetre
83 – Moral therapy
84 – Emilkraepelin
85 – Sigmund Freud
86 – Psychoanalysis
87- Psychodynamics
88 – Free association
89 – Rachnan
90 – Hodgson
91 – Sexual impulse
92 – Psychic Overflow
93 – Displaccment
94 – reaction Formation
95 – Isolation
96 – Undoing
97 – fination
98 – anal
99- Seif-Control
100 – J ulian R otter
101 – locus of control
102 – Albert Ellis
103 – Catecholamines
104 – Epinephrine
105 – Norepinephrine
106 – Dopamine
107 – Schildkaraut
108 – Sulser
109 – General Health Questionnaire ,Goldberg ,D.P,1979
110 – Screening Questionnaire
111 – Goldberg ,D.P.
112 – Blackwell,B
113 – wing,J.k.
—————

————————————————————

—————

————————————————————

1


تعداد صفحات : حجم فایل:661 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود