چکیده1
زناشویی و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته طبیعی است که غرائزش در وجود انسانها نهاده شده است. و این خود یکی از نعمت های بزرگ الهی است . پیمان مقدس زناشویی رشته ای است آسمانی که دل ها را به هم پیوند می زند، دل های پریشان را آرامش می دهد، افکار پراکنده را به یک هدف متوجه می سازد. خانه، جایگاه عشق و محبت، کانون انس و مودت و بهترین آسایشگاه است.
هر پسر و دختری که به سن بلوغ می رسند بزرگترین آرزویشان این است که ازدواج کنند و با تاسیس زندگی مشترک زناشویی ، استقلال و آزادی بیشتری بدست آورند . یار و مونس مهربان و محرم رازی داشته باشند . آغاز زندگی سعادتمندانه خویش را از زمان ازدواج حساب می کنند و برایشان جشن می گیرند . زن برای مرد آفریده شده و مرد برای زن ، و مانند مغناطیسی یکدیگر را جذب می کنند.
تربیت جنسی جوانان مسئله پر اهمیتی است . زیرا دنیای جوانان روز به روز همراه با رشد علمی و اقتصادی و موفقیتهای فرهنگی دنیای امروزی غنی تر می شود. بروز قابلیت تحریک جنسی فوق العاده با تکوین خط مشی نادرست آن که در جوانان کمتر بر عدم سلامتی اوست لذا برای بروز آن مراعات و مراقبت های دقیق والدین لازم است
1-1 مقدمه2
جوانی دوره بحران و زمان شورش است از مسائل دوره جوانی تمایلات شدید جوانان به برقراری ارتباط با جنس مخالف است و تمایلات به یکباره در این دوره بروز نمی کند بلکه در دوره جوانی افزایش می یابد و اگر تحریک وضع شود ، احتمالاً بصورت امیال مفرط جنسی در می آید و به تمایلات شدیدتر منتهی می گردد. که گاه به انحرافات جنسی می انجامد و یا به صورت رفتارهای غیر عادی که برای جلب توجه انس مخالف است جلوه گر می شود.3
اگر مسائل جنسی برای جوانان حساب شده و کنترل شده باشد و او بتواند از راه صحیح که مورد قبول اجتماع او نیز هست با جنس مخالف خود ، روابط درست و مشروع برقرار کند هرگز با مشکل روبرو نخواهد شد.4
در روابط دختر و پسری اندازه مهم است زیرا باعث تکلم با یکدیگر و توانایی نگاه مستقیم آنها و غیره می شود.
رابطه صحیح ، رابطه ای معقول و قوی است که شرعاً قابل قبول است و امنیت و سلامت و حقوق طرفین ،کاملاً محفوظ می گردد. هر گونه اختلالی که در رفتار فرد روی می دهد در چگونگی ایجاد رابطه با افراد تاثیر می گذارد.
از نقشه های شوم استعمار گران این است که در آزادی روابط دختران و پسران بکوشد و به هر بهانه ای که امکان دارد آنها را به هم نزدیک نمیاد . به جوانان بیاموزند که ازدواج یعنی آغاز محدودیت و محرومیت از لذتهای جنسی و زندگی یعنی تنوع در سکس . عده ای از روانشناسان ، بویژه آنها که غربی هستند قائل به ارضای آزادی بی بند و بار غریزه هستند و عقیده دارند در این رابطه هیچ گونه منعی و سخت گیری نباید باشد . آنها در طریق اهداف و مقاصد خود عقاید دینی را نفی می کنند و ارزشهای انسانی را نادیده می گیرند و معتقد هستند وجود هر گونه منع و سخت گیری سبب پیدایش عقده ها ، و نابسامانی های روانی است، آزادی بی بند و باری در اعمال غرایز سبب پیدایش نابسامانی ها و مشکلات فردی و اجتماعی بسیاری است که جلوه ای محدود از آن در دنیای غرب و یا در جوامعی که کمونیسم جنسی رواج یافته دیده می شود. نمونه این همه که کودکان بی سرپرست ، زنان آلوده و مردان خود فروش.5
روابط جنسی با جنس مخالف ، قبل از زناشویی صرف نظر از موارد استثنایی برای هر دوجنس مخصوصاً برای دختران بی اندازه دشوار است . در جامعه ای که آشنایی زن و مرد با یکدیگر مجاز نیست روابط جنسی زن و مرد عموماً توسط فحشا قابل حل است . این نوع رابطه جنسی نیز مشکلات جنسی – حیثیتی و مالی را به همراه دارد. نیروی جنسی محروم و متراکم ، خطر کامجوئیهای بدنی و انحرافی افزایش می یابد . بیماریهای مقاربتی ها، زنای محضه ، خیانت به جریم زناشویی افزایش می یابد. آبستنی های آزاد و کودکان خارج از بستر زناشویی افزایش می یابد.
به علت روابط آزاد دختر و پر قبل از زناشویی و شکایت خانواده های دختران به دادگستری زناشویی های اضطراری رو به افزایش است.6
آشنایی و دوستی پسر و دختر در ایران بنا به سنت دیرین ، بسیار دشوار و بطور کلی هنوز غیر معمول است . در صورتی که نیاز زن و مرد به آشنایی و معاشرت با یکدیگر ،نیاز طبیعی و جهانی است .
از دشواریهای محقق آمیزش با جنس مخالف از جمله :
1ـ مخالفت سنتهای خانوادگی و باور داشتنهای اجتماعی ، آمیزش و معاشرت دختر و پسر.
2ـ نبودن و کم بودن باشگاه ها و تفریح گاه ها ، مناسب برای ملاقات و آشنایی های سالم دختر و پسر.
3ـ ضعف بنیه مالی نسل جوان بویژه پسران برای دعوت از دختران در مکان های سالم و شرکت در پیک نیک ها و گردشهای خارج از شهر.
4ـ بی تجربگی در شناختن حدود آزادی مطلوب در روابط میان پسر و دختر یعنی روابط آشنایی پسر و دختر تا چه اندازه رواست و چه وقت به مرحله افراط نزدیک می شود و چگونه باید تعادل آنرا حفظ کرد.7
آمار معیارهای روانی ، خودکشی های ، جنایتها ، دلهره ها ، اضطرابها ، یاسها ، بدبینی ها و حسادتها و کینه ها بصورت وحشتناکی بالا می رود ؟ چرا ؟
برای آنکه سرکوب نکردن غرایز و آزاد گذاشتن میلیها به معنی رفع قیود و حدود و مقررات تفسیر شد . در جامعه امروز جوانان بطور محسوس از ازدواج شانه خالی می کنند. حقیقت این است ، اشباع غریزه و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی جنسی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگر . اشباع غریزه با رعایت اصل عفت و تقوا منافی نیست ، بلکه تنها در سایه عفت و تفواست که میزان غریزه را به حد کافی اشباع کرد و جلوی هیجانهای بیجا و ناراحتی ها و احساس محرومیت ها و سرکوب شدن های ناشی از آن هیجانها را گرفت . اما آنچنانکه از مقررات و اخلاق محدود کننده در روابط اجتماعی و امور اقتصادی و از عفت و تقوای سیاسی و اجتماعی گریزی نیست از مقررات و اخلاق محدود کننده جنسی و از عفت و تقوای جنسی نیز گریزی نمی باشد.8
یکی از قدرتهای نیرومند در وجود بشر شهوتها هستند این قدرت همچون سایر نیروهای درونی بشر اگر درست هدایت شود و در کانال معقول قرار گیرد می تواند عامل بقاء نسل – کانون جذابیت و طراوت زندگی ومنشا بسیاری از اختراعات و اکتشافات و پیشرفتهای مادی و معنوی انسان واقع شود و چنانچه این نیروها از مسیر طبیعی خودخارج شود برای انسان از گرگ درنده و از سرطان کشنده تر خواهد بود. چرا که شهوات عقل را تباه می سازد و سرانجام هستی را به هلاکت و نیستی مبدل می سازد.
جوان تازه بالغ نیاز جدید و مبهم و تمایلات قوی و نامعلومی را احساس می کند که او را از جلدش خارج می سازد و به سوی جنس مخالف می کشاند . اومی خواهد این همه انرژی و نیرویی را که در او به وجود آمده است و موجب هیجان او شده است در جایی آزمایش نماید اما در عین حال نگران عواقب آن نیز می باشد، همچنین تمایلات جنسی خود را می بایست با فرهنگ ، آداب و رسوم و مذهب نیز تطبیق دهد زیرا جوامع و فرهنگ های مختلف و مذاهب برداشتهای گوناگون از مسائل جنسی دارند وممکن است او هنوز آمادگی این تطبیق را نداشته باشد . او بیداری و رشد تمایلات جنسی را دارد ولی هدف ندارد.
جوانان و نوجوانان بدون راهنمایی جدی و موثر یا آموزش برای کنترل ، تسلط و موفقیت در توانایی های جنسی در مورد مسائل جنسی شان نگران و بیمناکند . علاقه به رفتارهای جنسی در میان نوجوانان و جوانان با شدت و ضعف بروز می کند و اختلاف میان کششها و تمایلات جنسی آنان به صورت مختلف از جمله : مقاربت جنسی – استثماء و همجنس و فشارهای ناشی از بحران ها هر یک به سهم خود به وجود آورده مشکلاتی برای ایفای نقش درست در روابط جنسی نوجوانان بوده است.9
مفاسد مختلف بی شماری که از توسعه فحشاء و روابط نامشروع به وجود آمده راستی آنچنان ناراحت کننده است که نسبت دادن آن به قرن بیستم بی شباهت به تناقص نیست و هر سال آمار بیماری های مقاربتی و فدائیان این بیماریها میلیونها نفر بالا می رود و در نتیجه صدها هزار نفر در هر کشور به گوشه های بیمارستانها پناه برده به صورت اعضاء معضل و فلجی بار دوش اجتماع می گردد. و به صورت مشکل بسیار بزرگی پیش پای تحولات اجتماع قرار می گیرند، میلیونها کودک بی سرپرست که همگی نتیجه یک خوشگذرانی کوتاه یک ملاقات موقت اند در سراسر جهان چرخ اقتصادی کشورها را مواجه با مشکلات عظیم می کنند. یک عده افراد شرور و خطرناکی می شوند که اجتماع را با انواع جرائم و جنایات مختلف تهدید می کنند. مبارزه با فحشاء و عوامل آن یکی از برنامه های اساسی و قطعی است.10
در بعضی از جوانان به جهت ضعف اراده و یا عدم تعلیم و تربیت و ارشاد و راهنمایی به موقع و یا انحطاط و آلودگی محیط زندگی خود ، با تسلیم شدن در برابر طوفان غرایز و شهوات آن پاکی ومعصومیت طبیعی و ذاتی خویش را از دست می دهند و راه تکامل و سعادت ابدی را به روی خود می بندند. لذا اگر مسائل جنسی برای جوانان حساب شده کنترل شده باشد و او بتواند از راه صحیح که مورد قبول اجتماع او نیز است با جنس مخالف خود روابط درست ومشروع برقرار کند هرگز با مشکل روبرو نخواهد شد . و چه بسا این رابطه ممکن است بر بهداشت روانی زندگی زناشویی در آینده تاثیر بگذارد.
مسئله ازدواج یکی از مسائلی است که از نظر بهداشت روانی نهایت اهمیت را دارد ، چون در ازدواج رابطه بسیار نزدیک و طلانی بین زن و مرد برقرار می گردد لذا قبل از ازدواج شرایطی را که لازمه زناشویی موفقیت آمیز است باید در نظر گرفت.11مسائل جنسی، به ویژه در دوران بلوغ و آغاز جوانی ، یکی از مهمترین مسائل جوانان به شمار می رود . قسمت مربوط به صفحه حوادث روزنامه های یومیه و پروندههای دادسراهای ما را مسائل و تبهکاری جنسی تشکیل می دهد.12
گسترش زیاد تمایلات جنسی در دوره بلوغ سبب نیازمندی های بیولوژیک جدیدی می شود و به همین جهت تغییراتی در ارگانیسم ایجاد می کند . رابطه جوان را با دنیای هارج و نسبت به فعالیت شدید عصبی آماده می کند و تحمیل تحریکات جنسی شدید و عدمامکان ارضای این تمایلات فشار روحی بسیاری را به نوجوانان و جوانان وارد می سازد.13
امروزه ثابت شده است که احساسات منحرف احیاناً به طرز مرموزی ،بر دستگاه ادراکی بشر فرمان می راند و مستبدانه حکومت می کند ودستگاه ادراکی ناآگاهانه فرمانهای آن را اجرا می کنند.14
روانشناسان ریشه بسیاری از عوارض ناراحت کننده عصبی و بیماریهای روانی و اجتماعی را احساس محرومیت خصوصاً در زمینه امور جنسی تشخیص دادند ثابت کردند که محرومیت ها مبدا تشکیل عقده ها و عقده ها احیاناً به صورت خطرناک مانند میل به جنایت حسادت انزوا بدبینی و … متجلی می شود.
یعنی برای اینکه موجبات سرکوب شدن غرایز و پیدایش آثار خطرناک روانی و اجتماعی ناشی از آن خصوصاً در زمینه امور جنسی بیشتر فراهم گردد بر عقده ها وتیرگی های روانی افزوده گردد.15
ارتباط نوجوانان با جنس مخالف موجب بیداری تخیلات شهوانی ، تحریکات اتفاقی و در کل گرفتار کننده می شود.16
یکی از مواردی که دنیای غرب بیش از اندازه تند روی نموده و باعث نگرانی شده موضوع ارضاء غریزه جنسی است . بسیاری از دختران و پسران آن کشورها در اثر آزادی بی حساب دچار بدبختی و فساد اخلاقی در راه غریزه جنسی گشته اند و راه سقوط را با کمال سرعت طی می کنند. اصولاً ضرر آزادی بی حد در موضوع اعمال شهوت جنسی نه تنها باعث از بین رفتن اساس خانواده و بر هم زدن نسل آینده و انحرافات جنسی و اخلاقی است ، بلکه منافات با شخصیت و مبانی بشری دارد مقام انسان بالاتر از آن است که خود را اسیر منجلاب شهوت نماید . بدون شک و تردید این قوه هم مانند سایر قوای طبیعی که در نهاد بشر عنوان ودیعت نهاده شده باید تعدیل شود ولی آنچه را که از نظر پوشیده نیست آن است که این قوه بایستی تسخیر انسان باشد نه انسان تسخیر آن.17
غریزه جنسی لجوج است که نمی تواند طغیان آن را به این آسانی ها کنترل نمود لذا در روابط نامشروع جنسی این غریزه طغیان می کند. بی حجابی وپیروی از منطق نادرست تعلیم و تربیت مختلط بدبختانه در کشور ما هم یکی از مظاهر عالیه تمدن بشر به شمار رفته یکی از مسائلی است که زمینه اساسی توسعه فحشاء و انحرافات را بوجود آورده است و این مسئله ازجمله مسائل مهم اخلاقی و اجتماعی می باشد که تاکنون بر سر آن میان مردم واقع بین طرفداران بی حجابی و تربیت مختلط بحث های زیادی به عمل آمده ولی بدبختانه عملاً این نقشه نادرست در کشور ما جامه عمل پوشیده و تقلیدهای کورکورانه بی حجابی و معاشرت آزاد را به عنوان ارزنده ترین ارمغان اروپا تحویل ما داده است . اما جای خوشوقتی این است که در میان یک چنین اشتباه عمومی هنوز جمعیت متدین این مملکت سنگر دینی خود را ترک نگفته و از اول اعلام نموده است که بی حجابی و تعلیم و تربیت مختلط از عوامل قطعی توسعه فحشا و مفاسد اجتماعی است.18
غریزه شهوت مانند آتش سوزانی است که هر دم شعله می زند و از اعماق وجود انسان زبانه می کشد و اگر از حد خود تجاوز و طغیان کند و چنانچه جلوگیری برای او نباشد قدرت دارد که ریشه فضائل اخلاقی و صفات انسانی را سوزانده و برای ابد نابودی آدمی را اعلام کند . زمانی که شهوت تبدیل نشود در مزاج جوانان بنای طغیان و سرکشی را می گذارد و کشش های جنسی او را به جلو وا می دارد و تمایلات انسانی در نهادش سرکوب می شود با نتیجه اقدام می کند که به مقصود برسد در این زمینه ممکناست به دروغ و خیانت در امانت و عهد شکنی و جنایت و سایر اعمال خلاف انسانی از او سر بزند و جهت امتناع شهوت جنسی که زودگذر است کاخ سعادت ابدی خود را واژگون سازد ، اصولاً باید پسران و دختران جوانی که بنده شهوت و اسیر هوای نفس می باشند و در راه جلب لذت و ارضای تمایل جنسی به همه نوع ناپاکی ها دست می زنند و تمام جهات انسانیت را پشت پا زده و سرانجام در منجلاب بدبختی و فلاکت و در مرحله سقوط قرار می گیرند.19
جوانانی که فعالیت جنسی دارند از احساس گناه و درگیری سخن می گویند ، خود را مورد استثمار یا طرد شدن می انگارند و یا وقتی می فهمند که از حیث عاطفی به بازی گرفته شده اند که دیر شده است!
در فرهنگ ما غریزه جنسی ،مترادف با ننگ و شرمساری قرار گرفته است و به عنوان موضوعی که مردم ابزار این حالت عاطفی و میل درونی را به عنوان یک رسوایی می پندارند که این طرز تلقی با فرهنگ کشور ها نیز مطابقت دارد.
ورمسر20، عقیده ای مخالف را ابزار می دارد ننگ شمردن میل جنسی بهعنوان یک پاسخ دفاعی است و آدمی را وادار به پنهان کردن آن می نماید در حالیکه یک حالت درونی طبیعی است و به اشتباه به عنوان شرمساری تلقی می گردد.
محیط های به اصطلاح آزاد ، مانع پیدایش عشقهای سوزان و عمیق است در اینگونه محیط ها که زن به حالت ابتذال در آمده است یا فقط زمینه برای پیدایش هوسهای آنی و موقتی و هر جایی و هرزه شدن قلبها فراهم است این محیط ،محیط شهوت و هراس است نه محیط عشق به مفهومی که فیلسوفان و جامعه شناسان آنرا محترم می شمارند.21
به محض پیدایش آثار بلوغ ، غریزه جنسی در سطح ظاهر می شود. این دیگر غریزه ابتدایی کودکانه نیست بلکه گرایش و علاقه ای از گونه دیگر است . غالباً جوانان ، از این تحول و گرایش دچار اضطراب می شوند.
غریزه جنسی زمانی خود را نشان می دهد که معمولاً نوجوانان تحت تاثیر تعلیم و تربیتی که دیده قرار دارد.22
سن بلوغ سن اضطراب است در این دوره از تربیت ناچار باید پسران از دختران جدا در نظر گرفت اما در این دوره در دختر و پسر رغبت ها افزایش می یابد و شخصیت استوار می شود.
محرومیتهای جنسی بیش از حد و نیز شهواترانی زیاد باعث بروی انواع انحرافات جنسی در جوامع مختلف می گردد.23
اشباع غریزه با رعایت اصل عفت و تقوا منافی نیست ، بلکه در سایه عفت و تقوی است که می توان غریزه را به حد کافی اشباع کرد و جلوی هیجان های بیجا و ناراحتیها و احساس محرومیت ها وسرکوبشدنهای ناشی از آن هیجانها را گرفت.24
تربیت صحیح جنسی ،مانند تربیت و خصلت های دیگر انسان مسلماً به شرطی در هر قدم با موفقیت روبرو خواهدشد که زندگی خانوادگی به طور کلی به طرز صحیحی سازمان یافته باشد و فرد تحت تاثیر رهبری پدر ومادر در یک انسان واقعی بار آید.
اگر مسائل جنسی برای نوجوانان حساب شده و کنترل شده باشد و او بتواند از راه صحیح که مورد قبول اجتماع او نیز هست با جنس مخالف خود ،روابط درست ومشروع برقرار کند ،هرگز با مشکل رو به رو نخواهد شد.25
معاشرتهای آزاد و بی بند و بار پسران و دختران ، ازدواج را به صورت یک وظیفه و محدودیت در آورده است که باید آن را با توصیه های اخلاقی و یا احیاناً با اعمال زور بر جوانان تحمیل کرد . در سیستم روابط آزاد جنسی ، پیمان ازدواج به دوران آزادی پسر و دختر خاتمه می دهد و آنها را ملزم می سازد که به یکدیگر وفادار باشند.26
به عنوان نمونه ، جوانانی که با دخترانی آشنا می شوند و در نتیجه اعتمادشان از همه چیز و همه کس سلب می گردد و در اثر تحریک احساساتشان تصمیم به خود کشی می گیرند . جوانانی که احساس شدید و تازه ای پیدا کرده اند اغلب می توانند به موقع از شهوت روز افزون خود جلوگیری کنند.
گوی هوسخواهان معاشرت بیش از دو دوستی ساده است و آن احساس ، با عثل و اراده به جنگ بر می خیزد و اغلب نیز پیروز می شود . جوانان سست عنصر و ضعیف الاراده به زودی تحت سلطه هوسها و امیال جسمانی قرار می گیرند و درباره ارضای آن می اندیشند.
آزادی بی بند و بار در زمینه جنسی موجب خطری برای جسم و روان و عاطفه و سببی برای بدبختی و فساد اجتماعی و عاملی برای به خطر افتادن سلامت نسل و خانواده است.27
نیاز شدید جوانان به روابط جنسی بخصوص در سالهای جوانی که معمولاً به ادامه تحصیلات می گذرد و عدم امکان تشکیل خانواده مسئله مهمی است که نباید آنرا از خاطر ببریم شاید بیش از نود درصد دختران، با امید ازدواح با پسر یا مردی طرح آشنائی و دوستی می ریزند و چه بسا به خاطر همین امید، خیلی زود فریب خورده، خود را تسلیم می سازند. این دختران از روی ساده لوحی و خوش باوری تحت تاثیر عواطف زود گذر قرار گرفته، پیشنهاد پسران را برای دوستی می پذیرند. ولی غافل از آنند که عشق قبل از خواستگاری و تسلیم قبل از ازدواج رسمی، هرگز ثمره ای ندارد و آنها را به آرزویی که دارند نمی رساند. اما از آن طرف، کمتر مردی به خاطر ازدواج با دختری طرح دوستی می ریزد و عاقبت دوستی ها که بهانه ان ازدواج است،اغلب به فریب و کامجویی ازدختران منتهی می گردد و چون سرمایه یک دختر عفت است و بدون آن ارزش ندارد تسلیم او زمینه و آغازی است برای فحشا و رویی برای بازگشت به خانه پدر ندارد و این فرصت مناسبی است برای واسطه های جنسی که خیلی آسان دختر فریب خورده را به فحشا بکشاند.28
آیا دوستی های قبل از ازدواج بر بهداشت روانی زندگی زناشویی تاثیر دارد؟
از آنجایی که نیاز زن و مرد به آشنایی و آمیزش و معاشرت با یکدیگر نیازی طبیعی و جهانی است و اینکه قشر رو به توسعه از نسل جوان ما، نه تنها آشنایی و معاشرت دختر و پسر را بد نمی ارند، بلکه حتی ان را لازم و جلوگیری از آن را ناپسند می شمارد و حتی اکثر جوانان معتقدند که این رابطه آشنایی می تواند در زمینه شناخت بهتر همسر آینده، موثر باشد. پسر این مسئله نیازمند بررسی های متعددی می باشد.
1-2 اهداف تحقق:29
1ـ بررسی این مسئله که روابط دوستی بین دختر و پسر قبل از ازدواج، در جامعه ما چه اندازه ای وجود دارد.
2ـ بررسی این که روابط دوستی قبل از ازدواج بر بهداشت روانی زندگی زناشویی تاثیر دارد.
3ـ بررسی این که روابط دوستی قبل از ازدواج می تواند در شناخت بهتر همسر آینده موثر باشد.
4ـ بررسی اینکه روابط دوستی قبل از ازدواج می تواند در زمینه انتخاب همسر آینده موثر باشد.
دلایل انتخاب موضوع :
1ـ اهمین موضوع و نقش این دوستی ها در زندگی و آینده جوانان جامعه ما.
2ـ اهمیت و نقشی که این دوستی ها در سلامت روانی زندگی زناشویی دارد.
ما را بر آن داشت که تحقیقی در این زمینه انجام دهیم و بررسی کنیم که آیا این دوستی ها می تواند بر سلامت روانی زندگی زناشوئی تاثیری داشته باشد یا نه ؟ و اگر تاثیر دارد این تاثیر در چه حدی است ؟ آیا میتواندسلامت روانی افراد را بعد از ازدواج مختل کند و یا العکس باعث شود که از سلامت روانی بالایی برخوردار شوند و زندگی پایدار و مستحکمی داشته باشند.
1-3 فرضیه ها30
1ـ بین دوستی های قبل از ازدواج با بهداشت روانی زندگی زناشویی رابطه معنا داری وجود دارد.
2ـ رابطه دوستی قبل از ازدواج می تواند در شناخت بهتر هسمر آینده موثر باشد.
روابط دوستی قبل از ازدواج بر سلامت روانی زندگی زناشویی تاثیر مثبت دارد.
ادبیات تحقیق
2ـ1ـ موضع گیریهای نظری در قلمرو دوستی و عشق
2ـ1ـ1ـ تعریف دوستی
دوست رفتار متعادلی است که در یک ارتباط عاطفی دوجانبه بروز می کند. دوستی احساسی سبک و آرام از تعلق خاطر است که در جریان آن خواب شب آرامی داریم هیچگونه علامتی از ناخوشی نداریم . ارتباط دوجانبه است یعنی ما احساس تعلق خاطر محبتی به کسی داریم و از او توقع پاسخ مناسب داریم.31
دوستی ساختن است ، دوستی هنر است و از همین رو به سرعت زاده نمیشود بلکه به آهستگی و کندی پدید می آید. ممکن نیست دوستی در یک لحظه ناگهانی از آسمانی برما فرود آید منتهی دوستی همزمان با دوست آغاز می شود درست مانند عشق که با عاشق ظهور می کند. پس برای یافتن دوستان باید دوستی ورزید چون دوستی با دوستی آغاز می شود و به چیز دیگری.32
دوستی عبارت است از کشش و جذبه ای که متکی بر یک نفع یا احساس مشترکی است .
دوستی با تمایلات جنسی اختلافات فراوانی دارد و چنانچه فی المثل می توان دارای میل جنسی شود بدون آنکه کمترین اثر رغبت در این میل وجود داشته باشد و مانند هنگام ارتباط داشتن با یک زن هر جایی و بر عکس می توان رابطه حسن همجواری داشت بدونآنکهملاحظات جنسی هیچ دخالتی در آن نداشته باشد.
دوستی ممکن است در عین حال متکی بر پایه یک حس مشترک باشد بالغان برای آن با هم دوست می شوند که دارای مسائل شخصی یکسانی هستند در این مورد پسر یا دختر یک دوست صمیمی دارد که همه رازهای خود را با او در میان می گذارد.
گاهی اوقات این دوستی ها توام با یک رابطه جنسی است و یا آن که تحت تاثیر ملاحظات جنسی قرار دارد ولی این جنبه جنسی همیشگیو قطعی نیست به طور کلی دوستی از نظر انگیزه و نفع وچگونگی جسمانی وروانی و میل جنسی متفاوت است.33
مسلماً رفاقت و دوستی حقیقی موقعی بوجود میآید که سازگاری و توافق اخلاق ، سلیقه و علایق و محبت دو جانبه وجودداشته باشد.
2ـ1ـ1ـ تعریف عشق
عشق عبارتست از احساسات و شهوات.
احساسا مبالغه آمیز یک جانبه نسبت به یک نفر از میان شش میلیارد انسان در کره زمین را عشق می گویند . عشق مذموم نوعی بیماری است که نشانه های آزاد دهنده ای دارد. از جمله افسردگی – گیجی – توهم کاذب – عدم تعادل جسمانی.34
عشق یعنی روابط درونی میان زن ومرد ومضمون جاویدان ادبیات و هنر ،مسائل عشقی همواره مورد توجه دقیق جامعه شناسان و معلمان و پزشکان بوده و هست … زیرا عشق به سراغ همه مردم می رود و مقام ویژه ای در طول زندگی شخص اشغال می کند و به هیچ وجه نمی توان بدون عشق ،خانواده پایدار را تشکیل داد. عشق انسان را فعال می کند.
دلداگان می اندیشند ، نقشه های عجیب طرح می کنند و به آسانی موانع را بر طرف می سازند . عشق واقعی درهای نبوغ و الهام را درباره چیزهایی را که قبلاً تصورش را هم نمی شود کرد بازد می کند.
عشق یکی از پایه هاس اساسی ازدواج می باشد . جان هالمز35 میگویند : " چسباندن دو سنگ بدون ریسمان به یکدیگر مانند ربط دادن دو زندگی بدون عشق آسان می باشد."
الیس عشق را ترکیبی از شهوات و رفاقت می داند و هر دوی آن برای برقراری زناشویی مطلوب لازمند. تعلیم و تربیت جنسی در دوران جوانی ، تهیه مقدمات قبل از زناشویی و پرورش هنر عشق جنسی کمک های شایانی به هماهنگی زناشویی خواهد کرد.
عاشق شدن بیشتر یک مسئله عاطفی و هیجانی است تا انتخاب و منطقی و در حقیقت عاشقی انتخاب نیست بلکه ابتلا به یک هیجان کور و ناشناخته است ، در حالی که خوش امدن ودوست داشتن صد در صد عقلانی و جنبه انتخاب دارد.
عشق بالغ و متعادل لطیف ترین احساسات ما را با تمناها و احساسات بدنی در هم می آمیزد . پاره ای از مردم شهوت و میل جنسی را با عشق اشتباه می کنند. اکنون آشکار شده است که شهوت و میل جنسی تنها نمی تواند عشق باشد ، گویی چیزی کم دارد و حتماً بایستی با احساسات لطیف امیخته و عجین گردد.
2ـ1ـ1ـ معنی و مفهوم عشق ورزیدن
پاراسلسوس می گوید : آن کس که هیچ نمی داند به هیچ چیز عشق نمی ورزد . آن کس که قادر به انجام هیچ کاری نیست ، هیچ نمی فهمد . آن کس که هیچ نمی فهمد بی ارزش است اما آن کس که می فهمد عشق هم می ورزد.
عشق عبارتست از توجه و علاقه فعال نسبت به زندگی و رشد آنچه بدان عشق می ورزیم . عشق عبارتست از نفود فعالانه در شخص دیگر که ضمن آن اشتیاق به شناخت در نتیجه وصل آرام می شود.
علت بوجود آمدن عشق وجود معشوق است نه استعداد درونی.36
عشق رمانتیک نیست بلکه چیزی است صمیمی تر و محبت آمیز تر و واقع بین. عشق فرا تر از احساس و شهوت است . عشق مجموعه ای از رفتارها و حالاتی است که موجب بسط و رشد زندگی عاشق و معشوق می گردد . عشق های رمانتیک کورند غالباً آنها به ندرت قدرتها و تواناییها را در نظر دارند و ضعف ها را می پذیرند . پسر و دختر هیچکدام نمیخواهند شخص را به ارمغان می آورد.
تعهد به بقای دوستی و تلاش دو جانبه برای حل مشکلات ،حتی زمانی که عصانیت و اندوه بر دلها سایه می افکند ، از مشخصات عشق بالغ است . عشق با سکس یکی نیست ، اما منطق حکم می کند که این دو را با هم در می آمیزیم.37
عشق حقیقی ان میل و رغبت درونی و عاطفی است که در دو جنس مهالف پدید می آید تا حالات و شرایط ومحیط واحدی را به کمک یکدیگر بوجود آورند و در سایه این حالات و شرایط و محیط واحد بتواند حقیقت خود را به همدیگر نشان بدهند یعنی زبان یکدیگر را ترجمه عمیق ترین احساسات و ظریفترین و شدیدترین هیجانات که از اعماق روح آن دو ناشی می شود درک کنند و با شور وسرور فوق العاده دست به کارهایی بزنند که درحالت عادی از مردم معمولی ساخته نیست.
عشق را باید تفاهم کامل و عمیقی میان دو روح دانست که منجر به جاذبه و در هم آمیختن می شود عشق دامی نیست که در راه جوانان گذاشته شده باشد بلکه عبارتست از حالت احترام و تقدس نسبت به شخصی است که شباهت صفات با عاشق دارد ، یعنی تشابه روحیات نیز میان عاشق و معشوق نقش عمده ای بازی می کند.38
عشق سالم و مداوم وخوشبختی آور ترکیبی از احساس و منطق و حسابگری است .
به خاطر داشته باشید هر گاه با تمام وجود خود عاشق کسی شدید در ازدواح با وی عجله به خرج ندهید من نمی گویم دختر و پسری که یکدیگر را دیوانه وار دوست دارند الزاماً در ازدواح شکست می خورند ،ولی بنا به عقیده اکثر شناسان زناشویی شانس موفقیت یک چنین ازدواج شکست می خورند ، ولی بنا به عقیده اکثر کارشناسان زناشوئی شانس موفقیت یک چنین ازدواج هایی اندک است پس حتماً بایددست نگه داشت ومدت مدیدی مطالعه به عمل آورد.
وقتی عشق آمد حس تشخیص کور می شود و چه بسا که صدها نقاط غیر مطلوب و موردتنفر در شخص وجود دارد که ما آنها را اصولاً ندیده می گیریم.
جایگاهی را که یکی از روانشناسان معروف به نام " برتراند راسل " برای عشق در زندگی انسان قائل شده عبارتست از :
من به عشق مانند یکی از مهمترین امور زندگی انسانها می نگرم و در نظر من هر سیستمی که پیشرفت آزادانه عشق را ضروری نداند آن سیستم نامتناسب و نامطلوب است.
وقتی عشق در معنی واقعی خود بکار رود چندان مفهوم امور جنسی را نمی دهد و تنها دلالت بر روابط بین دو جنس مخالف نمی باشد بلکه عشق دارای هیجان و تحرکات قابل ملاحظه ای می باشد وهمانطور که روابط جسمی بین دو طرف است رابطه روانی وروحی می باشد . در برخی انسانها شور والتهاب عشق و هیجانات ناشی از آن بیشتر از سایر انسانها است که این اختلاف نه تنها بستگی به طبیعت آنها دارد بلکه بستگی به محیط اجتماعی و مقررات آن جامعه دارد ، که چنین عشقی با هیجانات بالا به ندرت دیده می شود . عشق مهم ترین عاملی است که از طریق آن می توان باعث نزدیک کردن یک مرد و زن برای قسمت اعظم زندگی آنها شد و تنها عاملی است که با آن می توان ازتنهایی که به هر زن و مرد می تواند صدماتی وارد کند گریخت.
طبیعت انسان را بدین سال خلق کرده است که به تنهایی قادر به رفع نیازها و مقاصد حیاتی و بیولوژیکی خود نیست مگر به مساعدت اشخاص دیگر و انسان متمدن قادر نیست غرایز جنسی خود را بدون عشق کامل ارضاء کند.
غریزه جنسی هیچگاه به طورکامل ارضا نمی شود مگر اینکه علاوه بر بکار بردن نیروی جسمانی علیه حواس و همه افکار در این رابطه بکار می رود. اکثر مردان و زنان از موفقیت های خوبی برخوردار هستند و آنها در برخی از مراحل زندگی خود مزه عشق را می چشند.
برای کسانی که طعم عشق را نچشیده اند مشکل است که تفاوت بین گرایش و تمایل جنس مخالف را با سرشاری از محبت و احساس تشخیص دهند.
در اکثر خانواده ها اعتقاد بر این است که با عشق و عاشقی نمی توان به یک زندگی مناسب رسید این افراد یا به دلیل تعصبات مختلف حاضر نیست برای عشق در زندگی خود و دیگران جایی قرار دهند و یا به دلیل عدم درک صحیح از معنای عشق حاضر به لمس کردن آن نیستند . برای عشق در جامعه مقامی شامخ وجود دارد که اگر آنها به این موضوع اهمیت ندهند و آن را نادیده بگیرند مردان و زنان قادر به درک ارزش واقعی آن نخواهند بود و نمی توانند به مردم جهان با دیده عطوفت و مهربانی بنگرند . زیرا که تنها با بالا بردن تعلیم اجتماعی سطح فرهنگ است که می توان معنای عشق واقعی را به مردم اموخت و برای بهبود وضع زندگیها را در راه بهتر زندگی کردن و با هدف بودن در زندگی گام برداشت.
عشق یک رکن اساسی برای محبت افراد خانواده نسبت به یکدیگر می باشند.39
بطور کلی باید توجه داشت که نوعی جذبه جنسی ، اغلب با عشق اشتباه می شود و چنانچه چنین حالت با عواطفی مانند شفقت ومهربانی وهمدردی همراه نباشد.
روان شناسان و متخصصین امور ازدواج بدان نام شیفتگی40 می نهند.
اریک فرام41 روانپزشک معروف در این مورد تعریف زیبایی می دهد: عمیق ترین نیاز بشر حس نیاز او برای غلبه بر احساس جدایی است تا زندان تنهائی را می گذارنند.
جوابی کامل برای مسائل وجودی وابسته به عشق حقیقی وکامل است.
عشق کامل چیست ؟ پیوندی است که در آن تمامیت شخص و فردیت او محفوظ می ماند . عشق نیروی فعال است که بدان وسیله دیوارهایی که فرد را از دیگران جدا می سازد فرو می ریزد عشق به احساس تنهایی و جدائی غلبه می کند و درعین حال به شما اجازه می دهد که خودتان باشید.42
عادت مهر وریزیدن باید از اوایل زندگی بوجود آید . وقتی که شما پسر و دختر هفت هشت ساله را می بینید که نسبت به هم اظهار علاقه می کنند ، خنده تان می گیرد . در حالیکه این آغاز تمایل است که نباید جلویش گرفته شود . منتهی این تمثیل باید معصومانه باشد و به اظهار محبت های عاشقانه منجر نگردد.43
حس ستایش که نسبت به دیگران ابزار می گردد و همچنین میل مورد ستایش قرار گرفتن از خصوصیات اصلی دوره جوانی است . هر گاه ما شخص معینی را به دیده نخستین می نگریم برای آن است که او واجد صفت خاصی است کهما نسبت به آن صفت احساس احترام می کنیم و یا میل داریم آن را بدست آوریم . البته می توان بدون هیچگونه حس ستایش شخصی را احترام کرد . احترام نه تنها ارتباطی با تمایل جنسی ندارد بلکه گاهی از اوقات مانع بروز میل جنسی است .مانند پسر جوانی که در آتش میل جنسی نسبت به دختر زیبایی که مورد علاقه اوست می سوزد ولی از تلاش برای جلب عشق او احتراز می جوید . برای آنکه آن دختر مورد احترام اوست.
غریزه جنسی در فرد بالغ اگر تنها ترکیب دهنده عشق نباشد، دست کم قدر مسلم آن است که یکی از مهمترین ترکیبات عشق است . در جریان تحول حساسیت جنسی بر سایر جنبه های عشق مانند محبت تسلط حاصل می کند.
کلیه علائم عشق و دوستی دال بر این اشتباق است که بخواهیم با آنکه مورد علاقه ماست نزدیک باشیم . بوسیدن ، در آغوش کشیدن ،دست در بازوی هم انداختن ، دست به نوازش زدن جهت ابزار احساسات درونی همگانی علائمی است که نشان می دهد میل داریم به آنها که عشق می ورزیم نزدیک باشیم.44
همه چیز را می توان با عشق و علاقه رفع کرد . ولی نه عشق تنها عشقی که تفاهم بههمراه داشته باشد ، تفاهم و عشقی دو جانبه ، عشق با انکه محرک قدرمتندی برای زوج ها است که یار و باور هم باشند و خوشبخت شوند و تشکیل خانواده بدهند ، برای ادامه وحفظ زندگی زناشویی کافی نیست و نقش در ایجاد خصوصیات شخصی و مهارتهایی که لازمه زندگی مشترک موفق است ندارد. لازمه داشتن مناسبات حسنه ، کیفیات و خصوصیات فردی تعهد است که از آن جمله می توان به تعهد و حساسیت ،وفاداری ، مسئولیت ، اعتماد و اطمینان اشاره کرد.
تنها وسیله ای که برای از بین بردن ناهماهنگی های جنسی وجود دارد عالی کردن جنبه شهوانی میل جنسی توسط عشق و دوست داشتن است . در تربیت جنسی باید احترام به عشق ، یعنی احساس عمیق و زیاد و تنها زندگی با شکوه و شوق و امید را در نظر داشت.45
جوانی که در کانون مهر ومحبت و مودت پرورش یافته احساس محرومیت نمی کند تا برای تسکین خاطر به کانونهای فساد و اعتیادهای خطرناک و میگساری پناهنده گردد.46
عشق پیر و جوانی نمی شناسد . عشق نیازمند تلاش است و …
عشق تنها عشق مرا به گرمی یک سیب می کند ،مانوس و عشق تنها عشق را به وسعت اندوه زندگی ها برد ،مرا رساند به امکان یک پرنده شدن و نوشداروی اندوه ، صدای خالص اکسیر می دهد ، عشق تنها آنگونه که در لحظه حال تجربه می شود معنا می یابد.47
غشق ، پدیده اموختنی است ، عشق زندگی کردن در لحظه اکنون است . عشق یک سعادت دائمی است . عشق حاصل احساسات است اما بر عقل و خرد پرورش می یابد.
عشق روخ را توانا می سازد و انسان را زنده دل نگه می دارد.
عشق شکیبایی مهربانی است . عشق در واقع آنگونه تمایل و اشتیاقی است که ما به نیمه گمده خویش داریم . پس عشق بورزید و دوست بدارید ، عشق گوهری است گرانبها اما با عفت.48
من وجود دارم ، من هستم ، من اینجا هستم ، من در حال شدن هستم ، تنها من هستم که زندگین را می سازن تنها من و نه هیچکس دیگر .من باید کمبودها ، خطاها و گناهان و اشتباهات خود را رو در رو قرار گیرم . از نبودن منهیچکس به قدر منرنج نخواهد برد اما فردا روز دیگری است و من باید تصمیم بگیریم که رختخواب را ترک کرده و دوباره زندگی کنم و اگر شکست بخورم نه تو را سرزنش می کنم نه زندگی را و نه خدا را.
عشق : صبور و مهربان است . عشق حسود و خود بین نیست . مغرور هم نیست . عشق تلخ رفتار و خود دوست نیست . عشق جایی برای آزاد باقی نمی گذارد . عشق خطاها را بایگانی نمی کند. عشق از شرم سرور نیست . عشق با حقیقت دلشاد است. عشق هرگز از تلاش دست بر نمی دارد. عشق ایمان ، امید و شکیبایی از کف نمی دهد. عشق شکست ناپذیر است ، ازلی هست ، ایمان هست ، امید هست ، عشق هست ، اما والاترین همه عشق است.49
2ـ1ـ4ـ مراحل دوستی
تصور می کنند که جون نیروی جنسی در اوایل بلوغ پرورش کامل می یابد بی درنگ به صورت میل رابطه جنسی داشته با جنس مخالف ظهور می کند و حال آنکه این تصور باطل است زیرا قبل از آنکه نیروی جنسی چنانچه باید بطور کامل ابزار گردد باید از چند مرحله مقدماتی بگذرد.
" ترچنگ "50 در کتاب معروف خود به نام " عشق و دوستی در دوران بلوغ " به حق تایید می کند که تعداد این مراحل مقدماتی دست کم به چهار مرحله می رسد:
1ـ مرحله اول : نخست دلبستگی به یک گروه همجنس حاصل می گردد که در پسران این گروه عبارت از دسته های معینی است که پیوسته تشکیل می یابد.
2ـ مرحله دوم: پس دلبستگی به یکفرد همجنس پدید می آید که همان دوست جانی و همراه است .
3ـ مرحله سوم : دلبستگی به یک گروه از جنس مخالف است و در پایان دلبستگی به یک شخص از جنس مخالف که بالغ ، عاشق او می شود.
4ـ مرحله چهارم : در مرحله تشکیل گروه ، وفاداری نسبت به گروه پدید می آید ، در مرحله " دوست جانی " علاوه بر دوستی یک علاقه شدید خصوصی حاصل می گردد.
اندکی بعد که شخص با گروه جنس مخالف آمیزش می کند کنجکاوی جنسی و میل جذب کردن تولید می شود . کشش به طرف یک شخص از جنس مخالف دومرحله مشخص زیر را در بر دارد:
نخست عشق ساده و افسانه ای و بعد عشق حقیقی با همه ترکیباتش که در آن عنصر جنسی بر سایر عناصر تسلط دارد . پس از آن عواطف پدری یا مادری ظهور می کند و بدین طریق خانواده و فرزندان و خانه و موضوعات اساسی عشق را تشکیل می دهند.
علاقه به جنس مخالف در بحبوحه بلوغ در حدود 16 تا 18 سالگی پدید می آید و این بار کشش به طرف جنس مخالف کاملاً جدی و پایدار است . با این همه بر خلاف تصور عده کثیری از وانشناسان هنوز نمی توان این کشش را عشق حقیقی توام با میل استقرار روابط جنسی و ازدواج خواند . خود را با میل جنسی و بدنی در هم می آمیزیم و در وجود ما احساسات لطیف یک مقام داشته و احساسات بدنی موضع دیگر، آن وقتمحکوم هستیم که یا دیوانه وار عاشق ( عشق افلاطونی ) یا شدیداً به این نیازمند شویم که کسی ما را دوست بدارد.51
دو فرد که به یکدیگر علاقه مند باشند ، از تماس با یکدیگر لذت می برند و با تماس سر و دست وصورت عشق خود را سیراب و روح خود را تغذیه می کنند ، عشق واقعی ، اعتماد و ایمان می آفرینند ، اعتماد و ناشی از عشق چنان محکم است که هیچ نیرویی قادر به مخدوش کردن آن نیست . عشق ورزی راهی است که به کاملترین ارتباطات ادمی منجر می شود ،یعنی فقط به این وسیله ما میتوانیم دیگران را چنانکه هستند بشناسیم . اگر دلایل و احساسهایی که ما را به هم نزدیک کرده منطقی و صحیح باشد و زندگی را بر پایه های محکمی بنا کرده باشیم می توانیم ادعا کنیم که عشق می تواند در مقابل این تضادها و ناراحتی ها ایستادگی کند و آنها را بر طرف سازد.52
وقتی که مرد و زن بالغ در نتیجه عشق به سوی یکدیگر جلب می شوند ، غریزه طبیعی آنها را وادار می سازد که هر چه ممکن است به هم نزدیکتر شوند . البته مراحل اول این عشق دست در دست هم نهادن و بوسیدن است ولی عشق حقیقی آنها را باز هم به هم نزدیکتر می سازد . میل به عشق بازی ، از خصوصیات ذاتی ادمیان است ،شما این مرحله از طبیعت بشر را به شکل های گوناگون از نگاه چشم گرفته تا افراطی ترینشکل نزدیکی محبت آمیز ،می یابید.
عشق یک غریزه عادی مانند ترس و خشم ومیل جنسی نیست بلکه بشر بنا به اصطلاح روانشناسی جنبه " احساس " دارد یعنی عبارت از یک دسته تمایلات عاطفه ای است که متمرکز بر یک شیء ، یک شخصی و یک عقیده می باشد.
کلمه عشق شامل احساسات گوناگونی است که دارای درجات مختلف است و همه گونه احساس از جنس گرفته تا عالی ترین نوع محبت در آن دخالت دارد.
2ـ1ـ5ـ سه مرحله مبهم عشق
1ـ مرحله دلبستگی به جنس مخالف
2ـ عشق افسانه ای
3ـ عشق حقیقی
2ـ1ـ6ـ مرحله دلبستگی به جنس مخالف
در این مرحله که در حدود 16 سالگی آغاز می گردد ، دختر و پسر در آن واحد به عده کثیری از جنس مخالف همسن خود دل می بندند.
تمایل به لاس زدن با جنس مخالف بطور کلی گو اینکه از لحاظ جسمانی بازگشت به عهد باستانی است ، با این همه خالی از ارزش نیست . زیرا به پسر یا دختر اجازه می دهد در برگزیدن شریک خویش دقت ومهارت بیشتری به دست اورد چنانچه فی المثل دختر مجذوب یک پسر زیبا و خوش اندام می گردد لکن به محض آشنایی با او در می یابد که پسران جوان بیش از حد به زیبایی خود مغرور هستند و احساسات او را اصولاً درک نمی کنند و نسبت به همه دختران همین رفتار را دارند . پس به سویی می گراید کهمظهر نیکی و انسانیت است لکن از اراده نصیبی ندارد وحال انکه او در تجسس مردی نیرومند و با اراده است و پسر هم همینطور.
مرحله عشق به جنس مخالف بسیار ارزنده است زیرا دختر و پسر بطور صمیمانه یکدیگر را می شناسند و بدین طریف آسانتر میتوانند شریک زندگی خود را بطور قطع برگزینند.
قبل از آنکه پسر و دختر روابطی برقرار کنند ابتدا همدیگر را پیدا می کنند . بر اساس قیافه ، طرز لباس پوشیدن ، محبت کردن ، راه رفتن در می یابند که آیا آنچه را که می بینند یا می شنوند دوست دارند یا خیر.
در ملاقاتها عملاً خود را در جریان انتخاب کسی قرار می دهید که خصوصیات و شخصیت او برایتان جالب است.
هنگامی ملاقاتها و بیرون رفتن ها تبدیل به اظهار عشق می شوند دختر و پسر فرصت کافی جهت مقایسه خواستها و یا عدم علاقه ها داشته اند و این مرحله را به نام آزمایش سازگاری می شناسیم. در این حال ، حداقل می دانند که متفقاً از چه کاری لذت می برند . اگر واقعاً افرادی جدی باشند هدف زندگی آینده خود را نیز تحت بررسی قرار داده اند هر یک از طرفین عقاید آن دیگری را در مورد مذهب ، تشکیل خانواده ، اهمیت بستگی های خانوادگی ، پول در آوردن ، تحصیلات عالیه به خوبی می دانند.
بعضی از دختران و پسران پس از چندین جلسه تماس و برخورد با یکدیگر تصور می نمایند همینطور که تا این حد طرف مقابل را شناخته اند و به توافق خواسته های یکدیگر پی برده اند کافی است تا به اعتماد و اطمینان با یکدیگر پیوند زناشویی ببندند.
بطوریکه پرونده های طلاق نشان می دهد اکثر این قبیل ازدواجها فرجام خوشی نداشته و به شکست انجامیده است چون عوامل و نحوه مطالعه و بررسی آنها سطحی و ظاهری بوده است . به همین دلیل است که تاکید می کنیم دوران مناسب و روابط پیش از ازدواج باید آنقدر باشد که زن و مرد بتوانند شخصیت ، توقعات و انگیزه های یکدیگر را دقیقاً مورد مطالعه قرار دهند تا احتمال غافلگیر شدن پس از ازدواج به حداقل تقلیل یابد.53
2ـ1ـ7ـ انواع دوستی
1ـ دوستی از نوع سلام و احوالپرسی ساده : در این نوع دوستی ، دختر و پسر در حد سلام و احوالپرسی ساده بدون داشتن هیچگونه ارتباط دیگری ، رابطه برقرار می کنند.
2ـ دوستی از نوع نامه : در ایننامه دوستی دختر و پسر با یکدیگر نامه رد و بدل می کنند و درحقیقت به ایجاد نوعی رابطه پنهانی متوسل می شوند و احساسات خود را در غالب نامه بیان می دارند.
3ـ دوستی از نوع تلفن : در این نوع دوستی، دختر و پسر از طریق تلفن احساسات و تمایلات خود را بیان می دارند و با هم در مورد مسائل مختلف صحبت می کنند و گاهی ترتیب یک یا چند کلاقات در خانه و یا خیابان را از وظایف مهم خود به شمار می آورند و رسالت خود در این زمینه را بخشی از پیمان دوستی خود به شمار می آورند.54
4ـ دوستی از نوع لمسی – فیزیکی : در این نوع دوستی فرصت کافی جهت مقایسه خواستها و یا عدم علاقه ها دارند . در ای نوع دوستی نقاط مختلف اندام یکدیگر را لمس می کنند و از این طریق با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند.
5- دوستی از نوع معاشقه – بوسه – نوازش : در این نوع دوستی دختر و پسر همدیگر را نوازش می کنند . نقاط تحریکی یکدیگر را لمس می کنند و می بوسند و از این طریق لذت می برند. نسبت به هم ابراز عشق می کنند . نقاط تحریکی در زن ، لب ها ، گردن ، پستان ها ، لاله گوش می باشد و در مرد آلت تناسلی او می باشد . در این نوع دوستی دختر و پسر این قسمت ها را لمس می کنند ، نوازش می کنند و می بوسند.
6ـ دوستی از نوع روابط جنسی : در ایننوع دوستی دختر و پسر با هم رابطه جنسی دارند که این رابطه بین آنها با رضایت طرفین و به صورت کامل می باشد.
از جمله انواع روابطی که بین دختران و پسران در جامعه وجود دارد رابطه به اصطلاح دختران و پسران است که از اصطلاح مانند " دوست پسر و دوست دختر " در این گونه موارد استفاده می شود " مقصود از دوستی دختران و پسران رابطه ایست نسبتاً صمیمانه و گرم و عمدتاً پنهانی که از طریق دیدارهای مخفیانه ، رد و بدل کردن نامه و با قرار ساختن ارتباطات تلفنی بین دختر و پسر ایجاد می شود."
این دستی ها دارای ویژگی هایی است که باید مورد شناسایی و تحلیل قرار گیرد . این گونه دوستی ها معمولاً به صورت پنهانی و دور از چشم خانواده و آشنایان انجام می گیرد و به همین لحاظ دختر و پسر باید برای ملاقات و یا برقراری ارتباط با یکدیگر انرژی و وقت زیادی به منظور طرح ریزی و فراهم آوردن مقدمات صرف کنند.55
2ـ2ـ موضع گیری های نظری در قلمرو بهداشت روانی زناشویی
2ـ2ـ1ـ تعریف بهداشت روانی
سازمان بهداشت جهانی در زمینه سلامت روانی می گوید :" تندرستی عبارتست از وجود وضع مطلوب و خوب جسمی و روحی و اجتماعی یک فرد ."
بهداشت روانی حالتی است که از نظر جسمی ، روانی و عاطفی ، در حدی که با بهداشت روانی دیگران انطباق داشته باشد ، برای فرد مطلوب ترین رشد را ممکن می سازد.56
فرهنگ بزرگ روان شناسی لاروس ، بهداشت روانی را چنینتعریف می کند : " در استعداد روان برای هماهنگ ،خوشایند و موثر کار کردن ، برای موقعیت های دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازاریابی تعادل خود ، توانایی داشتن.57
بهداشت روانی عبارتست از پیشگیری از بروز بیماری های روانی و سالم سازی محیط روانی اجتماعی تا افرادجامعه بتوانند با برخورداری از تعادل روانی با عوامل محیط خود رابطه و سازگاری صحیح برقرار کرده و به هدفهای اعلای تکامل انسانی برسند.
بهداشت روانی به منظور پیشگیری اولیه شامل کلیه اقدامات و تدابیری است که از شیوع و بروز بیماری های روانی جلوگیری کرده که به تمام طبقات و گروه ها اعم از پیر و جوان و کودک و بزرگسال مربوط میشود . به هر صورت رابطه فرد با فرد ، فرد با افراد ،روز به روز در حال تغییر و تحول است توانایی ایجاد رابطه صحیح با دیگران ، برقراری مناسبت با افراد و چگونگی این روابط از نظر بهداشت روانی بسیار حائز اهمیت است .
2ـ2ـ2ـ دوستیهای قبل از ازدواج و تاثیر آن بر بهداشت روانی زندگی زناشویی
ارتباط جوانان با جنس مخالف موجب بیداری تخیلات شهوانی و تحریکات اتفاقی می شود ، لذااگر مسائل جنسی برای جوانان حساب شده و کنترل شده باشد و جوان بتواند از راه صحیح که مورد قبول اجتماع او نیز هست با جنس مخالف خود رابطه درست و مشروع برقرار کند هرگز با مشکل روبرو نخواهد شد و چه بسا این رابطه ممکن است بر بهداشت روانی زندگی زناشویی او درآینده تاثیر بگذارد. بنابراین مسئله ازدواج یکی از مسائلی است که از نظر بهداشت روانی نهایت اهمیت را دارد چون در ازدواج رابطه بسیار نزدیک وطولانی بین زن و مرد برقرار می گردد لذا قبل از ازدواج شرایطی را که لازمه زناشویی موفقیت آمیز است باید در نظر گرفت از آنجائیکه نیاز زن و مرد به آشنایی و معاشرت با یکدیگر نیازی طبیعی و جهانی است . لذا باید این نیاز از راه درست و صحیح ارضا شود.اکثر جوانان معتقدند که رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج می تواند در زمینه شناخت بهترهمسر آینده موثر باشد و بعضی ها هم عکس این عقیده را دارند و معتقدند که این روابط قبل از ازدواج نباید باشد و دختر و پسر نباید از ازدواج با هم ارتباط داشته باشند پس مشخص است که این مسئله نیازمند بررسی های متعددی می باشد.58
2ـ2ـ3ـ تعریف سلامت روانی از دیدگاه دانشمندان مختلف
دانشمندان علم روان شناسی به طور اختصاصی به تعریف سلامت روانی پرداخته اند از جمله : پاولف59:اساس مکتب خود راب ر واکنشهای تحریکی 60 و وقفه ای که بر مبنای تقویت و تنبیه ایجاد می گردد قرار می دهد، او معتقد است که رفتار عادی ، رفتاری است متعادل که به خوبی می تواند در مقابل استرس مقاومت کند.
بعضی از قوانین دیگر نیز سلامت روانی را به مقاومت فرد نسبت به استرس ها می سنجد که به اصطلاحاتی مانند تحمل اضطراب ،تحمل محرومیت و قدرت ایگو بر می خوریم . بعضی از این مولفین معتقندند که فشار روانی ، اضطراب ،محرومیت و یا ناخرسندی هم در افراد طبیعی و هم در افراد بیمار وجود دارد و تفاوت بین سلامتی و بیماری به علت ایجاد واکنش نیست ، بلکه شدت واکنش می باشد که در حالات بیماری ، موجب از بین بردن اساس تمامیت شخصیت که در افراد عادی موجود است می گردد.
جونز ، از سلامت روانی به عنوان خوشحال بودن یاد می کند و بعضی نویسندگان دیگر ارضای خاطر را بکار می برند.
بوهم می نویسد که سلامت فکر حالتی است که رفتار اجتماعی فرد ، هم پذیرش اجتماعی و هم اقنای فردی را شامل می شود.
بطور کلی باید گفت که مردم وقتی احساس خوشحالی می کنند که آنچه از زندگی متوقع هستند به آنان داده شود و لذا این نوع خوشی وابسته به رویدادهای خارجی است و خود فرد کنترلی بر روی آن ندارد.
فروید : معیاری که برای سلامت روان از دیدگاه فروید مطرح می شود ، وجود تمامیت در نیروی روانی می باشد منظور از تعادل بین نهاد ،من ، فرامن ، از طرفی و ناخودآگاه از طرف دیگر می باشد.
آدلر: فرد سالم ، روش زندگی خود را با واقع بینی کامل، طرح می کند تا به هنگام پیاده شدن منجر به بروز احساس حقارت غیر قابل جبران نگردد. تاکید در مکتب آدلر بر روابط بین فردی موجب تحقیقات گسترده ای در عوامل اجتماعی بیماریهای روانی شده است .
2ـ3ـ پژوهشهای انجام شده در زمینه موضوع
پل گلیک61 امار شناس ارشد دولت ایالات متحده در زمینه مسائل خانوادگی ، خواستار آن است که به افراد به نحو " موثر تری " در زمینه چگونگی ازدواج عاقلانه اموزش داده شود یا به عبارت دیگر ، وی خواهان روشی است برای انتخاب همسر که از نظر علمی آزمایش شد و مورد تایید باشد . برخی دیگر ادعا می کنند آنچه ما احتیاج داریم مشاوران بیشتری برای بررسی مسائل ازدواج یا حتی مبلغان بیشتری است . تا بتوانند تصویر بهتری از زندگی وخانواده ارائه دهند.
در تحقیقی که در نیو اورلئان 62 آمریکا در مورد خودکشی انجام گرفته است مشخص شده که ویژگی مهم عده زیادی از زنانی که دست به خود کشی زده اند ، این است که پس از برقراری ارتباط با مردان و بچه دار شدن ، نتوانسته اند همسر را برای خودحفظ کنند.
اینان تا توانسته اند از بدن خود به سایرین بهره داده اند به این امید که شاید کسی نیز حاضر باشد در غم ها و شادی های آنها شریک باشد ، ولی نتوانسته اند به این مقصد نائل شوند . اساساً برقرار ساختن روابط پنهانی رفتاری نامطلوب در روابط بین دو جنس تلقی می شود. در جامعه وجود پنهانی بین دو فرد نامحرم در اذهان و قضاوتها ، مسئله ساز و اثر گذار است .علاوه این برقراری روابط پنهانی از قبیل دیدارهای دور از انظار ، رد و بدل کردن نامه و امثال اینها ، می توان خود مقدمه لغزشهایی باشد که آثار آن را انسان در سراسر زندگی خودممکن است همراه داشته باشد و ازدواجهایی که بر اساس برقراری روابط پنهانی بین دوجنس صورت گرفته در اکثر موارد منجر به شکست واقعی در زندگی شده است.
علاوه بر این باید به این نکته نیز اشاره داشت که اینگونه روابط ، اعتماد طرفین را تا حد زیادی خدشه دار می سازد اما در صورتی که و فرد مایل باشند با یکدیگر زندگی کنند و تشکیل خانواده دهند، ضرورتی ندارد که این تمایل را بصورت پنهانی و دور از قضاوت و اندیشه اطرافیان نسبت به یکدیگر اظهار کنند. آنان می توانند با طرح مسئله به شکل مناسب با والدین خویش در این مورد از آنان مشورت بخواند و سعی کنند با استقلال وزبان منطق مسئله را طرح و از اطرافیان در این زمینه ،نظر خواهی و استمداد کنند.63
نتیجه تحقیقات کینزی 64 در آمریکا نشان داده است که 85% از پسران در سن 19 سالگی با دختران تماسهای بدنی داشته اندکه 22% از آنها به اوج لذت جنسی رسیده اند.
همچنین در سن 18 سالگی 81% دختران با پسرانتماسهای بدنی قبل از ازدواج داشته اند که 15% آنها به اوج لذت جنسی رسیده اند . بعضی محققین مانندگلن ،مایرز ، بلر و استورات جونز معتقندند که مدارس وبرنامه های آموزشی که در اثر انجام این اعمال بوجود می آیند ضررشان بیشتر از نفعشان می باشد و اظهار می دارند که با توجه ارزشهایی که امروز مورد قبول جامعه است بیم آن دارد کهنوجوانی که بطریق مختلف سرگرم تماس هایبدنی یا جنس مخالف است بعداً احساس گناه 65 نماید و سایر ناراحتی های اجتماعی او را افزایش دهد و نتواند آنها را تحمل کند.
از مطالعات کینزی مستفاد می شود که در حدود 20 سالگی 73% از پسران هم آغوش جنسی داشته اند در حالی که در همین سن تنها 20% از دختران ازدواج نکرده چنین تجاربی داشته اند به منظور غریزه جنسی و پیشگیری از انحراف در مذهب اسلام از ازدواج موقت مطرح و مورد نظر استفاده قرار گرفته است . در این روش مرد و زن می توانند برای مدت مشخصی که از چند ساعت تا چند سال متغیر باشد با هم ارتباط جنسی برقرار نمایند . موازین مذهبی این نوعازدواج عیناً مانند ازدواج دائم است و تنها مدت ازدواج بهنگام عقد مشخص می گردد. استفاده از این روش موجب ارضای غریزه جنسی بصورت قابل پذیرش و جلوگیری از احساس تقصیر وگناه و آلودگی است.66
عادت مهر ورزیدن بایداز اوائل زندگی بوجود آید. وقتی که شما پسر و دختر شش و هفت ساله ای را می بیند که نسبت به هم اظهار علاقه می کنند ، خنده تان می گیرد . در حالی که این آغاز تمایلی است که نباید جلویش گرفته شود منتهی این تمایل باید جدا کردن زنان و مردان در هر دوره از زندگی قبل و بعد از زناشویی همیشه به نفع آنها پایان خواهدیافت زیرا جلو هر گونه افراطها و تفریطها را خواهد گرفت. چنانچه به زنان ومردان اجازه داده شود زیاده از اندازه با همخودمانی شوند ، همیشه خطر آن است که راه فساد را بپیماید . درست است که زن و مرد برای هم آفریده شده اند ولی وجود رابطه خیلی نزدیک بین آنها همیشه این خطر وجود دارد که غرایز جنسی طغیان کنند و انسان را گمراه سازد . برای اینکه همیشه عقل بر غرایز جنسی حاکم باشد باید حد ومرزی در روابط زن ومرد وجودداشته باشد. اسلام که به خطرات ناشی از روابط به اصطلاح آزاد جنسی کاملاً آگاه است نهایت مراقبت را در برخوردهای زنان و مردان اجنبی دارد. تا حدودی که منجر به جرح و فلج نشود ، طرفدار دور نگهداشتن زنان از مردان است . هر اندازه ، فاصله ها کم و روابط بیشتر باشد و چشم مرد و زن به یکدیگر متوجه گردد، زمینه تحریکات و تمایلات و هیجانها و وسوسه ها مساعدتر می شود و خطرات احتمالی دیگری در پی می آورد.
آندرمولر و زیل وند 1991 طی تحقیقی 46 زوج را که دوران قبل از ازدواج را پشت سر گذاشته بودند توسط دو آزمون (DAS) سازگاری زوج ها و (RBI) اشتراک اعتقادی مورد بررسی قرار دادن نکته مهم این تحقیق چنین بود بیشترین عدم رضایتمندی از زندگی زناشویی به خرده مقیاس رضایتمندی از رابطه جنسی بر می گشت . مردان اظهار داشتند زندگی نامطلوبی دارند، روزهای خسته کننده و یکنواختی را می گذراند و زنان اظهار کردند ، مردان بسیار بهانه گیر داشته اند.
روابط متقابل جنسی در زمینه ارتباط جنسی باید به این نکته اشاره کرد که زنان و مردان توقعات و انتظارات مشابهی ندارند . داروین ملاحظه کرده است که در بیشتر انواع ، ماده به عالم عشق و ارتباط جنسی بی علاقه است وحتی لمبروز و کیس واینگ می گویند :
زنان بیشتر به دنبال ستایش ،تحسین های مطلق و مهم مردانند و بیشتر می خواهند مردان به خواست آنها توجه کنند و این امر از میل به لذات جنسی بیشتر است.67
مطالعات نشان داده است که روابط صمیمانه با یک شریک ، یار و یاور سهم مهمی در سلامتی هیجانی و جسمانی فرد دارد . افرادی که کسانی را دارند که اندیشه ها ، احساسها و مسائل خود را با آنها در میان بگذارند شادتر وتندرست تر از افرادی هستند که چنین کسانی را ندارند.
تحقیقات نشان داده است که هنگامیکه زن و شوهر قبل از ازدواج دارای حوادث جنسی زیاد بوده اند ، بعد از ازدواج آسان تر به دام حوادث عشقی خارج از خانواده می افتند و نیز شکی نیست که این قبیل حوادث آرامش خانوادگی را به خطر افکنده و موجب بروز اختلالات روانی برای کودکان می گردد. و به همین جهت است که جامعه اصل وحدت زوج را با وجود برخی اشکالات عملی اش به هر نوع دیگر زناشویی ترجیح می دهد. پسر و یا دختر جوان از چه از لحاظ جسمانی و چه از جهات عاطفه ای برای بروز شخصیت خویش نیاز به یک دوست دارد و بدون این دوست خود را ناقص احساس می کند.
دختر و پسر باید قبل از ازدواج با یکدیگرآشنا شوند و تحت تاثیر شرایط و حالات مختلف یعنی در خلوت و اجتماع ، راحتی و فشار و بیکاری وکار و غم و شادی اعمال در رفتار یکدیگر را با نظر دقیق ملاحظه نمایند .چنانچه خود را در حالات مختلف موافق دیدند احتمال می رود که ازدواج آنها صحیح و با دوام است.68
در آمریکا بسیاری از دختران پیش از ازدواج و تشکیل خانواده با یک یا چند معشوقه عمل جنسی را انجام می دهند، حتی در مواردی هم که مناسبات جنسی به صورت کامل خود وجود ندارد ،معاشقه و بوس و کنار به حدی است که عدمانجام عمل صورت نوعی انحراف پیدا می کند .چون اینرابطه از محب مایه نمی گیرد و بیشتر در مواقع مستی و باده خواری برقرار میشود اما احمقانه ترین شکل ممکن را به خود می گیرد. جوانانی که شرم و حیای بیشتری دارند و حتی جرات نمی کنند عمل جنسی را تمام وکمال به انجام رسانند به هیجان ناشی از معاشقه اکتفا می نمایند و بی آنکه ارضا شده باشند . این وضع البته اعصاب را ضعیف می کند و مساله وصول به اوج لذت جنسی را درآینده دشوار و حتی ناممکن می سازد . یکی دیگر از زیانهای این قبیل هیجانات که در میان جوانان آمریکا سخت شیوع دارد یا ناتوانی در کار و یا بی خوابی است زیرا این قبیل هیجانات اغلب محصول مجالسی است که تا پسیده دمان ادامه دارد.
جوانان وقتی در مسائل جنسی دچار ناراحتی می شوند نمی توانند که گرفتاری ودرد خویش را با والدین در میان بگذارند زیرا در می دانند که طرح قضیه ممکن است ایجاد ناراحتی کند ومنجر به داد و بیداد و رسوایی شود.
یکی از خصوصیات زندگی آمریکایی این بوده است که هیجانات و احساسات جنسی سر کوفته خود را در قالب اعمال زور و فشار ابراز میکنند و باز میتوان امیدوار بود که نسل جوان زمانی که پا به سن می گذارد وضع و رفتار جوانی را فراموش نکند و در قبال تجارب و اعمال جنسی که امروزه به علت نیاز به اخفا امکان گسترش کمتری دارد گذشت بیشتری نشان دهد.
در انگلستان نیز وضع کم و بیش به وضعی است که درایالات متحده آمریکا حکم فرماست هر چند به علت فقدان قانون استعمال نوشابه های الکلی وکمی تعداد اتومبیل تا به آن حد بسط نیافته است . تصور میکنیم در انگلستان و البته در اروپا میزان معاشقه ای که به هیجان بیانجامد و ارضا نشود به مراتب کمتر از آمریکا است . در انگلستان اشخاص محترم البته بلا نسبت معدودی از محرومین روی همرفته آنقدر که در آمریکا مرسوم است پای جوانان نمی شوند . معهذا تفاوتی که در این کشور در این زمینه با همدارند فقط یک مسئله کمی است.
شواهد و قرائن زیادی وجود دارد که نشان می دهدنخستین عمل جنسی را باید با کسی انجام داد که چیزهایی در این باب بداند زیرا عمل جنسی در انسان غریزی نیست .
جوهر و روح یک ازدواج خوب احترام به شخصیت همدیگر ووجود آنچنان صمیمیت و خصوصیت و نزدیکی روحی و جسمی و فکری عمیق است که عشق زن ومرد را به صورت ثمر بخش ترین درجات انسانی در می آورد.
چنین عشقی مانند هر چیز خوب و ارزنده اخلاقی خاص میخواهد و اغلب ایجاب خواهد کرد که هدف های کوچک فدای هدفهای بزرگ گردد. اما این فداکاری باید داوطلبانه و به طیب خاطر باشد چون اگر چنین نباشد پایه و اساس عشقی را که این فداکاری بخاطر آن صورت می گیرد سست خواهد کرد و در هم خواهد ریخت.69
نتایج یک پژوهش در میان زوج های آمریکایی مکزیکی انگلیسی نشان داد که خوشنودی زناشویی با تمایل جنسی همبستگی دارد . در میان سه گروه رضایتمندی در ازدواج و رابطه زناشویی بهترین پیش بینی کننده برای میزان گرایش و تمایل جنسی بود . حاصل یک بررسی نشان داد که رضایتمندی مردان در زندگی زناشویی به میزان خود شکوفایی وهمدلی آنها بستگی دارد اما برای زنان چنین رابطه ای به دست نیامد.
رضایت جنسی یکصد زوج ( شوهران آمریکایی غیر آسیای تبار ) و زنان کره ای ایالات نیمه غربی آمریکا مورد مطالعه قرار گرفت ، نتایج نشان داد که شوهران رضایت بیشتری از ساختار روابط جنسی داشتند.
یکی از جدیدترین یافته ها در قلمرو روان شناسی ازدواج و خانواده معطوف بر نقش ارزشها و ارضای انتظارات متقابل در پیوند زناشویی است.
نگرش مثبت نسبت به ازدواج ومیزان تفاهم عقیدتی وموضع گیری جنسیتی هم برای مردان و هم برای زنان نقطه آغازین شکل گیری پیوندی استوار است .
برای زنان وشوهران ، رضایت جنسی با عزت نفس میزان بالایی از احترام وتوجه مثبت، احساس همدلی و تعلق خاطر ، ارتباط پیوند قابل ملاحظه ای است .
رضایت جنسی زنان به موقعیت اجتماعی و اقتصادی و سن کم و همسر بستگی دارد و رضایت جنسی شوهران با اختلاف های فرهنگی زناشویی امتناع از خویشاوندان وآشنایان رابطه منفی نشان دادبا این تحلیل جنبه های روان شناختینشان داد که ایجاد و نگهداری یک زندگی جنسی کامیابانه فراهم آوری فضای امن و آرامش یافته برای تعارض و تفاوت و ظرفیت هر یک از همسران برای نگهداری بصیرت و بینش متقابل از یکدیگر سه عامل اساسی در خوشبختی آنها است.
ازدواج موفق و پایدار باعث افزایش عمر می شود. همسرانی که با یکدیگر سازگاری دارند به فرزندانشان احترام بیشتری می گذارند توقعات واقع بینانه والدین از فرزندان به اندازه رضایت آنها از زندگی زناشویی است.70
سازگاری در زناشویی مسئله ای است که در مقام مطالعه در خور اهمیت است . تحقیقات انجام شده نشان می دهند که اعتقاد عامه مربوط به این مطلب که سازگاری جنسی مهمترین عامل امنیت ازدواج است درست نبوده وهمانطور که مشاورین زناشویی در دودهه اخیر متذکر شده اند عکس قضیه بیشتر صادق است و به احتمال زیاد ازدواجی مطمئن است که سازگاری جنسی به وجود می آورد . بیشتر مردممعمولاً تماس جنسی را به عنوان یک موهبت طبیعی و فقط به منظور تولید مثل می نگرند و بیشتر به تماس بدنی توجه دارند در صورتی که مقاربت تنها یک نماس بدنی نیست بلکه وسیله ای است برای تظاهرات صمیمانه عشقی و داد وستد شادمانی و خوشی و وسیله ای برای آرامش.
احساس رضایتمندی جنسی نیز می تواند اساس و هدف ازدواج قرار گیرد در ازدواج احتیاجات جنسی و تمایل فرد نسبت به ارتباط و نزدیکی جسمی با فرد دیگر به بهترین وجهی تصویب و ارضا می شود.71
در تحقیقاتی که رابطه بین سلامت روانی و رضایتمندی زناشویی مورد بررسی بوده نتایج نشان می دهد که بین رضایت از زندگی زناشویی و سلامت روانی رابطه وجود دارد و فشارهای زناشویی با آسیبهای روانی خصوصاً افسردگی ، اختلالات اضطرابی وبیماریهای جسمی ارتباط دارد.
با عنایت به مطالب ذکر شده رضایت افراد از ازدواجشان ، زمینه ساز و هسته اصلی رضایت از خانواده و زندگی به طور کلی است .
بطور کلی می توان گفت : سلامت جامعه و خانواده در گرو رضایت افراد از ازدواجشان می باشد.
درتحقیقی که تحت عنوان بررسی ومقایسه عوامل موثر بر رضامندی زناشویی در سه گروه :کارمندان ، پزشکان ،کارگران شهر تهران انجام داده بودند نشان داد که عوامل اقتصادی، اعتقادات مذهبی ، آداب و سنن اجتماعی ، ارضای عاطفی ، ارضای جنسی و تفاهم فکری زوجین بر رضامندی زناشویی تاثیر مسلم دارد . بینش صحیح نسبت به نکات جنسی بسیار لازم است و اگر در زندگی زناشویی ارضای جنسی وجود نداشته باشد عدم اغنای واقعی طرفین ، انها را به تحقیق زندگی زناشویی نمی کشاند و این عدم ارضا ممکن است به کششهای درونی و احتمالاً به پیش داوری های ناصواب و شاید به ارضای خارج از زندگی زناشویی کشانده شود.
بنابراین در زندگی زناشویی هر یک از دو طرف باید بهره و نصیب خود را از این امر مشروع ببرد . گاه ناخرسندی یک زوج در زندگی مشترک از برآورده نشدن این نیاز ناشی می شود . زمانیکه هر دو طرف از این جهت بطور کامل ارضا شدند و از آثار و نتایج ناشی از این مناسبات برخوردار گردند جاذبه بزرگی مشترک برای آنها بیشتر خواهد بود.72
امروزه مسئله دوستی های قبل از ازدواج در جامعه ما خیلی مطرح می شود و از اهمیت ویژه ای برخوردار است . اینروابط در جامعه ما به صورت پنهانی است چون جامعه وفرهنگ ایرانی اسلامی ما این روابط را منع می کند .
نتیجه گیری کلی از یافته های پژوهش
بطور کلی امروزه مسئله دوستی های قبل از ازدواج در بین جوانان خیلی مطرح است و از اهمیت ویژه ای برخوردار است . اکثر حوانان معتقدند که رابطه دختر و پسر قبل از ازدواج میتواند در شناخت همسر آینده موثر باشد و بعضی ها هم نظرشان عکس این مورد است و معتقدند که دختر و پسر نباید قبل از ازدواج با جنس مخالف رابطه دوستی داشته باشند لذا مشخص است که این مسئله نیازمند بررسی های متعددی می باشد.
مسئله ازدواج یکی از مسائلی است که از نظر بهداشت روانی نهایت اهمیت را دارد چون صحبت از یک عمر زندگی است . لذا قبل از ازدواج شرایطی را که لازمه زندگی موفقیت آمیز است بایددر نظر گرفت . از آنجایی که نیاز زن و مرد به آشنایی ومعاشرت با یکدیگر نیاز طبیعی و غریزی است لذا باید این نیاز از راه درست و طبیعی ارضا شود.
جوان بتواند از راه صحیح که مورد قبول اجتماع او نیز هست با جنس مخالف خود رابطه درست ومشروع برقرار کند چرا که این رابطه بر بهداشت روانی زندگی زناشویی او در آینده تاثیر می گذارد . رابطه دوستی در جامعه معمولاً بصورت پنهانی است چون جامعه این روابط را منع می کند و از ایجاد این روابط جلوگیری بعمل می آورد چون ارتباط جوان با جنس مخالف موجب بیداری تخیلات شهوانی و تحریکات اتفاقی می شود لذا اگر مسائل جنسی برای جوانان حساب شده وکنترل شده باشد و جوان از راه صحیح با جنسی مخالف خودرابطه برقرار کند ، هرگز با مشکل روبرونخواهد شد.73
بر اساس تحقیقاتی که انجام شده برقرار ساختن روابط پنهانی رفتاری نامطلوب در روابط بین دو جنس تلقی می شود. در اذهان و قضاوت ها این روابط مسئله ساز و اثر گذار است.
علاوه بر این برقراری روابط پنهانی می تواند خود مقدمه لغزشهایی باشد که آثار آن را انسان در سراسر زندگی خود ممکن است به همراه داشته باشد . ازدواج هایی که بر اساس این روابط بین دو جنس انجام می گیرد در اکثر موارد منجر به شکست واقعی در زندگی شده است و علاوه بر این گونه روابط اعتماد طرفین را تا حد زیادی خدشه دار می سازد . اما در صورتی که دو فرد مایل باشند با یکدیگر زندگی کنند و تشکیل خانواده دهند، ضرورتی ندارد که این تمایل را به صورت پنهانی نسبت به یکدیگر اظهار کنند. انان می توانند با طرح مسئله با والدین خویش در اینمورد از آنها مشورت و نظر بخواهند .
در پژوهش انجام شده در بررسی توصیفی این مسئله اثبات شده که بین دوستی های قبل از ازدواج با بهداشت روانی زندگی زناشویی رابطه معناداری وجود دارید که این رابطه اکثراً بصورت رابطه مثبت بوده است یعنی کسانی که این روابط را داشته اند میانگین بهداشت روانی انها بالاتر از کسانی بوده است که این روابط را نداشته اند.
در بررسی استنباطی با استفاده از فرمول همبستگی پیرسون ضریب همبستگی در تمام فرضیه ها بالاتر از آلفای (05/0) می باشد لذا می توان نتیجه گرفت که بین دوستی های قبل از ازدواج با بهداشت روانی زندگی زناشویی رابطه معناداری وجود ندارد.
پیشنهادها
در زمانی که این پژوهش انجام می شد یکسری پیشنهادات و رهنمودهایی برای سایر پژوهشها و پژوهشهایی از این قبیل توجه ما را به خود جلب کرد که در ذیل ارائه شده است . این پیشنهادات و رهنمودها عبارتند از :
1ـ بررسی و مقایسه میزانگرایش افراد به داشتن رابطه دوستی با جنس مخالف.
2ـ بررسی نگرش افراد نسبت به دوستی های جنس مخالف.
3ـ بررسی ارتباط بین دوستی های قبل از ازدواج با بهداشت روانی زندگی زناشویی.
4ـ بررسی ارتباط بین دوستیهای قبل از ازدواج با رضایتمندی از زندگی زناشویی.
5ـ تاثیر انواع دوستی ها بر بهداشت روانی زناشویی.
6ـ تاثیر انواع دوستی ها بر رضایتمندی زندگی زناشویی .
7ـ بررسی و مقایسه بهداشت روانی زندگی زناشویی در افرادی که رابطه دوستی داشته اند وکسانی که نداشته اند.
8ـ بررسی مقایسه علت گرایش به جنس مخالف در دختران و پسران جوان .
9ـ اثر ویژگیهای شخصیتی درگرایش به جنس مخالف.
10ـ بررسی و مقایسه علت شکست در ازدواجهایی که بر مبنای دوستی بوده است.
منابع :
1ـ ابطحی ، سید مصطفی ، زناشویی از نظر اسلام ، بی تا ، انتشارات عبدالرحیم علنی.
2ـ احمدی ، علی اصغر ، تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران ، انتشارات انجمن اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران ، چاپ دوم 1373.
3ـ استون ، هانا ، استوان ، آبراهام ، پاسخ به مسائل جنسی و زناشویی ، انتشارات گلشانی ، چاپ دهم 1368.
4ـ اسلامی بجنوردی ، علی ، بهداشت و درمانهای جنسی ، ج 1 ، انتشارات خورشید ،چاپ اول 1377.
5ـ امینی ، ابراهیم ، آیین تربیت ، انتشارات اسلامی ، تهران ،1359.
6ـ بوسکایا ، لئو ، زندگی عشق و دیگر هیچ ، قراچه داغی ، مهدی ، نشر اوحدی ، چاپ دهم 1357.
7ـ حسینی ، ابوالقاسم ، اصول بهداشت روانی ، انتشارات دانشگاه مشهد ،چاپ دوم 1363.
8ـ حقانی ، حسین ، بلاهای اجتماعی قرن ما ، انتشارات طباطبایی قم ، چاپ سوم 1348.
9ـ خیلیل ، سیاوش ، روانشناسی نوجوانی ،بی تا.
10ـ خوداکوف ، ن . م ، آنچه باید همسران جوان بدانند ، موسسه مطبوعاتی عطائی ، چاپ ششم 1364.
11ـ داکو ،پیر (DACO,P) ،روانشناسی تربیتی ، رزم آرا ، هوشیار ، انتشارات پسنج ، تهران 1366.
12ـ راسل ، برتراند (B.RUSSELL) زناشویی و اخلاق ، یوسفی ، ابراهیم نشر اندیشه ، تهران 1357.
13ـ رشید پور ، مجید ، مراحل ازدواج ،چاپ ششم 1376
14- سادات ، محمد علی ، راهنمای همسران جوان ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1375.
15ـ ستوده ، هدایت الله ، آسیب شناسی اجتماعی ( جامعه شناسی انحرافات ) انتشارات آوای نور ، چاپ چهارم 1376.
16ـ صاحب الزمانی ، ناصر الدین ،جوانی پر رنج ، موسسه مطبوعاتی عطایی ،تهران 1344.
17ـ صادقی ، اخلاق و روابط اسلامی ، 1368.
18ـ علمدار ، مینا ، الفبای زندگی مشترک ، انتشارات حسام ،1374.
19ـ قائمی ، علی ،آسیبها ، عوارض اجتماعی ، ریشه یابی، پیشگیری ، درمان 1364.
20ـ قائمی ، علی ، خانواده و مسائل جنسی کودکان ، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان جمهوری اسلامی ایران ،تهران 1368.
21ـ قاسمی ، حمید محمد ، اخلاق جنسی از دیدگاه اسلام ، سازمان تبلیغات اسلامی ، چاپ اول 1372.
22ـ کارنگی ، ویل ، آیین زناشویی ،سرمقندی ، فروغ ، چاپ دوم 1374.
23ـ کاظمی حقیقی ، ازدواج پایدار و شرایط آن ، کانون فرهنگی انتشاراتی سایه نما 1377.
24ـ کوچتکوف ، د، لاپیک ، م (KOCHTKOV , D , LAPIK.M) ،روانشناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان ، تقی زاده ، محمد ، انتشارات بنیاد ، تهران 1365.
25ـ گنجی ، حمزه ، بهداشت روانی ، ارسباران ، تهران 1379.
26ـ گینو ، ح ، نوجوانان وخانواده ، وهاب زاه ، هایده ، انتشارات معین ، چاپ اول 1370.
27ـ مجد ، محمد ، موحد خواه ، مجید ، انسان در مسیر زندگی ، انتشارات بدر 1376.
28ـ مشایخی ، مهدی ،سواداگران فحشاء ، انتشارات میثم 1365.
29ـ مطهری ، مرتضی ، اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب ، بی تا 1365.
30ـ مهابادی راد ،ناهید ، روانشناسی ازدواج ، فرهنگی امید ، چاپ اول 1372.
فهرست مطالب
چکیده 1
1-1 مقدمه 1
از دشواریهای محقق آمیزش با جنس مخالف از جمله : 3
1-2 اهداف تحقق: 10
ادبیات تحقیق 11
2ـ1ـ موضع گیریهای نظری در قلمرو دوستی و عشق 11
2ـ1ـ1ـ تعریف دوستی 11
2ـ1ـ1ـ تعریف عشق 12
2ـ1ـ1ـ معنی و مفهوم عشق ورزیدن 13
2ـ1ـ4ـ مراحل دوستی 18
2ـ1ـ5ـ سه مرحله مبهم عشق 20
2ـ1ـ6ـ مرحله دلبستگی به جنس مخالف 20
2ـ1ـ7ـ انواع دوستی 22
2ـ2ـ موضع گیری های نظری در قلمرو بهداشت روانی زناشویی 23
2ـ2ـ1ـ تعریف بهداشت روانی 23
2ـ2ـ2ـ دوستیهای قبل از ازدواج و تاثیر آن بر بهداشت روانی زندگی زناشویی 24
2ـ2ـ3ـ تعریف سلامت روانی از دیدگاه دانشمندان مختلف 24
نتیجه گیری کلی از یافته های پژوهش 32
پیشنهادها 33
منابع : 35
1 -INTRODUCTION
2 -Problem Formulation and defination
3 – هدایت الله ستوده ، آسیب شناسی اجتماعی ( جامعه شناسی انحرافات )
4 – خانواده و مسائل جنسی کودکان
5 – حسین حقانی – بلاهای اجتماعی قرن ها
6 – ناصر الدین صاحب الزمانی – جوانی پر رنج
7 – ناصر الدین صاحب الزمانی – جوانی پر رنج
8 – مرتصی مطهری ، اخلاقی جنسی در اسلام و جهان غرب ، صفحه 66
9 – سیاوش خلیلی – روان شناسی نوجوانی
10 – حسین حقانی – بلاهای اجتماعی قرن ما
11 – بهروز میلانی فر – بهداشت روانی 1370 صفحه 98
12 – ناصر الدین صاحب الزمانی – جوانی پر رنج
13 – سیاوش خلیلی – روانشناسی نوجوانی
14 – مرتضی مطهری – اخلاق جنسی دراسلام و جهان غرب – صفحه 59
15 0 مرتصی مطهری – اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب – صفحه 60
16 – علی قائمی ، عوارض اجتماعی ، ریشه یابی ، پیشگیری ، درمان
17 – سید مصطفی ابطحی – زناشویی از نظر اسلام
18 – حسین حقانی – بلاهای اجتماعی قرن ما
19 – سید مصطفی ابطحی – زناشوئی در اسلام
20 – Wurmser
21 – مرتصی مطهری – اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب – صفحه 62
22 – پیزداکو – روانشناسی تربیتی
23 – مرتضی مطهری – اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب ، صفحه 65
24 – مرتضی مطهری – اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب ، صفحه 66
25 – علی قائمی – خانواده و مسائل جنسی کودکان
26 – مرتضی مطهری – اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب ، صفحه 67
27 – علی قائمی – آسیبها ، عوارض اجتماعی ، ریشه یابی پیشگیری ، درمان
28 مهدی مشایخی سوداگران فحشا
29 Purpose of the study
30 – Hypothesis
31 – محمد مجد – مجید موحد زاده ، انسان در مسیر زندگی
32 – برترانه ، راسل – زناشویی و اخلاق ، 26
33 – محمد مجد – مجید موحد خواه ، انسان در مسیر زندگی
34 – محمد مجد – مجید موحد خواه ، انسان در مسیر زندگی
35 -John Holmes
36 – علی اسلامی بجنوردی – بهداشت و درمانهای جنسی ، جلد 1
37 – ح . گنیر – نوجوانان و خانواده
38 – ویل کارنگی – آیین زناشویی
39 – ناهید مهابادی راد – روان شناسی ازدواج
40 -In fatuation
41 -Erich Frown
42 – ناهید مهابادی راد – روانشناسی ازدواح
43 – مک فارن – بلوغ و ازدواج ، صفحه 80
44 – مینا علمدار – الفبای زندگی مشترک
45 – روان شناسی و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان
46 – ابراهیم امینی – آیین تربیت
47 – لئوبوسکانیا – زندگی عشق و دیگر هیچ ، صفحه 81
48 – ناظری – ش ، نادری مهر – عشق و معنی
49 – مینا علمدار – الفبای زندگی مشترک
50 -Terechenke
51 – مینا علمدار ، الفبای زندگی مشترک
52 – مینا علمدار ، الفبای زندگی مشترک
53 – مهرداد ناظری – ش ، نادری مهر – عشق و معنی
54 – علی اصغر احمدی ، تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران
55 – علی اصغر احمدی ، تحلیلی تربیتی بر روابط دختر و پسر در ایران
56 – حمزه گنجی ، بهداشت روانی 1379
57 – حمزه گنجی ، بهداشت روانی 1379
58 – علی قائمی ، آسیبها ، عوارض اجتماعی ، ریشه یابی ، پیشگیری ، درمان
59 -Pavlove
60 -Excitatory
61 -Paul Glick
62 -New Orleans
63 – علی اصغر احمدی ، تحلیلی تربیتی برروابط دختر و پسردر ایران
64 -Kinsey
65 -Guilt Feeling
66 – مجید رشید پور – مراحل ازدواج
67 – مرتضی مطهری – اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب ، صفحه 34
68 – هانا استوان ، آبراهام استوان
69 – برترانه راسل – زناشویی و اخلاق ، صفحه 26
70 – کاظمی حقیقی ، ازدواج پایدار و شرایط آن
71 – مجید رشید پور ، مراحل ازدواج
72 – محمد علی سادات – راهنمای همسران جوان
73 – علی اصغر احمدی ، تحلیلی بر روابط دختر و پسر در ایران
—————
————————————————————
—————
————————————————————