تارا فایل

مقاله تاثیر ماهواره بر سبک زندگی اسلامی


تاثیر ماهواره بر سبک زندگی اسلامی
اوقات فراعت به عنوان یک نیاز انسان امروز دارای اهمیت زیادی بوده به گونه ای که یکی از دلمشغولی های هر نظامی پر کردن اوقات فراغت آحاد جامعه می باشد . امروزه بر اساس اصل رقابت بین نهادها ، تلویزیون ارتباط تنگاتنگی با نظام های آموزشی و خانواده داشته و این رسانه تلاش می نماید تا جایگاه مهمی در هدایت و کنترل افراد جامعه به ویژه نوجوانان و جوانان داشته باشد و لذا این رسانه می تواند موجبات سعادت یا گمراهی نسل آینده را فراهم آورد که از این نظر ضرورت دارد برنامه ریزان به هماهنگی نظام آموزشی با برنامه های این رسانه بپردازند ولی به واسطه انفجار اطلاعاتی نظام های سیاسی امواج تلویزیونی به عنوان مهمانان ناخوانده تمامی حریم های خانوادگی را شکسته و خود را بر جامعه تحمیل می نمایند . لازم به ذکر است که در استان گلستان به واسطه قرار گرفتن در حاشیه دریای خزر و همسایگی با کشورهای تازه استقلال یافته امکان دریافت امواج تلویزیونی این کشورها بسیار آسان بوده که این امر در روند الگوپذیری و کسب هویت بیگانگان آثار منفی برجای خواهد گذاشت .با توجه به موارد فوق این تحقیق درپی علل گرایش جوانان و نوجوانان به تماشای برنامه های اینگونه تلویزیون ها بوده و چرا نقش تلویزیون ایران در مقایسه با کشورهای بیگانه کم رنگ تر می باشد ؟ ویا چگونه می توان جوانان ونوجوانان را به تماشای برنامه های تلویزیون ایران علاقه مند ساخت و چگونه می توان نقش تلویزیون های بیگانه را در غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان کاهش داد ؟
البته در این راه دشمن از هیچ حربه ای فرو نگذاشت، اما آنچه که مسلم بود رشادت ها و ایثار جوانان و مردم ایران زمین به مدد عقیده و ارزش هایی که از انقلاب به دست آورده بودند، مانعی بزرگ بر سر راه اهداف آنها شد و چیزی جز ناکامی و شکست در حوزه استراتژی های نظامی را برای آنها در بر نداشت. بدین ترتیب دشمن زخم خورده از شکست در حوزه های نظامی به فکر راه های پنهانی تر و البته کشنده تری برای نابودسازی نظام افتاد. در این دوره استحاله از درون و تهی سازی معانی ارزشی جامعه مهم ترین هدف دشمن قرار گرفت. تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی درست از سال 1368 یعنی پایان جنگ تحمیلی ایران و عراق آغاز شد و از خلاء ایجاد شده از مسایل جنگ، استفاده لازم را برد.
گسترش روز افزون ماهواره ها، گسترش بی بندوباری و به وجود آمدن فساد فراگیر در جامعه و به انحطاط کشیده شدن برخی از جوانان و گسترش روزافزون مشروبات الکلی، ایجاد گروه های غربی مانند: هوی متال ها، رپ ها و شیطان پرست ها، تمایل به مدگرایی و000 همه و همه نشان از هدفمند بودن این تهاجم از طرف دشمن داشت. این بار دشمن با استفاده از روش های نرم افزاری فکری و تبلیغی بر خلاف دوره قبل که مردان را مورد حمله قرار داده بود قلب جامعه، یعنی زنان و جوانان را هدف گرفت.
جامعه شناسان معتقدند که پایه های هر جامعه، ریشه در ارزش ها و نظام عقیدتی آن دارد. بنابراین برای تضعیف هر جامعه، کافی است تا فرهنگ آن را تضعیف کرد. با این کار افراد جامعه از خود بیگانه شده و بر خلاف آنچه که حقیقت فرهنگی آنها را تشکیل می دهد، رفتار می کنند. دشمن برای حملات فرهنگی، نیاز به ابزارها و وسایل کارآمد داشت. بنابراین همان طور که لازمه حملات نظامی ابزار و آلات جنگی است، لازمه تهاجم فرهنگی نیز وسایلی است تا گلوله های زهرآگین فرهنگی دشمن از ماهواره ها گرفته تا اینترنت، رادیو و توزیع کتاب های ضد فرهنگی و دگراندیشی به براندازی نظام های مخالف و تضعیف و آنها مبادرت ورزد.
می توان گفت خانواده کانون توجه حملات ابزارهای مدرن تهاجم فرهنگی است و با تضعیف آن بسیاری از اهداف تهاجم فرهنگی محقق می شود. با نگاه به کارکردهای خانواده بیش تر می توان به اهمیت آن توجه نمود. خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی پایه و اساسی در جامعه، معمولاً کارکردهای گوناگونی را بر عهده دارد که البته چگونگی این کارکردها و شدت عملکرد آنها در فرهنگ های گوناگون متفاوت است.برخی از این کارکردها عبارتند از:
ـ تنظیم رفتار جنسی و زاد وولد
درفرهنگ های مختلف بشری، خانواده محلی امن برای برآوردن نیازهای زندگی جمعی بشر است. یکی از نیازهای بنیادین انسان میل به رابطه جنسی و تولید مثل است. تاریخ بشر نشان می دهد که هیچ مکانی برای ارضای نیازهای غریزی بشر، امن تر و آرام بخش تر از خانواده نبوده است.
ـ مراقبت و محافظت از کودکان، ناتوانان و سالخوردگان : از آنجا که این افراد، قادر به مراقبت از خود نیستند، بنابراین خانواده بهترین مکان برای حفظ و نگهداری از این افراد است. به علاوه این نهاد از جمله معدود نهادهای اجتماعی است که ابعاد معنوی و عاطفی بشر را رشد و تعالی می بخشد.
ـ اجتماعی کردن فرزندان
در تمام تاریخ بشر، خانواده به عنوان مهد گسترش و انتقال ارزش ها و هنجارهای نظام اجتماعی از نسلی به نسل دیگر بوده است. همواره رویکردها و آموخته های اولیه فرزندان، تاثیر زیادی در آموخته های بعدی آنها دارد. بنابراین آنچه را که افراد در سال های نخست زندگی از خانواده فرا می گیرند، پایه های اندیشه های بعدی خود می سازند. در موارد بسیار زیادی الگوی زندگی و رفتارهای اجتماعی فرزندان، والدین آنها هستند.
ـ تامین اقتصادی
تقریباً در همه جوامع تاریخی، خانواده نقش اصلی تامین مایحتاج اقتصادی و ضروریات مادی افراد را بر عهده داشته است. بنابراین در دوره های مختلف زندگی به ویژه سال های نخست و پایانی زندگی که فرد قادر به تولید اقتصادی نبوده است، تحت حمایت سازمان خانواده قرار می گرفت. مسلماً جوامع مختلف تشکیل شده از واحدهای کوچک تری چون خانواده هستند. به همین دلیل مهم ترین هدف برای نابودسازی یک جامعه و فرهنگ آن، نابودسازی افراد از طریق برهم زدن آرامش روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آنهاست که این هدف جایی نیست مگر خانواده. چنانچه دیده می شود سیستم برنامه ریزی های فرهنگی دشمن اغلب با اثرگذاری بر خانواده نظام عقیدتی، سیاسی و فرهنگی فرد را دچار تزلزل می سازد. این نظام برنامه ریزی با انگشت گذاشتن بر ابعاد غریزی و لذت های آنی، سعی دارد تا اقشار آسیب پذیر جامعه نظیر نوجوانان، جوانان، زنان و سایر گروه ها را مورد حمله قرار دهد. برخی از این حملات در قالب پیامدهای ذیل بر خانواده ظاهر می شود:
ـ اختلاف میان زن و شوهر
دشمنان فرهنگی، در قالب برنامه های تفریحی، کتاب ها، تصاویر و فیلم های تلویزیونی سعی در تغییر رویکردها و عقاید افراد دارند. همان طور که می دانیم عقاید و رویکردهای اولیه هر فردی بسته به محیط اجتماعی آن، شکل می گیرد، لذا افراد بهنجار جامعه خود و محیط اجتماعی که در آن زندگی می کنند، محسوب نمی شوند. بلکه در بهترین حالت، افراد بهنجار و نرمال جوامعی محسوب می شوند که با معیارهای آنها رفتار می کنند.
به خوبی می توان ملاحظه کرد که در صورت بروز چنین وضعیتی فرد از سوی محیط طرد می شود. اینجا تضاد بین عالم رویاهای فرد با واقعیات بیرونی، موجب طرد فرد از جامعه و گسست نظام خانواده می گردد. برنامه های فرهنگی بیگانگان با تبلیغات و آموزش های مستقیم و غیرمستقیم خود در قالب برنامه های تلویزیونی، عکس ها، رمان ها و … سعی در تغییر بنیان های فکری افراد دارند که این امر در اغلب موارد به اختلافات ارزشی خانواده ها و عدم توانایی آنها در پذیرش یکدیگر منجر می گردد. دامنه این مسئله از اختلافات خانوادگی تا طلاق گسترش می یابد.
ـ اختلافات میان خانواده و فرندان
همان طور که گفته شد تغییر در بنیان های عقیدتی خانواده، زمینه بروز اختلاف عقاید و عدم پذیرش افراد را فراهم می سازد. این امر علاوه بر تضاد میان زن و شوهر، تضاد میان نسل ها حتی شاهد تضاد و تفاوت کامل فکری میان فرزندان و در نتیجه عدم پذیرش فرزندان نسبت به یکدیگر می باشیم
تهاجم فرهنگی و خانواده ها
بی تردید طراحان برنامه های مدرن تهاجم فرهنگی اطلاعات و خط مشی های اصلی خود را از سازمان ها و اطلاعاتی و جاسوسی کشورهایی می گیرند که قصد فرماندهی بر کل دنیا را دارند. تحقیقات نشان می دهد در سازمان سیا، شاخه ای تخصصی و متمرکز برای مطالعات و برنامه ریزی ضد فرهنگی علیه ایران با یک فکر ویژه تشکیل شده و بودجه مالی آن از 000ر000ر25 دلار در سال قبل به 000ر000ر75 دلار در سال جاری افزایش یافته است؛ این یعنی افزایش تهاجم تا حد سه برابر. مهم ترین هدف مبارزه فکری و روانی دشمنان نظام، سرمایه های اصلی کشور یعنی جوانان است و در این بین جوانان برای آنان دارای اهمیت و برنامه ریزی ویژه است چرا که:جوانی به واسطه ویژگی های نشاط، بالندگی، نوخواهی، سرکشی و ناپختگی فکری، محلی مستعد برای تاخت و تاز شبهات و اندیشه های جدید و پر زرق و برق است.
جوانان به واسطه زندگی در خانواده ها اهمیت ویژه ای دارد، زیرا تخریب و منحرف کردن یک جوان در یک خانواده، یعنی تخریب و کاهش قدرت آن خانواده. بررسی ها نشان می دهد مواد روان گردان و مخدر برای جوانان و نوجوانان به شیوه ای راحت و با قیمتی ارزان تر ارائه می شود به نظر شما احاطه و تسلط فکری بر جوانان اهمیت بیش تری دارد یا بزرگ سالان و سالخوردگان؟ البته هریک جایگاه ویژه خود را دارد. منحرف ساختن جوانان این خانواده ها زمینه برای دغدغه های بزرگ خانواده و ایجاد عدم تمرکز فکری و روانی برای والدین نظامی می گردد.نگاهی به ساختار پذیرش تهاجم در خانواده ها و انواع آنها، در فهم بهتر مطالب، ما را یاری می رساند.
ـ خانواده های فعال
در این خانواده ها، درونی کردن هنجارهای اجتماعی و دینی روال معمول و منطقی خود را داشته و والدین ضمن مشارکت در زندگی جمعی و پاسخ به مسائل فکری فرزندان هم زمان به افزایش اطلاعات مورد نیاز و تعامل منطقی با فرزندان به ویژه جوانان خود می پردازند. استعمار فرهنگی برای ورود به این خانواده ها دچار مشکل جدی است چرا که مامن اسرار جوانان این خانواده ها، دچار مشکل جدی است. مامن اسرار جوانان این خانواده ها، والدین هستند و محیط خانواده به شکلی است که آنها برای طرح مسائل ذهنی و فکری و عقیدتی خود مشکل خاصی ندارند، بنابراین در حافظه آنها نقاط مجهول وجود ندارد تا توسط ابزار تهاجم فرهنگی به نادرست معلوم گردد.
ـ خانواده های منفعل
در این خانواده ها، به علت اشتباه گرفتن وظایف و کارکردهای اصلی خانواده و هدف نهایی کار و تلاش از تامین پوشاک و خوراک به جای تامین روحی روانی فرزندان، شکافی محسوس بین والدین و فرزندان به وجود می آید. عمدتاً در این خانواده ها فرصت مناسبی برای گفت وشنود خانوادگی پیدا نمی شود و ارتباط آنها موزاییکی است. والدین به تصور برآوردن نیازهای اصلی فرزندان بیش تر به فکر لباس، غذا، تفریح و تحصیلات آنها هستند و کمتر به اصلی ترین وظیفه خود یعنی همبستگی روانی با فرزندان و آموزش معنوی آنها توجه دارند. چه بسا در این میان ابتدا والدین تحت تاثیر ابزارهای تهاجم فرهنگی قرار گرفته و سپس فرزندان مبتلا می شوند و در صورت ابتلای آنها راه حل منطقی و مناسبی برای برون رفتن از بحران در پیش گرفته نمی شود. مشکلات اقتصادی و خواسته های پایان ناپذیر خانواده ها نیز ناکجاآبادی را پیش روی این خانواده ها می سازد که با سرعت به سمت انتهای آن که یاس و نومیدی است سرازیر می شوند. در بسیاری از موارد این افراد احساس می کنند که هر مشکل و مسئله خاصی آنها را تهدید نمی کند و در یک امنیت کامل به سر می برند بنابراین به فکر راه حل آن مشکل بر نمی آیند. لذا اولین راه حل برای مواجهه با مشکل، یافتن مسئله است. دقت کنیم راه نهایی برای حل مسئله، پاک کردن صورت مسئله نیست.
با توجه به ساختار فرهنگی- مذهبی جامعه ما، نیاز به تقسیم بندی دیگری احساس می شود:
ـ خانواده سنتی: که تاکید ویژه آن بر سنت ها و رسوم غالب حاکم بر جامعه اعم از دینی یا ملی است. این دسته به دو گروه قابل تقسیم بندی است: الف: متعصب؛ ب: منعطف
متعصب: این خانواده ها به شرایط زمانی توجهی نداشته و آن چیزی که در گذشته آموخته اند و یا با جنبه ها سنتی آنها همخوانی دارد را معیار اصلی انتخاب های بعدی خود و دیگران می دانند و در این راه انعطافی از خود نشان نمی دهند.
منعطف: این خانواده با وجود آنکه وجه پیروی از سنت ها در آنها بسیار قوی است اما تا حدودی سعی می کنند تا در برابر شرایط از خود انعطاف نشان دهند در نتیجه با فرزندان بسته به اقتضای زمانه همگام می شوند.
ـ خانواده روشنفکر: که این دسته از خانواده بر خلاف دسته پیشین، تاکید عمده خود را بر عقل و معیارهای عقلانی و منطقی نهاده و در برابر اغلب مسایل جدید سعی دارند تا از عقل و معیارهای آن بهره برند: الف: ارزش مدار؛ ب: فارغ از ارزش
ارزش مدار: این دسته علاوه بر آنکه تاکید زیادی بر عقل و انتساب های عقلانی دارند، اما معیارهای عقلانی آنها دارای پشتوانه ارزشی و اغلب دینی است. لذا تنها به اموری مبادرت می ورزند که با محک عقل و معیارهای ارزشی آنها همخوانی داشته باشد.
فارغ از ارزش: این دسته کسانی هستند که سعی دارند تا عقل مدار با تمام مسایل برخورد کنند. عقل ابزاری و معطوف به هدف سرلوحه تمام امور این افراد قرار می گیرد. برای این دسته که از معیارهای ارزشی روشنی پیروی نمی کنند و عقل آزاد را سرلوحه امور خود قرار می دهند. برای آنها هدف مهم است و به اصطلاح هدف، وسیله را توجیه می کند. به عنوان مثال از نظر ما و حتی اندیشمندان اروپایی، آمریکاییان اغلب افرادی با عقل ابزاری و معطوف به هدف هستند و برای آنها تنها هدف مهم است نه وسیله. کشتار جمعی، تعرض و تهاجم، وسایلی هستند که آنها را به اهدافشان رهنمون می سازند. بنابراین، این وسایل چون بهترین ابزار برای دست یابی به اهداف محسوب می شوند، مناسب و مقبول هستند. در حالی که در سنت ما و ارزش مداران تاریخ همواره راه رسیدن به اهداف یکی از ملزومات اساسی است.
اگر بخواهیم این خانواده ها را در یک طیف نشان دهیم در یک سر طیف خانواده های متعصب سنتی و در سر دیگر آن خانواده های روشنفکر فارغ از ارزش قرار می گیرند. این خانواده ها افرادی افراطی اند. خانواده های متعصب سنتی در برابر هر امر جدید و تازه ای مقاومت می کنند. از آنجا که این خانواده نمی تواند با شرایط زمان خود را تطبیق دهد در بسیاری از موارد دچار مشکلات جدی شده و احتمال انحراف اعضای آن بسیار زیاد است.
دسته دوم یعنی خانواده های روشنفکرمآب فارغ از ارزش، کسانی هستند که بر خلاف دسته اول تحت هیچ عنوان به ارزش ها و سنت های رایج تن در نمی دهند. این دسته اغلب افرادی غیر اخلاقی و غیرقابل اعتماد هستند. از سویی دیگر امکان فروپاشی این خانواده ها و گسست انسجام و همبستگی آنها بسیار زیاد است زیرا این دسته در برابر هر مد جدیدی آماده پذیرش هستند و آن را با آغوش باز می پذیرند. تفاوت و تناقض ارزش های آنی و گذرا در این خانواده ها و از سوی دیگر عدم توجه به اخلاق، موجب فروپاشی و گسست این خانواده ها از هم می شود. اما آنچه مد نظر ما می باشد و از نظر ما خانواده های پذیرفته شده تری محسوب می شوند خانواده های سنتی منعطف و روشنفکر ارزش مدار هستند. این دو دسته آمیزه ای از عقل و سنت های ارزشی اعم از دینی و ملی را سرلوحه عمل خود قرار می دهند. مسلماً این خانواده ها در برابر مسایل جدید و حوادث بزرگ زندگی کمتر آسیب پذیرند و این دسته با قدرت تحمل خود به حل مسایل می اندیشند و با قدرت ایمان، اخلاق و صبر شیوه ارتباط منعطف با محیط را پیش می گیرند
در این مقطع زمانی به دلیل نزدیک شدن فرهنگ ها و از بین رفتن مرز های جغرافیایی و فکری در جهان شاهد نابودی خرده فرهنگ ها وفرهنگ و آداب و رسوم کشور های ضعیفی هستیم که در برابر تهاجم فرهنگی و نفوذ بدون رقیب کشور های سلطه گر،در حال نابودی هستند
کشور های غربی و سلطه گربه موجب مقابله با فرهنگ های ارزشی و اصیل مشرق زمین اقدام به طراحی وسایل و برنامه های مختلف فرهنگی نموده اند که در این میان ماهواره ها به دلیل دسترسی آسان عموم مردم در تمامی کشور ها به عنوان ابزاری قوی در دست سلطه گران قرار گرفته است.لذا برهمگان لازم است تا با روشن بینی کافی در جهت مبارزه با تهاجمات فرهنگی ایستادگی نموده و در راستای تقویت هویت ملی و دینی ایران اسلامی تلاش نمایند.
انقلاب جهانی ارتباطات علاوه بر افزایش رسانه های ارتباط جمعی ، تحول نمادها و باورها را نیز به ارمغان داشته است . در سایه این تحول ، رسانه های گروهی زمینه رشد آگاهی و شناخت اجتماعات بشری را مهیا ساخته اند و ظاهرا اجتناب ناپذیر می نماید که همزمان با تعداد رسانه های جمعی ، تاثیر آنها بر هویت و فرهنگ جوامع مختلف چشمگیر است. در واقع می توان گفت ; تاثیری که رسانه های جمعی بر فرهنگ و ساختارهای اجتماعی و نظام بین المللی دارند ، سبب شده به نوعی همه دنیا با چالشی به اسم بحران هویت روبه رو شوند ، بحرانی که رفته رفته به افول فرهنگ و بی هویتی مبدل خواهد شد .در این میان برنامه های ماهواره ای و به طور اخص ، تلویزیونی نقش پررنگ تری در این تحول و دگرگونی فرهنگی دارند ، رسانه های تصویری مثل ماهواره با برنامه های تفریحی و سرگرم کننده در دراز مدت ، یکسان سازی سلیقه قشرهای عظیم جامعه را باعث خواهد شد و از سوی دیگر این ابر رسانه ایجاد شکاف های جدید طبقاتی و تعمق آنها را باعث می شود . شبکه های تلویزیونی نیز از طریق ماهواره با تمام نقاط دنیا ارتباط برقرار می کنند و فرهنگ قالب بندی شده فرستنده این نمادها و پیام ها ، بدون هیچ مقاومتی در اختیار گیرنده قرار می گیرد و وارد کانون خانواده و سپس وارد جوامع می شود . برای آنکه ماهواره و یا تلویزیون به عنوان نافذترین و گسترده ترین وسیله ارتباط جمعی بتواند در خدمت اهداف مورد نظر یک جامعه قرار گیرد و زیان های جسمی ، روحی ، اثرات فردی و اجتماعی آن افزوده نشود ، بررسی های چند جانبه و پیوسته و همچنین پیشگیری های علمی و اجتماعی اجتناب ناپذیر است . امروزه که رشد وسایل ارتباط جمعی الکترونیکی و امکانات روزافزون فنی و صنعتی آن حد و مرزهای مطلوب را گذاشته و نه تنها روابط انسانی با یکدیگر ، حتی نحوه استفاده انسان ها از این وسایل را دگرگون ساخته و ما شاهد ابراز نگرانی ها و هشدارهای فرزانگانی در این سو و آن سو هستیم . افول فرهنگ از پیامدهای همه گیر و عمومی برنامه های ماهواره ای است. از دیگر پیامدها و معضلات برنامه های ماهواره ای ، رشد روزافزون بی سوادی عمومی به جهت تماشای بی حد این برنامه ها و عدم تمرکز و تفکر نسبت به موضوعات و مطالب مختلف ، کاهش دادوستدهای عاطفی و اجتماعی در روابط انسان ها با یکدیگر ، رنگ باختگی ارزش های انسانی و باورهای مذهبی و نمادهای ملی و میهنی و در نتیجه خطر سقوط فرهنگ اجتماعی بیش از هر زمان دیگر است و این معضلات نه تنها کشورهای متمدن اروپایی و امریکایی ، بلکه سراسر جوامع دنیا را در معرض تهاجم قرار می دهند .متاسفانه در این روزگار ، روز به روز به شمار افرادی که دائما در کنجی لمیده و به تماشای برنامه های مختلف ماهواره مشغول هستند ، افزوده می شود و انسان فعال و محرک و خلاق گذشته به یک تماشاچی منفعل مبدل شده و هر قدر که این وسیله پیام رسانی ، بر سرعت جابه جایی و نقل و انتقال اطلاعات و گزارش وقایع از مکانی به مکان دیگر می افزاید ، همان مقدار سرعت انتقال و تحرک را از بیننده خود می رباید و عاملی برای سکون و رکود انسان می شود . مشکل دیگر اینجاست که ماهواره امروزه ، ابراز انتقال علم و دانش محسوب نمی شود ، بلکه وسیله ای برای وقت گذرانی است !هر آنچه را که برنامه های ماهواره ای ارائه می دهند همزمان برای تمامی افراد گیرنده یکسان است . ولی گروه بندی ها و طبقات اجتماعی و سنین متفاوت بینندگان و تفاوت درک و شعور و سلایق انسان ها در محتوای این برنامه ها به چشم نمی خورد . گستردگی بی نظیر ماهواره به عنوان ابررسانه جمعی در بین جوامع مختلف به عنوان وسیله ارتباطی و حضور آن حتی در حریم خلوت و خصوصی مردم ، این ابزار را به عنوان قابل قبول ترین پیام آور و پذیرفتنی ترین فرمانروای اجتماعی و فرهنگی تبدیل کرده است . تخریب فرهنگی در جوامع امروزی می تواند با رسانه های نوشتاری نیز صورت گیرد . ولی ماهواره و یا تلویزیون به عنوان محسوس ترین و تاثیرگذارترین رسانه همچنان در حال یکه تازی در عرصه اجتماعی جوامع است. چرا که بدون اتلاف وقت و رفت و آمد برای خرید روزنامه و مجلات و حوصله برای خواندن مطالب آنها ، جعبه جادویی تلویزیون با برنامه های متنوع و تاثیرگذاری عمیق تر نقش تمامی رسانه ها را به تنهایی ایفا می کند . بهره بیشتر از این برنامه های ماهواره ای را ، سیاستمداران کشورهای استعمارگر می برند ، در نظم نوین جهانی یا بهتر بگوئیم دنیای تک بعدی امروزی ، این کشورها در تلاش هستند که از طریق تصاویر و برنامه های جذاب و فریبنده ماهواره ای افراد دیگر جوامع و بالاخص جوانان آن را شیفته فرهنگ وارداتی و نسخه پیچ شده خود کنند. ورود ماهواره به جهان سوم ، علی الخصوص ملت هایی که باورهای دینی و سنتی آنها باعث تعالی روح و سالم سازی آن جامعه بوده ، اثرات مخرب بیشتری ایجاد می کند . این معضل به صورت ناخواسته وارد جامعه ما نیز شده و آنچه امروز در بررسی رسانه های جمعی جامعه جلب توجه می کند ، این واقعیت که ، رسانه ها و پیامدهای ارسالی آن به هیچ وجه بیانگر افکار عمومی جامعه ما نیستند ، بلکه تصویر واقعی جامعه با وجود افکار عامه پسند و براساس آنچه که هست ، در رسانه ها تجلی می یابد و عدم برخورداری از این واقعیت ، گرایش به حقیقت سراب نمای دیگر رسانه ها را قوی تر می کند. در کنار این مسائل ، رشد و گسترش تکنولوژی ارتباطات و بهره گیری قشرهای معین جامعه از این وسیله باعث ایجاد شکاف طبقاتی در یک جامعه می شود . بدیهی است در مقابل هجوم فرهنگی باید مقابله فره
نگی صورت گیرد. برنامه سازان فرهنگی و هنری و سازمان هایی مانند اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان های تبلیغات اسلامی ، نظام آموزش و پرورش ، نظام آموزش عالی و دیگر ارگان های دولتی باید در بخش غنی سازی و سالم سازی فرهنگ سرمایه گذاری کنند .در مقابل تهاجم فرهنگی باید القای فرهنگی صورت گیرد تا موثر واقع شود ، باید فعالیت ، برنامه سازی ،تفریحات سالم و امکانات کافی ایجاد شود . چرا که منع و مقابله تنها راه حل نیست.ارومیه نیز به عنوان شهری کوچک با امکانات بسیار کم اقتصادی ، فرهنگی و غیره از این قاعده مستثنی نیست ، یعنی تمامی معضلات و مشکلاتی که همچون سیل عظیم کانال های ماهواره ای را دارا است.شهر کوچک ارومیه در مقایسه با تهران پایتخت و یا دیگر شهرهای بزرگ کشور ، به جرات می توان گفت که هیچ نشانی از پیشرفت و فن آوری و امکانات و بایدهای یک جامعه پویا را ندارد . امکاناتی نظیر برنامه های متنوع صدا و سیما ، مکان های تفریحی ، مراکزی برای ارائه آرا" و عقاید و نیازهای همه اقشار و از همه مهم تر نسل جوان و یا کانال و راهی که این نیازها به گوش مسئولان برسد . تاکنون راه حل عملی برای این معضل صورت نگرفته و در حد پیشنهاد و نظر راه هایی ارائه شده است .مسئولان نیز باید امکانات مالی و نیروی انسانی لازم برای مقابله تلویزیونی و تهیه برنامه هایی که جاذبه ماهواره را تحت الشعاع قرار دهد ، فراهم کنند و این مسئله عظم ملی و پشتوانه مالی میهنی را می طلبد تا پادزهری قوی جهت سم زدایی و یا واکسینه کردن اقشار مختلف جامعه و فرهنگ و باورهای ملی باشد
فرهنگ،میراث گران بها وحاصل هزاران سال تلاش فکری،هنری وصنعتی نسل های گذشته یک ملت است.هرنسلی،اندوخته های فرهنگی وتجارب زندگی خویش رابا شیوه های گوناگون به نسل بعدی منتقل می سازد.نسل بعد نیز اندوخته های خود را بران می افزاید وان را به نسل بعد از خویش انتقال می دهد.این جریان،همواره در طول تاریخ ادامه داشته است؛همان گونه که شخصیت یک فرد،حاصل تجربیات فردی او است وموجب امتیازش از دیگر افراد می شود،فرهنگ یک جامعه نیز حاصل هزاران سال تجربه تلخ و شیرین ان جامعه است واین فرهنگ جامعه است که هویت ان را شکل داده وان را از جوامع دیگر،متمایز می سازد.این فرهنگ وفضای فرهنگی،چونان فضای اطراف،ما را کاملا احاطه کرده ودرتمام صحنه های زندگی فردی و اجتماعی خود،ان را لمس کرده واز ان تاثیر می پذیریم
هین فرهنگ، بسان هرکالای گران بهای دیگر،همواره در معرض خطر دستبرد راهزنان و شیادان قرار داشته است؛به ویژه در قرن های اخیر که کشور های
قدرتمند و استعمارگر جهان،به دو دلیل عمده،سعی در انهدام و نابودی فرهنگ جوامع و ملل دیگر داشته اند:
الف) دست یابی به اغراض سیاسی و اقتصادی
استعمار گران برای آن که سرنوشت یک ملت را به دست گرفته،از منابع عظیم مادی و معنوی آنان به نفع خویش بهره برداری کنند،در گام نخست،تلاش می کنند تا موانع فرهنگی را که جدی ترین مانع بر سر راه ان ها به حساب می اید،ازسر راه خویش بردارند؛بدین منظور،از ابزار و شیوه های گوناگون،به ویژه برنامه های به ظاهر جذاب ماهواره ای،فرهنگ بومی را تضعیف وفرهنگ خویش راترویج می کنند.بدین ترتیب،مردم کشورهای مورد تهاجم،از فرهنگ خویش فاصله گرفته،با ان بیگانه شده وبه فرهنگ بیگانه واستعماری روی می اورند
ب) جهانی کردن فرهنگ غربی و امریکایی
در سال های اخیر،برای سردمداران کشورهای سلطه گر،خود جهانی کردن فرهنگ غربی،اهمیت بسیار پیدا کرده است.این نظر علاوه براستفاده از وسایل سیاسی،تبلیغاتی وصنعتی،با نظریه های شبه علمی نیز پشتیبانی می شود. مثلا،نظریه دهکده جهانی مک لو هان و امثال ان،با صراحت سعی بر ان دارد که زمینه رابرای پذیرش فرهنگ غربی مساعد کرده واز حساسیت هایی که ممکن است در مقابل ان ابراز شود،بکاهد.بنابراین،دراثر این حمله فرهنگی دشمن،مردم نخست دچار شک وتردید در مثبت بودن فرهنگ ملی ودینی خود شده و باورهایشان را نسبت به کارایی فرهنگ خویش از دست می دهند و سپس،به تدریج،آماده تمایل وجذب فرهنگ بیگانه دست کم جنبه هایی ازآن می شوند وهمه این ها حاصل برنامه های حساب شده ماهواره است.
دشمن آشکار و تهاجم خاموش:
عصری که در آن قرار داریم،عصر ارتباطات و عصر سلطه پدیده رسانه بر زندگی انسان هاست.بی گمان برنامه های رادیویی و تلویزیونی موفق شده اند افکار و عقاید انسان های بی شماری را دستخوش تغییر سازند.تمدن منحط غرب برای ترویج سکولاریسم اقدام به تاسیس هزاران شبکه تلویزیونی و رادیویی کرده است که به صورت شبانه روزی برنامه های گوناگونی را با این هدف پخش می کنند.متاسفانه دستیابی به این برنامه ها در کشور ما بسار ساده و امکان پذیر است.باید توجه داشت دکه وقتی سخن از ماهواره به میان می آید،ابتدا مسایل ضد فرهنگی آن جلب توجه می کند،سپس مسایل سیاسی،علمی و ورزشی ایفای نقش می نمایند.بیشتر شبکه های فارسی زبان ماهواره ای،در یک تقسیم بندی معمولی به شبکه های سیاسی و غیر سیاسی تقسیم می شوندکه بر اساس تحقیقات به عمل آمدهتمامی این شبکه ها،با وجود هدف ها و سلیقه های گوناگون،در هجوم ئبه مبانی دینی به طور جدی اشتراک دارند و هرکدام با ماموریتی خاص به مقابله با اسلام برخواسته اند.این هجوم اگر چه آرام و خاموش آغاز شده،اصول و پایه های
اعتقادی مردم را هدف قرار داده و با دقت ماهرانه ای تمام گروه های مختلف جامعه را در بر می گیرد
فن آوری ماهواره و آمار تقریبی آن:
ابتدا چنین به نظر می رسد که پیشرفت رسانه های ماهواره ای به صورت مطلق و بی قید و شرط پدیده ای مطلوب است و برای تحقق دهکده جهانی،ضرورت تام دارد حال آنکه در تجربه کوتاه و چندین ساله معلوم شد که برخی از پی آمد های سوءاین پدیده از حیث فرهنگی به شدت آسیب زاست.
آلویت تافلر،نویسنده و منتقد اجتماعی،می نویسد:"تکنولوژی ملاهواره ای و دیگر رسانه8 های جدید،فرهنگ های ملی را از هم می پاشند و این ارتباط متقاطع،به هر حال تهدیدی است برایهویت ملی که حکومت ها برای مقاصد شخصی خود،سعی در حفظ و انتشار آن دارند"
گفتنی است،فرایند ارتباطات از راه دور و استفاده از ماهواره و دیگر رسانه های گروهی برای پخش امواج در سطح گسترده،شمشیری دو لبه است که می تواند پی آمد های مثبت و منفی را به دنبال داشته باشد.الگو گزینی نوجوانان و جوانان از رسانه های تصویری در دهه های اخیر توجه پژوهشگران روانشناسی را به خود جلب کرده است.طبق آمار در سال 1377 از جمعیت 67 میلیونی کشور،حدود 35 درصد نوجوانان و جوانان به تلویزیون ماهواره ای دسترسی داشته و روزانه بین 2 تا 3 ساعت برنامه های این تلویزیون ها را تماشا می کنند.بالاترین میزان بهره مندی روزانه 5/4 ساعت و پایین ترین آن روزانه یک ساعت برآورد شده است
طبق آمار های مندرج شده در مجلات و روزنامه های کشور،73 درصد از جوانان مراکز استان ها به راحتی به ماهواره دسترسی دارند
رویکرد نامناسب به ماهواره ها:
امروزه بیشتر افراد جامعه زمان زیادی از شبانه روز را به تماشای برنامه های ماهواره ای اختصاص می دهند و همین امر سستی نظام بیشتر خانواده های ایرانی را به دنبال دارد.برخی کارشناسان معتقدند امروزه افراد جامعه وسایل ارتباط جمعی ساده؛همانند تلویزیون و یا ویدیو را جوابگوی نیازهای خود نم دانند،به همین علت همیشه به دنبال راهی هستند که با وسایل مختلف با دنیای بیرون در ارتباط باشند
یک آسیب شناس اجتماعی درباره پیامد های ماهواره بر روی جوانان می گوید:"با وجود اینکه برنامه های ماهوار ه ای محتوای علمی و آموزنده نیز دارد،امروزه بیشتر جوانان ماهواره را برای استفاده از برنامه های علمی آن انتخاب نمی کنند و بیشتر تمایل به دیدن برنامه هایی دارند که آن ها را در رسانه های داخل کشور نمی یابند و در واقع به خاطر برنامه های مبتذل و مستهجن،از ماهواره استفاده می کنند که زمینه انحراف و سقوط اخلاقی در این برنامه ها برای قشر جوان بسیار زیاد است"
چه زیبا فرموده است رسول گرامی اسلام حضرت محمد(ص):"کیف بکم اذا رایتم المنکر معروفا؛چه می شود شما را آن گاه که ناپسند را پسندیده می شمارید و بد را خوب می بینید"
اشاعه فحشا و بی بند و باری:
بدون شک ارایه تصویر های مستهجن و مبتذل از طریق ماهواره و نمایش آن ها یکی از عوامل گسترش بی بندوباری و به فساد کشاندن جوانان است
دشمن که همواره اشاعه فرهنگ دینی و اعتقاد به خداوند و معنویات را مانع اصلی هدف های خود می بیند،برای کم رنگ کردن این اعتقادات،با ایجاد خلل دراعتقادات قشر جوان،در به انحراف کشاندن و بی هویت کردن آنان می کوشد
قرآن کریم درباره خطر اشاعه زشتی ها در جامعه اسلامی هشدارمی دهد ومی فرماید:
کسانی که دوست دارند زشتی ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد،عذاب دردناکی برای آن ها در دنیا و آخرت است وخداوند می داند و شما نمی دانید
در واقع از دیدگاه و منطق قرآن،باز گو کردن زشتی ها وارایه وترویج آنها،نهی شده است؛زیرا موجب آشکار سازی زشتی ها و بر ملا شدن آن ها می شود.امام رضا می فرماید:آن کس که گناه را نشر دهد،رانده است وآن کسی که گناه را پنهان می دارد،مشمول آمرزش الهی است.
شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها،مظاهر ضد اخلاقی را تبلیغ می کنند و این رسانه،همچون دیگر ابزار پیشرفت می تواند به آرمان های تعالی بخش انسان ها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر بیشترین خیانت ماهواره در ایجاد و رواج فساد و فحشا در میان جوانان است
شگرد های تبلیغی هنری برای نفوذ:
به شگردهای گوناگون تبلیغی در برنامه های ماهواره ای به اختصار اشاره می کنیم تا مشخص شود آیا این برنامه ها به رشد جوامع بشری کمک می کند یا انحطاط اخلاقی آن ها را تسریع می بخشد
الف) خبر و گزارش
با دقت در اخبار و گزارش ها و هم چنین مصاحبه هایی که در واقع منابع اطلاعاتی بینندگان برنامه های ماهواره ای هستند در می یابیم که آن ها همواره در انتخاب اخبار سیاست سانسور حقایق را به شدت دنبال می کنن؛از آن جمله
بزرگ نمایی واقعیت های کوچک برای پنهان کردن واقعیت های بزرگ تر
انکار یا حذف بخشی از حقایق یک موضوع برای تحریف همه آن حقیقت
بیان یک حقیقت،همراه با تجزیه و تحلیل ویژه آن برای تخریب اصل موضوعی دیگر؛اظهار یک حقیقت و ترکیب آن با دروغ های گوناگون برای محو آثار و پی آمد های آن حقیقت؛انتخاب واژه های منفی برای بیان یک حقیقت ارزشمند،با هدف ایجاد دافعه در شنوندگان نسبت به آن حقیقت؛القای اندیشه های خاص سیاسی،اقتصادی،اجتماعی،فره نگی،تاریخی و علمی در قالب خبر و گزارش؛تخریب شخصیت های مفید و ترویج عناصر فاسد،به وسیله انتشار مطالبی درباره آن ها
هر کس با این منابع به اصطلاح خبری مرتبط شود،گرچه فقط اندکی از دروغ پراکنی ها و تحریفات آن ها را به مرور زمان باور کند و اندیشه های خود را بر اساس آن بنا نهد،خواسته یا نا خواسته از اهداف آن ها پیروی خواهد کرد به ویژه با توجه به برخی اصول روانشناسی در شکل گیری برداشت ها که حتی اگر اطلاعات درست بعدی هم در اختیار مخاطبان قرار گیرد،اطلاعات نادرست اولیه اثر خاص خود را خواهد بخشید

ب) برنامه های ورزشی یا نمایشی
برنامه های ورزشی بخش عمده ای از محتوای شبکه های ماهواره ای را تشکیل می دهند که توجه به نکات زیر در بررس آن ها ضروری است:
1. غالب این برنامه ها بیش از آنکه ورزش را ارایه دهد بر جنبه های نمایشی تکیه می کند.
2. هنگام پخش برنامه های ورزشی و در لابلای آن ترویج الگوهای لباس و دیگر وسایل ورزشی،رقص و آواز،پخش شعارهای منفی بسیار دیده می شود.
3. از ورزش کارانی که از نظر افکار و اعمال،فاسد و ناشایسته اند،بت ساخته می شود که این امر،خطر عمده ای برای نسل جوان در پی دارد.
4. برهنگی زنان درقالب ورزش،به نحوی که زن ورزشکار در ذهنیت بیننده تنها در پرتو برهنگی او پذیرفته می شود و به مرور زمان،برهنگی زنان برای بینندگان،مقبول و بدیهی می نماید.
5. ورزش،هدف اصلی مطرح می شود و در نتیجه،پیروزی در آن،پیروزی در همه چیزو باخت در میدان ورزش از دست دادن همه چیز تلقی می شود
ج) میزگردها و بمباران فرهنگی
مباحث اجتماعی و فرهنگی و حتی مسایل دینی و اخلاقی در قالب های مصاحبه،میزگرد،نظر سنجی،توضیح کارشناسان و مانند آن پی آمد های ویرانگری به همراه دارد و نمی توان آن را تبادل فرهنگی نامید؛زیرا گویندگان این برنامه ها متکلم وحده هستند و مخاطبان،فقط شنونده وبیننده.آن ها هرگز افکار و نظریات مخاطبان را منعکس نمی کنند؛بلکه چنان بیننده را با نظریات مشابه و رنگارنگ،بمباران فکری می کنند که فرصت تامل و مقایسه حق و باطل را از او می گیرند
د) فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی
فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی که بیش ترین بیننده را از طیف های گوناگون در سراسر جهان دارد،عمدتا ترکیبی از چند موضوع و عامل را در قالب های گو ناگون عرضه می کنند
خدشه دار کردن هر آن چه برای انسان ها تا کنون مقدس و خدشه نا پذیر بوده است
محور قرار دادن برهنگی زنان و شهوت گرایی مردان و خلاصه کردن رابطه زن و مرد به مساله لذت جنسی.
القای نا امیدی از آینده بشریت و ایجاد یاس از روند تاریخ و حرکت جوامع بشری.
ایجاد ترس و وحشت در بیننده در اثر تماشای صحنه های هولناک با بهره گیری از تغییر نور و رنگ تصاویر و پخش آهنگ های هیجان آور به منظور تحریک اعصاب بینندگان تا در نهایت اراده و استحکام روانی را زا او سلب کنند.
توجیه خشونت های وحشیانه به مثابه راه حل نهایی برای رفع اختلافات میان آدمیان،حتی در قالب فیلم های کارتونی و بازی های رایانه ای
عادی نشان دادن توطئه های رنگارنگ،فتنه گری ها،کلاه برداری ها و همه رذایل اخلاقی در قالب ارتباط میان شخصیت های فیلم ها که پدید آورنده بدبینی و سوء ظن در بیننده نسبت به دیگران می شود
ترویج فحشا و منکرات در زشت ترین نوع آن در قالب داستان های جذاب و به کمک توجیهات روانشناسانه،نظیر انواع تجاوزات جنسی،هم جنس بازی و …
ایجاد نا امیدی نسبت به ارزش های انسانی و فضایل اخلاقی در جوامع بشری
القای برتری های نژادی یهود بر دیگران و تحریک ملت ها علیه یکدیگر
القای برتری غربی ها در برابر شرقی ها و یا القای برتری نظام های سیاسی غرب در برابر غیر آن و ترویج افکار انسان مداری به جای خدا محوری در برابر اندیشه های الهی که در بسیاری از فیلم ها جلوه گری می کند
تقابل فرهنگ دینی و غربی در برنامه های ماهواره ای:
توجه به نمونه هایی از فرهنگ مهاجمان،ادعای ما را تایید می کند
– در فرهنگ ما پوشیدگی ارزش است؛در فرهنگ غربی برهنگی ارزش و عامل ارتقای شخصیت زن می باشد
– رازداری و پرده پوشی در مسایل شخصی برای ما یک فضیلت است؛در برنامه های تلویزیونی غرب افشاگری و پرده دری نشانه شجاعت و استحکام شخصیت افراد به شمار می رود
– ما عفاف و پرهیز از جلوه گری زنان را ارج می نهیم؛آن ها جلوه گری و خود آرایی زنان را بالا ترین امتیاز تلقی می کنند
– ما تفاهم،حفظ آرامش و صلح را در میان افراد،اعم از پیران،جوانان و کودکان در کنار پیروی از ارزش های دینی ضروری می شناسیم؛ام آنان همواره در پی طرح اختلاف و تضاد میان نسل های جامعه هستند و تشنج گرایی را با پیروی از اصل تکیه بر تضاد و تضارب میان نسل ها دنبال می کنند
– ایثارگری و حفظ منافع دیگران در مکتب و فرهنگ ما ارزش والایی دارد؛ولی در فرهنگ غرب فرد گرایی و امتیاز طلبی محور همه کار هاست
– ما کمال جویی،ارزش گرایی و معنویت طلبی را موجب سعادت می دانیم؛آن ها بیننده را به سوی سرگرمی های بی ارزش،لذت های زودگذرو مادی گری محض سوق می دهند
– برای ما عشق جلوه ای آسمانی دارد؛ام آن ها عشق را در حیوانی ترین مرحله ممکن،تعبیر و تفسیر می کنند
– خلاصه آن که،همت ما در شکوفایی استعداد های خدادادی انسان ها،تقویت قوه عقلانی و تهذیب نفسانی است؛در حالی که تلاش غربی ها برخواسته از فرهنگشان در تحریک قوای نفسانی و تخریب نیروهای فطری و الهی بشر می باشد.
راهکارهای پیشنهادی:
الف) رسالت اصلی مسئولان فرهنگی،ایمن سازی افراد به ویژه جوانان و نوجوانان در برابر هجوم بیگانگان و افزایش قدرت مقاومت آنان است.ایمن سازی تنها با برنامه ریزی هماهنگ و دارزمدت برای فرهنگ سازی دینی،گسترش شناخت معارف الهی و تنومند ساختن باورهای اصیل دینی در جامعه،میسر است که می توان با گذشت زمان افراد جامعه را به خود آگاهی و خود باوری برساند.به دیگر سخن از برخورد های فیزیکی و محدودیت آفرین در استفاده از ماهواره و اینترنت و…،نیز تنها باید به عنوان تکمیلی و یکی از راه های ایمن سازی بهره برد
ب) اگر محدودیت آفرینی در استفاده از برنامه های ماهواره،بدون جایگزین کردن برنامه های سازنده و مورد علاقه جوانان باشد،به نتیجه نخواهد رسید و جوانان به انحرافات و مشکلات دیگری دچار خواهند شد.بنابراین با انتخاب برنامه های مناسب یا جایگزین کردن فعالیت های دیگر به جای تماشای برنامه های ویرانگر ماهواره ای،می توان از پیامد های منفی آن ها پیشگیری کرد
ج)باید برای رشد فرهنگ اسلامی در جامعه تلاش کرد.در این راه از روش های زیر می توان بهره گرفت
. عمل به ارزش های مکتبی و ملی از جانب مسئولان و مدیران
. برداشتن محدودیت های غیر ضروری در زمینه های گوناگون،تا آنجا که به رواج ضد ارزش ها منجر گردد
. تهیه فیلم هایی با موضوعات متناسب با تعلیم و تربیت اسلامی.
هدف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق شناخت مقایسه ای نقش و جایگاه تلویزیون ایران و تلویزیون های کشورهای بیگانه در پرکردن اوقات فراغت جوانان ، دلایل جذب آنها به برنامه های تلویزیون بیگانه و ارائه راه کارهای مناسب برای کاهش این علاقه و اهداف جزیی آن شامل : بررسی ساعات اختصاص داده شده به برنامه های تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه ، علل گرایش جوانان به تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه ، شناخت نقش و جایگاه تلویزیون این کشورها در پرکردن اوقات فراغت جوانان ، بررسی رابطه وضعیت تحصیلی و ویژگی های عمومی دانش آموزان با تماشای برنامه های تلویزیونی ایران و کشورهای بیگانه ، نقش تلویزیون ایران و سایر کشورها در الگو دادن به جوانان ، جایگاه تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه در کسب هویت جوانان ، شناخت راه های جذب جوانان و نوجوانان به تماشای برنامه های تلویزیون ایران و ارائه راه کارها برای امنیت فرهنگی استان گلستان می باشد
روش تحقیق
این تحقیق در چارچوب دیدگاه های موجود در روان شناسی اجتماعی و جامعه شناسی مکتب مبادله انجام گرفته و بر اساس عناصر سه گانه موجود در نگرش ( شناخت ، احساس و آمادگی برای عمل ) و قضایای پنجگانه (( هومنز )) شامل : ( موفقیت ، انگیزه ، تشویق و تنبیه ، محرومیت و اشباع و قضیه پرخاش ) و برای دگرگونی در نگرش از نظریه (( ساپ و هارولد )) ، تئوری (( تسری )) (( گرونبرگ )) و (( هاولند )) استفاده شده و بر اساس واقعیات و تئوری های موجود فرضیات مطرح گردیده است . روش غالب در این تحقیق پیمایشی بوده که برای جمع آوری اطلاعات از مصاحبه ، پرسشنامه و اسناد و مدارک وجهت سنجش اعتبار از ابزار (( آلفای کرانباخ )) استفاده شده است . جامعه آماری این تحقیق کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال سوم متوسطه استان گلستان ( 30164 نفر ) بوده که محقق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای طبقه ای تعداد 384 دانش آموز دختر و پسر را به عنوان جامعه نمونه آماری انتخاب نموده است
نتایج تحقیق
با بحث فوق قصد داشتیم به معرفی اجمالی تهاجم و هدف اصلی آن یعنی جوانان بپردازیم. بدون شک با توجه به انواع خانواده و روش های تربیتی و تصمیم گیری در آنها مقابله با تهاجم فرهنگی نیز متفاوت می شود. بی تردید نمی توان در همه جای جامعه پلیس و نیروهای کنترل رسمی را قرار داد اما می توان با آموزش صحیح به خانواده ها، آنها را در مقابل این تهدیدات بنیان برانداز، واکسینه نمود. خانواده ها با کنترل فرزندان خود کمک بسیار زیادی به سلامت خود و جامعه می کنند.
شما خانواده های گرامی و خوانندگان گرانمایه این نوشتار، با رفتار مشفقانه و محبت آمیز می توانید به کمک اصلاح جامعه آمده و ضمن کنترل درونی خانواده ها به کنترل بیرونی و در نهایت ایمن سازی جامعه با مشارکت و همکاری دلسوزانه کمک نمایید. فراموش نکنیم همیشه یک فرزند خوب در یک خانواده آرام و منطقی پرورش می یابد و یک جامعه خوب متشکل از خانواده های خوب است. خانواده ها پلی هستند برای سوق جامعه به سمت اهداف متعالی و بلند
شما والدین گرامی با اهمیت به حضور بیش تر و موثر در خانواده با اهمیت دادن به روح و الزامات روانی فرزندانتان می توانید به کارکردهای صحیح تربیتی خانواده جامه عمل بپوشانید. فراموش نکنیم که فرزندان و افراد خانواده ما بیش از نیازهای جسمانی به آرامش روانی و درک متقابل نیازمندند و ارتباط مناسب و مشفقانه پدر در منزل با همسر و فرزندان ضامن بقا و سلامتی کانون گرم خانواده است. گو اینکه برای همین هدف مهم و غایی، هر صبح را به امید تقرب به خداوند متعال به شب می رسانیم
اغلب افراد گمان می کنند که از آسیب های اجتماعی در امان اند و این مسایل تنها گریبانگیر دیگران است. بسیاری از والدین از مشاهده مدهای مو و لباس در فرزندان و یا مشاهده کج روی هایی نظیر اعتیاد به موادمخدر، انحرافات جنسی و رفتارهای ضد اخلاقی از سوی جوانان خود عبرت نمی گیرند و در اکثر موارد موضوعات مذکور را ناچیز جلوه می دهند. باید توجه داشت که راه حل نهایی برای حل مسئله، پاک کردن صورت مسئله نیست. بلکه آگاهانه باید ابتدا مسایل را شناسایی نموده و برای حل آن اقدام نمود. دقت کنیم همان طور که ویروس های بیماری زا می توانند بدن ما را در خطر نابودی قرار دهند، ویروس های ضد فرهنگی نیز می توانند به نحو بسیار کشنده تری جامعه را دچار بحران های هویت؛ نسلی، جنسی، عقیدتی و حتی سیاسی و اقتصادی نمایند. بنابراین همان طور که به مراقبت اعضای خانواده در برابر بیماری های جسمی می پردازیم، باید آنها را در برابر بیماری های بسیار خطرناک فرهنگی نیز ایمن کنیم
چند راه حل برای مواجهه با بحران
ـ باور کنیم ما نیز ممکن است همانند دیگران در معرض آسیب ها قرار بگیریم.
ـ نسبت به خطراتی که ما و خانواده هایمان را تهدید می کنند، آگاهی یابیم.
ـ نیازهای فرزندان خود را بشناسیم و برای حل آن بکوشیم.
ـ می توان برای شناسایی نیازهای خانواده، از خود آنها مشورت گرفت، اما باید توجه داشت که به همان نسبت که کمبود امکانات می تواند موجب آسیب خانواده گردد، رفاه دایمی و برآوردن نیازهای کاذب نیز خطرناک است.
ـ از طریق افزایش آگاهی خود، خانواده را به سمت وفاق بیش تر هدایت کنیم.
ـ کنترل غیرمستقیم اعضا به ویژه نوجوانان و جوانان ضروری است. توجه داشته باشیم که معاشرت با دوستان بد از یک سو و تنها نهادن فرزندان از سوی دیگر به یک اندازه می توانند خطرساز باشند.
ـ سعی کنیم بهترین دوست فرزندان خود باشیم.
ـ گه گاه مسایل خانواده را با فرزندان در میان بگذاریم و از آنها در ارائه راه حل یاری بجوییم. این امر موجب بلوغ فکری و احساس تعلق فرزندان نسبت به خانواده می شود.
ـ میان عطوفت و سختگیری بر کردار فرزندانمان اعتدال برقرار نماییم.
ـ بهترین تصمیم ها را در بدترین شرایط بگیریم
پسران کمتر از دختران به تماشای تلویزیون ایران پرداخته و بیشتر به برنامه های تلویزیون های بیگانه رغبت دارند و علت این تفاوت نیز مربوط به منش (( ملی ایرانی )) و محدودیت های در نظر گرفته شده برای جنس مونث و همچنین آداب و رسوم و هنجارهای موجود در جامعه می باشد .
بین سن دانش آموزان دختر و پسر با تماشای تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت رابطه معنی داری وجود ندارد .
بین رشته تحصیلی دانش آموزان ( علوم انسانی ، ریاضی و فیزیک ، علوم تجربی و فنی و حرفه ای ) با تماشای تلویزیون ایران و نیز استفاده از تلویزیون کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت تفاوت معنی داری وجود دارد .
بین دانش آموزان مشغول به تحصیل در مدارس دولتی و غیر انتفاعی از نظر تماشای برنامه های تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه تفاوت معنی داری وجود ندارد .
بین معدل تحصیلی پسران و دختران با تماشای تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه رابطه معکوس وجود دارد بدین معنی که هرچه معدل تحصیلی پایین تر باشد میزان استفاده از تلویزیون جهت گذراندن اوقات فراغت افزایش می یابد.
بین محل سکونت دانش آموزان پسر و دختر با تماشای تلویزیون ایران تفاوت معنی داری وجود نداشته اما با تماشای تلویزیون های بیگانه رابطه وجود دارد بدین معنی که جوانان شهرنشین در مقایسه به روستانشینان وقت بیشتری را به تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه اختصاص می دهند
بین مناطق محل تحصیل جوانان با میزان ساعات استفاده از تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت رابطه وجود دارد و این امر ناشی از تفاوت های فرهنگی ، جغرافیایی و اجتماعی بین مناطق می باشد
بین شغل پدران جوانان با میزان استفاده آنها از برنامه های تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه تفاوت معنی داری وجود داشته اما درخصوص شغل مادران این تفاوت مشاهده نمی شود
بین تحصیلات پدران و مادران دانش آموزان جوان و نوجوان با تماشای برنامه های تلویزیون ایران و بیگانه رابطه ای وجود ندارد
به اعتقاد دانش آموزان دختر و پسر برنامه های تلویزیون ایران از تنوع برخوردار نبوده و بالعکس به دلیل وجود تنوع در برنامه های تلویزیون های بیگانه ، دختران وپسران بیشتر اوقات فراغت خود را به این برنامه ها اختصاص می دهند
هرچه میزان علاقه به تحصیل در پسران و دختران بیشتر باشد میزان ساعات اختصاص داده شده به تماشای تلویزیون ایران و کشورهای بیگانه کاهش می یابد
بین پخش برنامه های غیر اخلاقی به وسیله تلویزیون کشورهای بیگانه با میزان ساعات اختصاص داده به تماشای برنامه های بیگانه رابطه معنی داری وجود دارد و این عامل هم برای پسران و هم دختران به عنوان یک متغیر ترغیب کننده می باشد. بین میزان عدم انطباق برنامه های تلویزیون ایران با برآورده کردن نیازهای جوانان و میزان استفاده آنها از برنامه های تلویزیون کشورهای بیگانه جهت گذراندن اوقات فراغت رابطه وجود دارد .بدین معنی که هرچه برنامه های تلویزیون ایران منفی تر وبه خواسته های جوانان توجه ننماید میزان ساعات اختصاص داده شده به تماشای برنامه های تلویزیون ایران کاهش و توجه به بیگانه افزایش می یابد. میزان پایبندی خانواده های جوانان به امور دینی در تماشا یا عدم تماشای برنامه های کشورهای بیگانه چندان تاثیری ندارد. بین میزان حساسیت نظام جمهوری اسلامی با ساعات اختصاص داده شده به تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه رابطه معنی داری وجود دارد. بین میزان ساعات تماشای تلویزیون کشورهای بیگانه با الگو گرفتن رفتاری جوانان رابطه وجود دارد.
ماهواره اطلاعاتی را بصورت علائم رادیو به زمین می فرستد، این اطلاعات بوسیله انتن های هوایی دریافت می شوند که در راس زمین و مناطق مختلف جهان قرار دارد.( نام کتاب: خورشید ستارگان، نویسنده: تام استیسی، مترجم: کتایون صدرنیا، سال انتشار: 1337)
وقتی در مدار قرار میگیریم نه تنها از فضا بلکه از زمین نیز جوی داریم از زمان پرتاب اولین ماهواره به نام (اسپوتینک 1) که در سال 1957 میلادی به فضا پرتاب شد. تا به حال از ماهواره های برای بازتابش علایم رادیویی و تلویزیونی بررسی سطح کره زمین و جاسوسی در کشورهای مختلف استفاده می شوند. ماهواره جای ما را دقیقاً در روی زمین مشخص می کندف از سال 1957 میلادی تا به حال بیش از پنج هزار ماهواره به مدار کره زمین پرتاب شده است و بیش از صدها ماهواره دیگر در حال طراحی می باشند.( نام کتاب: کاوش در فضا، نام نویسنده: جان کرآوود، مترجم: حجت الحق حسینی، سال انتشار: 1383، انتشارات پیدایش).
25


تعداد صفحات : 25 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود