تارا فایل

مقاله بررسی شهر تهران و اکوسیستم طبیعی آن جهت اوقات فراغت


مقدمه
افزایش امکانات مادی ، کاهش زمان کار روزانه ، افزایش تعطیلات هفتگی و سالانه ، پیدایش سالهایی در دوران جوانی که فرد با فقدان و یا کمی مسئولیت روبروست و در مجموع توجه بشر به زمان فراغت به عنوان بخشی جدی از دوران زندگی ، این پدیده را در جایگاهی قرار داده است که بی توجهی به آن علاوه بر ایجاد ضایعات و آسیب های اجتماعی ، موجبات نارضایتی جامعه را نیز فراهم خواهد نمود . افزایش اوقات فراغت از 3 سال در جامعه کشاورزی به 12 سال در جامعه صنعتی و حتی 19 سال در جامعه فراصنعتی در طول عمر یک نسل امروزی نسبت به سادگی بتوان از آن چشم پوشید . تاثیر بهره بردادری مطلوب از این بخش از زندگی ، در پرورش انسان و رشد و شکوفایی شخصیت وی و در نهایت تکامل جامعه به حدی است که برخی تمدن جدید را " تمدن فراغت " نامیده اند . ( ساورخانی ، 1370 ، 764 )
در شهرهای بزرگ تراکم بالای ساختمان ، کمبود و قیمت بالای زمانی ، مانعی بر سر راه ایجاد اماکن ورزشی ، تفریحی و گردشگری برای رفع نیاز ساکنین شهر می باشد . از اینرو توجه به زمینهای حاشیه شهر و حتی مناطق خوش آب و هوای حومه شهرها به عنوان روشی جایگزین ، مورد توجه قرار گرفته است . در ایران خلا قدرت اداری موجود در این زمینه یکی از موانع اساسی پرداختن به این امر است . بدین معنی که شهرداریها خود را در چارچوب محدوده قانونی شهر موظف و مکلف به برنامه ریزی می بینند و فراتر از آن را در خارج از حیطه مسئولیتی خویش می دانند . ازدحام جمعیت در ایام تعطیل در پارکها و فضاهای تفریحی داخل شهر و نیز خروج صدها هزار نفر از ساکنین در تعطیلات پایان هفته به حومه های شهر و پناهگیری در دامان طبیعت نمودهایی است از کمبود امکانات تفریحی شهر و نیز خستگی از دغدغه های زندگی شهری که لزوم توجه به امکانات تفریحی شهری را اشعار می دارند .
شهر تهران به صورتی شگفت آور تمام مراحل تحول و توسعه شهری را در طول کمتر از نیم قرن از سر گذرانیده و اینک به یکی از بیست کلان شهر پر مساله جهان تبدیل شده است .
محدوه تهران قدیم تا شصت سال پیش فقط چهار درصد از سطح تهران امروزی را دارا بوده است . رشد و توسعه این شهر تا جنگ جهانی دوم بطور آرام و یکنواخت بوده اما توسعه آن بعد از جنگ سرعت بیشتری گرفته و در سال 1354 به حدود 12 برابر افزایش یافته در حالیکه توسعه آن در سراسر دوره قاجاریه فقط چهار برابر بوده است . در روند این تحول سریع و ناموزون ، چشم انداز جغرافیایی و خاستگاه طبیعی تهارن با تغییرات ویرانگر و انواع عدم تعادل روبرو گردیده است . گسترش خزنده شهر به دامنه های کوهستانی البرز و دشتهای سرسبز جنوبی و ادغام صدها روستا و هکتارها باغ و مزرعه در پیکر آن ، تمام حیات شهروندان را به مخاطره افکنده است .
در گذشته آلودگیهای زیست محیطی تهران بسیار محدود بوده بطوریکه از سده هشتم تا سده سیزدهم تهران بقدری مشجر و سر سبز بوده که آن را به باغ گلزار و چنارستان و همچنین به بهشت پریان توصیف کرده اند .
در سه دهه اخیر به علت گسترش بی رویه تهران بیش از 300 هکتار از اراضی کشاورزی داخل محدوده 5 ساله و 2000 هکتار از اراضی محدوده 25 ساله به مصارف ساختمان های شهری رسیده است .
با توجه به شرایط حساس زیست محیطی و کالبدی تهران از یک سو ، و نیازهای روز افزون اجتماعی و فرهنگی مردم به فضاهای باز شهری از سوی دیگر ، ضرورت بازنگری ، سازماندهی و نظام بخشی به این فضاها ، روز به روز بیشتر احساس می شود . بنابراین لازم است که در چارچوب برنامه ها و طرح های کلان شهر تهران ، برنامه ریزی برای فضاهای باز و سبز ، به عنوان یک بخش مستقل در برنامه ریزی شهری ، مدنظر قرار گیرد و راهبردهای نوین و مناسب برای آن ارائه گردد .
با توجه به وضعیت اکولوژیکی منطقه ، خشکی اقلیم ، گرد و غبار کویری ، فشردگی بافتهای مسکونی و میزان زیاد آلودگی هوا و صدا ، ضروری است که برنامه های مربوط به توسعه فضای سبز ، نه فقط به صورت توسعه سطوح سبز پراکنده در داخل شهر ، بلکه به عنوان یک نظام هماهنگ متشکل از انواع فضاهای باز و سبز درون شهری ، حاشیه شهری و برون شهری توسعه و انتظام پیدا کند .
پهنه جغرافیایی تهران با قرار گرفتن میان سلسله جبال البرز و دشت کویر از یک طرف ، دو رودخانه بزرگ کرج و جاجرود از طرف دیگر ، از تنوع محیطی و اقلیمی ویژه ای برخوردار است .
دامنه های سرسبز و دره های پر آب کوهستانهای شمالی تهران از چنان ارزشهای طبیعی، جاذبه های محیطی و چشم اندازهای بدیع برخوردار است که بایستی به عنوان ذخائر طبیعی و ثروت ملی برای حال آینده مورد حفاظت و احیاء قرار گیرد . دره های شمالی تهران مانند سوهانک ، دارآباد ، دربند ، درکه ، فرحزاد و کن ، از دیر باز به عنوان تنفس گاه شهر و بستر تماس مردم با طبیعت مورد استفاده بوده است . اما متاسفانه در طول چند دهه گذشته دامنه های البرز به نحو شتابناک مورد هجوم ساخت و سازهای بی رویه و تجاوز سوداگرانه قرار گرفته است . خوشبختانه در سالهای اخیر ، همراه با تحول دیدگاهها در برنامه ریزی و مدیریت شهری در تهران و با توجه به رشد آگاهی زیست محیطی مردم ، اندیشه ها و تصمیمات مربوط به ایجاد پیوند میان شهر و طبیعت و ساماندهی دره های شمال تهران قوت گرفته است . طرح " سازماندهی و طراحی شهری محور تفریحی فرحزاد " نیز به همین منظور در دست تهیه قرار گرفته است .

1 ـ 1 ـ اوقات فراغت
اوقات فراعت دلپذیرترین اوقات آدمی است . بخشی از عمر او که از آن خود اوست . ساعاتی فارغ از کار روزانه و رنج ایام که مصرف آن چیزی می کند که خود می خواهد ، خود بر می گزیند و اگر عاملی بیرون از او دخالت نکند ، به رضا و رغبت دل می گذراند . این لحظات برای عالمان دقایق تعمق ، برای هنرمندان زمان پدید آوردن و برای بی فکران و بی هنران ملال آورترین اوقات است . از اینروست که این اوقات برای عده ای بارور و شوق انگیز و برای عده ای مفسده انگیزترین اوقات است . زمان عظیمی که یک سوی آن بارو کردن عمر و زندگی و سوی دیگر آن ضایع شدن و هدر رفتن لحظه های شیرین و زود گذر است . اوقات فراغت نزدیکترین پیوند را با زندگی معنوی و فرهنگ دارد . اوقاتی که به میل و اختیار در راه آموختن ، آفریدن ، ساختن ، پژوهش ، تربیت ، مشارکتهای داوطلبانه اجتماعی ، خدمات رایگان انسانی ، گسترش افقهای فکری و در بسیاری از عرصه های دیگر زندگی صرف می شود ، تبعاً ارتباط آن با حیات معنوی و فرهنگی جامع تنگاتنگ است . ( عمران ، ؟ 1 ، 3 )
تفریح مجموعه اشتغالاتی است که فرد کاملاً با رضایت خاطر برای استراحت یا کسب انرژی ، توسعه آگاهانه یا فراگیری غیر انتفاعی و مشارکت اجتماعی داوطلبانه ، بعد از رهایی از الزامات شغلی ، خانوادگی و اجتماعی به آن می پردازد ، اوقات فراغت مدت زمانی است که کار شخصی به عهده انسان نبوده و فرد در آن به فعالیتهای دلخواه خود می پردازد که این موجب پرورش استعداد ، شکوفایی شخصیت و برآوردن نیازهای جسمی و روحی و اجتماعی می گردد . ( شهابی ، 1366 ، 7 ، 8 )
* فراغت مدت زمانی است که فرد به استراحت برای رفع خستگی ، به تفریح برای رفع کسالت و دلتنگی و به فعالیتهای انتخابی برای رشد و توسعه ظرفیتهای جسم و روح خود می پردازد . ( اردلان ، ؟ ، 38 )
* فراغت زمان فروخته نشده ای که متعلق به فرد است ، زمانیکه فرد به میل خود از آن استفاده می کند ؛ فراغت نوعی رهایی از وظایف اجتماعی است .
* فراغت فضای توسعه انسانی است و به انسانی کردن کار منتهی خواهد شد . ( مارکس )

نظریات مرتبط با فراغت
به طور کلی در رابطه با پیدایش فراغت و گرایش انسان به آن سه نظریه عنوان می شود :
– اولین نظریه مبانی تفریح را مذهب می داند . " دورکیم " و " جین هاریس " را می توان از طرفداران این نظریه نام برد . بطور کلی این نظریه حاکی از این است که تفریح بصورت نمایش و رقص و آواز ، از مذهب سرچشمه گرفته و نوعی رفتار اجتماعی است که در ایجاد وحدت میان اعضای یک گروه و یا قبیله نقش بزرگی را ایفا می کند .
– دومین نظریه ، نظریه غریزی بازی و تفریح است . از طرفداران این نظریه می توان " جیمز بالدوین " …. ویلیام مک دوگان " و " کارل گروس " را نام برد . گروس در کتاب " بازی و بشر " معتقد است که بازی انسان مانند بازی حیوانات از یک نیاز فطری سرچشمه می گیرد و وظیفه اصلی بازی در سنین کودکی آماده سازی طفل برای بزرگسالی است .
– و بالاخره سومین نظریه ، نظریه مبنی بر استراحت و کسب لذت است . " اسپنسر " در این خصوص علتی گرایش انسان به تفریح را رها شدن از نیروهای اضافی می داند .
" مورتین لازواروس " روانشناس آلمانی ، عامل تفریح را نیاز بشر به استراحت و جبران خستگی بیان می کند . لازم به ذکر است که افرادی مثل " گروس " در مورد پیدایش تفریح و بازی نظری بنیامین دارند ، یعنی ضمن قبول نظریه مربوط به غریزی بودن تفریح ، فرضیه استراحت و رهایی از مسئولیت ها و کسب لذت را نیز قبول دارند . ( حمید و نتایج ، 1380 )

اهداف گذران فراغت
اوقات آزاد هر شخص متعلق به خود اوست و خود می داند که چگونه از آنها و در چه کارهایی استفاده کند . آنچه میان این اوقات مشترک است ، همین آزادی فرد در رسیدن به امور دلخواه است و بالتبع نتیجه آن راحتی خیال و امنیت ، استراحت و آرامش ، تنوع و دوری از تکرار ، خلاقیت و در مجموع فرصتی برای روح تشنه انسان است برای تفکر مجدد با نگاهی محیط بر وجود خود .
هر چه زندگی شهری ریشه دارتر باشد ، مشکلات ناشی از آن بیشتر و عمیق تر است . چنانچه کشورهای اروپایی و آمریکایی ، با این بحران از سالها قبل مواجه بوده اند و هم اکنون تفریح و آسایش شهروندان از ارکان اساسی برنامه ریزیهای کلان آنها بشمار می رود .
حال اگر به انسان به دیده موجودی بنگریم که نباید زیر چرخ دنده های تمدن خرد شود ، باید به تمایلات و خواسته های روحی و جسمی او در زمانی که فارغ از وظایف معیشتی و زیستی خود می باشد ، اجازه بروز داد . در حقیقت همتی که فرد در زندگی مصروف می دارد باید در این ساعت شکوفا شود ، تفکر با ارزش او در این زمان صورت پذیرد و بتواند به امور دلخواه خود بپردازد .
* تفریح و وقت آزاد که دیروز امکانات یک طبقه ویژه بودند ، امروز بصورت حق همگانی درآمده است . مفهوم تفریح در اجتماعی تغییرات زیادی یافته است . تحلیل وقت آزاد با همه پیچیدگیش ما را وادار می کند آن را در زمینه های زیر بررسی کنیم :
* زمان وقت آزاد
* نوع فعالیت
* روش تفریح
در وراء این سه حالت تفریح ، سه پدیده مشترک و هم معنی وجود دارند : تفریح ، آزادی و حق انتخاب .
انسان آگاهانه یا ناآگاهانه انتخاب می کند و وقت های آزاد خود را طوری معین می کند تا برای اعصابش که در اثر فعالیتهای اجباری زندگی روزانه ، کار ازدحام و خستگی ناشی از فشردگی بی حد محیط زندگی شهری آرامش دهنده بوده و باعث تعادل فیزیکی ـ روانی گردد . جفر دومازیه ( jaffre Damazedier ) سه عامل اصلی وقت آزاد را مشخص می کند :
* رفع خستگی : با استراحت
* سرگرمی : با تغییر
* انبساط خاطر : با تفریح
1 ـ رفع خستگی : در وقت آزاد برای رهایی از خستگی شامل : استراحت ، سکوت ، بیکاری ، مشغولیات بدون هدف معین و اعمال بدون اجبار عینی .
2 ـ سرگرمی : برای رهایی از دلتنگی برای دوری از محل کار شامل : رفتن به مسافرت ، تغییر محیط ، جستجو و یا حتی تصورات ذهنی .
3 ـ انبساط خاطر : برای رهایی از خستگی فکری و یکنواختی روزانه و در نتیجه پرورش جسم و روان و شکوفایی شخصیت و فرهنگ انسانی . ( کاندیلیس ، ؟ )

ویژگیهای فعالیتهای فراغتی
اوقات فراغت را می توان زمانی دانست که فرد در آن به فعالیتها و اشتغالاتی می پردازد که به میل خود به منظور استراحت ، تفریح ، سرگرمی ، افزایش معلومات و یا توسعه مهارتها برگزیده است .
امروزه فراغت به عنوان اصلی که جای مشخصی در اوقات شهروندان پیدا کرده دارای اهمیت زیادی است و دارای ویژگیهای ذیل می باشد :
* رها بودن از وظایف رسمی
* هدف جهت مادی نداشتن
* نشاط و شادمانی
* پاسخگویی به نیازهای فردی ( سازمان مشاور فنی و مهندسی شهرداری تهران ، …. 16 )
چهار ویژگی اصلی فراغت از نظر دو مازیه عبارتند از :
* رهایی از وظیفه
* جهت نگرفتن
* سرگرم کردن
* تاثیر شخصیت ( دومازیه ، 1352 ، 12 )
مقاصد فراغت را می توان به هفت دسته تقسم نمود :
1 ـ استراحت و تجدید قوا
2 ـ بازی و تفریح
3 ـ کسب اطلاع و تکمیل معلومات شخصی
4 ـ پرورش و شکوفایی شخصیت
5 ـ نشست و برخاست با همگنان
6 ـ کار خلاق و ایجاد آثار
7 ـ طلب رهایی از مادیات زندگی و گریز از توهم
اوقات فراغت به گفته آلتان (Altan) دارای کارکردهای مثبت زیر است :
* تامین سلامت روحی و جسمی افراد و جامعه
* شناخت محیط و طبیعت و کسب تجربه های آموزشی
* توسعه هنرهای زیبا
* بالا بردن ظرفیت کاری افراد ، پس از یک دوره استراحت و تمدید اعصاب
* توسعه روابط میان جوامع ( حسین زاده ، میکائیلی ، 1379 )

کار دلخواه و آزاد در وقت آزاد
کار دلخواه یعنی فعالیتی که انسان با میل شخصی و فارغ از وظایف شغلی ، تعهدات خانوادگی و نیازهای شخصی اولیه مثل : خواب ، خوراک و حمام و بطور کلی هر کاری که با آزادای درونی و میل قلبی و باطنی انجام می دهد . این فعالیت سطوح مختلف دارد و از آفرینشهای علمی و هنری تا کارهای ضد اجتماعی را در بر می گیرد : اوج آن فعالیت دانشمند ، هنرمند ، نویسنده و یا فیلسوفی است که بنا بر نیاز دورنی اش به تحقیق و آفرینش دست می زند . پس از آن فعالیتهایی مثل کتاب خواندن ، رفتن به سینما ، تماشای فوتبال و یا بازی کردن قرار می گیرد و در پایین این طیف ، فراغت منفی و ناسالم است مانند تبهکاری اجتماعی ، اعتیاد ، بزهکاری و تشکیل باندها و گروههای ضد اجتماعی .
* فراغت ناب : آفرینش و خلاقیت هنری و فکری و جستجوگری .
* تفریح : استراحت ، نشاط و تجدید قوا
* سرگرمی : رفع ملال و گذران وقت
* فراغت منفی : پدید های ضد اجتماعی و بزهکاری
از آنجا که گذران فراغت در فضا اتفاق می افتد ( خصوصاً فراغت پویا ) با برنامه ریزی فضایی ارتباطی نزدیک دارد . هر نوع فعالیت فراغتی مانند تماشای تلویزیون در خانه ، رفتن به پارک ، قدم زدن ، دوچرخه سواری و بازدید آثار تاریخی به فضا مربوط می شود . بنابراین یکی از معیارهای طبقه بندی فراغت ، سلسله مراتب فضایی آن است . فراغت از نظر مکانی به سه بخش عمده تقسیم می شود :
* گذران فراغت در محیط خانه
* گذران فراغت در محیط شهر و روستا
* گذران فراغت در عرصه کشور و بین المللی
گذران فراغت در خانه یا جنبه فردی دارد . مثل شنیدن موسیقی ، تماشای تلویزیون ، مطالعه و استراحت ؛ یا جنبه گروهی ، مانند دیدار و گفتگو با دوستان ، بازیهای خانوادگی ، مطالعه دسته جمعی و کار تولید جمعی . در عرصه دوم یعنی محیط شهر ، گذران فراغت یا در فضای بسته اتفاق می افتد که برای فعالیت شخصی در نظر گرفته شده اند . مثل سینما ، تئاتر ، نمایشگاه ، موزه ، سالنهای ورزشی ، کتابخانه و فرهنگ سرا که بیشتر متناسب با فعالیت غیرفعال است ، یا در فضاهای باز که بیشتر با فراغت فعال سر و کار دارد مثل رفتن به پارک ، قدم زدن ، دوچرخه سواری ، ورزش در مکانهای باز ، بازدید از فضاهای شهری ، حضور در هفته بازارها و غیره . سرانجام فضاهای گذران فراغت ، عرصه بیرون شهر را در بر می گیرد و با مفهوم دیگری به نام گردشگری یا توریسم ( داخلی و خارجی ) ارتباط می یابد . ( مهدی زاده ، 1379 )
فراغت و تفریح در دین
" هیچوقت فارغ و بیکار منشین ، وقت خود را ضایع مساز ، وقت غنیمت است . تا وقت و فرصت باقی است آن را تلف ننموده و تکامل در تو وجود نداشته باشد ، همین که از کار فارغ شدی به کار دیگری مشغول شو و در کارهای میل و رغبت و توکل تو به خداوند تعالی باشد . " 1
پیامبر اکرم ( ص ) همواره در جهت رشد استعداد ها و پرورش جسم و روح تشویق می نمودند :
" تفریح کنید ، بازی کنید ، زیرا دوست ندارم در دین شما خشونتی دیده شود . "
ایشان فرموده اند : " بهترین سرگرمی مومن شناست و به فرزندان خود نیز شنا و تیراندازی بیاموزید . " همچنین هشدار داده اند که قدر نعمتهای صحت و فراغت را بدانند و در آنها کفران روا مدارند تا مغبون نگردند . از طرفی آن حضرت عنایت داشتند که برخی کارهای فراغت که هرزگی و ابتذال را به دنبال داشته باشند نه تنها موجب اسراف و تبذیر در نعمتها و کفران آن می گردد ، بلکه فرد را به انحرافات و بزهکاریها سوق داده باعث ایجاد مشکلات اجتماعی می گردد ؛ به علاوه عدم توجه به امور تربیتی و اجتماعی و سهل انگاری در چگونگی گذران اوقات فراغت مردم بویژه جوانان و نوجوانان و محرومین و معلولین ، به تحلیل تدریجی و استهلاک توان و استعداد آنها و صرف انرژی در راههای ناصواب منجر می شود که در صورت وجود مشکلات بیولوژیکی ، فردی ، اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی ممکن است به بروز معلولیتهای ثانویه ، ایجاد بی تفاویتها ، یاس ، مرگ زودرس ، ناسازگاریها ، انحرافات و بزهکاری گردد . ( شهابی ، 1366 ، 1 تا 3 )

ابعاد اقتصادی گذران فراغت
یک تلقی اشتباه فراغت را موضوعی تفننی و هزینه بر می داند باید اصلاح شود . امروزه در تمام دنیا به این نتیجه رسیده اند که فراغت یکی از نیازهای اساسی و اولیه زیستی است . تمام فعالیتهای اقتصادی از نیاز شروع می شود و نیاز به کالا ، اساس تولید ، توزیع و مصرف است :
بنابراین مردم اگر برای رفع نیازهای خود ، کالایی متناسب ببینند به راحتی حاضرند هزینه اش را بپردازند . ایجاد تسهیلات فراغتی را نباید صرفاً سرمایه گذاری بخش عمومی بدون برگشت دانست . اولاً در اینجا برگشت سرمایه منفعتی اجتماعی است و به رشد روحی و افزایش توان ملی کمک می کند ؛ ثانیاً می تواند منشا اشتغال و تولید باشد و درآمد ایجاد کند . از طرف دیگر تجربه جهانی نشانگر این است که برنامه ریزی گذران فراغت حتماً نیاز به سرمایه گذاریهای کلان و عیب ندارد ، آگاهی اوقات با کارهای ساده و با استفاده ساده و با استفاده از فضاهای مرده و تاسیسات و تجهیزات فرسوده نیز می توان فضاهای فراغتی مطلوب ایجاد کرد . فضاهای قدیمی و فرسوده شهر می توانند از چند نظر جذاب باشند :
* یادآور تاریخ و هویت آن مکان هستند .
* با بازسازی مختصر می توانند فضای شهری را از نظر بصری زیبا کنند . ( مهدی زاده ، 1379 )

تاثیرات عدم برنامه ریزی فراغت
" زیباترین چیزی که می توان تجربه کرد ، چیزی است مرموز ، چنین چیزی سر چشمه هنر راستین و علم است . کسی که با چنین احساسی ناآشناست ، کسی که نمی تواند دمی فارغ از خویشتن به عالمی مرموز خیره شود ، کسی است که در وجود خود چیزی بیش از یک مرده ندارد و چشم بینایی و بسته است . " ( آلبرت انیشتین ، ؟ )
بازی برای کودکان و نوجوانان یعنی ابراز شوق از اینکه در وقت دلخواه و در مکان دلخواه کشفیاتی انجام دهند . بازی در حد اعلای خود نوعی پژوهش است . تمدن جدید در بازی طبیعی کودکان است برده است . آنچه برای کودکان در حول و حوش منزلشان جاذبه داشت از میان رفته است و بیشتر مخفیگاههای مرموز که بازی را برای کودکن فریبنده می ساخت جارو شده اند .
غالباً فراموش می کنند که در جهان خشن و مدرن امروزی ، بازیهای قایم باشک و دیدن چیزهای زیبا ، همانقدر برای کودکان در حال رشد لازم است که هوا و غذا .
دکتر فنینگ ( fanning ) در مطالعه ای که درباره خانواده های آپارتمان نشین آلمان در سال 1967 انجام داده ، ثابت کرد که تعداد بیماران روانی و ناراحتیهای ریوی در بین آنها سه برابر خانواده هایی است که در خانه های حیاط دار زندگی می کنند و هر چه ارتفاع آپارتمان بیشتر باشد ، بیداد بیماری روانی بیشتر خواهد بود . حال در میان کودکان زیر 10 سال میزان بیماری رقم بزرگتری را نشان می دهد که حاکی از تاثیر مخرب تر بر روی اطفال است . خلاصه اینکه اگر از خردسالان فرصت بازی ، مخاطره جویی و دوستیابی در فضای آزاد سلب شود ، رشد عواطف متوقف خواهد شد و این یعنی عمارتی که از بن خراب شده است . ( هودسن ، 1347 )
در جامعه شهری امروز که زندگی اکثر خانواده ها در توده های جمعی و مسکونی ( آپارتمانها و برجها ) می باشد ، اثرات نامطلوب روحی و جسمی روی تمام افراد خانواده مشهود است و این تاثیرات مخرب روی کودکان ، خانمهای خانه دار و سالخوردگان بیشتر است . بیشترین تاثیر روی خردسالان و کودکان است که شخصیتشان چون روحی سفید در حال شکل گیری است و نیاز به تحرک و جنب و جوش و بازی و ارتباط با همسالان ، حضور در طبیعت و کنجکاوی و جستجو دارند تا ذهنشان پرورش یافته ، شخصیتشان شکوفا گردد و به رشد جسمانی آنها کمک شود . بنابراین یکی از موثرترین راه حلها برای زندگی متراکم در آپارتمانها و برجها ، برنامه ریزی تفریح ، بازی و سرگرمی آنها در مقاطع مختلف زمانی است ؛ یعنی تخصیص فضاهای امن و در کنترل والدین در دل طبیعت و با تنوع و گونه گونی تا این نیاز کودکان برآورده شود .
تقسیم بندی وقت آزاد
اوقات فر اغت را می توان از چند نظر بررسی کرد :
* از نظر زمانی : می تواند شامل بخشی از روز ، پس از پایان کار و اشتغال روزانه ، بخشی از روزهای هفته ، تعطیلات آخر هفته ، بخشی از تعطیلات موردی و مناسبتهای پراکنده در روزهای سال ، بخشی از تعطیلات سالیانه بصورت چند هفته پیوسته یا ناپیوسته .
* از نظر مکانی : در محیط خصوصی خانه ، خارج از خانه و در فضاهای بسته ( کلوپها ، سینماها ، پارکها و زمینهای بازی .
* مسائل اجتماعی ـ اقتصادی : با توجه به وضعیت فعالیت ( فعال ، غیر فعال ، شاغل ، غیر شاغل ، خانه دار ، محصل و …. ) و با توجه به گروههای عمده شغلی ، سطح سواد و شرایط جنسی و سنی .
* چگونگی فعالیت : گذران فراغت فعال ( ورزشی ، مذهبی ، هنری ـ آموزشی ، تفریحی ، راهنمایی و گردش ) و گذران فراغت غیر فعال ( مطالعه ، سرگرمیهای سمعی ـ بصری ، هنرها و سرگرمیهای خانگی ) . ( سازمان مشاور فنی و مهندسی شهرداری تهران ، 16 تا 19 )
* فراغت از نظر سنی : هدف همه انسانها از زیستن رسیدن به کیفیت و دلخواه خود از زندگی یا سعادت است که با فراغت تعریف می شود . همه انسانها با این موضوع درگیر هستند و به همین دلیل نیازهای فراغتی بسیار متنوع است . از کودک خردسال تا سالخوردگان همگی احتیاج دارند وقتشان را بصورت دلخواه و معنادار بگذرانند . کودکان ، زمان و مردان در سنین مختلف نیازهای فراغتی ویژه ای دارند که باید به آنها پاسخ داده شود و عدم ارضای آنها مترادف با احساس نگون بختی است .
نیازهای فراغتی تناوب زمانی دارند :
* نیازهای روزمره و کوتاه مدت ، مانند پیاده روی ، دید و بازدید و غیره .
* نیازهای میان مدت ، مانند کوه نوردی و پیک نیک هفتگی در فضاها و تجهیزات گسترده تری می طلبد .
* نیازهای بلند مدت ، مانند سفرهای چند روزه ، سیر و سیاحت و گردشگری که به برنامه ریزی اقتصادی ـ اجتماعی نیازمند است . ( جوادزاده ، 1379 )

نیازهای امروزی به فعالیتهای فراغتی
صنعت از طریق تقلیل تدریجی ساعات کار ، افزایش درآمد ، فراهم آوردن وسایل و امکانات لازم و القاء نظام نوینی از زندگی به انسانها ( نظام ماشینی ) ابعاد جدیدی به فراغت بخشیده است . ابعاد مزبور در زمینه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و خانوادگی تجلی می یابد .
– در جوامع رشد یافته ، فراغت دیگر به طبقات ممتاز برخوردار اختصاص ندارد و به طبقات دیگر از جمله کارگران نیز تعمیم یافته است و با توسعه صنعت و تکامل فن آوری گسترش می یابد .
– اوقات فراغت از جنبه غیررسمی و خودمانی که در خانه و خانواده صرف می شد به جنبه رسمی تغییر شکل داد و دستگاههای فراوان به منظور خوش کردن اوقات بیکاری مردمان به ظهور پیوست .
– بکار بردن روز افزون وسایل و اسباب ماشینی مانند اتومبیل ، رادیو ، تلویزیون و رایانه هر یک در گذران فراغت سهمی بزرگ و نقشی نمایان دارند .
– تفکیک دقیق زمان کار از فراغت
– کاهش شیوه های سنتی گذران فراغت و در نتیجه پیدایی خلا در زمان آزاد .
– افزایش امکانات مالی و مادی انسانها و پیدایی آنچه امروز در جوامع صنعتی و تمدن رفاه خوانده می شود .
– توجه ذهنی انسانها به زمان فراغت و آمادگی آنان برای اختصاص بودجه ای جهت گذران فراغت .
– تسری سریع شیوه های جدید گذران فراغت و بروز نوعی عادات اجتماعی نوین در این زمینه به عنوان مثال استفاده از تعطیلات تابستانی در جوامع صنعتی چنان بسط یافته که جزئی از عادات زندگی انسانها را فراهم ساخته است .
– از موضوعات مهم دیگر ، تجاری شدن ، یعنی وارد شدن بخش خصوصی در دنیای فراغت انسانهاست .
– در چنین وضعیتی عدم تحقق فعلی یا عملی که به حسب عادات جدید باید از زمان فراغت صورت پذیرد موجبات پیدائی حرمان را در انسانها فراهم می سازد . ( ساروخانی 1370 ، 764 )
کشورهای توسعه یافته که زودتر با مشکلات شهرنشینی و زندگی ماشینی مواجه شده اند در برنامه ریزی برای شهرنشینی و اوقات فراغت آن سابقه طولانی دارند و قسمت عمده ای از اعتبارات و هزینه ها را برای جلوگیری از فرسایش روحی و جسمی شهرنشینان گذارده اند تا قربانیان تمدن نام نگیرند . در این میان وقت آزاد افراد به عنوان بستر و پس زمینه ای برای تمام این برنامه ریزیها و تفکرات مطرح می شود که در آن تمام نیازهای روحی و سمی ، از جمله آسایش ، رفع خستگی و تجدید قوا ، ورزش ، تفریح و سرگرمی ، جستجو مکاشفه ، تامل و عمق برآورده می شود .
در شهر مدرن امروزی ، دیگر مانند گذشته نیست که کار و زندگی انسان آمیخته با تنوع ، تحرک و تفریح باشد ، بلکه کار سخت و فشرده ، قوانین مستحکم ، جمعیت زیاد ، تراکم بالا و همچنین ماشینی شدن کارها ، باعث کم تحرکی ، یکنواختی ، نبود حق انتخاب و گم شدن در خیل جمعیت گردیده است .
با این وصف در زندگی شهری امروز که کاملاً متفاوت با زندگی روستای و عشایری و حتی زندگی شهری در گذشته می باشد ، برنامه ریزی فراغت و تخصیص فضاهای خاص عمومی و نیمه عمومی برای آن امری حیاتی است .
گذران اوقات فراغت و برنامه های فراغتی ، نقش مهمی در انسجام و نزدیکی روابط خانوادگی ، تجهیز نیروی انسانی و نسل آینده ساز جامع و جلوگیری از فرسودگی و انحرافات اجتماعی دارد .
در گذشته که جامعه از پیچیدگی کمتری برخوردار بوده ، قشر جوان در اوقات فراغت معمولاً همراه پدر و مادر وارد بازار کار می شد و به تفریح و مهمانی می رفتند . بلوغ آنان به آرامی سپری می شد و تعادل روانی خود را حفظ می کردند . والدین از آرامش بیشتری برخوردار بودند و با برخورد ملایمی که با فرزندان خود داشتند ، کانون خانواده را محیطی امن برای آنان می ساختند و فرزندان از جهت و صفا اشباع می گشتند ، فراغت کمتر مطرح بود ؛ زیرا خستگیهای روحی وجود نداشت .
با پیشرفت صنعت و توسعه تکنولوژی این معادله بهم ریخت . موضوع اوقات فراغت از دغدغه های اصلی دنیای صنعتی گشت و به هر نسبتی که یک مملکت از نظر صنعتی و تکنولوژیکی پیش می رود ، این مشکل بیشتر می شود : زیرا ساعات کار کمتر شده ، نیرویی هم در این ساعات آزاد نمی گردد و با این وضعیت مشکلات اوقات فراغت افزون می گردد . از طرفی اجتماع مردم در شهر ، محدودیتها و آلودگی فضای زندگی ، افزایش زندگی مصرفی ، ایجاد نیازهای کاذب در مردم ، دوری پدر و مادر از کانون خانواده ، برخوردهای ماشینی و بدور از عاطفه ، آمیختگی با فرهنگهای مختلف و عدم کنترل فرزندان ، دگرگونیهای عمیقی در زندگی اجتماعی ایجاد کرده و باعث رکود کیفیت زندگی و نیاز انسان به التیام روحی و تجدید قوا در مواقع مقتضی گردیده است . ( شهابی ، 1366 ، 4 تا 6 )

تاثیر اوقات فراغت در معماری
وسعت ابعاد اوقات فراغت و تفریح سمای ساختمانها را از لحاظ کیفیت ، شکل خارجی و مقیاس دگرگون ساخته است . تفریحات روزانه ، آخر هفته یا سالانه ، در حال گسترش دادن معماری کنونی بوده و در برخی موارد راهنمای آن هستند . این دید نوین فرمهای جدیدی را در گردهمایی انسانها ، روابط بین آنها و همچنین برداشتهای نوینی از زندگی ، کار و رفت و آمد بوجود می آورد که روشهای نوینی را در معماری و شهرسازی ایجاب می کند .
محیطها و مناطق مناسب برای گسترش تفریحات تعطیلاتی در حال تغییر شکل هستند تنوع محیط و فعالیتها نیاز به تنوع معماری دارد تا بتواند محیطی نوین و انسانی و هماهنگ ، با عوامل عالی که طبیعت به ما ارزانی داشته باشد .
اولین بار برای استفاده از مواهب طبیعی و استفاده از اوقات فراغت در دنیای معاصر ، در سال 1841 ، " توماس کوک " یک قطار تفریحی بین " لانکستر " و " لاک بورگ " به راه انداخت و کم کم طبقات مسافر را وارد کرد که از تغییرات آب و هوا و محیط استفاده کنند . هدف او استفاده از لذت زندگی با بهای ارزان بود . بدین ترتیب صنعت توریسم زمان مدرن بوجود آمد . ( کاندیلیس ، 1978 )

جهانی شدن برنامه ریزی گذران فراغت
مطالعات شهری نشان می دهد با پیدایش کانونهای جمعیتی خیلی بزرگ یا کلانشهرنشینی نیازهای فراغتی انسان دیگر مثل گذشته بطور طبیعی و خود بخودی ارضا نمی شود .
این وضعیت ایجاب می کند اقدام آگاهانه ای در این زمینه صورت گیرد : روستایی یا عشایری نیاز به برنامه ریزی فراغت ندارند و زندگیشان با کار ، طبیعت و تفریح است . هر چه میزان شهرنشینی بالاتر می رود ، فاصله بین محل کار و مسکن و همچنین فاصله بین انسان و محیط طبیعی نیز افزایش می یابد و ضرورتاً موجب تنش و ناآرامی می شود ، زیرا همه احساس می کنیم یا کار جبری انجام می دهیم و یا در رفت و آمد و ترافیک گرفتار هستیم و در خانه هم فضای کافی برای فعالیت آزاد ، استراحت و رفع خستگی نداریم بدین ترتیب برنامه ریزی برای گذران اوقات فراغت ضرورت می یابد که از عهده فرد خارج است و به اقدام آگاهانه و جمعی نیاز دارد .
جهان پیشرفته ای که بطور کلی در برنامه ریزی تجربه ای فراوان دارد ، در برنامه ریزی فراغت نیز همین گونه است . مثلاً می بینیم طرح ملی گردشگاههای آمریکا در سال 1936 تهیه شده است . یعنی آنها بیش از 65 سال سابقه برنامه ریزی فراغت دارند . در این مدت با استفاده از امکانات وسیعی که داشته اند ، منابع لازم را برای فراغت شناسایی و تجهیز کرده اند ، اما کشورهای در حال توسعه هم آن امکانات را نداشته اند و هم خیلی سریع با پدیده شهرنشینی روبرو شده اند ؛ به همین دلیل مشکلات گذران فراغت در این کشورها بیشتر و پیچیده تر است . در عین حال در ایران جدا از کوششهای انجام شده برای تهیه طرح جامع گردشگری ملی ، تاکنون چندین طرح برای مناطق و شهرهای بزرگ تهیه شده است . ( مهدی زاده ، 1379 )

سابقه برنامه ریزی فراغت در ایران
از حدود 40 تا 50 سال قبل ، نیاز به فضاهای فراغتی در ایران ، با افزایش جمعیت و تراکم ، کم کم ظاهر گردید و بعدها در برنامه ریزیها و طرحهای جامع شهری ، به عنوان یکی از اصول مورد توجه گنجانده شد . احداث پارکهای شهری با ساخت پارک شهر تهران به شیوه اروپایی آغاز شد و فضاهای جمعی ، پارکهای بازی ، فضاهای سبز و کاربریهای نوپای چون هتل ـ آپارتمان وارد شده از اروپا مورد توجه خاص قرار گرفتند . کشور ما هم مانند اروپا و آمریکا با چند دهه تاخیر ، از مشکلات نبود فضاهای فراغت در زندگی مدرن روبرو می شد . ( لوافا ، 1380 )
در دهه 1340 طرح جامع ملی گردشگری در ایران مطرح شد که مربوط به گذران فراغت در بیرون از شهر و حومه ها بوده و در همان دوره ، سازمان ایرانگردی و جهانگردی بوجود آمد . اما از هنگامیکه طرحهای جامع شهری به میان آمد ، در شهرهای بزرگ بویژه تهران ، موضوع فراغت گنجانده شد . در طرح جامع تهران پیش بینی شد که یکی از مسائل مهم آینده شهر تهران ، نحوه گذران فراغت مردم است ؛ به همین دلیل بخش مهمی به تامین فضاهای فراغتی اختصاص یافت .
از جمله مواردی که در طرح جامع بدرستی پیشنهاد شد و تحقق یافت ، ایجاد پارک جنگلی لویزان و چیتگر بود که اگر این جنگلها نبودند وضعیت تهران امروز تحمل ناپذیرتر می شد . ( مهری زاده ، 1379 )

بخشهای موثر در برنامه ریزی فراغت
امر گذران اوقات فراغت ، چون مساله ای کاملاً گسترده است و جنبه های عمومی و نیمه عمومی و خصوصی با نامهای دولتی ، موسسات و ارگانها و سرمایه گذارهای افراد را در بر می گیرد . اگر بخواهیم به نیازهای فراغت بطور هماهنگ ، آگاهانه و سازمان یافته پاسخ دهیم ، باید سطوح وظایف بخشهای موثر در این کار یعنی بخشهای دولتی ، عمومی و خصوصی را شناخته بین آنها هماهنگی ایجاد کنیم .
* بخش دولتی : مسئول تهیه طرحهای توسعه در بستر عمومی شهر است . باید از طریق طرحهای شهری به ایجاد و گسترش پارکهای جنگلی ، حومه ای و انواع پارکهای شهری ، مسیرهای دوچرخه سواری و کوهنوردی و تجهیز راسته های شهری و سایر فضاهای عمومی و فراغتی اقدام کرد . همچنین ساماندهای مکانهای تاریخی ، فرهنگی و مذهبی نیز جزئی از این وظیفه است .
* بخش عمومی شامل شهرداریها ، بیمارستانها ، مدارس و ادارات ، وظیفه دارند فضاهای پیرامونی خود را محوطه سازی و تجهیز کنند تا مراجعان بتوانند اوقات خود رابا آرامش سپری کنند . همانگونه که امروزه در جهان یکی از مهمترین فضاهای تفرج عمومی ، محوطه ساختمانهای خدمات عمومی است .
* بخش خصوصی : اگر کارگزاران این بخش بدانند سرمایه گذاری در برنامه ریزی فراغت منفعت دارد ، حتماً از آن استقبال می کنند ؛ ولی هدایت آنها نیز ضروری است می توان ایجاد مجتمعهای تجاری و خدماتی را به نحوی ساماندهی کرد که پیرامون آن محوطه های فراغتی شکل بگیرد ، تا هم کیفیت محیط ارتقاء یابد و هم بازدهی اقتصادی . ( لوافا ، 1380 )

تمهیدات کالبدی و راهکارهای عملی تفریح
امروزه الگوی برنامه ریزی اوقات فراغت ( Recreation ) در برنامه ریزی شهری بسیاری از کشورهای پیشرفته جایگاه مهمی یافته است . بطوریکه می توان گفت اصل اساسی مورد نظر و مشترک طراحان شهری ایجاد شهرداری پارکهاست نه ایجاد پارک در دل شهرها . برنامه ریزی اوقات فراغت فرآیندی است که اوقات فراغت افراد را به فضا و مکان پیوند می دهد . این برنامه ریزی هنری و علمی مرکب از اطلاعات و تکنیکهای طراحی محیط ( Landscape Architecture ) و ایده های علوم اجتماعی برای توسعه گزینه های اوقات فراغت ، فضا ، انرژی و سرمایه منطبق با نیازهای انسان است . راهکار اساسی برنامه ریزی اوقات فراغت ، ایجاد توازان پایدار و سازگار میان منابع محدود اوقات فراغت انسان است .
پیش فرضهای اساسی برنامه ریزی اوقات فراغت عبارتند از :
* توسعه پارکها و فضاهای شهری عمومی ( عملکردهای تفریحی )
* ایجاد فضاها و سرویسهای تفریحی مناسب
* شناخت نیازها و نگرش افراد
* همکاری بخشهای دولتی ، عمومی و خصوصی
بنابراین برنامه ریزی اوقات فراغت ترکیبی است از برنامه ریزی کالبدی ، برنامه ریزی اجتماعی ، طراحی شهری ، برنامه ریزی شهری و طراحی منظر که از ایده های جامعه شناسی ، مهندسی عمران جغرافیا ، بوم شناسی ، معماری و شهر سازی کمک می گیرد . برای هر چه عملی تر و اقتصادی تر کردن این مقـصود تـوجه به اصول زیر سودمند است :
* هدایت ساختار و امکانات زیست محیطی به سمت نیازهای افراد
* استفاده بهینه از چشم انداز محیط
* ایجاد پیوند میان منظر محیط و طراحی و برنامه ریزی
* رعایت حداکثر سادگی در طراحی فضاهای تفریحی
* به صرفه نمودن استفاده از فضاهای تفریحی ویژه برای افراد کم درآمد
* مناسب نمودن فضاهای تفریحی با ویژگیهای گروههای سنی و جنسی جامعه
* توجه به ویژگیهای جغرافیایی و بومی فضاهای تفریحی . ( حسین زاده و میکائیلی ، 1379 )

فضاهای فراغتی تهران
مقدمه
تهران ، شهری که پایتخت حکومتهای دویست ساله اخیر ایران بوده است ، تحت تاثیر مستقیم نمونه های اروپایی و غربی در کنار فضاهای سنتی فراغتی که عمدتاً زورخانه ، قهوه خانه ، کاروانسرا یا مسافرخانه بوده اند قرار داشته است . ورود مفاهیم جدید مهمانسرا ، هتل ، متل ، هتل ـ آپارتمان ، پانسیون ، سوئیتهای کرایه ای و رستوران ، نشانگر نیاز به فضاهای جدید بود که جوابگو به طرز زندگی جدبد باشند .
در تهران قدیم ، حضور موثر مذهب و فعالیتهای مذهبی در ساماندهی فضاهای گذران اوقات فراغت مشهود است . کاربریهای فراغتی به شکل و مفهوم امروزی وجود نداشت که یا به دلیل ادامه داشتن زندگی سنتی قبلی و یا منتج از بی اطلاعتی از عدم وجود پاسخگوهای تفریحی و یا اقامتی موقت بود .
به تدریج از حکومت پهلوی اول ، مفاهیمی چون مهمانسرا و هــتل در کنار مسافرخانه و کاروانسرا مطرح می شود و کافه ها و رستورانها متاثر از سبک غربی شکل می گیرند .
با گسترده تر شدن تهران در اطراف و خصوصاً در شمال ، کاربریهای فراغتی جدید در جای جای شهر و در اطراف و داخل آن شکل می گیرند و باعث توسعه گسسته فضاهای فراغتی می گردند ، از جمله استادیومها در حومه شهر ، هتلها ، کافه ها و رستورانها در راسته خیابانهای اصلی و هتل ـ آپارتمانها و ساختمانهای کرایه ای ، ابتدا برای مقیمان خارجی و بعد برای بقیه مسافران ، جای کاروانسراها را می گیرند . در حالیکه مسافرخانه و بعد زورخانه و در انتهای قهوه خانه کم رنگ تر می شوند .
مفهوم جدید پارک شهر به سبک اروپایی ، به عنوان تکه ای از طبیعت در داخل شهر بوجود می آید . زورخانه ها کم کم جای خود را به ورزشگاهها می دهند . با مهاجرت وسیع جمعیت به شهر در ابتدا قهوه خانه ها زیاد می شوند و بعدها جای خود را به هتل ، رستوران و هتل ـ آپارتمان می دهند . بعد از انقلاب ، توجه به پارک و فضای سبز بیشتر شده و پارکهای کوچک و بزرگ متعددی در دل شهر پدید می آیند و فضاهای جنگلی عمده شهر ساماندهی می شوند . با کاهش سیاحان ، هتلها توسعه نمی یابند ، ولی با افزایش جمعیت ، ساخت و ساز و احداث رستوران رونق می گیرد .

سیر تحول کاربری گذاران اوقات فراغت در تهران
با گذشت زمان و بر اساس رخدادهای خاص فرهنگی ، کاربریهای مثل قهوه خانه و زورخانه به عنوان فضایی برای گذران اوقات فراغت ، نقش خود را به کاربریهایی مانند رستوران و وزرشگاه محول نموده اند . مفهوم سنتی باستانی کاری و زورخانه رفتن تنها امروزه است که مترادف با ورزش و سلامتی جسم گشته است . این در حالی است که آیین فتوت و جوانمردی که اساس و رکن تجمع در زورخانه است یکی از طرق سلوک برای اهل طریقت می باشد و فتوت نامه ها مبنایی برای راه و روش انجام فعالیتهای گوناگون حرف مختلف در جامعه شهری بوده است .

حکومت صفویه و قاجاریه :
در این دوره کاربریهای گذران اوقات فراغت عبارتند از :
* زورخانه
* قهوه خانه
* باغ وحش
* باغ ـ پارک عمومی
از تعداد قهوه خانه ها و زورخانه های تهران در این دوره اطلاع دقیقی در دسترس نیست ، اما آنچه واضح است پس از اعلام پایختی تهران ، افزایش مساحت درون بار و متعاقب آن احداث خندق و باروی جدید شهر ، با توجه به افزایش جمعیت بر تعداد این دو کاربری افزوده شده ، بالاخص قهوه خانه که جزئی جدایی ناپذیر از مجموعه فضایی بازار شهر بشمار می آید . دو کاربر باغ وحش و باغ ملی برای اولین بار در فضاهای عمومی شهر تهران مطرح می شوند . 2
آنچه که بطور کلی مشخص است ، در این دوره فضای شهری عمده ای جهت گذران اوقات فراغت به مفهوم امروزی موجد نیست ؛ به عبارتی الگوی گذران اوقات فراغت با زمان حال تفاوت بسیار داشته است . شاید بتوان در این دوره بناها و اماکن مذهبی را نیز جزء کاربریهای اوقات فراغت به حساب آورد .

حکومت پهلوی اول
در این دوره با توجه به تغییر فرهنگ و وضعیت شهرنشینی کاربری جدید مهمانسرا یا هتل در شهر تهران پدپدار می شود . قبل از آن کاروانسرا عهده دار پذیرش مسافران بویژه در رابطه با امور تجاری بودند . در این مقطع زمانی ، کاربری قهوه خانه به تعداد زیاد در محلات جدید الاحداث در اطراف و یا خارج از خندق تخریب شده تاسیس می شود و زورخانه ها نیز در این زمان به تعداد زیاد در محلات پیرامونی بازار شکل می گیرند . جای گیری عناصر این گروه از کاربریها بطور کلی در اطراف استخوانبندی اصلی شهر عمل می نمایند .

حکومت پهلوی دوم ( 25 ـ 1320 ش ) :
در این دوره کاربری ورزشی به این گروه از کاربریها اضافه می شود . قهوه خانه ها کماکان در مناطق جدید الاحداث شهری اما به تعداد کمتری نسبت به دوره قبل ساخته می شود . زورخانه ها با همان روند قبلی به رشد ادامه داده و در نقاط مختلف شهر مستقر می شوند . 3 استادیومها به دلیل الگوی فضایی و میزان نیاز به فضای گسترده و باز در نقاط کم تراکم تر و خارج از بافت متراکم مرکز شهر مستقر می شوند . خصوصیت مهم توسعه این دسته از کاربریها در این دوره آغاز توسعه گسسته کاربری می باشد که اهمیت یافتن میدان و سر پل تجریش ، نقطه عطف پدیده مزبور می گردد .

حکومت پهلوی دوم ( 45 ـ 1325 ش ) :
در این دوره قهوه خانه های جدید احداث شده در محلات ، رشد بسیار چشمگیری دارند .
دلیل این امر را شاید بتوان توسعه شدید شهر بواسطه مهاجرت وسیع جمعیت و عوامل و پدیده های فرهنگی حاصل از آن دانست . ورزشگاهها در این زمان در سطح شهر در نقاط کم تراکم به رشد خود ادامه داده بالعکس تاسیس زورخانه در این دوره بسیار محدود می باشد .
رستورانها در اطراف میدان تجریش و سر پل به رشد بطئی خود ادامه می دهند و احداث هتلها به راسته خیابان تخت جمشید انتقال می یابد . تمرکز فعالیتهای این گروه همراه با کاربریهای فرهنگی در خیابان لاله زار به حداکثر می رسد . سر پل و میدان تجریش و خیابان تخت جمشید نیز جاذب کاربریهای این گروه است که این خود دلیل رشد غیر متمرکز کاربری گذاران اوقات فراغت در آینده خواهد بود . عمده ترین کاربری توسعه یافته در این گروه از کاربریها پارک و فضای سبز شهری است که در نقاط پیرامونی شهر و یا مناطق کم تراکم خارج از محدوده مرکزی احداث شده اند . 4

حکومت پهلوی دوم ( 57 ـ 1345 ش ) :
نکته حائز اهمیت در این دوره توجه به گذران اوقات فراغت و کاربریهای مربوط به آن می باشد . شاید بتوان گفت که الگوی اوقات فراغت در این زمان بطور بارزی دگرگون شده و توجه مزبور حاصل بها دادن به این دگرگونی است . تاسیس قهوه خانه در این دوره بسیار کم بوده و به میدان و بازار تجریش محدود می شود . در این دوره در جهت پاسخ به تقاضای عمومی ناشی از افزایش جمعیت مناطق مختلف شهری و گسترش پایتخت ، تعداد زیادی پارک و ورزشگاه احداث شده اما کاربری زورخانه در این دوران با رکود در تاسیس مواجه است . در این دوره تعداد رستورانها و هتلها بطور وسیعی افزایش می یابند که عمدتاً در محدوده خیابانهای مرکزی شهر ( در حال حاضر ) قرار دارند .
جایگیری ورزشگاهها و پارکها کماکان در هر مقطع زمانی در نقاط کم تراکم و تازه احداث شهری می باشد . هتلها نیز در نقاط مجاور کاربریهای دیگر گذران اوقات فراغت مستقر می شوند . 5
بطور کلی طریقه جایگیری کاربریهای این گروه در این دوره یا در کنار مسیرهایی است که در آینده نزدیک جزء نقاط بسیار مهم استخوانبندی اصل شهر قرار می گیرند و یا در کنار استخوانبندی نوپای آن دوره می باشند . 6

حکومت جمهوری اسلامی ( بعد از بهمن 1357 ) :
بعد از پیروزی انقلاب ، با توجه به تحول عمده در همه شئونات جامعه دگرگونی عمده ای در رشد تمامی عملکردهای این گروه رخ می دهد . تاسیس قهوه خانه ( به مفهوم سنتی ) بطور کلی متوقف می شود .
تنها در سالهای اخیر شهرداری تهران اقدام به احیای فضای چند قهوه خانه سنتی از جمله در میدان راه آهن نموده که جنبه تفریحی و نمایشی دارد .
ورزشگاهها در مناطق مختلف شهری به تعداد محدود و بطور پراکنده احداث می شوند و زورخانه نیز بسیار کم احداث شده و جهت حفظ و احیای این سنت زورخانه هایی با ظرفیت کم و به تعداد محدود بطور پراکنده احداث می شوند . در این دوره پارکها به تعداد زیاد در مقیاس محله های شهری احداث می شوند . چند فضای سبز وسیع در حواشی شهر ( جنگلهای مصنوعی ) مورد استفاده عموم قرار گرفته و بدین منظور ساماندهی می شوند و بویژه فضاهای ورزشی در آنها طراحی می شود . 7
بعد از پیروزی انقلاب در تهران هتل جدیدی احداث نشده ، در چند مورد هتلها توسعه یافته و یا تغییر کاربری داده اند . شاید بتوان دلیل این امر را کاهش سیاحان دانست . 8

تبیین نیاز ـ شرایط خاص تهران
طی دهه های گذشته ساختار شهر تهران شاهد تغییرات اساسی و کیفی بوده و با از دست دادن ساختار سنتی خود و گسترش های پی در پی ، هویتهای متعددی را کسب نموده و هم اکنون با پیوندها و پسوندهای مختلف از قبیل " کلانشهر " ، " شهر منطقه " ، " منظومه شهری " و … همراه می گردد . از بارزترین خصلتهای توسعه این شهر ، ناهماهنگی و ادغام عناصر ناسازگار در کنار یکدیگر و نیز عدم پاسخگویی ساختار فیزیکی شهر به نیاز جمعیت ساکن می باشد .
ذیلاً به برخی از عمده ترین این موارد می پردازیم :
1 ـ جمعیت شهری :
شهرستان تهران بر اساس سرشماری 1357 جمعیتی بالغ بر 6794348 نفر را در خود جای داده که 6758845 نفر یعنی حدود 5/99 درصد از جمعیت در شهر 9 و 35356 نفر یعنی معادل 5/0 درصد در نقاط روستایی ساکن هستند . ( مرکز آمار ایران ، 1375 )

2 ـ ترکیب سنی جمعیت :
گروههای سنی و جنسی مختلف به فراخور شرایط جسمی و روحی و عاطفی خود نیازمند فضاهایی هستند که امکان تحقق نوع خاصی از فعالیت را برای آنها ممکن سازد . نوجوانان و جوانان نیاز به تحرک ، نوجوئی ، یادگیری و تجربه اندوزی بیشتری دارند و سالمندان و معلولین نیازمند آرامش و استراحت بیشتری هستند . چنانچه کارکردهای فراغت را " رفع خستگی و استراحت " " تفریح و سرگرمی " ، " خلاقیت " " آموزش " و " مشارکت اجتماعی " بدانیم ، طبیعی است که نیاز به فراغت اختصاص به قشر خاصی نخواهد داشت ، ولی از آنجا که کشور ما در ردیف جوانترین کشورهای دنیا ( با میانگین سنتی 16 سال ) می باشد ، هدایت و ایجاد امکانات مناسب برای گذران اوقات فراغت نوجوانان و جوانان می تواند در شکل گیری شخصیت آنان و سازندگی جامع نقش به سزائی داشته باشد .
یکی از مشکلات پایدار جوامع فعلی فراهم آوردن وسایلی است که نیاز به فعالیتهای تفریحی سالم و کافی را تامین نمایند . تحقیقات متعدد نشان داده است که رواج انواع تفریحات انحرافی در کشورهای غربی و در برخی از کشورهای در حال توسعه نداشتن امکانات مناسب تفریحی ، عدم آگاهی ، نداشتن برنامه صحیح و نیز اجرای سیاستهای اجتماعی و اقتصادی نادرست در این زمینه است که موجب شده است بسیاری از نوجوانان و جوانان به سوی فعالیتها و تفریحات ناسالم کشیده شوند .
توجه ایـن قشر به طبیعت و تمایل به " رفتن به مناطق خوش آب و هوا " قابل تامل است .
بر اساس تحقیقی که در مورد نوجوانان و جوانان تهران صورت گرفته است . 18 درصد از جوانان این شیوه از گذران اوقات فراغت را از جمله شیوه های مورد عمل خود یاد کرده اند که این نسبت بین مردان تا حدودی بیشتر از زنان است . ( 20 درصد در مقایسه با 16 درصد ) ( شورای عالی جوانان ، ؟ 177 )
میزان رفتن به مناطق خوش آب و هوا
( به تفکیک جنس و وضع تاهل )
وضع تاهل
جنس
مجرد
متاهل
مرد
2/20
1/22
زن
3/16
7/15
( شورای عالی جوانان ، ؟ 178 )
در این تحقیق از افرادی که در ساعات فراغتشان به مناطق خوش آب و هوای روند سوال شده است که در هفته گذشته چند ساعت از وقت فراغتشان را در مناطق خوش آب و هوای شهر گذرانده اند نتایج حاکی از این است که بطور متوسط هر کدام از این افراد 9 ساعت و 36 دقیقه از هفته را در این مناطق گذرانده اند .
میزان رفتن به مناطق خوش آب و هوای بین جوانان به تفکیک جنس و سن

سن
جنس
14 ـ 11
19 ـ 15
24 ـ 20
29 ـ 25
مرد
3/17
1/19
5/21
7/24
زن
3/16
0/14
6/21
6/13

زمان سپری شده از سوی جوانان در مناطق خوش آب و هوا طی یک هفته
( به تفکیک جنس )
زمان
جنس
کل
مرد
زن
متوسط زمان سپری شده ( ساعت
36 : 9
12 : 8
30 : 11

بر اساس داده های تحقیق مذکور در مورد چگونگی گذران روزهای تعطیل ( جمعه ) 21 درصد از پاسخگویان رفتن به مناطق خوش آب و هوا را از عمده ترین فعالیتهای روزهای تعطیل خود ذکر کرده اند . از سویی دیگر می توان استنباط کرد که به دلیل قوی بودن روابط خانوادگی و خویشاوندی ایران ، بسیاری از جوانان و خانواده ها ترجیح می دهند که بصورتی جمعی به این تفریح مبادرت کنند . طبیعت نیز به جهت تنوعی که در خود دارد افراد مختلفی را به انگیزه های گوناگون به سوی خود جلب می نماید . بدین ترتیب جاذبه های طبیعت برای بخشی از اقشار باعث جذب اقشار دیگری نیز خواهد گردید . جوانان با انگیزهای " تحرک و سرگری " ، " افزایش دانش " و " مشارکت " و افراد مسن تر با انگیزه های " رفع خستگی و استراحت " و " تفریح " به این ترتیب تجهیز و توسعه گردشگاههای ، با توجه به میزان نیاز به تحرک ، نوجوئی و ارتباط به طبیعت ، می تواند پاسخگوی نیازهای متنوع گروههای سنی مختلف باشد .

3 ـ نظام تعطیلات و مرخصی
کمیت و کیفیت تعطیلات و مرخصی ها ، یکی از شاخصهایی است که در برنامه ریزی گردشگری باید مورد توجه قرار بگیرد . نظام تفرج و گردش به نظام تعطیلی مدارس و دانشگاهها ، مرخصی کارمندان و کارگران و نیز قوانین بازنشستگی بستگی دارد . در کشورهای پیشرفته که نظام تعطیلات و مرخص ها از ثبات و هماهنگی بیشتر برخوردار می باشد . سفرها و فعالیتهای تفریحی نیز ، وضع منظم تر و سازمان یافته تری پیدا کرده است .

اشکال عمده تعطیلات و مرخصی و نحوه استفاده از آنها

نوع تعطیلات و مرخصی
نحوه استفاده از تعطیلی و مرخصی
تعطیلی روزانه
گردش کوتاه مدت دورن شهری در قبل و یا بعد از ساعات کار
تعطیلات هفتگی
تفرج میان مدت آخر هفته در حومه شهر
تعطیلات پراکنده
تفرج میان مدت در دوران شهر یا حومه
مرخصی سالانه
تفرج دراز مدت فصلی ( زمستانی ـ تابستانی ) برون شهری

فرصتهای گذران اوقات فراغت در تهران
در برنامه ریزی گذران اوقات فراغت شهرها به دو عامل تقاضا و عرضه توجه می شود . مفهوم تقاضا در این زمینه از برنامه ریزی شهری ، کمی با معنای تقاضا در علم اقتصاد تفاوت دارد و بدین صورت تعریف می شود : تعداد افراد یا گروههایی که متقاضی شرکت در فعالیتهای گذران اوقات فراغت هستند و متقاضی تسهیلات و فرصتهای مربوط هستند . با توجه به این تعاریف ، چهار شکل تقاضا قابل تصور است : اول تقاضای موثر که مشارکت موجود جمعیت در اینگونه فعالیتها را در بر می گیرد . دوم تقاضای معوق است که شامل دسته از جمعیت ساکن در شهرها می شود و مایل به مشارکت در فعالیتهای گذران اوقات فراغت هستند و هر چند دارای ابراز و زمان لازم برای انجام این گونه فعالیتها هستند ، اما به دلیل عدم وجود تسهیلات لازم ( عرضه ) یا به دلیل عدم آگاهی از وجود این گونه تسهیلات قادر به مشارکت نیستند . سوم تقاضای بالقوه است که به آن دسته از جمعیت ساکن در هر شهر مربوط می شود که زمان یا ابزار لازم برای مشارکت را ندارند ، اما با تغییر وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی خود و افزایش دسترسی به منابعی چون زمان و پول ، می تواند به عضویت دو دسته اول و دوم در آینده ، چهارم عدم تقاضا است که جمعیتی را در بر می گیرد که میل و توان مشارکت در فعالیتهای گذران اوقات فراغت را ندارند و چه با در اختیار داشتن منابع و آگهی لازم و چه در صورت دسترسی به عرضه مناسب و کافی از این گونه فرصتها استفاده نخواهند کرد .
عوامل موثر بر تغییرات عرضه گذران اوقات فراغت در هر شهر عبارتند از : بستر طبیعی شهر ، سابقه وجودی تسهیلات ، تمایل ، منابع قابل تخصیص و اولویتهای رفاهی تصمیم گیرندگان شهری و حد توجه به برنامه ریزی در جهت ایجاد تسهیلات گذران اوقات فراغت . در هر جامعه شهری دو عامل بازدارنده در گسترش فعالیتهای گذران اوقات فراغت قابل مشاهده است : بازدارنده اول که دارای هر دو زبان مکان و زمانی است ، پیشی گرفتن تقاضای معوق و بالقوه است بر تقاضای موثر جمعیت و باز دارنده دوم نبوده یا کمبود عرضه تسهیلات و امکانات مناسب گذران اوقات فراغت است که حتی در صورت تغییر وضعیت اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ارزشی جمعیت و گسترش تقاضای موثر امکان تحقق تقاضای خود را بدست نمی آورد .

طبقه بندی فعالیتهای گذران اوقات فراغت در تهران
گام نخست در هر گونه بررسی فعالیتهای گذران اوقات فراغت ، طبقه بندی فضاهای جای دهنده این گونه فعالیتهاست در یک بررسی درباره شهر تهران فضاها از یک سو با توجه به اهداف سه گانه آسایش ، تفریح و توسعه فردی و اجتماعی و از سوی دیگر با توجه به عرضه موجود و فضاهای خاص گذران اوقات فراغت و بر حسب مکان استقرار ( درون شهر یا بیرون ) و بر حسب نوع فضا ( باز و بسته طبقه بندی شده اند . )

ویژگیهای عرضه تسهیلات گذران اوقات فراغت در محیط بیرون شهر تهران
بررسی فرصتهای گذران اوقات فراغت در محیط پیرامون شهر تهران از آن رو اهمیت دارد که پیرامون شهر ها به عنوان گسترش زندگی در شهر به حساب می آید و هر چه سکونت در مجتمع های مسکونی ( در مقابل سکونت در ساختمانهای مسکونی تک خانواری ) بیشتر ، هر چه نسبت مساحت فضای باز قطعات مسکونی به فضاهای بسته کمتر ، هر چه استرس به وسیله نقلیه شخصی ( نرخ مالیکت خودرو ) بیشتر ، هر چه شبکه راههای شهری گسترده تر و هر چه شبکه محل و نقل عمومی فعالتر و فراگیرتر باشد ، حد استفاده از نواحی پیرامون شهرها چه در ساعات فراغت روزهای کاری و چه روزهای تعطیل هفته افزایش می یابد . در واقع استفاده از نواحی پیرامون شهرهای بزرگی چون تهران ، مفری است که انسان شهرنشین برای فرار از زندگی شهری با تمامی مشکلات و پیچیدگیهایش بدان متوسل می شود .
فرصتهای موجود در محیط پیرامون شهر تهران در دو دسته نواحی باز ( چون نواحی کوهستانی ، آبی و غیره و نواحی بسته ( چون آثار تاریخی ، مذهبی ، رستورانها و غیره ) قابل طبقه بندی است . هر گونه فعالیت در جهت برنامه ریزی گذران اوقات فراغت در محیط پیرامون شهر تهران باید به چهار زمینه موضوعی زیر توجه کند :
1 ـ شناسایی نواحی واقع در محیط پیرامون شهر تهران که از پتانسیل طبیعی یا مصنوعی آنها در جهت گذران اوقات فراغت استفاده نشده است .
2 ـ شناسایی نواحی واقع در محیط پیرامون شهر تهران که محیط طبیعی آن به دلیل استفاده مداوم و مکرر برای گذران اوقات فراغت تخریب شده یا در معرض تخریب قرار گرفته است .
3 ـ شناسایی نواحی واقع بر محیط پیرامون شهر تهران که از پتانسیل گذران اوقات فراغت آنها استفاده شده و محیط طبیعی آن نیز تخریب نشده و لطمه ندیده است .
4 ـ شناسایی نواحی واقع در پیرامون شهر تهران که دارای پتانسیل گذران اوقات فراغتند ، اما در معرض توسعه شهری و صنعتی قرار گرفته اند .

ویژگیهای عرضه تسهیلات گذران اوقات فراغت در درون شهر تهران
تجربه های موجود برنامه ریزی شهری در دنیا بر فعالیتهای گذران اوقات فراغت در محیط پیرامون شهرها توجه داشته اند ، یعنی فعالیتهایی که فعالتر بودن فرد را می طلبد ، اما هر چه محدودیتها و قیود درونی و بیرونی استفاده از محیط پیرامون شهرها بیشتر باشد ، توجه به برنامه ریزی گذران اوقات فراغت در دورن شهرها نیز بیشتر می شود . البته این جنبه از برنامه ریزی نیز با مشکلات و محدودیتهای خاص خود ، به خصوص در شهرهای بزرگی چون تهران روبرواست ؛ زیرا توسعه این گونه فضاها ( که سودآوری قابل رقابتی با برخی دیگر از کاربردهای شهری ندارد ) در یک فضای فشرده شهری انجام می گیرد که از یک سود زمین قابل توسعه در آن محدود و در نتیجه رقابت برای دستیابی به زمین شدید است و از سوی دیگر قیمت زمین در بازار عرضه زمین بالا و همواره رو به تزاید است .
( دانشپور . ؟ )
از بررسی ویژگی فضاهای بسته خاص گذران اوقات فراغت در دورن شهر تهران می توان به نتایجی به شرح زیر دست یافت :
* بیشترین فرصتهای ورزشی در مناطق 1 و 2 و 3 و 4 و 6 قرار گرفته اند .
* بیشترین فرصـتهای فرهنگی ، ورزشی و تفریحی در مناطق 1 و 7 و 3 قرار گرفته اند .
* بیشترین فرصتهای فرهنگی در مناطق 1 و 3 و 6 و 12 و 16 قرار گرفته اند .
* بیشترین فضاهای خرید در مناطق 6 و 12 قرار گرفته اند .
* بیشتـرین کتابخـانه ها و کتابفروشیها در مناطق 4 و 6 و 11 و 12 قرار گرفته اند .
* از نظر تنوع و میزان ، منطقه 19 و سپس دو منطقه 18 و 17 دارای کمترین فرصتها هستند .
* سهم فضاهای خاص گذران اوقات فراغت از کل مساحت هر یک از مناطق 20 گانه شهر تهران بسیار کم است و بجز منطقه 16 ، سایر مناطق کمتر از 2% مساحت خود را به این گونه فضاها اختصاص داده اند .
* سهم فضاهای خاص گذران اوقات فراغت از کل مساحت این گونه فضاها در سطح شهر چندان متفاوت نیست . هر چند که دو منطقه 4 و 16 هر کدام در حدود 11% کل مساحت فضاهای خاص گذران اوقات فراغت در درون شهر تهران را به خود اختصاص داده اند و منطقه 5 واقع در حاشیه شمال غربی شهر که سهم بالایی از شهرک های جدید مسکونی تهران را دارد دارای کمترین سهم یعنی 2% است .
* سرانه فضاهای بسته خاص گذران اوقات فراغت تهران در سال 1365 برابر با 5% متر مربع بوده است که به دلیل آنکه استاندارد قانونی این گونه فضاها روشن نیست ، امکان نتیجه گیری در مورد بیشینه یا کمینه بـودن مقدار سرانه وجود ندارد .
دسته دوم فضاهای خاص گذران اوقات فراغت در درون شهر تهران در برگیرنده فضاهای ورزشی روباز و فضای سبز است . از بررسی ویژگی فضاهای بازگذران اوقات فراغت در درون شهر تهران می توان به نتایج زیر رسید :
* سهم فضاهای روباز ورزشی از کل مساحت کاربری ورزشی در تهران بسیار بالاست . ( 91% )
* سهم فضاهای ورزشی از کل مساحت شهر تهران 25% است که به دلیل عدم وجود استاندارد معین امکان ارزیابی بیشینه یا کمینه بودن آن وجود ندارد .
* سهم فضای سبز در مناطق 20 گانه متعدل نیست . به نحوی که منطقه 14 با 5/12% از مساحت فضای سبز شهر در داخل خود در جای اول و مناطق 9 و 8 و 3 و 11 دارای کمترین میزان فضای سبز هستند و کمتر از 1% مساحت فضای سبز شهر را در بر دارند .
* سهم کاربری فضای سبز مناطق 20 گانه در مقایسه با سایر کاربریها اندک است . به نحوی که مناطق 13 و 12 و 7 و 14 ، 3 تا 5 /6% از مساحت خود و سایر مناطق از 2% مساحتشان را به فضای سبز اختصاص داده اند .
* شهر تهران با کاهش فضای سبز مواجه است که ناشی از قطع درختان در اثر عملیات ساختمانی است .

تحلیل و جمع بندی
الف ـ مشکلات تکنیکی مربوط به نظام اطلاعات و برنامه ریزی
1 ـ شهر تهران هیچ گاه دارای نظام برنامه ریزی نبوده است که گذران اوقات فراغت را بررسی ، تحلیل و پیشنهاد کند .
2 ـ برنامه ریزی گذران اوقات فراغت مستلزم در اختیار داشتن اطلاعات لازم است که بتواند حجم عرضه و تقاضای موجود را بدست آورد و کمبودهای وضع موجود را تحلیل و نارساییها را مشخص کند ، تقاضای آتی را پیشگویی کند و راهبردهای مربوط به تعیین و گسترش تسهیلات و فرصتها را تنظیم کند . اطلاعات مورد نیاز در دو دسته اطلاعات لازم در بررسی عرضه و اطلاعات لازم در بررسی تقاضا جای می گیرند . اطلاعات مربوط به عرضه باید در سه زمینه اطلاعات مربوط به ویژگیهای کالبدی ( طبیعی ) و فعالیت عرضه ، اطلاعات در مورد حد دسترسی جمعیت به تسهیلات گذران اوقات فراغت و اطلاعات در مورد میزان جذابیت هر یک از تسهیلات برای جمعیت استفاده کننده جمع آوری شوند و اطلاعات مربوط به تقاضا در برگیرنده اطلاعات مربوط به ویژگیهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جمعیت و تمایلات جمعیت متقاضی ( یعنی جمعیت دارای سه شکل موثر ، معوق و بالقوه تقاضا ) است . در مورد شهر تهران اطلاعات لازم برای بررسی و تحلیل فرصتهای گذران اوقات فراغت وجود ندارد تا زمینه لازم برای برنامه ریزی بدست آید .
3 ـ با توجه به اینکه یکی از اهداف مهم در برنامه ریزی گذران اوقات فراغت در محیط طبیعی پیرامون شهرها ایجاد تعادل بین " حفاظت از محیط طبیعی " و " توسعه فرصتهای گذران اوقات فراغت " است و دستیابی به این هدف مستلزم تخمین ظرفیت موجود و بالقوه این گونه محیطهاست ، با وجود محیط طبیعی مناسب در پیرامون شهر تهران در حداقل 4 سمت ( شمال ، شمال شرقی ، شمال غربی و غرب ) ابراز لازم برای تحلیل در دو زمینه عدم استفاده از پتانسیل های طبیعی یا مصنوع و استفاده بیش از حد از امکانات موجود بکار نرفته است .
ب ـ مشکلات ساختاری مربوط به سیستم شهر و محیط پیرامون محیط طبیعی مناسب در پیرامون شهر تهران که دارای پتانسیل تبدیل به نواحی برنامه ریزی شده برای گذران اوقات فراغت شهر است ، در جهاتی خاص در معرض گسترش شهری و صنعتی قرار گرفته و ا حتمال تداوم نابودی محیط طبیعی وجود دارد .
4 ـ علی رغم نبود مقررات مربوط به استانداردهای فضاهای گذران اوقات فراغت باز و بسته در درون شهر و با توجه به اینکه پیشنهادهای برنامه های توسعه شهری تهران کاملاً به اجرا گذاشته نشده اند ، می توان به کمبود این گونه فضاها پی برد .
5 ـ تمرکز بیش از حد متوسط فضاهای خاص گذران اوقات فراغت در دو منطقه 6 و 12 باعث جذب جمعیت از سایر مناطق به این دو منطقه مرکزی شهر می شود که از یک سو باعث افزایش حرکتهای درون شهری و از سوی دیگر به خاطر واقع شدن این مناطق در محدوده طرح ترافیک شهر باعث کاهش تمایل به استفاده از این فضاها می شود .
6 ـ استقرار کانونهایی با عملکرد فرا محله ای و بعضاً فرا شهری و غیر مسکونی در لابلای فضاهای مسکونی شهر باعث ایجاد انواع مشکلات شهری چون هدایت حرکت عبوری ، افزایش حرکت و توقف و ازدحام در درون نواحی مسکونی می شود و از آسایش و امنیت آنها می کاهد . این گونه کانونها اشغال کننده فضایی هستند که می توانست فعالیتهای رفاه عمومی ( شامل فعالیتهای گذران اوقات فراغت ) لازم برای شهر تهران ، به خصوص در نواحی متراکم مرکز شهر را در خود جای دهد و کمبود این گونه خدمات را رفع کند . ( دانشپور ، ؟ )

1 ـ 2 ـ فضاهای جمعی
مقدمه
یکی از مشخصه های شهرهای متمدن در طول تاریخ ، مهیا بودن فضاهایی برای حیات اجتماعی آنها بوده است . تداوم و استمرار این حیات نیز با تجمع و حضور انسانها در عرضه های شهر امکان پذیر خواهد بود تجمع و حضور انسانی زمانی میسر بوده که علاوه بر مکانهای خصوصی ، عرصه هایی نیز برای مشارکت عمومی برای پیشبرد اهداف آرمانی شهر وجود داشته باشد . فضاهای جمعی و اجتماعی به عنوان یکی از فضاهای پویا و زنده و جزء فضاهای جمعی و شهری مطرح می باشند که از لحاظ عملکردی و کالبدی دارای ویژگیهای خاصی هستند . حال باید دید این فضای جمعی چیست ؟ چه کار کردی دارد ؟ چه فرم و کالبد حجمی می توان داشته باشد ؟ چه ارتباطی با شهر و کارکردهای دیگر آن دارد ؟ و ….

1 ـ 2 ـ 1 ـ تمدن و جامعه
از آن هنگام که انسانها شکار و دوره گردی را رها کردند و یکجا نشین شدند ، تمدن آغاز شد . تمدن و مدنیت ، اصطلاحاً مجموعه ای از آداب و رسوم ، دستاوردها ، روشها ، دانشها و بینشها است که ملل مختلف در دوره زندگی جمعی خود بدست آورده اند . واژه تمدن هم خانواده با مدنیه و شهر است . جامعه عبارت در زندگی گروهی انسانهاست که اهداف و مبادلات مختلف فرهنگی ، تربیتی ، اقتصادی ، علمی و امثال آن در میانشان جاری است . مجموعه این ارتباطها ، دانشها و بینشهایی را در جامع می آفریند که سطح و نوع جامعه را معرفی می کند . جامعه تنها زندگی نزدیک به هم افراد نبوده بلکه اجتماع علاوه بر مجموعه ای از انسانها ، واجد هویتی بوده که دارای تاریخ و فرهنگ و بینش قابل تعریف است . ( منصوری ، 1380 )

1 ـ 2 ـ 2 ـ تمدن و شهر
جامع موجود زنده ای است که روح دارد ، کمال می یابد ، تجربیات خود را به نسلهای بعد انتقا-ل می دهد و در نهایت تمدن معنا می یابد . ملت تمدن ، در این منظر ، ملتی است که از گذشته طولانی ترین از حیات اجتماعی برخوردار بوده به گونه ای که مظاهر و دستارودهای زندگی مدنی او در فرهنگ ، هنر ، حکومت و آدابش پیداست نزد ملل متمدن ، از دستاوردهایی است که در تعامل دو سویه با تمدن شهر به سر می برد ، شهر از تمدن مایه می گیرد و در عین حال تمدن را قوام می بخشد .
شهر محل وقوع اجتماع است : فضایی است که در آن مفهومی به نام اجتماع با همه ابعاد خود محقق می شود . نمی توان اجتماعی را بدون فضای زندگی جمعی آنها تصور کرد . اجتماع ، مجموع آدمهایی نیستند که در کنار هم ایستاده اند ، بلکه گروهی از انسانهاست که در سیستم منظمی با یکدیگر مرتبط بوده و عملکردهایشان در فضایی به نام شهر رخ می دهد .
از این روست که چگونگی شهر اهمیت می یابد . شهر اهمیت می یابد . شهر ، فرصت زندگی جمعی یا به تغبیر امروزین آن حیات مدنی را فراهم می آورد : در عین حال ، چون تعامل دو سویه است ، حیات مدنی و جمعی ساختار شکل شهر را نیز قوام می بخشد . ( همان )

1 ـ 2 ـ 3 ـ شهر و حیات مدنی
حیات مدنی مجموعه فعالیتهایی یک اجتماع بود که با هدف ، منافع و معیارهای مشترک صورت می گیرد . در این صورت لازم است که زمینه های تحقق حرکت جمعی در فضاهای شهر مورد بررسی قرار گیرد .
نخستین مرتبه شناخته شده از استقرار حیات جمعی در فضاهای یک شهر ، پیدایش عملکردهای مختلف ناشی از تقسیم کار است . جامعه از طریق نظام اداره خود ، آحاد اجتماع را در ارتباطی تعریف شده با یکدیگر قرار می دهد . فرد به دنبال احساس نیاز یا انجام مسئولیت خود ، در محیط حضور می یابد و ارتباطهای اجتماعی او ، محدود ، تعریف شده و حداقلی است .
مرتبه دیگری از حیات مدنی برنامه های مربوط به اوقات فراغت افراد اجتماع است . دوره ای که فرد نه برای معیشت خود ( کار ) و نه برای آسایش جسم ( خواب ) که در راه رفع نیازهای معنوی به فعالیتی اختصاص می دهد . در این مرتبه حیات جمعی ، انسانها بیشترین ارتباط را با یکدیگر پیدا می کنند بدون آنکه رفع نیاز معیشتی بر حضور آنها حاکم باشد . اشتغالات اوقات فراغت ، هم از حیث محتوای فعالیت و هم از جهت فضایی که ایجاد می کند به طور مستقیم در جهت رشد جنبه های تمدنی و اجتماعی انسان نقش دارد . برنامه ریزی برای فراهم آوردن وسایل و زمینه های اشتغال انسانها به این قبیل فعالیتها نقش مهمی در ارتقاء تمدن ایفا می کند . ( همان )

1 ـ 2 ـ 4 ـ فضای جمعی
فضای جمعی جایی است که انسانها گرد هم می آیند تا یکدیگر را ببینند . از اوضاع خود و دیگران با خبر شوند ، روابط متقابل ایجاد نمایند و درباره راه حل مسائل خود تبادل نظر کنند . جایی است که در آن ، انسانها تجربیات معنوی و اجتماعی خود را در معرض شناخت و استفاده یکدیگر قرار می دهند .
فضای جمعی شهر ، محل زندگی مدنی انسانهاست . شهر چیزی بیش از مجموعه ای از ساختمانها و خیابانهای میان آنهاست جاهایی در شهر وجود دارد در مقیاسهای مختلف که انسانها نه برای عبور از آن و نه برای رفع نیازهای معیشتی در آنها حضور می یابند . این محلها به دنبال تجربه قرون ، بهانه هایی نیز در کنار خود دارد تا در عین حال رفع حاجت حاضرین را نیز بنماید . فضای جمعی محل گشاده ای است که جمع برای اهداف معنوی و اجتماعی در آن حاضر می شود و برای رونق داشتن و با نگاهی واقع گرایانه ، جدا از سایر حوائج انسانها نیز نیست . فضای جمعی جایی بدون عملکردهای رایج نیست ، لکن در عین سازگاری با فعالیتهای دیگر ، جایی در حاشیه و فرع بر عملکردهای متعارف شهر نیست ، اصل است . فضایی ایجابی است . فاصله خالی میان فضای عملکردهای شهری نیست . میدانگاهی است که به ضرورت هدف خود ایجاد می شود و سپس سایر فعالیتها با او هماهنگ می شوند . بدین ترتیب فضای جمعی از حاشیه متن می آید ، موضوع قرار می گیرد و در فضا شکل می یابد .
شهر ایرانی ، رشد یافته در فرهنگ اسلامی ، توجه خاصی به بعد اجتماعی انسان دارد ، تمدن اسلام که در عین توجه به نقش فرد به جمع اصالت داده است . به وجود آورنده فضاهای جمعی متنوع و در مقیاسهای مختلف برای سطوح گوناگون اجتماعات انسانی است . از خردترین مقیاس آن که پیرنشین و جلوخان سردر خانه است و محل تجمع همسایه ها و گفتگوی سرپایی تا گذری در زیر محله که کمی گشاده شده تا محل گپی باشد و گفتگویی آغاز می شود و تا مقیاس میدان بزرگ شهر در جلو بازار و مسجد جامع می رسد که محل تجمع همه اهالی شهر است . گونه شناسی فضاهای جمعی در شهرهای ایران حاکی از توجه به این فضاها بر حسب مقیاس اجتماعی آن و پیوند با عملکردهای رایج همان مقیاس است . ( همان )

1 ـ 2 ـ 5 ـ فضای شهری
فضای شهری یکی از عناصر ساخت فضایی شهر است که همواره با تاریخ یک ملت در ادوار مختلف به وجود می آید . شکل می گیرد و دگرگون می شود . این عنصر که فعالیتهای مختلف فرهنگی ، اجتماعی یا سیاسی همواره در آن جریان داشته همیشه با قلب تاریخ شهر طپییده و سرگذشت شهـر را رقم زده است . ( توسلی و بنیادی ، 1371 ، 9 )
فضاهای شهری ( جمعی ) حاوی ارزشهای فرهنگی و محیطی جامع است که در دورانهای مخلتف شکل گرفته اند و بر ماست که با شناخت کل این ارزشها تحول آینده فضاها را به طرزی هماهنگ و سازگار کنترل کنیم . ( ذکاوت ، 1371 )
اگر بخواهیم مفهوم فضای شهری را بدون تحلیل معیارهای زیبایی شناسی مشخص کنیم ، ناگزیرم کلیه نمونه ای فضای بین ساختمانها را در شهرها و سایر مکانها ، فضای شهری قلمداد کنیم . این فضا از لحاظ هندسی با نمادهای گوناگون محصور می شود . فقط آشکاری ویژگیهای هندسی و کیفیتهای زیبایی شناختی آن است که به ما اجازه می دهد آگاهانه فضای باز بیرونی را فضای شهری تلقی کنیم .
دوگانگی درونی و بیرونی فضای پیوسته در این فصل آشکار می شود ، در حالی که هر دو نه تنها در کارکرد بلکه در شکل ظاهر نیز از قوانین مشابهی پیروی می نمایند . فضای درونی ما را از تغییرات جوی و محیط اطراف محفوظ می دارد و نمادی برجسته از خلوت مانوس است . فضای باز و نامساعد بیرونی به منظور تحرک در هوای آزاد و با تقسیمات عمومی ، نیمه عمومی ، خصوصی دیده می شود . ( کریر ، 1375 ، 15 )
گویی انسانها ی یکجانشین و سازمان یافته همیشه به فضایی باز همگانی نیاز داشته اند تا در صحنه اش ، خواسته های اجتماعی و میان فردی خود را عنوان کنند و اندیشه ها ، هنرها و فرهنگ خود را در جمع بیازمایند و به داد و ستد فرآورده های خود و دیگران بپردازند .
انسانها پس از رشد اولیه ای که در بستر خانواده می یابند ، راه اجتماعی زیستن خود را در دو مکان اصلی دیگر دنبال می کنند : یکی آنجا که در پی گیری ارزشهای قراردادی اجتماعی زیر سقفش راه به جهان معنا می برند و دیگری آنجا که بر پایه قرارها ، رسمها و اعتقادهای تعمیم یافته ، در دنیایی از عرف و قانون ، راه به جهان روزمره می برند . در مکان اولی جامعه و ارزشهایش در قوس زمانی ای بسیار گسترده ، از ازل تا ابد ، توسط فرد بازبینی می شوند و محک راه تعالی قرار می گیرند . و در مکان دومی ، ارزشهای معنوی به محک زندگی زده می شوند .
به دیگر سخن ، در فضای باز و همگانی شهر است که آنچه از خانه و خانواده به مثابه ثروتهای فرهنگی با باری از عشق و عاطفه برآمده و در عالم اندیشه فردی ـ به کمک و مشروط به شالوده های دینی و عقیدتی موجود در جوامع شهرنشین ـ به تعالی برده شده ، جای جولان پیدا می کند و مصداق های خود را باز می یابد و در این مکان است که چگونه " حیوان سیاسی " شدن انسان در گذر از بندها و از مانع ها و از معبرهایی که ویژه یکجانشینی سازمان یافته است ، شناخته می آید . آنچه از شهرهای قدیم ژاپن جایی خاص و تجدید شده نداشت ، در لابه لای مشبک فضای کالبدی شهر تحقق می پذیرفت و آنچه می بایست در " آگورا " و در " فوروم " ها بر اساس قاعده ها و قراردادهای منظم اجتماعی صورت گیرد ، راه به مکـان ها و محفل هایی دیـگر برد تا خصیصه اصـلی و اساسی خود ، یعنی آزادی و آزادگـی را محـفوظ بدارد . ( فلامکی ، 1371 ، 65 )
هر محیطی فرهنگی طبق سنت ها و محدودیتها و هدفهایی که در لحظه های زندگی است دارد ، در این فضا را به وجود می آورد و در چگونه شکل دادن به آن ، از ساختن فضای بسته می پرهیزد . یادآروی می کنیم که بسته نبودن این فضا ، هم در معنای کاربردی و هم در معنای فضایی آن ، منظور است هم از فضای عمومی شهر باید بتوان به آسانی بیرون رفت و هم باید بتوان بی مخاطره و به راحتی به درون آن راه یافت و این امر سبب شکل فضای اسفنج گونه ای در اطراف مکان عمومی می شود ، قابل انعطاف و نفوذ پذیر . از سوی دیگر در معنای فضایی آزاد بودن در دو جهت خواسته می شود ، در جهت عمودی ( یا باز بودن مکان همگانی به طرف آسمان ) و در جهت افقی ( یعنی باز بودن آن به طرف بازار پیکردها اصل یا بافت مسکونی شهر ) .
زوکر اعتقاد دارد که فضای شهری ، ساختاری است سازمان یافته ، آراسته و واجد نظم ، به صورت کالبدی برای فعالیتهای انسانی و بر اساس قواعد معنی و روشنی استوار است که عبارتند از : ارتباط میان شکل بدنه ساختمان های محصور کننده ، هم شکل و یکدست یا متنوع بودن آنها ابعاد مطلق این بدنه ها نسبت به پهنا و درازای فضایی که در میان گرفته شده ، زاویه گذرها یا خیابان هایی که به میدان می رسند و سرانجام موقعیت و محل بناهای تاریخی ، آبنماها ، فواره ها یا عناصر سه بعدی دیگری که می توان به آنها تاکید کرد . ( توسلی و بنیادی ، 1371 ، 18 )
" در فضای شهری است که فعالیتهای فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی جریان می یابد . به عبارت دیگر محتوای کالبد فضای شهری را حیات شهری تشکیل می دهد . اما چون همواره پاسخ به جنبه های بصری و شکل گیری فضای شهری از نظر زیبا شناختی دشوارترین کار بوده ، لذا بحث درباره فضای شهری تنها به بحثی کالبدی محدود شده است . به هر حال اعتقاد صاحبنظران همواره بر این بوده است که شکل گیری فعالیتها در فضای شهری باید با ارزش های شکلی فضاها و بنا آمیخته باشد تا بتواند مردم را جذب کند .
ترکیبی پیوسته از این فضاها در مجموعه ای به نام ساختار فضایی شهر ، در کلیه شهرهای تاریخ جهان هر جا به صورتی نمود پیدا کرده است . ( توسلی ، 1376 )
این نکته در خور توجه است که هر گونه فضایی را در شهر نمی توان فضای شهری دانست . بلکه ارتباطات ویژه بصری و حرکتی در فضایی با خصوصیات گفته شده موجود فضای شهری است و در غیر این ضرورت حفره ای بیش میان ساختمانها نخواهیم داشت . ( توسلی و بنیادی ، 1371 )
در طراحی شهری جدید و یا ساخت بخشی در دل شهر موجود ، باید توانایی ایجاد فضایی این گونه را داشته و این توانایی جز از طریق ادارک فضای شهری و شناخت آن کسب نمی شود . دو عنصر بنیادی فضای شهری ، خیابان و میدان می باشد . گرچه خصوصیات هنری هر دو شکل فضایی یکسانند ولی به لحاظ محدودیتی که ابعاد دیوارهای در برگیرنده شان ایجاد می کنند و همچنین الگوهای کارکردی و گردشی که به آنها خصوصیت می بخشد ، این دو فضا با هم متفاوتند . ( کریر ، 1375 ، 16 )

کارکردهای فضاهای شهری
فعالیتهای یک شهر در حریم های عمومی و خصوصی صورت می پذیرد . الگوی رفتاری مردم و هر دو محیط مشابه است . پس نتیجه می گیریم که طرز آرایش فضای عمومی در همه دورانها تاثیر نیرومندی در طراحی خانه های شخصی گذاشته است . وجود نوعی آداب اجتماعی را که تجانس کاملی بین فرد و گروه ایجاد می کند باید دریابیم . چیزی که اینجا مهمتر است آن دسته از فعالیتهایی که فرد در بیرون از محیط آشنای خانه خود انجام می دهد و از فضای عمومی استفاده می نماید . مثل آمد و شد به محل کار ، خرید ، فروش اجناس ، تفریح ، گذران ایام فراغت و غیره . ( کریر ، 1375 ، 17 )
فعالیتهای مردم را در فضاهای عمومی می توان در سه گروه طبقه بندی کرد که هر یک به خصوصیات متفاوتی در محیط کالبدی نیاز دارد :
1 ـ فعالیتهای ضروری
2 ـ فعالیتهای انتخابی
3 ـ فعالیتهای اجتماعی
1 ـ فعالیتهای ضروری کمابیش اجباری است ، مانند رفتن به مدرسه یا کار ، خرید ، ایستادن در صف اتوبوس یا به انتظار تاکسی ماندن و کاری را به انجام رساندن . از آنجا که فعالیتهایی از این دست اجباری است کمترین تاثیر را از محیط مادی و فضای عمومی می پذیرد ، چون در همه روزهای سال و تحت هر شرایطی انجام می گیرد .
2 ـ فعالیتهای انتخابی زمانی صورت می گیرد که فرد تمایل به آن داشته باشد و زمان و مکان مساعدت کند ، مانند پیاده روی برای استفاده از هوای آزاد ، ایستادن و تماشای جنب و جوش زندگی یا نشستن و لذت بردن از آفتاب . این فعالیتها تنها زمانی رخ می دهد که شرایط محیط بیرونی مطلوب باشد و هوا و مکان مساعد .
3 ـ فعالیتهای اجتماعی به همه فعالیتهایی اطلاق می شود که به حضور دیگران در فضای عمومی نیازمند است . مانند بازی کودکان ، دیدار کوتاه به همسایگان و کسبه محل ، انواع فعالیتهای محله ای و رایجترین فعالیت یعنی تماسهای انفعالی مردم با یکدیگر که همان دیدن دیگران و شنیدن حرفهای ایشان است . فعالیتهای اجتماعی به صورت خود به خودی روی می دهند ، چرا که مردم دیگری هم در همان محیط حضور دارند ، با یکدیگر ملاقات می کنند ، از کنار هم می گذرند یا صرفاً در دیدرس همدیگر قرار دارند . در خیابانهای مسکونی ، نزدیک محل کار و مدرسه که مردم علایق و خاستگاههای مشترکی دارند ، فعالیتهای اجتماعی رونق بیشتری می گیرند ، اما در خیابانهای شهر و مرکز شهر فعالیتهای اجتماعی حالتی گذرا دارند و اغلب به تماسهای انفعالی محدود می شوند . ( مهدوی 1375 )

اهمیت پیاده روی
با توجه به اینکه در محدوده طراحی سعی بر ایجاد محور پیاده فرحزاد و امامزاده داوود می باشد ، اندکی در مورد پیاده روی و اهمیت آن در زندگی و حیات اجتماعی شهر سخن می گوییم .
بخش عمده ای از مسائل و مشکلات شهرهای بزرگ ما ناشی از به غفلت سپردن پیاده روی می باشد ، زیرا هر چند شهرهای قدیمی را پیاده ها ساختند ولی زمانی که همه چیز آماده و مهیا شد و چهره خوب زندگی به خود گرفت ، اتومبیل در صحنه ظاهر شد و خیابانهایی را که عمدتاً برای پیاده ها ایجاد شده بود تصرف کرد و مکرر خیابانها تعریض و پیاده روها باریک شده تا جای که عابرین از ترس اتومبیلها به دیوار کنار پیاده روها چسبیدند و اتومبیل که ابتدا برای تسهیل در جابجایی و حمل و نقل به کار گرفته شده بود ، تدریجاً هستی انسانها را در شهرهای بزرگ به لحاظ ایمنی و کیفیت زیست محیطی به خطر انداخت . به گونه که اختیار عابرین در مقابل این وسیله متزلزل گردید .
قبل از حضور اتومبیل و بریده شدن بافت شهرها و وسیله بزرگراهها ، شهرها غالباً در مقیاس پیاده طراحی شده و حرکت پیاده شکل غالب جابجایی های شهری به شمار می آمد و مردم نیز در استفاده از آن کم و بیش دارای حقوق مشابهی بودند . اما با حضور اتومبیل دسترسی سواره در بافت شهرها مورد تاکید گرفت بدون آنکه به حرکت پیاده رو تعادل بیان این دو شیوه دستری توجه شود . بی توجهی به پیاده ها به حدی رسید که فراموش گردید برخی سرها اگر به روش پیاده انجام شوند مطبوعتر و راحت تر خواند بود و حتی خرید ، اساساً فعالیتی پیاده است . بنابراین لازم است مراکز تجاری شهرها با این حرکت سازگاری و تناسب یابند . ( اروجی ، 1375 )

مسافت فضای شهری
" بررسیهای تاریخی در مورد شهرهای گذشته نشان می دهد که این شهرها تحت تاثیر عوامل اقلیمی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و …. شکل فضایی خاصی پیدا کرده اند . این شکل فضایی در مواردی آن قدر قوی است که حتی به کمک یک نقشه دو بعدی یا یک عکس هوایی ساده می توان ترکیب آن را تشخیص داد . " ( توسلی و بنیادی ، 1371 ، 40 )
" شهرهای ایران علی رغم فشردگی کالبدی ، مبین ساخت فضایی ویژه ای هستند و آن پیوستگی مجموعه مرکز شهر و مراکز محلات از طریق گذرهای اصلی است . دو عنصر اساسی ساخت فضایی شهر عبارتند از : میدان و خیابان ، این دو عناصر اولیه ساخت فضایی شهر محسوب می شوند . از گذرهای پر پیچ و خم و فضاهای عمومی شهرهای قرون وسطی گرفته تا خیابان ها و میدان های جدید امروزی را اگر واجد ارزش فضایی باشند ، می توان در شمار میدان و خیابان یا مفهومی که مورد نظر است قرار دارد . تسلط بر خصوصیات فضایی این دو عنصر به مثابه فضایی عمومی در دل ساخت فضایی شهر است که به طراح شهری توانایی تصمیم گیری درست می دهد . ( همان ، 1 و 4 )

میدان
به احتمال بسیار زیاد اولین تمهیدی که انسان برای استفاده از فضای شهری به کاربرد میدان بود که از تجمع خانه ها در گرداگرد یک فضای باز به وجود می آمد . این آرایش نظارت بسیار زیادی را در فضای درونی ، و با به حداقل رساندن سطوح خارجی ، آمادگی دفاعی در برابر حملات بیرونی را امکان پذیر ساخت . این نوع حیاطها به کرات ارزشهای نمادی یافت و نمونه ای برای ساختمانهای بی شمار مذهبی شد . ( کریر ، 1375 ، 17 )
میدان یا حیاط عمومی شهری و محله از همان آغاز ، از عهد باستان گرفته تا به امروز ، نقش جمع کردنخانه ها یا عناصر شهری و محله ای را داشته است . در واقع همین جمع شدن و گرد آمدن عناصر حول یک فضاست که میدان ایجاد می کند . پاسخ به این سوال که چرا این ترکیب کالبدی در طول اعصار به قوت خود باقی مانده است این است که انسان موجودی است اجتماعی و فعالیتهای وی به هر صورتی خواه فرهنگی و یا اقتصادی در عناصر و فضاهای مرتبط با هم شکل می گیرد . در حالی که میدان و عناصر مربوط با آن از نظر کالبدی جزئی است از ساخت فضایی شهر ، از نظر اجتماعی
این مجموعه در روح و روان شـهروندان جای دارد ، درسـت مانند مـجموع مسجد جامع ، تکایا ، چهار سوق و بـازار در شـهرهای ایران که تکیه گاه شهروندان ایرانی بوده است .
درست است که میدان به مثابه یک ارگانیسم زنده با تغییر شرایط اجتماعی ـ اقتصادی دگرگون می شود ، اما جوهر اساسی میدان همان فضای آن است و معنی وجودی آن در شهر . ( توسلی و بنیادی ، 1371 ؟، 40 و 41 )
مناسب ترین کارکردهای یک میدان ، فعالیتهای تجاری به صورت بازار می باشد ، اما بالاتر از همه فعالیتهای امور فرهنگی بیش از هر چیز سزاوارند . تاسیساتی مانند ساختمانهای اداره عمومی ، تالارهای اجتماعات ، کاخهای جوانان ، کتابخانه ها ، تئاتر و تالارهای کنسرت کافه ها و غیره ، تا جایی که امکان دارد در میدان های مرکزی برای این گونه کارکردها می بایست فعالیتهای 24 ساعته را ایجاد نمود . ( کریر ، 1375 ، 19 )

خیابان
" خیابان به مثابه فضای شهری و عنصری اساسی از ساخت فضایی شهر می باشد . از گذرهای پر پیچ و خم شهرهای قرون وسطی و خیابانهای عهد رنسانس گرفته تا خیابانهای جدید امروزی ، اگر دارای ارزش فضایی باشند در شمار این فضای شهری قرار می گیرند ، ( توسلی و بنیادی ، 1371 ، 47 )
" خیابان به عنوان یک شریان ارتباطی زیر بنایی ترین عنصر در ساختار کالبدی هر مجموع زیستی به شمار می آید . "
" خیابان فرآورده اسکان پراکنده خاست ، به هنگامی که بناهای اطراف میدان مرکزی آن در کل فضای موجود تکمیل شده باشند . ساختاری است برای توزیع زمانی که امکان دستیابی به قطعات انفرادی را میسر می سازد .
خیابان دارای ویژگی کارکردی عمیق تری نسبت به میدان است . ولی میدان با توجه به ابعادش نسبت به خیابان که در آن اشخاص به طور غیر ارادی در تکاپوی وسایط نقلیه درگیر می شوند ، فضای جاذب تری برای گذران وقت است . برخلاف میدان که خصوصیت ایستا دارد ، آنچه که خیابان را متمایز می کند پویایی آن است . اگر میدان را محل تجمع و گردهمایی تصور کنیم ، خیابان محل حرکت و عامل اتصال میادین و گره هاست . بنابراین معماری پشت صحنه خیابان فقط در حال حرکت ، گذر و گردش به چشم می آید . ( کریر ، 1375 ، 17 )

1 ـ 3 ـ انسان و طبیعت
تمایل انسان به زیباسازی محیط زندگی خود و بهره جویی از طبیعت از دیر باز وجود داشته است برگردیم به گذشته ها ، آنگاه که انسان از طبیعت زاده می شود . به زمانی که بـشریت به کشاورزان یکجانشین ( ساکنان غارها ) و بیابانگردان جنگجو تقسیم گشته بود .
انسان غارنشین بر فراز تپه ها ، دیوارها و استحکامات بر پا داشت ، او به ساختن شهرها پرداخت و می خواست استقرار یابد . ساکنان شهرها ، کودکانشان را در سایه دیوار بزرگ می کردند ماجراجویان بیابانگرد کودکان خود را زیر ستارگان تربیت می کردند . انگاره آزادی و بازگشت به طبیعت که حتی در درون توده های شهری یکجانشین شده کنونی از توصیف خود باز نایستاده است ، در غریزه های اصلی ماجراجویی ریشه
دارد ، ماجراجویی کسی که آزادیش را با بکارگیری شجاعت در زیر آسمان پر ستاره زنده می داشت نه کسی که با مطیع بودن و فرار کردن و پناه گرفتن در سایه دیوار می زیست .

1 ـ 3 ـ 1 ـ انسان و طبیعت در تمدن ایران
تمدن ایران قدیم در عصر آئینهای مهر پرستی ، مزدنیا و زرتشت ، با تفسیری ویژه از طبیعت به تقدیس آن می پرداخت . در این عصر ، طبیعت و مظاهر آن سمبل کمالهای مطلوب انسان شناخته شده و الهه های عناصر طبیعی محترم شمرده می شوند . فرهنگ توجه به طبیعت و نیازهای انسان در بستر آن به تدریج اسطوره های تاریخی ایران زمین را پدپد آورد :
" قدیمی ترین توجهات انسان به طبیعت را در اسطوره های آن جوامع می توان یافت اسطوره عبارتست از روایت یا جلوه های نمادین درباره ایزدان ، فرشتگان ، موجودات فوق طبیعی … " ( اسماعیل پدر ، 1327 ، ص 13 و 14 )
نقوش مربوط به گل و گیاه در اولیه ترین آثار مکشوفه خصوصاً در ظروف سفالی ماندگارترین یادگاری های کهن مرز و بوم ایران بوده اند نشانگر حضور عالی و موثر طبیعت در اندیشه انسان بوده است .
در آیین اسلام نیز طبیعت از یکسو بستر زندگی و رشد انسان خوانده می شود و از سوی دیگر مجموعه ای مملو از نشانه ها و آیات الهی است که با دقت و تدبیر در آنها می توان حقایق هستی را بهتر دریافت .
فرهنگ اسلامی نیز به نوعی طبیعت گر است . لیکن طبیعت را به مثابه راه و نشانه می شناسد که می توان از طریق آن به حقایق بالاتر است یافت . آداب دین اسلام به نحوی جدا نشدنی با طبیعت گره خورده است بطوریکه اوقات نمازها ، بر مبنای حالات طبیعی تنظیم شده است . تقدیس درختان در فرهنگ ایرانی به حدی بوده است که توسل ، بستن باریکه های پارچه به شاخه ها ، توقف از صبح تا شام و پختن آش نذری در زیر آنها و روشن کردن چراغ به هنگام شب در شاخه های آنها مرسوم بوده است .
روایت است شاه عباس در سفر پیاده خود از کویر به مشهد ( 1010 هـ . ق ) زمانی که متوجه شد تک درختهای بیابانها چگونه مسافران و رهگذران را نجات می بخشند ، دستور داد که بعد از این اگر کسی . درختهای بیابان را بی جهت قطع کند . او را به قتل برسانند .
آب نیز به عنوان یک عامل طبیعی دیگر در اسلام مقدس شمرده شده است . آب مظهر پاکی و طهارت و نگاه به آب عامل روشنایی چشم دانسته شده است و آلوده کردن و هدر دادن آن گناهی بزرگ و نابخشودنی محسوب می گردد .
حرکات پر موج آب در تمام مفاهیم مذهبی ، ادبی و هنری فرهنگ ایرانیان جاری است قرآن آب را نعمت الی دانسته و آنرا مایه حیات بر می شمرد که هستی از آن زاده می شود . " آنان که کفر ورزیدند آیا ندیدند که آسمان و زمین بسته بود و ما شکافتیم و به آب هر چیز را زنده کردیم . پس چگونه ایمان نمی آورند . "

1 ـ 4 ـ باغ ایرانی
ایرانیان چون همه ادیان الهی ، انسان را موجودی رانده شده از بهشت می دانند و او را به بهشت موعود و عده می دهند . آب به معنای سرچشمه حیات و گیاهان جلوه های جمال و زیبایی طبیعتند و باغ در سرزمین های گرم و خشک آیتی از سر زندگی خاک و تمثیلی از بهشت برین است .
پس از اسلام معماران مسلمان با عنایت به این توصیف ها بهشت هایی را در این
جهان فـناپذیر ساخته اند که به راستی تمثیلی از جنتی است که در قرآن توصیف شده است :
" به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادند بشارت ده که باغهایی نصیب آنها خواهد شد که نهرهایی زیر قصرهای آنها جریان دارد ، هر زمان میوه ای از آن به ایشان داده می شود . می گویند پیش از این ( در دنیا ) مانند اینها روزی باشد . "
باغها به طور کلی از نقطه نظر اصول و به لحاظ ترکیب بر سه گونه اند :
باغ هندسی که تابع نظام هندسی خطوط مستقیم ، اشکال منظم ، زوایای دقیق ، ابعاد معین متناسب ، مسیرهای مرتب و حضور روشن شبکه منظوم آب است .
باغ منظری که ناظر بر ترکیبی آزاد و چشم نواز است . ملایمت خطوط ، تنوع سطوح ، اشکال گردان ، مسیرهای مواج ، دیدهای درهم و بی ترتیب و تغییر جهت های بسیار ، از خصوصیات ناظر بر این نوع باغسازی است .
نوع سوم ترکیبی از دو نوع هندسی و منظری می باشد .
باغهای ایران را به اعتبار نقشه و طرح ، با توجه به عوامل و عوارض طبیعی می توان به سه دسته تقسیم کرد :

1 ـ باغهای مسطح و کم شیب :
این باغها به طور عمده و زمینهای مسطح و برخی در زمینهای کم شیب دایر شده اند . طرح کلی این باغها بر اساس دور محور عمود بر یکدیگر است و اگر پهنای زمین زیاد باشد ، دارای شبکه های متقاطع و موازی طولی و عرضی است . یکی از جالبترین نمونه ها باغ فین کاشان است .

2 ـ باغهای شیبدار و صفه بندی شده :
عبارتست از باغهایی که تمام یا بخشی از آنها روی زمینهای با شیب متوسط یا دامنه هایی با شیب تند احداث شده است . در این دسته از باغها بسته به میزان شیب ، صفه سازیها یا سکوبندیهای بلند انجام گرفته است . از جالبترین این گونه باغ شازده ماهان می باشد .

3 ـ باغهای احداثی در زمینهای عارضه دار :
در این زمینها کوشش شده است تا حالت طبیعی شبه جنگلی در آن حفظ شود . آشنایی با این گونه باغها به طور عمده از طریق تصویرهای بجا مانده در نکارگریها حاصل شده است . در این نقاشی ها بخشی از باغ تصویر شده است که نظم خاصی ندارد و چنین می نماید که پستی و بلندی و عارضه های محل به همان صورت طبیعی حفظ شده است . حتی گاه تخته سنگهای طبیعی اینجا و آنجا به چشم می خورد باغ عباس آباد بهشهر را با دریاچه بزرگ و بنای میان آن می توان جزء این دسته بشمار آورد .

1 ـ 4 ـ 1 ـ آب در باغ ایرانی
اصلیترین عاملی که همواره به باغهای ایرانی حیات می بخشیده آب جاری بوده که در چهار باغها و جویهای کم شیب و مارپیچی به حرکت در می آمده است . بطوریکه وجود آنها و استخر در باغهای قدیمی ایران یکی از ضروریترین عناصر ایجاد باغ بوده است . چون آب خیلی کم و بسیار عزیز بود ، معمار باغسازبازیهای غریب با آن می کرد . برای مثال در مقابل ارسی اتاقها " سینه کمکی " از سنگ مرمر می تراشیدند تا موج ایجاد کند و آب را وقتی که کم است بیشتر نشان دهد .

1 ـ 4 ـ 2 ـ گیاه در باغ ایرانی
گیاهان باغ را به پنج دسته کلی می توان تقسیم کرد :
1 ـ درختهای بی بر مانند چنار ، تبریزی ، کاج ، افرا ، ون ، صنوبر و نارون .
2 ـ درختهای بی تر تزئینی مانند سرو ، ارغوان ، بید مجنون و اقاقیا .
3 ـ درختان میوه مانند بادام ، هلو ، سیب ، زرد آلو ، پسته ، گردو ، نارنج و لیمو و …
4 ـ گلها که معروفترین گلهای استفاده شده در باغها عبارتند از : اطلسی ، شب بو ، گل سرخ ، کل آهار ، یاس ، شمعدانی ، میخک و …
5 ـ چمن که گونه ای از گیاهان صحرایی است . بنابر نوشته های تاریخی پوشش سبز برخی از باغها شبدر بوده است .

1 ـ 4 ـ 3 ـ اصول طراحی باغ ایران
الف ) سلسله مراتب :
این اصل یکی از اصول بسیار مهم در بسیاری از مجموعه های معماری و شهرسازی است . بر اساس این اصل فضاها و عناصر مختلف بر اساس اهمیت ، ارزش کارکردی و بسیاری عوامل دیگر در کنار هم قرار می گیرند . در طراحی اغلب باغهای ایرانی این اصل به خوبی دیده می شود . سلسله مراتب در باغها از سردر ورودی یا گاهی میدان و آبنمایی در بیرون باغ ( جلوخان ) شروع و با گذشتن از دشتی و محور اصلی به کوشک باغ می رسد . این اصـل را در ارتفاع ، رنگ و اندازه عناصر باغ هم می توان جستجو کرد .
ب ) تقارن :
یکی از مهمترین اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است . اصل تقارن را می توان کاملترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبایی شناسی ، از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است . در باغهای ایرانی نیز به وفور از این اصل استفاده شده است . کوشکهای ساخته شده متقارن بوده بر روی محور یا مرکز تقارن واقعند . اوج قرینه سازی را می توان در محورهای اصلی دید ، در محور اصلی حتی درختان ، درختچه ها و گلها نیز قرینه کاشته شده اند . باغ های مستطیلی بسته به مکان قرار گیرید کوشک یک یا دو محور تقارن و پلانهای مربع اغلب چهار محور تقارن دارند .
ج ) مرکزیت :
یکی از اصول مهم در ترکیب و سازماندهی عناصر در بسیاری از فضاهای معماری که مرکزیت است و غالباً برای تاکید به مهمترین قسمت مجموعه مورد استفاده قرار می گیرد اصلی مرکزیت بیشتر در کوشکها دیده می شود . خصوصاً کوشکهای با طرح هشت بهشت ، این اصل در پلان مربع با وجود کوشک در محل تقاطع محورها ، در اوج خود می باشد .
د ) ریتم :
به معنی تکرار موزون ساده یا پیچیده یک عنصر یا پدیده در یک اثر هنری است . منظور از تکرار موزون پیچیده ، تکرار چند عنصر یا مجموعه به نحوی است که درک روابط و قانونمندی های حاکم بر آنها به مشاهده دقیق و عمیق نیاز دارد .
این اصل در مواردی جوابگوی نیاز عملکردی می باشد همچون حجره های یک مدرسه یا کاروانسرا ، و گاهی برآورنده کننده نیاز زیبایی شناختی است تا از لحاظ بصری منظری ظریف و خوشایند پدید آورند ( سلطان زاده ، 1378 )
در باغ ایرانی این اصل را می توان در دیواره های حاشیه باغ ، دیواره های صفه بندی حاصل از زمینهای شیبدار و حتی در کفسازی ها مشاهده کرد .
هـ ) استقلال و تشخیص فضاها :
در معماری ایرانی همه فضاها دارای استقلال و متشخصند و هیچ فضایی منفی یا مانده از فضای دیگر نیست . این ویژگی که به نظر می رسد گاهی یا واقعیت های کارکردی در مقارض باشد از اصول مراعات شده در نمونه های ارزشمند معماری ایران است . در باغ ایرانی نیز همه فضاها اعم از ساخته و ساخته نشده از خود ، هویتی به نمایش می گذارند . بطوریکه حتی فاصله میان دو فضای مستقل به خود عرصه ای کامل به شمار می آیند که واجد تعریف ، هویت و عملکرد مستقل می باشند .
و ) تنوع در وحدت ، وحدت در تنوع :
باغ ایرانی در عین وحدت در خطوط کلی ، هندسه و مصالح اجرایی ، دارای تنوع فضایی بی نظیری است . تنوع فضایی باغ با تعریف فضاهای مستقل از هم از طریق محدود سازی ، تنظیم دامنه دید ، بهره گیری از اشکال کامل هندسی ، طرح کاشت ، ترکیب بندی های متفاوت از گونه های گیاهی ، کارکردهای فضایی آب ، بهره از مصالح و امثال آن نمود پیدا می کند . محورهای اصلی ، محورهای فرعی ، کرتها ، انواع حوضها و فضاهای ساخته شده با تنوع بسیار زیادی که ارائه می دهند نشان از یک نظم و وحدت سازی در کلیت باغ می دهند .
ز ) طبیعت گرایی و بهره گیری از منظر :
فرهنگ ایرانی انسان را جدا از طبیعت نمی بینید بلکه او را همراه سایر عناصر طبیعت و جزء لاینفک آن و دل سپردن به طبیعت و استفاده از مناظر طبیعی را علاوه بر اینکه پی بردن به آیات و نشانه های خدا می بیند ، موجب خط بصر و نشاط روان آدمی می داند . از اینرو معماری و هنر ایران به شدت طبیعت گراست . این اصل در باغ ایرانی سبب بوجود آمدن فضاهایی نیمه باز مانند ایوان و کوشک شده است که حد فاصل و پیوند دهنده فضای طبیعت ( حیاط یا منظره باغ ) و بخش ساخه شده می باشد . وجود فضای دنج و خلوت و پناه بردن به گوشه طبیعت در باغ ایرانی یک قاعده است ، در نتیجه باغ ایرانی فضایی عارفانه و شاعرانه برای تامل به شمار می رود . وجود چشم اندازهای عمیق و باز در محورها و مسیرهای اصلی باغ ، عدم وجود موانع بصری و هدف دار بودن این مسیرها ( رسیدن به فضایی ساخته شده یا یک نشانه بصری ) بر طبیعت گرایی بیشتر صحه می گذارد .
در نهایت ویژگیهای مشترک باغهای ایرانی را می توان اینگونه بر شمرد :
– تقسیم باغ غالباً به چهار بخش
– استفاده از خطوط راست در طراحی
– وجود یک کوشک یا بنا در مرکز یا بلندترین قسمت باغ
– استفاده از یک جوی اصلی
– استفاده از استخرهای وسیع آینه و زیبایی چشم انداز مقابل کوشک
– رابطه نزدیک با طبیعت
– کاشت درخت میوه در سطح بزرگی از باغ
– فقدان فضای سبز بیهوده و …. ( حمید و نتایج ، 1380 )
1 ـ 5 ـ چشم اندازهای فرهنگی
چشم اندازها از همه سو ما را احاطه کرده اند اما تنظیم ضوابط و ملاک های مناسب برای حفاظت و ارزیابی آنها کار آسانی نیست ، زیرا هر فرهنگ در این مورد دید و بینش خاص خود را دارد اندیشه جامع چشم انداز فرهنگی از سوی یونسکو مطرح شده است . طبق ضوابط ارزشی جامع و دقیق و در عین حال انعطاف پذیر سه نوع چشم انداز فرهنگی را می توان از یکدیگر متمایز ساخت .
* جایگاه هایی که ساخت دست انسان اند مثل باغ هایی چون باغ آرانخوئس در اسپانیا ، ورسای در فرانسه ، و کار معمارانی چون اومستد ( Oomsted ) و وو ( Vaux ) در پارک مرکزی نیویورک ؛
* جایگاه هایی که ایجاد و تحول آنها طبیعی است مثل سامرست لولز ( Somerset Levels ) و دیوار سنگی یورکشایر دیلز ( Yorkshire Dales ) در انگلستان زمین های مزروعی خط کشی شده کوت دو بوپره ( Cote de Beaure ) در دره سن لارنس واقع در کبک ، کانادا و مزارع کشاورزی نظیر شالیزارهای لوزن در شمال فیلیپین ؛
* جایگاه های مشترک که بخشی توسط انسان و بخشی به صورت طبیعی ایجاد شده اند ، مثل مناطق مقدس و یادبودی الورو ( Uiuru ) در استرالیا . تونگاریرو ، ( Tongariro ) در زلاندنو و بیشه های مقدس در غنا .
بسیاری از جایگاه نیز هستند که ، بر حسب دیدگاه های مختلف ، در چهار چوب یکی از طبقه بندی های فوق قرار نمی گیرند . گراند کانیون در آریزونا برای اکثر بازدید کنندگان ، طبیعتی زیبا و شگفت آور است در حالی که برای سرخپوستان امریکا ، مکانی مقدس محسوب می شود .
هر چند چشم انداز تلفیقی مستمر و پیچیده از طبیعت و فرهنگ هستند ، اما از جهات متعدد با میراث تاریخی تفاوت دارند و ماهیتاً بسیار وسیع تر از میراث نباتی اند . در حالی که برخی چشم اندازهای فرهنگی به دلیل ویژگی استثنایی و بی همتای خود انتخاب می شوند اما گزینش بسیاری به دلیل داشتن خصوصیاتی است که نفوذ و تاثیر انسان را بر مناطق وسیع و گاهی به وسعت یک زیر قاره نشان می دهد .

موزائیک وسیع
این ویژگی ها تصمیم گیری در مورد گزینش یک جایگاه خوش منظر را برای ثبت در فهرست جهانی دشوار می سازد . تعیین مرزهای چشم اندازها آسان نیست . یک چشم انداز فرهنگی چند بعدی و از نظر ادواری متغیر و در حال تحول مستمر است . هر چشم انداز ی النفسه یگانه و بی همتاست ولی اهمیت آنها از نظر جهانی در شاخص بودن و نه در بی همتایی آنهاست . اما گزینش یک نمونه ساده از چشم اندازها ـ نو نه ثبت ، فهرست برداری و حفظ آن ـ به گونه ای که مورد تایید جامعه جهانی قرار گیرد ، اگر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است . چشم اندازهای ثبت شده و آنهایی که در آستانه ثبت شدن قرار دارند در واقع تنها عناصری از یک موزائیک وسیع نیازمند توجه و حفاظت هستند .

گزینش دشوار
اکنون چشم اندازهای فرهنگی در جهان اهمیت فزاینده ای یافته است که خود مشکلات دیگر را مطرح می سازد . آیا می توانیم تصور کنیم که ثبت تعداد نسبتاً کمی از چشم اندازهای دارای " ارزش جهانی " می تواند بر دیگر چشم اندازها تاثیر گذارد ؟ متاسفانه گزینش تعداد اندکی از آثار برای ثبت در فهرست جهانی " می تواند بر دیگر چشم اندازها تاثیر گذارد ؟ متاسفانه گزینش تعداد اندکی از آثار برای ثبت در فهرست جهانی ـ اعم از اینکه به دلیل ویژگی تماشایی آنها باشد یا شاخص بودنشان ـ غالباً دولت ها و موسسات خصوصی را مجاز می سازد که دیگر چشم اندازها را نادیده گیرند ، به نحوی که عدم ثبت آنها در فهرست دلیل نداشتن اهمیت از نظر زیبایی شناسی ، تاریخی و اجتماعی تلقی می شود . با این همه عادی ترین جایگاه ها ، برای کسانی که در پیرامونشان زندگی می کنند ، دارای معنای خاصی است ، جاده هایی که مکان های معینی را به یکدیگر متصل می کنند ـ جاده های زیارتی قرون وسطی ، راه های صحرایی مربوط به بومیان استرالیا و ناشناخته برای دیگران ، راه هایی که کاشفانی نظیر لوئیس و کلارک در غرب امریکا ، به وجود آوردند ـ همه یادبودهایی اساسی اند .
به طور خلاصه ، در تجلیل از برخی چشم اندازها ، باید بکوشیم تا آنها را نه به عنوان مکان هایی که باید حفاظت شوند ، بلکه به عنوان عطیه ای که معرف غنا و تنوع سیاره ماست ، مد نظر قرار دهیم .

حمایت جهانی
امروز آثار فرهنگی و طبیعی متعلق به یک کشور نیست بلکه به جامعه بشری تعلق دارد . این امر بیش از هر جنبه دیگر در مورد چشم اندازها مصداق دارد چشم اندازها فقط برای افراد داخل مرزیهای سیاسی خاصی ارزشمند نیستند . آنها ، هم برای اهلی بومی آن سرزمین ها ارزش دارند و هم برای کسانی که به آنها عشق می ورزند و غالباً از نقاط دور به دیدنشان می روند به راستی مشهورترین چشم اندازهای جهان شهرت خود را مدیون توصیف . تشریح و نظارت هنرمندان و دانشمندان خارجی هستند .
تجربه نشان می دهد که جنبه جهانی چشم اندازها مستلزم حفظ آنها توسط جامعه بین المللی است چشم اندازها ، آفرینش های طبیعت هستند . گرچه انسان ها در آنها تغییرات اساسی نیز داده اند . جامعه جهانی غالباً چشم اندازهایی را مشمول حمایت قرار داده است که ارزش جهانی داشته اند . برای مثال دولت استرالیا در نتیجه تلاش یونسکو توانست جنگل های جاده ای جنوب غرب تاسمانی را همراه با تمامی آثار و بقایای باستانی در برابر خسارات ناشی از روند توسعه نجات دهد .
همان طور که تمامی ملت های جهان برای بقای جسمانی خود بر مدیریت مشترک محیط زیست تاکید دارند . رفاه معنوی آنها نیز نظارت و مدیریت مسئولانه بر چشم اندازهای جهانی را ضروری می سازد . این گونه چشم اندازها منبع غذا برای همه کسانی است که آنها را تحسین می کنند . حال چه کسانی است که آنها را تحسین می کنند . حال چه کسانی که در پیرامون این چشم اندازها زندگی می کنند یا کسانی که از دور نظاره گر آنها هستند و حتی ممکن است بتوانند از نزدیک موفق به تماشای این چشم اندازها بشوند . ( دیوید لوونتال ، ؟ )

1 ـ 6 ـ حس قداست
بعضی از ارزشهای مربوط به یادمانهای مذهبی فقط و فقط خاص خود این یادمانها هستند . از این ارزشها سه ارزش که می توان روحانی ، زیبایی شناختی و فرهنگی نامیدشان ، اهمیت ویژه ای دارند . زیرا بر نگرش و برداشت مشتاقان دیدار و درک یادمانهای مذهبی اثر می گذارند .
صحبت درباره ارزشهای روحانی در رابطه با یادمانهای مذهبی آن قدر که ممکن است به نظر آید ، زائد و مکرر نیست . در آغاز باید گفت که درک جنبه های کارکردی متعالی یادمانهای مذاهب ناپدید شده ای چون مذاهب کهن خاور نزدیک یا مذاهب روم و یونان باستان همیشه آسان نیست . برای احساس کردن انزوای مقدس یک معبد مصری باستانی ، تناسبهای دقیق اصولی یا نحوه در طبیعت قرار گرفته یک پرستشگاه یونانی ، نیاز به آگاهی از آیینها ، عبارتها ، عقاید و باورهایی است که پیدایش چنین یادمانهایی را ممکن ساخته اند اما امروز خود دیگر نقشی در زندگی انسان ندارند .
ارزشهای روحانی تبادل پذیر هم نیستند . روشن است که تعبیر مکان مقدس یک مسلمان با عبارتهای روحانیت بودایی ، از لحاظ عقلانی ناشایست و از لحاظ اخلاقی اشتباه است . برای مثال ، برای درک مکانهای متفاوتی چون دلفی و میسیونهای ژزوئیت در آمریکای جنوبی ، رهیافتهای روحانی بسیار متفاوتی لازم است .
موضوع مورد بحث در ایجاد را می توان جامعیت روحانی یک یادمان مذهبی و بیانش به وسیله اطلاعات به دست آمده در مورد آن دانست ، نیاز به چنین اطلاعاتی در مورد یادمانهای مذاهب از بین رفته آشکار است ، اما در مورد مذاهب رایج حتی حادتر است . به ویژه هنگامی که یادمان ، یک یادمان مورد اعتقاد باشد . چگونه باید روحانیت مسیحی یا مسلمان را در ساختمانهایی ارائه کرد که موزه شده اند ، مثل مسجد ایاصوفیه در استانبول که به عنوان یک کلیسای سلطنتی ساخته شد و بعد تبدیل به مسجدی با اهمیت ایدئولوژیک قابل توجه شد ؟ چگونه باید ارزشهای روحانی شارتر را بدون پایین آوردن آیین مذهبی تا حد نوعی نمایش ارائه کرد ؟ آیا باید بگوییم که ساختمانهای مذهبی از لحاظ روحانی باید منحصر به کسانی باشند که پیرو کیش مربوط به آن ساختمانها هستند ؟ این پرسشها بحثهایی پایه ای درباره فلسفه اخلاقی گنجینه روحانی مطرح می کند که تا جایی که من می دانم ، مورد بحث قرار نگرفته اند .
به نظر می رسد هنگامی که به ارزشهای زیبایی شناختی بر می گردیم اطمینان بیشتر داریم ، زیرا توافق بر سر کیفیتهایی بصری یک یادمان ساده تر است . میراث هنری نوع بشر از زمانهای بسیار قدیم تا اندازه از پارسا منشی و باورهای مردان و زنان الهام گرفته است . در زمانهای مختلف ، هنرمندان بزرگ یا به میل خود و یا بنا به تقاضا ، یادمانهای مذهبی ساخته اند . تزئین کرده اند یا به نحوی دیگر آفریده اند . و ، دست کم برای زمانهای تا حدی دورتر از زمان ما ، در مورد تعریف های کیفیت زیبایی شناختی تا حدی توافق وجود دارد . این تعریفها تا اندازه ای از ذوق و قضاوت دائماً در حال تکامل جوامع زنده استنتاج می شود ، ما تعریفهای زیبایی شناختی فقط قضاوتهای ناپایدار دوره های گوناگون نیست . قسمت عمده آن مستقیماً از دانش و درک زمان و مکان آفرینش یادمان می آید . همیشه پنداشته اند که آنهایی که یادمان را آفریده اند بهترین شایستگیهای موجود را به کار گرفته اند تا چیزی بیافرینند که کیفیت عالی آن را مردم آن زمان اگر نه آیندگان ، تایید کنند .
مشکل جایی پدیدار می شود که درصد درک شباهتها و تفاوتهای شاهکارهای هنر مذهبی بر می آییم . مثلاً ، تقریباً تمام مذاهب زمانی این پرسش را مطرح کرده اند که آیا همزیستی هنر و مذهب امکان پذیر است یا نه . پاسخها تغییر یافته اند و مسیحیت یا بودا بیسم در زمانهای متفاوت پاسخهای متضاد به موضوعی داده اند که برای هر مذهب دارای خدای متعالی موضوعی اصلی است ، در حالی که اسلام یا یهودیت در مجموع در جهتی کم و بیش بی تضاد ثابت باقی ماندند .
آشکاراست که این گوناگونیها تاکید و رهیافتهای بسیار متفاوتی برای آفرینش بصری به وجود آورده اند . تقریباً تمام مذاهب هم تکلیفهای اجتماعی دارند و هم راههای بیان فردی ایمان این دو به راه حلهای بسیار متفاوت انجامیده اند ، مسجد های جمعه عظیم اسلام در یک سو تمثالها ، اشیای متبرک یا محرابهای انفرادی و خصوصی در سـوی دیگر .
به سادگی می توان مثالهای دیگری از هدفها و الزامهای متفاوت و حتی مخالفی که زمینه آفرینش زیبایی شناختی است . ارائه کرد . آیا باید ، مثلاً بر شباهتها ثابتهای فضاهای ایجاد شده برای جمعیت زیاد یا نیاز به نشانه ها و نمادهای رسمی یا خصوصی تاکید کرد ؟ یا بر عکس ، باید استدلال کرد که چون لذت زیبایی شناختی موضوعی شخصی است ، تجلی آن فقط می تواند در حول و حوش یادمانهای فردی تعریف شود و نه در سطحی عمومی ؟ آیا هنر مذهبی و زیبایی شناختی دین و ایمان وجود دارد ؟ آیا فقط تعداد زیادی یادمان مذهبی وجود دارند و هر یک از آنها یک یا چند راه حل زیبایی ـ شناختی برای نیازهای مجزا و ویژه ارائه می کنند ؟
این بررسیهای کوتاه ارزشهای روحانی و زیبایی شناختی خود به خود به مقوله سوم من ، ارزشهای فرهنگی می انجامد . منظور من از ارزشهای فرهنگی ، جنبه هایی مانند افزایش و تقویت آگاهی هایی است که یک فرد یا گروه ، هم به مفهوم نژادی و زیست شناختی و هم به مفهومی جغرافیایی یا منطقه ای از گذشته دارد …
فرض بر این است که در تعریف هویت فرد ، داشتن دانشی از ریشه ها یک امتیاز است ، و مطمئناً باورهای مذهبی بیان شده از طریق نوشته ، سنت و یادمانها بخشی از میراث هر فرد است . اما از این گذشته ، غرابتهای تاریخ ، نگهبانی یادمانهای گذشته ها و مذاهب دیگری غیر از یادمانهای گذشته ها و مذاهب بسیاری از خود گروههای نژادی یا ملی را به آنها واگذار کرده است . در اینجا موضوع مهم این است که افراد ، مذاهب دیگر را چگونه در چهارچوب آگاهی و میراث خود تفسیر کنند ، یا اینکه چطور به یادمانهای مذهب خود که در سرزمینهای دیگر و حتی گاهی در سرزمین دشمن قرار دارند دسترسی یابند .
این موضوع نسبتاً جدید است ، زیرا در گذشته مذاهب جدید یا دولتهای جدید در نابود کردن بقایای دینهای قبلی یا سازش دادن آنها با هدفهای خود درنگ نمی کردند . معبد باستانی مصر در الاقصر در گذشته تبدیل به کلیسا شد ، مانند پانتئون در رم ، و ایاصوفیه تبدیل به مسجد شد در حالی که در دهلی اولین مسجد بر بالای یک معبد هندو ، که اجزای تخریب شده است برای ساخت مسجد دوباره مورد استفاده قرار گرفت ، ساخته شد . از بسیاری جهات ، حقیقیت هر مذهب به معنی دروغ بودن مذاهب دیگر است ، و پیامدهای غمبار این وضعیت برای بشر در طول قرنها به خوبی شناخته شده است .
شاید بهترین کار پذیرفتن این موضوع باشد که در زمان ما ، که رابطه انسان با گذشته و با سرزمین رابطه ای است پیچیده ، هر فرد بین فرهنگ مذهبی خود ، فرهنگهای مذهبی سرزمینی که در آن زندگی می کند و پذیرش کلی وجود گوناگونی ، نوعی تعادل را حفظ کند . تنها آنگاه دیدن یادمانهای مذهی به عنوان میراث ملی ، یعنی گنجیه ای که از یک سو متعلق به همه مردان و زنان است و از سوی دیگر فقط برای گروههای محدودی محل تجلی ایمان است ، امکان پذیر می شود .
هنگامی که ارزشهای روحانی ، زیبایی شناختی و فرهنگی در یک یادمان می گنجند ، رشته مشترکی آنها را به هم پیوند می دهد ، این رشته مشترک ، جامعیت است ، جامعیت یک یادمان است که حافظان ، متصدیان و افراد آکادمیک از هر دسته ، آماده حفظ آن هستند ، اما باید پیش از هر چیز سعی کنند آن را در سطوح مختلف ، از بالاترین و تخصصی ترین سطح آگاهی تا سطح بسیار مهم تعلیمات ابتدایی شرح دهند . جامعیت شخص دیندار معتقد هم هست که نباید احساس کند که شهرت و شناسایی زیارتگاه او ذره ای از فیض آن را ربوده است ، بلکه بفهمد که این مکان مقدس می تواند یک کار هنری هم باشد . و در آخر ، جامعیت شهروند یک کشور است که از یادمانهای کشورش احساس غرور می کند . شریک شدن در نیروی یک یادمان مذهبی بدون شرکت در تقدس آن ، یا حتی دوست داشتن ارزشهای زیبایی شناختی آن ، با جادوی آفرینش هنری امکان پذیر است . پرسشهای مطرح شده در این مقاله را فقط در صورتی می توانیم پاسخ دهیم که آماده یک تلاش آموزشی قابل ملاحظه باشیم که یادمانهای مذهبی را برای همه دست یافتنی و پر معنا سازد . چنین آموزشی باید فراتر از ارائه اطلاعات صرف باشد . این آموزش نیاز به حساسیتی فراگیر دارد که فروتنی در مقابل همه باورها ، مباهات به هنرهای بسیار قدیمی هنرمندان و صنعتگران ، و رضایت احساسی یا زیبایی شناختی از کار آنها را با هم ترکب کند . ( اولگ گرابر ، ؟ )

1 ـ 7 ـ گردشگری ( توریسم )
در دنیای پیشرفته امروز ، صنعت گردشگری یکی از ارکان مهم اقتصادی کشورهای جهان را تشکیل می دهد . بطوریکه علاوه بر ممالکی به علت برخورداری از جاذبه های توریستی ، قسمت اعظم درآمد آنها از بخش سیاحت تامین می شود ، یکی از منابع درآمد کشورها خصوصاً ممالکی که دارای پیشینه مهمی هستند ، سیاحان می باشند .
کشور ایران که در بین دنیای شرق و غرب قرار دارد به علت برخورداری از مواهب طبیعی و بسیاری آثار گرانقدر باستانی و یادمانهای تاریخی و نیز غنای فرهنگ اسلامی و ملی و سنتی از لحاظ جهانگردی دارای تعاملی بس ارزنده است . اما متاسفانه کشور ما تاکنون درآمد قابل ملاحظه ای از این طریق نصیبش نگردیده است و این به علت عدم وجود تسهیلات برای جهانگردان و راهنمایی آنان و همچنین وضع نابسامان بناهای تاریخی نقاط دیدنی کشور و عدم توجه مردم به این امر بوده است .

1 ـ 7 ـ 1 ـ گردشگری و گردشگران در ایران
طبق تعریف سازمان جهانی جهانگردی ، جهانگرد شخصی است که به کشور یا شهری غیر از محیط زیست خود برای مدتی که کمتر از 24 ساعت و بیشتر از یکسان نباشد سفر کند و قصد او از سفر تفریح ، استراحت ورزش ، دیدار اقوام و دوستان ، ماموریت ، معالجه ، مطالعه ، تحقیق یا فعالیتهای مذهبی باشد .
مساله گردشگری همیشه از دو جنبه داخلی و خارجی مورد بحث قرار می گیرد . توریسم داخلی به معنای مسافرتها و حرکتهایی است که در داخل یک مملکت توسط مردم آن انجام می گیرد . توریسم خارجی مسافرتهایی است که مردم یک کشور به کشورهای همسایه و یا دورتر می نمایند .
جهانگرد ، اعم از خارجی و داخلی ، در درجه اول نیازمند محل مناسب است که در آن اقامت و استراحت نماید . بدین جهت یکی از اساسی ترین برنامه هایی
که در امر جهانگردی باید مورد توجه قرار گیرد ، ایجاد تاسیسات مناسب برای سیاحتگران و مسافران است و از این رو اهمیت انجام پیش بینی های لازم ، در این زمینه و تدوین طرحهای جمعی برای بنای انواع تاسیسات مورد لزوم جلوه گر می شود که عـبارتند از :
– برنامه ایجاد و توسعه تاسیسات جهانگردی ارزان شامل احداث هتل یک ستاره ، متل و کمپهای جهانگردی و رستوران و چایخانه بین راه .
– برنامه ایجاد و توسعه تاسیسات جهانگردی متوسط شامل احداث هتل دو ستاره ، مراکز جهانگردی در کنار چشمه های آب معدنی و ایجاد مراکز تفریحی و ییلاقی در کنار سدها و رودخانه ها .
– برنامه ایجاد و توسعه تاسیسات جهانگردی شامل احداث هتل 4 ستاره ، ایجاد مراکز جهانگردی کشور و چایخانه سنتی .

1 ـ 7 ـ 2 ـ اکوتوریسم
اکوتوریسم یا جهانگردی محیطی می تواند به عنوان نوعی جهانگردی و مسافرت کردن به نواحی طبیعی که به طور نسبی دست نخوده باقی مانده است تعریف شود . جهانگرد محیطی مجذوب هر ناحیه طبیعی است . و علاقه اصلی او ، مطالعه و مشاهده و تحسین جنبه های طبیعی است . مشاهده حیات وحش ، عکاسی از طبیعت ، کاوشهای زمین شناسی ، مطالعات گیاهی ، غارشناسی ، نقاشی موضوعات طبیعی ، شنای زیر آبی و پیاده روی از جمله فعالیتهای اوست .

امکان سنجی جاذبه های اکوتوریسم در ایران
چهار فصل آب و هوایی ، سرزمینهای با شرایط متنوع اقلیمی ، بزرگترین دریاچه جهان در شمال و خط ساحلی 1200 کیلومتری در کنار آبهای گرم خلی فارس در جنوب ، خصوصیات سرزمینی هستند که در مساحتی به اندازه یک میلیون 678 هزار و 195 کیلومتری خود تلفیق زیبایی از جنگل و صحرا و کوهستان به نمایش گذارده است . تلفیقی زیبا از جغرافیای گوناگون ، همراه با طیف متنوعی از آداب و رسوم و شیوه های معیشتی چند هزار ساله منطبق با شرایط اقلیمی ، ایران را در زمره یکی از پنج کشور
بهره مند از بیشترین تنوع اقلیمی و یکی از ذخیره گاههای مهم تنوع زیستی کره زمین قرار داده است . در چنین شرایطی بدیهی است که در میان شاخه های مختلف توریسمی اکوتوریسم محور توریست ایران قرار بگیرد . طبق پیش بینی های سازمان جهانی جهانگردی ، سهم ایران به عنوان یکی از پنج کشور برخوردار از بیشترین تنوع اقلیمی در جهان و یکی از ده کشور تاریخی و فرهنگی ممتاز ، در درآمد جهانگردی بین المللی در سال 2020 میلادی دست کم می تواند از 50 میلیارد دلار باشد .
امکان سنجی جاذبه های اکوتوریسمی ایران نشان می دهد که دستیابی به این امر چندان رویایی نیست ضمن آنکه می بایست توجه داشت که گسترش اکوتوریسم در ایران با محدودیتهای اجتماعی و اخلاقی و مذهبی دیگر شاخه های توریسم روبرو نیست . از این رو محور قرار دادن اکوتوریسم در ایران با روند کلی صنعت توریسم در جهان همراه بوده و اصولاً انطباق بیشتری با مزیت های نسبی جاذبه های توریسمی ایران دارد . ( اکوتوریسم ایران ، 1378 )

1 ـ 8 ـ طرح منظر
واژه هایی همچون دید ، منظر ، منظره و چشم انداز از دیر باز تاکنون ، واژه هایی ملموس و آمیخته با زندگی روزمره انسانها اعم از عوام و خواص بوده اند توده به مفهوم کلمات پیشین گفته نشان می دهد که درک مناظر گوناگون اطراف بیشتر از طریق حسن بینایی برای آدمی ممکن می باشد . اگر چه قوه بینایی انسان ، بیشترین سهم را در درک فضای پیرامونی از آن خود دارد ، لیکن با دقت و توجه بیشتر فهمیده می شود که مشاهده مناظر مختلف و درک کیفیت فضای پیرامونی و محیط زندگی انسان ، از طریق حواس مختلف امکان پذیر می شود . کوین اینچ در کتاب سیمای شهر در این باره می گوید : " در مشاهده مناظر ، تقریباً تمام حواس در کار است و تصویری که در ذهن می آید ، ترکیبی از مشاهده و احساس تمام آنها است . ( لینچ ، ؟ )
واژه لاتین ( Landscape ) به معنای چشم انداز ، یک کلمه دو بخشی است که در انگلیسی قدیم از اضافه کردن پسوند " صحنه ای از منظره" به واژه " زمین " به دست می آید . این واژه برای مدتی به کار گرفته نمی شد تا اینکه در قرن هفتدهم از زبان هلندی ( این واژه مورد استفاده نقاشان هلندی بود ) دوباره وارد زبان انگلیسی شد . به این ترتیب چشم انداز به معنای دید یا منظره ایده آل و کامل از زمین مورد استفاده قرار گرفت . ( ترنر ، 1376 )
به نظر می رسد که در فرهنگ های مختلف دید و منظر به کیفیتش مثبت و با ارزش دلالت می کند . مگر آنکه دارای ضعفی نامطلوب باشد . ( مانند منظره ناخوشایند )
مناظر و فضاهای پیرامون زندگی انسانها را به طور کلی می توان به مناظر طبیعی و مناظر متاثر از اقدامات بشری تقسیم بندی کرد . مناظر طبیعی همان صفحات بکر طبیعت است که در شکل گیری آنها انسان ها هیچ دخالتی نداشته اند و با ویژگی های خاص هر محل و متاثر از قوانین پایدار حاکم بر جهان هستی شکل گرفته اند . طبیعت و مناظر و نظام های تکامل گرایانه آن همواره مورد تحسین و تعجب انسان بوده و اگر چه درک پیچیدگی های موجود در نظام های طبیعی برای انسان همواره با دشواری و سردرگمی همراه بوده است ، ولی سرمنشا تفکر انسان در سامان بخشیدن به محیط زندگی انسانی را باید در طبیعت و مناظر و نظام های آن جستجو کرد .
در واقع منظور از چشم اندازها و مناظر اطراف ما همان تصاویر ثبت شده از آنها در ذهن ماست که به وسیله مجموعه ای از حواس مختلف برای انسان قابل درک است و هر نوع تـلاشی در جهـت سامانـدهی و بهبود کیفیت این تصویر را می توان طراحی منظر ، نامید .
اکنون که طراحی منظر به عنوان علم یا حرفه ای مهم و اجتناب ناپذیر مطرح است ، توجه به سوابق و نظریه های شکل گیری این حوزه از طراحی اجتناب ناپذیر می نماید . جهل یا بی اعتنایی به تاریخ ، بخشی از فقر ایجاد شده در تحلیل است . همانطور که استیون کرگ نوشته است : " معماری چشم انداز رشته ای عملی است که در هرج و مرج فکری افتاده و از کمبود بهینه نظری رنج می برد . در کل هیچ کدام از هنرهای نوعاً این اندازه زبون نبوده است . " ( ترنر ، 1376 )
طی قرون متمادی نظریه های مختلفی در رابطه با طراحی چشم انداز شکل گرفته است که هر یک از آنها برای مدتی در یک منطقه خاص جغرافیایی و یا در پهنه وسیع تری مبنا و چهارچوب کار معماران چشم انداز بوده است . به عنوان مثال پیش از سال 1800 طراحی چشم انداز به شدت متکی به نظریه هنر آرمانی بود .
دست اندر کاران از اصل اولیه نو افلاطونی استفاده می کردند که هنر باید از طبیعت تقلید کند و سبک عالی در هنر و تقلید از طبیعت ، شامل اجتناب جستن از جزئیات شیء مورد نظر به دست می دهد در کتابی که در سال 1816 به چاپ رسید ویلیام هزلیت دیدگاهی متفاوت از دیدگاه بالا ارائه می کند که حقایق را فقط می توان از طریق جزئیات نشان داد . عالی ترین نوع تکامل هنر نه بر جدا سازی . بلکه بر ایجاد اتحاد بین حقایق کلی اشیاء از طریق نمایش تفاوتهای دقیق موجود بین آنها تکیه دارد .
هر دو نظریه به تقلید از طبیعت اشاره دارد ، اما در نظریه اول ، طبیعت جهان آرمانی به شکل افلاطونی است و دومی جهان قابل لمس نزدیک تر است . تفسیرهای متفاوت آنها از طبیعت ، نتیجه یک تحول تاریخی کلاسیسیم به رمانتیسیسم ، از عقل گرایی به تجربه گرایی و از جامع گرایی به فرد گرایی است . ( ترنر ، 1376 )
اما نظریه های مطرح شده در بالا و نظایر آن بیشتر با غرب و خصوصاً دوران بعد از رنسانس ارتباط پیدا می کند که البته تاثیر آنها خصوصاً در دو قرن اخیر در تمام جهان قابل لمس است ، لیکن مبنای کار معماران چشم انداز در سایر کشورها و به ویژه تمدن های باستانی بر اساس الگوها و روش های شناخته شده ای بود که از فرهنگ های نشات گرفته و ریشه در تمدن آنها داشت . برای مثال الگوی باغ ایرانی که ریشه در فرهنگ باستانی ایران و مفاهیم اسلامی دارد و یا باغ چینی بر اساس الگوهای مخصوص به آنها شگل گرفته و طرح منظر خود را با این الگوها تطبیق می داده است .
با توجه به مجموعه مباحث پیش گفته هدف از معماری منظر و ابزارهای رسیدن به این هدف را به شرح زیر می توان یاد کرد : هدف از معماری چشم انداز این است که فضاهای باز و خوبی را خلق کند ، اما وسایل رسیدن به این هدف متنوع است .
یک روش در طراحی چشم انداز استفاده از الگو می باشد . در این روش می توان از الگوهای شناخته شده قدیمی مانند الگوهای شکل دهنده باغ تاریخی و یا از الگوهای جدید که حتی الامکان آزمایش خود را تا حدی پس داده باشند ، استفاده کرد .
الکساندر کریستوفر در تعرفه کتاب خود با عنوان زبان الگو می گوید : " هر الگو تا زمانیکه با الگوهای دیگر پشتیبانی شود ، می تواند در جهان موجود باشد ، با الگوهای بزرگتر که درون آنها قرار می گیرد و یا با الگوهای کوچکتر که در دل آن قرار گرفته اند . این دیدگاهی اصولی به جهان است ، به عبارتی هنگامی که چیزی ساخته می شود ، نمی توان آن را در انزوا ساخت ، بلکه باید جهان اطراف و درون آن را مجدداً شکل داد ، به طوری که جهان در آن مکان همدست تر گردد و چیزی که ساخته می شود ، جایگاه خود را در شبکه طبیعت به راحتی پیدا کند .
سخن آخر آنکه در ارائه طرح خوب چشم انداز صرف نظر از آنکه از چه روشی برای طراحی استفاده شود ، باید به عوامل مهم تاثیرگذار در منظره توجه کرد . مهمترین عوامل ثابت شکل دهنده یک چشم انداز از فهرست وار عباتند از :
1 ـ طرح شکل زمین
2 ـ آب های سحی
3 ـ گیاهان
4 ـ ساخت و ساز
همچنین عوامل چون خصوصیات آداب و رسوم استفاده کنندگان از منظر و الگوهای زیبایی شناسی مردم نواحی مختلف از عوامل تاثیر گذار در طراحی منظر می باشند .
( لینچ ، ؟ )

1 ـ 8 ـ 1 ـ منظره پردازی
انسان پیوسته با طبیعت زندگی کرده و چه بسا شیوه های زندگی خود را از طبیعت الهام گرفته انسان غارنشین برای غلبه بر طبیعت و عناصر طبیعی ، اعتقاد به جادو داشته است و برای این امر صحنه هایی از غلبه خود بر طبیعت را بر دیواره غارها نقش می زده است ، نقشهایی ساده و پر معنا که برخی از آنها به عنوان نماد تا روزگار کنونی به جا مانده است .
منظر را چشم اندازی از طبیعت تعریف کرده اند که به طور پیوسته و متصل در برابر ناظر باشد . این تعریف را به عنوان تعریفی لغوی می توان پذیرفت ، لیکن از آنجا که استفاده از لغت چشم انداز یا منظر معمولاً مترادف با نوع خوب و گزینش خاص از طبیعت است ، بایستی منظر را یک انتخاب زیبا از طبیعت معنی کرد . بر اساس این تعریف ، منظر گونه ای از چشم انداز است که حاوی عناصر زیبا سازنده ، خاطره انگیز ، نشانه ای و مطبوع باشد .
در حال حاضر نیاز به باغسازی و دل سپردن به طبیعت مصنوعی و طبیعی ، به خاطر آسایش و آرامش از جنجال های زندگی نوین بیشتر احساس می شود . لزوم استفاده از مناظر طبیعی و توسعه آن برای استفاده های بشری را هر کسی در این زمان در می یابد . انسان امروزه برای نجات خود باید از تخریب بیشتر در مناظر طبیعی و خدادادی جلوگیری کند .
یک ناحیه و منطقه که ویژگیهای بصری عمومی از قبیل شکل زمین ، اشکال صخره ای ، اشکال آبی و نمونه های گیاهی را دارا می باشد ، یک منظره نامیده می شود و انسان از دیدن این وحدانیت و هماهنگی کامل بین عناصر یا ارتباط موزون تمام اجزاء که همان زیبایی است احساس لذت می کند ، انسان از سکوت موجود در طبیعت سرشار از لذت و آرامش می شود ، منظور از سکوت بی صدایی نیست ، سکوت هماهنگی کلیه صداها است در نمایاندن بی صدایی . در این مقوله سعی بر این شده است که روند و چگونگی به تصویر کشیدن طبیعت توسط انسان و نوع نگرش آنها به طبیعت مورد بررسی قرار گیرد ، لذا به سابقه منظره پردازی در " اروپا " و " ایران " پرداخته می شود . ( جمالی ، 1381 )

1 ـ 8 ـ 1 ـ 1ـ منظره پردازی در هنر اروپا
" منظره پردازی در هنر غرب تاریخی کوتاه ولی پر فراز و نشیب را طی نمود . در بزرگترین عهود هنر اروپا ، عهد پارتنون و عهد کلیسای جامع شارتر ، چیزی به نام هنر منظره پردازی وجود نداشت و می توان و نمی توانست هم وجود داشته باشد . جوتوو میکل آنجلو دست یازی به چنین هنری را عملی ناخوش و ناروا می دانستند . تنها در قرن هفده بود که هنرمندان بزرگ به این سود گرویدند و منظره پردازی بدل به هنر زمانه گردیده و به زیبایی شناسی خاص خود نائل آمد . " ( کلارک ، ؟ )
در ادامه چند نوع منظره پردازی که در اروپا به منصه ظهور رسید و تکامل یافت ، مورد بررسی قرار می گیرد . منظره پردازی نمادگرایانه : هنرمند متقدم قرون وسطی ، در نقش زدن پدپده های هستی به نمادهای متوسل شده که ارتباطشان با مظاهر واقعی به طور غیر معمولی بعید و دور از ذهن است . منظره پردازی از واقعیت : بهرگیری از واقعیت های محیط در نقاشی های این شیوه جایگاه اساسی دارد . تصویرگری از یک محل واقعی در موقعیت اصلی آن و یا بهره گیری از طراحی یک موقعیت واقعی در خلق دوباره آن موقعیت در قالب نقاشی ، در نقاشی اروپا به ویژه دهه های بعد از قرون وسطی امری معمول بوده است .
منظره پردازی خیال پردازنده : در قرن پانزدهم هنرمندان اروپایی به شیوه هایی روی آوردند که در مناظر واقعی تخیل و اندیشه هنرمند نیز وارد شود . گروه مشهور به اکسیر سیونسیت ها از جمله این هنرمندان بودند .
منظره پردازی های آرمانی :
در پی رنسانس ، آرمانگرایی در قالب آثار هنرمندان و نقاش و نویسنده و نظایر آن تجلی یافت . منظره پردازی در این دوره موضوع را با نگرش مذهبی و تاربخی یا شاعرانه دنبال می کند ، گزینش عناصر طبیعت در این منظره ها ، با معیارهایی مثل لطف و ظرافت و تداعی کهن و قابلیت همراهی با دیگر عناصر منظره ، صورت می گرفت . در واقع ، این دوره ، دوره نگارش تصویرگری شاعرانه است .
منظره پردازی طبیعت گرا :
در اوایل قرن نوزدهم ، شان اجتماعی نقاش منظره پرداز دگرگون گردید . عناصر تقلید شده از طبیعت مورد توجه عامه مردم قرار گرفت و تعلق خاصر عامه به منظره پردازی از طبیعت ، این نوع نقاشی را در صدر محافل قرار داد . هنرمندان این دوره الهام از طبیعت را سر منشا تمام خلاقیت های خود قلمداد می کردند و برای هنر رسالتی جز باز نمودن آینه وار طبیعت قائل نبودند .
منظره پردازی نمادگرایانه :
در این رویکرد ، جزئیات تصویر به نحوی تزئینی یا در قالب نوعی الگوی بیانی آرایش می یافت . ولی این عناصر هنگامی توانستند تحت لوای واحدی درهم بیامیزند که نور ادراک گشت . در این پرده بود که احساس عارفانه ای نسبت به وحدت اجزای هستی در نور و هوای منظره پدیدار گشت و اساس وحدت تصویری امپرسیونسیت ها را فراهم کرد و به این ترتیب ایمان به طبیعت به نوعی مذهب تبدیل شد شاید گرایش عام و خاص به طبیعت نشانه آن است که منظره پردازی همچنان به عنوان یک گرایش غالب در هنر زمانه به حیات خود ادامه خواهد داد . ( کلارک ، ؟ )

1 ـ 8 ـ 1 ـ 2 ـ منظره پردازی در ایران
منظره پردازی به عنوان موضوع نقاشی از دیر باز مورد توجه نقاشان بوده است . گاهی نقش پس زمینه را در یک تابلو به عهده می گرفته است و گاهی نیز خود به عنوان موضوع مستقل نقاشی مورد توجه نقاشان قرار گرفته است . نقاشان همیشه به طبیعت توجه داشته و از مظاهر مختلف آن نقاشی می کردند . اما همانطور که موضوعات نقاشی در طول تاریخ از نظر کمی و کیفی تحول یافته و راه کمال را پیموده اند ، منظرسازی نیز از این امر مستثنی نبوده و همگام با تحولات سایر موضوعات نقاشی راه کمال پیموده است .
زمینه اصلی هنرهای تصویری ایران را از دیرباز " تنش بوستان و باغ " می ساخته است . تصویر یک آبگیر در میان نهالستان ، بر سفالهای شوش ، از هزاره چهارم پیش از میلاد گواه بر این قدمت است . این نقشهای ابتدایی کم کم به درختان غنی تر و از انواع مشخص تر تحول یافته و در هنرهای تصویری و تجسمی متجلی شده است ، تا آنجا که در هر یک از صحنه های تشریفاتی تخت جمشید ، هنرمندان نقش یک درخت سرو یا یک ساقه خیزان را حک کرده اند . ( نفیسی ، 1370 )
سفالهای کشف شده در تخت جمشید و شوش دارای نقوش باغ و عناصر تشکیل دهنده باغند . کاسه کشف شده در سامره مربوط به 2000 سال پیش از میلاد ، جویهای متقاطعی را با چهار قطعه باغ نشان می دهد که در هر قطعه یک درخت و یک پرنده است . این همان طرحی است که الگوی معماران باغساز ایرانی از دوره کورش بوده است . نقوش درختان سرو نخل و گلهای دوازده پر بر پلکان شرقی کاخ آپادانا ، حاشیه های محور اصلی باغ را به خاطر می آورد .
باغ و طبیعت سرسبز چنان مورد توجه و علاقه ایرانیان بوده است که برای ایجاد محیطی نظیر باغهای با طراوت در فصول سرد سال ، اقدام به ساخت انواع درختان و گلهای مصنوعی می کردند . این درختها گروهها و میوه هایشان و باغهای کوچک توسط پیشه وران و استاد کارانی که نخلبند نامیده می شوند ساخته می شود . ( ویلبر ، 1348 )

فصل دوم
مطالعات بستر
فرحزاد در گذر زمان
روستای فرحزاد که نام خود را به دره و رودخانه مجاور بخشیده ، از پیشینه تاریخی نیرومندی برخوردار است . در کتاب معروف " معجم البلدان " یاقوت حموی ( قرن 7 هجری ) نام این روستا به صورت " فرازاد " به عنوان یکی از دهات ری به حساب آمده است همچنین سابقه دو بقعه امامزاده صالح و امامزاده ابوطالب که در کنار ده قرار دارند به عصر صفوی برمی گردد .
در اسناد قدیمی نام ده فرحزاد به صورتهای " فره زاد " ، " فرزاد " و " فرح زاد " آمده ولی در سالهای اخیر بیشتر به صورت " فرحزاد " شناخته شده است .
جمعیت فرحزاد در سال 1335 حدود 972 نفر و در سال 1345 حدود 1377 نفر بود و در سرشماری سال 1355 و بعد از آن جزء مناطق ادغام شده در تهران محسوب شده است جمعیت کنونی خود ده فرحزاد بیش از 10 هزار نفر است .
روستای فرحزاد به دلیل استقرار در مسیر امامزاده داوود از قدیم مورد علاقه و توجه زائران فراوان این امامزاده بوده است . علاوه بر این بقعه قدیمی دو زیارتگاه دیگر به نامهای " امامزاده صالح " و " امامزاده ابوطالب " در مجاورت ده فرحزاد قرار دارد که بر ارزش سیاحتی و فرهنگی این روستا افزوده است .
از سال 1371 جاده جدید ماشین رو به امامزاده داوود از طریق جاده کن ، سولقان دائر گردیده و لذا مسیر قدیمی فرحزاد ـ امامزاده داوود تا حدود زیادی رونق زیارتی و سیاحتی خود را از دست داده است . همچنین در نتیجه هجوم ساخت و سازهای جدید ، دو بقعه امامزاده صالح و امامزاده ابوطالب نیز در موقعیت نامناسب کالبدی قرار گرفته و از نقش هویت بخش آن کاسته شده است .
با وجود همه اینها ، ده فرحزاد همچنان جاذبه و سابقه تفرجی و تفریحی خود را حفظ کرده است و هنوز به عنوان یکی از محدود گردشگاههای عمومی کلانشهر تهران ، دارای کارکرد شهری است ، به ویژه در ایام تابستان که با هجوم اتومبیلها و گردشگران فراوان روبرو می باشد .

2 ـ 1 ـ شناخت تاریخ منطقه
زمان و شکل گیری روستای فرحزاد بدرستی روشن نیست . ولی با توجه به بنای " امامزاده صالح " در شمال شرقی روستا ( در سال 982 قمری ) می توان زمان پیدایش این روستا را به قبل از این تاریخ نسبت داد .
دره و رودخانه فرحزاد با روستای زیبا و کهنسال آن ، یکی از دره های زیبای البرز است که از دیر باز به عنوان یکی از تفرجگاههای سنتی عامه مردم تهران شناخته شده است . فرحزاد علاوه بر جاذبه های طبیعی ، دارای ارزشهای تاریخی و فرهنگی نیز می باشد . چرا که راه قدیمی و معروف " امامزاده داوود " از درون و کنار آن می گذرد . از این نظر دره و روستای فرحزاد به عنوان بخشی از خاطره جمعی و هویت فرهنگی تهران محسوب می شود .
در بحث مطالعات تاریخی سخن به زیاده نمی گوییم و بسنده می کنیم به روایت " سفر امامزاده داوود " به قلم جعفر شهری و نیز روایاتی در کنار آثار تاریخی تهران نوشته سید محمد تقی مصطفوی

سفر امامزاده داوود
این مسافرت که برای مردم فقیر یکی دو ماه و برای دیگران یکی دو هفته بود به این صورت شروع و به پایان می رسید که از چهارده سرچشمه و دروازه شمیران بوسیله الاغ و یا روی کرایه یا با وسیله نقلیه شخصی راه افتاده یا پیاده بصورت فردی و دسته جمعی حرکت کرده خود را به ( ونک ) مستوفی میرسانیدند و در آنجا که باغ ، وقفی و بطور رایگان برای زائران امامزاده داوود بود شب و روز یا روزها و هفته هایی را گذرانده بطرف ( فرحزاد ) که در چند کیلومتری آن قرار داشت روانه شده اوقاتی را نیز در آن به استراحت پرداخته عازم امامزاده داوود می شدند .
روستای فرحزاد با آنکه همانند دیگر روستاهای اطراف شهر بود اما بواسطه همان تردد مسافران امامزاده داوود دارای چنان گرمی و رونقی بود که هر تازه وارد را مجذوب می نمود . مخصوصاً تکه گذر پر جوش و خروش مرکزی آن با قهوه خانه های پر جمعیت آن همراه درختان سر بفلک کشیده و صحن و زمین های آب پاشیده و نیمکت های قالیچه گسترده و سماورهای جوشان و صداهای جالب استکان و نعلبکی های و چای خبر کن های پر حرارت و دود و بوی دل پرور کباب های شبانه روزی ( دکانهای کبابی و بساط پر جلوه و جلوی میوه فروشان بساطی و دکاندار و طبقی و داد و فریادهای عرضه درهمشان که لطف بی اندازه بدان می بخشید . همراه گذر و بازار پر جنب و جوش خوراکی فروشها و سوغاتی فروشها و اوصاف امتعه ی خش منظرشان ، از طبق های کله به کوت توت سفید و تغارهای لباب و کوزه های شاه توت و لاوک های بزرگ کله قندی کره های گاوی و گوسفندی محلی و قالب های پنیر روی هم بالا آمده و گردوهای با پوست و پوست کنده خرمن شده در گوشه کنار و فال فال کرده ی آب زده در مجمعه و چراغهای زنبوری و فانوسی و آویزی روشن و لنترها و گردسوزهای نورافشان بالا و کنار بساط ها و با آمدن برق ، ریسه های لامپ سفید و الوان سراسری هر چند قدم معبر و دهانه دکاکین و اجتماع مشتریان مقیم و مسافر خورنده و برنده که برای سوغات بخرند . محل و مناظری بس مطبوع خودمانی که خود دیدنش خستگی از تن مسافر دور می نمود چه رسد که روز و هفته و ماهی بخواهد در آن محل در حال اقامت افکند ؟ ! احوال و محل و منظره ای که چون شب گذشته حال و هوای امروز آن برایم به تعریف آوردند که جز محشر کبرایی از آشفته بازار و ازدحام کسبه غیر بومی بد اخم نچسب بد اخلاق جیب خالی کنی ندیده ، از شلوغی و سکنه و ساختمانهای بهم زنجیر شده ی چند طبقه و خشکی و بی روحی برخوردکنندگان ، چنانکه به قسمت دیگر شهر پر آشوب و غوغای تهران سیاه پا گذاشته اند ، بی اختیار اشکم به دلعن فرو چکید که گویا چنین تقدیر یا تکلیف شده چیزی از اثر و آثار گذشته بر جا نمانده ریشه کن بشود ، اگر چه قصبه فرحزاد و گذرچه در " باغ خاله " آن باشد ! تا آنجا که امر به سکوتشان نبودم ، چه نتوانستم دیگر گوش به بقیه تعاریفشان بدهم …
بعلاوه ی بساط ها و معرکه های معرکه گیران و مارگیران و حقه بازان و پرده گردانها با پرده های صحرای محشر و غیره در روزها و روضه و تعزیه های شبها در قهوه خانه ها و کنار استخر و گوشه و کنار گذر و مناظر چادر و حفاظ و حایل مسافران از چادر شب و چادر نماز و پشه بند و مثل آن در زیر درختها و کنار نهرها و آبها و جنب و جوش ایشان در تمام طول شبانه روز که دائماً دسته ای وارد شده بساط گسترده دسته ای عزیمت کرده بساط بر میچیدند ….
….. همچنین این ییلاق نه تنها از جهت ایاب و ذهاب مسافران امامزاده داوود جذابیت و جلوه گرفته بود که بواسطه لطف منظر و درختان فراوان و آبها و قناتهای جاری و گوشه های دنج و باغات بی فراهم و خلوتگاههای پرت افتاده ، هر اهل عشقی را بطرف خود میکشد که در قهوه خانه های سر قنات و سر آسیاب آن تریاکی ها و شیره ای ها و عرق خورها جمع می شدند و در باغات درویش و ربابه سلطان زن ببرها و زن بازها و صیغه بروها و فاحشه ها منزل می گزیدند و در درختستانهای حاج محمدعلی و کدخدا و حیدر نجبا و خانواده ها چادر و پوشش زده جا می گرفتند و کنار استخر گرد سر قنات و اطراف آن فقرا و کم بضاعتها و ( زوارلنگی ) ها سکوت می نمودند و در باغ خاله درهم و برهم ها و هر دم جوش ها و موقتی ها ماوا می کردند .
مخصوصاً در این محل که توسط " خاله " صاحب و اجاره دار باغ همه گونه وسایل پذیرایی از قبیل فرش و سمار و ظرف و چراغ و غیره در اختیار مسافران قرار داده میشد تا آنجا که وسایل خلوت اهل خلوت نیز در تک اطاقک روستایی آن فراهم می آمد و از هر صداها و نغمه هایی از جمله آواز آوازه خوانها و شعر و غزل مشاعره کنندگان و سازه و طنبور عشرت طلبان و نماز و دعا و مناجات و زیارتنامه خوانی های متدینین و راز و نیاز عقباداران که بگوش می رسید ….

درختهای توت وقفی
دیگر از اساب جلب ییلاقی و مسافر و زائر به این مکان یکی هم وجود درختهای توت وقفی مسیر و محل و اطراف آن بود که اهل ضرهائی کاشته نذر زوار امامزاده داوود نموده بودند که خود تنقل و بلکه غذای مسافران یک لا قبا را تشکیل می داد .
…. و دیگر فراوانی نعمت و ارزانی امتعه و اجناس خوراکی آن از نان و گوشت و لبنیات مانند آن بود که امر معیشت و اقامت را در آن سهل می نمود .
به این صورت که از این صبح تا به آن صبح شیر گاو و گوسفند خالص و کره و ماست و پنیر اعلاء و نام گندم خانگی و دکانی و سر درختی و میوه و هر گونه خوراکی وسیله ی دست فروشها و جعبه بغچه به بغل ها در اختیار مسافران قرار می گرفت و اغذیه پخته و نپخته مطبوع ارزان توسط دکاندارها از قبیل آبگوشت دیزی و چلو و پلو و کباب و حاضری و غیره رفع حوائج می نمود .
…. لیکن قابل اغماض نمیباشد که بدکارترین و فاسد ترین جماعات نیز در فرحزاد رحل اقامت می افکندند ، چه در این گوشه ی بصورت زواری بود که می توانستند بهترین سفره های قمار را گشوده ، ترتیب آلوده ترین بساطهای هرزگی و الواتی را داده ، گدایان و کلاشان و مشابهان آنان بهترین سودهای جیب کنی را برده ، …. امنیه ها و ماموران استحفاظی که زیادترین بهره کشی ها را داشته سودهای همه جانبه ببرند . برای مسافران ، پیاده و سواره از شهر حرکت کرده یکی دو شبانه روز را در باغ ونک گذرانده ، یکی دو شب در فرحزاد مانده از آنجا با قاطر و الاغ یا پیاده عازم امامزاده داوود شده و شب و روز یا بیشتر را در آنجا بسر میبرند و مراجعت کرده باز اوقاتی را در فرحزاد طی کرده چند شبی را در ونک به روز رسانیده خوش موشک عازم بازگشت میشدند که این حرکت رفت و برگشت لازم توضیح زیادتر میباشد .

راه امامزاده داوود
از فرحزاد تا امامزاده داوود که تقریباً چهار فرسخ و از جهت خرابی راه بیش از بیست فرسخ به نظر می آمد اکثر مردم آنرا پیاده طی کرده با این حساب که از چندی جلوتر مرده ها گیوه ها را تعمیر و " نوار تیلکان " و نعل و پاشنه کرده و زنها جوراب پشمی ها را وصله انداخته از عصر صنکا که آفتاب رو به زوال میکشید حرکت می کردند ، زیرا آنها هم که الاغ کرایه می کردند چندانکه از سر بالائی بازارچه گذشته به جاده میرسید خرکچی که تا این زمان با تسمه و سیخانک به دنبال الاغ بود کم کم عقب می کشید و از همین وقت هم بود که چون الاغ خرکچی چوب و زنجیر او را در پی خود نمی نگریست و آشنای به وظیفه بود کم کم پا سست کرده تا آنجا که در آخر قدم از قدم بر نداشته راکبش باید پایین آمده به همین و هون و هول دادنش برآمده زیادتر از پیاده رنج راندن او قبول بکند و عاقبت که اگر زبده و بی بار و بنه باشد الاغ را رها کرده پیاده برود و اگر بار و وسایل سفر داشته باشد درد سرش چند برابر بشود .

سنگ مثقال ـ ینجه زار
پس از سی چهل قدم بعد از فرحزاد جاده سنگلاخ و خراب و غیر قابل عبور شده قلوه سنگها و تخته سنگهای عظیم و سربالایی بی انتها جلو می آمد و از همین هنگام بود که کم کم آن جوش و خروش های ابتدا خاموش شده نفس ها به شماره افتاده سرعت ها رو به نقصان گذارده شوخی و خنده ها موقوف گشته هر کسی در عالم خود فرو رفته در مکالمات قناعت ورزیده در صدد راه چاره برای تسهیل راه و جلوگیری از خستگی بر می خواست و چوب و شاخه های درختان که در معرض قطع و فنا قرار گرفته بجای عصا به یاری رهسپاران می آمد تا به " سنگ یک مثقال ! " 10 میرسید و جاده ی
" نعل شکن " آن که بس ناهموار و سنگلاخ و از دشوارترین قسمت راه بود به پیش می آمد :
سنگ مثقال نشانه میان راه فرحزاد و ینجه زار بود که راه را سه چهارم مینمود و راهی که بعدها در کنارش اشخاصی به طمع سوء استفاده از جمله شخصی بنام غلامحسین شید با ارادت به امامزاده ! تا برایش جاده اتومبیل درست کند در سر راه که هنوز مسافران پول و نفس داشتند چادر و دفتر و دستکی برای دریافت اعانه ترتیب داد و اگر هرگز برای امامزاده جاده نشد اما برای او توانست در ظرف سه چهار سال خیمه خرگاهش از پول و نذر و فراوان در حد ثروتی هنگفت گرد نموده در زمره دولتمردانش در آورد و همه ستانش که هر یک به نسبت ارداتشان به امامزاده ! به نان و نوا برسند .
بعد از سنگ مثقال ینجه زار به جلو می آمد که در قهوه خانه آن با شیر گرم و چای و غذائی سر دستی مسافر خستگی در کرده رهسپار بقیه راه می گردید و اگر چه از اینجا راه به نصفه آمده بود اما شاید در مقابل راه طولانی و جاده های استخوان خردکن تا امامزاده هنوز حرکت شروع نشده بود .
مخصوصاً قسمت " کتال خاکی " 11 که واقعاً در مانده کننده می آمد . تا آنکه " چشمه آب زندگانی " 12 ظاهر گردیده بعد از چند پیچ و خم و پستی و بلندی دیگر که از این نقطه جاده به نشیب می افتاد و گنبد حلبی هشت ترک سبز امام زاده نمایان می گردید .
معجزات امامزاده
این امامزاده داوود که بعدها خود و زائرانش را سیل برد دارای معجزات متعددی همه ساله از قبیل شفا دادن مرضا و علاج کوران و افلیجان و دیگر معجزات و کرامات بود که وسیله متولیان بی نام و نشان و کلاشان درباره آن شایع میگردید و از این رو دارای نذوراتی از قبیل قربانی گوسفند و تقدیم ظروف مسی و فروش و چراغ و لاله و دیگر اشیاء بود که عمده آنرا مس و فرش تشکیل می داد و یکی از معجزات او این شایعه که مس امامزاده را هر کس به سهو و عمد برگرداند یعنی ببرد یا بدزد خود یا مرکبش دچار دل درد شده است بسر خواهد گردید ….
از جمله متولیان امامزاده داوود مرد شارلاتانی بنام اصغر امنیه بود که چون بخاطر زشت کاریهای و دزدی دغلی ها و در آخر راهزنی هایش از اداره امنیه اخراج شده بود خود را به امامزاده داوود انداخته باکلاه دوازده ترک دورشی و شال و عبا و نشانی برنجی پهن بزرگ باین مضمون ( غلام خاکزاد درگاه امامزاده داوود ) به سینه چسبانیده به جیب کنی و گوش بری زائران پرداخت … و در اندک زمان که توانست یکه تاز میدان امامزاده داوود و همه کاره آن بشود و همه ساله که معجزاتی برای امامزاده داوود ساخته در دهانها می انداخت :
از جمله مرد دست بریده ای که دخیل بسته خود را به ضریح گرده زده بود حضرت را به خواب دیده دستش را به تنش چسبانده صحیح و سالم میسازد . کور باباقوری مادرزادی صاحب دو چشم می شود …. در هر صورت گوسفندهایی که همه روزه توسط نذر مندان قربانی شده گوشتش میان زائران تقسیم و دل و قلوه و پوست و روده و دنبلانش برای فروش و مزه عرق خورها به فرحزاد می آید و این همان گوسفندها نیز بود که گدایان و کلاشان و تنبلها و مفت خوران را در طول تابستان به امامزاده داوود کشانده وسیل ارتزاق میگردید و تعضلی که از محتویات امعاء و احشاء آنها به اطراف پراکنده فضا را آلوده و زمین و حدود آنرا ملوث می نمود .
…. در همان رودخانه ای که آب آن در سالی بصورت سیل در آمده بیش از هزار و پانصد نفر را در کام کشید در ایام زیارتی جایی که بتوان پا در آن نهاده از سنگ و لوه و بستر و حوالی آن محلی دیده شود که کسی فضله ای بر آن نیفکنده و پلیدی ای نگذارده باشد دیده نمی شد و این نیز با همان آب مشروب بود که در جایی یکی نشسته به دفع و رفع می پرداخت و کنار او و دیگری نشسته ظرف غذا شسته آب برای خوردن و پخت و پز بر می داشت و دیگر و دیگری که یکی بچه سر پا گرفته ، یکی کهنه آب مالی می نمود و ردیفشان نفری که تجدید وضو کرده آب در منخزین می نمود .
معمولاً چون راه مراجعت بجز قسمت اول آن تا " آب زندگانی " بقیه سرازیر بود و پیاده میپمودند و این همان نشیب بود که بمراتب از سر بالائی آن مسافر را کوبیده تر از پا می انداخت ، چه اگر در سر بالائی گاهی مسافر اندکی استراحت کرده نفس تازه می نمود در سر پائینی یکی جهت شتاب به منزل رسیدن و دیگر از سبب شیب تند راه توقف غیرممکن گردیده قدمهای بلند و حرکات عنیف کوبنده به بدن استخوانها را بهم می فشرد و این بود که چون مسافری از فرحزاد به حرکت در آمده دیگران سر راه بر آنها گرفته اقر بخیر یا کجا میروی ؟ میگفتند مسافر باد به گلو انداخته سینه سپر کرده جواب میداد : ( امامزاده ! ) و چون مراجعت مینمود و از او میپرسیدند از کجا میآیی ؟ با اندامی به هم فرو کشیده و سر و گردن بر روی سینه افتاده ، نالان و افتان و عصا زنان با صدائی که گوئی از گلوی مختصر بیرون می آید پاسخ میداد : (امامزاده ! ) با این احوال این امامزاده داوود رفتن تهرانی ها در تابستانهای هرگز ترک نشده تعطیل پذیر نمیگردید چه
هم فال و هم تماشا بحساب آمده و هم اوقاتی گذرانده مقداری از تابستان و گرمی هوا را با آن پشت سر می گذاشتند و هم ملجائی بود که هر درد بیدرمان خود را با آن دوا کـرده حوائج خود را با امامزاده در میان گذاشته خود را جاجت روا می دانستند . ( شهری ، )
و اینک می پردازیم به شرح " امامزاده داوود " به روایت سید محمد تقی مصطفوی

امامزاده داوود ( از توابع قصبه کن )
از فره زاد تا امامزاده داود قریب 15 کیلومتر مسافت است که زوار آن را پیاده یا بوسیله چارپایان طی می کنند و در فصل تابستان بخصوص شبها و روزهای جمعه و ایام متبرک قافله های سوری و پیاده زوار در طول این راه نمودار بسیار جالب توجهی از وضع اجتماعی توده مردم پایتخت و مردم دور و نزدیک می باشد و قهوه خانه و استراحت گاه معروف پنجه زا در بین راه محل توقف و تجدید قوای گروه زوار و سواره و پیاده امامزاده داود ( ع ) است .
جاده بین فره زاد و ینجه زار بطور کلی شامل سه قسمت است : اول بالائی تندی که به محض خروج از انتهای شمالی فره زاد قرار دارد و زوار تازه نفس پیاده در وهله اول با طی این قسم تراه خسته کننده آماده درک چگونگی اشکالات راه پیمائی تا بقعه نامبرده می شوند . پس از اتمام سربالای به دره عریض بی آب و درختی می رسند که در حدود سه کیلومتر طول آن است و تخته سنگی عظیمی به حجم قریب 30 متر مکعب در کنار جاده در اواسط راه دیده می شود و توده مردم بر سبیل ، مزاح و طعنه آن را سنگ نیم مثقالی می خوانند .
قسمت سوم از محلی است که دره عریض مزبور متدرجاً تنگ می شود و به ذره با آب و درختی می رسد که طول آن هم چند کیلومتر است و جاده چندین بار از دامنه طرف راست دره به سمت چپ و بالعکس تغییر محل می دهد تا این که در دره فرعی سمت راست جاده به قهوه خانه ینجه زار می رسد و تقریباً عموم زوار بدون استثناء در این قهوه خانه با صرف چای و غیره نفسی تازه نمود خود را آماده طی جاده کوهستانی از پنجه زار به امامزاده داود ( ع ) می نمایند . 13
پس از خروج از ینجه زار هم تا مسافتی قریب یک کیلومتر جاده صاف نزدیک درختان در دامنه کوهستان کنار رودخانه قرار دارد و پس از آن قسمت معروف به " کتل خاکی " شروع می شود که صعب ترین و خسته کننده ترین قسمت راه به شمار می رود .
جوانان و مردمی که هوی و هوس و نیروی جوانی در خود سراغ دارند در حین بالا رفتن یا پائین آمدن این قسمت کوهستانی راههای میان بر را انتخاب می نمایند و با این هر نمائی جاهلانه اگر هم کم و بیش عرضه خود نبرند با گرد و غبار و ناراحت ساختن زوار دیگر زحمت ایشان را روا می دارند . در وسط دره باریک میان راه کتل خاکی چند درخت بید کهن سال و چشمه ساز کوچکی است که محل بسیار مناسب جهت رفع خستگی و استراحت زوار می باشد و به همین جهت هم قهوه خانه ای در پناه درختان ترتیب داده اند . پس از آن که چند کیلومتر دیگر به سمت مغرب و شمال پیچ و
خمهای متعدد و متنوع و در چندین محل قسمتهای دشوار موسوم به نعل شکن را بپیمایند کمی بالاتر از آبشاری که در پائین دره دیده می شود به محوطه امامزاده داود ( ع ) می رسند .
در سالهای پیش بقعه امامزاده داود ( ع ) عبارت از ساختمانهای سنگی مشتمل بر صحن و طاق نماهای کم عمق در اطراف بود که حرم و ایوانهای کوچک هم در سمت جنوب صحن قرار داشت و تنها گنبد بقعه آن را شیروانی سبز رنگ بود و بقیه بامها را با کاه گل پوشانیده بودهد و تا ابتدای سلطنت رضا شاه وضع سابق چندان تغییری نیافته بود و در اوائل پادشاهی وی متدرجاً طاق نماهای سنگی اطراف صحن تبدیل به اطاقهای یک طبقه یا دو طبقه شد که با نمای آجر و پوشش شیروانی ساخته اند و کلیه بامهای اطراف حرم را از شیروانی پوشانیدند و در طرفین دره قسمت شمالی بقعه نیز حیاطها و اطاقهای فراوان با ساختمانهای مورد احتیاج زوار احداث نموده اند و اکنون در فصل تابستان هنگام شب محل مزبور در اثر موتور برق و چراغهای توری زنبوری و غیره از دور منظره دلکشی دارد و اشخاص خیر موجبات آبادانی زیاد این زیارتگاه موسمی بسیار مهم تهران را فراهم ساخته اند . چیزی که هست وضع عمومی و اجتماعی جاده و زائرین بقعه نمودار کامل اوضاع اجتماعی پیش از سلطنت رضا شاه را نشان می دهد .
صحبت در این باره به درازا کشید ولی نگارنده وظیفه خود دانست در این مورد به فرض این که از موضوع اصلی کتاب هم خارج باشد نکات فوق را معروض دارد زیرا علاوه بر جنبه مذهبی و لزوم احترام اماکن متبرک اساساً آیا انجام فرائض دینی و عمل به مسائل مذهبی در درجه اول غیر از خدمت خلق چیز دیگری هم می تواند باشد ؟ و آیا رضای خالق در این است که یکی از امکنه مذهبی مهم مردم تهران موجب تهدید بهداشت زوار و تباهی مردم باشد ؟ یقیناً نه . بنابراین از آنچه گشت تصور می رود . خوانندگان عزیز به این بنده حق دهند که تا حد مناسب از این وظیفه اولیه خویش غافل نمانم . اینکه به شرح نوشته های موجود و اطلاعات مربوط به بقعه امامزاده داود ( ع ) می پردازیم .
در محلی که طرفین شرقی و غربی دره به یکدیگر نزدیک می شود بالاتر از آبشار کوچکی از دره کیگا ، از زمان قدیم بقعه امامزاده داود ( ع ) ساخته شده است : درختان بید بسیار کهن چندی که در صحن امامزاده داود ( ع ) وجود دارد و از بعضی آنها قسمت بیشتر و از برخی دیگر آثار کمتری باقی مانده است می رساند که بقعه قدیمی این زیارتگاه پیشتر از زمان صفویه بنا گردیده است و آنچه در بنای فعلی می توان تشخیص داد و اظهار نمود این است که حرم هشت ضلعی کنونی را به طول شرقی و غربی 6 متر و عرض تقریبی 5 متر با سرداب زیرآن در زمان فتحعلی شاه قاجار بجای بنای قدیم که یقیناً برج ساده سنگی بی پیرایه بیش نبوده است ساخته اند یا این که بنای قدیم را به بعضی حک و اصلاحات و تغییرات به وضع فعلی درآورده و در طرفین شرق و غرب حرم نیز اطاقهای کوچک را که مسجد زنانه و مردانه کنونی باشد با طاق نماهای سنگی ساده رو به صحن و ایوانی در سمت جنوب ترتیب داده اند . نوشته های روی در اصلی ورود به حرم که سمت شمال آن قرار دارد مشتمل بر هشت بیت شعر می باشد که به خط نستعلیق به طور برجسته موقوم گردیده و مطلع آن این است :
جبذا زین در که بر این منظر است جبرئیلش خاک روب اشهر است
نام فتحعلی شاه و ماده تاریخی هم در این ابیات هست که نگارنده بر اثر عبور دائم زوار و ریختگی قسمتهای از خطوط موفق به خواندن اشعار مزبور نشد و امیدوار است در فرصت مناسب دیگر به رفع این نقیصه توفیق حاصل نماید .
در دیگری هم از حرم به طرف مشرق به مسجد زنانه باز می شود که دارای کتیبه هائی به خط نستعلیق بوده است که به رنگ اکلیل طلائی بر زمینه قهوه رنگ که در آن نقاشی نموده اند و شامل نام الله با پنج تن است و تاریخ 1240 ( رقم صفر در آن حذف شده است ) نیز در طرف بالای لنگه راست در دیده می شود .
بنابر اظهار متولی بقعه در دو سال اخیر طومارها و وقف نامه هائی بدست آمده است که مربوط به زمان شاه طهماسب اول صفوی و فرزند او حیدر میرزا می باشد و می رساند که این شهریار و فرزند مقتولش املاک و دهاتی را از الله قلی خان قزوینی خریداری و وقف امامزاده داود ( ع ) کرده اند بنابراین بطوری که قبلاً ذکر شد بنای قدیمی بقعه پیش از صفویه وجود داشته است ولی در حال حاضر قدیم تر از زمان فتحعلی شاه اثری در این بنا بنظر نمی رسد .
در بالای دریا طاق نمایا دهلیزی که از سمت شمال به در اصلی حرم می رسد لوحه سنگی ئی نصب نموده اند که نوشته زیر در پنج سطر به خط نستعلیق برجسته روی آن مرقوم رفته است :
" بسم الله الرحمن الرحیم در عهد پادشاه جم جاه اسلام پناه السلطان ابن السلطان ناصرالدین شاه قاجار خلد الله ملکه بنی نقعه متبرکه معظمه نواب علیه شاهزاده حاجیه متعلقه نواب نصره الدوله صبیه مرحوم بهاء الدولیه والده نواب عمیدالدوله التماس دعا از زائرین و مجاورین دارد فی شهر جمادی الاولی سنه 1283 " .
به شرحی که سابقاً ذکر شد درهای شمالی و شرقی حرم هر دو مربوط به زمان فتحعلی شاه است بنابراین آنچه شاهزاده حاجیه خانم بانی شده اند تصور نزدیک به یقین است صحن با طاق نماهای سنگی سابق بقعه متبرک امامزاده داود ( ع ) باشد که در سالهای اخیر تغییر صورت یافته و بصورتی که در ابتدای شرح بقعه گذشت در آمده است .
با مختصر دقتی در طاق نماها یا دهلیزهای جنوبی صحن که مدخل حرم بوده در پشت ایوان کفش کن قرار دارد به خوبی معلوم است که ردیف طاق نمای سنگی اطراف صحن سابق امامزاده داود در سمت حرم نیز ایجاد گشته در جلوی مدخل و طاق نمای ورودی بقعه افزوده شده بوده است و ارتفاع طاق ضربی طاق نماها و دهلیزهای متصل به بقعه افزوده شده بوده است و ارتقاع طاق ضربی طاق نماها و دهلیزهای متصل بقعه کوتاهتر از ارتفاع ردیف طاق نماهائی است که بعداً جلو آن افزوده اند و همین ردیف طاق نمای اخیر الذکر که در تمام اطراف صحن قرار داشته مربوط به سال 1283 می شود که بانی آنها شاهزاده حاجیه خانم بوده . در لوحه سنگی سابق الذکر نام پدر و شوهر و سر شاهزاده خانم ذکر گردیده است .
از این که کمی از موضوع امامزاده داود خارج شده به شرح اولاد و انسان بازماندگان بانیه صحن بقعه مزبور پرداخت معذرت می طلبد ولی ذکر نام نیک و کار نیکوی مردم خیر در هر حال و بهر مناسبتی که بتوان عنوان نمود بجا و جایز می باشد و اینک به موضوع اصلی مورد بحث باز می گردیم .
بنابر آنچه گذشت در زمان فتحعلی شاه قاجار بعقه امامزاده داود را با طاق نماها و دو اطاق مسجد کوچک متصل به آن ساخته اند و صحن بقعه یا اصلاً وجود نداشته و یا دیوار سنگی ساده ای بیش نبوده است و نگارنده نتوانستم مدرکی برای چگونگی صحن بیش از آنچه شاهزاده حاجیه هما خانم ایجاد نموده است تحصیل نمایم .
نسب حضرت امامزاده داود ( ع ) از روی لوحه اذن دخول و زیارت نامه بقعه داود بن عماد بن جعفربن نوح بن عقیل بن هادی بن امام زین العابدین ( ع ) ذکر شده است .
در وسط حرم ضریح آلت سازی به سبک معروف جعفری به رنگ ساده چوب قرار دارد که طول که طول آن تقریاً 5/2 و عرض آن قریب 30/1 متر می باشد . در گوشه شمال شرقی حرم از کف زمین دریچه پنجره آهنی به طرف سرداب باز می شود که بوسیله چند پله باریک از آن پائین می روند و مرقد امامزاده را در وسط سرداب زیارت می نمایند و این قسمت در تمام زیارتگاههای داخل و خارج شهر تهران منحصر به بقعه امامزاده داود ( ع ) است که از درون حرم داخل سرداب بشوند .
عده زوار امامزاده داود ( ع ) به شرحی که قبلاً نیز اشاره نمود بسیار فراوان است و روی هم رفته باید گفت که بقعه امامزاده داود ( ع ) بیش از جنبه تاریخی از نظر اجتماعی و معتقدات مردم متدین ایران قابل توجه و شایسته بررسی می باشد و هیچ زیارتگاهی به اندازه این بقعه برای مطالعه عادات و سنن خوب ملی و مذهبی مناسب و مستعد نیست . قربانیهای زیاد ، نذورات فرش و سماور و چراغ و ظروف مس فراوان که انبارهای متعدد از این ظروف انباشته شده است عقیده این که هر کس این نذورات را که به رایگان در محوطه امام زاده داود و تمام خانه های زواری در اختیار زنان و مردان صاحب خانه و عموم زوار قرار می گیرد بخواهد از محوطه امامزاده داود خارج نماید مبتلا به بیماریهای مختلف شده ناچار به استرداد امانتی خواهد بود . مراسم تغزیه و شبیه خوانی در ساعات مختلف در خارج بقعه دسته های زوار و سینه زن که روزها و شبهای تابستان مخصوصاً ایام و لیالی متبرک بصورت اجتماعی با بیرق و کتل و چراغهای زنبوری به آنجا می آیند و از مسافت زیاد که گنبد را در جاده کوهستانی می بینند نیایش نموده مراسم مذهبی را بجای می آورند . قطعه نخ یا کناره پارچه سبز رنگ که برای بستن دخیل در مقابل پرداخت مبلغی از شخصی که روی صندوق که روی در داخل ضریح به فروختن و افروختن شمع مشغول است می گیرند ، شمایل رنگی ائمه در نقاط مختلف جاده که به زوار ارائه و تقاضای نیاز می شود عقیده به این علت پیچیدگی چشم مردم کیگا اشاره دزدکی است که با چشم ، محل امامزاده داود ( ع ) را به دشمنان نشان داده اند و بسیاری نکات دیگر را در ضمن زیارت رفتن به امامزاده داود ( ع ) می توان مشاهده و درک نمود و بدیهی است که بسیاری نقاط ضعف توده زائرین و اجتماعی که به آنجا می آیند نیز در خلال این اوضاع مشهود می باشد .
در خاتمه شرح این بقعه بی مورد نمیداند یادآورد شود که چه قدر خوب بود از کسانی که می خواهند سماور یا ظروف مسی و غیره نذر این بقعه متبرک نمایند بانیان خیری پیدا شوند که مخارج سفیدگری هر میزان از این ظروف را که بتوانند بپردازند بر عهده بگیرند یا یک نفر سفید گر را اجیر نموده به امامزاده داود ببرند و ظروف مورد استفاده عموم را سفید کنند و همچنین انبارهای مس زائد بر مصرف بقعه با رعایت موازین شرعی فروخته شده عایدی آن صرف ساختمان قربانگاهی با اصول بهداشتی و لوله کشی کمال تر از آنچه فعلاً هست برای زوار بشود و یقیناً قیمت موجودی ظروف و اثاثیه زائد بقعه از مخارج این اصلاحات بیشتر است تا همت متصدیان و بانیان خیر چه کند .
شرح این بقعه بدرازا کشید ولی با اهمیت زیاد این زیارتگاه در نظر قاطبه مردم تهران و بسیاری از مردم خارج تهران تطویل کلام را روا دانسته تصدیع خاطر خوانندگان عزیز را فراهم داشت .
دره امامزاده داود را چون بطرف بالا دنبال نمایند پس از طی سربالائی تند به قسمت معرف به هزار چم یا هزار دره می رسند که یکی از جاده های شهرستانک است و پس از خاتمه هزار چم به سرازیری تند و طولانی معرف به لست رسیده از آنجا وارد قره ییلاقی شهرستانک در دل کوهستان البرز می شوند و نیز از همان دره امامزاده داود به قله توچال و محوطه معروف به چمن مخملی صعود می نمایند و می توان بالای توچال درختان سبز دره های مختلف اطراف توچال ( شهرستانک ، شکر آب و آهار ، پس قلعه شمیران ، درکه ، امامزاده داود ) را در جهات مختلف مشاهده نمود و بهر کدام بخواهند پائین می روند و جاده هائی که در زمان ناصرالدین شاه از شهر تهران به شهرستان و از آنجا به مازنداران کشیده شده است در همان حدود مشاهده و مورد استفاده واقع می شود .
در دره های مجاور امامزاده داود در سمت مغرب و جنوب غربی آن یعنی در آبادیهای " رندان " و " سنگان " بقعه هائی بنام امامزاده عمادالدین ـ پدر امامزاده داود ـ و امامزاده علاءالدین و امامزاده قاسم و امامزاده عقیل ـ برادران امامزاده داود ـ وجود دارد که البته زیارتگاه مردم دهات مجاور است و زوار شهری به ندرت از آنها اطلاع دارند . ( مصطفوی ، )

مطالعات اقلیمی
زمین شناسی
منطقه فرحزاد در شمال غربی شهر تهران و در کوهپایه های البرز مرکزی واقع شده است و دارای شیبی بین 5 تا 8 درصد می باشد که از نظر استقرار و بهره برداری از زمین نسبت به شیب های متفاوت می توان آنرا به چهار بخش به ترتیب زیر تقسیم کرد .
1 ـ تپه های تا ارتقاع 1700 الی 2000 متر از سطح دریا که شیبی حدود 40 تا 80 درصد داشته و پوشش کم عمق خاک و سنگلاخی بر روی خاکستر آتشفشانی و آهکی دارد . در قسمتهایی بعلت شیب تند ، پـوشش خاکی روی سنگها شسته شده و از بین رفته است .
2 ـ تپه ها و بقایای فلات به ارتفاع 1600 تا 1700 متر از سطح دریا که شیبی بین 20 تا 40 درصد داشته و دارای خاک توام با شن ریزه کم عمق با پوشش کم و پراکنده نباتی می باشد .
3 ـ فلات و تراسهای ناهموار در ارتفاع 1400 تا 1600 متر از سطح دریا ، با شیبی بین 10 تا 20 درصد که خاک آن ، مخلوط خاک رس و شن عمیق می باشد و دارای پوشش گیاهی انبوده ( اشجار و باغات میوه و توتستانها ) می باشد .
4 ـ واریزه های سنگریزه دار بادبرنی شکل در ارتفاع 1300 تا 1400 متر از سطح دریا با شیبی بین 5 تا 10 درصد که دارای خاک عمیق رسی شنی توام با مقدار متوسط سنگریزده و پوشیده از نباتات مناطق استپی می باشد .
بطور کلی می توان گفت که در درون اولیه استقرار روستا در این مکان ، سطوح چهار بخش فوق به ترتیب جهت کاربریهای مرتع ، بافت مسکونی ده ، باغداری و مزارع مورد بهره برداری رهای قرار گرفته است .

تصویر شماره 1 : نقشه طبقات شیب ( شهرداری تهران )

تصویر شماره 2 : نقشه طبقات ارتفاعی ( همان )

تصویر شماره 3 : نقشه مقاطع و جهات شیب غالب ( همان )
منابع آب منطقع فرزاد ، روخانه ، چاه و قنات می باشد :
رودخانه فرحزاد از ارتفاعات شمالی روستای فرحزاد سرچشمه گرفته و در مسیر خود از شهرک پونک و قسمتهای شرقی منطقه باغ فیض گذشته و در شمال صادقیه با نام رودخانه پونک به ادامه مسیر کانال مسیل برگردان منطقه کوی نصر اتصال یافته و در یک مسیر مشترک پس از گذشتن از فلکه صادقیه و کوی فردوس ، بسمت غرب ادامه مسیر داده و بالاخره در جوار پارک ارم به رودخانه کن می پیوندد . سطح حوزه آبریز این رودخانه 12 کیلومتر مربع و دبی متوسط سالیانه آن 8 میلیون متر مکعب محاسبه گردیده است . آب این رودخانه به مصرف آبیاری باغات و اراضی کشاورزی منطقه فرحزاد و پونک می رسد ، البته در منطقه فرحزاد فاضلاب بسیاری از اماکن تفرجگاهی و رستورانها و اماکن مسکونی در آن تخلیه می گردد و آلودگی آن قابل توجه می باشد . ( وزارت مسکن و شهر سازی ، 1368 )

تصویر شماره 4 : مسیل ها و رودخانه ها ، مناطق اطراف تهران
قناتهایی که در این منطقه جاری هستند به نامهای قنات کهریزک ، قنات میان ده ، قنات من گل ، قنات آنارود ، قنات چشمه دلاور ، قنات امامزاده ابوطالب ، قنات خرمنک ، قنات حسنک دره و قنات لشک می باشند . غیر از دو قنات میان ده و من گل که در داخل منطقه مسکونی جاری هستند ، آب بقیه قناتها به داخل منطقه وارد نمی شود و فقط صرف آبیاری باغات و مزارع اطراف می شود .
آب آشامیدنی منطقه از قنات میان ده و نیز چاه نیمه عمیقی که در پایان منطقه فرحزاد حفر گردیده تامین می گردد . آب این منابع بوسیله پمپاژ در داخل دو منبع بتنی در بالاترین نقطه دره ذخیره شده و سپس بوسیله لوله کشی به منازل منتقل می شود لازم به ذکر است که اخیراً تا نیمه روستا از لوله کشی آب شهری برخوردار گشته است .
از نظر زمین لرزه تهران جزو مناطق پرزیان ( 8 تا 10 درجه مرکالی ) محسوب می شود . ( وزارت مسکن و شهرسازی ، 1368 )
پهنه تهران بر مبنای گسلهای مختلف و حریمهای لازم منطقه بندی گردیده است :
1 ـ پهنه حریم گسلش
2 ـ پهنه ویرانی خیلی شدید
3 ـ پهنه تکانهای شدید یا ویرانی گسترده
4 ـ پهنه حرکتهای تند یا خسارات زیاد
5 ـ پهـنه با احتمال رواگرایی خاک و ویرانی شدید ( وزارت مسکن و شهرسازی ، 1368 )

تصویر شماره 5 : پهنه حریم ضمهای همشتاب زمین لرزه در منطقه تهران ( همان مرجع ، ص ، 20 )
عمده اراضی واقع شده در منطقه تهران دارای مقاومت خاک مناسب برای ساخت و ساز می باشد قسمتهایی را که از نظر مقاومت مورد توصیه فعلی قرار نمی گیرد بخش بسیار جزئی از تهران است که اراضی قابل توجهی را در گستره خود ندارد . ( وزارت مسکن و شهر سازی 1368 )

تصویر شماره 6 : طبقه بندی مقاومت خاک اراضی شهر تهران ( همان مرجع ، )
با توجه به تصویر مشاهده می شود که منطقه مورد مطالعه دارای مقاومت خاک مناسب می باشد .
بدین معنی که اکثر نقاط آن دارای خاک خیلی خوب ( 75/3 تا 3 کیلو پوند بر سانتیمتر مکعب ) و بخش کوچکی از سطح منطقه دارای خاک قابل قبول و 25/2 تا 5/1 کیلو پوند بر سانتیمتر مکعب می باشد .
تهران دارای دو حوزه آبریز زیرزمینی در قسمتهای شمالی و حوضه شهر ری می باشد . ( وزارت مسکن و شهرسازی ، 1368 )
یکی از محدودیت های اساسی در توسعه اراضی آینده شهری ، مناطقی است که سطح آبهای زیرزمینی کمتر از 10 متر است . ( وزارت مسکن و شهرسازی ، 1368 )

آب و هوا
بارندگی
بر پایه آمار موجود میانگین سالانه بارندگی ایستگاه نمایشگاه بین المللی و ایستگاه مهرآباد به ترتیب mm 3/230 – 414 می باشد که تغییرات آن از mm 3/166 – 298 تا mm 3/287 – 519 مشاهده شده است . از میان ماههای سال اسفند پر باران ترین و شهریور کم باران ترین ماه سال است . بیشترین میزان بارش در یک شبانه روز در طول دوره 5 ساله آماری mm 47 – 42 می باشد که در 6 مارس ـ 25 مارس 1991 برابر با 16 اسفند 1369 و 5 فررودین 1370 اتفاق افتاده است .

دما
بر پایه اطلاعات موجود میانگین سالانه دما 4/17 ـ 7/14 درجه سانتیگراد ، ماکزیمم مطلق دما 7/40 ـ 38 درجه و مینیمم دما 7/7 ـ 4/11 درجه است . " تیرماه " گرم ترین و " دی ماه " سردترین ماه سال می باشد . به طور کلی ماههای خرداد ، تیر و مرداد ( ژوئن ، ژولای و اوت ) با میانگین دمای بالاتر از 25 درجه سانتیگراد گرمترین ماههای سال محسوب می شوند .
بالاترین دمای مشاهده شده C 6/41 ـ 38 در 13 ـ 14 ژولای 1989 ( 24 تیر 1368 ) و کمترین دمای مشاهده شده 10ـ و 4/11ـ در 31 ژانویه و 15 فوریه 1989 ( بهمن 67 ) اتفاق افتاده است .
پدیده های اقلیمی طوفان گرد و خاک ، غبار آلودگی و تیرگی ، رعد و برق ، یخبندان و مه طوفان گرد و خاک در ماههای مارس ، آوریل ، می و ژوئن مشاهده می شود که از آن میان ماه می بیشترین روزهای طوفانی را دارد .
غبار آلودگی در تمامی ماههای سال مشاهده می شود که از آن میان ماههای دسامبر و ژانویه بیشترین میزان گرفتگی و تیرگی هوا را دارد . سردی هوا و بروز پدیده وارونگی (Inrersion) موجب به قله افتادن هوای سرد می شود که در نتیجه گرفتگی و تیرگی و آلودگی شدید هوا را بدنبال دارد رعد و برق از دیگر پدپده های جوی است که عمدتاً در ماههای مارس تا ژوئن ( اسفند تا خرداد ) اتفاق می افتد .
یخبندان :
مجموع روزهایی که در دمای هوا به صفر و پایین تر از آن می رسد در مناطق شمالی و جنوبی محدوده به 47 ـ 70 روز در سال بالغ می گردد .
پدیده های فشار جو ، نم نسبی ، ابر ناکی و ساعات آفتابی
فشار جو :
بالاترین میزان فشار جو ماه مهر معادل 2/886 ـ 2/848 میلی بار و کمترین میزان آن در تیرماه معادل 3/876 ـ 4/841 میلی بار اندازه گیری شده است .
نم نسبی :
این پدیده هر روز سه بار در ساعات 3 و 9 و 15 به وقت گرینویچ مشاهده و اندازه گیری می شود . بالاترین درصد میانگین ماهانه 4/59% ـ 69% مربوط به ژانویه و کمترین آن 4/17 ـ 27% مربوط به ژوئن است .
ابرناکی :
این پدیده را بر حسب میزان پوشش آسمان از ابر اندازه گیری می کنند و واحد آن سطح آسمان می باشد .
ساعات آفتابی :
مجموع ساعات آفتابی سالانه ـ 2847 ـ 29/27 ساعت اندازه گیری شده است . در میان ماههای سال اوت ـ ژوئن ( خرداد ـ مرداد ) با 339 ـ 336 ساعت بیشترین ساعات آفتابی و ماههای ژانویه ـ فوریه ( دی و بهمن ) با 9/142 ـ 119 ساعت کمترین ساعات آفتابی را دارند .

باد :
بادهای جنوب غربی از نظر تعداد ، بیشترین بادهای مشاهده شده را شامل می شوند همچنین بادهای جنوبی و بادهای شمالی در ردیف های بعدی قرار می گیرند کمترین تعداد باد در جهت شرقی مشاهده شده است . از بین بادهای مشاهده شده %4/78 آنها را بادهای آرام ( سرعت کمتر از 1 متر بر ثانیه ) تشکیل می دهند .

ویژگیهای طبیعی
زمین لرزه های تاریخی :
زمین لرزه های پیشین از سال 1900 به عنوان لرزه های تاریخی نامیده شده که غالباً در کتب تاریخی سفرنامه ها به آنها اشاره شده است که از آن میان نزدیک به 20 مورد رویداد زمین لرزه با بیشترین بزرگی 7/7 = ms در شعاع 100 کیلومتری منطقه مورد مطالعه شناسایی شده است .

درصد
تعداد
شدت mb
9/2
6/18
1/27
7/15
9/13
8/32
2
13
19
11
2
23
4 – 5/3
5/4 ـ 1 /4
0/5 – 6/4
5/5 – 1/5
0/6 – 6/5
نامشخص
( شهرداری تهران ، 1376 )

2 ـ 3 ـ پوشش گیاهی
پوشش گیاهی از عوام مهم در امر آبخیزداری و تفرجگاهی است . در آبخیزداری پوشش گیاهی با حفظ خاک ، افزایش نفوذ پذیری ، کاهش خطرات سیل و از نظر تفرج با بهینه سازی محیط شرایط مطلوبی را برای تفرج کنندگان مهیا می سازد . علاوه بر این با توجه به مجاورت فرحزاد با شهر تهران نقش ، پوشش گیاهی منطقه در کاهش آلودگی هوای شهر حائز اهمیت است .
همچنین مساله دامداری سنتی متکی بر مراتع و استفاده نادرست از عرصه و تخریب ناشی از این بهره برداری پیامدهای آن از نظر توسعه منطقه به عنوان یک تنگنا مطرح است .
پوشش گیاهی منطقه بر حسب نوع کاربری به شرح زیر می باشد .

نوع کاربری
درختان غالب
باغ

جنگلکاری
درخت کاری
توت
زبان گنجشک
گریو
گیلاس
انجیر
بید
چنار
کاج ، توت ، اقاقیا
کاج ، سرو ، اقاقیا

تصویر شماره 7 : معرفی گونه های گیاهی منطقه ( نگارنده )

تصویر شماره 8 : نقشه گیاه شناسی ( شهرداری تهران ، )

2 ـ 4 ـ مطالعات سازمان فضایی و سیمای منطقه
2 ـ 4 ـ 1 ـ شناخت سازمان فضایی :
در بخش شناخت سازمان فضایی ، نظام توزیع عناصر نظام توزیع کاربریها و نظام توزیع شبکه های ارتباطی بررسی می شوند .
2 ـ 4 ـ 1 ـ 1 ـ نظام توزیع عناصر :
مواد ذیل در بخش نظام توزیع عناصر مورد بررسی قرار می گیرند .

توده و فضا
آنچه که در تصویر شماره 9 مشاهده می شود . تمرکز توده در بخش شمال غربی و پراکندگی آن در قسمت جنوب و جنوب شرقی منطقه می باشد . هم چنین می توان گفت که فضاها بدون پیروی کردن از الگوی خاصی در منطقه پراکنده اند .

( تراکم )
همانطور که در تصویر شماره 10 مشاهده می شود در بخش شمال غربی ساختمانهای یک طبقه متمرکزند در جنوب و جنوب غربی ترکیبی از ساختمانهای یک طبقه و دو طبقه مشاهده می شود و در قسمت کوهپایه ای شمال شرقی ساختمانهای دو طبقه و سه طبقه به چشم می خورد و ساختمانهای با تراکم بیش از سه طبقه در بخش شرقی منطقه قرار دارند .
کیفیت بناها ( قدمت )
با توجه به تصویر شماره 11 از لحاظ قدمت سه بخش قابل تمایز در منطقه مشاهده می شود .
1 ـ بـخش قدیمی که در شـمال غربی منطقه واقع شده و اغلب بناهای آن تخریبی هستند .
2 ـ بخش میانی که در جنوب غربی منطقه واقع شده و بناهای آن را از نظر کیفیت ( قدمت ) مختلط هستند .
2 ـ بخش نوساز که در شرق و شمال شرقی منطقه واقع شده و توسعه کالبدی فرحزاد نیز در این قسمت انجام شده است .
3 ـ فرسودگی بافت قدیمی و قسمتهایی از بخش میانی را می توان ناشی از رها شدن آن از سوی صاحبان اصلی و جایگزین شدن قشرهای مهاجر تهیدست روستایی که قادر به احیای بافت نیستند دانست که علاوه بر این مهاجرین به علت عدم تعلق خاطر به بافت علاقه لازم به ترمیم و احیای آن را ندارند .
2 ـ 4 ـ 1 ـ 2 ـ نظام توزیع کاربریها :
با مشاهده تصویر شماره 12 بوضوح مشخص می شود که اغلب کاربری منطقه باغ می باشد .
همچنین تمرکز فضاهای تجاری در کنار گذر اصلی را نیز می توان دریافت . اکثر کاربریهای مذهبی نیز در داخل یا حواشی بخشی قدیمی قرار دارند .
جدول شماره ( 2 )
کاربری
مساحت / مترمربع
درصد
مسکونی
تجاری
تجاری ـ مسکونی
باغ ـ تجاری
باغ
پارک
مذهبی
ورزشی
آموزشی
درمانی
بهداشتی
تاسیسات و تجهیزات
بایر
منبع آب و استخر
کاربری فراهم
گورستان
معابر
جمع کل
222600
13394
891
13818
5/290009
11170
9230
5430
5/12808
5/840
622
570/
5/160499
1300
19312
4400
72020
839915
5/26
6/1
1/0
6/1
6/34
3/1
1/1
6/0
5/1
1/0
1/0
2/0
1/19
2/0
3/2
5/0
6/8
100
( صدر ، 1374 )
2 ـ 4 ـ 2 ـ شناخت ساخت فضیی
دو عنصر اساسی ساخت فضایی شهر عبارتند از میدان و خیابان ( توسلی و بنیادی ، 41 ) در این مجال ساخت فضای فرحزاد در مورد قرار می دهیم : میدان فرحزاد به عنوان یک فضای عمومی جزء پیوسته ای از ساخت اصلی فرحزاد محسوب می شود . این میدان از دو سو به صورت خیابانی ارگانیک ادامه پیدا می کند و این خیابان که گذر اصلی فرحزاد می باشد از سمت شمال ارتباط فرحزاد را با جاده امامزاده داوود بر قرار می کند و از سمت جنوب فرحزاد را با تهران ارتباط می دهد .
دو عنصر مهم دیگر در ساخت فضایی فرحزاد متبره های امامزاده ابوطالب و امامزاده صالح می باشند . بنای این دو مقبره به لحاظ موقعیت خاص ( قرارگیری در خارج بافت اصلی روستا ) پیوستگی قابل توجهی با سایر عناصر اصلی ساخت روستا ندارند .

2 ـ 4 ـ 3 شناخت فضای شهری ( جمعی )
در فرحزاد در فضای شهری عمده وجود دارد . فضای شهری ( 1 ) که شامل میدان و راسته تجاری از گذر اصلی فرحزاد می باشد . این فضای شهری بیشتر عملکرد تجاری ـ تفریجی دارد و استفاده کنندگان از آن ، اکثراً افراد غیر بومی هستند . فضای شهری ( 2 ) مجموعه گذرهای بهم پیوسته ای است که در مرکز بافت قدیمی قرار دارند . در این گذرها . فضاهای عمومی واقع شده اند که بیشتر مورد استفاده افراد محلی هستند .

تجزیه و تحلیل فضاهای شهری :
موارد زیر در دو فضای شهری مذکور مورد مطالعه قرار گرفته است :
کاربریها ، رفت و آمد ، ابعاد ، مقاطع عرضی ، عناصر شاخص و فضای شهری
کاربریهای اطراف شامل : تجاری ، باغ ـ تجاری ، ورزشی ( زورخان ) ، مسکونی به تعداد بسیار کم و کارگاهی .
– تداخل پیاده و سواره و ایجاد عدم امنیت برای پیاده ها
– ابعاد : گذر اصلی تجاری m 220 × m 13 ـ 5
– میدان فرحزاد m 50 × m35
– عناصر شاخص : درختان کهنسال ، مسیر حرکت آب و عناصر معماری هویت بخش در بدنه ها و سطوح جانبی ، بکار گرفتن مصالح مانند آجر در بدنه ها ، در و پنجره چوبی و استفاده از ورق رنگ شده گالوانیزه در سقف های شیبدار ، بطور کلی این عناصر ایجاد تعادل در فضای سخت و نرم می کنند .

فضای شهری ( 2 )
– کاربریهای اطراف شامل تجاری ، باغ ، مذهبی ، بهداشتی و مسکونی
– بدلیل تنگی این گذر بیشتر به عبور پیاده اختصاص یافته است . ولی در هر صورت تداخل پیاده و سواره وجود دارد .
– ابعاد : گذر روبروی مسجد : m75 × m 6
گذر روبروی حسینه : m 35 × m 80/2
عناصر شاخص : درختان کهنسال ، مسیر حرکت آب و معماری قابل وجه شامل ساختمانهای قدیمی

نتیجه گیری :
* تاکید بر فضای شهری موجود می بایست بهسازی و ساماندهی شود .
* ایجاد فضاهای شهری در نقاط قافد این مرکز
* استفاده از عنصری که ایجاد مطلوبیت و مطبوعیت در فضاهای فعلی کرده است . مانند استفاده از درخت ، حرکت آب و بدنه هایی با هویت معماری فرحزاد .

2 ـ 4 ـ 4 ـ شناخت سیمای شهر
" تصاویر متشکل از فضاها و عناصر قابل مشاهده شهر که گویای اندازه ، شکل ، ارتفاع ، حجم ، نوع و سایر خصوصیات بصری ـ کارکردی عناصر و مجموعه های شهری می باشند ، سیمای شهر را می سازند ، سیمای یک شهر تنها شامل فضاهای کالبدی و فضاهای باز و سبز نمی شوند ، بلکه انسانها و کالاها را نیز در بر می گیرد . بنابراین آنچه برای یک ناظر قابل رویت است ، در تکوین و ترکیب سیمای شهر شرکت دارد . شهرها دارای دو سیمای بیرونی و درونی هستند . " ( سلطان زاده ، 1374 ، 68 )
2 ـ 4 ـ 4 ـ 1 ـ سیمای بیرونی شهر ( نمای از دور شهر )
" در گذشته مسافرن با سرعتی در حدود چند کیلومتر در ساعت به تدریج به شهر نزدیک می شوند . در این حالت ، سیمای شهر طی چند ساعت در دیدرس بود و هر چه مسافران به شهر نزدیک تر می شوند ، سیمای روشن تر به خود می گرفت . ولی امروزه هر مسافر توسط وسائط نقلیه به طور متوسط با سرعتی حدود 80 کیلومتر در ساعت به شهر نزدیک می شود . در چنین حالتی شخص مجال مشاهده آزاد و همه جانبه سیمای شهر و ارزیابی آن را نخواهد داشت . " ( همان ، 68 ، 70 )

عوامل سازنده سیمای بیرونی شهر
عوامل سازنده سیمای بیرونی بافت عبارتند از :
1 ـ فضای سبز ، مزارع و باغها
2 ـ خط آسمان ( خط و تصویری که توسط حد نهایی فضاهای کالبدی پدید می آید ) .
3 ـ عناصر شاخص و مهم کالبدی . ( همان ، 71 )
از ویژگیهای قابل توجه در سیمای بیرونی منطقه خوانایی ، وحدت ، تنوع و هویت خاص آن است منظور از خوانایی عناصر شهری این است که آنها به صورت آشکار ، گویای کارکرد و موقعیت خود باشند . عناصر مهم سیمای بیرونی بافت فرحزاد عبارتند از : فضاهای تجاری ـ پذیرایی راسته اصلی ، بقاع امامزاده ابوطالب و امامزاده صالح و رودخانه فرحزاد .
عوامل مهم در ایجاد واحد عبارتند از :
– تشابه در فرمهای اصلی ( کاربریهای باغ ـ پذیرایی )
– تکرار از عناصر معماری ( واحدهی مسکونی )
– پیوستگی و انسجام بافت قدیم
– ارتفاع هماهنگ عناصر معماری ( یک یا دو طبقه )
– وحدت در مصالح و رنگ ساختمانها ( آجر و خشت گل )

2 ـ 4 ـ 4 ـ 2 ـ سیمای درونی بافت
آنچه که یک عابر در داخل بافت رویت می کند . بخشی از سیمای درونی منطقه به شمار می آید عوامل سازنده سیمای درونی بافت منطقه عبارتند از :
1 ـ راه
" منظور از راه عناصر و اجزای شبکه ارتباطات است که شامل بازار ، معابر راسته های اصلی و فرعی ، بن بست ها و کوچه باغها می شود . بازار به سبب یگانگی و داشتن خصوصیات منحصر به فرد و نیز اختصاص داشتن دو سوی آن به عناصر تجاری ، از وضع متمادی در شکبه ارتباطات برخودار است …. "
در فرحزاد ، گذر اصلی روستا ( راسته تجاری ) ، کوچه مجاور مسجد و حسینه و دو کوچه اصلی منتهی به رودخانه عناصر تشکیل دهنده راه هستند .
2 ـ کره
" محل تجمع فعالیتهای ، تقاطع راه ها و گذرها و کاندنهایی که به عنوان مبدا و یا مقصد شناخته می شوند و نقاط حساس در شهر را گره یا مفصل گویند . " ( غفاری ، 1379 ، 36 )
گره های روستای فرحزاد عبارتند از ورودی روستا ، میدان اصلی ، انتهای راسته اصلی .
3 ـ نشانه
" عناصری که به نحوی توسط ابعاد ، شکل و حجم و دیگر خصوصیات کالبدیشان از عناصر و فضاهای مجاور به گونه ای متمایز شده باشند که به صورت نمایانی خود را در معرض مشاهده قرار دهند . نشانه خوانده می شوند . ( سلطان زاده ، 1374 ، 74 )
" نشانه ها ظاهری مشخص داشته و مهمترین عامل ایجاد هویت و شخصیت خاص هر شهر بوده است . ویژگیهای مهم نشانه ها ، تسهیل در ایجاد احساس اسکان ، جهت یابی و وضوح و خوانایی محیط است . " ( غفاری ، همان ، 34 )
نشانه های منطقه فرحزاد را سه مقیاس می توان بیان کرد :
مقیاس کلان : کوه
مقیاس میانی : رودخانه و باغات اطراف و راسته اصلی
مقیاس خرد : واحدهای تجاری ـ پذیرایی
4 ـ لبه
" لبه بخشی از سیمای شهر ، متشکل از فضاهای کالبدی یا فضاهای سبز است که
موجب متمایز شدن سیمای دو بخش شهر از یکدیگر می شود . " ( سلطان زاده ، همان ، 75 )
" لبه ها حدود قسمتهای ساخته شهر یا محل تلاقی بافت شهر و بیرون آن را گویند . لبه ها در حقیقت نمای ساختمانهای متوالی و همجوار قابل رویت در شهر هستند که ممکن است در اثر وجود فضاهای باز بزرگ که امکان رویت چند ساختمان همجوار را فراهم آورده به وجود آمده باشند . نظم فضایی و کیفیتهای بصری لبه ها از ویژگیهای کالبدی یک شهر محسوب می شوند . " ( غفاری ، همان ، 36 )
مهمترین لبه های موجود در بافت فرحزاد عبارتند از : روخانه ، باغات ، عناصر تجاری راسته اصلی .
5 ـ محله
" …. از خصایص مهم یک محله ساخت و سازمان اجتماعی آن است که می تواند در ایجاد وحدت و هویت خاص محله سهم مهمی داشته باشد . در شهرهای سنتی ایران ، محله غالباً به عنوان یک واحد اجتماعی متشکل از تعدادی واحد همسایگی است که هر واحد همسایگی از تعداد خاصی خانه های مسکونی تشکیل شده است . سایر فضاها مانند حسینیه ، تکیه ، بازارچه ، حمام ، مدرسه و مسجد و …. مکمل آن می باشند و بسته به اندازه و سطح اقتصادی ساکنان در اندازه و شکلهای مختلف ساخته شده اند . " ( همان ، 34 )
در روستای فرحزاد به دلیل پراکندگی بافت در بخش میانی ، فقط یک محله در بخش قدیمی قابل تشخیص است .

2 ـ 5 ـ شناخت ارزشهای اجتماعی ـ فرهنگی
روستای مهاجر پذیر فرحزاد ، سه گروه مشخص جمعیتی را در خود جای داده است که ناشی از افزایش بی رویه جمعیت شهر تهران است . این سه گروه شامل بومیلها ( فرحزاد ) ، مهاجرین از تهران و مهاجرین از سایر نقاط کشور می باشند . این گروهها تقریباً در محلهای مشخص از بخش های سه گانه فرحزاد مستقر گشته اند . فرحزاد اکثراً در بخش قدیمی و میانی مستفرند ، مهاجرین تهرانی در بخشی نوساز و مهاجرین از سایر نقاط کشور اغلب در حواشی بخش قدیمی و قسمتهای بسیار کوچک از بخش میانی ساکن هستند .
متروک شدن بافت و ترک آن از سوی صاحبان اصلی ، جایگزین شدن مهاجرین تهیدست روستایی ، عدم حسن تعلق مکانی ساکنان جدید ، استفاده ار فرحزاد به عنوان یک خوابگاه توسط اغلب مهاجرین و تضاد فرهنگی موجود بین ساکنین ، از جمله معضلات مشهود در این روستا می باشد .
به علت وجود تصاد فرهنگی بین گروههای مختلف ساکن در فرحزاد ، هر گروه اماکن مذهبی ویژه خود دارند .
دو عنصر فرهنگی ـ مذهبی بازار در فرحزاد مقبره های امامزاده صالح و امامزاده ابوطالب می باشند که زیارتگاه فرحزادی ها بشمار می روند ولی عملکردهای جنبی نیز مانند برگزاری مراسم سوگواری و اعیاد مذهبی را دارا هستند .
بنای امامزاده صالح فرحزاد در شمال شرقی ده فرحزاد ، در دامنه کوهستان واقع و تاریخ بنای آن سال 986 قمری می باشد . از زیارت نامه ، نسب صاحب مرقد ، پسر امام زین العابدین ذکر گردیده است . ( مصطفوی ، 233 ، 244 )
به فاصله چند صد متری امامزاده صالح در پای کوهستان شمال شرقی ده فرحزاد ، درخت چنار کهنسالی واقع شده است که قنات و کوچکی در پایین آن ظاهر می شود و به استخر آب بسیار از مردم به این درخت چنار حرمت فراوان می گذارند .
امامزاده و زیارتگاهای در نزدیکی این درخت واقع است که به نام امامزاده ابوطالب خوانده می شود که مردم عوام این مقبره را امامزاده انبه هم می خوانند و علت آن چربی درخت چنار کهنسال می باشد که در نزدیک آن واقع شده است . بنای بقعه به نظر می رسد قدیم تر از زمان حکومت صفویه باشد ( همان ، 213 ، 214 ) متولی امامزاده ابوطالب ، این امامزاده را نبیره امام سجاد ( ع ) معرفی می نماید .

2 ـ 6 ـ تحولات جمعیتی ، اقتصادی و فعالیتی
محدوده مطالعاتی به طور کلی فاقد ساخت و سازهای شهری و به تبع آن فاقد جمعیت پذیری است لذا به نظر می رسد بررسی های اجتماعی و اقتصادی کمتر موضوعیت داشته باشد . لیکن با توجه به سکنا گزینی بخشی از مهاجرین روستایی در این محدوده ، نقش منفی رودخانه و دره در پیوستگی کالبدی و همچنین مساله مالیکت اراضی ، این بررسی ضرورت می یابد .

2 ـ 6 ـ 1 ـ وضعیت و عوارض اجتماعی توسعه در محدوده
2 ـ 6ـ 1 ـ 1 ـ تغییرات اکولوژی اجتماعی
دره و رودخانه فرحزاد منشا پیدایش و شکل گیری مراکز قدیمی سکونت مانند ده فرحزاد در کنار خود بوده است . این بافت های روستای پیوندی طبیعی و ارگانیک با بستر و خاستگاه خود داشته که در روند توسعه های جدید دچار اختلال جدی شده اند . با ایجاد زیر ساختهای توسعه شهری در محدوده و به ویژه گسترش سریع بزرگراهها ، از پیوستگی و چسبندگی کانونهای جمعیتی به دره و رودخانه تا حدود زیادی کاسته شده و بر عکس گرایش به سمت شبکه ارتباطی و مراکز جدید تجاری و مسکونی شدت یافته است . در نتیجه نقش و کارکرد طبیعی دره و روخانه تحت الشعاع ساخت و سازهای کالبدی اطراف خود قرار گرفته و ارزشهای کشاورزی ، سکونتی و ییلاقی درون دره رو به افول نهاده است .
با پیدایش این وضع ، پدپده اکولوژیکی و هجوم و جایگزینی در محدوده مشاهده می شود ساکنان بومی ده فرحزاد به نواحی تازه ساز و آبادتر کوچ می کنند و مهاجران کم درآمدتر از نقاط دیگر کشور به محدوده روی می آروند . در نتیجه بافتهای قدیمی در حاشیه دره و رودخانه به صورت غیر مطلوب و گاه متروک در آمده که با عوارض حاشیه نشینی ، تخریب و آلودگی شدید روبرو می باشند .
این وضعیت موجب افت کیفیت زندگی ، تشدید مشکلات مالکیتی و بی علاقگی به امر نوسازی و بهسازی شده است .

2 ـ 6ـ 1 ـ 2 ـ تعارض طبیعت و شهر
علیرغم نیازهای شدید شهر تهران ، نه تنها امکانات وسیع دره و رودخانه فرحزاد در جهت بهسازی محیط و گسترش فضاهای باز طبیعی و تفرجی مورد استفاده قرار نگرفته ، بلکه برعکس این امکانات مورد هجوم ساخت و سازهای بی رویه واقع شده است . دره و رودخانه فرحزاد می بایست و می توانست به عنوان محوری برای پیوند محیط طبیعی و محیط مصنوع و پایه ای برای طراحی شهری در نظر گرفته شود ، ولی در شرایط موجود در اغلب دره و یال های آن به عنوان محیطی مزاحم برای توسعه تلقی شده است . حاصل این رویکرد این است که دره به عنوان محل ریختن زباله و نخاله ساختمانی درآمده است و حتی بسیاری از مجتمع های مسکونی به دره پشت کرده و جهات دید خود را به سمت آن کور کرده اند .
2 ـ 6 ـ 1 ـ 3 ـ نا امنی اجتماعی
به دلیل آنکه محیط طبیعی دره در برنامه ریزی و طراحی توسعه های جدید به حساب نیامده ، اغلب اراضی یار و سبز حواشی دره و رودخانه به صورت فضاهای بدون هویت ، سازمان نیافته و جدا از بافتهای شهری باقی مانده اند .
این امر باعث نفوذ و گرایش فعالیتهای ، ناسالم و مضر اجتماعی و زیست محیطی به درون محدوده بوده که خود موجب پیدایش احساس ناامنی و ترس در ساکنان اطراف می باشد .

2 ـ 6 ـ 1 ـ 4 ـ افول نقش فراغتی و تفریحی محدوده
در توسعه های جدید شهری دره متاسفانه کارکرد طبیعی و اکولوژیک دره و رودخانه فرحزاد ، به عنوان معبر و تنفسگاه شهر نادیده گرفته شده است .
علیرغم توصیه های طرح جامع قدیم و طرحهای دیگر در زمینه حفظ و توسعه کارکردهای تفرجی و تفریحی در دره های شمال تهران این این کارکرد حیاتی تحت الشعاع توسعه بی رویه ساخت و ساز مسکونی و حمل و نقل قرار گرفته است .

2 ـ 6 ـ 2 ـ وضعیت مالکیت اراضی
همان طور که در بحث مالیکیت اراضی و اشکال حقوقی و عرضی آن ، محدوده مطالعاتی از این نظر دستخوش نابسامانی و ابهامات فراوانی می باشد . از جمله این مشکلات می توان به عدم تصریح و تاکید بر مرز اراضی ، مداخلات متعدد و متفاوت بخشهای مختلف عمومی و دولتی ، تجاوز به حرایم دره و کوهستان ، ساخت و ساز و تملک های غیر قانونی و نظایر آن اشاره کرد .

2 ـ 6 ـ 2 ـ 1ـ نحوه حقوقی مالکیت اراضی
منابع طبیعی
در این اراضی برخی ساخت و سازهای غیر مجاز صورت گرفته و همچنین بهره برداری از سنگ معدن به یکی از نهادها واگذار شده است . ضمناً برابر قانون ، اراضی حاشیه رودخانه که توسط اشخاص عمران و به باغ تبدیل شده در تملک افراد می باشد .

مالکیت عرضی اراضی روستا
اراضی مسکونی و باغات آن بنا بر عرف در مالکیت افراد بومی قرار گرفته است . در این زمینه باید به دو نکته اشاره نمود : اول واگذاری حق بهره برداری از باغات به مهاجرت و غیر مالکین ، دوم تملک اراضی نسق توسط معدودی از روستائیان با نفوذ . علاوه بر این دو نکته ، مداخله برخی سازمانها و موسسات و تملک بخشی از اراضی و باغات توسط آنها را نیز نباید نادیده گرفت واحدهای مسکونی ساخته شده در شمال روستا و حریم رودخانه که توسط حاشیه نشینان ساخته شده و باغات و چند واحد صنعتی تجاری فاقد سند بوده و به صورت قولنامه ای معامله می گردد .
حرایم و اراضی طرح دار :
طبق قانون ، حرایم سیلابی رودخانه ها در تملک دولت است . بر این اساس و با توجه به حرایم اعلام شده از سوی طرح تفصیلی ، بخش قابل توجهی از اراضی بایر حاشیه رودخانه ، یالها و دیواره ها و کف رودخانه دارای ممنوعیت ساخت و ساز است و با رعایت ضوابط خاص تنها استفاده تفرجی و یا حمل و نقل از آنها مجاز است . با این حال موارد متعددی از تصرف غیر مجاز است اراضی توسط افراد و یا نهادها مشاهده می گردد .

2 ـ 7 ـ مطالعات منظر محیط
عناصر موثر در شکل گیری منظر محیط فرحزاد عبارتند از :
– رودخانه فرحزاد که با عبور پر پیچ و خم خود از بستری ناهموار ، چشم اندازهای بدیعی ایجاد کرده است .
– پوشش گیاهی متنوع اطراف رودخانه و باغات که در بخش شناخت پوشش گیاهی منظقه به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است .
– توپوگرافی زمین در اطراف رودخانه و حاشیه غربی بافت که دیدهای بسیار متنوعی را بوجود آورده است .
– مصالح ساختمانهای بومی روستا که شامل گل و سنگ می باشد و در ایجاد محیطی ساده و صمیمی نقش موثری داشته است .
2 ـ تحلیل نیروهای موثر بر حوزه
2 ـ 8 ـ 1 ـ شبکه حمل و نقل
آنچه که به عنوان دره فرحزاد مشهود است عملاً از شمال به جنوب بین دو بزرگراه محصور است . این دو بزرگراه به همراه بزرگراههای عرضی ( نیایش ، پونک ، همت ، رسالت و مرزداران ) تا آنجا که ممکن بوده است دره فرحزاد را تخریب کرده اند . ولی آنچه باقی مانده است هنوز سرزمین وسیعی است که می تواند هم به عنوان مجرای تهویه شهر و هم به عنوان گردشگاه عمل نماید . روستای فرحزاد از طریق شبکه دسترسی نسبتاً مناسبی می تواند با جهات چهارگانه تهران ارتباط داشته باشد . این ارتباط بیشتر از طریق بزرگراهها و بلوارهای وسیع صورت می پذیرد . تنها مشکل موجود خیابان ورودی به فرحزاد می باشد که به دلیل باریک بودن امکان دسترسی سریع به بلوارها و بزرگراهها را بوجود نمی آورد .

تصویر شماره 13 : نقشه ارتباطی فرحزاد با تهران ( گیتاشناسی )

تصویر شماره 14 : نوع و نحوه توزیع شبکه ارتباطی ( شهرداری تهران ، )
در فرحزاد سلسله مراتب دسترسی وجود ندارد ، گذر اصلی دارای نفوذ پذیری زیاد بداخل بافت نمی باشد معابر اکثراً باریک و پر پیچ و خم هستند و شیب خارج از استاندارد دارند که در بسیاری از موارد بدلیل شیب زیاد دسترسی فقط از طریق پله امکان پذیر می باشد . امکان دسترسی سواره در اکثر معابر وجود ندارد و در سایر معابر تداخل حرکت پیاده و سواره مشاهده می شود . روستای فرحزاد تا خیابان اتحاد جز با یک پل کم عرض قدیمی رابطه ای با سمت غرب ندارد . مسیرهای پیاده را در این سمت می توان سازماندهی کرده و رابطه ای با دره و امتداد کوهستانی آن در شمال فراهم کرد .

تصویر شماره 15 : شبکه معابر فرحزاد

2 ـ 8 ـ 2 ـ تاسیسات و زیر ساختهای شهری
روستای فرحزاد دارای لوله کشی گاز شهری ، تلفن و برق منطقه ای است .
این روستا فاقد شبکه فاضلاب می باشد و فاضلاب واحدهای مسکونی و تجاری و …. و آبهای سطحی معابر با استفاده از شیب معابر و اکثر موارد بدون وجود کانال در معابر جاری می شود و به سیل می ریزد که باعث آلودگی معابر و سیل می شود . دفع زباله به علت وجود شیب زیاد و پله در معابر با مشکل فراوان بصورت غیر بهداشتی انجام می شود آب کل روستای فرحزاد چندی قبل توسط قنات میان ده و یک چاه عمیق که در دو منبع بتنی ذخیره می شوند ، بوسیله لوله کشی ها به منازل تامین می شده . ولی اکنون بخشی از روستا دارای لوله کش آب شهری تهران است .

2 ـ 9 ـ طرحها و پروژه های مصوب
2 ـ 9 ـ 1 ـ کلیات طرح تفصیلی
طرح تفصیلی به طور کلی سه رویکرد متفاوت نسبت به نواحی مختلف محدوده عرضه داشته است :
* اراضی شمالی یعنی محدوده کوهستانی بالاتر از خط 1800 متر به فضای سبز اختصاص داده شده است .
* ده فرحزاد و اراضی مجاور آن ( باغات موجود ) را همچنان حفظ کرده ولی پیشنهاد خاصی برای ده ارائه است . به جز پیشنهاد خیابانهای 35 متری که از کنار بافت ارگانیک ده عبور می کنند ، در واقع بافت شهری ـ روستای ده فرحزاد را حفظ نموده است .
کاربریهای پیشنهادی طرح در حد نیازهای کاربریهای مسکونی است و کاربریهای کلان شهری مانند کاربرهای صنعتی ، بهداشتی و درمانی ، خدمات اجتماعی و تسهیلات شهری پیشنهاد نداده است . مگر کاربریهای که در وضع موجود ابقاء شده اند ، در طرح تفصیلی حریم رودخانه در قسمتهای شمالی 135 متر تعیین شده ست که تقریباً با عرض یکنواخت تا بافت پر شهری ادامه پیدا می کند و در جنوب این بافت در میان ساخت و سازهای موجود به 75 متر می رسد .
در سر تا سر دره و در طرفین حریم رودخانه فضای سبز با عرض حداقل 50 متر پیشنهاد شده و به شهرداری تعلق دارد . در مواردی این فضای سبز گسترده تر و یا باریکتر شده به حد ساخت و سازهای موجود رسیده است .

2 ـ 9 ـ 2 ـ طرح جامع قدیم تهران
در طرح جامع تهران ، با توجه به پیش بینی رشد نیازهای تفرجی در تهران و ضرورت حفظ و توسعه فضاهای سبز و تفریحی توصیه شده است که در دامنه کوههای البرز در قسمت شمالی محور توسعه خطی شرقـی ـ غربی ، فضاهای سبز و تفریحی گسترش یابد .
در این راستا در مطالعات طرح جامع تهران ، تعدادی از روستاهای شمال تهران ( ازگل ، سوهانک ، دارآباد ، نیاوران ، جماران ، اوین ، درکه ، کن ، امامزاده قاسم ، ونک ، دربند ، و فرحزاد ) برای مطالعه و بررسی امکانات تفریحی و فراغتی انتخاب شده اند .
در مطالعات طرح جامع تهران ، ده فرحزاد به عنوان دهکده تفریحی نمونه ، مورد بررسی قرار گرفته و طرحی ویژه برای آن به منظور حفظ ارزشهای طبیعی و فرهنگی و توسعه امکانات تفریحی ارائه شده است .

2 ـ 9 ـ 3 ـ طرح اجرایی تهران ( 1350 )
در طرح اجرایی تهران ، مشکلات تهران در 31 مورد خلاصه و دسته بندی شده است . که در آن شکل شماره 3 به عنوان " فقدان تفرج و تفریح در تهران و اطراف " معرفی گردیده است . برای حل این مشکل چندمین اقدام از جمله حفظ نقاط طبیعی ، جنگلکاری دره های جنوبی البرز نزدیک تهران و پیوستگی شبکه ارتباطی پیشنهاد شده است .

2 ـ 9 ـ 4 ـ طرح جامع توسعه جهانگردی در ایران ( 1351 )
در این طرح برای توسعه سیاحت داخلی ( ایرانگردی ) به ویژه برای سکنه شهرهای بزرگ ایجاد تعداد زیادی از تفرجگاهها و مراکز پیک نیک مجهز و توسعه یافته پیشنهاد شده است .
در مورد شهر تهران ، با توجه به رشد نیازهای آتی و امکانات عالی آن در کوهستانهای شمالی تاکید زیادی بر حفظ و توسعه گردشگاهها به ویژه در زمنیه پیک نیک ابزار شده است .

2 ـ 9 ـ 5 ـ طرح جامع جدید ساماندهی تهران ( 1370 )
در طرح جامعه تهران ، اگر چه در مورد کوهپایه های شمالی شهر و برنامه ریزی برای آنها ، برنامه خاصی ارائه نشده ، ولی در تعقیب سیاست کلی عدم تمرکز و تعدیل کاربریها و توسعه فضاهای سبز ، نظرات و ضوابطی در مورد حفظ نقاط طبیعی و تفرجگاهی ارائه شده است .
از جمله در روابط اجرایی طرح جامع به موارد زیر اشاره شده است :
هر گونه دخالت و تغییر در چهره طبیعی مناطق تفریحی فضای سبز و درختکاری و باغات حاشیه رودخانه ممنوع است .
ضوابط تفکیک زمین در کاربری تفریحی در مراکز منطقه حداقل قطعه زمین 5000 متر مربع و در مرکز حوزه 10000 متر مربع است .
سازمان اجرایی طرح مجاز است بخشی از اراضی فضای سبز کمربندی تهران را برای ایجاد کمپنیگ و اقامت موقت مورد بهره برداری و یا واگذاری از طریق اجرا بدین منظور قرار دهد احداث هر گونه ساختمان تا زمان تهیه طرح اختصاصی با هر نوع عملکردی در حرایم مسیل ها ممنوع است . استفاده از حرایم مسیل ها جهت احداث پارکهای خطی و گردشگاههای عمومی و تفریحی به همراه ساخت و سازهای مناسب ذیربط مشروط به تهیه و طرح اختصاصی جهت مسیلها با رعایت نکات فنی از نظر ظغیانهای فصلی و حجم و دبی سیلابهای مجاز می باشد .
احداث واحدهای خدماتی عمومی مثل چایخانه ، رستورانها ، هتل و مهمانسرا ، عملکرد ورزشی ویژه و دیگر موارد مشابه در حرایم مسیلها مشروط به رعایت نکات فنی از نظر طغیانهای فصلی و حجم و دبی سیلابها ، ضمن در نظر گرفتن سازه مناسب با تائید مراجع فین و رسیدگی در دستگاه اجرایی طرح مجاز می باشد .
2 ـ 9 ـ 6 ـ طرح مطالعات ساماندهی گردشگاههای تهران ( 1374 )
در الگوی پیشنهادی برای ساماندهی گردشگاههای تهران ، با تمام گردشگاهها از نظر حوزه دسترسی به سه حوزه درون شهری ، حاشیه شهری و برون شهری تقسیم شده است .
منابع عمده گردشگاههای حاشیه شهری تهران عبارت است که از کوهپایه های البرز و پارکهای جنگلی دامنه های البرز و مبادی کوهستانی آن که در حال حاضر مهمترین منبع گردشگاهی تهران است و دارای قابلیت های متنوع طبیعی تفریحی ، ورزشی ، زیبایی منظر و غیره می باشد .
مشکلات عمده مبادی کوهستانی و دره های البرز از نظر تفرجی عبارتست از :
* تخریب ، فرسایت ، آلودگی
* بهره برداری محدود ، بی برنامه و بی تناسب
* فقدان نظام شبکه گردشگاهی
تـوانها و امکانات توسعه مبادی کوهستانی تهران به دو گروه عمده تقسیم می شود .
* قابلیتها و امکانات متنوع طبیعی ، فرهنگی و بصری
* قابلیت دسترسی و ایجاد و پیوستگی میان گردشگاههای درون شهری و برون شهری
* ده فنرحزاد در قسمت جنوب توسط رودخانه و اراضی بایر و مساعد آن ، قابلیت پیوستگی با پارک پردیسان و نصر را داراست . در قسمت شمال ، مسیر رودخانه فرحزاد و جاده قدیمی به یونجه زار ، کیگا و امامزاده داوود ، امکان بسیار مناسبی برای پیوند شهر با گردشگاههای برون شهری فراهم می آورد .

2 ـ 9 ـ 7 ـ طرح بهسازی منطقه فرحزاد ( 1372 ـ شهرداری تهران )
در مطالعات مرحله اول این طرح ، در جهت حفظ امکانات و هدایت توسعه شهری آن پیشنهادهای برای کوتاه مدت ، میان مدت و دراز مدت ارائه شده است .
– پیشنهادهای کوتاه مدت عبارتند از : ایجاد پارکینگ در مدخل ده ، ایجاد معابر پیاده ، ایجاد فضای باز و سرویس بهداشتی و بهسازی باغها
– پیشنهادهای میان مدت عبارتند از : ایجاد تاسیسات زیر بنایی ، بهسازی مسیرهای دسترسی ، حفظ باقت قدیمی .
– پیشنهاد های دراز مدت عبارتند از : ایجاد مراکز تفریحی ، تجاری و خدماتی

نتیجه گیری
1 ـ با توجه به ویژگیهای اقلیمی و تاریخی فرحزاد ، این منطقه شرایط مساعد را برای ایجاد یک مجموعه گردشگری و تفرجگاهی دارا می باشد که باید به عنوان یک اصل مهم در طراحی مد نظر قرار گیرد .
2 ـ روستای فرحزاد دارای گذشته ای بسیار غنی بوده و نقش زیارتی و سیاحتی آن در طول تاریخ از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است . لذا هویت اصلی روستا باید حفظ شود .
2 ـ عناصر طبیعی و ویژگیهای بومی منطقه از جمله رودخانه ، باغات ، بافت قدیمی و … که عوامل هویت بخشی روستا هستند در حین طراحی حفظ شوند .

فصل سوم :
امکانات و محدودیتها
3 ـ 1 ـ امکانات و محدودیتهای طبیعی
امکانات
* سابقه گردشگاهی منطقه و دسترسی آسان و گذرا
* امکانات ایجاد و توسعه فضاهای سبز و مسیرهای دوچرخه سواری و پیاده روی و کوهنوردی ….
* امکان حفظ فضای سبز و باغها از طریق خرید از باغداران و اختصاص دادن آنها به کاربریهای تفریحی
محدودیتها
* وجود محدودیتهای طبیعی مثل گسله ها ، فرسایش شدید ، شیب زیاد ، ضریب هرز آب زیاد ، وجود عوامل تخریبی منابع طبیعی ….
* بر هم خوردن بافت و ترکیب خاک به دلیل ریختن زباله ها و نخاله های ساختمانی و نامناسب شدن آن برای رشد گیاه
* وجود حداقل 3 ماه کم آب تابستان و احتمال خشک شدن کاملی رودخانه

3 ـ 2 ـ امکانات و محدودیتهای کالبدی
امکانات
* سابقه تاریخی مهم فرحزاد و راسته تجاری آن و مسیر کوهستانی امامزاده داوود و امکان احیاء آن .
* امکان اتصال منتهی الیه روستا به مسیر کوهستانی امامزاده داوود و ایجاد یک مجموعه گردشگری با کیفیتی به مراتب بهتر از درکه یا دربند .
* امکان استفاده از دید و منظر متنوع و جذاب و ایجاد فضاهای جمعی
محدویتها
* توسعه بی رویه شهر و دست اندازی به حریم طبیعی و سیلابی رودخانه
* فرسودگی بافت ناشی از ترک آن از سوی صاحبان قبلی و جایگزین شدن اقشار تهیدست و عدم تعلق آنها به مکان زندگی
* فقدان هویت و پیوستگی کالبدی به دلیل وجود فضاهای تعریف نشده و رها شده ، عدم وجود تجهیزات شهری و مبلمان و علائم ، فقدان پیوستگی و سلسله مراتب شبکه ها و ….
* فقدان شبکه های ارتباطی مناسب و تداخل وظایف سواره و پیاده
* کمبود فضاهای آموزشی و بهداشتی و ورزشی و … برای ساکنان و فضاهای تفریحی برای گردشگران

3 ـ 3 ـ امکانات و محدودیتهای اجتماعی
امکانات
* —
* —
محدودیتها
* نا امنی موجود در منطقه
* پدیده هجوم و جایگزین که باعث نفوذ فعالیتهای نا سالم و مضر اجتماعی و زیست محیطی می شود .

فصل چهارم :
اهداف کلی و اهداف عملیاتی
4 ـ 1ـ اهداف کلی
– توسعه پایدار و حفاظت از ارزشهای محیط طبیعی
– برنامه ریزی برای فعالیتهای فراغتی و تفریحی شهروندان و گردشگری از طریق گسترش فضاهای جمعی .
– احیاء هویت زیارتی و تفرجگاهی محور امامزاده داوود
4 ـ 2 ـ اهداف عملیاتی
– جلوگیری از احداث ساختمان در حریم رودخانه
– احیاء هویت تاریخی ـ طبیعی محیط
– تامین زیر ساختها و تجهیزات شهری
– ارتقاء کیفیت بصری و کارایی رودخانه
– گسترش فضای سبز
– استفاده از عناصر طبیعی در احداث نشانه ها و عناصر مصنوع
– ایجاد مسیرهای کوهنوردی ، پیاده روی و ….
– حفظ و احیاء باغهای موجود و استفاده عمومی از آنها مثل کاربری باغ ـ پذیرایی ، پارک و ….
– ایجاد انگیزه های اقتصادی در باغداران برای حفظ و استفاده عمومی از باغها
– گسترش فضاهای جمعی و امکانات تفریحی مانند کاربری باغ ـ پذیرایی ، رستوران ، چایخانه ، پارک ، نمایشگاه ، بازارچه ، تاسیسات و خدمات بین راهی …
– استفاده عمومی از عناصر مصنوع با ارزش ( امامزاده ها )
– ایجاد جاذبه های توریستی

فصل پنجم
برنامه های پیشنهادی
5 ـ 1 ـ برنامه کاربری اراضی
اهداف
– احیاء مسیر کوهستانی امامزاده داوود از طریق ایجاد امکانات مورد نیاز زائران و گردشگران
– ایجاد امکانات کوهنوردی و اسکی
– بهره وری تفرجی و تفریحی از باغات موجود در روستای فرحزاد و فضاهای رها شده
5 ـ 2 ـ برنامه حمل و نقل و زیر ساختها
5 ـ 2 ـ 1 ـ برنامه حمل و نقل
اهداف
– اتصال شمال روستا به جاده امامزاده داوود با حفظ محیط طبیعی دره
– حفظ یالهای دره از تاثیرات منفی مسیرهای ترافیکی مجاور
– ایجاد مسیرهای پیاده با هدف ارتقاء سلامتی شهروندان
5 ـ 2 ـ 2 ـ برنامه زیر ساختها
اهداف
– تامین آب آشامیدنی برای مراکز تفریحی ، پذیرایی ، فرهنگی ، ورزشی و …
– جمع آوری و رفع فاضلابها و به منظور جلوگیری از جاری شدن آن در گذرها و نشست آن به رودخانه
– روشنایی کامل دره فرحزاد به منظور و تامین امنیت از نظر آسیبهای اجتماعی ، ایمنی از خطرات مانند سقوط و … روشنایی مناسب فضاهای جمعی …
5 ـ 3 ـ برنامه مدیریت آب
اهداف
– دستیابی به روخانه ای که در همه ماههای سال یک جریان پایه غیر آلوده داشته باشد
– تامین آب برای فضاهای سبز محدوده
– انتخاب گونه های گیاهی کم مصرف برای کاهش مصرف آب
– کاهش مصرف آب با استفاده از سیستم های تحت فشار
5 ـ 4 ـ برنامه نظام فضای باز و سبز
اهداف
– هدف نهایی برنامه ریزی تفرج عبارتست از ایجاد تعادل بین روابط انسان و محیط ، ایجاد آشتی و هماهنگی میان شهر و طبیعت و تلفیق محیط طبیعی و مصنوع اهداف کلان در توسعه و تجهیز گردشگاههای فرحزاد عبارتند از :
* حفظ تعادل اکولوژیکی منطقه
* پیوند شهر و شهروندان با طبیعت
* توسعه و ساماندهی فضاهای فراغتی و تفریحی
* حفظ و تقویت ارزشها و جاذبه های طبیعی و فرهنگی
* تقویت اقتصاد فراغتی و گردشگری
5 ـ 5 ـ برنامه طراحی شهری
اهداف
– حفظ ارزشهای طبیعی و جلوگیری از گسترش ساخت و سازها به محدوده کوهستانی
– نظام بخشیدن به فضاهای باز حاشیه روخانه
– کنترل ساخت و ساز در حاشیه رودخانه
– ارائه الگو و ضوابط پیشنهادی نحوه استقرار و تراکم ساختمانها
1 تفسیر آیات 7 و 8 سوره الانشراح : " فاذا فرغت فانصب و الی ربک فارغب "
2 بنای اولین باغ وحش تهران در محل باغ لاله زار گذارده شد . سپس به محل کاخ دوشان تپه منتقل شد . باغ ملی نیز در مکان مشجری در شمال غربی ارگ احداث می شود که بعدها به مکان وزارتخانه تبدیل گردید . این مکان جزء اولین مکانهای گذران اوقات فراغت عمومی تهران می گردد .
3 خیابانهای لاله زار ، ناصر خسرو و امیر کبیر پذیرایی هتلها و مهمانخانه هاست .
4 از عناصر مهم و عمده این رده در این دوره می توان از پارک ساعی ، پارک شفق ، پارک فرح و پارک ولـیعهد نام برد .
5 رسـتورانها نیز عمدتاً در امتداد خیابان پهلوی نزدیک میدان تجریش تا چهار راه پارک وی به رشد خود ادامه می دهند .
6 از عناصر مهم این رده از کاربری در این دوره می توان به پارک نیاوران ، هتل هایت ، ورزشگاه آریامهر و ورزشگاه فرح نام برد .
7 از آن جمله پارک جنگلی چیتگر در غرب تهران ، لویزان در شمال شرق با تاسیسات سوارکاری ، سرخه حصار در شرق و پارک آزادگان در جنوب شهر قابل ذکر می باشند .
8 تنها کاربری گذران اوقات فراغت که هماهنگ با رشد سریع شهر از لحاظ جمعیتی و کالبدی به رشد خود ادامه داده رستوران است که به میزان زیاد در کل سطح شهر گسترش یافته بطور مثال در محدوده خیابان ولیعصر بر تراکم این کاربری افزوده شده است .
9 تنها نقطه شهری شهرستان ، شهر تهران است .
10 تخته سنگ عظیمی در چپ جاده نصفه ی راهبین فرحزاد و پنجه زار که در سایه اش می آرمیدند و به مزاحه سنگ یک مثفالش می گفتند .
11 تکه راه طولانی در فراز کوه
12 چشمه ای به سه چهار کیلومتری امامزاده که چون بعد از آنهمه مرارت مسافر به آب میرسید آنرا چشمه آب زندگانی می گفتند .
13 در انتهای دره ینجه زار از گردنه بلند و صعب العبوری می گذرد و طرف دیگر آن دره فرعی است که آبشار مروارید بالای درکه در آن واقع می باشد و چوپانان و کوه پیمایان و همچنین نظامیانی که در اوین به اردو می آیند از این گردنه می گذرند .
—————

————————————————————

—————

————————————————————

148


تعداد صفحات : 148 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود