تارا فایل

مقاله بررسی زن و نهنضت مشروطیت نیروهای تولید


پیشگفتار
در طول تاریخ بشر، روابط تولیدی و مناسبات توزیع و مالکیت حاصل از آن مرتباً تغییر کرده و به نسبت آن نیز روابط اجتماعی انسان ها بی امان در حال دگرگونی بوده و هست. روشن است که مناسبات زن و مرد نیز نسبت به هم- در چنین شرایطی از دگرگونی های بدون وقفه- به دور از تغییر نبوده و مختلف ترین شکل ها را به خود گرفته است. تسلط و برتری مرد نسبت به زن یا برعکس از جمله ی بزرگترین نتایج این دگرگونی ها است.
زنان کنونی در جوامع طبقاتی تحت ستمی دوگانه قرار دارند. ستم نخست ناشی از وابستگی به مردان و عدم استقلال اقتصادی و اتکاء به خود آنان است، و دیگری ستمی است که هم او و هم غیرهمجنسان مردش در زندگی اجتماعی و روابط کار و سرمایه متحمل می‎شوند.
بنابراین مسئله تنها بر سر برابری حقوق زن و مرد نیست، بلکه ورای آن، سخن از برانداختن تمام محدودیت هایی است که وابستگی انسان از انسان و در نتیجه وابستگی یک جنس به جنس دیگر را به وجود می‎آورد.
دوران ما، دوران تحولات و دگرگونیهای سریع بنیادی است. یکی از مهمترین مسایلی که همواره در کشور نوخاسته اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد، مسئله ی زنان است. این مهم است که زن چه نقشی در حیات اجتماعی به عهده گیرد و چگونه نیرو و تواناییش را در همه ی جهات به کار گیرد و عضوی موثر و عامل تولیدی پویای جامعه ی انسانی گردد. شکوفایی استعدادهای زن تنها زمانی مقدور است که امکان شکوفایی تمامی اعضای یک جامعه به وجود آید. از این رو مسئله ی زن نه تنها به جنس او بلکه به کل جامعه اش هم مربوط است. در این رابطه، مطالعه ی مسایل مربوط به زنان باید در رابطه ای سالم و منطقی و با توجه به قانونمندی های عام جوامع طبقاتی صورت گیرد. سرنوشت تاریخی زن و نقش وی را باید از گذشته های دور تاریخ بشری مورد ارزیابی قرار داد و بر مبنای آن به تصویر شرایط کنونی اش پرداخت. تنها در چنین صورتی است که ترسیم خطوط اصلی زندگی آینده ی او و رهاییش از بندهای اسارت می‎تواند میسر گردد.

زنان در نهضت مشروطیت ایران
نهضت مشروطیت ایران جنبشی سوداگرانه- مردمی بود. این جنبش، نیروهای فئودالی و استعماری را یک مرحله به عقب راند. و اگرچه نتوانست به هدف خود یعنی استقرار بورژوازی ملی یا رژیمی دموکراتیک دست یابد، لیک امکان یافت نظام بورژوا- ملاکی را که از نظر تاریخی یک مرحله جلوتر از سلطه ی مطلق فئودال ها بود جایگزین آن سازد. در این جنبش زنان ایران نیز از خواب خرگوشی چندین هزار ساله ی خود برخاستند ودر جهت پیشبرد هدف های آن سهمی ایفا کردند.
در زمان مظفرالدین شاه موج اعتراض و نارضایتی از سوی مردم پایه های سست استبدادی مطلقه ی قاجار را به لرزه درآورد. زنان در تخریب سرای بانک- که دولت روسیه ی تزاری به منظور توسعه ی سیاست خود بر فراز قبرستانی قدیمی در تهران بنا می نهاد- شرکت جسته و آن را در هم کوبیدند. هنگامی که مردم از سوی علمای وقت دعوت شدند که به منظور اعتراض به سیاست های خودکامه ی مظفرالدین شاه عبدالعظیم بست بنشینند، زنان جلوی سواران شاهی را- که قصد خرابکاری داشتند- گرفته و مانع رخنه ی آنان به درون بست نشینان گردیدند. رساندن اخبار و اطلاعات مهم در مواقع حساس مبارزات مردم نیز از جمله فعالیت های زنان بود. در اواخر سلطنت مظفرالدین شاه بست نشینی بزرگی در سفارت انگلیس برپا شد که به پیروزی مردم انجامید و مظفرالدین شاه به ناچار صدور فرمان مشروطیت را بر گردن گرفت. با صدور این فرمان مردم به برگزاری جشن ها و پایکوبی پرداختند و زنان نیز در برگزاری این مراسم شرکت جستند. زنان همچنین در جنبش به وجود آمدن بانک ملی- که به منظور پیشگیری از اقدام دولت مبنی بر دریافت وام از دول بیگانه بود- با پیشنهاد فروش جواهرات خود و ایجاد سرمایه ی اولیه برای بانک، آمادگی خود را در این اقدام ملی نشان دادند.
"… روزی در پای منبر سید جمال واعظ در مسجد میرزا موسی زنی به پا خاسته چنین گفت: دولت ایران چرا از خارجه قرض می‎کند. مگر ما مرده ایم؟ من یک زن رختشوی هستم و به سهم خود یک تومان می‎دهم، دیگر زن ها نیز حاضرند. از این گونه نمایش ها بسیار روی می‎داد.1"
شهر تبریز که محمدعلی میرزا فرزند مظفرالدین شاه والی آن بود، قبل از صدور فرمان مشروطیت پا به پای تهران در جنبش ضداستبدادی- ضد استعماری شرکت داشت و نقش ارزنده ای بازی کرد.
پس از صدور فرمان مشروطیت دول روسیه ی تزاری و انگلستان به جهت بسط سیاست غارتگرانه ی خود اقدام به بستن قرارداد شوم 1907 کردند. به موجب این قرارداد، مناطق شمال ایران در اختیار دولت تزاری و صفحات جنوبی آن در کنترل انگلستان قرار می گرفت و قسمت های مرکزی ایران نیز به ظاهر بیطرف می شد. نمایندگان اولین دوره ی مجلس شورای ملی- این ثمره ی گرانمایه ی نهضت مشروطیت- پیمان ننگین فوق را مردود اعلام کردند. به دنبال این رویداد، جهانخواران روسیه ی تزاری و انگلستان- پس از یک سلسله کشمکش های سیاسی- به همراه سرسپرده ی خویش محمدعلی میرزا، در سال 1287 شمسی مجلس را به توپ بستند و آزادیخواهان ایران را داغدار ساخته و به تعقیب و کشتار آنان پرداختند.
در چنین شرایطی مردم شهر تبریز به مقاومتی قهرمانانه دست زدند و این شهر رفته رفته به دژ تسخیرناپذیر آزادیخواهان مردم ایران بدل گردید. مردم این شهر به رهبری مجاهدان قهرمانی چون ستارخان و باقرخان موفق گردیدند پس از قریب یک سال مبارزه ی خونین و بی امان مشروطیت از دست رفته را به مردم ایران بازگردانند و لزوم موجودیت آن را به محمدعلی شاه سرسپرده تحمیل کنند.
در این دوران فعالیتهای زنان تنها به عملیات پشت جبهه- چون پرکردن پوکه ی فشنگ و غیره- محدود نمی گردید. "پاولویچ" می نویسد:
"عکس یک دسته ی شصت نفری از زنان چادر به سر ایرانی، تفنگ به دست اکنون در اختیار ما است. اینان محافظ یکی از سنگرهای تبریز بودند.2"
در یکی از شماره های "حبل المتین"، خبری بدین مضمون چاپ شده است:
"در یکی از زد و خوردهای بین اردوی انقلابی معروف ستارخان به لشکریان شاه، بین کشتگان انقلابیون بیست زن مشروطه طلب در لباس مردانه پیدا شده است."
پس از به توپ بستن مجلس و رویارویی ارتجاع داخلی و خارجی با مقاومت شدید مردم، قشون دستگاه خودکامه ی تزار از شمال به آذربایجان- سنگر آزاد مردان مشروطیت- سرازیر گردید. به دنبال این جریان، استعمارگران روسی با همکاری دوستان غارتگر انگلیسی خود در سال 1290 هجری طی اولتیماتومی به دولت نوبنیاد ایران- علاوه بر طلب امتیازات جدید- خواستار پرداخت مخارج لشکرکشی روسیه ی تزاری به آذربایجان شدند.
دو دولت مهاجم برای دریافت جواب خود مهلتی 48 ساعته تعیین و تهدید کردند که در صورت عدم قبول خواسته هایشان تمامی خاک ایران را اشغال خواهند کرد.
مردم ایران در برابر چنین تهاجم بی شرمانه ای به حقوق خویش و با توجه به واقعیت تلخ خطر نابودی کامل مشروطیت- که به بهای ریختن خون بهترین عزیزانش به دست آمده- دست به واکنشی عظیم زد.
نمایندگان دوره ی دوم مجلس شورای ملی با التیماتوم فوق مخالفت کردند. دولت دست نشانده ی وقت به رهبری وثوق الدوله مجلس را بست.
"زن و مرد، کوچک و بزرگ به کوچه ها می ریزند. مدارس تعطیل می گردد، بازاریان و کسبه دست از کار می کشند، وزارتخانه ها و تجارتخانه ها تعطیل می‎شود. حالا دیگر جنگ بین استبداد و مشروطه نیست، بلکه سرنوشت یک ملت مطرح است.
هزاران نفر در میدان بهارستان، میدان مجلس، مسجد سپهسالار و خیابان های اطراف گرد می آیند و دمونستراسیون عظیمی راه می اندازند ، حزب دموکرات با شعار : " چو ایران نباشد تن من مباد!" مردم را که چون اقیانوسی برآشفته بود، به جانبازی در راه وطن دعوت می نماید. ناطقان با سخنان آتشین خود ، از مظالم استعمارگران انتقادها می کنند."3
زنان در این تظاهرات بزرگ و ضد استعماری نقشی بس ارزنده داشته اند.
" .. در این ایام تیره و وحشتناک سیصد نفر از زنان ایران با چادرهای سیاه و نقاب های مشبک سفید در حالی که هر یک تپانچه ای با خود داشتند به ساختمان مجلس در آمده با رییس مجلس ملاقات نمودند. این مادران و زنان و دختران محجوب ایرانی ناگهان نقاب های خود را پاره کرده، تپانچه های خود را نمایش داده و قصد حتمی و اراده ی قطعی خود را چنین اظهار نمودند که اگر وکلای مجلس در انجام وظایف خود و حفاظت از شرافت ملت ایران تردید کنند، مردان و فرزندان خود را کشته واجسادشان را در همین مکان خواهند انداخت."4
نقش زنان در نهضت مشروطیت ایران در ادبیات انقلابی این دوران نیز بازتاب خود را یافته است. شعر زیر بخشی از سرودی "نیمتاج خانم سلماسی خواهر مرحوم امیراقبال لکستانی" است.
ایرانیان که فروکیان آرزو کنند
باید تخت کاوه خود جستجو کنند
آزادی به قبضه ی شمشیر بسته اند
مردان همیشه تکیه ی خود را بدو کنند
شد پاره عصمت عجم از غیرت شما
مردان، بیاورند که زنها رفو کنند…"5
"محمد سعید اردوبادی" در حدود سال های 1930 درباره ی قیام تبریز رمانی به نام "تبریز مه آلود" نگاشته است. وی در این رمان چند جلدی به گونه ای استادانه سعی در تصویر کردن ویژگی های این قیام قهرمانانه ی ملی کرده است. شخصیت های داستان هر یک بازگو کننده ی نقش عنصاری هستند که قیام را به وجود آورده اند.
"… قدرت، یکی از قهرمانان داستان نماینده ی مجاهدان قفقازی است که در قیام تبریز شرکت فعالانه داشته اند. او هم [….] یکی از تبریزیان کارگری است که در معادن باکو کار کرده و پرورده ی مکتب انقلابیون قفقاز بود. او هم […… ] در جریان جنگ های تبریز روانه ی آن دیار می شود و به اردوی انقلابی ستارخان می پیوندد و تا پای جان باقوای مستبدان پیکار می نماید. زینب و دلربا خواهر و نامزد قدرت ، نماینده ی شیر زنانی هستند که به پاس خود ناموس خود و همنوعانشان همپای مردان قدم در عرصه مجاهدت می گذارند و در کوره ی مبارزات آبدیده تر می شوند.6…."
پس از استقرار مشروطیت، اقداماتی در جهت آزادی زنان و برکناری حجاب توسط زنان و مردان آزادیطلب و روشنفکر صورت گرفت، شعرای آزاده ای چون "میرزاده ی عشقی"، "عارف قزوینی" و "پروین اعتصامی" دراین باره شعرها سروده اند.
زنده یاد "عشقی" می گوید:

با من اریک دو سه گوینده هما واز شود.
کمک این زمزمه درجامعه آغاز شود
با همین زمزمه ها ، روی زنان باز شود
زن کند جامه ی شرم آر و سرافراز شود
لذت از زندگی جمعیت احراز شود
ورنه تا زن به کفن سر برده
نیمی از ملت ایران مرده
مبارزات زنان و مردان آزادیخواه در جهت رهایی زن از قید و بندهای چندین هزار ساله ، قبل از هر چیز به پیدایی جمعیت های متعدد زنان در شهرهای ایران انجامید.
شرکت خواتین اصفهان درسال 1297 هجری شمسی و شرکت آزمایش بانوان دو سال پس از آن به همت "صدیقه ی دولت آبادی" بنیان نهاده شد. در همین سال ها روزنامه های زبان زنان به مدیریت نامبرده در اصفهان انتشار یافت، جمعیت پیک سعادت توان در رشت در سال 1300 به ابتکار "جمیله ی صدیقی" و "سیکنه ی شبرنگ" تاسیس یافته و مجله ای به همین نام منتشر گردید.انجمن نسوان وطنخواه در همین سال به رهبری "محترم اسکندری" تشکیل یافته و مجله ای به نام عالم نسوان به سرپرستی نامبرده انتشار یافت. در سال 1305 انجمن بیداری نسوان در تهران تاسیس شد. نخستین بار توسط این انجمن بود که – هشتم مارس- روز بین المللی زن در ایران برگزار گردید. در همین سال ها همچنین مجمع انقلاب نسوان در شیراز پا به عرصه ی وجود نهاد گذشته از سازمان ها و مجلات نامبرده در بالا، تشکیلات و مطبوعات دیگری نیز با هدف روشنگری در زمینه ی حقوق زن در سال های پس از پیروزی مشروطیت به وجود آمدند.
همزمان با این فعالیت ها ، در شهرها جلسات سخنرانی در زمینه ی آزادی زن برگزار گردید، مدارس دخترانه پا به عرصه ی وجود نهاد و پای گروه هایی ازدختران جوان بدانجا گشوده شد.
مجموعه ی این اقدامات اجتماعی – فرهنگی – به مثابه میوه های نهضت ملی مشروطیت – نقش موثری در بالا بردن سطح آگاهی عمومی و بیداری زنان ایفا کرده و آنان را به پاره ای از حقوق حقه شان نایل آورده است. این امر موجب گشته است که زنان ایران در مقاطع بعدی تاریخی ، مبارزاتی وسیعتر و شکل یافته تر در راه احقاق حقوق خود به عمل آورند.

زنان در نهضت مشروطیت ایران

زن
و رهایی نیروهای تولید

تهیه و تنظیم :

1 ص 281 . تاریخ مشروطه ی ایران. احمد کسروی. امیرکبیر
2 ایوانف، انقلاب مشروطیت ایران، ترجمه ی هوشیار، ص 52-51 نقل از دو مبارز جنبش مشروطه. رییس نیا و ناهید زیرنویس ص 83-82. انتشارات آگاه
3 . دو مبارز جنبش مشروطه، رییس نیا و ناهید ،ص 209-208 انتشارات آگاه
4 . همانجا زیرنویس ص 208
5 . دیدار همرزم ستارخان. نصرت الله فتحی. چاپ دوم. ص 110. انتشارات گوتنبرگ.
6 . دو مبارز جنبش مشروطه . رییس نیا و ناهید. ص 4-173. انتشارات آگاه.
—————

————————————————————

—————

————————————————————

1


تعداد صفحات : 13 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود