تارا فایل

معماری مساجد معاصر جهان-


درتمام کشور های دنیا، مسجد، محل برگزاری نماز، گردهمایی و آموزشی مسلمانان است و در کنار کارآبی وسیع عملی که دارد از ارزش عالی معماری و هنری نیز بر خوردار است به طوری که مروارید درخشان ساختمان های جوامع غربی بوده و مینیاتور از اقتباس اعراب وملیت ایران است.
آقای "چی گای یون" معتقد است:
درآن زمان مسجد شامل یک حیاط روباز و دیوار حصار مانند ساخته شده از گل بود، از تنه خرما به عنوان ستون و از شاخه های درخت خرما و گل و خاک به عنوان مصالح ساخت مسجد استفاده می شود. در تاریخ معماری جهان برای ساخته مساجد پنج سبک عراق، سبک اسپانیا، سبک هند و سبک چین است.دکتر"عمرخالدی " یکی از استادان مسلمان داشگاه های آمریگا است، درزمینه ساخت مساجد ومهماری آن درجهان می گوید:
در آمریگاحدود دو هزارمسجد وجود دارد که نود درصد آنها از نظر معماری تغییر کاربری داده شده اند و از ابتدا مسجد نبوده اند.وی می افزاید: بعضی از این مساجد کلیساهای متروکه ای هستند که مسلمانان آنها را خریده و به مسجد تبدیل کرده اند در میان این تعداد ازمساجد حدود یکصد واحد از ابتدا و به عنوان مسجد طراحی و ساخته شده اند.این کارشناس می گوید: از نظر اسلام ساختمان مسجد طرح خاصی ندارد.اولین مسجد در اسلام همان خانه شخصی پیامبراگرم ‹ص› بوده که طراحی آن بسیار ساده بود.وی با اشاره به طراحی ساخت خانه رسول خدا ‹ص› ادامه می دهد:
این مکان دارای دیوار کوتاهی بود که به طرف کعبه قرار داشت و محراب کوچکی بود که جهت قبله را نشان می داد بنابراین مسجد چیزی جز دیوار قلبه و محراب نیست.خالدی می گوید: معماری مسجد به صورت طاق ها و شبستان ها گنبدها و مناره ها درست پس از آشنایی مسلمانان بیشتر جنبه قدرت نمایی و سمبلیک داشته است و مناره ها هم گاهی تنها به صورت نمادین بنا شده اند.درآمریکا تنها چند مسجد است که گنبد و مناره دارد و مساجد آمریکا با مساجد شبه قاره تفاوت های زیادی دارد. بخشی که در طبقه دوم مسجد برای خانم ها باشد درمساجد شبه قاره وجود ندارد و هرچند اسلام ورود زنان را به مسجد منع نکرده اما به صورت سنتی غالب مسلمانان جایی برای زنان در مسجد در نظر نمی گیرند. فارسی و عربی تزیین شده اند و از نقش های هنری قدیمی برای طراحی آنها استفاده شده است.معماری درآمریکا باید مطابق آب و هوا و محیط زیست طبیعی و شهری باشد و استفاده از بلند گوبرای مراسم مذ هبی در خارج ازمحیط مذهبی ممنوع است، لذا ساختن مناره در این کشور معنایی ندارد. ویژگی دیگری که درباره مساجد آمریکا قابل توجه است ایام هفته است، شلوغ ترین زمان در مساجد روزهای شنبه و یکشنبه و اعیاد است که برای آن برنامه ریزی شده است.خانواده های مسلمان در روزهای آخر هفته، بچه های خود را جهت آموزش های مذهبی به مساجد می آورند و مدارس آخر هفته در مساجد بسیار رواج دارد و مساجد آمریکا به صورت محلی ویژه برای جامعه مسلمان در آمده اند و بسیاری از این مساجد برنامه های خاصی برای مراسم عروسی نیز دارند."محسن لهراسبی" نویسنده ای دیگر درباره معماری و ساخت مساجد به ویژه در آتن می گوید: عثمانی ها درخلال سال ها حضور در آتن به ساختن معابد اسلامی و مساجد متعدد و یا تبدیل کلیسا به مسجد اهتمام نمودند.
براساس منابع و گزارش ها مساجد و مراکز اسلامی زیادی در آتن وجود داشته است اما با خروج عثمانی ها تمامی مساجدی که قبلاً کلیسا بودند تبدیل و بقیه تخریب شدند.با این روند تاکنون آتن فاقد مسجد بوده است و تنها پایتخت اروپایی است که مسلمانان از داشتن مسجد در این شهر محروم هستند و هر گونه تلاش برای ساختن مسجد با مخالفت شدید کلیسا و دولت روبه رو بوده است.لهراسبی می گوید: تحولات جهانی و مسایل حقوق بشر، دولت را وادار کرد تا در روش های خود با مسلمانان تجدید نظر کند و افکار جهانی را از جمله اروپاییان و کشور های اسلامی را خشنود نماید و مجلس یونان طرح دولت را برای ساختن مساجد در آتن پس از یک قرن ونیم به تصویب رساند.هندوستان نیز یکی ازکشورهایی است که معماری ویژه و خاصی دارد، وجود حکومت های شیعی و ایرانی در منطقه به ویژه در جنوب هند "دکن" رهاوردهای فرهنگی بی شماری در معماری هند داشته است.به عنوان نمونه مسجد "مشیرآباد" درمحله مشیرآباد واقع شده است و از نظر معماری و گچ بری های آن یکی از آثار ارزنده و قدیمی "دکن" است.مسجد "مشیرآباد" دارای دومناره بلند است که اسملت آن از آهن بوده و چون به مرورزمان زنگ زده و پوسیده است مرمت و بازسازی است.ساخت ویژه ورودی محرابی شکل آن نمایی منحصر به فرد به ساخت و معماری این مسجد داده است که به نظر می رسد از فرهنگ عثمانی ها گرفته شده است.

نگاهی به معماری مساجد معاصر جهان
در طول تاریخ، ساخت مسجد در ایران در بطن جریانی که تغییر و تداوم مهمترین ویژگی های آن بودند، انجام می شد. پروسه ای که تا انتهای دوران صفویه تغییر و تداومش به وضوح قابل رویت است، اما از آنجا که این سنت به مرور تداوم خود را از دست داد، تغییرش نیز ناممکن شد
روند تغییرات :
تداوم و تغییر شروط لازم یکدیگر در این پروسه تاریخی هستند. تداوم در معماری معاصر کلیسا و تا حدودی تداوم در معماری معاصر مساجد برخی از کشور های مسلمان این دغدغه که چگونه می توان مسجدی امروزی طراحی کرد را در ایران بارزتر می کند. دغدغه ای که با وجود سرمایه گذارهای مناسبی که بعد از انقلاب اسلامی در ساخت مساجد جدید انجام شد، به دلیل تکرار الگو همچنان به قوت باقی است.

اگر بپذیریم که تغییر در معنای عام آن برخاسته از دانش و آگاهی است، با توجه به سیر صعودی دانش بشری پذیرفتن تغییر برای جامعه امروزی به عنوان یک اصل قابل تردید نیست. اصلی که غفلت از آن، تکرار خسته کننده فرم های آشنا در معماری مسجد را سبب شده است. پاسخ این سوال که در طراحی مساجد این اعتقادات هستند که فرم ها را ایجاد کرده اند یا فرم ها در اثر گذر زمان به نوعی تقدیس رسیده اند، می تواند در تبیین رویکرد مناسب برای طراحی مساجد تاثیر بسزایی داشته باشد.
اسماعیل سراج الدین در مقاله خود با عنوان دسته بندی رویکرد های تاثیرگذار در معماری معاصر کشور های اسلامی در کتاب "ساختن برای آینده" (از مجموعه کتاب های جایزه معماری آقا خان که به مناسبت برگزاری پنجمین دوره این جایزه در سال ۱۹۹۲ میلادی به چاپ رسید)، این رویکرد را به پنج دسته تقسیم می کند. او در مقاله خود آورده است: "برطرف کردن دوگانگی بین تفکرات مدرن و سنتی در معماری، یکی از ممترین رویکرد های جایزه معماری آقاخان در تمامی مباحثی که درباره معماری در دنیای اسلام مطرح شده بوده است؛ مباحثی که در کل معماری دنیا نیز مطرح بوده است. بر اساس برندگان جایزه معماری آقا خان از بین تمام رویکردها موجود می توان معماری معاصر را به پنج رویکرد تقسیم کرد:
۱- رویکرد عامه پسند
۲- رویکرد سنت گرا
۳- رویکرد مردم گرا
۴- رویکرد نوگرایی قابل انطباق
۵- رویکرد نوگرا
رویکرد عامه پسند، رویکردی است که بر اساس روش های مردم عامه به وجود آمده است و در واقع رویکردی است که معماری بومی را به وجود می آورده. مسجد جامع یاما و یا مسجد جامع نیونو نمونه هایی از این مساجد هستند. پیام این مساجد واضح و روشن است و به راحتی توسط جامعه ای که از آن استفاده می کنند و حتی خارجی هایی که از آنها دیدن می کنند، قابل درک است. این مساجد استادکارانی سنتی دارند که با تکیه بر تجربه خویش چنین مساجدی را ایجاد می کنند.
چهار رویکرد دیگر، رویکرد هایی هستند که توسط معماران به وجود آمده اند. رویکرد سنت گرا به وسیله معمارانی (مانند حسن فتحی و رامسس ویسا واصف) به وجود آمده که تبحر فراوانی در شناخت موتیف های سنتی معماری دارند و تصمیم می گیرند در محدوده این موتیف ها به طراحی بپردازند. البته قصد آنها تعالی بخشیدن به این زبان معماری با بهره گرفتن از استعداد هنری شان است. در واقع این معماری از زبان غنی معماری تاریخی و بومی استفاده می کنند و کار های خود را به گونه ای طراحی می کنند که شامل قواعد، تکنیک ها و ملزومات آن معماری شود.
رویکرد مردم گرا آنچه که مردم می پسندند را طراحی می کند، معماری که معمولاً از نظر کیفی متوسط و اغلب مبتذل است و صرفاً برای مسائل اقتصادی ساخته می شود. در رویکرد نوگرایی قابل انطباق و رویکرد نوگرا تلاش در جهت طراحی برای زمان حال است.
نوگرایی قابل انطباق تلاش می کند که زبان معماری گذشته را برای پاسخ دادند به نیاز های معاصر سازگار کند. مسجد سعید ناوم نشان دهنده مجموعه ای از تلاش ها برای انعکاس همزمان نوگرایی و معماری سنتی است. رویکرد نوگرا با تاکید بسیار به سوی ایجاد زبانی نو گام بر می دارد، اگر چه که درون آن تغییر دوباره آرمان های گذشته با رویکرد های نوین نیز وجود دارد.
به طورمثال مسجد سفید شرف الدین نشان دهنده تلاش معماران برای ایجاد تمایز با معماری سنتی بوسنی است. این پروژه که نمونه ای از این رویکرد نوگراست از سوی مردمی که از آن استفاده می کنند، مورد پذیرش و متقاعد کننده بوده است. مباحثات هفت ساله در طول ساخت آن و مکالماتی که بعد ها صورت گرفت همگی گواه آن است که این مسجد از نظر مردم پذیرفته است و به روشنی نشان می دهد که می توان در جوامع سنتی با دیدی آوانگارد به طراحی پرداخت، به این معنی که عناصر کلیدی مسجد مثل، مناره، گنبد، محراب و سردر ورودی می تواند بدون اینکه درمعنی تنزل پیدا کند تغییر شکل بدهند.
این به مهارت معمار، توانایی هایش و میزان آشنایی اش با جامعه ای که برای آن طراحی می کند بستگی دارد؛ عواملی که خلاقیت را از ابتذال متفاوت می کند. شیوه های بسیاری برای طراحی مساجد بهتر وجود دارد. رویکرد هایی که به نیاز جوامع انسانی برای نشان دادن هویت شان پاسخ مناسب دهند.
اما آنچه که پیش از همه اهمیت دارد این است که تها با آزادی معمار در تصویر سازی و خلاقیت است که مسجد می تواند اهداف مهم خویش در فرهنگ غنی اسلامی را محقق سازد."
مساجد معرفی شده در این مقاله همگی با دو رویکرد انتهایی(نوگرایی قابل انعطاف و نوگرایی) طراحی شده اند، مساجدی که با توجه به میزان استقبال نماز گزاران به نظر می رسد نقطه آغازی در طراحی مساجد معاصر هستند.
آنچه در این مساجد قابل تعمق است، ایده های طراحی آنها، نوآفرینی نمادها و خلق فرم های غیر تکراری، الحاق عملکرد های متناسب با ضرورت های جامعه، به کارگیری مصالح وتکنولوژی روز، توجه به سنت های اسلامی و معاصر سازی آنها، مقیاس پژوهش ها و تخصیص هزینه های بعضاً کلان در جهت ترویج فرهنگ اسلامی و نیز موقعیت مکانی و منظر آنها نسبت به بافت و سیمای شهری است که لازم است هر یک با نگرشی منتقدانه مورد توجه قرار گیرد، چرا که هدف از انتخاب این مساجد، لزوماً معرفی آنها به عنوان نمونه های موفق و معاصر در این زمینه نبوده، بلکه منظور اصلی، آشنایی معماران و طراحان ایرانی با مواضعی است که در سایر کشور هی نسبت به این مقوله اتخاذ شده است.
آنچه امروز در معماری ایرانی ضروری به نظر می رسد، فراهم نمودن بستر مناسب و فرصت هایی جهت طرح اندیشه های نو بر اساس دانش فنی روز است. به تجربه ثابت شده است که رد یا قبول یک سنت اجتماعی از دیرباز، منوط به گذشت زمان بوده است و از آنجا که سنت های نادرست و ناسازگار دوام چندانی نخواهند داشت، تداوم این حرکت منجر به تحقق یک معماری اصیل و امروزین خواهد شد؛ رویکردی که اگر در کشور ما فارغ از تمامی شرایط بر ضابطه شایستگی طرح پیشنهادی استوار شود، می تواند در بازیابی جایگاه از دست رفته معماری ایران در طراحی مساجد معاصر تاثیر فراوانی داشته باشد.
درباره مسجد الامه لیبی
آفریقا: تفسیر مدل های گذشته به عنوان یک رویکرد تاریخی به عنوان مثال در مسجد جامع کویت و در بعضی طر های شرکت کننده در مسابقه طرح مسجد بغداد به وفور در مساجد دولتی کشور های دیگر تکرار شده است.
استفاده از سنت های مسجد سازی عثمانی نیز در پیش طرح این مسجد در تریپولی، واقع در لیبی، ذکر شده است طرح مسجد به وسیله رامش خوسلا از مشاور کانادایی "آرکوب" تهیه شده است؛ مشاوری که به خاطر طراحی ساختمان های مدرن تجاری و هتل هایی که براساس معماری بومی هندوستان و پاکستان شکل گرفته بود، معروف شده است. طرح آرکوب برای الامه، برنده مسابقه محدودی شد که با حمایت مالی وزارت مسکن لیبی در سال ۱۹۷۹ میلادی طرح نهایی آن تهیه شد.
طراحان در این پروژه در جستجوی تمایز بودند… چیزی که شخصیت معماری اسلامی لیبی را شکل خواهد داد… مولفه ای که در معماری قدیم لیبی به خوبی مشهوداست، رویکردی که در ادامه به ایجاد یک حیاط مرکزی یا پاسیو که با ساختاری ساده محصور می شود منجر می شود. این حیاط القا کننده حسن و وقار است. حسی که ایجاد آن مستلزم استفاده از معماری توپر ساده بدون بکارگیری از تعابیر تزئینی معماری است. این طرح می بایست طرحی جدید بوده و تقلید و تکرار گذشته نباشد… می بایست با طرح توسعه کرنیش مطابقت داشته باشد و فضای کافی برای پیاده رو و فضای سبز ر افراهم نماید.
براساس برنامه اولیه طرح، نمازخانه باید گنجایش ۲۷۰۰ مرد به همراه فضای جداگانه برای ۳۰۰ زن در سطحی دیگر را داشته باشد. حیاط جلویی باید گنجایش ۶۰۰۰ نمازگزار دیگر را داشته باشد تا در مجموع ظرفیت مسجد به ۹۰۰۰ نمازگزار برسد. گنبد این مسجد می بایست ۵۰ متر و مناره آن ۷۰متر ارتفاع داشته باشد.
علاوه بر تاسیسات بهداشتی کافی، یک مدرسه، یک کتابخانه، موزه و فضا های نشیمن نیز به همراه یک محوطه برای فضای سبز در نظر گرفته می شد. از سوی دیگر یک بالکن مشرف به محوطه مسجد در فضای سبز نیز می بایست در مسجد در نظر گرفته می شد تا مردم را از طریق آن به نماز دعوت کنند.
این ملزومات طراحی با قواعد ملی طراحی در لیبی همساز بود. فرم پیشنهادی برای سازه مسجد گنبدی بود که بر روی یک مخروط ناقص قرار می گرفت. وزن گنبد در طرح پیشنهادی به وسیله یک تیر دایره ای شکل که برروی پنج شاه تیر قرار گرفته، تحمل می شد. ساختمان نیز باید با بتون درجا و با بهرهگیری از الگو های هندسی طراحی می شد.
در اکثر موقعیت ها پاسخ معیار به موقعیت و فرهنگ محلی که درآنجا واقع شده ققابل درک است. اما انتخاب مدل های عثمانی بازهم یادآور دوره ای تاریخی است که در آن بخش عظیمی از لیبی امروز در زمان امپراطوری عثمانی ساخته شد. توجه به معماری شمال آفریقا در این پروژه تنها در بهره گیری از جزئیات این معماری خلاصه شده است.

درباره مسجد بن مدیا
این بنا نمونه ای دیگر از مساجد مدرن است که توسط یک کارفرمای خصوصی، برای استفاه عموم در شهر دبی در امارات متحده عربی، وقف شده است. در سال ۱۹۸۲، ماموریت طراحی این مسجد به یک شرکت یونانی واگذار شد.
هرچند که معمار هندی سرشناس این شرکت که در آتن تحصیل کرده بود، تجربیات فراوانی را در طراحی طیف گسترده ای از ساختمان ها داشت، لیکن این اولین پروژه او در زمینه طراحی مسجد در
سال ۱۹۹۹، به کارفرما تحویل داده شد.
این مسجد در نزدیکی میدان الناصر در مرکز شهر دبی قرار گرفته و با شماری از ساختمان های بلند و خیابان های شلوغ محاصره شده است. در واقع مسجد بن مدیا،جایگزین یک مسجد قدیمی ساخت ربوط به دهه هفتاد شده است. این مسجد می تواند در نماز خانه اصلی خود، واقع در طبقه همکف که بالاتر از سطح زمین قرار دارد،۵۰۰نفر را در خود جای دهد و در نیم طبقه بالا که برای بانوان در نظر گرفته شده است پذیرای ۲۳۰نفر باشد همچنین طبقه زیرین آن گنجایش ۳۶۰نمازگزار را دارد.
دیوار های خارجی که با آجر های دست ساز شنی رنگ (قرمز مایل به زرد) پوشیده شده اند، باز شوهای معدودی دارند. پوشش فضا های داخلی، ترکیبی از پانل های مرمری با ظریف کاری ماهرانه گچ رنگ آمیزی شده به رنگ سفید است.
جالب توجه ترین بخش ساختمان، ترکیب بندی مقطع آن است. این مقطع تشکیل شده از یک سقف پلکانی با پنجره بام هایی که موجب می شود نور طبیعی به داخل فضا راه یابد و قسمت بالایی دیوار محراب در نور قرار گیرد. خود دیوار نیز با طرح های موزائیکی آبی و قهوه ای روشن مایل به زرد و خاکستری(بژ)، در این روشنایی لرزان، بخش هایی از آیات قرآن کریم را توسط علمای محلی انتخاب شده است و مسجد علاوه بر بهره گیری از نور طبیعی، از نورپردازی مصنوعی زیبایی نیز برخوردار است.
مساحت کل بنا ۲۱۰۰متر مربع است و ارتفاع مناره آن به ۴۵متر می رسد هزینه کل پروژه به استثنای زمین آن، معادل دو میلیون دلار آمریکا شده است.
آنچه در نگاه اول در این مسجد جالب توجه است، منظره ساده و در عین حال قدرتمند آن است که ارتباطی صریح و شفاف را به خیابان و فضای پیرامون خود برقرار کرده است. این نمونه با بکار گیری زیرکانه نور طبیعی توانسته است از نظر بیان حجمی نیز پاسخ مناسب تری دست یابد.

مرکز اسماعیلیه برنابی کانادا
تصمیم ساخت این مرکز در سال ۱۹۷۹ میلادی گرفته شد و معمار کانادایی برجسته، برنو فرچی مسوول طراحی این پروژه شد.
فکر اولیه
این مرکز از نظر کاربری و برنامه شبیه مرکز اسماعیلیه لندن است. این ساختمان درحومه ونکوور قرار گرفه است، جایی که اولین جماعت اسماعیلی گرد هم آمدند.
آن مرکز وظیفه آذوقه رسانی به مسلمانان را داشت که در اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی و در تعداد بیشتر در دهه ۱۹۷۰ میلادی به خاطر تحولات مرکز و شرق آفریقا به کانادا مهاجرت کرده بودند.
مرکز موجود در برنابی با همتای لندنی خود بسیار متفاوت است: سایت این مسجد زمینی هموار به مساحت حدود پانزده هزار مترمربع، یعنی حدود هشت برابر وسیع تر از همتای لندنی خود است.
تصمیم ساخت این مرکز در سال ۱۹۷۹ میلادی گرفته شد و معمار کانادایی برجسته، برنو فرچی ( معمار ارشد مسوول برگزاری نمایشگاه Expo86که در کانادا برگزار شد) مسوول طراحی این پروژه شد.
ساخت مرکز در سال ۱۹۸۲ میلادی آغاز شد و در اکتبر سال ۱۹۸۲ میلادی پایان یافت.
این ساختمان به طور رسمی در آگوست سال ۱۹۸۵ میلادی آغاز به کار کرد.
ساختار
سایت این پروژه آزادی عمل بسیار بیشتری نسبت به مشابه لندن خود به معمار می دهد. بنابراین با وجود اینکه ساده تر طراحی شده و پیچیدگی کمتری در جزئیات دارد، از نظر کیفیت ساخت با مرکز ساخته شده در لندن قابل مقایسه است. این ساختمان که در دو طبقه به اضافه یک طبقه همکف ساخته شده در هر طبقه ۳۸۷۰ مترمربع مساحت دارد. پارکینگ موجود در سایت، فضای پارک برای فقط ۱۳۴ خودرو را فراهم کرده است.
بنابراین اجاره زمین آن طرف خیابان برای اختصاص به پارکینگ ضروری می نمود. فرچی طرح خود را این گونه توضیح می دهد:"توجه به هندسه، محصوریت، تقارن، صلبیت و استفاده از تزئینات سمبولیک طرح معماری این مرکز را شکل داد… این اصول معماری به همراه توجه به استفاده از مصالح این ساختمان را به وجد آورده است".
برعکس مرکز لندن دسترسی اصلی به این مرکز دسترسی سواره در نظرر گرفته شده است. ساختمان بر محور عمودی بر خیابان گسترش یافته در حالی که پیادهروهایی در اطراف آن سازماندهی شده اند که از میزان تاثیر بصری اش می کاهند.

نمای ساختمان
نمای ساختمان با ماسه سنگ پررنگ پوشانده شده است. از سوی دیگر نمای خارجی کلیسا گونه این مرکز با کک دروازه ورودی بلند و پنجره های طاقچه مانند سه بعدی که شیشه های براق دارند تاکید شده است.

بیرون سرسرای ورودی نمازخانه قرار گرفته که فضایی دوطبقه و مفروش است و المان های معمارانه اش با دقت و به گونه ای طراحی شده اند تا محیط گرم و دلنشین را در ذهن مجسم کنند دیوار قبله با پانل های مرمری سفید و قرمز رنگ مستطیلی سند بلاست شده ای در ترکیب با کاشی های مرمریت ایتالیایی و پانل های مزین شده به نام های الله، محمد و علی نوشته شده با برنز پوشانده شده است.
نور طبیعی از طریق پنجره ها و نورگیرهای سقفی سیزده گنبد هشت ضلعی وارد فضای داخلی می شود. اگرچه که طراحی نمازخانه این مرکز از همتای لندنی اش موفق تر بوده است، فضای چند منظوره طبقه بالا به خوبی سازماندهی نشده است، چرا که مراجعه کنندگان به این قسمت مجبورند با گذر از ورودی و سرسرای اصلی به این بخش وارد شوند و بنابراین با کسانی که برای خواندن نماز به مسجد آمده اند تلاقی پیدا می کنند.
سطح پایینی که آن نیز از نور طبیعی بهره مند است شامل دفاتر اداری و کلاس های آموزشی است. دریکی از جشن های سرمایه گذاری در جولای سال۱۹۸۲ که در این مرکز برگزار شد سخنان آقا خان رویکرد اصلی در طراحی تمامی مراکز اسلامی مغرب زمین ر آشکار می کند.
او در سخنانش می گوید:"این مرکز محلی است برای اجتماع، نظم، صلح، نمازخواندن، امید بشر دوستی و برادری… آرزوی من این است که این مرکز سمبولی برای درک روزافزون غرب از معانی عمیق و واقعی اسلام باشد. برای حفظ اصالت معماریمان می توانیم از همبستگی مان در برابر آلودگی های اخلاقی و عقلانی که قبلاً درموردشان صحبت کردیم محافظت کنیم".

معماری مراکشی
در تضاد با این مسجد، مسجد حسن دوم در مراکش است. شاه حسن از تداوم سنت های ساختمان سازی بومی پشتیبانی کرد و تحقیق دوجلدی معتبر آندره پاکارد را دراین زمینه منتشر ساخت. معماری سنتی مراکش ساختمان های مستطیل شکل بودند که نمای آن از سنگ هایی به رنگ بژ پوشانده می شدف سقف ها کاشی های سبز رنگ و گچ کاری های پیچیده ای داشتند و از کاشی ها با الگو های هندسی دیواری و کف آبی، سبز و سفید استفاده می شد. این ساختمان ها سقف و تیر های چوبی به رنگ روشن داشتند و با کتببه های مختف تزئین می شدند.
فضا های داخلی با فرش های گران بها که بافت هر دو فرهنگ شهری و قبیله ای مراکش بودند آراسته می شدند. اگرچه بعضی از بزرگ ترین ساختمان ها به سبک معماری مراکشی (معماری آندولسی) ساخته شده اند، اما به هرحال متعلق به گذشته هستند اما در هر حال این استفاده مدرن در سبک آندولسی (مراکشی) در مغرب متداول شده است و بسیاری از ساختمان های مهم دولتی و ساختمان های موسسات مختلف سعی درتقلید از این سبک دارند سبکی که هم اکنون با عنوان "سبک حسنی" شناخته می شود.

مسجد السیافه، سنگاپور
معماری این مسجد مدرن در سنگاپور که توسط شرکت Forum Architects طراحی شده است، به وضوح از سنت عدول می کند.این مسجد چهار طبقه فاقد گنبد، در جوار سختمان های بلند مرتبه در بخش شمالی سنگاپور واقع شده است.

عبور از سنت
مسجد السیافه در نگاه اول به نظر نمی رسد که یک مسجد باشد. معماری این مسجد مدرن که توسط شرکت Forum Architects طراحی شده است، به وضوح از سنت عدول می کند.
این مسجد چهار طبقه فاقد گنبد، در جوار سختمان های بلند مرتبه در بخش شمالی سنگاپور واقع شده است. در هوای گرم و مرطوب این منطقه نسیم ملایم و خنکی که در جلوی مسجد جریان دارد، شمارا برای بازدید از داخل آن تشویق می کند.
زمانی که معماران این بنا شروع به طراحی آن کردند، شرایط آب وهوایی گرم ومرطوب تنها دغدغه آنها نبود بلکه تراکم بالای جمعیت شهر و تنوع و درآمیختگی اقوام و نژاد های گوناگون حاکی از آن بود که سنگاپوری ها با سازگاری کامل با یکدیگر در ارتباط هستند که این موضوع در طراحی مسجد مورد توجه قرار می گرفت.

معماری وحدت گرا
رسالت معماری آن بود که تا حد امکان فاصله ها را بردارد و وحدت و یکپارچگی را در محیط افزایش دهد. طرح باید به راحتی درمحیط با نژاد ها وطرح های گوناگون خود را وفق می داد و علاوه برآن باید به وحدت اسلامی که همانا خاص یک مسجد است اشاره می کرد.
مسجد السیافه که احداث آن در ماه می سال ۲۰۰۰ آغاز شد و در آوریل ۲۰۰۴ به پایان رسید،بامساحت۳۴۸۹ مترمربع در زمینی به مساحت ۲۵۰۰ مترمربع واقع شده است.

مناره مسجد که به ارتفاع ده طبقه که به تدریج ضخامت آن ازپایین به بالا کاهش می یابد، ازورقه های فولادی زنگاری و اندود شده با پلیمر های بی رنگ ساخته شده است.
طراحان این بنا در آغاز برای خلق یک طرح انتزاعی براساس"الف" یعنی نخستین حرف الفبای عربی، با یک هنرمند جوان اهل مالزی به همکاری پرداختن،اما این ارتباط بدون این که نتیجه مناسبش را در بر داشته باشد، باشکست روبه رو شد.
پس ازآن طراحان تصمیم گرفتند طراحی قوسی شکل را در ساختار بنا به کار براند با این هدف که بتوانند توجه بیشتری را به جنبه تندیس گوه مناره جلب کنند. اما مفاهیم نمادین سنتی، از فرهنگ ها بر می خواست که مردم مسلمان سنگاپور تاحود زیادی با آن بیگانه بودند. سرانجام طراحان چون که نتوانستند کارفرما را در ایده به کارگیری نماد ها منصرف کنند، به این توافق رسیدن که فرم قوس را به جای استفاده در بالای ساختمان در ساختار زیرین آن بکارگیرند.

ورودی
درطرح این مسجد مردان قبل از ورود به طبقه اول، در وضو خانه ای که در زیرزمین قرار داده شده است وارد می شوند و وضو می گیرند این وضو خانه با سنگ گرانبت سیاه پرداخته شده است و از دو پنجره رو به آسمان نور می گیرد. مناره مسجد از این طبقه قابل رویت است.
پس ازوضو خانه، نمازگزاران مرد وارد فضایی می شوند که طراح آن را "فضای مکث" می نامد. این پیش فضا که یک جلوخان مفروش و مسقف استف بدین منظور در نظر گرفته شده است که شخص قبل از ورود به یک مکان مقدس آرامش لازم را به دست آورد. قوس های بتونی که سقف جلو خان ر پوشش می دهند، سه طبقه دیگر ساختمان را که شامل نمازخانه بانوان، کلاس های درس، فضاهای اداری و یک سالن چند منظوره است تحمل می کند.

طبقه اول
با ورود به نمازخانه مردان در طبقه اول، نگاه ها به سرعت به پوشش مرمرین و صیقلی دیوار قبله به ارتفاع ۱۷ متر خیره می شود که در جهت پنجره رو به آسمان بالای سر، داری شیب است ناگهان خود را در انبوهی از نور ها و فضا های مطلوب و مسرت بخش حس می کنید.
دیوار قبله از آن جهت شیب دار در نظر گرفته شده است که فضای باشکوه و در عین حال تحکیم آمیز را برای ناظر ایجاد کند و این به معنی خشوع نمازگزار در برابر عظمت پروردگارش است.
طبقه دوم
در طبقه دوم مسجد السیافه، نمازخانه بانوان بین دو صفحه آلومینیمی مشبک مایل قرار داده شده است. طرح شبکه بندی رویاین صفحات براساس طرح های اسلیمی است. در معماری نواحی خشک و بیابانی که ساختمان ها دیوار هایی بسیار ضخیم دارند، استفاده از نقوش اسلیمی سبب می شود که دیوار ها از لحاظ بصری سبک تر به نظر رسند و مقیاس آنها تعدیل شود.
صفحات آلومینیمی مشبک این امکان را فراهم می کند که هوا از بین آن ها جریان یابد و شبکه بندی اسلیمی آنها علاوه بر آنکه سایه اندازی زیبایی را در داخل ایجاد می کند میزان دید بصری از خارج را نیز کاهش می دهد.

در طرف مقابل نمازخانه بانوان، صفحه مشبک دیگری قرار دارد که نمازگزاران از میان آن ها می توانند نمازخانه اصلی را ببینند و به محراب که در پایین دیوار قبله قرار دارد دید مناسبی داشته باشند.
مسجد السیافه با ترجمانی معاصر از الگو های هنر ومعماری سنتی، هویتی بدیع و نوین از معماری اسلامی را در سطح جهان مطرح می کند . طراحان این بنا با استفاده از طرح های هندسی و نقوش اسلامی مفاهیم قرآنی را با رویکردی معاصر به مخاطب عرضه می کنند.

درباره مسجد نگارا
مسجد نگارای مالزی در کوآلالامپور پایتخت این کشور واقع شده است و به لحاظ وسعت و معماری از مهم ترین مساجد دنیای اسلام به شمار می آید.

فکر مسجد ایالتی
اتحادیه مالزی شامل سیزده ایالت مجزا است که هر یک حاکم و پارلمان مربوط به خود را دارد، هم چنین این ایالت ها برخی از اعضای خود را برای پارلمان اصلی که در سال های اخیر قلب تصمیم گیرنده دولت بوده است، انتخاب می کند در سال های پس از استقلال مالزی در سال۱۹۵۷، دسته کم سه مسجد ایالتی، به ترتیب در کوآلالامپور، سلامبان و سلانگور ساخته شد.

مهم ترین این مساجد مسجد ملی کوآلالامپور بود که درکه در سال ۱۹۵۶، در آستانه سال روز بزرگداشت استقلال مالزی گشایش یافت. این مسجد که در آن بزرگترین مسجد جدید در کل آسیای جنوب شرقی بود حدود سه هزار نمازگزار را در نمازخانه اصلی خود و پن هزار نفر دیگر را در ایوان هایی که در سه طرف مجاور آن بودند، جای می داد.
هم چنین این مسجد به عنون یک یادمان ملیف بنایی متمایز از دیگر مساجد موجود در اتحادیه مالزی بود. هدف هر مسجد ایالتی این بود که هویت آن ایالت را بیان کند و گواهی بر اهمیت و نفوذ اسلام باشد.
بدیهی است که در واقع ساخت یک مسجد ملی در پایتخت، بیان گر وحدت و یک پارچگی ایالت مالزی بود.
شرایط این کشور بازتاب همانی است که جامعه شناسی نظیر کلیفورد گیرتز آن را"ناسیونالیسم در ناسیونالیسم" می نامد که در اثر الحاق گروه های مختف محلی و نژادی شکل گرفته است.

سابقه ساخت
حدود یک ماه پیش از استقلال مالزی برنامه های برای ساخت یک مسجد ملی در حال شکل گیری بود؛ یعنی زمانی که شورای اجرایی فدرال تصمیم گرفت که مسجدی به افتخار وزیر تونکو عبد الرحمان به عنوان یاد بودی از بزرگداشت نقش وی در استقلال و امنیت کشور ساخته و به نام او نام گذاری شود.
پس از استقلال، شورای حکام تشکیل شد و در نتیجه توافقات آن ها، هیئتی برای رسیدگی به پروژه مسجدی که امروز به مسجد نگارا (مسجد ملی) تغییر نام یافته است تشکیل شد.

مسوولیت یافتن محلی مناسب برای این مسجد و نظارت بر هزینه احداث آن به کمیته سازماندهی مرکزی محول شد. این هیئت یک گروه نه نفره را مامور کردکه بر عملیات احداث بنا و کمک های مردمی نظارت داشته باشد.
نخست وزیر خود شخصاً مسوول انتخاب نهایی سایت، از میان محل هایی بود که توسط کمیته پیشنهاد شده بود. در آن زمان، مکان انتخاب شده، در حاشیه کوآلالامپور و در ناحیه ای بود که برای توسعه آینده کوآلالامپور در نظر گرفته شده بود که و اینکه بخش مرکزی شهر درآن شکل می گرفت. مالکان زمین های مورد بحث، شرایط پیشنهاد شده را پذیرفتن و طبق مقررات غرامت. های زمین خود را گرفتند.
در چگونگی تصاحب این زمین ها توجه ویژه ای مبذول شد، چرا که طبق قانون و سنت اسلامی، هیچ مسجدی نمی تواند روی زمینی ساخته شود که به صورت غصبی و یا به اجبار فروخته یا مصادره شده باشد.
خلاصه طرح اصلی توسط تونکا عبد الرحمان ارائه و توسط آر.هانی، معمار پرسابقه سازمان فعالیت های مردمی(PWD) تاسال ۱۹۶۲ اصلاح شد. نخستین وظیفه سازمان مرکزی این بود که یک معمار مناسب را برگزیند. امکان برگزاری یک مسابقه بین المللی که بعد ها به یک مسابقه ملی تعدیل شد، مورد بررسی قرار گرفت ولی در نهایت رد شد. دلایلی که در پشت این تصمیم وجود داشت، عبارت بود از هزینه و تاخیر ناشی برگزاری مسابقه، بنابراین سازمان فعالیت های مردمی ماموریت یافت که وظیفه طراحی مسجد و نظارت بر ساخت آن را برعهده بگیرد.

مسجدی نمادین
بهرالدین یکی از طراحان پروژه که در دانشگاه منچستر تحصیل کرده بود، با مساله مهم و دشوار توسعه یک زبان سمبولیک و شناخته شده در مقیاسی بی سابقه در معماری بومی مالزی روبه رو بود.

منابع محلی او بسیار ناخالص و مختلط بودند. مساجد اساساً ساختار های چوبی کوچکی دارند که آمیزه ای از عناصر چینی، مالیایی یا الگوی مستعمراتی چینی و هندی را در خود داشتند،نظیر مسجد شهری سرامبان یا مناره قدیمی سنگاپور، واضح بود که این زبان معماری، اساساً به دلایل ایدئولوژیکی و نیز فرم قابل قبولی نبود. بنابراین لازم بود با توجه و پرداختن به زبان بومی و معماری روستایی، یک گویش خاص منطقه ای حاصل شود. بدین طریق سقف شیروانی بلند و رایج خانه های معمولی به صورت نمادی جدید تکثیر شد. استفاده از بیان مدرن سبب شد که با به کارگیری بتون که اجازه می داد دهنه های سازه ای بزرگتر شوند، فرم ها انعطاف پذیری بیشتری یابند.
پیش از شروع کار طراحی، بهارالدین و همکارانش در (PWD)، مطلعه ای را روی دسته ای از مساجد جهان انجام دادند و برای دیدن بسیاری از آنها مسافرت کردند. همچنین دولت مالزی برای فرم های پیشنهاد شده و طرح های ممکن براساس مساجد مصری،بادولت مصر به مصلحت اندیشی پرداخت.

آغاز ساخت
علاوه براین، طراحان این پروژه برای بازدید از مساجدی که برپایه الگو های هندی-مغولی طراحی شده بود به برونئی رفتند. طرح قطعی مسجد در سال ۱۹۶۰ توسط کمیته سازماندهی مرکزی تصویب شد.

ساختار
پروژه عبارت بود از نمازخانه، سالن کنفرانس برای پانصد نفر به همراه آشپزخانه، یک اتاق کفش کن مجلل، اتاقی برای امام جماعت و فضای وضوخانه همچنین آرامگاهی برای قهرمانان ملی به آن الحاق می شد که جدا از مجموعه بود و به واسطه یک پیاده راه طولانی و سرپوشیده با آن مرتبط می شد.
این دو بخش به واسطه یک استخر مستطیل شکل بزرگ که در سایت واقع شده است، از یکدیگر جدا می شوند. یکی از وجود مشخص در طرح، استفاده از آب است که نقش آن فراتر از یک عنصر تزئینی جهت تلطیف فضا است. در اینجا آب فضا ها را تقسیم می کند و حدود مناطق قابل استفاده برای نمازگزاران را از دیگر فضا هایی که اهمیت اجتماعی دارند مشخص و از خارج به پیشگاه محراب اشاره می کند.
مجموعه از ورودی اصلی به واسطه یک حیاط با۴۸ سایبان بتونی که با باریکه هایی از آلومینیم به هم پیوسته شده است،پوشیده شده است. در سه طرف نمازخانه ایوان ها به واسطه یک رشته از گنبد های روکش شده با کاشی های آبی رنگ، در فواصل منظم پوشیده شده است. سطح ایوان ها با شبکه ای از موزائیک های مرمرنما کف سازی شده است که این طرح ها در هند و بویژه در مساجد آگرا و فاتح پور سیکری دیده شده اند. بن مایه اصلی و نمایان طرح، استفاده از صفحات بتونی تا خرده در سقف نک تیز بالای نمازخانه است که تعبیری یادمانی از بام های شیبدار خانه های مالزی را ارائه می کند و از سوی دیگر بازگویی از فرم یک چتر آفتابی- نماد سنتی مالزی- است.
پلان نمازخانه به صورت مربعی است که با دیوار هایی از بتون مسلح پوشیده با مرمر و بازشو هایی در سه طرف و یک مجموعه نه تایی از در کشویی آلومینییومی احاطه شده است. سقف همانند یک چتر آفتابی گسترده است که به قطر ۶۱ متر، روی ۱۶ ستون تحمل می شود، فضای داخلی که با۱۶ چل چراغ نورپردازی شده است، به واسطه پنجره بام هایی با شیشه های رنگی، از نور طبیعی نیز بهره می برد.
محراب در دیوار غربی با کتیبه هایی خطاطی شده و با کاشی کاری آبی رنگ مزین شده و در یک قاب مستطیل شکل قرار گرفته است که نوار حاشیه آن با کتیبه هایی زیبا آراسته شده است. منبر که با بتون مسلح کنسول شده، از سنگ مرمر سفید رنگ پوشبده شده است. فضایی که با عنوان نمازخانه بانوان در نظر گرفته شده است، به صورت یک نیم طبقه کنسول شده است.
هرچند که فرم مسجد نگارا از فرم سنتی گرفته شده و به واسطه فرم های سنتی و محلی، نماد جدیدی از هویت ملی را ارائه می کند، لیکن تاثیر مناره عثمانی در مناره مسجد محرز است.
یکی دیگر از منابع تزئینی شامل تزئینات گل و بوته های آلومینیومی در قسمت بالی سقف است که این تزئینات، نسخه دقیقی از بهترین نمونه آن یعنی گنبد مسجد سلطان احمد(مسجد آبی) در استامبول است.
در کشوری که امپراطوری عثمانی از لحاظ تاریخی نقش خاصی در آن نداشته است و جامعه ترک زبان در آن حضور ندارند، ارجاعات تاریخی فوق از یک سو مبین انعکاس ضمنی معماری دیر باز مسجد عثمانی است و از سوی دیگر، اهمیت ترکیه به عنوان اولین کشور مدرن در جهان اسلام را مشخص می کند.
مجموعه از لحاظ انطباق طراحی و عملکرد به خوبی عمل می کند. مقیاس آن در مقایسه با سایر مساجد ایالتی که معمولاً از نظر مسیر های پیاده طولانی و خسته کننده است، بسیار مطلوب است و ساختمان ارتباط مستقیم خود را با محیط پیرامون حفظ کرده است. استفاده از آب ومحوط سازی باعث می شود که ساختمان جلوه لطیف تر و زیبا تری را به خود بگیرد و تلفیق نور، سایه و بازتاب روحی تازه ای به فضا می بخشد، از آنجا که مصالح و پرداخت ها ساده و بی تکلف هستند، امر حفظ و نگهداری سطوح و جزئیات آنها نیز به سادگی انجام می شود . روی هم رفته حاصل این طراحی نمادی ملموس و قدرتمند از روح ملی در قالب زمان و مکان خود است که اثری ماندگار و تندیس گونه را برجای گذاشته است.
درباره مسجد شاه فیصل
مسجد شاه فیصل که در انتهای شاهراه اسلام آباد، پایتخت پاکستان، است، در مقابل پس زمین های زیبا از تپه های خوش منظر مارگالا، واقع شده است، تعریف تازه ای از گنبد را در معماری مدرن اسلامی ارائه می کند.

موقیعت مکانی
موقعیت مکانی این مسجد بیانگر میزان اهمیت آن است، چرا که قرارگیری آن در یک موقعیت مسطح و مرتفع باعث شده است که بنا، در طول شبانه روز به عنوان یک نشانه شهری شاخص از فواصل بسیاردور نیز قابل رویت باشد.
هرچند که ساختمان در سال۱۹۸۶ به اتمام رسید، لیکن مواد و ایده اولیه ساخت آن به عنوان یک مسجد ملی از سال۱۹۶۰ در طرح جامع شهر که توسط کنستانتینوس دوکسیادیس ارائه شده بود، پیش بینی و مطرح شد.

تاریخچه بنا
در سال۱۹۶۶، زمانی که شاه فیصل از عربستان سعودی، در یک بازدیذ رسمی از پاکستان تامین بودجه پروژه را پذیرفت، انگیزه ای موثر برای شروع ساخت مسجد مهیا شد هر چند که این بنا در آغاز مسجد بزرگ ملی خوانده می شد، اما از آنجا که شاه فیصل هزینه ساخت آن را به مردم پاکستان هدیه کرده بود، به تدریج آن را به نام او نام گذاری کردند.

در سال۱۹۸۶، مسابقه بین المللی و البته محدود و منحصر به معماران مسلمان برگزار شد. چرا که مسجد در آغاز به عنوان یک مسجد ملی پیش بینی شده بود، باید به صورت سمبولیک انتظارات و ارزش های فرهنگی مردم پاکستان را در نظر می گرفت.
سرانجام در پایان مسابقه، طرح ودت دالوکای(۸۱-۱۹۲۷) به عنوان بهترین طرح برگزیده شد.
دالوکای،معمار ترک، ساختار خیمه مانند و بدیع را در طرح خود پیشنهاد کرد که در آن مسجد دارای سقف های شیبدار، سقف خارجی مرمرین و چهار مناره بلند بود.
در حقیقت طرح، دالوکای از جمله نخستین طرح های بود که در پاکستان از انواع قوس ها و گنبد های سنتی و متعارف عول می کرد.

ساختار معماری
طرح اولیه تنها برای یک نماز خانه بزرگ در نظر گرفته شده بود، اما در سال ۱۹۷۰و۱۹۸۲ تصمیم گرفته شد که فضا های دیگری نیز به آن الحاق شود. آنچه که در نهایت احداث شد، علاوه بر نماز خانه و فضا های مربوط به مسجد، شامل مرکز پژوهش های اسلامی، کتابخانه، موزه سالن کنفرانس و دفاتری برای استادان دانشگاه اسلامی بین المللی بود.
مجموعه این الحاقات، مساحتی را که در آغاز برای منظور شده بود، به بیش از دو برابر افزایش داد و روی هم هزینه ساخت آنرا به چهل میلیون دلار آمریکا رساند، اما از آنجا که بخش های الحاقی، همگی خارج از نمازخانه اصلی بودند، تغییری در طرح اصلی مسجد ایجاد نکردند.
در طرح جامع اسلام آباد، مسجد در شمال و در انتهای جاده ورودی اصلی شهر- شاهراه اسلام آباد- پیش بینی شد. زمین های پیرامون مجموعه باز هستند و مسجد درآن همانند یک فضای تندیس گونه در نظر می آید. این موضوع باعث می شود بنا به صورت یک منظره مستقل جلوه گر شود، نه به عنوان ترکیب یک پارچه ای از بافت شهر و از این جنبه شبیه بیشتر مساجد ایالتی و ملی است.
اسلامی مدرن
مسجد شاه فیصل با ساختار معماری مدرن خود، در مقابل منظر تپه های مارگالا، هستند یک کوه کوچک یا یک خیمه سفید رنگ عظیم به نظر می رسد که توسط چهار مناره بلند و باریک در چهار گوشه قاب شده است.
دالوکای به همان اندازه که به مدرن بودن طرح توجه می کند، اصول طراحی اسلامی قرون وسطایی را نیز به خوبی به کار می گیرد تا به طرحی دست یابد که بهترین وجه انتظارات مردم را معکس کند؛ معمار این مسجد در طی ساخت پروژه، در یک بازدید مطالعاتی، درباره طرح اش به دانشجویان این گونه توضیح می دهد: "من سعی کردم که جوهره، تناسبات و هندسه کعبه را به روشی کاملاً انتزاعی به کار گیرم. نقطه اوج هر یک از چهار مناره یاد آوره چهار گوشه بلند کعبه است و به این طریق با این مناره ها فرم نامحسوسی از کعبه، بر مبنای تناسبات آن ایجاد شده است. اگر بالای هر مناره را به صورت مورب به انتهای پایانی مناره مقابل آن وصل کنید، یک هرم مربع القاعده در داخل آن معکب نامرئی مشخص می شود. تراز پایینی این هرم، بدنه صلب مسجد را تشکیل می دهد و آن چهار مناره با نقطه اوج شان، معکب فرضی کعبه را کامل می کنند."
ارتفاع هر یک چهار مناره که تحت تاثیر معماری ترکیه بلند و باریک و نوک تیز هستند به نود متر می رسد.

دهکده کوچک
مسجد شاه فیصل با جای دادن کتابخانه موزه، سالن کنفرانس، رستوران و دانشگاهی با ظرفیت.هفت صد دانشجو که در زیر حیاط اصلی جای داده شده است، همانند یک دهکده کوچک است و بنابراین هم از لحاظ ترکیب ظاهری و هم از جنبه ابعاد،تاثیر گذار و پر ابهت است. یکی دیگر از فضا های الحاق شده به این مسجد، آرامگاه ضیاء الحق است .
ورودی اصلی از شرق است و با یک حیاط با مسجد مرتبط می شود. فواره های بزرگ در محور این ورودی، بر روی یک سکوی بلند قرار دارد. مقیاس عظیم پروژه هنگامی به خوبی درک می شود که به جزئیاتی که در ادامه می آیدتوجه کنیم؛ نماز خانه اصلی برای ده هزار نفر، نماز خانه بانوان برای ۱۵۰۰ نماز گزار که درست در بالای ورودی واقع شده است. فضا های دیگر عبارتند از حیاط ه می تواند چهل هزار نفر را در خود جای دهد، یک سکو برای۲۷ هزار نفر و رواق هایی که گنجایش ۲۲ هزارنفر را دارند. علاوه بر این محوطه های سبز می توان به عنوان فضاهای عبادی در فضای باز برای دویست هزار نفر مورد استفاده قرار گیرند.
نماز خانه اصلی بر مبنای یک پلان مربعی به طول شصت متر است و به جای استفاده از گنبد های سنتی که معمولاً در مساجد به کار گرفته می شوند با یک پوسته بتونی پخ دار هشت وجهی که جلوهای از یک خیمه بیابانی را به نمایش می گذارد، پوشش داده شده است.
ارتفاع پوسته سقف به چهل متر می رسد و روی چهار شاه تیر بتونی عظیم تحمل می شود. این پوسته یک شاهکار مهندسی دقیق و حساب شده است و به صورت سازه فضایی و متشکل از قالب های بتنی مثلثی شکل است.فواصل شیشه دار ما بین قاب ها، نور طبیعی را به داخل سرسرای اصلی مسجد هدایت می کند و ارزشی معنوی به فضای داخلی می بخشند.
سطح خارجی بنا با سنگ مرمر سفید رنگ پوشیده شده است و سطوح داخلی با طرح های موزاییکی آراسته شده اند. دیوار قبله در نماز خانه اصلی مسجد با کاشی های لعاب داده ترکی در رنگ های آبی طلایی مزین شده است. در نماز خانه اصلی، قابل توجه ترین جنبه،تاکیدات عمودی است.
محور های عمودی که بیشتر به معماری عثمانی شباهت دارد، به گونه ای استفاده شده است که امتداد های افقی اصلی در فضا را که به سمت مکه هستند، شاخص تر می کند.
در جلوی دیوار قبله،محراب و محور قرار دارد که هر دو توسط یک هنر مند پاکستانی طراحی شده اند.
محراب بلند و غیر متعارف این مسجد، یک عنصر معماری تندیس گونه ساده به شکل یک قرآن مفتوح عمودی است ولی منبر طرح نسبتاً متداولی دارد. یک چل چراغ زیبای بزرگ در نماز خانه اصلی وجود دارد که در آن از هزتر لامپ الکتریکی استفاده شده است.
در پای دیوار غربی و شمالی نماز خانه اصلی مسجد در فضای بیرونی، استخر هایی قرار داده شده است که باعث می شوند جریان هوا به واسطه آب سطح آنها تعدیل شود. همچنین درخشش نوار باریک شیشه ای در امتداد طول دیوار قبله در اثر نور غیر مستقیم منعکس شده از استخر بزرگ بیرونی و بازتاب آن به فضای داخل، روحی تازه و مضاعف به فضا می بخشد.
محل در نظر گرفته شده برای مسابقات رو خوانی و قرائت قرآن کریم که به ویژه در سال روز پیامبر اکرم(ص) برگزار می شود، یک سکوی برآمده در امتداد دیوار شمالی است که با دست خط هنرمند پرآواز و معاصر پاکستانی، در سبکی نوین مزین شده است.سازه بتونی مسجد، در داخل به صورت نمایان و به رنگ سفید است و کف ها از گرانیت براق و صیقلی پوشیده شده اند. دسترسی به نیم طبقه بانوان از طریق گذر گاهی سرپوشیده فراهم شده است که در آن قطع ای از یک حدیث نوشته شده است: "بهشت زیر پای مادران است".
دالوکای معماری بود که توانست مصالح را با مهارت خاصی به کار گیرد و تاثیرات مطلوبی را بیافریند. تندیس گونگی ساختمان توام با مدرن بودن آن در کنار نمایش آخرین تکنیک های سازه ای معاصر و عدم استفاده از مصالح محلی موجود نظیر سنگ و آجر، ساختمان را به عنوان نمادی مهم از شهر مطرح ساخته است. دالوکای با مهارت و خبرگی هنری خود، معماری ای را خلق کرده است که در آن تکنولوژی مدرن به عنوان راهی برای ارتباط با خدا به کار رفته است و نماز گزار را به تفکر و تعمق وا می دارد.
مقیاس بزرگ کار، جای گیری و صحنه پردازی باشکوه آن در مقابل تپه ها بیان فرمال قوی و مدرن بودن بنا، مسجد شاه فیصل را به عنوان نقطه عطفی در معماری معاصر جهان اسلام تبدیل کرده است.

درباره مسجد فرودگاه شاه خالد
مسجد فرودگاه بین المللی شاه خالد که در سال ۱۹۸۳ در ریاض ساخته شده است، یادمانی شایسته است که در یکی از بزرگ ترین فرودگاه های دنیا واقع شده است این فرودگاه در ۳۲ کیلومتری شمال شهر واقع شده تا بتواند مشکل تراکم رفت و آمد هوایی و کمبود فضای توسعه در اطراف فرودگاه موجود در شهر را که عملاً به دلیل گسترش شهر در بافت شهری غرق شده است مرتفع نماید.
از سوی دیگر این فرود گاه جدید به عنوان دروازه ای پر ابهت برای پایتخت عربستان سعودی طراحی شده است. جیو اوباتا یکی از موسسان شرکت هملوت اباتا کاسابام این فرودگاه را در واحه ای بیابانی که پوشیده از مناطق سرسبز و فواره ها خواهد شد طراحی کرده است.

تصمیم اولیه
فکر ساخت این فرود گاه در سال ۱۹۷۴ میلادی در وزارت دفاع و هوانوردی شکل گرفت. مطالعات اولیه پروژه به سرپرستی کامل سیندی و سپس رییس گروه هواپیمایی ملی عربستان، عبدالله مهدی به همراه ناصر الاصف و سعید یوسف امین انجام شد.

پیمان کار
شرکت عربی بچل (شعبه بچل سانفرانسیسکو) مسوول طراحی و ساخت شد.براساس نظر منتقد معماری میلدرد اشمرتز وکالت نامه ای به شرکت بچل داده شد که زیبا ترین و پیشرفته ترین فرود گاه دنیا در سال ۱۹۸۴ را برای سعودی ها بسازد.
شرکت بچل برای رسیدن به این هدف HOKرا برای مکان یابی، لکه گذاری و طراحی فرود گاه انتخاب کرد. برای توسعه سایت فرود گاه که ۱۴۹ هزار هکتار وسعت داشت و تامین بودجه مالی آن که ۵۷۰ میلیون دلار بود هیچ محدودیتی وجود نداشت بدون تردید انتخاب HOK به تجربه بسیار و ارزشمند آنها در طراحی فرود گاه (به طور مثال طرح توسعه فرود گاه بین المللی واشنگتن، طراحی فرودگاه های جدید در آتلانتا، جورجیا، دالاس، تگزاس و دبی) و طراحی اجرای هم زمان دانشگاه شاه سعد (بین سال های ۱۹۷۵ تا۱۹۸۴ میلادی) در ریاض تاثیرگذار بود.
طرح این ترمینال شامل چهار ترمینال مسافر، یک ترمینال سلطنتی، یک مسجد با ظرفیت پنج هزار نماز گزار که به گنجایش چهار هزار نماز گزار دیگر را در صحن خود داشته باشد، یک گردش گاه تشریفاتی به همراه واحد های مسکونی مجزا و سایر تاسیسات مورد نیاز برای کارکنان فرود گاه بود این لکه گذاری باید تاثیرات توسعه آینده را هم در نظر می گرفت. به همین علت و با توجه به این که پیش بینی می شد که با آغاز قرن بیست و یکم حدود پانزده میلیون نفر در سال از این فرود گاه استفاده می کنند فضا برای ساخت چهار ترمینال جدید در نظر گرفته شده تا بتواند ظرفیت فرودگاه را دو برابر کند.
جیو اوباتا در طراحی این پروژه از یک تیم طراحی استفاده می کرد که با هدایت آنان در هنگام طراحی پروژه (۱۹۷۴ تا۱۹۷۸ میلادی) مطالعات گسترده ای در مورد معماری اسلامی سراسر جهان به ویژه مصر، عربستان، مراکش، اسپانیا و ایران انجام شد اوباتا به عنوان منبعی برای الهام، معماری سنتی ناجی را بررسی کرد، معماری ای که او قبلاً در طراحی فضای باز دانشگاه سعد هم از آن بهره گرفته بود.

ساختار هندسه محور
هندسه در این معماری نقش اساسی دارد. اوباتا می گوید:" آنچه که من در معماری اسلامی یافتم استفاده فراوان از هندسه است و این همان رویکردی است که در توسعه کل فرودگاه از آن استفاده کردم." تجربه های گذشته او را به سمت استفاده از مثلث متساوی الاضلاع به عنوان فرم پایه هدایت کرد، چرا که این فرم،فرمی است در کار هم به راحتی جای می گیرند و توسعه می یابند.
در این مسجد که پلانی شش ضلعی دارد- اگر چه که پلان قبه الصخره که از آن الهام گرفته شده هشت ضلعی است- به طور هم زمان به طراحی المان ها و استفاده از تکنولوژی های نو توجه شده است. مسجد در محور مرکزی که خود به وسیله سالنی با عرض ۱۲.۵متر و طول ۳۳۰ متر تعریف شده ، قرار گرفته است. فضای اصلی در محل تلاقی چهار ترمینال با ترمینال تشریفاتی قرار گرفته است.
تم استفاده از ساختمان های مستطیلی برای ترمینال در این فرود گاه به استفاده از موتیف های شش ضلعی که در پلان سازه و تزئینات مسجد انعکاس یافته، تغییر یافته است بنابراین گنبدخانه در سمت قبله صحن شش ضلعی که خود به وسیله رواق هایی محصور شده اند، قرار گرفته است.
برای دسترسی به مسجد و صحن آن از پله ای عظیم استفاده می شود که در جهت قبله قرار گرفته است. اگرچه از آسانسور هایی که دسترسی به نماز خانه را از پارکینگی که در سطح پایین تر قرار گرفته و ترمینال مجاور آن مهیا می کند، نیز به همان اندازه استفاده می شود. در ها از سه جهت به مسجد و نماز خانه اصلی ورودی دارند. در حالی که پلان های داخلی که در دو طرف قرار دارند دسترسی بانوان به سه نیم طبقه مختص آنان رافراهم می کند.
در این مسجد کتابخانه ای قرآنی با مساحت ۱۵۸ متر مربع به همراه فضا های اداری نیز در نظر گرفته شده است. مناره در گوشه شمال شرقی صحن با ارتفاع ۳۹ متر قرار گرفته است و از این لحاظ با برج کنترل که بین مسجد و ترمینال سلطنتی قرار گرفته رقابت می کند.
طبقه همکف مسجد حدود ۱۵۰۰ متر مربع ونیم طبقه مخصوص بانوان ۲۳۰ متر مربع مساحت دارد. ساختمان با گنبد ژئودزیک عظیمی که دهنه ای ۳۳.۵3 متری را می پوشاند و چهل متز ازتفاع دارد مسقف شده است. این گنبد از بتون و ساخته شده است. این گنبد از سقفی با مقطعی شیب دار ساخته شده از بتون سبک شکل گرفته است. سقفی که با کاشی های سرامیکی سفید براق پوشیده شده و وزن آن به وسیله خرپاهای فولادی شش ضلعی که بر شش ستون بتونی تقویت شده با فولاد قرار دارند، تحمل می شود.
در زیر گنبد فرم شش ضلعی به دایره تبدیل شده است، این تبدیل با نورگیری های سقفی که ۲.۱۵ متر ارتفاع و شیشه ای رنگی دارند،قابل درک هستند.زیر گنبد با ۱۰۰۸ پانل برنزی مثلثی پوشانده شده است. یک نوار ممتد از کاشی های موزائیکی آبی و سفید با مساحت ۲۴۰متر مربع مکانی برای کتیبه های قرآنی فراهم آورده که حلقه زیر گنبد را شکل می دهند گفته می شود که این کتیبه بزرگترین کتیبه ای که تاکنون در مساجد استفاده شده است.
علی رغم تزئینات و نورپردازی محراب از تاثیر بصری آن کاسته شده است. این کاستی از تاثیر از آنجا که ارتفاع محراب به دلیل محدودیت حاصل شده از عبور باند کاهش یافته، به وجود آمده است، البته این کاستی به دلیل فراخ بودن ورودی نیز تشدید شده است.
تزئینات مسجد و محوطه اطراف آن به یک کمیته ویژه سپرده شد.با وجود اینکه تزئین مجموعه فرودگاه در قرار داد HOK آمده بود تزئین مسجد از این قرارداد حذف شد. در فضای داخلی به طور استادانه ای از طیف گسترده ای از مواد و مصالح استفاده شده است، این تزئینات پرکار تضاد آشکاری با تزئینات بقیه فرودگاه دارد. تزئینات داخل این مسجد شاید یکی ار بزرگترین و پرهزینه ترین نمونه های دنیای معاصر باشد.
فضای پرشکوه و وسیع داخلی به همراه باغ های واحه ای اطراف مسجد، این ساختمانرا نه تنها برای مسافران، که برای شهروندان زیاض نیز جذاب کرده است، شهروندانی که تعداد زیادی از آنان برای برگزاری نماز جمعه به این مسجد می آیند در اینجا طبیعت یادمانی معماری به همراه فضای سبز اطرافش به مسافران اختصاص دارد. اندازه بزرگ و ساختار اشتیاق برانگیزه برنامه این مسجد معمار را به جست و جو منابع الهام برانگیزی از ایده های طراحی یادمانی در تاریخ معماری اسلامی وا داشته است.

درباره مسجد استقلال اندونزی
اندونزی کشوری است که نود میلیون نفر جمعیت دارد و پرجمیعت ترین کشور مسلمان جهان به شمار می رود. مسجد استقلال در واقع اولین مسجد دولتی اندونزی محسوب می شود و در جاکارتا بنا شده است.
از مسابقه تا مسجد
مسجدی که ساخت آن ده سال پس از استقلال اندونزی از استعمار آلمان و در سال ۱۹۵۴ میلادی مطرح شد. مسابقه ای به وسیله و با حمایت مالی دولت اندونزی برای طراحی مسجد استقلال برگزار شد قرار بر این شد تا سایت این مسجد در مرکز جاکارتا، پایتخت اندونزی واقع شود.
یکی از الزامات مسابقه این بود که این مسجد باید گنجایش بیست هزار نفر را داشته باشد ظرفیتی که در سال ۱۹۵۵ بسیار زیاد به نظر می رسید، در سال ۱۹۸۴ میلادی و در زمان کامل شدن مسجد به یکصد هزار نفر (شامل نمازگزارانی که در حیاط مسجد نماز می خواندند )رسید.
از شرکت کنندگان در مسابقه با تاکید خواسته شده بود که از مصالحی با عمر و دوام بالا و در صورت امکان قابل ساخت در محل استفاده شود. تمامی معماران اندونزیای که در این مسابقه شرکت کردند، به طور واضح از ایده های ملی گرایانه بهره گرفتن اما طرح سیلابان (وفات در سال۱۹۸۶ میلادی) برنده این مسابقه شد.

نگاه مدرن
رویکرد سیلابان ارائه تصویری از جامعه مدرن اندونزی نه با سبک معماری منطقه ای که با بهره گیری از تعبیرات وارداتی (به ویژه آن توصیف هایی که در معماری عثمانی به کار می رفته همانند مناره مسجد) بود رویکردی که نزدیکی بسیاری به معماری سوسیالیستی واقع گرایانه اتحاد جماهیر شوروی آن زمان داشت و بهره ای هم از معماری پیشین سکولار زمان آتاترک ترکیه برده بود در واقع او اصراری بر تطلبق معماری اش با معماری بومی اندونزی نداشت.

استفاده از موتیف های سنتی معماری عثمانی در مساجد دولتی مالزی هم نا معلوم نبود. به عاریت گرفتن هایی که در مساجد دولتی مالزی و پاکستان هم دیده می شد. تاثیر سوسیالیسم واقع گرا در بسیاری از طرح های ساختمان ها و یادمان های اندونزی از زمان جنگ این کشور برای آزادی تا زمان ریاست جمهوری سوکارنو به روشنی قابل درک است.
در سال ۱۹۶۱ میلادی تاثیر جامع های کمونیستی چین و روسیه و ماندگاری رویکرد حماسی در یادمان سازی در معماری ای که هم تاثیرهای پیامد های آزادی و هم نمود ملی گرایی مردمی را در نطر داشت به اوج خود رسید.
بنابراین تاثیر مستقیم و غیر مستقیم مشاوران شوروی سابق در شکل گیری تصویر جدید ملی پذیرفتنی به نظر می رسد.تصویری که با ترکیب معماری سکوالار وارداتی با معماری ساختمان های مذهبی اسلامی شکل گرفته است. همان گونه که سوکارنو در زندگی نامه اش می گوید:"کشور های کمونیستی به اندونزی یاد بودی برای زنده نگه داشتن تلاش هایش هدیه داده اند. کاری که دنیای به اصطلاح آزاد در انجامش ناتوان بود . چرا که نه ما مردمی هستیم که با سمبول هایمان پیشرفت می کنیم."
به عنوان اولین قدم، کمیته ای متشکل از اشخاصی از بخش خصوصی برای مدیریت ساخت این پروژه شکل گرفت. اما در هر صورت کار ساخت مسجد تا سال ۱۹۶۱ میلادی، زمانی که براساس حکم رئیس جمهور کمیته ای جدید سرپرستی ساخت این مسجد ر بر عهده گرفت،آغاز شد.
در جشنی که درآگوست (۱۲ ربیع الاول سال ۱۳۸۱ هجری قمری که مقارن با روز تولد پیامبر اکرم به اعتقاد مسلمانان سنی است) کلنگ ساخت مسجد به وسیله رئیس جمهور سوکارنو بر زمین زده شد.

پول مسجد
در طی سالیان،سرمایه مورد نیاز برای ساخت مسجد از طریق کمک های داوطلبانه مردمی که از طریق فعالیت ها و نمایشگا های موسسه خیریه یایسان دانا بانتوان حاصل می آمد تامین می شد. در سال ۱۹۶۶ میلادی مشخص شدکه این کمک های مردمی برای ساخت مسجد کافی نیست بنابراین در سال ۱۹۶۹ میلادی پروژ تحت سرپرستی رئیس جمهور سوکارنا قرار گرفت و سرمایه گذاری دولتی به وسیله بانک اندونزی و وزارت بازرگانی و از طریق دبیر خانه ایالتی انجام شد. بدین ترتیب تا زمان اتمام مسجد در سال ۱۹۸۴ میلادی ساخت آن بوسیله برنامه های توسعه پنج ساله صورت گرفت.
بنابراین اگرچه این مسجد اولین مسجد دولتی اندونزی است تکمیل نهایی پروژه از نظر زمانی به اندازه سایر پروژه هایی که بعد ها شروع شد طول کشید.

مکان یابی
دولت پارک ویجاجا کاسیما را به عنوان سایت پروژه برگزید. سایتی که به وسیله یک کانال به رود خانه سیلیواگ در مرکز جاکارتا وصل می شد انتخاب این سایت برای ساخت بنایی مربوط به استقلال اندونزی از دو نظر جنبه ای سمبولیک داشت.این سایت نه تنها قبلاً محل قرار گیری دژ استعمار آلمان بود، بلکه در زندگی یادمان ملی کشور که با عنوان موناس شناخته می شد قرار داشت.

ساختار مسجد
پلان کلی مسجد استقلال شامل یک نماز خانه گنبد دار به ارتفاع پنج طبقه، به مساحت ۳۶ هزار و ۹۸۰ متر مربع، سرسرای ورودی به مساحت پنج هزار مترمربع، گالری های به هم مرتبط، حیاطی بزرگ به مساحت ۲۹ هزار متر مربع که بر دو بخش تقسیم شده است، فضای سبز و پارکینگ با ظرفیت هشت صد خودرو بود. پس از برگزاری مسابقه از سیلابان خواسته شد که پلان های الحاقی برای یک باغ فواره،منظره سازی و تاسیسات مربوط به پارکینگ را نیز طراحی کند.
سازماندهی کلی فضا بر اساس سه محور اصلی سایت شکل گرفته است. محور عمودی که با حضور گنبد بر روی نماز خانه متجلی شده است به همراه دو محور افقی که یکی جهت شرق-غرب نماز خانه به همراه دیوار قبله که در غرب قرار گرفته و دیگری جهت جنوب شرقی- شمال غربی حیاط است که بر طبق یادمانی ملی جهت گیری شده است. اهمیت نمادین جهت گیری حیاط به سمت موناس(یادمانی ملی) در تمایل طراح به برقراری ارتباط بین این دو بنا متجلی شده است. رویکردی که بر هویت ملی و یادمانی این مسجد تاکید دارد.منی دیگری که در طراحی این ساخت نهفته است شاید بتوان از میان سخنان سوکارنو درک کرد جایی که او از موناس به عنوان "مرکز زمین" یاد می کند.

سنت شرق غرب
در اندونزی جهت شرق-غرب مسجد به صورت قانونی سنتی درآمده است(البته به جز پاره ای از استثنا ها) این جهت گیری با پیروی از مدل ابتدایی مسجد، همانند مسجد دماک جامی ک در آنها فرم ها و روابط فضایی معابد بومی هندو های اندونزیایی برای استفاده مسلمانان مناسب سازی شده اند، شکل گرفته است.

رویکرد دیگر موجود در طراحی که از سازماندهی فضایی حاصل شده است، تعالی فضایی از فضل سوکارنو به فضای مقدس است. در معابد هندوی اندونزی این سنت به شکل استفاده از دو یا سه حیاط شکل گرفته است. سازماندهی مسجد استقلال این سنت را یادآور می شود، جایی که حیاط به وسیله رواق میانی که رواق جنوبی را به ورودی اصلی ساختمان وصل می کند، به دو بخش تقسیم می شود.
دسترسی اصلی نمازخانه به وصیله پاویون اصلی که گنبد هندی از نوع چتری دارد صورت می گیرد این پاویون که در محور محراب جای گرفته به تمامی دالان هایی که حیاط را محصور می کنند، متصل شده است و به تمام سطوح نمازخانه دسترسی دارد. دسترسی دیگری نیز به تمام پله هایی که در چهار گوشه ساختمان قرار دارند برای تمامی طبقات در نطر گرفته شده است.
برج پاویون ورودی به عنوان محلی که طبالان از طریق طبل زدن در آن، زمان رسیدن نماز را به مردم اعلان می کنند، عمل می کند.

مصالح
برای ایجاد تصویر مدرن ساختمان از مصالح معاصری همچون بتون و فولاد استفاده شده است. بتون درجا و المان های مسلح پیش تنیده به عنوان مصالح اصلی کل ساختمان در نظر گرفته شده است. تمامی نماد های نمازخانه به طور مشابه تهیه شده اند: ستون های ساده و عاری از تزئینی که تا سقف تخت نمازخانه بالا می آیند.
این نازخانه پنج طبقه، پلانی مربعی دارد. گنبد مرکزی با قطر چهل متر روی دوازده ستون فولادی خیاردار که به صورت دایره ای چیده اند قرار گرفته است. بدنه های خارجی نمازخانه با ستون های مستطیل شکل که بار بالکن های پیش آمده طبقات بالاتر را تحمل می کنند تعریف کرده است.

مناره
مناره در سمت راست ورودی قرار دارد. کتیبه های مسی نیز بر روی دیواره ها قرار گرفته اند. در فضای داخلی هیچ قوسی وجود ندارد و تزئینات بسیار کمی هم در آن به کار رفته است. نمازخانه با کمک نور های طبیعی و مصنوعی به خوبی روشن شده است و رو کار های فولادی و کاشی های سرامیکی ومرمری داخل به خوبی صیقل داده شده اند تا سطوحی براق را به وجود آورند.هر دو فضای خارجی و داخلی از بیان معمارانه قوی ای برخوردار است.مقیاس بزرگ، نمازخانه چند طبقه و استفاده از ترکیب فولاد ومرمر حالتی صلب گونه به مسجد داده و اهمیت یک مسجد دولتی را نشان می دهند.

تضاد معماری
چنین بیان قدرتمندانه ای در تضاد آشکار بین معماری این مسجد با معماری سنتی مجمع الجزایر اندونزی شکل گرفته است. معماری سنتی که معمولاً از نرم تر مثل چوب و کاه استفاده می کند و در مقیاس کوچکتر در ساختمان دولتی اجرا می شود. به عنوان ساختمانی برای بیان نو گرایانه و ملی گرایی، مسجد استقلال به وظیفه اش به خوبی عمل کرده است؛ اعلان آغاز یک عصر افتخار آمیز جدید در تاریخ کشور.

مرکز اسلامی ایسنا
آمریکا: در سال ۱۹۷۹، تصمیم ساخت مرکزی برای گردهمایی اسلامی در ایندیانای آمریکا از سوی دانشجویان مسلمان شمال آمریکا اتخاذ شد.
این مرکز که به عنوان پایگاهی برای بحث و تبادل نظر میان دانشجویان مسلمان و همچنین انتشار نشریاتی در زمینه های مختلف اسلامی پیش بینی شده بود، توسط گلزار حیدر از استادان معماری دانشگاه آنتاریو، طراحی شد. ساخت بنا در سال ۱۹۸۳ به پایان رسید. حیدر یک پاکستانی اهل لاهور بود که در دانشگاه ایلینویز تحصیل کرده بود.
از حیدر خواسته شد که یک مرکز اسلامی را در سایتی به مساحت ۳۴هکتار به وجودآورد و در آن امکاناتی از جمله یک مسجد برای۵۰۰۰ نمازگزار، یک کتابخانه، دفتراداری، تسهیلات خوابگاهی برای ۵۰۰دانشجو مقیم، فضا هایی برای اسکان کارکنان تا هفت خانوار و همچنین سایر فضا های جانبی و مورد نیاز را جای دهد. اما این پروژه بلند پروازانه نتوانست به طور کامل تحقق یابد و تنها مسجد و کتابخانه آن ساخته شد.
ساختمان در محوطه منظره سازی شده قرار گرفته است و به سه بخش تقسیم می شود: مسجد و فضا های اداری که در امتداد یک محور قرار گرفته اند و کتابخانه که روی محور دیگر عمود بر محور قبل بنا شده است .نمای بیرونی مجموعه با آجر های قرمز رنگ پوشیده شده است. شکاف ها و پنجره های مدور گویی که تصویر اجمالی از جهان دیگر را از پیش رو می گذراند. حیدر در این باره چنین بیان می کند: "دلم می خواست خارجو داخل را کاملاً از هم متمایز کنم می خواستم این مسجد را در حجابی مستور کنم. من به عنوان یک طراح نیازمند آن بودم که وانمودی معنا دار و هدفمند را بکار گیرم".
پلان و آرایش فضایی بنا برخواسته از اصول هندسی و بر مبنا اشکالی نظیر مربع، هشت ضلعی و دایره است هشت ضلعی مسجد با یک گنبد پوشیده شده است. هندسه انتزاعی آن در کنار به کارگیری نور و سایه، یا داور رویکرد مدرنی است که لویی کان در طراحی خود اختیار کرده است. اجرای ماهرانه و موفق فضای داخلی و ترکیب مضامین عرفانی با انگاره های طراحی غرب که بیانگر یک هویت مدرن اسلامی است، ساختمان را به عنوان یکی از نمونه های انگشت شمار و قابل توجه در آمریکا مطرح کرده است، نمونه ای که هیچ گونه برداشتی از تاریخ یا معماری محلی جهان اسلام را درخود راه نمی دهد، از این حیث شاید بتوان آن را بتوان نمونه ای متعالی از نمازخانه کامران دیبا در ایران دانست.

منبع :
سایت تخصصی ایران شهرساز
http://www.iranshahrsaz.com/


تعداد صفحات : حجم فایل:157 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود