تصمیم گیری در سرمایه گذاری
ماهیت سرمایهگذاری
2-2-2) تعاریف سرمایهگذاری
2-2-3) اهمیت سرمایهگذاری
2-2-4) سرمایهگذاران
2-2-4-1) اطلاعات سرمایهگذار
2-2-5) مراحل تصمیم گیری در فرآیند سرمایهگذاری
2-2-6) فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاری
2-2-6-1) عوامل موثر بر تصمیمات سرمایه گذاری
2-2-7) ویژگیهای سرمایهگذاران
*تمایل به سرمایهگذاری (تمایل به ریسک):
* ادراک ریسک:
1) نبود اطمینان در مورد عرضه کنندگان سهام:
2) نگرانی در مورد وقایع غیر منتظره:
3) نگرانی درباره نوسانات قیمتی سهام:
4) شفاف نبودن اطلاعات:
5) بی ثباتی نقض قوانین و مقررات کشور:
* تخصیص سرمایه
2-2-7-1) رفتار سرمایه گذاران
الف) افراد ریسک گریز
ب) افراد ریسک پذیر
ج) افراد خنثی نسبت به ریسک
2-2-8) نااطمینانی اقتصادی
2-2-8-1) عوامل ایجاد و تشدید کننده نااطمینانی اقتصادی
2-2-8-2) تاثیر نااطمینانی بر تصمیمات کارگزاران
2-2-9-1) خطای بیش اطمینانی
2-2-9-2) خطای دسترسی
2-2-9-3) خطای تشدید تعهد
2-2-9-4) خطای تصادفی بودن
2-2-9-5) خطای پس بینی
2-2-10) نقش شخصیت در تصمیمات سرمایه گذاری
2-2-10-1) تورش های رفتاری
الف) روش های ابتکاری
ب) خود فریبی
ج) تعاملات اجتماعی
2-5-1) مروری بر تحقیقات انجام شده در داخل کشور
2-5-2) مروری بر تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
منابع و مآخذ
تصمیم گیری در سرمایه گذاری
ماهیت سرمایهگذاری
امروزه از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر اقتصاد کشورها، سرمایهگذاری و موارد مرتبط آن است. این موضوع به دلیل اینکه عاملی برای تولید، اشتغال و به حرکت درآوردن چرخهای اقتصادی هر کشوری است، از جمله موضوعات اجتناب ناپذیر است. ارزش یک شرکت، تابع سودآوری سرمایه گذاری های آن شرکت است؛ لذا مدیران با هدف حداکثر نمودن ثروت سهامداران، باید با شناخت عوامل موثر بر سطح سرمایه گذاری، بین انتظارات سهامداران و فرصت های سرمایه گذاری مطلوب شرکت، تعامل برقرارنمایند تا هم فرصت های سودآور سرمایه گذاری را از دست ندهند و هم رضایت سهامداران را جلب کنند(فزاری1، 2000).
سرمایهگذاری از راههای مختلفی صورت میگیرد که از جملهی آنها سرمایهگذاری در سهام شرکتها از طریق بورس اوراق بهادار است. بورس اوراق بهادار با فراهم آوری ساز و کار لازم برای سرمایهگذاری، در سهام شرکتهایی که شرایط عرضه سهام خود را به مردم دارند، میتواند در پویایی شرکتها و اقتصاد نقش بزرگی ایفا نماید؛ بنابراین، شرکتها با عرضهی سهام از طریق بورس اوراق بهادار و سرمایهگذاران با خرید سهام و سرمایهگذاری در سهام شرکتها، امکان مشارکت در توسعهی اقتصادی را بهدست آورده، خود را جزئی کمک کننده به توسعه و پیشرفت اقتصاد کشور میدانند. تجربه کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که عامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی آنها سرمایهگذاری بوده است. سرمایه گذاری موجب استفاده بهتر و کارآمدتر از منایع میگردد. بعضی از مطالعات نشان دادهاند که سرمایه گذاری خصوصی نسبت به سرمایهگذاری دولتی، تاثیر قویتر و مناسب تری بر رشد اقتصادی دارد(جعفری، 1387). اما سرمایهگذاری نسبت به تغییر و تحول سیاستها بسیار حساس است و سریعاً واکنش نشان می دهد. عوامل زیادی بر سرمایهگذاری اثر میگذارند اما تاثیر آنها در همه زمانها و مکانها یکسان نیست (استرلی و لوین2، 2001).
سرمایهگذاری، فعالیتی در قالب به کارگیری وجوهی است که بتواند یک جریان سودآور آتی ایجاد نماید. طبق این تعریف، هریک از موارد تعهد وجوه دارایی های مالی3، دارایی های جنسی4 و فعالیت های تولیدی5 معنای سرمایهگذاری پیدا می کند. داراییهای مالی، شامل سپردههای بانکی، خرید اوراق قرضه ملی و اوراق قرضه شرکتها، خرید سهام و …است. دارایی های جنسی، شامل فلزات قیمتی، زمین، ساختمان و هرنوع کالای بادوام دیگری است که به منظور کسب سود، خریداری شده باشند. در قالب تعریف رسمی، هر سه دسته فعالیت های مذکور، جنبه سرمایهگذاری دارند، اما در تعبیر کاربردی تنها تعهد وجوه در فعالیت های تولیدی، جنبه "مخارج سرمایهای" (اصطلاح معادل سرمایهگذاری) دارد (خورشیدی، 1375). سرمایهگذاری دولتی معمولاً مستقل از انگیزه کسب سود و درآمد صورت میگیرد؛ و حال سرمایهگذاری خصوصی تحت انگیزه کسب سود قرار دارد و نسبت به شرایط کلان، نااطمینانی و بی ثباتی سیاستها بسیار حساس است و در این شرایط جهت جبران کاهش سرمایهگذاری خصوصی، ممکن است سرمایه گذاری دولتی افزایش یابد.
2-2-2) تعاریف سرمایهگذاری
سرمایهگذاری را میتوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشورها دانست. تردیدی نیست افزایش تولید که یکی از نخستین گامهای فرآیند توسعه محسوب میگردد، مستلزم افزایش سرمایهگذاری خواهد بود. به همین دلیل، نظریه هایی در علم اقتصاد مطرح است که علت توسعه نیافتگی برخی از کشورها را کمبود سرمایه و سرمایهگذاری پنداشته است (نخجوانی، 1382).
سرمایهگذاری نقش مهم و کلیدی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا مینماید. مطالعات زیادی ارتباط رشد و توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری را اثبات نمودهاند (نادیکومانا6، 2000). از دیدگاه کلی، سرمایهگذاری به معنای مصرف پول های در دسترس برای دستیابی به پولهای بیشتر، در آینده است؛ به عبارت دیگر، سرمایهگذاری یعنی به تعویق انداختن مصرف فعلی برای دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده. سرمایه گذاری دارای تعاریف مختلفی است که در ذیل به آنها اشاره می شود:
> سرمایه گذاری عبارت است از تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که برای مدتی در زمان آتی نگهداری خواهد شود(جعفری، 1387).
> سرمایه گذاری عبارت است از صرف وجوهی در حال حاضر به امید دریافت عایدات بیشتر در آینده (یحیی زاده فر و احمدپور، 1384).
> سرمایه گذاری عبارت است از به تعویق انداختن مصرف فعلی جهت دستیابی به امکان مصرف بیشتر در آینده می باشد(یحیی زاده فر و احمد پور، 1384).
> سرمایه گذاری عبارت است از خرید یک قلم دارایی واقعی یا مالی که میزان بازده آن با ریسک مورد انتظار متناسب باشد که بازده سرمایه گذاری شامل سود سالانه و افزایش یا کاهش ارزش دارایی طی دوره سرمایه گذاری است(عاشوری، 1386).
بنابراین سرمایه گذاری مستلزم مطالعه فرآیند سرمایه گذاری و مدیریت ثروت سرمایه گذاران است که این ثروت شامل درآمد فعلی و ارزش فعلی درآمد های آتی است و همچنین ارزش فعلی و مفهوم بهره ء مرکب می تواند نقش مهمّی در فرآیند سرمایه گذاری داشته باشد.
2-2-3) اهمیت سرمایهگذاری
بیان فرآیند سرمایه گذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایه گذاری است. در این حالت فعالیت های مربوط به فرآیند تصمیم گیری تجزیه شده و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایه گذاری که بر روی تصمیم گیری آنها تاثیر می گذارد مورد بررسی قرار می گیرد. بهطور کلی سرمایه گذاری به عنوان فرآیند تبدیل وجوه مالی به یک یا چند نوع دارایی که برای مدتی در زمان آتی نگهداری خواهد شد، تعریف میشود. سرمایهگذار مستلزم مطالعه فرآیند سرمایه گذاری و مدیریت ثروت سهامداران است و فرآیند سرمایه گذاری در یک حالت منسجم، مستلزم تجزیه و تحلیل ماهیت اصلی تصمیمات سرمایه گذاری است. اهمیت سرمایهگذاری برای رشد و توسعهی اقتصادی و اجتماعی به اندازهای است که آن را یکی از اهرمهای قوی برای رسیدن به توسعه کرده است؛ اما باید به یاد داشت که به همان میزان که توجه به این امر میتواند باعث شود اقتصاد رشد یابد و شکوفا شود، توجه نکردن به آن میتواند موجب شود افت اقتصادی پیش آید؛ بنابراین باید گفت که رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی، در بلندمدت، بدون توجه به سرمایهگذاری و عوامل مهم موثر موجود در محیط آن ممکن نیست. مطالعهی دقیق تجزیه و تحلیل سرمایهگذاری و عوامل مهم در محیط فعالیت سرمایهگذاران میتواند ازیک طرف موجب شود حجم نقدینگیهای سرگردان و تورم کاهش یافته، اشتغال افزایش یابد و از طرف دیگر، باعث شود مدیریت بهتر شده، ثروت سرمایهگذاران افزون گردد. همه مردم به نوعی دارای ثروتی هستند که ناشی از ارائه خدمات آنان در بازار کار است. اغلب مردم در بیشتر مواقع تصمیم گیری هایی را در خصوص سرمایه گذاری در زندگی خود انجام می دهند. برای مثال برخی از کارگزاران راجع به اینکه آیا وجوه مربوط به بازنشستگی خود را در سهام سرمایه گذاری کنند یا در اوراق قرضه، تصمیماتی را اتخاذ کنند. برخی دیگر از افراد به دنبال حداکثر کردن بازده پس انداز خود از طریق سرمایه گذاری در گزینه های دیگر هستند. یکی از تحولاتی که از سال 1990 در زندگی مردم بیشتر به چشم می خورد شرکت مردم در طرح های بازنشستگی است که مردم برای اینکه مبالغی را برای دوران بازنشستگی پس انداز کنند تصمیم گیری های را در خصوص سرمایه گذاری انجام می دهند(جعفری، 1387).
2-2-4) سرمایهگذاران
از عناصر مهم بازار سرمایه، سرمایه گذاران هستند. هدف غائی هر سرمایه گذار از به جریان انداختن سرمایه خود، کسب حداکثر سود و بازدهی از آن می باشد. برای اینکه سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در دارایی های مالی ترغیب شوند، باید بازدهی این دارایی ها، از سایر گزینه ها بیشتر باشد (بهرامفر و مهرانی، 1383). فرآیند سرمایه گذاری7 به این موضوع ارتباط دارد که یک سرمایه گذار در چه اوراق بهاداری سرمایه گذاری کند و چه مقدار، چه وقت و به چه قیمتی آن را خریداری کند(یحیی زاده فر و احمد پور، 1384). تحلیل رفتار سرمایهگذاری در ادبیات مالی مدتها براساس نظریات کلاسیک مانند نظریه مطلوبیت اقتصادی و نظریه رقابت8 تفسیر می شد. بر اساس اصول بنیادین نظریه مطلوبیت که توسط مورگنسترن9 (1947) توسعه داده شد، یک سرمایه گذار: 1) کاملاً عقلانی تصمیم خواهد گرفت. 2) قادر به حل مسائل پیچیده خواهد بود. 3) ریسک گریز است. 4) همواره درصدد آن است که ثروت خود را حداکثر نماید (ناگی و ابن بنگر10، 1994).
2-2-4-1) اطلاعات سرمایهگذار
اطلاعات مورد نظر سرمایه گذار شامل دو قسمت عمده اطلاعات مالی و غیر مالی مربوط به موسسات و شرکت ها می باشد که اطلاعات مالی شامل انواع اطلاعات حاصل از صورت های مالی وگزارش های حسابداری و حسابرسی است(ارباب سلیمانی، 1375)؛ که این اطلاعات به علت دسترسی سریع و آسان و سهولت در امر محاسبه در اکثر مراحل فرآیند تصمیم گیری در زمینه سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرند. ولی اطلاعات غیر مالی، شامل اطلاعاتی می باشند که از متغیرهای درون و برون سازمانی ایجاد شده و به صورت مدون و سازمان یافته وجود ندارند و فقط در اختیار بعضی افراد خاص قرار دارند که شامل اطلاعات تولید شده از تغییر و تحولات متغیرهای اقتصادی، سیاسی، درون سازمانی و مولفه های انسانی می باشند که باعث ایجاد سود غیر منتظره برای بعضی افراد و زیان برای بعضی افراد دیگر می شود و نهایتا این امر موجب نا کارآمدی بازار سرمایه و خصوصا بازار بورس می شود(راعی و تلنگی، 1383).
اولین مطالعات تجربی در زمینه رفتار سرمایهگذاران حقیقی در بازار سرمایه به دهه 70 برمیگردد. یکی از اولین مطالعات پیمایشی در زمینه رفتار سرمایه گذار حقیقی توسط وارتون11 انجام گرفت. وی در مطالعات خود تاثیر متغیرهای جمعیتی12 را بر سرمایهگذاری و فرآیند ترکیب پرتفوی مورد بررسی قرار داد. کان و لولن13 (1975) شواهد تجربی کاهش ریسک گریزی اشخاص در هنگام افزایش ثروت آنها را در بورسهای معتبر جهان ارائه نمودند. همچنین رایلی و چو14 (1992) دریافتند که بین ریسک گریزی افراد و سن، درآمد، ثروت و تحصیلات افراد رابطه معنیداری وجود دارد. با افزایش درآمد، ثروت و تحصیلات افراد، درجه ریسک پذیری آنها نیز افزایش خواهد یافت. ولی بین سن افراد و ریسک پذیری رابطه عکس وجود دارد. مطالعات لبرون و همکاران15 (1992) ثابت نمود که درجه ریسک پذیری افراد تابعی از عوامل درونی شخص است و به ملاحظات بیرونی بازار ارتباطی ندارد.
همانطور که در تعریف سرمایه گذاری آمده است، یک سرمایه گذار وجوه خود را به امید کسب عایدات احتمالی(ریسک) در آینده (زمان) صرف می نماید(یحیی زاده فر و احمد پور، 1384). سرمایه گذاری وجوه مالی در داراییهای مختلف، تنها بخشی از کل تصمیم گیریها و برنامه ریزیهای مالی است که اغلب افراد انجام می دهند. قبل از اینکه افراد اقدام به سرمایه گذاری کنند هر فردی باید یک طرح کلی ما لی تنظیم کندکه اینچنین طرحی باید در برگیرنده تصمیم گیری مربوط به انجام معامله باشد وبه علاوه در خصوص نحوه مالکیت، طول عمر دارایی و میزان سودآوری آن، تصمیم گیری هایی به عمل آید و سرانجام این که این طرح باید شامل میزان حداقل وجوه پس انداز نیز ضروری باشد.
2-2-5) مراحل تصمیم گیری در فرآیند سرمایهگذاری
پنج مرحله در فرآیند سرمایهگذاری عبارت است از(جعفری، 1387):
1) تدوین خط مشی سرمایهگذاری
مرحله اول، تدوین خط مشی سرمایهگذاری، شامل تعیین هدفهای سرمایهگذاری و مبلغ سرمایهگذاری است. چون در استراتژی سرمایهگذاری ارتباط مثبتی بین ریسک و بازده وجود دارد سرمایهگذار نمیتواند، قاطعانه ادعا کند که در سرمایهگذاری بازده زیادی بدست میآید. آنچه که سرمایهگذار باید بداند این است که هدف وی در جهت حداکثر نمودن بازده باتوجه به ریسک میباشد. هدفهای سرمایهگذاری باید بر حسب ریسک و بازده بیان شود. این مرحله در فرآیند سرمایهگذاری شامل داراییهای مختلف مالیای است که باید در سبد سرمایهگذاری قرار گیرد. انتخاب داراییهای مالی بر اساس هدف های سرمایهگذاری، مبلغ سرمایهگذاری و وضعیت مالیاتی سرمایهگذار خواهد بود. برای مثال، شرکت هایی که از پرداخت مالیات معاف هستند (مثل صندوقهای بازنشستگی در امریکا) اقدام به خرید اوراق بهادار معاف از مالیات (مثل اوراق قرضه شهرداریها) نماید. خط و مشی سرمایهگذاری شالوده سرمایه گذاری میباشد، بدون آن سرمایهگذاران نمیتوانند تصمیمگیری نمایند. با وجود این، اغلب سرمایه گذاران توجهی به خط و مشی سرمایهگذاری ندارند.
2) تحلیل اوراق بهادار
دومین مرحله در فرآیند تصمیمگیری تحلیل اوراق بهادار میباشد. تحلیل اوراق بهادار شامل ارزیابی ورقه بهاداری خاص یا گروهی از اوراق بهادار در بین مجموعه وسیعی از دارایی های مالی میباشد. یکی از دلایل ارزیابی اوراق بهادار، شناسایی اوراقی است که به نظر میرسد قیمت بازار آن با قیمت ذاتی آن تفاوت دارد. روشهای زیادی برای تحلیل اوراق بهادار وجود دارد. با وجود این، بسیاری از این روشها در یکی از دو طبقه؛ تحلیل فنی وتحلیل بنیادی قرار میگیرند. تحلیلگری که از بررسی روند قیمتها در گذشته جهت تحلیل اوراق بهادار استفاده میکند تحلیلگر فنی، و استفادهکنندگان از روش بنیادی را بنیادگرا مینامند.
3) تشکیل پرتفوی
ایجاد پرتفوی مرحله سوم در فرآیند سرمایهگذاری است و شامل شناسایی داراییهای خاص برای سرمایه گذاری و تعیین مبلغ سرمایهگذاری برای هریک از داراییهای شناسایی شده است. این مرحله شامل: انتخاب، زمانبندی و تنوع بخشی است که باید مورد توجه سرمایهگذار قرار گیرد. انتخاب اوراق بهادار،حاکی از تحلیل موشکافانه اوراق بهادار و تمرکز بر پیشبینی تغییرات قیمت آنها در کوتاهمدت می باشد. زمانبندی که به عنوان پیشبینی کلان شناخته میشود شامل پیشبینی تغییرات قیمت سهام عادی نسبت به اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق خزانه و اوراق قرضه شرکتی میباشد. تنوع بخشی نیز شامل ایجاد پرتفوی اوراق بهادار با هدف کاهش ریسک است.
4) بازبینی پرتفوی
مرحله چهارم در فرآیند سرمایه گذاری، بازبینی پرتفوی، شامل تکرار دوره ای سه مرحله قبلی می باشد. با گذشت زمان سرمایه گذار ممکن است اهداف سرمایه گذاری خود را تغییر دهد و پرتفوی فعلی بهینگی خود را از دست دهد. سرمایه گذار ممکن است با فروش برخی اوراق بهادار و خرید اوراق بهادار دیگر، پرتفوی جدیدی ایجاد کند. انگیزه دیگر برای تغییر پرتفوی این خواهد بود که اگر قیمتهای اوراق بهادار تغییر یابد، بعضی از اوراق بهادار که قبلا جذاب نبوده اند، اکنون ممکن است جذاب باشند و بعضی دیگر که قبلا جذاب بود هاند اکنون دیگر این گونه نباشند. سرمایه گذار ممکن است بخواهد اوراق بهاداری که اکنون جذاب شدهاند را به پرتفوی خود اضافه و اوراق بهاداری که جذابیت خود را از دست داده اند از سبد خارج کند. چنین تصمیماتی به هزینه معاملات مربوط به خرید و فروش و چشم انداز بهبود در عملکرد پرتفوی بستگی دارد.
5) ارزیابی عملکرد پرتفوی
مرحله پنجم در فرآیند سرمایه گذاری، ارزیابی عملکرد پرتفوی، شامل؛ محاسبه ادواری بازده و ریسک سرمایهگذاری است.
2-2-6) فرآیند تصمیم گیری سرمایه گذاری
2-2-6-1) عوامل موثر بر تصمیمات سرمایه گذاری
مدیران با جذب سرمایه، منابع لازم جهت تامین مالی پروژه هایی با ارزش فعلی خالص مثبت را برای شرکت فراهم می سازند؛ اما عوامل زیادی در تصمیمات سرمایهگذاری یک شرکت تاثیرگذار است. این عوامل با تاثیر بر انتخاب پروژه های سرمایهگذاری شرکت ها، می توانند بر هزینه سرمایه، سودآوری، منفعت مورد انتظار سهامداران، ارزش سهام شرکت در آینده اثر بگذارند. اهمیت این بررسی در ارزیابی قیمت سهام و پروژههای سرمایهگذاری است (جعفری، 1387). تئوری های مربوط به سطح سرمایه گذاری، دلایل انتخاب و بررسی تاثیر متغیرهای جریان نقدی، نسبت q توبین، نرخ رشد درآمد، سود پرداختی، سود اعلام شده، تغییرات بدهی و تغییرات سرمایه بر سطح سرمایه گذاری شرکت ها را به بهترین نحو تشریح می کنند. تجزیه و تحلیل سرمایه گذاری و آشنایی با نظریه های سرمایه گذاری می تواند تا آن جایی که ممکن است باعث بهبود مدیریت و افزایش ثروت سرمایه گذاران شده و تصمیم گیری آگاهانه را محقق سازد. تصمیم پیرامون سرمایه گذاری با سه مسئله مهم انتظارات، وقفه ها و ریسک روبرو است که پرداختن همزمان به آنها برای اقتصاددانان به سادگی مقدور نیست؛ زیرا با توجه به این مسائل، عوامل بسیاری بر سطح سرمایه گذاری یک شرکت تاثیرگذار است(دنیس16، 1994). مدیران شرکت ها، با شناخت عوامل موثر بر سرمایه گذاری و با به کارگیری آنها در رسیدن به سطح سرمایه گذاری بهینه، می توانند نهایت بازدهی را ایجاد کنند (وردی17، 2006).
بازارهای ناکارا دارای نواقصی هستند که می تواند سطح سرمایه گذاری بهینه شرکت را تحت تاثیر قرار داده و در نهایت، به فرآیند بیش سرمایه گذاری و یا کم سرمایه گذاری منتهی شود. فرضیه بیش و کم سرمایه گذاری بیان می کند شرکت هایی که کمتر از سطح بهینه سرمایه گذاری کنند، از مشکل کم سرمایه گذاری و شرکت هایی که بیشتر از سطح بهینه سرمایه گذاری کنند، از مشکل بیش سرمایه گذاری آسیب می بینند؛ لذا شناخت عوامل مهم و تاثیرگذار بر سطح سر مایه گذاریها ، در ارزیابی، شناسایی و تعیین سطح بهینه سرمایه گذاری شرکتها، بسیار حائز اهمیت است (تهرانی و حصارزاده، 1388). در تصمیمات سرمایهگذاری عوامل زیادی تصمیمات سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهند. مهمترین این عوامل به شرح زیر میباشند:
1)دوره سرمایهگذاری: سرمایهگذارانی که دوره سرمایهگذاری بلند مدت دارند، بیشتر از سرمایهگذاران با دوره سرمایهگذاری کوتاهمدت در داراییهای ریسک سرمایهگذاری میکنند. هنگام تصمیم گیری درباره سرمایهگذاری این نکته را باید در نظر گرفت که سرمایهگذار چه موقع وجه نقد خود را نیاز دارد. اشخاصی که دارایی های خود را برای دوره های کوتاهمدت تخصیص می دهند، بر این باورند که بازار سهام در برابر تغییرات شرایط اقتصادی و مالی بیش از حد واکنش نشان می دهدو همین باعث میشود قیمت سهام بیش از حد بالا یا پایین آید (جعفری، 1387).
2)منابع مالی: هر سرمایهگذاری و استراتژی مورد نظر آن سرمایهگذاری نیاز به منابع مالی دارد(چن و همکاران18، 2000). به طور مثال، اگر اشخاص و شرکت ها به منابع مالی بلندمدت دسترسی داشته باشند، به سرمایهگذاریها و اهداف بلندمدت میاندیشند و اگر به منابع مالی کوتاهمدت دسترسی داشته باشند به سرمایهگذاری کوتاهمدت فکرمیکنند.
3) نقدینگی سرمایهگذاری: برخی از افراد ممکن است به سرعت به منابع مالی که سرمایهگذاری می کنند نیاز داشته باشند. برای افراد قدرت نقدینگی سرمایهگذاری بسیار مهم است. به عنوان مثال افراد بازنشسته عموماً نقدینگی بیشتری نیاز دارند که از سوی دیگر سرمایهگذارانی که در نقطه اوج درآمدی قرار دارند، نقدینگی کمتری نیاز دارند.
4) مالیات: سرمایهگذاران بر اساس نوع سرمایهگذاری خود، مالیاتهای متفاوتی را میپردازند. ازاین رو نرخ مالیات پرداختی، سودآوری سرمایهگذاران را تحت تاثیر قرار میدهد (چن و همکاران، 2000).
5) اطلاعات حسابداری منتشر شده: تحلیل گران و سایر استفاده کنندگان برای تصمیم گیری های مربوط به خرید و فروش سهام از اطلاعات حسابداری استفاده میکنند. در این رابطه پژوهشهای بسیاری انجام شده که اثر اقلامی از قبیل نسبت های مالی، سود حسابداری، اقلام تعهدی و نقدی را بر ارزش سهام و بازده بررسی کرده اند و در بسیاری از موارد ارتباط بین آن ها معنیدار بوده است (عباسی و ابراهیم زاده رحیملو، 1388).
6) اطلاعات منتشر شده توسط مدیریت شرکت: اطلاعات ارائه شده توسط مدیران بر تصمیمات سرمایه گذاران و فعالان بازار اثر دارد. در این مورد می توان به سود پیشبینی شده و اطلاعات مالی آینده نگر اشاره کرد. پژوهش های انجام شده در رابطه با اثر سود پیشبینی شده بر واکنش سرمایه گذاران، بیانگر اهمیت این پیش بینی ها در اتخاذ تصمیمات است(عباسی و ابراهیم زاده رحیملو، 1388).
7) سایر اطلاعات منتشر شده: عملکرد جاری یک شرکت در صورت های مالی خلاصه شده است؛ اما صورت های مالی تنها درون داد ارزیابی جریان نقد آتی توسط بازار نیست برای مقاصد ارزشگذاری، علاوه بر اطلاعات خاص شرکت، به اطلاعاتی در رابطه با کل اقتصاد و وضعیت شرکت نیاز است برخی متغیر های عمومی موثر بر بازده سهام، نرخ رشد تولید ناخالص ملی، سطح نرخ های بهره اوراق خزانه کوتاهمدت، نرخ تورم و قیمت نفت هستند(عباسی و ابراهیم زاده رحیملو، 1388).
8) صداقت مدیریت: اقلام تعهدی ارائه شده قطعی نیستند، مدیران با استفاده از این اقلام می توانند عملکرد شرکت را به گونه ای غیرواقعی نشان دهند که به مدیریت سود و تئوری نمایندگی اشاره دارد. بنابراین صداقت و میزان درستی مدیریت تصمیمات خرید و فروش سهام را تحت تاثیر قرار می دهد. هیات تدوین استانداردهای حسابداری ارائه صادقانه را در قالب میزان انطباق اندازه گیری رویدادها توسط شرکت و رویدادهای واقعی تعریف کرده است میزان ارائه صادقانه اطلاعات، تصمیمات را تحت تاثیر قرار می دهد، زیرا اطلاعات سوگیرانه منجر به افزایش ریسک اطلاعاتی می شود(عباسی و ابراهیم زاده رحیملو، 1388).
یافته های مطالعات لولین و همکاران19 (1977) نشان میدهد که بین ترجیحات سرمایهگذاری افراد و سن، جنسیت و تحصیلات افراد رابطه معنیداری وجود دارد. بارنیول (1987) در مطالعات خود دریافت که رفتار سرمایهگذار در بازار را میتوان بر اساس خصوصیات سبک زندگی، میزان ریسک گریزی و شغل فرد پیش بینی نمود.
مریکاس و پراساد20 (2003) از طریق مطالعه پیمایشی سعی نمودند که عوامل تاثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران حقیقی را در بازار سرمایه یونان شناسایی نمایند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که معیار تصمیم گیری افراد در خرید یک سهم ترکیبی از معیارهای اقتصادی و معیارهای روانشناختی میباشند. آنها دریافتند که تصمیمگیری سرمایهگذاران همواره یک رویکرد منسجم و عقلایی نخواهد بود و آنها بر اساس گروهی از عوامل تصمیمات خود را میگیرند. یافتههای تحقیق آنها نشان داد که اطلاعات مالی و حسابداری و اطلاعات عمومی منتشر شده در بازار سرمایه انتظارات سرمایهگذاران را برای خرید یک سهم شکل خواهد شد.
2-2-7) ویژگیهای سرمایهگذاران
امروزه سرمایهگذاران برای انتخاب سرمایهگذاری، دامنه بسیار وسیعی دارند، اما تا به حال تحقیقات محدودی درباره روش انتخاب از بین سرمایهگذاریهای مختلف انجام شده است. تصمیمات مالی مردم روز به روز پیچیدهتر و پرمخاطرهتر میشود در حالیکه نتایج این تصمیمات بر شیوه زندگی مردم بسیار موثر است. بیشتر تئوریهای مالی فرض میکند که سرمایهگذاران منطقاً به افزایش سرمایه خود می اندیشند و به نشانههای مالی توجه میکنند سرمایهگذاران هنگام انتخاب سرمایهگذاری، بهطور اولیه ریسک و بازده آنرا با سرمایهگذاریهای بالقوه دیگری که میتوانند انجام دهند مقایسه میکنند. ضمن اینکه سطح ریسکی که سرمایهگذاران حاضر به تحمل آن هستند بستگی به خصوصیات و ویژگیهای روانی آنها دارد (محافظه کار و ریسک پذیر). به هرحال یک سرمایهگذار منطقی درصورت تشابه ریسک دو سرمایهگذاری، سرمایه گذاری با بازده کمتر را انتخاب نخواهد کرد. بیشتر تحقیقات نشان داد که تصمیمات سرمایهگذاران تحت تاثیر فاکتورهای رفتاری داخلی از قبیل خودشناسی و فاکتورهای رفتاری خارجی مانند نحوه انتخاب یک سرمایهگذاری قرار گیرد (آقایی و مختاریان، 1383).
*تمایل به سرمایهگذاری (تمایل به ریسک)21:
عبارت است از احتمال درگیر شدن در یک فعالیت خاص و در مورد سرمایهگذاری در یک محصول ویژه است (وبر و ویلیام22، 1997؛ وبر و بلایز23، 2002؛ سیتکین و پابلو24، 1992). تصمیم گیری برای سرمایه گذاری همواره بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرد و یک سرمایهگذار همواره به عامل ریسک و بازده در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایهگذاری خود توجه میکند. از طرف دیگر، در اقتصاد و به خصوص در سرمایهگذاری فرض بر این است که سرمایهگذاران منطقی عمل میکنند. بنابراین سرمایهگذاران منطقی، اطمینان داشتن را به نبود آن ترجیح میدهند و طبیعی است که در این حالت میتوان گفت سرمایهگذاران به ریسک علاقهای ندارند؛ به عبارت دقیقتر، سرمایهگذاران ریسک گریز هستند. یک سرمایهگذار ریسک گریز، کسی است که در ازای قبول ریسک، انتظار دریافت بازده مناسبی دارد. باید توجه داشت که در این حالت، پذیرفتن ریسک یک کار غیر منطقی نیست؛ گرچه میزان ریسک خیلی زیاد باشد؛ چون در این حالت انتظار داشته باشند که بدون قبول ریسک بالا، بازده بالایی کسب کنند (جعفری، 1387).
* ادراک ریسک25:
ادراک ریسک عبارت است از چگونگی تعبیر و تفسیر اطلاعات راجع به ریسک توسط سرمایهگذاران. به نظر السن(1997)، مدیران سرمایهگذاری حرفهای و سرمایهگذاران فردی با تجربه ادراک ریسک سرمایه گذاری یکسانی دارند. به نظر دیاکول و اینو26(2001)، ابعاد ادراک ریسک سرمایهگذاران را میتوان به وسیلهی پنج عامل زیر بررسی کرد(جعفری، 1387):
1) نبود اطمینان در مورد عرضه کنندگان سهام: این بعد از ریسک را اعمال کسانی که مسئول ادارهی یک سازمان هستند، به وجود میآورند (ریسک مدیریت) و منتج از تصمیمات بد تجاری-مالی است که خود منجر میشود ریسک تجاری و مالی صورت گیرد.
2) نگرانی در مورد وقایع غیر منتظره: صنایع مختلف وشرکتهای آن تحت تاثیر وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی میتوانند دچار رونق و رکود گردند؛ برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت، صنایع وابسته به فرآوردههای نفتی، تحت تاثیر قرار گرفته، سهام آنها رونق میگیرد یا در صورت بروز خشکسالی، صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تاثیر قرارگرفته، سهام آنها دچار رکود خواهد شد (عبداله زاده، 1381)؛ بنابراین هرچه میزان وابستگی تولید یک شرکت به عوامل خارجی بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری در آن بیشتر است.
3) نگرانی درباره نوسانات قیمتی سهام: مهمترین عامل برتری یک سهم، میزان سودآوری آن است. از آنجا که اغلب تصمیمگیریها برای سرمایهگذاری، بر اساس روابط میان ریسک و بازده صورت میگیرند و یک سرمایهگذار همواره، به دو فاکتور ریسک و بازده در تجزیه و تحلیل و مدیریت سبد سرمایهگذاریهای خود توجه میکند، هرچه میزان انحراف سودآوری سالهای گذشته و یا سود احتمالی دورههای آتی نسبت به میانگین سود یا سود موردانتظار بیشتر باشد، ریسک سهم بالاتر و در مقابل ارزش آن کمتر خواهد بود.
4) شفاف نبودن اطلاعات: تصمیم گیری سریع و صحیح مستلزم وجود اطلاعات کافی، منظم و شفاف است. هرچه اطلاعات دورهای شرکت منظمتر و شفافتر منتشر شوند، اثر آن بر قیمت سریعتر بوده، سهم تز نقدینگی و گردش مناسبتری خواهد داشت و به تبع آن ریسک، سرمایهگذاری در سهام کاهش مییابد. کارآ شدن هر بازاری مستلزم این است که اطلاعات مربوط به شرکتها، موقعیت اقتصادی و اوراق بهادار، به سرعت وسهولت، در دسترس همگان قرار گیرند. سرمایهگذاران این اطلاعات را به صورتی مناسب، در قیمت ورقهی بهادار تفسیر میکنند و بنابراین، قیمت، همیشه انعکاسی از اطلاعات رایج است. برای اینکه این اطلاعات در دسترس همگان قرار گیرند، باید رایگان باشد.
5) بی ثباتی نقض قوانین و مقررات کشور: دولت در جایگاه یک ناظر و سیاست گذار کلان نقش بسیاری در بازار سرمایه دارد یکی از وظایف آن، ارائه برنامهای است که بتواند به بازار سرمایه رونق بخشد. بهطور کلی، تکثر مراکز قدرت و تصمیمگیری، ابهام نقش و رابطهی این مراکز با یکدیگر،تداخل قوای سهگانهی کشور، شفاف نبودن قوانین و وجود برداشتهای متفاوت و متناقض از آنها، وجود قوانین نامناسب و دست و پاگیر، نقض آزادیهای اقتصادی و بیثباتی سیاسی دولت موجب میشوند ریسک سیستماتیک افزایش و در نتیجه، سرمایهگذاری به شدت کاهش یابد (نوو، 1380).
* تخصیص سرمایه
عبارت است از بخشی از سرمایهی هر سرمایهگذار که در داراییهای خاصی سرمایهگذاری میشود (نوو، 1380).
2-2-7-1) رفتار سرمایه گذاران
سرمایه گذاران را می توان از نظر پذیرش ریسک و شکل منحنی مطلوبیت به سه دسته تقسیم نمود (شهرآبادی و یوسفی، 1386):
الف) افراد ریسک گریز27
این افراد استراتژی محافظه کارانه دارند.مطلوبیت نهایی افراد ریسک گریز با افزایش ثروتشان کاهش می یابد بنابراین هر فردی که منحنی مطلوبیت ثروت او مقعر باشد ریسک گریز است. یک شخص ریسک گریز ترجیح می دهد که یک بازده مطمئن به دست آورد ودر حالی که شانس و اقبال مطرح باشد شرکت نخواهد کرد. تابع مطلوبیت این افراد به شکل زیر می باشد:
مطلوبیت
ارزش پولی مورد انتظار
ب) افراد ریسک پذیر
طبق تعریف فرد ریسک پذیر کسی است که تابع مطلوبیت ثروت او به صورت محدب باشد، بنابراین برای این شخص مطلوبیت نهایی با افزایش ثروت افزایش می یابد و شخص همیشه در این حالت خواهان پذیرش ریسک است و دوست دارد شانس خود را آزمون کند. تابع مطلوبیت ثروت او به شکل زیر است:
مطلوبیت
ارزش پولی مورد انتظار
ج) افراد خنثی نسبت به ریسک
سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آن ها را ریسک خنثی می نامند.این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن می دانند. تابع مطلوبیت چنین افرادی به صورت یک خط مستقیم است. رفتار ریسک خنثی اغلب در افرادی دیده می شود که بیش از حد ثروتمند هستند.
مطلوبیت
ارزش پولی موردانتظار
به طور خلاصه می توان عنوان کرد که بررسی ریسک پذیری و ریسک گریزی افراد از آن جهت اهمیت دارد که افراد همیشه و در تمام رفتارهایشان آن طور که مدلهای اقتصادی فرض می کنند ریسک گریز نیستند بلکه زمانی هم هست که ریسک پذیر شده و از خطرات استقبال می کنند.
2-2-8) نااطمینانی اقتصادی
عدم اطمینان به حالتی گفته میشود که در آن دانش فرد یا افراد محدود است و توضیح کامل حالت و یا نتیجهای که بدست آمده یا میآید، ممکن نیست (هابارد28، 2007). بر این اساس، نااطمینانی اقتصادی را می توان به عدم توانایی کارگزاران اقتصادی در پیشبینی دقیق نتایج تصمیمات خود تعبیر کرد. سیاستهای اقتصادی و بعضاً غیر اقتصادی دولتها یکی از مهمترین عوامل ایجاد کننده نااطمینانی در اقتصاد هستند. در واقع این سیاستها، به همراه تغییرات منابع، ترجیحات و فناوری باعث مبهم بودن نتیجه تصمیمات کارگزاران اقتصادی میشود. تغییرات شرایط برونزای بازار اجتناب ناپذیر هستند، درحالیکه سیاستهای دولت و نااطمینانی ناشی شده از آنها تحت کنترل سیاستگذار قرار دارند. بر این اساس، شناسایی اثرات نااطمینانی بر فعالیتهای حقیقی اقتصاد از اهمیت ویژهای در تحقیقات اقتصادی برخوردار است.
2-2-8-1) عوامل ایجاد و تشدید کننده نااطمینانی اقتصادی
مباحث اقتصاددانانی نظیر فلنر29(1976)، کیدلند و پرسکات30 (1977)، بارو و گوردون31 (1983) بر سر موضوع ناسازگاری زمانی پویا، اعتبار دولتها و استقلال بانکهای مرکزی نشان میدهد که یکی از منابع اصلی ایجاد کننده نااطمینانی در اقتصاد، سیاستهای دولت است. دولتها باتوجه به افق زمانی خود، به طرح ریزی سیاستها میپردازند. آنها منافع ناشی از بیکاری حال را با هزینههای مربوط به تورم در دورههای آینده مقایسه کرده و تصمیم به فریب دادن (یا ندادن) بخش خصوصی میگیرند. این انگیزه در اقتصادهای درحال توسعه، به علت کوتاهمدتتر بودن افق دید دولتها بالاتراست (بارو و گوردون، 1983).
در همین راستا، اوکان32 (1971) به این نکته اشاره میکند که دولتها برای کاهش تورم نیاز به انجام سیاستهای غیرمنتظره دارند. بهطور مشابه، فریدمن33 (1977) بیان میکند که دولتها هیچگاه تورم بالا رابه عنوان یکسیاست معرفی نمیکنند، بلکه از نظر آنها تورم بالا در نتیجه سیاستهای دیگر دولتها نظیر سیاستهای اشتغال کامل و یا سیاستهای رفاهی، که در کل باعث افزایش مخارج دولت میشود، به وجود میآید.
2-2-8-2) تاثیر نااطمینانی بر تصمیمات کارگزاران
ادبیات نظری تاثیر نااطمینانی بر تصمیمات کارگزاران به دو دسته مباحث اقتصاد کلان و اقتصاد خرد تقسیمبندی میشود. فریدمن (1977) معتقد است اثرات حقیقی نااطمینانی تورم بر رشد به این دلیل به وجود میآیند که تورم انتظاری فرآیند بسته شدن قراردادها را تحت تاثیر قرار میدهد. هر قراردادی که بر اساس پرداختهای اسمی بسته میشود، نیاز به پیشبینی نرخ تورم دارد. اگر تورمی بالاتر از آنچه در قرارداد پیشبینی شده است به وجود آید، توزیع ناخواسته ثروت رخ میدهد: کسانی که در قرارداد پول می پردازند، نفع میبرند و کسانی که پول میگیرند، ضرر میکنند. اگر نرخ تورم واقعی کمتر از نرخ تورم پیش بینی شده باشد، توزیع ثروت برخلاف آنچه در فوق گفته شد، خواهد بود. بنابراین هنگامی که نااطمینانی تورم بالاتر است، کارگزاران ریسک گزیر تلاش میکنند که اولاً طول دوره قراردادهایشان را کاهش دهند، ثانیاً هزینههای بیشتری برای پیشبینی صرف کنند و ثالثاً، هزینه چانهزنیها به علت تفاوت بالای انتظارات بیشتر میشود. فریدمن عقیده دارد که این سه تغییر منجر به انتقال منابع اقتصاد از فعالیتهای مولد به فرآیند بسته شدن قراردادها میشود.
تاثیر دیگر افزایش نااطمینانی تورم بر فعالیتهای حقیقی اقتصاد ناشی از کاهش کارایی سیستم قیمتها است. فریدمن (1977) به این نکنه اشاره میکند که هرچه نااطمینانی بیشتر باشد، شناسایی تغییر قیمتهای نسبی از تغییر قیمتهای مطلق مشکلتر است، زیرا کارگزاران اقتصادی قیمتهای خود را در نرخهای متفاوت (به دلیل پیشبینی ناقص تورم آینده) تنظیم میکنند بنابراین قیمتهای نسبی تحت تاثیر قرار می گیرد، کارایی اقتصادی کاهش مییابد و تولید کمتری نسبت به حالت بدون نااطمینانی بهوجود میآید.
برخلاف فریدمن، داتسی و سارت34 (2000) معتقدند که نااطمینانی تورم میتواند عامل افزایش سرمایه گذاری و رشد اقتصادها باشد. آنها در یک مدل Cash-in-Advance که پساندازهای احتیاطی و ریسک گریزی از ویژگیهای آن است، نشان میدهند که با افزایش تغییر پذیری عرضه پول ودر نتیجه تورم، بازدهی پول کاهش مییابد. در ادامه تقاضای واقعی پول و مصرف کاهش مییابد و موجبات افزایش پس اندازهای احتیاطی بوجود میآید و سرانجام جریان وجوه پسانداز شده از طریق سرمایهگذاری، افزایش تولید و رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت (داتسی و سارت، 2000).
2-2-9) خطاهای ادراکی تصمیمات سرمایه گذاری
در تبیین خطاهای ادراکی، که متاثر از حالات روانی در وضعیت طبیعی و غیرطبیعی هستند چند مورد مدنظر قرار میگیرد: این خطاها سبب می شود، خیلی از سرمایه گذاران، توجه خاصی بر روی وجوهشان جهت سرمایه گذاری داشته باشند. از آن جایی که سرمایه گذاران بیشتر وجوه خود را در بازار سهام سرمایه گذاری میکنند، به نوعی این خطاها با نحوه سرمایه گذار ی آن ها در دارایی ها و وجوهشان ارتباط پیدا میکند. در این مقاله سعی بر آن است تا میزان این خطاها را در امر سرمایه گذاری کاهش داد (دانز35، 2003). درک این قبیل خطاها به عنوان خطاهای شناختی سرمایه گذاری و اقدام مناسب جهت برطرف نمودن آن ها، این امکان را فراهم میسازد که تاثیرشان روی تصمیم گیری سرمایه گذاری کاهش و به طور بالقوه به بهبود نتایج سرمایه گذاری منجر شود (شفرین و بلوتی36، 2006).
2-2-9-1) خطای بیش اطمینانی
در ساده ترین حالت خود، بیش اطمینانی را می توان به صورت ایمانی نابهجا به استدلال شهودی، قضاوت ها، و توانایی های شناختی فرد خلاصه کرد. بیش اطمینانی نقش عمده ای در معاملات مربوط به سهام دارد. سرمایه گذاران بیش مطمئن بیشتر از سرمایه گذارانی که از روی منطق عمل میکنند، معامله میکنند. شیلر این الگو را به زبان ساده این گونه بیان میکند که سرمایه گذار فکر می کند که بیشتر از آن چه که انجام می دهد، می داند این اشتباه مربوط به حالتی است که در آن افراد برای اطلاعات محرمانه خود بیش از اندازه اهمیت قائلند؛ بیش اطمینانی در واقع تمایل فرد به غلوکردن در مورد قضاوت و پیشبینیاش است. بنابراین سرمایه گذارانی که در پی کسب بازدهی هستند در مورد آینده بازار بیش از حد مطمئناند. این انگیزه آن ها را بر آن میدارد که سهام با قیمت بالا خریداری کنند و چون اطلاعاتشان ناقص است به کاهش قیمت سهام در بازار مالی منجر شده و بازدهی بالقوه آن ها کاهش مییابد. به طورکلی اعتماد به نفس کاذب باعث میشود، سرمایهگذار سهام را با بیشترین قیمت بخرد و به کمترین قیمت بفروشد (ژو37، 2003) که این باعث حجم بیشتر معاملات شده و به بروز حباب قیمتی در بازارهای مالی منجر میشود (جانسون 38و همکاران، 2002).
2-2-9-2) خطای دسترسی
خطای دسترسی میتواند به عنوان محرک سازنده ای در تصمیمات مربوط به پرتفوی باشد خطای دسترسی بیانگر تمایل فرد به تصمیمگیری و قضاوت بر اساس اطلاعات آماده و در دسترس است . ذهن انسانی تمایل دارد که بر مبنای اطلاعات در دسترس به سرعت نتیجه گیری کند. حافظه انسان وقایع احساس برانگیز و به ویژه وقایع اخیر را سریع بازیابی می کند. در ارزشیابی آخر ماه یا آخر سال، وقایع آخر ماه یا سال در دسترسترند تا وقایع روزها یا ماه های اول؛ بنابراین ادراک را تحت تاثیر قرار می دهند (قلیپور، 1386).
اطلاعاتی که به طور زبانی در دسترس سرمایه گذاران قرار میگیرند؛ همچنین اطلاعاتی که به طور روزانه منتشر می شوند، به صورت شناختی در دسترس نیستند. بنابراین زمانی که اطلاعات مقتضی با این معنای کاربردی در دسترس نباشند، تصمیمات سرمایه گذاران درنهایت دچار نقصان میشود (مونتیر39، 2007).
2-2-9-3) خطای تشدید تعهد
یکی دیگر از خطاهایی که در تصمیم گیری رخ می دهد ، تمایل به تشدید تعهد است . تشدید تعهد زمانی رخ می دهد که روند و جریان تصمیم، یک سری از تصمیمات متوالی را در پی داشته باشد. تشدید تعهد به این موضوع اشاره دارد که حتی وقتی یک تصمیم اشتباه است و شواهد و تبعات تصمیم نیز این امر را تصدیق می کند باز هم اصر ار بر ادامه آن تصمیم وجود دارد و شدیدتر می شود. حتی زمانی که خود فرد مسئول شکست است اصرار بر تعهد پیشین تشدید می شود تا نشان دهد که تصمیم اولیه اش غلط نبوده است (قلیپور، 1386).
2-2-9-4) خطای تصادفی بودن
ادراک انسان کم و بیش تحت تاثیر شانس و خرافات است. البته این امر در فرهنگ های مختلف متفاوت است. برای مثال در مشرق زمین اعتقاد به شانس و خرافات بیشتر است. این امر با کانون کنترل مرتبط است. کسانی که کانون کنترل بیرونی دارند اعتقادشان به شانس و خرافات بیشتر است و برعکس کسانی که کانون کنترل درونی دارند، اعتقاد کمتری به شانس و خرافات دارند. کسانی که کانون کنترل درونی دارند معتقدند که روی سرنوشت خود و جهان تا حد زیادی کنترل داشته و می توانند با تصمیم گیری عقلای ی آینده را متناسب با خواسته خود شکل دهندحتی همین افراد معتقدند که برخی از وقایع به خاطر شانس اتفاق می افتد. این مسئله در بورس اوراق بهادار و خرید و فروش سهام بسیار اتفاق می افتد. چیزی که باعث می شود تصمیم گیری از شانس و خرافات تاثیر نامطلوب بپذیرد این است که انسان برای این امر شانسی و تصادفی معانی خرافی متفاوتی می سازد و تفسیر می کند (سعدی و همکاران، 1389).
2-2-9-5) خطای پس بینی
بعضی مواقع افراد تمایل دارند، باور کنند می توانند پیامد یک واقعه را به درستی پیش بینی کنند، البته بعد از زمانی که آن واقعه اتفاق افتاده است. وقتی واقعه ای رخ می دهد و فرد بازخور درستی در مورد پیامدهای آن می گیرد، به راحتی نتیجه میگیرد ، این پیامد همان طوری که من در قبل گفتم بدیهی بود. افرادی که بعد از یک مسابقه فوتبال تیم برنده را بااطمینان پیشبینی میکنند، همیشه بیشتر از افرادی هستند که قبل از مسابقه این کار را میکنند. بنابراین در پسبینی در مقایسه با پیشبینی، باید برای اطلاعات منطبق با پیامد ، وزن بیشتری قائل شد حافظه فرد در این شرایط انتخابی عمل می کند و پیش بینی خود را متناسب با آن چیزی که در واقع رخ داده است، بازسازی می کند (اندرسون40 و همکاران، 1993).
2-2-10) نقش شخصیت در تصمیمات سرمایه گذاری
همان طوری که ادراک تصمیمگیرنده عامل مهمی در تصمیم گیری سرمایه گذار است ، شخصیت وی نیز در امر تصمیمگیری دخیل است. تصمیمگیری چنان با خصوصیات روانی تصمیمگیرنده آمیخته است که نمی توان یکی را بدون دیگری مورد مطالعه قرار داد. عوامل و عناصر شخصیتی نظیر هوش و خلق و خوی، نگرش یک فرد، همگی در اتخاذ تصمیم نقش دارند. نظریهپردازان در زمینه تصمیمگیری همیشه سعی داشتهاند، در مدلهای خود از دخالت شخصیت و ارزش های خاص تصمیم گیرنده، در تصمیماتش جلوگیری به عمل آورند. اما با این همه تلاش برای عقلایی کردن تصمیم گیری به عنوان عامل کلیدی در تصمیمگیری وی نقش فعال دارد. دیدگاه های افراد درجه ریسک پذیری ، تجربه وی در نحوه تصمیم گیری او دخیلاند (خوشنود، 1383).
ادبیات مالی نقش چشمگیری برای جنبه های رفتاری سرمایه گذاران به هنگام تصمیمگیری به حساب میآید. درکنار سایر فاکتورهای جمعیت شناسی از قبیل سن، جنسیت، بازدهی، نوع شخصیت نیز تاثیر بسزایی در انحرافات رفتاری دارد (فیلبک41 و همکاران، 2005).
2-2-10-1) تورش های رفتاری42
منظور از تورش، انحراف از تصمیم گیریهای درست و بهینه است .از آنجائیکه زمان و منابع شناخت محدود هستند، نمی توانیم داده هایی را که از محیط اخذ می کنیم به صورت بهینه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. بنابراین ذهن انسان به طور طبیعی از قواعد سرانگشتی43 استفاده می کند. اگر از چنین روشهای ابتکاری به طور مناسب استفاده شود ، می توانند موثر واقع شوند، در غیر اینصورت تورش های غیر قابل
اجتنابی پیش خواهند آمد. به طور کلی ممکن است اشخاص در فرآیند تفکر و تصمیم گیری دچار خطا شوند. در این قسمت به بررسی سه دسته کلی از منابعی که باعث ایجاد تورش در فرآیند تفکر و تصمیم گیری افراد می شوند پرداخته می شود. این سه دسته عبارتند از(ریتر، 2003):
الف) روش های ابتکاری44
از آن جائی که ظرفیت پردازش اطلاعات در بشر محدود است اشخاص به روشهای تصمیم گیری ناقص یا روش های ابتکاری روی می آورند که به تصمیم گیری های نسبتاً خوبی نیز منجر می شوند. به این مختصر سازی که در فرآیندهای تصمیم گیری صورت می گیرد، ساده سازی ابتکاری45 گفته می شود. در واقع روشهای ابتکاری یک سری قواعد سر انگشتی یا میانبرهای ذهنی هستند که موجب سهولت در فرآیند تصمیم گیری می شوند. ذهن انسان از این قواعد سر انگشتی به منظور حل سریع مسایل پیچیده استفاده می کند. برای مثال یک بازیکن بیلیارد برای محاسبه زاویه و سرعتی که باید به توپ ضربه بزند از مثلثات و معادلات دیفرانسیل استفاده نمی کند، بلکه او از یک سری قواعد سر انگشتی بهره می گیرد و حتی ممکن است از ریاضیات چیزی نداند.
ب) خود فریبی46
مهم ترین پدیده ای که در زمینه خود فریبی بحث شده است، اعتماد بیش از حد است . شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد اشخاص ، به دانش و توانایی هایشان بیش تر از آن چیزی که هست اعتماد دارند معمولاً پیش بینی افراد از احتمال وقوع پدیده ها یا خیلی افراطی یا خیلی تفریطی است . همچنین زمانی که قابلیت پیش بینی پدیده ای کم است یا شواهد و مدارک مبهم هستند، متخصصان بیشتر از افراد عادی در معرض اعتماد بیش از حد قرار می گیرند. برای مثال وقتی شخصی می گوید احتمال وقوع یک رویداد ٩٠ درصد است، معمولاً پیش بینی او کمتر از ٧٠ درصد موارد صحیح است . اعتماد بیش از اندازه به هیچ عنوان به سرمایه گذاران شخصی محدود نمی شود. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تحلیل گران مالی، حتی زمانی که مدارک و شواهد نشان دهنده این است که برآوردهای قبلی آن ها صحیح نیست، برآورد قبلی شان از عملکرد آتی یک شرکت را به راحتی مورد تجدید نظر قرار نمی دهند. به طور کلی در نظریه خود فریبی علاوه بر بحث اعتماد بیش از حد، به مکانیسم هایی پرداخته می شود که طی آن اشخاص به دنبال راههایی می گردند که پیامد تصمیم گیری های خود را توجیه کنند و بدین ترتیب بتوانند احترام دیگران را به خودشان جلب کنند.
ج) تعاملات اجتماعی47
متخصصان مالی، روانشناسی اجتماعی را کمتر مورد توجه قرار داده اند. نظریه پردازان مالی تاثیر اطلاعات بر روی قیمت سهام و حجم معاملات را بررسی کرده اند، اما تحقیقات کمتری راجع به تعاملات اجتماعی بین افراد در بازار سهام انجام داده اند. اشخاص گرایش دارند تا در تصمیم گیری ها و قضاوت هایشان با دیگران هم نوا شوند .اکثر سرمایه گذاران دچار عکس العمل های احساسی در جو بازار می شوند. به عبارت دیگر حتی زمانی که سیگنال های اطلاعاتی به فرد می گویند خرید و فروش کدام یک مناسب است، سرمایه گذاران باز هم نسبت به تصمیم گیری صحیح مردد هستند باید توجه کرد که برخی از الگوهای اشاره شده در بالا، با هم در تعارض هستند. در این جا ممکن است این سئوال پیش بیاید که کدام الگو صحیح است؟ در پاسخ به این سئوال باید گفت این که کدام الگوی رفتاری در بازار غالب می شود به شرایط و زمینه ای که اطلاعات در آن پخش می شود بستگی دارد.
2-5-1) مروری بر تحقیقات انجام شده در داخل کشور
درویش متولی و همکاران (1391)، در مطالعه ای به شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر جذب سرمایه گذار در حوزه های اقتصادی و صنعتی شهرستان فیروزکوه با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه AHP پرداختند. در این مطالعه عوامل زیر به عنوان موانع سرمایه گذاری معرفی شدند: بالابودن ریسک سیاسی، اقتصاد و صنعت، مالی و سرمایه ای؛ ضعف مدیریت امور سرمایه گذاری در کشور؛ ضعف قانون مندی و نظام مندی در نظام سرمایه گذاری؛ نبود زیرساخت های مناسب برای سرمایه گذاری؛ عدم اطلاع رسانی درست، به موقع و شفاف و جامع؛ بورکراسی های شدید در سازمان ها؛ مناراضی بودن سرمایه گذاران فعلی و مشکلات و محدودیت های ناشی از روابط بین الملل(درویش متولی و همکاران، 1391).
جعفری (1386)، در پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد خود به موضوع بررسی تاثیر متغیرهای غیر مالی بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. در این پژوهش از دو روش کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات پژوهش استفاده گردید؛ بدین صورت که برای جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه های پژوهش یک نمونه آماری 106 نفری از بین سه گروه متخصصین مالی(اساتید دانشگاه) و مدیران شرکت های سرمایه گذاری و سرمایه گذاران حقیقی در سال 1386 به طور اتفاقی انتخاب و بین آنها پرسشنامه توزیع گردید. داده های پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی خلاصه و تجزیه و تحلیل گردید. نرم افزار آماری مورد استفاده در این پژوهش نیز SPSS می باشد و پژوهش مزبور طی یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی مورد بررسی و آزمون قرار گرفت که تمامی فرضیه ها پذیرفته شده اند و نکته قابل اهمیتی که در این میان باید بدان اشاره کرد این می باشد که اکثر سرمایه گذاران با در نظر گرفتن خصوصا" عوامل سیاسی و اقتصادی در زمینه سرمایه گذاری دقت ویژه ای دارند که در نوع خود قابل توجه است(جعفری، 1386).
انوار رستمی و لاری سمنانی (1386)، در پژوهش خود به بررسی ارتباط و تحلیل اثرات سرمایه گذاری های منتخب غیربورسی بر جذابیت سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. این مطالعه درصدد بررسی روابط میان سرمایه گذاریهای منتخب غیربورسی (سپرده های بانکی و اوراق مشارکت) با جذابیت سرمایه گذاری در سهام (نقدینگی سهام و میزان تشکیل سرمایه) شرکت های بورس اوراق بهادار تهران است. بر پایه نتایج حاصل از تحلیلهای به عمل آمده در این تحقیق در سطح اطمینان 95 درصد می توان چنین ادعا کرد که میان میزان جاذبیت سرمایه گذاری در سپرده های بانکی و میزان جاذبیت سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار تهران، ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد، این به معنای هم سویی میزان جاذبیت سرمایه گذاری در دو بازار مختلف پولی و سرمایه ای در ایران است. نتایج حاصل از تحلیل های به عمل آمده همچنین نشانگر آن است که علی رغم برخی باورها و بر خلاف تصورات اولیه، سرمایه گذاری در اوراق مشارکت در ایران، مخرب و رقیب فعالیتهای بازار بورس اوراق بهادار تهران و کاهنده جذابیت سرمایه گذاری در آن نبوده وعرضه و فروش آن به عموم، تاثیر بسزا و معناداری بر فعالیت های بورس نداشته است(انواررستمی و لاری سمنانی، 1386).
صفری (1384)، تحقیقی با عنوان عوامل موثر بر جذب سرمایههای افراد حقیقی در بورس منطقه ای اصفهان انجام داده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر جذب سرمایهی اشخاص حقیقی در بورس منطقهای اصفهان است. هدف این را متغیرهایی همچون سابقهی سودآوری، تبلیغات راجع به سرمایهگذاری در بورس، فرهنگ سهامداری، گروههای مرجع، عوامل اقتصادی و سیاسی، عملیات کارگزاران و مکان جغرافیایی به عنوان سوالهای پژوهش آزمودهاند. این تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی از شاخهی میدانی است و روش گردآوری مباحث نظری آن کتابخانهای بوده، دادههای آن به صورت نمونه گیری از جامعهی بزرگتر با پرسشنامه به دست آمدهاند. در این پژوهش، از آزمونهای تک نمونهای برای آزمون سوالات پژوهش و تحلیل واریانس تک عاملی برای معنیدار بودن تفاوت نظرات سهامداران و آزمون فریدمن برای رتبهبندی عوامل و سوالها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی است که فقط عواملی چون سابقهی سوداوری، فرهنگ سهامداری، گروههای مرجع، عوامل اقتصادی و سیاسی بر جذب سرمایهی اشخاص حقیقی در بورس منطقهای اصفهان تاثیرگذار بوده، از بین اینها، عوامل سیاسی و داشتن فرهنگ سهامداری، دو عامل مهمتر و موثرتر شناخته شدند (صفری، 1384).
عباسینژاد و جبل عاملی در سال 1384 به بررسی متغیرهای کیفی بر حجم سرمایهگذاری به بررسی رفتار یک بنگاه نمونه در شرایط نااطمینانی پرداختند. آنها برای بررسی تاثیر متغیرهای کیفی بر سرمایهگذاری، دو متغیر موهومی برای دوره انقلاب و دوره جنگ به مدل وارد میکنند و به این نتیجه دست مییابند که شرایط بی ثباتی باعث کاهش سرمایهگذاری بخش خصوصی میشود. کازرونی و دولتی(1386) به بررسی ارتباط نااطمینانی نرخ ارز حقیقی و سرمایهگذاری میپردازند. در این مطالعه شاخص نااطمینانی نرخ ارز از طریق مدل گارچ48 برآورد میگردد. ارتباط میان این دو متغیر از طریق یک مدل ARDL 49 شناسایی میشود. آنها ارتباط منفی میان نااطمینانی نرخ ارز حقیقی و سرمایهگذاری خصوصی را گزارش میکنند (عباسی نژاد و جبل عاملی، 1384).
مختاریان (1383)، تحقیقی را تحت عنوان عوامل موثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار به انجام رسانید. در این تحقیق کلیه عوامل مالی و غیر مالی همچون پیش بینی درآمد هر سهم، افزایش سرمایه انجام شده توسط شرکتها، مشاوره و توصیه کارگزاران بورس، روند قیمت سهام، سود نقدی هر سهم، وضع بازار سهم، نسبت قیمت به سهم، نوسانات قیمت سهام، بازده، بخش صنعت، مدیریت شرکت، محل اصلی عملیات و مبنای شناخت از شرکت را مورد بررسی قرار داد که 13 فرضیه را شامل می شود. نتایج به دست آمده از این تحقیق حاکی از آن است که متغیرهایی چون وضع بازار، روند قیمت، منبع توصیه و سفارشات، سود نقدی سهام، نسبت قیمت به سود، بازده، نوع صنعت، نوسان قیمت، سود هر سهم با 95/0 اطمینان بر تصمیم گیری سرمایه گذاری در بازار بورس موثر می باشند و بقیه عوامل ذکر شده تاثیر چندانی بر تصمیم گیری سرمایه گذاران ندارند (مختاریان، 1383).
عطایی عظیمی (1379)، موضوع بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران را در پایان نامه کارشناسی ارشد به انجام رسانید. هدف این تحقیق شناسایی عوامل مالی و عوامل غیرمالی موثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران است. ارائه و پردازش اطلاعات کارکرد اصلی واحدهای اطلاع رسانی بازارهای مالی است، اما چه اطلاعاتی برای سرمایه گذاران جذاب بوده و تصمیمات آن ها بر اساس آن انجام می شود. هدف اصلی ما در این تحقیق شناخت اطلاعات مورد نیاز اغلب سهام داران جهت تصمیم گیری در خصوص خرید یا فروش سهام عادی است. همچنین سنجش میزان آگاهی سهام داران نسبت به مسایل مالی و نقش اطلاعات مالی در این تصمیم گیری ها است. بر اساس پرسشنامه های توزیع شده بین حدود 200 نفر از سهام داران و دیگر نیازمندان اطلاعات شرکت های بورسی، یافته های این تحقیق حاکی از عدم تعیین قیمت سهام بر اساس عرضه و تقاضا در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین تصمیم گیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران متاثر از افزایش سرمایه، مالکیت شرکت ها و تولیدات انحصاری آنها می باشد (عطایی عظیمی، 1379).
2-5-2) مروری بر تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
یوماتلو 50 در سال 2010 طی پژوهشی به بررسی ارتباط اهرم مالی و تصمیمات سرمایهگذاری برای شرکتهای تولیدی بورس در کشور ترکیه پرداخته است. در این پژوهش از داده های تابلویی با روش اثرات ثابت برای تخمین مدل خطی چند متغیره استفاده شده است. خلاصه یافتههای پژوهش حاکی از این مطلب است که اهرم مالی تاثیر منفی بر تصمیمات سرمایهگذاری دارد و شرکتهایی که بدهی بیشتری نسبت به سایر شرکتهایی که بدهی بیشتری نسبت به سایر شرکتها دارند، رغبت کمتری به سرمایهگذاری در داراییهای سرمایهای از خود نشان میدهند (یوماتلو، 2010).
التمیمی51 در سال 2006 طی پژوهشی به شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران حقیقی در بازار سرمایه امارات پرداخت. وی متغیرهای تاثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران را در پنج گروه از عوامل طبقهبندی نمود. این عوامل عبارتند از: اطلاعات مالی و حسابداری، اطلاعات خنثی، توصیه جانبدارانه، انطباق تصویر خود/ شرکت و نیازهای شخصی سرمایهگذار. برای گردآوری دادهها، 350 پرسشنامه بطور تصادفی بین سرمایهگذاران حقیقی در بازارهای مالی امارات توزیع گردید و یافتههای این تحقیق حاکی از این است که متغیرهای مرتبط با نظریه حداکثر کردن مطلوبیت از قبیل: رشد سودآوری، سود نقدی پرداخت شده به سهامداران و سود هر سهم پیش بینی شده از مهمترین متغیرهای تاثیر گذارد. در قصد خرید یک سهم در بازار خواهد بود. از دیگر یافتههای این تحقیق بیانگر این است که اطلاعات عمومی بازار از قبیل روند شاخص، وضعیت معاملات در بازار و اطلاعات منتشر شده از سوی شرکت بر انتظارات سرمایهگذار تاثیر مستقیم خواهد داشت (التمیمی، 2006).
بایرن در سال 2005، طی تحقیقی با عنوان چگونه مشتریان (سرمایهگذاران) ریسک محصولات مالی را ارزیابی میکنند؟ عوامل تاثیرگذار در محصولات مالی را به وسیلهی متغیرهایی نظیر ادراک ریسک، اطلاعات عملکرد گذشته، نرخ بازده تاریخی، نرخ بازده مورد مورد انتظار، تخصیص سرمایه بررسی کرده است. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایشی بوده، سرمایهگذاران شرکت بیمی پیناکل52 نمونهی آماری آن را تشکیل میدهند و تحقیق با ارسال پرسشنامه برای آنان انجام گردید. در پایان و پس از بررسیهای لازم و آزمون سوالهای تدوین شده، این نتیجهها به دست آمدند که فرضیه اول تایید شد؛ یعنی وجود نرخ بازده تاریخی بالاتر، تمایل به ریسک را در سرمایهگذاران، افزایش میدهد. فرضیه دوم نیز تایید شد؛ پس ادراک ریسک بالاتر توسط سرمایهگذاران، تمایل به ریسک را در آنها کاهش میدهد. فرضیه سوم تایید و فرضیه چهارم رد شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیههای سوم و چهارم در این پژوهش بیانگر آن است که از دید سرمایهگذاران متخصص، بین ادراک ریسک و نرخ بازده موردانتظار رابطهی مستقیم وجود دارد؛ در حالی که از دید سرمایهگذاران مبتدی، بین ادراک ریسک و نرخ بازده مورد انتظار هیچ نوع همبستگیای وجود ندارد. فرضیهی پنجم تایید شد؛ به عبارت دیگر، سرمایهگذاران با ادراک ریسک بالاتر، حجم سرمایهگذاری پایینتری خواهند داشت. فرضیهی ششم این پژوهش نیز تایید شد؛ پس وجود اطلاعات عملکرد گذشته در مورد یک شرکت برای سرمایهگذاران، مبنایی برای نرخ بازده مورد انتظار بالاتر ایجاد میکند (بایرن، 2005).
چینگ- چانگ53 در سال 2004 موضوع تاثیر افشای اطلاعات غیرمالی بسط داده شدهی نامشهود را بر نحوهی تصمیم گیری سرمایهگذار در صنایع داروسازی را در قالب رسالهی دکتری در دانشگاه تگزاس انجام داد. فرضیه های مورد نظر عبارتند از:
> آشنایی کم سرمایه گذاران با توجه به افشاگری های اطلاعات نامشهود غیر مالی تاثیر چندانی بر نحوه قضاوت های آنها ندارد و ارتباط معناداری بین حد بالا و پایین عدم افشاگری اطلاعات نسبت به افشاگری اطلاعات از سوی شرکت ها وجود ندارد.
> اطلاعات منتج شده در افشاگری های اطلاعات غیر مالی نامشهود، برای سرمایه گذارانی که اطلاعاتی در زمینه صنعت مورد نظر دارند نسبت به سرمایه گذارانی که اطلاعاتی در زمینه صنعت مورد نظر ندارند تاءثیر مستقیم بر فرآیند تصمیم گیری آنها دارد.
> انحصاری کردن عملکرد ارزیابی غیرمالی، برای سرمایه گذارانی که عوامل مختلف محیطی را شناسایی کردند نسبت به سرمایه گذارانی که عوامل مختلف محیطی را شناسایی نکردند، تاثیر بیشتری بر فرآیند تصمیم گیری آنها دارد.
> نوسانات منابع اطلاعاتی برای ارزیابی غیر مالی برای سرمایه گذارانی که عوامل محیطی را شناسایی کردند نسبت به سرمایه گذارانی که عوامل محیطی را شناسایی نکردند تاثیر بیشتری دارد.
طبق نتایج به دست آمده فرضیه اول و سوم رد و فرضیه دوم و چهارم تحقیق مورد تایید قرار گرفتند (چینگ چانگ، 2004).
مریکاس و پراساد54 در سال 2003 از طریق مطالعه پیمایشی سعی نمودند که عوامل تاثیرگذار بر رفتار سرمایهگذاران حقیقی در بازار سرمایه یونان را شناسایی نمایند. نتایج تحقیق آنها نشان میدهد که معیار تصمیم گیری افراد در خرید یک سهم ترکیبی از معیارهای اقتصادی و معیارهای روانشناختی میباشند. آنها دریافتند که تصمیم گیری سرمایهگذاران همواره یک رویکرد منسجم و عقلایی نخواهد بود و آنها بر اساس گروهی از عوامل نخواهد بود و آنها بر اساس گروهی از عوامل تصمیمات خود را میگیرند. یافته های تحقیق آنها نشان داد که اطلاعات مالی و حسابداری و اطلاعات عمومی منتشر شده در بازار سرمایه انتظارات سرمایهگذاران را برای خرید یک سهم شکل خواهد داد (مریکاس و پراساد، 2003).
اپستاین و فریدمن55 در سال 1994 تاثیر اطلاعات اجتماعی بر رفتار سرمایهگذار حقیقی را مورد بررسی قرار دادند. یافتهها بیانگر این است که گزارشات مالی سالیانه شرکتها تاثیر چندانی بر تصمیمات سرمایهگذاران نداشته و بی ارزش می باشند. همچنین نتایج این تحقیق نشان میدهد که اطلاعات مربوط به آنها مورد تقاضای قوی سرمایهگذاران است. بعلاوه اکثر سرمایه داران مایلند که وضعیت روابط کارگری، جایگاه اخلاقی شرکت و درگیری های اجتماعی شرکت به سهامداران گزارش شود (اپستاین و فریدمن، 1994).
منابع و مآخذ
آقایی، محمدعلی. و مختاریان، امید.(1383). بررسی عوامل موثر بر تصمیمگیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران، بررسیهای حسابداری و حسابرسی، سال یازدهم، شماره36، صص 3-25.
ابزری، مهدی.؛ صمدی، سعید. و صفری، علی.(1385). عوامل موثر بر جذب سرمایه های افراد حقیقی در بورس اوراق بهادار (مطالعه موردی: بورس اوراق بهادار منطقه ای اصفهان)، مجله پژوهشی دانشگاه اصفهان، جلد بیست و یکم، شماره 2، صص 113-131.
انواری رستمی، علی اصغر. و لاری سمنانی، بهروز.(1386). بررسی ارتباط و تحلیل اثرات سرمایه گذاری های منتخب غیربورسی بر جذابیت سرمایه گذاری بورس اوراق بهادار تهران، فصلنامه مدرس علوم انسانی (ویژه نامه مدیریت)، صص 1-29.
باباجانی، آرزو.؛ حسینی، سیدمحمود.؛ سهیلی، کیومرث. و دل انگیزان، سهراب.(1388). تعیین عوامل موثر بر جذب سرمایه در تعاونی های صنعتی استان کرمانشاه، مجله تعاون، سال بیستم، شماره 204-205، صص 21-39.
تهرانی، رضا.(1389). مدیریت مالی، تهران: انتشارات نگاه دانش، صص 1-577.
تهرانی، رضا. و حصازاده، رضا. (1388). تاثیر جریان های نقدی و محدودیت های تامین مالی بر بیش سرمایه گذاری و کم سرمایه گذاری، تحقیقات حسابداری، شماره سوم، ص50-66.
جعفری، سعید.(1386). بررسی تاثیر متغیرهای غیر مالی بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل، بابل.
خورشیدی، غلامحسین. (1375). ملاحظات اجرایی در تجزیه و تحلیل طرح های سرمایه گذاری، تحقیقات مالی، سال سوم، شماره 9 و 10، صص 26-40.
خوشنود مهدی. (1383). شناسایی و رتبه بندی گروه های موثر بر تصمیم گیری سرمایه گذاران فردی و نهادی در بورس اوراق بهادار تهران، پایانامه کارشناسی ارشد مدیریت مالی، دانشگاه تهران، تهران.
درویش متولی، محمدحسین.؛ سالاریه، مهدی. و قدیری جوان، حسام الدین.(1391). شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر جذب سرمایه گذار در حوزه های اقتصادی و صنعتی شهرستان فیروزکوه با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه AHP، پژوهشگر (فصلنامه مدیریت)، سال نهم، ویژه نامه، صص 75-90.
راعی، رضا. و تلنگی، احمد.(1383). مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته، تهران، انتشارات سمت.
رمضانی، نسرین.(1392). بررسی رابطه میزان سهام شناور آزاد، اندازه و اهرم مالی با سیاست تقسیم سود در شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم، تحقیقات و فناوری، تهران.
زال نژاد، سیدسجاد.(1392). مطالعه عوامل موثر بر سیاست تقسیم سود شرکت ها در بورس اوراق بهادار منطقه ای مازندران، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش مالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد چالوس، چالوس.
زاهدی، شمس السادات.؛ الوانی، سیدمهدی. و فقیهی، ابوالحسن.(1379). فرهنگ جامع مدیریت، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی.
سعدی، رسول.؛ قلیپور، آرین. و قلیپور، فتانه. (1389). بررسی اثرات شخصیت سرمایهگذاران و خطاهای ادراکی در سرمایهگذاری آنها در بورس اوراق بهادار تهران، تحقیقات مالی، دوره12، شماره29، صص 4-58.
شهرآبادی، ابوالفضل. و یوسفی، راحله. (1386). مقدمهای بر مالیه رفتاری، ماهنامه بورس، شماره69، صص51-70.
صفری، علی. (1384). بررسی عوامل موثر بر جذب سرمایهی اشخاص حقیقی در بورس اوراق بهادار (مطالعهی موردی: بورس اوراق بهادار منطقهای اصفهان)، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان.
عباسی، ابراهیم. و ابراهیمزاده رحیملو، بهروز. (1388). بررسی عوامل موثر بر سطح سرمایهگذاری در شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران. فصلنامهی مدلسازی اقتصادی، سال سوم، شماره4 (پیاپی10، صص 49-62.
عسگری، محمدرضا. و ایرانپاک، محسن.(1389). تاثیر میزان سهام شناور آزاد بر دامنه نوسان قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران و ارایه راه حل های مناسب در این زمینه، فصلنامه بصیرت، سال هفدهم، شماره 45، صص 61-80.
عطایی عظیمی، جواد. (1379). بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، دانشگاه تهران، تهران.
فتحی، سعید.؛ صامتی، مجید. و عسگرنژادنوری، باقر.(1389). تبیین توسعه ساختار بازار اوراق بهادار، مطالعات مدیریت راهبردی، شماره 3، صص 33-48.
فرید، داریوش.؛ زارع، محمدحسن.؛ زارع، حبیب. و رجبی پور میبدی، علیرضا.(1389). رتبه بندی شعب بورس اوراق بهادار در ایران با استفاده از تکنیک فازی، پژوهشنامه اقتصادی، سال دهم، شماره اول، صص 309-331.
قلی پور آرین. (1386). مدیریت رفتار سازمان ( رفتار فردی)، چاپ اول،تهران: انتشارات سمت.
مختاریان، امید. (1383). بررسی عوامل موثر بر تصمیم گیری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران.
نخجوانی، احمد. (1382). اقتصاد ایران، چاپ اول، تهران: انتشارات مرکز آموزش و تحقیقات صنعتی ایران.
نوبخت، زهرا.(1383). ارزیابی شفافیت اطلاعات شرکتها در بورس اوراق بهادار تهران، پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا(س)، تهران.
نوو، ریموند پی.(1380). مدیریت مالی، ترجمهی علی جهانخانی و علی پارسائیان، تهران: انتشارات سمت.
وکیلی فرد، حمیدرضا.؛ طالب نیا، قدرت اله. و کیانی، مهرداد.(1389). بررسی رابطه میزان سهام شناور آزاد با ایجاد حباب قیمتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مجله مهندسی مالی و مدیریت پرتفوی، شماره چهارم، صص 67-87.
یحیی زاده فر، محمود و احمدپور، احمد.(1384). مدیریت سرمایه گذاری، جزوه چاپ نشده، دانشکده علوم اقتصادی و مدیریت، دانشگاه مازندران، بابلسر.
یوسفی، محمدقلی. و عزیزنژاد، صمد.(1388). بررسی عوامل تعیین کننده سرمایهگذاری خصوصی در ایران با روش خود توضیح برداری، فصلنامه پژوهش های اقتصادی، سال نهم، شماره اول، صص 79-100.
Al-Tamimi, H. A. (2006). Factors Influencing Individual Investor Behavior: An Empirical study of the UAE Financial Markets. The Business Review, Cambridge, 5(2), pp. 225-232.
Anderson, J.; Lowe, D; Reekers, M, J. (1993). Evaluation of auditor decisions: Hindsight bias effects and the expectation gap, Journal of Economic Psychology, Vol. 14, pp. 711-737.
Barro, R. J. & Gordon, D. B. (1983). Rules, discretion and reputation in a model of monetary policy, Journal of Monetary Economics, Vol. 12(1), pp. 101-121.
Chen, H.; Jegadeesh, N. & Wermers, R. (2000). The Value of Active Mutual Fund Management: An Examination of the Stockholdings and Trades of Fund Managers, Journal of Financial and Quantitative Analysis, Vol. 35, No. 3. Pp. 343-368.
Dotsey, M. & Sarte, P.D. (2000). Inflation uncertainty and growth in a cash in advance economy, Journal of Monetary Economics, 45, pp. 631- 655.
Downs, A. (2003). Investor Bias Favors Real Estate in 2004, National Real Estate Investor, Vol. 45, No. 12, P. 1.
Denis, D.; Denis, D. & Sarin, A.(1994). The information content of dividend changes: Cash flow signaling, overinvestment, and dividend clienteles, Journal of Financial and Quantitative Analysis, 29, pp. 567-587.
Easterly, W. & Levine, R. (2001). Africa's Growth Tragedy: Policy and Ethnic Divisions, Quarterly Journal of Economics, 112, pp. 1203-1250.
Fazzari, S. R.(2000). Investment-Cash Flow Sensitivities Are Useful: A Comment on Kaplan and zing ales, The Quarterly Journal of Economics, 115, pp. 595-705.
Filbeck, G,; Hatfield, P. & Horvath, P. (2005). Risk Aversion and Personality Type, The Journal of Behavioral Finance, Vol. 6, No. 4, pp. 170-180.
Hubbard, D. (2007). How to Measure Anything: Finding the Value of Intangibles in Business, John Wiley & Sons.
Johnsson, M.; Lindblom, H. & Platan, P. (2002). Behavioral Finance and Change of Investor Behavior During and after The Speculative at The end of The 1990s, Schoole of Economice and Management.
Umutlu, M. (2010). Firm leverage and investment decisions in an emerging market, Quality & Quantity, 44(5), pp. 1005-1013.
Merilkas, A. & Prasad, d.(2003). Factor influencing Greek investor behavior on the Athens Stock Exchange, Behavioral Research in Accounting, 14, pp. 129-158.
Montier, J (2007). Behavioral Investing a Practitioners Guide to Applying Behavioural Finance, John Wiley & Sons.
Nadikumana, L. (2000). Financial Determinants of Domestic Investment in Sub-saharan Africa, World Development, 282, pp. 381-400
Nagy,R and Obenberger, R. W.(1994). Factors influencing investor behavior, Financial Analysts Journal, 50, pp. 63- 68.
Ritter, R. Y.(2003). Behavioral Finance , Pacific- Basin Finance Journal, pp. 429-437.
Shefrin, H; Belotti, M.L (2006). The Role of Behavioral finance in Risk Management, Behavioral Finance and Compensation System, pp. 654-679.
Verdi, R.(2006). Financial Reporting Quality and Investment Efficiency, M.I.T, Working paper, pp. 405-424.
Zhu, N. (2003). Investor Behavior Differential Information and Asset Pricing, pp. 1-134.
1 – Fazzari
2 – Easterly & Levine
3 – Financial Assets
4 – Physical Assets
5 – Productive Activities
6 – Nadikumana
7- Investement Process
8 – Competing Theory
9 – Neumann and Morgenstern
10 – Nagy and Obenbenger
11 – Wharton
12 – Demographic variable
13 – Cohn and Lewellen
14 – Riley and Chow
15 – LeBaron et al.
16 – Denis
17 – Verdi
18 – Chen & et al.
19 – Lewellen
20 – Merilkas & Prasad
21 – Risk of propensity
22 – Weber & Williman
23 – Weber & Blais
24 – Sitkin & Pablo
25 – Risk of perception
26 – Diacon & Ennew
27 – Risk averse
28 – Hubbard
29 – Fellner
30 – Kydland & Prescott
31 – Barro & Gordon
32 – Okun
33 – Friedman
34 – Dotsey & Sarte
35 – Downs
36 – Shefrin & Belotti
37 – Zhu
38 – Johnsson & et al.
39 – Montier
40 – Anderson & et al.
41 – Filbeck & et al
42 – Behavioral Biases)
43 – Rule Of Thumb
44 – Heuristics
45 – Heuristics Simplification
46 – Self-Deception
47 -Social Interactions
48 – Garch
49 – AutoRegressive Distributed Lagmodel
50 – Umutlu
51 – Al-Tamimi
52 – Pinnacle
53 – Ching-Chung
54 – Merilkas,A. and Prasad
55 – Epstein and Freedman
—————
————————————————————
—————
————————————————————