تارا فایل

مبانی نظری و پیشینه تحقیق ابعاد جهت گیری زندگی خوش بینی و بدبینی


مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ابعاد جهت گیری زندگی (خوش بینی و بدبینی)
2-1 جهت گیری زندگی
در این بخش از این فصل به بررسی دو بعد جهت گیری زندگی (خوش بینی و بدبینی) می پردازیم.
2-1-1 خوش بینی و بدبینی
آیا خوش بینی و بد بینی دو قطب یک پیوستارند؟ اگر هستند، پس دلیلی ندارد که ارزیابی های جداگانه ایاز این دو سازه به عمل آوریم. پژوهش های اخیر نشان می دهد که این دو قطب های یک پیوستار نیستند (مارشال و همکاران، 1992). به نظر می رسد بد بینی با حالت نورتیک (روان نژدی) و عاطفه منفی مرتبط است، در حالی که خوش بینی با برون گرایی و عاطفه مثبت مرتبط است. به عبارت دیگر در حالی که خوش بین ها تمایل دارند پذیرای تجارب یا محرک های جدید باشند، افراد بدبین تمایل دارند تعاملاتشان را با دنیای خارج هرچه می توانند کاهش دهند(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
2-1-2 مفهوم خوش بینی
شی یر و کارور (1985) خوش بینی را به این صورت تعریف کرده اند: خوش بینی انتظاری تعمیم یافته برای رخ دادن پیامدهای خوب به هنگام برخورد با مشکلات مهم زندگی است. شی یر و کارور با استفاده از مقیاس جهت گیری زندگی توانستند رابطه ای مثبت بین خوش بینی، سلامتی و بهبودی بعد از عمل جراحی پیدا کنند (شی یر و کارور، 1989). به طور کلی خوش بینی نشان دهنده نگرش مثبت یا پیش آمادگی است برای اینکه چیزهای خوب رخ خواهند داد(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد، محمودی و امامی پور،1384).
عموم مردم خوش بینی را به صورت در نظر گرفتن نیمه پر لیوان، یا دیدن لایه ای براق در هر پدیده، یا عادت به انتظار پایانی خوش داشتن برای هر دررد سر واقعی، در نظر می گیرند. زاویه "تفکر مثبت" از مثبت اندیشی و خوش بینی ، بیانگر آن است که خوش بینی مستلزم تکرار عبارت هایی تقویت کننده با خود است، مانند اینکه "من هر روز به انحاء مختلف دارم پیشرفت می کنم" یا تجسم آنکه همه کارها با موفقیت انجام می پذیرد. در تمامی این موارد، تجلیلاتی از خوش بینی و مثبت اندیشی وجود دارد، اما با این حال خوش بینی عمیق تر از اینهاست(سلیگمن، ترجمه داورپناه، 1388).
خوش بینی مولفه های شناختی، عاطفی، جسمانی و رفتاری را در بر می گیرد. برای خوش بین بودن لازم است به این چهار مولفه همزمان توجه کرد (میلیگان1، 2003). ضمنا خوش بینی با سنجش و اندازه گیری عواطف و هیجان های فعلی پیش بینی می شود. رویکرد های روان شناختی خوش بینی را یک ویژگی شناختی، یک هدف و یک انتظار قلمداد می کنند. خوش بینی شناخت صرف نیست و بعد انگیزشی آن نیز باید در نظر گرفته شود. برخی از افراد بی درنگ خود را خوش بین معرفی می کنند، در حالی که نمی توانند انتظارات همسو با این دیدگاه خوش بینانه را بیان کنند. این پدیده می تواند صرفا یک سبک ابزار خود باشد. علاوه بر این، می تواند حاکی از وجود ابعاد عاطفی و انگیزشی خوش بینی، بدون وجود ابعاد شناختی باشد (کار؛ ترجمه کلانتری، 1385).
خوش بینی یکی از مهم ترین مولفه های روان شناسی مثبت نگر اس (سلیگمن2، 2004).مبنای مثبت خوش بینی در عبارت های امیدوار کننده یا تجسم موفقیت جای ندارد، بلکه در نحوه تفکر افراد درباره علت ها ریشه دارد. نسبت دادن امور به علل مختلف را "سبک تبیین3" می نامند. سبک تبیینی در هر فرد، در دوره کودکی شکل می گیرد و در صورتی که از خارج دخالتی در آن اعمال نشود، سرتاسر عمر پا برجا می ماند. افراد در تبیین اینکه چرا رویدادهای خوب و بد برای او اتفاق می افتد، از سه بعد استفاده می کنند: تداوم4، فراگیر بودن5، و شخصی سازی6 (سلیگمن، ترجمه داورپناه، 1388).
الف) تداوم
تبیین رویداد های بد. افراد بدبین باور دارند که علل رویداد ها بدی که برای آنها رخ می دهد پایدار است. در مقابل، افراد خوش بین باور دارند که رویداد های بد گذرا هستند(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
تبیین رویداد های خوب. افراد خوش بین، برای تبیین رویداد های خوشایند برای خودشان ف به علت های دایمی استناد می کنند. آنها به ویژگی ها و توانایی های اشاره می کنند که همواره دارای آنها خواهند بود، مانند سخت کوشی، دوست داشتنی، یا مورد علاقه بودن. آنها زمانی که به علل رویداد های خوشایند اشاره می کنند، واژه همیشه را به کار می برند. کودکان بدبین به علل موقتی استناد می کنند. افرادی که معتقدند موفقیت های آنها از علت های همیشگی ناشی شده است، به موفقیتی دست بیابند، در مرتبه بعد به تلاش هر چه بیشتر دست می زنند. و افرادی که که رویدادهای خوشایند را به علت های موقتی نسبت می دهند، با اعتقاد به اینکه موفقیت آنها صرفا شانسی و اتفاقی بوده، حتی در صورت دستیابی به موفقیت هم، از تلاش دست بر می دارند(سلیگمن، ترجمه داورپناه، 1388).
ب) فراگیر بودن
تبیین رویداد های بد.وقتی بدبین ها رویداد بدی را تجربه می کنند، اجازه می دهندکه بر تمام بخش های زندگیشان تاثیر بگذارد؛ آنها رویداد بد را جهانشمول می بینند(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384)؛ اما افراد خوش بین به تبیین های اختصاصی می پردازند و فقط در همان حوزه خاص به ناامیدی گرفتار می شوند، اما در سایر حوزه ها همچنان استوار باقی می مانند(سلیگمن، ترجمه داورپناه، 1388).
افراد خوش بین زندگی را متشکل از جعبه های کوچکی می بینند که هر کدام دارای گنجی است که آنها با ید نگهش دارند. در عوض، افراد بدبین زندگی را به صورت جعبه بزرگی می بینند که همه چیز در آن در هم ریخته است. وقتی یک چیز با ارزش در آن می شکند، تمام چیزهای دیگر آن نیز می شکند(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
تبیین رویداد های خوب. در مورد رویداد های خوشایند فرد خوش بین بر این باور است که تمامی اعمال تو به پیدایش چنین نتایجی منجر می شوند در حالی که اعتقاد فرد بدبین بر این است که این رویدادها از علت های خاصی ناشی شده است(سلیگمن، ترجمه داورپناه، 1388).
ج) شخصی سازی
تبیین رویدادهای بد.وقتی اتفاق بدی می افتد، مردم یا خودشان (درونی) را سرزنش می کنند یا دیگران (بیرونی) را (فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384). این که افراد چه کسی را مقصر بشمارد، بر عزت نفس آنها اثر می گذارد. افرادی که عادت کرده اند تا در مواقع شکست، خود را مقصر بشمارند، عزت نفس نازلی دارند و احساس گناه و شرم ساری می کنند. افرادی که در مواقع بروز رویدادهای ناخوشایند، افراد یا موقعیت های دیگر را مقصر می شمارند، در مورد خود نظری بهتری دارند(سلیگمن، ترجمه داورپناه، 1388).
تبیین رویدادای خوب. وقتی فردی باور دارد که خود موجب رخ دادن چیزهای خوب می شود، خود را دوست خواهد داشت؛ وقتی فرد باور کند که چیزهایخوب ناشی از موقعیت هایی است که او هیچ کنترلی بر آنها ندارد، کمتر به خود علاقمند می شود(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
2-1-3 مولفه زیست شناختی خوش بینی
لیونل تایگر (1979) دیدگاهی تعاملی در مورد خوش بینی ارائه می دهد. اومعتقد است یکی از سازوکارهایی که باعث رشد خوش بینی می شود مربوط به آندروفین هاست. وقتی فرد صدمه می بیند، بدنش آندروفین آزاد می کند. آندروفین ها حداقل دو ویژگی مهم دارند: خاصیت بی حس کنندگی (کاهش درد)؛ و احساس شعف. تایگر ادعا می کند که نیاکان شکارچی ما وقتی آسیب می دیدند، هیجان مثبتی را تجربه می کردند و این هیجان تمایل آشکار را در آینده در آنها تقویت می کرد. به نظر او اگر نیاکان ما دست از شکار می کشیدند، فاجعه آمیز بود. تایگر بر سودمندی حس خوش بینی تاکید دارد. وقتی کارها غلط از آب در می آید مم است که تسلیم نشویم. او اشاره می کند که خوش بینی نه تنها هیجان مثبت بلکه فعال نیز هست. این هیجان باعث می شود فرد برای منابعی که نیاز دارد، به محیط روی آورد. او معتقد است که چنین نگرشی برای بقا نیاکان ما در برخورد با شکست ها و تنگناها بسیار با اهمیت بوده است(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
2-1-4 خوش بینی و امید
اگر مردم اهداف مطلوب را در دسترس ببینند تلاش می کنند به آن اهداف برسند؛ البته وقتی هم اهداف را دسترس ناپذیر بیابند دست از تلاش می کشند و در نهایت تسلیم می شوند(شیر و کارور، 1988).به بیان دیگر انتظار نتیجه، نقش مهمی در تعیین تدوام تلاش یا تسلیم ایفا می کند. افراد خوش بین و امیدوار همه پیامدهای و هدف های مطلوب را قابل دست یابی می بینند. بعضی از افراد خیلی غیر واقع گرا هستند(آلوی7 و آبرامسون8، 1979) یا در دنیایی توهم گونه زندگی می کنند (تایلور، 1986)، زیرا نمی توانند بپذیرند که کارها خوب پیش نمی رود. آنها قبول نمی کنند که بهترین شاخص پیش بینی آینده ان است که کارها در حال حاضر درست انجام شود(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد، محمودی و امامی پور،1384).
وقتی کارها خوب پیش می رود، تفاوت چندانی بین خوش بین ها و بدبین ها وجود ندارد. وقتی کارها خراب می شود، بدبین ها و افراد ناامید تسلیم می شوند، در حالی که خوش بین ها و افراد امید وار مقاومت می کنند(فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
2-1-5 خوش بینی و سلامتی
مطالعات بی شماری نشان می دهد که افراد خوش بین، نسبت به افراد بدبین، سالم ترند. برای مثال پترسون (1988) سلامتی 150 دانشجو را در طی یک سال بررسی کرد. او دریافت که در مقایسه با خوش بین ها، بدبین ها دوبرابر بیش تر مبتلا به بیماریهای عفونی شدند و دو برابر بیشتر به پزشک رفتند. همچنین شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه افراد خوش بین مبتلا به سرطان بیشتر از افراد بدبین مبتلا عمر می کنند(سلیگمن، 1990؛ به نقل از فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
2-1-6 بدبینی و افسردگی
مفاهیم بدبینی و افسردگی رابطه نزدیکی با هم دارند. بررسی افراد افسرده نشان می دهد که اکثر آنها از سبک توضیحی بد بینانه ای استفاده می کنند. شواهد نشان می دهد که احتمال افسرده شدن افرادی که از سبک توضیحی بد بینانه استفاده می کنند زیاد است (سلیگمن، 1991؛ به نقل از فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
بین افراد بدبین و افسرده تفاوت وجود دارد. در حالی که افراد افسرده با نداشتن انگیزه (علاقه به غذا، رابطه جنسی، کار، روابط اجتماعی، پیشرفت و غیره) و نداشتن علاقه به زندگی شناسایی می شوند، اما افراد بدبین، به رغم تمایل محدودشان به تماس با دنیای بیرون، عموما با انگیزه باقی می مانند (فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
سلیگمن نشان داده است که افراد بدبین به احتمال زیاد افسرده می شوند. او طی مطالعه ای درباره دانشجویانی که نتیجه کارشان آن طور که انتظار داشتند نبو، دریافت که افراد بدبین علائم افسردگی بیشری نشان می دهند. او در مورد دیگر زندانیان را بررسی کرد. زندان افرادی را که نیز از قبل نشانگان افسردگی نداشته اند، افسرده می کند. سلیگمن دریافت که زندانیان بدبین در مقایسه با زندانیان خوش بین، افسردگی عمیق تری را تجربه می کنند (سویینی9، اندرسن10 و بایلی11، 986؛ سلیگمن، 1990؛ به نقل از فرانکن،1939؛ ترجمه اسفند آباد و همکاران،1384).
2-1-7 ایجاد خوش بینی
یکی از مبانی و بنیان های مثبت اندیشی، تاکید آن در مورد مثبت بودن در آینده است. با پذیرفتن کامل این دیدگاه نسبت به زندگی، فردی خوش بین می شوید و به جای آنکه در برخورد با آینده، احساس درماندگی و ناامیدی کنید، با کمال درایت، با فردا و فرداها روبرو خواهید شد (کویلیام؛ ترجمه براتی سده و صادقی، 1386).
الف)تفکر خوش بینانه
جهت گیری افراد خوش بین در زندگی، چنین است: وقایع خوب را در زندگی به حساب خود می گذارند ولی اتفاقات ناگوار و ناخوشایند را به شرایط، تصادف و اتفاق، یا اشتباه نسبت می دهند. بنابراین افراد خوش، بین احساس توان مندی و مسئولیت می کنند ولی افراد بدبین، خود را مقصر وقایع و اتفاقات بد و ناگوار می دانند و امور خوب را به حساب شانس می گذارند و در نتیجه احساس بی کفایتی و ناتوانی می کنند. اگر می خواهید فرد خوش بینی باشید، نقشی را که در ایجاد یک واقعه مثبت دارید، مشخص سازید و سپس به سبب این نقش، از خود تعریف و تمجید کنید و به تحسین خود بپردازید(کویلیام؛ ترجمه براتی سده و صادقی، 1386).
ب)اقدام به عمل
افراد خوش بین حتی وقتی هم که با موقعیت های سخت روبه رو می شوند، احساس توانمندی می کنند. تنها کلید طلایی خوش بینی، مباردت به انجام عمل است. اگر دست به انجام عملی بزنید، چون این احتمال به وجود می آورید که کارها بهتر شوند، پس بیشتر احساس امیدواری می کنید. بنابراین، در همان لحظه ای که احساس می کنید در حال غلتیدن در دامن بدبینی هستید، کاری انجام دهید. به این شکل می توانید در برابر مشکلی که عواطف شما را تحریک کرده، ایستادگی و مقاوت کنید (کویلیام؛ ترجمه براتی سده و صادقی، 1386).
ج) جمع آوری منابع حمایت کننده
خوش بینی، یعنی احساس قدرتمندی کردن، یعنی احساس اینکه منابع حمایتی لازم را برای رسیدن به هدف خود در اختیار دارید. بنابراین، هر وقت در وضعیت مشکلی قرار گرفتید، منابع حمایتی خود، یعنی استعدادها و دانش شخصی، منابع تخصصی و متخصصان در دسترس، دوستان خود و اعضای خانواده تان را بر آورد و بررسی کنید(کویلیام؛ ترجمه براتی سده و صادقی، 1386).
د) مقابله با بدبینی
اگر بدبین هستید، یادتان باشد که راه حل مسائل و مشکلاتی که با آنها روبرو می شوید، در نقطه ای در حد فاصل بدبینانه ترین پیش بینی ها و خوش بینانه ترین آنها قرار دارد. پس هر وقت که مشکلی داشتید، دو پیش بینی کنید: بدتریت شکل ممکن، و یکی هم خوش بینانه ترین حالت ممکن(کویلیام؛ ترجمه براتی سده و صادقی، 1386).

منابع فارسی:
تنهای رشوانلو، فرهاد؛ کرامتی، راضیه؛ و سعادتی شامیر، ابوطالب. (1391). خوش بینی و عزت نفس در نوجوانان دختر: نقش سبک های هویت. فصلنامه روان شناسی کاربردی، سال 6، شماره 2 (22): 90-73.
جوکار، بهرام و رحیمی، مهدی. (1386). تاثیر الگوهای ارتباطی خانواده بر شادی در گروهی از دانش آموزان
جوکار، بهرام و لطیفیان ، مرتضی. (1385). رابطه ابعاد هویت و جهت گیری هدف. مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، 25 (4).
حجازی، الهه و فرتاش، سهیلا. (1385). بررسی رابطه سبک های هویت، تعهد هویت و کیفیت دوستی. مجله پژوهش زنان، 4 (3): 76-61.
حسن شاهی، محمد مهدی. (1381) بررسی ارتباط میان خوش بینی و راهبرد های مقابه ای در دانشجویان دانشگاه. اصول بهداشت روانی، سال چهارم، شماره (15 و 16): ص 98-86.
حسینی، فریده سادات؛ مزیدی، محمد؛ و حسین چاری، مسعود. (1389). پیش بینی سبک های هویت براساس جهت گیری های مذهبی "در میان دانشجویان دانشگاه شیراز". اندیشه های نوین تربیتی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه الزهرا، دوره 6، شماره1: 71-53.
خدایاری فرد، محمد. (1380). کاربرد تفکر مثبت در روان درمانی با رویکرد اسلامی. روان شناسی و آموزش، 5 (1)؛ 140-69.
سلیگمن، مارتین ای. پی؛ رایویچ، کارن، کاکس، لیزا جی؛ و گیلهام، جین. (بی تا). کودک خوش بین. ترجمه: فروزنده داور پناه. (1388). تهران: انتشارات رشد.
سوداگر، شیدا. (1390). بررسی توانمندی جهت گیری زندگی، کیفیت زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی جسمی بعد از پیوند مغز و استخوان آلوژن در بیماران مبتلا به لوکمی حاد. فصلنامه سلامت و روان شناسی، دوره1، شماره3: 46-33.
طاعتی، فاطمه؛ شکری، امید و شهیدی، شهریار. (1392). نقش واسطه ای خوش بینی در رابطه بین تجارب تحصیلی استرس زا و واکنش به این تجارب. روان شناسی معاصر، 8 (1) : 90-73.
کجباف، محمد باقر؛ عریضی، حمید رضا؛ و خدابخشی، مهدی. (1385). هنجاریابی پایایی و روایی مقیاس خوش بینی و بررسی رابطه بین خوش بینی، خود تسلط یابی و افسردگی در شهر اصفهان، مطالعات روان شناختی، 2(1 و 2): ص 68-51.
ملا خلیلی، اکرم و احمدی، سید احمد. (1393). بررسی رابطه خوش بینی و بدبینی با سلامت روان دانش آموزان و دبیران. مشاور مدرسه، دوره نهم، شماره 3: 12-5.
موسوی نسب، محمد حسین وتقوی، سید محمد رضا. (1385). خوش بینی – بدبینی و راهبردهای کنار آمدن: پیش بینی سازگاری روان شناختی در نوجوانان. مجله روان شناسی بالینی ایران (اندیشه و رفتار)، دوره 12، شماره4 (47): 389-380.
وندرزندن، جیمز. (2001). روان شناسی رشد. ترجمه حمزه گنجی (1384). تهران: نشر ساوالان.

منابع لاتین
Adams, G.R., Marshall, S.A. (1996), "A developmental social psychology of identity: understanding the person -in -context", Journal of Adolescence, 19,429-442.
Aghaei, A., Khayyamnekouei, Z., & Yousefy, A. (2013). General Health Prediction Based on Life Orientation, Quality of Life, Life Satisfaction and Age. Procedia – Social and Behavioral Sciences, 84, 9: 569-573.
Archer, S. L. (1989). "Gender differences in identity development: Issues of process, domain and timing". Journal of Adolescence.12, 117-138.
Baumeister, R.F., Muraven, M. (1996), "Identity as adaptation to social, cultural, and historical context", Journal of Adolescence, 19,405-416.
Bayrami, M., Hashemi Nosrat Abad, T., Alizadeh Ghoradel, J., Daneshfar, S., Heshmati., R., & Moslemifar, M. (2012). The Role of Positive and Negative Affectivity, Optimism, Pessimism, and Information Processing Styles in Student Psychological Adjustment. Procedia – Social and Behavioral Sciences, 46: 306-310.
Berman, A. M, Schwartz, S. J., & Kurtines, W. (2001). The process of exploration in identity Formation: The role of style and competence. Journal of Adolescence.24, 513-528.
Berzonsky, M. D., & Ferrari, J. R. (1996). Identity orientation and decisional strategies. Personality and Individual Differences, 20: 597-606.
Berzonsky, M. D & Kuk, L,(2000). Identity status and identity processing style, and the transition to university. Journal of Adolescent Research, 15, 81-98.
Berzonsky, M. D. (1990). Self-construction over the lifespan: A processperspective on identity formation. In G. J., Nieimeyer & R. A., Neimeyer (Eds.). Advances in Personal Construct Psychology (vol. 1, pp. 155-186). Greenwich CT: JAI.
Berzonsky, M. D. (1994). Self-identity: The relati-onship between process and content. J Res Personal; 28: 453-60.
Berzonsky, M. D.(2003). Identity style and well-being: Does commitment matter? Identity : An International Journal of Theory and Research, 3, 131-142.
Berzonsky, M. D., & Niemeyer, G. J. (1994). Ego identity status and identity processing Orientation: The moderating role of commitment. Journal of Research in Personality, 28: 425-435.

1 Milligan, M
2 Seligman, M
3 Exphannnnnatory style
4 permanence
5 pervasiveness
6 personalization
7 Alloy, L. B
8 Abramson, L. Y
9 Sweeney, P
10 Anderson, K
11 Bailey, S
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 12 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود