تارا فایل

مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت زنجیره تامین SCM


مدیریت زنجیره تامین (SCM) بعنوان یک واژه رایج علمی و مدیریتی در سال 1982 توسط اولیور و وبر برای توصیف یک سیستم کنترل سلسله مراتبی برای مواد، اطلاعات و جریان های مالی در یک شبکه چند بعدی بالقوه از نهادهای تصمیم گیری مستقل، معرفی شد. (Agrell & Hatami, 2011)

مدیریت زنجیره تامین مجموعه ای از تمام فعالیتهای شرکت (اعم از راهبردی و عملیاتی) است که هدف آن یکپارچه سازی تامین کنندگان، سازندگان، توزیع کنندگان و انبارداران و نیز تولید و توزیع صحیح و مناسب محصولات از لحاظ تعداد، محل، زمان و هزینه در راستای ارضای نیازهای مشتری است. (Poirier & Reiter, 1996)

برخی از اهداف مدیریت زنجیره تامین عبارتند از:
* کاهش اتلاف و فعالیت های بدون ارزش افزوده مانند: کاهش هزینه یا کاهش موجودی ها
* افزایش مسـولیت پذیری در قبال خدمت به مشتری
* بهبود ارتباط زنجیره تامین ( سرعت، صحت و تسهیم اطلاعات)
* کاهش زمان چرخه تولید (توسعه محصول جدید، زمان تاخیر عرضه)
* بهبود هماهنگی تلاش ها ( بهبود مستمر، درک اهداف).

به طور خلاصه می توان گفت که مدیریت زنجیره تامین شامل سه بخش عمده یعنی تهیه و تدارک، تولید و توزیع است. همچنین برای مدیریت زنجیره تامین باید سه نوع مدیریت را انجام داد:
* مدیریت اطلاعات؛
* مدیریت لجستیک (پشتیبانی)؛
* مدیریت روابط؛ (طالب زاده، 1387)

در شکل 2-1 فرایند مدیریت زنجیره تامین نمایش داده شده است.

شکل 2-1 مدیریت زنجیره تامین (منبع: Rogert, 2005)

در ادامه، چند نمونه از تعاریف زنجیره تامین را بیان می کنیم.

2-2-1 مفاهیم و تعاریف زنجیره تامین
محققان، تعاریف بسیاری در این زمینه ارائه داده اند که در زیر به برخی از این تعاریف اشاره خواهد شد:
> زنجیره تامین مفهومی است که می تواند مانند یک کانال ارتباطی از جریان های فیزیکی و اطلاعاتی بین تامین کنندگان و مشتریان در نظر گرفته شود. از یک دیدگاه عملیاتی، این کانال شبیه یک جریان از فعالیت ها کار می کند و این فعالیت ها گسترده و فراگیرند. بنابر این عبارت ” زنجیره ” می تواند با عبارت ” شبکه ” جایگزین شود. (Christopher, 2005)

> زنجیره تامین یک فرایند دنباله دار، از مواد خام تا کالای ساخته شده است. این شامل وظایف مختلف نظیر طراحی محصول، پیش بینی، خرید، طراحی فرایند، تولید، توزیع، فروش بازاریابی است . (El-Baz, 2011)

> زنجیره تامین می تواند به این صورت تعریف شود ” شبکه ای از سازمان های وابسته و در ارتباط با هم که برای کنترل، مدیریت و بهبود جریان مواد و اطلاعات از تامین کننده تا مصرف کننده، بطور متقابل و اشتراکی با هم کار می کنند” . (Aitken, 1998)

> زنجیره تامین فرآیند یکپارچه تامین مواد اولیه، تبدیل این مواد به محصول نهایی(از طریق تولید)، و تحویل محصول به مشتری(از طریق توزیع و یا تحویل به خرده فروشی ها و یا هر دو) می باشد. (اعتباری و پور اسفندیانی، 1384)

> زنجیره تامین بعنوان یک سیستم ترکیبی که شامل 4 فرایند یعنی برنامه، منبع، ساخت و ارائه می باشد، تعریف شده است که قسمت های مختلف را از جمله فراهم کنندگان مواد، تسهیلات تولیدی، خدمات توزیعی و مشتریان را از طریق فرستادن مواد جاری و دریافت اطلاعات جاری به هم متصل می کند. (Christopher, 1998)

> یک زنجیره تامین دربرگیرنده مجموعه فعالیت هایی است که برای تولید یک کالا یا خدمت از تامین کننده تا مشتری انجام می شود. از جمله برنامه ریزی و مدیریت عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه زمانبندی محصول یا خدمت، انبار کردن، کنترل موجودی و توزیع، تحویل و خدمت به مشتری. (نجفی و موحدی مهر، 1390)

2-3 لزوم اندازه گیری عملکرد زنجیره تامین
اندازه گیری عملکرد عنصر پایه ای برنامه ریزی، کنترل و تصمیم گیری موثر است. در حقیقت سیستم های اندازه گیری، مهمترین نقش را جهت نظارت، افزایش انگیزه، بهبود ارتباطات و اجتناب از اشتباه در سازمان ایفا می کنند. در نتیجه این سیستم ها کمک موثری برای مدیران، به منظور بازنگری و بهبود اهداف و فرایندهای تجاری فعلی سازمان به شمار می آیند. به زعم Sink، ” هیچ چیزی قابل مدیریت نیست، مگر آن که اندازه گیری شود “. ( اعتباری و پوراسفندیانی، 1384)

سنجش عملکرد می تواند اطلاعات بازخورد مورد نیاز برای آشکار ساختن پیشرفت ها، انگیزه های پیشرفت و تشخیص و شناسایی مسائل و مشکلات را از سیستم گرفته و به تصمیم گیران سازمان ارائه کند. (Rolstands, 1995)

در مفهوم مدیریت زنجیره تامین، اندازه گیری عملکرد می تواند به تسهیل فهم عمومی و یکپارچه سازی بین اعضای زنجیره تامین کمک کند. (Lebas, 1995) بطور گذرا نتایج ارزشیابی عملکرد در مدیریت زنجیره تامین، تاثیر استراتژی های تولید و نیز فرصت های بالقوه موجود را آشکار کرده و سهولت ادغام و همکاری اعضای زنجیره را از طریق افزایش درک داخلی آن ها از فرایندهای در حال انجام سبب می شود. (Kuwaiti, 2004)

اندازه گیری عملکرد در زنجیره تامین فرایندی است به منظور تحلیل مدیریت عملکرد، جهت کاهش هزینه ها، کاهش ریسک و ایجاد امکان بهبود مستمر در ارزش آفرینی عملیات. بطور کلی سیستم اندازه گیری عملکرد در زنجیره تامین سازمان را قادر می سازد تا:

* بازبینی، ارزیابی و کنترل عملکرد در اختیار سازمان باشد.
* بتوان از متدولوژی و معیارهای یکسان در ارزیابی، در سطح سازمان سود برد.
* بتوان در چارچوبی سیستماتیک تصمیم گیری نمود.(معنوی زاده و همکاران، 1385)

اندازه گیری کارایی برای ارزیابی عملکرد سازمانها، همواره مورد توجه بوده است.(مهرگان،63،1387) محاسبه کارایی زنجیره تامین یکی از مسائل مهم به شمار می رود چرا که کارایی زنجیره تامین، معیار مهمی برای کیفیت و مفید و موثر بودن زنجیره می باشد. هدف از محاسبه کارایی یک زنجیره تامین این است که با کمترین هزینه (ورودی) بیشترین سود (خروجی) را داشته باشیم. (Camm et al., 1997)

2-3-1 مشکل روش های سنتی در اندازه گیری کارایی زنجیره تامین
زنجیره تامین سنتی به طور معمول به وسیله کارخانه دار که شیوه توسعه، تولید و توزیع هر محصولی را اداره و کنترل می کرد اداره می شده است. در آن زمان، سنجش کارایی به وسیله نسبت درآمد بر روی کل هزینه های عملیاتی زنجیره تامین سنجیده می شد. (Stewart, 1997)

نمودار رادار1 و نمودار Z بعضی از ابزارهای عمومی هستند که قبلاً کارایی زنجیره تامین را مورد سنجش قرار می داده است. این ابزارها بر مبنای تکنیک تحلیل شکاف بوده و دارای ماهیتی بسیار گرافیکی است. اگرچه رویکردهای گرافیکی سبب درک آسان می شود ولی در صورتی که در تجزیه و تحلیل، عناصر چندگانه ای با هم ترکیب شوند، رویکرد گرافیکی برای تصور در ذهن نامناسب تلقی می شود.
روش معروف مورد استفاده دیگر، استفاده از نسبت ها است. این روش کارایی را بوسیله حاصل تقسیم خروجی بر ورودی محاسبه می کند و از روش محاسبه ای آسان برخوردار است. در هر حال یک مشکل همراه با مقایسه از طریق نسبت ها وجود دارد و آن وقتی است که ورودی و یا خروجی به صورت چندگانه در نظر گرفته شوند. (Zhu, 2000)

بطور کلی، روشهای ارزیابی عملکرد سنتی بیشتر به روی سنجه های مالی مشهور همچون نرخ بازده سرمایه گذاری، ارزش خالص فعلی، نرخ بازده داخلی و دوره بازپرداخت تمرکز می کنند. این روشها، بیشتر برای ارزیابی ارزش کاربردهای ساده مدیریت زنجیره تامین است. متاسفانه روشهای ارزیابی متکی بر سنجه های مالی، به هنگام ایجاد کاربردهای جدیدتر مدیریت زنجیره تامین زیاد مفید نیستند. این زنجیره های تامین پیچیده، نوعاً در جستجوی ارائه دامنه وسیعی از منافع که خیلی از آنها غیرمشهودند، هستند. (بیات و همکاران، 1386) ارزیابی کارایی زنجیره تامین نیاز دارد تا به عنوان ساختاری چند بعدی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین ابزارهای سنتی نمی توانند ساختارهای چندگانه را به حساب آورند و قادر نیستند که ابزارهای مناسب سنجش کارایی زنجیره تامین را فراهم کنند. از این رو، کارایی زنجیره تامین یک شرکت پدیده پیچیده ای است که به بیش از یک معیار برای ترسیم احتیاج دارد. (Zhu,2000)ایجاد معیارهای عملکردی چندگانه وظیفه مشکل و غیر قابل چالش سنجش کارایی را تغییر داده است. پس یک ابزار موثر برای سنجش کارایی زنجیره تامین به طور فزاینده مورد نیاز است. (Rao, 2006)

مدل های تحلیل پوششی داده ها (DEA) از آن جهت که دستیابی به شاخص کارایی را با در نظر گرفتن همزمان داده ها و ستاده های بنگاه تولیدی میسر می سازند، در سال های اخیر اهمیت بسیاری پیدا کرده اند. انعطاف پذیری مدل های مورد استفاده در روش DEA یکی از کلیدی ترین خصوصیات آن هاست.

2-4 تحلیل پوششی داده ها (DEA)
تحلیل پوششی داده ها، که توسط چارنز، کوپر و رودز در سال 1978 ارائه گردید، یک رویکرد برنامه ریزی ریاضی برای تحلیل کارایی نسبی واحدهای تصمیم گیری (DMUS) مشابه است، که دارای ورودی ها و خروجی های چندگانه می باشند. (Li et al., 2012) این تکنیک، یک روش مبتنی بر تجربه (دارای ماهیت تجربی) می باشد که نیازی به مفروضات و محدودیت های مدل های سنتی سنجش کارایی ندارد. نقطه شروع استفاده از DEA ایجاد یک نسبت سازگار از مجموع موزون خروجی ها به مجموع موزون ورودی ها برای هر DMU است. (صفائی قادیکلائی، 1390)


تعداد صفحات : 44 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود