مبانی نظری تناسب ایات
بخش دوم: پیشینه پژوهشها و آراء علما در مورد تناسب: 45
فصل اول: سده های اول تا پنجم 46
فصل دوم: سده های ششم تا نهم 52
فصل سوم: سده های دهم تا چهاردهم 62
فصل چهارم: علمای معاصر 70
فصل پنجم: مستشرقین 74
بخش سوم: پژوهشهای موردی آیات 78
فصل اول: سوره بقره آیات 39-30 79
فصل دوم: سوره آل عمران آیات 61-33 92
فصل سوم: سوره نساء آیات 88-80 103
نتیجه گیری: 112
فهرست منابع 115
فصل اول: سده های اول تا پنجم
در این فصل برآنیم، تا با نظرات علما و دانشمندان اسلامی و نیز برخی مستشرقان را در خصوص "تناسب آیات" جمع آوری کنیم، در این بخش نظرات صاحبنظران مربوط به قرن اول تا پنجم را بررسی می کنیم، در بخش دوم، علمای قرن ششم تا نهم، در بخش سوم اندیشمندان قرون دهم تا سیزدهم در بخش چهارم، علمای معاصر و در نهایت در بخش پنجم نظرات مستشرقان را خواهیم آورد.
بررسی های انجام شده نشان می دهد (نخستین کسی که به بررسی علم مناسبت پراخت، شیخ ابوبکر نیشابوری بوده که در هر مجلس درسش که قرآن خوانده می شد، می پرسید چرا این آیه در کنار آن دیگری قرار گرفته؟ و چه حکمتی دارد که این سوره جنب آن سوره دیگر نهاده شده؟ بر علمای بغداد به خاطر اینکه علم مناسبت را نمی دانستند، عیب می گرفت)1 و دومین کتاب در این زمینه کتاب "البرهان فی مناسبه ترتیب سورالقرآن" نوشته ابوجعفر ابن زبیر می باشد، و سیوطی معتقد است سومین کتاب را در این زمینه خود وی تالیف کرده و نام آنرا "تناسق الدرر فی تناسب السور" نهاده و می گوید یکی از هم عصرانش نیز به نام عمر البقاعی کتابی به نام "نظم الدرر فی تناسب الای و السور" نگاشته.
همانطور که ملاحظه می شود، غالب تالیفات در این زمینه از قرن هفتم و هشتم آغاز شده و اثری از پیش از این دوران در دست نمی باشد، البته از زمان ائمه معصومین (ع) آثاری به ما رسیده که بر وجود تناسب و یکپارچگی آیات دلالت می کند، هرچند که به طور واضح سخنی از "تناسب" به میان نیامده است. ولی (حضرت رسول اکرم (ص) نخستین مفسر قرآن کریم است و مسلمانان صدر اول، هرگاه در فهم آیات دچار اشکال می شدند، معنی درست را نزد وی باز می یافتند همو اهل بیت (ع) را با قرآن برابرنهاده و از این رهگذر، امت اسلامی را به کسب معارف قرآن از آنان رهنمون می شد.
امام علی ابن ابیطالب (ع) در این بین جایگاهی ویژه داشته و با آموخته هایی که از مقام رسالت فرا چنگ آورده بود، دانا ترین مردم به قرآن و وحی آسمانی بوده است دیگر ائمه هدی (ع) نیز به فراخور درک جستجوگرانی که با آنان سوالاتی را در میان نهاده اند ، نظرات ارزنده ای در تبیین مقاصد آیات ارائه داده اند که در دریافت معنا تکیه گاهی استوار محسوب می شوند.
این نظریات و دیدگاههای ارزشمند که در جلوه آثار روایی و حدیثی ظاهر شده اند،گاه در گشودن معنی درست آیات ، بیانگر رهنمودهایی در زمینه توجه به همجواری آنها با دیگر آیات هستند. یحیی بن اکثم، طی نامه ای، سوالاتی را با امام موسی بن جعفر (ع) مطرح ساخته و از محضر وی در خواست نموده است تا بدانها پاسخ گوید: "امام! درباره سخن خدا که فرمود: یوسف پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همه برای او به خاک افتادند چه می توان گفت؟ آیا براستی یعقوب و فرزندانش به یوسف سجده کردند؟ امام فرمودند: سجده یعقوب و فرزندانش به یوسف به خاطر سپاس از خداوند بود که پراکندگی شان را جمع آورده بود. آیا نمی نگری که یوسف (در آیه بعد) در شکرگزاری از خدا گفت: بار پروردگارا تو از پادشاهی نصیبی عطایم نمودی و از تاویل رویا آگاهم ساختی؟"
با این توضیح در حقیقت می توان نتیجه گرفت نخستین انگیزه ای که در پیدایش علم تناسب موثر افتاده است، پرده برداری از معنای درست و دقیق آیات است که وجهه عمل عموم تفسیرگویان قرآن کریم قرار دارد)1.
و همچنین در روایتی آمده که (از امام باقر (ع) سئوال کردند که چرا قصر نماز مسافر را واجب می فرمایید، درحالیکه در آیه قرآن آمده است "اذا ضربتم فی الارض فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلاه" (نساء/101) و کلمه جناح دلالت بر وجوب ندارد، بلکه دلالت بر جواز دارد. حضرت فرمودند: این مطلب به دلیل آیه دیگری از قرآن است که "لاجناح" را به معنای وجوب استعمال کرده است، آنجا که می فرماید: "فمن حج البیت اواعتمر فلا جناح علیه ان یطوف بهما".1
همین تناسب آیات و یکپارچگی متن قرآن است که موجب شده، یک شیوه تفسیری مستقل به نام تفسیر قرآن به قرآن شکل گیرد، بنابراین ریشه تفسیر قرآن به قرآن، تناسب و هماهنگی میان اجزاء این کلام آسمانی است؛ چنانکه در زمان ائمه (ع) نیز این شیوه مرسوم و متداول و مورد تایید آن بزگواران بوده است.
(همچنین شیوه مفسرین بزرگ شیعه و اهل سنت هم، تفسیر قرآن با قرآن بوده است. علامه مجلسی (ره) که آیات قرآن را در "بحارالانوار" در اول هر فصل دسته بندی می کند، ظاهراً منظورش تفسیر قرآن باقرآن بوده است، همچنین در تفسیر مجمع البیان و تفاسیر اهل سنت،گاهی از آیات برای تفسیر یک آیه، استفاده می شده است.
ابن تیمیه می گوید: اگر کسی سوال کند بهترین طریق تفسیر چیست؟ "فالجواب: آن اصح الطریق فی ذلک آن یفسر القرآن بالقرآن"، همچنین تکرار آیات در قرآن، خود شاهد این مطلب است که طبعاً می تواند بعضی آیات، مفسر آیات دیگر باشد.
در روایت نبوی مرسل آمده است که: "القرآن یفسر بعضه بعضاً"، از حضرت علی (ع) نیز نقل شده است که "ان کتاب الله لیصدق بعضه بعضا و لا یکذب بعضه بعضا" و باز از امیرالمومنین (ع) نقل شده که فرمودند: "کتاب الله …. ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض".2
همچنین علی (ع) می فرماید: "کتاب الله تبصرون به و تنطقون به و تسمعون به و ینطق بعضه ببعض و یشهد بعضه علی بعض"، منظور از تصدیق قرآن، نسبت به یکدیگر که در کلام معصوم آمده، تصدیق اصطلاحی نیست تا در برابر تصور باشد، بلکه به معنای نطق و شهادت آیات نسبت به یکدیگر است که در کلام حضرت امیر (ع) آمده است، یعنی اگر مبدا تصوری آیه ای در بین معانی محتمل آن به وسیله معنای تصوری آیه دیگر که واضح است تفسیر شود، از سنخ تصدیق برخی از آیات نسبت به بعضی دیگر است، زیرا شهادت و همچنین نطق مزبور در این باره نیز صادق است.)3
آنچه که موید مهمی بر وجود تناسب میان آیات محسوب می شود، اثبات این مطلب است که ترتیب و چینش کنونی آیات توفیقی است، که حدیثی که در ذیل می آوریم به خوبی این نکته را ثابت می کند: "از عثمان ابن ابی العاص روایت شده است که گفت: در محضر رسول اکرم (ص) نشسته بودم، در این هنگام دیدم که حضرتش ناگاه به جایی خیره شد، آنگاه چشمان خود را فرو انداخت و فرمود: جبرئیل نزد من آمد و دستور داد، تا آیه "ان الله یامر بالعدل و الاحسان وایتاء ذی القربی" را در سوره نحل میان آیه شهادت و آیه عهد قرار دهم.
همچنین روایت است که "آخرین آیه نازله آیه" "واتقوا یوما تُرجعون فیه الی الله" است که بنا بر اشاره جبرئیل در سوره بقره، آیه 280 میان آیات ربا و دین جای گرفته است).4
بنا بر روایات نقل شده حکمتی در پس چینش آیات وجود دارد که همان تناسب است.
شایان ذکر است که از این دست روایات، در کتب حدیثی به وفور یافت می شود که دلالت بر تفسیر قرآن به قرآن دارد، البته این دو مقوله با هم ارتباطی تنگاتنگ دارند ولی ما این احادیث را به عنوان نمونه ذکر کردیم و آوردن تمام آنها در محدوده این تحقیق نمی گنجد.
از علمای سده های اول تا پنجم میتوان از خطابی (388) یاد کرد، وی که از پیشگامان در تبین وجوه اعجاز قرآن می باشد، او که ادیبی ماهر در زبان عربی بود کتابش را در اعجاز با نام "بیان اعجاز قرآن" نگاشته است.
ایشان معتقد است هر کلامی دارای سه رکن است که شامل: الفاظ آنها، معانی آنها و ربط بین آن می باشد و در قرآن این سه امر در اوج و نهایت کامل خود وجود دارد به شکلی که کلامی فصیح تر و الفاظی روانتر از آنها یافت نمی شود که جایگزین آنها شود و همینطور معانی بلندتر و معقول تر و نظمی سازگارتر از معنی و نظم قرآن یافت نمی شود).
ابی بکر محمدبن طیب باقلانی (4. 3هـ . ق) از بزرگترین متکلمین اشعری در زمان خود بوده است، وی کتاب "اعجاز القرآن" خود را در جهت تبیین وجوه اعجاز قرآن نگاشته است.
او یکی از وجوه اعجاز قرآن را نظم نوین و بدیع و تالیف شگفت آمیز آن می داند که سبب شده است قرآن در اوج بلاغت قرار گیرد و به حدی برسد که کسی را توان مانندآوری آن نباشد. ایشان سپس به تبیین نظم نوین قرآن می پردازد و بخشی از آنرا مربوط به نظمی می داند که در هیچ یک از نظمهای قبلی سابقه نداشته است).5
قطب الدین راوندی:
سعیدبن عبدالله بن هبه الله مشهور به قطب الدین راوندی فقیه، محدث، مفسر و متکلم بزرگ عالم تشیع صاحب کتاب "الخرائج و الجرائح" که در موضوع معجزات پیامبر و ائمه اطهار است، ایشان در کتابش ضمن برشمردن وجوه اعجاز قرآن، نظم و تالیف قرآن در کنار هم را از وجوه اعجاز می داند.
مرحوم راوندی در تبیین نظم قرآن، بیان می دارد که مبانی کلام، اسباب فصاحت در الفاظ کیفیت ترکیب آنها، تفاوت بین آنها، مقدار نظم و وزن هریک، فواصل کلام، مقاطع و مبادی آن کلام هریک می باید روشن گردد تا کلام فصیح از غیرفصیح مشخص گردد. پس از بررسی هر یک می توان بر آن شد که قرآن از نظم شایسته ای برخوردار است)1
فصل دوم : سده های ششم تا نهم هجری
زرکشی (ق. هـ 794)
بدرالدین محمد ابن عبدالله زرکشی که از صاحب نظران اهل سنت در علوم قرآنی است در قرن هشتم می زیسته و در دوران زندگیش کتاب مبسوط"البرهان فی علوم القرآن" را تدوین نمود که در آن به بررسی مسائل علوم قرآنی می پردازد و تاکنون نیز این کتاب یکی از پایه های تحقیقات قرآنی محسوب می شود، در مورد تناسب آیات نیز، همو نظراتی را در جلد اول کتابش مطرح می کند و بعدها سیوطی نیز به نقل مطالب وی پرداخته و آنرا تکمیل می کند.
وی در مورد مناسبت می نویسد: "مناسبت در لغت به معنی مقاربه است و فامیل بودن هم از همین ریشه است مانند برادران و پسرعمه و مانند آن و از آن است مناسبت در باب علت در قیاس، به همین دلیل گفته می شود مناسب امری عقلی است و اگر بر عقل عرضه شود آنرا می پذیرد.
و از این نوع است مناسبت در فواتح آیات و خواتم آنها ومرجع آنها به سوی معنی که بین آن دو مربوط است. عام یا خاص، عقلی یا حسی یا خیالی و یا انواع دیگر ارتباطات و یا تلازم ذهنی مثل سبب و مسبب، علت و معلول و نظیرین و ضدین و مانند آن و یا تلازم خارجی و فائده آن قرار دادن برخی از اجزاء کلام به برخی دیگر است که به وسیله آن ارتباط قوی می شود و توسط آن بناء کلام محکم می شود.
و امام رازی می گوید بیشتر لطائف قرآن در بین روابط و ترتیبات آیات نهاده شده و بعضی از بزرگان می گویند: از محاسن کلام این است که به هم مرتبط می باشند تا منقطع نشوند و ابوبکر ابن العربی در سراج المریدین می گوید: ارتباط آیات قرآن بعضی به بعض دیگر، تا اینکه به صورت یک کلمه واحد "متسقه المعانی، منتظمه المبانی" علم بزرگی است که جز عالم بزرگی که در سوره بقره کار کرده بود کسی متعرض آن نشد، سپس خداوند آن را برای ما گشود، ما هم مخاطبان خوبی برای آن نیافتیم و خلق را به حال بطالت پیشگان دیدیم و آنرا رها کردیم و آنرا بین خودمان و بین خدا قرار دادیم و به سوی خودش باز گردانیدیم.
ابوالحسن شهرابانی می گوید: اولین کسی که در بغداد علم مناسبت را مطرح کرد ابوبکر نیشابوری بود و او در علم و ادب فرد بزرگی بود و هنگامیکه بر جایگاه درس حاضر می شد و آیه ای بر او خوانده می شد می پرسید چرا این آیه در کنار آن آیه قرار گرفته؟ و حکمت قرارگیری این سوره در کنار آن سوره چیست؟ و فخرالدین ابن عبد السلام می گوید: مناسبت علم خوبی است ولی در حسن ارتباط آن شرط است که دریک امر متحدی که اجزائش به هم مرتبط است واقع شود. ولی اگر به علتهای مختلف آمده باشد ارتباط یکی با دیگری شرط نیست و او می گوید ارتباط برقرار کردن بین دو امری که به هم مربوط نیست مگر با تکلف، مناسب کلام نیست چه رسد به قرآن که برترین سخنهاست، همانا قرآن در بیست واندی سال و به مناسبتهای مختلف نازل شده و مربوط به احکام متفاوتی است.
وبعضی از مشایخ ما گفته اند کسانیکه می گویند برای آیات قرآن تناسبی جستجو نکنید زیرا بر حسب وقایع مختلف نازل شده اند اشتباه می کنند.
زرکشی نظر نهایی خود را چنین بیان می کند: آیات قرآن برحسب وقایع مختلف نازل شده است و بر حسب حکمتی به این ترتیب درآمده، پس قرآن کریم مطابق با آنچه در کتاب مکنون وجود دارد است و همه سوره ها و آیاتش ترتیبی، توقیفی دارند. و نظم قرآن اعجاز آن است همانطور که گفته شده: "کتاب احکمت آیاته ثم فُصّلت من لدن حکیم خبیر"
و گفت: شایسته است در هر آیه ای ابتدا بحث شود آیا این آیه وابسته به قبل است یا مستقل اگر مستقل است وجه مناسبتش با ماقبلش چیست؟ و در سوره ها نیز چنین کنند.
زرکشی می گوید این مشروط است بر این که ترتیب سوره ها توقیفی باشد والبته این قول برتر است و اگر بررسی کنیم ابتدای سوره ها را با انتهای سوره قبل در کمال مناسبت می یابیم).6
وی در ادامه چند مثال برای اثبات ادعای خود اقامه می کند که جالبترین آنها وجود تناسب در سوره کوثر و ماعون است که می گوید در آنها مقابله وجود دارد. در سوره ماعون خداوند منافق را به چهار چیز وصف می کند: بخل وترک نماز و ریاء در نماز و منع زکاه در سوره کوثر در مقابل بخل "انا اعطیناک الکوثر" یعنی کثیر، و در مقابل ترک نماز "فصلّ" یعنی مداومت کن بر آن و در مقابل ریا "لربک" یعنی برای رضای خدا، نه مردم و در مقابل منع الماعون "وانحر" و منظور از آن زکاه با گوشت قربانی است.
زرکشی معتقد است بین آیات ارتباطاتی وجود دارد که انواع ارتباطات آیات را این گونه بیان می کند:
(1- آیه دوم به آیه اول وابستگی تام داشته باشد و آیه دوم برای تاکید و تفسیر و یا اعتراض و تشدید باشد (در این قسم بحثی نیست).
2- اگر ارتباط دافع نباشد بلکه آیه دوم مستقل از آیه اول به نظر برسد، پس اگر با حرف عطف به آیه قبل معطوف شده باشد، در حکم مشترک است.
الف) معطوف باشد مانند: "یعلم ما یلج فی الارض و ما یخرج منها و ما ینزل من السماء و ما یعرج فیها"7 فائده عطف مانند دو نظیر و دو شریک است.
"والله یقبض و یبسط و الیه ترجعون"8
ارتباط بین آن دو، مضاده و بین ذکر رحمت پس از ذکر عذاب و رغبه بعد از رهبه عادت قرآن است هرگاه حکمی را بیان می کند پس از آن وعده یا وعیدی می آ ورد زیرا آن سبب عمل کردن به آنچه ذکر شد می گردد پس آیات توحید و تنزیهی را ذکر می کند برای اینکه عظمت امر و نهی کننده دانسته شود.
و برای این فرضیه سوره های بقره و نساء و مائده و غیر آنرا مثال می زند.
و جمله ای به ماقبل معطوف میشود و وجه ارتباط آنها نیاز به شرح دارد و ما چند نمونه را ذکر می کنیم.
1- "یسالونک عن الاهلّه قل هی مواقیت للّناس و الحجّ و لیس البّربان تاتوالبیوت من ظهورها"3
پس گفته می شود ارتباط بین احکام ماهها و وارد شدن به خانه چیست؟ و جواب چند وجه دارد.
الف) گویا گفته شده در مقابل سوال آنها که از حکمت تمام یا نقصان ماهها پرسیده بودند معلوم است که همه افعال خداوند براساس حکمت است و مصلحتی برای بندگان دارد. پس سوال از آنها را رها کنید و در کاری که خودتان می کنید نظر کنید. که آن کار خوبی نیست و شما تصور می کنید که خوب است.
ب) اینکه از باب استطراد باشد، یعنی وقتی که بحث در مورد زمانهای حج است و این کار (وارد شدن به خانه ها) جزء کارهایی بود که در آن ایام انجام می شد. گفته شد به آنها این کار شما درست نیست بلکه تقوای الهی داشتن کار خیر است مانند اینکه وقتی از حکم وضو با آب دریا سوال شود گفته می شود: آب دریا پاک است و مردارش حلال است که حلال بون مردار حرف مستقلی است که در پاسخ به سوال نیست ولی مرتبط با سوال می باشد و گوینده حکیم این حکم دیگر را همینجا بیان می کند.
ج) از قبیل تمثیل آنچه سوال کنندگان پرسیدند باشد. همانا مثال آنها این است که درب خانه را رها کردند و از پشت خانه وارد می شوند، پس گفته می شود به آنها نیکی این نیست که شما کار را برعکس می کنید بلکه نیکی آن است که از آن پرهیز کنید سپس خدای تعالی می فرماید "واتوا البیوت من ابوابها" و مراد از آن این است که همه کارهای خدا حکمت دارد و همانا "لایسال عمّا یفعل و هم یسئلون"1)2 و در ادامه زرکشی چندین مثال برای تناسب در آیات مشکل می آورد و انواعی از ارتباط را بین آنها ذکر می کند.
(ایشان در نوع سی و هشتم کتاب خود در مجلد دوم به بحث اعجاز قرآن پرداخته و پس از ذکر یازده قول نظر اهل تحقیق را که خود نیز آنرا تایید می کند ذکر می نماید که دومین آن اقوال اعجاز مربوط به تالیف خاص قرآن است. تالیفی که حکایت از اعتدال و سازگاری ویژه ای بین کلمات و حروف آن هست و نیز مجدداً در مورد هشتم به نقل از قاضی ابوبکر می گوید اعجاز در نظم و تالیف و ترکیب عبارات قرآنی است که خارج از تمامی اشکال زبان عربی است)3
فخر رازی:
فخر رازی هنگام تفسیر آیه 285 از سوره بقره می نویسد "و من تامل فی لطائف نظم هذه سوره و فی بدایع ترتیبها علم ان القرآن کما انه معجز بحسب فصاحت الفاظه و شرف معانیه فهو ایضا معجز به حسب ترتیبه و نظم آیاته و لعل الذین قالوا انه معجز به حسب اسلوبه ارادوا ذلک" با ژرف اندیشی در نظم شگرف و ترتیب بدیع سوره بقره دانسته می شود همانگونه که قرآن از جنبه فصاحت الفاظ و ارجمندی معانیش معجزه است همچنین از جهت چگونگی ترتیب و تالیف معجزه به شمار می آید و چه بسا منظور آنان که گفته اند قرآن به لحاظ اسلوب معجزه است بیان همین نکته باشد)4 و شاید علت عدم تعرض اکثر مفسران اسلامی نسبت به این موضوع همان دقیق بودن مسئله و از جهت درک کنه واقعی پیوند موجود بین آیات است.
ابوبکر ابن عربی:
(ابوبکر ابن عربی در کتاب سراج المریدین آورده است. ارتباط آیات قرآن با یکدیگر به حدی است که همچون یک کلمه معانی آن منسجم و مبانیش منتظم بوده و علم بسیار ارزنده ای است که خداوند به روی ما راهی بدان گشود چون برای آن اهلی نیافتیم ناگزیر، بر آن مهر زده و بین خود و خدا قرار داده و به وی برگرداندیم.)1
فخرالدین بن عبدالسلام:
(شیخ فخرالدین بن عبدالسّلام می گوید: تناسب، علم با ارزشی است ولی در حسن ارتباط آن شرط است که در یک امر واحدی بوده و اول آن به آخرش مربوط باشد و در غیر این صورت ادعای ارتباط جز تکلف چیز دیگری نخواهد بود.)2
ولی الدین ملوی:
(شیخ ولی الدین ملوی می گوید: هرکس منکر تناسب بین آیات قرآن باشد، قطعاً ادعایش بی دلیل بوده و بی راهه رفته است؛ زیرا قرآن کریم براساس لوح محفوظ ترتیب یافته و تمام آیات آن از نظر ترتیب، توفیقی بوده و اسلوب ونظم شگفت انگیز آن معجزه ای است آشکار و آنچه در هر آیه بیش از هر چیز باید مورد بحث قرار گیرد این است که: آیا این آیه مثلاً تکمیل کننده آیه قبلی است و یا مستقل از آن میباشد و در صورت مکمل بودن، تناسب موجود بین آن دو مورد بررسی قرار گیرد.)3
زملکانی:
(کمال الدین عبدالواحدبن عبدالکریم زملکانی (651 هـ.ق) صاحب کتاب البرهان الکاشف عن اعجاز القرآن به بررسی اعجاز قرآن پرداخته است، وی اعجاز قرآن را مربوط به نظم تالیف آن می داند، وی اشاره می کند اگر کسی بگوید چرا اعجاز، تنها به نظم باز گردد و شامل اخبار غیبی نشود؟ در پاسخ باید گفت: گرچه عده ای از بزرگان اعجاز قرآن را در اخبار غیبی دانسته اند لکن اعجاز قرآن، منحصر به آن نیست، بلکه نظم خاص قرآن، اعجاز منحصر و شامل تمامی سوره های قرآن می باشد. قرآن هم در تحدی خود به سوره تحدی نموده که حکایت از نظم خاص در سور است، در حالیکه هر سوره ای شامل اخبار غیبی نیست، تا تحدی قرآن به سوره صحیح باشد)9
قرطبی:
(محمدبن قرطبی (671 هـ.ق) صاحب کتاب تفسیری "الجامع لاحکام القرآن" معتقد به وجوه دهگانه برای اعجاز قرآن است، از نظر او مهمترین آنها که اولین آنها نیز به حساب می آید اعجاز در نظم بدیع و نوین آن می باشد وی می گوید: نخستین وجه در اعجاز قرآن، نظم نوین آن است که در صورت مقایسه آن با تمامی نظمهای موجود در کلام عرب و غیرعرب تفاوت آن مشهود است.)10
جرجانی:
ابی بکر عبدالقاهر بن عبدالرحمن جرجانی (471 هـ .ق) موسس علم معانی و بیان معتقد به بلاغت و نظم قرآن به عنوان روشن ترین معجزه قرآن است و دو کتاب "دلائل الاعجاز فی علم المعانی" و "اسرار البلاغه" را در جهت تبیین اعجاز قرآن نگاشته است.
ایشان اساسی ترین وجه اعجاز قرآن را در نظم و تالیف قرآن می داند نه معانی بلند آن و لذا می گوید: تحدی قرآن بر آن بود که مخالفین قرآن الفاظی مانند قرآن بیاورند که دارای نظم قرآنی باشد، گرچه از نظر معنی، همسان قرآن نباشد زیرا قرآن می گوید، (ده سوره بیاورید گرچه مفتریات باشد11) و شرافت قرآن فقط در نظم و بلاغت آن است گرچه معنی ساختگی باشد زیرا شما به تحدی در معنی دعوت نشده اید).12
البته این کلام صحیح به نظر نمی رسد زیرا آیه مذکور در مقام محاجه و در جواب منکران قرآن آمده که اگر این سخنان مفتریات است شما هم از این مفتریات بیاورید، در صورت قبول نظر جرجانی باید بپذیریم "نعوذ بالله" قرآن حقیقتاً مفتریات باشد زیرا در آیه آمده "فاتوا بعشر سور مثله مفتریات" ضمیر مثله به قرآن کریم بر می گردد و باید پذیرفت آیه در مقام مجادله و محاجه است.
عمرالبقاعی:
برهان الدین عمر البقاعی می گوید: "علم مناسبات القرآن علم تعرف منه علل ترتیب اجزائه و هو سرالبلاغته لادائه الی تحقیق مطابقه المعانی لما اقتضاه من الحال و تتوقف الاجاده فیه علی معرفته مقصود السوره المطلوب ذلک فیها و یفید ذلک معرفته المقصود من جمیع جملها فلذلک کان هذا العلم فی غایه النفاست و کانت نسبت من علم التفسیر نسبته علم البیان النحو". علم مناسبات قرآن دانشی است که بدان وسیله علل چگونگی ترتیب یافتن اجزای قرآن باز شناخته می شوند، همین علتهاست که گویای اسرار بلاغی قرآن در همساز آمدن معانی آن با حال مخاطبان به شمار می روند، مهارت در این رشته نیز بدان وابسته است که مقاصد کلی سوره ها – که به شناخت اهداف یکایک جمله های قرآنی می انجامد – شناسایی گردند بر این اساس، علم مناسبات در نهایت درجه ظرافت قرار دارد و خویشاوندی و رابطه آن با دانش تفسیر، همچون رابطه ای است که میان علم بیان و علم نحو وجود دارد)13
سیوطی:
(جلال الدین سیوطی (911 هـ ق) از مفسران و صاحب نظرانی است که در مورد اعجاز قرآن کتاب معترک الاقران فی اعجاز القرآن را نگاشته و برای اعجاز قرآن سی و پنج قول را بیان نموده که مورد چهارم آن مربوط به مناسبت میان آیات و سوره های قرآن است، ارتباط بین آیات و سوره های آن به شکلی است که همه آنها مانند کلمه واحدی هستند. معانی نیز مرتبط به هم و در یک جهت می باشند. علم مناسبت آیات، خود از علومی است که برخی از مفسرین بر آن عنایت داشته مانند فخر رازی که بیان می دارد، بیشترین لطایف قرآن، مربوط به روابط آیات و سوره هاست که خود دارای اسبابی است، مانند: مضاده، تنظیر، استطراد و…)14
(سیوطی در تقسیم بندی علوم قرآن تناسب آیات و سور را نوع 62 برمی شمارد)15
هنگام تحقیق درخصوص تناسب آیات غالباً مومنان از کتاب سیوطی الهام گرفته اند و خود سیوطی نیز از کتاب البرهان، زرکشی استفاده نموده است و ما به دلیل اینکه غالب مطالب کتاب سیوطی را در لابلای نقل قولهای سایر علماء آورده ایم از تکرار آنها در این قسمت خودداری می کنیم.
قاضی عیاض:
(قاضی عیاض در "الشفاء" می گوید:
نوع دوم از اعجاز قرآن، نظم عجیب و اسلوب شگفت آن است، که غیر از اسلوبهای کلام عرب و روشهای نظم و نثر متداول آنان است، و نظیری پیش از آن و بعد از آن ندارد و کسی توان آوردن چیزی مثل آن را ندارد، بلکه عقل آنان را دچار حیرت و سردرگمی نمود، و نتوانستند شعر یا نثر یا رجز و یا سجعی، همانند آن بیاورند.
تمامی قرآن از نظر هماهنگی شدید در حروف و کلمات و پیوستگی و ترکیب کلمات در عبارتها و نظم و اسلوب قوی، معجزه است و جملات آن در ارتباط وانسجام چون بافته ای است که هر قطعه آن مکمل شکل و مقصد آن است و نیز معانی قرآن با الفاظش هماهنگ است به طوریکه گویا معانی برای الفاظ ساخته شده و الفاظ چون قلب برای معانی ریخته شده اند.
فصل سوم: سده های دهم تا چهاردهم
سید قطب:
(نظر سید قطب در مورد تناسب آیات هر سوره این گونه است که در اول هر سوره تلاشهای گسترده و نسبتاً موفقی را در رابطه با اطلاع و کشف اهداف سوره و تناسب آن با تمامی آیات آن انجام داده به طوری که یک تصور کلی از اهداف کلی و جزئی هر سوره فرا روی خوانندگان قرآن کریم قرار می دهد که به توسط آن می توانند یک وحدت موضوعی منسجم و مناسبی (هیکل و چهارچوب و جدول عظیم) را برای هر سوره تصویر نمایند. این وحدت موضوعی و استخوان بندی در مورد سوره ها، تسلسل طبیعی حاکم بر انتقال از غرضی به غرض دیگر را تا آخر و انتهای سوره ها و استیفای تمام اهداف منظور در آن را فرا می گیرد و این همان تناسق معنوی و مرتبی است که دانشمندان در قرن اخیر بدان دست یافته و در مورد تمام سوره ها آن را پذیرفته اند البته آنان هنوز در اول راه بوده و تمام این راه صعب العبور را طی نکرده اند و نباید هم در مورد آنان شتاب نمود زیرا این مسئله دقت وافر و تامل و مشکلات بزرگ این علم است و به آسانی بدان نمی توان دست یافت مگر از راه تکلف و ادعاهای بی پایه.
سید قطب می گوید: از جمله تناسق فنی در قرآن، همان تسلسل معنوی قائم مابین اغراض و سیاق آیات و تناسب موجود در امر انتقال از غرضی به غرض دیگر است. و برخی از دانشمندان اسلامی جهت نشان دادن این نوع ارتباط و تناسق، کوششها و تلاشهای بیهوده و بی فایده ای را متحمل شده اند که نیازی بدان نیست و قرآن کریم از این نوع تکلفها و مشقتهای بی فایده بی نیاز و غنی می باشد.)1
(سید قطب در کتاب تصویر فنی ابتدا در مقدمه انگیزه خود را از نگارش چنین کتابی وجود صحنه های بدیع در قرآن بیان می کند و علاقه وافر خود را به این گونه تصاویر ابراز کرده علت معجزه بون قرآن را وجود نظم و نسق بین آیات می داند وی معتقد است آنچه سبب شد در ابتدا کافران تحت تاثیر قرآن کریم واقع شوند وجود نظم بین آیات بود نه علل دیگری چون پیشگوئیها و وجود علوم مختلف در قرآن زیرا هیچیک از آنها در سوره های ابتدایی وجود نداشت وی می نویسد: چگونه قرآن عرب را یکباره به این ترتیب پیروزمندانه به سوی یک هدف سوق داد؟ بعضی کاوشگران در مزیت های قرآن به طور کلی به قرآن نظر می کنند و سپس جواب می دهند و بعضی غیر از این هماهنگی فنی قرآن چیزهای دیگری را بیان می کنند که از موضوعات گوناگونش بدست می آورند، سپس از آنکه در فکرشان کامل شده از قبیل تشریع قوانین دقیق، سازگار با هر زمان و مکان و از قبیل خبردادن از غیبی که بعد از گذشت سالها به حقیقت می پیوندد و از قبیل علوم جهانی که در آفرینش عالم هستی و انسان بکار رفته، اما این گونه بحث و کاوش با این ترتیب فقط مزیت قرآن را هنگامی که کاملاً نازل گردید و یکجا جمع شد ثابت می کند. بنابراین باید گفت: درباره این سوره های کوچک قرآن که در آنها نه از تشریع قانون گفتگو رفته و نه از اخبار غیبی و نه از علوم جهانی و حال آنکه واقعاً این چند سوره کوتاه به طور سحرگون عرب را مات کرد، بنابراین به ناچار باید این سوره های کوچک و اندک دارای عنصر سازنده ای باشند که شنوندگان خود را این گونه مات و مبهوت کرده اند و مومنان و کافرانش را این گونه به یک هدف سوق بدهد و بر افکار آنان پیروز گردد و هنگامیکه حساب گران این اثر قرآنی را در اسلام مسلمانان بررسی کند این سوره های نخستین دارای سهم بیشتری هستند به یقین این نیروی سحرگون در بستر و نهاد نظم و نسق خود قرآن بود، نه در آن موضوعی که قرآن در آن گفتگو می کرد، گرچه ما هنوز غلفت نکرده ایم از آن نیروی جاذبه ای که در نهاد خود عقیده اسلامی نهفته است. بنابراین بسیار بدیهی است که این خصایص بهت آور فقط از لابلای این تعبیر زیبا و سازنده و کوبنده مصور و مجسم جلوه می کرد و هنوز هم می کند.)
سپس با بررسی ارتباط آیات متوالی در سوره علق به اثبات مدعای خود می پردازد.
سید قطب در فصلی با عنوان تناسق فنی اقسام نظم و نسق را در قرآن چنین بر می شمرد:
1- قانون تسنیق در عبارتهای قرآنی، با برگزیدن الفاظ مناسب با سیاق و معنا، سپس تنظیم آن الفاظ در یک سیاق و نسق مخصوص که در فصاحت و زیبایی و رسایی نکات دقیق به بالاترین درجات می رسد.
2- نواختن نوا و موسیقی ناشی از گزینش الفاظ، و سپس به نظم درآوردن آن در نظم و نسق خاص.
3- نکته های لطیف بلاغی
4- تسلسل معنوی در میان اغراضی در سیاق آیات و این تناسب دقیق و نهان در انتقال از غرضی به غرض دیگر.
5- بالاترین نوع تناسق که عبارت است از همین تناسق روحی و روانی دایر در میان این گامهای تدریجی و پی در پی در پاره ای از نصوص).16
محمد عبده:
(شیخ محمد عبده در تفسیر خود به تناسب آیات و سور اشاره کرده است و این خود یکی از وجوه اعجاز قرآن است که با آنکه قرآن به این ترتیب نازل نگشته با این وصف در این ترتیب تناسب کامل موجود است).17
ابوزهره:
(ابوزهره معتقد است لفظ به تنهایی در ضمن اسلوب دارای بلاغتی خاص است، هر کلمه جدای از کلمات دیگر دارای معنایی هماهنگ با جمله می باشد و به تنهایی دارای اسلوبی در سخن است که جزئی از اسلوب کلی گفتار را شکل می دهد و خاطرنشان ساختیم که این سخن بدان معنی نیست که کلمه به خودی خود و جدا از کلام چنین خاصیتی دارد و لکن درخشش آن در اثر پیوستن با کلمات دیگر آشکار می شود، بدون اینکه نور آن در نور آنها محو شود و یا در این پیوستگی اسلوب بیانی خود را ازدست بدهد، این مطلب را هیچ کس انکار نمی کند، حتی "جرجانی" که با اصرار رمز اعجاز را تنها اسلوب می داند بدون اینکه به معانی کلمات به طور جدا از هم توجهی داشته باشد.
ابوزهره اقسام اعجاز را در شش مورد بیان می کند.
1- الفاظ و حروف
2- اسلوب و روش سخن
3- تعریف و گوناگونی لفظ و معنی
4- نظم و فواصل کلمه ها
5- اختصار فوق العاده و حکم و امثال و پیشگوئیها
6- جدل و استدلال قرآن
اگر بخواهیم نظر مشهور را که "جرجانی" و پیروانش با آن مخالفت کرده اند تحریر کنیم می گوئیم که کلمات قرآن از نظر نظم در حروف و ارتباط مخارج، دارای عظمت و درخشش بلاغی است. این تابش جز در هنگام پیوستگی به یکدیگر (به وجود آمدن کلام آشکار نمی شود، به عبارت دیگر این درخشندگی و نورانیت مربوط به خود کلمه است، اما شرط ظهور آن ضمیمه شدن به کلمات دیگر است).18
(انسجام و هماهنگی در معانی و الفاظ و اسلوب و لحن آنها در تمامی آیات قرآن به وضوح دیده می شود، نه اینکه انسجام در آ یه یا سوره ای باشد و در آیه و سوره دیگر نباشد و در آن لفظی نمی یابیم که ذهن را به جانبی متوجه کند و به دنبالش لفظی بیاید که ذهن را به جانب دیگر برگرداند، بلکه همه جوانب، یا به تقابل و در برابر هم قرار گرفتن و یا به چسبندگی و همجورای با یکدیگر پیوند دارند و در هر صورت معنای یک کلمه آماده کننده معنای کلمه دیگر است پس هیچگونه بیگانگی بین معانی وجود ندارد،چنانکه الفاظ نیز با هم ناسازگار و غیرمنسجم نیستند و این الفاظ و معانی، روی هم رفته، غذایی تازه و گوارا چون سلسبیل را روانه جان آدمی می سازند).19
صبحی صالح:
(صبحی صالح در بحثی پیرامون اسباب النزول می گوید: توجه به وجه مناسبت آیات در بسیاری از جاها ما را از پرداختن به سبب نزول آنها بی نیاز می کند).20
استاد مدنی:
(استاد مدنی می گوید: هر سوره ای در قرآن کریم دارای جان و روحی است که در کالبد آیات آن سوره جریان دارد. این روح بر مبانی، احکام و توجیهات و اسلوب آن سوره، سلطه و اشراف دارد. این واقعیت برای همگان معلوم است که رسول خدا (ص) دستور می دادند آیاتی که تدریجاً بر او نازل می شد، در مواضع و جایهای ویژه خود در ضمن "سوره ها" قرار داده شود و این دستور طبق وحیی بود که آن حضرت از جبرئیل (ع) دریافت می کرد و جبرئیل (ع) نیز به نوبه خود از پیشگاه خداوند متعال این دستور را به آن حضرت ابلاغ می نمود. آیا هدف انگیزه و مقصودی در این دستور وجود داشت؟ آیا خداوند متعال برای قرار دادن آیاتی در ضمن سوره ای و قرار دادن آیاتی دیگر در ضمن سوره ای دیگر، حکمتی را مدنظر داشت؟
مفسرین، جوانب و ابعاد فراوان و گوناگونی از قرآن کریم را مورد توجه، بحث و بررسی قرار داده اند. اما میان آنها مفسرانی که به این بعد قرآن (یعنی مطالعه و بررسی روح کلی هر سوره و تحقیق در آماجهایی که هر سوره از قرآن کریم به سوی آنها نشانه رفته است) عنایت و اهتمام ورزیده باشند شمار اندکی را تشکیل می دهند.
با اینکه هر یک از "سوره های" قرآن کریم دارای نشانه و رنگ خاص و مشخصه ویژه ای است و از جان درونی برخوردار است که در تمام زوایای آیات آنها جریان دارد، نمی توان این سوره ها را به سان فصول و ابوابی تلقی کرد که کتابهای معمولی. بدانها تقسیم شده و برحسب آنها تنظیم می گردد. اگر کسی بخواهد سوره های قرآن کریم را به عنوان ابواب و فصول این کتاب آسمانی، مدنظر قرار دهد و یا با چنین دیدگاهی به تفسیر آن دست یازد، باید گفت: چنین کسی با دیدی تکلف آمیز و نه در خور قرآن کریم بدان نگریسته و سخت به بیراهه افتاده و می کوشد این کتاب آسمانی را از سبک و اسلوب ویژه آن خارج سازد.
این سبک و اسلوب عبارت است از: جابجا کردن تلاوت کننده و این پهلو و آن پهلو ساختن او، و ایجاد تنوع مناسب ومنسجم در جهت حفظ شادابی او برای تلاوت این کتاب آسمانی و پراکندن گوهرهای وعظ و نصحیت در لابلای آن و درنگ اندیشمندانه تلاوت کننده به گاه عبرت و توجه و التفات به مقصد و هدف موعظه ها و غنیمت شمردن فرصتها و سود جستن از موقعیتها در هر جا تا بدین طریق، عقیده سلیم و مبانی استوار، عمیقاً در قلب انسان نفوذ کند. آری، در اینجا امتیاز و تفاوتی جلب نظر می کند، زیرا کسی که "سوره های" قرآن کریم را همانند فصول و یا ابواب کتابهای عادی می نگرد. و آن کسی که می کوشد در تلاوت قرآن کریم روح ساری و جاری در آیات آن سوره ها را احساس کند وجو و فضای معنوی ویژه ای را که سوره در آن فضا جولان دارد، باز یابد، دارای دید متفاوتی هستند چون اولی قرآن کریم را از سبک و اسلوب ویژه اش خارج می سازد، لکن دومی، قرآن کریم را از روش و اسلوب منحصر به فردش به یک سو نمی نهند، روشی که باید آنرا از اهم ابعاد اعجاز قرآن کریم به شمار آورد.
این روش برای مطالعه و بررسی قرآن کریم سودمندتر از آن است که آیات آن یکی پس از دیگری (بر حسب ورود ترتیب آنها در سوره) مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. اگر کسی جمله های هر آیه و یا کلمات و یا احیاناً حروف آنها را نیز مورد مطالعه و بررسی قرار دهد تا از رهگذر چنین مطالعه ای سراسر آنرا اجمالاً و یا تفصیلاً و یا به نحوی از تطویل و یا ایجاز در سخن به بررسی گیرد. نمی تواند چنین مطالعه ای پریشان و از هم گسیخته به او در جهت باز یافتن شکوه و عظمت و زیبایی چهره و سیمای "سوره" (بدانسان که همه اعضای آن سوره در کنار هم قرار دارد و دارای پیکره ای پیوسته و دارای وضع و هیئت کاملی است) مدد رساند.
این دید وسیع و فراگیر که سراپای سیما و چهره سوره های قرآن کریم را به رویت می کشد، می تواند شخصیت و سمت هر سوره ای را نمودار سازد. و تلاوت کننده آنرا در محدوده جامع آن، دقیقاً بررسی کند محدوده ای که می تواند آن "سوره" را از دیگر "سوره ها" ممتاز سازد).21
مصطفی صادق رافعی:
(مصطفی صادق رافعی از اندیشمندان معاصر، نویسنده کتاب "اعجاز القرآن و البلاغه النبویه" در کتاب خود در فصلهای مقدماتی به تاریخ قرآن، قرائت قرآن، لغت قرآن، تاثیر قرآن در لغت و …. می پردازد و سپس فصل مستقلی را در اعجاز قرآن بنا می نهد و ضمن ذکر اقوال علمای گذشته در اعجاز قرآن به تحلیل آنها می پردازد و در آنجا بیان می دارد که اعجاز قرآن بر دو امر استوار است.
اسلوب قرآن از نظر ایشان، اساس اعجاز قرآن است که در بر دارنده حسن نظم و ترکیب است.)22
فصل چهارم: علمای معاصر
امام خمینی:
(امام خمینی (ره) نیز در کتاب آداب الصلوه صفحه 264 می فرماید: حسن ترکیب و لطف بیان، غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار را از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عائله و امثال آن هر یک مستقلا اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است)3
همانطور که ملاحظه می شود حسن ترکیب یا همان تناسب به عنوان اولین وجه اعجاز در اندیشه حضرت امام مطرح است.
آیت الله جوادی آملی:
(آیت الله جوادی آملی می فرمایند: خداوند سبحان درباره هماهنگی سراسر قرآن با یکدیگر دو بیان دارد که یکی ناظر به عدم اختلاف آیات قرآن مجید با یکدیگر و دیگری راجع به انعطاف و گرایش آیات قرآن با همدیگر است اما بیان اول مستفاد از آیه "افلا یتدبرون القرآن و لوکان من عند غیرالله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا"4 است زیرا پیام آیه مزبور دعوت همگان به تدبر تام در سراسر کتابی است که در طول حدود ربع قرن در شرایط صعب و سهل، جنگ و صلح، غربت و قربت، اوج و حضیض، سراء و ضراء هزیمت و عظیمت، شکست و پیروزی و بالاخره در احوال مختلف سیاسی، نظامی، اجتماعی به صورت یکسان وهماهنگ نازل شده است، تحلیل قیاس استثنایی مستفاد از این آیه و تقریر تلازم مقدم و تالی و تقریب بطلان تالی و استنتاج بطلان مقدم از ابطلال تالی به استمداد عقل برهانی است که خود از منابع غنی و قوی تفسیر قرآن کریم از درون دین است نه از بیرون. غرض آنکه آیه مزبور دعوت به تدبر در سراسر قرآن می کند ودعوی عدم اختلاف به نحو سالبه کلیه را ارائه می کند و محصول آن تدبر فراگیر را صحت این دعوی می داند و ادعای مزبور را با بینه و گواه صادق همراه می کند.
اما بیان دوم خداوند مستنبط از آیه "الله نزل احسن الحدیث کتاباً متشابهاً مثانی تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکرالله ذلک هدی الله یهدی به من یشاء و من یضلل الله فماله من هاد"1 است زیرا محتوای آیه مزبور این است که از یک سو سراسر آیات قرآن مجید شبیه، همسان و همتای هم است و از سوی دیگر منثنی منعطف و متمایل به هم است معنای انثناء، انعطاف و گرایش مطالب یک کتاب علمی این است که هرکدام از مطالب با دیگری مشروح یا مشروحتر و روشن یا روشنتر می گردد.
اگر آیات قرآن از هم گسیخته بود، هر کدام ناظر به مطلب خاص باشد و پیوندهایی از قبیل اطلاق و تقیید، تعمیم و تخصیص، تایید و تبیین و شرح و تفصیل با یکدیگر نداشته باشد، هیچکدام موافق با دیگری یا مخالف با آن نخواهد بود، زیرا مرز مشترک پیوند دلالی کلامی و گفتاری با هم ندارد موافقت و مخالفت فرع بر پیوند و همگرایی است در حالیکه ادعای هماهنگ بودن آیات ارتباط و پیوند را می فهماند چنانکه دعوی نفی اختلاف از سنخ عدم ملکه است، پس حتماً باید بین آنها پیوند برقرار باشد).2
علامه طباطبایی:
(علامه طباطبایی مفسر المیزان تنها به مناسبت یابی میان آیات بسنده نمی کند، بلکه غالباً به پیوند استواری که میان اجزای یک آیه وجود دارد نیز می پردازد به عنوان نمونه در تفسیر گفتار خداوند متعال "یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده"1 مفسر ارجمند، وجه مناسبت میان دو لفظ "الناس" و "ربکم" را این گونه تبیین می کند که نکته ای که در متوجه ساختن خطاب به تمامی مردم نه خصوص مومنین وجود دارد و نیز معلق ساختن تقوا بر پروردگار به جای آنکه "اتقواالله" و مانند آن گفته شود، بدان سبب است که این وصف تقوا تمامی مردم را فرامی خواند، بدون آنکه اختصاص به مومنان داشته باشد و این مساله از شئون ربو بیت است که عهده دار امر تدبیر و کامل سازی است نه از شئون الاهیت).23
آیت الله معرفت:
(از نظر آیت الله معرفت تناسب موجود در بین آیات قرآن کریم از جهات مختلفی قابل بررسی میباشد:
1- گاهی تناسب در مورد آیاتی است که یکجا نازل شده اند، یعنی باهم در یک زمان نازل شده اند (آیاتی که جمعاً به لحاظ مناسبت واحدی نازل شده اند) و این یک امر ضروری است. زیرا یک مجموعه آیات که در موضوع واحدی نازل شده اند، ضرورتاً باید در بینشان نوعی ارتباط و قدر مشترکی باشد به اعتبار اینکه دارای هدف واحد و قدر جامع مشترک واحد بوده و جمعاً یک کلام محسوب میشوند که برای ایفای غرض و هدف واحدی نازل گشته اند و رابطه بین صدر و ذیل آیات از اول تا آخر، از ضروریات عقلیه است وگرنه کلام و سخن از سخن و کلامی که دارای هدف واحد و جامع واحد باشد خارج گشته است، بلکه لازم میآید که حکیم مطلق در بین امور بی ربط و بدون مناسبت، جمع نموده باشد و این از حکیم مطلق محال است.
2- گاهی ارتباط بین آیات یک سوره و تناسب بین آیات آن، مطرح است که آیات آن سوره از اول تا آخر، به هم مربوط بوده و دارای تناسب عقلایی میباشد زیرا یک سوره عبارت است از یک مجموعه واحده که این وحدت را در قالب یک سوره جمع نموده و مجموعه ای را تشکیل داده است، به طوریکه دارای کمیت و کیفیت خاصی شده است، چه از نظر موارد آیات و چه از نظر لحن آیات و چه از نظر سنخیت آیات.
بنابراین لازم است در بین آیات یک سوره وحدت جامعی که تمام آیات را فراگیرد وجود داشته باشد. طبیعتاً و قهراً یک سوره از نظر کلی داری مقاصد خاص و مقدمات ویژه و خاتمه مناسبی خواهد بود)24.
فصل پنجم: نظرات مستشرقین در باب تناسب آیات
(در نظر خاورشناسان که کمتر به دریافت روح عربیت و بلاغت قرآن نائل آمده اند، سبک بیانی قرآن، پراکنده و گسسته آمده است "نولدکه" قرآن شناس آلمانی، در مقاله خود در دائره المعارف برینانیکا، ذیل ماده "قرآن" می نویسد: "با اینکه این کتاب از جنبه زیبایی و هنری در مقام اول است، اما ربط ضروری؛ چه در تعبیر یا در تسلسل حوادث، بیشتر مواقع در آن مفقود است".
عبدالله محمود شحاته در مقدمه کتاب، "اهداف کل سوره و مقاصدها فی القرآن الکریم" می نویسد:
(استاد ما، مرحوم دکتر محمد عبدالله دراز – آنگاه که در دانشگاه درس تفسیر را برای ما ایراد می کرد – قبل از آغاز به تفسیر، چشم بصیرت و دیدگاه اندیشه ها را فراسوی موضوع و پیام کلی سوره ها می گشود و معتقد بود: علاوه بر شماری از دانشمندان اسلامی، همه خاورشناسان در بی خبری و ناآگاهی از این نکته اساسی به سر می برند. گروهی از آنان، چون با سطحی نگری، پنداشته اند که تجانس و سنخیت و پیوند طبیعی و متداول میان مواردی که سوره ها بدان پرداخته اند، وجود ندارد، بر آن شدند که قرآن جز پیامها و افکار متنوع و پریشان که با سبکی نامنظم و گسیخته، فراهم آمده است، چیز دیگری نیست.
شماری از آنان، پریشانی و پراکندگی قرآن کریم را چنین توجیه می کنند که این تنوع و پراکندگی، باعث کاهش ملال خاطر و مانع پدید آمدن حالت دلزدگی می گردد. جمع دیگری تصور می کنند که وحدت ادبی هر سوره از قرآن که می توان آن را از رهگذر هرگونه ترجمه ای برگردان نمود، صرفاً برای جبران نقص عدم همبستگی و تدارک عیب مربوط به عدم ارتباط آیات، طرح و ابتکار شده است.
فرقه ای دیگر از خاورشناسان معتقدند: باید ریشه این عیب و نقص را در طرز کار صحابه جستجو کرد که قرآن را این چنین مخلوط و در هم جمع آوری کرده اند، ولی روایت صحیح دلالت دارد که از زمان حیات پیامبر اکرم (ص)، قرآن به همین شکل و ترتیب کنونی بوده است).
اکنون به بازگویی سخنی از عبدالمتعال صعیدی در مقدمه "النظم الفنی فی القرآن" می پردازیم که در آن، فزون بر نظر مستشرقان، چگونگی رویارویی دانشمندان اسلامی با آنان را می توان دید:
(پراکندگی نزولی قرآن مجید سبب دشواری ادراک اتصال میان آیات و ارتباط نظم آن شده است؛ به گونه ای که برخی دانشمندان اروپایی؛ مانند "دوذی" و "کارلیل" بر قرآن خرده گرفته اند؛ چون در ترتیب، مخالف کتابهایی است که نوشته می شود و مانند آنها، مقدمه و مباحثی مرتب و مقاصدی مشخص در فصولی چند ندارد بلکه قرآن آیه هایی است با اهداف گوناگون که کنار یکدیگر گرد آورده اند. در پی آیه ای که پند واندرز است، آیه جهاد و پس از آن آیه فقه و سپس داستان یکی از پیامبران آمده و همینگونه از دیگر چیزهایی که از چارچوبهای نوشتاری پیروی نکرده و طبق ساختارهای شناخته شده نویسندگی نیست.
استاد محمد فرید وجدی در دیباچه تفسیر خود به این اشکال اینگونه پاسخ می دهد که هیچ اشکالی در رعایت نکردن قاعده ها و ضابطه های نوشتار بشری از سوی قرآن نیست، زیرا اگر قرآن در ترتیب و باب بندی، مانند کتابهای دست نوشته بشری باشد، هر آینه کتابی دست ساخته بشر خواهد بود، نه آسمانی. بنابراین ترتیب در محدوده کلام بشری حاکمیت دارد و سخن باری تعالی از آن بری است همچنان که دریا فراتر از آن است که در جدولها بگنجد.
پاسخ استاد فرید وجدی، جوابی خطابی است که جویندگان را قانع نمی سازد و در حقیقت، این تسلیم شدن و تن دادن به اعتراض است، نه پاسخ دادن به آن. درست است که قرآن از این ترتیب، تهی نیست؛ زیرا اگرچه پراکنده فرود آمده، اما پس از آن به شکلی که در اختیار ماست، تدوین شده است. قرآن مانند مقدمه کتابها، آغازی دارد که سوره "فاتحه الکتاب" باشد و سوره های دیگر، فصلها وبابهای آن به شمار می رود، اگر چینش کنونی آیه ها که برخلاف ترتیب نزول است به خاطر مناسبت میان آنها نبود، برگشتن از آن خالی از حکمت و نسبت به خداوند، محال می بود. خطرساز خواهد بود اگر تسلیم آنان شویم که می پندارند قرآن ترتیب ندارد و میان آیاتش اتصال و میان اجزائش، ارتباط نیست؛ زیرا برقرآن خدشه وارد خواهند کرد که بد ترتیب، گسسته اجزاء، پراکنده معنی و پریشان غرض است و به این گفتار که ترتیب در گفتار بشر نیکوست، نه در گفتار خدا، قانع نخواهند گشت زیرا ترتیب در نزد هر بلیغی مطلوب و حسنش در هر سخنی آشکار و بدیهی است). البته در میان پژوهشگران غیراسلامی، کسانی وجود داشته اند که به همبستگی آیات قرآن توجه داشته اند؛ "اگیوم"، محقق اروپایی).25
از دیگر مستشرقان که در این باره اظهار نظر کرده اند می توان از توشیهیکوایزوتسو نام برد، وی در خصوص ارتباط آیات چنین می گوید: شناختن معنای کلمات درواقع کار چندان ساده ای نیست، چه این کلمات یا تصورات در قرآن هریک تنها از کلمات دیگر به کار نرفته، بلکه با ارتباط نزدیک به یکدیگر مورد استعمال قرار گرفته اند و معنی محسوس و ملموس خود را دقیقاً از مجموع دستگاه ارتباطاتی که با هم دارند به دست می آورند. به عبارت دیگر، این کلمات میان خود گروههای گوناگون بزرگ و کوچک می سازند که این گروهها نیز بار دیگر از راههای مختلف با هم پیوند پیدا می کنند و سرانجام کل و یک شبکه پیچیده و در هم پیوستگیهای تصوری از آنها فراهم می آید و آنچه در حقیقت برای منظور خاص ما اهمیت دارد همین نوع از نظام و دستگاه تصوری است که بیش از مفاهیم و تصورات منفرد و جدا از یکدیگر در قرآن به کار می رود. در تجزیه و تحلیل تصورات کلیدی فردی که در قرآن می یابیم، هرگز نباید روابط متعددی را که هر یک از آنها با دیگران در کل دستگاه دارد از نظر دور داریم)26
فهرست منابع:
1- الاتقان فی علوم القرآن، جلال الدین عبدالرحمن سیوطی، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، مکتبه دارالتراث.
2- اعجاز قرآن، حجت الاسلام دکتر سید رضا مودب انتشارات احسن الحدیث، قم چاپ اول.
3- اعجاز قرآن و بلاغت محمد، مصطفی صادق رافعی، عبدالحسین ابن الدین، انتشارات بنیاد قرآن، بهار 61.
4- آشنایی با قرآن، مرتضی مطهری، انتشارات صدرا، بهار 1374.
5- البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین محمد ابن عبدالله زرکشی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان.
6- بیان در علوم و مسائل کلی قرآن، ابوالقاسم خویی ، ترجمه: محمدصادق نجفی، هاشم هاشم زاده هریسی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، بهار 1382.
7- تفسیر بیضاوی، محمد شیرازی بیضاوی، موسسه الاعلمی للمطبوعات بیروت، لبنان.
8- پیام جاویدان، فصلنامه تخصصی قرآن پژوهی، صاحب امتیاز: سازمان اوقاف و امور خیریه
9- پژوهشی درباره قرآن و پیامبر (ص)، فخرالدین حجازی، چاپ مشتعل آزادی 1353.
10- پژوهشی در نظم قرآن، عبدالهادی فقهی زاده، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول 1374.
11- پرتوی از قرآن، سید محمود طالقانی، مشترک سهامی انتشار- تهران.
12- تاج العروس من جواهر القاموس، محمدمرتضی الزبیدی دارالمکتبه الحیاه بیروت، لبنان
13- تاریخ قرآن، محمد رامیار، انتشارات امیرکبیر 1362.
14- التبیان فی تفسیر القرآن محمدبن الحسن الطوسی، داراحیاء التراب العربی.
15- تسنیم، تفسیر قرآن کریم، جوادی آملی، نشر اسراء، چاپ چهارم، اردیبهشت 83، قم
16- تصویر فنی: نمایش هنری در قرآن، سید قطب، ترجمه: محمدعلی عابدی، نشر انقلاب.
17- التمهید، محمدهادی معرفت، موسسه نشر اسلامی قم.
18- تناسب آیات، محمد هادی معرفت، مترجم: شیخ عزت الله مولائی نیا، بنیاد معارف اسلامی قم.
19- دانستنیهایی از قرآن، آیت الله شیخ محمد مظفری، چاپخانه حوزه علمیه قم، 141 هـ . ق، چاپ اول.
20- درسنامه علوم قرآنی، حسین جوان آراسته، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم.
21- درسهایی از علوم قرآنی، دکتر حبیب الله طاهری، انتشارات زائر، آستانه مقدسه قم.
22- درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، محمدعلی رضایی اصفهانی ، انتشارات اسوه، چاپ اول 75.
23- خدا و انسان در قرآن (معنی شناسی جهان بینی قرآن)، دکتر توشیهیکوایزوتسو، ترجمه : احمد آرام.
24- راه و راهنما شناسی (معارف قرآن)، محمدتقی مصباح یزدی، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی.
25- روش شناسی تفسیر قرآن، مولفان: حجج الاسلام علی اکبر بابایی، غلامعلی عزیزی کیا و مجتبی روحانی راد زیر نظر: حجت الاسلام محمود رجبی، انتشارات سمت، زمستان 79، چاپ اول و پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
26- روح الجنان و روح الجنان شیخ ابوالفتوح رازی تصحیح و حواشی ابوالحسن شعرانی، تصحیح علی اکبر غفاری انتشارات کتابفروشی اسلامیه 1398.
27- شناخت قرآن، حاج سید ابوالقاسم موسوی خویی، تلخیص و نگارش: محمدصادق نجفی، هاشم هریسی، انتشارات دفتر مدینه العلم قم / 1402.
28- علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، چاپ اول، موسسه فرهنگی انتشاراتی اللتمهید 1378.
29- علوم قرآنی و فهرست منابع، جلد 1، دکتر سید عبدالوهاب طالقانی انتشارات دارالقرآن الکریم.
30- قرآن حکیم از منظر امام رضا (ع)، جوادی آملی، مترجم: زینب کربلائی، قم، انتشارات اسراء، مهر 1382، چاپ دوم.
31- قرآن پژوهی (هفتاد بحث و تحقیق قرآنی) مرکز نشر فرهنگی شرق، چاپ اول 72.
32- قرآن، عهدین و علم، دکتر موریس بوکای، مترجم: حسن حبیبی، انتشارات حسینیه ارشاد.
33- قرآن شناسی الیاس، کلانتری، انتشارات اوج، چاپ اول 1360.
34- تفسیر الکاشف، محمدجواد مغنیه، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ سوم 1981 م.
35- التفسیر الکبیر او مفاتیح الغیب، فخرالدین محمد بن عمر بن حسین بن حسن بن علی التمیمی الرازی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، 1421
36- تفسیر گازر، (جلا الاذهان و جلاء الاحزان) ابن حسن جرجانی چاپ اول تصحیح، میرجلال الدین حسینی ارموی 1337 ش انتشارات مهر آئین.
37- لسان العرب، ابن منظور الزیقی المصری، دارالبیروت.
38- معنای متن، پژوهشی در علوم قرآن، نصر حامد ابوزید، مترجم: مرتضی کریمی نیا، تهران، انتشارات طرح نو 1380.
39- معجم الوسیط، دکتر ابراهیم انیس، دکتر عبدالحلیم منتصر، عطیه صوالحی، محمد خلف الله احمد مکتبه نشر الثقافه الاسلامیه چاپ پنجم 1476 دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
40- المعجم البسیط (فرهنگ عربی به فارسی ساده)، ناصر علی عبدالله، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چاپ اول 1377.
41- معجزه بزرگ (پژوهشی در علوم قرآن) محمد ابوزهره، محمود ذبیحی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1370.
42- ترجمه المیزان، محمد حسین طباطبایی مترجم: محمد باقر موسوی همدانی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 1363
43- ترجمه تفسیر مجمع البیان، شیخ ابوعلی الفضل ابن حسن طبرسی م 548، ترجمه شیخ حسین نوری محمد مفتح انتشارات فراهانی.
44- تفسیر المنار، محمدرشید رضا، مطبعه المنار، مصر چاپ اول 1346.
45- مجمع البیان فی تفسیر القرآن، امین الدین ابوعلی الفضل بن الحسن الطبرسی الطوسی، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی 1379 ق.
46- ترجمه تفسیر مجمع البیان، فضل بن حسن طبرسی، ترجمه علی کرمی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 1380 تهران.
47- معجم مقاییس اللغه، ابن فارس، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، قم، مکتب الاعلام الاسلامی 1414 ق.
48- مناهل العرفان فی علوم القرآن، محمد عبدالعظیم زرقانی، داراحیاء الکتب العربیه، قاهره.
49- تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و همکاران، چاپ چهل و شش، 1383 دارالکتب الاسلامیه، تهران.
50- نظم قرآن، عبدالعلی بازرگان، انتشارات قلم، 1375
51- هماهنگی و تناسب در ساختار قرآن کریم، حسن خرقانی، نشر قلمرو تهران، 1380، چاپ اول.
1 – ترجمه الاتقان، سیوطی، ترجمه حائری قزوینی، چاپ چهارم 1382، انتشارات امیرکبیر جلد دوم، صفحه 341
1 – پژوهشی در نظم قرآن، عبدالهادی فقهی زاده، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول 1374، صفحه21
1 – درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، محمد علی رضایی اصفهانی، انتشارات اسوه، 1375، صفحه 92
2 – درآمدی بر تفسیر علمی قرآن، همان صفحه 100
3 – تفسیر تسنیم، عبدالله جوادی آملی، انتشارات اسراء، چاپ چهارم، 1384، جلد 1، صفحه 70
4 – هماهنگی و تناسب در ساختار قرآن کریم، همان، صفحه 46.
5 – پیشین، صفحه 101
1 – اعجاز قرآن، همان، صفحه 61
6 – البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، درالکتب العلمیه، بیروت، حلسه اول، صفحه 2
7 – حدید / 4
8 – بقره / 245
3 – بقره / 189
1 – انبیاء / 23
2 – البرهان، همان،صفحه 4
3 – اعجاز قرآن، سید رضا موذن، انتشارات احسن الحدیث، قم، چاپ اول، بهار 79، صفحه 115
4 – درسهایی از علوم قرآن، دکتر حبیب الله طاهری، انتشارات زائر، قم، چاپ اول، بهار 82، صفحه 275.
1 – تناسب آیات، همان (صفحه 35
2 – همان، صفحه 35
3 – همان صفحه 35
9 – اعجاز قرآن، همان، صفحه 113
10 – اعجاز قرآن، همان صفحه 110
11 – هود/13
12 – هان، صفحه 104
13 – درسهایی از علوم قرآن همان صفحه 274.
14 – درسهایی از علوم قرآن همان صفحه 274.
15 – علوم قرآن و فهرست منابع، دکتر سید عبدالوهاب طالقانی، انتشارات دارالقرآن الکریم ص 55.
1 – تناسب آیات، همان، صفحه 33
16 – تصویر فنی نمایش معنوی در قرآن، همان، صفحه 28
17 – اعجاز قرآن و بلاغت محمد (ص)، مصطفی صادق رافعی، مترجم عبدالحسین ابن الدین، بهار 61، انتشارات بنیاد قرآن صفحه 181
18 – معجزه بزرگ، محمد ابوزهره، مترجم محمود ذبیحی، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1370 صفحه 151
19 – معجزه بزرگ، همان، صفحه 122
20 – درسهایی ازعلوم قران، همان، صفحه 276
21 – تناسب آیات، همان، صفحه 35
22 – اعجاز قرآن، سیدرضا مودب، انتشارات احسن الحدیث، قم، چاپ اول، 79، صفحه 129
3 – اعجاز قرآن، همان، صفحه 93
4 – نساء / 82
1 – زمر / 23
2 – تسنیم، آیه الله جوادی آملی، انتشارات اسراء، چاپ چهارم، 83، صفحه 66
1 – نساء/1
23 – هماهنگی و تناسب در ساختار قرآن کریم، همان، صفحه 17
24 – پیشین، صفحه 18
25 – هماهنگی و تناسب در ساختار قرآن کریم، همان، صفحه 21
26 – خدا و انسان در قرآن (معنی شناسی جهان بینی قرآنی) دکتر توشیهیکو ایزوتسو، ترجمه احمد آرام شرکت سهامی انتشار ، تهران /1361، چاپ اول صفحه 6
—————
————————————————————
—————
————————————————————