تارا فایل

قلمزنی و شیوه ها و مراحل مختلف آن




تقدیم به پدر، مادر و همسر عزیزم
برای ایثار، محبت و همراهی
که ارزانیم داشتند.

به پیشگاه هنرآفرینان سخت کوش و بی نام و نشانی که در سراسر هفتاد قرن تاریخ پرحادثه ایران بنیانگذاران فرهنگ ایرانی بوده اند.

فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
تاریخچه 2
فصل اول: خواص فلزات
خواص و ویژگی های عمومی فلزات 15
خواص و ویژگی های مس 17
فصل دوم: قلمزنی و شیوه های مختلف آن
قلمزنی 23
قلمزنی برجسته 26
مشبک کاری 27
ترصیع کاری 27
میناکاری 28
ملیله کاری 31
طلاکوبی روی فولاد 37
فصل سوم: مراحل قلمزنی
مراحل قلمزنی 39
فصل چهارم: مراحل انجام کارهای عملی پروژه

عنوان صفحه
مراحل انجام کارهای عملی پروژه 46
فصل پنجم: خواص برخی اسیدها و پاتینه کردن مس
استات مس 51
اکسید مس 52
اسید نیتریک 53
روش پاتینه کردن مس 54

مقدمه:
صنایع دستی ایران بخصوص هنر فلزکاری که مورد گفتگوی ماست، تجلیگاه سنن، آداب و رسوم قوم ایرانی است. گرچه در متن تاریخ ایران به هنر، بویژه هنر فلزکاری، توجه زیادی نشده است و بدین لحاظ چهره های بسیاری از هنرمندان بخصوص فلزکاران را غبار فراموشی فراگرفته است، اما شاهکارهای بجا مانده گواهی پرمعنی از اندیشمندی و سختکوشی آنان در آفرینش هنرهای ارزنده ایرانی است.
هدف تاریخ هنر عبارت است از شناخت و ارزیابی هنر، از هر زمان و مکانی که آمده باشد و با هر دستی که ساخته شده باشد در خارج از عرصه فرهنگ، دو اصطلاح هنر و تاریخ این چنین تنگاتنگ درکنار یکدیگر قرار نمی گیرند. مردم غالباً تاریخ را سند و تفسیر کارهای گذشته انسان و هنر را- بدرستی- چیزی موجود در برابر قوای بینایی و لامسه می پندارند، که البته رویدادهای از یاد رفته و محو شده ای که اجزای تشکیل دهنده تاریخ به شمار می روند چنین نیستند. واقعیت این است که اثر هنری، بدلیل مرئی و ملموس بودنش، گونه ای رویداد پایداری کننده است. این اثر در زمان و مکانی خاص و به دست اشخاصی خاص آفریده شده است، حتی اگر ما همیشه آگاهی درستی درباره زمان و مکان و آفریینده آن نداشته باشیم. این اثر با آنکه آفریده ای متعلق به روزگاران سپری شده است، در زمان حال به حیاتش ادامه می دهد و تا مدتهای طولانی از روزگار خوش باقی می ماند1.
تاریخچه:
اشیاء و آثار زیادی که بوسیله اجتماعات باستانی چه در طول دورانهای پیش از تاریخ و چه در دورانهای تاریخی در محل استقرار آنها چه در غارها، تپه های باستانی، یا ابنیه تاریخی بر جای و به یادگار باقی مانده است بخوبی ثابت می نماید که بشر علاقه، شوق و استعداد خاصی برای تولید نمودن اشیاء ظریف و زیبا داشته و رهگذر بنا به اقتضاء و امکان و تسهیلات موجود در هر زمان اثر و نمونه ای برجای گذارده است. نقاشی های جالب و زیبای غارهای باستانی در نقاط مختلف جهان، تزئینات ظریف و قابل توجهی که بر روی ادوات و ابزارهای استخوانی دوران پیش از تاریخ به کار گرفته شده است، ادوات ظریف و زیبای ساخته شده از سنگهای مختلف که همگی باقیمانده از دورانهای اولیه ایست که بشر به صورت غارنشینی به زندگانی خود ادامه می داده صحبت این فرضیه را ثابت نموده و نمایشگر این طبیعت عمومی افراد انسانی از نظر گرایش به زیبایی و زیباپسندی و توجه بدین نکته می باشد.
در دورانهای گذشته در طول سیر تکامل تمدن و فرهنگ و هنر بنابر امکانات موجود و قدرت و امکان دست یابی به منابع اولیه و خام در طبیعت و طرز استفاده از آن، مواد مختلفی چه بصورت اصلی در طبیعت و چه بصورت تولیدی و مصنوعی برای ساختن زیورآلات و ابزار و ادوات و اشیاء نفیس و تزئینی بکار گرفته شده است. این مواد طبیعی یا صنعتی جلب توجه هنرمندان و صنعتگران با استعداد را نموده و از آنها اشیاء مختلفی را بوجود آورده اند. اگر چه کشف این گونه ساخته های دست بشر متعلق به آن دورانها، با توجه به پیشرفت صنعت و تکنیک عصر حاضر شاید خاصی نداشته باشد، ولی با در نظر گرفتن زمان و هنگام تولید و تکنیکهای اولیه موجود در آن زمان بیانگر پیشرفت خاص و استعداد قابل توجه سازندگان آنها بوده و مراحل اولیه پیشرفت هنر و صنایع را معرفی می نمایند. هم چنین از طرف دیگر با توجه به امکانات زمان، انتخاب و اهمیت هر ماده خاص، برای ساختن این گونه آثار در دورانهای مختلف متفاوت بوده است.
در آن هنگام که بشر زندگانی دوران جمع آوری غذا را پشت سر گذارده و از زندگانی غارنشینی به تدریج به مرحله زندگانی استقرار در دهکده ها رسید، از نظر امرار معاش و تهیه مایحتاج روزانه زندگی آرامش و تامین بیشتری بدست آورد. تکثیر وتولید مواد غذایی از طریق کشاورزی فرصت و فراغت بیشتری در شبانه روز برای بشر بوجود آورد. این فرصت اضافی در راههای دیگری منجمله ساختن ادوات تزئینی و یا تزئینی نمودن ادوات و ابزارهای عادی احتیاجات زندگی روزمره بکار گرفته شد. نمونه این نحوه فعالیتهای تزئینی در اشیائی مانند کاسه های سنگی تزئین شده با نقوش کنده و یا برجسته که از این دورانها باقیمانده است مشاهده می گردد. علاوه بر مواد طبیعی مانند سنگ و چوب و استخوان که برای ساختن اشیاء، ابزار و ادوات ساده در اختیار جوامع اولیه بشری وجود داشت، انسان در همان مراحل اولیه استقرارهای کشاورزی و دهکده ای به رفر ساختن ظروف سفالی برای نگاهداری مایعات و سایر مواد پی برد. با وجودیکه ظروف و اشیاء سفالی در ابتدا بسیار ساده و برای استفاده زندگانی عادی و روزمره بکار می رفت به زودی در ساختن این ظروف تزئینات خاص چه از نظر شکل و چه از نظر نقش بخصوص با پیشرفت تکنیک سفالگری بوجود آمد و سفالگران به ساختن ظروف سفالین با نقوش تزئینی به رنگهای مختلف و یا با نقوش کنده و یا برجسته شروع نمودند.
پس از گذشت این دوران که استعداد هنرمندان بیشتر بر روی ساختن نمونه های ظروف سفالین زیبا و متناسب بکار می رفت بتدریج اجتماعات بشری با پیشرفت تکنیک به کشف فلزات دست یافتند و این پدیده مهم و ماده جدید که از مقاومت و دوام بیشتری برخوردار بود بجای سفال مورد استفاده هنرمندان قرار گرفت و استعداد هنرمندان بیشتر بر روی این ماده جدید تجلی نموده است. از دورانهای بس قدیم یعنی حتی از دوران دیرینه سنگی (حجر قدیم) که اجتماعات غارنشین و اولیه برای ساختن ادوات خود از سنگ استفاده می نمودند بتدریج صنعتگران اولیه تجریبات خاصی نسبت به انواع سنگها و طرز استفاده از آنها برای ساختن ابزار مختلف بدست آوردند و در طول این تجربیات بود که بشر بتدریج آگاهی خاص نسبت به سنگ فلزات که بصورت اولیه در طبیعت وجود داشتند بدست آورد. در طول دوران نوسنگی (حجر جدید) نیز صنعتگران آشنایی خاص با سنگ فلزات بدست آورده و بتدریج طرز استخراج فلز را از این سنگهای فلزی طبیعی بطریق ابتدایی و اولیه و با کوبیدن آنها بسدت آرودند. استخراج فلز و استفاده از آن در کشورها ما ایران در همان دورانهای اولیه بسیار پیشرفت نمود و بقایا و آثار مس استخراج شده بوسیله کوبیدن یا چکش زدن در حفاریها تپه دهلران در دشت خوزستان که قدمت آن بحدود هزاره هشتم پیش از میلاد مسیح می رسد کشف گردیده است.
بلافاصله پس از استخراج فلز از طریق حرارت دادن سنگ فلز و ذوب نمودن آن و درک اهمیت آن ماده در ساختن ابزار و ادوات و سایر وسایل زندگانی، بشر به فعالیت دامنه داری برای پیشرفت در این تکنیک دست زد و بتدریج فلز یکی از مهمترین مواد در زندگانی صنعتی اجتماعات انسانی گردید.
و هنرمندان صنعتگران که این ماده جدید را از هر حیث برای تجلی هنر و استعداد خود مناسب تر می دیدند آنرا بتدریج بخصوص در موارد تزئینی جایگزین موادی چون چوب، استخوان و یا سفال قرار دادند. در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد فلز در سطح وسیعی در زندگانی بشر در خاور نزدیک و خاورمیانه رواج یافته بود و یکی از مهمترین مواد در زمینه صنعت و تکنیک قرار گرفت و ادوات و ابزار، سلاح های جنگی، و ادوات و اشیاء تزئینی و بخصوص جامهای تزئینی از فلزات معمولی مانند مفرغ و فلزات قیمتی مانند طلا و نقره ساخته شد2.
در حدود 2500 تا 1500 سال ق.م با کشف اتفاقی قلع، عصر مفرغ آغاز شد و صنعتگران توانستند با ترکیب مس و قلع به ماده اولیه مقاومتری که خواص مس را نیز دارا بود، دسترسی یابند و این چنین بود که مفرغ کاری به صورت یکی از برجسته ترین صنایع بشری درآمد.
عنصر آهن، اگر چه از نیمه اول هزاره سوم ق. م در بین النهرین، آسیای صغیر (و احتمالاً مصر) شناخته شده بود ولی به علت دیرگداز بودن و عدم قابلیت چکش خواری و تغییر شکل عملاً نتوانست در صنعت آن زمان جایی برای خود باز کند تا اینکه در فاصله 1500 تا 550 سال ق. م با کشف راههای تبدیل آهن به فولاد که ظاهراً برای نخستین بار در ارمنستان توسط صنعتگران آن سامان انجام شد، آهن نیز برای ساخت انواع وسایل مورد استفاده انسان قرار گرفت.
در حدود 1000 سال ق. م صنعت ساخت وسایل آهنی پیشرفت چشمگیری کرد و انسان موفق به ساختن سلاحهای جنگی و تدافعی، ابزار شکار و همچنین لوازم کشاورزی با عنصر تازه یافته شد، اما در ساختمان این اشیاء شکل قالبی اشیاء مفرغی حضوری محسوس داشت.

هنر فلزکاری پس از ظهور اسلام:
در طول دو قرن اولیه اشغال ایران که آئین شرع اسلام بر جامعه ایرانی حکمفرما بود، موازین و مقررات حاکم بر جامعه تا چند دهه باعث سلب نبوغ و قدرت خلاقیت هنرمندان ایرانی شد. چنین وضعی هنرمندان را از تجلیات هنری بازداشت و به علت پراکندگی و مهاجرت آنان هنر ظریف فلزکاری به دست فراموشی سپرده شد.
اعراب که خود از هنر و صنایع ظریفه بی بهره بودند، به علت نهی دین، اکل و شرب در ظروف زرین و سیمین را حرام می شمردند. مضافاً ساخت هرگونه اشیاء را به صورت مجسمه در پرهیز از بت پرستی یا ترسیم نقوش جانداران را بر روی ظروف و اشیاء فلزی و همچنین بر در و دیوار بناهای مساجد تحریم کردند. سختگیری حکام شرع و محتسبان در اجرای احکام، آنچان شدید بود که صاحبان کار و پیشه هنری از ترس جان و مال خود ندرتاً به خلق یا تولید آثار هنری می پرداختند. به کلامی دیگر هنر و هنردوستی و هنرمندی در این زمان تا مدتی در جامعه ایران راه زوال پیمود و به بوته فراموشی سپرده شد.
ولی شکست و انقراض دولت ساسانی به دست اعراب مسلمان، و سلطه آنان بر ایرانیان نتوانست موجب خفقان روح ایران در خلق آثار هنری شود. هنر آفرینان ایرانی پس از ثبات وضع و ایجاد آرامش و طلوع حکومتهای ملی از پس ابرهای تیره، از گوشه و کنار ایران پدیدار شدند تا قریحه ملی و نژادی خود را به منصه بروز رسانند. این هنرمندان نتوانستند از فلزاتی دیگر چون آهن، مفرغ، مس و برنج ظروف و اشیاء نفیسی بسازند که همگی نشانی از غنای ذوق و قریحه نژادی سازندگان آنها است.
پس از افول اغتشاشات و هرج و مرجها فلزکاران این عصر اسلوب و روش فلزکاران ساسانی را سرمشق کارهای خود قرار دادند؛ چه شیوه و سبک هنر ساسانی پس از استیلای اعراب هنوز در شمال خراسان و ماوراءالنهرین باقی بود. شاید همین دوام که تا دوران حکومت شاهان و امرای محلی مانند طاهریان، صفاریان، آل زیاد، آل بویه، سامانیان- که از مشوقان هنر ایرانی بودند- و بالاخره سلجوقیان کشیده شد و در دگرگون ساختن نیروی مهاجم کمک کرد، و نیز تشویق شاهان و امیران ایرانی که در این زمان در مقابل اعراب قد برافراشتند، فلزکاران ایرانی را ترغیب به ساختن ظروف و اشیایی کرد که گویی برای افراد عادی ساخته نشده و منحصراً به کار شاهان و امیران و بزرگان می آمده است. ترکیب و روح هنری این آثار که برخی از آنها در موزه ها و بعضی در مجموعه های خصوصی جمع آوری شده اند، نیروی تخیل و قدرت فکر و تسلط ماهرانه استادانه ایرانی را به بیننده نشان می دهد.
بیشترین اشیاء فلزی باقیمانده پس از ظهور اسلام عبارتند از: تنگ، سینی، مشربه، قاب قرآن، شمعدان، جامهای مفرغی، عودسوز، لگن، ظروف نقش دار برنجی و مسی. هنرمندان ایرانی ظروف و اشیاء فلزی را طلاکوب و نقره نشان می ساختند، و یا آنها را به صورت مشبک و مرصع به خواستاران هنر عرضه می کردند.
فلزکاران این عصر استثنائاً ظروف و اشیاء دیگری از زر و سیم با نقوش و تصاویر انسان و جانوران جهت بزرگان و امیران می ساختند و آنان بآسانی در خلوت قصور و سراهای خود، به اتکای قدرت خاصه خویش از احکام شرع سرپیچی کرده، از این ظروف استفاده می کردند. تعدادی از این اشیاء که ضمن حفریات و کاوشهای زیرزمینی یافت شده و امروزه زینت افزای موزه ها هستند، گوای ادعای ماست3.

چگونگی استخراج فلز در دوران کهن:
فلزکاری (متالوژی)
پیش از آغاز بیان باید دانست کلمه "فلزکاری" شامل معانی فن استخراج فلز، ذوب فلز، ریخته گری و آهنگری است. طبق مدارک تاریخی ایرانیان نخستین مردمانی بودند که به علت دسترسی به کانهای بزرگ و غنی مس در نقاط مختلف کشور این فلز را می شناختند؛ و احتمالاً اولین تولید کننده، مصرف کننده و صادر کننده لوازم مسی در دنیای پیش از تاریخ بوده اند. به طوری که از قرائن و آثار بدست آمده، کاوشهای آزمایشگاهی، و تجزیه کربن 14 آثار کشف شده معلوم می شود ذوب مس و تخلیص آن توسط ایرانیان لااقل از پنجهزار سال پ. م معمول شد. در خراسان احتمالاً از هزاره چهارم، در ایلام از هزاره سوم، در کردستان و لرستان و آذربایجان از 3500 سال پ. م. این فلز برای ساخت لوازم زندگی و ملزومات جنگی و آثار هنری به کار گرفته اند. معادن مس در فلات قاره ایران در کوههای سهند، قره داغ، انارک، کوههای قفقاز، دامغان، سرچشمه در نزدیکی کرمان، بافق، طالمسی (مخفف طلاومس) در کویر لوت، نائین، تل یحیی و زاگرس بطور مورد بهره برداری قرار گرفته اند.
طبق آزمایشهایی که در معادن مس طالمسی در کویر لوت انجام شده است، در عمق 80 متری این معادن، سنگهای معدنی در هر مترمکعب در حدود 350 کیلوگرم مس داشته اند که از لحاظ عیار، از غنیترین کانهای دنیا شناخته شده اند. سنگ مس معادن سرچشمه ظرفیتی در حدود 800 میلیون تن با عیار 12/1% دارد که در نوع خود کم نظیر است.
فلز کاری مفرغ:
چون مس به علت نرمی برای ساخت ابزار معمولی و آلات جنگی فلز مناسب و مقامی نیست، فلز کاران عهد کهن درصدد ترکیبی از فلزات برآمدند تا با به کاربردن آن بتوانند نیازهای زندگی خود را برآورده سازند.
به قول اغلب تاریخ نویسان، برای اولین بار سومریها در بین النهرین در حدود 3500 سال پ. م. مفرغ را شناختند و مورد استفاده قرار دادند. مس و قلع نرم و غیرمقاومند؛ ولی از ترکیب ایندو، فلزی سختر و مقاومتر ساخته شد که خواسته بشر آن دوران را برآورده می کرد. گرچه از چهار هزار سال پ. م. بشر عهدکهن با ذوب انواع سنگهای معدنی توفیق ساخت نوعی مفرغ را یافت، ولی به علت ناخالصیهای ترکیبات، نتیجه مطلوب حاصل نشد. همانطور که ذکر شد بعدها با ترکیب مس و قلع، مفرغ را که فلزی مقاوم و سختر است، برای رفع نیازهای صنعتی و هنری به کار گرفتند و بوسیله قالبهایی از ماسه و سنگ و سفال به ساخت اشیاء مفرغی پرداختند.
فلزکاری طلا
طلا فلزی است که در طبیعت مانند نقره و مس به صورت خالص هم یافت می شود. هنوز مشخص نشده است که بشر اولیه طلا را نخست شناخت و مورد مصرف قرار داد، یا مس را. بسیاری از باستانشناسان غربی معتقدند که هندیان پیش از سایر ملل به استخراج طلا دست یافته اند. برخی دیگر بر این عقیده اند که مصریان اولین بار سنگهای حاوی طلا و نقره را از معادن خود استخراج کرده اند.
بیشتر پژوهشگران بر این اعتقادند که بشر اولین بار ذرات درخشان طلا را در لایه ماسه های کنار رودخانه ها یافت؛ این ذرات از جدار معادن طلا به رودخانه ها راه می یافت. طلا به علت سنگینی وزن مخصوص خود، ته نشین می شود و رسوب می کند و به آسانی به وسیله شستشوی از مواد خارجی جدا شده و از طریق ذوب به صورت شمش در می آید. طرز استخراج طلا از سنگهای معدنی نیز آسانست؛ با آسیاب دستی سنگ معدن را خرد می کردند، و با شستشو، به علت رسوب ذرات طلا، ناخالصی ها را از آن جدا می کردند، و سپس طلا را به صورت شمش در می آورده اند.
از آثار باقی مانده معلوم می شود که در دوران پیش از تاریخ از معادن طلای موته که بین کاشان و مورچه خورت و اصفهان قرار دارد استفاده می شده است. تاریخ فعالیتهای فلزگری در این ناحیه به شش هزار سال پ. م. می رسد.
ایرانیان در دوران هخامنشی و سلوکیان طلا را به مقدار زیاد برای ساخت ظروف زرین و زیور آلات مورد مصرف قرار می دادند. علاوه بر استخراج داخلی، از مصر و مملکت سکاها از راه بلخ، و همچنین از هند این فلز را وارد کشور می کردند و بیشترین مقدار آن پس از تبدیل به ظروف و لوازم و زیورآلات، به سایر کشورها صادر می شد.
آثار به دست آمده در تپه های حسنلو، مارلیک، کلاردشت، همدان، گنجینه جیحون در شمال خراسان، و حفاریهای تخت جمشید همه حاکی از مصرف بسیار این فلز کمیاب و پرارزش در آن دوران است؛ اما بر ما معلوم نیست که بیشترین مقدار فلز را در ایران استخراج می کردند، یا از خارج وارد می کردند علاوه بر معادن موته، معادن طلا در دوران کهن و عصر هخامنشیان در همدان، تبریز، کوه زر در نزدیکی دامغان، آستانه در نزدیکی اراک و کردستان وجود داشتند.4

فصل اول

خواص فلزات

خواص و ویژگیهای عمومی فلزات
 فلزات از دوام و استحکام قابل ملاحظه ای برخوردارند.
 فلزات قابلیت ذوب و تورق دارند و امکان استفاده مجدد از آنها وجود دارد.
 فلزات قابلیت شکل پذیری داشته و از قدرت چکش خواری خوبی برخوردارند.
 فلزات دارای انواع گران قیمت چون طلا و نقره و انواع ارزان قیمت چون مس و قلع و حتی نوع مایع مانند جیوه هستند.
 از امتزاج فلزات با یکدیگر آلیاژ به دست می‎آید و از آلیاژهای مهم که به ویژه در فلزکاری و هنرهای مرتبط با فلز کاربرد فراوان دارند باید از "مفرغ" (= برنز) که از ترکیب مس و قلع و "برنج" که از ترکیب مس و روی و نیز از "ورشو" که از ترکیب نیکل و مس و قلع و … به دست می آید، نام برد.
 از اهمیت فلزات همین بس که دوره های مختلف تمدن بشری را با فلز خاصی که در هر دوره کشف شده و از اعتبار بیشتری برخوردار شده است، نام گذاری کرده اند و می دانیم نخستین عصر، "عصر مس" نام گذاری شده است و در ضمن دوره های دیگری از ادوار تمدن را با فلزات یا آلیاژهایی همچون مفرغ، آهن، فولاد و … نام گذاری کرده اند.
 از ویژگیهای منفی فلزات، اکسید شدن تدریجی در مجاورت هوا و زنگ زدگی آنهاست.
 اکثر فلزات در مجاورت هوا به تدریج دچار زنگ زدگی شده و همچنین با اکسیژن موجود در هوا ترکیب و اکسید می شوند، گفتنی است که مس، رایج ترین فلز مورد استفاده در هنرهای مرتبط با فلز و برنج عمده ترین آلیاژ مصرفی در "هنر- صنعت" فلزکاری است.

خواص و ویژگی های مس به عنوان رایج ترین فلز مورد مصرف در فلزکاری و برنج بعنوان عمده ترین آلیاژ مورد استفاده در این "هنر- صنعت"
– خواص و ویژگی های مس
– خواص فیزیکی
مس خالص در 1083 درجه ی سانتیگراد گذاخته و در 2360 درجه ی سانتیگراد به غلیان می‎آید. خواص چکش خواری، تورق و مفتول شدن در مس خالص به فراوانی وجود دارد و ممکن است آن را به سهولت و تحت عملیات مکانیکی به شکل های مختلف درآورد. خواص فیزیکی مس را می‎توان به دو دسته تقسیم نمود که عبارتند از:
الف) خواص الکتریکی ب) خواص مکانیکی
از آنجا که خواص الکتریکی مس مورد بحث ما نیست لذا به خواص مکانیکی آن اشاره می‎شود.
ب) خواص مکانیکی مس
مقدار جزئی اکسید مس که در مس خالص حل می شود، برای خاصیت چکش خواری آن بسیار مفید است ولی اگر مقدار آن از 4/0% تجاوز کند، باعث شکنندگی آن شده، مس را بسیار ترد می سازد و قابلیت نورد کردن آن را از بین می‎برد و دیگر امکان ندارد آن را به شکل ورق یا صفحه درآورد.
مقاومت مس در برابر نیروی کشش با مقادیر جزیی از ارسینک و آنتیموان بیشتر می‎شود ولی عناصری مانند بیزموت، تلوریم و گوگرد در اندازه های هر چند کم و ناچیز از این مقاومت می کاهد. در موقع ریختن مس مذاب، مقداری اکسیژن در مس گداخته محبوس می‎شود و پس از انجماد، قطعات ریخته شده را سوراخ دار و متخلخل می سازد و از میزان کاربرد آن می کاهد که به خصوص در تصاویر قلمزنی تاثیر سوء و منفی دارد. ولی چنانچه در موقع ریختن مس در قالب شمس مقدار کمی عنصر بورون بیفزاییم، اشکالات فوق مرتفع می شود.
اثرات ناخالصی ها در مس:
ترکیب مس خالص بازرگانی و صنعتی به قرار زیر است:
مس 44/99 تا 883/99 درصد
نقره تا 002/0 درصد
سرب از صفر تا 0072/0 درصد
بیزموت از صفر تا 01/0 درصد
ارسنیک 001/0 تا 02/0 درصد
آنتیموان 0006/0 تا 05/0 درصد
آهن 0028/0 تا 038/0 درصد
گوگرد 0016/0 درصد
اکسیژن 002/0 تا 088/0 درصد
بنابراین مشخص است که افزون بر اکسید مس، مس خالص محتوی یک سری از عناصر فلزی به شکل ناخالص است که هر چه قدر هم مقادیر آنها کم و جزیی باشد، با این حال در مواردی در بعضی از خواص فیزیکی و مکانیکی مس تاثیر بسزایی دارد که به آن می پردازیم:
1- اکسیژن در مس به صورت Cu2o وجود دارد ولی غیرقابل حل است و این تنها اکسیدی است که تا درجه ی گداز مس پایدار و ثابت است. باید گفت چنانچه مقدار آن از 45/0% تجاوز کند، مس را شکننده کرده و قابلیت قملزنی مس را ساقط می نماید.
2- سرب در مس های خالص تجارتی به میزانی نیست که تاثیری در خواص آن داشته باشد، مثلاً تا 15/0% سرب، اثرات خود را روی نیروی کشش و خواص چکش خواری نشان نمی دهد، ولی اگر مس حاوی اکسیژن به شکل Cu2o نباشد، آن وقت اثرات سرب به مقدار کمتر از 05/0% نیز محسوس می شود.
3- بیزموت از خطرناک ترین ناخالصی های موجود در مس به شمار می آید زیرا مقدار آن حتی اگر از 25/0% تجاوز کند، مس را به طور کلی شکننده و ترد می سازد و دیگر نمی توان آن را تحت عملیات نورد قرار داد. وجود ارسنیک و آنتیموان تا اندازه یی از اثرات سوء عنصر بیزموت می کاهد.
4- آهن در مس تجارتی همیشه وجود دارد و با توجه به میزان ناچیز آن اثر سوئی بر مس ندارد، ولی اگر مقدار آن زیاد شود، مس را شکننده و سخت می سازد.
5- ارسنیک تا حد 4/0% اثرات سوئی روی خواص مکانیکی ندارد و تا اندازه ی 6/0% قابل قبول است.
6- آنتیموان که اثراتش شباهت زیادی به اثرات ارسنیک دارد و مقدار آن در مس خالص در حدود 5/0% است، از جمله عناصری است که در ترکیب مس خالص بازرگانی و صنعتی وجود دارد.
ناخالصی های دیگراز قبیل گوگرد، قلع و روی نباید در مس خالص وجود داشته باشد. البته گاهی فسفر را عمداً به مس اضافه می کنند تا خاصیت ریختن مس گداخته را در قالب ها بهتر کند.
خواص و ویژگی های آلیاژ مس و روی (برنج)
برنج یکی از آلیاژهای مهم مس بوده که در کارهای صنعتی نیز مورد استفاده قرار می گیرد زیرا ارزان قیمت است، ذوب کردن و ریختن آن ساده می باشد، شکل دادن (کشیدن، قالب زدن، پرس کاری، نورد کردن، چکش خواری و …) آن اشکالی به وجود نمی آورد و خواص مکانیکی مناسبی دارد. این ویژگی ها ساختن بسیاری از اشیاء و قطعات را امکان پذیر می سازد. به طور کلی برنج بر دو نوع است:
1- برنج معمولی
2- برنج مخصوص
برنج های مخصوص علاوه بر مس و روی حاوی برخی از فلزات دیگر نظیر نیکل Ni، آهن Fe، قلع Sn، آلومینیم Al، سرب Pb و منیزیم Mg می باشد، به همین دلیل سختی، استحکام کششی و مقاومت آنها از برنج های معمولی بیشتر است. البته مقدار این عناصر نباید زیاد باشد. در برنج های معمولی اکثراً نسبت وزنی روی به مس یک به دو می باشد زیرا خواص تورق، مفتول شدن و مقاومت کششی آنها زیاد می شود. از برنج های معمولی برای لحیم کاری، روکش کاری برنجی، ساختن پوکه ی فشنگ و قطعات ماشین های بافندگی استفاده می شود. از برنج های مخصوص در تهیه ی لوله های برنجی که در دستگاه تقطیر نفت به کار می رود، در ساخت ورق هایی که در بدنه های این دستگاه ها قرار می گیرند و همچنین در ساخت لوله های برنجی که در اسکلت کشتی به کار می رود، استفاده می شود. رنگ برنج معمولاً از سفید نقره یی تا زرد طلایی و بالاخره زرد تند متمایل به قرمز متغیر است. البته هر چه مقدار روی در این آلیاژ زیادتر باشد، رنگ برنج بازتر و زردتر خواهد شد.
به طور کلی از سه دسته برنج که برحسب مقدار روی تقسیم شده اند، بیش از سایر برنج ها استفاده می شود که به آنها همان برنج تجارتی می گویند:
دسته ی اول برنج هایی هستند که حاوی 30% روی بوده و در تهیه ی لوله های دستگاه تقطیر نفت، پوکه ی فشنگ و ورق های برنجی ساختمان قسمت های مختلف کشتی به کار می روند.
دسته ی دوم برنج هایی است که مقدار روی موجود در آنها 33% بوده و برای کارهای ریخته گری برنجی- به کار گرفته می شوند.
دسته ی سوم را برنج هایی تشکیل می دهد که مقدار روی موجود در آنها 40% می باشد و معمولاً در ساخت قطعات صنعتی مصرف می شوند5.

فصل دوم

قلمزنی و شیوه های مختلف آن

قلمزنی:
قلزمنی هنری است که به وسیله آن صنعتگر قلمزن با بهره گیری از قلمهای مختلف و استفاده از ضربات ممتد چکش؛ طرحها و نقوش سنتی را بر روی شیء نقره می کند. امروزه قلمزنی ایران در شهر اصفهان، طنین استوارتری دارد، ضمن آنکه باید از قلمزنی نقره در شیراز و قلمزنی ورشو در بروجرد و قلمزنی مس در طبس و سرانجام قلمزنی مس، نقره و برنج در شهر تهران نیز نام برده شود.
قلمزنی روی انواع گلدان، جامها و دیگر آثار حجمی و نیز بر روی سطوحی که به شکل تابلو درمی آید و همچنین روی انواع ظروف، سینی و … انجام می پذیرد.
در مرحله قملزنی از وسایلی به شرح زیر استفاده می شود:
 انواع قلم ها
 پرگار در اندازه های مختلف
 چکش
 متر
 قیچی
 دستگاه ذوب قیر
در این هنر پس از تهیه زیر ساخت که معمولاً از جنس نقره یا مس و در مواردی ورشو، برنج و حتی طلا است، ابتدا پشت کار را با قیر می پوشانند تا زیر ساخت طی مرحله قملزنی بر اثر ضربات چکش و فشار قلم تاب بر ندارد و هم چنین از سر و صدای زیاد ضمن انجام کار قلمزنی جلوگیری شود. برای قیر اندود کردن پشت کار قیر جامد را در دستگاه ذوب قیر، ذوب می کنند سپس قیر ذوب شده را به صورت لایه لایه روی محل مورد نظر می کشند تا قشر نسبتاً ضخیمی تشکیل شود. بعد از این مرحله، طرح را روی بدنه کار کپی می کنند (گاه استاد قلمزن با شروع قلمزنی، طرح را که حاصل ابتکار خود اوست مستقیماً روی زیر ساخت پیاده می کند).
طراحی طرحهای ظروف قلمزنی که اکثراً از طرحهای سنتی الهام می گیرد به چند طریق به مرحله اجرا درمی آید:
 رسم طرح روی سطح مورد نظر توسط قلمزن که در طراحی نیز مهارت دارد.
 رسم طرح بر روی کاغذ و سوزنی کردن خطوط اصلی، سپس کوبیدن سمبه (پارچه ای که درون آن را از گرد زغال یا جوهر پر کرده اند) روی کاغذ بعد از اینکه قسمتهای سوراخ شده روی سطح کار خودش را نشان داد، قلمزنی انجام می شود.
 زمانی که طرحها و نقوش روی کار پیاده شدند، به وسیله ابزاری به نام "نیم بر" یا "قلم" خطوط اصلی را کنده کاری و حکاکی می کند. آن گاه زمینه های کار را به وسیله قلمهای مختلف فلزی نقش می زنند و پر می کنند. سپس نوبت "روسازی" است. در این مرحله روی طرحها را با قلمهایی که بر سر آنها "خرده نقشها" یا "ریزه نقشها"ی مختلفی حک شده است تزئین می کنند. قلمهای این مرحله عبارتند از: حصیری، قلم گیری، گرسواد، سمبه، یک تو، نیم ور، کلفتی، کف تخت و …، این نام گذاریها متناسب با نقشهای حک شده بر سر هر کدام است. قلمهایی که در زمینه سازی به کار می روند عبارتند از: شوته، گرسوم، تک، تک تو.
تعداد قلمهایی که در نوک آنها خرده نقشها و طرحهای سنتی حک شده را بیش از 140 قلم شماره کرده اند. گو اینکه استادان طراز اول قلمزنی برا تنوع بخشیدن به کارها و نوآوری و ابکار در آثارشان، قلمهای خاصی را برای کار خود آماده ساخت یا فی البداهه طرحی را که در ذهن دارند روی کار قلم می زنند. پس از اتمام کلیه عملیات قلمزنی، قیر را به وسیله حرارت از محصول جدا کرده و باقی مانده آن بر بدنه ظرف را نیز توسط نفت پاک می کنند. سپس ظرف قلمزده برای هموار کردن یا صاف کاری و در صورتی که قطعات جداگانه ای داشته باشد به منظور سوار کردن قطعات و لحیم کاری به کارگاه صنعتگر سازنده زیر ساخت برده می شود. پس از صاف کاری و اتصال قطعات، ظرف برای پرداخت شدن به کارگاه پرداخت کاری برده می شود و به وسیله فرچه با صابون تمیز و پرداخت می شود بعد از آن از یک نوع واکس مخصوص یا دوده برای جلای کار استفاده می شود. به این ترتیب که سطوح قلمزنی شده را به وسیله مخلوطی از دوده و واکس می پوشانند به نحوی که کلیه قسمتهای فرو رفته از این مخلوط پر شود. سپس سطح کار را به وسیله قطعاتی از پارچه پاک کرده و صیقل می دهند و کلیه جزئیات قلم خورده و فرو رفته به رنگ سیاه و قسمتهای برجسته به رنگ اصلی ظرف درمی آیند که همین کار موجب نمایاندن بیشتر و بهتر خطوط طرح و در نتیجه زیبایی فزونتر محصول می شود.
قلمزنی برجسته
قلمزنی به شیوه های مختلفی انجام می شود. اگر فقط گود کردن خطوط، مورد نظر صنعتگر باشد، این کار به سادگی قابل انجام است و او می تواند به کمک ضرباتی که بر خطوط وارد می کند به آنها حالت فرورفتگی بدهد و این همان قلمزنی بر روی فلزات است که شرح آن گفته شد، ولی در مواردی قلمزنی روی فلز به طور برجسته انجام می شود یا ترکیبی از نقوش برجسته و فرو رفته است که در این صورت می بایست قسمتهای متن طرح با کمک ابزاری خاص کوبیده و گود شود تا خطوط برجسته بماند و بهتر نمایان شود. گاهی نیز استادکار ناچار است برای تکمیل کار از دو طرف محصول به قلمزنی بپردازد که در این صورت بعد از اتمام قلمزنی یک روی محصول، قیر آن را پاک کرده و روی دیگرش را در قیر قرار می دهد و عمل قلمزنی را انجام می دهند. بدیهی است که قلمزنی بر روی شیء هموار (نظیر سینی، بشقاب، کاسه و …) آسانتر است و صنعتگر مشکلی نخواهد داشت، ولی چنانچه شیء که قلمزنی روی آن انجام می شود دارای حالت کروی یا بسته باشد (نظیر تنگهای دهان تنگ، گلدان و …) صنعتگران معمولاً قسمتی را که باید برجسته شود را به طور مجزا ساخته و آن را به گونه ای کاملاً ظریف روی کار لحیم می کنند. قسمتی که به طور مجزا ساخته و آن را به گونه ای کاملاً ظریف روی کار لحیم می کنند. قسمتی که به طور افزوده روی محصول قرار می گیرد برای آنکه از زیبایی فرآورده ها نکاهد، معمولاً با نقوش فرو رفته ای که لبه آن را با سطح محصول پیوند می دهد، محاط می شود. هنر قلمزنی برجسته را اصطلاحاً "جنده کاری" می گویند و در حال حاضر شاخص ترین هنرمندانی که در جنده کاری مهارت بسزا دارند، اصفهانی هستند. گفتنی است که قلمزنی برجسته یا جنده کاری نیز بیشتر برای مس و بعضاً بر روی نقره یا برنج انجام می شود.
مشبک کاری
هنر مشبک کاری نوعی قلمزنی است که در آن فضاهای منفی طرح مورد نظر خارج می شود تا طرح اصلی به صورت پنجره پنجره یا مشبک بر سطح ظرف یا شیء مورد نظر باقی بماند. عمل پنجره پنجره کردن ظرف یا برداشتن قسمتهایی از آن طبق طرح مورد نظر معمولاً با کمک اره مویی یا سمبه های تیز انجام می شود.
ترصیع کاری:
هنر ترصیع کاری روی فلزات در ایران سابقه ای طولانی دارد و آثار زیبایی از ترصیع کاری به صورت خنجر، شمشیر و یا دیگر سلاحههای مرصع و نیز زیورآلات مرصع از زمانهای دور گذشته بر جای مانده است. ترصیع کاری چنانچه به وسیله فلزات باشد، به این صورت انجام می شود که ابتدا جای فلز را که باید روی محصولات قلمزنی شده بنشیند، با قلم و سایر ابزار قلمزنی گود کرده و بعد قسمت اضافی را که به طور جداگانه ساخته شده است، با مهارت روی آن لحیم می کنند، اما چنانچه برای ترصیع فلز، استفاده از شیء غیرفلزی، نظیر انواع شیشه های رنگین یا سنگهای گرانبها نظیر فیروزه، عقیق، یشم و … ضروری باشد، در این صورت بعد از مشخص کردن محل سنگ یا شیشه به شیوه فوق، آن را با چسبهای مخصوصی که دارای مقاومت کافی در برابر آب، آفتاب، رطوبت هوا و سایر عومل جوی است، می چسبانند.
میناکاری:
اگر چه از هنر میناکاری قبل از قرن دهم هـ .ق (= دوره صفویه) نمونه های قابل ملاحظه ای از نظر تعداد بر جای نمانده است، اما آنچه که از بررسی معدود آثار باقی مانده و از نظرات محققین برمی آید آن است که سابقه میناکاری در ایران به هزاره دوم ق.م می رسد. "آرثراپهام پوپ" ایران شناس نامدار، سابقه میناکاری را تا 1500 ق.م می داند واز میناکاری با عنوان "هنر درخشان آتش و خاک" یاد می کند.
میناکاری را می توان یک "هنر آزمایشگاهی" نیز به شمار آورد، زیرا برای دسترسی به این پدیده هنری ضرورت دارد تا فعل و انفعالات شیمیایی خاص با دقت تمام و با مهار آتش و حرارت صورت پذیرد و در اینجا نقش هنرمند میناکار که باید در تمام مراحل تولید این محصول حضوری موثر و با دقت و توجهی خاص داشته باشد، مشخص می شود.
بیشتر محصولات میناکاری را گوشواره، سینه ریز، گلوبند، انگشتر، گلدان، کاسه و بشقاب، سرویس چای خوری، قندیل، لاله، شمعدان، قدح، سرویس شربت خوری، قاب عکس، آلبوم عکس، گلاب پاش، جعبه های خاتم کاری و میناکاری و نگارگری ترکیب می شود، تشکیل می دهد. همینطور روی درها و چهلچراغ های اماکن متبرکه میناکاری انجام می شود.
احیاء و رونق مجدد میناکاری در شهر اصفهان (به عنوان مهمترین مرکز تولید محصولات مینا) به دنبال وقفه ای که در کار تولید آن به وجود آمد، از حدود 60 سال پیش آغاز شد و در این راه استادان و هنرمندانی مانند استاد شکرا… صنیع زاده تلاش بسیار کردند.
میناکاری در حال حاضر بیشتر در اصفهان و تا حدودی در تهران رواج دارد.
مواد اولیه میناکاری را مس (برای زیر ساخت مینا)، رنگ و انواع لعابهای مینایی و آب طلا (برای تذهیب کاری در صورت لزوم) تشکیل می دهد و ابزار کار نیز شامل کوره، گیره، انبردست، موتور مولد باد، دستگاه پرس، سندان و قلم مو است.
میناکاری می تواند به شیوه های گوناگون انجام پذیرد ولی در روش آن متداولتر از دیگر روشهاست که عبارتند از:
1- مینای خانه بندی 2- مینای نقاشی
در مینای خانه بندی نقش اصلی را به وسیله سیمهای نازک فلزی روی ورقه سطح فلز پدید می آورند و پس از آن که این سیمها با رنگ مینایی و یا به وسیله لحیم کاری ثابت شد، قسمتهای باقی مانده را با رنگهای گوناگون مینایی می کنند و هنگامی که این عمل تمام شد، مینا را در کوره می پزند. برای جلوگیری از سیاه شدن سیمهای فلزی لازم است پیش از حرارت دادن، مینا روی آن را با یک مینای بی رنگ شیشه ای بپوشانند و سپس آن را بپزند. اگر چه اکثر میناهای باستانی به این شیوه ساخته شده، ولی امروزه نوع دیگر میناکاری یعنی مینای نقاشی متداول است.
در روش مینای نقاشی، زمینه ورقه سم را از مینای سفید و غلیظ می پوشانند و پس از آن که آن را در کوره پختند روی آن را با رنگهای مینایی نقاشی می کنند. نقاشی کردن با رنگهای مینایی به دو شیوه انجام می گیرد:
طریقه اول: رنگها را که به صورت گرد بسیار نرمی است با آب و کمی گلیسیرین مخلوط می کنند و آن را روی صفحه شیشه ای یا عقیق به وسیله کاردکهای مخصوص حل می کنند. آن گاه مانند نقاشی معمولی آب و رنگ، نقش دلخواه را با این رنگ تصویر می کنند.
طریق دوم: به جای آمیختن رنگهای مینایی با آب و گلیسیرین آب را با عصاره جوهر کاج یا جوهر "اسطوخودوس" می آمیزند و به شیوه نقاشی رنگ و روغن عمل می کنند. درهر دو طریقه و بخصوص در طریقه دوم لازم است که صفحه مینایی را پیش از قرار دادن در کوره مینا به ملایمت روی چراغ الکلی حرارت دهند تا جوهرهای محتوی آن سوخته و زایل شود. مسلم است که این کار به دقت زیادی نیاز دارد، زیرا اگر حرارت بیشتر از اندازه لازم شود، جوهرهای محتوی رنگ مینا یک باره جوش می کنند و صفحه مینایی حالتی آبله گون پیدا می کند.
پس از طی این مراحل معمولاً روی شیء میناکاری شده را به وسیله مینای بسیار شفاف و ظریفی لعاب می دهند و دوباره آن را در کوره می پزند. امروزه برای تولید یک محصول مینا مراحل زیر طی می شود:
 تهیه زیر ساخت (که معمولاً از مس است).
 لعاب کاری اول با رنگهای مینایی و قرار دادن آن در کوره مخصوص در درجه حرارتی معادل 750 درجه سانتیگراد
 لعاب کاری دوم با رنگهای مینایی و قرار دادن آن در کوره مخصوص باز هم در درجه حرارتی معادل 750 درجه سانتیگراد
 لعاب کاری سوم با رنگهای مینایی و قرار دادن در کوره مخصوص که باز هم می بایست در درجه حرارتی معادل 750 درجه سانتیگراد باشد.
 زیر رنگ و پیاده کردن طرح
 رنگ آمیزی
 قلم گیری و پرداز و قرار دادن محصول در کوره مخصوص در درجه حرارتی معادل 500 درجه سانتیگراد
 تذهیب و طلاکاری (در صورت لزوم) و قرار دادن محصول در درجه حرارتی معادل 200 درجه سانتیگراد
ملیله کاری:
هنر ملیله کاری محصول کار با طلا و نقره ای است که به صورت مفتولهایی باریک در آمده است و با صرف وقت و دقت فوق العاده و مهارت و هنرمندی ملیله کار، بر مبنای شیء یا محصول مورد نظر و با بهره گیری از طرحها و نقوش سنتی به هم پیوند و ارتباط یافته اند.
قدیمی ترین اشیاء و آثار ملیله ایران به روایت اکثر محققان، به سالهای 550 تا 330 ق.م تعلق دارد. طی سالهای 330 تا 224 ق.م نیز ساخت مصنوعات ملیله در ایران رواج قابل ملاحظه ای داشته و آثار به دست آمده در "دورا اورپوس" گواه آن است که تولید فرآورده هایی از مفتول نقره طی سنوات یاد شده در ایران رایج بوده است. "آرثراپهام پوپ" در کتاب "شاهکارهای هنر ایران" ضمن اشاره به زرگری و نقره کاری در سالهای بعد از ظهور دین مبین اسلام، به مقداری ملیله که از منطقه "ری" به دست آمده و به قرن 12 م. تعلق دارد، اشاره کرده است.
متاسفانه از آنجا که بیشتر اشیاء ملیله ایرانی، اعم از طلا و نقره به دلیل استفاده مجدد از فلزش ذوب شده، نمونه های زیادی از آثار ملیله هم اکنون در دسترس مان نیست و تنها از دوره قاجاریه به این سو مقداری سر قلیان، گیره استکان یا سینی در اندازه های مختلف، گوشواره، سینه ریز و … باقی مانده که بخشی از آنها در موزه های داخلی و خارجی و قسمتی دیگر در مجموعه های خصوصی یا نزد خانواده ها نگهداری می شود.
ملیله کاری امروزه عمدتاً در زنجان، اصفهان، تهران و تبریز رواج دارد. عمده ترین ماده اولیه ملیله کاران را نقره تشکیل می دهد که از طریق ذوب کردن سکه های نقره یا قراضه ظروف نقره ای تامین می شود. ذکر این نکته ضروری است که در حال حاضر استفاده از طلا در ساخت محصولات ملیله چندان معمول نبوده و به ندرت ممکن است با استفاده از این فلز محصولاتی آن هم با سفارش تولید شود.
نقره مصرفی در ملیله کاری دارای عیار 100 است، ولی برای ساختن دسته یا پایه ظروفی که می بایست دارای استحکام بیشتری باشد به طور معمول نقره با عیار پایین تر مصرف می شود و برای این منظور صنعتگران از نقره با عیار 60 تا 84 (به نسبت مقاومتی که مورد نظرشان است) استفاده می کنند. سایر مواد مصرفی مورد نیاز در ملیله کاری را موم طبیعی، تیزاب، جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) و زاج سفید تشکیل می دهد.
ابزار کار ملیله کاری شبیه ابزار و ادوات زرگری بوده و عبارت است از:
 کوره یا دم برقی
 بوته: ظرفی است از ماده ای نسوز با نقطه ذوب بالا که برای فعل و انفعالات شیمیایی در دمای زیاد مورد استفاده قرار می گیرد. در ملیله کاری معمولاً برای ذوب نقره از بوته ای از جنس گرانیت که شبیه بوته های زرگری است، استفاده می کنند و در هر کارگاه به نسبت حجم کار یکه دارد از چند بوته به اندازه های مختلف استفاده می شود.
 ریچه: قالبی است فلزی که نقره پس از ذوب به داخل آن ریخته می‎شود تا به صورت شمشهایی میله ای شکل درآید. ریچه به فرم مکعب مستطیل بوده، طول آن 25 تا 30 سانتیمتر و دارای دو شیار طولی به قطر حدود 5 میلیمتر است.
 دستگاه نورد: این دستگاه که به "دستگاه ملیله کشی" معروف است، دارای غلطکهایی است که توسط آنها شمش نقره به مفتول تبدیل می شود.
 انبر آتش کاری
 انبردست
 دم باریک
 کمان اره
 قیچی
 سندان
 انواع چکش در اندازه های مختلف
 فرچه با برس سیمی
 حدیده: صفحه ای است فلزی که بر روی آن سوراخهای متعددی با قطرهای مختلف تعبیه شده و برای تهیه مفتولهای نقره از آن استفاده می شود.
برای تهیه ملیله، ابتدا نقره با عیار مورد نظر انتخاب می شود و به وسیله بوته در کوره قرار می گیرد و پس از ذوب شدن در داخل ریچه ریخته می شود. بعد از سرد شدن ملیله ای نقره ای به طول تقریبی 25 تا 30 سانتیمتر و به قطری حدود 5 میلیمتر به دست می آید. در مرحله بعد، مفتول نقره ای را روی سندان گذاشته و به کمک چکش آن را تبدیل به میله ای چهار پهلو می کنند و دوباره آن را به وسیله چراغ کوره ای یا شعله گاز حرارت می دهند تا نرم شود و قابلیت انعطاف پیدا کند، سپس آن را در دستگاه نورد قرار داده و به صورت مفتولهای باریکی درمی آورند.
در بالای دستگاه نورد، چرخ دنده هایی قرار دارد که به وسیله آن می توان دستگاه را تنظیم و مفتولهایی با قطرهای مختلف به دست آورد. مفتولهای باریک را دوباره در کوره حرارت می دهند و درون موم می گذارند تا کاملاً موم اندود و آماده حدیده کردن شود. برای حدیده کردن ابتدا مفتول نقره را زیر بزرگترین سوراخ حدیده عبور می دهند، سپس آن را از سوراخهای کوچکتری می گذرانند. در پایان کار مفتول را از کوچکترین سوراخ حدیده عبور می دهند تا مفتول بسیار نازک و ظریفی از نقره با قطر یکنواخت به دست آید. آنگاه دو رشته مفتول نازک را به صورت دولا می تابند و مفتول دولا تاب را از میان قسمت مسطح غلتک دستگاه نورد عبور می دهند و در نتیجه از دستگاه نورد، نوار باریکی به قطر تقریبی یک تا 5/1 میلیمتر خارج می شود که شکل نواری باریک با لبه ای مضرس دارد که به آن "ملیله" گفته می شود.
بعد از آماده شدن نوار ملیله، نوبت به ساخت ملیله می رسد. در این مرحله ابتدا صفحه فلزی مستطیل شکلی که از جنس مس و دارای ابعاد و اندازه های مختلف است را انتخاب و یک سطح آن را کاملاً موم اندود می کنند، به طوری که لایه ای به ضخامت 3 تا 4 میلیمتر از موم روی صفحه را بپوشاند. سپس قالبی را که به شکل محصول مورد نظر بریده شده روی صفحه مسی قرار می دهند، بعد نواری نقره ای را که دارای پهنایی بیش از نوار ملیله است از اطراف قالب می گذرانند تا شکل قالب را به خود گرفته و درون موم قرار گیرد، سپس به وسیله دیواره های بعدی طرح کلی را تقسیم بندی کرده و میانه سطوح را با نقوش ملیله که قبلاً به وسیله دست و انبری ظریف با نوار ملیله ساخت شده، پر می کنند و در آخرین مرحله به وسیله مفتولهای فولادی بسیار ظریف نقشها را به یکدیگر می بندند تا اشکال ساخته شده بهم نخورد و سپس به وسیله ذوب کردن موم، اسکلت ملیله ساخته شده را از صفحه مسین جدا می کنند. این اسکلت روی سطح همواری قرار گرفته و مقداری گرده لحیم که مخلوطی از براکس و براده نقره است روی آن ریخته و شعله گاز روی آن حرکت داده می شود. بر اثر این کار، گرده لحیم ذوب می شود و موجب اتصال کوچک با یکدیگر و همچنین با دیواره نقش می شود.
پس از آن که عمل آتش کاری انجام شد و کلیه قطعات به وسیله گرده لحیم به یکدیگر متصل شد، سیمهای فولادی را بریده و جدا می سازند و محصول را که تقریباً کار ساختنش به پایان رسیده در طشتکی که حاوی محلول رقیق اسید سولفوریک است قرار می دهند و یا در داخل ظرف محتوی "زاغاب" (محلول زاج سفید و آب) می جوشانند تا اضافات و لکه های روی نقره از بین برود. در پایان به کمک برس سیمی ظریفی، ملیله ساخته شده را پاک می کنند و ناهمواریهای احتمالی آن را به وسیله سوهانهای ظریف و سمباده از بین برده و آن را پرداخت می کنند.
نوع دیگری از ملیله، محصولاتی است که به وسیله خم کردن و لحیم دادن صفحات ملیله ای ساخته می شود و شیوه تولید چنان است که ابتدا از ملیله صفحاتی به اندازه های مورد نظر تهیه می کنند و سپس به کمک آنها محصولاتی نظیر گیره و استکان و لیوان، قند دادن، گلاب پاش، سینی، قاب عکس، گل سینه، قاشق چای خوری و … می سازند و به وسیله نقره ای با عیار پایین تر دسته و پایه آن را ساخته و روی کار سوار می کنند.
نقوش رایج در ملیله سازی همانند سایر نقوش صنایع دستی اکثراً ذهنی و ملهم از طرحهای قدیمی و سنتی است و محصولات تولیدی را عمدتاً زیورآلاتی چون گل سینه، گوشواره، گردنبند و نیز فرآورده هایی مانند سینی، قنددان یا گیره استکان، شکلات خوری و … شامل می شود.
طلاکوبی روی فولاد:
طلاکوبی یکی از شیوه های تزئین اشیاء و آثار فولادی است که امروزه فقط در شهر اصفهان رواج دارد. از فولاد علاوه بر افزارهای معمولی، علم نیز تهیه می شود که آن را پیشاپیش صف عزاداران به ویژه در مراسم سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) حرکت می دهند. علم علاوه بر تیغه های فولادی، معمولاً دارای پیکره هایی از برخی از پرندگان و حیوانات و نیز گلدان، قوطی و شمعدان است که تمامی آنها به میله ای که قاب بر آن تکیه دارد متصل است و بر روی تیغه های علم و به ویژه تیغه وسط که از سایر تیغه ها بلندتر است اسماء مبارکه طلاکوبی می شود.
در حال حاضر طلاکوبی روی مجسمه های پرندگان و حیواناتی همچون طاووس، کبوتر، آهو، شیر و … به تقلید از پیکره هایی که به انواع علم های سوگواری متصل است نیز صورت می پذیرد.
برای انجام کار طلاکوبی، جاهایی که می خواهند طلاکوبی کنند را مشخص کرده و آن را با کارکرد مخصوص طلاکوبی- که کوتاه و تیز است- زبر می کنند، سپس مفتول طلایی (و یا در مواردی نقره ای) بسیار نازکی را روی سطح زیر جای می دهند، آن گاه با چکش طلاکوبی سطح زبر را می کوبند و سرانجام به مصقول، آن را جلا می دهند و هرگونه ناهمواریش را از بین می برند. پس از این مراحل، محصول آماده است.

فصل سوم

مراحل قلمزنی

مراحل قلمزنی:
آن هنگام که ظرفی عاری از هرگونه تزئین قلمزنی به دست استاد قلمزن می رسد، نخست ظرف را بررسی می نماید تا شناسائی کامل صورت گیرد. شی، از نظر حجم، سطح، عمق، … بررسی می شود تا هنرمند تصمیم بگیرد چه نقشی بر پیکر آن نشاند.
بی تردید آن طرحی بر بستر ظرف جای دارد که خود ظرف آن را تعیین نماید. اما این هنرمند است که می تواند با پرواز اندیشه، خیال را بر پیکر ظرف بنشاند، بی آنکه ظرف گله ای از طرح داشته باشد. سپس با حرارت شی، فلزی را نرم می کنند، نکند ماهیت فلزیش طنازی طرح را از بین برد، یا آنکه از آن بکاهد.
حال نوبت آن می رسد که ظرف را قیر گیرند. برای این کار مخلوط قیر و گچ ساعتها برفراز آتش قوام می آید، شکل می گیرد، تا قابل تکیه گاه فلز گردد. نکته مهم آنکه آنگاه که هوا سرد است، مخلوط گچ کمتری می خواهد، و در گرمای روزگاران از گچ بیشتری باید استفاده کرد. بعد از قیر گرفتن فلز، نقش بر آن می نشیند، ممکن است هنرمند ظرف را به اندازه های معین تقسیم کند و هر بخش را نقشی زند و بابی گشاید، و یا آنکه یک نقش را در همه قسمتها تکرار کند. اگر بخواهد نقش را تکرار کند، ابتدا آن را بر کاغذ طرح می کند، سپس کاغذ را با سنبه سوراخ می نماید و آن را روی ظرف قرار می دهد و با خاکه ذغال و یا رنگ اخرا سطح کاغذ را می پوشاند، پودر ذغال از سوراخها به روی سطح فلز بچسبند. در اولین فرصت خطوط توسط قلم نیم بر قلمزنی می گردد، تا نقش جاودانه شود. اینک هنرمند ریزه کاری را انجام می دهد. روش دیگر انتقال طرح بر پیکر ظرف چنین است: ابتدا هنرمند سطح فلز را با دوغاب گچ یا گل سفید می پوشاند یا رسوب رقیقی بر سطح بماند، آنگاه با مداد طراحی نقش را مستقیم بر فلز می زند این روش بیشتر برای اشیایی چون ریتونها به کار می رود، که سطوح متغیر دارند. سپس با قلم نیم بر خطوط مدادی قلمزنی می گردد. اگر بخواهند از طرح کپی تهیه کنند، بعد از آنکه ظرف نیمبر زده شد سطح آن را با دوده می پوشانند، داخل خطوط قلمگیری دوده تجمع می کند، هنگامی که سطوح صاف از دوده پاک شد، کاغذ نازکی را مرطوب ساخته روی سطوح ظرف قرار می دهند، با فشردن دست بر کاغذ، طرحهای نیم بر شده بر کاغذ نقش می بندد.
نقوش قلمزنی را استاد دهنوی به سه دسته تقسیم می کنند:
1- ریزه کاری: طرحهای ریزه کاری با نقشهای ظریف و در یک سطح اجرا می شود.
2- برجسته کاری (منبت): طرحهای برجسته کاری با فرو رفتن سطح زمینه ایجاد می گردد. هنرمند سطح زمینه را از متن اصلی جدا ساخته، سپس بر فراز متن نقشهای ریزه کاری را می نشاند.
3- جنده کاری: (جنده کاری واژه ای است که در لهجه اصفهانی به کار می رود و بدین معنی است که واقعاً یک کار جان هنرمند را می گیرد تا پایان پذیرد.) جنده کاری در واقع نوعی منبت است ، با این تفاوت که زمینه فرو نمی رود بلکه متن از پشت کار بیرون می آید و زمینه همچنان باقی می ماند، حداکثر برجستگی برای جنده کاری 3 سانت است، و این میزان به جنس فلز و ضخامت آن بستگی دارد. در روش جنده کاری ابتدا پشت فلز قیر گرفته می شود، طرح با قلم نیم بر اجرا می گردد، سپس قیر را جدا ساخته دگر بار از روی فلز قیرگیری می شود. هنرمند قسمتهائی را که باید برجسته شود، فرو می برد. بعد از اتمام کار باید دیگر قیر جدا شده و از پشت فلز قیرگیری می شود. حال شیء فلزی با برجستگیهای مناسب آماده ریزه کاری است.
یک نوع برجسته کاری در دوران ساسانی رایج بوده که استاد نیز چند اثر با الهام از این نوع برجسته کاری دارند، یا همان آثار هنری را بازسازی نموده اند. این برجسته کاری را "روچسبانی" می نامند.
ابتدا حجم موردنظر توسط گل یا گچ ساخته می شود. آنگاه قالب منفی آن با فلز چند ریخته گری می گردد، زمانی که قالب چدنی آماده شد، ورق فلز موردنظر (طلا، نقره) را در قالب گذاشته روی آن سرب می گذارند و با کوبیدن بر فراز سرب حجم داخل قالب کاملا پر می شود و ورق فلز به شکل قالب در می آید. با بیرون آوردن سرب از ورق شکل گرفته طلا و یا نقره حجم برجسته آماده استفاده هنرمند می باشد که هنرمند می تواند این حجم را بر سطح موردنظر لحیم کرده و اطراف آن را قلمزنی نماید.
طلا کاری:
برخی از آثار استاد طلاکاری شده اند. این عمل به روش زیر انجام شده است: ابتدا زمینه ای که باید مطلا شود انتخاب می گردد. سپس ملقمه (مخلوط پور طلا و جیوه) را توسط دست یا کاردک نازک روی سطح زمینه به طور یکنواخت پهن می کنند. بعد از اتمام کار حرارت باعث می شود جیوه از سطح کار فرار کرده و یک لایه نازک طلا بر بستر مس یا نقره باقی بماند.
منقرکاری:
منقرکاری نیز چون مطلا کاری است، با این تفاوت که پودر نقره را با آب مخلوط کرده و با قلم مو روی سطوح می مالند که بعد از حرارت فلز بر بستر کار ممزوج می شود.
طلاکوب یا نقره کوب:
طلا و نقره آن هنگام که خالص هستند به صورت مفتولهای نازکی در می آیند، که برای هنر طلاکوبی بسیار مناسب است. در هنر طلاکوب ابتدا هنرمند طرح را توسط قلم قلمگیری اجرا می کند، که با این کار شیاری نیمه عمیق بر سطح ظرف ایجاد می گردد. سپس مفتول را داخل شیار گذاشته با کوبیدن بر شیار، طلا داخل آن جا می گیرد. بعد از چکش کاری، لبه های فلز بر طلا می نشیند و از فرو افتادن طلا از سطح شیء جلوگیری می نماید. گاه برای طلاکوبی از ورقه های طلا استفاده می کنند. برای این کار سطح موردنظر را توسط قلمهای آجدار زبر می کنند، سپس ورق فلز را روی آن گذاشته به آرامی می کوبند. این پوشش با کمی حرارت ثابت می گردد.
جداسازی قیر از ظرف:
بعد از آنکه قلمزنی پایان یافت، قیر را از ظرف جدا می کنند، در ظرفهای تخت فقط با زدن ضربه قیر جدا می گردد. ظرف گود را به شیوه زیر از قیر پاک می کنند:
ابتدا صفحه ای فلزی به اندازه سه پایه انتخاب می کنند، در مرکز صفحه سوراخی به اندازه دهانه ظرف ایجاد می نمایند، سپس ظرف را روی صفحه فلزی که بر سه پایه قرار دارد واژگون می گذارند، زیر آن ظرفی گذاشته تا قیر مذاب درون آن جمع شود. اطراف ظرف را (روی صفحه فلزی) ذغال ریخته، با آتش بسیار ملایم آن را گرم می کنند تا قیر خارج شود. این کار باید با احتیاط انجام شود زیرا بر اثر جمع شدن گاز ممکن است ظرف به بالا پرتاب شود، یا آنکه احتراق صورت گیرد. بعد از خروج کامل قیر توسط شعله قیرهای باقی مانده را سوزانده، ظرف را با نفت تمیز می کنند.
هموارکاری:
مرحله مهم دیگر، صافکاری ظرف قلمزنی است. این عمل توسط استاد زرگر یا توسط خود استاد قلمزن انجام می شود.
پاتینه:
برای شفافیت فلز قلمزنی شده می توان آن را پاتینه کرد. اگرچه این کار از دوام ظرف می کاهد، اما جلای خاصی به آن می بخشد. ابتدا ظرف فلزی (نقره یا مس) را با جوهر نمک رقیق آغشته می کنند، سپس به آن حرارت می دهند. بعد از سرد شدن باید آن را خوب با آب شستشو داد، که اثری از جوهر نمک باقی نماند.
پرداخت:
گاه پرداخت فقط توسط قطعات چرم یا نمد انجام می گیرد، اما زمانی نیز با مایع رقیق اسید سولفوریک همراه زاج پرداخت انجام می گیرد. برای این کار ابتدا محلول زاج اسید سولفوریک رقیق را جوش می آورند، سپس ظرف را به سرعت داخل محلول کرده و سریع خارج می نمایند، آنگاه آن را با فرچه ویژه پرداخت می کنند و نهایتاً پولیش می نمایند.
دوده کاری:
هنرمندان قلمزن برای آنکه خطوط قلمزنی کاملا جلوه کنند و مشخص شوند از شیوه دوده کاری سود می جویند. برای عمل دوده کاری ابتدا ظرف را با روغن کتان آغشته، سپس دوده می زنند و آنگاه با یک پارچه دوده های اضافی (سطوح صیقلی) را پاک می کنند. امروزه از روغن جلا استفاده می شود و روش کار همان است. با این تفاوت که ابتدا روغن جلا زده، سپس دوده (مثلا دوده فتیله نفتی) را بر روی سطوح می مالند. بعد از اندک زمانی دوباره روغن جلا روی ظرف مالیده، سپس با پارچه محکم آن را پاک می کنند. دوده وارد نقشها شده، زیرا سطوح نقوش فرو رفته تر از سطح صیقلی می باشند، بدین ترتیب نقش مشخص تر می گردد.
در هنر فلزکاری روشهای اجرایی متنوعتری نیز مورد استفاده می باشد که به دلیل عدم استفاده استاد دهنوی از شرح آن خودداری شده است.

فصل چهارم

مراحل انجام کارهای عملی پروژه

مراحل انجام کارهای عملی پروژه
* در آغاز طرح را انتخاب کرده و روی کاغذ پیاده می کنیم.
* پس از تکمیل طرح فلز را از هر نوعی که متناسب با کار باشد انتخاب کرده و برش می دهیم. برای این کار فلز مس و قطر 8% متناسب بود.
* برای برش دادن مس، ابتدا آن را علامت گذاری کرده، سپس با قیچی های بزرگ یا قیچی های فلز بر دستی، می بریم تا برای مرحله بعد آماده شود.
* در مرحله سوم کار، ابتدا باید قیر را آماده کرد. به این منظور ظرف قیر را روی حرارت قرار می دهیم تا داغ شده و شل شود، من برای سهولت کار و خاصیت انعطاف پذیری بهتر از قیر شل استفاده کرده ام. وقتی قیر آب شد باید به آن گچ اضافه کنیم تا قوام بیاید. نکته مهم این است که در هوای سرد قیر مخلوط گچ کمتری می خواهد و در هوای گرم باید از گچ بیشتری استفاده کرد.
* ابتدا زمین را خیس کرده تا قیر داغ به آن نچسبد. سپس مس را روی آن گذاشته و دور آن را با چهار تکه چوب مهار می کنیم.
این چوبها در حقیقت نقش قالب را ایفا می کنند، به دلیل اینکه قیر شل بر خلاف قیر سفت برای سفت شدن و فرم گرفتن، احتیاج به زمان بیشتری دارد.
قیر را در داخل قالب چوبی، روی مس می ریزیم و می گذاریم تا خوب سفت شده و حالت بگیرد.
بعد از اینکه کاملا سفت شد چوبها را از دور کار جدا کرده و برمی گردانیم.
در این مرحله مس آماده انتقال طرح می باشد.
* در این مرحله طرح را به وسیله کاربن به روی مس انتقال می دهیم.
* وقتی طرح روی کار نمایان شد با قلم نیم بر شروع به کار می کنیم. به این صورت که تمام خطوطی که در طرح وجود دارد را به وسیله این قلم می کوبیم تا در آن باقی مانده و طرح پاک نشود.
* در مرحله هفتم از کار مس باید دوباره از قیر جدا شود. به دلیل اینکه کار برجسته است و باید از پشت فرو رود تا روی کار برجسته دیده شود. برای این کار مس را حرارت داده تا از قیر جدا شود وقتی جدا شد قیرهایی که از پشت به کار چسبیده را با حرارت سوزانده و با نفت تمیز می کنیم.
* سپس قسمتهایی را که باید برجسته شود را با قلم های چوبی تراش داده شده می کوبیم. به این دلیل از قلم های چوبی استفاده می کنیم که کار به دلیل اینکه قیر ندارد پاره نشود.
این مرحله با مراحل جنده کاری با قیر سفت کمی فرق دارد. در آن روش روی کار را قیر می گیرند و برجستگی ها را با همان قلم فلزی مشخص می کنند ولی در این روش برای استفاده بهتر از وقت آن را بدون قیر و با قلم های چوبی برجسته می کنند.
به این صورت که کار را روی خاک نرم یا یک کیسه شن می گذاریم تا سوراخ نشود و پشت کار را همان طور که گفته شد با قلم های چوبی می کوبیم تا طرح برجسته شود.
* وقتی طرح روی مس به اندازه دلخواه برجسته شد آن را برگردانده و مجدداً از پشت قیرگذاری می کنیم. برای سهولت کار می توانیم فقط قسمتهای گود شده را قیر داغ بریزیم و وقتی سطح پشت کار صاف شد آن را برگردانده و روی همان قیر قبلی بچسبانیم.
* در مرحله نهم ابتدا زمینه اطراف کار را کوبیده تا طرح برجسته خود را نشان دهد. سپس به وسیله قلم های مخصوص مانند قاشقی، کف تخت و … زیر و روی طرح را مشخص کرده و قسمت هایی که باید فرو رفته باشد را کوبیده تا برجستگی های طرح نمایان شود.
* در این قسمت به وسیله قلم های مخصوص ریزه کاری مثل یه تو، پرداز، دوتو، نیم ور، بادامی و … ریزه کاری های روی کار را به ترتیب انجام می دهیم. این قسمت از کار سلیقه ای است.
* وقتی زیر و روی کار مشخص شد و ریزه کاریهای آن انجام شد، دور طرح را با قلم تیزبر، بریده و از قیر جدا می کنیم.
* وقتی کار از قیر جدا شد نوبت به تمیز کردن و براق کردن کار می رسد. برای این کار ابتدا باید مس را بوسیله حرارت زیاد سوزانده و با نفت تمیز می کنیم تا کاملا از بین برود. سپس مس را داخل تیزآب و مقداری آب انداخته و دقایقی بعد آن را درآورده و با فرچه های مخصصو تیز آب را از روی آن پاک می کنیم. این کار به خاطر این انجام می شود که کثیفی های روی مس از بین رفته و کاملا سفید شود.
* این مرحله، مرحله آخر کار است. به این صورت که کار را داخل خاک اره انداخته تا خشک شود و شفافیت خود را حفظ کند.

فصل پنجم

خواص برخی اسیدها و پاتینه کردن مس

خاصیت اسیدها روی مس
استات مس
به بلورهای ونوس نیز معروف است. گرد سمی متبلور سبز تیره رنگ با فرمول
Cu (CH3COO)2. H2O وزن مخصوص 882/1 و نقطه ذوب و در آب و الکل محلول است. به عنوان ماده رنگی در رنگ ها، لاک ها، لینولئوم، جوهرها و برای ساختن زنگار مصنوعی یا زنگ مفرغ روی اشیاء مسی به کار برده می شود. همچنین، به عنوان کاتالیزور در ساختن پلاستیک های انیدرید فتالیک نیز به کار برده می شود. هنگامی که برای ضد کپرک پارچه پنبه ای به کار برده می شود، مس به شکل موم واره، یا پوشش صابون مس رسوب می کند. زنگار مس، اسم قدیمی استات مس قلیایی به عنوان ماده رنگی سبز- آبی است، ولی این سم امروزه در مورد پوسته سبز آبی رنگ که به دلیل خوردگی روی مس تشکیل می گردد به کار برده می شود.
پوسته قهوه ای سبز رنگ معروف به زنگار مفرغ، مشخصه قدمت مفرغ و ارزیابی زمان تولید آن است. سولفات قلیایی مس، معمولاً همراه با اکسیدهای قلع، مس و سرب است. ماده رنگی دیگر سبز مس، کربنات مس، همچنین معروف به مالاکیت مصنوعی، است. گردیاست سمی با فرمول Cu CO3, Cu (OH)2، که با اضافه کردن کربنات سدیم به محلول سولفات مس ساخته می شود. وزن مخصوص آن 7/3 و در آب محلول است. به عنوان ماده رنگی، به نام سبز معدنی، سبز برمن، و سبز کوهی نیز نامیده می شود.

اکسید مس
اکسیدهای مس چندی وجود دارد، ولی معمولاً این اصطلاح به اکسید مس سرخ، یا اکسید مس، Cu2O، اطلاق می شود، که گردی است متبلور سرخ رنگ که با اکسایش مس در گرمای زیاد تشکیل می شود. همچنین، به طور طبیعی در کانه کوپریت نیز یافت می شود. وزن مخصوص آن 6 و نقطه ذوب آن است. در آب غیرمحلول ولی در اسیدها و قلیایی ها محلول است. در شیشه های رنگی و سفال سازی، در آبکاری الکتریکی، و در یکسو کننده های جریان متناوب به کار برده می شود. مس روکش داده شده به وسیله اکسید مس را می‎توان برای تبدیل جریان متناوب به جریان مستقیم ضربه ای (جریان یکسو با ضربه) به کار برد. اکسید مس سیاه، یا اکسید کوئیوریک، CuO، گرد بی شکل سیاه قهوه ای رنگ با وزن مخصوص 4/6 و نقطه ذوب است. در رنگ آمیزی سرامیک ها به رنگ سبز یا آبی به کار برده می شود. کانه طبیعی این تنوریت نامیده می شود. هیدروکسید مس، که با فعل و انفعال قلیایی روی اکسیدها تشکیل می شود، گرد آبی رنگ سمی با فرمول Cu (OH)2 و وزن مخصوص 37/3 است. و به عنوان ماده رنگی نیز به کار برده می شود.

اسید نیتریک:
تیزاب و اسیدازتیک نیز نامیده می شود. مایع دوددار بی رنگ تا متمایل به قرمز با فرمول HNO3 دارای کاربردهای وسیع متنوع بای اسید شویی فلزات، حکاری، و در ساخت نیترو سلولز، پلاستیک ها، مواد رنگی، و مواد منفجره است. دارای وزن مخصوص 520/1 (اسید 95 درصد) و نقطه جوش ، و در آب محلول است. دودهای آن دارای اثر خفه کنندگی، و بسیار خورنده و سوزآور است. اسید نیتریک دود کننده عبارت از هر محلول بیش از 86 درصد اسید در آب با وزن مخصوص بیش از 480/1 است. اسید نیتریک با فعل و انفعال اسید سولفوریک روی نیترات سدیم، یا شوره تصفیه شده، و کاشف دودها ساخته می شود. با اکسایش کاتالیزوری آمونیاک، یا از اکسید نیتریک حاصله از هوا نیز ساخته می شود. اسید در درجات مختلف برحسب مقدار آب آن فروخته می شود. قدرت درجات تجاری آن 38، 40 و 42 بومه محتوی 2/67 درصد اسید است. درجه از لحاظ شیمیایی خالص، (C. P.) یا درجه شناساگر آن، بومه، با 3/70 درصد اسید، آهن، آرسنیک، یا سایر ناخالصی بسیار کم است. معمولاً، در قرابه های شیشه ای حمل و نقل می شود.
اسید نیتریک بی آب، مایع دودکننده زردرنگ محتوی انیدرید ناپایدار، پنتوکسید نیتروژن، N2O5، است. شدیداً واکنش دهنده و عامل قوی نیتره کننده است. مایع دودکننده قرمز تیره آن معروف به تتروکسید نیتروژن، N2O4، در واقع محلول اسید نیتریک تغلیظ شده است، زیرا این اکسید پولیمر ناپایدار NO2 است. به عنوان اکسید کننده در سوخت موشک ها به کار برده می شود، زیرا محتوی 70 درصد اکسیژن است. اسید مخلوط، یا اسید نیتره کننده، مخلوط اسید نیتریک و اسید سولفوریک است که به طور عمده در ساخت نیترو سلولز و نیترو سلولز و نیترو نشاسته به کار برده می شود. اسید مخلوط استاندارد، محتوی 36 درصد اسید نیتریک و 61 درصد اسید سولفوریک است، ولی سایر درجات آن نیز به کار برده می شود.
روش پاینه کردن مس:
در این کار، پاتینه کردن به این صورت انجام گرفت که تکه های بریده شده مس را به اسید خالص آغشته کرده و سپس از پشت به آن حرارت دادم، این کار باید به آرامی انجام بگیرد تا اسید ذره بخار شده و گرد آبی رنگ را روی مس بر جای گذارد.
اگر از حرارت به طور مستقیم و مدت طولانی استفاده شود اسید بر روی مس رنگی سیاه و تیره بر جای می گذارد و می سوزد. به این دلیل شعله را زیر اکر و به فاصله زمانی چند دقیقه به مس نزدیک می کنیم تا مس پاتینه شود. رنگ مس پس از اتمام کار، آبی- سبز می شود. اسیدی که در این مرحله از کار مورد استفاده قرار می گیرد همان تیزآب یا اسید نیتریک است.

فهرست منابع و مآخذ:
1- نگهبان، عزت الله- ظروف فلزی مارلیک- شرکت انتشارات علمی و فرهنگی- سال 1368.
2- گاردنر، هلن، فرامرزی، محمدتقی، هنر در گذر زمان.
3- احسانی، محمدتقی- هفت هزار سال هنر فلزکاری در ایران- چاپخانه شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
4- یاوری، حسین- فلزکاری- شرکت انتشارات سوره مهر- چاپخانه کاج- سال 1380
5- فرهنگ، پرویز- فرهنگ مواد- جامعه ریخته گران ایران- چاپ عرفان- خرداد 1366
6- پیله فروش، ربابه خاتون- ایرج ارمالی، محسن- استاد محمود دهنوی- شرکت چاپ تابان- پائیز 1380.

1 – گاردنر، هلن، فرامرزی، محمدتقی- هنر در گذر زمان.
2 – نگهبان، عزت الله- ظروف فلزی مارلیک- شرکت انتشارات علمی و فرهنگ، سال 1368.
3 – احسانی، محمدتقی- هفت هزار سال هنر فلزکاری در ایران- چاپخانه شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
4 – احسانی، محمدتقی، هفت هزار سال هنر فلزکاری در ایران- چاپخانه شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
5 – یاوری، حسین- فلزکاری- شرکت انتشارات سوره مهر- چاپخانه کاج- 1380.
—————

————————————————————

—————

————————————————————

41


تعداد صفحات : 60 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود