تارا فایل

طراحی مجتمع مسکونی


فهرست
* مقدمه
* بیان مساله
* ضرورت تحقیق
* اهداف طراحی
* مبانی طراحی

فصل اول
شناخت
* مفهوم مسکن
* تعریف سکونت
* اهداف مسکن
* مشکل مسکن
* الگوهای سکونت
* معیارهایی برای طراحی خانه معاصر
* اصول طراحی مسکن
* کنترل مشرفیت در واحدهای مسکونی
* عوامل کلی مطلوبیت مسکن
* الگوهای مسکن

فصل دوم
تحلیل
* معرفی سایت
* دلایل انتخاب سایت
* نتیجه گیری

فصل سوم
آنالیز سایت
* موقعیت سایت
* سایت در شهر
* جغرافیایی
* اجتماعی
* اقتصادی
* همجواریها
* دسترسیها
* دید و منظر
* اقلیم
* توپوگرافی
* هندسه سایت
* عناصر شاخص
* نتیجه گیری

فصل چهارم
مطالعات تطبیقی
* بررسی مجتمع مسکونی تاش
* بررسی نمونه های خارجی

فصل پنجم
ضوابط
* ضوابط ساخت وساز در شهر بجستان
* ضوابط اشرافیت
* استانداردها
* اجزاء پروژه
* برنامه ریزی فیزیکی

فصل ششم
* طراحی ایده اصلی شکل گیری طرح
* ساختار کالبدی طرح
* حوزه بندی سایت

فصل هفتم
طراحی معماری

بیان مساله :
کشور ایران با نرخ رشد جمعیت 4/2 درصدی و جمعیت شهرنشین 61 درصدی با مشکل رشد بسیار سریع جمعیت و تمرکز جمعیتی در مراکز شهری روبروست و به تبع آن ضرورت تامین مسکن به یک مساله فراگیر و همگانی تبدیل شده است. توجه به این نکته ضروری است که روند فعلی تولید مسکن پاسخگوی حتی نیمی از نیاز موجود را برآورده کند.
عوامل بحران زایی مثل افزایش تقاضا برای مسکن، و نیاز به ارتقاء کیفی مسکن، ساخت بناهایی با تیپ یکسان، عدم دگرگونی در شیوه های ساخت ابنیه و قیمت بالای زمینهای شهری و رواج الگوهای ساخت غربی تاثیر عمده ای در بالا رفتن هزینه جاری ساخت مسکن شده اند. از طرفی هدف از تامین مسکن نباید تامین حداقل احتیاجات مردم باشد بلکه بایستی به خواسته آنها در چهارچوب احتیاجات اساسی توجه کرد و به این منظور باید به سیستم هایی توجه کرد که با حداقل هزینه حد متناسب آسایش را در محیط زندگی برای آنها تامین کند.

* اهداف طراحی:
طراحی یک مجتکع مسکونی با تاکید بر تقویت روحیه جمعی ساکنین و ایجاد و احیاء تعامل انسانی جامعه ایرانی که در راستای هدفی والاتر که ساماندهی به نحوه ساخت مجتمع های مسکونی از منظر کیفی و با نگاهی به پیشینه تاریخی شهر بجستان، باز زنده سازی خاطرات بصری و حسی در مقیاس خانواده و جامعه شهری در چهارچوب نیازهای امروزی طراحی در سطح خرد که در مقیاس یک پروژه مسکونی به ویژگیهای کلی کیفیت محیط در مجتمع های مسکونی و در انتها به واحد مسکونی می پردازد.

* مبانی نظری عام طرح:

1. سایت سبز
2. پروژه پاسخگو
3. انسانگر
4. تقابل سنت با مدرنیسم

بخش اول :

تعریف مسکن :
" مفهوم مسکن، چیزی بیش از یک سرپناه و چیزی بیش از محافظ انسان و فعالیتهایش از گزند عناصر طبیعی است. پاسخ به این سوال که نارساییهای این تعریف کدام است و بیش از این چیست، بسیار دشوار است و با توجه به عواملی نظیر وضعیت اقلیمی، مذهب و گروه قومی، مبلغی از درآمد که باید به هزینه مسکن اختصاص داده شود و نیز گذشته تاریخی فرد در رابطه با مسکن و تمایلات و بینشهای فردی او، تغییر می کند."

سکونت و سکونتگاه :

" واژه سکونت؛ مفهوم گسترده تری از مسکن دارد و منظور آن، مجموعه ای از فعالیتهای زیستی خانوار، فعالیتهای فردی- جمعی از یک سو و فعالیتهای اجتماعی- اقتصادی را از سوی دیگر در بر می گیرد."
" مفهوم سکونتگاه، در برابر مسکن، محلی است که تمامی خدمات و تسهیلات ضروری برای بهزیستی خانواده را فراهم می سازد. مانند بهداشت، آموزش، فرهنگ، روابط اجتماعی بدون توجه به اهمیت و میزان انجام این خدمات."

اهداف کلی اجتماعی مسکن :
" مسائلی که در چهاچوب اهداف کلی اجتماعی مسکن قرار می گیرند، یعنی بررسی مسائل مربوط به سرپناه، زندگی خانواده، ثبات اقتصادی، مشارکت خانواده در زندگی اجتماعی و دسترسی به تسهیلات عمومی عوامل موثر در نیاز به مسکن را شکل می دهند و در شناخت آنها می توان وضعیت موجود مسکن از دیدگاه اجتماعی را در کشور سنجید. ابعاد نیاز به مسکن، دو جنبه کمی و کیفی می یابد:
بعد کمی؛ شناخت مسائل را در بر می گیرد که به فقدان سرپناه و یا سرپناهی مربوط است که خارج از تعریف مسکن حداقل قرار دارند، ولی از ایمنی نسبی ساخت برخور دارند و میزان دسترسی به آن مورد توجه قرار
می گیرد. به عبارت دیگر درجه پاسخگویی به نیاز بدون در نظر گرفتن کیفیت آن مورد نظر است. در کتاب "مسکن حداقل" در صفحه 29، از مسکن حداقل چنین یاد می شود:
"مسکن حداقل در عین حال که بر رعایت استانداردها و معیارهای اصلی و اساسی متکی است، حد نیاز اساسی و زیستی سکونت و کیفیت فضایی را در نظر دارد و با ابعاد اقتصادی و اجتماعی مسکن و ویژگیهای اجتماعی و توان مالی خانوار نیز تطابق دارد و در نهایت طرح مسکن حداقل می تواند الگوی فضایی سکونت را در شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه ما ارائه دهد."
اما در عمل ساختمانهایی که با عنوان مسکن حداقل برای قشر کم درآمد و متوسط پایین جامعه ساخته شد، در بسیاری از موارد ویژگیهای ذکر شده در تعریف را ندارند و تنها به اصول کلی فیزیکی- اقتصادی محدود شده اند.
بعد کیفی ؛ در این بحث مسائلی طرح می شوند که به بی مسکنی، بد مسکنی، تنگ مسکنی و … مربوط می شوند. یعنی در این بخش، نوع و شکل نیاز مطرح می شود.
اهداف مسکن:
در طرح سیاستهای مسکن، برخورد و برداشت کشورهای جهان سوم در این زمینه اهمیت ویژه ای دارد. بطور کلی این اهداف را می توان به شرح ذیل جمع بندی کرد.
1. هدفهای کمی: این دسته هدفها به کمیت و شمار واحدهای مسکونی مورد نیاز که باید در دوره ای ساخته شود تاکید دارد. توزیع و پوشش این هدف و اینکه چه گروههای اجتماعی را در بر می گیرد از اهمیت زیادی برخوردار است.
2. هدفهای کیفی: بهبود کیفیت موجود مسکن بویژه کنترل کیفیت آن در جهت بهتر شدن، جای خاصی در سیاستها دارد.
3. هدفهای اصلاح و بهبود خدمات اجتماعی: با گسترش شهرها و لزوم ایجاد مجتمعهای بزرگ مسکونی، ضرورت پیش بینی خدمات آموزشی و بهداشتی و دیگر مراکز خدماتی ابعاد تازه تری می یابد.
4. هدفهای زیربنایی: پیش بینی تاسیسات اولیه مانند منابع آب و فاضلاب و سیستم های حمل و نقل که امروزه در اکثر کشورها مورد توجه قرار گرفته است.

مشکل مسکن :
"مشکل مسکن را باید در ساختار اقتصادی و نابرابریهای اجتماعی هر جامعه جستجو کرد. حل مساله مسکن بویژه در جوامع در حال رشد که دچار نوسانهای شدید اقتصادی و ناپایداری اجتماعی بیشتر هستند با دشواریهای بیشماری مواجه است و تلاشهای سه دهه اخیر در این زمینه همگی با موفقیت همراه نبوده است. در برنامه ریزی مسکن نیز مفاهیم جدید مانند همیاری، خودیاری، "فعالیتهای جمعی و ارتقاء تدریجی کیفیت سکونت" زمینه های بهبود وضعیت مسکن را از طریق طرح مسکن حداقل، هموارتر ساخته است. این مفاهیم در حال حاضر در بسیاری از کشورها اجزاء اصلی سیاست تامین مسکن حداقل را تشکیل می دهند." ولی هنوز تا رسیدن به معیارهای مطلوب فاصله زیادی وجود دارد و علیرغم توجه به این مسائل در سیاستهای کلی در هنگام عمل و اجرای سیاستها بسیاری از این موارد به نفع امور دیگر که عمدتاً اقتصای اند نادیده گرفته می شوند و از آنها صرف نظر می گردد که نتیجه آن مجموعه های مسکونی زیادی است که در سطح شهر بصورت گسترده اجرا شده است.
در شرایطی که "در سطح جهانی، میلیونها خانواره شهری در کشورهای جهان سوم، هنوز از نیازهای اوایه سکونتی مانند آب سالم، سرویس بهداشتی، روشنایی و سیستم گردآوری زباله برخوردار نبوده و از حداقل استانداردهای سکونتی محروم هستند و با درآمد کم، در بدترین شرایط زیست می کنند." شاید صحبت از "کیفیت زندگی" و"تاکید بر روحیه جمعی" چندان ضروری به نظر نرسد، اما مساله ای است که در تجربه های گذشته ساخت مسکن انبوه، بصورتی بسیار جدی و محسوس اهمیت خود را نشان داده است.

اهمیت مسکن در زندگی انسان:
نیازهای اساسی مادی انسان را به سه دسته تقسیم کرده اند: نیازهای زیستی، نیازهای اقتصادی و نیازهای اجتماعی. مسکن در برآورده کردن هر کدام از این نیازها نقش ویژه دارد که به اختصار اشاره می شود:
* سرپناه:
مسکن مانند غذا یک نیاز اساسی و زیستی است و حق اجتماعی هر فرد و خانواده است. در اصل سی و یک قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران دسترسی به مسکن مناسب حق هر خانواده ایرانی محسوب شده است، سرپناه مناسبی که بتواند انسان را در برابر شرایط جوی مصون نگهداشته، به ساکنان آرامش، سلامت و شادابی عرضه کند.
* از نظر اقتصادی:
در گذشته مسکن یک دارایی فردی و از نظر اقتصادی غیر تولیدی تلقی
می شد. امروزه به عنوان نوعی سرمایه گذاری و افزایش درآمد است و دارای مفهوم اقتصادی است. در حقیقت بهترین، پرسودترین، سریعترین و مطمئن ترین حوزه سرمایه گذاری بخش خصوصی، سرمایه گذاری در حوزه زمین و مسکن است. مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستن خانواده نقش اساسی دارد. زیرا فقر و عدم تامین اقتصادی از عوامل عمده بی ثباتی اجتماعی است. همچنین مسکن علاوه بر تامین یکی از نیازهای اولیه زندگی است. یعنی "سرپناه" به عنوان یک پس انداز است.

از نظر اجتماعی :
کارکرد اصلی مسکن علاوه بر نقش آن به عنوان سرپناه فراهم آوردن شرایط مطلوب برای خانواده به منظور تحقق فعالیتهای خانوادگی است. یکی از پیامدهای مثبت این امر ثبات و همبستگی این خانواده است.
مسکن بر مشارکت خانواده در اجتماع بزرگتر نیز موثر است خصوصاً این تاثیر در میان خانواده های فقیر شهری که به وابستگی های همسایگی پایبندترند بیشتر دیده می شود. خانه نزدیک ترین فضای مرتبط با انسان است و انسان اولیه تجارب رابطه خود با دیگران را در آن می آزماید و در واقع پیش زمینه ای برای ورود به اجتماع بزرگتر است. عدم دسترسی به مسکن مناسب با افزایش میزان بزهکاری، طلاق و از هم گسیختگی اجتماعی ارتباط زیاد دارد و یک عامل بازدارنده در رشد و اعتلای اجتماعی- فرهنگی و روانی محسوب می شود. نداشتن مسکن همچنین باعث پیدایش پدیده های ناهنجار اجتماعی دیگری از قبیل خیابان خوابی، زاغه نشینی و معضلات حادتری مانند تکدی گری می شود.

از نظر ایجاد شغل:
احداث مسکن بخش قابل ملاحظه ای از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده، و برای گروه کثیری از مردم ایجاد اشتغال می کند. همچنین داشتن یک مسکن مناسب بر مسائلی از قبیل بهره وری و کارایی اثر مستقیم دارد و تازه واردان به شهر و کارگران ساده را مشغول می کند و بنابراین به طور موثر با افزایش میزان اشتغال و درآمد به توسعه اقتصادی و سیاسی کمک می کند.

از نظر روانی :
جوامع انسانی به ویژه در عصر کنونی سرشار از استرسهای گوناگون هستند. مسکن مناسب می تواند محلی برای آرامش و تجدید قوا، آرامش اعصاب و فکر در فرد باشد و خستگی های فکری و جسمی ناشی از کار روزانه را از وی زدوده و با او را از جنبه روانی آماده فعالیت کند. فقدان مسکن عامل موثری در پیدایش افسردگی و اختلالات رفتاری، شخصیتی و همچنین کاهش مقاومت فرد در برابر مشکلات است. انسانی که به دلیل بحران اقتصادی نتواند مسکن مناسب و مستقلی داشته باشد دچار بحران می شود. این بحران بیرونی به صورت بحران درونی ساختار شخصیتی فرد را در معرض آسیب جدی قرار می دهد.
از نظر پیشرفت های ارتباطی:
گسترش فن آوری ارتباطات در زمینه های گوناگون از حضور فیزیکی انسان در بخشهای مختلف شهر خواهد کاست و بر عکس بر حضور او در مسکن خواهد افزود. در واقع این امکان وجود دارد که شهروند بر خلاف گذشته بیشترین ساعات شبانه روز را در مسکن خویش سپری نماید و حضور او در مسکن و محیط پیرایش اجتناب ناپذیر و به مراتب بیشتر از حضور او در سایر نقاط شهری خواهد بود.

ارتقای کیفیت سکونت:
در این روش خدمات اولیه در اختیار زاغه نشینان و حاشیه نشینان (در محل زندگی آنان) گذارده می شود. این خدمات عمدتاً شامل آب شرب، فاضلاب، سیستم، دفع آبهای سطحی، جمع آوری و دفع زباله، برق، مدرسه، خیابان ها و معابر سواره پیاده و مراکز اجتماعی و فرهنگی است. در نقاطی که برخی از این تاسیسات و تسهیلات وجود دارد، بهبود آنها بیشتر مورد نظر است. به نظر ون هایچ فلسفه ارتقای کیفیت سکونت بر این است که در اغلب کشورهای در حال توسعه دولتها قادر به پاسخگویی به نیاز فزاینده مسکن نیستند. بنابراین حفظ و نگهداری و بهبود بخشیدن به وضع خانه های موجود حتی اگر زیر استاندارد هم باشند بسیار مهم و اساسی است. در کنفرانس جهانی محیط زیست و توسعه که در بهار 1992 توسط سازمان ملل در شهر ریودوژانیرو برگزار شد ارتقای وضعیت سکونتگاههای غیر متعارف و زاغه های شهری به عنوان یک راه حل عملی و مناسب برای کمبود مسکن شهری مورد تاکید قرار گرفت.

اصول عمده روش ارتقای کیفیت:
اصول مهم روش ارتقای کیفیت سکونت را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1. میسر ساختن استفاده از خانه ها و تاسیسات شهری موجود.
2. فراهم آوردن سطحی از خدمات و سرویسهای شهری که دولت و مردم قادر به تامین آن هستند.
3. به حداقل رساندن از هم گسیختگی جامعه.
4. یاری رساندن به استفاده کنندگان طرح به نحوی که مساکن خود را با توانایی مالی خود به مرور زمان بهبود بخشند.
5. افزایش استانداردهای شهرسازی در زمینه خدمات شهری و کاهش بار مالی و خدماتی شهرداریها.
6. استفاده مطلوب از زمینهای شهری به عنوان سرمایه ای بالقوه در جهت رفع مشکل نیازمندان مسکن.
7. پیشگیری از توسعه های ناسالم محلات و اماکن شهری توسط خود افراد.
8. از نظر زمین سنجی، نظم بخشیدن به قطعات زمین و سامان بخشیدن به ساختمانها ( شبکه بندی مجدد ).
9. حفظ پیوندهای درونی جامعه و علایق اجتماعی در منطقه.
انجل (1983) به این نکته اشاره دارد که فراهم آوردن خدمات وتاسیسات شهری توسط مقامات دولتی از نظر بهره مند شوندگان طرح، یک امر مهمی است چرا که این کار تهدید به تخلیه زمین را کاهش می دهد و امیدواری به مالکیت را که نهایتاً منجر به سرمایه گذاری بیشتر برای بهبود کیفیت سکونت توسط ساکنان می گردد، افزایش می دهد.

عوامل و اجزای بهبود تدریجی کیفیت سکونت:

در اجرای این روش ابتدا اولویت مناطق، استانداردها و برسنج های مناسب برای جمعیت مورد نظر باید مشخص شود. اما ملاک و معیارهای انتخاب مناطق فقیر نشین و یا زاغه نشین و مناطقی که دارای ساختمانهای پایین تر از استانداردهای قابل قبول هستند، از یک کشور به کشور دیگر و حتی از شهری به شهر دیگر متفاوت است. به هر صورت نکات عمده زیر در برنامه روش ارتقای کیفیت سکونت باید مورد توجه باشد.
1. بهبود بخشیدن به محلاتی که دارای شرایط بدتری هستند. برای مثال از تسهیلات اساسی و ضروری محرومند.
2. حل مسائل مناطقی که به مراکز شهر نزدیکترند.
3. در نظر داشتن تناسب مکانی، بدین منظور که توسعه و ارتقای کیفیت سکونت به مجموعه شهر پوشش دهد.
برای اینکه مناطق اولویت دار را مشخص کنیم برداشت از وضعیت مسکن، ویژگی های زمین، ساخت و حجم خانوار، زادگاه مهاجران، وابستگی های قومی، سطح درآمد و اشتغال، وضعیت واحدهای همسایگی، تراکم، مالکیت زمین، حریم های قانونی و اداری ضرورت است. پس از آن توجه داشتن به سطح درآمد اکثریت استفاده کنندگان از طرح، منظور اقشار کم درآمد است. آگاهی بر این داده ها از این نظر ضروری است که اگر هزینه ها زیاد باشد، پروژه به حال افراد زاغه نشینی که وضع بهتری دارند مفید خواهد بود. از طرف دیگر پایین گرفتن سطح توانایی با ضرورت بخشیدن به تکرار پروژه امکانات دولت را محدود خواهد کرد.
قدم بعدی توضیح و تشریح طرح و راه حل جدید شبکه بندی و طراحی به استفاده کنندگان از طرح است. آنها باید مطلع شوند که اساساً طرح به چه منظوری است تا بتوانند کاملاً همکاری و مشارکت نمایند. ترنر پیشنهاد
می کند بهتر است این کار در دو طح صورت گیرد:
1. وقتی طرح بندی کلی طرح خاتمه یافت و مسیر خیابان ها، پیاده روها و تسهیلات دیگر به روشنی مشخص شد. جلسه ای تشکیل داد و افراد ذینفع را در جریان اجرای طرح گذاشت.
2. وقتی بخشی از طرح یک بلوک و یا یک قطعه نیازمند مرمت است، ضروری است که مثلاً امر چگونگی تفکیک قطعات و غیره با خانوارهایی که در آن قطعه زندگی می کنند مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
نکته ای که باید به آن تاکید داشت این است که مشارکت جمعی در اجرای طرح بسیار مهم است. این امر نه تنها به انتقال مستقیم و راحت تر اطلاعات بین مجریان طرح و استفاده کنندگان می شود بلکه با اطمینان خاطر پاسخگوی نیازهای واقعی است و مشارکت مستقیم آنان موقعیت طرح را تا حد زیادی بیمه می کند. نکته بعدی در ارتباط با ارتقای کیفیت سکونت توجه دادن به وجود منابع محلی و محدودیت های احتمالی منابع است، چرا که ارزیابی امکانات موجود مجریان طرح را به نحوه برخورد با موانع و حتی با آنهایی که در اجرای طرح مشارکت خواهند داشت آشنا می کند و آهنگ حرکت و اقدام و سطح استاندارد طرح را مشخص می کند.
بی تردید فهم و درک روشن امکانات و وضعیت موجود از ارکان مهم اجرای پروژه های ارتقای کیفیت سکونت است. بنابراین تامین اعتبارات لازم و کاربرد روشهای مناسب مالی نه تنها اجرای طرح را حمایت خواهد کرد بلکه به نیازهای ناشی از هزینه های اداری طرح، خدمات و تاسیسات پاسخ خواهد گفت.
الگوهای سکونت :
الگوهای فضایی خانه های سنتی بجستان :
در مورد گوناگونی فضاها از نظر انواع، درجه پوشیدگی، شیوه های ترکیب و رابطه آنها با شیوه زندگی می توان به نکات زیر در خانه های قدیمی اشاره کرد:
1) تمامی خانه ها چه کوچک باشند چه بزرگ، حیاط و یا حیاط مرکزی دارند و از نظام فضایی ثابتی پیروی می کنند. حیاط در همه این خانه ها مرکزیت تام دارد و همانند قلب خانه عمل می کند.
2) سه گروه فضایی کاملاً مشخص و متمایز در تمامی این خانه ها حضور دارند. گروه فضاهای بسته، گروه فضاهای سرپوشیده (نیمه بسته / نیمه باز) و گروه فضاهای باز. و همه فضاهای بسته بطور غیر مستقیم و عمدتاً از طریق فضاهای سرپوشیده با حیاط مرتبط هستند.
3) در حیاط حضور آب، سبزی، آسمان، آفتاب، باد، شب و مهتاب کاملاً محسوس است.
4) ورودی کاملاً مشخص و مستقل است و بوسیله یک یا دو یا چند فضای دیگر با حیاط ارتباط برقرار می کند. حیاطها از نظر احساس فضایی همانند یک اتاق سر باز عمل می کنند.
5) عناصر معمارانه تعریف کننده گروه فضاهای باز کف و دیوارها، گروه فضاهای پوشیده سقف و کف و گروه فضاهای بسته سقف، کف و دیوارها هستند.
6) نتیجه همجواری و ترکیب دو یا چند فضا آن است که فضاها هر کدام امکان بسط فضایی، چشم انداز نوری پیدا می کنند.
7) ترکیب سه گروه فضاهای باز، بسته و پوشیده به نحوی است که یکدیگر را تعریف می کنند. فضاهای باز، فضاهای بسته را و بالعکس. در این میان، فضاهای پوشیده نقش فضاهای گذار را در ادامه فضاهای باز و بسته به عهده می گیرند.
8) درهر سمت حیاط، ترکیب لایه ای افقی و عمودی فضا، همچون شبکه ای در هم تنیده، انواع فضاها را با ابعاد و ارتفاعهای گوناگون برای انواع فعالیتهای خصوصی و عمومی مرتبط با شیوه زندگی فراهم می آورد.
9) حفظ محرویت در داخل و ملاحظات اقلیمی
نکات مشهود و مرتبط با تمیز و تشخیص فضایی عبارتند از:
1. تنوع بسیار سطوح: سطوح زیر زمینی، حیاط، پایین خانه، بالا خانه، بام و …
2. تنوع بسیار ارتفاع: سقفهای حوضخانه، شاه نشین، سه دری، پستو، ایوان و …
3. تنوع نورگیرها: روزن، پنجره مشبک، در، اورسی، و …

ویژگیهای کلی فضاهای سکونتی معاصر:
1) خانه از بیرون متمایز است و این تمایز ناشی از تفاوت آن از نظر ارتفاع، مصالح، رنگ، عقب نشینی و برخی علایم خاص با بناهای اطراف است.معمولاً هم یک عامل از قبیل حیاط ( به مفهوم معاصر در حد فاصل بنا و شارع )، پارکینگ، پیلوتی، دیوار، راه پله و راه رو، نقش جدا کننده را بر عهده دارد.
2) غیر از نمونه هایی که بعد از در ورودی از شارع به حیاط وارد
می شوند، در صورت ورود مستقیم از جلو به ساختمان تقریباً عمق اکثر خانه ها دیده می شود. حرکت در فضا و ترکیب فضایی بسیار محدود است. جهتی مشخص وجود ندارد. بلافاصله پس از ورود، وارد فضاهای سرویس و بعد وارد فضاهای زندگی می شویم و در انتهای چشم انداز، درهای اتاق خواب دیده
می شود.
3) اکثر فضاهای ورودی برای اعمال هنگام ورود آماده نیستند، حتی برای کفش و لباس، که در اغلب خانه های معاصر در ورودی خانه مکانی برای آنها اختصاص داده شده است. سازمان فضایی پیشنهاد ویژه ای برای حرکت در درون خانه نمی کند و حس قلمرو و ورود به یک فضای خصوصی متمایز از فضای عمومی وجود ندارد. فضای ورودی عموماً با نشیمن، هال و گاه آشپزخانه تداخل دارد. غیر از فضاهای خدماتی و بهداشتی و فضاهای روز و شب به ندرت می توان فضاهای شاخص و متفاوت در مسکن امروزی یافت. در اغلب نمونه های پذیرای، نشیمن، نهارخوری و عبوریها و فضای ورودی تداخل دارند.
4) در خانه های معاصر مورد بررسی بطور متوسط 4 تا 5 نفر زندگی می کنند. در شهرهای بزرگ اعضای ساکن در یک خانه عمدتاً پدر و مادر و فرزندان می باشند و در شهرهای کوچکتر عروس و داماد، پدر بزرگ و مادر بزرگ نیز در زمره ساکنان یک خانه به حساب می آیند. سازمان فضایی خانه تنها از طریق تعداد اتاقهای مجزا، می تواند جدایی لازم را تامین کند. پاسخهای داده شده به پرسشنامه ها حاکی از آن است که اگر روابط خانوادگی حسنه باشد، نارسایی های فضایی چندان محسوس نیستند. اما در اغلب موارد از در هم و بر هم بودن سازمان فضایی خانه شکایت شده "چنانچه فضای داخلی دو طبقه باشد" و یا "امکان چشم اندازی مطبوع وجود داشته باشد" و یا حتی یک فضای "زیرپله" در خانه باشد می تواند برخی از نیازمندیهای فضایی ساکنان را برآورده سازد.
5) در مقایسه با فضاهای خصوصی، رضایت فضایی از اتاقهای عمومی بسیار کمتر است. زیرا در فضاهای عمومی سطوح زیادی به هدر می رود. در مجموع، در مورد سرویسهای بهداشتی نیز، اگر تعداد آنها کافی (حداقل دو سرویس جداگانه) و محل آنها مناسب باشد و نور و هوای کافی به آنها برسد و در دیدرس نباشند و نقص فنی هم نداشته باشند، رضایت حاصل است.
6) در خانه های معاصر مکان استقرار آشپزخانه از بیشترین اهمیت برخوردار است و می باید از مرکزیت و همجواریهای مناسب برخوردار باشد (خلاصه همجواری با حیاط خلوت که فضای باز خصوصی است) انباری، نور و هوای کافی برای تهویه و چشم اندازی هم داشته باشد. فقدان انباری در آشپزخانه معاصر آزار دهنده است.
7) تنوع فضایی در خانه های معاصر اندک است و ساکنان هم اعتنایی به این نارسایی ندارند. آنچه تنوع نامیده می شود، تفاوتهای جزئی در نور، رنگ و اختلاف یک تا دو پله در سطح است. فقدان فضاهای باز، بویژه حیاط، و محدود شدن چشم انداز و یکنواخت بودن فضاها به نحو محسوسی از کیفیت حضور در خانه کاسته است.
8) حضور طبیعی باد در خانه بندرت تجربه شده است. نبود فضاهای پوشیده و باز در خانه این امکان را به حداقل کاهش داده است و برغم تمایزهای آب و هوایی شهرهای مورد بررسی، اغلب
خانه های معاصر از کولر آبی، پنکه و بعضاً کولر گازی برای خنک شدن و از شوفاژ، بخاری گازی و بخاری نفتی و سیستم حرارت مرکزی برای گرم کردن استفاده می کنند و کمتر این سهم بر عهده سازمان فضایی خانه قرار دارد.
9) ساکنان خانه های معاصر بسیار خواهان ارتباط با گل و گیاه هستند، لیکن امکانات زندگی آپارتمانی این رابطه را بسیار محدود کرده است و آنها که حیاط دارند در موقعیت ارتباطی بهتری هستند. در شش شهر مورد بررسی ارتباط ساکنان خانه های معاصر با طبیعت، درخت و فضای باز، بیشتر از ساکنان خانه های تهرانی است.

معیارهایی برای طراحی خانه معاصر:
در زمینه ساماندهی فضای خانه های معاصر می توان از معماری خانه های سنتی نکات زیر را آموخت:
* در طراحی خانه معاصر باید علاوه بر فضاهای بسته، مفصل بندی با شارع، فضاهای باز و پوشیده را نیز در نظر داشت و مزیتی برای یک گروه از این سه گونه فضا قایل نشد.
* مفصل بندی با شارع باید از طریق طراحی دیوارها و بدنه های تعریف کننده و دو رویه صورت گیرد.
* فضاهای باز اعم از حیاطها، بام، پاسیوها، حیاط خلوتها و بالکنها در
خانه های معاصر باید پوشیده تر باشند و حس در بر گرفتن را همچون اتاق القاء کنند. برای نیل بدین منظور توصیه می شود که فضاهای باز خصوصی تا آنجا که ممکن است بیشتر توسط فضاهای بسته و پوشیده تعریف شوند.
* دیوارهای واقع در اطراف فضاهای باز برای افزایش کاربرد فضایی بصورتی موثر مورد استفاده قرار گیرند و از سطح به حجم تبدیل شوند.
* ضابطه سطح اشغال هر قطعه زمین به دو فضای باز و بسته (معروف به 60 و 40 درصد) باید مورد تجدید نظر قرار گیرد به نحوی که به غیر از دو فضای مذکور میزان و مکان فضاهای سرپوشیده نیز معلوم شود. بعلاوه مشارکت دیوارها و بدنه های مشترک با معابر و عرصه های عمومی در تعریف فضاهای شهری معلوم شود.
* در دراز مدت برای دست یافتن به سازمان فضایی بهینه در خانه ها باید شیوه های موجود تفکیک زمین، قطعه بندی و ابعاد و اندازه آنها نیز دگرگون شود تا بتوان به فضاهای شهری تعریف شده، قابل بسط و متنوع دست یافت. ضوابط شهرسازی مربوط به استقرار خیابانها و استقرار قطعه های تفکیکی نیز نیازمند تجدید نظرند.
* در مورد فضاهای بسته نیز نقش طراحی در شکل دادن به دیوارهای اتاقها به عنوان عناصر تعریف کننده بدنه حیاطها و فضاهای باز در نظر گرفته شوند.
* مفهوم سازمان فضایی خانه را باید از طریق ترسیم یک شبکه فضایی تجسم بخشید: شبکه ای از پیش سنجیده شده و نامرئی با تاکید بر بعد سوم و مشخص کردن امکانات اتصال و بسط فضاها در شش جهت. در سازمان فضایی خانه ها، باید هر سه گروه فضایی یکدیگر را تعریف کنند. این تعریف شدگی می بایست در بعد سوم نیز در نظر گرفته شود.
* هر گونه استقرار و ترکیب معمارانه سه گروه فضایی باید بر اساس شبکه فضایی به عنوان چهارچوب راهنمای فضاها بطور همزمان مطرح شود. هر یک از فضاهای باز، بسته یا سرپوشیده، بر اساس این چهارچوب راهنما، مکلف به تعریف و ترکیب و تنوع فضاهای پیرامونی و همجوار خود می باشند.
* آنچه باید در مورد طراحی همجواری این سه گروه فضایی مورد نظر قرار گیرد عبارتند از:
* وجوه اشتراک و اتصال فضاهای باز با فضاهای بسته
* بدنه های اطراف فضاهای باز
* اتصال فضاهای باز و بسته از طریق سرپوشیده ها و عناصر مستقر در بدنه ها از قبیل ورودیها، سردرها، پنجره ها و از این قبیل
* اتصال بدنه ها به کفها
* تشخص یافتن کفها
* طراحی بام به عنوان گونه ای از فضای باز و طراحی اتصال بدنه ها به بامها
* طراحی چگونگی رفتار لبه بام و خط آسمان
* با رعایت اصول تعریف و ترکیب فضا برای گروههای سه گانه باید سقف، کف و بدنه هر یک از انواع فضاها به مدد ویژگی های شکلی، ابعادی (بزرگی و کوچکی) و نمایشی (نوع، رنگ و ترکیب مصالح و یا استفاده از آب و گل و گیاه) متمایز شوند.
* در واقع مهمترین مفهومی که باید دوباره به سازمان فضایی خانه های معاصر باز گردد، مفهوم درون است. هر خانه به لایه های مختلفی از درون نیاز دارد:
* درون عمومی: که باید برای افرادی افزون بر اعضای یک خانواده فراهم شود.
* درون حد فاصل: که باید برای کل اعضای خانواده مهیا شود.
* درون درون: که برای یک یا تعداد کمتری از کل اعضای یک خانواده ضروری است.
* باید در خانه ها برای چهار عرصه در شیوه زندگی معاصر مصداق فضایی پیدا کرد:
* عرصه عام: شامل دیگران (میهمانان، مراجعان) و خانواده.
* عرصه مشترک: شامل کل خانواده با هم.
* عرصه خصوصی: شامل تک تک یا دو یا سه نفر از اعضای خانواده.
* عرصه خاص: شامل فضاهای کاملاً یکنفره.
* قلمروهایی که می توانند مفاهیمی چون درون عمومی،عرصه عام،درون حد فاصل، حد مشترک ،درون درون و عرصه خصوصی را منعکس کنند عبارتند از:
* قلمرو عمومی: که با امکان ترکیب و بسط بیشتر و رعایت حداقل یک جبهه حریم و سه جبهه مشترک تعریف شود، می توان درون عمومی و عرصه عام را برای میهمانان، مراجعان و کل خانواده بوجود آورد.
* قلمرو خصوصی/ عمومی: که با رعایت حریم حداقل در دو جبهه و دو جبهه مشترک تعریف شده می تواند درون حد فاصل و عرصه مشترک خانواده را فراهم کند.
* قلمرو خصوصی: که با رعایت حریم بیشتر و امکان ترکیب کمتر
می تواند "درون درون" و عرصه خاص را برای تک تک اعضای خانواده مهیا کند.
* قلمروکاملاً خصوصی: که از تمام جوانب حریم ها را رعایت کند.
پیوستگی عرصه ها:
هر فعالیت باید در عرصه ای واجد مظاهر کالبدی مشخص انجام پذیرد و اینکه هر عرصه به سبب وضوح و پیوستگی فرم خود بتواند مشوق و نگاه دارنده فعالیتی باشد که اصولاً برای آن فعالیت طرح شده است.
عرصه های زندگی جمعی و خصوصی:
بطور کلی سلسله مراتب فضاهای شهری دارای شش لایه است:
1) فضاهای عمومی شهری: مکانها و تسهیلاتی که متعلق به عموم است مانند شاهراهها، جاده ها، راهها و پارکهای شهری.
2) فضاهای نیمه عمومی شهری: فضاهایی خاص از شهر که مورد استفاده عموم قرار می گیرند ولی دولت یا موسسه ای بر آنها نظارت می کند و سرپرستی آنها را بر عهده دارد مانند بنای شهرداریها، دادگاهها، مدارس دولتی، دفاتر پست، بیمارستانها، ایستگاههای حمل و نقل، پارکینگها، استادیوم ها و تئاترها.
3) فضاهای عمومی خاص یک گروه: مکانهایی که در مرز عرصه خدمات و تسهیلات عمومی و عرصه مستغلات خصوصی قرار گرفته اند و هر دو عرصه باید به آن دسترسی داشته باشند و در قبال آن مسئولند. مانند مکانهایی که از خدمات پستی، جمع آوری زباله، آب و برق، آتش نشانی و احتیاجات فوری دیگری مانند آن استفاده می کنند.
4) فضاهای خصوصی خاص یک گروه: انواع مکانهای کم اهمیت تر که تحت نظارت دستگاه اداره کننده ای باشند و از جانب بخش دولتی یا خصوصی برای مستاجرین حقیقی یا حقوقی تسهیلاتی مانند دریافت پیغام و تلفن در موقع غیبت، پارکینگ اتومبیل و سایر خدمات، زمینهای بازی، باغهای عمومی، رختشوی خانه، انبار و … فراهم آورند.
5) فضاهای خصوصی خانواده: فضاهایی در عرصه خصوصی که در اختیار یک خانواده واحد باشد و اختصاص به فعالیتهای این خانواده داشته باشد. مانند: صرف غذا، تفریح و سرگرمی و امور بهداشتی.
6) فضاهای خصوصی فرد: خلوتگاه اختصاصی هر فرد که در آن فرد جدا از دیگر اعضای خانواده بتواند به اندیشه و استراحت بپردازد.
پیوستگی عرصه های عمومی وخصوصی:
توجه به 9 گروه رابطه زیر، به عنوان نکات اصلی در این مورد ضروری به نظر می رسد.
1) ساختمان و کاربری زمین: فضاهایی که برای استفاده های گروهی و عمومی به کار گرفته می شوند.
2) حفاظت و ایمنی: وسایل ایمنی در مقابل خطرات اجتماع، حوادث و نیز انتقال بیماریها و آلودگی هوا.
3) مالکیت و مسئولیت: مساله مالکیت و نگاه داری خانه و وظیفه هر کس در تعیین مرز و حدود خانه خویش.
4) تنظیم کیفیت هوا (گرمی و سردی هوا) : چگونه می توان کیفیت هوا را تنظیم کرد تا در ورودی خانه، که در واقع مفصلی بین خانه و اتومبیل شخصی (یا عمومی) است هوا مطبوع باشد.
5) روشنایی: برای آنکه رویت همه چیز (هم از نظر امنیتی و هم آسایش) در شب و روز ممکن است.
6) شنیداری (آکوستیک) : ایمنی در مقابل سر و صدای عرصه های شلوغ مانند: خیابانها که در آنها اتومبیلها در حرکتند و انتقال تدریجی از این عرصه ها به عرصه هایی که در آنها بتدریج صداهای خارجی تخفیف
می یابند. به عبارت دیگر از عرصه ای نیمه خصوصی به عرصه ای خصوصی … و سرانجام به خصوصی ترین عرصه های زندگی.
7) عبور و مرور: چنانکه این موضوع به رفت و آمد وسایل نقلیه (مکانیکی و غیر مکانیکی) و نیز عابرین پیاده مربوط می شود.
8) ارتباطات: ارتباط از مسافت دور بین نخستین نقطه ورودی مجموعه و آخرین نقطه آن به درون خانه، به قصد ایجاد آسایش و ایمنی در هر دو نقطه.
9) وسایل و تجهیزات شهری: تسهیلات و دسترسی کافی به آنها باید بوسیله مسئولین شهر، سازمانهای اداره کننده، یا مالکین و یا مستاجرین در منطقه ورودی نیمه خصوصی تهیه شود.
نیازهای اساسی:
الکساندر در کتاب خود بیان می کند که همواره عناصری ضروری در طراحی یک خانه وجود دارند که اگر چه ممکن است توجه به آنها بسیار ساده و ابتدایی و اموری معلوم و مشخص به نظر رسند اما اغلب به علت همین ساده انگاشتن در طراحی خانه لحاظ نمی شوند و به همین جهت برای یک عمر موجب ایجاد زحمت برای ساکنان خانه در آینده خواهد شد.
این عوامل (که شامل 33 پارامتر است) به ترتیب زیر می باشند:
* جای کافی برای پارکینگ اتومبیل صاحبخانه و مراجعین و مهمانان او. جای کافی برای عقب و جلو کردن اتومبیل.
* فضای مورد استفاده موقت اتومبیلهای خدمات (مانند اتومبیل توزیع گاز و کامیون جمع آوری زباله) و یا اتومبیلهای توزیع کالا.
* نقطه پذیرایی مراجعین به گروه خانه ها. محلی محفوظ برای مرسولات و انتظار مراجعین. تسهیلات لازم برای دریافت اطلاعات، جعبه پست، بسته ها، مرسولات و انباری برای نگهداری چهار چرخه حمل محصولات.
* فضای لازم برای نگهداری و بازبینی تجهیزات عمومی، تلفن، برق،
لوله های اصلی آب، فاضلاب، شوفاژ منطقه ای، گاز، تهویه و کوره سوزانیدن زباله.
* جایی برای استراحت و مصاحبت، محلی برای بازی کودکان و نگهداری و مواظبت آنها.
* ورودی خصوصی به خانه، حفاظ ورودی، توقفگاه محفوظ مقابل ورودی، "صافی" برای جلوگیری از ورود آلودگی به خانه.
* فضایی دنج و دوستانه و جادار برای ملاقات با دوستان، لوازم و تسهیلات دستشو، انباری برای لباسهای بیرون و اشیاء چرخدار قابل حمل و نقل.
* توریهایی برای جلوگیری از ورود حشرات بالدار و گرد و خاک.
* وسیله ای برای جلوگیری از ورود جانوران، خزنده، کرم، سوسک، مارمولک، پرندگان و پستانداران.
* وسیله ای برای مشاهده "یک طرفه" مراجعین به خانه، فضایی برای توقف و انتظار مراجعین به خانه که از درون خانه مرئی باشد.
* امکان بستن خانه با اطمینان (در نقاطی که دسترسی به آن میسر است).
* مجزا کردن حرکت کودکان و حیوانات خانگی از وسایل نقلیه.
* مجزا کردن عابرین پیاده از وسایل نقلیه.
* حفاظت رانندگان به هنگام پیاده شدن از اتومبیل: انتقال از عرصه تحرک سریع وسایل نقلیه به عرصه پیاده.
* پیش بینی وسایلی که راه ورودی خانه را از هوای بد، باد، سرما، حرارت، گل و لای و برف و یخ محفوظ نگاه دارند.
* عایقهای ضد آتش سوزی.
* مرز مشخص در درون عرصه نیمه خصوصی خانه ها: همسایه به همسایه، مستاجر به سرایدار.
* مرز مشخص بین عرصه نیمه خصوصی و عرصه عمومی.
* ایجاد روشنایی کافی و جلوگیری از تضاد و تفاوت زیاد در میزان روشنایی.
* نظارت بر منابع ایجاد سر و صدا مانند کامیونهای خدمات و اتومبیلها و ماشین آلات.
* نظارت بر منابع سر و صدایی که در عرصه های جمعی ایجاد می شوند.
* پیش بینی وسایلی که خانه را از سر و صدای شهر در امان نگاه دارند.
* پیش بینی وسایلی که خانه را از سر و صدای محله در امان نگاه دارند.
* پیش بینی وسایلی که سر و صدای خارجی را در عرصه جمعی پیاده ها تخفیف دهند.
* پیش بینی وسایلی که فضای خارجی خانه را از سر و صدای فضاهای خارجی مجاور محفوظ دارند.
* امکان دسترسی بی خطر به وسایل نقلیه در ساعات ازدحام ترافیک.

اصول طراحی مسکن :

توصیه هایی جهت طراحی :
* از رانندگان به هنگام پیاده شدن از اتومبیل (در برابر اتومبیلهای دیگر) حفاظت شده و مسیری برای رسیدن به خانه برایشان در نظر بگیریم تا در مقابل شرایط جوی محفوظ باشند.
* عبور و مرور عابران از وسائط نقلیه مجزا بوده و کودکان و محل بازی آنان نیز از وسائط نقلیه فاصله مناسبی داشته باشد.
* برای بازی کودکان محل مناسب و امن در نظر گرفته شود تا در کنار آن نیز والدین بتوانند استراحت کرده و با یکدیگر گفتگو کنند.
* جهت سازگاری با شرایط اقلیمی استفاده از بافت متراکم با بازشوهای رو به شمال و جنوب توصیه می شود.
* بلوکهای ساختمانی تا حد امکان اشراف کمتری به یکدیگر داشته باشند و عابرین پیاده نیز فاصله مناسبی از خانه ها داشته باشند تا برای طبقه اول مزاحمتی ایجاد نشود.
* هر بلوک از نظر امنیتی، ایمن بوده و دارای حصار مناسب و ورودی قابل کنترل باشد.
* ورودی دارای توقفگاه محفوظ برای مراجعان، محلی مناسب برای دریافت مرسولات پستی و جمع آوری زباله (جهت جلوگیری از آلودگی محیط) باشد.
* فضای دنج، دوستانه و جادار برای ملاقات دوستان و پذیرایی مراجعین به مجتمع (که با یکی از اعضای خانواده کار داشته ولی نمی خواهیم وارد خانه شوند).
* راهروهای متداوم طراحی نشده و از ارتفاع ساختمانها نیز بطور منظم کاسته شود تا از نظر امنیتی امکانی برای فرار مجرمین وجود نداشته باشد.
* فضای عمومی برای ساکنان قابل روئیت باشند تا بتوانند بر آنها کنترل داشته باشند و ببینند که چه کسی وارد محیط آنان شده است.
* فضای عمومی تجزیه شده و هر یک از مناطق نیمه عمومی کوچکتر به دسته ای خاص از ساکنان اختصاص داده شود.
* ایجاد فضای سبز داخل حیاط و تراس به عنوان منظری زیبا و عبور دهنده هوای مطبوع.
* زمین ماجراجویی، مشترک با کودکان کم سنتر که مکانهای مخصوص فعالیت اجتماعی- فرهنگی (به وسعت 150 متر مربع همراه فضای سبز) بوده و جوانان شب و بعد از ظهر می توانند از آن استفاده کنند.
* فضایی برای فعالیت ورزشی (زمینهای ورزشی با ابعاد متغیر) در این فضا باید برای هر کودک 20 متر مربع در نظر گرفته شود. این مکانها باید حداکثر در فاصله 500 تا 800 متری محل سکونت استفاده کنندگان قرار گیرند.

برخی از ضوابط خانه سازی:
در خانه سازی یکی از مهمترین پارامترهایی که بیش از هر چیز مطرح است مبحث هزینه می باشد. خانه سازی معمولاً به دلیل اینکه با سرمایه گذاری شخصی و محدود مواجه است، مسئله در نظر گرفتن هزینه و سعی در اینکه با هزینه حداقل، حداکثر نتیجه را بگیرند بیش از ساخت و ساز در مورد عملکردهای دیگر است.
در خانه سازی شخصی چه بسا می بینیم که به علت کمبود هزینه از بسیاری از موارد لازم چشم پوشی می شود، تا منظور اصلی یعنی تامین خانه برآورده شود. با در نظر گرفتن چنین چیزی اگر رهنمودها و راهنمایی های طراحی و به اصطلاح ضوابط و مقرراتی از سوی متخصصان معمار تهیه شود، کمک بزرگی برای راندمان هر چه بیشتر خانه سازی خواهد بود. به عنوان مثال بحث تاسیسات و تجهیزات ثابت در خانه یکی از اقلام عمده هزینه خانه سازی را تشکیل می دهد.
اگر این تجهیزات بد انتخاب شود یا بد نصب شود و مبلمان آن طراحی صحیحی نداشته باشد، در واقع هزینه زیادی هدر رفته است. آشپزخانه و سرویسهای بهداشتی کمک بسیاری خواهد بود، برای جلوگیری از اشتباهات متداولی که افراد ناآگاه در مورد مبلمان و جایگذاری این وسایل انجام
می دهند.
1) ضوابط مربوط به تجهیزات آشپزخانه:
موقعیت آشپزخانه در سمت شمال شرق یا شمال غرب خانه، با دید مناسب به فضای سبز و محل بازی کودکان و کنار بالکن مناسب است. ارتباط خوب آشپزخانه با سرسرا، اتاق غذاخوری و دیگر فضاها لازم بوده و آشپزخانه باید با حمام، توالت و محل ظرفشویی و دیگر محلهای دارای سرویس آب و گاز باید مجتمع باشد. بعلاوه آشپزخانه باید دارای کفشور بوده و امکان شستشوی آن نیز وجود داشته باشد.
در خانه های بزرگ این قسمت به واسطه سر وصدا و کارهای مختلف، آشپزخانه را در فضای جداگانه قرار می دهند و وظیفه آشپزخانه را در قسمتهای مختلف مثل اتاق مفید، محوطه خوراک پزی، ظرف شویی، محل آماده کردن و غیره پخش می کند.
2) ضوابط مربوط به سرویسهای بهداشتی با توجه به آداب و رسوم خانواده های ایرانی:
بهترین جهت گیری حمام برای استفاده از روشنایی روز، جنوب غربی به شمال شرقی است. برای سهولت در لوله کشی آن باید با سرویسهای دیگر قسمتها، وابسته باشد. مثلاً سرویس در طبقات روی هم و در یک طبقه نیز فضاهایی مثل حمام، توالت، آشپزخانه و … به هم چسبیده باشند، که انتشار صدا از لوله ها را به حداقل می رساند. برای آسایش باید نزدیک اتاقهای خواب باشد.
اندازه و وسایل حمامها بستگی به استفاده از آن دارد. دوش برای کودکان، افراد مجرد و افراد جوان در خانه های کوچک کافی می باشد. برای افراد مسن نیز وانهای نیمه یا مشابه آن مناسب است. اما
خانه های بزرگتر باید دارای وان با دوش، دستشویی و بیده باشند.
در طراحی باید یک دستشویی در حمام در نظر گرفت و یک توالت جداگانه نیز نزدیک رسرای ورودی تعبیه کرد. بهترین نوع تجهیزات برای سرویسهای بهداشتی با توجه به فرهنگ شستشوی استفاده کنندگان تعیین می شود یکی از تجهیزاتی است که جزو لوازم اصلی حمام شمرده می شود ولی در عمل در خانواده های ایرانی بلا استفاده است، وان می باشد. وان وسیله است که با نحوه شستشوی افراد.
حمام باید ضد آب بوده و کاشی و سرامیک روی لایه ضد رطوبت یا لاستیک بدون درز حداقل تا کمر دیوار باشد.
3) ضوابط مربوط به تاسیسات برقی:
ضوابطی برای محل قرارگیری کلید و پریز و فضاهای مختلف خانه با توجه به مسائل و به حداقل رساندن پرت فضایی با طراحی درست محل قرارگیری کلید و پریز. بهترین محل قرارگیری کلید و پریز کنار در و چهار چوب در و پنجره می باشد که باعث ایجاد محدودیت در نحوه چیدن مبلمان نشود.
4) ضوابط مربوط به گرمایش و سرمایش:
سیستمهای گرمایش و سرمایش انواع و اقسام گوناگون دارد که صحبت راجع به تک تک آنها در این مجال نمی گنجد. سیستم انتخابی برای این مجموعه سیستم فن کویل می باشد، که برای سرمایش و گرمایش نیاز به یک نوع دستگاه باشد. به منظور هر چه بیشتر اختصاصی بودن این سیستم برای ساکنان هر خانه تاسیسات سرمایش و گرمایش برای هر ساختمان جداست.
5) ضوابط ساخت و ساز با هدف به حداقل رساندن پرت حرارتی در ساختمان:
راههای اصلی اتلاف حرارتی به ترتیب اهمیت عبارتند از: دیوارها بام کف پنجه ها و از طریق نفوذ هوا به داخل برای به حداقل رساندن پرت حرارتی در ساختمان موارد زیر توصیه می شود:
* استفاده از بلوک سفالی مجوف یا استفاده از مصالحی چون سیپورکس و نظایر آن که دارای جنس متخلخل می باشد، برای کاهش اتلاف از طریق دیوار.
* استفاده از تیرچه بلوک و بلوک سفالی مجوف در سقف.
* در پنجره استفاده از شیشه دو جداره و کنترل کامل درزبندی.
* جلوگیری کامل از نفوذ هوا به داخل.
* در طراحی ساختمان با گذاشتن فضایی به عنوان فیلتر قبل از ورودی ساختمان از اتلاف حرارت ساختمان می توان جلوگیری کرد.
* درختکاری و محوطه سازی باید به عنوان منحرف کننده قسمتی از باد به کار گرفته شود. و برای انسان سایه ایجاد کند. اما در محوطه جنوبی به منظور ایجاد اطمینان برای دسترسی به نور از طریق پنجره های جنوبی فضای زندگی انسان به هنگام زمستان باید دقت لازم به کار رود.

کنترل مشرفیت در واحدهای مسکونی:
بحث مشرفیت در واحدهای مسکونی از اهمیت خاصی برخوردار است و به نظر می رسد کمتر به صورت عملی روی آن بررسی به عمل آمده باشد. در گذشته یکی از مقیدات طرح واحدهای مسکونی توجه به مشرف نبودن واحدهای مسکونی نسبت به هم و نسبت به معبر بوده است. و تقریباً در اکثر موارد راه حل عملی برای حصول این مقصود نیز یافت می شود. البته ارتفاع کم و تعداد طبقات محدود ساختمانها عامل مهمی در تحقق این منظور بوده است، لیکن امروز که نیاز به احداث ساختمانهای مرتفع و چند طبقه حس
می شود چگونه باید رفتار کرد؟
امروزه با توجه به احداث مجتمع های چند واحدی بسیاری از فضاها و عملکردهای مربوط تغییر شکل داده و به فرم جدیدی مطرح می شوند. به عنوان مثال حیاط به عنوان فضای سبز خصوصی تبدیل به فضای عمومی و مشاع شده است. راه پله، پارکینگ، پشت بام و … به عنوان فضاهای عمومی و مشترک در بنا خصوصیات و ویژگی های خاصی دارند که با کیفیت زندگی گذشته تفاوت دارد.
همین طور وقتی که ساختمانها چند طبقه می شوند طراحی فضاهای مسکونی واحدهای آپارتمانی
پیرامون حیاط مرکزی توجیه پذیر است. چه از نظر دسترسی به طبقات و چه از نظر مسائل اقتصادی و ساخت و چه از نظر تاسیسات ساختمان و همین طور کنترل دیده می شود و … مضافاً اینکه نحوه زندگی مردم و سطح توقعات و عادات مردم با گذشته فرق کرده است و لزوماً باید طرحی نو برای واحدهای مسکونی در نظر داشت. با گذشت سالها و انجام تجربیات مکرر قالب کلی و فرمی مناسب با نیازهای جامعه شکل گرفته است، ولیکن این فرم کلی علی رغم فراگیر بودنش دارای نواقص و اشکالاتی می باشد که با نیازهای واقعی فرهنگی، اجتماعی جامعه ایران اسلامی ما منطبق نیست. و نیازمند ارائه راه حلهای قابل قبول برای مردم می باشد.
از جمله ضروری است توجه به عرصه خصوصی و عمومی در طرح واحدهای مسکونی و حفظ حریمهای خصوصی و تقویت خصلت حیا و عفت و عدم پرده دری در واحدهای مسکونی به عنوان کانون زندگی خصوصی مردم و کنترل مشرفیت.
در یک بررسی کلی می توان اقسام حالاتی که منجر به ایجاد مشرفیت در بناها (هر طرح اصلی و فرعی) می شود را به صورت دیاگرامهای زیر طرح کرد.
قبل از پرداختن به راههای جلوگیری از مشرفیت نکته مهم دیگری را طرح
می کنیم. و آن علاقه و نیاز به فضای سبز و فضای باز در همجواری واحد مسکونی می باشد. اگر چه واحد مسکونی در طبقات فوقانی ساختمان باشد. این نیاز طبیعی و فطری ساکنین را نمی توان نادیده گرفت. از طرفی احداث بالکنهای باریک در جلوی اتاقها نمی تواند جوابگوی این نیاز باشد. بطور طبیعی افراد علاقه مند هسنتد که لحظاتی را در کنار آپارتمان خود و در همان وضعیت راحت و بدون تقیدی که در واحد خود به سر می برند در فضای باز حضور یابند و مخصوصاً اگر فضای سبزی هم در آن طراحی شود بسیاری مطبوع تر می باشد.
* ابعاد این فضا باید به گونه ای باشد که امکان تجمع افراد خانواده و نشستن و صرف غذا، بازی بچه ها، خوابیدن و استراحت در آن میسر باشد. از طرفی چشم انداز محیط و فضای احساسی خفه و دلتنگ کننده نباشد. و واقعاً احساس فضای باز و به تعبیری حیاط وجود داشته باشد. لذا طرح چنین فضایی در آپارتمان مسکونی را به عنوان یک اصل در طراحی پیشنهاد می کنیم.
از طرفی با عنایت به موضوع مشرفیت چنانچه سعی شود در طراحی محل قرار گیری این فضای باز و ابعاد آن به گونه ای باشد که کلیه فضاهای آپارتمان که نیاز به نور و آفتاب مستقیم و دید مناسب دارند از این فضا بهره مند شوند، در این صورت بسیاری از دیدها و مشرفیت های نامطلوب و کنترل نشده از بین می رود.
البته محصور بودن فضای باز در طبقات برای جلوگیری از مشرفیت ساختمانها نسبت به هم و ایجاد حریم امن و خصوصی در فضای باز ضروری است. ولیکن توجه به ابعاد، تناسبات دیوارها، محوطه فضای باز نیز دارای اهمیت است. برای این منظور پیشنهاد می شود در جداره های آزاد فضای باز از جعبه ها به باغچه و دیوارهای سبک نرده مانند و کرکره ای و آجر مجوف با طرحهای تزئینی استفاده شود و حداقل ارتفاع برای کنترل دید و مشرفیت برای این مجموعه ارتفع متوسط چشم
می باشد که از کف تمام شده 60/1 می باشد.
پیشنهاد می شود هر واحد مسکونی یک فضای باز داشته باشد و نورگیری فضاهای مسکونی از داخل فضای باز اختصاصی صورت گیرد. تنها فضاهایی که احتیاج به نور مستقیم و زیاد ندارند، می توانند در نمای اصلی ساختمان پنجره داشته باشند، آنهم از ارتفاع 60/1 به بالا، با رعایت عدم مشرفیت.
* محدود شدن تعداد طبقات ساختمان.
* کنترل مرایا و مناظر و محدود شدن چشم اندازهای وسیع.
* مقید شدن طرح واحدهای مسکونی به استفاده از فضاهای باز.
* ایجاد هزینه اضافی برای احداث فضای باز در طبقات و بالا رفتن هزینه تمام شده ساختمان.
اما باید محاسبه کرد که این محدودیتها به بهای بدست آوردن چه امکاناتی در طرح به وجود آمده است. زیرا که اصولاً در عرصه طراحی معماری ما هیچ وقت نمی توانیم همه خواستهایمان به صورت کامل و ایده آل بدست آوریم. بلکه بنا به اهمیت و اولویت یک حالت تعادل بین خواستها ایجاد می شود و حالت بهینه شکل می گیرد.

1. طراحی تراسهایی که عملکردی همانند حیاط داشته و ضمن برآوردن نیازهای خانواده از نظر اشراف نیز مشکلی نداشته باشند.
2. خانه از نظر امنیتی، ایمن و قابل اطمینان باشد و فضاهای نیمه عمومی از فضاهای خانواده به خوبی جدا شده باشند.
3. ایجاد عایقکاری مناسب جهت جلوگیری از نفوذ رطوبت، هوای خارج و سر و صدای مزاحم محیط که منبعی خارج از خانه دارند.
4. فضاهای خصوصی افراد از فضاهای خاص خانواده که معمولاً تولید کننده صدا هستند جدا شود. مثل محل قرار گیری تلویزیون تا مزاحم خلوت آنان نشود.
5. ورودی دو واحد در یک پاگرد مشترک باز نشوند و هر یک برای ورودی خود حریمی خاص داشته باشند.
6. مقابل در ورودی مانعی کالبدی جهت دید وجود داشته باشد که از دیده شدن سایر نقاط خانه جلوگیری کند.
7. پنجره هایی که به فضای عمومی باز می شوند به صورت عمیق بوده و یکپارچه نیز نباشند.
8. علی رغم ایجاد حریم فضاها از نور آنها کاسته نشود.
9. در فضاهای خاص خانواده فضایی به عنوان نشیمن که در آن هم کار و هم تفریح بتواند صورت بگیرد پیش بینی شود.
10. بعد از ورودی یک فضای تقسیم جهت رفتن به پذیرایی، فضاهای خصوصی و آشپزخانه وجود داشته باشد.
11. جهت تعویض لباس کنار ورودی خانه فضایی در نظر گرفته شود.
12. محل سرویس جایی باشد که مورد استفاده مشترک فضای عمومی و خصوصی خانه قرار گیرد.
13. فضاهای خصوصی از دید مهمانان پنهان باشد.
14. برای عبور از فضاهای خصوصی و آشپزخانه نیازی به عبور از پذیرایی نباشد.

سازمان فضایی خانه های معاصر و معیارهای پیشنهادی برای طراحی خانه:
تعداد بسیار زیاد خانه های معاصر در مقایسه با تعداد اندک خانه های سنتی کار انتخاب آنها را جهت بررسی مشکل می کند. چرا که تفاوتهای معناداری بین آنها موجود نیست. اما معیارهایی همچون داشتن حیاط و نحوه ترکیب آن با خیابان و بنا و موقعیت ورودی یا ورودیها نسبت آنها، تعداد طبقات و مساحت زیر بنا، تعداد جبهه های نما و موقعیت قرارگیری آن در سطح شهر می توانند معیارهای مناسبی جهت بررسی ساختمانهای مسکونی باشند.
بررسی گونه شناسی سازمان فضایی خانه های معاصر در قیاس با رفتار معماری با فضا در خانه های سنتی نتایج زیر را بدست می دهد.
* در خانه های معاصر رفتار با فضا عموماً در دو زمینه مطرح است، رفتار با فضای باز خصوصی و بسته خصوصی که قسمت ساخته شده (بنا) را شامل می شود.
در هر دو زمینه مسئله چگونگی مشارکت خانه های معاصر در طراحی فضاهای باز عمومی مطرح است. در خانه های شمالی حیاط با خیابان وجه مشترک دارد و در خانه های جنوبی بنا، و در معابر شمالی- جنوبی، اضلاع شرقی و غربی خانه ها شامل حیاط و بنا هر دو با خیابان وجه مشترک دارند. بنابراین معماری خانه ها باید برخوردی شایسته با سیما، بدنه و فضاهای شهری داشته باشد.
بررسی این مسئله از نظر مسائل مختلف حقوقی و اجتماعی در شرایطی که در بناها و مجتمعهای مسکونی، فضای باز خصوصی، بدنه ها، ورودیها، راه روها، پله ها و … به صورت مشاع مطرح هستند نیازمند بررسی، تحلیل و ارائه پیشنهادهای جداگانه است. لیکن ذکر نکاتی در این زمینه …….(140)پایین صفحه……. اصول مندرج در خانه های سنتی برای جلب توجه به سوی مشارکت خانه ها در شکل دهی به فضاهای شهری ضروری است. ادامه مطلب نیست.

عوامل کلی موثر بر مطلوبیت مسکن:
1. از نقطه نظر فرهنگی: این مسئله همین طور که اشاره شد یکی از مهمترین مسائل در طراحی خانه های مسکونی می باشد. خانه ای که در تقسیم بندی فضایی آن عامل فرهنگ و نحوه زیست مردم رعایت نشده باشد، به هیچ عنوان خانه مطلوبی برای ساکنان آن نیست. و چه بسا در این گونه موارد ساکنین خانه بعد از مدتی مطابق میل خود تغییراتی در پلان داخلی خانه انجام می دهند.
روی همین اصل معمار باید کاملاً روی فرهنگ و نحوه زیست و آداب و رسوم افراد شناخت پیدا کند و شناخت هر چه بیشتر آن باعث مطلوبیت خانه برای ساکنین خواهد بود. به عنوان مثال داشتن فضاهای مجزا برای جنسهای مختلف و سنین متفاوت، ایجاد عرصه های عمومی و خصوصی در خانه از عوامل ایجاد مطلوبیت در خانه می باشد.
2. از نظر اقلیم: هر مسکن برای زندگی نرمال باید از نظر شرایط زیستی مناسب باشد. توجه به وضع اقلیم یکی از موارد لازم در این مورد است. مطابقت با اقلیم محل و مقابله صحیح در مقابل عوامل جوی نامناسب محلی در ایجاد شرایط مطلوب در خانه بسیار موثر است. ساخته شدن خانه ها با فواصل معقول برای ایجاد کوران هوای بین ساختمانهای مسکونی یا انتخاب سطح پنجره مناسب با وضع اقلیمی، روشنایی و آفتابگیری کافی برای تک تک فضاهای خانه، از مثال هایی است که در این باره می توان زد.
3. از نظر آسایش: از عوامل بوجود آورنده آسایش می توان به موارد اشاره نمود:
* به وجود آوردن فضای سبز.
* ایجاد فضاهای جداگانه و محفوظ بدون خطر برای بازی بچه ها.
* دور بودن از راهها و خیابانهای پرترافیک، فرودگاه، کارخانه و هر منبع تولید سر و صدا و بوهای ناراحت کننده.
* کنترل سر و صدا: طراحی ساختمان می تواند به نحوی باشد تا عملکردهای پر سر و صدا در محلهای پر صدا قرار گیرد. و توجه دقیق به جزئیات آکوستیکی چهارچوبها و دیوارها و سطوح نیز به میزان زیادی کاهش صدا را موجب می شود. برآمدگی زمین، موانع پوشیده با مصالح بنایی و یا دیوارهای حجیم و غیر قابل نفوذ در مقابل امواج صدا بهترین محافظ را ایجاد می کند. طرح معماری می تواند طوری باشد که با جهت دادن به امواج صوت ورود صدا را محدود نماید. این خاصیت می تواند با شکل دادن به دیوارها، شیب ها و مقاطع ساختمان ایجاد شود.
4. از نظر امنیت: احساس امنیت یک نیاز غریزی در انسان است که در آن نیاز به کنترل محیط انسان به وجود می آورد که یکی از اهداف طراحی را تشکیل می دهد. کنترل محیط به دو صورت به صورت نرده، حصار، قفل و زنگ خطر و غیره و کتنرلهای انسانی به صورت نگهبانی و افراد ساکن محلی و نظایر آن می باشد.
5. از نظر زیبایی: در اینجا بد نیست که بحث راجع به نقش معمار در جوابگویی به نیاز مردم بپردازیم. معمار، طراح و کالبد ساز فضای سکونتی مردم است. ولی آیا این معمار است که باید با نظر خودش به فضا سازی بر حسب فلسفه و هنر و زیبایی شناسی خودش بپردازد، یا معمار باید بر حسب خواسته های مردم و سلیقه آنها طراحی کند. آیا هنر معمار مورد پسند افراد عادی به طور قطع قرار خواهد گرفت؟ در چه صورتی این هنر مطلوب و مورد قبول افراد استفاده کننده آن خواهد بود؟ این قضیه کاملاً روشن و واضح است که معمار و هنرش در صورتی قابل پسند خواهد بود که در جهت خواسته و سلیقه و درک افراد استفاده کننده باشد. شاید در مورد معماری های دیگر از قبیل مجموعه های فرهنگی و بناهای منومانتال این قضیه زیاد صادق نباشد؛ و در آن بناها هنر و سلیقه شخصی معمار باید به نمایش گذاشته شود. ولی این کار در مورد مجموعه های مسکونی پذیرفته نیست، و این معمار است که فضای مورد نیاز افراد را با مهارت به وجود می آورد، نه اینکه فضای خاص خودش را بر آنها تحمیل کند. بنابراین معمار با ایجاد یک کمپوزیسیون زیبا و دلپسند و ساده با توجه به فرهنگ و سلیقه مردم نه با استفاده از سبک های شخصی و طراحی یک محیط طبیعی و آزاد در رابطه با حفظ محیط طبیعی زمین و ایجاد فضای سبز مناسب با اقلیم محل می تواند به مطلوبیت مسکن از نظر زیبایی بیفزاید.
6. از نظر انطباق با تکنولوژی روز: منطبق بودن خانه مسکونی با تکنولوژی روز نیز یکی از عوامل مطلوبیت است به عنوان مثال یک آشپزخانه مجهز با وسایل تهویه خوب و وسایل برقی کارآمد و تاسیسات سرمایش و گرمایش مناسب تاثیر زیادی در مطلوبیت خانه خواهد داشت.
7. از نظر روانی: البته جای این مبحث به طور مفصل در روانشناسی و متخصصان علوم رفتاری می باشد. افراد بر حسب خواسته و سلیقه های شخصی خویش که از طرز تفکر و آداب و رسوم زندگی نشات
می گیرد به انتخاب های خاصی از قبیل انتخاب رنگ و طرز تزئین به انتخاب فضاهای زندگی می پردازند. انتخاب فضاهای زندگی چه از نظر عملکردی و چه از نظر زیبایی همگی ریشه در فرهنگ و روان و اندیشه مردم دارند که رعایت آنها ایجاد مطلوبیت از لحاظ روانی خواهد نمود. البته تشخیص مطلوبیت روانی برای معمار کار چندان آسانی نخواهد بود زیرا این بحثی است که از یک سو ریشه در اندیشه های شخصی افراد دارد و از سوی دیگر ریشه در سنتهای رایج و فرهنگ عمومی دارد.

عوامل موثر در مطلوبیت فضاهای خانه:
این مطلب یکی از مبحث هایی است که در مورد طراحی خانه بسیار اهمیت دارد. دقت در طراحی و چیدن فضاها و طراحی داخلی فضاهای خانه هر چقدر بیشتر باشد باعث مطلوبیت و کارآیی بیشتر خانه است.
معماران باید با در نظر گرفتن خواسته های خانواده در فضا محل مناسب آن را به وجود آورند. بعنوان مثال یک آشپزخانه خوب طراحی شده و مجهز با استفاده حداکثر از فضا در ایجاد رضایت ساکنین بسیار موثر است. همچنین طراحی مناسب سرویسها منطبق با فرهنگ و آداب سشتشوی خانواده ایرانی و یا ایجاد قفسه و یا کمدهای مناسب در نقاط مختلف خانه بسیار اهمیت دارد.
طراحی بالن که در اکثر خانه های ایرانی بدون کاربرد جدی هستند و اکثر قابلیت مبلمان شدن ندارند نیز باید مورد دقت قرار گیرند که در محل مناسب و با ابعاد قابل استفاده ارائه گردد.
نظایر این موارد که تعداد آنها بیشمار است و مطالب زیادی در این باره نوشته شده ولی متاسفانه طراحان به این نکات اهمیت چندانی نمی دهند.
ایجاد مسکن از لحاظ کمی برای افراد بدون خانه از یک سو حل مسئله و رفع نیاز مسکن می باشد. ولی کیفیت مناسب در مسکن موردی است که به هیچ عنوان نباید نادیده گرفته شود؛ زیرا نامطلوب بودن مسکن تاثیر مستقیمی در وضع اجتماع و مردم خواهد داشت.

تقسیم بندی فضاهای خانه:
یکی از اولین تقسیم بندی هایی که برای فضاهای سکونتی می شود، تقسیم بندی به دو دسته عمومی و خصوصی است. این دو صفت مانند تمام صفات عالم هستی کاملاً نسبی هستند بدین معنی که با توجه به اولویتها و نوع تعریف خصوصیت و عمومیت می توان برداشتهای متفاوتی از یک فضای ثابت داشت.
همانگونه که می دانیم مسکن یا خانه، پناهگاه خانواده در اجتماع است. پس خانه خود فضایی خصوصی نسبت به اجتماع است. در عین حال انسان و به تبع آن خانواده وجودی اجتماعی دارد. بنابراین هم قسمتی از روابط اجتماعی او به داخل خانواده رسوخ می کند، و هم تشعشعات زندگی درونی او در شعاعی مشخص محیط اطراف مسکن را تحت تاثیر قرار می دهد.
بطور کلی فضاهای سکونتی از دید یک خانواده به دو دسته تقسیم می شود:
1. فضاهایی که افراد بجز خانواده می توانند در حریم آن داخل شوند. مانند (نشیمن، پذیرایی)
2. فضاهایی که مختص افراد خانواده است و کمتر کسی به آن راه پیدا می کند. مانند (اتاقهای شخصی)
که در تعریف معمولاً به دسته اول فضاهای عمومی و به دسته دوم فضاهای خصوصی اتلاق می شود. اما از نظر انسان خصوصی ترین فضای مسکن توالت است. هیچ شخصی حاضر نیست زمانی که در توالت به سر می برد شخص دیگری حتی پدر و مادرش را بپذیرد. درحالی که درون اتاق خوابش که اصطلاحاً فضایی خصوصی است در اکثر ساعات شبانه روز حتی دوستانش را به راحتی تحمل می نماید. حمام نسبت به توالت از درجه خصوصیت کمتری برخوردار است و شخص در شرایطی کسان دیگری را به این حریم خواهد پذیرفت. به صورت کلی در فضایی که حباب شخصیتی انسان به خاطر شرایط فیزیکی یا روانی کوچکتر می شود، شخص احساس خصوصیت بیشتری می کند.
بدین ترتیب میزان خصوصیت فضاها در مسکن به صورت زیر قابل طبقه بندی است.

با آنکه درصد خصوصیت فضایی مانند توالت برای هر شخص در بالاترین حد ممکن می باشد بخاطر کوتاه بودن زمان استفاده و عدم تعلق خاطر به فضاهایی از این دست شخص احساس مالکیت خاص نسبت به این فضاها ندارد. در مقابل فضاهایی چون اتاق خواب و یا آشپزخانه فضاهایی هستند که به خاطر مالکیت بسیاری از عناصر موجود در آنها، اعضای خانواده نسبت به آنها و نحوه چیدمانشان احساس خاصی دارند. این امر باعث می شود تا نسبت به این غضاها تعلق خاطری خاص بوجود آید. و به همین علت اعضای خانواده این فضاها را جزئی از خود و نزدیکتر به خود احساس می کنند. در واقع این فضاها را عناصری در امتداد شخصیت خود می دانند. این احساس اگر چه از مسکن فراتر رفته و حتی تا محله و شهر و کشور نیز امتداد پیدا می کند اما بدلیل نقش تعیین کننده شخص در فضای متعلق به خود، ریشه انسان در فضاهای سکونتی چون اتاق خواب و آشپزخانه محکمتر و در نتیجه روحیه حریم طلبی برای این دو فضا در مسکن قویتر است. به همین علت است که این نوع فضاها به عنوان فضاهای خصوصی تر مسکن مطرح می گردد.
در داخل مجموعه مسکن هر چه به ورودی نزدیکتر می شویم این احساس (حفظ حریم) کمرنگتر می شود. و به همین علت است که می بینیم خانواده ها به راحتی بسیاری را تا ورودی خانه می آورند، اما درصد کمتری از اقوام را به اتاق خواب خود راه می دهند. طیف حس حریم و محرمیت در خانه با خروج از فضاهای شخصی همواره کمرنگتر شده و در موقع رسیدن به فضاهای ورودی خانه به حداقل خود می رسد.
البته میزان سختی هر کدام از این لایه ها با توجه به نحوه زندگی، معتقدات و سن خانواده متغیر است. معمولاً با کمرنگ شدن اعتقادات دینی سختی این لایه ها کمتر می شود و یا با بالا رفتن سن خانواده بر سختی این لایه ها افزوده می گردد.
پس می بینیم که هر چه میزان تعلق خاطر به فضاها و تاثیر شخص به فضا بیشتر باشد، فرد امتداد شخصیت و وجود خود را در فضا بیشتر حس می کند و همین امر خصوصیت فضا را برای او افزایش می دهد.
این فضاها عبارت از: فضاهای ورودی- توالت ودستشویی- نشیمن خصوصی- نشیمن و پذیرایی (سر هم)- حمام- اتاق خواب- انباری- بالکن و آشپزخانه.
1. فضاهای ورودی:
* در آوردن لباسهای خارج از خانه
* درآوردن کفش
* استقبال و مشایعت
* مرتب کردن لباس
* توالت مهمان
وسایل و مبلمان موجود: رختکن، جاکفشی، پادری، آئینه، پاشنه کش و آیفن.
2. توالت و دستشویی:
* شستن دست و صورت
* مسواک زدن
* تراشیدن ریش
* رفع بول و غائط
* مرتب کردن موهای سر و صورت
وسایل و مبلمان موجود: دستشویی، توالت، آئینه، جاصابونی، جامسواکی، فرچه توالت شوی، سیفون، دمپایی و هواکش.
3. نشیمن:
* نشستن
* استراحت کردن
* گوش دادن آهنگ
* مطالعه کردن
* صحبت کردن
* تلویزیون نگاه کردن
* بازی کردن
* انجام کارهای منزل
* غذا، میوه و چای خوردن
وسایل و مبلمان موجود: مبل یک نفره، رو نفره، سه نفره، میز عسلی، میز ناهار خوری، صندلی راحتی، بوفه، ویترین، دراور، تلویزیون، میز تلویزیون، تلفن و میز تلفن، ضبط صوت، فرش، پشتی، رادیاتور و بخاری، سطل آشغال، آباژور و گلدان.

4. نشیمن و پذیرایی:
* پذیرایی از مهمان
* صحبت کردن
* غذا خوردن
* تلویزیون نگاه کردن
* انجام کارهای منزل
وسایل و مبلمان موجود: مبل یک نفره، رو نفره، سه نفره، میز عسلی، میز ناهار خوری، صندلی راحتی، بوفه، ویترین، دراور، تلویزیون، میز تلویزیون، تلفن و میز تلفن، ضبط صوت، فرش، پشتی، رادیاتور و بخاری، سطل آشغال، آباژور و گلدان.
5. حمام:
* استحمام کردن
* خشک کردن بدن
* توالت رفتن
* شستن دست و صورت
* اصلاح صورت
* جمع آوری لباسهای چرک
* شستن لباس
* آویزان کردن لباس
وسایل و لوازم موجود: دستشویی، زیر دوشی (وان)، توالت فرنگی، پرده، آئینه، جای صابون، شامپو و لیف، جا لبسی، جا حوله ای، شیلنگ، سبد لباس چرک، ماشین لباس شویی، بند لباس و سطل آشغال.
6. اتاقهای خواب که به طور کلی شامل سه بخش می باشد:
اتاق فرزند کوچکتر- اتاق فرزند بزرگتر- اتاق والدین.
* اتاق فرزند کوچکتر :
* خواب
* درس خواندن
* بازی
* دعوت دوستان
* تعویض لباس
وسایل موجود: تخت یا رختخواب، کمد لباس، میز تحریر و صندلی، کمد اسباب بازی، کتابخانه، سطل آشغال، کفپوش موکت، رادیاتور و چراغ خواب.
* اتاق فرزند بزرگتر:
* خواب
* تعویض لباس
* پیرایش سر و وضع
* درس خواندن
* دعوت دوستان
* ورزش
* کارهای فوق برنامه. مثل: موسیقی و نقاشی
وسایل موجود: تخت یا رختخواب، کمد لباس، میز تحریر و صندلی، قفسه کتاب، کامپیوتر، گلدان، فرش یا قالیچه، سطل آشغال، رادی ضبط، چراغ خواب، رادیاتور، وسایل ورزشی، میز توالت و وسایل مربوط به کارهای فوق برنامه.
* اتاق والدین:
* خواب
* مطالعه
* خیاطی و اتو کشی
* تعمیرات وسایل منزل
* عبادت
* اختلاط
* آرایش و پیرایش
وسایل موجود: تخت دو نفره، کمد لباس، پا تختی، میز توالت، فرش و قالیچه، رادیاتور، سطل آشغال، پرخ خیاطی، اتو و میز اتو، وسایل خیاطی، گلدان، وسایل عبادت، محلی برای نگهداری وسایل با ارزش، تلفن، چراغ خواب، صندلی، کمد کوچک کتاب، دراور و آئینه قدی.
7. فضای نگهداری از وسایل و انبار:
برای نگهداری از وسایل خواب در مجاورت اتاقها ابعاد فضای محاسبه شده به اندازه نصف تشک است. اما بهتر آن است که به اندازه کل تشک در نظر گرفته شود. چون بطور عمده رختخواب و … از جنس پنبه و پشم می باشد که در اثر تا شدن از بین می رود.
انبار بسته به بعد خانواده تغییر می کند.
8. آشپزخانه:
به جرات می توان گفت که آشپزخانه یکی از پر فعالترین و در نتیجه پیچیده تری فضای سکونتی می باشد. از طرفی بستری است برای پاسخگویی به یکی از مهمترین نیازهای جسمانی انسان یعنی نیاز به غذا و از طرف دیگر عرصه ایست برای گذران وقت خانواده، صرف غذا و مذاکرات خانوادگی و …
تنها انجام فعالیتهای تهیه غذا از آماده سازی مواد اولیه تا سرو غذا به اجزای بسیار کوچک و زیادی از فعالیت تقسیم می گردد. که بسیاری از آنها وسایل خاص خود را طلب می کنند و هر کدام از این وسایل خواه برقی و خواه دستی جایی را نیاز دارند. و چون بطور روزمره مورد مصرف قرار می گیرند امکان انبار کردن آنها نیز نمی باشد.
فرمهای تشکیل دهنده مجتمع عای زیستی در مقیاس بزرگ:
1. ترکیبی
2. مجموعه ای
3. مگا
فرمهای تشکیل دهنده الگوهای ساختمانی
کلاً در تیپ بندی مجموعه های مسکونی 3 فرم وجود دارد:
1) فرمهای ترکیبی: ساختمانهای مجزا از هم در یک پلان دو بعدی ترکیب بندی می شوند. در این گونه فرم، ارتباط ضمنی است نه آشکار. این سبک مورد توجه پلانهای عملکردگرایان بود. در این فرم لبه پیرامونی ساختمانها به هیچ وجه به اندازه خود ساختمانها دارای اهمیت نیست.

2) فرم مگا: ساختارهایی که با چهارچوبی خطی در یک سلسله مراتب به هم متصل می شوند. عوامل ارتباطی در این الگو فیزیکی و آشکار می باشند. این سبک خصوصاً در سالهای 1950 و 1960 بسیار معمول بوده است.
3) فرمهای گروهی: : این فرمها نتیجه افزایش تراکم عناصر در اطراف یک راه به عنوان هسته مرکزی است که سازماندهی بسیاری از مجموعه های چنین بوده در فرم های مجموعه ای ارتباط نه به صورت مخفی ونه آشکار. بلکه به عنوان اصلی ترین جزء همزمان در راستای ساختار اصلی به صورت ارگانیک رشد می یابد.

انواع مجموعه های آپارتمان:
1. کوتاه مرتبه بودن آسانسور کم تراکم ( مثل خانه های ییلاقی ).
2. پر تراکم ( خانه های نیم همجوار مثل دوبلکس و تریبلکس و خانه های ردیفی ).
3. ساختمانهای میان مرتبه ( 4 تا6 طبقه بدون آسانسور خانه های بلوکی یا یک دیوار مشترک میانی ).
4. ساختمانهای بلند مرتبه- بلوک های مسکونی- خانه های تراسه- بلوکها و برج ها.
5. ترکیبی از انواع فوق.

ساختمانهای متوسط با ارتفاع پایین (کوتاه مرتبه):
(تنوع مدل، گونه پلان) بیرون زدگی (پرسپکتیو در نما) (ابتدایی بودن پنجره ها) داشتن مدرسه و کودکستان در داخل مجتمع، مغازه کافی شاپ و … داشتن حیاط بین بلوکها (خیابان کشی در سایتها، نشیمن های L شکل/ بالکن های کوچک) طبقات تیپ- شکل گیری بلوکها در حاشیه خیابانها (فضاهای بازی برای بچه ها) زمین ورزشی- بافت اصلی شهر.
ساختمانهای بلند مرتبه:
عدم مزاحمت ارتفاعی- داشتن مناظر خوب- داشتن زاویه جهت نور در ارتفاع- طبقه خدماتی- مدو لار- ایجاد فضای بازی کودکان در بنا (ساختمان) حداقل ها- هزینه زیاد- مناطق مرفه- تبلیغات.
* ساختمانهای بلند حومه شهر:
محدودیت طراحی ندارد- تیپ بزرگی از مدول- ویلایی- پیدمانفضا- فضاهای غیر ضروری- تنوع فرم هندسی- سقف شیبدار- عدم محدودیت فرم در سایت- فرم های جزیره ای.
* ساختمانهای تکاملی:
به روز نمودن- در مناطق قدیمی وجود ندارند.
* ساختمانهای مناطق کوهستانی.

بخش دوم :
معرفی سایت :
این سایت در شهرکی واقع در جنوب غربی بجستان در قسمت مرفه نشین و محدوده آبندان سردق واقع شده که ارتفاعی برابر 200 متر بالاتر از سطح شهر می باشد. اطراف این شهرک کاربریهای گردشگری آبندان قرار دارد. این شهرک مابین رینگ سواره و رینگ پیاده اطراف آببندان واقع شده است.
در این قسمت از شهر اکثر خانه های ساخته شده با تراکم متوسط ساخته شده اند . و تقریباٌ همه تک پلاکی می باشند.

نتیجه گیری :
دلایل انتخاب سایت :
1. رشد ساخت و ساز شهری در غرب و جنوب غربی شهر بجستان
2. کمبود مجتمع های مسکونی در این ناحیه.
3. رشد شهرک سازی در اطراف این آبندان و دسترسی آنان با مراکز شهر توسط دسترسی شریانی.
4. همجواری با آبندان بدلیل پتانسیل بالای طبیعی و دید و منظر.
5. تراکم بالا در ساخت و ساز طبق ضوابط شهرسازی

فصل سوم:

آنالیز سایت:

موقعیت سایت:
1-جهات جغرافیایی:

شرایط درونی زمین:
موقعیت: سایت در محدوده آبندان می باشد و تقریباً حالت شرقی- غربی دارد. شمال بطور 130 متر در امتداد خیابان 20 متری و جدار شرقی به طول 57 متر به پارک محله متصل است. ضلع جنوبی به طول 135 متر که انحراف 24 درجه ای از راستای شرقی- غربی دارد، به پارک جنگلی پیرامون آبندان منتهی است.
ضلع غربی سایت به طول 94 متر می باشد و انحراف 18 درجه ای نسبت به شمال دارد.
شکل، اندازه و تناسبات: شکل این سایت به شکل ذوزنقه قائم و زاویه
می باشد که لبه شمالی آن 16 درجه از راستای شرقی- غربی انحراف دارد. و مساحتی تقریباً برابر با 10000 متر مربع دارد.
عوارض طبیعی: در400 متری جنوب سایت آبندان قرار گرفته است که مرکز تفریحی شهر بجستان می باشد. در سایت مورد نظر اختلاف ارتفاعی برابر با 8 متر است که شیب آن از گوشه شمال غربی شدوع و به سمت جنوب شرقی و آبندان می باشد.

شرایط بیرونی زمین :

کاربریهای اطراف سایت: کاربریهای عمده اطراف سایت را کاربری مسکونی تشکیل می دهد که اکثر آنها تک پلاکی ولی به صورت چسبیده می باشد و کل بافت شهرک به این صورت می باشد که این کاربریها از نظر درشت دانه و ریز دانه به صورت زیر می باشد.
1. توده های سمت شمال به صورت یک توده درشت دانه بزرگ می باشد که در کل طول ضلع شمال کشیده شده است.
2. توده های سمت شرق به صورت یک بلوک درشت دانه در راستای سایر توده ها قرار گرفته است.
3. در ضلع شرقی سایت فضای سبز محله قرار دارد و به پارک جنگلی منتهی می شود.
4. کاربری تجاری در کل شهرک که به صورت ریز دانه هستند در امتداد خیابان 30 متری که از سه راهی خیابان 20 متری شمالی سایت در گوشه شمال غربی سایت شروع و تا میدان اصلی شهرک امتداد می یابد.
با توجه به کاربریهای اطراف سایت می توان به این نتیجه رسید. بدلیل وجود پتانسیل قوی گردشگری و تفریحی در ضلع جنوبی می توان، ویژگی طبیعت گرایی را در طرح ایجاد و تقویت نمود.
تراکم در اطراف سایت: بطور کلی از نظر تراکم کلیه توده های اطراف دارای تراکم متوسط و بالا هستند.
ارتفاع توده ها در اطراف سایت: ارتفاع توده ها در اطراف سایت بین 3 طبقه و 5 طبقه می باشند.
سایت آنالیز:
دسترسیها: الف) دسترسی سواره. ب) دسترسی پیاده.
الف) دسترسی سواره: دسترسی سواره سایت به سه دسته تقسیم می شود.
* دسترسی درجه 1 بلوار مطهری.
* دسترسی درجه 2 خیلبان 30 متری.
* دسترسی درجه 3 خیابان 20 متری شمال سایت.
تنها دسترسی سواره به سایت همان خیابان 20 متری شمال سایت می باشد.
سلسله مراتب دسترسی به سایت و شهرک نیز به این گونه می باشد. بلوک مطهری که هم رینگ سواره اطراف آبندان می باشد و هم جمع کننده چندین شهرک و اتصال آن به مرکز شهر.
ب) دسترسی پیاده: دسترسی پیاده سایت تنها از ضلع شمالی سایت ممکن می باشد که به دلایل زیر دسترسی پیاده از گوشه شمال غربی در نظر گرفته شده است.
* نزدیکی به جدار تجاری.
* جهت گیری نسبت به آبندان.
* ملاحظات اقلیمی از نظر هم سو نبودن با مسیر باد.
* نزدیکی به مرکز سایت.

دانه بندی توده ها:
توده های اطراف سایت در سمت شمال به صورت یکپارچه می باشد که در طراحی باید لحاظ گردد. و تقبل این توده در سایت باید بگونه ای دقیق نگریست.
جهت گیری توده ها:
کلیه توده ها، جهت شرقی- غربی می باشند و رو به راستای جنوب با اندکی اختلاف بدلیل ملاحظات اقلیمی دارند.

دانه بندی فضا:
فضاهای اطراف سایت بصورت درشت دانه عمدتاً در سمت شمال شرقی، در مرکز محله قرار گرفته اند.

دید و منظر:
دید از درون به بیرون در لبه جنوبی جداره سایت آبندان و پارک جنگلی واقع شده است که یکی از جاذبه های تفریحی شهر بجستان
می باشد. و در لبه شمالی در ارتفاع سه طبقه به بالا از شمال دید به کل شهر و از غرب کوه قلاور دیده می شود.

اقلیم:
شهر بجستان در منطقه گرمسیر شمال شرق کشور قرار دارد. اقلیم بجستان معرف آب و هوای گرم وخشک که متوسط درجه حرارت گرمترین ماه سال 32 درجه سانتی گراد است.

دما:
در این نمودار میانگین دمای سرد سال و ماههای گرم سال آورده شده است.

رطوبت: معدل رطوبت نسبس در شهرستان بجستان بدین صورت است.

فروردین
اردیبهشت
خرداد
تیر
مرداد
شهریور
مهر
آبان
آذر
دی
بهمن
اسفند
46
9/39
1/36
6/32
5/29
2/25
32
8/36
45
9/51
8/53
55
تابش :

سایه : عمق سایه بدلیل برودت هوا و میزان بارش برفاز اهمیت ویژه ای برخوردار است . در تصویر زبر با توجه به زاویه تابش در بجستان و و شیب زمین برای توده ای به ارتفاع 10 متر عمق سایه بصورت گرافیکی در دو فصل تابستان و زمستان نمایش داده شده است.

میزان بارندگی:

روزهای یخبندان:

مجموعه ساعات آفتابی :

باد :
در طول سال بادهای شرقی و جنوب غربی به ترتیب بادهای غالب و نائب غایب می باشند. در مواقع گرم سال از وزش بادهای غربی و جنوب غربی کاسته و بادهای شرقی افزایش می یابد. باد شرقی در زمستان سبب بارش برف و در تابستان به صورت نسیم ملایمی می وزد و گاهی سبب بارندگی
می گردد. از مهر ماه بادهای جنوب غربی افزایش قابل ملاحظه ای پیدا
می کنند. بادهای این جهت با نزدیک شدن به ماههای سرد سال از نظر سرعت افزایش می یابند.
باد شرقی، باد سرد منطقه (باد مزاحم) و باد غربی و جنوب غربی باد گرم و با سرعت و با فشار بالا می باشد که همراه با گرد و غبار است.
سرعت باد شرقی در زمستان 8/19 کیلومتر در ساعت و سرعت باد جنوبی در زمستان 6/30 کیلومتر در ساعت است که طبق میانگین، وزش بادها به صورت زیر است.

باد شرقی
باد جنوب غربی
دی
16 درصد
15 درصد
بهمن
15 درصد
13 درصد
اسفند
3/8 درصد
11 درصد

که بدلیل تاثیر عمده سرعت باد در دما و با توجه به گرمسیر بودن بجستان لزوم توجه و در نظر گرفتن این باد مشهود است.
بطور کلی:
در پاییز 49 درصد روزها، هوای آرام و 51 درصد روزها، هوا بادی است.
در زمستان 47 درصد روزها، هوای آرام و 53 درصد روزها، هوا بادی است.
نتیجه گیری :
بدلیل گرمسیر بودن منطقه حدالامکان باید جهت قرار گیری خانه ها رو به جنوب باشد البته تا 15 درجه اختلاف نسبت محور شمال- جنوب نیز می توان در نظر گرفت. با توجه به اینکه کاربریهای اطراف سایت عمدتاً مسکونی
می باشد توده گذاری ها باید در لبه شمالی، جهت تعریف مجموعه و جدار شهری باشد. از طرفی برای حفظ حریم معبر پیاده و سواره از یکدیگر جدا گردد. بهترین مسیر دسترسی از بیرون به درون از سمت شمال غربی سه راهی از خیابان 30 متری و 20 متری می باشد که هم به مراکز تجاری شهرک نزدیک می باشد و هم مسیر ارتباطی با شهر نیز می باشد.
همجواری با پارک جنگلی و آبندان و شیب زمین جهت ایجاد فضای سبز اختصاصی مجتمع مناسبمی باشد. پس ترجیحاً یک فضای سبز اختصاصی مجتمع در جدار جنوبی در نظر گرفته شود.
با توجه به شدت و گرمای باد شرقی توده ها باید سایت را محافظت نموده و در حقیقت درونگرا بوده و فضاهای داخلی را حفظ نمایند. سمت شرق و جنوب غربی سایت باید توده گذاری شود. و یا جهت قرار گیری توده ها باید به گونه ای باشد که باد را کانالیزه نماید. که استفاده از پوشش سبز در این جدارها پیشنهاد می شود.
بدلیل تیپولوژی در بافت شهری مناطق گرمسیر توده ها حدالامکان متراکم باشد.

فصل چهارم :
مطالعات تطبیقی :

فصل پنجم:
ضوابط و مقررات:
ضوابط ساختمان سازی در بجستان:
1. سطح کل زیر بنای مسکونی در هر پلاک معادل 120 درصد نسبت به سطح زمین مجاز می باشد.
2. حداکثر سطح اشغال مجاز در همکف معادل 60 درصد سطح کل زمین هر پلاک می باشد.
3. در نظر گرفتن حیاطی به عرض 3 متر از جبهه شمالی الزامی است.
ضوابط ساختمانی مجتمع های مسکونی:
1. سطح کل زیر بنای مجموع واحدهای مسکونی معادل 125 درصد نسبت سطح زمین مجاز می باشد.
2. سرانه زمین ناخالص به ازای هر واحد مسکونی حداقل معادل 100 متر باشد.
3. حداکثر سطح اشغال مجاز در همکف معادل 35 درصد سطح کل زمین می باشد، سطوح زیر بنایی نگهبانی، گلخانه، دوش و سرویسهای بهداشتی و استخر و فضای سر پوشیده تفریحی کودکان مشمول محدوده فوق نمی شود.
4. حداقل سطح ناخالص پارکینگ به ازای هر اتومبیل 5/12 متر مربع می باشد.
5. حداقل عرض معابر دسترسی به محل هلی پارک 5/5 متر رعایت گردد و شعاع دسترسی به محل پارکینگها از واحدها نباید بیشتر از 60 متر باشد.
6. شعاع دسترسی به سایر خدمات باید کمتر از 100 متر باشد.
7. در جبهه شمالی نزدیکترین فاصله بدنه ساختمانها از ضلع شمالی زمین نباید از 6 متر کمتر باشد.
8. در مورد جبهه جنوبی ضوابط مربوط به فاصله نزدیکترین بدنه ساختمان به ضلع جنوبی زمین به شرح زیر می باشد:
* حداقل فاصله بدنه جنوبی ساختمانهای مجتمع تا دو طبقه ارتفاع از ضلع جنوبی زمین نباید کمتر از ……. ص 36 ….. متر باشد در صورتیکه ارتفاع ساختمان در جبهه جنوبی تا دو طبقه باشد این محدودیت به 7 متر تقلیل می یابد.
* در مواردی که ارتفاع بدنه جنوبی ساختمانها بیش از ده متر باشد حداقل فاصله مجاز تا ضلع جنوبی زمین معادل ارتفاع ساختمان در همان بدنه می باشد.
* فاصله دو بلوک ساختمانی در امتداد شمالی- جنوبی و در امتداد شرقی- غربی نباید از ارتفاع بلوک جنوبی کمتر باشد.
پیلوت :
کف پیلوت حداکثر میتواند 20 سانتی متر از سطح حیاط مرتفع تر باشد.در پیلوت ،احداث پله ، آسانسور موتورخانه یک انباری کوچک سرویس و استخر سونا و جکوزی آزاد است.
ارتفاع از کف تا زیر سقف 2.20 متر است . علاوه بر تامین پارکینگ در پیلوت تعبیه انباری حداکثر 6 متر مربع به ازاء هر واحد بلا مانع است.
احداث و تقسیمات پیلوت نباید بیش از 30% مساحت پیلوت باشد.
مقررات ساختمانی در حوزه مسکونی : تراکم ساختمانی در کاربریهای مسکونی
تراکم کم 60% 20 + 100 % مساحت زمین
تراکم متوسط 60% 30 + 150 % مساحت زمین
تراکم زیاد 60% 240 % مساحت زمین تبصره 1: چنانچه مساحت زمین در کاربری مسکونی صد متر مربع و کمتر باشد سطح طبقه همکف می تواند معادل هفتاد درصد سطح زمین و سطح زیر بنای طبقات تا حد مجاز ساختمانی در تراکم ها مورد عمل قرار گیرد .

تبصره 2 : زیر بنای خالص هر واحد مسکونی در مناطق سه گانه شهری حداقل 50 متر مربع می باشد ( راه پله – راهرو – نورگیر و تراس جزء زیر بنای خالص نمی باشد ) . نحوه محاسبه تعداد واحدهای مجاز در هر قطعه زمین
حداقل زمین مورد نیاز یک واحد مسکونی ( آپارتمانی ) منطقه 1 منطقه 2 منطقه 3
تراکم کم 125 متر مربع 100 متر مربع 75 متر مربع
تراکم متوسط 100 متر مربع 75 متر مربع 62/5 متر مربع
تراکم زیاد 87/5 متر مربع 62/5 متر مربع 37/5 متر مربع
تعداد واحدهای مجاز از طریق تقسیم مساحت عرصه بر ارقام مربوط به حداقل زمین مورد نیاز یک واحد مسکونی بدست می آید در صورتیکه خارج قسمت از نیم بیشتر باشد ملاک عمل عدد بالاتر می باشد .

تبصره 1 : چنانچه زیر بنای واحدهای مجاز احداث شده 75 متر مربع و کمتر باشد 20% به تعداد واحدهای مجاز اضافه می گردد .
تبصره 2 : زیر زمین با کاربری انباری در صورتیکه ارتفاع آن از جدول خیابان تا زیر سقف 1.20 متر بیشتر نباشد و یا بصورت پارکینگ باشد ، در کلیه کاربریها جزء تراکم ساختمانی محسوب نمی شود .
تبصره 4 : خر پشته بام در ساختمانهای مسکونی جزء سطح زیر بنا محاسبه نمی شود و جزء ارتفاع ساختمان نیز محسوب نخواهد شد .
تبصره 2 :احداث پارکینگ پیلوتی مجاز است و در زیر بنا و طبقات محسوب نمی شود.
– سطح اشغال زیر زمین ها و محوطه سازی در احداث بنا به شکلی باشد که حداقل در 20 % زمین امکان کاشت درخت وجود داشته باشد.

*حداقل ارتفاع طبقات مسکونی2.65 m (کف تا زیر سقف)
حداکثر ارتفاع طبقات مسکونی 3.5 m در نظر گرفته می شود.

حداقل فضای باز
تا 2 طبقه 40% ، سه طبقه 45%، چهار طبقه50 % ، پنج طبقه 55% ،شش طبقه 60 %
*هواکش های توالت و حمام در ساختمان یک طبقه 1 متر مربع و برای هر طبقه اضافی ده درصد به مساحت اضافه می شود حداقل عرض هواکش 30 cm

* ارتفاع جان پناه حداقل60cm
* پیش آمدگی در معابر از محدوده صفحه ای از محور خیابان با شیب 200% ترسیم می شود نباید بیرون بزند
* پیش آمدگی عمود بر بدنه شارع باشد
* حداکثر ان در قطعات در خیابان های بالای 12 متر 1.2 متر است.
* عرض ان نباید از عرض پیاده رو بیشتر شود.
* ارتفاع آن از کف پیاده رو کمتر از 3.5 متر باشد.

مساحت بالکن ها و تراسها مسقف تا عمق 3 متر به شرح آتی در زیر بنا محاسبه می شود:
چنانچه 3 طرف باز باشد 3/1، دو طرف باز باشد 2/1، و سه طرف بسته 3/2 مساحت آن جزء زیر بنا محسوب می گردد .

تبصره : چنانچه ما حصل کسرها معادل یا بیش از 1/2باشد بعنوان یک واحد مورد قبول قرار خواهد گرفت .
پارکینگ
برای هر واحد مسکونی معمولی یک پارکینگ به مساحت 25 متر مربع (شامل محل پارک و حرکت)
حداکثر ارتفاع پارکینگ پیلوت 2.4 تعیین می شود. یک ورودی به عرض 3.5 متر باید در نظر گرفته شود.

* محاسبه عوارض زیر بنا بر اساس تعداد واحدهای اضافه شده این مصوبه مشمول پرداخت عوارض اضافه واحد نخواهد بود .
ضمناً عرض پیاده رو یک ششم عرض خیابان مربوط می باشد .
کنسول در قسمت راه پله : کنسول راه پله فقط می تواند در ارتفاع 2/20 یا 2/40 متر از کف احداث شود و حداکثر 70 سانتی متر پیش آمدگی داشته باشد و عرض آن سه متر باشد کنسولهای احداثی در خیابانها جزو تراکم ساختمانی محاسبه نمی شود .
تعاریف – ضوابط
-حیاط : حیاط خلوت با عرض دو متر و به مساحت 12 متر مربع جزء زیر بنا محسوب
نمی شود چنانچه عرض آن کمتر از 2 متر و یا مساحت آن کمتر از 12 متر مربع باشد
فقط در طبقه ای که کف حیاط خلوت در آن قرار دارد جزء زیر بنا محسوب می گردد.
-در واحدهای آپارتمانی (5 واحد و بیشتر ) برای تا مین نور اتاقهای اصلی آشپزخانه
نشیمن ، ناهارخوری،خواب و غیره می بایست ( حیاط خلوت ) حداقل 12 متر مربع با عرض حداقل 2 متر نور گیر در نظر گرفته شود.
-در مواردیکه که ساختمان بیش از 5 طبقه باشد بایستی نورگیری اتاقها بصورت منطقی پیش بینی شده به نحوی که مورد قبول کمسیون ایمنی و فنی شهرداری باشد .
-پنجره های مشرف به همسایه در حیاط خلوتها از کف طبقه اول بعد از 1.70 نصب شود .

پله فرار و آسانسور در ساختمانهای مسکونی
در ساختمانهای دارای پیلوت و چهار طبقه بالای پیلوت نیاز به آسانسور و پله فرار نمی باشد. همچنین در ساختمان 5 طبقه چنانچه طبقه آخر با طبقه چهارم بصورت دوبلکس باشد نیاز به نصب آسانسور و پله فرار نیست و درساختمانهای مسکونی بیش از پنج طبقه نصب پله فرار و آسانسور الزامی است .

پخی : میزان پخی در محل برخورد گذر گاه های اصلی مطابق طرح تفضیلی وبویژه مطالعات مهندسی ترافیک است در سایر موارد میزان پخی در دو ممر براساس یکدهم مجموع عرض دوگذرگاه متقاطع ودرمورد پخی پلاکهای مجاور گذرگاههای با عرض 10 متر و کمتر به گذرگاههای بیش از 10 متر حداکثر پخی در وتر معادل 2 متر تعیین میگردد.در محل تقاطع خیابانهای فرعی به اصلی که برابر طرح ترافیک یا طرح تفضیلی مشاور مسدود بوده و راه مستقیم به خیابان اصلی ندارد ،میزان پخی برابر دو دهم عرض خیابان فرعی تعیین می گردد. در شهر جدید میزان پخی ها رابر کروکی ملک طبق طرح مشاور خازنی یا میزان تعیین شده در طرح تفضیلی و هر کدام که بیشتر است می باشد .
.بخش د وم : اساسی ترین نوع شبکه راههایی که به مناطق مسکونی دسترسی می دهندبرای خدمات واورژانس کماکان پیش بینی دسترسی سواره بطورجداگانه ضروری است.
در این حالت دسترسی به داخل قطعه مسکونی بوسیله تعدادی دور برگردان می باشد قوسها و پیچها راههای دور برگردان از سرعت وسائط نقلیه خواهد کاست .اتومبیل شخصی و وسائط نقلیه خدماتی می توانند کاملاً به واحدهای مسکونی نزدیک شوند. دسترسی پیاده در کنار همین راههای دور برگردان قرار می گیرد .
این حالت دسترسی وسائط نقلیه به داخل قطعه مجموعه مسکونی توسط راههای حلقه ای با دور بر گردان و یا بدون دوربرگردان را نشان می دهد. پیش بینی محلهایی برای دور زدن اتومبیل در مسیر راه حلقه ای فقط در صورتی ضروری است که طول راه زیاد باشد . در این حالت اتومبیل سواری و وسیله نقلیه خدماتی به واحد مسکونی دسترسی نزدیک دارند. راههای حلقه ای باید به گونه ای طراحی شوند که مشوق رانندگی با سرعت زیاد نگردند .
رشته ای از میدانچه های به هم پیوسته این شبکه را تشکیل می دهد که این میدانچه ها حالتی نیمه خصوصی دارند .در حالی که میدانچه ها توسط وسائط نقلیه مورد استفاده قرار می گیرند ، برای استفاده پیاده نیز باید طراحی شده باشند .از این رو ترتیب دسترسی باید به گونه ای باشد که بوسیله شکل ساختمانها ، جزئیات دسترسی و منظره سازی فضای میدانچه ، از تا ثیر ضوت اتومبیل بر محیط مسکونی کاسته شود .
شبکه ای که بر اساس تعدادی میدانچه ناپیوسته قرار دارد . در این حالت واحدهای مسکونی با رعایت جهت اطراف میدانچه ها حلقه می زنند . هر میدانچه دارای عملکرد سواره و پیاده به طور توام است و حالت استقلال فضایی مجموعه هر میدانچه نسبت به حالت قبلی بیشتر است .
7- طرحی که مرکب است از دور برگردان ، فضاهای پیاده و فضاهای میدان مانند .
8- ترکیب این شبکه مبتنی بر یک رشته خیابانهای موازی عمدتاً شرقی غربی ( حالت فرعی ) و خیابانهای شمالی جنوبی ( حالت اصلی ) است . این ترکیبی است که دوران گسترش شهرها در حاشیه بخش میانی شهر شکل گرفته است .
ماشین در این حالت به تمام خانه ها دسترسی آسان دارد و در عین حال به علت مشخص نبودن قلمرو فضایی ، تمام فضای خیابانها در حاکمیت اتومبیل است ، لذا اهمیت عابر پیاده در مقابل اتومبیل ، بسیار فرعی است . بویژه برخی از خیابانها اصلاً پیاده رو ندارد .
حرکت سواره :
در طراحی یک منطقه مسکونی جدید باید از ایجاد دسترسیهایی که موجب ورود ترافیک محلی یا شهری
– غیر از آنچه که مورد نیاز منطقه مسکونی است -جلوگیری شود. در عین حال حرکت سواره در یک منطقه مسکونی باید مناسب ، سالم و مطبوع باشد .
با این اهداف ، طرحی دسترسی باید به گونه ای باشد ه انواع وسایل نقلیه مانند اتوبوس ، ماشین بارکش
وا تومبیل سواری هر یک تا مرز مناسب بتوانند به مجموعه مسکونی دسترسی پیدا کنند .
بخش اول: طراحی و جانمایی مجموعه
1-فضای مورد نیاز
1-1 لازم است فضاهای مختلف مجتمع های مسکونی در محل به گونه ای جانمایی گردند که مدیریت مجتمع به سهولت صورت پذیرد وهزینه های نگهداری آن به حداقل برسد.
2-1 به منظور امکان اداره مناسب مجتمع های مسکونی لازم است مکانی برای مدیریت و خدمات مجموعه در نظر گرفته شود. حداقل فضاهای اختصاص یافته برای این منظور در مجتمع های دارای کمتر از 200 واحد مسکونی ، 60 متر مربع و بیشتر از آن 100 متر مربع می باشد. موقعیت این مکان باید حتی الامکان در مرکز مجتمع و یا نزدیک ورودی اصلی آن باشد.موقعیت استقرار این فضا در مجموعه به گونه ای باشد که ضمن دسترسی مناسب برای ساکنین ، مستقل بوده و در مواقع برکزاری مراسم مزاحمتی را برای بلوکهای همجوارایجادننماید. این بنا با امکان مدیریت مجموعه باشد.
4-1 به ازای هر 70 تا 100 واحد مسکونی یک فضای تجمع عمومی( واحد همسایگی) در مجموعه در نظر گرفته شود و برای کل مجموعه( تا 500 واحد) فضای باز مرکزی پیش بینی شود. در صورت گسترده تر شدن مجموعه، طراحی فضاهای عمومی در مقیاس مناسب الزامی است.
در طراحی اینگونه فضاهای باز عمومی سلسله مراتب فضایی رعایت گردد. دارای دید، منظر، چشم انداز، سایه و …مناسب بوده و از جاذبه و مطلوبیت لازم برای وقوع تجمع های همسایگی برخوردار باشند.
5-1 ایجاد حداقل یک فضا برای بازی بچه ها با وسعت مناسب( حداقل 2 متر مربع به ازای هر واحد مسکونی ) ضروری است. موقعیت استقرار این فضا باید به گونه ای باشد که از ایمنی کافی برخوردار بوده و نیز امکان نظارت والدین بر روی آن وجود داشته باشد.
نکته : فضای بازی کودکان در محلی امن و دور از مسیرهای سواره طراحی گردد.
2- دسترسی ها
1-2 ورودی به مجموعه باید قابل کنترل بوده و در صورت فاصله دورترین دسترسی پیاده به ورودی کمتر از 250 متر باشد. تنها از یک ورودی استفاده گردد. همچنین پیش بینی یک ورودی اضطراری به منظور استفاده از جهت رفت و آمد ساکنین ، ماشین های امداد رسانی در مواقع اضطراری و نیز هنگام بسته بودن ورودی اصلی ضروری است.
2-2 لازم است ضوابط و مقررات شهرسازی برای معلولین جسمی- حرکتی ( مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران ) در مجموعه های شهری مورد توجه قرار گیرد.
3-2 در طراحی مجموعه و معابر آن حتی المقدور مسیرهای پیاده از سواره از یکدیگر تفکیک می گردد .
سیمای شهری
( 1-5 توجه به ویژگیهای فرهنگی محل و تداوم و حفظ آن در طراحی مجتمع های مسکونی الزامی است.
( 2-5 با استفاده از ترکیب مناسب مصالح نما و یا بکار گیری رنگهای متعادل و معمول سیمای مطلوب و هماهنگ با اطراف و موقعیت محلی و جغرافیایی برای مجتمع طراحی گردد.
(3-5 استفاده مناسب و حداکثر از دید و منظر موجود در اطراف مجموعه الزامی است.
(4-5 سیمای خارجی مجموعه باید با ویژگیهای فرهنگی منطقه همسو بوده و در این راستا دارای رشد و پویایی باشد.
(5-5 خط آسما ن مجموعه نباید در طول بیش از 50 متر بدون شکستگی در ارتفاع ادامه یابد. سعی شود با استفاده از تغییر در ارتفاع ساختمانها و سایر تمهیدات از ایجاد خط آسمان یکنواخت پرهیز گردد.
(6-5 به منظور طرح فضاهایی زیبا و دلنشین و کار آمد لازم است به ترکیب سطوح پر وخالی پرداخته شود.
(7-5 لازم است تو رفتگی ها و بیرون زدیگیهای نمای خارجی و ترکیب بلوکها به گونه ای باشد که ضمن رعایت مسائل اقلیمی مجموعه ای زیبا، همگن، متعادل و دلنشین را در پرسپکتیوهای مختلف شهری پدید آورد.
بخش چهارم

برنامه ریزی فیزیکی سایت :
موقعیت قرار گیری سایت: سایت مورد نظر در منطقه یک بجستان واقع شده است.
مساحت سایت: سایت مورد نظر دارای مساحتی حدود 10000 متر مربع می باشد.

( جمعیت هدف )
سیمای مخاطب :
در قسمت بررسی مطالعات زمینه، مخاطب هم از نظر اقتصادی و هم اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته است که به طور خلاصه می توان نتایج زیر را ارائه کرد:
* درآمد: میانگین درآمد خانواده های ساکن در سایت مورد نظر حدود 350 هزار تومان در ماه می رسد که از نظر دسته بندی اقتصادی مرفه رو به بالا به حساب می آیند.
* پیش بینی می شود اکثر ساکنین سایت مورد نظر دارای ملک شخصی می باشند.
* اکثر خانمها، کار در منزل را به عهده دارند و درصد کمی به کار بیرون مشغولند.
* وسایل نقلیه: از نظر استفاده از وسیله نقلیه اکثراً دارای این امتیاز بودند به طوری که از هر 10 خانواده می توان گفت که 8 خانواده ازوسیله نقلیه عموماً پیکان و پراید استفاده می کنند.
* سطح تحصیلات: اکثر ساکنین دارای مدارک دیپلم به بالا و کارمند و خانمها نیز شاغل می باشند و میانگین سن سرپرست خانواده برابر 40 تا 43 سال می باشد.
* میانگین سن فرزندان: این میانگین حدود 5/15 سال می باشد.
328 : تعدادکل خانواده های سایت.
42/15 : میانگین سن غالب فرزندان.
833 : جمع کل.
24 : تعداد خانوار.
تراکم ساختمانی: با توجه به ضوابط و مقررات در مجتمع مسکونی وهمچنین محل قرار گیری سایت، تراکم ساختمانی را در حدود 120 درصد می گیریم.
درصد سطح اشغال: مراکز سطح اشغال در همکف در مجتمهای مسکونی 35 درصد سطح کل زمین می باشد، سطوح زیر بنایی نگهبانی، گلخانه، دوش و سرویسهای بهداشتی و استخر و فضای سر پوشیده تفریحی کودکان است.
بدلیل تقسیم بندی کلان:
مساحت زمین مسکونی:
سطح اشغال مجاز همکف:
تعداد طبقات:
تعداد واحدها: 80 واحد.
تعداد پارکینگ های سر پوشیده باز:
با توجه به بافت جمعیتی این شهرک:
80 درصد واحدهای مسکونی 3 خواب. 16 درصد 2 خواب. 4 درصد 1 خواب. در نظر گرفته می شود.

طــراحـی
معمــاری

موضوع :

70


تعداد صفحات : 74 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود