تارا فایل

سیستم تلویزیون رنگی و سیاه و سفید


بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع
سیستم تلویزیون رنگی و سیاه و سفید

منابع و مآخذ: 1-تلویزیون سیاه و سفیداز مجید عبدالحمیدی 2-تلویزیون سیاه و سفیدو رنگی به ضمیمه ویدئو از مهندس القابی 3-تلویزیون ترانزیستوری از هیئت مهندسین REAترجمه فرهادپور ،گل افشان 4-ساختمان و تعمیر تلویزیون ترانزیستوری از رابرت جی سید لتون ترجمه م،آزفیفو 5-تلویزیون از مهندس اوتمازی مقدم 6-خودآموزی تعمیر تلویزیون از مهدی ذوقی 7-تلویزیون های بسیار ساده است از 1-اسبرک ترجمه اصغر آزدین 8-جزوه تلویزیون از مهندس محمد علی بیگی از انتشارات دانشگاه علو و صنعت 9-تلویزیون از مهندس ربانی از انتشارات دانشگاه امیر کبیر

تاریخچه
تاریخ پیدایش تلویزیون به سال ۱۸۸۴ میلادی برمی گردد. زمانی که یک دانش آموز آلمانی به نام پاول نیپکو نخستین سیستم الکترومکانیکی تلویزیونی را با توانایی انتقال یک تصویر ثابت اختراع کرد. این سیستم از طریق روشن کردن یک عکس به وسیلهٔ لنز و یک صفحهٔ چرخشی کار می کرد (صفحهٔ نیپکو). روزنه های چهارگوش (سوراخ های کوچک) بر روی صفحه بریده شده بودند و خط های عکس را تا جایی که عکس کاملاً پویش شود دنبال می کردند. هرچه تعداد این روزنه ها بیشتر می شد، خط های بیشتری هم دنبال می شدند، و ازاین رو جزئیات بیشتری هم نمایان می شد. دستگاه نیپکو تا پیشرفت فناوری تقویت کننده الکترونیکی لامپ خلا و لامپ پرتو کاتدی عملاً قابل استفاده نبود. در سال ۱۹۰۷، بوریس روزینگ، دانشمند روس، برای نخستین بار توانست با استفاده از لامپ پرتو کاتدی در دستگاه گیرندهٔ تلویزیونی، شکل های سادهٔ هندسی را از طریق تلویزیون منتقل کند. در سال ۱۹۲۳، ولادیمیر زوریکین، دانشمندِ دیگرِ روس، صفحهٔ نیپکو را با یک عنصر الکترونیکی جایگزین کرد. این موضوع باعث به وجودآمدن سطح بالاتری از جزئیات بدون افزایش تعداد پویش ها در واحد زمان شد. در سال های نخستِ دههٔ ۱۹۰۰ (۱۲۸۰ خورشیدی) مهندسان دریافتند که می توان تصویر را با استفاده از امواج رادیویی فرستاد. اما این کار تا سال ۱۹۲۶ (۱۳۰۵ خورشیدی) عملی نشد.

سرانجام، جان لوگی بِرد، دانشمند اسکاتلندی، با استفاده از دیسک نیپکو برای نخستین بار موفق شد تصاویر متحرک تلویزیونیِ ضد نور (در سال ۱۹۲۵)، و تصاویر متحرک سیاه و سفید (۱۹۲۶) را در لندن منتقل کند. اختراع جان لوگی بِرد نخستین انتقال تصویر واقعیِ تلویزیونی به شمار می رود. تنها یک سال بعد، در ۱۹۲۷ میلادی (۱۳۰۶ خورشیدی)، جان لوگی برد نخستین دستگاه ضبط تصاویر ویدئویی را اختراع کرد. او با استفاده از مدولاسیون توانست سیگنال های دوربین تلویزیونیِ خود را تا حد سیگنال های صوتی تغییر دهد و سپس آن ها را روی صفحهٔ ضبط صوت ۱۰ اینچی ضبط کند. چند صفحه از ویدئوهای ضبط شدهٔ جان لوگی برد باقی مانده اند که ویدئوهای ضبط شده در آن ها در دههٔ ۱۹۹۰، با استفاده از تکنولوژی دیجیتال، استخراج و بازسازی شدند.
جان لوگی برد همچنین تلویزیون رنگی مکانیکی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد. سیستم برد کاملاً با لامپ تصویر الکترونیکی و دوربین های امروزی متفاوت بود. در سیستم او تصویر به کمک صفحهٔ گردان عظیمی به طور مکانیکی روبیده می شد. این صفحهٔ گردان سوراخ هایی برای عبور نور داشت. کیفیت اولین تصاویر او خیلی بد بود و فقط ۳۰ خط داشت. اولین تلویزیون مکانیکی از صفحهٔ نیپکو با سه فنر مارپیچ استفاده می کرد که هر فنر برای یکی از سه رنگ اصلی (قرمز، سبز، آبی) به کار برده می شد، در آن زمان عدهٔ کمی از مردم دستگاه تلویزیون داشتند و داشتن تجربهٔ تماشای تلویزیون اهمیت چندانی نداشت.

ر سال ۱۹۳۵ اولین سیستم تلویزیون الکترونیکی توسط شرکت EMI تشریح شد. در سال ۱۹۳۹ شانزده شرکت در آمریکا شروع به ساخت یا طراحی برای ساختِ دستگاه تلویزیون الکترونیکی کردند. در سال ۱۹۴۱ کمیتهٔ بین المللیِ سیستم های تلویزیونیِ NTSC یک مجموعه راهنما برای مخابرهٔ تلویزیون الکترونیکی ارائه داد.
دههٔ ۱۹۵۰ یک دورهٔ زمانیِ مهم و طلایی در پیشرفت تلویزیون به شمار می آید. مبدا تلویزیون های سیاه و سفید، سال ۱۹۵۶ است. هزینهٔ دستگاه تلویزیون سرانجام در این زمان کاهش پیدا کرد.[در سال ۱۹۵۳ میلادی (۱۳۳۲ خورشیدی) تلویزیون رنگی، و در دو دههٔ اخیر، تلویزیون های مسطح اختراع شدند. منشا تلویزیون امروزی می تواند در زمان گذشته با کشف خاصیت هدایت نوریِ مادهٔ سِلِنیُم توسط ویلوگبی اسمیت در سال ۱۸۷۳، و اختراع دیسک اسکن توسط پاول نیپکوو در سال ۱۸۸۴ بررسی و ردیابی شود. همهٔ سیستم های عملی و کاربردیِ تلویزیون از این اصل بنیادیِ اسکنِ یک تصویر برای تولید سیگنال های سری زمانی برای نمایش آن هستند. این نمایش تصویری سپس به وسیله ای ارسال می شود که برخلاف عمل اسکن کردن عمل می کند. دستگاه آخری، تلویزیون (یا دستگاه تلویزیون) است که با توجه به توانایی های چشم انسان، تصویر یکسان و مناسبی تهیه می کند و نمایش می دهد.

تکنیک های الکترومکانیکی پیش از جنگ جهانی دوم به طور قابل ملاحظه ای توسط چارلز فرانسیس جنکینز و جان لوگی بِرد توسعه و تکمیل شد.
تلویزیون، به خاطر ارائهٔ تصویر، نسبت به رادیو جاذبهٔ بیشتری دارد و بُعدِ تازه ای به آن ارائه می کند. چشم ها را به خود خیره می کند و به علاوه، فهم پیام را آسان تر می کند؛ چون تصویر و صدا اطلاعات کامل تری به مخاطب می دهد؛ تلویزیون از جهت کنترل و تسلط بر افکار عمومی، رسانه ای بسیار قوی و موثر است. در کشورهای پیشرفته، امروزه از رادیو به عنوان وسیلهٔ ارتباط بین اللمل استفاده می شود.

پخش منظم برنامه ها در ایالات متحدهٔ آمریکا بریتانیای کبیر،آلمان،فرانسه، اتحاد جماهیر شورویپیش از جنگ جهانی دوم بود. اولین پخش تلویزیونیِ منظم با سطح مدرن که ۲۴۰ خط یا بیشتر تعریف می شود، در بریتانیا در سال ۱۹۳۶ (۱۳۱۵ خورشیدی) انجام شد و به سرعت به «سیستم A» با ۴۰۵ خط ارتقا یافت. شبکه های پخش محلی در ایالات متحدهٔ آمریکا در سال ۱۹۴۶ شروع به کار کردند و تا اواسط دههٔ ۱۹۵۰ (دههٔ ۱۳۳۰ خورشیدی) تلویزیون به بخشی عمومی و همگانی زندگی آمریکایی تبدیل شد. وقتی که پخش از طریق هوای آمریکای شمالی در ابتدا هزینه های جانبی برای مشتریان (به عنوان مثال، هزینهٔ دسترسی و استفادهٔ بیشتر و نگهداری تجهیزات و سخت افزار) نداشت و پخش کنندگان تلویزیونی قبلاً هزینه های خود را از طریق درآمدهای پخش آگهی تامین می کردند، مشتریانِ تلویزیونِ ایالات متحدهٔ آمریکا به طور فزاینده ای برنامه های دلخواه خود را از طریق ثبت نام در سیستم تلویزیون کابلی یا فرستنده های ماهواره ای مستقیماً به خانهٔ خود به دست آوردند. در بریتانیا از سوی دیگر، صاحبان هر تلویزیون باید هزینهٔ مجوز تلویزیون را سالیانه پرداخت کنند.
در دههٔ ۱۹۶۰ (دههٔ ۱۳۴۰ خورشیدی)، ژاپنی ها با استانداردهای NTSC موافقت کردند. در اواخر همان دهه، اروپا دو استانداردِ جدیدِ مخابرهٔ تلویزیون معرفی کرد:
SECAM: استاندارد پخش تلویزیونی در فرانسه و خاورمیانه و قسمت هایی از اروپای شرقی.
PAL: استاندارد تلویزیون حکم فرما در اروپا.
اولین تلویزیون رنگی به وسیلهٔ تکنولوژی های پردازش سیگنال دیجیتالیِ مجتمع، در سال ۱۹۸۳ به بازار عرضه شد.

در یک جلسه در سال ۱۹۹۳، گروه تصویر متحرک (MPEG) تعریف ویدئو، صوت و سیستم های MPEG-2 را کامل کردند. از ۱۹۹۹ بیشتر رسانه های ارتباط جمعی به فناوری دیجیتال تغییر یافتند. در ژانویهٔ ۲۰۱۳، ال جی الکترونیکس نخستین تلویزیون تجاری بر پایهٔ دیود گسیل نور ارگانیک (OLED) را روانهٔ بازار کرد. صفحهٔ تلویزیونیِ این نسل از نمایشگرها، به نسبتِ تلویزیون های ال سی دی، متداول و نمایشگرهای پلاسما بسیار نازک تر، کارآمدتر، پُرتوان تر، و واضح تر هستند

تکنولوژی
اجزای یک سیستم تلویزیون
اجزای یک سیستم تلویزیون ساده عبارتند از:
یک منبع تصویر- این می تواند یک دوربین ویدئوی حرفه ای برای عکسبرداری زنده و ارسال فیلم باشد.
یک منبع صدا
یک فرستنده که یک یا چند سیگنال تلویزیونی را با اطلاعات تصویر و صدا برای ارسال مدوله می کند.
یک آنتن گیرنده (تلویزیون) که سیگنالهای تصویر و صدا را دوباره از پخش تلویزیونی بازیابی می کند.
یک وسیله نمایشگر که سیگنالهای الکتریکی را به نور مرئی تبدیل می کند.

یک وسیله صوتی که سیگنالهای الکتریکی را به امواج صدا تبدیل می کند که همراه تصویر پخش می شوند.
سیستم های کاربردی تلویزیون شامل تجهیزاتی برای انتخاب منابع مختلف تصویر، مخلوط و ترکیب کردن تصاویر از چندین منبع به صورت یک تصویر، درج سیگنالهای ویدئویی از قبل ضبط شده، هم زمان کردن سیگنالهای منابع مختلف، و تولید تصویر مستقیم با کامپیوتر برای منظورهایی مانند معرفی اطلاعات ایستگاه پخش می باشد. ارسال می تواند از طریق هوا و توسط فرستنده های زمینی، از طریق کابل های فلزی یا نوری، یا توسط رادیو با ماهواره صورت گیرد. ممکن است در هر جایی به صورت زنجیروار سیستم های دیجیتال تعبیه شوند تا امکان کیفیت بهتر ارسال تصاویر را فراهم سازند، پهنای باند ارسال را کاهش دهند، افکتهای مخصوص اضافه کنند، امنیت و حفظ اطلاعات ارسال شده را جهت جلوگیری از دریافت آن ها توسط کسانی که در این سرویسها ثبت نام نکرده اند فراهم کنند.

تکنولوژی نمایشگر
به لطف پیشرفت در تکنولوژی نمایشگرها، امروزه چندین نوع مختلف از نمایشگرهای ویدئویی وجود دارد که در دستگاه های تلویزیون استفاده می شوند:
"CRT" نمایشگرهای رایجتر لامپ اشعه کاتدی این نوع نمایشگرها زیاد گران نیستند و تکنولوژی ویرایش شده برای آن ها وجود دارد که بهترین کیفیت تصویر را در حالت کلی فراهم می کند. آز آنجایی که رزولاسیون اصلی این نمایشگرها ثابت نیست، در بعضی از موارد آن ها قابلیت نمایش منابعی با رزولاسیون های متفاوت را با کیفیت تصویر بالا دارند.
" پانل فلت LCD" یاً"پلاسما: پیشرفتهای جدید نمایشگر پانل فلت  برای تلویزیون ها که از سیستم نمایشگر کریستال مایع ماتریکس فعال، نمایشگر  CD یا فناوری نمایشگر پلاسما را به ارمغان آورده است. پانل فلت LCDها و نمایشگر پلاسما به اندازه ۱ اینچ صخامت دارند و می توانند مانند یک تابلو از دیوار آویزان شوند یا روی پایه قرار بگیرند. بعضی مدل ها را می توانند به عنوان نمایشگر رایانه به کار برد.

" پانل LCD : درواقع عضو اصلی نمایشگر یعنی لایه LCD (نمایشگر کریستال مایع) در هر دو به یک شکل و به عنوان پنل رنگی اصلی که شامل تمامی ارایش های پیکسلی و ساب پیکسل های اصلی RGB یا بعضا Y و W هم تعبیه می شود و مربوط به همان لایه LCD است و در تمامی تلویزیون های LCD قدیم کاملا یکسان است .
" پانل LED " :تنها چیزی که باعث تفاوت بین LCD یا LED میشود صفحه پشت لایه LCD است و وظیفه ان تغذیه و نور رسانی به ان لایه را بر عهده دارد که در LCD TV های قدیم یا درواقع LCD Backlight CCFLs یعنی لامپ های سرد فلوئورسنت کاتدی وظیفه تامین نور و تغذیه این لایه را بر عهده داشتن که جدیدا با یک جهش در LED TV ها بک لایت را بسیار نازک ترکردن و بجای ارایش فلوئورسنتی از LED یا دیود های ساطع کننده نوری استفاده کردن که هم دقت بکلایت به شدت بالا رفته در تغذیه،کیفیت و حجم نور رسانی، هم روند تولیدش سهل تر شد.

هرکدام نقاط ضعف و مزایای مخصوص خود را دارند. نمایشگر LCD پانل تخت می تواند زاویه مشاهده را کمتر و باریکتر کرده و بنابراین با محیط خانه تناسب نداشته باشد. صفحه های نورافکن عقبی در شرایط طبیعی روشنایی روز یا اتاقهایی که کاملاً روشن هستند به خوبی عمل نمی کنند و به محلهای مشاهده تاریک نیاز دارند. در سال های اخیر، پانل های LED در ساخت تلویزیون مخصوصاً تلویزیون های با اندازه بزرگ استفاده می شود. نمایشگرهای LED باریک تر از LCD هستند و مصرف برق کمتری دارند اما از لحاظ کیفیت تصویر تفاوت چندانی با LCD ندارند. نمایشگرهای LED گران تر از LCD هستند.

عمر مفید انواع رایج نمایشگر های تلویزیون
Plasma عمر مفید پنل های پلاسما تا ۱۰۰ هزار ساعت براورد شده و این یعنی اگر که شما روزانه بین ۵ الی ۸ ساعت وقف تماشای محتوا در این نوع نمایشگر کنید، ۳۴ تا ۵۰ سال تلویزیون و پنل سالمی رو خواهید داشت.
LED پنل های اولد در ابتدا از آرایش پیکسلی آسیب پذیر و ابتدایی RGB استفاده میکردند که عمر مفید بسیار کمی هم داشتن چیزی حدود ۳ تا ۶ هزار ساعت چراکه فشار وارده بر روی ساب پیکسل آبی بیش از حد بود اما در حال حاضر اولد های WRG B تولید و عرضه می شوند که عمر مفیدی با حدود ۸ تا ۱۲ هزار ساعت را دارا هستند یعنی ۴ تا ۸ سال حداکثر این نمایشگر ها سلامتشون تضمین می شود
OLED پنل های LED انواع مختلفی دارند و وابسته به روشنایی و کنتراستی که دارند عمر مفیدشون هم متغیر خواهد بود. در حالت کلی این نوع نمایشگر ها بین ۳۰ تا ۶۰ هزار ساعت عمر مفید داشته که به راحتی تا ۸ الی ۱۵ سال سرحال و سالم خواهند ماند.

Face Recognition (تشخیص چهره)
با تشخیص چهره از سهولت ورود به سیستم  Smart Hub با برنامه کاربردی تعامل هوشمند، لذت ببرید. به کمک دوربین داخلی تلویزیون، این سیستم بی نظیر می تواند به طور خودکار چهره شما را بشناسد و نیاز به تایپ نام کاربری (ID) و رمز ورود با ریموت کنترل را رفع کند. این باعث می شود که تلویزیون، چهره شما را تشخیص می دهد.

واژه های مربوط به تلویزیون
وضوح تصویر مجموعه تعداد نقاط منفردی است که به عنوان پیکسل ها در روی صفحه مورد نظر شناخته می شود. وضوح نمونه ۸۰۰x۶۰۰ بدین معنی است که صفحه تلویزیون ۸۰۰ پیکسل در عرض خود و ۶۰۰&nbsp پیکسل در محور عمودی دارد. وضوح بالای مشخص شده وضوح بیشتر تصویر را نشان می دهد. کنتراست یک اندازه گیری میزان نقاط روشن و تاریک روی صفحه می باشد. معیار نسبت بالاتر کنتراست، تصویرهای بهتر و جالب تر ارائه می کنند که واژه ای برای جزئیات غنی بودن مقدار عمق و سایه تصاویر است.

حداکثر روشنایی انواع رایج نمایشگر های تلویزیون
LED/IPS
در نمایشگر های LED از نوع IPS ما در کمترین حالت ممکن، حداکثر روشنایی ۲۵۰نیت و در بهترین نوع آن حداکثر روشنایی ۶۷۰نیت را شاهد هستیم.
LED/VA
پنل های وی ای بسیار متنوع هستند؛ به همین سبب روشنایی، قیمت تلویزیون و تکنولوژی ساخت آن ها و حتی انواع بکلایت به کار رفته در آن ها نیز متفاوت است و در ساده ترین نوع آن ها ما شاهد ۲۵۰ نیت روشنایی و در بهترین آن ها ۲۴۰۰ نیت روشنایی واقعی را شاهد خواهیم بود حتی جدیدا سونی اظهارداشته که تلویزیون پرچمدار جدید خودش یعنی مدل Z9G به نمایشگری از نسل بعد مجهز بوده و می تواند به راحتی تا ۴۰۰۰نیت روشنایی ارا ائه دهد.
OLED
پنل های گسیل دهنده نور ارگانیکی یا اولد درواقع جدیدترین و پیشرفته ترین و البته حساس ترین نوع پنل ها هستند که از بکلایت استفاده نمی کنند؛ به همین سبب روشنایی ای بین ۱۲۵ نیت تا ۱۰۰۰ نیت را این نوع پنل ها دارا هستند.

باند فرستادن
باندهای مختلف از بسامدهایی که تلویزیونها در آن ها کار می کنند، بستگی به کشور محل استفاده دارند. سیگنالهای VHF و UHF در باندهای I IIو V معمولاً استفاده می شوند. فرکانسهای پایین تر پهنای باند کافی برای برای تلویزیون ندارند. اگرچه BBC در اوایل از باند I VHF در ۴۵ مگاهرتز، استفاده می کرد، این فرکانس مدت زیادی برای این مورد استفاده نشد. باند II برای ارسال و پخش رادیویی FM استفاده می شود. بسامدهای بالاتر بیشتر مانند موجهای نور عمل می کنند و در ساختمان ها نفوذ نمی کنند یا از اطراف موانع به خوبی رد نمی شوند که بتوانند برای پخش سیستم تلویزیونی سنتی مورد استفاده قرار بگیرند، بنابراین آن ها بطور عمومی برای پخش ماهواره ای استفاده می شوند، که از فرکانسهایی در حدود ۱۰ گیگاهرتز استفاده می کند. سیستم های تلویزیونی در بیشتر کشورها سیگنالهای ویدئو را مانند سیگنالهای AM، (مدولاسیون دامنه) و صدا را به صورت سیگنالهای FM، (مدولاسیون بسامد) رله می کنند. یک استثناء در این مورد کشور فرانسه است که صدا را مانند سیگنالهای AM رله می کند.

معیار نسبت ه
«معیار نسبت» به اندازه گیری های افقی به عمودی تصویر گفته می شود. تلویزیونهایی که بطور مکانیکی اسکن می شدند در اول توسط جان لوگی بایرد در سال ۱۹۲۶ با معیار نسبت ۷٫۳، مورد استفاده قرار گرفتند که در جهت سرو شانه یک شخص در مشاهده نمای نزدیک بود.
بیشتر سیستم های تلویزیونی اولیه از اواسط دهه ۱۹۳۰ به این طرف همان معیار نسبت به میزان ۴:۳ که برای تطابق با معیار آکادمی در فیلم های سینمایی آن زمان استفاده می شد، انتخاب کرده بودند. این معیار نسبت بقدر کافی مربع شکل بود که بطور راحت و آسانی در اطراف لامپ اشعه کاتدی نمایشگرهای CRT که می توانست با فناوری، تولید و ساخت آن زمان تهیه شود، استفاده شود. (فناوری CRT امروزی به تولیدکنندگان امکان می دهد که لامپهای خیلی پهن تر و صاف تر که تکنولوژیهای صفحه تخت آن را بطور ثابت خیلی عمومی و رایج تر کرده و محدودیت های تکنیکی معیار نسبت را ندارد، تولید کنند). سرویس تلویزیونی BBCاز لامپهای بیشتر مربع مانند ۵:۴ معیار نسبت از سال ۱۹۳۶ به 3 April ۱۹۵۰ موقعی که به معیار نسبت ۴:۳ سویچ می شود، استفاده می کند. این کار مشکلات جدی ایجاد نمی کرد، چون بیشتر دستگاه های تلویزیونهای آن زمان از لامپهای گرد و دایره ای شکل که به راحتی با معیار نسبت ۴:۳ هنگام تغییر ارسال سیگنالها تنظیم می شدند، استفاده می کردند.

در دهه ۱۹۵۰ استودیوهای فیلم به سمت صفحه پهن تمایل ورزیدند و معیار نسبتهایی مانند سینما اسکوپ تلاش کرد که محصولات تولیدی خود را از برنامه های تلویزیونی دور نگهدارد. اگرچه در اول این کار فقط یک حیله بود ولی صفحه پهن هنوز فرمت انتخاب امروزی است و معیار نسبت مربع شکل فیلم ها به ندرت دیده می شوند. بعضی افراد می گویند که صفحه پهن موقعی که اشیای را بلند هستند به صورت سراسرنما نشان می دهد واقعاً یک ایراد و مشکل بزرگ است، بعضی دیگر می گویند که مشاهده طبیعی بیشتر از بلندی سراسرنما است و بنابراین نمایشگرهای صفحه پهن برای چشم مناسب هستند.

سویچ و تغییر به سیستم های تلویزیونی دیجیتال به عنوان یک فرصت برای تغییر فرمت تلویزیونی از معیار نسبت قدیمی ۴:۳ (۱٫۳۳:۱) به معیار نسبت ۱۶:۹ (تقریباً ۱٫۷۸:۱) استفاده شد. این عمل تلویزیونها را قادر می سازد که به معیار نسبت صفحه پهن مدرن یا سینما که معیار نسبتی از ۱٫۶۶:۱ از ۱٫۸۵:۱ تا ۲٫۳۵:۱ دارند، نزدیکتر شوند. دو متد برای حمل و انتقال محتویات صفحه پهن وجود دارد آنکه برای استفاده بهتر است فرمت صفحه پهن آنامورفیک نامیده می شوند. این فرمت خیلی مشابه تکنیک استفاده شده برای فریم فیلم صفحه پهن در داخل فریم فیلم ۱٫۳۳:۱٫۳۵ میلی متری است. تصویر هنگام ضبط بطور افقی فشرده می شود، و سپس هنگام پخش دوباره باز و گسترده می شود. فرمت ۱۶:۹ صفحه پهن آنامورفیک اولین فرمتی بود که توسط پخش تلویزیون PALPlus اروپایی معرفی شد و کمی بعد در «صفحه پهن» DVD, ATSC، سیستم تلویزیون با کیفیت بالا(HDTV) از فرمت صفحه پهن، بدون فشردگی افقی یا بازشدن دوباره استفاده می کند.
امروزه «صفحه پهن» از تلویزیون به محاسبه گرها و رایانه ها جایی که کامپیوتر رومیزی و کامپیوترهای کیفی بطور عمومی مجهز به نمایشگرهای صفحه پهن می باشند. بعضی شکایات دربارهٔ اختلال معیار نسبت تصویر فیلم به علت نرم افزار پخش بعضی از DVDها که این معیار نسبت را در نظر نگرفته اند وجود دارد، اما این فقط یک چیز فرعی برای کیفیت نرم افزار پخش DVDها است. بعلاوه، نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر رومیزی و کامپیوتر کیفی در معیار نسبت ۱۶:۱۰ هم از نظر اندازه فیزیکی و هم در تعداد پیکسل ها و نه در معیار نسبت ۱۶:۹ تلویزیونهای مورد استفاده، که باعث پیچیدگی بیشتر می شود، می باشند. این نتیجه فرضیه یکسان مهندسین کامپیوتر نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر است که مردم مشاهده محتویات در معیار نسبت ۱۶:۹ در رایانه خود را بر ناحیه ای از صفحه که با کنترلهای پخش معکوس شود، نوار وظایف و دستورها که مانع مشاهده محتویات تمام صفحه می شود، ترجیح می دهند.

عدم تطابق معیار نسبت
عوض شدن و تکمیل صنعت تلویزیون در مورد معیار نسبت (تصویر) بدون مشکلات نبوده است و حالا هم می تواند مشکلات قابل توجهی هم داشته باشد.
نمایش معیار نسبت صفحه پهن تصویر (مستطیل) در معیار نسبت مناسب (مربع ۴:۳) می تواند نمایش داده شود.
اینچ «جعبه حروف»، فرمت با نوار سیاه در بال و پایین"
با بخشی از تصویر که خراب شده، معمولاً کناره چپ و راست تصویر بریده می شود یا در "وسیله مشاهده و اسکن بخش های انتخاب شده توسط کاربر بریده می شوند.

با تصویر بطور افقی فشرده شده
یک معیار نسبت مناسب یا یک تصویر (مربع یا ۴:۳) در معیار نسبت صفحه پهن نمایش (مستطیل با افقی طولانی) که در بالا نشان داده شد.
در «(فیلم) جعبه بالایی» فرمت، با نوار عمودی سیاه به سمت چپ و راست
با بخش های بالایی و پایینی تصویر که بریده شده (یا در «کنار و هنگام اسکن» بخش های انتخاب شده توسط کاربر) بریده می شوند.
با تصویر افقی که مختل شده است.

یک سازگاری عمومی بمباران یا تهیه موادی است که معیار نسبت ۱۴:۹ ارائه می دهند و قسمتی از تصاویر را در هر سمت برای نمایش با معیار ۴:۳ حذف می کنند، و بعضی قسمت های تصاویر را در نمایش با معیار ۱۶:۹ حذف و بریده می کنند. در سال های اخیر عملکرد سینما توگرافیک که به نام فیلم سوپر ۳۵ میلی متری (برنده و قهرمان شده توسط) جیمز کامرون برای فیلم تعدادی از فیلم های سینمایی مهم را را مانند «تایتانیک»، «قانوناً بلوند»، «قدرت آوستین“، و» ببر کمین گرفته، هیولای مخفی «استفاده شده است. این نتیجه باعث ایجاد این نظریه شد که فیلم نگاتیو دوربین می تواند برای تهیه چاپهای تئاتری صفحه پهن و هم استاندارد» تمام صفحه «استفاده شود که با استفاده از آن ها برای تلویزیون /VHS/DVD از نیاز به» جعبه حروف «یا کاهش اطلاعات با موقعیت خراب شدن» پن –و- اسکن" ایجاد می شود اجتناب شود.

تجهیزات جانبی تلویزیون
امروزه بسیاری از تجهیزات جانبی برای تلویزیون وجود دارد که شامل کنسولهای بازی های کامپیوتری و ویدئویی، ضبط کننده ویدئو کاست، جعبه بالایی برای تلویزیون کابلی، تلویزیون ماهواره ای DVB و دستگاه های DVB-T، گیرنده تلویزیون دیجیتال، پخش کننده های DVD، یا ضبط کننده ویدئوی دیجیتال (شامل ضبط کننده های ویدئویی شخصی، PVRs) می باشند. بازار وسایل جانبی به رشد خود همگام با توسعه تکنولوژی جدید ادامه داده است.

استفاده در مناطق مختلف جغرافیایی
آگهی و تبلیغات
از زمان راه اندازی تلویزیونهای تجاری در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۴۰، این تلویزیونها بیشتر جهانگیر شدند و متدهای رایج و عمومی برای فروختن محصولات از هر نوعی، مخصوصاً کالاهای مصرفی از طریق تبلیغات تلویزیونی رواج یافت. قیمت های آگهی ها و تبلیغات در آغاز توسط معیار نیلسون تعیین می شد.

تهیه برنامه
انجام و تهیه برنامه های تلویزیونی که برای عموم مردم پخش می شود می تواند به روش های متفاوت بسیاری بکار برده شود. بعد از تولید، مرحله بعدی بازاریابی و انتقال محصولات به بازارهای جهانی است که شما برای جذب مخاطب این کار را انجام می دهید. این کار بطور نمونه در دو سطح اتفاق می افتد:
"برنامه ضبط شده"یا "پخش زنده"- برنامه ضبط شده به برنامه ای گفته می شود که یک تولیدکننده برنامه هایی از یک یا چند قسمت سریال یا مجموعه تولید می کند و آن را از یک ایستگاه یا شبکه که برای آن محصول هزینه پرداخت کرده یا مجوزی برای پخش آن اخذ شده است، پخش می کند ولی پخش زنده یا لایو استریم به برنامه ای گفته می شود که مجموعه ای از محتواهای تصویری و ویدئویی از جمله برنامه زنده گفتگو محور و پخش مستقیم فوتبال و سمینارها و همایش ها و سیستم اداره کردن محیط و … که تصاویر دریافتی به صورت بی درنگ یا آنلاین از دوربین را برای مخاطبین و بینندگان و شنوندگان از طریق بستر اینترنت یا ماهواره برای آن ها ارسال می کند.
"بازپخش"یا "تکرار"- واژه ای است که بطور گسترده ای برای توصیف استفاده مجدد از برنامه ها بکار می رود. این کار شامل بازپخش در کشور تهیه کننده یا در سطح بین المللی است که ممکن است توسط تولیدکننده انجام و مدیریت شود یا نشود.

خطرات احتمالی
پا به پای رشد فرهنگی و تاثیر فرهنگی تلویزیون در جامعه و خانواده، ندای مذهبی قانونگزاران، دانشمندان و والدین در مورد کیفیت و تاثیر وسایل ارتباط جمعی بالا گرفته است. برای مثال دولت سوئد محدودیتها و ممنوعیت های کلی برای آگهی برای بچه های پایین تر از سن دوازده سالگی در سال ۱۹۹۱ وضع کرده است. بر اساس نتایج تحقیقات انجام شده در در دهه های اخیر الگوهای فعالیت مغز بچه ها در موقع مشاهده خشونت نشان می دهد بچه ها با مشاهده خشونت تحریک می شوند و این خشونت مشاهده شده در منطقه ای از مغز خود (بخش عقبی قشر خاکستری) ذخیره می شود که باعث صدمه به حافظه دراز مدت می شود.
در سال ۲۰۰۲ برخی منابع اعلام کردند که نتایج بررسی های آن ها نشان داده تماشای مداوم تلویزیون تفاوتی با انواع دیگر اعتیاد ندارد، و گزارشهایی حاکی از این است که عوارض تماشای تلویزیون میان برخی خانواده ها تا حدی شدید بود که باعث شده خانواده ها از تماشای تلویزیون خودداری کنند.

یک مطالعه جغرافیایی در مناطق مختلف نیوزلند که ۱۰۰۰ نفر (از سنین پایین تا ۲۶ سالگی) در آن شرکت داشته اند نشان می دهد که " تماشای تلویزیون در زمان بچگی و بزرگسالی با میزان ضعف تحصیلی تا سن ۲۶ سال ارتباط دارد. به بیان دیگر، هرچقدر یک بچه بیشتر تلویزیون تماشا می کند، کمتر او مایل به تمام کردن مدرسه و رفتن به دانشگاه می باشد.
در ایسلند ساعتهای پخش تلویزیونی تا سال ۱۹۸۴ محدود شده بود و هیچ برنامه تلویزیونی در روزهای پنجشنبه یا در تمام طول ماه ژوئن پخش نمی شد.
«علیرغم این تحقیق و بررسی، بسیاری از دست اندرکاران وسایل ارتباط جمعی امروزه چنین مطالعاتی را به عنوان روش مناسب و با ارزشی طرد می کنند. به عنوان یک مثال از این مقوله فکری، مقاله دیوید گاونلت را در[۹]».
تقریباً از زمان اختراع این وسیله ارتباط جمعی هزینه هایی برای بعضی از برنامه ها به اشکال مختلف وجود داشته است که برنامه های نامناسب خطرناک و گمراه کننده[ یا رفتار و اعمال نامناسب وجود داشته است. منتقدانی مانند جین کیلبورن ادعا کرده اند که تصاویر تلویزیون مانند وسایل ارتباط جمعی گسترده دیگر به دختران جوان صدمه و لطمه می زند. نکته پردازان دیگر مانند سات ژالی پرونده ای تهیه کرده اند دال بر اینکه آگهی های تلویزیونی در ایالات متحده آمریکا بر خوشحالی و شادی مردم تاثیر فزاینده ای دارد و آن ها را برای خرید کالاها و محصولات تشویق می کند. جرج گربنر نشان داده است که تصویرسازی گاهگاهی از جنایات، به ویژه بزهکاری جوانان و افراد کم سن و سال، باعث ایجاد موضوع نشانگان و بیماری جهانی شده است. در بررسی در میان تماشاچیان تلویزیون، میزان این جنایات و خلافها خیلی بیشتر از دیگر افراد است.

گرایشهای فناوری
تلویزیون در اوایل اختراع خود یک رسانه گروهی کوتاه مدت بود. طرفداران برنامه های منظم و معمولی برای لیست شدن در برنامه های تلویزیونی طرح ریزی کردند، و بدین جهت توانستند که برنامه های مورد علاقه خود را در زمان معین پخش، تماشا کنند. واژه «قرار ملاقات تلویزیون» معادل بازاریاب هایی است که این ضمیمه شدن را توضیح و توصیف می کنند.
تماشاچی بودن تلویزیون بر طبق برنامه بندی با اختراع ضبط و پخش کننده های برنامه های ویدئویی مانند ضبط کننده ویدئو کاست و ضبط کننده ویدئویی دیجیتال کاهش پیدا کرده است. مشتریان می توانند برنامه ها را در طرح زمان بندی خود یکبار تماشا کرده و ضبط کنند. تهیه کنندگان خدمات تلویزیونی همچنین ویدئو درخواستی را که مجموعه ای از برنامه ها است ارائه می کنند که می تواند در هر زمانی تماشا شود.
هم شبکه های تلفن های همراه و هم اینترنت قابلیت حمل امواج و برنامه های ویدئویی را دارند. قبلاً مقدار خوبی از تلویزیون اینترنتی موجود بود که به صورت برنامه های زنده یا فابل قابل دانلود بود. تلویزیون تلفن های همراه برای ارائه این جریان ها بعد از تکمیل و پیشی گرفتن تلویزیون دیجیتالی از طریق هوا بر سیستم های آنالوگ و غلبه بر بعضی از مشکلات تکنیکی- مخصوصاً نوعی که به عمر باتری بستگی دارد، طراحی شدند.

ساختمان لامپ اشعه کاتدی

– قسمتهای تشکیل دهنده لامپ تصویر عبارت است از :
1- فیلامان (رشته گرم کننده) – بوسیله ولتاژ D.C یا AC جریانی از فیلامان لامپ عبور مینماید و موجب گرم شدن کاتد می گردد.
2-کاتد (منتشرکننده الکترون) – وظیفه ی آن انتشار الکترون پس از گرم شدن به روش ترموپونیک می باشد.
3- شبکه کنترل (فرمان)- برای کنترل الکترون های عبوری و شدت نور صفحه به کار می رود. (( هرچه ولتاژ آند به کاتد مثبت تر باشد، الکترون های بیشتری از کاتد کنده می شود و بالعکس ))
4- شبکه پرده (آند شتاب دهنده اول ):
برای کنترل سرعت حرکت الکترون ها تعبیه گردیده است.
5- آند کانونی کننده – به منظور جلوگیری از پراکندگی الکترون ها به کار می رود.
6- صفحه تلوزیون – که از ذرات فسفر پوشانده شده و به همین دلیل آن را فسفر سانس می گویند. این ذرات دارای خاصیت پس ماند ه های نوری هستند.
7- دیواره کناری لامپ تصویر : که از ماده گرافیتی پوشانیده نشده است و ولتاژ زیاد (H.V) یکسو شده به آن وصل می گردد ((جهت شتاب بیشتر به الکترون ها))

مبدل سیگنال ویدئو به تصویر را لامپ تصویر می نامند.
به عبارت روشن تر وظیفه لامپ تصویر تبدیل اطلاعات الکتریکی به اطلاعات نوری است. برای این کار لامپ تصویر یک شعاع الکترونی بسیار باریک تهیه کرده آن را بر روی یک صفحه حساس نسبت به نور می اندازد. تعداد الکترون های این شعاع الکترونی متناسب با سیگنال تصویر می باشد و شدت روشنایی تصویر متناسب با تعداد الکترون های شعاع الکترونی است.
 

– انحراف اشعه الکترونی
– برای انحراف دو روش موجود است :
1- روش الکترواستاتیک : در این روش صفحات انحراف کننده می گذاریم این صفحات افقی یا عمودی می باشند که با توجه به پلاریته اگر ولتاژ مثبت اعمال کنیم بالا می رود و اگر ولتاژ منفی بدهیم پایین می آید اگر به انحراف کننده های عمودی نیز ولتاژ V2 وصل می شود ولتاژ مثبت و منفی اشعه چپ و راست خواهد شد.

– چگونگی نوشتن روی صفحه ی لامپ تصویر نوشتن روی CRT : 1- روش مستقیم (مخصوص اسکوپ ) 2- روش غیرمستقیم (مخصوص تلویزیون)  

– سیم پیچ های انحراف افقی و عمودی (یدک)- که با سیگنال دندان اره ای تغذیه می شود. یدک از دو قسمت سیم پیچ تشکیل نشده است. یک قسمت افقی که با سیگنال دندان اره ای 15625 هرتزی تغذیه می شود وبرای انحراف اشعه در جهت افقی (تولید خط) به کار می رود.
و دیگری قسمت انحراف عمودی که با سیگنال 50 هرتز دندان اره ای تغذیه شده و به منظور انحراف اشعه و در جهت عمودی تعبیه گردیده است.

روش نوشتن غیرمستقیم در تلویزیون

سیستم های تلویزیونی موجود در جهان عبارت اند از :
1- سیستم اروپائی (ایوان) که به صورت مخفف C.C.I.R نشان داده می شود.
2- سیستم آمریکایی F.C.C
3- سیستم روسی O.I.R.I
– نحوه ی ارسال و دریافت سیگنال تلوزیونی در ایران از سیستم اروپائی C.C.I.R تبعیت می نماید.
– به روشنائی کلی صفحه تلویزیون راستر می گویند
خطوط راستر : تعداد این خطوط در 625-C.C.I.R می باشد و در سیستم آمریکایی 525 می باشد.
دامنه سیاه اشعه محو Uvk= -500
دامنه سیاه صفحه سیاه Uvk= -450
دامنه خاکستری صفحه خاکستری Uvk= -400
دامنه روشن صفحه سفید (روشن) Uvk= -350

– نحوه تشکیل تصویر روی صفحه تلویزیون :
اگر سیگنال ویدئو دارای پلاریته ی منفی باشد، این سیگنال بایستی به شبکه کنترل وصل گردد (یعنی سیگنال ویدئو مثبت است)). و اگر سیگنال ویدئو دارای پلاریته مثبت باشد، بایستی به کاتد متصل شود، زیرا در این صورت اگر دامنه سیگنال ویدئو زیاد شود، کاتد نسبت به آند مثبت تر شده و از شدت اشعه کاسته می شود. و در نتیجه صفحه سیاهتر می گردد. در واقع هر چه ولتاژ کاتد زیادتر شود اشعه کمتری منتشر می گردد پس سیگنال ویدئوی منفی به کاتد متصل می گردد.
اگر سیگنال ویدئو با پلاریته منفی باشد،این سیگنال بایستی به شبکهی کنترل وصل گردد (یعنی سیگنال ویدئو مثبت است) .و اگر سیگنال ویدئو دارای پلاریته ی مثبت باشد ،بایستی به کاتد متصل شود ،زیرا در این مورد صورت اگر دامنه سیگنال و یدئو زیاد شود،کاتد نسبت به آند مثبت تر شده و از شدت اشعه کاسته می شود و در نتیجه صفحه سیاهتر می شود . در واقع هرچه ولتاژ کاتد زیادتر شود اشعه ی کمتری منتشر می گردد پس سیگنال ویدئوی منفی به کاتد متصل می گردد.

اگر سیگنال ویدئو با پلاریته منفی باشد، بایستی به شبکه کنترل وصل گردد چراکه اگر دامنه سیگنال زیاد شود (که سیگنال ویدئوی مثبت یعنی سفیدی تلقی می شود)، آند دارای ولتاژ بیشتری نسبت به کاتد می شود و بالعکس پس با اعمال سیگنال ویدئو اشعه الکترونی مدوله می شود و میزان سیاهی و سفیدی تصویر بسته به دامنه سیگنال ویدئو تغییر می کند.
– مثال : – شکل تصویر روی صفحه با استفاده از امواج زیر را رسم کنید ؟

– در این روش صفحه لامپ تصویر با خطوطی به نام خطوط راسته روشن می شود مطابق شکل در روش نوشتن غیرمستقیم خطوط در برخورد با تصویر باید ولتاژ UVk را با توجه به دامنه ی مخصوص خود تغییر دهند تا به نتیجه مطلوب برسد. – در روش اسکوپ صفحه مات بوده و محل تصویر با نقاط نورانی نمایش داده می شود. (( برای روشن شدن صفحه از خطوط راسته استفاده می شود. ))

– مسئله : با توجه به شکل موج زیر تصویر تشکیل شده روی صفحه را نمایش دهید ؟

– مسئله
در مورد شکل یک فرکانس موج ویدئو (( تعداد پریود در یک ثانیه )) در سیستم C.C.I.R چقدر است ؟
در سیستم C.C.I.R تعداد 625 سطر و 25 تصویر
در ثانیه داریم 25=15625Hz × F=625 فرکانس موج ویدئو
مسئله
– حداقل و حداکثر فرکانس تصویر چقدر است ؟
حداقل فرکانس ویدئو وقتی اتفاق می افتد که تصویر کاملاً یکنواخت باشد
((سفید، سیاه یا خاکستری )) که در این صورت و F=0 است.
– حداکثر فرکانس ویدئو با تجسم موزائیکی تصویر احساس و ایجاد می شود
– تجسم موزائیکی تصویر :
– مسئله : یک تصویر را می توان به صورت موزائیک های بسیار کوچک مربعی شکل یک در میان نظیر شطرنج تصور نمود اگر ابعاد صفحه 40 × 30 و بعد هر المان تصویر ((موزائیکی )) برابر نیم میلی متر باشد فرکانس ویدئو در چنین تصویری را پیدا کنید

  – مسئله : – مطلوب است محاسبه ی ماکزیمم فرکانس تصویر در سیستم C.C.I.R

نور و رنگ
در طبیعت بیش از 180 نوع رنگ مختلف قابل رویت برای انسان وجود دارد و ارسال 180 نوع سیگنال که از این نوع رنگها به دست می آیند،امری غیر ممکن است .ولی با توجه به نحوه مشاهده رنگها توسط چشم انسان ، که یکی از عالیترین نمونه های خلقت است، این مشکل را مرتفع ساختند.
مشاهده اجسام توسط چشم
چشم انسان از هر جسمی دو نوع اطلاعات دریافت کرده، و بعد از تبدیل به معادل الکتریکی ، به مرکز سلسله اعصاب و مغز منتقل می کند. این دونوع اطلاعات عبارتند از :
الف) اطلاعات مربوط به شکل ، فرم وابعاد هندسی؛
ب) اطلاعات رنگ
در نوع عادی (مانند نور روز) و در یک فاصله متناسب،یک شیء با ابعاد قابل رویت می توان هر دو نوع اطلاعات فوق را به چشم انسان بدهد ، ولی با کم شدن نور، بتدریج حساسیت چشم در سمقابل رنگ کم شده ، رنگ ها را تیره تر خواهد دید تا آنجائی که دیگر قادر به تشخیص رنگ نخواهدبود.

ساختمان چشم انسان
در اینجا، ما فقط به آن بخش از چشم انسان می پردازیم که به «شبکیّه» موسوم بوده و عمل تبدیل نور و رنگ را به اطلاعات قابل درک برای مغز انجام می دهد . شبکیه ،آن قسمت از چشم انسان است که تصاویر اشیاء بعد از عبور از عدسی بر روی آن منعکس می شود.
تئوری «مشاهده » اولین بار در سال 1756 لمونسوف ،دانشمند روسی وضع گردید و 150 سال بعد فردی به نام هلموتز این تئوری را کامل نموده و طریقه ی دیدن را بوسیله نوری و سه رنگ اصلی عرضه کرد که به این ترتیب می باشد:
شبکیه چشم ، بوسیله میلیون ها سلول مفروش شده است . این سلولها به دو شکل می باشند:
الف) میله ای یا استوانه ای ، که دارای قطر بزرگتری بوده و می توانند در مقابل نور سفید ،که متشکل از تمامی رنگ ها می باشد، رزونانس کرده و روشنایی را تشخیص دهند . بنابراین سلولهای استوانه ای جهت دریافت اطلاعات نوع اول ، یعنی شکل جسم یا اطلاعات سیاه و سفید اجسام ، می باشند .صد میلیون از این سلولها در سطح شبکیه وجود دارند.

ب) مخروطی، این سلولها دارای قطر کمتری نسبت به نوع استوانه ای بوده و در مقابل رنگ حساس می باشند . تعداد این سلولها از نوع اول و بین 5 تا 10 میلیون در سطح شبکیه می باشد . سلولهای مخروطی به سه دسته تقسیم میشوند که هر دسته در مقابل یکی از سه رنگ آبی ، قرمز و سبز حساس هستند . این امر بخاطر برابری قطر این سلولها با طول موج رنگ مذکور می باشد . حساسیت سلولهای مخروطی کمتر از استوانه ای می باشد به همین جهت در نورهای کمتر هنوز می توان شکل اجسام را تشخیص داد، در حالی که رنگ اشیاء غیر قابل تشخیص خواهد شد . تشخیص دقیق رنگ، با دور شدن سلولها از یکدیگر انجام می گیرد و هر چه بیشتر باشد، این فاصله بیشتر می شود ، عمل توام سه نوع سلول مخروطی باعث تشخیص رنگهای مختلف می گردد که به « تشخیص یا ترکیب سه رنگی» موسوم است.
موج الکترومغناطیسی
امواج الکترو مغناطیسی ، از چند کیلو هرتز تا 1027 هرتز تغییر می کنند.از این طیف وسیع فقط امواجی که طول موج انها بین 380 نانومتر تا 78 نانومتر (میلی میکرو متر یا 10-9 می باشد، برای چشم انسان قابل رویت می باشند و سه رنگ اصلی که در این حد فاصله قرار دارند ، دارای این طول موجها هستند:
نور قرمز = 700 نانومتر یا 7/0 میکرو متر
نور آبی = 436 نانومتر یا 436/0 میکرو متر
نورسبز = 546 نانومتر یا 546/0 میکرو متر

نور سفید
نور را می توان بعنوان آن اثری از انرژی تابشی تعریف کرد که باعث دیدن و مشاهده اشیاء توسط انسان و تحریک حس بینایی او می شود . طبیعی ترین نور موجود در طبیعت نور خورشید می باشد که یک نور سفید کامل بوده و شامل تمام طیف فرکانس نورهای مرئی ، از مادون قرمز تا ماوراء بنفش می باشد .
برای بدست آوردن تمام نورهای رنگی موجود در نور سفید خورشید ، باید آن را به یک منشور بتابانیم . خاصیت منشور این است که رنگهای با طول موج کوچکتر (مانند آبی ) را بیشتر و بهتر از رنگهای با طول بلند (مانند قرمز ) عبور می دهد . در نتیجه حد فاصلی ما بین خروج این نورها ایجاد شده و آنها به ترتیب و متوالیاً از منشور خارج می شوند.
تجزیه نور سفید توسط منشور ، هفت رنگ حاکم در طیف فرکانس نور مرئی را به ما می دهد و اگر همین هفت رنگ ،با نسبتهای لازمه با یکدیگر ترکیب گردند ،مجدداً نور سفید را ایجاد خواهند کرد.

اجسام مختلف در برابر نور سفید
جسم شفاف :جسمی است که تمامی نوری که به آن تابیده می شود از خود عبور می دهد (شیشه ای بی رنگ )
جسم سفید : جسمی است که تمامی نور تابیده شده به آن را، در تمام جوانب انتشار دهد.
جسم سیاه: اگر چشم نتواند از جانب جسمی نور دریافت کند، آن را سفید خواهد دید.بنابراین جسمی که تمام نورها را جذب کند، جسم سیاه نامیده می شود.
جسم خاکستری : جسممی که مقداری از نور را جذب ،ومقداری از آن را منعکس نماید.
جسم رنگی مات: یک جسم رنگی مات، هرگاه توسط نور سفید روشن شود، سه حالت اتفاق خواهد افتاد.
الف) مقداری از نور منعکس می گردد(نور سفید).
ب) تمامی نورهای رنگ موجود در طیف نور مرئی ،به جز آن نوری که مشابه رنگ خود جسم است جذب جسم شده و رنگ مربوط به خود جسم ،انتقال خواهد یافت.
ج) نور موجود در طیف فرکانسهای مرئی نور سفید، که مشابه رنگ جسم است،انتشار یافته و چشم آن را خواهد دید.
جسم رنگی شفاف: این اجسام نیز، مانند اجسام رنگی مات، مقداری از نور را انعکاس داده و مقداری را که قسمتی از طیبف فرکانس نور مرئی می باشد، جذب نموده و مقداری از آن را که جسم به آن رنگ نامیده می شود ، از خود عبور می دهند این اجسام برای جداسازی یک رنگ از رنگهای موجود در نور سفید و یا بعنوان فیلترهای رنگی مورد استفاده قرار می گیرند.
 

– اصول سه رنگی
– در ساختمان چشم انسان رنگها به سه رنگ اصلی تفکیک شده و سپس آن ها را تشخیص می دهد. این سه رنگ، که رنگ های مسلط در طیف نورهای مرئی می باشند بعد از آزمایشات فراوان با این طول موج ها بدست آمده اند و این طول موج ها طوری می باشند که امکان بوجود آمدن یکی از آن ها توسط مخلوط کردن آن دو دیگری نمی باشد
قرمز = 700 نانومتر ، سبز = 546 نانومتر ، آبی = 436 نانومتر
– مابقی رنگ های موجود در طیف نور مرئی و تمامی رنگ های موجود در طبیعت قابل تفکیک برای چشم انسان، که بالغ بر 180 رنگ می باشند دامی توان توسط این سه رنگ بوجود آورد.
– ترکیب افزایشی رنگ ها بر یکدیگر
– اگر نور سه منبع نورانی را، که هر کدام یکی از سه رنگ اولیه را تولید می کنند، مانند شکل (10-1) بر روی یک پرده سفید بتابانیم، در قسمت هایی که نورها با یکدیگر تداخل می کنند، رنگ های جدید بدست خواهند آمد، به گونه ای که از ترکیب سبز و قرمز، رنگ زرد؛ از ترکیب هر سه نور با یکدیگر، نورسفید حاصل خواهد شد.

عوامل مشخصه یک جسم رنگی
هر جسم رنگی با سه عامل مشخص دیده می شود :
1- روشنایی جسم؛که در اصطلاح فنی،«لومیناس »یا «برایتنس» نیز نامیده می شود ، و آن عبارت است از روشنایی یا مقار نور سفید تابشی بر جسم که از آن منعکس می گردد .
2- رنگ جسم؛ که با یکی از فرکانسهای رنگهای موجود در طیف نور مرئی برابر یا نزدیک می باشد و مشخص کننده و جدا کننده رنگ جسم از مابقی رنگ ها می باشد.
3- درجه اشباع رنگ ؛ که مقدار روشنی یا تیرگی رنگ را مشخص می کند .
سیگنال های ایجاد شده در دوربین تلویزیون های رنگی
در دوربین تصویر تمام رنگی صحنه به سه تصویر نوری رنگهای اولیه یعنی سبز،قرمز، آبی تجزیه می شوند. هر کدام از این تصاویر را به یک دوربین سیاه و سفید داده و سیگنالهای الکتریکی متناسب با آن تصاویر را در دوربین ها بدست می آورند این سیگنالها اختلاف پتانسیل هایی متناسب با شدت نور هر نقطه می باشد ای مقادیر را با علائم زیر نشان می دهند.
E1R , E1G , E1B
این مقادیر باید از یک تصحیح کننده مقدار ولتاژ که تصحیح کننده«» نامیده می شود و برای همسان کردن تصویر گرفته شده توسط دوربین و تصویر بوجود آمده در تلویزیون می باشد ولتاژهای جدید مطابق زیر بدست می آید .
ER , EG , EB

این مقادیر باید برای یک نقطه ی غیر رنگی یا سفید باید با هم برابر باشند این مقدار برابر 1 ولت می باشد. بعد از دوربین و تصحیح کننده از مجموع سه سیگنال مذکور سیگنال روشنایی (غ) یا (لومینانس) .این سیگنال توسط یک ماتریس یا جمع کننده ایجاد می کند
ضرایب به دست آمده در رابطه فوق بخاطر حساسیت چشم در مقابل نورهای مختلف می تواند برای سه رنگ اصلی به ترتیب B=0.17 و G=0.92 و R=0.47 که متناسب با این حساسیت ها ضرایب از فرمولهای زیر بدست می اید .

– سیگنالهایی که در تلویزیون های رنگی مدوله و ارسال می شوند بعد از دوربین 3 رنگ به صورت سیگنال الکتریکی بدست آمده اگر بخواهیم این سه سیگنال را ارسال کنیم به سه کانال به پهنای تقریبی MHz 5 نیاز است چون سیگنال سیاه و سفید یا روشنایی (y) باید وضوح و دقت بیشتری داشته باشد پهنای MHz 5 را برای این سیگنال در نظر می گیرند و چون در مورد رنگ احتیاج به دقت زیادی نمی باشد می توان پهنای باند تغییرات فرکانس رنگ را تا حدود قابل قبولی که برای چشم قابل تفکیک باشد کم کرد این مقدار در سیستم N.T.S.C برای یک تفاضل رنگ MHz 5/9 و برای دیگری MHz 0.5 می باشد در سیستم PAL مقدار MHz 8/1 در نظر گرفته شده است در ماتریس های رنگ بعد از دوربین رنگی علاوئه بر سیگنال (y) دو سیگنال تفاضل رنگ
نیز ساخته می شود رنگ سبز در هیچ یک از سیستم ها ارسال نمی شود بلکه این رنگ در گیرنده با استفاده از سایر رنگ ها طبق زیر ساخته می شوند.

اصول مدولاسیون رنگ
برای فرستادن رنگ اصول مختلفی پیشنهاد شده که در سیستم پیشنهادی N.T.S.C که یک سیستم امریکایی است به شرط زیر عمل شد فرکانس خطوط افقی تصویر و فرکانس عمودی تصویر که مقادیر معینی می باشند دارای مضارب و هارمونی هایی در فرکانس ویدئو (MHz7) هستند که به علت وجود همیشگی نوسانات اسیلاتورهای افقی و عمودی در تلویزیون این هارمونی ها به صورت انرژی هایی ظاهر می شوند ولی نقاط ما بین فرکانس های مذکور خالی از انرژی بوده که می توان از آنها برای قرار دادن اطلاعات دیگری استفاده نمود در سیستم N.T.S.C موج حامل رنگ را دقیقاً در این فاصله قرار داده و ارسال کردند.
-بلوک دیاگرام تلویزیون رنگی
سیستم N.T.S.C : اولین سیستم رنگی جهان بوده که برای ارسال اطلاعات رنگی به جای سه رنگ اصلی از تفاضل آنها و سیگنال (y) استفاده نمود اطلاعات B-y و R-y به عنوان اطلاعات رنگ ارسال می کند.

حامل رنگ ها
در N.T.S.C برای ارسال رنگ ها ابتدا یک حامل فردی در نظر گرفته شده فرکانس این حامل در طیف فرکانس ویدئو قرار داشته و مقدار آن برای جلوگیری از تداخل با هارمونی های فرکانس خط ،میدان و تصویر محاسبه شده و مضرب فردی از نصف فرکانس خط بود .
در سیستم آمریکایی فرکانس خط Hz15750 دبوده و پهنای باند تصویر MHz 2/4 می باشد به این دلیل فرکانس حامل فردی رنگ ها برابر MHz 57/3 انتخاب گردید در سیستم C.C.I.R این مقدار با در نظر گرفتن فرکانس 15625 برای خط و پهنای MHz 5 برای تصویر معادل MHz 43/4 محاسبه شد.
مدولاسیون رنگ ها : فرکانس حامل فرعی را ابتدا توسط سیگنال B-y مدوله می کنند و برای مدوله کردن R-Y همان حامل را با اختلاف فاز در نظر می گیرند بعد از جمع کردن دو سیگنال مدوله شده به خاطر عدم تداخل حامل های رنگ حامل را از مجموع بدست آمده حذف می نمایند تا فقط باندهای جانبی برای ارسال باقی بمانند این روش مدولاسیون را که در اصل به طریقه ی مدولاسیون دامنه AM با حذف حامل می باشد مدولاسیون کوادراچر گویند.

بلوک دیاگرام مدولاسیون کوادراچر

سیستم پال (PAL )
سیگنال های حامل رنگ در سیستم NTSC ،روی دامنه متغیر سیگنال Y قرار می گیرند؛ در صورتی که سیگنال های با برست روی دامنه ثابت نشانه عقبی قرار داد .بنابراین در اثر تقویت ناهمگون این دو سیگنال در گیرنده ، و یا بعد انعکاس امواج فرستنده ،اختلاف فازی ما بین حاملهای رنگ و برست بوجود می آید که این اختلاف فاز بصورت رنگ روی صحنه ظاهر شده و رنگهای غیر واقعی را بوجودمی آورد .برای رفع این نقیصه سیستم NTSC ،کوششهایی بعمل آمد که منجر به بوجود آمدن سیستمهای جدید پال و سکام شد سیستم پال ، در آلمان اختراع و کامل گردید و اصول آن مشابه سیستمهای NTSC می باشد.
مدوله رنگ ها
در این سیستم ، بعد از تولید سیگنالهای (B-Y ) و (R-Y) ،برای جلوگیری از افزایش دامنه سیگنالهای مدوله شده رنگ از دامنه سیگنال تصویر ، ابتدا آن دو را به ترتیب در فاکتورهای 493/0 و 877/0 ضرب کرده و دامنه آنها را کاهش می دهند . دو سیگنال کاهش یافته ،سیگنال U و سیگنال V نامیده می شوند.
سیگنالهای U و V ،باید روی حامل فرعی که فرکانس آن در بالای پهنای باند تصویر باشد، مدوله گردد . این فرکانس ،مضربی از فرکانس خط بعلاوه نصف فرکانس میدان می باشد .

سیگنالهای U و V ،باید روی حامل فرعی که فرکانس آن در بالای پهنای باند تصویر باشد، مدوله گردد . این فرکانس ،مضربی از فرکانس خط بعلاوه نصف فرکانس میدان می باشد .
پهنای باند رنگها در این روش برابر بوده و مساوی 8/1 مگاهرتز است ؛ ولی بعد از مدولاسیون ، مقداری از فرکانس کانالهای بالای باند جانبی فوقانی حذف می گردد تا از پهنای باند 5 مگا هرتز تصویر بیشتر نشود.

سیستم سکام(SECAM)
توضیح داده شده که بری رفع نقیصه روش NTSC ، دو سیستم بعدی بوجود آمدند، که سیستم بال مکمل سیستم NTSC گردید. روش دیگر، یعنی سکام نیز بگونه ای مکمل روش اولیه است: با تغییراتی در طریقه کد کردن و ارسال رنگها.a
دو سیستم NTSC و پال را سیستمهای همزمانی گویند، زیرا هر دو رنگ تفاضلی یعنی (R-Y) و (B-V) در هر خط ارسال می گردند. ولی سیستم سکام، سیستم متوالی نامیده می شود، چون در این روش با استفاده از ضعف چشم در مقابل رنگها، بنابراین اصل قرار داده شده که رنگ دو خط افقی مجاور بسیار نزدیک بهم و مشابه یکدیگرند. بنابراین می توان از یکی ازمحورهای رنگ، مثلاً (B-Y) که برای خط اول ارسال می شود. برای خط دوم نیز اسفاده نمود و یا از رنگ تفاضلی (R-Y) که برای خط دوم ارسال می شود، جهت خط سوم نیز سود جست. با توجه به این مطلب می توانیم در فرستنده یکی از رنگهای تفاضلی مربوط به هر خط را حذف نموده و بترتیب برای خطوط متوالی در یک خط ، (R-Y) را کدگذاری و ارسال نمائیم و در خط بعدی، (B-Y) را و بهمین ترتیب تا آخرین خط یک تصویر از این رو که در این سیستم برای هر خط، بطور همزمان هر دو رنگ تفاضلی را نخواهیم داشت، بلکه آنانرا بطور متوالی اخذ نخواهیم نمود.
از ابتدای اختراع این سیستم، تغییرات زیادی در آن بوجود آمده و روشهای موجود در دنیا با آنچه ابتداد فرانسه ساخته شد، تفاوت نموده اند. سه روش معروفتر که مورد استفاده باشند. روش سکام فرانسه؛ روش سکام شوروی و کشورهای سوسبالیستی؛ و روش سکام ایران باسکام (SECAM-III opt.)IV می باشد. در این مبحث، به جهت استفاده از این سیستم در ایران، به شرح کاملتری از فرستنده و گیرنده سکام، آنهم در دو روش ایرانی و فرانسوی، پرداخته ایم. موارد مشابه، بدون ذکر نام سیستمها آورده شده و موارد اختلاف توضیح داده شده است.

مدولاسیون کوادرتور
مطابق آنچه در سیستم NTSC گفته شد، در این روش نیز سیگنالهای U و V را به طریقه کوادراچر مدوله می کنند ، یعنی یکی را روی حامل اصلی 43/4 ، و دیگری را بر روی همین حال ، ولی با اختلاف فاز 90 درجه .نوع مدولاسیون ،بطریق دامنه بوده که بعد از مدوله ردن فرکانس حامل را حذف می کنند . این حذف باعث کاهش دامه سیگنالهای مدوله شده خواهد گردید و از افزایش آنها بر سطح سفید تصویر جلوگیری بعمل می آید؛ همچنین نسبت سیگنال به نویز بهتر شده ، و از تداخل فرکانسهای حامل با تصویر نیز پیشگیری می شود . دو سیگنال مدوله شده سپس در مدار دیگری با یکدیگر مخلوط می شوند .
چون U و V شامل دامنه و فاز رنگهای تجزیه شده بر روی آن دو می باشند ، بنابراین بعد از مدولاسیون و مخلوط شدن (CV و CU )،سیگنال مجموع بدست آمده نیز دامنه و فاز معین ، مطابق با رنگ اصلی ، خواهد شد و به همین دلیل ، مدولاسیون را مدولاسیون فاز و دامنه گویند.
 

مدارات همزمانی « سنکرونیزاسیون »
در یک سیستم تلویزیونی باید بین فرستنده و گیرنده تلویزیونی همزمانی برقرار باشد . همزمانی بدین معنا است که اشعه الکترونی در لامپ دوربین و لامپ تصویر در هر لحظه در موقعیت مکانی مشابهی باشند . در غیر این صورت صوت تصویر در گیرنده چنان چه خواهیم دید ، ثابت نبوده و حرکت می کند و یا این که در هم ریخته به صورت خطوط مورب در می آید . علت این است که سیگنال تصویر اعمال شده به لامپ تصویر در هر لحظه از نظر موقعیت افقی و عمودی باید در همان وضعیت شعاع الکترونی فرستنده باشد . برای مثال در لحظه ای که شعاع الکترونی لامپ دوربین در ابتدای خط سوم است ، شعاع الکترونی لامپ تصویر گیرنaده هم باید در ابتدای خط سوم باشد . برای داشتن همزمانی باید نوسان سازهای موجهای دندان اره ای انحراف افقی و عمودی فرستنده با نوسان سازهای موج های دندان اره ای افقی و عمودی گیرنده همزمان باشند ، یعنی هم از نظر فرکانس و نیز از نظر فاز یکسان باشند . چنانچه بین نوسان سازهای افقی همزمانی برقرار باشد اما بین نوسان سازهای عمودی همزمانی برقرار نباشد ، عدم همزمانی عمودی به وجود می آید . در این صورت اگر فرکانس نوسان ساز عمودی گیرنده ، کمتر یا بیشتر از فرکانس نوسان ساز عمودی فرستنده (Hz 50 ) باشد ، تصویر به سمت بالا و یا پایین حرکت می کند و یا اگر فرکانسها مساوی اما فاز یکسان نباشد ، بدین معنا که سرعت جاروب عمودی در فرستنده و گیرنده مساوی باشد اما موقعیت عمودی اشعه جاروب کننده در فرستنده و گیرنده یکسان نباشد ، تصویر دو تکه شده خواهد بود . در این حالت وقتی شعاع الکترونی فرستنده مثلاً در ابتدای خط سوم باشد ، شعاع الکترونی در لامپ تصویر گیرنده در ابتدای خط دیگری مثلاً خط نود و سوم است .

چنانچه همزمانی عمودی برقرار باشد اما نوسان سازهای افقی همزمان نباشد ، عدم همزمانی افقی خواهیم داشت . در این حالت اگر عدم همزمانی به علت مساوی نبودن فرکانس های نوسان سازهای افقی فرستنده و گیرنده باشد، سرعت جاروب افقی در گیرنده ، کمتر یا بیشتر از سرعت جاروب افقی فرستنده بوده است و چنانچه فرکانس ها مساوی (Hz 15625)اما فاز نوسان سازهای افقی فرستنده و گیرنده مساوی نباشد هم عدم همزمانی خواهیم داشت.

با توجه به این که فرستنده ها و گیرنده ها به طور همزمان روشن و خاموش نمی شوند مساله همزمانی فرستنده و گیرنده مطرح می شود حال با فرض اینکه تصویری در فرستنده مطابق شکل داشته باشیم خطوط در فرستنده یکی یکی جاروب می شود برای همزمانی باید همزمان با فرستنده و گیرنده نیز سوئیچ شود که این عملاً ممکن نیست فرض می کنیم موقعی گیرنده سوئیچ شود که فرستنده در نقطه ی A باشد به همین ترتیب نقاط بعدی … که نقاط مشابه در گیرنده (a’ . b’ .c’ . d’ ) می باشد . این شکل در گیرنده با اختلاف نیم سطر بوجود آمده است می گوییم گیرنده از نظر افقی با فرستنده همزمان نیست «سنکرون »
حالت 2-
این بار فرض کنید تصویر شماره ی 3 در فرستنده باشد و گیرنده هنگامی که فرستنده در نقطه A باشد «سوئیچ » و بین فرستنده و گیرنده همزمانی عمودی وجود نداشته باشد در این صورت تصویر شماره ی 4 به وجود می آید .

– پالسهای سنکرون کننده ی افقی و عمودی تصویر پالسهای سنکرون افقی که توسط فرستنده تولید و به گیرنده می رسند و به آن فرمان می دهد که سطر به سطر خود را تا فرستنده همزمان کند .

-هر 312 پالس سنکرون افقی که بیاید یک پالس سنکرون عمودی می آید مدت زمان آن به اندازه ی 5/2 سطر می باشد این پالس ها به طور تسلسلی دائماً از فرستنده ارسال می گردد و در گیرنده پالس های افقی «Hz 15625 » توسط مدار مشتق گیر یا بالا گذر و پالس های عمودی «Hz 50 » توسط مدار انتگرال گیر یا پایین گذر از هم جدا می شوند اولی به اسیلاتور طبقه ی انحراف افقی تصویر دومی به اسیلاتور طبقه ی انحراف عمودی تصویر داده می شود .

-نکته : چون در هنگامی که پالس عمودی فرستاده می شود پالس افقی ارسال نمی گردد پس افقی از سنکرون خارج می شود پس در زمانی که عمودی ارسال پالس دارد 5 شکاف ایجاد می کنند که افقی را سنکرون کنند.

– سیگنال مرکب تصویر
چنان چه دیدیم برای ایجاد همزمانی برای نوسان ساز های افقی و عمودی گیرنده باید پالس هایی به نام پالس های همزمانی از فرستنده ارسال گردد . بهترین محل برای ارسال پالس های همزمانی در زمانهای برگشت افقی و عمودی است ، چرا که در این فواصل هیچ گونه اطلاعات تصویری وجود ندارد . سیگنال تصویر بدست آمده از لامپ دوربین در فواصل برگشتهای افقی و یا عمودی دارای دامنه ای به میزان سطح سیاه است . چون شعاع الکترونی لامپ دوربین به هنگام برگشتهای افقی عمودی قطع می گردد بنابراین دامنه ای ایجاد می کند که معادل جاروب نقاط کاملاً تاریک صحنه است.
به این دامنه پالس محو کننده یا پالس فاصل می گویند پالس های همزمانی به روی پالسهای محو کننده سوار می شوند . سیگنال مرکب تصویر ، مجموعه سیگنال تصویر ، پالس های محو کننده و پالس های همزمانی است.

-سیگنال مرکب ویدئو از قسمتهای زیر تشکیل شده است :
الف) سیگنال ویدئو : که شامل ارتعاشات الکتریکی مربوط به نقاط جاروب شده تصویر است . فرکانس این نوسانات از Hz50 تا MHz 5/6 یا به عبارتی 5/5 مگا هرتز است .
ب) پالسهای محور افقی : برای خاموش کردن گیرنده توسط فرستنده در زمان برگشت افقی است ، فرکانس آن 15625 هرتز می باشد .
ج) محور عمودی : برای خاموش کردن گیرنده توسط فرستنده از انتهای یک نیم تصویر تا ابتدای نیمه تصویر دیگر است چون تعداد نیمه تصاویر 50 عدد در هر ثانیه است پس فرکانس آن نیز Hz50 می باشد.
د) همزمانی افقی : برای همزمان نمودن اطلاعات مربوط به هر نقطه یک خط با فرستنده است ، فرکانس این پالسها نیز همان Hz 15625 می باشد.
هـ) همزمانی عمودی :برای همزمان کردن عمودی گیرنده با فرستنده یا به عبارت دیگر قرار دادن هرخط درگیرنده بر سر جای خودش است.فرکانس همزمانی نیز نسبت به تعداد نیمه تصاویرHz 50 می باشد .
و) پالس های ایکو آلایزر (مساوی کننده ) : برای مساوی کردن شرایط گیرنده با فرستنده از نظر نیمه تصاویر فرد و زوج فرستاده می شود و فرکانس آن نیز بسته به تعداد نیمه تصاویر همان 50 هرتز است.
 

 
– زمان برگشت %18 : 18%=9%+7%+2%
– سیگنال Burst : سیگنال شناسایی رنگ
– در سیستم C.C.T.R معمولاً زمان برگشت اشعه را 18% پریود یک سطر در نظر می گیرند . نشانه عقبی سیاه در تلویزیون های رنگی چند پریود از یک سیگنال شناسایی «Burst» برای تشخیص برنامه های رنگی از غیر رنگی ارسال می کند .

– سیستم ارسال سطر در میانی تصویر «جاروب سطرهای یک در میان »
این روش را جاروب سطرهای ما بین ، جاروب سطرهای در هم بافته و یا جاروب مرکب هم می نامند ترتیب کار به این صورت است که تصویر به دو میدان با سطرهای زوج و فرد تقسیم شده و در هر جاروب عمودی یک میدان (فرد یا زوج ) جاروب می گردد . مبنای انتخاب چنین سیستمی همان طور که گفته شد کاهش پهنای باند است و با توجه به این که جزئیات تصویر در جهت عمودی و بخصوص در سطرهای مجاور هم چنان متفاوت نمی باشد اطلاعات تصویری در هر میدان تفاوت چندانی با اطلاعات تصویر میدان بعدی ندارد و به همین علت با این که 25 تصویر در هر ثانیه ارسال می شود برای چشم انسان تعداد 50 تصویر در ثانیه مشتبه می شود و از این نظر مشکل چشمک زدن تا حدود زیادی بر طرف می گردد .
– در این جا سعی می شود نحوه کار این سیستم جاروب توضیح داده شود .تعداد سطرهای جاروب در استاندارد ccIRB 625 خط است که به دو میدان مساوی هر یک با 5/312 خط تقسیم می شود . چنانچه بعداً محاسبه خواهد گردید . در هر میدان 20 سطر در مدت زمان برگشت عمودی قرار گرفته و بنابراین در هر میدان 5/292 سطر جاروب می شوند.

چنان چه مشاهده می شود ابتدا میدان فرد شامل سطرهای فرد تصویر جاروب شده تا سطر آخر که یک نیم سطر است . عمل رفت میدان فرد در نقطه ی B با جاروب 5/292 سطر پایان می پذیرد و پس از آن در مدت زمان برگشت عمودی شعاع الکترونی به نقطه C که شروع میدان زوج است بالا آمده و از آن لحظه به بعد جاروب میدان زوج با یک نیم سطر آغاز می گردد و کلیه سطرهای زوج تا سطر آخر که یک سطر کامل است ، جاروب شده و در قطعه D عمل رفت میدان زوج پایان می یابد که در آن لحظه شروع عمل برگشت میدان زوج بوده و در مدت زمان برگشت عمودی شعاع الکترونی به نقطه A که شروع میدان فرد است ، بالا می آید . بدین ترتیب پس از پایان دو سیکل کامل جاروب عمودی که هر یک ثانیه طول می کشد یک تصویر کامل ایجاد می شود . در نتیجه هر تصویر کامل ثانیه معادل ثانیه طول می کشد که به معنای فرکانس 25 تصویر در ثانیه است ؛ بنابراین در این سیستم فرکانس میدان Hz 50 و فرکانس تصویر Hz 25 می باشد.همچنین در مورد جاروب یک در میان نکات مهمی وجود دارد که در این جا به ذکر آنها می پردازیم :
الف) میدان فرد با یک سطر کامل شروع و به یک نیم سطر تمام می شود ، در صورتی که میدان زوج با یک نیم سطر آغاز و با یک سطر کامل پایان می یابد.
ب) نقاط شروع میدان های فرد و زوج (A و C ) و همچنین نقاط پایان میدان های فرد و زوج (B و D ) در یک راستای افقی هستند .
ج) نقطه شروع یک میدان با نقطه پایان میدان بعدی در یک راستای عمودی می باشند (نقاط A و D و همچنین نقاط C و B )

-چگونگی جریان بویین های انحراف افقی و عمودی در گیرنده: -مدار یوک عمودی برای انحراف عمودی اشعه جهت تلویزیونهای 26 اینچ « با مداریوک عمودی ، مدار تصحیح کننده اعوجاج خطوط عمودی تصویر نیز بکار برده شده است»

– اگر ولتاژ تصحیح کننده وجود نداشته باشد و یک تصویر را روی صفحه تلویزیون رنگی مشاهده کنیم ، متوجه می شویم که ارتفاع تصویر در وسط قسمتهای بالا و پایین کم است. – مدار تصحیح کننده اعوجاج عمودی دو عمل انجام می دهد : 1- اصلاح کپی های سمت وسط از بالا و پایین تصویر 2- اصلاح کپی های بوجود آمده از لحاظ قد لامپ تصویر قسمت دوم توسط پالس سینوسی هوریزانتال قابل اصلاح نیست لذا ولتاژ تصحیح کننده برای این قسمت باید دارای جریان کسینوسی باشد . البته با فرکانس دو برابر فرکانس هوریزانتال ،تاثیر این ولتاژ بر روی کجی های ورتیکال بصورت قوسی پارابولیک می باشد . شکل زیر را ملاحظه کنید : تاثیر تصحیح کننده بر روی پالس عمودی به شکل موج پروانه ای در آمده است.

جریان IH1 مساوی ولی در جهت عکس IH2 می باشد . در نتیجه نظر به جهت سیم پیچی فلوی مغناطیسی آنها در یک جهت با هم جمع می شوند «شاخه های بیرونی » ولی در شاخه وسطی یکدیگر را خنثی می کنند ، در نتیجه فلو صفر است .مسیر این فلو با خط چین مشخص شده است .
اگر جهت جریان IV مطابق شکل باشد، فلوی ایجاد شده مطابق خط پر خواهد بود که با فلوی سیم پیچ LH1 در جهت عکس یعنی از آن کم می شود ولی با فلوی LH2 هم جهت با آن جمع می شود و اگر جهت IV معکوس شود ، مطالب گفته شده نیز عکس می گردد.
– فرکانسهای بالا (فرکانس افقی ) اگر بصورت مستقیم به یوک عمودی اعمال شوند، تولید مقاومت ظاهری زیاد کرده و باعث می شود که جریان 90 درجه از ولتاژ تصحیح کننده اعوجاج خطوط عمودی تصویر عقب بیفتد و نتیجه اینکه ولتاژ تصحیح کننده بموقع عمل خود را انجام نخواهد داد.

-مدار انحراف عمودی
جریان دندان اره ای تولید شده جهت انحراف عمودی اگر عیناً به مدار انحراف عمودی اعمال شود به دو علت ایجاد اعوجاج در تصویر می نماید .
«این اعوجاج را بطور کلی اعوجاج بالشتی می نامند »

الف) توزیع میدان مغناطیسی ناشی از مدار انحراف غیر یکنواخت می باشد .
ب) سطح لامپ تصویر تقریباً مسطح می باشد.
در نتیجه باید جریان دندان اره ای را بنحوی تغییر داد که دو اثر نامطلوب ذکر شده را جبران کرد .لذا مدار شکل قبل بطور سری با سیم پیچ های انحراف عمودی قرار داده می شود .
در این مدار مهمترین جزء آن L479 می باشد که در واقع کوئل نبوده بلکه یک ترانس مبدل است . برای این که تجسمی از طرز کار آن داشته باشیم ، ساده ترین نوع آن مطابق شکل زیر را مورد بررسی قرار می دهیم.

موقعی که فلوی LV هم جهت با فلوی سیم پیچ LH2 می باشد . این سیم پیچ بیشتر به حالت اشباع در می آید در نتیجه نیروی الکترومغناطیس القائی LH2 در LV که به صورت جریان است، کمتر از LH1 می شود و هرچه جریان IV بیشتر باشد . اثر LH2 هم بر روی LV کمتر می شود . حال اگر جریان IV جریان دندان اره ای انحراف عمودی LH1 و LH2 جریان های حاصل از پاس های افقی باشند کاملآً واضح است که هر چه انحراف نیمه اول اشعه بیشتر باشد اثر LH1 به همان اندازه نمایان تر می شود و در نیمه دوم انحراف .اثر LH2 نمایان تر می گردد نظر به خاصیت سلفی سیم پیچ های LH1 و LH2 پالسهای افقی را به نحوی تغییر می دهند که اثر آن روی موج دندانه اره ای عمودی اعوجاجهای ذکر شده بالا را تا حدی جبران کند.

مدولاسیون (Modulation) مدولاسیون :چنان چه سیگنال صوتی را روی سیگنال دیگری که به عنوان وسیله نقلیه (حامل) است سوار کنیم می توانیم مشکلات مربوط به انتشار مستقیم را برطرف کنیم .به این عمل مدولاسیون می گویند . انواع مدولاسیون سیگنال تصویر : – مدولاسیون مثبت – مدولاسیون منفی دو نوع مدولاسیون اصلی در مخابرات : 1- AM : AM-DSB-SSB 2-FM :FM-PPM-PCM-PDM مدولاسیون FM (Frequency Modulution ) -در صورتی که فرکانس سیگنال حامل ، متناسب با تغییرات دامنه پیام تغییر کند مدولاسیون فرکانس ایجاد می شود. -در تلویزیون صوت را به طریقه Fm ارسال می کنند چون محدوده فرکانسی صوت کم است ،FM ارسالش می کند. -معایب : گران بودن ، دارای مدارات پیچیده قوی است – مزایا : کیفیت ، نوپذیری کم

مدولاسیون AM : (Amplitude Modulation) -هرگاه فرکانس موج حامل ثابت و دامنه حامل متناسب با دامنه پیام ( موج مدوله کننده )تغییر کند آن را مدولاسیون دامنه یا AM گویند . – تصویر را در تلویزیون به صورت AM ارسال می کنند« چون پهنای باند فرکانس ویدئو MHz 6 است» معایب : نویز پذیری دارد .

-باند محافظ : محدوده ای است که جهت جلوگیری از تداخل بین ایستگاه ها در نظر گرفته می شود . باند محافظ در FM و AM برابر است با : KHz 25/1 =AM و KHz 50=FM (در رادیو) معادله موج مدوله شده AM و طیف فرکانسی آن را در زیرمشاهده می کنید. -بمنظور کم کردن تلفات توان و عرض پهنای باند ارسالی از AM کامل استفاده نمی کنند و فرکانس حامل را حذف کرده و تنها دو باند جانبی بالایی و پایینی را ارسال می کنند به این روش مدولاسیون AM نوع D.S.B می گویند .(Duble Side Band ) پهنای باند ارسالی در این روش دو برابر فرکانس موج پیام است و تنها از تلفات توان جلوگیری شده است.

-مدولاسیون مثبت و منفی همانطور که دیدیم ، سیگال مرکب تصویر ایجاد شده از لامپ دوربین فرستنده می توان به دو صورت فاز مثبت و یا منفی باشد . سیگنال مزبور موج حامل را به طریقه AM مدوله می کند و نتیجه مدولاسیون می تواند به دو صورت مدولاسیون مثبت و منفی به وجود آید که در شکل زیر نشان داده شده است.

الف)مدولاسیون منفی ب)مدولاسیون مثبت

در مدولاسیون منفی شکل (الف) ،افزایش دامنه موج حامل در جهت سطح سیاه است. به این معنی که موج حامل یا دامنه های بیشتر مربوط به اجزای تایکنز صحنه است .چنانچه دیده می شود سطح همزمانی حداکثر دامنه (100% ) و سطح محو 75درصد دامنه را ایجاد می کند حداقل دامنه موج حامل در سطح سفید بوده که ده درصد دامنه ماکزیمم است .
مدولاسیون مثبت (شکل ب) عکس مدولاسیون منفی است به این معنی که افزایش دامنه موج حامل در جهت سطح سفید می باشد . یعنی موج حامل با دامنه های بیشتر ، مربوط به اجزای روشن تر صحنه است . حداکثر دامنه 100 درصد مربوط به سطح سفید بوده حداقل دامنه موج حامل به ازاء پالس های همزمانی ایجاد می شود که 10 درصد مقدار ماکزیمم است . در اکثر استانداردهای از جمله ccIR-B از مدولاسیون منفی استفاده می شود و علت آن در سهولت جداسازی سیگنالهای ناخواسته از موج مزبور است . توضیح که اینکه چون موج حامل سیگنال مرکب تصویر توسط آنتن فرستنده ارسال می گردد، در بین راه امواج ناخواسته ای که در اثر عوامل طبیعی (رعد و برق و…) و یا عوامل مصنوعی (کارکرد موتورهای احتراقی و…) ایجاد می شوند به روی موج مزبور سوار شده به صورت جهشهای ناگهانی (با فرکانسهای زیاد ) باعث افزایش دامنه آن می گردد . در گیرنده چون هرگونه تغییر دامنه بعنوان اطلاع تلقی می شود تغییرات ناخواسته مزبور در کار گیرنده اشکال ایجاد می کند.

در مدولاسیون مثبت ، جهشهای مزبور در جهت افزایش نور بوده و بنابراین در تصویر ایجاد شده در گیرنده به صورت نقاط سفید تجلی می نمایند که از کیفیت تصویر می کاهد و مشکل اصلی اینجاست که نمی توان امواج ناخواسته مزبور را از موج اطلاع (سیگنال تصویر) جدا نموده چرا که هر دو دارای مولفه فرکانس های زیاد بوده و بنابراین به کمک فیلترهای پایین گذر و یا انواع دیگر فیلترها قابل جدا شدن نیست . در مدولاسیون منفی چون افزایش دامنه در جهت سطح سیاه است، نویز، تاثیر چندانی بر تصویر ندارد در عوض جهشهای ناگهانی دامنه ممکن است در گیرنده بصورت پالسهای همزمانی تلقی شود که البته این مشکل در گیرنده ها به کمک مدارهایی (فیلترها و غیره) قابل حل می باشد.
مدولاسیون رنگها
اصول مدولاسیون رنگ
– برای فرستادن رنگ ، اصول مختلفی ابداع و پیشنهاد می شد تا اینکه بالاخره سیستم NTSC ،مورد قبول واقع گردید . برای تنهیم عمل فرستنده و گیرنده تلویزیون رنگی ، که با این سیستم یا سیستمهای دیگر عمل می کند .
فرکانس خطوط افقی تصویر و فرکانس عمودی تصویر که مقادیر معینی می باشد، دارای مضارب و هارمونی هایی در باند ویدئو (تقریباً صفر تا 6 مگا) هستند که بعلت وجود همیشگی نوسانات اسیلاتورهای افقی و عمودی در تلویزیون ، این هارمونی ها بصورت انرژی هایی ظاهر می شوند ولی نقاط مابین فرکانسهای مذکور ، نقاط خالی از انرژی می باشند که می توان از آن ها برای قرار دادن اطلاعات دیگری استفاده نمود . این مطالب در سال 1934 توسط دو نفر آمریکایی پیشنهاد شد و سپس در سیستم NTSC ، موج حامل رنگ را دقیقاً در این فاصله های خالی قرار داده و ارسال نمودند .

– فرکانس حامل مذکور ابتدا توسط سیگنال ( ) مدوله می نمایند و براری مدوله کردن (R-y ) همان حامل را با اختلاف فاز در نظر می گیرند . بعد از جمع کردن دو سیگنال مدوله شده ، بخاطر عدم تداخل حامل های رنگ در تصویر حامل را از مجموع بدست آمده حذف می نمایند تا فقط باندهای جانبی برای ارسال باقی بماند این روش مدولاسیون را که در اصل به طریقه مدولاسیون دامنه (AM) با حذف حامل می باشد (OSB-Sc) مدولاسیون کودراتور «کوادراچر » گویند.

پارامترهای مهم تلویزیون در استانداردهای بین المللی

مدولاسیون با باند کناری اضافی «VESTIGIAL SIDEBAND MODULATION» چنانچه قبلاً دیدیم ، سیگنال تصویر حاوی اطلاعاتی با فرکانس های مختلف است که حداکثر فرکانس آن را به MHz 5 محدود می نمایند . همچنین از اصول مخابرات می دانیم که چنانچه موجی را بخواهیم مدوله دامنه نماییم ،فرکانس موج حامل باید بیش از 8 برابر (حداکثر ) فرکانس اطلاع باشد بنابراین موج حامل سیگنال مرکب تصویر باید فرکانس آن بیشتر از MHz 40 بوده که در محدوده HF 7 است . در عمل برای ارتباط تلویزیونی محدوده های VHF و UHF استفاده می شوند همچنین از اصول مخابرات بیاد داریم که چنانچه موجی را مدوله نماییم ، دو باند کناری (Side Band ) بوجود می آیند که هر یک دارای کل اطلاعات مدوله شده است . برای مثال چنانچه اطلاعاتی که دارای محدوده فرکانسی بین صفر تا FM است به روی موج حاملی با فرکانس Fc مدوله دامنه شود مطابق شکل زیر دو باند کناری به وجود می آیند که به ترتیب باند کناری پایینی و باند کناری بالایی نامیده می شوند.

باند کناری پایینی از فرکانس Fm-Fc تا فرکانس Fc و باند کناری بالایی محدوده فرکانسی از Fc تا Fc+Fm را در برمی گیرد که مجموعاً پهنای باندی (B.W) به میزان Fm 2 را اشغال می نمایند . برای مثال اگر سیگنال مرکب تصویر که حاوی فرکانس های از صفر تا MHz 5 است به صورت دامنه موجی را مدوله نماید پهنای باند اشغال شده MHz 10 خواهد بود . چنانچه در سیستمی هر دو باند کناری را ارسال نمایند، مدولاسیون دامنه از نوع (DSB) وچنانچه تنه یک باند کناری ارسال گردد، مدولاسیون دامنه از نوع (SSB) است.ارسال تنها یک باند کناری با توجه به این مساله است که هر یک از باندهای کناری دارای کل اطلاعات می باشند، و این مزیت را دارد که پهنای باند اشغال شده به نصف تقلیل یافته و همچنین راندمان فرستنده افزایش می یابد .حتی در بعضی از سیستمهای SSB برای بیشتر کردن راندمان ، موج حامل را نیز حذف کرده و درگیرنده به ترتیبی آن را بازسازی می نمایند که به آن (SSB.Sc) می گویند . به هر حال برای حذف یک باند کناری در فرستنده به کمک فیلترهای محدوده فرکانسی مورد نظر را حذف می کنند مطابق شکل زیر تنها یک باند کناری را از فرستنده ارسال می نمایند.

-پیشنهاد نایکوئیست -چنانچه از شکل فوق دیده شد ، باند جانبی پایین حذف شده است اما در عمل برشی با این دقت امکان پذیر نیست چرا که فیلترها ایده آل نیستند و برای حذف کامل یک باند قسمتی از اطلاعات باند دیگر نیز حذف می شوند . برای مثال چنانچه بخواهیم باند جانبی پایینی را حذف نماییم فرکانسهای نزدیک به Fc از باند جانبی بالایی نیز آسیب می بینند که مربوط به فرکانس های پایین اطلاعات است.به همین علت سیستم SSB هیچگاه در مواقعی که اطلاع دارای مولفه فرکانسهای کم است استفاده نمیشود بخصوص در تلویزیون که مولفه فرکانسهای کم دارای اهمیت بیشتری است و استخوان بندی اصلی تصویر را تشکیل می دهد، نمی توان از سیستم SSB استفاده نمود.

-چون فیلتر تیز نداریم عملاً بجای منحنی شکل 1 منحنی شکل 2 بدست می آید که اشکالات زیر را دارد؟ 1- دارای پهنای باند زیادی می گردد 2-فرکانس ارسال زیاد می گردد 3-یک مقدار LSB پایینی ارسال می گردد که باعث اعوجاج تصویر خواهد شد که برای حل این مشکل نایکوئیست پیشنهاد زیر را ارائه داد:  

فرستنده تلویزیون
-در ابتدا باید دانست که سیگنال تصویر بدست آمده از دوربین تلویزیون قبل از مدولاسیون و ارسال باید مورد پردازش قرار گیرد . پردازش سیگنال تصویر شامل تصحیحات لبه و گاما ، برش دهنده های سطح محو و سفید ، کنترل سطح dc ،جبران کننده های فرکانس و فاز و غیره می باشد . در مورد تصحیح گاما باید اشاره شود که سیگنال الکتریکی ایجاد شده از لامپ دوربین فرستنده تابع خطی از نور ورودی نیست مثلاً چنانچه نور نقطه یا دو برابر شود ،دامنه سیگنال تصویر مربوط به آن نقطه دو برابر نمیشود همچنین لامپ تصویر نیز هم یک وسیله خطی نیست ،به این معنی که نور ایجاد شده از لامپ تصویر گیرنده تابع خطی از سیگنال تصویر اعمال شده به آن نمی باشد . برای داشتن ملاکی از میزان غیر خطی بودن لامپ دوربین فرستنده و لامپ تصویر، ضریبی به نام گاما( )تعریف می شود که برای یک سیستم خطی بودن مقدار آن برابر یک است . برای داشتن تصاویری با کیفیت اصلی باید گامای کل سیستم برابر یک باشد، به این معنی که کل سیستم از لامپ دوربین فرستنده تا لامپ تصویر گیرنده یک شبکه خطی باشد . این شرط در مورد مدارهای بین لامپ دوربین فرستنده تا لامپ تصویر گیرنده تقریباً صدق میکند. مساله فقط در غیر خطی بودن لامپ تصویر و لامپ دوربین است که برای تصحیح این غیر خطی بودن، در فرستنده توسط مدارهایی گامای کل سیستم را برابر یک می نمایند که به آن تصحیح گاما گفته می شود .

به غیر از تصحیحات مزبور چاناچه دیدیم باید پالسهای محو کننده و همزمانی افقی و عمودی هم به سیگنال تصویر اضافه شود .برای داشتن یک فرکانس مبنا به عنوان تولید کننده پالسهای محو کننده و همزمانی در فرستنده از یک نوسان ساز کریستالی با ثبات فرکانسی زیاد(تلرانس کمتر از 0.1 درصد ) استفاده می شود که در فرکانس H 2 (Hz 15625×2 ) کار می نماید .سیگنال به دست آمده از نوسان ساز مزبور بعد از تقسیم فرکانس و تغییر شکل برای مصارف مختلف استفاده می شود. در شکل زیربلوک دیاگرام نوسان ساز به همراه تقسیم کننده های فرکانس و شکل دهنده ها دیده می شود.

سیگنالهای بدست آمده از مدار فوق برای ایجاد همزمانی در نقاط مختلف فرستنده وهمچنین اضافه نمودن پالسهای محو کننده و همزمانی به سیگنال تصویر و ایجاد سیگنال مرکب تصویر استفاده می شوند. -در شکل زیر بلوک دیاگرام کلی از چگونگی ایجاد سیگنال تصویر دیده می شود.

-به روی دوربین های تلویزیون یک مونیتور قرار دارد که تصویر بردار بتواند صحنه های مورد نمایش را روی صفحه آن مشاهده کند.مونیتور در حقیقت یک گیرنده تلویزیون است ولی قسمتهای Rf و If و صوت را ندارد، از مونیتور به غیر از دوربین تلویزیون در قسمتهای دیگر فرستنده وهمچنین در تلویزیون های مدار بسته استفاده می شود. ورودی مونیتورسیگنال مرکب تصویر و پالسهای همزمانی هستند -در شکل زیر بلوک دیاگرام مونیتور مشاهده می شود.

چنانچه پالسهای همزمانی افقی و عمودی جدا از هم نباشند ، در مونیتور مداری به نام مدار جدا کننده پالسهای همزمانی وظیفه جداسازی پالسهای مزبور را از سیگنال مرکب تصویر و همچنین از یکدیگر ،بر عهده خواهد داشت.
سیگنال مرکب تصویر به دست آمده از مدار تقویت کننده و پردازش به فرستنده اعمال شده تا پس از مدولاسیون و تقویت به آنتن داده شده .همچنین سیگنال صوت که توسط میکروفون (ها) ایجاد می شود پس از تقویت و همچنین پری امفاسیس به فرستنده اعمال می گردد . در شکل بلوک دیاگرام یک فرستنده تلویزیونی مشاهده می شود.
-چنانچه مشاهده می شود .سیگنال های خروجی مدوله شده تصویر و صوت به مدار دیپلکسر اعمال می شوند .دیپلکسر این اجازه را می دهد که حامل های صوت و تصویر از آنتن مشترکی استفاده نمایند . اخیراً دیپلکسرهایی ساخته شده است که فیلتر VSB را در خود جا داده اند به همین علت در بلوک دیاگرام مزبور ، فیلتر VSB و دیپلکسر در یک بلوک مشخص شده اند به این مسائل فیلتر پلکسر (Filter Plexer) می گویند.

چنان چه مشاهده می شود. سیگنال های خروجی مدوله شده تصویر و صوت به مدار دیپلکسر اعمال می شوند. دیپلکسر این اجازه را می دهد که حامل های صوت و تصویر از آنتن مشترکی استفاده نمایند. اخیراً دیپلکسرهایی ساخته شده است که فیلتر VSB را در ؟؟؟ جا داده اند به همین علت در بلوک دیاگرام مزبور، فیلتر VSB و دیپلکسر در یک بلوک مشخص شده اند به این مسائل فیلتر پلکسر (Filter Plexer) می گویند.
 

همانطور که می دانیم قلب یک سیستم فرستنده لامپ های الکترونی است که به شرح ذیل می باشند به ترتیب تکامل : 1- صفحه نیکوف 2- لامپ ایکوسکوپ 3-لامپ سوپرایکوسکوپ 4- لاومپ ارتیکن 5-سوپر ارتیکن 6-لامپ ویدیکن 7-لاپلمبیکون ساختمان لامپ سوپر ارتیکن

چند نوع مواد وجود دارد مانند فلورسانس که نور غیر مرئی را مرئی می کند، ترموالکتریک که بر اثر گرما الکترو صادر می ند، مواد فتوکاتد که اگر نور به آنها بتابد از خود الکترون صادر می نماید و مقدار الکترون صادر شده به مقدار شدت نور بستگی دارد در لامپ دوربین در پیشانی لامپ مواد فتوکاتد وجود داشته روی فتوکاتد غشر نازک بخار آلومینیوم که با یک ولوم v500 –ارتباط دارد پوشانده شده است، در فاصله آن طرف نزدیک صفحه نشانه تصویر که یک جسم شیشه ای به ضخامت حدود 25 و متخلخل است که دوربین لایه های آن مواد سرامیکی نفوذ داده اند به طوری که ثابت زمانی عبور حرکت بارها از جلو به عقب صفحه کمتر از ثانیه است ثابت زمانی از یک سلول به سلول مجاور بیشتر از است، الکترون ها از فتوکاتد جدا شده و به سمت صفحه نشانه به عنوان آند حرکت حرکت می کنند.شبکه ی حذف یک شبکه طولی سیمی است که به هرالمان 25 و ضریب نفوذ آن 70% و کار آن جذب الکترون های ثانویه می باشد .هر الکترون که به صفحه نشانه برخورد می کند بین 3 الی 5 الکترون از آن می کند که به الکترون های ثانویه معروف اند ایجاد تصویر الکتریکی بر روی صفحه نشانه دراثر بمباران الکترون های صادره از فتوکاتد فرکانس بدبین عمودی Hz 50 و فرکانس افقی Hz 15625 می باشد ولتاژهای v 4300 و v 150 در محفظه گرم را طوری تنظیم می کنند که سرعت الکترون های محفظه ی گرم هنگام برخورد با صحنه ی نشانه صفر گردد به طوری که این الکترون ها به الکترون بوسان معروف اند . این الکترون ها اگر به سلول بی بار برخورد کنند عیناً به سمت آند محفظه ی گرم برمی گردند ولی وقتی که به سلول تصویر «سلول باردار» برخورد می کنند تعدادی جذب و بقیه برمی گردند پس بین الکترون های برگشتی در دو حالت تفاوت موجود است اما این تفاوت در حدی نیست که تقویت کننده های معمولی بتوانند آن را تقویت نمایند لذا از تقویت کننده ای به نام تقویت کننده ی الکترون های ثانویه استفاده می شود.

-لامپ دوربین ویدیکن(Vidicon)
چنانچه گفته شد لامپ دوربین ویدیکن بر مبنای خاصیت فتوکاتداکتیو کار می کند که خاصیت تغییر مقاومت در اثر تغییر میزان روشنایی است . این پدیده را به این صورت می توان توجیه نمود که ساختمان اتمی بعضی اجسام مثلاً نیمه هادیها دارای پیوندهایی است که در اثر انرژی نورانی ،بعضی از این پیوندها شکسته شده و حامل های بار، آزاد می شوند.با آزد شدن حامل های بار، مقاومت الکتریکی نیمه هادی کاهش می یابد .بدین ترتیب مقدار مقاومت نیمه هادی در هر لحظه بستگی به میزان روشنایی آن دارد،
-مزیتهای اصلی لامپ دوربین ویدیکن بر لامپهای فتوامیشن در ابعاد کوچک و ساختمان ساده آن است . همچنین سهولت نگهداری و قابلیت حمل و نقل آن باعث شده که امروز انواع تکامل یافته آن مورد استفاده زیادی داشته باشند در شکل زیر ساختمان داخلی و شکل ظاهری یکنوع لامپ ویدیکن دیده می شود .قطر لامپهای ویدیکن حدود 0.58 تا 1.6 اینچ (1.5 تا4 سانتی متر ) و طول آنها حدود 5 تا 8 اینچ (12 تا 20 سانتی متر) است.جدار داخلی صفحه لامپ از یک را به شفاف (نظیر اکسید قلع یا اکسید ایندیوم) پوشیده شده که صفحه سیگنال را تشکیل می دهد و بر روی آن یک لایه نازک از ماده فتوکانداکتیو نظیر سلنیوم یا ترکیبات آنتیموان بخار داده می شود که صفحات تارگت را بوجود می آورد.

تصویر مورد نظر توسط سیستم عدسی به روی صفحه تارگت متمرکز شده و از طرف دیگر صفحه تارگت توسط شعاع الکترونی جاروب می گردد .چنانچه در همان شکل دیده می شود، تفنگ الکترونی از کاتد، شبکه کنترل «شبکه 1»آند شتاب دهنده «شبکه 2» و آند متمرکز «ـشبکه 3» تشکیل شد که میدان الکتریکی آند تمرکز ومیدان مغناطیسی ایجاد کننده توسط سیم پیچ های تمرکز باعث تجمع شعاع الکترونی به روی صفحه تارگت می شوند .عمل انحراف هم مشابه لامپ سوپر ارتیکون بر عهده سیم پیچ های انحراف افقی و عمودی است . در این لامپ یک شبکه توری شکل در مقابل تارگت، عمل کم کردن سرعت الکترون های شعاع الکترنی را بر عهده دارد .شبکه 4 که از داخل به آند تمرکز (شبکه 3) متصل است، ضریب نفوذ زیادی داشته که الکترون ها به راحتی از آن عبور می کنند ولی با میدان بازدارنده یکنواختی که در مقابل تارگت ایجاد می کند، باعث می شود الکترون های شعاع جاروب به هنگام رسیدن به سطح تارگت سرعت کمی داشته باشند تاضریب صدور ثانویه کمتر از یک باشد«در این لامپ از الکترون های ثانویه استفاده نمی شود» برای درک نحوه ایجاد سیگنال تصویر ابتدا به شکل زیر توجه نمایید که ساختمان ساده شده لامپ ویدیکن است.

از نقاط مختلف صحنه، نور توسط عدسی به صحنه سیگنال تابیده پس از عبور از آن به صحنه تارگت می رسد .روشنایی های نقاط مختلف تارگت متناسب با میزان روشنایی نقاط تصویر است و با توجه به خاصیت فتوکاتد اکتیو، نقاط مختلف صفحه تارگت نسبت به صفحه سیگنال دارای مقاومت متفاوتی خواهند بود.حدود مقدار مقاومت بر حسب میزان روشنایی از ΩM20 «در تاریکی مطلق» تا ΩM2 ( روشنایی کامل ) متغیر است.
صفحه سیگنال از طریق مقاومت RL به ولتاژ مثبتی (حدود 30 تا 100 ولت) متصل است.این صفحه با سطح خارجی تارگت تشکیل ظرفیت خازنی می دهد که خاصیت ذخیره بارالکتریکی را دارد .بنابراین صفحه تارگت را می توان به صورت n نقطه که از یکدیگر از نظر الکتریکی ایزوله هستند«خاصیت موزائیکی» تصویر نمود که هر یک از این نقاط با صفحه سیگنال متناسب با میزان روشنایی آن نقطه با یکدیگر متفاوت هستند.
مدولاسیون تصویر و صوت
در هر سیستم رادیویی برای ارسال اطلاعات باید عمل مدولاسیون انجام شود و آن به معنی سوار کردن سیگنال اطلاعات به روی یک موج حامل با فرکانس زیاد«نسبت به فرکانس موج اطلاع» است.
در سیستم تلویزیون ،سیگنال مرکب تصویر و سیگنال صوت به روی دو موج حامل مجزا، مدوله شده و ارسال می گردند .در تمام استانداردهای تلویزیونی ، مدولاسیون تصویر از نوع (AM) بوده اما برای صوت در بعضی استانداردها از مدولاسیون دامنه در بعضی دیگر از مدولاسیون فرکانس (FM ) استفاده می گردد . در استاندارد CCIR-B برای صوت از مدولاسیون فرکانس استفاده می شود .استفاده از این نوع مدولاسیون دارای این حسن است که در گیرنده امکان تداخل دو سیگنال صوت و تصویر در هم کمتر می باشد . در عین حال،چنانچه می دانیم مدولاسیون فرکانس از نظر شکل نویز بهتر از مدولاسیون دامنه است.

-مدولاسیون صوت
همان طور که گفته شد در استاندارد ccIR-B نوع مدولاسیون صوت (FM) بوده که از نظر کمتر بودن تداخل نویز و همچنین کیفیت ،بهتر از مدولاسیون دامنه (AM) است . درضمن انتخاب مدولاسیون های مختلف برای صوت و تصویر امکان تداخل دو سیگنال مزبور را کاهش می دهد . در اینجا هم شبیه آنچه که در رادیوی FM دیدیم، عمل پری امناسیس باید انجام گردد. یادآوری می شود که فرکانس های بالای صوتی توان کمتری نسبت به فرکانسهای پایین داشته و همچنین نسبت به تداخل نویز آسیب پذیر ترند به همین علت در فرستنده باید آنها را قبل از مدولاسیون به میزانی تقویت نمود تا نسبت سیگنال به نویز () افزایش یابد به این عمل پری امفاسیس گفته و ترتیب کار به این صورت است که سیگنال صوتی را از یک فیلتر بالاگذر Rc­ عبور می دهند که ثابت زمانی آن در استاندارد CCIR-B بر این 50 است.
در گیرنده بعد از آشکار سازی سیگنال صوت، عمل عکس برای انجام شود و آن تضعیف فرکانس بالاست که دی- امفاسیس نام دارد . برای انجام عمل دی-امفاسیس ، سیگنال صوتی را بعد از آشکار سازی از یک فیلتر پایین گذر Rc با ثابت زمانی عبور می دهند تا دامنه فرکانسهای بالا به مقدار صحیح خود باز گردد.
-آخرین مطلب باقیمانده از بحث مدولاسیون صوت ،مساله آنرا ماکزیمم است می دانیم که مدولاسیون فرکانس به معنای تغییرات فرکانس موج حامل به ازای تغییرات دامنه موج اطلاع است . میزان تغییر فرکانس موج حامل به ازای پیک (Peak) موج اطلاع را حداکثر انحراف موج حامل نامیده و یکی از مشخصات اصلی مدولاسیون فرکانس می باشد.در استانداردCCIR-B انحراف فرکانس ماکزیمم موج حامل صوت KHz50 است؛ بنابراین پهنای باند مفید سیگنال صوت برابر KHz100 خواهد بود.

-باندهای فرکانسی مورد استفاده در تلویزیون
1. باند VHF (Very High Frequancy)
2. باند UHF (Ultra High Frequancy)
-باند VHF
باند I : با حدود فرکانس MHz 47 تا MHz 68 و شامل کانالهای 2،3،4 «سه کانال » است .
باندIII: با حدود فرکانس MHz 170 تا MHz 230 شامل کانالهای 5 تا 12 (8 کانال) است .
باند II با حدود فرکانس MHz 8 تا MHz 108 برای رادیو FM می باشد.
-باند UHF
از کانال 21 تا 60 «40 کانال »
 باند IV :از فرکانس MHz 460 تا MHz 600 است
باند V : از فرکانس MHz600 تا MHz800 است.
ازکانال 21 تا 60((40کانال))
«پهنای کانال در MHz 8=UHF و در MHz 7=VHF است.
-در سیستم CCIR چگونگی و مقدار فرکانسهای کریر صوت و تصویر به شرح زیر می باشد؟
 

بررسی مدارای گیرنده تلویزیون
بلوک دیاگرام گیرنده تلویزیون:
اصول کلی گیرنده تلویزیون از آغاز پیدایش تا به امروز تغییرقابل ملاحظه ای نکرده است.
ورودی تلویزیون ،امواج RF و خروجی آن تصویر و صداست –امواج Rf که حامل های تصویر و صدا هستند توسط آنتن دریافت شده و پس از عمل هترود این (Hetrerodyne) تبدیل به سیگنال IF می شوند .سیگنال IF بعد از تقویت شدن در طبقات تصویر و صوت به ترتیب به لامپ تصویر و بلند گو اعمال می شوند.
برای تبدیل سیگنال RF به IF ،حامل های تصویر و صوت پس از دریافت به طبقه ای بنام تیونر (TUNER) اعمال می شوند که در این طبقه حامل های مزبور پس از تقویت با موجی که توسط نوسان ساز محلی ساخته شده در مداری بنام مخلوط کننده(Mixer )،مخلوط می شوند . نتیجه کار ایجاد دو سیگنال If تصویر با فرکانس MHz 9/38 و If صوت با فرکانس MHz4/33 است که به طبقه Is هدایت می شوند . در گیرنده های ابتدایی که تا سالهای حدود 1954 ساخته می شد ، عمل تقویت سیگنالهای If تصویر و صوت بر عهده دو طبقه مجزا بود . این نوع گیرنده ها به نام کانونشنال و یا (Split-sound) معروفند. در شکل زیر بلوک دیاگرام طبقات سیگنال گیرنده کانونشنال دیده می شود . در این بلوک دیاگرام به علت سادگی ، طبقات جاروب و همزمانی نشان داده نشده است.

اشکال اصلی این گیرنده، اختلال در سیستم صوت در اثر تغییرات فرکانس نوسان ساز محلی است. می دانیم که فرکانس موج تولیدی هر نوع نوسان ساز در اثر تغییر درجه حرارت یک تغییر دایمی دارد که به آن دانش (drift ) می گویند . این تغییر فرکانس برفرکانس موجهای If تصویر و صوت تاثیر می گذارد و باعث تغییر این فرکانس ها می شود . تغییرجزئی در فرکانس If تصویر به علت نوع مدولاسیون وهمچنین پهنای باند عریض آن چندان اشکالی ایجاد نمی کند اما به علت کم بودن پهنای باند سیگنال صوت و همچنین مدولاسیون آن که از نوع FM است کیفیت صدا شدیداً به دقت فرکانس .
نوسان ساز بستگی داشته و تغییرات فرکانس نوسان ساز که باعث تغییر فرکانس If می شود،بر کیفیت صدای پخش شده از بلندگو تاثیر زیادی گذاشته و می تواند حتی باعث صدا گردد .به همین علت ، استفاده از روش مزبور منسوخ شده است . این نوع گیرنده چنان چه گفته شد در مدلهای خیلی قدیمی تلویزیون یافت می شود .فرکانسهای If صوت و تصویر در این سیستم به ترتیبMHz25/21 و MHz75/25 (استاندارد FCC) بوده است.
برای رفع مشکل مزبور ، روش If تفاضلی صوت و یا اینترکاریر(Intercarrier Sound) استفاده می شود، که در آن امواج If صوت و تصویر با فرکانسهای 4/33 و 9/38 مگاهرتز به طور مشترک در طبقه ای به نام If تصویر تقویت شده و پس از آن به آشکار ساز تصویر اعمال می شوند . آشکار ساز تصویر به غیر از وظیفه آشکارسازی سیگنال مرکب تصویر به علت داشتن مشخصه غیر خطی ، عمل هترود این را انجام داده و فرکانسهای مجموع و تفاضل If های صوت و تصویر را هم ایجاد می کند که از بین آن دو موج یا فرکانس تفاضل (MHz5/5=4/33-9/38) توسط فیلتری جدا شده و به نام If تفاضلی صوت به طبقه یا به نام If صوت اعمال می شود . در شکل زیر بلوک دیاگرام طقات سیگنال این نوع گیرنده دیده می شود .در این بلوک ،دیاگرام به علت سادگی ،قسمتهای دیگر نشان داده نشده است.

بلوک دیاگرام قسمت سیگنال گیرنده اینتر کاریر

در این سیستم چنان چه فرکانس نوسان ساز محلی تغییر کند، فرکانسهای If تصویر و صوت هم به همان میزان تغییر کرده و در نتیجه فرکانس تفاضل به میزان MHz5/5 ثابت می ماند، بنابراین کیفیت صدا تا حدود زیادی مستقل از تغییر فرکانس نوسان ساز خواهد بود.امروز در کلیه تلویزیون ها اعم از سیاه و سفید و رنگی از روش If تفاضلی استفاده می شود . با ذکر مقدمات فوق می توان بلوک دیاگرام گیرنده تلویزیون (سیاه و سفید ) را مورد بررسی قرار داد.در شکل زیر این بلوک دیاگرام دیده می شود.

بلوک دیاگرام مزبور ، چهارچوب اصلی کلیه تلویزیون های سیاه و سفید امروزی را نشان می دهد .به عبارت دیگر کلیه تلویزیون های سیاه و سفید در اصول فوق مشترک می باشند، از این نظر به خاطر سپردن این بلوک دیاگرام برای تعمیر کار ضروری است تفاوتهای موجود در تلویزیون های امروزی در جزئیات مدار است.لازم به تذکر است که تلویزیون های رنگی امروزی نیز دارای همین ساختمان هستند،ولی قسمتهایی به بلوک دیاگرام مزبور اضافه می شود که در کتاب تلویزیون رنگی برریس خواهد شد . تنوع تلویزیون های سیاه و سفید بسیار زیاد بوده از تلویزیونهای تمام لامپی بسیار قدیمی گرفته تا تلویزیون های خیلی جدید که در بسیاری از قسمتهای فوق، از مدارهای مجتمع (IC) استفاده می شود . از نظر نوع قطعات به کار رفته ، تلویزیون ها را می توان به سه دسته تقسیم نمود :
تلویزیون های تمام لامپی (All tube receiver)
تلویزیون های لامپی –ترانزیستوری(Hybride receiver)
تلویزیون های تمام ترانزیستوری (Solid state receiver)

نظر به اینکه طراحی و ساخت تلویزیونهای لامپی در دنیا منسوخ شده در اینجا تنها گیرنده های نوع سوم را بررسی می کنیم.
-قبل از بررسی دقیق تر ،طبقات به کار رفته در تلویزیون را به صورت زیر دسته بندی نموده وظیفه اصلی هر طبقه را به طور مختصر شرح می دهیم:
1- آنتن و مدارهای وابسته به آن
2-تیونر
3-طبقه If و آشکار ساز تصویر
4- طبقه AGC
5- طبقه تقویت تصویر
6- لامپ تصویر و مدارهای وابسته به آن
7- طبقه صوت
8- طبقه همزمانی
9- طبقه عمودی
10-طبقه افقی
11-منبع تغذیه ولتاژکم

آنتن و مدارهای وابسته به آن
وظیفه آنتن دریافت امواج حامهای تصویر و صوت است .امواج مزبور پس از دریافت توسط کابل آنتن به تیونر اعمال می شوند .کابل آنتن مورد استفاده در تلویزیون دو نوع می باشد. نوع دو سیمه که از نوع کابل متعادل (بدون سیم)است و دارای امپدانس مشخصه Ω300 می باشد .نوع دوم کابل هم محور (کواکسیال) است که یک سیم آن را مغزی و سیم دیگر را زره تشکیل می دهد که در حقیقت شیلد(Shield) سیم مغزی است.این کابل از نوع نامتعادل(زمین دار)بوده و امپدانس مشخصه آنΩ175 است(سیم شیلد زمین میشود)از این نوع کابل در مواقعی که امکان تداخل یا تشعشع وجود دارد ،استفاده می شود.

تیونر
همان طور که در بلوک دیاگرام گیرنده مشاهده گردید، تیونر از سه جزء اصلی تشکیل یافته است: تقویت کنندهRF ،نوسان ساز و مخلوط کننده که مجموعاً وظیفه انتخاب کانال لخواه و تبدیل فرکانس حاملهای صوت و تصویر کانال مزبور به فرکانس های میانی(If )را بر عهده دارند . عمل انتخاب کانال دلخواه به این ترتیب است که در ورودی و خروجی تقویت کننده Rf ،مدارهای هماهنگ متغیری وجود دارد که با انتخاب بیننده تلویزیون می توانند به روی فرکانسهای مورد نظرتنظیم شده و تنها به محدوده فرکانسی کانال انتخابی اجازه ورود به تیونر را بدهند در عین حال یک مدار هماهنگ متغیر هم در تانک نوسانات نوسان ساز قرار داشته است که مطابق شکل زیر با دو مدار هماهنگ مزبور هم محور بوده و فرکانس ساز را در فرکانس معینی تنظیم می نماید تا در هر لحظه فرکانس نوسان ساز برابر مجموع فرکانس موج ورودی و فرکانس If باشد.
خروجیهای نوسان ساز و تقویت کننده Rf به مخلوط کننده اعمال می شوند تا پس از مخلوط شدن ،فرکانسهای مجموع و تفاضل به وجود آمده و توسط فیلتری در خروجی مخلوط کننده قرار دارد، امواج تفاضل که همان سیگنالهای If تصویر و صوت هستند از امواج دیگر جدا شده توسط یک کابل کواکسیال از تیونر خارج و به طبقه If اعمال می شوند . امواج جدید حاوی همان اطلاعات تصویر و صوت اصلی بوده و تنها، فرکانس حامل های تصویر و صوت همچنین باندهای جانبی پایین آورده شده است.فرکانس حامل جدید تصویر MHz 9/38 و فرکانس حامل جدید صوت MHz4/33 است که به آنها If­ تصویر و If صوت و به مجموعه فرکانسی جدید باند If و یا سیگنال If گفته می شود که حاوی حاملهای جدید صوت و تصویر و اطلاعات مربوطه است.

برسی مدارات تیونر

بررسی مدارات تیونر -به علت اینکه فیلترها کاملاً تیز نیستند ، پهنای باند خروجی فیلتر طبقه تقویت HF را معمولاً بیشتر از حد مورد نظر می گیرند و لذا همراه کریرهای صوت و تصویر کانال اصلی دو کریر اضافی حامل اطلاعات همسایه مطابق شکل در خروجی تیونر ظاهر می شود این فرکانس ها مزاحم هستند که بعداً در طبقه تقویت If تصویر توسط تله های فرکانسی حذف می شود لذا در طبقه ی میکسر این چهار فرکانس کریر با فرکانس اسیلاتور محلی ترکیب می شوند که حاصل آن 13 فرکانس قابل ملاحظه به شرح زیرمی باشند که از میان آنها توسط فیلتر پایین گذر 4 فرکانس مورد لازم را انتخاب می نمایند.

مثال: اگر در کانال شش MHz 25/182=fcp6 ، MHz15/221=f0 باشند تعیین کنید در خروجی مخلوط کن طبقه تیونر چه فرکانس هایی وجود دارد؟ مثال : اگر در کانال MHz254/182=fcp6 و MHz15/221=f0 باشد تعیین کنید در خروجی مخلوط کن طبقه تیونر چه فرکانسهایی وجود دارد .

فیلترها
1- فیلترهای فعال (active) :معمولاً یک یا چند المان نیمه هادی و یا لامپ خلا وجود دارند.
2- فیلترهای غیر فعال (Passive) : مرکب از المانهای R ،L ،C،M ترانسفورماتور هستند.
المانهای نیمه هادی عبارتند از :ترانزیستور و انواع دیودها (دیود سوئیچ و…)
-فیلترهای غیر فعال : از نظر ترکیب المانها
فیلترهای Rc ،فیلترهای RL ، فیلترهای LC ،فیلترهای RLC و فیلترهای ترانسفورماتوری
2- از نظر عبور باند فرکانسی
فیلترهای بالاگذر ، فیلترهای پایین گذر،فیلترهای میان گذر، فیلترهای میان نگذر
3- از نظر چگونگی ترکیب
فیلترهای نوع L ، فیلترهای نوع T ،فیلترهای نوع TT
-فیلترهای Rc پایین گذر نوع L
-فیلتر پایین گذر نوع T
-فیلتر پایین گذر Rc نوع TT

فیلترهای Rc پایین گذر نوع L فیلتر پایین گذر نوع T

فیلتر پایین گذر Rc نوع ∏

دو نوع فیلتر خاص در بین فیلترهای Lc پسیو (غیر فعال ) هستند که خیلی معروفند 1. فیلتر میان نگذر Lc از نوع مکنده

در فرکانس رزونانس امپدانس Lc برای مدار صفر و لذا بصورت اتصال کوتاه عمل می کند .این فیلتر را مکنده (یک نوع تله فرکانسی فیلتر میان نگذر گویند 2. فیلتر میان گذر از نوع مسدود کننده

3- فیلتر میان نگذر مسدود کننده در فرکانس رزنانس امپدانس Lc موازی بینهایت می شود.

4-فیلتر میان گذر Lc

فیلترهای اکتیو (فعال) 1-فیلترهای دیود سوئیچینگ

2- فیلترهای ترانزیستوری :اگر یک ترانزیستور فعال شود موج ورودی خود را تقویت و آن را به خروجی می دهد و اگر یک تغذیه آن قطع شود ترانزیستور غیر فعال و موج ورودی از آن عبور نمی کند. دیودهای و رکتور .دیودهای با ظرفیت خازنی متغیر متغیر در اثراعمال ولتاژ معکوس روی قطبهای دیود فاصله ی بین ناحیه سر زیاد می شود و در نیتجه ظرفیت خازنی اتصال P-N دیود کاهش می یابد.

نقشه تیونر
برای فعال شدن باند VHF اید پایه VHF به v12 وصل شود
می خواهیم باند I ،UHF را بگیریم( کانالهای 2 و 3و 4) برای این منظور به ترمینال و UHF تیونر از طریق بُرد کنترل ولتاژ v12 را وصل مینماییم که تحولات زیر اتفاق می افتد.
از طریق دیود سوئیچینگ امیتر Tr تقویت Hf بایاس و بیس آن از طریق دو مقاومت R61 و K10 به زمین AGC وصل می شود (امیتربیس بایاس می شود) و T تقویت HF فعال می شود با اتصال ولتاژ 12 ولت به ترمینال UHF با توجه به نقشه می بینیم که 3 ترانزیستور تقویتHF ، اسیلاتور محلی و میکسر به انضمام دو عدد دیود سوئیچینگ DI67 و DI46 فیلتر مکنده Lc که فرکانس های ردیف IF عبور نکند حذف می کند .دو دیود که معکوس می باشد دیودهای معکوس کننده برای محدود کردن دامنه های مثبت و منفی موجهای دریافتی DI52 و DI56 .برای انتخاب باند III هم ترمینال
2-فیلترهای ترانزیستوری:اگر یک ترانزیستور فعال نشود موج ورودی خود را تقویت و آن را به خروجی می دهد و اگر یک تغذیه آن قطع شود ترانزیستور غیرفعال و موج ورودی از آن عبور نمی کند.در اثر اعمال ولتاژ معکوس روی قطب های دیود فاصله ای بین ناحیه زیاد می شود و در نتیجه ظرفیت خازنی اتصال P-N دیود کاهش می یابد.

نقشه تیونر

ترمینال UHF و هم III /BI هر دو ولتاژ تغذیه v12 دارند با اعمال ولتاژ v 12 بهIII /BF دیودهای سوئچینگ DI57 و DI64 سوئیچ می شوند که DF66 راه عبور فرکانس های III/B را باز و دیود DF64 فرکانسهای BI را زمین می نماید .

با وصل ولتاژ V 12 ولت به پین III/ BI دیودهای سوئیچینگ DI57 و DI64 در فیلترهای ورودی و DI73 .DI77 در فیلتر میان گذر (باند فیلتر ترانسفورماتوری ) وDI92 در مدار اسیلاتور سوئیچ می شود بطوری که در فیلترهای ورودی BI به زمین Short می شود و مسیر باند III برای ورود به ترانزیستور تقویت HF باز می شود و درفیلتر میان گذر با ورود خازن nf 1 به ترتیب C73 و C77 به مدار فیلتر باند پرش فرکانس فیلتر از باند I (47 تا MHz68 )به III B (170- 230 )انجام می شود و در مدار اسیلاتور با ورود خازن nf1- C93 به مدار تانک اسیلاتور (سلف و خازن )پرش فرکانسی برای اسیلاتور ملی نیز به تناسب ایجاد می کند .از طریف دیگر با اعمال ولتاژ v33-0از ترمینال سمت راست بالایی تیونر (c37 ) و از طریق مقاومتهای R37 و R26 و R71و R66 به دیودهای ….DI74 و DI76 وDI91 در بایاس مخالف ظرفیت خازنی دیودها تغییر نموده و در نتیجه Shift فرکانسی مناسب برای دریافت کانال مورد نظر ایجاد می شود .
«در کلکتور Tr:HF تعداد کانالهای هر باند تقویت می شود و سپس برای انتخاب کانال مورد نظربه فیلترهای بعدی داده می شود و درخروجی Trosltot 4 فرکانس (اصلی و همسایه ) داریم و بعد از عبور خازن کوپلاژ در خروجی Trmix ،13 فرکانس داریم که توسط خازن C45 فرکانسهای بالا زمین و 4 فرکانس که تفاضل F0 و فرکانسهای اصلی و همسایه می باشد عبور و با فیلتر میان گذر رسیده و فقط فرکاسنهای 31 و 4/33 و 38 و MHz4/40 به خروجی IF که فرکانس ثانویه نامیده می شوند.

در حالی که کانال UHF ار انتخاب می نماییم ولتاژ تغذیه از طریق پین UHF و دیود سوئیچینگ DI13 و R13 به مدار امیتربیس Tr16 و مقاومت R16 و سرانجام از طریق مقاومت R14 به پین خروجی C12 تیونر (ترمینال AGC تاخیری ) و مقاومت K10 به زمین می رسد و مدار DC آن کامل می شود بنابراین TrHF طبقه UHF فعال می شود هم چنین این ولتاژ v 12 از طریق مقاومتهای R16 و R31 و R32 و R33 و R34 وR35 و Tr35 طبقه مخلوط کن (و اسیلاتور) را فعال می نماید و در نیتجه طبقه UHF فعال می شود ضمناً دیودهای DI13 و DI42 نیز سوئیچ می شوند. در فرکانسهای بالا UHF و SHf سلف و خازهای معمولی کارایی ندارند مثلاً در محاسباتمان به سلف دور نیاز پیدا می کنیم که عملاً وجود خارجی ندارد لذا در اینجا برای تامین سلف و خازن مورد نیاز (مدارات تشدید ) از کابل کواکسیال استفاده می کنند.

انواع تیونر
چنانچه دیدیم ، عمل اصلی تیونر ،انتخاب کانال دلخواه و تبدیل فرکانس امواج مزبور به فرکانس If است و این عمل از طریق تغیر مقادیر فرکانس تشدید مدارهای هماهنگ در تقویت کننده Rf مخلوط کننده و نوسان ساز انجام می شود .بر مبنای چگونگی انجام این عمل ، تیونرهای VHF به دو دسته مکانیکی و الکترونیکی تقسیم می شوند:
انواع تیونر VHF : 1- تیونرهای مکانیکی 2- تینرهای الکترونیکی
تیونرهای مکانیکی : 1- تنظیم پیوسته 3-سلکتوری: (1- تورت( غلتکی ) 2- ویفرسوئیچ)
2- تیونر الکترونیکی
در تیونرهای الکترونیکی ،برای تغییر مدارهای هماهنگ هیچگونه عمل مکانیکی لازم نیست و این به کمک دیودهای خازنی واریکاپ میسر است.به همین علت، به این نوع تیونر ،لفظ تیونر و اریکاپ نیز اطلاق می شود.عمل تنظیم کانال بوسیله مجموعه کنترلهایی انجام می شود که خارج از محفظه تیونر بوده و از طریق آن ولتاژهایی به تیونر اعمال می شود . در تلویزیون هایی که از تیونر الکترونیکی استفاده می نمایند، عمل انتخاب برنامه به یکی از سه روش کلیدهای پوش باتون ، فینگر تاچ و کنترل از راه دور انجام می گردد . تلویزیون های نوع سوم مجهز به کانال یاب اتوماتیک هستند که در کتاب تلویزیون رنگی بدان خواهیم پرداخت.
در دو نوع پوش باتون و فینگر تاچ ،تعدادی پتانسیومتر انتخاب کانال (معمولآً 8 عدد) موجود بوده که هر یک به تنهایی قادرند برای کلیه کانالهای محدوده VHF و UHF تنظیم شوند .در ضمن برای هر یک از پتانسیومترها ، کلیدی بنام کلید انتخاب باند موجود است که می توان در یکی از سه حالت I ،III و VHf قرار گیرد .در شکل زیر چگونگی قرار گرفتن اجزای مزبور نشان داده شده است.

مجموعه کلید و پتانسیومترهای تنظیم و انتخاب کانال

طبقه IF و آشکار ساز (تصویر «ویدئو» ) (PLCTURE IF & DETECTORSECTION)
قسمت اعظم تقویت سیگنال در طبقه IF به دست می آید. باند IF تهیه شده در تیونر توسط یک کابل کواکسیال به ورودی این طبقه اعمال می شود. وظیفه اصلی طبقه IF ، تقویت این باند است. تقویت کننده IF معمولاً از سه طبقه تقویت (IC یا ترانزیستوری) تشکیل شده است. وظیفه دیگر طبقه IF جلوگیری از عبور امواج مزاحم نظیر حامل های تصویر و صوت کانال های مجاور است. در عین حال توسط فیلترهایی سیگنال IF صوت را تضعیف می کنند. این عمل برای جلوگیری از تداخل سیگنال IF تفاضلی بدست آمده از آشکارساز تصویر است. در عمل ضریب تقویت طبقه IF برای حامل IF تصویر حدود ده برابر ضریب تقویت آن برای حامل IF صوت است.
آشکارساز تصویر از نوع آشکارساز معمولی AM است که می توان از نوع دایودی و یا ترانزیستوری باشد که وظیفه آشکارکردن تغییرات دامنه سیگنال IF تصویر را بر عهده دارد. علاوه بر آن به علت داشتن خاصیت غیرخطی، عمل مخلوط کنندگی، سیگنال های IF تصویر و صوت را نیز انجام داده و باعث ایجاد سیگنال IF تفاضلی صوت می شود. این سیگنال توسط فیلتری از خروجی آشکار ساز گرفته شده و به طبقه صوت اعمال می گردد.
از آنجایی که موج مجموع فرکانس ها نیز در خروجی آشکار ساز بوجود می آید و مقدار فرکانس آن زیاد است (حدود MHZ 70 ) خط تشعشع وجود دارد. به همین علت معمولاً آشکارساز تصویر و فیلترهای مربوطه را درون محفظه فلزی قرار می دهند. ضریب تقویت ولتاژ طبقه IF تصویر حدود .db 8 است که البته توسط مدار AGC مقدار آن بر حسب میزان قدرت سیگنال ورودی به طور خودکار کنترل می شود.

آشکارساز ویدئو (تصویر) در دستگاه گیرنده بعد از اینکه سیگنال IF صدا و تصویر به اندازه کافی تقویت گردید، باید سیگنال تصویری را که حاوی اطلاعات مربوط به صحنه ارسالی پست فرستنده است آشکار کرده وظیفه آشکار ساز ویدئو پیاده کردن تصویر از روی حامل آن است، همچنین تبدیل فرکانس IF صوت و در آخر به عنوان تقویت کننده IF نیز می باشد. ساده ترین و ارزانترین وسیله آشکار سازی برای تصویر که به صورت AM مدوله شده است استفاده از دیود کریستالی ژرمانیومی و فیلترپایین گذر RC است.

بلوک دیاگرام داخلی طبقه تقویت IFتصویر

در یک تقویت کننده : AV . BW=C+e در تلویزیون BW=5MHZ تصویر است بنابراین با یک تقویت کننده نمی شود تمام فرکانس ها را با ضریب تقویت کافی تقویت نمود بنابراین عملاً از دو یا سه تقویت کننده در طبقه IF تصویر استفاده می شود.

منحنی متقارن را با شیب نایکوئیست متناسب می کنیم یعنی نامتقارن می کنیم.
یعنی باید این منحنی را طبق توصیه نایکوئیست درآوریم پس فیلترهای واسطه را طوری طراحی می نماییم که این منظور حاصل شود.

دو موج وارد دیود فیلتر میشود (آشکار ساز) چون دیود توسط v 12 روشن شده صوت را نیز عبور و چون دیود عنصر غیرخطی است پس به صورت حاصل جمع و تفریق این دو موج را عبور می دهد و فرکانس های زیر را عبور می دهد 9/38 + 4/33 فرکانس انترکاریریا MHz 5/5 = 4/33 – 9/38 سیگنال IF تصویر (0-5)MHz MHz 4/33 فرکانس دوم صوت MHz 9/38

دیود آشکارساز ویدئو سیگنال IF تصویر را برش می دهد و نیمه منفی آن را عبور میدهد و پوش آن که سیگنال ویدئو است به Tr تطبیق امپرانس میرساند ضمناً چون دیود المان غیرخطی است فرکانس های IF صوت و تصویر را با هم مخلوط و از بین آن ها فرکانس تفاضل آن ها یعنی MHz 5/5 به نام فرکانس انترکاریر که حامل FM صوت است به خروجی میرساند

بررسی مدارات تقویت ویدئو و صوت – در لامپ یا وهنلت زمین است یا کاتد. اگر وهنلت زمین باشد VVK=-500 و اگر کاتد زمین باشد Uvk=+500 .

بررسی مدارات انحراف عمودی و افقی تصویر و سیستم جدا کننده علائم همزمانی

جدا کننده علائم همزمانی یک تقویت کننده از نوع کلاس ها می باشد

اسیلاتور عمودی از نوع اسیلاتور F.F آستایل است که به آن مولتی ویبراتور گویند فرکانس نوسان HZ 50 است پتانسیومتر نگه دارنده عمودی تنظیم فرکانس کاراسیلاتور عمودی و تطبیق آن با فرکانس ورودی یعنی Hz 50 می باشد. HEiEHT کاوش تنظیم ارتفاع تصویر است بطوریکه تصویر از نظر عمودی تمام صفحه نمایش لامپ تصویر را بپوشاند.
VERTLIN خطی نمودن عمودی تصویر
چک L301 به ترانس ورتیکال موسوم است که با عکس العمل های سلفی اش اختلاف پتانسیل برابر vov در کلکتور ترانزیستور تقویت قدرت عمودی تصویر یعنی Q305 بوجود می آورد. ولتاژ تغذیه تمامTV 4 V 12 است.
بوبین های انحراف عمودی به صورت سری و افقی به صورت موازی بر هم عمود تا روی هم تاثیر نذاشته باشند v 70 بوجود آمده، در کلکتور ترانزیستور Q305 خازن کویلاژ C310 را از طریق یوگهای انحراف عمودی مثلاً تا v 30 شارژ می کند خازن کوپلاژ شارژ شده با هدایت مجدد ترانزیستور Q305 از طریق این ترانزیستور و مقاومت امیتر آن (R326) و پوکهای انحراف عمودی شارژ میشود. نقطه کار این ترانزیستور را طوری تنظیم کرده اند که جریان شارژی که از یوکهای انحراف عمودی رد می شود در حقیقت مربوط به رفت عمودی اشعه است این جریان خطی باشد برای تضمین خطی بودن کار Q305 در مدار لمیتر آن یک ترمیستور (مقاومت حرارتی منفی R323 ) را قرار داده اند که این ترمیستور در مدار چسبیده به بدنه TV Q305 است و در نتیجه با تغییرات حرارت آن تغییر مقاومت می دهد.

حال ببینیم در انحراف افقی چه می گذرد :
R401 برای کاهش دامنه پالس های سنکرون افقی C401 ، R403 فیلتر بالا گذر
دیودهای D401 و D402 و R402 ، R403 به اتفاق C402 بر روی هم یک مدار پل مقایسه فاز را تشکیل می دهند که در این سیستم فازهای ایمپالسهای ورودی با فار ایمپالسهای خروجی طبقه افقی با هم مقایسه می شود و به تناسب اختلاف فاز آن ها یک ولتاژ DC کوچکی به عنوان سیگنال خط ایجاد می شود که به پیس ترانزیستور، اسیلاتور افقی ترزیق می گردد. سلف به قسمتی 601 آوخازن C608 تشکیل یک اسیلاتورها رتلی «افقی» داده اند که فرکانس نوسانات آن در حالت عادی سینوسی است ولی در اینجا با ایجاد مدارات فرعی از سینوسی به فرم دلخواه و مطلوب تبدیل می نماییم. Tr Q409 یعنی اسیلاتور افقی در حالت عادی قطع است (با توجه به نقطه کارهای نشان داده شده ) خازن C407 از ط ریق منبع تغذیه V 12 و از راه مقاومت R409 به قسمت پایینی سلف ها رتلی اعمال می شود که این جریان باعث عکس العمل القایی و در نتیجه ایجاد ولتاژ سلف اند و در قسمت بالایی T401 میشود که ولتاژ القایی مخالف به نوبه خود خازن C407 را که قبلاً شارژ شده بود را دشارژ میکند و سیکل گفته شده در فوق مجدداً از سر گرفته میشود که حاصل این نوسانات شکلی مطابق اسیلوگرام شماره 7 واقع در پائین نقشه میشود.


تعداد صفحات : 185 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود