فهرست مطالب
عنوان
چکیده تحقیق
فصل اول- کلیات وروش تحقیق
فصل دوم- بررسی ادبیات تحقیق
فصل سوم- یافته های پژوهشی
فصل چهارم – نتیجه گیری و پیشنهادات
منابع و مآخذ
پیوست ها
پیوست 1- تلخیص داده های روش شناسی و محتوایی
چکیده تحقیق:
عنوان تحقیق "راهکارهای توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها" است که با روش فراتحلیل (Meta-Analysis) انجام شده است.
هدف فراتحلیل حاضر نیل به نتایج کلی و کاربردی از طریق ترکیب منابع و مطالعاتی است که در داخل کشور در زمینه " توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها" صورت گرفته است.
این فراتحلیل که از طریق بررسی و ارزیابی 48 اثر علمی انجام شد دو بُعد روش شناختی و محتوایی را مد نظر قرار داد. در بُعد روش شناختی نتایج نشان داد که مطالعات مورد بررسی در عین حال که انباشت خوبی از ایده های نظری و راهکارهای عملی را ارائه می کنند دارای اشکالات و نواقص متعددی هستند از جمله: عدم سازگاری بین اهداف، چارچوب نظری، روش تحقیق، نتایج و راهکارها- بدیهی بودن بسیاری از فرضیه ها- عدم استفاده از تکنیک های پیشرفته تجزیه و تحلیل- مناسب نبودن حجم نمونه – اتکا به روش های نظری و …
از جنبه محتوایی نیز این فراتحلیل پس از آسیب شناسی مختصر مطالعات و مشخص نمودن مشکلاتی چون عدم تناسب نتایج با اهداف پژوهش، ضعف ارتباط و تناسب راهکارها با هدف تحقیق و … در جستجوی تئوری مشترک و بنیادین تحقیق برآمد. در این بررسی مشخص گردید 6/39 آثار مبتنی بر تئوری جاذبه- دافعه و 4/37 درصد مبتنی بر آموزه های نظری مشابه و مرتبط با آن بوده اند. در درجه سوم 6/16 درصد آثار به سایر تئوریها تکیه کرده اند که آنها نیز عمدتاً تعارضی با گروه اول و دوم نداشته و به دلیل وسعت و قابلیت فراگیری که تئوری جاذبه- دافعه دارد می توان از آموزه های آنها چون مبحث "چرخش مغزها" به عنوان مکمل بهره گرفت.
در زمینه راهکارهای پیشنهادی، این تحقیق نشان داد که 72% از 255 پیشنهاد ارائه شده، غیر شفاف و کلی و تنها 28% آنها قابل اجرا و شفاف اند.
سپس این راهکارها به چهار سطح بین المللی، ملی (کلان) میانی ( سازمانی) و خُرد (بازیگران) تقسیم گردید. در این میان تاکید اصلی محققان بر راهکارهای سطح ملی (جامعه – کشور- دولت) بوده است.
در بخش پیشنهادات تلاش شد ضمن استفاده از پیشنهادات محققان، الزامات اجرایی تئوری محوری تحقیق را در قالب پیشنهاد هفت سیاست و 9 برنامه عملی بیان کنیم.
مقدمه:
در سالهای اخیر گرایشها و اقدامات جدیدی به منظور حفظ سرمایه انسانی نخبگان در کشور ظهور یافته است. از آنجا که نگاه غالب در این موارد نگاه دستگاهی و بخشی بوده است، برنامهریزیها در این زمینه فاقد جامعنگری است. موضوع تحقیق حاضر بررسی راهکارهای توسعه منابع انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت نخبگان است. در حقیقت هم وجه ایجابی (جذب و توسعه منابع انسانی نخبه) و هم وجه سلبی پدیده (مهاجرت نخبگان) مورد نظر قرار گرفته است. از آنجا که این مساله دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی سیاسی و اقتصادی و مدیریتی و حقوقی و… است پژوهش حاضر تلاش دارد با نگاهی همه سونگر ضمن بهرهگیری از مطالعات انجام شده در همه حوزههای تخصصی به مجموعهای از راهکارهای معین دست پیدا کند.
هدف تحقیق:
استخراج و تدوین خطوط راهنمای عملی و روشن برای حفظ و جذب نخبگان و بهرهگیری از سرمایه انسانی نخبگان از درون مطالعات انجام شده و فراتحلیل مطالعات موجود در کشور از جمله مطالعات مرتبط با تدوین سند فرابخشی "حفظ و استفاده بهینه از نخبگان" هدف اصلی این تحقیق است.
نوع تحقیق:
در این تحقیق از کلیه انواع تحقیقات بنیادین و کاربردی بهرهبرداری میشود اما با عنایت به اینکه در نظر است راهکارهای جذب منابع انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت نخبگان با رویکردی کاربردی دستهبندی و ترکیب شوند این تحقیق از نوع "کاربردی " تلقی میشود و میتواند مبنای تصمیمسازی و تصمیمگیری قرار گیرد. از نظر سطح تحلیل نیز این تحقیق توصیفی است و به علتیابی نمیپردازد. ضمن آنکه این تحقیق بصورت مقطعی و برای یک بار انجام میشود.
روش تحقیق
روش تحقیق حاضر کیفی است و در آن از فراتحلیل (Meta Analysis) استفاده شده است. دادههای کیفی به صورت توصیفی طبقهبندی و ارائه شدهاند. همچنین تلاش شده است تصویر کلان فراتحلیل از طریق استخراج و تدوین برخی نکات به صورت دادههای کمّی توصیفی بیان شوند.
فراتحلیل روشی است که به کمک آن میتوان تفاوتهای موجود در تحقیقات انجام شده را استنتاج کرد و در رسیدن به نتایج کلی و کاربردی از آن بهره جست… در روش فراتحلیل ابتدا از طریق شکستن اجزای کل به ماوراء و فراتر از کل اولیه میرسیم، سپس تحلیل اولیه را به نحوی منتقل یا تبدیل میکنیم که یافتههای نامناسب در چارچوبی قابل قبول قرار گیرند و سرانجام، تحلیلهای ترکیب شده اطلاعاتی را نشان دهند که اطلاعات اولیه نشان نداده باشند. در عمل، ابتدا اطلاعات از منابع اولیه استخراج و سپس با یکدیگر ترکیب میشوند و سرانجام یک کل جدید را تشکیل میدهند. (دلاور، علی: 288)
قلمرو تحقیق:
قلمرو تحقیق حاضر کلیه یافتههای علمی و پژوهشی داخل کشور در خصوص حفظ و جذب سرمایه انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزهاست. از آنجا که این تحقیق در جستجوی راهکارهای تجویزی است لذا به مطالعات داخل کشور اتکا دارد.
نخست در بین بانکهای اطلاعاتی از قبیل بانک اطلاعاتی مرکز اسناد و مدارک علمی کشور و کتابخانههای دانشگاهی و برخی موسسات تحقیقاتی، کلید واژگانی چون: منابع انسانی نخبه – نیروی انسانی نخبه – نیروی انسانی متخصص – منابع انسانی متخصص – متخصصین – نخبه- فرار مغزها – مهاجرت مغزها – مهاجرت نخبگان و… جستجو و بازیابی شد.
پس از این مرحله متن حدود 200 مقاله، گزارش، طرح پژوهشی، پایاننامه در دسترس قرار گرفت.
برخی منابع یاد شده که پیرامون موضوعاتی چون نخبگان سیاسی عصر پهلوی یا نخبگان ورزشی بود از فهرست منابع حذف گردید. منابع فراوان دیگری نیز وجود داشت که پیرامون دانشآموزان تیزهوش و نخبه بود اعم از پیشرفت تحصیلی، ضریب هوشی و… این گروه از منابع نیز از دستورکار این طرح خارج شد.
گروه دیگری از مقالات نیز وجود داشت که فاقد چارچوب علمی بود و شکل ژورنالیستی و انشایی (عمدتاً بدون ارزش تحلیلی و ذکر منابع و ماخذ) داشت. این دسته از منابع نیز به دلیل احتمال خدشه وارد شدن به نتایج علمی طرح و تاکیدی که بر "آثار علمی" در طرح حاضر داریم حذف گردید.
در نهایت 19 طرح پژوهشی و پایان نامه، 6 عنوان کتاب فارسی منتشر شده در زمینه نخبگان و فرار مغزها و 23 مقاله انتخاب و گزینش گردیدند که جمعاً 48 اثر علمی را تشکیل میدهند. دسترسی به اصل برخی طرحهای پژوهشی و پایاننامه ها ضمن وجود موانع اداری وقت فراوانی را از محقق به خود اختصاص داد. علیرغم این خوشبختانه با مطالعه و تلخیص این آثار، انباشت زیادی از ایدهها و آموزهها در حدی که مورد نیاز طرح بود فراهم آمد.
سئوال تحقیق:
پرسش نخست تحقیق این است که فراتحلیل آثار علمی و مطالعات داخل کشور چه ایدهها و نکات جدیدی را بدست میدهد؟ سئوال دیگر تحقیق حاضر این است که: با توجه به مطالعات انجام شده در داخل کشور، چه راهکارهایی برای حفظ و جذب سرمایه انسانی نخبه کشور و پیشگیری از مهاجرت بیرویه نخبگان میتوان پیشنهاد کرد؟
کاربران تحقیق:
کاربران اصلی این تحقیق عبارتند از:
1- وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش کشور
2- کلیه دستگاههای اجرایی و تولیدی که متکی به مغزافزار و نیروی انسانی نخبه هستند
3- ریاست جمهوری بویژه بنیاد نخبگان
4- شورای عالی انقلاب فرهنگی
5- مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه
روش گردآوری اطلاعات
روش گردآوری اطلاعات کتابخانهای است و تلاش شده است کلیه آثار علمی داخل کشور مرتبط با موضوع تحقیق اعم از کتاب، پایان نامه، طرح پژوهشی و مقاله گردآوری تلخیص و فراتحلیل شوند.
ابزار گردآوری اطلاعات
ابزار گردآوری اطلاعات تعداد دو پرسشنامه بوده است که به منظور گردآوری اطلاعات اسنادی از آنها استفاده شده است. پرسشنامه نخست به طرحهای پژوهشی و پایان نامه اختصاص داشته است. از آنجا که در بخش مقالات و کتابها عمدتاً مولفه هایی چون فرضیه، جامعه آماری و … وجود نداشت پرسشنامه مستقل دیگری برای این آثار تهیه شد. این پرسشنامه ابتدا در اختیار هشت نفر از اعضای هیات علمی و محققان موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی قرار گرفت تا روایی (Validity) آنها بررسی شود. در این مرحله اصلاحات مورد نظر در این پرسشنامه به عمل آمد.
جامعه آماری و حجم نمونه
این تحقیق فاقد نمونهگیری است.
محدودیتهای تحقیق
1- مفهوم فرار مغزها و جذب نخبگان از مفاهیم پیچیده، چند وجهی با متغیرهای فراوان فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است از این رو تحقیقات انجام شده در این زمینه یکدست نبوده و از نظر روش و رویکرد و قلمرو رشتهای متنوعاند. این مساله کار فراتحلیل را مشکلتر میکند.
2- برخی پژوهشهای موجود در این زمینه دارای طبقهبندی محرمانه بوده و محقق نتوانست به آنها دست پیدا کند ازجمله پژوهشهای مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری و…
3- دست یابی به متن کامل پایان نامهها با توجه به پراکنده بودن آنها در دانشگاههای مختلف تهران و شهرستانها وقت زیادی را مصروف خود نمود.
4- استاندارد نبودن برخی از گزارشات، در ورود اطلاعات آنها به فراتحلیل مشکلاتی را ایجاد نمود.
طرح مساله
موضوع نخبگان و جذب و بهرهبرداری از سرمایه انسانی آنان موضوعی پیچیده و چند وجهی است. این موضوع به دلایل زیر ابعاد مهمی پیدا کرده که آن را به یک موضوع علمی پژوهشی تبدیل نموده است:
* مبحث جذب نخبگان و کم و کیف بهرهمندی از خدمات آنان تحت تاثیر حجم فراوانی از مولفههای درهم تنیده فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است.
* این موضوع مستقیماً با خود نخبگان و تصمیمات فردی آنان گره میخورد. از آنجا که نخبگان کنشگرانی آگاه و هوشمندند، موضوعات مربوط به رفتار و کنش آنان موضوعاتی پیچیده است.
* جذب یا عدم جذب نخبگان در نظام اجتماعی دارای اثرات و پیآمدهای مهمی است. این اثرات و پیآمدها هم نظام علم و فنّاوری را تحت تاثیر قرار میدهد و هم کل ساختار نظام اجتماعی را متاثر میکند.
* برای کشورهای در حال توسعهای چون ایران، که در مرحله رشد و خیز اقتصادی قرار دارند نیاز به توسعه منابع انسانی نخبه و بکارگیری متخصصان علمی و فنی نیاز حیاتی و مضاعف است.
* طبق آمارهای منتشر شده در ایالات متحده آمریکا درباره گستردگی مهاجرت نخبگان به کشورهای عضو OECD ایران، کره جنوبی و فیلیپین وضعیتی قابل تامل دارند. براساس این گزارش، جمعیتی از ایرانیان که دارای تحصیلات دانشگاهی بوده و در کشورهای عضو OECD مقیم هستند، 25 درصد کل افراد دارای تحصیلات عالی هستند که در داخل ایران زندگی میکنند. به نظر برخی پژوهشگران، شمار متخصصان ایرانی که در کشورهای خارجی مقیم بوده و در مراکز علمی و پژوهشی آنها مشغول کار هستند (حداقل در برخی رشتهها) به دو برابر متخصصان (همان رشته) در داخل کشور میرسد. برای نمونه در رشته فیزیک، حدود 400 فیزیکدان ایرانی در خارج از کشور به سر میبرند که این رقم دو برابر فیزیکدانان داخل ایران است. (منصوری، 1371)
* در مرحله تکامل سازمانهای تولیدی و خدماتی و اجتماعی، نقش نخبگان که به عنوان مغزافزار در این نظامها عمل میکنند نقشی حساس و شکلدهنده است.
* در کشور ما هنوز نظام مدون و مطالعه شده و رسمی برای توسعه بکارگیری نخبگان اعم از نخبگان بالقوه (استعدادهای درخشان) و نخبگان بالفعل، بویژه نخبگان علمی و فنی در دست نیست. بدیهی است در این نظام میبایست، اهداف و وظایف نهادهای متولی و حامی و پشتیبان به تفکیک و روشنی مدون شده باشد و در آن انواع حمایتهای معنوی و منزلتی، قانونی و مالی به صورت نظام یافته پیشبینی شده باشد. هم اکنون حدود 36 نظام و سازوکار مرتبط با نخبگان در کشور وجود دارد که بعضاً به موازی کاری و فعالیتهای پراکنده مشغولند.
* آنچه که آمارهای بینالمللی نشان میدهد موج مهاجرت نخبگان ایرانی به کشورهای اروپایی، ایالات متحده آمریکا و اخیراً کشورهای حاشیه خلیج فارس هنوز مهار نشده است. مشکل مهمتر این است که سامانه مشخص آماری – اطلاعاتی، تصمیم سازی و تصمیمگیری در زمینه حفظ و جذب نیروی انسانی نخبه موجود نیست.
موارد یاده شده در بالا ضرورت انجام یک مطالعه جامعنگر که بتواند راهکارهای فراگیری را ارائه نماید احساس میشود. این مطالعه میتواند لزوماً مطالعه موازی دیگری نبوده بلکه با تلفیق مطالعات و تجارب انجام شده، نکات مهم و اساسی و ایدههای کاربردی را استخراج و در قالب مجموعهای هماهنگ ارائه نماید.
1. مفهوم شناسی نخبگان
نظریههای نخبگان1 چارچوبی برای توصیف و تحلیل پیدایی و برآمدن نخبگان و نیز جایگاه و نقش آنها در جامعه به دست میدهد. همان طور که نظریه طبقات اجتماعی2، همین کار را دربارهی "طبقات" انجام میدهد و اتفاقاً این دو نظریه، باهم دیگر ارتباط نزدیکی دارند و برای همین، در پارهای مطالعات، درکنار هم مورد بحث قرار میگیرند ( Arsalan, 2003b).
قبل از مروری بر نظریههای نخبگان، لازم به ذکر است که نظریههای نخبگان، لزوماً به معنای "نخبهگرایی3" نیست، زیرا حداقل براساس تلقی مدرن از علم (درمقایسه با فلسفهی علم پسامدرن) بنای کار علم بر توصیف بیطرفانه است بنابراین در این نظریه نیز فرض بر این است که مفهوم نخبه، "مفهومی خنثی4" تلقی میشود و بارمعنایی ایدئولوژیک به آن داده نمیشود. حتی نظریهی نخبگان، لزوماً نخبهها را سرشیر جامعه5 نمیداند (Arsalan, 2003 a). تنها برخی از رویکردهای موجود در مجموعه نظریات نخبگان، به طور مشخص، متمایل به نخبهگرایی هستند که در سطور بعدی به عنوان مروری بر پیشینهی آرا و نظریات به آنها اشاره خواهد شد.
چهار رویکرد عمده در مجموعه نظریات نخبگان از هم متمایز میشوند که عبارتند از:
1- نظریهی کثرتگرایانهی نخبگان6
2- نظریه نخبهگرایی7
3- نظریه دمکراتیک نخبگان8
4- دیدگاه مردم – نخبگان9
ابتدا مفهوم نخبه و تعاریف مختلفی که از آن به عمل آمده است مورد بحث قرار میگیرد و سپس هر یک از 4 رویکرد نظری فوق به اجمال ذکر میشود. مفهوم نخبگان (Elite)مفهوم خاصی در مقابل مفهوم عامّ ٍتوده / عموم (mass/pablic) است.بدین ترتیب ملاحظه میشود که نخبگان درتقابل معنایی با گروه دیگر یعنی نانخبگان (Non-elite) قرار ندارد بلکه زیر مجموعهای از مفهوم عموم مردم است.
نخبگان در عامترین کار بست معنایی خود به "تعدادی چند10" در میان "تعدادی بسیار11" اطلاق میشود که مهمترین ویژگیآنان دسترسیدرسطح برتربه منابع12 است(Word iQ , 2004)
منابع یاد شده در این تعریف عام از نخبگان، متنوع است و نوعشناسیهای متعددی از آن به عمل آمده که از جمله میتوان به سنخشناسی زیر اشاره کرد (Etzioni-Halevy, 1997) :
1- منابع فیزیکی مانند وسایل تولید و …
2- منابع اقتصادی مثل سرمایه
3- منابع نمادین همچون دانش، ایده، اطلاعات، هنر و …
4- منابع روانشناختی – شخصی مانند استعداد، فرهمندی13، انگیزش، انرژی، مهارت، ورزیدگی
5- منابع سازمانی و اداری و منابع مربوط به ساختار قدرت و تصمیمگیری
6- منابع منزلت14، نفوذ15، تبار16، طبقه17
در تعریف نخبگان باید مفهوم عام آن از گرایشها و دیدگاههای خاص تفکیک دده شود. بهعنوان مثال باید تعریف عمومی نخبگان را از تعریف نژادپرستانه متمایز کنیم همانگونه که ملاحظه میشود افراد دارای استعداد درخشان18 به دلیل دسترسی به ردیف چهارم از منابع فوق و از همین طریق به دلیل دسترسی به سایر ردیفها مانند ردیف سوم و غیر آن، جزو نخبگان محسوب میشوند اما اینکه نخبگان دارای برتری موروثی و نژادی19 هستند (word ia, 2004)، ربطی به تعریف نخبگان ندارد و از ایدئولوژی خاصی ناشی میشود و لزوماً در تعریف عمومی نخبگان مندرج نیست و تنها برخی دیدگاهها و گرایشهای خاص به آن تمایل دارند.
همانطور که در آغاز بحث به آن اشاره شد یکی از نظریات مرتبط با نظریه نخبگان، نظریه طبقات اجتماعی است و در سنخشناسی منابع هم ملاحظه میشود که بسیاری از منابع با عوامل طبقاتی ارتباط دارد. دورویکرد پایه در نظریهی طبقات، رویکرد مارکس و وبر است که به ترتیب وضعیت طبقاتی را براساس سازمان تولید و مناسبات بازار تبیین میکنند. گیدنز با پس زمینهای از سنت مارکسی و وبری، تکوین طبقات اجتماعی را دررابطه با عواملی همچون دارایی، شرایط آموزشی20 و مهارتهای حرفهای21 توضیح میدهد بدین ترتیب که طبقات بالا22، غالباً براساس دارایی شکل میگیرند، طبقات متوسط23 بیشتر از طریق شرایط آموزشی و مهارتی پدید میآیند و سپس نوبت به طبقهای میرسد که نیرویکار مزدبگیر24 هستند. (Giddens and Stanworth, 1998)
درنظریات جدیدتر باتوجه به تحولات زندگی مبتنی بر دانش و ظهور اقتصادی دانش، منبع دانایی اهمیت بیش از پیش پیدا کرده و درنتیجه درنظریهپردازی طبقات اجتماعی نیز از "طبقهی دانش" سخن میرود. به هر صورت، در نظریههای طبقات اجتماعی، کوشش بر این است که فرایند به صحنه آمدن نخبگان، در چارچوب الگوی طبقاتی توضیح داده شود و معمولاً نخبگان در میان طبقات بالا و متوسط جستجو میشود هرچند که فرایند جابجایی طبقاتی موجب میشود که کسانی از طبقات پایین به طبقات متوسط و بالا انتقال یابند. اما نظریهی طبقات اجتماعی و حتی جابجایی طبقات تنها یکی از نظریات پایه در توصیف و تحلیل شکلگیری نخبگان محسوب میشود و همانطور که در عبارتهای قبلی ملاحظه شد، "دسترسی برتر به منابع"، الگویی اعم از مدل طبقاتی برای توضیح پدیدآمدن نخبگان به دست میدهد. برهمین اساس میتوان فهمید که چگونه کسانی درطبقات بالا و متوسط هستند و نخبه نیستند و چگونه ممکن است افرادی از طبقات پایین خود را به سطح نخبه بودن برسانند.
درتعاریف مختلفی که نظریهپردازان از "نخبگان" به دست دادهاند، مصادیقی برای آنان ذکر کردهاند. "هویت25" آنان را در فهرستی از نخبگان کسب و کار، سیاست (اعم از حاکمان و اپوزیسیون)، دیوانسالاری و یقه سفیدان توضیح داده است. "میلز26" جامعهشناسی آمریکایی نخبگان را در سه دستهی سیاسی، کسب وکار و نظامی تعریف کرده است (Giddens and Stanworth, 1998) شومپیتر با عطف توجه بیشتر به نخبگان خارج از دولت، از نخبگان آکادمیک، حقوقی، رسانهای و مدیریتی سخن گفته است (Schumpeter, 1999) آرون به پنج دستهینخبگان سیاسی، اقتصادی،کارگری، مدیریتیونظامی اشارهکردهاست (Arsalan, 2003 -a).
مجموعهی این نظریات را میتوان در ارتباط با منابعی که دسترسی درسطح برتر به آنها به عنوان مهمترین ویژگی نخبگان است و در آغاز بحث به آن اشاره کردیم، به صورت زیر دستهبندی کرد.
منابع*
نخبگان
ردیف
2 و 1 و …
کسب و کار(کارآفرینان، سرمایهگذاران، رهبران کارگری و …)
1
5 و 6 و …
سیاست ((کنشگران سیاسی در داخل حکومت و بیرون آن، رهبران اپوزیسیون، جامعهی مدنی …)
2
5 و 2 و …
مدیریت (دیوانسالاران، یقه سفیدان، مدیران بنگاهها و …)
3
3 و …
دانشگاهی (اعضای هیات علمی بارتبهی بالا، کارشناسان و متخصصین دارای شایستگیهای برجسته و …)
4
3 و …
رسانهها و ارتباطات و اطلاعرسانی (روزنامهنگاران و …)
5
3 و 6 و …
تولید معنا (نویسندگان، هنرمندان، عالمان، عارفان و …)
6
4 و 5 و …
فرماندهان ارشد نظامی و پلیس
7
4 و …
افراد دارای استعدادهای درخشان (دانشآموزان، دانشجویان و …)
8
4 و …
نیرویکار خلاق و دارای مهارتهای حرفهای برجسته و نیز نخبگان ورزشی و …
9
* شمارهها در این ستون اشاره به ردیف مربوط به منابع دارد که در آغاز بحث فهرست شده است.
مفهوم نخبگان را از منظر جامعهشناختی، میتوان در چارچوب نظریهی "عاملیت انسانی27"، توضیح دادکه در آن، دگرگونیهای اجتماعی باتوجه به نقش واسطههای انسانی (مانند عاملان تغییر28 و …) توصیف و تحلیل میشود (ریتزر 1379) فراستخواه،1380 برهمین اساس در سرمشق توسعه29 و برای جوامع درحال گذار که شرایط آنها بدون مفهوم تغییر قابل تبیین نیست، میتوان نخبگان را عاملان انسانی و کنشگران و واسطههای تغییر با سطح اثرگذاری و اهمیت بالا تعریف کرد. بدین ترتیب باتوجه به پیشینهی مفاهیم و نظریاتی که ذکر شد شاید بتوان الگوی مفهومی زیر را برای نخبگان در جامع درحال گذار و در حال توسعه همچون ایران پیشنهاد کرد.
در ادامهی بحث، در چهار رویکرد مطرح ازمجموعه نظریههای نخبگان که پیش از این درآغاز بحث ذکر شد، مرور میشود:
1- 1- نظریهی کثرتگرایانهی نخبگان
این نظریه در سنّت فکری لیبرالی تکوین یافته است، از آرای افرادی همچون دال30، لیندبلوم31، ریسمن32، گالبرایث33 مشروب شده و کسانی همچون ترومن34 (1971)، بیلی35 (1988)، پلسبی36 (1985) و سارتوری37 (1987) دربارهاش به تفصیل سخن گفتهاند. دراین رویکرد از نظریه نخبگان، بر تعددّ گروههای ذینفعی که نخبگان به آنها تعلق دارند، تاکید به عمل میآیدو رقابت آزاد میان آنان، زمینهای تلقی میشود که میتواند نوعی تعادل پویا و توازن38 در جامعه به وجود بیاورد (Etzioni – Halevy 1997).
1-2- نظریه نخبهگرایی
از پیشگامان نظریهپرداز در این رویکرد میتوان به "ویلفر دوپارتو39"، "رابرت میشل40" و "گائتانو موسکا41" اشاره کرد. موسکا در نظریهی نخبگان خود از "سن سیمون42" متاثر است وی توضیح میدهد که چگونه همواره طیف معدودی نخبگان، نقش اصلی را در جامعه بازی میکنند به نظر موسکا، اینها از طریق گزینش طبیعی43 (باسازوکارهایی مانند مسابقات، انتخابات و …) از اکثریت غربال میشوندو غالباً تاثیر تعیینکنندهای درشرایط اجتماعی اقتصادی فرهنگی و سیاسی دارند. باوجود اینکه نظر موسکا به روشهای دمکراسی قرابت دارد اما درمجموع میتوان گفت که برخلاف رویکرد کثرتگرا، در این رویکرد، تمایل به آن وجود داردکه نخبگان نقش مرکزی درجامعه داشته باشند. ((Arsalan , 2003
1-3- نظریه دمکراتیک نخبگان
در این دیدگاه، تاکید بر آن است که دمکراسی درمعرض تقلیل به تودهگرایی44 قرار دارد، مگر اینکه تلقی از دمکراسی این باشد که فرصتهای برابری را برای دسترسی به منابع فراهم آورد تا نخبگان با استفاده ازسازوکارهای دمکراتیکی همچون انتخابات آزاد، آزادی بیان و تشکیل انجمنها، به صحنه بیایند و فعال شدن آنها درصحنه مانع ازفروکاسته شدن دمکراسی به عوام سالاری و غوغاسالاری بشود. بدین ترتیب میتوان فهمید که چرا این رویکرد با دمکراسی نمایندگی45، قرابت بیشتری دارد جوزف شومپیتر و ریمون آرون از مدافعان این رویکرد نظری هستند (Schumpeter , 1999) .
1-4- دیدگاه مردم – نخبگان
این دیدگاه با رویکرد دمکراتیک، قرابت بسیاری دارد ولی بیش از آن به پس زمینههای اجتماعی نخبگان تاکید میکند. به عبارت دیگر در این رویکرد، جریان ظهور نخبگان از جامعه، جریانی پویا تلقی میشود به طوری که فرایند گردش نخبگان46 درجامعه، فرایندی درونزا و گشوده است. درواقع نخبگان از یک سو به پشتگرمی پسزمینههای اجتماعی47 و از سوی دیگر برحسب تواناییهای فردی و شخصیتی خود48 تکوین پیدا میکنند و بنابراین پایهی عمومی پیدایش نخبگان اهمیت بسیار دارد و علاوه بر این، نخبگان نه صرفاً در یک چارچوب محدود طبقاتی یا غیر آن بلکه در طی فرایندی از حلقههایی ظاهر میشوند که یک طرف این حلقهها از متن عموم جامعه49 برمیخیزد و طرف دیگر آن به اوج سطح نخبگان میرسد. برای همین است که در این نظریه علاوه بر مفهوم نخبگان، یک مفهوم تازه میان نخبگان و عموم مردم، مطرح شده است که عنوان آن "نخبهی سطح دوم50" است و بدین ترتیب تقسیمبندی دوتایی51 یعنی (نخبگان و مردم) به تقسیمبندی سهتایی52 یعنی (نخبگان سطح 1، نخبهی سطح 2 و مردم) توسعه پیدا میکند. مفهوم نخبگان سطح دوم که عمدتاً در میان طبقه متوسط قراردارند نشان میدهد که گروه نخبگان نه یک هرم بسته بلکه فرایندی باز و پویا است و علاوه بر این، رابطهی مردم و نخبگان مردم نه درالگوی صفر و یک بلکه در منطق فازی توصیف و تحلیل میشود بر همین اساس، همواره درجامعه، طیفی از نخبگان بالقوه و نخبگان سایه53 وجود دارد و نیز افراد مستعدی که در واقع داوطلبان نخبه بودن54 هستند (Arsalan, 2003 a).
باتوجه به مباحث نظری ذکر شده، میتوان تعریف کلّی زیرا را برای نخبگان در جامعهی ایران درنظر گرفت:
3. گردش مغزها و مهاجرت نخبگان
شاید بتوان گفت درست از همان زمان که "سرمایهی انسانی" (به شرحی که در بخش قبلی گذشت) مورد توجه اقتصاد توسعه قرار گرفت، مسالهشناسی جریانهای مهاجرتِ55 سرمایههای انسانی (مهاجرت مغزها) اهمیّت پیدا کرد. مروری در پیشینهی مباحث و ادبیات نشان میدهد که مفهوم فرار مغزها از دههی 60 در انگلستان و به دلیل مهاجرت روشنفکران و دانشمندان انگلیسی به ایالات متحده مطرح شد (Gaillard & Gaillard, 1997).
از آن دهه تا به امروز، مسالهی مهاجرت مغزها به صورت مسالهای جهانی مطرح بوده است. این مساله البته اختصاص به کشورهای در حال توسعه و جنوبی نداشت بلکه در سطح جوامع توسعه یافته و شمالی نیز مسالهی کشورهای فرستنده و دریافتکنندهی56 مغزها وجود داشت و چنانکه اشاره شد مهاجرت مغزها بین اروپا یا کانادا و ایالات متحده نیز بحث انگیز و مسالهدار بود و بیشترین صدمه و زیان را در این خصوص، کشورهای در حال توسعه تحمّل میکردند و حتی در میان این کشورها نیز، مسیر مهاجرت کارکنان دارای شایستگیهای حرفهای برتر57معمولاً از کشورهای بمراتب کمتر توسعهیافته به کشورهای نسبتاً در حال توسعه بود(Chalamwong, 2004).
براساس تحقیقات انجام گرفته میان مهاجرت و تحصیلات، در طی چند دههی گذشته رابطهی معنیدار مثبتی وجود داشت (Carington & Detragiache, 1998 / Adams, 2003). در سال 2002 یک سوم () جمعیت خارجی ایالات متحده، آسیایی بودند که 32% آنها از آسیای شرقی، 25% آسیای جنوبی و 35% آسیای شمالی بوده است و سطح آموزشی در میان سنین 25 سال به بالای این جمعیت خارجی، هم بیشتر از سطح آموزشی همان سنین در جمعیت ایالات متحده و هم بیشتر از سطح آموزشی همان سنین در مهاجران غیرآسیایی بود. (U. S. Census Bureau, 2002)
البته وضعیت و جریان معیوب مهاجرت مغزها، با وجود داشتن ابعاد زیانبار (کاهش رشد اقتصادی و…) برای کشورهای فرستندهی مغز، جنبههای مثبتی نیز داشت. مثلاً انگیزهی تحصیلات عالیه را در مهاجران برای کسب موفقیت در کشورهای مقصد، تحریک میکرد58 و این به نحوی از انحا موجب میشد که بخشی از دانش و تکنولوژی آنها از طریق شبکهها به کشورهای مبدا بازمیگشت (Chalamwong, 2004) همینطور آنان وجوهی را به خانوادههای خود در کشور مبدا ارسال میکردند و این وجوه ارسالی59موجب شکل دادن نوعی جریان سرمایه60به سمت کشورهای فرستنده میشد. به طوری که برآورد شده است حجم وجوه ارسالی در جهان، سالانه 100 میلیارد دلار آمریکایی بوده که 60% آنها به کشورهای در حال توسعه ارسال میشد.(Lowell & Findlay, 2001 / Lucus, 2001 / OECD, 2002) با وجود این، در مجموع مهاجرت مغزها به زیان کشورهای فرستنده (که بیشترین و آسیبپذیرترین آنها جزو کشورهای جنوبی و در حال توسعه بود) تمام میشد.
با مروری بر ادبیات میتوان نتیجه گرفت که مهاجرت مغزها، پدیدهای پیچیده و چند عاملی61است برای مثال عوامل کشش را میتوان بدین صورت دستهبندی کرد:
(Thielemann, 2003)
1. عوامل اقتصادی62
2. پیوندهای شبکهای و تاریخی63
3. عوامل سیاسی64
4. عوامل جغرافیایی65
5. عوامل خط مشیی66
در عوامل اقتصادی، ابتدا عمدتاً بحث "بیشینهسازی درآمد"67مطرح بود. کانون توجه در این مباحث، تفاوتهایی بود که در میان کشورها، از حیث سطح ثروت68وجود داشت. در همین راستا دوگانگی بازارهای کار از حیث وضعیت عرضه و تقاضای نیروی کار69و تفاوتهای موجود در سطح دستمزدها70مطرح شد. کشورهای فرستنده مغز، کشورهایی با سطح دستمزدی پایین71و کشورهای گیرنده مغز دارای سطح دستمزدی بالا72بودند. در نظریات جدیدتر، بحث "بهینهسازی سطح مطلوبیت"73مطرح شد در این آراء، تاکید بر آن بود که انسانها بازیگران عاقلی74 هستند و همواره درصدد آن هستند که به بیشترین سطح مطلوبیت نایل بیایند و درجهی مخاطره (ریسک) را به حداقّل معقول برسانند75(Zolberg etall, 1995).
در سطح شبکهای – تاریخی از عواملی مانند زبان، ایدئولوژی، شبکههای فرهنگی، سابقهی تاریخی روابط و مهاجرتها و ارتباطهای دوستی و خویشاوندی با نسلهای پیشین مهاجران و مانند آن به میان میآید. برای مثال پاکستانیها و بنگلادشیها، در سیستمهای انگلیسی آموزش دیدهاند و زمینهی مهاجرت آنها به انگلستان بیشتر بوده است. (Pierson, 2000)
در سطح سیاسی، ارزشهای آزادیخواهانه و استانداردهای استقراریافته نوینی مانند حقوق بشر و امنیت شخصی و مانند آن، از عوامل مهم مهاجرت بود در سطح جغرافیایی، عواملی مانند همجواری، دسترسی و ارتباطات دخالت داشت و در سطح خط مشیی، نظامات سیاستگذاری، قانونی، مقررات، فرصتهای آموزشی، تامین اجتماعی و جز آن در زمینهی مهاجرت نقش تعیینکننده داشتند. (Thielemann, 2003)
براساس این مدل تحلیلی، کشورهای فرستندهی مغز برای مواجهه با پدیدهی فرار مغزها باید به عوامل انگیزشی76اعّم از انگیزشهای مالی77، زیرساختی78، آموزشی، امنیّتی و جز آن روی بیاورند. (Kabayan, 2004)
از مجموع این مباحث میتوان عوامل مندرج در جدول 1 را به عنوان عوامل موثّر در مهاجرت مغزها دستهبندی کرد.
عوامل
اقتصادی
شبکههای تاریخی
سیاسی
جغرافیایی
خط مشی
زمینههای کارو فعالیت و بهرهوری
سابقهی روابط
نهادینه شدن حقوق بشر
همجواری
جریان آزاد ارتباطات و مبادله اطلاعات
زمینههای کارآفرینی
سابقهی استعماری
ساختار دولت و قدرت (حکومت خوب)
دسترسی
قابلیت انعطاف و انسانگرایی مقررات
درآمد
پیوندهای زبانی
آزادی رسانهها
مسیر تزانزیتی
مقرراتزدایی و تحول اداری
رضایت شغلی، حرفهای
روابط مذهبی
محیط حقوقی مساعد
–
استفاده از اوقات فراغت
درجهی تسهیلات و حمایتها
عامل ایدئولوژی
زمینههای مساعد برای نهادهای مدنی
موقعیت و تحوّلات منطقهای
امکان تحصیلات فرزندان
دستمزدها
شبکهی فرهنگی سابقهی مهاجرت
زمینههای مساعد برای سازمانهای غیرحکومتی
پیآمدهای جنگ و…
–
تامین اجتماعی
نسبت دوستی و خویشاوندی با مهاجران اوّل
آزادیهای دینی و اجتماعی و فرهنگی
نظام وظیفه
فرصتهای شغلی برای فرزندان
–
سیاست خارجی مثبت و بدون تنش
سهولت رفت و آمد
کیفیت زندگی
رابطهی نظامهای آموزشی در میان کشورها
امکان مشارکت سیاسی
سیاستهای فرهنگی دولت
تقاضا برای نیروی انسانی متخصص
تکثّرگرایی
–
اقتصاد مبتنی بر دانش
آزادی قلم و بیان و ارتباطات
سیاستهای آموزش عالی دولت
مالکیت
آزادی علمی
سیاستهای پژوهشی دولت
امکان فعالیت بخش خصوصی
استقلال دانشگاهی
سیاستهای فنّاوری اطلاعات
آزادسازی
حریم خصوصی و سبک زندگی
نظام خط مشیگذاری عمومی
ادامه جدول
عوامل
اقتصادی
شبکههای تاریخی
سیاسی
جغرافیایی
خط مشی
–
نهادینه شدن عرصهی عمومی
–
سطح عقلانی ریسک
ثبات سیاسی
فراهم بودن زیرساختهای لازم برای تولید و ترویج و تبدیل دانش
امکان بهینهسازی مطلوبیت
اعتماد و همدلی
–
–
عدم بیگانگی
همکاریهای بینالمللی
امنیت
–
مالکیت معنوی
منزلت
سهولت مبادلات
حقوق اقلیتها و مخالفان
جدول 1 عوامل موثّر در مهاجرت نخبگان
با تحوّلات جهانی شدن و ظهور اقتصاد دانش، الگوی تحلیلی سنّتی در ذیل مفهوم "فرار مغزها" یا "از دست دادن مغزها79" جای خود را به الگوی تحلیلی نوین تحت عنوان "گردش مغزها80" و "سودآوری مغزها81" داد (Martin, 2002).
نخبگان در سطحی از شایستگیهای دانش و فناوری و مهارتهای حرفهای هستند که از آنها انتظار میرود شهروندی در مقیاس بینالمللی باشند و حق دارند در فراسوی مغزها، رفت و آمد و تحرّک82 داشته باشند. این دیگر برعهدهی مدیریت جوامع ملّی است که با خط مشیگذاریهای صحیح، زمینههایی را فراهم آورند که نخبگان ضمن اینکه به عنوان یک کنشگر عاقل در سطح بالا، برحسب محاسبهی سود و زیان و بهینهسازی سطح مطلوبیت خود، درصورت نیاز به خارج از مرزها بروند و در مراکز مختلف تولید و انتقال و تبدیل دانش حضور و مشارکت و فعالیت داشته باشند امّا بلیت آنها برای همیشه، یک طرفه83 و بلیت "رفت" (فرار) نباشد بلکه غالباً به صورت "رفت و برگشت" حرکت کنند و اقامت آنها در خارج به معنای قطع رابطهی همکاری با جامعهی ملّی، و قهر از مدیریت کشور خود و انصراف از ایفای نقش ملّی نباشد. در چنین شرایطی از تردّد نخبگان ملّی در سطح بینالمللی و حتّی اقامتهای آنها در اینجا و آنجا، نه تنها یک کشور ضرر نمیکند بلکه منفعت نیز میبرد:
* آنها موجب میشوند که کشورشان هرچه بیشتر در شبکهی جهانی علم و فناوری سهیم و از عایدات آن (بویژه در اقتصاد دانش) برخوردار بشوند.
* آنها محیط همکاریهای علمی و توسعهای جامعهی خود را در سطح بینالمللی گسترش میبخشند.
* آنان عامل موثّری برای مبادلهی فرهنگی و تمدنی کشور خود در مقیاس جهانی میشوند.
* آنها جریان سرمایهی دانش و نیز سرمایه و وجوه نقدی از محیط جهانی به درون کشور را به نوبهی خود تقویت میکنند.
اینکه جریان مهاجرت نخبگان در فراسوی مرزها برای یک جامعه یک تهدید باشد (فرار مغزها) یا فرصت (سودآوری مغزها)، بستگی کامل به ساخت دولت و ساختار خط مشیگذاری آن جامعه دارد. در واقع پرسش نخبگان پرسشی بشدّت وابسته به سیاست و سیاستگذاری است84.
در صورتی که یک کشور بتواند امکان تحرّک و تردّد نخبگان خود را در سطح بینالمللی تسهیل بکند، منزلت، استقلال و خودگردانی آنها را اعمّ از اینکه در درون مرزهای ملّی یا بیرون از آن باشند، به رسمیت بشناسد تسهیلات لازم حقوقی و اقتصادی و فعالیتی برای آنها فراهم بیاورد و حقوق و آزادیهایشان را رعایت بکند، در این صورت بدیل فرارمغزها یعنی اجتماعات و شبکههای پراکنده مغزها85 در سطح جهان اتفاق میافتد و بدون اینکه نخبگان یک جامعه لزوماً در درون مرزهای آن، تختهبند بشوند در این اجتماعات و شبکههای پراکنده در مقیاس جهانی، حضور و مشارکت میکنند و مطمئناً، جامعه ملی نیز از آثار و برکات آن، بهرهمند میشوند (Chalamwong, 2004). و بدین ترتیب جریان تردّد نخبگان در جهان، به یک بازی برنده ـ برنده86 تبدیل میشود. چیزی که در کشورهایی مانند مالزی، سنگاپور و تایلند کم و بیش تجربه شدهاست (Kabayan, 2004).
بنابراین بهبود جریان مهاجرت87 و تبدیل آن به تحرّک و تردّدی88 که هم برای کشور مبدا و هم برای کشور مقصد، منفعت آمیز است، به ساختار مدیریت کلان جوامع بستگی دارد. آنها میتوانند با سیاستهای دمکراتیک، آزاد منشانه، حمایتی، تسهیلی، انگیزشی، مسیر بازده سرمایهی انسانی نخبگان خود را ـ صرفنظر از اینکه نخبگان هرکجا باشند ـ به سمت منافع ملّی معطوف سازند، در این صورت نه تنها نسل اوّل نخبگان ملّی بلکه نسلهای بعدی آنها (فرزندان و نوادگان) در هرجای دنیا که باشند و طبعاً هرجا هم از موقعیت علمی، اداری و اقتصادی بالایی برخوردار هستند، به دلیل علایق و پیوندهای ملّی و فرهنگی خویش، عامل موثّری برای ارتقا و توسعهی فرهنگ و جامعهی خود میشوند و در فرصتها و موقعیتهای جهانی مربوط به تولید و انتقال و اشاعه و تبدیل دانش و فناوری، خود را سهیم میسازند.
خط مشیهایی که کشورهای آسیای شرقی در همکاری با کشورهای سازمان همکاریهای
اقتصادی و توسعه89، در پیش گرفتهاند سبب شده که پدیدهی "مرکزیتٍ پراکنده90" کم و بیش برای این کشورها اتفاق بیفتد به عبارت دیگر بخشی از نخبگان آنها در عین حال که در بیرون از مرزهایشان نیز هستند به آنها منفعت میرسانند. این کشورها میکوشند زمینههایی را فراهم بیاورند که جریانی بینالمللی و بین منطقهای از سرمایه، تکنولوژی و نیروی کار91 در جهت منافع خود به وجود بیاورند، به مبادلهای استعدادها و دانش92 بپردازند و در عین حال که نخبگانشان درحال رفتوآمد درفراسوی مغزها هستند، ریشهکنی93 سرزمینینیز نمیشوند( Fukasaku, 2004).
در مجموع میتوان گفت که با تحوّلات جهانی شدن و ظهور جامعهی شبکهای، موضوع فرارمغزها، تحوّل مفهومی پیدا کرده است. این لزوماً یک تهدید برای جوامع درحال توسعهی جنوبی نیست بلکه اتفاقاً میتواند فرصتی نیز باشد تا آنها با درک مفهوم شبکه و شراکتی شدن94 جریان دانش، با بهرهوری از سرمایه انسانی نخبگان خود در این جریان شراکتی، مساهمت95 بورزند و این هیچ نیازی به مقیم شدن نخبگان در حصار مرزهای ملّی نیست بلکه میتوان زمینههای نهادینی را فراهم آورد که انسانها و مغزها و استعدادها و دانشها به سهولت در میان مرزها96 در تحرّک باشند و اینجا و آنجا فعالیت بکنند و از افزایش بهرهوری آنها در شبکهی جهانی ـ محلّی دانش97، جامعهی ملّی نیز نصیب خود را ببرد ( Sexton, 2003).
این موضوع اختصاص به جوامع درحال توسعه ندارد، حتّی اروپاییها نیز به جای نگریستن به نخبگان خود از دیدگاه فرارمغزها، میکوشند به موضوع از دیدگاه تحرّک فرامغزی نخبگان و تلاش هر کشور برای سهیمشدن از شبکهی شراکتی دانش در جهان بنگرند. کمیسیون اروپایی، برنامهای را تحت عنوان "علم ماورا بحار"98 تدارک دیده که از اهداف آن، زمینهسازی برای تحرّک ماورای بجار پژوهشگران99 و نیز ساختن و نگهداری شبکهی علمی بینالمللی100 است. آنها با توسعه مسیر شغلی101 نخبگان خود (یعنی محدود و محصور نساختن آن به درون مرزها) آنها را در شبکهی اجتماعات بینالمللی102 فعال بکنند به طوری که نخبگان با وجود تردّد، از مسیرهای شغلی خود در جامعه ملّی محروم نشوند. طرحهایی مثل اراسموس، ماریکوری و درگاه پان اروپایی تحرّک محققان از جملهی این برنامههاست ( Sexton, 2003).
نظریههای توضیحدهنده جذب، نگهداشت و مهاجرت نخبگان
در ارتباط با موضوع جذب و نگهداشت نخبگان و مهاجرت آنان نظریههای مختلفی ارائه شده است هر یک از این نظریات تنها میتواند بخشی از ابعاد موضوع را توضیح داده و تبیین نماید. ارائه این نظریات در کنار یکدیگر میتواند امکان تلفیق و ترکیب عناصر و مفاهیم سازگار آنان را فراهم نموده ما را در دستیابی در یک نظریه جامعتر یاری رساند لازم به توضیح است که برخی از نظریههای موجود حاصل تجارب مشخص اجتماعی است و ممکن است قابل تعمیم نباشد. ضمن آنکه بعضی از این آموزهها، جنبه ایجابی (جذب و نگهداشت) و برخی موضوع مهاجرت نخبگان را تبیین نمودهاند.
1- نظریه سرمایه انسانی
این نظریه که در دهه 60 توسط برخی اقتصاددانان مطرح شد از دیدگاه برخی تحلیلگران، برای نیروی انسانی متخصص بسیار مناسب شناخته شد. این نگرش با تلقی مهارت و تخصص انسان به عنوان کالایی در بازار عرضه و تقاضای کار، به تحلیل مهاجرت میپردازند. منظور آن است که نیروی انسانی متخصص برای دستاوردهای بهتر، از جایی به جای دیگر میرود تا بیشترین بازدهی را داشته باشد (از سازمانی به سازمانی یا از کشوری به کشوری دیگر). بنابراین تصمیمگیری افراد متخصص به کوچ، به مثابه نوعی تصمیمگیری برای سرمایهگذاری و بهرهبرداری از آن تلقی میشود. این نگرش چون مهارت انسانی را صرفاً به عنوان کالایی اقتصادی میانگارد، در تبیین جنبههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جذب و بکارگیری نخبگان و جابجایی نیروی انسانی نخبه بازمیماند، بویژه این که مهاجرت را تنها در سطح جامعهشناسی خرد مینگرد و جنبههای کلان جامعهشناختی را مورد توجه قرار نمیدهد. (ارشاد، 1380)
2- نظریه سرمایه اجتماعی
منظور از سرمایه اجتماعی، سرمایه و منابعی است که افراد و گروهها از طریق پیوند با یکدیگر میتوانند بدست آورند (کلمن، 1988) براساس تعریف بوردیو، سرمایه اجتماعی، حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه با دوامی از روابط نهادی شده بین افراد و به عبارت سادهتر، عضویت در یک گروه است. پیوندهای شبکهای نیز میبایست از نوع خاصی باشند یعنی مثبت و مبتنی بر اعتماد.
سرمایه اجتماعی دارای دو جزء است:
الف- پیوندهای عینی بین افراد: نوعی ساختار شبکهای عینی، میبایست برقرارکننده ارتباط بین افراد باشد. این بخش از سرمایه اجتماعی حکایت از آن دارد که افراد در فضای اجتماعی، با یکدیگر پیوند دارند.
ب- پیوند ذهنی- پیوندهای بین افراد میبایست دارای ماهیت متقابل، مبتنی بر اعتماد و دارای هیجانات مثبت باشد.
لذا میتوان گفت که سرمایه اجتماعی دارای دو جزء اعتماد103و پیوند104است. (شارعپور، 1380) نخبگان به عنوان بخشی از جامعه که بیشترین میزان مشارکت اجتماعی را دارند به دلیل شرایط شغلی و حرفهای خود نیازمند این دو عنصر کلیدی یعنی اعتماد و پیوندهای اجتماعی هستند. مطالعات مرتبط در ایران نشان داده است که سرمایه اجتماعی در سالهای اخیر در حال فرسایش بوده و این فرسایش در ارتباط با تحصیلکردگان و متخصصان جامعه بیشتر بوده است. (مرجایی، 1383)
2- نظریه انتقال معکوس فنّاوری
نگرش دیگر تلقی فرار مغزها به مثابه "انتقال معکوس فنّاوری"105است. تحلیلگران آنکتاد (کنفرانس بازرگانی و توسعهی سازمان ملل متحد) در سال 1974 قضیهی فرار مغزها را به صورت پارادایم "انتقال معکوس فنّاوری" بازشناسی کردند. روشن است که منظور کارشناسان سازمان ملل متحد این است که کشورهای پیشرفته صنعتی در برابر دستگاههای ماشینی و کالاهای فنی که به کشورهای جهان سوم میفروشند، گرانبهاترین پاداشی که به دست میآورند مغزهای پرورده و نیروهای ماهر این کشورها است. این فرضیه در حالی که نقادانه و واقعبینانه به نظر میرسد و گوشه چشمی به روابط نابرابر و غیرعادی کشورهای ثروتمند با کشورهای کمتر توسعه یافته دارد، و به طور مستقیم بر پیچیدهتر شدن محرومیت کشورهای فرستندهی نیروی انسانی آزموده توجه میکند نمیتواند تبیین کنندهی همه الگوهای فرار مغزها باشد که اکنون در جهان جریان دارد. مثلاً حضور پزشکان هندی در ایران و مهندسان آموزش دیدهی سودانی در عربستان را چگونه میتوان در قالب پارادایم انتقال معکوس فنّاوری تبیین کرد، در حالی که کشورهای فرستندهی نیروی آموزش دیده، خود به آن احتیاج دارند؟ همان گونه ه در مقدمه اشاره شد، عامل اصلی و مقدم در تحقق فرار مغزها، محروم ماندن کشورهای فرستندهی نیروی انسانی ماهر از همان سرمایهای است که برای حل معضلات توسعهی بومی و شکستن حلقههای شوم وابستگی خود به آن نیاز دارند. بنابراین، شاید شگفتانگیز نباشد که بگوییم چگونگی خروج عملی از کشور و عبور از مرزها و حتی مقصدی که برمیگزینند در مقایسه با محرومیت و نیاز کشور فرستندهی به نیروی انسانی ماهر در درجهی بعدی اهمیت قرار دارند.
3- نظریه دوگانگی ساختار
تبیین تازهای که گروهی از صاحبنظران ارایه دادهاند، دنبالهروی از نظریهی "دوگانگی ساختار"106آنتونی گیدنز و استفاده از آن در تبیین مهاجرت بینالمللی و فرار مغزهاست (رابینسون و کری، 2000). وی چنین میاندیشد که ساختارهای کلان اجتماعی در شکل دادن عمل کارگزاری انسانی تاثیر دارد و کارگزار انسانی در ساختن جامعه، به عنوان گستردهترین ساختار اجتماعی، موثر است. چکیدهای نظر گیدنز عبارت است از:
1. حیطهی کارگزار انسانی، مرزبندی شده است. انسانها جامعه را میسازند. اما به عنوان کنشگران واقع در تاریخ عمل میکنند و شرایطی که بر آنها احاطه دارد گزینش خود آنها نیست. بین سلوک107که به عنوان کنش نیتدار بررسی میشود و رفتار108که به عنوان مجموعهای از "اتفاقهای" قانونمند تجزیه و تحلیل میشود، مرز ثابتی وجود ندارد. با توجه به موضوع جامعهشناسی، وظیفهی بسیار مهم تجزیه و تحلیل را باید بر مبنای تبیین خصوصیت ساختارها انجام داد.
2. ساختارها را نباید فقط موانعی در راه کارگزار انسانی تصور کرد، بلکه یاریدهنده هم هستند. این همان است که من آن را دوگانگی ساختار مینامم. ساختارها را همواره میتوان برحسب شکلگیریشان، به عنوان مجموعهی اعمال باز تولید شده، بررسی کرد. کندوکاو دربارهی ساخته شدن و شکلگیری اعمال اجتماعی، عبارت از کوشش در تشریح شکلگیری ساختارها از طریق کنش و چگونگی شکلگیری متقابل کنش به طور ساختاری است.
3. فرآیند شکلگیری، شامل تاثیر متقابل معناها، هنجارها و قدرت است. این سه مفهوم از نظر تحلیلی معادل "ابتدایی" اصطلاح علوم اجتماعی است و بطور مستقیم دلالت بر پندار "کنش متقابل و ساختار آن دارد: هر نظمِ شناختی و اخلاقی در آن واحد، نظام قدرتی است که شامل "افق مشروعیت" میشود. (ارشاد، 1380)
تحلیلگران که مهاجرت بینالمللی پزشکان هندی به بریتانیا را براساس رهنمودهای سه گانهی گیدنز تشریح میکنند عقیده دارند که طبق قاعدهی اول، ساختارهای اقتصادی و حقوقی هستند که مهاجرت پزشکان هندی به بریتانیا را برمیانگیزند. در قاعدهی اول تاکید بر عامل اقتصادی، گویای آن است که وجوه مشترکی که بین مهاجرت پزشکان هندی و دیگر کارگزاران انسانی ماهر و پرورده به بریتانیا و از بریتانیا به جاهای دیگر وجود دارد، خود باعث شکلگیری ساختار کارگزار انسانی مهاجرت میشود. به پیروی از قاعدهی دوم، مهاجرت، رتبهبندی، اهمیت و خصوصیات ویژهی خودش را میگیرد و به شکلگیری کارگزاری انسانی میانجامد. طبق قاعدهی سوم (و براساس گفتهی گیدنز که بشر در تاریخ زندگی میکند و زندگی اجتماعی منبع دانش او است، وافراد به عنوان کنشگران آگاه عمل میکنند) به دنبال درک و آگاهی کارگزاران انسانی، شبکهی ساختاری مهاجرت به عنوان کارگزاری انسانی شکل میگیرد و به این ترتیب خصوصیت دوگانگی ساختار آشکار میگردد. (همان منبع)
5. نظریه محرومیت نسبی
منگالام و شوارز وللر معتقدند که مهاجران براساس سلسله مراتبی از ارزشها یا هدفهای با ارزش برای مهاجرت تصمیم میگیرند. وقتی وضعیت اجتماعی موجود نتواند نیازهای فرد را در حداقل مقدار برآورده کند، افراد فکر حرکت به مکانهای دیگر را در سر میپرورانند. به جاهایی که به نظر آنان، شانس بهتری برای برآوردن نیازهای برآورده نشده و رفع محرومیت محسوس خود خواهند داشت. همه مردم دچار نوعی محرومیت هستند، از این رو صرف وجود برخی محرومیتها لزوماً موجب مهاجرت نمیشود. منگالام و شوارز وللر میگویند: اولاً این محرومیت باید از هدفهای بسیار باارزش باشد. ثانیاً مانع موجود برای رسیدن به این هدفها باید ذاتی نظام محلی باشد تا محرومیت نسبی به عامل مهاجرت تبدیل شود. ثالثاً فرد احساس کند منابع لازم برای رفع محرومیتهایش در خارج از سازمان اجتماعی او قرار دارد. در این صورت محتملاً مهاجرت میکند. (لهساییزاده، 1368)
استارک و ونگ نیز از همین نظریه برای توضیح مهاجرت استفاده کردهاند. این دو معتقدند، نارضایتی تنها هنگامی که دستمزدها پایین است، بروز نمیکند. بلکه هنگامی که دستمزد فردی نسبت به دیگری کمتر است نیز بروز میکند. (لهساییزاده، همان)
6. نظریه مرکز – پیرامون
طبق این نظریه، مهاجرت، معلول ماهیت و ساختار در حال گسترش بازار جهانی است. این امر نتیجه طبیعی جدایی و جابهجایی است که به طور اجتنابناپذیری در فرآیند توسعه سرمایهداری اتفاق میافتد. ریشه این پدیده به نوعی مرتبط با ناموزونی در انباشت سرمایه و درجه توسعه است.
طبق نظر ساسن و دیگر نظریهپردازان، مهاجرت به وسیله سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای در حال توسعه و تجزیه و اختلافاتی که چنین سرمایههایی به بار میآورد ایجاد میشوند. بنابراین باید بگوییم که جریانهای ورودی سرمایهداری نواحی پیرامونی با جریانهای خروجی متناظر مهاجران همراه میشود.
این فرآیند اساسی مهاجرت نیروی انسانی ماهر و غیرماهر به وسیله وجود وابستگیهای عقیدتی و مادی که استعمار قبلی ایجاد کرده و همچنین فرآیندهای مداوم و نفوذ بازار، افزایش مییابد. (مسی و دیگران، 1364)
به عقیده محسنی، در این گونه سیستمها، سرمایهگذاری روی تخصصهای سطح بالا، منجر به خلق تقاضاهایی میشود که چون در داخل برآوردنی نیست، به بیرون انتقال مییابد و ما شاهد مهاجرت گسترده نیروهای متخصص به سمت کشورهای متروپل هستیم. دیگر عامل آن گسستگی رابطه تحقیق و توسعه (R a D) با تولید در این کشورهاست. (محسنی، 1381)
7. نظریه بازار کار دوگانه109
این دیدگاه، مهاجرتهای بینالمللی را ناشی از تقاضای درونی نیروی کار در جوامع نوین صنعتی میداند. "پیور" یکی از مدافعان این نظریه است. او استدلال میکند که مهاجرت بینالمللی، به وسیله تقاضای دائمی برای نیروی کار مهاجر ایجاد میشود، که با ساختار اقتصادی ملتهای توسعه یافته در ارتباط است. طبق نظر پیور، مهاجرت به وسیله عامل فشار موجود در کشورهای فرستنده ایجاد نمیشود. بلکه عوامل کشش موجود در کشورهای پذیرنده (نیازهای مزمن و گریزناپذیر به نیروی کارگران خارجی) موجد آن است. (مسی و دیگران: 1364)
از دیدگاه این نظریه یکی از علل جذب مهاجران به کشور توسعه یافته این است که ساکنان و بومیهای کشورهای توسعه یافته از شغلهای یدی و طاقتفرسا یا مناصبی که به سرمایهگذاری و صرف وقت زیادی احتیاج دارند، تا حدودی گریزان هستند. این عدم تمایل و جهتگیری نتیجه سیاستهای حاکم بر کشور پذیرنده است. سیاستها و تفکرانی که رفاه و راحتی را تا حدودی مقبول داشتهاند و به همین خاطر مهاجرت را قبول و حتی تشویق کردهاند. به مهاجران امکان مهاجرت و پیدا کردن شغل داده و تسهیلاتی برای آنها در نظر گرفتهاند. (Smith: 1995)
8. نظریه تحصیل مغزها110
براون و مییر معتقدند که مهاجرت متخصصان ممکن است به معنی سرمایهگذاری بالقوه باشد و نه از دست دادن آنها. مهندسان و دانشمندانی که به خارج مهاجرت میکنند به عنوان منابع انسانی آموزش دیده، در فعالیت حرفهای و در شرایط بهتر از آنچه که در کشور مبدا به آنها ارائه میشده، مشغول میشوند. اگر کشور مبدا بتواند از این منابع که به وسیله سرمایهگذاریهای دیگران شگل گرفته و کامل شده استفاده کند، نسبت به قبل، چیزهای بیشتری به دست خواهد آورد. (Brown and Meyer: 1999) نظریه چرخه مغزها به این نظریه نزدیک است و از معقتدان به این نظریه، ساکسنین111میباشد. او معتقد است که در این مهاجرتها، به جای تخلیه اقتصاد بومی از مهارتها و منابع انسانی، مهاجران با کسب تجارت ارزشمند و دانشافزایی، آنها را به کشور خود کسب تجارت ارزشـمند و دانشافزایی، آنها را به کشور خود برمیگردانند و مورد استفاده قرار میدهند. (Saxenian: 2000)
9. نظریه شکار مغزها:
مطالعات متفکران روسی به نامهای آواکف و گاوریلوکف عمدتاً بر نقش استعمار نو در تبیین پدبیده مهاجرت مغزها تاکید نموده و به همین دلیل در روسیه از اصطلاح شکار مغزها
(Hunting for Brain) بجای فرار مغزها و در شکل افراطی آن از تعابیری همچون سرقت مغزها و قاچاق سلولهای خاکستری استفاده میشود. در این تحلیل براساس نوع مناسبات تولیدی کشورها و نظریههای مربوط به توسعه نظامهای اقتصادی و اجتماعی در قالب سرمایهداری و در اوج خود، امپریالیسم، عوامل برونزای خروج نیروهای متخصص، محوریت بیشتری مییابد. به طوری که فشار استعمار نو، مداخلههای امپریالیستی، کودتاهای برونزا، چرخها و دگرگونیهای غیرمنتظره ناشی از روابط داخلی قدرت و… همه از زمره عوامل بیثباتی سیاسی به شمار میروند که روشنفکر و فعالیت او را مختل میکند. چنانکه وی با روی آوردن به کار در کشورهای امپریالیستی احساس امنیت نسبی بیشتر میکند. (Zoltan, 1976)
10. نظریه اجتماعات پژوهشی:
این نظریه بیان میکند که دانش در یک فرآیند گروهی با شکلگیری مناسبات منحصر به فرد، خلق و تولید میشود. این مناسبات از آنجا که در پیوند با مجموعههای انسانی و تکنولوژیک خاص متولد میشوند، موجب میشود اجتماعات پژوهشی (Research Communities) قابل مشابهسازی نباشند. لذا پژوهشگران در صورت فقدان شکلگیری این مناسبات به سمت فضاها و مجامع علمی بیرون کشانده میشوند تا هویت خود را حفظ کرده و استمرار بخشند. (ذاکر صالحی؛ 1379)
از این اجتماعات برخیها به دانشکده نامریی و برخی دیگر به جوامع اجتماعی – شناختی تعبیر کردهاند (بپتیست مییر و دیگران، 1999)
11. جهانی شدن:
این نظریه بیان میکند که "حرکت" خصیصه جوامع انسانی است. روند جهانی شدن مشتمل بر به حرکت درآمدن آزاد سرمایه، اطلاعات، کالا و نیروی کار و تحول در مکانیزم این حرکتهاست. (مجتهدزاده: 1380).
در عصر جهانی شدن، با فشرده شدن زمان و مکان، متخصصان در هر نقطه از عالم میتوانند مرزهای سیاسی و جغرافیایی را پشت سر گذاشته، با ورود به شبکهها، به استخدام شرکتهای بینالمللی درآمده در تولید علم جهانی شریک شوند و تخصص خود را در اختیار پروژههای مختلف قرار دهند. از آثار این پدیده، کم رنگ شدن احساس ملّیت و شکلگیری "شهروندی جهانی" است. توسعه فنّاوری اطلاعات و ارتباطات و تشدید روند جهانی شدن هم در بعد اقتصادی و هم فرهنگی، به باز تعریف و تغییر شکل فرار مغزها انجامیده است.
این رویکرد، پدیده فرار مغزها را امری واقعی، طبیعی و انکاناپذیر میداند و به هر دو گروه از عوامل کششی و رانشی توجه دارد و از سویی ماهیت پدیده را بینالمللی و فراگیر میداند و به عوامل اجتماعی و فرهنگی توجه ویژه دارد. جامعنگری و پویایی این رویکرد هم اکنون مورد توحه محافل علمی، اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است. در این رویکرد، ایدهها و راهبردهایی چون تقویت و صدور مغزها – جابجایی مغزها – جایگزینی مغزها – تولید علم جهانی و… مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
12. نظریه نظام آموزش اقتباسی:
احساس نراقی (1356) نخستین علت فرار مغزها از کشورهای در حال رشد را به نظام آموزشی آنها مربوط میداند. او مینویسد: در بیشتر کشورهای در حال رشد، یک نظام آموزشی به تقلید از الگوهای آموزشی کشورهای اروپایی به وجود آمده است. نه تنها کشورهایی که جزو مستعمرات سابق اروپائیها بودند، عیناً به تقلید از کشورهای استعماری پرداختند بلکه کشورهای دیگر، مانند کشورهای آمریکای لاتین و خاورمیانه نیز به این تقلید گراییدند. مثلاً کشورهای هند و پاکستان و مستعمرات سابق انگلیس در آفریقا مانند نیجریه و غنا و غیره، به پیروری از الگوهای آموزشی انگلستان پرداختند. کشورهایی مانند مراکش و الجزایر و تونس و دیگر مستعمرات سابق فرانسه در آفریقا، سیستم آموزشی فرانسه را اقتباس کردند. هنگامی که این کشورها به استقلغل رسیدند باز هم از این تقلید دست برنداشتند. زیرا رهبران این کشورها خود مطابق همین سیستم آموزشی، پرورش یافته بودند و یا در مدارس انگلیسی و فرانسوی تحصیل کرده بودند. اینان این تقلید محض را یکی از نشانههای استقلال سیاسی و علمی و اجتماعی کشور خود پنداشتند.
گذشته از اینکه نظام آموزشی انگلستان و فرانسه از بسیاری جهات کهنه و محتاج اصلاح بود، این نظام آموزشی در اصل، مطابق احتیاجات و سوابق فرهنگی و مدنی و اجتماعی خاصی به وجود آمده بود و تقلید از آن برای کشورهایی که دارای این سوابق نبودند نمیتوانست سودمند باشد. نراقی اذعان میکند چنین تقلیدی باعث میشود که توجه جوانان این کشورها به کشورهایی معطوف گردد که به وجودآورنده این نظام آموزشی بودهاند. به عبارت دیگر محصولی که چنن نظام اقتباس شدهای به بار میآورد، اب بازار کشورهایی بود که در اصل، این نظام را به وجود آورده بودند.
13. نظریه بحران منزلتی:
این رویکرد یک رویکرد فرهنگی – اجتماعی به مقوله مهاجرت نخبگان است. تصمیم به مهاجرت در این رویکرد محصول نوع نگاه نخبگان به شان و منزلت اجتماعی Social Status خود در جامعه است. منزلت اجتماعی نیز دارای دو جنبه است: الف- جنبه عینی که به رفاه و معیشت و سبک زندگی و میزان برخورداری آنها از مواهب و مزایای اجتماعی مربوط میشود. ب- جنبههای ذهنی و ادراکی که به برداشت نخبگان و جامعه از شان و منزلت و جایگاه آنان برمیگردد و به این مقوله حالت نسبی میدهد.
چنانچه از نظر شاخصهای عینی، این گروه واقعاً در رفاه نباشند و منزلت و جایگاه واقعی و در خور شان نداشته باشند و نگرش و برداشت عمومی نیز این چنین باشد، فرد نخبه ممکن است تصمیم به مهاجرت به مکانی بگیرد که فضای عمومی اجتماعی در آن جایگاه و منزلت بالاتری برای فرهیختگان و متخصصان قائل است.
چالش منزلت نخبگان هم اکنون در دستور کار نظامهای مدیریتی است تا بتوانند نخبگان متخصص را حفظ کنند. سازمانهای بزرگ و بروکراسیهای ناتوان، سرآمدان را تحقیر میکنند و امنیت شغلی آنها را به خطر میاندازد.
جان کوتر در کتاب قواعد جدید، نتایج بررسیهایی را که در فاصله بیست سال (از 1974 تا 1994) روی فارغالتحصیلان دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد انجام داده، منعکس کرده است. براساس این بررسیها، میزان رضایت شغلی و درآمد کسانی که در واحدهای کوچکتر کار کردهاند، بیش از کسانی بوده که در واحدهای بزرگتر کار کردهاند. در سراسر دنیا، شمار رهبران و متخصصان (فنی) جوانی که از کار در سازمانهای بزرگ اکراه دارند، زیادتر میشود و برعکس، علاقه آنها به کار در محیطهای کوچک و پرمخاطره، اما قدرشناس، بیشتر میشود. (هسلبین، فرانسیس و دیگران: 1996)
هسلبین در جای دیگر توضیح میدهد که مهمترین ابراز حفظ نخبگان، ایجاد شرایطی است که بالندگی آنها را تضمین کند. اگر قرار باشد کار رهبران در دنیای آینده سودمند و ثمربخش باشد، باید در چشم پیروان خود از جمله نخبگان شاغل در سازمانها مقبول جلوه کنند. مقبولیت، مجموعهای از شش خصلت است: ایمان راسخ، سرشت و منش، مراقبت و توجه، شهامت، خویشتنداری و لیاقت. چنانچه مجموعه رهبری یک سازمان نزد کارکنان، بیاعتبار شود، مسلماً نخبگان به فکر کار دیگری میافتند. نخبگان همواره گزینههای دیگری دارند و از وجود این فرصتها باخبرند. علاوه بر این، معمولاً اشخاص معتبر، تمایلی به کار با افراد بیاعتبار ندارند. (هسلبین، فرانسیس، 1996)
اصولاً در کشورهایی که دارای نظام اداری متصلی و عقب مانده هستند، وجود نخبگان در داخل نظام اداری، این نظامها را با یک ناسازه (پارادوکس) مواجه میکند. برای حل این ناسازه، نظام اداری مجبور است خود را انعطافپذیر و مشارکتی کند و گرنه فشار ناشی از حضور نیروهای علمی و نخبه و عدم بکارگیری آنان، کل ساختار اداری را با چالش عدم کارآمدی روبهرو میکند.
بدیهی است در سازمانهای تولیدی و اداری در اکثر کشورهای جهان سوم، عدم رضایت شغلی بالاست و به تعبیر هسلبین قدرناشناسی حاکم است. شرایط بالندگی مهیا نیست و مدیران فاقد مقبولیتاند. یکپارچه بودن این وضعیت در سراسر کشور موجب مشود هیچگونه گزینه داخلی برای اشتغال وجود نداشته باشد. در نتیجه تصمیم به مهاجرت به خارج از کشور جوانه میزند.
از نظر گلداسمیت چند راهکار برای رفع این معضل وجود دارد:
1- کوچک کردن سازمانها و بیرون راندن بیخاصیتها 2- اصلاع نخبگان از اینکه نظام مدیریت خواهان ماندن آنهاست. 3- قدرشناسی از سرآمدان 4- مهیا کردن فرصت جنب و جوش و پیشرفت 5- تجدیدنظر در نظام پرداختها 6- تسامح فرهنگی 7- ایجاد فرصت تهور (گلداسمیت، مارشال، 1996)
14. نظریه جاذبه – دافعه (Pull – Push)
مطابق این دیدگاه چهار دسته از عوامل، بر مهاجرت و از جمله مهاجرت متخصصان تاثیرگذار هستند:
1- عواملی که با حوزه مبدا ارتباط دارند. (عوامل دافعه)
2- عواملی که با حوزه مقصد ارتباط دارند. (عوامل جاذبه)
3- عوامل شخصی
4- موانع بازدارنده
برآیند این چهار دسته عوامل، تصمیم شخص را برای مهاجرت رقم میزند. افرادی که در یک حوزه زندگی میکنند آشنایی بلاواسطه و غالباً بلندمدتی را با حوزه زندگی خویش دارند و معمولاً قادرند که داوریهای صبورانهای را در مورد آنها در نظر داشته و رسیدگی کنند. برای برخی تخصصها که تقاضا برای آنها در مبدا کم ولی در مناطق بزرگ بسیار است، مهاجرت یک اجبار میشود. بابراین مهندسین و اساتید نیز مهاجرت میکنند. (لهسایی زاده، 1368) پرتز سه دسته از عوامل را برشمرده است: 1- عوامل جذب کشور پذیرنده 2- عوامل دفع کشور مبدء 3- عوامل فردی. دو عامل اول در سطح کلان و عامل سوم در سطح خرد میباشد. این نظریه به دلیل فراگیری و شمولی که دارد میتواند همه نظریات یاد شده را در خود جای دهد. از طرفی برخی از رویکردهای ذکر شده مانند بازار کار دوگانه یا نظام آموزش اقتباسی یا بحران منزلتی تنها قادر است پدیده فرار مغزها را برای کشورهای جهان سوم توضیح دهد و مسئله مهاجرت متخصصان از کشورهای توسعهیافتهای چون کانادا، انگلستان و فرانسه به ایالات متحده بیپاسخ میماند.
جدول 2- مدل جاذبه – دافعه در جذب و نگهداشت و مهاجرت نخبگان
عوامل کشش (جذب)
عوامل رانش (دفع)
عوامل فردی
* فرصت ادامه تحصیل
* رفاه اجتماعی بهتر
* تعادل هزینه و درآمد
* وجود فرصتهای شغلی و توجه به مهارت و شایستگی
* سیستم آموزشی کارآمد
* رفاه اقتصادی
* آزادی سیاسی و اجتماعی
* ارتباط با جامعه حرفهای
* امنیت اجتماعی
* مقبولیت
* عدم تعادل درآمد و هزینه
* شکاف طبقاتی
* ضعف آزادی فردی و اجتماعی
* نبود امکانات ادامه تحصیل
* عدم استفاده از متخصصان
* فرصت شغلی محدود و تبعیض در استخدام
* بیعدالتی و پارتی بازی
* عدم اطمینان به آینده خود و فرزندان
* فقدان امکانات تحقیقاتی
* ناسازگاری فرهنگی و ایدئولوژیک
* تشویق اقوام و دوستان
* داشتن تخصص غیرمرتبط با نیازهای بومی
* مشکلات فرزندان و خانواده
* پیوندهای دولتی
* وابستگی به والدین و همسر
* احساسات میهن دوستی
* مسئولیتهای اجتماعی
* بیگانگی فرهنگی
در فصل نخست، تعریف فراتحلیل و نحوه آن بیان شد. آنچه که بر اهمیت و کاربرد این روش تحقیق افزوده است، نقش آن در ترکیب و یکپارچه سازی پژوهشهایی است که به صورت انفرادی و پراکنده انجام گرفته است. از نقطه نظر روش شناختی نیز فراتحلیل می تواند به روشنی خلاء ها و مشکلات و نواقص پژوهش ها و مطالعات انجام شده را نشان دهد. در حقیقت پایایی112 این نوع تحقیقات از طریق تقابل یافته های پژوهشی و روایی113 آنها از طریق آزمون سازگاری آنها با واقعیت ها بدست می آید و هر دو اینها مرهون انباشت دانش و توسعه آن در فراتحلیل است. (Scherpenzeel,1997)
باتوجه به نکات یادشده، یافته های پژوهشی حاضر نیز نتیجه انباشت، ترکیب و تلفیق نتایج تک تک پژوهش های انجام شده در قلمرو موضوع معیّن تحقیق یعنی "راهکارهای توسعه نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها" است.
برای ساماندهی این تحقیق 48 اثر علمی داخل کشور شامل کتاب ، طرح پژوهشی و پایان نامه- مقاله انتخاب گردید. ابزار فراتحلیل پرسشنامه ای است که مشتمل بر ده مولفه روش شناختی و چهار مولفه محتوایی است. پس از تلخیص این آثار در قالب پرسشنامه ها نسبت به کد گذاری و حاشیه نویسی آنها اقدام و سپس نسبت به ارزیابی و فراتحلیل آثار در مولفه های گوناگون اقدام گردید. اکنون یافته های توصیفی در دو بخش ارائه می شود:
الف- ارزیابی و فراتحلیل قالب و روش شناسی آثار
ابتدای دورنمای کلی 19 طرح پژوهشی و پایان نامه را مرور می کنیم. همانگونه که در جدول آتی ملاحظه می شود. نقطه قوت این پژوهشها در دسترس قراردادن حجم خوبی از ایده ها، آموزه های نظری، فرضیه ها، نتایج و راهکارهاست. نکات ضعف این پژوهشها نیز موارد گوناگونی را شامل می شود از جمله:
– عدم سازگاری بین اهداف تحقیق، چارچوب نظری، روش تحقیق، نتایج و راهکارها در بسیاری از این پژوهشها
– بدیهی بودن بسیاری از فرضیه ها (رک به : سند 108)
–
عدم استفاده از تکنیک های پیشرفته تجزیه و تحلیل بجز موارد معدودی از پژوهشها
– مناسب نبودن حجم نمونه. برای مثال در پژوهش آقای علی طایفی که موضوع آن بررسی
علل خروج متخصصین از کشور است تنها 33 نفر از متخصصین ایرانی مقیم خارج و 98 نفر از متخصصین با قصد عزیمت مشارکت داشته اند. هم چنین حجم نمونه پژوهش خانم امیر لطیفی و سیما کلاهدوز که موضوع عام "فرار مغزها" را یدک می کشد تنها 100 نفر دانشجو از دانشگاه تهران تشکیل می دهد که این تعداد نمی تواند حتی معرف دانشجویان دانشگاه تهران با 35000 دانشجو باشد.
– از دیگر مشکلات روش شناسی برخی از این پژوهشها عدم بیان تکنیک های نمونه گیری یا تکنیک های تجزیه و تحلیل است (رک : سند 110 و سند 115)
– برخی از این پژوهشها نیز بدون ارائه راهکار و پیشنهادات هستند. حداقل آن است که چنانچه ماهیت پروژه، تجویز راهکار اجرایی را طلب نمی کند، راهکارهای پژوهشی توسط پژوهشگر پیشنهاد شود.
دورنمای وضعیت روش شناسی پژوهشها
تکنیک تجزیه و تحلیل
تکنیک جمع آوری اطلاعات
تکنیک نمونه گیری
میدان مطالعه
حجم نمونه (نفر)
تعداد فرضیه
روش تحقیق
قلمرو رشته ای
موضوع تحقیق
کد
ـ بررسی آمار توصیفی
ـ تحلیل کارشناسی
– آمار وزارت بهدای
ـ جلسات بحث و تبادل نظر
تمام شماری
فارغ التحصیلان دانشکده های پزشکی دانشگاه تهران و اصفهان
فارغ التحصیلان ده سال دانشکده پزشکی دانشگاه تهران و پنچ سال دانشکده پزشکی دانشگاه اصفهان
–
بررسی آماری
علوم پزشکی (بهداشت)
بررسی علل مهاجرت پزشکان
101
ـ مراجعه به اسناد و مدارک
ـ مصاحبه با مدیران
ـ پرسشنامه
انتخابی (نمونه از کل جامعه آماری)
کارمندان متخصص شرکت برق منطقه ای گیلان
65
8
پیمایش
مدیریت
راهکارهای جذب و نگهداری متخصصین
102
ـ تجزیه و تحلیل واریانس
ـ روش دوجمله ای Binominal
– میانگین گیری
ـ ضریب F
پرسشنامه
طبقه بندی تصادفی
365 نفر
54
2
پیمایش
مدیریت
بررسی مشکلات جذب و نگهداری متخصصان
103
دورنمای وضعیت روش شناسی پژوهشها (ادامه)
تکنیک تجزیه و تحلیل
تکنیک جمع آوری اطلاعات
تکنیک نمونه گیری
میدان مطالعه
حجم نمونه (نفر)
تعداد فرضیه
روش تحقیق
قلمرو رشته ای
موضوع تحقیق
کد
تحلیل واریانس
آزمون T
آزمون F
آزمون شفه
تحلیل چند متغیره
پرسشنامه
تصادفی
اعضای هیات علمی دانشگاه شیراز
192
20
پیمایشی
جامعه شناسی
سنجش نگرش نسبت به مهاجرت مغزها
104
آزمون نسبت P
1ـ مصاحبه
2ـ پرسشنامه
تصادفی ساده
نیروهای متخصص جهاد سازندگی استان سیستان و بلوچستان (1007 نفر)
50
8
ـ کتابخانه ای
ـمیدانی
(توصیفی)
مدیریت
بررسی عوامل موثر در جذب و نگهداری نیروی انسانی متخصص
105
ـ ضریب همبستگی
ـ آزمون معناداری کندال
ـ رگرسیون ساده
پرسشنامه
تصادفی خوشه ای بین 7 دانشکده دانشگاه
دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف که در سال 1380 مشغول به تحصیل می باشند 8686 نفر
350 نفر
2
پیمایشی
جامعه شناسی
بررسی گرایش به مهاجرت از کشور
106
دورنمای وضعیت روش شناسی پژوهشها (ادامه)
تکنیک تجزیه و تحلیل
تکنیک جمع آوری اطلاعات
تکنیک نمونه گیری
میدان مطالعه
حجم نمونه (نفر)
تعداد فرضیه
روش تحقیق
قلمرو رشته ای
موضوع تحقیق
کد
آمار توصیفی ـ کای دو آزمون + آزمون اعتبارسنجی پرسشنامه
ـ کتابخانه ای
ـ مصاحبه همراه با پرسشنامه
نمونه گیری تصادفی
کارکنان دانشگاه تهران
7
پیمایش
مدیریت
نگهداشت نیروی انسانی متخصص
107
درصد ـ فراوانی مطلق و نسبی ـ آزمون همگونی کای (x2)
پرسشنامه
تصادفی طبقه بندی در چهار گروه کارشناس ارشد کارشناس سرپرست تکنسین
کارکنان متخصص شرکت صنایع مس شهید باهنر کرمان
(247 نفر)
108
5
پیمایش
مدیریت
بررسی عوامل موثر بر پیشرفت شغلی متخصصان
108
ـ آزمون T گروههای مستقل
ـ مجذور کا
ـ تجزیه و تحلیل فرضیه عام و مجموع بیانیه های دو قطبی (مثبت و منفی) در دو مرحله
ـ تجزیه و تحلیل تک تک بیانیه ها از طریق مجذور کا (x2)
پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته 20 بیانیه ای در مقیاس لیکرت
تمام شماری
1ـ استادان رشته تعلیم و تربیت دانشگاههای تهران
2ـ کارشناسان آموزش و پرورش مرتبط با استعدادهای درخشان
180
90 نفر استادان تعلیم و تربیت و 90 نفر طراحان و مجریان آموزش و پرورش
7
زمینه ای (پیمایش)
روان شناسی
بررسی نگرش نسبت به پدیده نخبه پروری
109
دورنمای وضعیت روش شناسی پژوهشها (ادامه)
تکنیک تجزیه و تحلیل
تکنیک جمع آوری اطلاعات
تکنیک نمونه گیری
میدان مطالعه
حجم نمونه (نفر)
تعداد فرضیه
روش تحقیق
قلمرو رشته ای
موضوع تحقیق
کد
بررسی توصیفی داده های آماری
پرسشنامه
مصاحبه
ایرانیان متخصص مقیم خارج از کشور در چهار کشور انگلستان، استرالیا، امریکا و کانادا و متخصصین ایرانی که قصد مهاجرت به خارج از کشور را دارند
1ـ متخصصین ایرانی مقیم خارج 33 نفر
2ـ متخصصین با قصد عزیمت 98 نفر
3ـ صاحب نظران 6 نفر
ـ
ـ اسنادی
ـ پیمایش
جامعه شناسی
بررسی علل خروج متخصصین از کشور
111
همبستگی کندال
همبستگی پیرسون
تحلیل عاملی تحلیل محتوا
پرسشنامه
تصادفی
اعضای هیات علمی فارغ التحصیل خارج از کشور شاغل در مراکز آموزش عالی وابسته به وزارت علوم
480
5
پیمایش
مدیریت
بررسی رابطه بین رضایت شغلی و عوامل مهاجرت اعضای هیات علمی فارغ التحصیل خارج از کشور
112
مصاحبه باز
ـ
نخبگان علمی ایران
70
ـ
کیفی
جامعه شناسی
بررسی نظریات محققان نخبه در مورد اجتماع علمی
113
دورنمای وضعیت روش شناسی پژوهشها (ادامه)
تکنیک تجزیه و تحلیل
تکنیک جمع آوری اطلاعات
تکنیک نمونه گیری
میدان مطالعه
حجم نمونه (نفر)
تعداد فرضیه
روش تحقیق
قلمرو رشته ای
موضوع تحقیق
کد
ـ
فیش برداری
ـ
نوشته ها و سخنرانی های امام خمینی، قرآن کریم، قانون اساسی
ـ
ـ
نظری و کتابخانه ای (استنباطی)
علوم سیاسی
بررسی دیدگاههای امام خمینی در مورد نخبگان
114
روش دینامیکی موجودی – جریان
آمار منتشره توسط مرکز آمار ایران و وزارت علوم
ـ
فارغ التحصیلان مراکز دانشگاهی کشور طی سالهای 1375ـ1365
ـ
ـ
بررسی آماری
اقتصاد
بررسی ابعاد کمی مهاجرت متخصصان
115
ـ
فیش برداری
ـ
ـ
ـ
ـ
نظری، کتابخانه ای
میان رشته ای
بررسی علل مهاجرت نخبگان به خارج
116
ـ آزمون ناپارامتری x2 یک بعدی (کای اسکوئر)
ـ در بخش توصیف داده ها از فراوانی و درصد و نمودار
پرسشنامه و مصاحبه
انتخابی
650 نفر اعضای هیات علمی و مدیران و کارشناسان دانشگاه گیلان
94
9
پیمایش
علوم تربیتی
بررسی نقش دانشگاهها در کاهش مهاجرت نخبگان از دیدگاه اعضای هیات علمی، مدیران و کارشناسان
117
دورنمای وضعیت روش شناسی پژوهشها (ادامه)
تکنیک تجزیه و تحلیل
تکنیک جمع آوری اطلاعات
تکنیک نمونه گیری
میدان مطالعه
حجم نمونه (نفر)
تعداد فرضیه
روش تحقیق
قلمرو رشته ای
موضوع تحقیق
کد
آمارهای توصیفی (فراوانی – درصد ـ میانگین و …)
پرسشنامه
تصادفی طبقه ای
کلیه دانشجویان رشته های برق و کامپیوتر دانشگاه تهران و صنعتی شریف
203
پیمایش
اقتصاد
بررسی تمایل دانشجویان به خروج از کشور
118
ضریب همبستگی
پرسشنامه
تصادفی ساده
دانشجویان دانشگاه تهران
100
2
پیمایش
میان رشته ای
بررسی تمایل دانشجویان برای خروج از کشور
119
1- معرفی قالب آثار علمی
آثار مورد مطالعه مشتمل بر 19 پژوهش ، 23 مقاله و 6 کتاب است. به نظر می رسد نسبت موجود نسبتی منطقی باشد. لازم به توضیح است که تعداد مقالات منتشره در زمینه موضوع تحقیق چندین برابر آثار مورد مطالعه است. اما سه گروه از این آثار در حوزه های نخبگان سیاسی دوره پهلوی، نخبگان ورزشی و هنری و تیزهوشان از میدان مطالعه خارج شدند. هم چنین مقالات با کیفیت پایین که حداقل چارچوب های علمی لازم را نداشتند حذف گردیدند.
جدول 1 معرفی قالب آثار علمی
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
قالب اثر
39%
39%
19
پژوهش
87%
48%
23
مقاله
100%
13%
6
کتاب
0
100%
48
جمع
2- پراکندگی موضوعی آثار علمی
در این بخش با عدم توازن در موضوعاتی که محققان به آنها علاقه نشان داده اند مواجه ایم. 2/56 درصد آثار علمی به بررسی "علل فرار مغزها و آثار این پدیده" اختصاص یافته است. در مرتبه دوم با شکاف زیاد، 6/16 درصد آثار علمی مساله " جذب و نگهداری نیروی انسانی متخصص" را به عنوان موضوع مورد توجه قرار داده اند.
جدول 2 ـ پراکندگی موضوعی آثار علمی
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
موضوع تحقیق
ردیف
2/56
2/56%
27
بررسی علل فرار مغزها و آثار آن
1
8/72
6/16%
8
جذب و نگهداری نیروی انسانی متخصص
2
1/81
3/8%
4
بررسی نگرش یا گرایش به مهاجرت (نخبگان)
3
2/85
1/4%
2
اجتماع علمی و رابطه آن با نخبگان
4
3/89
1/4%
2
بررسی نگرش نسبت به نخبه پروری، نخبگان
5
3/91
2%
1
بررسی ابعاد کمی مهاجرت نخبگان
6
100
3/8%
4
نقش و رابطه دولت، قوانین، دانشگاهها با نخبگان
7
100%
48
جمع
3- دوره زمانی انتشار تحقیق و اثر علمی
روند تاریخی پدیده مهاجرت نخبگان در کشور ما شامل سه دوره مشخص است:
1. دهه 40 و 50 تا پیروزی انقلاب اسلامی که مقارن با باز شدن باب مراوده با غرب، سیاست های اقتصادی و فرهنگی رژیم گذشته، رشد ثروتهای نفتی و …. بود.
2. مقطع سالهای 1357 و 1358 تا ابتدای جنگ تحمیلی که به طور عمده طیف ناراضیان از انقلاب اسلامی را شامل می شد و با تعطیل شدن دانشگاهها در دوره انقلاب فرهنگی تشدید گردید.
3. موج جدید مهاجرت نخبگان که از سال 1367 آغاز شد و از سال 1377 تاکنون شتاب بیشتری گرفته است (ذاکر صالحی، غلامرضا، 1379)
نکته جالب در این است که اکثریت قریب به اتفاق آثار علمی داخل کشور در این زمینه، همزمان با موج سوم مهاجرت نخبگان به رشته تحریر درآمده است. علت آن می تواند گسترده تر بودن موج جدید از نظر کمّی و کیفی و هم چنین تربیت طیف وسیعی از تحصیلکردگان، قلم بدستان و پژوهشگران علوم انسانی باشد.
جدول 3ـ دوره زمانی انتشار تحقیق و اثر علمی
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
دوره زمانی
1/4
1/4%
2
1357 – 1320
ــ
ــ
0
1366 ـ 1357
3/10
2/6%
3
1375 ـ 1367
100
5/89%
43
1384 ـ 1376
100
48
جمع
4- میزان همکاری محققان در تهیه اثر
حاکمیت روحیه فردگرایی در تولید آثار علمی مربوط به جذب یا مهاجرت نخبگان کاملاً مشهود است. زیرا 3/83 درصد این آثار تنها توسط یک پدید آورنده تولید شده است. میزان هم پژوهی و هم نویسی در این آثار تنها 2/6% (برای آثار دارای بیش از دو نفر نویسنده و محقق) است. این نسبت تقریباً با تحقیقات قبلی در این زمینه مشابهت و سنخیت دارد. در تحقیق دکتر صدیق سروستانی که در سال 1380 انجام پذیرفته است میزان هم نویسی کتاب در ایران در سال 1363، 4/8% ، در سال 1373، 3/10% و در سال 1379، 4/15% بوده است.
جدول 4ـ میزان همکاری محققان در تهیه اثر (میزان هم پژوهی و هم نویسی)
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
تعداد محقق
3/83
3/83
40
یک نفر
7/93
4/10
5
دو نفر
100
2/6
3
بیش از دو نفر
100
48
جمع
5- قلمرو رشته ای آثار علمی
با توجه به یافته های جدول شماره 5 به راحتی می توان به ماهیت میان رشته ای و چند وجهی پدیده مورد مطالعه پی برد. نخست آنکه 25% این آثار مستقلاً تعلق به رشته و دیسیپلین علمی خاصی ندارند و ثانیاً بقیه این آثار در 9 شاخه و رشته مختلف علوم انسانی، فلسفه و پزشکی پراکنده اند. این تنوع هم می تواند بر ماهیت میان رشته ای و متضلع این موضوع مطالعاتی گواهی دهد و هم علاقه مندی محققان مختلف را به کنکاش در این پدیده نشان دهد.
جدول 5 ـ قلمرو رشته ای آثار علمی
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
قلمرو رشته ای
ردیف
25
25
12
میان رشته ای
1
6/47
9/22
11
مدیریت
2
8/70
9/22
11
جامعه شناسی
3
3/83
5/12
6
اقتصاد
4
4/87
1/4
2
علوم سیاسی
5
5/91
1/4
2
علوم تربیتی و روان شناسی
6
5/93
2
1
فلسفه
7
5/95
2
1
حقوق
8
5/97
2
1
جغرافیا
9
100
2
1
پزشکی و بهداشت
10
100
48
جمع
6- روش تحقیق
روش تحقیق انتخاب شده در آثار، در بیش از 60 درصد موارد با فراوانی 29 اثر روش نظری و کتابخانه ای است. این وضعیت در بیشتر آثار علوم انسانی در ایران مشاهده می شود. چنانچه پژوهش های نظری در این زمینه دارای استاندارد، کیفی و عمیق باشند این وضعیت فی نفسه نمی تواند منفی تلقی شود. اما متاسفانه عمده پژوهشها و مقالات نظری از عمق و تازگی برخوردار نیستند. همچنانکه پژوهشهای میدانی و تجربی نیز، عمدتاً سطحی، آسان طلب و بعضاً تکراری اند! بررسیهای آماری نیز 1/ 4 درصد آثار را به خود اختصاص داده اند. در حالی که مساله مورد بحث به نوعی از مسایل نیروی انسانی تلقی می شود و نیازمند بررسیهای عمیق آماری است. بدون بررسیهای عمیق آماری اصولاً وجه مساله ای و پروبلماتیک قضیه مبهم می ماند و معلوم نیست چه تعداد نیروی انسانی نخبه در کشور داریم و چه تخصص هایی دارند و کشور به چه تعداد از این تخصصها و با چه کیفیتی نیاز دارد و یا وضعیت کمّی ورود و خروج نخبگان چگونه است و ….
در مجموع میزان پژوهشهای آماری در این زمینه بسیار اندک است. فقدان آمار بهنگام در این زمینه هرگونه پژوهش در این باب را نیز بی اثر یا کم اثر می سازد.
جدول 6 ـ روش تحقیق اتخاذ شده در آثار علمی
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
روش تحقیق
4/60
4/60
29
نظری، کتابخانه ای
5/89
1/29
14
پیمایش
7/95
2/6
3
بررسی آماری
100
1/4
2
ترکیب نظری کتابخانه ای و پیمایش
100%
48
جمع
7- میدان مطالعه
4/60 درصد مطالعات به صورت اسنادی و نظری بوده و میدان مطالعه آنها "اسناد و مدارک" است. در رتبه دوم با سهم 27 درصد مطالعاتی قرار دارد که میدان مطالعه خود را " سازمان / نهاد/ دانشگاه" قرار داده اند. رتبه سوم با 4/10 درصد به مطالعات در سطح ملی (کشور) اختصاص دارد. در قلمرو استانی متاسفانه هیچ مطالعه ای توسط محقق یافت نشده است.
جدول 7 ـ میدان مطالعه آثار علمی
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
میدان مطالعه
2
2
1
خاورمیانه
4/12
4/10
5
سطح ملی (کشور ایران)
–
سطح استانی
4/39
27
13
نهاد / سازمان / دانشگاه
100
4/60
29
غیرمیدانی (مطالعه اسناد و مدارک علمی)
100%
48
جمع
8- تکنیک های جمع آوری اطلاعات
مطالعه و فیش برداری با 4/60 درصد متداول ترین تکنیک جمع آوری اطلاعات و در رتبه دوم پرسشنامه با 7/18 درصد قرارداد. استفاده توام از پرسشنامه و مصاحبه با 5/12 درصد در رتبه سوم قرارداد. علیرغم نقش موثر مصاحبه در مطالعات اجتماعی و کیفی تنها در یک مورد از مصاحبه به عنوان روش جمع آوری اطلاعات استفاده به عمل آمده است.
جدول 8 ـ پراکندگی تکنیک های مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات
درصد تجمعی
درصد
فراوانی
تکنیک مورد استفاده
4/60
4/60
29
مطالعه و فیش برداری اسناد و مدارک
1/79
7/18
9
پرسشنامه
6/91
5/12
6
پرسشنامه و مصاحبه
8/97
2/6
3
گردآوری آمار
100
2/0
1
مصاحبه
100%
48
جمع
9- وضعیت فرضیه ها در 19 طرح پژوهشی
از 19 پژوهش مورد بررسی، 6 مورد آنها (6/31 درصد) فاقد فرضیه سازی بوده است که اهتمام کم محققان را به داشتن فرضیه در پژوهشها نشان می دهد.
مجموع فرضیه های کل پژوهشها 94 فرضیه بوده است که از این تعداد فقط 4 فرضیه اثبات نشده است. یعنی 96% فرضیه های پژوهشی اثبات شده اند. این میزان می تواند بیانگر دو مسئله باشد:
الف- این مطالعات به پشتوانه یک چارچوب نظری قوی شکل گرفته اند و فرضیه ها عمدتاً از درون آن چارچوب مشخص استخراج شده اند لذا مصادیق متنوع آن آموزه نظری مکرراً تایید شده است. این آموزه نظری در موضوع نخبگان نظریه جاذبه- دافعه بوده است. فرضیه های ناظر به تاثیر عوامل جاذبه در مقصد و عوامل دافعه در مبدا همگی اثبات شده است.
ب – پژوهشها فرضیه های خود را به صورت تقلیدی از مطالعات دیگران اخذ و اقتباس کرده و فرضیه ها تکراری است. در پژوهشهای حاضر این مشکل تا حدی وجود دارد. بویژه در مطالعات مربوط به بررسی علل و عوامل مهاجرت نخبگان و مبحث جذب و نگهداری نیروی انسانی متخصص برخی فرضیه ها تکرار شده است.
جدول 9 ـ وضعیت فرضیه ها در 19 طرح پژوهشی
درصد
فرضیه های رد شده
درصد
فرضیه های اثبات شده
تعداد فرضیه ها
کد طرح
–
–
–
–
–
101
–
–
10%
8
8
102
–
–
100%
2
2
103
10%
2
90%
18
20
104
–
–
100%
8
8
105
–
–
100%
2
2
106
–
–
100%
7
7
107
–
–
100%
5
5
108
–
–
100%
7
7
109
–
–
100%
2
2
110
–
–
–
–
–
111
–
–
100%
5
5
112
–
–
–
–
–
113
–
–
–
–
–
114
–
–
–
–
–
115
–
–
–
–
–
116
2/22%
2
77%
7
9
117
–
–
100%
17
17
118
–
–
100%
2
2
119
4%
4
96%
90
94
جمع
10- تکنیک های تجزیه و تحلیل
تکنیک های تجزیه و تحلیل را می توان به سه گروه عمده تقسیم نمود.
الف- تکنیک های آمار توصیفی:
در هشت مورد از پژوهشها از تکنیک های توصیفی چون فراوانی، درصد، میانگین و … استفاده شده است.
ب – تکنیک های آمار استنباطی و تبیینی معمولی:
در این تکنیک ها محقق رابطه بین متغیرها را دو به دو و به صورت ساده بررسی و رابطه سنجی می کند. در مـطالعات مورد بـررسی در 16 مورد از ضرائب همبستگی F و T و کندال و پیرسون آزمون فی دو – تجزیه و تحلیل واریانس- تحلیل عاملی و … استفاده شده است.
ج – تکنیک های پیشرفته تر:
در گروه سوم محقق مجموعه ای از متغیرها را به طور همزمان بررسی و کنترل می کند مانند رگرسیون و تحلیل مسیر.
متاسفانه تنها در 2 مورد، محققان از این تکنیک ها استفاده نموده اند. یک مورد رگرسیون ساده و یک مورد رگرسیون چند متغیره. این نکته نشان می دهد روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات در این مطالعات از تکامل و بلوغ لازم برخوردار نبوده است.
جدول 10 ـ چگونگی استفاده محققان از تکنیک های تجزیه و تحلیل در 19 طرح پژوهشی و پایان نامه
درصد تجمعی
درصد نسبت به تعداد طرح پژوهشی
فراوانی
تکنیک
–
42
8
تکنیک های آمار توصیفی
–
84
16
تکنیک های آمار استنباطی و تبیینی معمولی
–
10
2
تکنیک های پیشرفته آمار استنباطی و تبیینی
–
3/26
5
ذکر نشده
–
–
38
جمع
* افزایش تعداد تکنیک ها نسبت به تعداد آثار به این دلیل است که عمدتاً از بیش از یک تکنیک در یک پژوهش استفاده شده است.
ب – بررسی جنبه های محتوایی
در این بررسی چهار مولفه اساسی محتوایی آثار علمی مورد ارزیابی قرار می گیرند: 1- اهداف تحقیق 2- مبانی نظری 3- نتایج 4- راهکارها
در فراتحلیل کیفی آنچه بیش از همه مهم است کشف تئوری بنیادین مشترک در اکثر مطالعات است. از این رو توجه ویژه ای به این نکته خواهیم داشت.
از سوی دیگر پس از استخراج و کشف این تئوری باید لوازم اجرایی تحقق آن را که با اصل تئوری سنخیت داشته باشد تدوین نمود. بنابراین در ترسیم راهکارهای پیشنهادی خود این مساله نیز باید مورد عنایت قرار گیرد.
اکنون شش مبحث کلیدی را در ارتباط با فراتحلیل محتوای آثار در قالب جداول آینده مورد بحث قرار می دهیم.
11 – تناسب نتایج با اهداف پژوهش
معمولاً محققان در بیان اهداف، گرفتار عبارات کلی و پر جاذبه ای می شوند که در عمل، چارچوبها و محدودیت های تحقیق، اجازه نیل به آن اهداف را نمی دهد. بیان چنین اهداف دست نیافتنی موجب عدم سازگاری نتایج و سایر اجزاء تحقیق با هدف تحقیق شده و به اعتبار و ا نسجام پژوهش لطمه می زند.
در مطالعات مورد بررسی نیز متاسفانه در 53 درصد موارد این معضل به چشم می خورد. تنها در 37 درصد پژوهشها این انطباق و سازگاری وجود دارد.
جدول 11- میزان تناسب و انطباق بین نتایج با اهداف پژوهش در 19 طرح پژوهشی و پایان نامه
درصد تجمعی
درصد نسبت به تعداد طرح پژوهشی
فراوانی
تکنیک
37%
37%
7
متناسب
90%
53%
10
نامتناسب
100%
10%
2
تا حدودی متناسب
100
19
جمع
12- بررسی میزان اشتراک در تئوری و آموزه های نظری
اساسی ترین اقدام در فراتحلیل کیفی کشف و استخراج تئوری مشترک در مطالعات مورد بررسی است. در برخی از آثار به صورت شفاف با یک تئوری به عنوان پشتوانه تحقیق برخورد نکردیم اما آموزه ها و مطالبی وجود داشت که جنبه تئوریک داشت از این رو این آموزه ها را نیز گردآوری و تلخیص نمودیم زیرا در این آثار محقق با طرح این ایده های نظری بگونه ای در فرآیند کارعلمی خود آنها را دخالت داده است.
6% از آثار مورد مطالعه فاقد تئوری و حتی هرگونه آموزه نظری بوده اند. بقیه آثار را از حیث این مولفه می توان به سه گروه تقسیم نمود:
الف- آثاری که مستقیماً از تئوری جاذبه- دافعه114 استفاده و به آن تاکید نموده اند. این آثار 6/39 درصد مجموعه را تشکیل می دهند.
ب – آثاری که می توان آنها را به تئوری جاذبه- دافعه تحویل نمود. در این آثار از این تئوری مستقیماً نام برده نشده است اما آموزه های آن مبتنی بر توسعه جاذبه های اجتماعی و فرهنگی و شغلی در کشور و ایجاد ظرفیت برای جذب نخبگان و متخصصان در سازمانها و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است. این آثار به شکاف ها، عدم تعادلها و مشکلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی در داخل کشور پرداخته و به نوعی بیان می کنند که زیست بوم مناسب برای نخبگان و نیروی انسانی متخصص در کشور فراهم نیست.
تئوری جاذبه- دافعه به دلیل ویژگی شمول و فراگیری که دارد می تواند کلیه این آموزه های نظری را در دل خود جای دهد.
ج – آثاری که به سایر تئوریها و آموزه های نظری گرایش دارند. مانند سند 109 که به نقد نظریه نخبه پروری و مشکلات آن در ایجاد عدم تعادل در نظام قشربندی پرداخته است. در سند 202 و 211 نیز موضوع نخبگان از زاویه نگرش به اجتماع علمی و هنجارهای حاکم بر آن مورد بررسی قرار گرفته و پدیده مهاجرت نخبگان با میزان نهادینه شدن علم همبسته تلقی شده است.
همانگونه که در جدول شماره 12 ملاحظه می شود، 6/39 درصد آثار مبتنی بر تئوری جاذبه- دافعه و 4/37 درصد مبتنی بر آموزه های نظری مشابه و مرتبط با آن بوده اند. در درجه سوم 6/16 درصد آثار به سایر تئوریها تکیه کرده اند. بنابراین اکثریت قابل توجهی از آثار علمی مورد بررسی یعنی 77 درصد درتئوری جاذبه- دافعه به گونه ای اشتراک محتوایی دارند. لذا می توان نتیجه گرفت این تئوری در مطالعات موردنظر جنبه "بنیادین" دارد.
جدول 12 بررسی میزان اشتراک در تئوری و آموزه نظری
فاقد نظریه
سایر
آموزه های مشابه و مرتبط با تئوری جاذبه – دافعه
تئوری جاذبه -دافعه
کد سند
فاقد نظریه
سایر
آموزه های مشابه و مرتبط با تئوری جاذبه – دافعه
تئوری جاذبه- دافعه
کد سند
+
–
–
–
209
–
–
+
101
–
+
–
210
–
+
–
102
+
–
–
211
–
–
+
103
+
–
–
212
–
–
+
104
–
+
–
213
+
–
–
–
105
–
–
+
214
–
–
+
106
–
–
+
215
–
–
+
107
–
–
+
216
–
+
–
108
–
+
–
217
+
–
–
109
–
+
–
218
–
–
+
110
–
+
–
219
–
+
–
111
+
–
–
220
–
+
–
112
–
–
+
221
–
+
–
113
–
+
–
222
+
–
–
114
–
+
–
223
–
+
–
115
–
–
+
301
–
+
–
116
–
+
–
302
–
–
+
117
+
–
–
303
–
–
+
118
–
–
+
304
–
–
+
119
–
–
+
305
+
–
–
201
–
+
–
306
–
+
–
202
3
8
18
19
جمع فراوانی
+
–
–
–
203
+
–
–
204
2/6
6/16
4/37
6/39
درصد
–
–
+
205
–
+
–
206
–
–
+
207
–
–
+
208
13- آموزه های نظری تازه:
همانگونه که در جدول شماره 13 ملاحظه می شود در هشت مورد از آثار علمی، آموزه های نظری جالب توجهی مشاهده می شود که تلاش می کنیم تا جایی که تعارض و منافاتی وجود نداشته باشد در مبحث تدوین راهکارها به عنوان مکمل از آنها استفاده کنیم.
تئوری بنیادین ما تئوری جاذبه- دافعه است اما در کنار آن می توان از تئوری چرخش مغزها که در سندهای 111 و 210 . 305 از جدول زیر به آنها تاکید شده است بهره گرفت. چرخش مغزها از طریق تسهیل مراودات علمی و فنی به نوعی می تواند جاذبه آفرین بوده و از دافعه های موجود بکاهد. بنابراین آموزه چرخش مغزها می تواند در راهکارها مورد توجه ویژه قرار گیرد. سایر آموزه های ذکر شده نیز منافاتی با روح کلی تئوری بنیادین اتخاذ شده ندارند.
جدول13- میزان آموزه های نظری تازه تر و نکات مورد تاکید آنها
شماره سند
پدید آورنده
آموزه نظری
109
تیموری، عباس- 1379
نقد نظریه و پدیده نخبه پروری
111
طایفی، علی- 1380
نظریه چرخش مغزها مبتنی بر جهانی شدن
113
خسروخاور، فرهاد-1383
شکل گیری یا عدم شکل گیری اجتماع علمی و رابطه آن با جذب یا مهاجرت بازیگران علم
202
قانعی راد، محمدامین،1381
ارتباط مهاجرت نخبگان با میازن نهادیته شدن علم در جامعه
207
زلفی گل، محمدعلی،1383
مهاجرت ژن های هوشمند و بهم ریخته شدن تعادل جهانی ژنهای هوشمند
210
داوری، رضا، 1382
جهان وطنی بودن علم و مهاجرت دانش به موطن اصلی
تمرکز و درهم آمیختگی علم و تکنولوژی
220
قانعی راد، محمدامین،1383
عدم توازن بین توسعه آموزش عالی و توسعه اقتصادی، توزیع نامتوازن آموزش عالی
305
امیرخانی، رضا، 1384
فرار مغزها به مثابه یک فرآیند تکوینی و طبیعی مشابه نشت نشاء
14- میزان ارتباط و تناسب راهکارها وپیشنهادات
راهکارها و پیشنهادات در فراتحلیل حاضر حاوی ایده ها و نکات جالبی هستند در عین حال که از منطق و یکدستی لازم برخوردار نیستند. آنچه پیشنهاد شده است گاهی هدف و گاهی سیاست و در مواردی یک اقدام اجرایی است. هم چنین در این رابطه چند نقیصه مشهود است:
1- اکثر راهکارها متخذ از دورن تحقیق ونتایج آن نیست.
2- تعداد راهکارها زیاد است و رابطه منطقی و منظومه ای بین آنها وجود ندارد.
3- بسیاری از راهکارها و پیشنهادات ربطی به هدف تحقیق ندارد.
4- راهکارها عموماً کلی، مبهم وغیرقابل اجرا هستند.
در جدول شماره 14 ملاحظه می شود که 30 درصد راهکارها غیر مرتبط با هدف تحقیق بوده و تناسبی با آن ندارند. 12% مطالعات نیز راهکار و پیشنهادی ارائه نکرده اند.
جدول 14- میزان ارتباط و تناسب راهکارها و پیشنهادات
وضعیت راهکارها
فراوانی
درصد
درصد تجمعی
مرتبط با هدف تحقیق
28
58
58
غیر مرتبط
14
30
88
فاقد راهکار
6
12
100
جمع
48
100
15- میزان شفافیت و قابل اجرا بودن راهکارها و پیشنهادات
در مجموعه این مطالعات 255 راهکار و پیشنهاد ارائه شده است. با عنایت به کدبندی صورت گرفته 72 درصد این مجموعه پیشنهادات از قابلیت اجرایی اندکی برخوردار بوده و به صورت کلی و غیر شفاف ارائه شده اند. 28 درصد پیشنهادات نیز قابل اجرا و شفاف و عملیاتی بوده اند.
جدول 15- میزان شفافیت و قابل اجرا بودن راهکارها و پیشنهادات
نوع راهکارها
تعداد
درصد
درصد تجمعی
قابل اجرا و شفاف
70
28
28
کلی
185
72
100
جمع راهکارها و پیشنهادات
255
100
16- طبقه بندی سطوح پیشنهادات و راهکارها
رتبه بندی پیشنهادات از نظر سطح اجرای پیشنهاد به ترتیب عبارت است از سطح ملی و کلان، سطح میانی (سازمان ها و نهادها)، سطح بین المللی و سطح خُرد (بازیگران).
چنانچه بخواهیم نتایج جمع بندی راهکارهای ارائه شده در مطالعات مورد بررسی را ملاک تدوین راهکار قرار دهیم می بایست بر سطح ملی یعنی هدف گیری مسایل داخل کشور اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و مسایل مربوط به جامعه و دولت، تمرکز کنیم و اولویت نخست را به آنها اختصاص دهیم. سپس در مرتبه دوم می بایست رفع مشکلات سازمانها و ارتقاء ظرفیت جذب نخبگان در سازمانها و دستگاههای اجرایی را هدف گیری نماییم.
جدول 16- طبقه بندی سطوح پیشنهادات و راهکارها
سطح
تعدادپیشنهاد
نمونه پیشنهادات
بین المللی
6
* کاهش تفاوت فاحش اقتصادی، اجتماعی و علمی بین کشورها
* پیشنهاد دفتر بین المللی کار مبنی بر انعقاد موافقت نامه بین کشورهای مبدء و مقصد
* تبدیل همکاری دولت ها به همکاری بین دانشگاهها
* انتقال دانش از طریق اتباع مهاجر در قالب طرح توسعه سازمان ملل
ملی- کلان
190
* ترمیم ساختار مدیریتی کشور
* ارتقاء سطح درآمدی نخبگان علمی در مقایسه با گروههای پولساز
* احترام به آزادیهای فردی و حفظ منزلت علم و عالم
* ایجاد ثبات و آرامش و نهادینه شدن قانون گرایی
* تاسیس سازمان متوّلی امور نخبگان
* ایجاد تناسب بین شغل، تحصیل و درآمد افراد متخصص و نخبه و حاکمیت شایسته گزینی
* ایجاد پیوند بین دانشگاهها و متخصصان مراکز علمی با دستگاههای اجرایی و صنعتی
* و ………
پمیانی (سطح سازمانی)
54
* متعادل و منطقی سازی پرداخت حقوق و مزایا
* ارتقای سطوح انگیزشی مشاغل تخصصی مانند توسعه قلمرو شغل، غنی سازی شغلی و گردش شغلی
* انجام ارزشیابی عملکرد صحیح و مستمر و تقدیر از عملکرد مطلوب کارکنان
* تلطیف و مناسب سازی محیط های کاری برای متخصصان
* ارتقاء کیفی سطح خدمات رفاهی، بهداشتی، ورزشی
* تلاش برای افزایش سطح رضایت شغلی کارکنان متخصص
* و ………
خُرد (بازیگران)
5
* مبارزه با روحیه فردگرایی و ارتقاء همکاری بین محققان
* رفع احساس از خود بیگانگی در دانشمندان جوان و ارتقاء کنشگری آنان در سطح اجتماعی
* توسعه درک متقابل بین پژوهشگران و نخبگان و سیاستمداران و جامعه
* ارتقاء هنجارهای اجتماع علمی در بین دانشمندان از قبیل بیطرفی، شک سازمان یافته ، عام گرایی و اشتراک گرایی
جمع
255
نتیجه گیری:
هدف فراتحلیل حاضر نیل به نتایج کلی و کاربردی از طریق ترکیب منابع و مطالعاتی است که در داخل کشور در زمینه "جذب نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزها" صورت گرفته است.
این فراتحلیل که از طریق بررسی و ارزیابی 48 اثر علمی انجام شد دو بُعد روش شناختی و محتوایی را مد نظر قرار داد. در بُعد روش شناختی نتایج نشان داد که مطالعات مورد بررسی در عین حال که انباشت خوبی از ایده های نظری و راهکارهای عملی را ارائه می کنند دارای اشکالات و نواقص متعددی هستند از جمله: عدم سازگاری بین اهداف، چارچوب نظری، روش تحقیق، نتایج و راهکارها- بدیهی بودن بسیاری از فرضیه ها- عدم استفاده از تکنیک های پیشرفته تجزیه و تحلیل- مناسب نبودن حجم نمونه – اتکا به روش های نظری و …
از جنبه محتوایی نیز این فراتحلیل پس از آسیب شناسی مختصر مطالعات و مشخص نمودن مشکلاتی چون عدم تناسب نتایج با اهداف پژوهش، ضعف ارتباط و تناسب راهکارها با هدف تحقیق و … در جستجوی تئوری مشترک و بنیادین تحقیق برآمد. در این بررسی مشخص گردید 6/39 آثار مبتنی بر تئوری جاذبه- دافعه و 4/37 درصد مبتنی بر آموزه های نظری مشابه و مرتبط با آن بوده اند. در درجه سوم 6/16 درصد آثار به سایر تئوریها تکیه کرده اند که آنها نیز عمدتاً تعارضی با گروه اول و دوم نداشته و به دلیل وسعت و قابلیت فراگیری که تئوری جاذبه- دافعه دارد می توان از آموزه های آنها چون مبحث "چرخش مغزها" به عنوان مکمل بهره گرفت.
در زمینه راهکارهای پیشنهادی، این تحقیق نشان داد که 72% از 255 پیشنهاد ارائه شده، غیر شفاف و کلی و تنها 28% آنها قابل اجرا و شفاف اند.
سپس این راهکارها به چهار سطح بین المللی، ملی (کلان) میانی ( سازمانی) و خُرد (بازیگران) تقسیم گردید. در این میان تاکید اصلی محققان بر راهکارهای سطح ملی (جامعه – کشور- دولت) بوده است.
در بخش پیشنهادات تلاش می کنیم ضمن استفاده از این پیشنهادات الزامات اجرایی تئوری محوری تحقیق را در قالب پیشنهاد سیاست های معین بیان کنیم.
راهکارها و پیشنهادات:
کشورهای مختلف به منظور جذب سرمایه انسانی نخبه و پیشگیری از مهاجرت آنان تاکنون راهکارهای مختلفی را به مورد اجرا گذاشته اند. تا اواخر دهه 1980 سیاست های ملی و بین المللی در برابر فرار مغزها، عمدتاً اقدامات متقابل بوده است، یعنی جلوگیری یا کنترل جریان خروج متخصص و یا کم رنگ ساختن تاثیرات منفی آن از طریق مالیات بندی. اگر چه این طرحها غالباً با بررسی دقیق صورت می گرفت، اما در عمل راه حل موثری یافت نمی شد.
امروزه به نظر می رسد که این ناکامی های پی در پی عمدتاً به این علت است که سیاستهای اعمال شده، بر فرضیه هایی مبتنی بوده که بخشی از آن نادرست است. این فرضیه ها اساساً به رویکردهایی اشاره دارند که به انسان به عنوان سرمایه می نگرند.
به عبارت دیگر، فرد متخصص، دارایی اقتصادی به حساب می آید که همه ویژگیها و تجربه های حرفه ای فرد را که نتیجه سرمایه گذاریهای قبلی است در بر می گیرد. برای مقابله با از دست رفتن سرمایه انسانی115 از شیوه های مسدود کردن راه عبور از طریق محملهای فیزیکی یا قانونی ونیز بالابردن هزینه مهاجرت و برآورد بار مالی و دریافت غرامت استفاده می شد. کاملاً آشکار است که این اقدامات نتیجه ای به بار نخواهد آورد، چرا که رویکرد سرمایه ای به انسان تنها بخش ناچیزی از این پدیده را بازتاب می دهد.
در طول دو دهه گذشته، جامعه شناسی علم و فناوری مفهوم تازه ای را از فرایند خلق، انتقال و کاربرد دانش ارائه داده است و بر ماهیت جمعی چنین فرایندی با تاکید بر نقش جوامع علمی اصرار دارد. (سند 306 و 301 و 202)
جامعه شناسی علم و فناوری نشان می دهد که جوامع علمی، جوامع شناختی اجتماعی116 هستند. نه صرفاً جوامع اجتماعی یا سازمانی. این شناخت اجتماعی بسیار اختصاصی است و بنابراین در شرایط بومی که به آسانی تکرار پذیر نیست ظهور می یابد و تا حدودی دانش ناخودآگاه جمعی را که به واسطه فعالیت گروهی روزانه به وجود می آید در برمی گیرد و فرهنگ پذیری فردی را نیز می طلبد.
فعالیتها و تواناییهای فردی تنها باتوجه به پیوندهای او با هستی انسانی و غیر انسانی است که معنا می یابد و به ثمر می نشیند. رویکردهای شرح داده شده نشان می دهد که قالب اقتصادی دانش فرد (سرمایه انسانی) تنها یک منبع در میان منابع بسیار دیگر است و ارزش و کارآیی آن بستگی به تلفیق با منابع دیگر دارد. شاهد عینی امر، موارد متعددی است که از مهندسان و دانشمندان با استعدادی که وقتی به وطن خود باز می گردند، از آنجا که پیوندشان با آنچه آنها را قدرتمند می سازد، قطع می شود، به درستی مورد استفاده قرار نمی گیرند یا کمتر از توان واقعی شان از آنها استفاده می شود. همین مساله به رویکردی رهنمون می شود که بر پیوند و ارتباط تکیه دارد و از فرضیه های سنتی فرار مغزها فاصله می گیرد.
در طول دو دهه گذشته نگاه به خروج متخصصین تحول یافته و بیشتر تاکید به بهره گیری از مغزها بوده است. یعنی جمعیت متخصص دارایی بالقوه به حساب آمده است. دانشمندان و مهندسان خارج از کشور منابع انسانی تحصیلکرده ای هستند که به واسطه فعالیتهای حرفه ای آموزش دیده اند و در شرایط بسیار بهتری نسبت به شرایط کشور خودشان مشغول به کار هستند. اگر چنین کشوری قادر باشد از این منابع که عمدتاً با سرمایه دیگران شکل یافته است بهره گیرد، سود بسیار برده است. تحقق بهره گیری از مغزها دو راه دارد؛ یکی بازگشت مهاجران به وطن (گزینه بازگشت)117 و دیگری بسیج کردن و همراه نمودن آنها با توسعه در کشور از راه دور (گزینه استفاده از مهاجران)118 .
گزینه بازگشت در چند کشور تازه صنعتی شده چون سنگاپور و کره جنوبی یا کشورهای بزرگ در حال توسعه نظیر هند و چین با موفقیت به سامان رسیده است. در این کشورها برنامه های همه جانبه ای از سال 1980 به اجرا گذاشته شد، تا بسیاری از متخصصان به وطن باز گردند و شبکه هایی تدارک دیده شد تا بازگشت کنندگان به نحو مطلوبی جایگاه خود را یافته و مثمر ثمر واقع شوند. اما در کمال تعجب این کشورها، کشورهایی نیستند که توان سرمایه گذاری مطلوب در بخش علوم و فناوری از نظر امکانات مادی و زیر ساختهای انسانی را داشته باشند. آنها شروع به تشکیل شبکه های تحقیقاتی و فناوری و صنعتی کرده اند تا به نحوی شایسته به فعالیتهای خود در زمینه تحقیق و توسعه ادامه دهند و از دانشمندان و مهندسان بازگشته سود جویند. واضح است که موفقیت این گزینه به همین ظرفیت وابسته است. چنین شرط لازمی را بسیاری از کشورهای رو به رشد به آسانی به دست نمی آورند.
گزینه استفاده از مهاجران جدیدتر است و راهبردی متفاوت دارد. در این گزینه این مسئله که امکان بازگشت بسیاری از مهاجران ضعیف است، بدیهی فرض می شود مهاجران غالباً در خارج تثبیت شده اند و زندگی حرفه ای و شخصی خود را در آنجا تشکیل داده اند. با این همه ممکن است هنوز به دلیل پیوندهای فرهنگی و خانوادگی دغدغه توسعه کشور خود را داشته باشند. بنابراین، هدف این است که پیوندهایی برقرار شود تا آنها بتوانند بدون بازگشت دائمی یا موقتی به نحوی مفید و ثمربخش در توسعه کشور سهیم شوند.
امروزه چنان که پروژه های بین المللی تحقیقاتی یا فعالیتهای روزانه شرکتهای چند ملیتی پیش از این به روشنی نشان داده، این نوع همکاریها از دور دست امکانپذیر است. بعلاوه رابطه بین اندیشمندان مهاجر و موطن آنها در گذشته نیز وجود داشته است. مهم، تغییر این پیوندهای پراکنده و موردی و محدود، به پیوندهای چند جانبه و عمیق و نظام مند است. امتیاز مهم گزینه استفاده از مهاجران این است که بر سرمایه گذاریهای عظیم زیر ساختی که مستلزم بهره برداری از منابع از پیش موجود است متکی نیست.
به این ترتیب هر کشوری که بخواهد از نظر فناوری، سازمانی، سیاسی و اجتماعی برای به حرکت در آوردن چنین نیروهای پراکنده ای تلاش کند. این گزینه را در دسترس دارد. چشم انداز نوید بخش این راهبرد آن است که کشور نه تنها به دانش فرد به عنوان سرمایه دسترسی می یابد، بلکه به واسطه آنها از شبکه های حرفه ای و اجتماعی که مهاجران در آن سوی مرزها در آنها قرار گرفته اند، استفاده می کنند. گزینه استفاده از مهاجران شکل جامع رویکرد ارتباطی119 است. در عمل نیز تعداد قابل توجهی از کشورهای جهان به گزینه پراکندگی روی آورده اند. تاکنون 41 شبکه علمی مهاجران در سراسر جهان شناسایی شده و تنها شبکه هایی را شامل می شود که مشخصاً هدفشان ارتباط مهاجران با هم و با وطنشان و ترغیب به مبادله دانش و مهارتهاست. ( رک: سند 306 ایضاً سند301)
در مجموع به نظر می رسد جهت گیری منطقی در شرایط فعلی ملی و بین المللی می بایست ترکیبی از مدل "جاذبه- دافعه" و حفظ آمادگی در روند جهانی شدن به منظور بهره مندی موثر از چرخش مغزها باشد. از این رو که شکل گیری پدیده چرخش مغزها نیز نیازمند ایجاد جاذبه و انگیزه برای ارائه خدمات علمی به کشور مبدء است.
سه رکن این جهت گیری عمده عبارتند از:
1- تقویت جاذبه های اجتماعی و شغلی در کشور و کاهش دافعه های موجود از طریق ایجاد و توسعه زیر ساخت ها، تدوین قوانین حمایتی و فعالیت های فرهنگی
2- تقویت روند چرخش مغزها از طریق توسعه ارتباطات علمی- بین المللی
3- تلاش برای نیل به جایگاه مناسب علمی کشور در روند جهانی شدن از طریق تقویت زیر ساخت های علمی (رک به: سند 301)
به منظور عملیاتی تر شدن حوزه پیشنهادات با بهره گیری از سند چشم انداز 20 ساله کشور و سیاست های کلی برنامه چهارم توسعه (ابلاغی مقام معظم رهبری) سه هدف آرمانی120 و هفت هدف کیفی121 را پیشنهاد می کنیم. سپس متناظر با اهداف کیفی سیاست122 هایی به منظور ارتقاء جاذبه در مـحیط بومی و ظرفیت سازی برای جذب نخبگان ارائه می کنیم. به نظر محقق، راه چاره برای کاهش دافعه های موجود در مسیر جذب و بکارگیری سرمایه انسانی نخبه، ظرفیت سازی (Capacity building) در زمینه های مختلف اقتصادی، فنی،مدیریتی، سازمانی، فرهنگی و سیاسی است. این مجموعه در قالب جدول پیوست سازماندهی شده است. در این مجموعه تلاش شده است اولاً- اهداف آرمانی، کیفی و سیاست ها به صورت متناظر آورده شود. ثانیاً- ایده های مشترک مطالعات داخل کشور ادغام و تلخیص و از بیان پیشنهادات مشابه و پراکنده خودداری شود.
آخرین حلقه راهکارها ارائه و پیشنهاد هفت سیاست و 9 برنامه عملی به منظور جذب نیروی انسانی نخبه و پیشگیری از فرار مغزهاست. سیاست های پیشنهادی عبارتند از:
1- توسعه زیر ساختها و ظرفیتهای علمی و فنی و سرمایه گذاری ویژه در زمینه ی علوم و تحقیقات برای جلب همکاری و فعالیت نخبگان
2- ایجاد محیط مناسب اجتماعی و فرهنگی برای بهره برداری بهینه از نخبگان و افزایش اعتماد بین نخبگان، جامعه و حکومت
3- حمایت مالی و اقتصادی از نخبگان علمی و فنی و کارآفرینان
4- ارتقای امنیت اجتماعی و ایجاد محیط حقوقی مناسب
5- ارتقای ظرفیتهای اداری و مدیریتی و توسعه ی ساختارها
6- توسعه ی نظام های شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان
7- توسعه ی همکاریهای بین المللی و زمینه سازی برای تبدیل پدیده مهاجرت مغزها به روند سازنده گردش مغزها.
اهداف و سیاستها
ردیف
اهداف آرمانی
اهداف کیفی
سیاستها
1
افزایش بهرهوری منابع و سرمایههای انسانی نخبگان با فراهم کردن محیط رشد فکری و علمی
– پشتیبانی از کارآفرینی، نوآوری و استعدادهای فنی و پژوهشی نخبگان بالفعل
– مشارکت موثر نخبگان به منظور تقویت نهضت نرمافزاری و ترویج پژوهش، افزایش سهم کشور در تولیدات علمی جهان و تلاش برای دستیابی به اقتصاد متنوع و متکی بر منابع دانش و آگاهی، سرمایه انسانی و فناوری نوین
(ماخوذ از بندهای 9 و 36 سیاستهای کلی)
توسعه زیر ساختها و ظرفیتهای علمی و فنی و سرمایهگذاری ویژه در زمینهی علوم و تحقیقات برای جلب همکاری و فعالیت نخبگان
تحقق عدالت اجتماعی و ایجاد فرصتهای برابر، استحکام مبانی مردم سالاری دینی و نهادینه کردن آزادیهای مشروع برای مشارکت موثر نخبگان
(ماخوذ از بندهای 12 و 11 سیاستهای کلی)
ایجاد محیط مناسب اجتماعی و فرهنگی برای بهرهبرداری بهینه از نخبگان و افزایش اعتماد بین نخبگان، جامعه و حکومت
جذب متخصصان ایرانی داخل و خارج از کشور (از ماده 2 قانون جدید وزارت علوم)
رشد بهرهوری نخبگان درتولید ملی (ماخوذ ازبند 37 سیاستهای کلی)
حمایت از حقوق ایرانیان خارج از کشور و تسهیل مشارکت آنان در توسعهی ملی (بند 33 سیاستهای کلی)
توانمندسازی بخشهای خصوصی و تعاونی نخبگان (ماخوذ از بند 47 سیاستهای کلی)
حمایت مالی و اقتصادی از نخبگان علمی و فنی و کارآفرینان
ردیف
اهداف آرمانی
اهداف کیفی
سیاستها
2
– ارتقای سرمایه اجتماعی نخبگان و سهم برتر منابع انسانی نخبه در تولید ملی و برخورداری از دانش پیشرفته
ایجاد فرصتهای برابر به منظور تحقق عدالت اجتماعی لازم برای افزایش بهرهوری سرمایههای انسانی نخبگان از طریق اصلاح نظام اداری و قضایی
(ماخوذ ازبندهای 17 و 12 سیاستهای کلی)
ارتقای امنیت اجتماعی و ایجاد محیط حقوقی مناسب
تاکید بر تمرکززدایی در حوزههای اداری و اجرایی، تامین کرامت و معیشت کارکنان و توسعهی نظام ملی نوآوری به منظور افزایش بهرهوری سرمایههای انسانی نخبگان
(ماخوذ از بند 17 سیاستهای کلی)
ارتقای ظرفیتهای اداری و مدیریتی و توسعهی ساختارها
– زمینهسازی برای بهرهبرداری از نخبگان بالفعل و بالقوه با هدف برخورداری از دانش پیشرفته و بهرهوری از منابع انسانی در تولید ملی(ماخوذ ازبند دوم چشمانداز)
– شناسایی و حمایت از شکوفایی استعدادهای درخشان و هدایت آنها به سمت اولویتهای راهبردی کشور در زمینهی علوم، تحقیقات و فناوری (قانون جدید وزارت علوم، ماده 2)
فراهم کردن محیط رشد فکری و علمی نخبگان بالقوه
توسعهی نظامهای شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان
3
زمینهسازی برای بهرهگیری از گردش نخبگان ایرانی در محیط بینالملل از طریق تعامل سازنده و موثر با جهان براساس اصول عزت، حکمت و مصلحت
(بند هشتم چشمانداز)
توسعه همکاریهای علمی بینالمللی و اتخاذ تدابیر لازم به منظور نهادینه کردن همکاریها و مبادلات علمی بین مراکز علمی – تحقیقاتی داخل کشور با مراکز علمی – تحقیقاتی منطقهای و بینالمللی با تاکید بر ایجاد زمینههای مساعد برای گردش سازندهی نخبگان ایرانی در محیط بینالملل
(ماخوذ از قانون جدید وزارت علوم ماده 2، بند 14)
توسعهی همکاریهای بینالمللی و زمینهسازی برای تبدیل پدیده مهاجرت مغزها به روند سازنده گردش مغزها
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
برنامهها (اقدامات مهم و اساسی)
منابع فارسی:
– ارشاد، فرهنگ، (1380) – مبانی نظری فرار مغزها برحسب شکلهای مختلف آن در شرایط کنونی، مقالات دومین همایش مسایل اجتماعی ایران.
– ارشاد، فرهنگ (1380)- مبانی نظری فرار مغزها برحسب شکل های مختلف آن در شرایط کنونی، فصلنامه انجمن جامعه شناسی ایران- شماره5
– الهیان، علوان – بررسی شیوه های جذب و نگهداری جهادگران متخصص- پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت
– آراسته ، حمیدرضا (1380) – بررسی رضایت شغلی و عوامل مهاجرت اعضای هیات علمی فارغ التحصیل خارج از کشور و راهکارهای کاهش آن – وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
– آراسته، حمیدرضا (1379)- جمعیت یک تا دو میلیونی مهاجران ایرانی در ایالت متحده آمریکا و جذب نیروهای متخصص- همایش بررسی و شناخت مسایل ایرانیان مقیم خارج ازکشور
– آراسته، حمیدرضا (1378)- عوامل موثر در جذب و دفع نیروهای متخصص- مجموعه مقالات همایش بررسی مشکلات و چشم انداز اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی- پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی
– ابراهیمی، یزدان (1380)- بررسی تمایل دانشجویان دانشگاههای تهران و صنعتی شریف در رشته های برق و کامپیوتر به خروج از کشور – موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی
– ابراهیمی، یزدان (1383)- اقتصاد و خروج دانش آموختگان – نامه آموزش عالی شماره2
– احمدی گلشانی، خدیجه (1379)- کنکاشی پیرامون علل و پیامدهای فرار مغزها در ایران- مجموعه مقالات همایش بررسی مشکلات و چشم انداز اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی- پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی
– امیرخانی ، رضا (1384)- نشت نشاء، جستاری در پدیده فرار مغزها- انتشارات قدیانی
– امیرلطفی، الهام و کلاهدوز، سیما (1381) – فرار مغزها- مرکز آموزش فرزانگان گرگان
– افتـخاری، اصغر (1381) – ظهور دانشگاه شبکه ای، بررسی ابعاد تحول فرهنگی نخبگان در قرن 21- پژوهشکده مطالعات راهبردی
– اصفهانیان، محمد (1381)- چرا باید با استعدادترین افراد برای شما کار کنند؟ فصلنامه علم و آینده- سال اول – شماره 1
– بپتیـسیت، مییـر و دیگران، مهاجرتهای علمی رویکردی جدید به مساله فرار مغزها، مترجم فتح الله پورموسوی ، فصلنامه مطالعات راهبردی، شماره 14، زمستان 80.
– تیموری درشکی، عباس (1379)- بررسی و مقایسه نگرش متخصصان تعلیم و تربیت و مجریان "آپ" نسبت به پدیده نخبـه پـروری پایان نامه کارشناسی ارشد رشته روان شناسی دانشگاه تربیت معلم
– جان بخش، جواد (1353)- علل مهاجرت پزشکان به خارج از کشور از سال 1321 لغایت 1353- پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده بهداشت دانشگاه تهران
– حسین عباسی و همکاران (1380)- بررسی پدیده فرار مغزها، برآورد ابعاد کمی مهاجرت متخصصان – موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی
– حسن زاده، محمد – بررسی عوامل موثر بر کسب موفقیت و پیشرفت شغلی کارمندان متخصص- پایان نامه کارشناسی ارشد – دانشگاه آزاد اسلامی کرمان
– خسرو خاور، فرهاد و همکاران (1383)- بررسی جامعه شناختی کنشگران علمی در ایران- مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور
– خدادوست، علی اصغر (1379)- مقوله ای در کمک به بازگشت سرمایه های ملی- مجموعه مقالات همایش بررسی و شناخت مسایل ایرانیان مقیم خارج از کشور- انتشارات کمیل
– مسی و دیگران، (1364) نظریههای مهاجرت بینالمللی، بازنگری و ارزشیابی، ترجمه پریدخت وحیدی، گزیده مسایل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، شماره 143.
– راجرز دانیل سی. و راچلین هرش اس. (1370) اقتصاد آموزش و پرورش. ابوالقاسم حسینیون، آستان قدس رضوی.
– رشنو، نبی ا… (1382)- ژئوپولتیک نخبگان- انتشارات کویر
– زارع، بیژن (1380)- فرار مغزها و چگونگی جذب مجدد آنها- د انشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم
– زلفی گل، محمد (1383)- مهاجرت ژنها- فصلنامه رهیافت – شماره 24
– زند ، حبیب اله (1374)- اجتماع علمی- فصلنامه راهبرد- شماره 8- مرکز تحقیقات استراتژیک
– هیکس ان ال (1380)- آموزش و درآمد. پریدخت وحیدی. در عبدالحسین نفیسی، دانشنامه اقتصاد آموزش و پرورش، ج اوّل، پژوهشکدهی تعلیم و تربیت.
– هسلبین، فرانسیس و گلداسمیت، مارشال (1996) سازمان فردا، جلد دوم، مترجم، فضل الله امینی، نشر فرا، 1378.
– دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی (1380)- علل مهاجرت نخبگان به خارج
– داوری اردکانی، رضا (1382)- مهاجرت دانشمندان بی اهمیت نیست- نامه فرهنگ- شماره 48
– دلاور، علی (1374)- مبانی نظری و عملی پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی – انتشارات رشد
– ذاکرصالحی، غلامرضا (1379)- مهاجرت نخبگان، دفتر مطالعات فرهنگی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری.
– ریتزر، جورج (1379)- نظریه جامعهشناسی در دوران معاصر به انضمام دو فصل تازه. ترجمهی محسن ثلاثی، علمی.
– سبحانیان، محمد (1381)- چگونه از پدیده جریان معکوس استعدادها استفاده کنیم. مجموعه مقالات اولین همایش ملی استعدادهای درخشان- دانشگاه شیراز
– سرگزی ، حمیدرضا ((1376)- بررسی عوامل موثر در جذب و نگهداری نیروهای انسانی متخصص در سازمان جهاد سازندگی – پایان نامه کارشناسی ارشد- دانشگاه آزاداسلامی کرمان
– سهراب پور، سعید و دوامی، پرویز (1380)- نقش توسعه علمی در جلوگیری از مهاجرت نخبگان- مجموعه مقالات چهل و چهارمین نشست روسای دانشگاهها و مراکز علمی تحقیقاتی کشور
– شارعپور، محمود (1380) فرسایش سرمایه اجتماعی و پیآمدهای آن، نامه انجمن جامعهشناسی ایران، شماره 3
– شعبانلو، رحیم (1380)- بررسی گرایش دانشجویان به مهاجرت از کشور – پایان نامه کارشناسی ارشد – دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس
– صانعی ، احمد (1375)- بررسی مشکلات روشهای جذب و نگهداری نیروی انسانی متخصص در بخش عملیات پرواز هواپیمایی جهوری اسلامی – پایان نامه کارشناسی ارشد دانشکده علوم اداری دانشگاه تهران
– صادقی، عباس و افقی، نادر (1383)- نقش دانشگاهها در کاهش مهاجرت نخبگان – گروه علوم تربیتی دانشگاه گیلان
– صدیق سروستانی، رحمت الله (1380)- هم پژوهی و هم نویسی در ایران- فصلنامه نامه علوم اجتماعی- شماره 18 – دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
– طایفی، علی و فراهانی راد، مجید (1380)- بررسی علل خروج نیروهای متخصص از کشور و راهکارهای کاهش آن – وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
– طباطبایی، سیدمحمد (1382)- فرار مغزها تهدید یا فرصت- فصلنامه علم و آینده- شماره 6
– طیبی نیا، موسی (1380)- بررسی نگرش اعضای هیات علمی نسبت به مهاجرت مغزها: مطالعه موردی دانشگاه شیراز – پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز
– فاضل، ایرج (1379)- فرار مغزها- مجموعه مقالات همایش بررسی و شناخت مسایل ایرانیان مقیم خارج از کشور- انتشارات کمیل
– فریدمن میلتون ورز (1368)- آزادی انتخاب. حسین حکیمزاده. جهرمی، پارسی.
– فراستخواه مقصود (1380)- اصلاحات و سنگلاخهای ساختاری، در همایش آسیبشناسی فرایند اصلاحات از نظر جامعهشناسی. دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی
– فراستخواه مقصود (1382) بررسی افزایش دسترسی به آموزش عالی. وزارت علوم، تحقیقات و
فنّاوری، موسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی.
– فرار مغزها، انتقال معکوس تکنولوژی، عسکری، کامینگز، شیائوهانگ، هابرس و … (1376) ترجمه مجید محمدی، انتشارات قطره ، 1376
– فکور، بهمن (1383)- حفاظت و مدیریت دارایی فکری- فصلنامه رهیافت- شماره 33
– قاسمی، معصومه (1378)- سیستم نگهداشت نیروی انسانی متخصص دانشگاه تهران و بهسازی آن – پایان نامه کارشناسی ارشد – دانشگاه تهران
– قانعی راد، محمد امین (1383)- توسعه ناموزون آموزش عالی، بیکاری دانش آموختگان و مهاجرت نخبگان – مرگز تحقیقات سیاست علمی کشور
– قانعی راد، محمدامین (1381)- نهادینه شدن علم، نگهداری و استقرار مغزها- فصلنامه رهیافت- شماره 28
– قلی زاده، احد- دولت و قوانین مربوط به نخبگان – فصلنامه رهیافت- شماره 24
– کاظمی پور، شهلا (1379)- زمینه ها و بسترهای علمی فرار مغزها، بررسی آثار و پیامدهای آن- مجموعه مقالات همایش بررسی مشکلات و چشم اندازاشتغال دانش آموختگان – پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی
– کارنوی ام (1380)- دانشنامهی اقتصاد آموزش و پرورش. مرتضی امینفر، پژوهشکدهی تعلیم و تربیت.
– کوشکی، محمد صادق (1376)- نخبگان از دیدگاه امام خمینی (ره)- پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه امام صادق (ع)
– لهساییزاده، عبدالعلی (1368)- نظریات مهاجرت، انتشارات نوید شیراز
– محسنی، رضاعلی (1381)- پدیده مهاجرت و فرار مغزها، علل و جنبههای آسیبشناختی آن، اطلاعات سیاسی اقتصادی شماره 176-175.
– مشرف جوادی، محمدحسین (1382)- فرار مغزها ماهنامه تدبیر- شماره 132
– محمدی، علی (1373)- جذب و نگهداری نیروی انسانی متخصص در شرکت منطقه ای گیلان- پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مدیریت- دانشگاه تهران
– مرجایی، سیدهادی (1383)- نقش محوری سرمایه و شرایط اجتماعی در حفظ و نگهداشت نخبگان، منوگراف
– منصوری، رضا، (1375) – توسعه علمی ایران
– وقوفی، حسن (1380)- فرار مغزها ، بررسی مهاجرت نخبگان از زوایای گوناگون- انتشارت زهد
– وود هال ام (1380)- گذشته و حال اقتصاد آموزش و پرورش. ترجمه مرتضی امینفر. در عبدالسین نفیسی، دانشنامهی اقتصاد آموزش و پرورش. ج اوّل. پژوهشکدهی تعلیم و تربیت.
– نایبی، محمدمهدی و برقعی فاطمه (1381)- مهاجرت مغزها و اثر عوامل فرهنگی و سیاسی- مجموعه مقالات اولین همایش ملی استعدادهای درخشان – دانشگاه شیراز
– نراقی، احسان، (1356) جامعه، جوانان، دانشگاه، شرکت سهامی کتابهای جیبی، چاپ سوم.
منابع لاتین:
– Aspelmeier Jeff (2004) Psychology of Diversity. Psychology Department, Radford University.
– Adams, Richard (2003) International Migration, Remittanees and the Brain Drain: A Study of 24 Labor-exporting Countries. World Bank Policy Research working Paper 3069, Werld Bank, Washington, DC, June.
– Arsalan Ali (2003 a ) Elite Teory. Guildford: University of Surrey . Department of Sociology.
– Arsalan Ali (2003 b) The Thories on Inequality; Class Theory. International Journal of Human Sciences. ISSN: 1303-5139.
– Boeree, C., George (1999) Personality Theories, Erich Fromm. Psychology Department, Shippensburg University.
– Broder Michael (2004) Self-Actualization, Achieving Your Full Potential. Achievement Library. U. S. A.
– Carrington, willian J. & Enrica Detragiache (1998) How big is the Brain Drain? IMF Working Paper wp/98/102 , International Monetary Fund, Washington, DC, July.
– Chalamwong Yongyouth (2004) The Migration of Highly Skilled Asian Workers in OECD Member Countries & its Effects on Economic Development in East Asia. Thailand Develpoment Research Institute Foundation.
– Etzioni – Halevy E.(1997) Class & Elites in Democrdcy and Democrdtisation. New York, Garland Publishing.
– Fourie, M. J. and R. Joubert (1998) Emigration's Influence on South Africa: A Human Capital Theory Approrach. University of South Africa.
– Fu Kasaku Ki (2004) Overview: Miracle Crisis & Beyond, OECD, Development Centre, Paris.
– Gaillard, J. and A. Gaillard (1997) Introdution: The International Mobility of Brain, Exodus or Circulation. Science, Technology and Society, Vol 2.
– Giddens A. & Stanworth (1998) Elites & Power in British Society. London. Cambridge University press.
– Kabayan Unlad (2004) A Perspective on Migration & Development. Parliamentary Copyright. U. K. Cross National Labor Market.
– Kritz MM., L.L. Lim & H. Zlotnik(eds) (1992) International migration Systems. A Global Approach. New York: Oup.
– Lowell, Lindsay & Allan Findlay (2001) Migration of Highly Skilled Persons from Developing Countries: Impact and Policy Responses. International Migration Papers 44, C Geneva: International Labour Office, December.
– Lucus, Robert E.B. (2001) Diaspora & Development: Highly Skilled Migrants from East Asia, A Report prepared for the world Bank, November.
– Martin, Philip (2002) Highly Skilled Asian Workers in the US, A Paper Prepared for the workshop on International Migration of Highly Skiled Workers: Its Current Situation, Problems & Future Prospects in Asia, Tokyo, 4-5 Februry.
– Massey, D. et al (1993) Theories of International Migration: A Review & Appraisal, Population & Development Review. Vol. 19, No 3.
– Meyer, J and Mercy, Brown (1999) Scientific Siasporas a new Approach to the Brain Drain. UNESCO, ISCU.
– Meyers, Eyta, (2000) Theories of International Immigration Policy-A Comparative Analysis, International Migration Review, Vol. 34, No.4.
– OECD (1996) Measuring what People Know: Human Capital Accounting for the Knowledge Economy.
– OECD (2002) Migration and the Labour Market in Asia: Trends & Policies, Paris, OECD.
– Pescitelli Dagmer (1996) An Analysis of Carl Rogers' Theory of Personality. Book store. Amazon. Com
– Rosenbaum, J. etal (1990) Market & Network Theories of the Transition from High School to work: Their Application to Industrial Societies. Annual Review of Sociology, Vol. 16.
– Sayenian, A. (2000) Brain Drain or Brain Circulation, Modern Asia Series, Harvard University. Asia Center.
– Scherpenzeel,A.(1997) " The Validity and Reliability of Survey Question: A meta- analysis of MTMM Stvdies", Sociological Methods and Reseaech. Vol. 25, No.3.
– Schumpeter J (1999) Capitalism, Socialism & Democracy, Londun, Routledge
– Sexton John (2003) Brain Circulation: Promoting Transatlantic Science. Rocke fleller university.
– Smith, T. (1995) How Well Does Economic Theory Explain International Migration? Conference of Immigration, New York.
– Thielemann Eikor (2003) Does Policy Matter? On Governments' Attempts to Control unxanted Migration. Department of Government European institute. London, Scholl of Economics.
– United States Census Bureau (2002) Current Population Survey. March.
– Word iQ (2004) Encyclopedia – Update. GNU Free Documentation License. U.S.
– Zoltan, Vas P. (1976). The Brain Drain an Anomaly of International Relations. Leden Akademia Kiado, Budapest.
1 – Elite Theory
2 – Social Class Theory
3 – Elitism
4 – Neutral Concept
5 – Cream of Society
6 – Pluralist Elite Theory
7 – Elitist Elite Theory
8 – Democratic Elite Theory
9 – Demo – Elite Perspective
10 – The Few
11 – The Many
12 – Superior access to the resourses
13 – Talent
14 – Esteem
15 – Influence
16 – Extraction
17 – Class
18 – Talented individuals
19 – Genetic of racial superiority
20 – Educational qualifications
21 – Professional Skills
22 – Upper Class
23 – Midle Class
24 – Working Class/wage Laboures
25 – Hewit
26 – C.W.Mills
27 – Agency
28 – Change Agent
29 – Development paradigm
30 – Dahl
31 – Lindblom
32 – Riesman
33 – Galbraith
34 – Truman
35 – Bealey
36 – Polsby
37 – Sartori
38 – Balance
39 – Vilfredo pareto
40 – Robertto Michels
41 – Gaetano Mosca
42 – Saint Simon
43 – Natural Selection
44 – Populism
45 – Representative Democracy
46 – Elite Circulation Proceds
47 – Social backgrouns
48 – Personal abilities & Personalties
49 – The Public
50 – Sub – Elite
51 – Dichotomous
52 – Trichotomous
53 – Shadow and Potential Elites
54 – Aspirtant Elites
3-Aspirant Elites
55 – Migration Flows
56 – Sending & Receiving Countries
57 . Highly Qualified Workers
58 . Stimulating The Pursuit of Higher Education
59 . Remittances
60 . Capital Flow
61 . Multifactorail
62 . Economic Factors
63 . Network / historic ties
64 . Political Factors
65 . Geographic Factors
66 . Policy related Factors
67 . Income Maximization
68 . Wealthe differentials
69 . Suply & Demand of Labour
70 . Wage differentials
71 . Low – Wage Countries
72 . High – Wage Countries
73 . Utility Optimization
74 . Rational Actors
75 . Risk Minimisation
79 . Brain Waste
80 . Brain Circulation
81 . Brain Gain
82 . Mobility
83 . One-Way ticket
84 . Political & Policy Coherence Question
85 . Diaspora Networks & Communities
86 . Migration as a win-win game
87 . Migration Flow Improvment
88 . Mobility
89 . OECE
90 . Diaspora Cetre
91 . International / Regional Flow of Capital, Technology & Labour
92 . Talent & Knowledge Exchange
93 . Uprooting
94 . Sharing
95 . Contribution
96 . Across Boundaries
97 . Glocal Network of Knowledge
98 . Transatlantic Science
99 . Transatlantic Mobility of Researchers
100 . Building & Maintaining an International Scientific Network
101 . Career Development
102 . International Communities Network
103- Trust
104 – Association
105 – Revers Transfer Technology
106 – Duality of Structure
107 – Conduct
108 – Behaviour
109- Dual Labour Market.
110 – Brain Gain.
111 – Sexenain
112-Reliability
113 -Validity
114 – Pull- Push Theory
115 -Human Capital
116 – Socio-Cognitive Communities.
117 – return Option
118 – diaspora Optin
119 – Connectivity approach
120 – اهداف آرمانی را می توان معادل مقاصد (ends) یا اهداف مرتبط با چشم انداز (Visionary Objectives) و یا وضع مطلوب آرمانی (Superordinate) تلفی کرد.
121 – اهداف کیفی معادل با goals در نظر گرفته می شود.
122 – سیاست مجموعه اقدامات هدفدار است که به وسیله یک بازیگر یا مجموعه ای از بازیگران برای برخورد با مشکل یا مساله مورد توجه در نظر گرفته می شود.
—————
————————————————————
—————
————————————————————
0
77