رابطه سواد مالی و اقتصادی و موفقیت مدیران سازمانها



بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان:
رابطه سواد مالی و اقتصادی و موفقیت مدیران سازمانها

فهرست
مقدمه 5
ابعاد اصلی سواد مالی : 7
ابزار سنجش سواد مالی : 8
تاثیر اطرافیان و هم نشینان ما در موفقیت و توان اقتصادی ما 11
بیان مسئله 16
اهمیت و ضرورت تحقیق 18
اهداف مشخص تحقیق 18
فرضیه‏های تحقیق 20
روش تحقیق 21
قلمرو مکانی 21
قلمرو زمانی 22
ابزار گردآوری داده ها 22
سواد مالی 23
تعریف عملیاتی 23
سواد اقتصادی 23
تعریف عملیاتی 23
سواد تجاری 23
تعریف عملیاتی 23
موفقیت حرفه ای 24
تعریف مفهومی 24
تعریف عملیاتی 24
ادبیات تحقیق 25
سواد مالی 25
تعریف سواد مالی 25
تاریخچه سواد مالی 26
رویکرد های ارتقا سواد مالی 27
ضرورت های سواد مالی 28
جهت گیری در سواد مالی 29
سواد اقتصادی 32
تعریف و مفهوم سواد اقتصادی 32
ضرورت سواد اقتصادی 35
سواد تجاری 35
2تعریف و مفهوم سواد تجاری 35
2ضرورت استفاده ازسواد تجاری در سازمانها 36
) مهارت های هوشمندی کسب و کار 38
تکنیک های تسهیل تصمیم گیری سواد تجاری 41
عوامل موثر برسواد تجاری سازمان 42
– عملکرد حرفه ای 43
2-2-4-1-عملکرد چیست؟ 43
مفهوم عملکرد: 44
شکل 2-2) مدل ارزیابی عملکرد در سازمانها 45
موفقیت شغلی 46
موفقیت واقعی چیست؟ 47
تعریف غیر روانی: 48
تعریف روانی: 48
تعریف عمومی: 48
چهار کلید موفقیت شغلی 49
همگام بودن با تکنولوژی : 50
مدیریت اطلاعات : 51
توانائی سازگار شدن با محیط: 51
مدیریت منابع: 51
رویای شغلی: 52
2-3-1 )پیشینه تحقیق در سطح ملی 52
2-3-2 ) پیشینه پژوهش در سطح بین المللی: 53
روش و طرح تحقیق 55
قلمرو زمانی تحقیق 56
– قلمرو مکانی 57
3-5- نمونه آماری و روش نمونه گیری 57
متغیرهای تحقیق 58
3-7 – شیوه اجرا 58
3-7-1 – ابزار گردآوری داده ها 59
3-8 – روایی(اعتبار) ابزار پژوهش 59
3-9- پایایی (قابلیت اعتماد) ابزار پژوهش 60
جدول 3-1) محاسبه پایایی سوالات مربوط به پرسشنامه 60
روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها 61
آمار توصیفی: 62
سواد مالی 62
یافته های مربوط به فرضیه اصلی تحقیق : 70
5-2-2- یافته های مربوط به فرضیه های فرعی تحقیق : 71
5-3- نتایج بدست آمده بر اساس فرضیات جانبی تحقیق: 72
محدودیت های تحقیق: 74
منابع: 77

مقدمه
سواد مالی قابلیت درک نحوه کارکرد پول در دنیای واقعی است.
سواد مالی یعنی چقدر پول بدست آوریم. چطور آن را خلق کنیم. چطور مدیریت کنیم چطور آن را سرمایه گذاری کنیم و اینکه چطور در امور خیریه و برای کمک به دیگران آن را مصرف کنیم.
به طور خاص سواد مالی بر مجموعه مهارتها و دانشی دلالت دارد که به افراد اجازه میدهد تا در مورد منابع مالی خود تصمیمات آگاهانه و اثر بخش اتخاذ کنند. در اکثر جوامع پیشرفته صنعتی، تمرکز فزایندهای بر سواد مالی از دوران کودکی و جوانی میشود. داشتن سواد مالی در شرایط فعلی اقتصادی جهان جزء ضروریات است و آموزش آن به فرزندان مان به آنها کمک میکند آیندهای بهتر را برای خود و نسلهای بعدی رقم بزنند. امور مالی شخصی یکی از جذابترین حوزه های مالی است که دوره ها، کتا بها و مدارک حرف های مفیدی برای آن تدوین شده است لیکن متاسفانه در ایران محتوی آموزشی موجود در این زمینه پاسخگوی این نیاز مهم افراد و خانواده ها نیست. نیاز مالی و پسانداز و سرمایه گذاری افراد در مراحل مختلف زندگی شامل کودکی، جوانی، تاهل و بازنشستگی با هم به شدت فرق میکند و به طور قطع میتوان گفت فرمول بهینه یکسانی برای همه وجود ندارد.
یکایک افراد جامعه باید قادر باشند درآمد تولید کنند، آن را به نحو بهینه و صرفه جویانه مصرف کنند و برای آینده پس انداز و سرمایه گذاری کنند. همه افراد جامعه به ترکیبی از گزینه های سرمایه گذاری، پس انداز، مسکن، بیمه عمر، سهام و راه اندازی کسب و کار شخصی نیاز دارند. مدیریت امور مالی شخصی یکی از مسائل مهم زندگی همه است که قطعا بدون برنامه ریزی و شناخت اولیه مفاهیم مالی ممکن نیست.

افزایش سواد مالی = افزایش توان اقتصادی و مدیریت مالی در افراد = کاهش مشکلات و معضلات ناشی از کمبود پول و محدودیتهای تحمیلی بی پولی
اطلاعات مالی چیست؟ واژه های ریز و درشت اقتصادی؟ فهمیدن دلایل رشد تورم و نقدینگی؟ داشتن اطلاع از نحوه ی پرداخت سود و دریافت وام از کلیه ی بانک ها؟
خیلی خوب است که ما این اطلاعات را داشته باشیم ولی به احتمال زیاد پایه تئوریک آن و مهم تر از همه وقت آن را نداریم. دانستن اطلاعاتی از اقتصاد خرد و کلان، شاید به حال استقلال مالی ما سودمند نباشد. اما مطالعه در زمینه مدیریت مالی شخصی و هر آنچه که مربوط به آن است قطعا موجب ارتقای وضعیت مالی ما خواهد شد.
پیش از این در اینجا نوشته ام که خواندن کتابها و یا مقالاتی در این زمینه می تواند علاوه بر ارتقای سطح زندگی مالی ما، موجب مستحکم شدن روابط خانوادگی نیز می گردد

منظور از سواد مالی چیست؟

منظور این عناوین است: قرض و بدهی، برنامه ریزی برای بازنشستگی، برنامه ریزی مالی خانوادگی، بیمه، بودجه بندی و خرج کردن، سرمایه گذاری، صاحب خانه شدن، عملکرد در زمان بحرانی ، پس انداز اضطراری.

در حال حاضر شاید اکثر مردم واژه نقدینگی و تورم را به خوبی می شناشند. ریختن بی حساب و کتاب پول در جامعه باعث رشد سریع نقدینگی شده و چون تولیدات متناسب با آن نبوده، تورمی افسار گسیخته رخ داده است.این موضوع را امروزه می توان در هر محفلی شنید.

اما دانستن این مطالب که کنترلی روی آنها نداریم چه دردی از ما دوا می کند؟ تمرکز بر این گونه مسائل نه تنها درمانی بر دردمندی های مالی ما نیست موجب پریشان احوالی نیز می شود. چند درصد از مردم در مورد لزوم داشتن پس انداز اضطراری می دانند؟ همه ی ما وضعیت نامناسب بازنشستگان اطراف خود را دیده ایم، چند درصد مردم نگران بازنشستگی خود هستند و یا طرحی به جز تامین اجتماعی برای آن دارند؟

یکی از اهداف من از نوشتن این وبلاگ افزایش سواد مالی خودم بوده است. من روزانه مطالبی را از وبلاگهای خارجی در خصوص مسائل مالی شخصی می خوانم اما از زمانیکه مجبور شده ام در این مورد بنویسم علاوه بر اینکه سوادم بیشتر شده موجب شده که تعهد بیشتری به انجام این کار داشته باشم.
ابعاد اصلی سواد مالی :

*بودجه بندی
*درآمد
*مدیریت مالی شخصی
*پس انداز
سواد بر چه اساسی شکل می گیرد؟ بر اساس نیازی که به وجود می آید و مواجهه با مشکل و چالش های آن مثلا در 1000 سال پیش برای زندگی نیاز نبود که فرد سواد خواندن نوشتن و یا سواد رسانه و … داشته باشد چون نیازی نداشت و نداشتن آنها تهدیدی برای او و خانواده او نبود.
پس برای تامین و رفع نیاز باید به سمت افزایش توان مهارتی و ظرفیت مدیریتی نیاز(نیاز سنجی و راه حل محوری) حرکت کرد.
مثلث بازار
: 1) تولید کننده گان و خدماتدهندگان اصلی
2) عرضه کنندگان کالا و خدمات (واسطه ها و نماینده ها)
3) مصرف کنندگان (مردم
رقابت : با رشد و پیشرفت ظرفیتهای فکری و نیازهایی که به صورت کاذب و یا واقعی بر اساس تغییرسبک زندگی عمومی به وجود می آید گزینه های یک و دو بالا و مخصوصا گزینه دوم به سمت افزایش تنوع محصولات و خدمات و افزایش کیفیت و خدمت رسانی حرکت می کنند که این اجباری است برای باقی ماندن در فضای رقابت و بازار که می بایست در تطابق با سلیقه , خواست و نیاز مردم باشد.
ابزار سنجش سواد مالی :
* موضوعات و ابعاد مسله مالی و اقتصاد : مانند هزینه ها و گردی مالی + پس انداز + راه های سرمایه گذاری امن
*هوش مالی بر پایه پایش محیطی : فرصت طلبی (یافتن راه های بهبود مالی توان اقدام کردن) – فرصت سنجی (توان و مهارت بررسی آنالیز راه کارها و گزینه ها) – فرصت بینی (توان تشخیص و تعیین اولویتها) – فرصت آفرینی (ایجاد فرصتهای مالی و کارآفرینی)
* مستندسازی و رصد بازار : ثبت کردن – نوشتن و مقایسه آمار و داشته ها و ثبت وقایع و رخ دادها و پیش بینی کردن
* درک پارادایم مالی (اصول و قاعده ها و روشهای پیاده سازی موثر یک برنامه کسب و کار[شغلی])
ارتقای فضای کسب و کار = رشد توان مدیریت منابع انسانی و سخت افزاری + افزایش دانش + مهارت + نگرش عمومی

فشار بر مردم هدف توسط تحریم ها : به دلیل بی توجهی به ریتم و رویه مالی و سبک کسب و کار و دخل و خرج عمومی و نوسانات و بی ثباتی بازار اهرمی برای سیستم استکباری می شود تا با بازی های مالی این ناآرامی ها و بی ساختاری ها را دامن زدن و در کنار آن با ایجاد هجمه های رسانه ای و تاثیر بر افکار عمومی التهاب روانی ایجاد کرده تا به اهداف خود نزدیک شود.
به نظر شما چرا مدیریت مسائل مالی شخصی در جامعه ی ما جدی نیست؟ ممکن است پاسخ شما این باشد: وقتی که در عرض دو سال قیمت دلار سه برابر می شود، قیمت مسکن نجومی بالا می رود و بانکها تنها ۹ درصد به حساب روزشمار سود می دهند، صحبت از مدیریت مالی شخصی و پس انداز و صرفه جویی و … زیاد عاقلانه به نظر نمی رسد.

آیا نظریه ی بالا درست است؟ اگر پاسخ شما مثبت است پرسشهای دیگری مطرح می شود:

– آیا شما استقلال مالی دارید؟

– پول کافی برای تفریح، زندگی و مخارج روزمره دارید؟

– مشکل مالی احساس نمی کنید؟

– هیچ جای دخل و خرجتان نمی لنگد؟

– به نظر شما اختیار زندگی مالی تان در دست شماست یا دیگران؟
آرامش در کنار فعالیت شغلی نه زندگی پر التهاب و کسب درآمد و بی ثباتی در امنیت اقتصادی
اکنون برخی پرسشهای دیگر مطرح می شود، فرض کنید که از نظر شما سرمایه گذاری در بازار مسکن و سکه و دلار سودده است، ممکن است بگویید بسیاری به این روشها ثروتهای زیادی به جیب زده اند و من تا کی درصدی از پولم را پس انداز کنم تا به این اعداد و ارقام برسم.
چرا زمین نمی خرید؟ چرا آپارتمان نمی خرید که قیمتش روز به روز افزون شود؟ با دلارهایتان که از ۳۸۰۰ تومان در اول اسفند به ۳۰۰۰ تومان رسیده چکار می کنید؟ اگر شش ماه پیش ۱۰ هزار دلار داشتید در همین مدت شش هفت میلون تومان از ارزش خود را از دست داده است در صورتی که اگر پول خود را در بانک گذاشته بودید ۳ میلیون تومان هم سود کرده بودید. یعنی شما در یک سرمایه ی ۴۰ میلیونی نزدیک به ۱۰ میلیون تومان ضرر کرده اید. اگر دلار تا ۴ سال دیگر قیمتی ثابت داشته باشد و یا با نرخی کمتر از نرخ تورم رشد کند چکار می کنید؟

نیاز ما به افزایش سواد مالی

روی سخنم با کسانی است که قبول دارند مشکلی در سیستم مدیریت پول و زندگی مالی شان وجود دارد. مثل خود من. ما نیاز داریم که از الفبا شروع کنیم، ابتدا باید خواندن و نوشتن را بیاموزیم و شروع به رشد کنیم. فرض کنید ۱۰۰ میلیون من با خرید دلار و یا سکه به ۲۰۰ یا ۳۰۰ میلیون تبدیل شود. پس از آن چکار کنم؟ تحقیقات نشان داده که افراد زیادی که پولهای قلنبه و بادآورده را ارث برده اند یا در لاتاری برنده شده اند، پس از چندی آرزوی زندگی قبلی خود را دارند پس به دست آوردن پول بادآورده ضامن شادکامی ما نیست.

خوب که چی؟ آیا من اینجا هستم تا در یک وبلاگ مدیریت مالی از پول بد بگویم؟

نه. حرف اصلی این است که ما باید سواد مالی خود را افزایش دهیم، باید در این مورد آموزش ببینیم، این آموزش رشته های تحصیلی اقتصاد و حسابداری نیست، بلکه درک معنای پول، شادمانی، انتظار ما از زندگی شخصی و شغلی مان است. چقدر حاضریم برای افزایش سواد مالی هزینه کنیم؟ ما حاضریم برای رسیدن به شغلی که ممکن است در آینده برای ما پولساز شود، مقدار زیادی از سرمایه و وقت و عمر خود را در دانشگاه سپری کنیم ولی چقدر حاضریم برای رهایی از بیسوادی مالی خرج کنیم؟

چقدر حاضریم کتاب بخوانیم، در دوره های آموزشی شرکت کنیم، خودمان را برای نهادینه کردن عادتهای خوب تمرین دهیم؟

تاثیر اطرافیان و هم نشینان ما در موفقیت و توان اقتصادی ما
"شما میانگین پنج نفری هستید که بیشترین وقت خود را با آنها می گذرانید." جیم ران

تاثیر متقابل را از دو منظر می توان در نظر گرفت مثبت یا منفی. به اطرافیان خود فکر کنیم، همکاران، دوستان، فامیل.

چه کسانی هستند که بیشترین وقت خود را با آنها می گذرانیم؟ پس از خواندن این جمله و تعمق بیشتر در روابطم با اطرافیان، کشف! کردم که چقدر زندگی ما به هم شبیه است. چقدر حتی دغدغه هایمان به هم شبیه است. وضعیت مالی مان هم همینطور.

پس از این کشف بزرگ هم ترسی ناشناخته بر من حاکم شد هم امیدی فزاینده. و آن هم به خاطر تاثیر متقابلی است که بین ما و حلقه ی اطرافمان وجود دارد. اگر میانگین نفرات خود را بالا بکشند یا پایین روی سایرین هم تاثیر می گذارد و اتفاقا حرفهای همدیگر را بهتر می فهمند. مثلا اتفاقی که خودم تجربه کردم، مساله بیمه عمر بود. پس از آنکه طرحی را از بیمه خریدم و مطرح کردم روی اطرافیانم تاثیر گذاشت. حالا با کسانی که کارهای مشترکی می کنیم حرفهای بیشتری دارم ضمن اینکه به اعتقاد من، استاندارد زندگی چند نفری که بیمه عمر خریده اند در آینده در سطح بهتری خواهد بود.

اما اگر این میانگین من را پایین نگه دارد چکار کنم؟ آیا می توانم برادر، پدر و یا همسر خود را عوض کنم؟ حتی جایگزین کردن همکار، همسایه و یا دوست نیز به سادگی امکان پذیر نیست. پس یا باید نا امید شوم یا اینکه شروع به بالا کشیدن یک نفر همراه خودم کنم تا به سطح بالاتری از زندگی برسیم.

البته در این زمینه می توان دو نظریه داد. ما با دو گونه ار افراد وقت می گذرانیم، نفراتی در دنیای واقعی و کسانی در دنیای مجازی.

راه حلی که من برگزیده ام این است که روی حلقه ی افراد مجازی که در اطراف من هستند متمرکز شوم. در انتخاب آنها محدودیت کمتری وجود دارد. مثلا اگر من تمایل به ارتقای کسب و کار خود دارم، روزانه وبلاگ پنج فرد موفق در این زمینه را می خوانم، یا پنج نویسنده ای که کارشان را می پسندم، یا پنج نفری که از زندگی کارمندی به استقلال مالی رسیده اند.

به نظر شما روش خوبی نیست؟ البته حلقه ی اطرافیان در دنیای مجازی خطرات بزرگی هم دارد و می تواند ما را به سطحی نگری برساند. ولی ما به جنبه ی خوب آن می نگریم.

اطرافیان شما در دنیای مجازی و یا واقعی چه کسانی هستند؟ شما تجربه ای از ارتقا و یا تنزل کیفیت زندگی خود به خاطر اطرافیان دارید؟
* آیا بیشتر بهتر است؟
بزرگتر می شویم، دوچرخه می خریم، به شهر بازی می رویم، عیدی می گیریم، رابطه ای بین شادی و پول در ذهن ما شکل می گیرد. حس فوق العاده ی خرید دوچرخه ی رویاهایتان را به یاد بیاورید.

پس از چندی صاحب درآمد می شویم، لوازم خانه، اتومبیل، سرویس طلا، مبلمان قسطی در صف خرید قرار می گیرند. پول در حال برطرف کردن نیازهای ماست و ما از پول بیشتر لذت می بریم. پای لوازم لوکس به زندگی مان باز می شود.

زندگی ما با کار بیشتر و پول بیشتر عجین می شود.

نشانه هایی پدیدار می شوند. چرا مثل سابق از خرج کردن پول هیجان زده نمی شویم؟ چرا اینقدر نگران از دست دادن دارایی هایمان شده ایم؟، چرا جای ما در کنار خانواده خالی است؟ و روزی این پرسش در ذهن ما نقش می بندد: آیا من خوشبختم؟

در ویلای شیک خود نشسته ایم و منحنی کامیابی ما به کمترین میزان خود رسیده است . حسرت روزهای دانشجویی را می خوریم که با جیب خالی در پارک قدم می زدیم و فقط شاد بودیم، حسرت مسافرتهای دسته جمعی با مینی بوسهای ابوطیاره. و نمی فهمیم که فرمول…. پول= شادی….، دیگر کار که نمی کند هیچ، بر علیه ما شمشیر کشیده است.

اکنون باید از خودمان بپرسیم، از دست من چه کاری بر می آید؟

در منحنی کامیابی یک نقطه ی بیشینه داریم. در این نقطه تمامی نیازها، تمامی اولیه ها و چندتایی لوازم لوکس داریم. پول خرج کردن برای ما شادی زیادی به همراه می آورد. مفهوم دیگر این نقطه، واژه ی جادویی کافی است. کافی کلمه سحرآمیزی است که مقدار و اندازه ای ندارد ولی اگر آن را تشخیص ندهیم- آن هم به موقع – به احتمال زیاد در سراشیبی سقوط این منحنی قرار می گیریم.زمانی که کشف کنیم که چه میزان برای ما کافی است، منحنی کامیابی برای همیشه به رشد فزاینده خود ادامه می دهد. بله با خرج کردن پول به رشد خود ادامه می دهد.

حالا باید از خودمان بپرسیم آیا بیشتر بهتر است؟ اگر آری پس هر چه که دارم کافی نیست. بیایید به این جمله خوب فکر کنیم.
بخش پایانی :
چهارده راز یک میلیاردر :
۱- او همیشه کمتر از درآمد خرج می کند. در واقع او می گوید که بهتر است در دراز مدت یک ثروتمند بی حاشیه باشی تا یک فقیر با ظاهر فریبنده.

۲- او می داند که صبر کردن یک فضیلت است و پولدار شدن یک شبه به دست نمی آید.

۳- او اعتقاد دارد که اتومبیل شخصی نوکر اوست نه برعکس. پس اگر خواستید با او به مسافرت بروید از اتومبیل معمولی اش تعجب نکنید، ضمنا برای او مهم نیست که شما در مورد اتومیبل اش چه فکری می کنید.

۴- او معمولا نقدی خرید می کند. معتقد است که اگر پول کافی برای خرید نقدی ندارد، زمان مناسب برای داشتن مثلا آن مبلمان هنوز نرسیده است.

او معتقد است که پول برایش شادی نمی خرد.

۶- او هرگز فراموش نمی کند که آزادی مالی زمانی است که بدهکار هیچ کس نباشد.

۷- او می داند که پول مثل کودک تازه راه افتاده است و اگر دست او را نگیری نمی تواند خودش را مدیریت کند.

۸- او اعتقاد بزرگی دارد که اول به خودت بپرداز. اول پرداختن به خود پایه و اساس استقلال مالی است.

۹- او می گوید که زندگی خیلی کوتاه است. چرا باید عمرمان را صرف کاری کنیم که دوست نداریم.

۱۰- او می داند که شکست در برنامه ریزی همان برنامه ریزی برای شکست است.

۱۱- او می داند که حوادث رخ می دهند و خیلی احمقانه است که خود را در برابر آنها بیمه نکرده باشی.

۱۲- او خوشبخت بوده که پس انداز را در دهه بیست سالگی عمرش شروع کرده است تا از مزایای سود مرکب بیشترین بهره را ببرد و در میانسالی آشیانه ی خوبی برای خود بسازد.

۱۳- او تحت تاثیر اتومبیل شاسی بلند و ظواهر پر زرق و برق شما قرار نمی گیرد.

۱۴- او می داند که همیشه در روی همین پاشته نمی چرخد. بنابراین برای روزهای بیکاری و حوادثی که بیمه پوشش نمی دهد پس اندازاضطراری دارد.
مشکلات اقتصادی قابل رفع هستند و خوشبختانه هر چند با ریتم کند ولی در حال کاهش می باشند. برای رفع مشکلات بزرگ نیاز است حرکت جمعی با نشاط و با انگیزه ای اتفاق بیافتد نه منتظر برای یک محدودیت و اهرم فشار برای حرکت و رشد اجباری .
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نسبی و فزاینده سواد مالی ، اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران است. جامعه آماری این پژوهش کلیه مدیران شعب بانک انصار شهر شیراز می باشد، ،نمونه ی پژوهش شامل 100نفر بود که به روش سرشماری انتخاب شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است که روایی آن از طریق تحلیل صوری تایید شده است و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفته است که مقدار آلفای 901/0 می باشد. فرضیه های تحقیق وجود رابطه معنادر بین سواد مالی ، اقتصادی و تجاری و موفقیت حرفه ای مدیران بود که ازطریق رگرسیون مورد آزمون قرار گرفت و تایید شد که سواد مالی و تجاری بروی موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصار تاثیر گذار بود است ولی سواد اقتصادی تاثیری در موفقیت حرفه ای آنان نداشته است . همچنین برای بررسی تاثیر متغیر های جمعیت شناختی(شامل سن ، تحصیلات و سابقه بروی سواد تجاری ، مالی و اقتصادی و همچنین موفقیت حرفه ای مدیران از آزمون آنوا استتفاده شد و این نتایج حاصل شد که سن بروی هیچ کدام از متغیر ها تاثیر نداشته است . تحصیلات و سابقه کار بروی سواد تجاری و موفقیت حرفه ای تاثیر نداشته است ولی بروی سواد مالی و سواد اقتصادی تاثیر گذار بوده است

فناوریهای نوین با سرعتی سرسام آور در حال پیشرفت هستند، به طوری که جوامع به صورت عام و بازار به صورت خاص با شتابی وصف ناپذیر به دنبال ترفند هایی می گردند که بقایشان را در این عرصه آشفته و متلاطم تضمین کنند. سازمانها باید بپذیرند که فلسفه حیاتشان تغییر کرده است و دیگر زنده بودن به معنای رسیدن به وضعیت سوددهی مداوم نمی تواند باشد و باید به دنبال رقابت و ابزار آن باشند، چرا که امروزه کمتر شرکتی در این عرصه به صورت سنتی و به دور از قواعد جدید بازی فعالیت می کند و برای اینکه بتوان پا به پای رقبا باقی ماند یا شاید بسختی و با مهارت بسیار بتوان یک قدم از آنها پیشی گرفت، می بایست به قواعد جدید بازی کاملا مسلط بود تا شاید روزی بتوان خود یک قاعده جدید انگاشت، بنابراین تسلط بر فناوریهای جدیدی مانند سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری در کسب و کارها یک الزام وضرورتی اجتناب ناپذیر تلقی می شود. هدف این تحقیق بررسی تاثیر فزاینده سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت مدیران در محیط هایی با روند روبه رشد و توقف ناپذیر نوآوری در فناوری و دگرگونی در نحوه کسب و کارهاست؛ تحولی که در این انقلاب صورت پذیرفته است و دگرگونیهایی که در رویه تغییرات موجبات بروز اختلافات و پیدایش شکافهای عمیقی را بین فرداها با امروز فراهم آورده و خواهد آورد.
بیان مسئله
امروزه پرداختن به شرایط و عوامل مختلف و متنوعی که موجب افزایش راندمان و بهره وری امور و فعالیت های مختلف در سازمان های دولتی و خصوصی می گردد از چنان اهمیتی برخوردار گردیده است که توجه بسیاری از صاحب نظران علم مدیریت را به خود متوجه و معطوف ساخته است . در این میان صنایع کشور نیازمند برخورداری و هدایت توسط مدیرانی هستند که از سطح سواد کسب و کار( مالی ، اقتصادی و تجاری) و هوش مناسب در زمینه های مورد فعالیت خود باشند، بنابراین موفقیت مدیران تابع عوامل مختلفی است که می تواند موجبات رشد و توسعه بهینه را در سطوح مختلف تضمین نماید .آمار های منتشر شده از سوی صنایع کشور حکایت از این دارد که در ایران ضریب بهره وری و کارایی در میان صنایعی که مدیران آنها از اندیشه ها و رفتار های کارآفرینانه برخوردار بوده اند و داری ضریب بالایی در هوش های چندگانه هستند به مراتب بالاتر از مدیرانی است که فاقد چنین ویژگی هایی هستند (سجادی ، 1381،45)؛ از سویی دیگر لزوم توجه به عوامل موثر بر موفقیت مدیران ، دست اندرکاران و برنامه ریزان را بر آن می دارد که شناسایی دقیقی از آنها به عمل آورند و بستر مناسب را برای اقدامات عملی آنها ایجاد کنند .
موفقیت مدیران ایرانی در صنایع مختلف می تواند زمینه ساز و حل کننده مشکلات و مسائل متعددی در جامعه نظیر رونق صنعت ، کاهش بیکاری و مسائل اجتماعی و افزایش امید به آینده در میان افراد جامعه گردد .در حال حاضر متاسفانه صنایع مختلف و حوزه های مختلف اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و … با محدودیت ها ، چالش ها و بستر های نامناسبی مواجهه هستند که میزان توفیق مدیران را در عرصه های مختلف کاهش می دهد . طبیعتا رفع این مسائل در گرو شناخت عوامل و علل موثری بر دانش و مهارت و … مدیران می باشد(لوراسی و میچل1 ،2007، 23)
محیط آشفته و متغیر است و رهبری یک عنصر کلیدی در هدایت و مدیریت این محیط است، با کمی دقت بر روی شرکت های مختلف می توان فهمید که رهبران بزرگ تفاوت های بزرگی ایجاد می کنند، رهبران موثر کسانی هستند که نتایج را در یک چارچوب زمانی معینی بدست می آورند تا برای سازمان و کار خود موثر واقع شوند(گولمن2 ، 2005، 20)
سواد تجاری شامل درک مفاهیم مالی،اقتصادی و بازار که برای کارآفرینان و مدیران لازم است می باشد . این دانش اغلب به موجب زندگی در یک جریان اصلی اقتصاد جذب می شود. در محیطهای رقابتی جهان امروز، شناسایی عوامل موثر بر موفقیت مدیران و سازمانهای متبوع آنها، اهمیت خاصّی دارد. با شناخت این عوامل، زمینه های لازم برای تصمیم گیری هدفمند فراهم می آید و اِعمال راهبردهای مناسب تسهیل می شود. از طرفی، سازمانها و موسسه ها با در نظر داشتن این عوامل می توانند در آینده وضعیت خود را با سازمانهای مشابه در سطح ملی و بین المللی به درستی و با دقت مورد مقایسه قرار داده و به طور مستمر به بهبود آن بپردازند.
ایجاد یک کسب وکار جدید نیازمند مجموعه ای از مهارت در زمینه تعیین راهبرد، بازاریابی، تامین مالی و تخصص اجرایی است. اهمیت یادگیری فعال و مشارکت مستقیم با کسب وکارها، ویژگی مشترک تمام اقداماتی است که اینک در نقاط مختلف جهان در حال اجرا است، زیرا برای آمادگی جوانان به منظور رویارویی با محیط های کاری در حال تغییر، یادگیری حین انجام فعالیت اهمیت حیاتی دارد.
همانطور که نیاز به نیروی کار خوب آموزش دیده و با مهارت به طور فزاینده ای گسترش می یابد ، نیاز به سواد کسب و کار اساسی در تمام سطوح از نیروی کار آشکارتر می شود . بخش خصوصی این نیاز را به سرعت شناسایی نموده و سعی نموده است با شایسته گزینی به آن پاسخ دهد(استیون و دیگران3 ،2006 ،2)
بر اساس مطالب فوق ، هدف این تحقیق بررسی تاثیر نسبی و فزاینده سواد مالی ، اقتصادی و تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران می باشد، بنابراین سوال اصلی این است که سواد مالی ، اقتصادی و تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران چگونه تاثیر گذار می باشند؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
موضوع سواد مالی، سواد اقتصادی و سواد تجاری از موضوعات با اهمیت است بعنوان مثال عدم کفایت سواد مالی، زندگی افراد، خانواده، دوستان و شرکای تجاری آنها را به سبب اتخاذ تصمیمات نامناسب مالی تحت الشعاع قرار می دهد و این امر اثرات نامناسب بر جامعه داشته و حتی سبب کاهش ثروت ملی و در نهایت کاهش سطح رفاه مالی در جامعه می گردد. رفاه مالی درجه کفایت یا امنیت اقتصادی افراد و خانوارهاست. به عبارت بهتر رفاه مالی سطح مورد نظر برای محافظت افراد در رویاروئی با مسائل روزمره زندگی نظیر از دست دادن شغل، بیماری، ورشکستگی، فقر و نیازمندی در سنین کهنسالی است. نتایج پژوهشهای مختلف نشان می دهد که مسائل و مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی که طبعا بخشی از آن ناشی از ناکافی بودن سواد مالی افراد است می تواند با ناهنجاری های ذیل رابطه داشته باشد:
خصومت های خانوادگی ، رفتارهای تند و خشن والدین، کاهش توان جوانان برای مقابله با مشکلات و مسائل روزمره زندگی، افزایش رفتارهای نابهنجاری در سطح جامعه، اعتیاد به مشروبات الکلی، بروز رفتارهای شرارت آمیز(جعفری ندوشن،1389 ،43).
از طرف دیگر در محیطهای رقابتی جهان امروز، شناسایی عوامل موثر بر موفقیت مدیران و سازمانهای متبوع آنها، اهمیت خاصّی دارد. با شناخت این عوامل، زمینه های لازم برای تصمیم گیری هدفمند فراهم می آید و اِعمال راهبردهای مناسب تسهیل می شود. از طرفی، سازمانها و موسسه ها با در نظر داشتن این عوامل می توانند در آینده وضعیت خود را با سازمانهای مشابه در سطح ملی و بین المللی به درستی و با دقت مورد مقایسه قرار داده و به طور مستمر به بهبود آن بپردازند. تاکنون برای شناسایی عوامل موثّر بر موفقیت مدیران، تحقیقات متنوّعی به انجام رسیده که هر یک نتایج مختلفی را در پی داشته است. در بسیاری از این تحقیقات، معیارها و شاخصهایی نیز برای سنجش میزان موفقیت مدیران ارائه شده است. بررسی نتایج تحقیقات انجام شده نشان می دهد تاثیر هر سه عامل موضوع سواد مالی، سواد اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت مدیران در کمتر تحقیقی مورد بررسی قرارگرفته است، لذا تحقیق حاضر از ضرورت و اهمیت برخوردار است.
اهداف مشخص تحقیق
هدف اصلی : بررسی تاثیر نسبی و فزاینده سواد مالی ، اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران
اهداف فرعی :
بررسی رابطه بین سواد مالی و موفقیت حرفه ای مدیران
بررسی رابطه بین سواد اقتصادی و موفقیت حرفه ای مدیران
بررسی رابطه بین سواد تجاری و موفقیت حرفه ای مدیران
1-5- سوالات تحقیق
سوال اصلی :
سواد مالی ، اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران چگونه تاثیر می گذارد ؟
سوالات فرعی تحقیق :
-آیا سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد؟
2- آیا سواد اقتصادی بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد؟
3- آیا سواد مالی بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد؟
4- آیا سن در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
5- آیا تحصیلات در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
6- آیا سابقه کار در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
7- آیا سن در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
8- آیا تحصیلات در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
9- آیا سابقه کار در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
10- آیا سن در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
11- آیا تحصیلات در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
12- آیا سابقه کار در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
13- آیا سن در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
14- آیا تحصیلات در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است؟
15- سابقه کار در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
1-6- مدل مفهومی تحقیق

فرضیه‏های تحقیق

فرضیه (1): سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد.
فرضیه (2): سواد اقتصادی بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد.
فرضیه (3): سواد مالی بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد.
فرضیه (4):سن در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (6): سابقه کار در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (5):تحصیلات در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (7):سن در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (8):تحصیلات در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (9): سابقه کار در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (10):سن در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (11):تحصیلات در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (12): سابقه کار در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (13):سن در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (14):تحصیلات در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
فرضیه (15): سابقه کار در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
روش تحقیق
تحقیق حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی است. تحقیقات کاربردی تحقیقاتی هستند که نظریهها، قانونمندیها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه تدوین میشوند را برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار میگیرد(خاکی،1386 ،202).
چون در این تحقیق به توصیف و مطالعه آنچه هست پرداخته میشود، لذا این تحقیق از لحاظ روش اجراء، از نوع تحقیقات توصیفی است. مطالعه توصیفی برای تعیین و توصیف ویژگیهای یک موقعیت صورت میگیرد(سکاران،1381 ،123). تحقیق توصیفی، آنچه را که هست توصیف و تفسیر میکند و به شرایط و روابط موجود، عقاید متداول، فرآیندهای جاری، آثار مشهود یا روندهای در حال گسترش توجه دارد. توجه آن در درجه اول به حال است، هرچند غالباً رویدادها و آثار گذشته را نیز که به شرایط موجود مربوط می شوند مورد بررسی قرار می دهد(بست،1384 ،125)
در تحقیقاتی که یک متغیر تابعی از چندین متغیر بوده که به طور مشترک بر آن اثر می گذارند روش تحقیق همبستگی بهترین روش محسوب می گردد(پاشا شریفی و طالقانی ،1383، 100-90)؛ بر همین اساس روش تحقیق حاضر از نوع "همبستگی" می باشد.
قلمرو مکانی
جامعه آماری عبارتست از گروهی از افراد یا اشیاء که در خاصیت یا خاصیت¬های مورد تحقیق مشترک باشند و با هدف و موضوع ارتباط داشته باشند. (سرمد و دیگران، 1386: 176). به عبارتی دیگر، جامعه به مجموعه ای از اشیاء ،اشخاص،مکان ها،رویداد ها و اموری اطلاق می شود که در یک یا چند صفت مشترک باشند (پاشا شریفی و طالقانی،1383: 69) . جامعه آماری این تحقیق مدیران شعب بانک انصار شهر شیراز می باشد که هم اکنون در حال فعالیت می باشند که تعداد 30 شعبه و 30 مدیر می باشد.
قلمرو زمانی

این تحقیق یک تحقیق مقطعی می باشد که از اول دی ماه 1391 شروع شده و تا پایان شهریور ماه 1392 ادامه دارد .
1-11- روش نمونه گیری و تعیین حجم نمونه

"نمونه عبارت است از زیر مجموعه ای از جمعیتی که پژوهشگر مایل است نتایج را بدانها تعمیم دهد". به طور کلی نمونه ، گروه کوچکتری از جامعه است که برای مشاهده و تجزیه تحلیل انتخاب شده است . (بست ،1384 ،99 ). در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است.
ابزار گردآوری داده ها
ابزار مورد استفاده در این تحقیق "پرسشنامه" بود . پرسشنامه یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روشی مستقیم برای کسب داده های تحقیق است. پرسشنامه مجموعه ای از سوالات (عبارات یا گویهها) است که پاسخ دهنده با ملاحظه آن ها پاسخ را ارائه میدهد. این پاسخ، داده مورد نیاز محقق را تشکیل میدهد. از یک پرسشنامه استاندار استفاده شده که بخش اول آن سواد مالی ، اقتصادی و تجاری و بخش دوم آن موفقیت حرفه ای را مورد آزمون قرار می دهند.
1-13- روش تجزیه و تحلیل داده ها
. در این تحقیق توصیف داده های دموگرافیک تحقیق با استفاده از آمار توصیفی ، جداول فراوانی و نمودارهای میله ای انجام شده است. از آزمون کلموگروف اسمیرنف برای آزمون نرمال بودن متغیرها و با توجه به نرمال بودن داده ها برای تحلیل از روشهای آماری پارامتریک استفاده شده است و به منظور بررسی تفاوت بین سه گروه یا بیشتر برای متغیر ها از آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) همچنین برای مقایسه زوجی بین میانگین گروه ها آزمون زوجی شفه و به منظور آزمون فرضیه ها با هدف سنجش روابط همزمان میان متغیرها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است و برای طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای EXCEL و 18spss استفاده شده است.
1-14- تعریف واژه‏ها
سواد مالی :
تعریف نظری : سواد مالی، توانایی استفاده از دانش و مهارت ها است، به گونه ای که بتوان برای مدیریت مالی، تصمیمات موثر و آگاهانه گرفت. سواد مالی شخصی شامل طیف وسیعی از موضوعات پولی، از مهارت های روزانه مثل استفاده درست از دسته چک، تا برنامه ریزی بلند مدت برای بازنشستگی است(هادیان، 1388).
تعریف عملیاتی :
در این تحقیق سواد مالی با استفاده از27 سوال و دربردارنده مفاهیمی همچون سود ، قیمت ، تورم و ریسک سنجیده شده است.
سواد اقتصادی :
تعریف مفهومی داشتن اطلاعات پایه در مورد اقتصاد. هر فرد باید آن چه باعث بهتر یا بدتر شدن وضعیت اقتصادی خودش و سازمان اش می شود را تشخیص دهد و برای آن برنامه ریزی کند. به عنوانِ یک مثال ساده، همه باید بدانند که پس انداز شان را در چه زمینه ای صرف کنند.
تعریف عملیاتی:
در این تحقیق سواد اقتصادی با استفاده از 10 سوال و دربردارنده مفاهیمی همچون مالیات ، گمرک و سرمایه در گردش سنجیده شده است.
سواد تجاری :
تعریف مفهومی : سواد تجاری یا سواد کسب و کار که قالب عمده تری را مانند استفاده های تجاری و غیر تجاری (نظامی و غیر انتفاعی) در بر دارد، عبارت است از بُعد وسیعی از کاربردها و تکنولوژی برای جمع آوری داده و دانش جهت زایش پرس و جو در راستای آنالیز بنگاه برای اتخاذ تصمیمات تجاری دقیق وهوشمند.
تعریف عملیاتی :
در این تحقیق سواد تجاری با استفاده از33 سوال و دربردارنده مفاهیمی همچون بازاریابی ، مشتری ، برند ، بازار سنجیده شده است.
موفقیت حرفه ای :
تعریف مفهومی:
موفقیت حرفه ای به میزانی از اثربخشی و کارایی که افراد در مشاغل خود کسب می کنند اطلاق می شود(حسینی ، 1389).
تعریف عملیاتی:
در این تحقیق موفقیت حرفه ای با استفاده از24 سوال و دربردارنده مفاهیمی همچون کار تیمی ، همکاری و هماهنگی با اعضای تیم ، انضباط کاری واثربخشی سنجیده شده است
مدیران، مسئول تامین و تضمین بهره وری4 و کارآیی از منابع و امکانات سازمان های خود بوده و بهبود مستمر وضعیت این سازمان ها، حاصل موفقیت آنها است.( آنالویی، 1999 ،24).با این حال، کارایی و موفقیت مدیریتی نباید منحصرًابراساس قابلیت صلاحیت انجام وظایف مرتبط با وجوه گوناگون شغلی یا حتی، طبق استدلال برخی صاحب نظران علم مدیریت منحصرًابا اتکا به افراد مرتبط با وجوه شغلی مدنظر قرار گیرد؛ بلکه همچنین باید به منزله ی امری مرتبط با آموزش، پیشرفت شخصی خودشکوفایی مدیران نگریسته شود.
در دهه ی اخیر مسئله توسعه از طریق گرایش به نیروهای بازار و کاستن از دخالت ها و کمک دولت موجب گردیده است تا نقش مدیران در این پهنه ، بیش از پیش محسوس گردد. اندیشمندی به نام لردبائر5 عامل مهم در عدم توسعه ی کشور های جهان سوم را همانا نبود قابلیت های مدیریت و ابتکار اقتصادی قلمداد می کنند(الوانی ، 1378 ،358)
آنچه ذهن اندیشمندان اقتصادی را همواره به خود مشغول کرده، این است که عامل ایجادکننده ی ثروت و یا ارزش افزوده در جامعه چه کسی یا چه چیزی می باشد ؟ این اندیشمندان به همرا ه صاحب نظران مدیریت و جامعه شناسی، دغدغه ی دیگری نیز دارند و آن این است که در بین موفقیت های کشورهای پیشرفته چه نیرویی نهفته است و علت عقب ماندگی دیگر کشورها نسبت به اینان چیست؟
در سال های اخیر، بسیاری از کشورها شاهد رکود اقتصادی، نرخ بالای بیکاری و نوسانات شدید در چرخه های بین المللی بوده اند و از طرف دیگر پدیده ی جهانی شدن، افزایش رقابت، توسعه ی فن آوری اطلاعات، توجه به کیفیت کالا ها و خدمات، مشتری مداری و نیاز به خلاقیت و نوآوری و مواردی از این قبیل ، اقتصاد کشورها را با چالشی جدی مواجه ساخته است . این وضعیت باعث افزایش توجه سیاست گذاران و تصمیم گیرندگان سیاسی به نقش بالقوه مدیران به عنوان تنها راه حل کاهش نرخ بیکاری و دستیابی به رفاه اقتصادی و اجتماعی شده است. به همین خاطر در چند سال اخیر تحقیقات و مطالعات بسیار زیاد و گستردهای در زمینه ی رابطه بین سواد بازرگانی و موفقیت مدیران انجام شده است (مقیمی، 84 ، 8 ). در این فصل به مطالعه مبانی نظری و پیشینه تحقیق در حوزه سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری و موفقیت مدیران پرداخته شده است .
2-2- بخش اول : ادبیات تحقیق
2-2-1- سواد مالی
2-2-1-1- تعریف سواد مالی
سواد مالی را در اختیار داشتن دانش و درک از مسائل مالی تعریف نموده اند . سواد مالی است عمدتا در ارتباط با مسائل مالی شخصی استفاده می شود. سواد مالی اغلب مستلزم دانش درباره درستی تصمیم گیری های مربوط به امور مالی شخصی ویژه ای مانند املاک و مستغلات، بیمه، سرمایه گذاری، صرفه جویی (به خصوص برای دانشگاه)، برنامه ریزی مالیاتی و بازنشستگی می باشد . برخی صاحب نظران آن را شامل دانش صمیمی از مفاهیم مالی مانند ترکیب علاقه، برنامه ریزی مالی، مکانیزم های استفاده از کارت های اعتباری ، روش صرفه جویی سودمند، حقوق مصرف کننده، ارزش زمانی پول، و غیره دانسته اند .
تعریف استاندارد سواد مالی عبارت است از "داشتن دانش، مهارت، و اعتماد به نفس برای اتخاذ تصمیمات مالیِ سخت". محیط نهادی نیز نقش مهمی در تصمیم گیری های مالی دارد و بر انتخاب ها، و کمیت و کیفیت اطلاعات و محرک های مرتبط تاثیر بسیار دارد. سواد مالی، مورد توجه روزافزون دولت ها و سایر خط مشی گذاران دولتی است. پژوهش های انجام شده در کشورهای OECD6 نشان می دهند که سواد مالیِ افراد و خانوارها، قطع نظر از میزان درآمد و تحصیلات، بسیار پایین است، اما در میان گروه های کم درآمد و با تحصیلات پایین، میزان آن، بسیار کمتر است. به نظر می رسد حتی مالکان سهام و معامله گران دارایی های مالی نیز در پی ارتقای سطح سواد مالی خود نیستند.
اکثر افراد به دشواری پاسخی برای پرسش از بهره ی مرکب، تورم، یا تنوع ریسک دارند و شناخت زیادی از بودجه ریزی و برنامه های صرفه جویی و اطلاعات عمومی مالی ندارند. به نظر می رسد شکاف عمیق در سواد مالی در کانادا، آمریکا، بریتانیا، استرالیا، نیوزلند، کره، و هلند موجب نگرانی زیادی شده، حال این که پیچیدگی محصولات و خدمات مالی در بازار این کشورها رو به رشد است، و اهمیت تصمیم گیری مالی توسط افراد و جامعه در مقیاس بزرگ تر رو به افزایش دارد. موضوع سواد مالی، مساله ی نقش بالقوه ای را که آموزش، اطلاعات کیفی، و محرک های بهبود تصمیمات را پیش می کشد. می توان گفت افراد بدون داشتن آموزش کافی، مجموعه ی اطلاعات، و انگیزه نمی توانند بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند. برای ارتقای سواد مالی، آموزش مالی باید آموزنده تر باشد و به نحوه ی اتخاذ تصمیمات کارآمد در مورد موضوعات مالی، مانند نقش حقوق، استفاده از کارت های اعتباری، بودجه ریزی خانوارها، وام ها، و سرمایه گذاری در بازار سهام بپردازند. بهبود اطلاعات متناسب و تمرکز بر کیفیت (و صحت)، امکان استفاده ی موثر از آموزش مالی را میسر می کند. آموزش مالی و اطلاعات کیفی در ترکیب با هم، اجزای کلیدی سواد مالیِ موثر هستند (لوساردی و میشل، 2007 ،14).
تاریخچه سواد مالی

سواد مالی توسط بنیاد مالی تحقیق در آموزش انگلستان به شرح زیر تعریف شده است : توانایی قضاوت آگاهانه و تصمیم گیری موثر در استفاده از منابع پولی ومدیریت آن . پس از طرح این موضوع ، مبحث سواد مالی ، مبدل به یک موضوع بسیار مهم تحقیقاتی شد ، بطوری که ابتدا در کشورهای انگلستان و امریکا و متعاقب ان در سایر کشور ها از جمله استرالیا ، هلند ، ایتالیا ، مالزی و …. مورد توجه پژوهشگران قرار گرفت در تایید این مدعا به تعدادزیادی از مطالعات در این حوزه و اجرای برنامه های آموزشی متعدد در راستای ارتقاء سواد مالی در کشور های مختلف به ویژه آمریکا می توان اشاره داشت . به نحوی که تقریبا اغلب ایالت های این کشور سرفصل مصوب سواد مالی داشته و علاوه بر آن مجمعی به نام جامپ استارت در امریکا وظیفه توسعه و بهبود سواد مالی را به عهده گرفته و هر 2 سال یکبار نسبت به آزمون ادواری سواد مالی و گزارش نتایج آن اقدام می نماید . در انگلستان نیز مفاهیم مالیه شخصی ( سواد مالی ) به عنوان بخشی از برنامه های آموزش ملی دیده شده است(صفرپور،1389 ،23).
سواد مالی در سال های اخیر از طریق علایق گروه های مختلف از جمله دولت ها، بانکداران، کارفرمایان، گروه های ذینفع جامعه، بازارهای مالی، و سازمان های دیگر، به ویژه در کشورهای توسعه یافته به دست آمده است .
اهمیت بهبود سواد مالی با توجه به عوامل از جمله توسعه جدید محصولات مالی، پیچیدگی بازارهای مالی و تغییرات در زمینه های سیاسی، عوامل جمعیتی و اقتصادی افزایش یافته است.
از زمانی که کسب و کار آمریکایی برای تولید خروجی بیشتری با ورودی کمتر به عنوان جهانی شدن تولید در یک محیط اقتصادی رقابتی تر به چالش کشیده شد ، یک جنبش به بازسازی نظام آموزشی وجود دارد.
رویکرد های ارتقا سواد مالی

استدلال آلتمن7 این است که این نوع نگاه به سواد مالی، مغایر با عقل اقتصادیِ استاندارد است، و فرض می کند افراد از توانایی های فیزیولوژیک و روان شناختی برخوردارند و در محیطی اطلاعاتی، حاکمیتی، و اجتماعی قرار دارند که امکان اتخاذ تصمیمات بهینه را به آن ها می دهد. اگر فردی این شرایط را داشته باشد آموزش مالی، تاثیر کمی بر بهبود انتخاب هایش خواهد گذاشت. در واقع، می توان گفت رویکرد مرسوم، یا فرض می کند که افراد، سواد مالی دارند یا انتخاب شان با سواد مالی انطباق دارد. سواد مالی را تنها در صورتی می توان ارتقا داد که افراد پیوسته تصمیمات نامعقول بگیرند تا بتوان با مداخله در فرایند تصمیم گیری یا محیط تصمیم گیری، آن ها را اصلاح کرد. اما عقل سنتی، این امر محتمل را بعید می داند. پژوهش های اقتصاد رفتاری نشان می دهند که مفروضات رفتاری و نهادی کاملا متفاوت از یکدیگر هستند. دو دیدگاه مهم در اقتصاد رفتاری وجود دارد که تفاوت در نگاه آن ها، پیامدهای مستقیمی برای سواد مالی و آموزش مالی دارد (آلتمن، 2008). هر دو، این فرض اقتصاد سنتی را نفی می کنند که افراد نوعا رفتار عقلانی دارند. اقتصاد رفتاری در این فرض سنتی تردید وارد می کند که محیطی که تصمیمات مالی در آن اتخاذ می شوند لزوما آرمانی است (آلتمن، 2012 ،45).
این مقاله، پیامدها و استلزامات این دو رویکرد اقتصاد رفتاری را برای ارتقای سواد مالی، و در نتیجه، برای تصمیم گیری مالی بررسی می کند. چیزی که آن را رویکرد کانِمان-توِرسکی می نامند قائل به این است که افراد در حین تصمیم گیری غالبا خطاها و سوگیری های سیستماتیک مرتکب می شوند و این اشتباهات نیز عمدتا ریشه در ساختار پیچیده ی مغز دارند. خطاها و سوگیری ها زمانی رخ می دهند که افراد از قواعد تصمیم گیری سنتی (غیرکلاسیک) منحرف می شوند. آموزش در مورد این نوع رفتار، تاثیر کمی داشته باشد. این رویکرد، مورد حمایت بیشتر خط مشی های دولتی است و مصرف کنندگان را به اتخاذ تصمیماتی ترغیب می کنند که چه بسا برخی بگویند بیشترین سود را برای مصرف کنندگان دارند. فرض بر این است که کارشناسان، بهتر از تصمیم گیران فردی می دانند چه چیزی بیشترین سود را برایشان دارد.
چیزی که آلتمن رویکرد سیمون-مارچ می نامد می گوید افراد، از لحاظ روانی، ناتوان از رفتار بر اساس تجویز و پیش بینی عقل اقتصاد سنتی هستند. در نتیجه، با اکتشاف یا بر اساس تجربه، تصمیم گیری می کنند تا انتخاب های عقلانی داشته باشند، ولو در غالب موارد، با هنجارهای سنتی رفتار ناسازگار باشند. و نیز برخی گفته اند که مشخصه های محیط انتخاب عبارتند از اطلاعات غیرسیستماتیک، اطلاعات ناقص، و حتی اطلاعات غلط، و ضعف آموزشی. هر دو محدودیت روانی و محیطی ممکن است -نه لزوما- به خطا در تصمیم گیری، مانند تصمیم به سرمایه گذاریِ نسبتا کم بینجامند. اما محیط های تصمیم گیری را می توان تغییر داد، در نتیجه، این رویکرد دلیل بسیار قوی تری برای ارتقای کیفیت تصمیمات مالی از طریق بهبود آموزش مالی و محیط اتخاذ تصمیم در اختیار می گذارد. بهبود دسترسی به اطلاعات کیفی و متناسب، اصول و قواعد تصمیم گیری مناسب، و آموزش مالیِ مناسب در زمره ی راه های ارتقای کیفیت تصمیمات مالی هستند. به طور کلی، توجه زیادی به ترجیحات فردی که بنا بر فرض، چندوجهی هستند می شود، و توجه خاصی به ترغیب افراد به اتخاذ تصمیم نمی شود مگر در زمانی که بتوان ثابت کرد که انتخاب های فردی ممکن است به آسیبی اجتماعی منتهی شوند (برون گرایان منفی). این دیدگاه در پژوهش شیل، پژوهشگر مالی رفتاری پیشرو به خوبی بازتاب یافته است.
مبانی نظری ای که دمیرگوچ-کنت و لوین8 (2009) و کلاسنس و پروتی9 (2007) بررسی کرده اند نشان می دهد که پیشرفت مالی در توزیع درآمد و در فقر موثر است. در کشورهایی که بازارهای مالی، توسعه ی خوبی دارند نابابری در درآمد پایین است و به آرامی رشد می کند، و سهم درآمد فقیرترین افراد، رشد بیشتری دارد( حسینی، 1388 ، 14).
این یافته ها نشان می دهند که پیشرفت مالی نه تنها به نفع افرادی است که در حال حاضر در بازارهای مالی حضور دارند، بلکه این امکان را برای سرمایه گذاران دیگر فراهم می کند که از فرصت های سرمایه گذاری جدید بهره برند و از بهبود در ابزارهای مالی منتفع شوند.
ضرورت های سواد مالی

مطالعات اخیر در مورد نقش شاخص مالی نشان می دهند که افزایش اهمیت بازار مالی، صرفا شاخصی برای ارزیابی تاثیر فرصت های سرمایه گذاری جدید نیست. فقدان دسترسی به بازار مالی می تواند نتیجه ی ضعف در صلاحیت اقتصادی باشد. در چند دهه ی گذشته، در اثر پیشرفت مالی، ابزارهای مالی پیچیده ای به وجود امده اند که استفاده کامل از آن ها مستلزم داشتن مهارت زیاد است. وان روجت و همکاران (2001) در مورد داده های اقتصاد خُرد دریافتند که احتمال دسترسی افرادی که سواد مالی کمی دارند به بازارهای مالی و سرمایه گذاری در سهام کمتر است. جاپلی10 (2010) در سطح اقتصاد کلان نشان داد که برای توزیع دسترسی به بازارهای مالی در میان جمعیت، توان سود بردن از فرصت های سرمایه گذاری جدید و مشارکت در بازاهای مالی بستگی زیادی به سواد اقتصادی دارد. با ادغام یافته های این دو رویکرد به سواد مالی می توان پیش بینی کرد که محصولات مالی، بسیار پیچیده تر شوند و پیشرفت مالی ارتباط زیادی با نابرابری در درآمد یابد، زیرا سرمایه گذاران باید بتوانند فرصت های مالی را بشناسند و استفاده ی خوبی از ابزارهای مالی داشته باشند.
جهت گیری در سواد مالی

موضوع سواد مالی و لزوم بررسی آن بدین لحاظ با اهمیت است که عدم کفایت سواد مالی، زندگی افراد، خانواده، دوستان و شرکای تجاری آنها را به سبب اتخاذ تصمیمات نامناسب مالی تحت الشعاع قرار می دهد و این امر اثرات نامناسب بر جامعه داشته و حتی سبب کاهش ثروت ملی و در نهایت کاهش سطح رفاه مالی در جامعه می گردد. رفاه مالی درجه کفایت یا امنیت اقتصادی افراد و خانوارهاست. به عبارت بهتر رفاه مالی سطح مورد نظر برای محافظت افراد در رویاروئی با مسائل روزمره زندگی نظیر از دست دادن شغل، بیماری، ورشکستگی، فقر و نیازمندی در سنین کهنسالی است. نتایج پژوهشهای مختلف نشان می دهد که مسائل و مشکلات مالی و فشارهای اقتصادی که طبعا بخشی از آن ناشی از ناکافی بودن سواد مالی افراد است می تواند با ناهنجاری های ذیل رابطه داشته باشد:
1-خصومت های خانوادگی
2-رفتارهای تند و خشن والدین
3-کاهش توان جوانان برای مقابله با مشکلات و مسائل روزمره زندگی
4- افزایش رفتارهای نابهنجاری در سطح جامعه
5-اعتیاد به مشروبات الکلی
6-بروز رفتارهای شرارت آمیز
سواد مالی و درک مفاهیم آن برای دانشجویان نیز اهمیت ویژه دارد زیرا تصمیمات مالی اتخاذ شده توسط آنها در دوره دانشجویی تاثیر با اهمیتی بر وضعیت مالی آنها پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه دارد. علاوه بر این، موقعیت مالی آنها در دانشگاه می تواند عملکرد دانشگاهی آنها را تحت تاثیر قرار دهد. در پژوهشی که لایونز در این زمینه انجام داده است یک سوم دانشجویان اعلام کردند که وضعیت مالی آنها بر توانایی آنها برای تکمیل دوره دانشگاهی اثر داشته است بادوارسون و واکر نیز در پژوهشی با کنترل عوامل متعددی که عملکرد دانشجویان را تحت تاثیر قرار می دهد دریافتند دانشجویانی که استقلال مالی دارند بیشتر دچار شکست شده یا در ترم های تحصیلی خود مشروط می شوند و در کل معدل کمتری دارند
حال با این توضیح وقتی به سواد مالی و اطلاعات عمومی شهروندان کشورمان می نگریم با خلاء بزرگ کم سوادی مالی در میان آنها روبرو می شویم به ویژه آنکه ضرورت مطلب نیز به جهت عدم آگاهی به اصل و نتایج موضو برای بسیاری از مردم هنوز چندان آشکار نشده است.
ترویج فرهنگ سرمایه گذاری مولد و آشنایی با بازار سرمایه و تلاش جهت آشنا سازی اقشار مختلف مردم با بورس اوراق بهادار و فرصت های مختلف سرمایه گذاری در آن می تواند آغاز ان راه مهم تلقی می گردد. تجربه چند ساله اخیر در تالارهای بورس های منطقه ای کشور در امر اطلاع رسانی و آگاهی بخشی عمومی از طریق رسانه های عمومی بویژه صدا و سیما در مرکز استان ها و تهیه تولیدات سمعی و بصری در این خصوص حاکی از آن است که یکی از مهم ترین ابزارهای توسعه فرهنگ سرمایه گذاری و ارتقاء دانش مالی آحاد مختلف مردم، بهره گیری از رسانه فراگیر ملی و تولید
برنامه های آموزشی و تحلیلی و ترویجی است. لذا ترویج فرهنگ سرمایه گذاری مولد به ویژه با معرفی فرصت های بازار سرمایه گذاری مولد به ویژه با معرفی فرصت های بازار سرمایه به عنوان یکی از رسالت های اصلی فعالان این بازار در تعامل با رسانه های ارتباط جمعی و مراکز آموزشی کشور می تواند با برنامه ریزی و تدوین استراتژی مشخص و تقسیم کار و هزینه بین نهادهای متولی بازار سرمایه اعم از سازمان بورس و اوراق بهادار، بورس ها، کارگزاران و سایر نهادهای مالی و حتی ناشران اوراق بهاداران صورت گیرد.
در حال حاضر بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از امکانات و توان علمی و تجربی مدیران و کارشناس مجرب خود در تهران و تالارهای مناطق بخش عمده ای از مسئولیت فرهنگ سازی و آموزش عمومی شهروندان کشور را با مفاهیم بازار سرمایه به تنهایی به دوش می کشد. اما بدیهی است که ارتقاء سطح دانش مالی و افزایش سطح مشارکت آحاد مختلف شهروندان در بازار سرمایه نیاز به یک نهضت همگانی به ویژه از سوی همه فعالان بازار سرمایه بر اساس برنامه ای مدون و هماهنگ دارد تا از موازی کاری و پراکندگی مجموعه فعالیت های آموزشی جلوگیری نموده و با تقسیم کار و تقلیل هزینه ها، اسباب هم افزایی و ارتقاء کارایی مجموعه آموزش های فعلی فراهم آید. در این راستا تولید برنامه های سمعی و
بصری آموزشی و ترویجی به اشکال زیر می تواند زمینه ترویج فرهنگ بازار سرمایه را در رسانه ملی فراهم آورد: 1-برنامه های ترکیبی مرکب از بخش های زیر:
الف) گزارشی از وضعیت بازار سرمایه و روند فعالیت آن و آمار و آطلاعات روزانه یا هفتگی
ب)میزگرد: تحلیل شرایط هفتگی یا روزانه بورس اوراق بهادار و بررسی علل کاهش یا افزایش شاخص ها، ترسیم چشم انداز و کنترل رفتارهای هیجانی سرمایه گذاران
ج)آموزشی: آموزش مفاهیم ،نهادها، و سازوکارها و ابزارهای بازار سرمایه
د) معرفی منشورات، فرصت ها و مشاغل و… بازار سرمایه
2-برنامه های آموزشی: این برنامه های صرفا در قالب آموزش مفاهیم و ساختار و چگونگی فعالیت در بورس اوراق بهادار، معرفی نهادهای مالی وابسته به ویژه ساختارو کارکرد شرکتهای سهامی عامی… حسب روشهای آموزشی مرسوم در رسانه ها تهیه می گردد.
3-برنامه نود بازار سرمایه: به صورت هفتگی با حضور کارشناسان و با تهیه گزارش از تالارهای معاملاتی بورس. در این برنامه بسیاری از موضوعات تحلیلی و احیانا مورد مناقشه به بحث و بررسی گذاشته می شود و اسباب شفافیت بسیاری از ابهامات و شایعات بازار را فراهم می آورد تا هم موجب ترویج و تبلیغ بازار سرمایه گردیده و خود زمینه شفافیت بخشی بازار را که از اصول بنیادین بازار سرمایه است موجب گردد. مدیران بورس، کارگزاران، مدیران شرکتهاو… می توانند مورد گفتگو این برنامه باشند.
4-برنامه کلی نبض بازار: این برنامه که به صورت اعم همه بازارهای اصلی کشور را مورد تحلیل روزانه یا هفتگی قرار خواهد دد در بردارنده تحلیل، گفتگو، گزارش و آمار و اطلاعات در خصوص وضعیت بازار در موارد زیر می باشد:
الف)بازار پول، ارز: تبیین وضعیت بانکها، نرخ بهره، نرخ ارز، نوسانات آن و…
ب)بازار سرمایه: تبیین وضعیت بورس اوراق بهادار و کالا، تحلیل شرایط بازار و نوسانات شاخص
ج)بازار طلا و سکه: تبیین وضعیت بازار طلا و جواهرات و سکه و تحلیل نوسانات و اطلاع رسانی
د)بازار مسکن: تبیین وضعیت خریدو فروش و اجاره و… نوسانات قیمت و…
ه) بازار خودرو: این برنامه می تواند بصورت روزانه، هر روز به یک بازار خاص اختصاص یافته و در قالب گزارش، میزگرد تحلیلی و گفتگو، آمار و اطلاعات، اسباب اطلاع رسانی و فرهنگ سازی موثری در هدایت سرمایه های خرد و کلان مردم به سوی سرمایه گذاری مولد را فراهم آورد و از عوارض ناشی ازتورمو افزایش حجم نقدینگی و بازار های کاذب جلوگیری به عمل آورد.
5-تولید فیلم(داستانی ، مستند…) انیمیشن، مسابقه هفته… و یا طراحی موقعیت ویژه بازار سرمایه در فیلم ها و تولیدات عمومی سیما
بی شک توسعه پایدار بازار سرمایه به مشارکت آحاد مختلف شهروندان و دستیابی به نسبت قابل قبولی از سهامداران این بازار وابسته است که بدون برپایی نهضتی فراگیر و حرکتی جهادگونه در امر ارتقا سطح سواد مالی و سرمایه گذاری مردم در این سال جهاد اقتصادی به سهولت فراهم نخواهد شد، چون مردم بدون داشتن سطح مطلوبی از سواد مالی و بدون تجهیز به دانسته های لازم در امر سرمایه گذاری معمولا رغبت و امکان جدی به حضور در بازار نمی یابند(حسینی ،1388 ،12).
سواد اقتصادی
تعریف و مفهوم سواد اقتصادی

داشتن اطلاعات پایه در مورد اقتصاد. هر فرد باید آن چه باعث بهتر یا بدتر شدن وضعیت اقتصادی خودش و سازمان اش می شود را تشخیص دهد و برای آن برنامه ریزی کند. به عنوانِ یک مثال ساده، همه باید بدانند که پس انداز شان را در چه زمینه ای صرف کنند.
سواد اقتصادی میان نابرابری و امور مالی ارتباط برقرار می کند و اطلاعاتی در زمینه ی توان مشارکت در بازارهای مالی ای را ارائه می کند که شاخص های عمومی، آن را نشان نمی دهند. نتایج نشان می دهند که در کشورهایی که سواد اقتصادی مردم بالاست میزان افزایش نابرابری کم است، و نیز نتایج نشان می دهند که پیشرفت مالی تنها در صورتی با نابرابری درآمدی ارتباط منفی خواهد داشت که سواد اقتصادی، آن را خنثی کند.
پژوهش های جدید در حوزه ی امور مالی مصرف کنندگان بر شناخت نقش سوگیری در تصمیم گیری ها و رفتار مصرف کننده در تبیین مشارکت و عملکرد در بازارهای مالی متمرکز شده اند.
شواهدی وجود دارند که نشان می دهند مصرف کنندگان برای مصرف کالاهای اعتباری ای که شامل "نرخ های سخت" هستند بدهی بیشتری تقبل می کنند، الگویی در سازگاری رفتاری با انتخاب های نابهنگام. و نیز مقاله ی جدید مایر و اسپینگر11 (2010) نشان می دهد میان میزان بالای ناشکیبایی و استفاده از کارت اعتباری رابطه ی مثبت وجود دارد. لوساردی و توفانو12 (2009) نشان می دهند که سطح پایین سواد اقتصادی در مصرف کنندگان کارت اعتباری با استفاده از کارت هزینه ی بالا ارتباط دارد. برخلاف مطالعات قبلی، ما بر بدهی مفرط تمرکز کرده ایم و بر مفاهیم سواد اقتصادی و خودکنترلی توجه کرده ایم. مشخصه ی اعتبار مشتری، آمادگی، هزینه ی بالای سایر گزینه های بدهکاری و ایجاد وجوه بالقوه ی معوقه است. هزینه های مشارکت در بازار بهینه ی جنبی، بالقوه بسیار بالا هستند، مانند ورشکستگی و خروج از بازار اعتباری. مشارکت عقلانی در بازارهای اعتبار مشتری مستلزم شناخت مشتری از مفاهیم مالی، مانند نرخ درصد سالانه، بهره ی مرکب، و تعهدات پرداختی قرارداری است. استفاده ی محتاطانه از اعتبار مصرف کننده -که به این دلیل این عنوان را دارد که با خرید کالاهای مصرفی مرتبط است- مستلزم خودکنترلی و ساختار مالی است. پیامد طبیعی فقدان هر یک از این ها، امکان بیشتر برای مواجهه با مشکلات بدهکاری است. محققین از داده های پژوهش خانوار استفاده کردند که از داده های تفصیلیِ نمونه ی معرف مصرف کنندگان بریتانیایی در مورد مشارکت در بازار اعتبار مشتری، مشکلات پورتفولیو و پرداخت حاصل آمده اند. آنها با توجه به این داده ها، سئوالات پژوهش را که سواد مالی و خودکنترلی را اندازه گیری می کنند بررسی می کنند. بریتانیا برای پژوهش آنها محیط بسیار مناسبی است. بریتانیا پس از آمریکا، بزرگ ترین میزان بدهی غیروامیِ خانواری (که آن را "بدهی مصرف کننده" نامیدند) در جهان را دارد که در پایان سال 2010 بالغ بر 200 میلیارد دلار بود. علاوه بر این، بدهی معوق مصرف کنندگان به عنوان بخشی از درآمد خانوار از اواسط دهه ی 1990 همواره رشد داشته است. بازار اعتبار مشتری بریتانیا، یکی از بازارهای جهان است که کمترین قاعده مندی را دارد و اَشکال جدید اعتبار درجه دو، مانند کارت اعتباری فروشگاهی، قرض روز پرداخت حقوق، اعتبار خانگی، و "اعتبار قسط دسترسی فوری" را به خود دیده است. ما به نتایج جدید رسیدیم. نخست، دریافتیم که بدهی مفرط که هم بر اساس تعویق در بازپرداخت اندازی گیری شد و هم بر اساس مضیقه ی مالی که خودِ فرد گزارش می کند، به صورت نامتناسبی میان افرادی که مشکلات خودکنترلی را گزارش کرده اند رخ می دهد، تقریبا 10 درصد از نمونه ی ما. و نیز دریافتیم که میان سواد اقتصادی و بدهی مفرط ارتباط مثبت وجود دارد. برآوردهای چندمتغیره نشان دادند که مشکلات خودکنترلی نقش بیشتری دارند. دوم، ما نشان دادیم که افراد در کنترل خود مشکل دارند استفاده ی نامتناسبی از محصولات اعتباری دسترسی سریع که خرید ناگهانی را تسهیل می کنند دارند. با داشتن داده های تفصیلی در مورد پورتفولیوی اعتبار مشتری، می توان تاثیر سواد مالی و خودکنترلی را بر استفاده از انواع مختلف محصولات اعتباری را بررسی کرد. نشان داده شده که مشکلات خودکنترلی با استفاده ی بیشتر از کارت های اعتباری فروشگاهی، ارسال کاتالوگ های سفارش، اعتبار خانگی، و قرض روز پرداخت حقوق مرتبط است. این اَشکال اعتبار امکان دسترسی سریع به وجه خرید یا رسیدن به نقطه ی خرید را میسر می کنند و از این طریق می توانند خرید ناگهانی را تسهیل کنند. معنای این خط مشی این است که کسانی که این مشکلات را دارند ممکن است از محدودیت در دسترسی به برخی از محصولات منتفع شوند. سوم، ما مدل خود رادر شوک های مالی اخیرِ خانوارها سنجیدیم. ما در سطح خانوارهای انفرادی در حین تغییرات مالی نامنتظره ی اخیر، مانند بیکار شدن و کاهش درآمد، قطع اعتبار، و هزینه های پیش بینی نشده به گردآوری داده پرداختیم. وقتی این رویدادها را کنترل کردیم دریافتیم که دامنه و معنی داری آماریِ ضرایب متغیرهای خودکنترلی و سواد مالی کاهش یافتند(لوساردی و توفانو،2009 ،13).
این امر نشان می دهد که افرادی که در خودکنترلی با مشکل روبرو هستند و سواد مالی کمی دارند احتمال بیشتری دارد که از شوک های مالی نامطلوب آسیب ببینند، و نشان می دهد که مشکلات خودکنترلی ممکن است بر دیگر ابعاد انتخاب اقتصادی مرتبط با بدهی مفرط تاثیر بگذارند، قطع نظر از تصمیمات مصرف/پس انداز/بدهی. نتایج ما با نشان دادن این که ویژگی های رفتاری مصرف کنندگان، آثار غیرقابل انکاری بر استفاده مناسب و نامناسب از اعتبار مشتری و انتخاب محصولات اعتباری دارند، و نیز با نشان دادن ارتباط آن با شوک های درآمدی/هزینه ای، بر غنای ادبیات تحقیق افزود. این نتایج به شناخت رفتار مصرف کننده در بازارهای اعتبار مصرف کننده کمک می کنند.
ضرورت سواد اقتصادی

اقتصاد بر هر کاری که انجام می دهید ، تاثیر می گذارد . همه در خانه یا در محل کارشان یک اقتصاددان آماتور هستند. کمبود حقیقتی از زندگی است و اقتصاد راجع به درک و فهم انتخاب ها و توازن میان منابع کمیاب بحث می کند ( دال13 ، 1988). زندگی واقعی در مورد اقتصاد است ." اقتصاد راجع به این موارد بحث می کند : پیدا کردن شغل ، احیای رکود اقتصادی ، مبارزه با تورم ، پس انداز برای دوران بازنشستگی سرمایه گذاری در شرکت ها و بازی در بازار سهام"( باخ هولز14 ، 1998).فارل15 (1999)استدلال می کند که " سواد اقتصادی باید به حدی باشد که به مردم کمک کند تا در این جهان به بهترین مسیر هدایت گردند . اقتصاد اشاره به بینش هایی دارد که بر ما کارگران ، مصرف کنندگان ، پس انداز کنندگان ، سرمایه گذاران و رای دهندگان تاثیر می گذارد . مثلا اقتصاددانان راجع به موضوعات ذیل حرفی برای گفتن دارد : عوامل پشت پرده تورم و رکود ، جهت نرخ بهره و قیمت سهام و مزایا و هزینه های تجارت بین المللی". گری استرن ، رئیس بانک مرکزی مینیا پولیس ، چنین بیان می کند که سواد اقتصادی مسئله بسار مهمی است، چون مقیاسی است برای اندازه گیری اینکه مردم می توانند عوامل پشت پرده ای را که بطور قابل توجهی بر کیفیت زندگیشان تاثیر می گذارد درک کنند . یا نه "(فارل ،1999). کاپلان16 (2001 و 2002) نیز نشان می دهد که در دموکراسی اگر بخش زیادی از رای دهندگان دچار بی سوادی اقتصادی باشند بعید است که سیاست های هوشمند ظهور کند . به همان نسبت که فعالیت اصلی دولت های مدرن ، تعیین سیاست های اقتصادی است یعنی : اینکه دولت خودش چه خدماتی را فراهم می کند و چه خدماتی را به بازار های خصوصی می سپارد ؛و اینکه در تجارت خارجی ، اقتصاد تا چه میزان آزاد است و و چه مقرراتی را باید تحمیل کند(کاپلان، 2001 ،54).
سواد تجاری
2-2-3-1- تعریف و مفهوم سواد تجاری

سواد تجاری یا سواد کسب و کار که قالب عمده تری را مانند استفاده های تجاری و غیر تجاری (نظامی و غیر انتفاعی) در بر دارد، عبارت است از بُعد وسیعی از کاربردها و تکنولوژی برای جمع آوری داده و دانش جهت زایش پرس و جو در راستای آنالیز بنگاه برای اتخاذ تصمیمات تجاری دقیق وهوشمند. سواد تجاری براساس یک معماری بنگاه تشکیل شده است و در قالب پردازش تحلیلی برخط (17OLAP) به تحلیل داده های تجاری و اتخاذ تصمیمات دقیق وهوشمند می پردازد.سواد تجاری، نه به عنوان یک محصول و نه به عنوان یک سیستم، بلکه به عنوان یک معماری و رویکردی جدید موردنظر است که البته شامل مجموعه ای از برنامه های کاربردی و تحلیلی است که به استناد پایگاه های داده عملیاتی و تحلیلی به اخذ و کمک به تصمیم گیری برای فعالیت های هوشمند تجاری و کسب و کار می پردازند. اما سواد تجاری از مناظر دیگر: از منظر معماری و فرایند به سواد تجاری به عنوان یک چارچوب که عامل افزایش کارایی سازمان و یکپارچگی فرایندها و نهایتا بر فرایندهای تصمیم گیری در سطوح مختلف سازمانی متمرکز است، نگریسته می شود. بازارسواد تجاری را ابزاری برای برتری رقابتی و پایشگر و تحلیلگر بازار و مشتریان می داند. از نقطه نظر فناوری نیزسواد تجاری یک سیستم هوشمند است که با پردازش دقیق داده ها، نقطه دخالت سخت افزار و نرم افزار در مغز افزار ها به حساب می آید. ولی به بیان ساده تر سواد تجاری چیزی نیست مگر فرایند بالابردن سود دهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده هوشمندانه از داده های موجود در فرایند تصمیم گیری. در صورتی که مفهوم سواد تجاری بدرستی درک و منتقل نگردد، موجب می شود تا انتظارات مدیران به صورت ناگهانی افزایش یابد و برآورده نشدن این توقعات مواردی را از جمله سلب اطمینان افراد و بویژه مدیران از این سیستم به دنبال خواهد داشت؛ چرا که سواد تجاری فقط به دنبال کوتاه کردن مسیر های پرس و جو در داخل اطلاعات است و خود مستقلا و بدون نیاز به اطلاعات مناسب قادر به ارائه پیشنهاد یا راهکاری نیست. تعیین گرایش های تجاری سازمان که از پیامدهای استفاده از سواد تجاری است موجب می شود که سازمان بدون اتلاف وقت و هزینه در سایر مسیرها به دنبال اهداف کلان متمرکز شود.
2-2-3-2- ضرورت استفاده ازسواد تجاری در سازمانها
همانطور که از تعاریف متعدد استنباط می شود،سواد تجاری در قالب هر تعریفی به دنبال افزایش سودآوری سازمان با استفاده از اتخاذ تصمیماتهوشمند و دقیق است و به طور اعم می توان اهداف زیر را برای این رویکرد نوین عنوان کرد:
1 – تعیین گرایشهای تجاری سازمان که موجب می شود تا سازمان بدون اتلاف وقت و هزینه و انرژی در سایر مسیرها به دنبال اهداف کلان و اساسی خود متمرکز شود.
2- تحلیل عمیق بازار.
3- پیش بینی بازار که می تواند قبل از اینکه رقبا سهم بازار خود را توسعه دهند، منافع جدید به وجود آمده در بازار را عاید سازمان کند.
4- بالابردن سطح رضایتمندی مشتریان که می تواند موجبات استمرار کسب و کار باشد و از دست دادن این اعتماد و رضایتمندی مراتبی را برای بنگاه به همراه دارد.
5- شناسایی مشتریان دائمی که وفادارند، می توان با پیگیری رفتار آنان، جهت گیریهای کلان و استراتژیک را انجام داد.
6- تقسیم بندی مشتریان و متعاقبا ایجاد تنوع در روش برخورد با هرگروه از مشتریان.
7- افزایش کارایی سازمان در امور داخلی و شفاف سازی رویه فرایندهای کلیدی.
8- استانداردسازی و ایجاد سازگاری بین ساختارهای سازمان.
9- تسهیل در تصمیم گیری که جزء اهداف اساسیسواد تجاری محسوب می شود.
10 – تشخیص زود هنگام خطرات قبل از اینکه سازمان را به مخاطرات جدی بکشاند و شناسایی فرصتهای کسب و کار قبل از اینکه رقبا آن را تصاحب کنند.
با توجه به موارد فوق می توان گفت که احساس نیاز به وجودسواد تجاری در سازمان برای اولین بار در سطوح بالای مدیریتی احساس می شود و از بالای هرم ساختار سازمانی به بخشهای زیرین منتقل می شود، ولی برای ایجاد آن می بایست از پایین ترین سطوح و لایه ها شروع کرد.
مهمترین نیاز یک مدیر،داشتن اطلاعات دقیق برای اتخاذ تصمیم درست است. فرایند تصمیم گیری می تواند به سه بخش کلی زیر تقسیم شود. با توجه به انواع مختلف تصمیم گیری (بر اساس میزان ساخت یافته بودن آن) هر یک از بخشهای اهمیت متفاوتی خواهند داشت.
1- دسترسی، جمع آوری و پالایش داده ها و اطلاعات مورد نیاز؛
2- پردازش، تحلیل و نتیجه گیری بر اساس دانش؛
3- اعمال نتیجه و نظارت بر پیامدهای اجرای آن.
در هر یک از موارد فوق، سازمان های قدیمی که ازسواد تجاری استفاده نمی کنند، دارای مشکلاتی هستند که اغلب از عواملی چون حجیم بودن داده ها، پیچیدگی در تحلیل ها و ناتوانی در ردگیری نتایج فرایندها و پیامدهای تصمیمات گرفته شده، نشئت می گیرند.سواد تجاری با کمک به حل مشکلات فوق، به دلیل ساختاری که در سازمان به وجود می آورد، فرصت های جدیدی نیز برای رشد سازمان ایجاد می کند و نه تنها عامل حذف مشکلات است، بلکه با صرفه جویی در زمان و هزینه، شرایط کاری را دگرگون می سازد.

نظارت بر برنامه های هوشمندی کسب و کار

شکل 2-1) مهارت های هوشمندی کسب و کار

2-2-3-3- اجزا و مهارت های لازم برای ارتقای هوشمندی کسب و کار

برای اینکه یک سیستم باسواد تجاری بدرستی عمل کند، با شناخت موقعیتها که چه اطلاعاتی در اختیار چه افرادی قرار گیرد، باید روابط بین افراد و اطلاعات و روند اجرای پروسه ها بدقت مورد بررسی قرار گیرد.
هوش تجاری در سازمان، کلیه کاربران و همینطور روابط بین آنان را در نظر دارد تا زنجیره ارزش بنگاه به کمال پوشش داده شود و فرایندی از قلم نیفتد.
برای اجرای هر گونه فرایند بهبود در سازمان می بایست مهارتهایی خاص آن فرایند ترتیب داده شود که البته برای فرایندهای کلان نظیرهوشمندی کسب و کار دقت نظر خاصی مورد نیاز است.
مهارت های کسب و کار اعم است از روال کسب و کار و ارتباط با استراتژی سازمانی به همراه فرایندهای دگرگون سازی، که در تعیین خط مشی سازمانی بسیار حائز اهمیت است. مهارتهای فناوری اطلاعات که به صورت فنی به مدیریت تغییر کمک می کند و پشتیبان متدولوژی های تحلیل است نیز می بایست، در سازمان به حدی کافی موجود باشد. مهارت دیگری باعنوان مهارتهای تحلیلی شامل خلاصه سازی تحلیل و کاوش و تشریح درست، به اندازه سایر مهارتها قابل ملاحظه است که این سه نوع مهارت در برخی بنگاهها دارای یک مرکز تلاقی هستند که آن دقیقا مرکز ارتقای هوشمندی کسب و کار تلقی می شود و هرچه وسیع تر باشد، مسلما هوشمندی کسب و کار در سازمان بیشتر و هرچند کوچکتر باشدهوشمندی در آن کسب و کار کمتر وجود دارد (شکل 1) البته در برخی از سازمانها که جزیره ای عمل می کنند محدوده هریک از این مهارت هرچند که وسیع باشند، ولی هیچ همپوشانی ندارند و مسلما اجرای اینگونه طرحها (سواد تجاری) در این سازمانها تعریفی ندارد، چون شرط اصلی استفاده از فناوری نوین سواد تجاری، کار در محیط رقابتی است و شرکت هایی که به صورت جزیره ای عمل می کنند، اصولا در این محیط نمی توانند وارد شوند.
نقش هوشمندی را در کسب و کارها می توان به صورت زیر مشاهد کرد :
اگر سازمان در لایه های زیرساختی و تراکنشی خود از فناوری استخراج و انتقال و تبدیل داده ها استفاده کند و بستری ازسواد تجاری را در تکنولوژی داده کاوی فراهم آورده باشد و همچنین ابزار سواد تجاری را مبتنی بر فناوری اطلاعات و مشتری گرایی به کار گیرد،هوشمندی در این کسب و کار کارآمد خواهدبود.
چنانچه در بستر سواد تجاری از استانداردها و برنامه های کاربردی، راهبردی، عملیاتی، تحلیلی نیز استفاده شود،هوشمندی در این کسب و کار اثربخش است. زمانیهوشمندی نقش اهرمی را در کسب و کار به عهده می گیرد که عملکرد به دقت ارزیابی شود و فرهنگ سازی در بین کاربران آغاز شده باشد. درنهایت برای تحقق این هدف می بایست متدولوژی سواد تجاری و مهارت های آن در بدنه سازمان مستقر شود.
هنگامی که سازمان به سمت اهداف جهانی سازی با استفاده از مجازی شدن متمایل شود و پا از ساختمانهای فیزیکی به عرصه مجازی نهاده شود، می تواند روند اجرای فرایندهای درون سازمان خود را به حد اعلا شفاف و نقش هوشمندی را یک نقش رقابتی سازد، بنابراین با این نقطه قوت با رقبا به رقابت بپردازد(هادیان،1388 ،54)

2-2-3-4- اهمیت استراتژیک سواد تجاری در تصمیمات سازمان

رشد تصمیم گیری سازمان معمولا بدین ترتیب است که پایین ترین سطح انجام فعالیتهای تجاری یک سازمان، سطح عملیاتی است که فرایند در دفعات بالا و معمولا به صورت تکراری در رده های پایین سازمان انجام می شود و معمولا با حجم کمی از داده ها سر و کار دارند. تصمیمات گرفته شده در این سطوح غالبا در حوزه مسائل ساخت یافته و توسط مدیران رده پایین اتخاذ می شود. نتایج حاصل از این تصمیمات، تاثیرات کوتاه مدت و خرد در سازمان دارند. مشتریان، رقبا ،شرکای تجاری، محیط اقتصادی و کارکنان داخلی ازجمله عوامل موثر برسواد تجاری سازمان هستند.
سطح تاکتیکی در سازمان مربوط به عملیاتی است که در حوزه مدیران میانی انجام می شود. این عملیات می تواند شامل پیگیری عملیات در سطح پایین، نحوه انجام آن، گزارش گیری و نهایتا جمع بندی داده های مفید برای اتخاذ تصمیمات میان مدت سازمان باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح غالبا در حوزه مسائل نیمه ساخت یافته و توسط مدیران میانی اتخاذ می شود و نهایتا بالاترین سطح استراتژیک مربوط به تصمیم گیریهای کلان سازمان است که توسط مدیران رده بالا اتخاذ می شود. این نوع استفاده ها در دفعات کم و در دوره های طولانی انجام می شود، اما ممکن است با حجم بالایی از اطلاعات و پردازشها همراه باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطوح غالبا در حوزه مسائل غیر ساخت یافته و توسط مدیران ارشد انجام می شود و نتایج حاصله تاثیرات بلند مدت و کلانی در مسیر حرکت سازمان دارند(صفرپور،1389 ،43).
کاربرد سواد تجاری در سطح استراتژیک را می توان به نوعی برای کمک به افزایش کارایی کلی سازمان و بهینه سازی فرایندها در کنار یکدیگر، در نظر گرفت. این سیستم ها روی برخی ویژگی های مهم مالی و سایر پارامترهای مهم دیگر در افزایش کارایی سازمان متمرکز می شوند. بدیهی است که سیستم در این سطوح می بایست فرایندهای خارجی سازمان را نیز در بر بگیرد. خصوصیات مختلف برنامه های کاربردی در مقاطع مختلف سازمان، باعث ایجاد تفاوتهایی در ابزارها، تکنیک ها و زیرساختهای مورد نیاز برای هر یک از آنها می شود. استفاده از ابزارهای تحلیلی وهوشمند بیشتر در سطح بالا انجام می شود که نیازمند پردازشهای بالا با میزان دسترسی انبوهی از اطلاعات در سطوح استراتژیک و تاکتیکی بیشتر از عملیاتی است. بخش عملیاتیسواد تجاری بیشتر وظیفه جمع آوری اطلاعات و ذخیره سازی آنها را در و یا پایگاه داده های خصوصی بر عهده دارد.
تکنیک های تسهیل تصمیم گیری سواد تجاری

در هر دقیقه، دوهزار صفحه مطلب علمی به حجم اطلاعات شبکه اینترنت افزوده می شود. هر روز بیش از 300 میلیون صفحه در اینترنت فرستاده می شود و تقریبا 5 سال طول می کشد که بتوان مقالات و مطالب به روز شده در 24 ساعت را به تمامی خواند. بنابراین تمام اطلاعات از چنین نرخ رشدی برخوردارند. در بخشهای تحقیق و توسعه اغلب یک گروه چند نفری شروع به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز می کنند و شاید اطلاعاتی مشابه، اما با نامهای مختلف را بایگانی کنند و معمولا چندین و چند بار در این گروهها دوباره و چند باره کاری اتفاق می افتد.
در عصری که زمان، کلید اصلی در تجارت است، شرکتها به استفاده از ابزارهای اطلاعاتی روی آورده اند تا بتوانند اطلاعات مورد نظر را بسرعت ازمنابع استخراج کنندسواد تجاری در امر تصمیم گیری در سطوح مختلف سازمان بویژه سطوح مدیران ارشد با تحلیل اطلاعات و روشهای پرس و جو تسهیلات زیادی را فراهم می کند(هادیان،1388 ،59).
لازم به ذکر است، صرف وجود تمام این تکنیک ها در سطح سازمان بدون در نظر داشتن فرهنگ سازمان و رویکرد سیستمی موجود بین کارکنان نمی تواند اثبات کنندههوشمندی کسب و کار آن سازمان باشد. به همین علت است که برایسواد تجاری از کلمات استقرار و پیاده سازی استفاده می کنند نه از کلمه نصب؛ چراکه عواملی دیگر نیز غیر از بسته های نرم افزاری در درست کار کردنسواد تجاری موثرند و به همین منظور در تعاریف آن را رویکرد معماری نوین نامیده اند، زیرا از ابتدای فرایند تدوین داده ها تا مراحل ذخیره سازی و فراخوانی مجدد و استخراج دانش مورد نیاز،هوشمندی، رفتار ملموس است(حسینی،1389 ،87).
مواردی مانند زیرساختهای سازمان و یا فرهنگ سازمان در پیاده سازیسواد تجاری بسیار نقش قابل ملاحظه و حساسی را ایفا می کنند برای موفقیت در استقرار و کارایی یک سیستم سواد تجاری در یک سازمان باید برخی موارد از ریشه های فرهنگی سازمان تغییر کند، چون این موارد در میزان بهره وری سیستم سواد تجاری نقش بسزایی خواهند داشت. برخی موارد مانند تلقی سازمان از اطلاعات که به عنوان یکی از مهمترین منابع سازمانی محسوب می شود و نوآوری که در سازمان باید بخشی از کار تجاری سازمان تلقی شود و نوع تفکر سازمان در مورد اطلاعات و نوآوری مسلما در بسته های نرم افزاری وجود ندارند، بلکه باید در لابه لای لایه های زیرساخت سازمان فرهنگ سازی و لحاظ گردند.
عوامل موثر برسواد تجاری سازمان

همانطور که یک رویکرد سیستمی دقیق و به روز مانندسواد تجاری می تواند بر کارایی و عملکرد سازمان تاثیرات زیادی بگذارد، بسیاری از عوامل و نیز بر میزان کارایی سواد تجاری سازمان تاثیر گذارند، از جمله این عوامل می توان به مشتریان، رقبا، شرکا تجاری، محیط اقتصادی و کارکنان داخلی اشاره کرد. با توجه به این نکته که هیچ کسب و کاری بدون مشتری معنا ندارد، پایش رفتار مشتریان و مخصوصا شناسایی آنان از حیث دائمی یا موقتی بودن می تواند در پیش بینی میزان دقیق عرضه و تنظیم میزان تقاضا بسیار کارامد واقع شود. بنابراین تکنیک های سیستم های حمایت تصمیم گیری هوشمند (IDSS) و مدیریت ارتباط با مشتری که در متن معماری سواد تجاری نهفته است، می توانند روند حرکت سازمان را با عقاید و علایق مشتریان همگام کنند. نداشتن اطلاعات کافی در رابطه با مشتریان مانند اینکه: مشتریان واقعی چه کسانی هستند؟ این مشتریان چه کالاهایی و در چه زمانی می خرند؟ چگونه می توان الگوهای خرید مشتری را استخراج کرد؟ چگونه می توان میزان وفاداری مشتری را بالا برد؟، معضلات فراوانی را در اجرای چنین رویکردهای نوینی به بار خواهد آورد.
سواد تجاری در سازمان کلیه کاربران و همچنین روابط بین آنها را در نظر دارد تا زنجیره ارزش بنگاه به کمال واد پوشش داده شود.
با توجه به این منطق که اگر به هر تحلیلگری در قالب سیستم یا سازمان، اطلاعات ناقص یا اشتباه وارد شود، خروجی آن هرگز قابل ارزیابی مطلوب نخواهد بود و اگر بهترین ساز و کارها در اختیار افراد نا مناسب قرار گیرد، مطمئنا ضمن کاهش عمر مفید کاری آنها، کارایی قابل توجهی هم نخواهند داشت، پس با توجه به آثارسواد تجاری بر سازمان باید بر تاثیرات عوامل متعدد داخلی و خارجی سازمان برسواد تجاری مطالعه کرد تا سازمان باوجود صرف هزینه و زمان هنگفت برای ایجاد تغییرات کلی، در خروجی دچار خسارات جبران ناپذیری نشود؛ چراکه تصمیمات اساسی و استراتژیک در سازمانها با بهبود قسمتی از آن بسیار متفاوت است. این تصمیمات استراتژیک روند تفکر و حرکت سازمان را به کل تغییر می دهند و در صورت شکست، رجوع به نقطه اول و اصلاح اشتباهات یا تغییر جدید امکان پذیر نیست، زیرا تغییر فرهنگ سازمانی و نگرش افراد مستلزم برداشتن گامهای طولانی مدت و برنامه ریزی شده است. بنابراین کم تخمین زدن تاثیرات عوامل به نظر کوچک می تواند پایان یک راه امیدوارکننده و روشن را تیره و تار کند. ممکن است سازمانها در مواردی مشابه باشند، ولی هرگز دقیقا عملکرد یکسانی نداشته باشند و حتی اگر عملکردشان نیز بسیار به هم مشابه باشد، محیط فعالیت متفاوت یا خاص باشد و با توجه به سایر موارد باید اینگونه معماریهای بنیادین را طبق زیرساختها و ویژگیهای سازمان، طراحی، برنامه ریزی و پیاده سازی کرد(صفرپور، 1389 ،47)
– عملکرد حرفه ای
2-2-4-1-عملکرد چیست؟

این اعتقاد وجود دارد که عملکرد تنها در یک فضای تصمیم گیری، معنی پیدا می کند. یعنی تصمیم گیرندگان داخلی و خارجی شرکت باید در مورد عملکرد به توافق برسند.
کلمه عملکرد به طور وسیع در مبحث مدیریت مورد استفاده قرار می گیرد. علیرغم تواتر استفاده از این کلمه، معنی دقیق آن، بندرت توسط نویسندگان صریحاً تعریف شده است.
اغلب عملکرد با کارایی18 و اثربخشی 19تعریف شده است. مثلاً نیلی و دیگران20 در سال 1995 بیان می کنند که چون اثربخشی بیانگر میزان دستیابی به اهداف بوده و کارایی به این موضوع اشاره دارد که منابع از نظر اقتصادی، چگونه برای کسب هدف بکار رفته اند، می توان آنها را دو بعد مهم عملکرد دانست. یعنی هم علل داخلی (کارایی) و هم دلایل خارجی (اثربخشی) برای بخشهای خاص عملکرد، می توانند وجود داشته باشند. از اینرو عملکرد تابعی از کارایی و اثربخشی فعالیتهای صورت گرفته است.
مروری بر فرهنگهای لغات نشاندهنده تنوع معانی واژه عملکرد است. بنظر می رسد منطقی است که ابتدا لیستی از تمام این معانی ضمنی ارائه شود و از تجمیع آنها بتوان یک تعریف قابل استفاده برای عملکرد ارائه داد:
– عملکرد، قابل اندازه گیری بوسیله عدد یا یک اصطلاح است.
– عملکرد، انجام دادن چیزی است با یک قصد و نیت خاص (مثلاً ایجاد ارزش).
– عملکرد، نتیجه یک عمل است (ارزش قابل اندازه گیری ایجاد می شود).
– توانایی انجام یک نتیجه یا قابلیت ایجاد آن را عملکرد گویند (برای مثال، رضایت مشتری به نظر می رسد معیار قابلیت سازمان برای فروش آینده است).
– عملکرد، مقایسه نتایج با چند الگو یا مرجع انتخاب شده یا تحمیل شده داخلی یا خارجی است.
– عملکرد، نتایج مقایسه با انتظارات است.
– عملکرد در روانشناسی، آن چیزی است که بروز داده می شود.
– عملکرد در هنرهای نمایشی، نمایشی است که شامل ایفای نقش یا اعمال و نتایج اعمال است.
– عملکرد، یک قضاوت توسط رقباست (مشکل اینجاست که تعریف کنیم چه کسی قاضی است و بدانیم در چه شرایطی قضاوت صورت می گیرد).
– به انجام عملی که قابل مشاهده و اندازه گیری باشد ، اطلاق می شود. در حقیقت عملکرد نتیجه عمل است.
– واژه ای است که مفهوم فعالیت برای انجام کار و نتیجه آن فعالیت را یکجا در بردارد.
– تبدیل یادگیری به رفتار آشکار
– نتیجه یادگیری است نه خود یادگیری ، به رفتارهای بالفعل و قابل مشاهده و اندازه گیری "عملکرد" گفته می شود.
بنابراین می توان گفت که عملکرد هم به عمل، هم به نتیجه عمل اشاره دارد. به عبارت دیگر، عملکرد به عنوان عمل امروز که مقدمه تولید مقدار مشخصی از ارزش خروجی فرداست، تعریف می شود(شیروانی ،1389).
مفهوم عملکرد:
عملکرد به درجه انجام وظایفی که شغل یک کارمند را تکمیل می کند اشاره دارد (بایرز و رو21، 2008). و نشان می دهد که چگونه یک کارمند الزامات یک شغل را به انجام می رساند. عملکرد اغلب با "تلاش" که اشاره به صرف انرژی دارد یکسان تلقی می شود، اما عملکرد براساس نتایج فعالیت ها اندازه گیری می شود. برای مثال یک دانشجو ممکن است تلاش زیادی را در آماده شدن برای آزمون بکار گیرد اما نمره کمی دریافت کند در این مورد تلاش زیادی صورت گرفته اما عملکرد پایین بوده است. به عقیده بایرز ورو (2008) عملکرد افراد در یک موقعیت می تواند به عنوان نتیجه ارتباط متقابل بین: الف) تلاش، ب) توانایی ها و ج)ادراکات نقش تلقی شود." تلاش"، که از برانگیختگی نشات می گیرد اشاره به میزان انرژی (فیریکی یا ذهنی) که یک فرد در انجام وظیفه استفاده می کند دارد." توانایی ها"، ویژگیهای شخصی مورد استفاده درانجام یک شغل هستند و" اداراکات نقش" به مسیرهایی که افراد باور دارند بایستی تلاشهایشان را در جهت انجام شغلشان هدایت کنند، اشاره می کند.نو و دیگران22 (2008، 345) عملکرد را ناشی از ویژگیهای شخصی، مهارت ها و نظیر آن می دانند همانطور که شکل 1. نشان می دهد این ویژگیها از طریق رفتار کارکنان به نتایج عینی تبدیل می شوند.در واقع کارکنان تنها در صورتی که دانش، مهارت ها، توانایی ها و سایر ویژگیهای ضروری برای انجام یک شغل را داشته باشند می توانند رفتارشان را نشان دهند.

شکل 2-2) مدل ارزیابی عملکرد در سازمانها

(نو و دیگران، 2008)
دیگر مولفه اساسی مدل نو و همکاران، استراتژی های سازمانی است. اغلب ارتباط بین مدیریت عملکرد و استراتژی ها و اهداف سازمان نادیده گرفته می شود. نهایتاً مدل یاد شده اشاره می کند که محدودیت های موقعیتی نیز نقش اساسی در عملکرد افراد ایفا می نماید. همانطور که قبلاً ذکر شد، افراد ممکن است رفتار مناسبی انجام دهند اما نتایج مناسبی کسب نکنند. بنابراین، کارکنان بایستی دارای ویژگیهای مشخصی برای انجام مجموعه ای از رفتارها و دستیابی به برخی نتایج باشند و به منظور دستیابی به مزیت های رقابتی، ویژگیها، رفتارها و نتایج بایستی به استراتژی های سازمانی گره زده شوند.
ایجاد چهره ای مطلوب از سازمان بخشی از فرآیند ارتباطات نوین به شمار می رود . هر تشکیلات تجاری در این عصر رقابت آزاد ، به رشد ، کامیابی و تسلط بر بازارهای جهانی میل دارد . شک نیست که مدیریت امروز بر کارآمدی و فایده رفتار حرفه ای در مواجه با فرصت ها ، محدودیت ها و تقاضاهای مطرح آگاه است ؛ منشی که مستلزم تعمق در راهبردهای اتخاذی نسبت به ارتباطات درون و برون سازمانی است .
موفقیت شغلی
بیشتر دانشمندان و نویسندگان سعی کرده اند تعریف جامع و کاملی از موفقیت ارائه دهند تا مورد استفاده همگان قرار گیرد، اما شمار فراوان این تعاریف خود موجب گردیده است که تا به حال توصیف دقیق و مشخصی از این کلمه در دست نباشد و در واقع ندانیم که اصولاً موفقیت چیست و دستیابی به چه چیزهایی را موفقیت می نامند.
یکی از دلایل عمده ی تعدد تعاریف موفقیت، برداشت های گوناگونی بوده که از این مفهوم شده است. بسا افرادی که به دلیل دستیابی به خواسته هایشان، خود را موفق و کامیاب می پندارند، امّا این موفقیت از نظر دیگران چندان ارزش و اعتباری ندارد. و یا افرادی هستند که احساس می کنند، موفق شده اند ولی وقتی واقعاً در آن تفکر می کنند، می بینند پدیده ی فوق واقعاً، آن موفقیتی که فکر می کردند نیست. بنابراین موفقیت امری نسبی بوده و هرگز تعریف واحدی به خود نمی پذیرد.
"آرامش و اطمینان، بهترین موفقیت است" (اوستن،1976 ،124).
در نظر اکثریت مردم فرد موفق کسی است که به آرزوهای خود رسیده و در درون،احساس رضایت خاطر دارد، که این خود حاصل تلاش و کوشش مداوم در زندگی می باشد. البته این را هم باید دانست که هیچکس واقعاً موفق نیست، مگر آنکه خوشبخت باشد و خوشبخت کسی است که کاری مفید و با ارزش انجام دهد.
می توان گفت موفقیت به مفهوم برخورداری از بسیاری مواهب است، از جمله: رفاه نسبی در زندگی، کسب احترام، بزرگی و عزّت در محیط کار و در عرصه ی اجتماع، رهایی از نگرانی، سرخوردگی و شکست. موفقیت یا کامیابی هدف زندگی است، هر انسانی خواهان موفقیت بوده و طالب بهترین چیزهایی می باشد که از روزگار می تواند بدست آورد. نخستین و بهترین ایستگاه آن است که از هم اکنون خود را در شمار افراد منتخبی قرار دهید که می خواهند از روزگار کام ستانند. موفقیت، جریان مداومی است که ضمن آن مشتاق و آرزومند توفیق های بیشتری هستیم. و در واقع راه موفقیت همیشه در دست ساختن است.موفقیت پیش رفتن در مسیر است، نه به نقطه ی پایان رسیدن(
موفقیت واقعی چیست؟

کوشیدن، جستن، یافتن و هرگز تسلیم نشدن راز موفقیت واقعی است؛ که اگر به آن دست یابیم با تمام وجود احساس رضایت خواهیم کرد.
جامعه برای پیشرفت به کار و منابع انسانی نیاز دارد و انسان ها نیز به خاطر ارضای نیازهای مادی و روانی خود به کار نیازمندند. کار یا پیشه فعالیتی دائمی است که به تولید کالا و خدمات منجر می شود و برای اجرای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود. از طریق کار، فرد خود را جزئی از جامعه می پندارد و از طریق مقایسه خود با دیگران به ارزشیابی توانایی ها و مهارت ها و نیز کشف محدودیت های خود اقدام می کند. (شفیع آبادی،1382 ،96).
چون موفقیت هر سازمانی به منابع انسانیش بستگی دارد، ویژگی های افراد، ادامه کار و رشد سازمان را تعیین می کند. انسانها برای پیشرفت موفقیت شغلی خود از برنامه ریزی شغلی استفاده می کنند. برنامه ریزی شغلی از آن جهت اهمیت دارد که موفقیت یا شکست ارتباط نزدیکی با خویشتن پنداری، هویت و رضایت هر فرد از کار و زندگیش دارد.
برنامه ریزی شغلی فرایندی است که هر فرد جویای کار آن را انتخاب می کند و اهداف شغلیش را تنظیم می کند و برای به دست آوردن آن ابزاری را تعیین می کند. البته برنامه ریزی شغلی ضرورتاً فقط بر روی فرصت های ارتقا و پیشرفت متمرکز نمی شود، زیرا مفهوم موفقیت شغلی در طول سال ها به میزان زیادی تغییر کرده است و به آن سادگی که در گذشته بوده نیست. مفهوم موفقیت شغلی و نگرش فرد به شغلش نه تنها به فرد بلکه به عوامل دیگری بستگی دارد. عموماً مردم از شغلشان به جز منفعت مالی چیزهای بیشتری می خواهند. در گذشته کارمندان تعریف مشخصی از موفقیت داشتند: سخت کارکن، هرگز با رئیست بحث نکن، با پیشرفت خوب پاداش دریافت میکنی. امروزه مردم به استانداردهایی از زندگی دست یافته اند که مدلهای مختلفی از موفقیت شغلی را در پیش رو دارند. ممکن است هر کسی نخواهد مدیر شود و به عنوان مثال یک مهندس دوست داشته باشد روی مسائل فنی کار کند و موفقیت شغلی را در این ببیند.(هو، 1998،85).
به نظر عده ای موفقیت شغلی همان پیشرفت شغلی و تعالی مهارت ها و کسب تخصص ها است در حالی که به عقیده گروهی دیگر، موفقیت شغلی کسب درآمد بیشتر را شامل می شود.
موفقیت شغلی به سه حالت غیر روانی، روانی و عمومی تعریف شده است.
تعریف غیر روانی:
عامه مردم موفقیت شغلی را با میزان درآمد و مادیات می سنجند. به موجب این تعریف هر فردی که در آمد بیشتری داشته باشد در شغلش موفق تر است. سنجش موفقیت شغلی تنها با توجه به میزان درآمد، کار علمی و صحیحی نیست. زیرا میزان درآمد مشاغل مختلف با توجه به نوع کار و زمان انجام آن تغییر می کند. همچنین ارضای نیازهای مادی تنها عامل لا زم برای اشتغال نیست.
تعریف روانی:
از دیدگاه تعریف روانی موفقیت شغلی عبارت از احساس فرد از میزان کارائی و توانائیش در انجام کار محوله است. معمولا افراد موفق کارشان را بهتر انجام می دهند و به راهنمایی کمتری نیاز دارند و کمتر از محیط کار غیبت می کنند.
این عده ضمن کار خطاهای کمتری را مرتکب می شوند و در نتیجه کمتر دچار سانحه می شوند. احساسات فرد که توانایی به انجام کار و مفید واقع شدن و موفق بودن در اشتغال را شامل باشدتعریف روانی موفقیت شغلی محسوب می شود.
تعریف عمومی:
موفقیت شغلی زمانی حاصل می شود که فرد بتواند از تمام توانایی ها و امکانات خود در رسیدن به هدف های شغلی استفاده و بهره برداری کند.
از این دیدگاه میزان درآمد به تنهایی هیچ گاه موفقیت شغلی محسوب نمی شود. موفقیت شغلی عبارت از رابطه ای است که بین پیشرفت کنونی فرد و ایدهآل های آینده اش در زمینه اشتغال وجود دارد.
ایدهآل های شغلی فرد عبارت از یک سلسله هدف های احتمالی شغلی است که فرد برای آینده اش تعیین می نماید. میزان موفقیت فرد در برآوردن نسبی این هدف ها را می توان موفقیت شغلی نامگذاری نمود.
. موفقیت در زمینه های تحصیلی و شغلی، به عنوان یک امر مسلم و ضروری در جوامع رو به توسعه درآمده است و چنین جوامعی چه در سطح رقابتهای بین المللی و چه برای بالا بردن سطح زندگی اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه، ناگزیر از پیشرفت در تحصیل علم و صنعت
می باشند. از این رو در اینگونه جوامع غالبا اهمیت تحصیلات و اشتغال بطور چشمگیری فزونی می یابد. یکی از پیامدهای فرایند توسعه در جامعه، بالا رفتن سطح علمی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی در زندگی روزمره افراد است و افراد جامعه برای یافتن یک هویت قابل قبول اجتماعی باید به میزان بالایی از آن دست یابند. تلاش برای دستیابی به منابع موفقیت ، به ویژه اگر روند توسعه به طور موزون و مطابق با برنامه ریزی صحیح نباشد عموما به پیامدها و مسائل حاد اجتماعی منتهی می شود.تحقیقات انجام یافته در کشورهای دیگر حاکی از آن است که عوامل موثر بر موفقیت تحصیلی و شغلی افراد در چرخه ای از عوامل فرهنگی اجتماعی و اقتصادی تمرکز یافته و در میان خانواده ها، طبقات ، قشرها و … جریان دارد. در این تحقیقات عوامل مذکور تحت عنوان سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شناخته می شوند. اصطلاح سرمایه فرهنگی برای اولین بار توسط توسط پیربردیو23 (1985) جامعه شناس فرانسوی و اصطلاح سرمایه اجتماعی برای اولین بار توسط جیمز کلمن24 (1980) جامعه شناس انگلیسی بکار رفته است ( شفیع آبادی، 1382،87).
چهار کلید موفقیت شغلی
چهار کلید موفقیت شغلی وجود دارد که می تواند شما را به شخص با ارزشتری تبدیل کند، توانایی های شما را موثرتر عرضه می کنند و شما را در حرفه خود با سرعت بیشتر به موفقیت برساند. این چهار کلید عبارتند از: تخصص، تمایز، تقسیم بندی و تمرکز.
1ـ تخصص عبارت است از توانایی شما در بکار بستن استعدادتان آن هم در قسمتی حیاتی که برای کمپانی شما یا مشتریانتان ارزشمند است. انتخاب این قسمت که در چه زمینه ای تخصص داشته باشید در موفقیت بلند مدت شما بسیار را تعیین کننده است. شما در چه زمینه ای تخصص و مهارت دارید؟
2- تمایز عبارت است از اینکه چگونه خود را در یک یا چند زمینه که تخصص دارید یا کارایی شما بهتر است برتری خود را نشان دهید. توانایی شما در متمایز کردن خود براساس کیفیت کار بالا بسیار مهم و کانون فعالیت شغلی شماست. همانطور که یک سازمان باید حداقل در یک زمینه برتری داشته باشد تا رونق لازم را پیدا کند. شما هم به عنوان یک فرد باید حداقل در یک زمینه کاری برتر باشید. اگر از کارفرما یا کارمندان شما درباره شما بپرسند:"برتری او در چه زمبنه ای است؟" آنهاچه جوابی در مورد شما خواهند داد؟ در کدام قسمت کار شما برجسته هستید؟چه کاری را بهتر از هر کسی انجام می دهید؟ چه کاری را اگر شما انجام دهید سود زیادی نصیب سازمان شما می شود.
اگر تاکنون در حرفه خود یک زمینه را مشخص نکرده اید تا در آن بهترین باشید، باید زودتر اقدام کنید. به توانایی خود و احتیاجات سازمان و مشتریان خود توجه داشته باشید چگونه باید باشد؟ چگونه می توانست باشد؟ نقشه شما برای تبدیل شدن به فردی برجسته در حرفه خود چیست؟ و چگونه میزان برتری خود را چه از نظر دانش و چه از نظر مهارت در یک زمینه کاری اندازه می گیرید؟ این اندازه گیری استاندارد شما را برای کارایی نشان می دهد. بهترین بودن در یک زمینه مهم از شغل و حرفه شما بیشتر از هر چیزی به پیشرفت شما کمک می کند.
3- تقسیم بندی عبارتست از توانایی شما در مشخص کردن افراد و سازمانهایی که سود بیشتری برای شما دارند. نحوه کار بدین صورت است که شما به طور واضح مهمترین مشتریان خود را مشخص می کنید. و برای جلب رضایت این گروه خاص از مشتریان تصمیم گیری می کنید.
اغلب شما می توانید خط مشی شغلی خود را با توجه به نیاز مشتریان مهم برای ساختن آینده تغییر دهید.
4- تمرکز عبارتست از توانایی شما در تمرکز ذهنی برای روی خدماتی است که برای آن شخص یا سازمان اهمیت دارد(حسینی ،1381 ،90)
این چهار استراتژی (تخصص، تمایز، تقسیم بندی و تمرکز) نقطه کانونی حیاتی برای رسیدن به دست آوردهای فوق العاده در سازمان و حرفه شماست.
از خود بپرسید:" کدام مهارت است که اگر آن را در خود تقویت کنید بیشترین اثر مثبت را در حرفه شما به جا می گذارد؟ پاسخی که به این سوال می دهید را به عنوان یک هدف بنویسید و برای آن یک ضرب العجل تعیین کنید.برای خود طرح و نقشه داشته باشید و برای رسیدن به هدف پر تلاش باشید تا بر آن نائل شوید. این کلید واقعی رسیدن به موفقیت شغلی است.(حسینی ،1381 ،93)
در جوامع علمی ودر قرن 21 همه ما در طول زندگی یاد می گیریم که تکنیکها و مهارتهای جدیدی کسب کنیم و خود را به این تفکر عادت دهیم و از نظر شغلی موفق باشیم، بنابر این می توان به ده نکته مدیریت زیر توجه کرد:
همگام بودن با تکنولوژی :
تاثیر پیشرفت سریع تکنولوژی در همه ابعاد زندگی، به نحوی قابل مشاهده است ، ولی هیچ ترسی نداشته باشید. لزومی ندارد که شما در هر رشته و زمینه، متخصص باشید. فقط باید پیگیر این مساله باشید که چه تکنولوژی جدیدی وارد بازارشده است و از آن برای افزایش توانایی های شخصی خود استفاده کنید. مثلاً یک نمونه نرم افزارهای جدیدی است که جهت استفاده کاربران با روشهای فوق العاده آسان کارهای بسیار سخت و پیچیده را انجام میدهد
مدیریت اطلاعات :
داشتن اطلاعات, منبع بسیار با ارزشی برای هر مدیر محسوب میشود . سعی کنید که اطلاعات خود را در همه زمینه ها گسترش دهید. حافظه خود را تقویت نمائید تا اطلاعات کسب شده را فراموش نکنید و از آنها بتوانید در همه جا استفاده کنید. همچنین ضروری است اطلاعات جمع آوری شده را در جایی ثبت نمایید تا در صورت فراموش کردن بتوانید دوباره به آنها دست پیدا کنید.
تعادل احساسات:
تقریباً استرس در طول روز همراه انسان است. بنابراین برقراری تعادل میان کارها ی شخصی و شغلی به کنترل استرس کمک می کند. داشتن تعادل در احساسات نشانگر دستیابی شما به چشم انداز مورد نظرتان است.
مدیریت ارتباطات:
بر ارتباطات خود مدیریت کنید نه برکارمندانتان. نکته مهم اینست که بتوانید بدون بیان مشکلات در یک محیط کاری پرتحرک نحوه ارتباط کارمندان تمام وقت, پاره وقت, قراردادی و آموزش دیده به ضعفهای موجود در سیستم پی برده و از توانائی های درونی آنها برای رسیدن به اهداف سازمان سود ببرید.

توانائی سازگار شدن با محیط:
در دنیای به شدت متحول شدن کارباید یاد بگیریدکه خود را با شرایط محیطی پر تحرک تطبیق دهید . یک مدیر موفق باید بتواند در ظرف یک دقیقه نقش خود را ازسیاستگذار به حامی یا هدایت کننده گروه تغییر دهد.
مدیریت منابع:
همواره میزان بودجه تخصیص یافته کم است. بنابر این استفاده بهینه از منابع تحت اختیار توسط مدیر ضروری است. تجربه و دانش کارمندان اهمیت فراوانی دارد و می توان از آن به عنوان یک عامل پیشبرنده برای (شرکت) واحد استفاده کرد. کار مهم مدیر, آموزش کارمندان ، ایجاد انگیزه، همراهی با آنها و همچنین ایجاد زمینه های پیشرفت چشمگیر در سازمان است.
اخلاق خوب:
مهارتهای رفتاری برای سازمان در حکم فیلتراست. اخلاق خوب یک مدیر به تمام کارمندان منتقل می شود. با اخلاق خوب می توانید صداقت وفاداری و همدلی را در کارمندان خود ایجاد نمایید. تقویت این عمل شخص را به سوی موفقیتهای اقتصادی هدایت می کند.
تنوع:
امروزه مدیران با قشرهای مختلفی از مردم کار می کنند. از این رو آشنایی با رفتارها و دیدگاههای آنان امری ضروری است.
هدایت نه مدیریت:
مدیر باید همانند یک رهبر, خلاق بوده به دنبال هدفهای بلند مدت باشد و کارکنان خود را مورد توجه قرار دهد . ایجاد اعتماد و تحرک از ویژگی های یک رهبر موفق است.
رویای شغلی:
رویای شغلی شما نباید یک هدف مقطعی یا شخصی باشد. امروزه مدیرانی موفق هستند که بتوانند میزان پتانسیل کاری موجود درسازمان خود را پیش بینی کنند و تشخیص دهند که اهداف شغلیشان تا چه میزان تحقق پیدا می کند(حسینی، 1389 ،95)
2-3 – بخش دوم : تاریخچه و سابقه موضوع تحقیق (پیشینه تحقیق)

2-3-1 )پیشینه تحقیق در سطح ملی

با توجه به موضوع تحقیق که بررسی تاثیر نسبی و فزاینده سواد مالی ، اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران می باشد، تا اکنون هیچ گونه تحقیقی در این زمینه و حتی زمینه های مشابه که به برررسی هریک از مولفه های سواد کسب و کار بر یک متغیر وابسته باشد صورت نگرفته است .
فقط در زمینه سواد اطلاعاتی تحقیقات بسیار انجام شده که در این جا چند نمونه ذکر می شود .
در تحقیقی برخی از مهمترین نقش های سواد اطلاعاتی در برقراری دموکراسی و توسعه جوامع بشر را توصیف می کند و با نگاهی به اقدمات جدی مربوط به رواج سواد اطلاعاتی در برقراری سواد اطلاعاتی در ایالات متحده آمریکا، اروپا، آسیا، استرالیا جا افتادن نیاز به سواد اطلاعاتی را در جامعه مدرن روشن می سازد(نوروزی ،1383).
درتحقیقی رابطه تنگاتنگ بین اطلاعات و جامعه را تشریح می کند و اقبال عمومی و فزاینده به ارتقای سطح دانش از طریق ادامه تحصیلات در سطوح عالی را ابزاری مناسبی در دستیابی به سواد اطلاعاتی می پندارد که استفاده از آن باعث تسهیل در ارتقای سطح آموزش در سطوح مختلف به ویژه تحصیلات تکمیلی است(قاسمی ، 1383).
در تحقیقی پیش نیازهای سواد اطلاعاتی راروش شناسی، تفکر انتقادی، تفکر خلاق و تفکر تحلیلی (اکتشافی) معرفی می کنند و تاثیر و نقش هر یک را در سواد اطلاعاتی مورد توجه قرار می دهند و تاکید می کنند که برای رسیدن به سواد اطلاعاتی واقعی راهی به جز نهادینه کردن مهارتهای بنیادی که به ارتقای شیوه تفکر و شناخت افراد منجر می شود، وجود ندارد(سالاری و حسن آبادی ،1383).
در تحقیقی به عوامل بازدارنده افراد جامعه در دستیابی به سواد اطلاعاتی و پیشنهادهایی که برای رفع موانع آن می پردازد و عمده ترین شاخص های مورد توجه در سواد اطلاعاتی را آشنایی با شیوه های ماخذ شناسی و آشنایی با پایگاه های اطلاع رسانی می شمارد(کیانی ،1383).
در تحقیقی افراد با سواد اطلاعاتی را دارای تفکری مستقل و منتقدانه می داند این تفکر را مبتنی بر شناخت، توانایی آمایش اطلاعات و استفاده درست از آن در موقعیتهای گوناگون تعریف می کند که به علت شناخت ماهیت مساله، اندیشیدن اصولی و کشف روابط بین امور به خلق نتایج جدید منجر می شود. هاوو (2006) در تحقیقات خود راه ها و روش هایی را برای بیشتردرگیر شدن در فرایند آموزش سواد اطلاعاتی نشان می دهد.
2-3-2 ) پیشینه پژوهش در سطح بین المللی:

نتایج تحقیقی تحت عنوان تجزیه و تحلیل از سواد مالی شخصی در میان دانشجویان نشان می دهد که شرکت کنندگان حدود 53 % از سوالات را به درستی پاسخ می دهند افرادی که رشته هایی غیر از کسب و کار دارند ، زنان ، دانش جویان ضعیف و زیر 30 سال که تجربه کاری بسیار کمی دارند دانش سطح پایین تری دارند . دانشجویانی که دانش کمتری دارند دوست دارند که بر ایده های اشتباهشان بمانند و تصمیمات نادرستی بگیرند بنابراین استنتاج بر آن است که دانش جویان در خصوص سواد مالیشان دانش بسیار کمی دارند دانش سطح پایین تواناییشان را برای تصمیم گیری آگاهانه محدود می کند (والپ و چین،1998).
در آثار اخیر، برنهیم، گارت، و مکی (2001) و برنهیم و گارت (2003) نشان می دهند که کسانی که تحت آموزش مالی در دبیرستان یا در محل کار قرار گرفتند ، می توانند کسبو کار ها را نجات دهند( برنهیم و گارث 25،2003).
والکر (2005) درتحقیقات خود سعی می کند تا با اجرای پژوهش های روی دو (چند) گروه نمونه با استفاده از دو یا چندروش تاثیرروش های متفاوت را با یکدیگر مقایسه کنند(والکر26 ،2005 : 45).
ویلیس و توماس (2006) با بررسی 802 نفر که در جلسه سواد مالی حضور داشتند نشان دادند که شرکت کنندگان روش یادگیری عملی را به سایرروش ها ترجیح می دهند و تاکید می کنند که درهنگام آموزش باید به ویژگی های مخاطب توجه کرد (ولیپس توماس27 ،2006 :13).
سازمان همکاری اقتصادی بهره برداری و توسعه28 (2005) و میچل (2007) با بازنگری تحقیق خود در حوزه شواهد در سواد آموزی مالی در سراسر کشور و نشان می دهد که بی سوادی مالی یکی از ویژگی های مشترک در بسیاری دیگر از کشورهای توسعه یافته از جمله کشورهای اروپایی، استرالیا، و ژاپن است(لوراسی و میچل29 ،2007 : 27)
نتایج تحقیقی با عنوان سواد اقتصادی: مقایسه بین المللی نشان می دهد که عدم تجانس قابل توجهی از توانایی مالی و اقتصادی در سراسر کشورها وجود دارد و این که شاخص سرمایه انسانی (نمرات آزمون PISA و حضور در دانشگاه )بطور مثبتی با سواد اقتصادی در ارتباط است. علاوه بر این، ساکنان کشورهای با نظام های تامین اجتماعی سخاوتمندانه تر به طور کلی از نظر اقتصادی بیسوادترند و وام دهی از این فرضیه که انگیزه برای به دست آوردن سواد اقتصادی به مقدار منابع در دسترس برای پس انداز خصوصی مربوط می شود،حمایت می کند(جپلی،2010).

در تحقیقی رابطه بین سواد مالی و مشارکت در بورس پرداخت شد و به این نتیجه رسیدند که که اکثریت پاسخ دهندگان دانش مالی اساسی و برخی از درک مفاهیمی مانند ترکیب بهره، تورم، وارزش زمانی پول نمایش می دهند . با این حال، تعداد بسیار کمی از آنها مفاهیم اساسی فراتر از این را می دانستند ، بسیاری ازپاسخ دهندگان تفاوت بین اوراق قرضه و سهام، رابطه بین قیمت اوراق قرضه و نرخ بهره، و اصول تنوع ریسک را نمی دانستند (مارتین و دیگران30 ،2011: 450).
در پژوهش خود تحت عنوان سواد مالی و برنامه ریزی: مفاهیم برای سلامتی بازنشستگی ،نشان می دهند که بی سوادی مالی در میان آمریکایی های مسن تر به ویژه زنان، اقلیت ها، و کسانی که آموزش کمتری دیده اندگسترده است،همچنین نتایج نشان داد کسانی که که ادراک مالی دارند برای برنامه ریزی و برای موفقیت در برنامه ریزی خود احتمالا بیشتر بر روش های رسمی مانند حساب بازنشستگی، سمینارها بازنشستگی، و کارشناسان مالی، به جای روابط خانوادگی و یا همکاران تکیه می کنند. این نتایج پیامدهایی برای تلاش های آموزش مالی است
هدف تمامی علوم، شناخت و درک دنیای پیرامون ما است. به منظور آگاهی از مسائل و مشکلات دنیای اجتماعی، روش های علمی تغییرات قابل ملاحظه ای پیدا کرده اند. این روندها و حرکت ها سبب شده است که برای بررسی رشته های مختلف بشری، از روش علمی استفاده شود. . (ایران نژاد پاریزی، 1378،9) از جمله ویژگی های مطالعه علمی که هدفش حقیقیت یابی است، استفاده از یک روش تحقیق مناسب می باشد و انتخاب روش تحقیق مناسب به هدف ها و ماهیت موضوع مورد تحقیق و امکانات اجرایی بستگی دارد و هدف از تحقیق، دسترسی دقیق و آسان به پاسخ پرسش های تحقیق است(خاکی، 1379 ،143).
در این فصل به معرفی و بحث پیرامون روش شناسی تحقیق، روش های جمع آوری اطلاعات، جامعه آماری، تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه و روش های تجزیه وتحلیل داده ها و روش های آماری مورد استفاده پرداخته شده است.
روش و طرح تحقیق

پایه هر علمی، روش شناخت آن است و اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روش شناختی مبتنی است، که در آن علم به کار میرود. روش تحقیق مجموعهای از قواعد، ابزار و راههای معتبر(قابل اطمینان) و نظام یافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است. تحقیق حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی است. تحقیقات کاربردی تحقیقاتی هستند که نظریهها، قانونمندیها، اصول و فنونی که در تحقیقات پایه تدوین میشوند را برای حل مسائل اجرایی و واقعی به کار میگیرد(خاکی،1386 :202). در تحقیق کاربردی هدف اصلی کشف علمی نیست، بلکه آزمودن و بررسی امکان کاربرد دانش است (دلاور،1379،33). در تحقیق کاربردی، یافتهها را میتوان برای حل مسائل اجتماعی به کار برد (ایران نژاد پاریزی، 1378،37).
چون در این تحقیق به توصیف و مطالعه آنچه هست پرداخته میشود، لذا این تحقیق از لحاظ روش اجراء، از نوع تحقیقات توصیفی است. مطالعه توصیفی برای تعیین و توصیف ویژگیهای یک موقعیت صورت میگیرد(سکاران،1381،123). تحقیق توصیفی، آنچه را که هست توصیف و تفسیر میکند و به شرایط و روابط موجود، عقاید متداول، فرآیندهای جاری، آثار مشهود یا روندهای در حال گسترش توجه دارد. توجه آن در درجه اول به حال است، هرچند غالباً رویدادها و آثار گذشته را نیز که به شرایط موجود مربوط می شوند مورد بررسی قرار می دهد(جان بست،1384 ،125). از آنجایی که در تحقیقات توصیفی میتوان ویژگیهای جامعه مورد مطالعه را از طریق پیمایش ارزیابی نمود، تحقیق حاضر یک تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. "پیمایش" عبارت است از جمعآوری اطلاعات که با طرح و نقشه و به عنوان راهنمای عمل توصیف یا پیشبینی و یا به منظور تجزیه و تحلیل روابط برخی متغیرها صورت گیرد(سرمد، 1386 ،82). و از سویی چون محقق در شرایط زندگی واقعی یک سازمان حضور پیدا میکند، این تحقیق در زمره مطالعات میدانی قرار دارد. به طور کلی میتوان گفت هر مطالعه علمی بزرگ یا کوچکی که روابط را به طور نظام یافته دنبال کند، فرضیهها را بیازماید، غیرآزمایشی باشد و در شرایط زندگی واقعی مانند جوامع محلی، مدارس، کارخانهها، سازمانها و موسسات اجرا گردد، مطالعه میدانی تلقی میشود. در مطالعه میدانی محقق ابتدا موقعیت اجتماعی و یا موسسهای را در نظر میگیرد و سپس روابط بین نگرشها، ارزشها، ادراکات و رفتارهای افراد و گروههای موجود در موقعیت را مطالعه میکند. محقق هیچ وقت موقعیت مستقلی را دستکاری نمیکند(خاکی، 1386 ،216).
قلمرو زمانی تحقیق

این تحقیق یک تحقیق مقطعی می باشد که از اول دی ماه 1391 شروع شده و تا پایان شهریور ماه 1392 ادامه دارد .
– قلمرو مکانی
جامعه آماری عبارتست از گروهی از افراد یا اشیاء که در خاصیت یا خاصیت¬های مورد تحقیق مشترک باشند و با هدف و موضوع ارتباط داشته باشند. (سرمد و دیگران، 1386 ،176)، به عبارتی دیگر، جامعه به مجموعه ای از اشیاء ،اشخاص،مکان ها،رویداد ها و اموری اطلاق می شود که در یک یا چند صفت مشترک باشند (پاشا شریفی و طالقانی،1383، 69) . جامعه آماری این تحقیق مدیران شعب بانک انصار شهر شیراز که تعداد آنها 100 نفر می باشند .
3-5- نمونه آماری و روش نمونه گیری

"نمونه عبارت است از زیر مجموعه ای از جمعیتی که پژوهشگر مایل است نتایج را بدانها تعمیم دهد". به طور کلی نمونه ، گروه کوچکتری از جامعه است که برای مشاهده و تجزیه تحلیل انتخاب شده است . (بست ،1384،99)
دو نوع اصلی طرح نمونه برداری وجود دارد ؛ نمونه برداری احتمالی و غیر احتمالی . درنمونه برداری احتمالی اعضای جامعه شانس یا احتمال شناخته شده ای دارند که به عنوان آزمودنی گروه نمونه انتخاب شوند. درنمونه برداری غیراحتمالی عناصر با شانس شناخته شده یا ازپیش تعیین شده ای به عنوان آزمودنی انتخاب نمی شوند . طرحهای نمونه برداری موقعی بکار می رئند که معرف بودن گروه نمونه برای اهداف تعمیم پذیری دارای اهمیت باشد. (سکاران ، 1381 ،229)
متداولترین روش های نمونه گیری احتالی عبارتند از :
نمونه گیری تصادفی ساده
نمونه گیری سیستماتیک
نمونه گیری تصادفی طبقه ای
نمونه گیری خوشه ای
در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاد شده است.
متغیرهای تحقیق
الف )متغیر مستقل
متغیر مستقل ، متغیر پیش فرض است و متغیر وابسته بر اساس تغییرات آن اندازه گیری و تعیین می شود. در تحقیق آزمایشی، متغیر مستقل توسط محقق دستکاری می شود تا تاثیرات آن بر تغییرات متغیر وابسته مشخص شود. در این تحقیق سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری متغیر های مستقل می باشند.
ب) متغیر وابسته
متغیر وابسته ، متغیری است که ارزش یا مقدار آن به متغیر مستقل بستگی دارد. متغیر وابسته در اختیار محقق نیست و محقق نمی تواند در آن دخل و تصرف یا دستکاری کند (بازرگان، 1381، 47). در این تحقیق موفقیت حرفه ای مدیران متغیر وابسته می باشد.
3-7 – شیوه اجرا

هر پدیدهای از نظر کمی و کیفی ویژگیهایی دارد که آگاهی در مورد این ویژگیها، به ماهیت و نحوه دستیابی به آن ها وابسته است. این پدیدهها به عنوان متغیر در طول زمان دچار دگرگونی و تحول میگردند. هدف از هر تحقیقی اعم از توصیفی یا تبیینی، دستیابی به اطلاعات در مورد این تغییرات است. یافتن پاسخ و راهحل برای مساله انتخاب شده در هر تحقیق، مستلزم دست یافتن به دادههایی است که از طریق آن ها بتوان فرضیههایی را که به عنوان پاسخهای احتمالی و موقتی برای مساله تحقیق مطرح شدهاند را آزمون کرد (خاکی، 1386 ، 159).
جمعآوری اطلاعات مورد نیاز برای این پژوهش به دو صورت کتابخانهای، مراجعه به اسناد و مدارک و میدانی است. روش کتابخانهای شامل بررسی و مطالعه انواع متون فارسی و انگلیسی (کتب، مقالات و …) در رابطه با سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری و موفقیت حرفه ای مدیران میباشد. برای کسب اطلاعات و مدارک مربوطه مراجعه شده است و در روش میدانی، محقق با طراحی پرسشنامه و توزیع آن در بین نمونه آماری، دادههای مورد نیاز برای انجام تحقیق را، جمعآوری کرده است. سپس با استفاده از دادههای جمعآوری شده، فرضیههای پژوهش مورد آزمون قرار گرفته است.
3-7-1 – ابزار گردآوری داده ها

ابزار مورد استفاده در این تحقیق "پرسشنامه" بوده است. پرسشنامه یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روشی مستقیم برای کسب داده های تحقیق است. پرسشنامه مجموعه ای از سوالات (عبارات یا
گویهها) است که پاسخ دهنده با ملاحظه آن ها پاسخ را ارائه میدهد. این پاسخ، داده مورد نیاز محقق را تشکیل میدهد. سوالات پرسشنامه را میتوان نوعی محرک- پاسخ محسوب کرد. از طریق پرسشنامه میتوان دانش، علایق، نگرشها و عقاید فرد را در ارتباط با موضوعی خاص مورد ارزیابی قرار داد، به تجربیات قبل وی پی برد و به آنچه در حال حاضر انجام میدهد، آگاهی یافت (سرمد، 1377 ،145).
پرسشنامه به عنوان یکی از متداولترین ابزار جمعآوری اطلاعات در تحقیقات پیمایشی، عبارت است از مجموعهای از پرسش هدفمدار، که با بهرهگیری از مقیاسهای گوناگون، نظر، دیدگاه و بینش یک فرد پاسخگو را مورد سنجش قرار میدهد(خاکی،1386:242). در این تحقیق از پرسشنامه استاندارد استفاده شده است.
3-8 – روایی(اعتبار) ابزار پژوهش

روایی از واژه " روا" به معنای جایز و درست گرفته شده و روایی به معنای صحیح و درست بودن است. مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه گیری، بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازه گیریهای نامناسب و ناکافی میتواند هر تحقیق علمی را بی ارزش و ناروا سازد(خاکی، 1386،288). روایی، آن خصیصه ابزار و یا روش جمعآوری دادهها است که با داشتن این خصیصه همان مقولاتی را تعیین میکند که برای تعیین آن مقولات طرحریزی شده است(جان بست،1384،200).
روایی صوری این پرسشنامه توسط استاد راهنما ومشاور و چند نفر از افراد مطلع مورد تایید قرار گرفته است و از روایی لازم برخوردار می باشد.
3-9- پایایی (قابلیت اعتماد) ابزار پژوهش

یک آزمون، زمانی دارای پایایی است که نمرههای مشاهده شده و نمره های واقعی آن، دارای همبستگی بالایی باشند. به این معنا که، چنانچه نمرههای مشاهده شده و نمره های واقعی هر یک از آزمودنی ها در آزمون موجود باشند، مجذور همبستگی بین این نمرهها () ضریب پایایی آزمون نامیده میشود(خاکی، 1386،293).
در این تحقیق برای اندازهگیری داده های جمعآوری شده از مطالعات مقدماتی31 از ابزار پرسشنامه استفاده شده و برای تحلیل داده ها، نیز نرم افزار SPSS بکار گرفته شده است؛ لذا پایایی پرسشنامه یا قابلیت اعتماد آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شده است.
هر چقدر درصد به دست آمده به 100 درصد نزدیکتر باشد، بیانگر قابلیت اعتماد بیشتر پرسشنامه است. قابل ذکر است که ضریب آلفای کمتر از 60 درصد، معمولاً ضعیف تلقی می شود، دامنه 70 درصد قابل قبول و بیش از 80 درصد خوب تلقی میگردد، البته هر چند ضریب اعتماد به عدد یک نزدیک تر باشد، بهتر است(سکاران، 1381،385).
برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است
جدول 3-1) محاسبه پایایی سوالات مربوط به پرسشنامه
متغیر
آلفای کرونباخ
تعداد سوال
سواد تجاری
.793
27
سواد اقتصادی
.759
24
سواد مالی
.752
19
موفقیت حرفه ای مدیران
.734
24
کل پرسشنامه
.901
70

جدول فوق آلفای کرونباخ و تعداد سوالات مربوط به متغیرهای پرسشنامه را ارائه می دهد. از آن جایی که مقدار آلفای کرونباخ بزرگتر از 7/. است .لذا آزمون از پایایی قابل قبولی برخوردار می باشد.
روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها

در این تحقیق توصیف دادههای دموگرافیک تحقیق با استفاده از آمار توصیفی ، جداول فراوانی و نمودارهای میله ای انجام شده است. از آزمون کلموگروف اسمیرنف برای آزمون نرمال بودن متغیرها و با توجه به نرمال بودن داده ها برای تحلیل از روشهای آماری پارامتریک استفاده شده است و به منظور بررسی تفاوت بین سه گروه یا بیشتر برای متغیر ها از آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) همچنین برای مقایسه زوجی بین میانگین گروه ها آزمون زوجی شفه و به منظور آزمون فرضیهها با هدف سنجش تاثیر نسبی و فزاینده میان متغیرها از تحلیل رگرسیون چندگانه با رویکرد سلسله مراتبی استفاده خواهد شد. و برای طبقه بندی و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای EXCEL و 18spss استفاده می شود.
تجزیه و تحلیل داده ها برای بررسی صحت و سقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع آوری شده از موضوع مورد تحقیق می باشد؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی ترین و مهم ترین بخشهای تحقیق محسوب می شود. داده های خام با استفاده از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرندو پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می گیرند.
محقق برای تجزیه و تحلیل آماری وپاسخگویی به مساله تدوین شده و یا تصمیمگیری در مورد رد یا تایید فرضیه ای که صورت بندی کرده است، می تواند از روش های مختلفی استفاده نماید. استفاده از هر یک از این روشها منوط به شرایطی است که محقق باید آنها را در رابطه با تحقیق خود مورد توجه قرار دهد.این روش ها را می توان به دو دسته تقسیم نمود:1) آمار توصیفی 2) آمار استنباطی
برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده ابتدا در سطح توصیفی با استفاده از شاخص های آماری به توصیف و تلخیص ویژگی های جمعیت شناختی افراد نمونه در تحقیق شامل جنسیت، وضعیت سنی، مدرک تحصیلی و غیره پرداخته می شود و سپس در سطح استنباطی بر اساس آزمونهای آماری به رد یا قبول فرضیه های مطرح شده پرداخته می شود. در آمار تحلیلی این تحقیق برای آزمودن معناداری روابط و بررسی فرضیات پژوهش از آزمون تی مستقل ، آنوا و رگرسیون استفاده شده است.
آمار توصیفی:
در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی توزیع نمونه های آماری از حیث متغیرهایی چون جنسیت، سمت شغلی، میزان تحصیلات ، سن و سابقه کار پرداخته می شود.با توجه به جدول فوق از تعداد افراد نمونه که جواب داده اند 100 درصد مرد هستند. همچنین حدود 46 درصد افراد بین 31 تا 40 سال سن دارند و 69.4 درصد دارای مدرک کارشناسی ،18.4 درصد کارشناسی ارشد و 12.2 درصد دیپلم و کاردانی را شامل می شودکه 32 درصد افراد در سمت کارشناس تسهیلات شاغل هستند.
از طرفی 35 درصد افراد نمونه بین 10 تا 15 سال ، 28 درصد بین 15 تا 20 سال، 20 درصد بالای 20 سال ،16 درصد بین 5 تا 10 سال و 2 درصد کمتر از 5 سال سابقه کار دارند .
سواد مالی
توانایی درک اینکه چگونه پول در جهان کار می کند، چگونه کسی موفق می شود که درآمد کسب کند یا آن را بسازد، چگونه این شخص پولش را مدیریت می کند، چطور آن را سرمایه گذاری می کند تا مقدارش را افزایش دهد، چگونه این شخص هدیه می دهد تا به دیگران کمک کند و … اینها سئوالاتی هستند که امکان دارد ذهن هر یک از ما یا فرزندانمان را به خود مشغول کند، جواب به این سئوالات را باید در حوزه ای به نام "سواد مالی" جستجو کرد. اما اینکه سواد مالی چیست و ضرورت یادگیری آن چقدر است، موضوعی است که سعی می شود در این مقاله به اختصار به آن بپردازیم.
برای زندگی در دنیای امروز با پیچیدگی های اقتصادی که مسائل سیاسی و اجتماعی و … حاکم بر جامعه پارامترهای اقتصاد را به سرعت تحت تآثیر قرار می دهد و ترویج اقتصاد نئولیبرالیسم و مصرفی رشد چشم گیری دارد، داشتن حداقل سواد مالی برای تک تک افراد امری ضروری و حیاتی است زیرا که هر شخص در طول حیات خود در هر طبقه اجتماعی و هر سطح از درآمد با انواع معاملات اقتصادی سروکار دارد، با مسائلی از قبیل، خرید مایحتاج روزمره زندگی، خرید خودرو، خرید ملک، پس انداز، سرمایه گذاری، دریافت وام و …. مواجه می شود که کسب موفقیت و احساس رضایت مندی از عملکرد در تعامل با هر یک از آنها با اتخاذ تصمیماتی آگاهانه و موثر در سایه ی داشتن سواد مالی محقق می شود.
به طور خاص، سواد مالی به مجموعه ای از مهارت ها و دانش اشاره می کند که به فرد اجازه می دهد تصمیماتی آگاهانه و موثر با کلیه منابع مالی خود بگیرد.
در دنیایی که زندگی می کنیم، از یک طرف با نیازهای گوناگون و روز افزون انسانها مواجه هستیم و از طرف دیگر با محدودیت و کمیابی منابع تولید به منظور رفع این نیازها روبروییم. بنابراین تلاش همیشگی بشر در طول تاریخ برای تآمین نیازهای نامحدودش با استفاده از منابع تولیدی کمیاب و محدود، منجر به پیدایش، تحول و تکامل علم اقتصاد شده است. با آگاهی از رابطه نزدیک علم اقتصاد با دانش حسابداری و مهارتهای مالی و با توجه به نقش موثری که آموزش سواد مالی می تواند در اقتصاد آینده جوامع بشری ایفا کند و زندگی سالم تر و آینده ای بی دغدغه تر را رقم بزند ضرورت آموزش این فنون به همه و مخصوصاً کودکان و نوجوانان احساس می شود، زیرا که آینده از آن آنها خواهد بود و کسی که دانش و مهارت های بیشتری در این زمینه دارد به بحران کمتری دچار می شود. چنانکه تمرکز برنامه های دولتی در کشورهای استرالیا، کانادا، ژاپن، ایالات متحده و انگلستان معطوف به آموزش سواد مالی و ایجاد انگیزه و افزایش علاقه به امور مالی شخصی است.
در همین راستا سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در سال 2003 یک پروژه بین دولتی با هدف ارائه راه هایی برای بهبود استانداردهای آموزش و استانداردهای سواد آموزی از طریق توسعه اصول سواد مالی رایج را آغاز کرد. این سازمان در مارس 2008، درگاه بین المللی به آدرس زیر را برای آموزش مالی راه اندازی کرد که هدف آن خدمت رسانی به عنوان یک مربی برای برنامه های آموزش مالی و پایگاه اطلاعات و تحقیقات در سراسر جهان است
4-2-آمار استنباطی :
4-2-1- آزمون نرمال بودن متغیرها:
جهت بررسی مفروضه نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کولمگروف-اسمیرونف استفاده گردید. این آزمون که در جدول 4- به آن اشاره شده است، برخورداری داده های مورد تحلیل را از یک توزیع نرمال در فاصله اطمینان %95 مورد بررسی قرار می دهد

با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنف برای متغیر های پژوهش با توجه به سطح معناداری که بزرگتر از 0.05 می باشد پس در سطح اطمینان 95% فرض نرمال بودن آنها رد نشده است. بنابراین همه متغیر های پژوهش نرمال می باشند.

مدیران سازمان های خصوصی شهر شیراز از نظر مالی،تجاری و اقتصادی باسواد هستند
برای بررسی این فرضیه میانگین متغیر سواد با نمره 60 مقایسه شده است. که نمرات بالاتر از 60 با سواد حساب می شود.

جدول 4-3) مقایسه میانگین مشاهده شده متغیر سواد با نمره 60

متغیر
مقایسه میانگین مشاهده شده با مقدار ثابت 60

میانگین
آماره t
درجه آزادی
سطح معناداری
تفاوت میانگین
سواد تجاری
66.7121
7.069
99
.000
6.71212
سواد اقتصادی
67.9293
9.137
99
.000
7.92929
سواد مالی
68.4331
7.453
99
.000
8.43313

استفاده از آزمون t برای یک نمونه ، با فرض صفر، برابری میانگین ها با نمره 60 و فرض مقابل برابر نبودن میانگین ها با نمره 60 را آزمون می کند. با توجه به آماره t و سطح معناداری که کوچکتر از 0.05 می باشد. در نتیجه در سطح اطمینان 95% فرض صفر رد می شود یعنی تفاوت بین میانگین نمرات سواد مالی،اقتصادی و تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز با عدد 60 معنادار میباشد. و با توجه به میانگین نمرات سواد که بزرگتر از 60 می باشد نشان می دهد مدیران بانک انصارشهر شیراز از نظر تجاری،اقتصادی و مالی باسواد هستند .

4-2-2- مقایسه متغیر پژوهش با حد وسط مقیاس اندازه گیری
آزمون t یک نمونه برای مقایسه میانگین مشاهده شده متغیر پژوهش با میانگین نظری مقیاس اندازه گیری نشان داده است که با توجه به سطح معناداری کوچکتر از 0.05 ، میانگین متغیر موفقیت حرفه ای مدیران به صورت معنادار متفاوت از میانگین نظری است و با توجه به میانگین متغیر بنابراین میانگین متغیر موفقیت حرفه ای مدیران به صورت معنادار بیشتر از حد متوسط بوده است .

جدول4-4)آزمون تی یک نمونه برای متغیر پژوهش

متغیر
مقایسه میانگین مشاهده شده با مقدار ثابت 3

میانگین
آماره t
درجه آزادی
سطح معناداری
تفاوت میانگین
موفقیت حرفه ای مدیران
3.4417
17.463
99
.000
.44170

4-2-3-آزمونها و تحلیل های مرتبط با فرضیات پژوهش
برای بررسی تاثیر نسبی و فزاینده سواد تجاری ، اقتصادی و سواد مالی بر موفقیت حرفه ای مدیران از تحلیل رگرسیون چندگانه با رویکرد سلسله مراتبی طی سه گام متوالی صورت می گیرد. که متغیر موفقیت حرفه ای مدیران به عنوان متغیر وابسته و متغیرهای مستقل سواد تجاری ، سواد اقتصادی و سواد مالی بشرح زیر میباشد.
برای بررسی تاثیر فزاینده سواد تجاری ،سواد اقتصادی و سواد مالی بر موفقیت حرفه ای مدیران در گام اول متغیر سواد تجاری وارد مدل شده که با توجه به مقدار آماره t (2.575) و سطح معناداری(0.012) چون مقدار قدرمطلق آماره تی کوچکتر از مقدار جدول ۱/۹۶ و سطح معناداری کوچکتر از 0.05 می باشد پس سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر دارد. در گام دوم متغیر سواد اقتصادی به مدل اضافه شده که با توجه به سطع معناداری آزمون F برای تغییرات ضریب تعیین (0.243) و مقدار آماره t (1.176) و سطح معناداری متغیر سواد اقتصادی که بزرگتر از 0.05 می باشد پس سواد اقتصادی بر موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر ندارد.
در گام سوم متغیر سواد مالی به مدل اضافه شده که با توجه به سطع معناداری آزمون F برای تغییرات ضریب تعیین (0.001) و مقدار آماره t (3.321) و سطح معناداری متغیر سواد مالی که کوچکتر از 0.05 می باشد پس سواد مالی هم بر موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر دارد. همچنین با توجه به ضریب تعیین می توان گفت تنها 17 درصد از تغییرات متغیر پاسخ(وابسته) توسط متغیر های پیشگو(مستقل) قابل بیان است. همچنین اماره دوربین واتسون برای این مدل نزدیک2 میباشد که نشان دهنده تصادفی بودن باقیمانده ها است.
در خروجی به دست آمده در گام سوم جدول ضرایب ، ضرایب معادله خط رگرسیون و همچنین آزمون برابر با صفر بودن ضرایب انجام شده که مشخص می گردد که با توجه به سطح معناداری متغیرهای سواد مالی(0.001) و سواد تجاری (0.030) که کمتر از 0.05 می باشد در سطح اطمینان 95 % ضرایب متغیرهای سواد مالی و سواد تجاری در معادله رگرسیون معنادار است. ضمنا برای بررسی تاثیر نسبی با توجه به ضرایب استاندارد متغیرهای سواد مالی (0.314) و سواد تجاری (0.207) به ترتیب بالاترین تاثیر را روی متغیر موفقیت حرفه ای مدیران داشته اند.
از طرفی با توجه به آماره های همخطی نشان می دهد بیشترین مقدار آماره VIF مربوط به متغیر سواد مالی برابر 1.025 و کمتر از 5 میباشد. بنابراین همخطی وجود ندارد. حال به بررسی فرضیات مربوط به مدل می پردازیم.

فرضیه (1): سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد.
H0 : سواد تجاری بر روی موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر معنا داری ندارد.
H1 : سواد تجاری بر روی موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر معنا داری دارد.
جدول 4-7) برای فرضیه 1

ضریب
آماره تی
سطح معناداری
ضریب استاندارد
020/0
200/2
030/0
207/0

با توجه به مقدار قدرمطلق آماره تی برابر 200/2 و بزرگتر از مقدار جدول ۱/۹۶ است و سطح معناداری (030/0 ) کمتر از 0.05 می باشد پس فرض صفر رد می شود یعنی سواد تجاری بر روی موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معنی داری دارد و مقدار تاثیر برابر 207/0 است.
فرضیه (2): سواد اقتصادی بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد.
H0 : سواد اقتصادی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر معنا داری ندارد.
H1 : سواد اقتصادی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر معنا داری دارد.
جدول4-8) برای فرضیه 2

ضریب
آماره تی
سطح معناداری
ضریب استاندارد
010/0
909/0
366/0
085/0

با توجه به مقدار قدرمطلق آماره تی برابر 909/0 و کوچکتر از مقدار جدول ۱/۹۶ است و سطح معناداری (366/0 ) بزرگتر از 0.05 می باشد پس فرض صفر رد نمی شود یعنی سواد اقتصادی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معنی داری ندارد .
فرضیه (3): سواد مالی بر موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر می گذارد.
H0 : سواد مالی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر معنا داری ندارد.
H1 : سواد مالی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر معنا داری دارد.
جدول4-9) برای فرضیه 3

ضریب
آماره تی
سطح معناداری
ضریب استاندارد
037/0
321/3
001/0
314/0

با توجه به مقدار قدرمطلق آماره تی برابر 321/3 و بزرگتر از مقدار جدول ۱/۹۶ است و سطح معناداری (001/0 ) کمتر از 0.05 می باشد پس فرض صفر رد می شود یعنی سواد مالی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معنی داری دارد و مقدار تاثیر برابر 314/0 است.
فرضیه (4):سن در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.

جدول4-10) آزمون همگنی واریانس ها

سواد تجاری

آماره لوین
درجه آزادی1
درجه آزادی2
سطح معناداری
2.580
2
93
.060

جدول 4-11) ازمون آنالیز واریانس یکطرفه
عامل
گروه ها
تعداد
میانگین
آمارهf
سطح معناداری
سواد تجاری
بین 20 تا 30 سال
26
66.1731
.829
.440

بین 31 تا 40 سال
44
67.8614

بین 41 تا 50 سال
26
64.8923

ابتدا آزمون همگنی واریانس ها انجام شده که با توجه به آماره لوین و p-مقدار (0.060) که بزرگتر از 0.05 می باشد فرض صفر رد نمی شود یعنی هر سه گروه واریانس های برابری دارند، سپس با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره F(0.829) و سطح معنا داری (0.440) که از 05/0 بزرگتر است در سطح اطمینان 95% فرض صفر رد نمی شود لذا در سطح اطمینان 95% تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در سواد تجاری وجود ندارد. بنابراین سن در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه (5):تحصیلات در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
جدول4-12) آزمون همگنی واریانس ها
سواد تجاری

آماره لوین
درجه آزادی1
درجه آزادی2
سطح معناداری
.453
2
95
.637

جدول 4-13) ازمون آنالیز واریانس یکطرفه

عامل
گروه ها
تعداد
میانگین
آمارهf
سطح معناداری
سواد تجاری
دیپلم و کاردانی
12
67.2167
.043
.958

کارشناسی
68
66.6000

کارشناسی ارشد
18
66.1889

ابتدا آزمون همگنی واریانس ها انجام شده که با توجه به آماره لوین و p-مقدار (0.637) که بزرگتر از 0.05 می باشد فرض صفر رد نمی شود یعنی هر سه گروه واریانس های برابری دارند، سپس با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره F(0.043) و سطح معنا داری (0.958) که از 05/0 بزرگتر است در سطح اطمینان 95% فرض صفر رد نمی شود لذا در سطح اطمینان 95% تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در سواد تجاری وجود ندارد. بنابراین تحصیلات در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
یافته های مربوط به فرضیه اصلی تحقیق :

فرضیه اصلی : سواد مالی ، اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر می گذارد.
برای آزمون این فرضیه از رگرسیون استفاده شده است در خروجی به دست آمده در جدول ضرایب ، ضرایب معادله خط رگرسیون و همچنین آزمون برابر با صفر بودن ضرایب انجام شده که مشخص می گردد که با توجه به سطح معناداری متغیرهای سواد مالی(0.001) و سواد تجاری (0.030) که کمتر از 0.05 می باشد در سطح اطمینان 95 % ضرایب متغیرهای سواد مالی و سواد تجاری در معادله رگرسیون معنادار است. ضمنا یا توجه به ضرایب استاندارد متغیرهای سواد مالی (0.314) و سواد تجاری (0.207) به ترتیب بالاترین تاثیر را روی متغیر موفقیت حرفه ای مدیران داشته اند. بنابراین نتایج این تحقیق با مطالعات والپ و چین (1998) و برنهیم، گارت، و مکی (2001) و برنهیم و گارت (2003) مشابهت دارد .
5-2-2- یافته های مربوط به فرضیه های فرعی تحقیق :

فرضیه فرعی اول : بین سواد تجاری و موفقیت حرفه ای مدیران رابطه معنادار وجود دارد .
نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون ( ضریب استاندارد 207 /0 و معناداری 030/0) یعنی سواد تجاری بر روی موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معنی داری دارد و مقدار تاثیر برابر 207/0 است. یعنی هر چه میزان سواد تجاری در سازمان افزایش یابد ، موفقیت حرفه ای مدیران نیز افزایش می یابد . بنابراین با توجه به علامت مثبت ضریب استاندارد تغیییرات این دو متغیر هم جهت می باشد . بنابراین نتایج این مطالعه با نتایج تحقیق لوزاردی و میچل (2011) مشابهت دارد.

فرضیه فرعی دوم : بین سواد اقتصادی و موفقیت حرفه ای مدیران رابطه معنادار وجود دارد .
نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون ( ضریب استاندارد 366 /0 و معناداری 085/0) یعنی سواد اقتصادی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معنی داری ندارد. بنابراین نتایج این تحقیق با نتایج مطالعات جپلی(2010) و لوراسی و میچل (2007) مغایرت دارد.

فرضیه فرعی سوم : بین سواد مالی و موفقیت حرفه ای مدیران رابطه معنادار وجود دارد .
نتایج بدست آمده از آزمون رگرسیون ( ضریب استاندارد 314 /0 و معناداری 001/0) یعنی سواد مالی بر روی موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معنی داری دارد و مقدار تاثیر برابر 314/0 است. یعنی هر چه میزان سواد مالی در سازمان افزایش یابد ، موفقیت حرفه ای مدیران نیز افزایش می یابد . بنابراین با توجه به علامت مثبت ضریب استاندارد تغیییرات این دو متغیر هم جهت می باشد . بنابراین نتایج این تحقیق با مطالعات مارتین و دیگران(2011) و ویلیس و توماس (2006) مشابهت دارد.
5-3- نتایج بدست آمده بر اساس فرضیات جانبی تحقیق:

فرضیه جانبی اول : سن در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (0.829) و سطح معنا داری (0.440) که از 05/0 بزرگتر است. می ت.ان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در سواد تجاری وجود ندارد. بنابراین سن در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه جانبی دوم : تحصیلات در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (0.043) و سطح معنا داری (0.958) که از 05/0 بزرگتر است، می توان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در سواد تجاری وجود ندارد. بنابراین تحصیلات در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه جانبی سوم : سابقه کار در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (1.321) و سطح معنا داری (0.268) که از 05/0 بزرگتر است، می توان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های پنج گروه در سواد تجاری وجود ندارد. بنابراین سابقه کار در سواد تجاری مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه جانبی چهارم : سن در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (0.972) و سطح معنا داری (0.382) که از 05/0 بزرگتر است. می توان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در سواداقتصادی وجود ندارد. بنابراین سن در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه جانبی پنجم : تحصیلات در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره F(3.713) و سطح معنا داری (0.028) که از 05/0 کوچکتر است، می توان گفت تفاوت معنی داری بین حداقل دو میانگین از سه گروه در سواد اقتصادی وجود دارد. بنابراین تحصیلات در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری داشته است. با توجه به آزمون های زوجی شفه ، سواد اقتصادی بین گروه دیپلم و کاردانی با گروه کارشناسی متفاوت می باشد. از طرفی گروه کارشناسی نسبت به گروه دیپلم و کاردانی میانگین نمرات سواد اقتصادی بیشتری دارد.
فرضیه جانبی ششم : سابقه کار در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (5.915) و سطح معنا داری (0.000) که از 05/0 کوچکتر است ، می توان گفت که تفاوت معنی داری بین حداقل دو میانگین از پنج گروه در سواد اقتصادی وجود دارد. بنابراین سابقه کار در سواد اقتصادی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری داشته است. با توجه به آزمون های زوجی سواد اقتصادی بین گروه کمتر از 5 سال با بقیه گروه ها متفاوت می باشد. از طرفی گروه کمتر از 5 سال نسبت به بقیه گروه ها میانگین نمرات سواد اقتصادی کمتری دارد.
فرضیه جانبی هفتم : سن در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (0.881) و سطح معنا داری (0.418) که از 05/0 بزرگتر است. می توان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در سوادمالی وجود ندارد. بنابراین سن در سوادمالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه جانبی هشتم : تحصیلات در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره F(3.554) و سطح معنا داری (0.032) که از 05/0 کوچکتر است، می توان گفت تفاوت معنی داری بین حداقل دو میانگین از سه گروه در سواد مالی وجود دارد. بنابراین تحصیلات در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری داشته است. با توجه به آزمون های زوجی شفه ، سواد مالی بین گروه دیپلم و کاردانی با گروه کارشناسی ارشد متفاوت می باشد. از طرفی گروه کارشناسی ارشد نسبت به گروه دیپلم و کاردانی میانگین نمرات سواد مالی بیشتری دارد.
فرضیه جانبی نهم : سابقه کار در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (5.314) و سطح معنا داری (0.001) که از 05/0 کوچکتر است ، می توان گفت که تفاوت معنی داری بین حداقل دو میانگین از پنج گروه در سواد مالی وجود دارد. بنابراین سابقه کار در سواد مالی مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری داشته است. با توجه به آزمون های زوجی سواد مالی بین گروه کمتر از 5 سال با بقیه گروه ها متفاوت می باشد. از طرفی گروه کمتر از 5 سال نسبت به بقیه گروه ها میانگین نمرات سواد مالی کمتری دارد.
فرضیه جانبی دهم : سن در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (0.156) و سطح معنا داری (0.856) که از 05/0 بزرگتر است. می توان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در موفقیت حرفه ای وجود ندارد. بنابراین سن در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه جانبی یازدهم: تحصیلات در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (1.360) و سطح معنا داری (0.261) که از 05/0 بزرگتر است، می توان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های سه گروه در موفقیت حرفه ای وجود ندارد. بنابراین تحصیلات در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
فرضیه جانبی دوازدهم : سابقه کار در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر داشته است.
با توجه به آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و اندازه آماره (0.059) و سطح معنا داری (0.993) که از 05/0 بزرگتر است ، می توان گفت که تفاوت معنی داری بین میانگین های پنج گروه در موفقیت حرفه ای وجود ندارد. بنابراین سابقه کار در موفقیت حرفه ای مدیران بانک انصارشهر شیراز تاثیر معناداری نداشته است.
محدودیت های تحقیق:

تشخیص محدودیت ها و مشکلات پژوهش بسیار حائز اهمیت است چراکه به محقق و سایرین کمک می کند تا در تحقیقات بعدی در رفع کاستی ها و نقص ها کوشیده و طرح تحقیق خود را بهبود ببخشد . بر این اساس محدودیت ها و مشکلات پژوهش عبارتند از :
1- نحوه جمع آوری داده ها (استفاده از پرسشنامه).استفاده از نمونه در دسترس و نوع پژوهش (همبستگی).محدودیت هایی را که در زمینه تعمیم یافته ها ، دقت یافته ها ، تفسیر و اسناد های سبب شناختی متغیر بررسی شده پدید آورند که باید در نظر گرفته شود .
2- وجود برخی از محدودیت های موجود در پژوهش حاضر موجب می گردد نتایج حاصله به سایر جوامع آماری قابل تعمیم نباشد ، از جمله:
الف) محدود بودن جامعه آماری به شعب بانک انصار
ب) محدود بودن جامعه مورد مطالعه به شهر شیراز
3- به علاوه علی رغم تلاش های پژوهشگر جهت رفع محدودیت های اجرایی ،عدم حضور برخی از مدیران مورد مطالعه در شعب کار مربوطه ، یکی از محدودیت های اصلی در این تحقیق بود حضور آنان در جلسات کاری داخل و خارج سازمانی دوره های آموزشی مختلف و غیر مختلف و غیره …ملاقات با مدیران را به سختی امکان پذیر می کند
با تو جه به نتایج پژوهش از انجا که سواد مالی و تجاری بروی موفقیت حرفه ای مدیران در بانک انصار تاثیر گذار بوده است . بنابراین به مدیران بانک انصار و همچنین مدیران صنعت بانکداری توصیه می شود به دنبال تقویت و افزایش سواد مالی و تجاری در کارکنان و مدیران سازمان خود باشند . بنابراین پیشنهادات زیر برای افزایش سواد مالی و تجاری می تواند پاره ساز باشد .
مواردی مانند زیرساختهای سازمان و یا فرهنگ سازمان در پیاده سازی سواد تجاری بسیار نقش قابل ملاحظه و حساسی را ایفا می کنند برای موفقیت در استقرار و کارایی یک سیستم سواد تجاری در یک سازمان باید برخی موارد از ریشه های فرهنگی سازمان تغییر کند، چون این موارد در میزان بهره وری سیستم سواد تجاری نقش بسزایی خواهند داشت. برخی موارد مانند تلقی سازمان از اطلاعات که به عنوان یکی از مهمترین منابع سازمانی محسوب می شود و نوآوری که در سازمان باید بخشی از کار تجاری سازمان تلقی شود و نوع تفکر سازمان در مورد اطلاعات و نوآوری مسلما در بسته های نرم افزاری وجود ندارند، بلکه باید در لابه لای لایه های زیرساخت سازمان فرهنگ سازی و لحاظ گردند(حسینی ،1389 ،87). ترویج فرهنگ سرمایه گذاری مولد و آشنایی با بازار سرمایه و تلاش جهت آشنا سازی اقشار مختلف مردم با بورس اوراق بهادار و فرصت های مختلف سرمایه گذاری در آن می تواند آغاز ان راه مهم تلقی می گردد. لذا ترویج فرهنگ سرمایه گذاری مولد به ویژه با معرفی فرصت های بازار سرمایه گذاری مولد به ویژه با معرفی فرصت های بازار سرمایه به عنوان یکی از رسالت های اصلی فعالان این بازار در تعامل با رسانه های ارتباط جمعی و مراکز آموزشی کشور می تواند با برنامه ریزی و تدوین استراتژی مشخص و تقسیم کار و هزینه بین نهادهای متولی بازار سرمایه اعم از سازمان بورس و اوراق بهادار، بورس ها، کارگزاران و سایر نهادهای مالی و حتی ناشران اوراق بهاداران صورت گیرد.
همچنین با توجه به این که تحصیلات و سوابق کاری بر سواد مالی تاثیر گذار هستند و از طرفی سوابق کاری بر موفقیت حرفه ای مدیران تاثیر گذار هستند، مدیران شبکه بانکی کشور به طور عام و مدیران عالی بانک انصار باید در انتخاب مدیران رده پایین و کارکنان خود اهمیت این مولفه ها را در نظر داشته باشند و با چنین دانشی دست به شایسته گزینی و همچنین برگزار آموزش های ضمن خدمت و… برای افزایش موفقیت گام های بزرگ بردارند.
1. بررسی تاثیر گذاری سواد مالی ، افتصادی و تجاری روی تصمیم گیری ها و خط مشی گذاری های دولتی.
2. بررسی تطبیقی وضعیت سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری در سازمانهای دولتی و خصوصی
3. بررسی مسائل و مشکلات مربوط به ارتقا و تقویت سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری در سازمان های ایرانی
4. بررسی اثرات سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری برروی سیستم های مدیریت عملکرد
5. بررسی تاثیر سواد مالی ، سواد اقتصادی و سواد تجاری بر موفقیت در تدوین و اجرای استراتژی های سازمانی

منابع:
بست ، جان .(1384) . روش های تحقیق درعلوم تربیتی ورفتاری.( پاشاشریفی حسن، طالقانی نرگس) . تهران: انتشارات رشد ،چاپ دوم، 99
شریفی ، پاشا. (1383). روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران: انتشارات سخن ، چاپ اول ، ج اول ،100-
حسینی، رضا .(1389). بررسی تاثیر سواد مالی و تجاری در گرایش به سمت بازاربورس. اصفهان : پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اصفهان
خاکی ، غلامرضا. (1386). روش تحقیق در علوم انسانی. تهران : مرکز انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی ، چاپ نوزدهم ، 202
خاکی ، غلامرضا. (1379) . روش تحقیق در علوم انسانی. تهران : مرکز انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ هشتم ،28
سرمد، زهره ، بازرگان، عباس، حجازی، الهه. (1386). روشهای تحقیق در علوم رفتاری. تهران: انتشارات آگاه ، چاپ پنجم ، 176
سکاران ، اوما. (1381). روش تحقیق در مدیریت .( محمد صائبی و شیرازی). تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی ، چاپ اول ،229
قاسمی، عباس. (1388). استانداردها و قابلیت های سواد اطلاعاتی برای آموزش عالی. پایان نامه دکتری،دانشکده علوم تربیتی دانشگاه مشهد
میرسپاسی،ناصر. (1383). مدیریت استراتژیک منابع انسانی و روابط کار.تهران: نشرمیر،289
Berman, K. (1998). "The building blocks of business literacy" Training & Development,
52(9), 16-18.
Bernheim,D.,Garrett,D.,(2003)."Theeffectsoffinancialeducationintheworkplace:evidence formal survey of households" Journal of Public Economics 87,1487-1519.
Bernstein, A. (2002)." The time bomb in the workforce: Illiteracy",Business Week, 122,2002, February 25
Marten, M.(2011)" Financial literacy and stock market participation" Journal of Financial Economics ,no110, pp:449-472
Muir, C., & Davis, B. D. (2002)." Upgrading business literacy and information skills" Business Communication Quarterly, 65(3), 99-1
http://www.financial-education.org
http://share.drtaftiyan.com/SC.php?type=component_sections&id=3&sid=311
http://www.tfetimes.ir/
http://www.jarchi.ir/u/172/view/2720

1 – Lusardi andMitchell,
2 – Golman
3 – Steven et al
4 – Prodactivity
5 -lordbaer
6 –
7 -ALTMAN
8 – Kent and Levine&Demirgoch
9 – Klasns and Peroti
10 -Japlie
11 – Meyer and Aspynger
12 – lusardi and Toofano
13 -dal
14 -Bachholes
15 -Farel
16 – Kaplan
17 – Online analytical processing
18 – Efficiency
19 – Effectiveness
20 -Neely et a
21.Byars and Rue

22.Noe and et al

23 – P.Bourdieu
24 – J.Coleman
25 – Agnew andSzykman, Bernheim; Mandell; Moore,
26 – Walker
27 – Welips, Tomas
28 – OECD
29 – Lusardi andMitchell,
30 – Maarten et al
31. pilot study
—————

————————————————————

—————

————————————————————

90