پروژه
عنوان:
خسارت طوفانهای 120 روزه سیستان به راه های ارتباطی و مقایسه با باد در دیگر کشورها
استاد مربوطه:
تحقیق و نگارش
چکیده
خشکسالی یکی از پدیده های هواشناسی و تفکیک ناپذیر شرایط اقلیمی ایران است و اثرات نامطلوبی خواهد داشت. بادهای شدید ناشی از طوفان ها به عنوان مخرب ترین تهدیدات طبیعی در نظر گرفته می شوند که باعث آسیب های گسترده به زیرساخت ها، بخش های کشاورزی، درختان، خطوط برق و سازه ها می شوند. بادهای 120 روزه در فصل گرم سال رخ می دهد که معمولاً از اواسط اردیبهشت در شرق ایران و غرب افغانستان شروع می شود و تا اواسط شهریور ادامه می یابد. بادهای 120 روزه از مشهورترین و اثرگذارترین بادهای محلی ایران است. این بادها تاکنون خسارات فراوانی را بر منطقه سیستان تحمیل کرده و امنیت و راه های ارتباطی شهرها را تحت تاثیر خود قرار داده است. روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده است. پژوهش حاضر در صدد است تا ابتدا به بررسی عوارض ناشی از بادهای 120 روزه پرداخته و سپس با ارائه راهکارهایی به کاهش اثرات و در نهایت کاهش بار امنیتی ناشی از آن بپردازد. به طور معمول، سرعت بادها به شدت تغییر می کند، گاهی اوقات شدت وزش بادهای تند را به شدت افزایش می دهد. با این حال، تاثیر بادهای تند 120 روزه بر راه های ارتباطی و مخاطرات دیگر و مقایسه آن با بادهای طوفانی در کشورهای دیگر صورت گرفته است.
کلمات کلیدی: طوفان، گرد و غبار، طوفانهای 120 روزه
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق _Toc48904496
1-1- مقدمه و کلیات تحقیق 2
فصل دوم: پیشینه پژوهش
2-1- مطالعات پژوهشگران ایرانی در رابطه با بادهای 120 روزه سیستان 12
2-2- مطالعات پژوهشگران خارج از ایران در رابطه با بادهای 120 روزه سیستان 13
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- مقدمه 16
3-2- منطقه مورد مطالعه 16
فصل چهارم: بحث و نتیجه گیری
4-1- مقایسه بادهای 120 روزه سیستان با بادهای کشورهای دیگر 20
4-2- تخریب راه های ارتباطی توسط بادهای 120 روزه سیستان 23
4-3- نتیجه گیری 27
فهرست منابع 28
فصل اول:
مقدمه و کلیات تحقیق
1- مقدمه
ویژگیهای فیزیکی عوارض سطح زمین یکی از مهمترین عواملی است که در سرعت باد تاثیر میگذارد. تغییر سرعت باد در مقیاسهای زمانی بلندمدت 11 تا 51 سال بیشتر، به دلایل گوناگونی همچون تغییرات همدیدی در مقیاسهای بلند مدّت از دیگر عوامل موثر بر تغییرات سرعت باد به شمار میروند. عوامل انسانی مانند ایجاد تاسیسات و توسعه شهری، گرایش الگوهای ساخت وساز به سمت سازه های بلند و برجها نیز در کاهش سرعت باد و انرژی آن در محدوده های شهری و در سطح زمین موثر میباشند. الگوهای همدید و فشار میتواند محیط طبیعی را کنترل کند و تبیین کننده بسیاری از جریانهای جوّی در محیط باشند؛ بنابراین الگوهای همدیدی در تبیین و پیشبینی و حتّی تعدیل حوادث محیطی نقش اول را دارد. اختلاف بین مراکز پرفشار و کمفشار منجر به حرکت هوا و باد میشود. باد غالباً با دو ویژگی مشخص میشود: سرعت و جهت. سرعت باد شتابی است که توسط حجمی از هوایی که بهطور افقی در اتمسفر حرکت میکند حاصل میشود. سرعت باد غالباً توسّط بادسنج برحسب کیلومتر در ساعت، نات یا متر در ثانیه اندازه گیری میشود. جهت باد از سمتی که میوزد اندازه گیری میشود، مثلا باد جنوبی بادی است که از جهت جنوب به شمال میوزد. در رابطه با عملکرد باد میتوان گفت ازیکطرف دریافت انرژی خورشیدی بسیار قابل توجّه است و از سوی دیگر اختلاف ارتفاع بین سطوح پست و ارتفاعهای حاشیه ای باعث شده، همواره دشتها گرمتر از کوه های مجاور باشند. درنتیجه این اختالف دما، شیب فشار بین این سطوح بسیار زیاد بوده و منجر به وزش بادهای تقریباً مداوم روزانه یا فصلی از ارتفاع ها به سوی دشتها میشود. علاوه بر بادهای محلی و ناحیه ای، بادهای فرا ناحیه ای مانند باد صدوبیست روزه نیز که دارای فصل، جهت و شدّت تقریباً ثابت و معیّنی هستند در ایجاد اشکال و فرآیندهای بیابانی کشور سهیم هستند. در ارائه یک تصویر جهانی از مناطق دارای توفانهای گردوغباری، وقوع توفانهای گردوغباری تابستانه در خاورمیانه را ناشی از استقرار یک مرکز کمفشار در جنوب ایران و یک مرکز پرفشار نیمه دائمی بر جانب شمالی شبه جزیره عربستان و در پی آن پیدایش یک باد شدید و مداوم موسوم به باد شمال بر روی منطقه ای دانسته اند. درواقع گادی و میدلتون در تبیین الگوی گردشی حاکم بر وقوع توفانهای گردوغباری در منطقه خاورمیانه از نتایج پژوهش ممبری در رابطه با باد شمال بهره جسته اند. اگر توفانهای گردوغباری را نتیجه آشکار افزایش فعالیتهای باد در مناطق خشک بدانیم (خسروی و همکاران، 1395).
امروزه وقوع پدیده گرد و غبار ناشی از فرسایش خاک، امری رایج در اکثر نقاط دنیا می باشد. بسیاری از دستاوردهای بشری از قبیل تاسیسات شهری، صنایع، اماکن تاریخی، بهداشت و محیط زیست تحت تاثیر اثرات مخرب طوفان های گرد و غبار قرار دارد. پدیده گرد و غبار در سیستان با شروع بادهای 120 روزه از اواسط اردیبهشت تا اواخر شهریور ادامه می یابد (شکل 1-1). این پدیده در کنار خشکسالی های متناوب سبب نابودی صنعت کشاورزی در سیستان شده است. منطقه ای که زمانی انبار غله ایران شناخته می شد امروز کشاورزی آن به کشت چند محصول زراعی و باغی محدود می شود. طوفان های 120 روزه با فصل کشت و کار و برداشت اغلب محصولات زراعی و باغی مصادف است. این طوفان مانع رشد میوه خرما و خشک شدن آنها بر روی نخل خرما شده و سبب از بین رفتن و پلاسیده شدن خوشه انگور یاقوتی سیستان بر روی بوته انگور می گردد. حفاظت و توسعه بخش کشاورزی در سیستان و بلوچستان نیازمند یک برنامه جامع برای تک تک محصولات کشاورزی جهت مقابله با این پدیده طبیعی می باشد (شیری، 1398).
محققین بامطالعه نقش باد در ایجاد لند فرمهای بادی در سیستان مشخص نمودند که مهمترین عوامل فرسایش در منطقه، باد است و عوامل دیگری نیز ازجمله وجود یا عدم وجود آب، وضعیت زمین شناسی و رطوبت تاثیر دارند. همچنین نشان دادند که لند فرمهایی که در منطقه وجود دارند عبارت اند از حفره های باد کندی، کلوتک، نبکا، تپّه های ماسه ای گیر افتاده، برخان، ریپل مارک و پیکان ماسه ای. در مطالعه ای توفان های گردوخاک منطقه سیستان را بررسی کرده و نتیجه گرفته اند که با وقوع خشکسالی در منطقه سیستان و به تبع آن کاهش پوشش گیاهی و خشک شدن دریاچه هامون و وجود بادهای 120 روزه، شرایط مناسبی جهت فرسایش بادی و وقوع توفانهای گردوخاک فراهم آمده است، پس از وقوع خشکسالی در منطقه سیستان، تعداد و شدّت توفانهای گردوخاک افزایش یافته است (خسروی و همکاران، 1395).
ش
شنن
شکل 1-1- تصاویری از وزش باهای 120 روزه سیستان
طوفان، یکی از مخرب ترین پارامترهای اقلیمی است که معمولاً نام آن با ایجاد خسارت همراه است. در بین بادهای محلی ایران، باد 120 روزه سیستان شهرتی بسزا دارد. این باد که گاهی سرعت آن به 148 کیلومتر در ساعت می رسد، تقریباً از 15 خرداد تا 15 شهریور بر بخش شرقی ایران حاکمیت می یابد و منطقه مورد مطالعه نیز تا کنون در اثر این بادها خسارات زیادی را متحمل شده است. حرکت ماسه های روان در منطقه مورد مطالعه سبب وارد آمدن خساراتی بر راه های ارتباطی، مزرعه ها، روستاها، قنات ها، خانه ها، کانال های آبیاری و بسیاری از تاسیسات صنعتی شده است. تصاویر ماهواره ای و تحقیقات میدانی نشان از آن دارد که طول کانال های آبیاری که بر اثر خشکسالی و حرکت ماسه های روان در محدوده مورد مطالعه پر شده اند، از 2/44 به 1/51 کیلومتر، جاده درجه 1 از 6/11 به 8/18 کیلومتر، جاده درجه 2 از 2/13 به 4/41 کیلومتر، تعداد روستاهای تخریب شده از 9 به 28 روستا و همچنین مساحت تپه های ماسه ای از 9421 به 14353 هکتار رسیده است و به نظر می رسد که در چند سال آینده نیز مخازن آبی چاه نیمه که تنها منبع آب شرب مردم زابل و زاهدان است، مورد تهدید جدی ماسه های روان قرار گیرد. پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از تصاویر ماهواره ای، پیشروی ماسه های روان را بر روی زمین های کشاورزی، جاده های مواصلاتی، روستاها و تاسیساتی که در معرض هجوم ماسه های روان قرار دارند، مشخص و میزان خسارات وارده را به منظور چاره اندیشی به مسئولان یادآور شود. طوفان، یکی از مخرب ترین پارامترهای اقلیمی است که معمولاً نام آن با ایجاد خسارت همراه است. در بین بادهای محلی ایران، باد 120 روزه سیستان شهرتی بسزا دارد. این باد که گاهی سرعت آن به 148 کیلومتر در ساعت می رسد، تقریباً از 15 خرداد تا 15 شهریور بر بخش شرقی ایران حاکمیت می یابد و منطقه مورد مطالعه نیز تا کنون در اثر این بادها خسارات زیادی را متحمل شده است. حرکت ماسه های روان در منطقه مورد مطالعه سبب وارد آمدن خساراتی بر راه های ارتباطی، مزرعه ها، روستاها، قنات ها، خانه ها، کانال های آبیاری و بسیاری از تاسیسات صنعتی شده است. تصاویر ماهواره ای و تحقیقات میدانی نشان از آن دارد که طول کانال های آبیاری که بر اثر خشکسالی و حرکت ماسه های روان در محدوده مورد مطالعه پر شده اند، از 2/44 به 1/51 کیلومتر، جاده درجه 1 از 6/11 به 8/18 کیلومتر، جاده درجه 2 از 2/13 به 4/41 کیلومتر، تعداد روستاهای تخریب شده از 9 به 28 روستا و همچنین مساحت تپه های ماسه ای از 9421 به 14353 هکتار رسیده است و به نظر می رسد که در چند سال آینده نیز مخازن آبی چاه نیمه که تنها منبع آب شرب مردم زابل و زاهدان است، مورد تهدید جدی ماسه های روان قرار گیرد (نگارش و لطیفی، 1389).
در حوزه سیستان هم مساله همین است. تغییرات اقلیمی و خشکسالی ها بر شدت و مدت این بادها افزوده است. کما اینکه اگر بادها به بادهای ۱۲۰ روزه مشهور بوده اند اینک شاهد وزش باد و توفان در بیش از ۲۰۰ روز از سال توام با حرکت شن های روان و افزایش غلظت ریزگردها بعضا بیش از بیست برابر استانداردهای جهانی الودگی هوا ناشی از ریزگردها در سیستان هستیم که گواه این ادعا گزارش های سازمان هواشناسی و سازمان حفاظت محیط زیست است. که البته این موضوع صرفاً مربوطه به جابه جایی جبهه هوا و باد نبوده است زیرا خشکسالی های تالاب بین المللی هامون و دشت سیستان از یک سو و فرسایش خاک ، تخریب سرزمین، نبود برنامه جامع و فراگیر حفاظت خاک از سوی دیگر بر تشدید پدیده گرد و غبار افزوده است. نگاهی به عکس های ماهواره ای هم موید این نکته است که هرگاه به واسطه میزان آب کافی در دشت سیستان، پوشش گیاهی بیشتر شده و منطقه سرسبزتر بوده از میزان گرد و غبار کاسته شده است. قاچاق سوخت از بستر تالاب و عبور خودروهای حامل آن موجب تخریب هرچه بیشتر تالاب و پودر شدن خاک شده است که همین در افزایش غلظت غبار بی تاثیر نبوده است. از سوی دیگر چرای بی رویه دام و رهاسازی گله های شتر بیش از ظرفیت مراتع موجب آسیب دیدن این پهنه طبیعی شده است. همه این موارد دست به دست هم داده اند تا باعث سست شدن خاک و تقویت پدیده ریزگردها در منطقه شوند. برخی از ساکنان منطقه همجوار با تالاب اجازه ورود به تالاب با هدف کشت و کاررا نیز داده بوده است. که البته این خود باعث دستکاری در طبیعت شده است. در چنین شرایطی مدیریت آب نیز در منطقه معمولاً به صورت سیاسی انجام شده است و از مدیریت تخصصی فاصله داشته است. آنچه از وضعیت کنونی منطقه استنباط علمی می شود این است که باید برای مدیریت این معضل به درستی به مدیریت منابع آب پرداخت. منابع آب در منطقه باید به مصارف مختلفی از جمله آب شرب، کشاورزی و محیط زیست برسد. متاسفانه با وجود صراحت قانون در تاکید بر مدیریت یکپارچه آب و خاک، کشاورزی و منابع طبیعی و محیط زیست هربخش به صورت جداگانه بدون توجه به ضرورت هم افزایی فعالیت ها به دنبال حداکثر کردن منافع سازمانی خویش و بدون اثر بخشی موثر بوده و در دشت سیستان این وضع به بدترین شکل ممکن نمود یافته است (سازمان حفاظت از محیط زیست، 1393).
بادهای موسمی ۱۲۰ روزه سیستان که معمولا از اواخر اردیبهشت تا پایان شهریور مناطق شمالی و بعضا مرکزی سیستان و بلوچستان را تحت تاثیر قرار می دهد از گذشته های دور بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ روز بطول می انجامید اما اکنون با بروز خشکسالی های ۲ دهه گذشته حتی تا ۱۶۰ روز هم به درازا می کشد. این بادها علاوه بر فرسایش خاک در منطقه سیستان، مشکلات و معضلات متعددی را برای مردم بوجود می آورند. بادهای ۱۲۰ روزه از مشهورترین و اثرگذارترین بادهای محلی ایران محسوب می شود که بخش شرقی کشور را تحت تاثیر قرار می دهد، وجود رسوبات ریزدانه باعث شده تا با وزش بادهای ملایم به حرکت درآیند و بستر بسیار مناسبی برای طوفان های گرد و خاک و ماسه فراهم کنند بطوریکه تاکنون خسارت های زیادی بر منطقه سیستان تحمیل کرده و امنیت شهرها و روستاها را تحت تاثیر قرار داده و مشکلات و معضلات متعددی از جمله مهاجرت مردم و خالی شدن روستاهای منطقه از سکنه، پُر شدن انهار، رودخانه ها و مخازن طبیعی چاه نیمه ها، گسترش بیماری های مختلف بویژه چشمی، تنفسی و ریوی (سیستان در رتبه نخست بیماری سل قرار دارد)، بسته شدن راه های ارتباطی و لغو و تاخیر پرواز هواپیماها و غیره را موجب شده است (حسین زاده، 1376).
به گفته کارشناسان زیست محیطی بروز خشکسالی، قطع آب رودخانه هیرمند و خشک شدن تالاب بین المللی هامون خاصیت فرسایش بادهای ۱۲۰ روزه سیستان را افزایش داده است. به گفته شماری از مردم سیستان، بادهای ۱۲۰ روزه در گذشته های نه چندان دور، پیش از خشکسالی نعمت بزرگی برای مردم این منطقه و شهرها و روستاهای مرکزی استان بویژه زاهدان محسوب می شد و هوای منطقه را در بهار و تابستان دلپذیر و خنک می کرد بطوریکه شب های زاهدان معروف بود و اکنون بسیاری از کسانی که گذشته این منطقه را تجربه کرده اند حسرت شب های ۲۰ سال پیش سیستان و زاهدان را می خورند. پُرآبی هامون و وزش بادهای ۱۲۰ روزه چنان تاثیر مثبت و مفیدی داشت که هوای زاهدان را بی نظیر یا حداقل کم نظیر می کرد، هامون و بادهای ۱۲۰ روزه همچون کولر آبی برای سیستان و زاهدان عمل می کردند. بادهای ۱۲۰ روزه نه تنها تاثیر زیادی بر هوای منطقه داشت بلکه در توسعه و گسترش کشاورزی و دامداری نیز موثر بود (مسعودیان، 1393).
بادهای ۱۲۰ روزه و پُرآبی تالاب بین المللی هامون در گذشته عامل مهم رونق شهرها و روستاهای سیستان بود اما متاسفانه اکنون به معضلی برای تخلیه شهرها و روستاها و گسترش بیماریهای مختلف منجر شده است. حرکت شن های روان ناشی از بادهای ۱۲۰ روزه موجب تخریب زمین های کشاورزی و مدفون شدن برخی روستاها زیر ماسه بادی شده است. اگر در گذشته وزش بادهای ۱۲۰ روزه موجب تلطیف هوا می شد اما اکنون گرمای شدید و وزش باد گرم موجب آزار مردم می شود ولی ساکنان این منطقه با این وضع خو گرفته و به وزش باد و گرمای هوا عادت کرده اند. در تابستان هنگام وزش بادهای ۱۲۰ روزه حتی کولرهای آبی توان سرد کردن هوا را ندارند، شن و ماسه وارد شده در پوشال های کولر از حرکت موتور آن جلوگیری می کند. حداکثر سرعت باد در تیرماه به بیش از ۱۱۰ کیلومتر در ساعت می رسد. جریان باد در سیستان در تمامی فصول سال برقرار است و بیشترین موارد وزش باد مربوط به تابستان است. مدیرکل هواشناسی سیستان و بلوچستان بیان داشت که از میان ۱۰ پهنه بادی موجود ایران، وسیع ترین پهنه مربوط به باد سیستان است. مزیت های مناسب در استحصال برق از نیروی باد از جنبه های مثبت محیطی این بادها هستند که خوشبختانه اخیرا دولت برای بهره گیری از انرژی این بادها بر ساخت نیروگاه بادی میل نادر متمرکز شده است. به گفته کارشناسان؛ منطقه ویژه انرژی بادی میل نادر واقع در ۸۰ کیلومتری شهر زابل یکی از بهترین نقاط جهان برای تولید برق با انرژی تجدیدپذیر باد است. نیروگاه بادی میل نادر ظرفیت تولید یکهزار مگاوات برق را به وسیله توربین های بادی دارد و قرار است تا پایان این پروژه ۵۰ توربین نصب شود. تاکنون مراحل نصب و راه اندازی تعدادی از این توربین بادی در منطقه ویژه انرژی بادی میل نادر انجام شده است (شکل 1-2) (کریمی و همکاران، 1392).
باد صدوبیست روزه را به نامهای دیگری هم خوانده اند مانند باد خواف و باد تایباد (سلیقه، 1382 )، تف باد، گرم باد و باد لوار (حسین زاده، 1389). ظر به این که رسوبات منطقه ریزدانه بوده و از حدود 60، 30 و 10 درصد به ترتیب برای رس، سیلت و ماسه تشکیل شده است، این ذرات با وزش باد ملایم، حرکت می نمایند بنابراین، بستر بسیار مناسبی برای طوفان های گرد و خاک و ماسه را فراهم می کند. این بادها تاکنون خسارات فراوانی را بر منطقه سیستان تحمیل کرده و امنیت شهرها را تحت تاثیر خود قرار داده است. در این مقاله سعی شده است به بررسی عوارضی پرداخته شود که نابسامانی هایی از قبیل خالی شدن روستاهای مرزی از سکنه، پر شدن چاه نیمه ها، بیماری های چشمی، لغو و تاخیر در پرواز هواپیماها، و انسداد راه های مواصلاتی را موجب شده است. این عوارض، مشکلاتی را در پی دارد که پیامد آنها می تواند امنیت منطقه را تحت تاثیر قرار دهد. روش انجام این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات آن نیز از طریق میدانی و با استفاده از GIS، گردآوری شده است. پژوهش حاضر در صدد است تا ابتدا به بررسی عوارض ناشی از بادهای 120 روزه پرداخته و سپس با ارائه راهکارهایی به کاهش اثرات و در نهایت کاهش بار امنیتی ناشی از آن بپردازد (کریمی و همکاران، 1392).
شکل 1-2- شن و خاک به جای مانده پس از وزش باهای 120 روزه سیستان
باد صدوبیست روزه پدیده ای منطقه ای است که در چهارماه گرم سال (خرداد، تیر، امرداد، شهریور) از سوی شمال شمال غرب، با تندی متغیر در بخشی از جنوب شرق ایران می وزد. این رویداد چنان نیرومند است که نقش و اثر خود را بر چهره بسیاری از پدیده های واقع در منطقه عمل خود حک کرده است. زیانهای جانی و مالی این پدیده پیش از این بحث شده است (عبادی نژاد و اصانلو، 1385). این بادهای نیرومند امروزه کشتزارهایی که چندین هزاره پیاپی انبار گندم به شمار میرفتند را با تپه های شنی پوشانده اند. خشکسالی و آبیاری تا آن جا پیش رفته که هامونی به گستردگی چهارهزار کیلومترمربع را به کلی خشکانده است. خشکسالی در سیستان تنها دامان ایران را نخواهد گرفت بلکه افغانستان را نیز درگیر خواهد کرد (مسعودیان، 1393).
مهم ترین عواملی که در میزان انتقال ماسه های بادی نقش عمده ای دارند، عبارتند از: باد، خصوصیات ذرات، رطوبت، پوشش گیاهی، ناهمواری های سطح زمین و وجود املاح در خاک است. با توجه به این که رسوبات منطقه ریزدانه بوده و از حدود 60% رس، 30 % سیلت و 10 % ماسه تشکیل شده، بنابراین، ریز بافت بودن ذرات به علت آبرفتی بودن خاک دشت سیستان سبب شده تا این ذرات با یک وزش باد ملایم حرکت نمایند. بدون شک عوامل متعددی باعث حرکت ماسه های روان در منطقه سیستان شده که یکی از مهم ترین آنها سرعت باد در فصول خشک سال است. باد 120 روزه به حدی شدت دارد که با ایجاد غلظت گرد و غبار در آسمان و هجوم ماسه های روان در سطح زمین هرگونه فعالیتی را از انسان سلب می کند و اختلالاتی را در وضع عمومی به وجود می آورد (نورزهی، 1372) این بادها ذرات ریز خاک را با خود حمل نموده و چاله هایی به عمق 2 تا 3 متر و عرض 6 تا 9 متر ایجاد می کند. آثار مورفولوژیک موجود در منطقه شامل رق ها یا دشت های ماسه ای، ریپل مارک ها، سیف و برخان ها همه اثراتی از فرسایش بادی هستند. (سلیقه، 1382) کمبود یا فقدان پوشش گیاهى و وجود سازه های نرم و منفصل در بیابان ها که خود ناشى از خشکى اقلیمى است، شرایط را براى اعمال و فرایندهاى ژئومورفیک بادی بیشتر فراهم نموده و منجر به خلق اشکال و پدیده هاى ژئومورفیک گوناگون گردیده است (زمردیان، 1381).
فصل دوم:
پیشینه پژوهش
2-1- مطالعات پژوهشگران ایرانی در رابطه با بادهای 120 روزه سیستان
نتایج خسروی و همکاران (1395) نشان داد جهت بادها در منطقه خراسان، شمالی و تا رسیدن به منطقهی سیستان تغییر جهت داده و شمال غربی میشود. این تغییر جهت تحت تاثیر عوامل توپوگرافی منطقه میباشد. نقشههای ارتفاع ژئوپتانسیل معرّف این هستند که هسته پرفشار واقع بر روی دریای خزر و کمفشار پاکستان عامل اصلی به وجودآمدن بادهای صد و بیست روزه میباشند و تقویت کمفشار باعث تشدید بادها میشود. نتایج دادههای ایستگاهی نشان میدهد که جهت بادها در منطقه مورد مطالعه با هم تفاوت دارند این تفاوت نیز در دادههای جو بالا نیز مشاهده میشود. در محاسبه ضریب همبستگی پیرسون مشخص شد که به صورت همزمان ایستگاه های قاین و تربت جام و با یک روز تاخیر ایستگاه کاشمر با ایستگاه زابل ارتباط دارند و با دو روز تاخیر هیچگونه ارتباطی بین ایستگاه ها مشاهده نگردید.
گندمکار (1376) که نواحی بادی ایران را بررسی کرده منطقه وزش بادهای صدوبیست روزه را در قلمرو بزرگی جا داده است که تا بخشهای میانی ایران هم کشیده میشود.
حسینی ارانی و همکاران (1391) بر این باورند که این باد در بخش شرقی مکران (سواحل چابهار) هم دیده می شود. با این حال اگر ویژگیهای باد صدوبیست روزه را آن چنان که در این بررسی معرفی کرده ایم در نظر بگیریم گستره وزش آن در مرزهای سیاسی ایران این اندازه زیاد هم نخواهد بود. اگر باد در زابل را نماینده باد صدوبیست روزه بدانیم حتی باد بشرویه و طبس نیز شباهتی به باد صدوبیست روزه ندارد و باد کنارک و جاسک هم به ندرت از 10 متربرثانیه تندتر میشود (حسین زاده، 1376).
درباره زمان وزش باد صدوبیست روزه نظرات متفاوتی ابراز شده است. علیجانی (1374) 125 روز را فصل وزش این بادها دانسته است. مفیدی و همکاران (1392) فصل وزش این باد را از 13 مهر به مدت 22 اردیبهشت تا 165 روز دانسته) حسین زاده، (1376) دوره وزش این باد در زابل را از 20 اردیبهشت تا 26 شهریور به مدت 131 روزه دانسته.
پژوهشگران ایرانی پیدایش باد صدوبیست روزه را با گسترش کم فشار پاکستان (گندمکار، 1389)، شیوفشار میان کم فشار پاکستان و پرفشار خزر، پیکربندی ناهمواری و ریزش هوای سرد از هیمالیا و هندوکش به سوی سیستان می دانند (حسین زاده، 1376).
علی اکبری بیدختی و برومند (1385) نمونه دیگری از این گونه باد که در 30/11/1382و 29/11/1382 رخ داده است را همانندسازی کرده و به این باور رسیده اند که شیو شمالی جنوبی فشار و فرارفت هوای سرد در پیدایش تنگباد در لوت نقش دارد.
تاکنون اندیشمندان گروه های مختلف علمی، منشا یابی و خسارات ناشی از طوفان های شن و ماسه را مورد مطالعه و بررسی قرار داده اند، به اختصار به ذکر نام و کار تحقیقی برخی از آن ها اشاره می شود: دکتر حسین نگارش (1387)، (1388) در موضوعاتی چون منشاءیابی نهشته های بادی شرق زابل از طریق مورفوسکپی، و تحلیل ژئومورفولوژیکی روند پیشروی تپه های ماسه ای شرق دشت سیستان در خشکسالی های اخیر، را مورد بررسی قرار داده است. محمد سلیقه (1382) توجه به باد در ساخت کالبد فیزیکی شهر زابل، اثر شن های روان را بر کالبد شهر زابل بررسی کرده است. آقای فاضل ایرانمنش (1384) به بررسی مناطق برداشت ذرات گرد و غبار و ویژگی های انتشار آنها در طوفان های منطقه سیستان با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای و کمال امیدوار (1374)، بررسی و تحلیل سینوپتیکی طوفان های ماسه در دشت اردکان یزد پرداخته است.
2-2- مطالعات پژوهشگران خارج از ایران در رابطه با بادهای 120 روزه سیستان
ویتنی (2006) بر این باور است که در دوره های سرد یخچالی افزایش تفاوت فشار بین پرفشار مستقر بر روی آسیای مرکزی و کم فشار گرمایی تابستانه در پایین دست حوضه هیرمند سبب نیرومندتر شدن بادهای این منطقه شده بوده است.
گزارشی که لیو و همکاران (2000) درباره، علل پیدایش رودباد تراز پایین در لوت داده اند گرچه مستقیماً به بادهای صدوبیست روزه مربوط نیست اما به دلیل همانندی شرایط جوی و پیکربندی ناهمواری میتواند در تبیین علل پیدایش این باد سودمند باشد. ایشان با بررسی یک نمونه رودباد تراز پایین نتیجه می گیرند که همکاری چندین عامل در مقیاسهای مختلف در پیدایش این پدیده نقش داشته اند.
در مقیاس همدید، پیدایش پرفشار بر روی فلات ایران و پیدایش ناوه بادپناهی بر روی رشته های کرانه کوه های دریای عمان و خلیج فارس شیوفشار شمال – جنوب پدید می آورد. از سوی دیگر لایه ای از هوای سرد در تراز پایین به سوی لوت و جازموریان سرازیر میشود و توده هوای چینه وار پایداری را فراهم می آورد. در کنار این عوامل هواشناختی دره کشیده لوت امکان برقراری شارش تنگه ای (تنگباد) همگرا را فراهم میکند و کناره های پرشیب جازموریان نیز امکان برقراری جریان نیرومند فرودامنه هوای سرد را فراهم میکنند. پس همکاری عوامل هواشناختی با پیکربندی ناهمواری در پیدایش رودباد تراز پایین در لوت نقش دارند. به نظر میرسد سازوکار مشابهی در پیدایش بادهای صدوبیست روزه نقش داشته باشد.
فصل سوم:
روش پژوهش
3-1- مقدمه
باد در روی زمین عامل مهمی برای تبادل گرما، رطوبت و انتقال عناصر ذره بینی و غیره ذره بینی از نقطه ای به نقطه ی دیگر است. این امر از لحاظ اقلیمی در فراهم آوردن آسایش انسان یا اخلال در آن، چه از جهت گرمایی و چه از لحاظ راحتی رفتاری در محیط نقش مهمی دارد. توجه به جهت و سرعت باد در نواحی که این عنصر اقلیمی نسبت به بقیه ی عناصر اقلیمی اثرات آسایش مثبت و منفی، عمیق تری دارد با اهمیت تر است (رازجویان، 1379). اختلاف فشار منطقه اى و ناحیه اى در استان سیستان و بلوچستان منجر به پیدایش بادهاى محلى مانند باد شمال (گوریچ)، باد غربى و باد شرقى می شود (عبادى نژاد، 1389). در بین بادهای محلی ایران، باد 120 روزه سیستان شهرتی بسزا دارد. این باد تقریباً از 15 خرداد تا 15 شهریور بر بخش شرقی ایران حاکمیت می یابد که سرعت آن را بین 110 تا 170 کیلومتر در ساعت با درجه حرارتی معادل 57 درجه سانتی گراد تخمین زده اند (خسروی، 1368).
3-2- منطقه مورد مطالعه
سیستان و بلوچستان جز پهناورترین استانهای کشور بوده کته در جنتوبشترقی کشتور و در جتوار دریتای عمتان و همسایگی افغانستان و پاکستان قرار داشته که دارای 300 کیلومتر مرز آبی با دریای عمان در جنوب، 1800 کیلومتر مترز خاکی با کشورهای پاکستان و افغانستان در شرق و نیز استانهای خراسان در شمال، کرمان و هرمزگان در غرب میباشد.
منطقه مورد مطالعه (شکل 3-1) تاکنون در اثر این بادها خسارات زیادی را متحمل شده است بنا به نوشته دکتر علیجانی در کتاب آب و هوای ایران، باد 120 روز از ارتفاعات شمال شرقی ایران به سرزمین های جنوب شرقی ایران می وزد. به گفته وی این بادها در دامنه جنوبی البرز بسیار مطبوع و خنک است، اما پس از عبور از بیابان های خشک دشت کویر و دشت لوت بسیار گرم و خشک می شود به طوری که در سیستان و بلوچستان پوشش گیاهی را از بین می برد و خسارات جبران ناپذیری را ببار می آورد. منطقه سیستان با مساحت 15197 کیلومتر مربع در محدوده جغرافیایی بین 60 درجه و 15 دقیقه تا 61 درجه 50 دقیقه طول جغرافیایی و 30 درجه و 5 دقیقه تا 31 درجه و 28 دقیقه عرض جغرافیایی در جنوب شرق ایران واقع شده است (میری، 1387) دشت سیستان در جنوب شرق ایران و شمال استان سیستان و بلوچستان واقع است که به لحاظ اقلیمی در گروه اقلیم میانه قرار گرفته است (احمدی، 1370).بر اساس آمار 30 ساله هواشناسی زابل (2009-1980) در این منطقه به طور متوسط سالیانه بیش از 300 روز خشکی وجود دارد. اقلیم آن به روش گوسن و سلیانییوف، بیابانی و به روش کوپن، خشک بسیار گرم با تابستان خشک و به روش تحلیل خوشه ای بسیار کم بارش، گرم و خشک است (مسعودیان و کاویانی، 1386 ). این دشت علی رغم یکنواختی نسبی از نظر ژئومورفولوژی دارای اشکال ناهموار ویژه ای است که از آن جمله می توان به فرورفتگی ها، چاله ها (آبگیر تحت عنوان هامون ها) چاه نیمه ها، ارتفاعات کوه خواجه، تپه های ماسه ای، پشته های شنی، تراس های دریاچه ای و یک گسل اشاره نمود (زمردیان، 1367).
شکل 3-1- تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه
اساس بررسی حاضر ابتدا با توجه به ماهیت موضوع، روش توصیفی- تحلیلی بوده و جهت فیش برداری از داده ها و منابع اطلاعاتی، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. از آن جایى که مشاهدات میدانی و نقشه ها، مهم ترین ابزار تحقیق در علم جغرافیا محسوب می شوند. بنابراین در انجام این بررسى ضمن بازدید و مراجعه به نقشه هاى توپوگرافى، 1:50000 و 1:250000 سعی شده تا محدوده هاى جغرافیایى تاثیرگذار نیز شناسایى شوند تا در این راه نتایج کاربردی تری حاصل شود. پس با گردآوری نقشه ها و بررسی مطالعات انجام شده در منطقه مورد مطالعه حاضر در صددیم تا ابتدا به بررسی عوارض ناشی از بادهای 120 روزه و گردو غبار (به عنوان متغییر مستقل) ناشی از آن پرداخته و سپس با ارائه راهکارهایی به کاهش اثرات و در نهایت کاهش بار امنیتی( به عنوان متغییر وابسته) ناشی از آن بپردازد.
فصل چهارم:
بحث و نتیجه گیری
4-1- مقایسه بادهای 120 روزه سیستان با بادهای کشورهای دیگر
منطقه مورد مطالعه تاکنون در اثر این بادها خسارات زیادی را متحمل شده است بنا به نوشته دکتر علیجانی در کتاب آب و هوای ایران، باد 120 روز از ارتفاعات شمال شرقی ایران به سرزمین های جنوب شرقی ایران می وزد. به گفته وی این بادها در دامنه جنوبی البرز بسیار مطبوع و خنک است، اما پس از عبور از بیابان های خشک دشت کویر و دشت لوت بسیار گرم و خشک می شود به طوری که در سیستان و بلوچستان پوشش گیاهی را از بین می برد و خسارات جبران ناپذیری را ببار می آورد. ایران جزء 10 کشور بلاخیز دنیاست و از 35 بلا طبیعی تاکنون حدود 30 بلا در ایران اتفاق افتاده است. یکی از انواع بلایای طبیعی که هر ساله سبب وارد آمدن خسارات زیادی به ویژه در مناطق خشک و بیابانی دنیا می شود، طوفان های شن است (امیدوار،1385) که به نوبه خود در ناامنی منطقه به صورت غیر مستقیم اثر گذار است. امنیت مفهومی ذهنی، نسبی و مقوله ای چند وجهی است که رابطه ای یک سویه با "بلایای طبیعی" دارد. پژوهش ها نشان می دهند که حدود 90 درصد از بلایای طبیعی جهان در ارتباط با عوامل اقلیمی بوده و درمیان آن ها، طوفان ها بعد از سیل (35 درصد)، حدود 30 درصد از سهم این بلایا را به خود اختصاص می دهد (سازمان هواشناسی، 1385) اقلیم سیستان جزء اقلیم خشک و یا بیابانی قرار دارد (خسروی،1383).
این آب و هوا به دلیل خشک بودن، ذرات بخار (آب) موجود در سطح جو، را جابه جا می کند و از آنجایی که هوای مرطوب دیگری جایگزین آن نمی شود، رطوبت نسبی افزایش یافته و بر میزان خشکی هوا افزوده می شود. در چنین شرایطی تبخیر افزایش می یابد و با افزایش میزان تبخیر رطوبت خاک نیز کاهش می یابد و آن را مستعد فرسایش بادی می کند. فرسایش بادی باعث از بین رفتن ذرات مغذی خاک که اندازه ای کمتر از 2 میکرون دارند مانند هوموس، رس و املاح خاک شده و می تواند آن ها را به شکل طوفان های غبار زا تا مناطق دور دست منتقل کنند (رنجبر و همکاران، 1384).
طوفان های ماسه ای به عنوان یکی از مهمترین پدیده های جوی و یکی از بلایای طبیعی شناخته شده، مورد توجه بسیاری از اندیشمندان و محققان در شاخه های مختلف علوم از جمله علوم جوی است (ذوالفقار، 1390) که آثار و پیامدهای محیط زیستی نامطلوبی برجای می گذارد. طوفان های گردوغباری یا ماسه ای اثرات مضری بر سلامت، اقتصاد جامعه و زندگی انسان ها دارند. تحقیقات دانشمندان بر روی رسوبات کف اقیانوس ها نشان می دهد که سابقه بروز طوفان های گردوغبار به 70 میلیون سال پیش (قبل از دوره کرتاسه) بر می گردد (ندافی، 1388).
طوفان های گردوغباری عمدتا پدیده ای مخلوق دخل و تصرف انسان در طبیعت است، در حالی که طوفان شن پدیده ای طبیعی است. طوفان های گردوغباری (ریزگرد) و توفان های شن از نظر هواشناسی پدیده های متفاوتی هستند، مهم ترین تفاوت این دو در اندازه ذرات تشکیل دهنده آنهاست. ذرات شن 2 تا 7 برابر درشت تر از ذرات گردوغباری است. همین تفاوت در ابعاد موجب تاثیرات بسیار مهمی می شود (موسوی، 1389). به گونه ای که سازمان جهانی بهداشت برآورد نموده است که سالیانه 500000 نفر بر اثر مواجهه با ذرات معلق موجود در هوای آزاد دچار مرگ زودرس می شوند. همچنین این سازمان برآورد نموده است که هزینه سالیانه ی صرف شده برای بخش سلامتی و بهداشت ناشی از آلودگی هوا در اتریش، فرانسه و سوئیس حدود 30 میلیارد پوند بوده و معادل 6 درصد از کل مرگ و میرهاست. علاوه بر این میزان خسارت طوفان های ماسه ای بر محصولات جالیزی، ذرت و گندم بین 15 تا 20 درصد و میزان خسارت ناشی از شرایط نامناسب بهداشتی، تعطیلی مدارس، فرودگاه ها و ادارات و غیره بیش از 4 هزار میلیارد تومان در سال برآورد گردیده است (شاهسونی، 1389).
مطالعات انجام شده نشان می دهد که 14 استان کشور تحت تاثیر فرسایش بادی قرار دارند و استان سیستان و بلوچستان با 229174 هکتار بالاترین رتبه را در این زمینه به خود اختصاص داده است (ایرانمنش، 1388). طوفان شن و تپه های شنی فعال منطقه سیستان کانونهای بحران و تهدید کننده، حریم شهرها و روستاها و مراکز اقتصادی، نظامی و خطوط مواصلاتی است که با توجه به آمار اعلام شده از سوی سازمان جهانی خواربار و کشاورزی، روند بیابان زایی در جهان در حال حاظر به طور متوسط 36 متر مربع در ثانیه است و این در حالی است که این روند در استان سیستان و بلوچستان به پیش از 50 متر مربع در ثانیه است. بدیهی است تا 20 سال آینده توسعه ی بیابان ها و شن زارها به 2/5 برابر سطح کنونی می رسد(لطیفی،1385:74). که در نهایت باعث مهاجرت افراد از منطقه شده و به صورت غیر مستقیم بر امنیت منطقه سیستان تاثیر قابل توجهی خواهد داشت.
در سال 2003، طوفان های گردو غبار در خاورمیانه مطالعه قرارگرفته است. در این مطالعه، منطقه وسیعی شامل بخش هایی از شمال، شمال شرق آفریقا و تمام خاورمیانه مورد بررسی واقع شده است. تقسیم بندی منطقه بر اساس ایستگاه های مورد بررسی نشان می دهد که کشورهای ایران، سودان، عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس در دسته اول، قرار می گیرند که نشانگر بالاترین فراوانی وقوع طوفان های گردو غبار در منطقه مورد مطالعه است. این مطالعه همچنین بیانگر این واقعیت است که فراوانی وقوع طوفان ها در این کشورها طی دوره گرم سال بیشتر است (Kutiel, and Furman,2003).
در سال 2003، بررسی طوفان های گردو غبار کشور مغولستان نشان می دهد که بیشترین فراوانی وقوع این طوفان ها در غرب مغولستان قرار دارد که تحت تاثیر بیابان گبی و دریاچه های بزرگ غرب مغولستان می باشد. بیشتر این نوع طوفان ها در بهار رخ می دهد که هوا و خاک خشک هستند (Natsagdorj,2003). در سال 2004، با مطالعه مشابه در این منطقه نشان داده اند که علت تشکیل این طوفان ها، سیکلون هایی است که در شمال چین فعالیت داشته و اختلاف شیب فشاری بین شمال چین و بیابان های گبی و ماسه زارهای جنوب و غرب مغولستان بوده است (Liu, 2004). در سال 2005، ویژگی های سینوپتیک حاکم بر تشکیل طوفان های گردو غبار را در شمال شرق آسیا مورد مطالعه قرار گرفت. آنها معتقدند، یک طوفان گردو غبار در این منطقه همیشه با یک سیستم کم فشار یا سیکلون همراه است. زمانی سیستم گردو غبار توسعه می یابد که یک سیستم کم فشار به این سمت حرکت می کند، میزان گردو غبار در قطاع گرم سیکلون به حداکثر خود می رسد (Wang, 2005). Al-harthi (2002) برآورد خطر زمینی تپه های ماسه ای بین جده واللیته غرب عربستان صعودی را مورد مطالعه قرار داد. نامبرده جهت حرکت تپه های ماسه ای و ارتباط آنها با باد غالب را در منطقه بررسی کرد و سپس یک رابطه ی تجربی بین پارامترهای ارتفاع تپه، عرض تپه، طول بادرفت، طول سطح شیب و سرعت حرکت تپه های ماسه ای برقرار نمودند (Al-harthi,2002).
UNEP، روند تغییرات محیطی در حوضه سیستان با استفاده از تصاویر ماهواره ای را مورد بررسی قرار داده اند. (UNEP, 2006) در مطالعه ای در بیابان بزرگ تاکلیماکان چین که توسط MA – AN در سال 1993 گزارش شده است. از تصاویر رنگی کاذب 754 با مقیاس پانصد هزارم به همراه نقشه های توپوگرافی با همان مقیاس برای تفسیر نقشه های فرسایش بادی استفاده شد. در این تحقیق پارامترهای شکل تپه ای ماسه ای، شامل ارتفاع، فاصله و سرعت جابجایی اندازه گیری شد (MA – AN:1393).
4-2- تخریب راه های ارتباطی توسط بادهای 120 روزه سیستان
راه های مواصلاتی که در مسیر دالان بادهای 120 روزه قرار دارند، ازجمله جاده های درجه یک، درجه دو و راه آهن ها در اثر حرکت شن های روان مسدود می شوند (شکل 8). انسداد راه ها باعث اختلال در حمل و نقل، ایجاد ترافیک، عدم خدمات رسانی به موقع می گردد و می بایست سریعاً به پاک سازی ماسه ها اقدام شود که خود هزینه زیادی در بر دارد. با توجه به نقشه 1:50000 منطقه با عبور دو محور مهم و اساسی، زابل – حاجی آباد ملکی و جاده زابل – شن دول این دو محور از منطقه شنزار و واحدهای ماسه های روان عبور می کند که در شرق شهر زابل قرار گرفته است؛ و همچنین رود نیاتک در میان این شنزارها عبور می کند. عبور این دو محور از میان این منطقه در زمان وزش بادهای 120 روزه مشکلاتی را ایجاد می کند از قبیل انسداد جاده، ایجاد ترافیک که در نتیجه نهایی باعث عدم امنیت اقتصادی و اجتماعی در این دو محور می شود (شکل 4-1).
شکل 4-1- مسدود شدن خط راه آن توسط شن های روان در اثر باد 120 روزه سیستان
یکی از تاسیسات مهم منطقه، کانال های آب رسانی است که سالانه حجم زیادی از ماسه های بادی وارد این کانال ها می شود که نیاز به لایروبی دارد. گاهی تجمع ماسه های بادی در مسیر کانال های آبیاری به حدی زیاد است که سبب انحراف آب از مسیر اصلی و همچنین کاهش سرعت حرکت آب در کانال ها می گردد (زمردیان،1367) دولت همه ساله برای جمع آوری و لایروبی ماسه ها بادی از داخل کانال های آبیاری هزینه زیادی متحمل می شود (شکل 4-2).
شکل 4-2- پر شدن کانالهای آب توسط طوفانهای 120 روزه
همچنین محاسبات میدانی مشخص نمود که مخازن آبی چاه نیمه که تنها منبع آب شرب مردم سیستان و شهر حدود 900000 نفری زاهدان است که عاملی مهم برای ماندگاری مردم در این منطقه به شمار می رود، در چند سال آینده مورد تهدید جدید شن های روان قرار خواهد گرفت، به طوری که طی 15 سال 5.257.408 تن و در طی یک سال 350.494 تن یا 220.000 متر مکعب وارد چاه نیمه ها می شود چنانچه ورودی و خروجی بر اساس میزان آب قابل استفاده (340 میلیون متر مکعب) انجام پذیرد کل رسوب حمل شده به مخازن بالغ بر 557100 تن در سال می گردد. حجم متناظر این مقدار رسوب در نامطمئن ترین شرایط 348188 متر مکعب است. اگر از هجوم شن ها و ماسه های روان به این مخازن جلوگیری نشود، موجودیت این منبع آب بسیار حساس و مهم به خطر خواهد افتاد و زندگی مردم این منطقه را با مشکل مواجه خواهد کرد. بنابراین، با توجه به حرکت تپه های ماسه ای به طرف جنوب شرق و چاه نیمه ها که تامین کننده ی آب منطقه هستند در قسمت جنوب شرقی منطقه ی مورد مطالعه واقع تا چند سال آینده مقصد نهایی تپه های ماسه ای خواهند بود که متاسفانه در صورت پر شدن مخازن چاه نیمه از رسوبات بادی، خطر و بحران عظیمی این سرزمین را تهدید خواهد نمود (حسین نگارش، 1387).
در شرایطی که مرزها محل ناآرامی های نظامی، امنیتی و سیاسی باشد، جمعیت به تدریج از مناطق مرزی به محل های امن تری کوچ می کند و بار دیگر تراکم جمعیت در مناطق مرزی کم تر و ناپایداری جمعیت بیش تر می گردد. این پدیده در فرآیند توسعه و امنیت مناطق مرزی تاثیر منفی می گذارد. این پدیده در مرزهای ایران در مناطق مرزی مشترک با کشورهای افغانستان و پاکستان مشهود است.
یکی از معمولی ترین اثرات آلودگی هوا، کاهش میدان دید (visibility) حاصل از جذب و تفرق نور بوده که ناشی از مواد جامد و مایع منتقله توسط هوا است (کنت وارک،1990) که نه تنها از لحاظ زیبا شناختی ناخوشایند است، بلکه ممکن است اثرات روان شناختی هم داشته باشد. در صورت کاهش میدان دید ایمنی به خطر می افتد. به طوری که با وقوع طوفان شن در منطقه، به دلیل غلظت ذرات گردو خاک در هوا، دید افقی به سرعت کاهش می یابد (میری، 1388) و خسارت های عدیده ای به حمل و نقل هوایی و زمینی وارد می گردد، از قبیل آسیب به واحد باند، کنسل شدن و تا خیر در پروازهای هواپیماها، واحد برج، واحد مخابرات، واحد فنی، واحد مدیریت و واحد الکترونیک که در این بخش واحد الکترونیک بیشترین خسارت را متحمل می گردد (میری 1388). با توجه با اینکه حداقل دید برای نشستن هواپیما در فرودگاه منطقه، 3 الی 4 کیلومتر است، اما در ماه های خرداد، تیر، مرداد، و شهریور که زمان وزش بادهای 120 روزه است دید افقی به کمتر از 1 کیلومتر می رسد و باعث لغو پروازها در این موقع از سال می شود.
تپه های ماسه ای منطقه به شکل برخان ناقص، برخان کامل و همچنین تپه های عرضی قابل مشاهده اند. مورفولوژی تپه های ماسه ای کوچک و بزرگ منطقه نشان از جهت باد غالب و فرساینده شمال و شمال غربی در منطقه دارد، چرا که شیب ملایم تپه های ماسه ای منطقه که عمدتاً برخان هستند، به طرف شمال و شمال غربی است و بازوهای آنها به سمت جنوب شرق کشیده شده است. برخان ها در دشت ها می توانند با نقش استتار و اختفا مورد استفاده قرار بگیرند و هم در مواقع آفند و پدافند به عنوان سنگر و جان پناه، برخان ها بهترین نوع سنگرهای طبیعی در کویرها هستند به دلیل اینکه از سه جهت عدم پوشش تیر برای دشمن را دارد و فاصله بین عرض تپه، نقطه کور برای نیروهای نظامی به حساب می آید. در ضمن باید به این نکته توجه کرد که باید از دپو کردن مهمات و احداث چادرها در عرض برخان خودداری کرد زیرا نقطه کوری که مشخص است دقیقاً منطقه ای است که با وزش باد پیشروی خود را شروع می کند و در صورت بی دقتی و پیاده کردن تجهیزات در نقطه کور یا همان عرض تپه برخان باعث می شود شن های روان کل تجهیزات را بپوشاند. همچنین بررسی نبکاهای منطقه در کف دریاچه ی هامون سیستان تا منتها الیه جنوب شرقی در تمامی سطح عرصه مطالعاتی نشان از باد غالب و فرساینده شمال تا شمال غرب است، چرا که گسترش ماسه در پشت بوته ها، درختان، درختچه ها، دیوارها و ساختمان ها و کلیه ی موانع زنده و غیر زنده نشان جهت باد غالب در منطقه ی مورد بررسی است. (حسین نگارش، 1387) ساختار نبکا در منطقه می تواند مورد استفاده نظامی قرار گیرد زیرا از برخان ها، تپه های ماسه ای یا سیف ها نمی توان به عنوان سکو استفاده کرد اما از نبکاهای منطقه می توان به عنوان سکو یا محل های ثابت کردن پایه سلاح استفاده کرد. سرعت حرکت نیروهای نظامی در منطقه سیستان به دلیل سستى زمین، کاهش می یابد، به خصوص در مواقع وزش بادهاى شدید که کاهش دید هم اتفاق می افتد، این مسآله تشدید می شود. براى نیروهاى انتظامى و نظامى نیز این عوارض به عنوان یک عارضه مثبت و منفی مطرح هستند؛ چرا که از یک سو به صورت طبیعى انسداد مرز را فراهم می کنند و از طرفى امکان کمین های مناسب را برای اشرار فراهم می نمایند (عبادى نژاد،1389). در شرق زابل هم موازی با مرز نزدیک به 10 پاسگاه مرزی قرار دارد که تحت تاثیر بادهای 120 روزه و حرکت ماسه های روان قرار دارند که از پاسگاه ساسوکی شروع می شود تا پاسگاه مرزی در نزدیکی شهرک کهک این پاسگاه های مرزی که فلسفه وجود آنها حفاظت و حراست از مرز هستند در منطقه ای قرار دارند که مورد هجوم شن های روان قرار می گیرند به دلیل اینکه در غرب این 10 پاسگاه، شرق و جنوب شرق شهر زابل منطقه عظیمی از زمین های ماسه زار و شن های متحرک قرار دارد. به همین دلیل در مدت وزش بادهای 120 روزه یعنی از خرداد ماه تا شهریورماه زندگی را برای نیروی نظامی و انتظامی در این محیط به شدت سخت می کند.
4-3- نتیجه گیری
تهدیدات بادهای 120 روزه پیامدهای زیانباری را به وجود آورده که باعث ناپایداری امنیت در منطقه شده و موجب کاهش ضریب امنیتی منطقه می گردد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که امنیت مفهومی ذهنی، نسبی و مقوله ای چند وجهی است که رابطه ای یک سویه با "بلایای طبیعی" دارد. که نیروهای تامین کننده امنیت را به صورت مستقیم و مفهوم امنیت را به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد به گونه ای که که در شرق زابل هم موازی با مرز 10 پاسگاه مرزی قرار دارد که تحت تاثیر بادهای 120 روزه و حرکت ماسه های روان قرار دارند این پاسگاه های مرزی که فلسفه وجود آنها حفاظت و حراست از مرز هستند. در مدت وزش بادهای 120 روزه، ماموریت های این پاسگاه های مرزی(پاسگاه ساسوکی تا پاسگاه مرزی کهک) با مشکل مواجه می شود. با توجه به اینکه منطقه سیستان به دلیل هم مرزی با افغانستان و مسآله قاچاق مواد مخدر به داخل مرزهای کشور نیاز به مراقبت های هوایی و زمینی بیشتری دارد بر همین منوال کاهش دید علاوه بر اثرگذاری بر مسائل نظامی که موجب لغو پروازهای گشتی در منطقه ی مرزی سیستان می شود و به عینه مشخص است که بیشترین پروازهای کنسل شده و کمترین پروازهای انجام شده در منطقه در ماه هایی رخ داده است که بادهای 120 روزه، حاکم بر منطقه است. تخلیه روستاها طی مدت 7 سال که با افزایش روزهای گردوغباری روند تخلیه آنها تسریع بخشیده شده است از سال 75 تا 82 جمعاً 86 روستای دیگر در منطقه، از جمعیت خالی شده و به جمع روستاهای خالی از سکنه افزوده شده اند. هم اکنون حدود 28 روستا در معرض نابودی ناشی از هجوم شن ها و ماسه های روان قرار دارد. روستاهای حاشیه کویر که خالی از سکنه هستند به دلیل حاکمیت شرایط سخت زندگی در هنگام وقوع طوفان شن و تهدید مناطق مسکونی و مزارع کشاورزی توسط این پدیده، دامنه جزیره غیر مسکونی کویر را گستردهتر کرده اند، این مکانها به مقر اشرار و قاچاقچیان و قانون گریزان تبدیل شده و این مناطق به عنوان پایگاهی مطمئن برای دسترسی به سایر نقاط کشور مورد استفاده قرار میگیرد. بسیاری از مردم منطقه برای فرار از شرایط مذکور دست به مهاجرت زده و جمع کثیری از آنها نیز برای تامین معیشت خود به مشاغل کاذب از جمله قاچاق سوخت، قاچاق کالا و دوره گردی روی آورده اند. افراد مهاجر در شهرهای دیگر باعث فشار بر روی شالوده اجتماعی میگردند و فقر و اضطراب اجتماعی را افزایش داده و باعث شکلگیری مشکلات امنیتی و اجتماعی در شهرها میشوند.
در سال 1375 از مجموع آبادی های شهرستان زابل (1083)، حدود 150 روستا خالی از سکنه بوده است. که این رقم در سال 1382 به 236 روستا افزایش یافته است به این ترتیب مشخص می شود که طی مدت 7 سال یعنی از 75 تا 82 جمعاً 86 روستای دیگر در منطقه از جمعیت خالی شده و به جمع روستاهای خالی از سکنه افزوده شده اند. هم اکنون حدود 28 روستا در معرض نابودی ناشی از هجوم شن ها و ماسه های روان قرار دارد که از آن جمله می توان به شهرک محمدشاه کرم، روستاهای زاهدان کهنه، محمد دادی، علی آباد، کربلایی علی، جهانگیر پایین، عسکری، علیجان، مهاجری، نورمحمد، میرجعفری، شاه جان، گزمه، بخته ای، شاه گل، ده زینلی، ابراهیم آباد، کنگ شیر علی خان، ده مشهدی، حسن رحیم، کوه کن، شیرآباد، جنگیان، ده غفور و مندیلان بالا… اشاره کرد. در بعضی نقاط سیستان روستاهایی وجود دارد که طی دوره ای 15 ساله زیر ماسه های روان پنهان می شوند خرابه های مدفون شده ی روستا و آبادی در بخش میانکنگی، همگی نشان دهنده تاثیرات نامطلوب باد است. هجوم ماسه به سمت روستاها به اندازه ای زندگی مردم را مختل کرده است که برخی از اهالی به دلیل عدم کسب درآمد مکفی و ناتوان در پرداخت هزینه های ساخت خانه ها با مصالح جدید، مجبور به ترک روستاهای خود شده اند. بنابراین مناطق روستایی منابع انسانی را از دست می دهند که این موضوع مشکل جدی را برای توسعه اقتصادی فراهم میکند و همچنین با خالی شدن روستاها تهدیدات امنیتی و اجتماعی در سطح منطقهای و امنیت ملی شکل میگیرد. با حاکمیت شرایط سخت زندگی در هنگام وقوع طوفان شن و تهدید مناطق مسکونی و مزارع کشاورزی توسط این پدیده، بسیاری از مردم منطقه برای فرار از شرایط مذکور دست به مهاجرت زده و جمع کثیری از آنها نیز برای تامین معیشت خود به مشاغل کاذب از جمله قاچاق سوخت، قاچاق کالا و دوره گردی روی آورده اند.
فهرست منابع
ابراهیم زاده، عیسی و همکاران (1383)، تاثیر عوامل زمین شناسی در تغییر مسیر رودخانه ی هیرمند و نقش تاریخی آن در جابجایی سکونتگاه ها در سیستان- مجله جغرافیا و توسعه، ص (5 – 20)
ابراهیم زاده، عیسی، (1380)، مهاجرت های روستایی و علل و پیامدهای آن، نمونه استان سیستان و بلوچستان، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 60
اکبری مقدم، حسین، و اعتصام غلام، (1370)، کشاورزی و سیستان، مجموعه مقالات اولین همایش سیمای فردای سیستان، دانشکده کشاورزی زابل، صص (68- 64)
امیدوار، کمال. (1385). بررسی و تحلیل سینوپتیکی طوفان های ماسه در دشت اردکان یزد. فصل نامه تحقیقات جغرافیایی سال بیست و یکم. شماره2: 43- 55.
ایرانمنش، فاضل، (1384)، بررسی مناطق برداشت ذرات گرد و غبار و ویژگی های انتشار آنها در طوفان های منطقه سیستان با استفاده از پردازش تصاویر ماهواره ای، پژوهش و سازندگی در منابع طبیعی، شماره 67، ص (25 – 33)
حسین زاده، 1376، بادهای صدوبیست روزه سیستان، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 46، صص 103-127.
حسینی ارانی، امیر؛ علی، محمدی؛ مرتضی، حیدرزاده 120بادهای (1391). روزه سیستان و تاثیر آن بر واحدهای شناور نداجا مستقر در سواحل مکران، اولین همآیش ملی توسعه سواحل مکران و اقتدار دریایی جمهوری اسلامی 1391.بهمن 30 تا 28ایران
خاک سفیدی، عباس، (1389)، الگوی توزیع زمانی بارش در استان سیستان و بلوچستان، مجله پژوهش های حفاظت آب و خاک، جلد هفدهم، شماره اول
خسروی محمود، مفیدی عباس و پورکریم برابادی رویا، (1395). بررسی ارتباط متقابل باد صد و بیست روزه سیستان و بادهای شرق خراسان. جغرافیای طبیعی. 9(31)، 37-19
خسروی، محمود، (1383)، بررسی روابط بین الگوهای چرخش جوی کلان مقیاس نیمکره شمالی با خشکسالی های سالانه سیستان و بلوچستان، مجله جغرافیا و توسعه، شماره 3
رازجویان، محمود، (1379)، آسایش در پناه باد، دانشگاه شهید بهشتی
رحیمی، داریوش، (1388)، برسی شدت خشکسالی با شاخص نرمال بارش مجله جغرافیا و برنامه ریزی سال 20، شماره پیاپی 36، شماره 4
رنجبر، محسن و دیگران، (1384)، نقش پلایا های سیستان در گسترش طوفان های غبارزا (با استفاده از تصاویر ماهواره ای) نشریه علمی- پژوهشی انجمن جغرافیایی ایران سال سوم شماره 6 و 7 پاییز و زمستان
زمردیان، محمد جعفر و محسن پورکرمانی، (1376)، بحثی پیرامون ژئومورفولوژی استان سیستان و بلوچستان، ویژه نامه آب و خاک زابل، فصل نامه تحقیقات جغرافیایی، شماره 9، ص (100 تا 121)
زمردیان، محمد جعفر، (1381)، ژئومورفولوژى ایران (جلد دوم). مشهد: دانشگاه فردوسى مشهد
سازمان هواشناسی کشور،(1385)، مرکز پژوهش مخاطرات اقلیمی، بولتن علمی، شماره 3و4، صص 26-17
سرتیپی پور، محسن، (1389)، ارزیابی و تحلیل مسکن روستایی استان سیستان و بلوچستان و پیشنهاد جهت گیری آتی-فصلنامه علمی پژوهشی انجمن جغرافیایی ایران سال هشتم شماره 27
سلیقه، محمد، (1382)، توجه به باد در ساخت کالبد فیزیکی شهر زابل مجله جغرافیا و توسعه.
شیری، یعثوب،1398،طوفان های 120 روزه سیستان و چالش های بخش کشاورزی،کنفرانس بین المللی گرد و غبار در جنوب غرب آسیا،زابل،https://civilica.com/doc/894715
عبادى نژاد، سیدعلى، (1389)، نقش عوارض ژئومورفولوژیکى در قاچاق مواد مخدر از مرزهاى جنوب شرق کشور- فصلنامه مطالعات مدیریت انتظامى،5(3)، 485 -467
عبادینژاد، سیدعلی؛ علی، اصانلو ، (1389). بررسی تاثیر باد بر ایمنی حمل و نقل، فصلنامه مطالعات مدیریت ترافیک، شماره 18، ص 100-85
کریمی, مرتضی, یزدانی, محمدحامد, & نادری, افشین. (1392). تاثیر بادهای 120 روزه بر امنیت منطقه سیستان. جغرافیا و برنامه ریزی محیطی, 24(2), 111-128.
کنت وارک، (1388)، آلودگی هوا منشا و کنترل آن، ترجمه، دکتر کاظم ندافی، چاپ اول
گندمکار، (1389)، تعیین گستره افقی باد سیستان با استفاده از تحلیل خوشه ای، جغرافیای طبیعی، شماره 10، ص 76-67.
گندمکار، ا.، و گندمکار، ا. (2010). برآورد پتانسیل انرژی بادی در ایران. جغرافیا و برنامه ریزی محیطی، 20(4)، 85-100.
لطیفی، لیلا، (1385)، بررسی روند پیشروی تپه های ماسه ای با استفاده از تصاویر ماهواره ای در طی خشکسالی اخیر در شمال و شرق دشت سیستان، پایان نامه کارشناسی ارشد. گروه جغرافیا. دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
مفیدی، ع.، حمیدیان پور، م.، صالحه، م.، و علیجانی، ب. (1393). تعیین شروع، خروج و مدت باد سیستان با استفاده از رویکرد نقطه تغییر. فصلنامه جغرافیا و مخاطرات زیست محیطی، 2(4)، 65-86. doi: 10.22067/geo.v0i0.25026
میری، عباس،(1388). بررسی وقوع طوفان های گردو خاک در منطقه سیستان پس از وقوع خشکسالی های تناوبی – فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات مرتع و بیابان ایران- فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات مرتع و بیابان ایران، 329- جلد 16، شماره 3
نگارش، حسین، (1366)، لیلا لطیفی بررسی خسارت های ناشی از حرکت ماسه های روان در شرق زابل با استفاده از تصاویر ماهواره ای، پژوهش های جغرافیای طبیعی، شماره 67
نگارش، حسین، (1388)، لیلا لطیفی، منشاءیابی نهشته های بادی شرق زابل از طریق مورفوسکپی و آنالیز فیزیکی و شیمیایی رسوبات، جغرافیا و برنامه ریزی محیطی سال بیستم، شماره پیاپی (٣۳) شماره 1
نگارش، حسین، لیلا لطیفی، (1387)، تحلیل ژئومورفولوژیکی روند پیشروی تپه های ماسه ای شرق دشت سیستان در خشکسالی های اخیر جغرافیا و توسعه، شماره 12
نورزهی، فرامرز، (1377)، بررسی اثرات تخریبی سیلاب های رودخانه هیرمند، پایان نامه کارشناسی. گروه جغرافیا. دانشگاه سیستان و بلوچستان
AL- HARTHI, Abbas aifan, (2002). Geohazard Assessment OF sand Dunes Between Jeddah and AL-LITH, WESTERN Saudi Arabia, Environmental geology.
Kutiel, H. and Furman H. (2003), Dust Storms in the Middle East: Sources of Origin and their TemporalCharacteristics Indoor Built Environ 2003; 12:419-426
Liu J.J. Jiang X.G, Zheng X.J, Kang L, and Qi F.Y. (2004) , An Intensive Mongolian Cyclone Genesis InducedSevere Dust Storm. TAO, 15:1019-1033
Liu, Ming, Douglas L. Westphal, Teddy R. Holt, and Qin Xu, 2000, Numerical Simulation of a Low-Level Jet over Complex Terrain in Southern Iran, Monthly Weather Review, Vol. 128, PP. 1309-1327.
Ma-An, 1993. A wind erosion study by using the landsat images on Taklimakan desert. Chinese Journal of Arid Land Resources, 6:4, 301-307.
Natsagdorj, L. Jugder D and Chung Y.S. (2003) , Analysis of dust storms observed in Mongolia during, 1937- 1999.Atmospheric Environment37:1401-1411
UNEP, 2006, History of environmental change in the Sistan Basin, based on satellite image analysis, p 1976-2005.
Wang, W. (2005), A synoptic model onEast Asian dust emission.
Whitney, J.W., and Trousdale, W., 1982, Catastrophic floods, wind erosion, and historical occupation on the Helmand River delta, southwest Afghanistan: American Quaternary Association, 7th biennial conference, June 28-30, Seattle, Wash., p. 180.
Abstract
Drought is one of the meteorological phenomena and inseparable from Iran's climatic conditions and will have adverse effects. High winds from hurricanes are considered the most destructive natural threats, causing extensive damage to infrastructure, agricultural fields, trees, power lines, and structures. 120-day winds occur in the warm season of the year, which usually starts from mid-May in eastern Iran and western Afghanistan and continues until mid-September. The 120-day winds are one of the most famous and effective local winds in Iran. So far, these winds have caused a lot of damage to the Sistan region and have affected the security and communication routes of the cities. The method of conducting this research was descriptive-analytical. The current research aims to first investigate the complications caused by 120-day winds and then provide solutions to reduce the effects and finally reduce the security burden caused by it. Typically, wind speeds vary greatly, sometimes increasing the intensity of gusts to extremes. However, the impact of 120-day high winds on communication routes and other hazards has been compared with hurricane winds in other countries.
Keywords: storm, dust, 120-day storms
ج
چکیده
فهرست مطالب
فصل اول: مقدمه و کلیات تحقیق
10
فصل دوم: پیشینه پژوهش
14
فصل سوم: روش پژوهش
18
فصل چهارم: بحث و نتیجه گیری
23
فهرست منابع