تارا فایل

جوانان و رسانه ها


 جوانان و رسانه ها
دکتر محمد سعید ذکایی، استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، 39 ساله است و مدرک دکترا و پسادکترای خود را در "جامعه شناسی نسلها" از دانشگاه شفیلد انگلستان دریافت کرده است. وی به طور خاص به مطالعات جوانان (جامعه شناسی جوانان، ارزشها و نگرشهای جوانان، اوقات فراغت جوانان و…) علاقمند است و مقالات مختلفی را هم به مجلات علمی کشور ارائه کرده است. آخرین مقاله او با عنوان "جوانان و فراغت مجازی" در شماره اخیر "فصلنامه مطالعات جوانان" به چاپ رسیده است. موضوع گفتگوی ما با دکتر ذکایی، تاثیرات متقابل رسانه ها و جوانان، نگرشهای جدید درباره تاثیرات متقابل رسانه ها و جوانان، نگرش های جدید در تاثیرات رسانه های نوین (اینترنت)، نقش جوانان در جامعه اطلاعاتی و… است که متن کامل آن را می خوانید:رسانه ها و تکنولوژیهای جدید
رسانه های ارتباطی چه تاثیری در نگرش و ارزشهای جوانان دارند؟
جوانان در استفاده از رسانه های نو پیشگام هستند و جوانان این مزیت نسبی را دارند که سریعتر یاد می گیرند و فعالترند و در استفاده از رسانه ها ابتکار و نوآوری هم نشان می دهند. از طرفی رسانه ها به عنوان یک پدیده تکنولوژیک و اجتماعی و ارمغانی از جامعه جدید، اثرات ویژه ای روی جوانها دارند. بخشی از این تاثیر به ذات و ویژگیهای دوره جوانی و گذار از دور نوجوانی مربوط است. بخشی نیز مرتبط با ملاحظاتی است که در سطح اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا ترکیب آنها از قبیل اقتصاد سیاسی، اقتصاد فرهنگی و اقتصاد اخلاقی و کلا "مصرف" مطرح است. وجه ملموس آن به مصرف رسانه های نو یا مصرف تکنولوژیک بر می گردد. جوانها در مصرف رسانه ها گاهی عطش، نیاز یا وسواس دارند که این نیاز هم سخت افزاری است و هم نرم افزاری. به همین علت، با مصرف انبوه و تولید انبوه سبک و مد و میل به ایجاد نیاز جدید و میل به ترویج مد مواجهیم.البته تاثیرات رسانه ها را می توان از وجه سیاسی ـ فرهنگی هم در نظر گرفت. استفاده از رسانه ها گرچه استفاده فرهنگی است ولی در عین حال فرهنگ را باید در متن قدرت و روابط سیاسی جامعه هم دید و به همین خاطر اهمیت سیاسی هم پیدا می کند. به هر حال، اهمیت رسانه ها از منظر اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوس است و گسترش آنها مجالی را برای تنوع و تکثر در ارزشها و هنجارها در اختیار افراد قرار می دهد و تا حدی مکانیزم های کنترلی که در عرصه عمومی ممکن است محدودیت ایجاد کند رخت برمی بندد.از منظر اخلاق (اخلاق عمومی و اخلاق رسانه ای و اخلاق اجتماعی) هم می توان به رواج رسانه ها نگاه کرد و تاثیرگذاری آنها را بر گروه های جوان بررسی نمود. از این منظر رسانه را ذاتا ابزاری خنثی نمی دانند و معتقدند که تکنولوژی در بطن خود ویژگیهایی دارد که به کاربر خود انتقال می دهد و به نظر می رسد که اکثر رسانه های نو این ظرفیت را در سطح بالا دارند و جوانان از این پتانسیل بیشترین اثر را می پذیرند.
جامعه اطلاعاتی چه ویژگیهایی دارد و جوانان چه وضعی در این جامعه دارند؟
به ویژگیهای کلاسیک و استاندارد جامعه اطلاعاتی در متنها اشاره شده است. منابع جامعه اطلاعاتی اثراتی بر کمیت و کیفیت ارتباطات (ارتباطات در مفهوم کلی) برجا می گذارند. منظور از کمیت، جنس و زمان و میزان اطلاعات است و اساسا چنین حجمی از اطلاعات چه در شیوه مصرف و چه در شیوه مبادله و شیوه برقراری، ارتباط متناسب با خود را طلب می کند. بنابراین جامعه اطلاعاتی معرف جامعه ای است که در آن کمیت و کیفیت ارتباطات و تعاملات کنشگران اجتماعی (با هم و با جامعه) دچار تغییرات اساسی می شود که این امر هم به دلیل برد رسانه ها، هم سرعت انتقال پیام و هم به واسطه کیفیت ارتباط و تعامل کنشگر و مصرف کننده و کاربر با رسانه روی می دهد. همه اینها شرایطی را ایجاد کرده اند که پیش از این میسر نبود. این شرایط سرعت تغییرات را تشدید می کند و فرهنگ خاص خود را به همراه می آورد و تغییرات متناسب با خود را در ساختار اجتماعی ایجاد می کند، به نحوی که ساختار قبلی را به ساختار سیال تر، دینامیک تر و پویاتر و فردگرایانه تری تبدیل کرده است که نوع نیازها و تمایل و ارتباط کاربران و مشخصا جوانها را با خود تغییر می دهد. جوانی که با رسانه های نو و پیامهای متعدد و شبکه های وب جهانی (چه به صورت تکست، تصویر و صدا) سروکار دارد، ناگزیر است شیوه خود را در برخورد و مواجهه با آن اطلاعات تغییر دهد. یک جامعه شناس آمریکایی معتقد است که در این شرایط یادگیری فرد، موزاییکی می شود. یعنی به جای اینکه جوان از اطلاعات در عمق آن استفاده کند ناچار است از این بایتها و سایت ها و تکست ها داشته باشد و یاد بگیرد که آنها را موازی با هم ببیند و به صورت موردی و بر حسب نیاز به آنها رجوع کند. این چیزی است که "یادگیری موزاییکی" نام دارد. به این ترتیب جوان اطلاعات را سریع و سیال می گیرد و سریع و سیال پردازش می کند و به اقتضای موقعیت به استفاده از آن می پردازد.
این نوع یادگیری را بیشتر توضیح دهید.
در شیوه ای از یادگیری که پیش از رواج رسانه های نو مطرح بود، فرد در معرض اطلاعات محدودی قرار می گرفت و آن را با عمق و ظرافت و دقت بیشتری بررسی و کندوکاو می کرد. اما تنوع کنونی در اطلاعات، چه در شکل و محتوا و چه در نحوه عرضه آن و چه در فرمت ارایه، یادگیری موزاییکی را ایجاد می کند. در این یادگیری عملا رفتار گزینشی (انتخاب) با اطلاعات پیشنهاد و ترویج و تجویز می شود که در مقابل شیوه های یک طرفه و مونولوگ محدود است که کاربر را به جای شیوه پهنانگر به شیوه وابسته و مصرف کننده سوق می دهد. یادگیری موزاییکی، اختیار و انعطاف پذیری را در مقابل کاربر قرار می دهد تا به اقتضای نیاز و اقتضای ارتباطی که برقرار می کند از آن استفاده کند.
درجایی می خواندم که تکنولوژیهای جدید، رسیدن به سن جوانی را سریع تر می کنند. نظر شما در این رابطه چیست؟
من قبول دارم. حال شاید این تکنولوژیها تنها عامل کاهش سن رسیدن به جوانی نباشند و تعیین سهم آنها به طور مستقل در این فرایند مشکل باشد. اما با اطمینان می توان گفت که این فناوریها جوانها را در معرض تجربیاتی قرار می دهند که همه به صورت واقعی به آن دسترسی ندارند و دسترسی و تجربه کردن آن مستلزم شرایط و موقعیتهایی است که یا زمان مستقل و یا موقعیتهای ویژه ای را طلب می کند. رسانه های نوین بلوغ اجتماعی و تغییر ذاتی در نگرش کاربران جوان به اجتماع را موجب شده اند. استفاده از این تکنولوژیها ذاتا مستلزم مهارتها و تواناییهایی است که بواسطه انعطاف پذیری و نیاز به سرعت یادگیری، برای جوانها بیشتر میسر است. به همین دلیل، جوانها گاهی خود عامدانه از این فرصتها استفاده می کنند و گرایش به تقویت این مهارت ها را در خود ایجاد می کنند تا مرزبندی با دنیای بزرگسالان را بارزتر کنند و بیشتر دامن بند. البته گاهی بزرگترها نیز به یادگیری مهارتهای استفاده از تکنولوژیها روی می آورند تا هم از لذات و امتیازات این تکنولوژیها ( مثل آموزش، یادگیری، سرگرمی و …) بهره مند شوند و هم شکاف و فاصله آنها برای ارتباط و گفتگو با نسل جوان بیش از این نشود. به هرحال همان طور که اشاره کردم، جوانان فاصله خود با بزرگسالان را همچنان حفظ می کنند و حتی المقدور به آن دامن می ند که نتیجه آن، تسریع فرایند بلوغ است. بویژه در عرصه هایی که ممکن است از آن استفاده های منحرفانه و ناپسند استنباط شود یا تجاربی که در عرصه واقعی یا نیاز به صرف زمانی دارد که جوان به آن برسد یا شرایط ویژه ای را طلب می کند. مثلا تجربه های پورنوگرافی در رسانه ها و فضاهای مجازی، رسیدن به بزرگسالی را تسریع می کند. این فرایند، داشتن تجربه جنسی را به عنوان شرطی برای بزرگسالی، کمرنگ می کند.
تاثیر رسانه ها در کاهش زمان رسیدن به سن بلوغ و جوانی، احتمالا باعث می شود که جوانان سریعتر نقش بزرگسالی را بازی کنند یا حتی طلب کنند یا برعهده بگیرند و وارد جامعه شوند. این امر در جامعه ای که اصلا پذیرش چنین چیزی را ندارد و به اندازه جوان با رسانه ها در ارتباط نیست چه تبعاتی به همراه دارد؟
رسانه ها عملا فرایند کسب هویت مستقل را برای جوانان تسریع می کنند و فرصتهایی را برای تامل و بازاندیشی در خود، اطرافیان و اجتماع فراهم می کنند و میل جوان را به استقلال (به عنوان یکی از نشانه های بزرگسالی) تشدید می کنند. این موضوع ممکن است به لحاظ هنجاری متعارف و پسندیده و مقبول جلوه کند یا در شرایطی به عرصه های ممنوع و غیرمجاز هم کشیده شود. فضای مجازی و مجاورت با رسانه ها می توانند آن فرآیند گذار سالم به دنیای بزرگسالی را به انحراف بکشانند. بخصوص این بحث را در استفاده های پورنوگرافیک از فضای مجازی می توان امتداد داد. البته رسانه ها برای جوانان قطعا وجوه مثبتی هم دارند. بازاندیشی و تامل، کارکرد مثبتی است که می توان از رسانه طلب کرد. همین طور مواردی مانند کسب مهارت، کسب تجارب تازه برای آموزش، یادگیری و… از کارکردهای مثبت دیگر رسانه اند. می توان قدرت بخشی را هم از رسانه ها طلب کرد. بخصوص برای گروههایی که مشارکت شان در موقعیت های دنیای واقعی برای یادگیری و تعامل و ارتباط مشکل است و در عالم واقعی از فرصتهای محدودتری برخوردار هستند و از نابرابری بیشتر متنفر می شوند، رسانه می تواند فضای برابر را ایجاد کند. اینها همه دو روی یک سکه اند، یک روی سکه استفاده مثبت از تکنولوژی ارتباطی است و روی دیگر استفاده منفی از آن. من خودم بررسی ای در فضای مجازی چت روم ها داشته ام که اگرچه هنوز استفاده غالب از این امکان، از نوع سرگرمی ها و سرگرمیهای مبتذل و غیرمقبول و گفتگوهای پیش پا افتاده است و ممکن است به حریم حیثیتی افراد لطمه بد، اما می توان از آن انتظار پیامدها و کارکردهای مفید را در یک دوره گذار داشت. مثلا از نگاه ارتباطی می توان انتظار داشت که با استفاده از چت رومها شیوه گفتمان صحیح، پیدا کردن افراد هم سلیقه و همفکر برای تاثیرگذاری مثبت بر یکدیگر و تبادل نظر و ارتباط سالم بیشتر فراهم شود. این امکان در حال حاضر عملا به یک تریبون و مجالی تبدیل شده که ضعف ارتباطات افراد در حوزه عمومی را جبران می کند. از مطالعات پراکنده نیز استنباط می شود که هنوز روابط دنیای مجازی امتدادی است از آنچه در دنیای واقعی می گذرد و هنوز مثلا مزیت جنسیتی در دنیای مجازی هم خودش را نشان می دهد، زیرا انتخابگری و استفاده ابزاری، بیشتر در اختیار پسران جوان است که همه این امتیازات را در دنیای واقعی هم بهره مند هستند.
وبلاگ نویسی هم در میان جوانان ایرانی رواج دارد و آن گونه که برخی ادعا می کنند در این زمینه مقام سوم جهان را داریم. چرا جوانان به وبلاگ روی آورده اند؟
البته من هم شنیده ام، ولی کاملا مطمئن نیستم. فکر می کنم به لحاظ زبانهایی که در فضای مجازی معرفی می شوند، فارسی مقام سوم یا چهارم را داشته باشد. بخشی از این اقبال برمی گردد به کارکردهای جبرانی این فضا، بخصوص با محدودیتهایی که در حوزه عمومی برای ارتباط و گپ زدن وجود دارد. متاسفانه به علت کمبود تالارهایی که به صورت واقعی باعث ارتباط و تعامل در عرصه هایی مختلف (از هنر، سلیقه و ذوق و ادبیات تا عرصه های جدی تر و رسمی) می شوند چنین زمینه هایی از دنیای واقعی به دنیای مجازی کشیده شده است. البته وبلاگ ها به سیاست هم می پرداد، چون از آن عرصه هایی است که معمولا گفتمان ها را قطبی می کند و گفتمانها را متعارض و تقابلی جلوه می دهد و طرح آن در حوزه عمومی با حساسیت ها و مسائلی همراه است. ولی وبلاگ ها منحصر به سیاست نیستند و موضوعات دیگری هم وجود دارند که بیشتر به سیاست دگی معروف است و شامل طیف متنوع رفتاری، فکری و شناختی و احساسی در جامعه است. صورتی از سیاست دگی در قالب وبلاگ هاست و بخشی در چت روم ها و مباحثی است که در فضای مجازی شکل می گیرد. به نظرم مکانیزمی که اقبال به فضای مجازی را توجیه می کند عبارت است از: محدودیت در عرصه های جامعه برای ارتباط و گفتمان و تعامل از یک طرف، و ناشناس ماندن و گمنامی و ویژگی های فضای مجازی مثل امنیت کاربر از طرف دیگر.
در جامعه اطلاعاتی وضع و نقش جوانها چگونه خواهد بود؟ آیا مانند جوامع فعلی جوانها همچنان پرشور و اثرگذار هستند و باعث تغییر در مناسبات اجتماعی می شوند؟
بحثها در این مورد دو قطبی است و اتفاق نظر زیادی وجود ندارد. مثلا در خصوص اینکه آیا در این فضا انزوا قالب است یا تعامل، و آیا این فضا به زوال سرمایه اجتماعی می انجامد یا به تعالی آن، جامعه را فردی می کند یا جمعی، دموکراتیک می کند یا اقتدارگرا، و… اتفاق نظری وجود ندارد. گرچه نشانه هایی وجود دارد که به طور نسبی می توان در مورد بعضی روندها صحبت کرد. آنچه که در بدو امر به نظر حتمی است و به واقعیت نزدیک تر می نماید تکثر و تفکیکی است که رسانه ها به آن دامن می ند و ترویج می کنند. یعنی عملا به تنوع در سلیقه ها و سبک های دگی دامن می ند. با رواج رسانه ها تکثر و فردی شدن فضای آینده قابل پیش بینی است. غیر از اینکه رسانه ها منعکس کننده پتانسیل فردگرایی و تفکیک اجتماعی در جامعه هستند، به آن دامن هم می ند. یعنی هم منعکس می کنند هم دامن می ند. اما در عرصه های دیگر باید منتظر ماند و دید چه روی می دهد. چون بخشی از آن به نوع سیاستگذاری و نوع تعامل فضای مجازی با دنیای واقعی بستگی دارد و بخشی به فضای سیاستی حاکم بر تولید رسانه ای. البته در برخی عرصه ها، باید منتظر نوعی رجعت و گوشه گیری و پرداختن به سیاست دگی به جای سیاست از جنس قدرت باشیم. این برای جامعه ای مثل ما که نیازمند مشارکت عینی جوانها در عرصه های اجتماعی است خوشایند نیست؛ ضمن آنکه کارکرد غالب استفاده سرگرمی در فضای اینترنت در جامعه ایران، چنین نگرانی ای را تشدید می کند. اما باید منتظر ماند و دید. شاید در یک دوره کوتاه گذار و با تعدیل نیازها و وسواسهای جوانان بتوان انتظار داشت وجوه و کارکردهای مثبت مورد توجه قرار بگیرد و رواج سرمایه اجتماعی، دموکراسی، عدالت اجتماعی و آگاهی بخشی و قدرت بخشی به کسانی که در معرض تبعیض هستند را شاهد باشیم.
بانزدیک شدن به جامعه اطلاعاتی و فراگیری رسانه ها، تغییرات اجتماعی چه سمت و سویی می گیرند؟

در این قلمرو، بحث های زیادی مطرح شده است. به نظر می رسد رواج تکنولوژیها فرصتها، امکانات و زمینه های بیشتری را در اختیار کنشگران اجتماعی قرار می دهد و میدانهای فرهنگی و اجتماعی را متکثر می کند و تنوع می بخشد. مثلا در مقابل "حوزه عمومی" و "حوزه خصوصی" که تاکنون مطرح بوده اند، می توان از حوزه مستقل دیگری به نام "حوزه مجازی" صحبت کرد. حال اینکه مجازی چقدر واقعی است و واقعی چقدر مجازی، موضوع دیگری است که باید جداگانه به آن پرداخت. اما در مورد تاثیرگذاری ها و تبعات رواج تکنولوژیهای ارتباطی جدید، اگرچه باید منتظر تحولات جدی تری بود، ولی تا همین الان هم تاثیرات خود را در عرصه های مختلف به جا گذاشته است: از اقتصاد و تجارت و بازرگانی گرفته که واضح ترین و ابتدایی ترین و ملموس ترین عرصه ای است که این تاثیر و تغییرات را می توان ردیابی کرد، تا حیطه های فرهنگ و آموزش که جوانها به عنوان مخاطبان ویژه چنین رسانه هایی بیشترین تاثیرپذیری را از این تحولات نرم افزاری و سخت افزاری متوجه شده اند.
لزوم پرداختن به آموزش الکترونیکی
باظهور اقتصاد نوین مبتنی برآگاهی ،نقش آموزش الکترونیکی (E-Learning) در توسعه این فرآیند روزافزون میگردد. در این اقتصاد میزان هوش و آگاهی نهفته در افراد، نقطه قوت کشورها، سازمانها و افراد محسوب می شود. آموزش بمثابه سوخت موتور اقتصاد نوین آنچنان دستخوش تغییر و تحول گشته است که پیش بینی می شود در آینده ای نزدیک روش سنتی آموزش کاملاً منسوخ خواهد شد. " فن آوری نرم افزاری "پایه اصلی توسعه اقتصاد نوین است ودراین اقتصاد بخش " خدمات " بطور جدی مورد توجه قرار می گیرد.

در کشورهای پیشرو، بخش " خدمات " سریعترین رشد وبیشترین تحولات را داشته که ظهور خدماتی که نیازمند آموزش های فراوان است شاهدی است بر این مدعا.لذا بررسی ساختار نظام آموزش در جهت نیل به جامعه ای دانش بنیان از اهمیتی بی بدیل بر خوردار است. آمارها* نشان می دهد؛بخش آموزش در ایران در سال 1380، تقریباً 8 درصد ارزش افزوده خدمات کشور را به خود اختصاص داده است؛ که این رقم در مقایسه با سایر کشورها بسیار محدود و قابل تامل می باشد .
جهانی شدن اقتصاد، کمبود نیروی کار ماهر، تقاضا برای موقعیت های شغلی انعطاف پذیرتر و عوامل متعدد دیگر مشکلاتی را ایجاد کرده است که با آموزش سنتی قابل حل نیستند. مجموعه این عوامل نیاز به آموزش جدیدی را ایجاد کرده که صنعت آموزش الکترونیکی (E-Learning) از پیامدهای آن می باشد. (E-Learning) یا " فناوری شبکه آموزش " ابزاری را فراهم می آورد که نهایتاً سرمایه گذاری در " نیروی انسانی " را بهینه می سازد. این ابزار براحتی در سازمانها، مراکز علمی، دانشگاهها و مراکز تخصص افزایی، قابل استفاده می باشد. دسترسی به اینترنت تنها هزینه ای است که کاربر در شروع کار می پردازد. برخلاف روش سنتی آموزش که دانش آموز پس از حضور در کلاس، از فضای علمی فاصله می گیرد در روش جدید، فرد بصورت On-Line قابلیت دسترسی به ابزارهای دیداری و شنیداری، کنفرانس ها و بحث ها را دارا می باشد و دائماً تحت ارزیابی های دقیق پیشرفت علمی قرار می گیرد.بر این اساس می توان قابلیت های دیگری برای(E-Learning) را بر شمرد که آموزش در هر زمان و هرکجا و هر مقوله، آموزش بدون پیش نیازهای یکسان، آموزش فردی در کنار یادگیری مشارکتی و انتخاب سرعت و روال آموزش باتوجه به نیازهای فردی از جمله آنها به شمار می رود.
البته از بعد اقتصادی (E-Learning) مزایای بیشتری داردکه عبارتند از؛ کاهش هزینه های آموزشی بین 30 تا 60 درصد، 50 درصد صرفه جویی در زمان و بهینه سازی سرمایه گذاری در بخش نیروی انسانی. در بسیاری از کشورها پیشگام در زمینه) E-Learning )؛ شاهد بازاری هستیم که در آن ارائه کنندگان خدمات ( (E-Learningدر رقابتی تنگاتنگ علاوه بر ایجاد اشتغال در بخش آموزش،بخش مهمی از تولید ناخالص ملی آن کشورهارا در دست دارند. هم اکنون در ایالات متحده آمریکا 48 درصد شرکت ها از خدمات ((E-Learning بهره برده و 58 درصد کارمندان تحت پوشش این خدمت قرار دارند. از سال 92 میلادی تا اکنون بازار (E-Learning )رشد 300 درصدی داشته است. همچنین پیش بینی میشود که در مدت 3 سال بازاری به وسعت 7 میلیارد دلار در ایالات متحده آمریکا در این زمینه ایجاد گردد.
دانشگاه مجازی یا اینترنتی
یکی از تحولات مهم در آموزش عالی، پیدایش دانشگاههای مجازی است که با حذف محدودیت های مکان و زمان، قلمرو خدمات خود را از مرزهای ملی و منطقه ای به مرزهای بین المللی و جهانی کشانده است. عوامل زیر موجب ظهور آموزش مجازی در سراسر جهان شده است:
1- پیشرفت های چشمگیر در فناوری اطلاعات و ارتباطات، کاهش هزینه ها و افزایش سهم موسسات آموزشی در بازار ملی و بین المللی.
2- جهانی شدن و گردش سریع اطلاعات.
3- افزایش تقاضا برای برخورداری از فرصتهای یادگیری مادام العمر در اثر تغییرات سریع در بازار اقتصاد و اشتغال.
4- رشد انفجار گونه دانش علمی.
5- کاهش بودجه دولتها برای تامین مالی جهت پاسخ به تقاضای فزاینده برای آموزش عالی.
E-Learning در ایران
در کشور ما نخستین نوع آموزش الکترونیکی توسط CD انجام شد که خوشبختانه شرکت های زیادی در این زمینه فعالیت دارند. نوع دیگر این آموزش با استفاده از شبکه های آموزش تحت وب (Web based training) صورت می گیرد اما بعلت کندی شبکه و پائین بودن ضریب نفوذ آن در ایران به حد مطلوب نرسیده است. در حال حاضر دانشگاههایی از جمله دانشگاه علم و صنعت و دانشگاه تهران قوانینی را تدوین کرده اند که استادها درس های خود را روی شبکه اینترنت قرار بدهند. همچنین دانشگاه اینترنتی کیش از مهرماه 80 شروع به فعالیت کرده است.

موانع E-Learning در ایران
مشکل فنی مهمترین مساله در کشور محسوب میشود. چون زیر ساخت های شبکه مناسب در ایران تهیه نشده است، انتقال صدا و تصویر به کندی صورت می پذیرد. این مساله موجب کاهش کارایی سیــــستم های شبکه ای ((E-Learning در ایران میشود. متولی این امر در ایران؛ وزارت ارتباطات وفنآوری اطلاعات است که باید این مشکل را مرتفع نماید. مشکل بعدی، تهیه و تدوین مطالب آموزشی مطابق با استانداردهای آموزش الکترونیکی است که در این زمینه لازم است وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری با یکدیگر همکاری لازم را به عمل آورند. همچنین نبود فرهنگ استفاده از (E-Learning) و عدم آشنایی با توانایی ها و ضعف های این سیستم در کشور نیز مشکل دیگری است ولی امید است با گذشت زمان و فرهنگ سازی مناسب از طریق جراید و رسانه ها این مشکل مرتفع شود.
آینده E-Learning در مقایسه با کشورهای پیشرفته
در خارج از کشور بحث E-Learning به سوی M-learning پیش می رود. در فن آوری جدید، کاربر با وسایلی مانند نوت بوک PVC و موبایل به شبکه متصل می شود و اطلاعات مورد نیاز را در هر جایی دریافت می کند. پیش بینی می شود ایران بین 5 تا 10 سال آینده با فائق آمدن بر مشکلات فوق و گسترش فرهنگ E-Learning خود را همردیف کشورهای پیشگام در این عرصه نماید.

تحلیل و نتیجه
بعلت گستره جغرافیایی ایران و عدم توزیع یکنواخت علم در کشور، آموزش از راه دور می تواند بخشی از نیازهای آموزشی جامعه را برآورده سازدوضمن ارتقای سطح کیفی و کمی آموزش ارزش افزوده این بخش را در تولید ناخالص ملی افزایش بدهد. ازآنجا که کشور ما هر ساله با انبوهی از جوانان محروم ازپذیرش دردانشگاهها مواجه است گسترش این فنآوری خدماتی، چشم اندازی روشن از علم آموزی را در اقتصاد نوین،نوید می دهد.
عوامل موثر بر انتقال تکنولوژی اطلاعات
در کشورهای درحال توسعه

عامل اساسی موثر بر انتقال تکنولوژی اطلاعات در کشورهای درحال توسعه و مشکلات آنها را بررسی می کند و راه حل هایی عملی برای طراحی سیستمی منطبق با منابع و نیازهای این کشورها را ارائه می دهد.
در این مقاله مشکلاتی که یک سازمان هنگام بهره گیری تکنولوژی اطلاعات با آن روبرو است در سطحی بین المللی مورد بررسی قرار گرفته است . شناسایی و توصیف این مشکلات غالباً از مطالعات موردی در کشورهای درحال توسعه بدست آمده است . این مقاله بعضی از موانعی که کشورهای درحال توسعه برای انتقال تکنولوژی اطلاعات با آن دست به گریبانند را بررسی می کند و برای بهره وری کامل از این اختراعات رهنمودهایی را برای غلبه بر این موانع ارائه می دهد. همچنین ، به مزایای کاربرد تکنولوژی اطلاعات کامپیوتری – افزایش رضامندی استفاده کننده ، هزینه ـ کارائی ، یکپارچگی ، برنامه های ساده تر و سریع تر، پاسخ سریع و روند طراحی ساده تر – اشاره شده است (1).
عموماً فرض بر این است که بیشتر تکنولوژی های پیشرفته مورداستفاده در کشورهای توسعه یافته را می توان با حداکثر کارایی و سهولت در کشورهای جهان سوم مورداستفاده قرار داد. بهرحال ، در اوایل دهه 1970 ضرورت انتقال مستقیم و چشمگیر تکنولوژی پیشرفته به کشورهای درحال توسعه به صورت گسترده ای موردبحث قرار گرفت . از آن پس رفته رفته مشخص شد که بکارگیری طرح های بسیار پیشرفته و سرمایه بر، به جای حل مسئله ، باعث افزایش مشکلات می گردند. بسیاری از کشورهای درحال توسعه برای خریداری ، بکارگیری و نصب تجهیزات بسیار پیشرفته جدید متحمل قرض های فراوانی از کشورهای خارجی شده اند(2).
طرح های توسعه در چند کشور درحال توسعه قرین موفقیت نبوده است . بدون شک تولید ناخالص ملی و حتی درآمد سرانه این کشورها افزایش یافته اما شکاف طبقاتی بین طبقه دارا و طبقه ندار بیشتر شده است . بنابراین هیچ قرابتی با کشورهای پیشرفته احساس نمی کنند. بهرحال ، متخصصان انتقال تکنولوژی بر اهمیت تجزیه و تحلیل موقعیت اقتصادی ـ اجتماعی در هنگام جایگزینی و تغییر تکنولوژی آگاهی یافته اند. سونیلسون (Svennilson) درباره خط ومشی انتقال تکنولوژی اظهار نموده است که : "ما برای بکارگیری تکنولوژی نوین در کشورهای درحال توسعه باید نظام های اجتماعی و گرایشات انسانی ، دانش و مهارت های فردی و ابزارهای فیزیکی که تکنولوژی در قالب آنها عینیت می یابد را تغییر دهیم " (3).
تکنولوژی اطلاعات اصطلاحی است که اندیشه کاربرد تکنولوژی در چرخه گردش اطلاعات (تولید، ذخیره ، پردازش ، بازیابی ، اشاعه و …) را دربرمی گیرد. در کشورهای غربی و در میانه دهه های 1950 و 1960، اطلاعات همیشه به عنوان کالایی بسیار باارزش به شمار آمده است . اصطلاح انفجاراطلاعات برای اشاره به افزایش متون علمی و اطلاعات پزشکی منتشرشده ابداع شد. امروزه ما برای شرح تغییر روند گردش چنین حجم عظیمی از اطلاعات ، از انقلاب اطلاعاتی سخن به میان می آوریم . دراینجا انقلاب ، نتیجه پیشرفت های اغواگرانه اخیر (از میانه دهه 1970 به بعد) در تکنولوژی های رایانه ای و ارتباطی است که بیش ازپیش برای حمایت و پشتیبانی از فعالیت های گردش اطلاعات کاربرد دارد.
علاوه براین ، تمام بخش های جامعه از تحولات اخیر در زمینه پردازش و اشاعه اطلاعات تاثیر پذیرفته است . دو عامل تشویش و اشتیاق ، خالق این تحولات بوده اند (4).
الطیب تعریفی کاربردی از انتقال تکنولوژی ارائه می کند. او می گوید: "انتقال تکنولوژی اشاعه ای سودمند و اقتباس قابلیتی طراحی شده از منبع به مقصد است " (5). بنابراین ، ما باید به انتقال تکنولوژی اطلاعات و بکارگیری آن ، رفتارگرایانه بنگریم . این بینش نه تنها در انتقال عقاید، بلکه در تاثیر آن بر بهره گیر نیز باید مدنظر قرار گیرد. از اینرو، انتقال تکنولوژی و اطلاعات ، بر گزینش تکنولوژی یا مفهومی مجرد و عقیده ای ویژه به عنوان هدف اصلی خویش تاکید دارد. همانگونه که شارپ می گوید:
"انتقال تکنولوژی ، تعریفی باسابقه و فرایندی کنش گر و بغرنج است که هدف نهایی آن کاربرد کامل تکنولوژی در شیوه های قابل قبول انجام کارکرد یا حل مشکلات روزمره است "(6).
پروژه "سند خط ومشی علوم و تکنولوژی " ، چند عامل موثر در تولید، اشاعه ، انتقال و کاربرد علوم فنی را پیش بینی کرده است . با جرح وتعدیل مفاد این پروژه ، موارد زیر فهرستی عمومی از عوامل موثر بر انتقال تکنولوژی اطلاعات به کشورهای درحال توسعه را ارائه می کند:

1)اقتصاد ـ جامعه فشرده کاری
ـ کمبود سرمایه
ـ هزینه بری رقابت های بین المللی
ـ ناتوانی در جذب هزینه های بازگشتی

2)نیروی کاری ـ فقدان نیروی آموزش دیده آماده
ـ وجهه پایین متخصصین اطلاعات
ـ فقدان آموزش مستمر
ـ فقدان تجربه در کارهای گروهی

3)جنبه های فیزیو-بومی
ـ منابع محدود
ـ انزوای جغرافیایی

4)جنبه های فرهنگی ، جمعیتی و اجتماعی
ـ درصد بالای کارگران غیرماهر
ـ موانع زبانی
ـ ترس از تکنولوژی نوین
ـ تصور نادرست از تکنولوژی
ـ رفتارهای اطلاع یابی دانشمندان وفن آوران

5)جنبه های سیاسی ـ بی ثباتی دولت
ـ نیاز به امنیت و جلوگیری از پنهان کاری
ـ تغییر پیوسته حق تقدم ها
ـ تمرکز تصمیم گیری ها
ـ فقدان تاثیر علمی در سطوح بالای دولتی

6)زیرساختار اطلاعاتی موجود ـ کیفیت پایین خدمات تلفنی
ـ نامناسب بودن خدمات پستی
ـ سنت های سخت و محکم
ـ ناتوانی در اتصال به شبکه های ارتباط از راه دور
ـ فقدان استانداردهای اطلاعاتی و کتابخانه ای
ـ فقدان کفایت جریان اطلاعات غیررسمی

باید اشاره کرد که دسته بندی های فوق کاملاً جامع نیست و بین عوامل و موقعیت ها اشتراک فراوانی وجود دارد. بنابراین ، وجهه پایین موقعیت های شغلی اطلاع رسانی ، ذیل نیروی انسانی فهرست شده است . بهرحال این دسته بندی همچنین می تواند به عنوان عاملی فرهنگی /اجتماعی نگریسته شوند. فقدان دسترسی برابر و سود یکسان از منابع اطلاعاتی در کشورهای درحال توسعه همچنان پابرجاست . استفاده از تکنولوژی اطلاعات به دسترسی مناسب اطلاعاتی وابسته است . مادامیکه دسترسی یکسان به اطلاعات در کشورهای درحال توسعه همچنان وجود داشته باشد، انتقال تکنولوژی نمی تواند نقشی اساسی در حل مشکلات بازی کند. حق جستجوی اطلاعات از حقوق بنیادین افراد است و امروزه این عقیده درحال نضج گرفتن است که تمام افراد باید دسترسی یکسانی به اطلاعات داشته باشند. اما این امر بهره مندی یکسان افراد از اطلاعات را تضمین نمی کند. در بیشتر کشورهای درحال توسعه شناخت زیادی از ارتباط بین سیستم های مدیریت سازمانی و سیستم های رایانه مدار اطلاع رسانی وجود ندارد. تکنولوژی های جدید باید:
ـ منابع فراوان و عناصر تولیدی را بکار گیرند؛
ـ از زیرساختار اطلاعاتی موجود استفاده کنند؛
ـ ملزومات خروجی را درنظر داشته باشند؛
ـ به گرایشات ، تجربیات و سنت ها عنایت نشان دهند؛
ـ فعالیت های بومی را تحریک نمایند؛
ـ برای ملیت گیرنده ، سودمند و عملی باشند؛
ـ ویژگی های شخصیتی ، گرایشات و نیازهای سطوح مختلف بهره گیران را درنظر
داشته باشند(8).
باید بین تکنولوژی های انتقال یافته و موقعیت کشورهای درحال توسعه تجانسی وجود داشته باشد. کشورهای درحال توسعه برای افزایش تولید و بهبود وضعیت زندگی به تکنولوژی اطلاعات نیازمندند. تاکنون انتقال علوم و تکنولوژی در قالب کوشش برای فراگیری هرچه بیشتر از کشورهای توسعه یافته از طریق اعزام دانشجویان برای تحصیل ، شرکت در گردهم آیی های بین المللی ، آگاهی درباره طرح های موفق و کسب تمام متون مرتبط صورت گرفته است . موفقیت این خط مشی در گذشته ثابت شده و باید مورد تشویق قرار گیرد.
به جهت گیری های فهرست شده زیر توجه کنید:
1)رشد تکنولوژی اطلاعات داخلی . رشد تکنولوژی اطلاعات داخلی ، با نیازها و منابع کشور مربوط منطبق است . برای موفقیت این نوع از تلاش ها، و به دلیل مشکلات ناشی از خط ومشی ، امور مالی و انضباطی ؛ دولت باید از آنها حمایت کند. توسعه واحدهای تحقیقاتی ، محصول فرعی چنین رویکردی است .

2)طراحی یک الگو. دستیابی به روش شناسی و ابزارهای فنی تازه برای طراحی الگویی از انتقال تکنولوژی اطلاعات .

3)سیاست ملی . شاید توسعه سیاست تکنولوژی اطلاعات در سطح ملی ، در اثر اجرای نظم اجباری در تمام فعالیت ها بوجود می آید. از جمله : ایجاد مراکز ملی متمرکز، با نوعی از مسئولیت برای تمام منابع ، تهیه راهنمایی برای فرآیندهای تهیه ، ایجاد ادارات ملی تحقیق و توسعه با هدف انطباق تکنولوژی با نیازهای کشور(9).
تکنولوژی بر تمام وجوه جامعه تاثیر دارد. گذشته از اهداف اقتصادی ، صنعتی شدن ازطریق انتقال تکنولوژی ، یکی از مهمترین اهداف در کشورهای درحال توسعه است . در طی قرن های متمادی ، بشر برای تهیه مهمترین ضروریات خویش کاملاً به طبیعت وابسته بود و سطح تولید، مقدار مصرف را معین می کرد. کاربرد تکنولوژی در روند توسعه وضعیت را تغییر داد. یکی از ویژگی های این تغییر، ایجاد انجمن توده های مردم بود. توسعه در امور حمل و نقل و ارتباطات ، جهشی در میانکنش های اجتماعی بوجود آورد که رقابت و همکاری در بین عوامل اجتماعی را موجب شد. این امر، به نوبه خود، به تخصص گرایی در جهت افزایش کارایی ، تغییر کارکرد و وابستگی به یکدیگر انجامید. دومین ویژگی تغییر، در مقیاس اشکال اداری است . تکنولوژی ، امکان تهیه حجم عظیم انرژی با هزینه پایین را فراهم آورد، نظارت بر مراحل مختلف تولید بیشتر شد و ارتباطات را سرعت بیشتری داد. بنابراین ، هرچه جامعه از دوران ماقبل صنعتی به سمت دوران صنعتی و سپس فراصنعتی حرکت می کند، مالکیت مواد – مثل زمین ، نیروی کار و سرمایه – دیگر به عنوان منابع اصلی قدرت اقتصادی به شمار نمی آید. تنها منبع ورودی واحد در فرآیند صنعتی ـ اجتماعی امروز، دانش بشری ] اطلاعات [ است .
کشورهای درحال توسعه برای بهبود وضعیت زندگی افراد جامعه خویش اقدام به انتقال تکنولوژی می نمایند. برای موفقیت ، تکنولوژی باید مناسب بوده و با نیازمندی های ویژه این کشورها منطبق باشد. تاریخ نشان داده است که دوره ثبات قانونی و سیاسی کشورها بر دوره توسعه تکنولوژی مقدم است و ثبات ، پیش نیاز توسعه فنی منظم است (10).
بهرحال ، در این جست وخیزها خطر گزینش نادرست تکنولوژی های انتقالی به جامعه ای که هنوز به صورت مناسبی توسعه نیافته وجود دارد.

منابع و مآخذ:
 سالنامه آماری ایران به سال 1381، انتشارات مرکز آمار ایران
-ابرار اقتصادی.گفتگو با رضا رنجبری عضو مرکز تحقیقات تکنولو‍‍‍‍‍‍ژی اطلاعات دانشگاه علم وصنعت
-نشریه "وب" مهر 80 .آموزش الکترونیکی در ایران

16


تعداد صفحات : حجم فایل:86 کیلوبایت | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود