تارا فایل

جادوی معماری بافت قدیمی بوشهر


جادوی معماری بافت قدیم بوشهر، سمفونی رنگ ها
دکتر ایرج نی پور از پژوهشگران جوان سرزمین خورشید بندر کهن بوشهر میباشد ایشان در حال حاضر معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی بوشهر را عهده دارند و علاوه بر رشته تخصصی خود در فرهنگ و آداب و سنن همچنین هنر و پیشینه زادگاهش دارای تالیفات و مقالت با ارزشی هستند ایشان از جمله عزیزانی بودند که از بدو تاسیس راگ آرت مقالاتشان زینت بخش این پژوهشکده هنر ایران شد.

جادوی معماری بافت قدیم بوشهر؛سمفونی رنگ ها
تماشاگر پرسان، چون بر کرانه پررمز بافت قدیم بوشهر گام بردارد، بی هیچ گونه مقاومتی، جذب مغناطیس نیرومند آن خواهد شد و شیفته وار در اندرون سحر آن اسیر شده و تو گویی آنکه این تکه از عالم خاک، ارثیه ای ماورایی است که خدایگان در زمین چون آتش پرومته ای جای گذاشته اند و سالیانی است که فروزان بوده و اکنون با تمام خستگی و بی مهری، هنوز شراره های آن طنازی می کنند و یادآور همه خاطرات آدم هبوط یافته از بهشت برین است و از این رو است که هر روحی در شوق وصال آن سوزان می شود و ناخودانگیخته در شبکه کوچه های تنگ و پیچیده آن محو می شود. و این همه برخاسته از معماری دو آلیسم (درون گرا- برون گرا) آن است که فریبنده با جادوی جاودان خود، کوره عشق آتشین تماشاگر راز را فروزان می کند.
از نمادهای برجسته که همچون نمایه بافت قدیم بوشهر خودنمایی می کند، پنجره های با طاق نیمدایره است که در تمامی پهنه های زوایای دیوارهای ساختمان ها کار گذاشته شده اند و چسان عشوه های چشم عشاق، بر فریبندگی پیکره بنا نما می دهند.

هر چند که معماران این کهن بافت، در ساخت دیوارهای برونی بناها از تقارن دوری جسته اند و از الگوی پیچیده و چند ضلعی پیروی کرده اند ، اما در کارگذاشتن پنجره ها با طاق قوسی از قوانین تقارن سود جسته اند و در هر ضلعی از ساختمان، با تابعیت از اصل هدایت حداکثر وزش باد و نور به اندرون، از تعداد بسیار چشمگیر پنجره در هر ضلعی از بنا استفاده نموده اند که خود بصورت نماد کم نظیر بافت قدیم بوشهر جلوه می کنند. این پنجره ها که عموماً تا فراتر از یک تنه آدمی بلندی می یابند، بصورت تقارن انتقالی در هر ضلع بنا نمایان می شوند. در تقارن انتقالی که در آن قرینه سازی عبارت از تکرار تعدادی شکل و یا فرم است، در تاریخ مهندسی ایران بسیار بکار رفته است. ردیف سربازان جاویدان که بر روی آجرها ایجاد گشته اند و ابتدا در کاخ شوش هخامنشی و بعدها در موزه هایی چون لوور در پاریس جای گرفته اند، نمونه ای آشکار از این نوع قرینه سازی است.
در هر ضلع از بناهای بوشهر، بویژه در طبقات دوم و سوم، در معماری برونی، شاهد رخنمایی تقارن انتقالی می باشیم، یعنی یک پنجره با نمای ثابتی بصورت مکرر در کنار هم تکرار شده است و قرینه سازی بنا را استحکام می بخشد، و یا در زمانی نیز که از این قرینگی دوری می یابد به قرینه سازی و تقارن نوع انعکاسی پناه می جوید. در این تقارن، شکل و یا فرم نسبت به صفحه ای تقارن دارد و مانند آن است که تصویر یکسوی در آیینه ای واقع در آن صفحه در سوی دیگر ایجاد شده باشد. انواع این نوع قرینه سازی در تاریخ هنرها و فنون ایران بسیار فراوان است و در معماری هخامنشی و اسلامی ردپاهای آن را می یابیم. در معماری سبک بوشهر نیز، در یک ضلع یا بخش های مختلفی از یک ضلع بنا، از عدد سه استفاده شده است؛ بدین صورت که سه پنجره یکسان شکل یا دو پنجره کوچک در دو سوی یک پنجره بزرگتر جای داده شده اند تا تماشاگر را به تحسین از بروز تقارن هندسی انعکاسی وادار نمایند. این قرینگی انعکاسی چنان است که با عبور صفحه ای از میان پنجره وسطی، می توان دو سوی آن را بصورت مساوی بدست آورد.
بدون شک قرنیه سازی و ایجاد فرم های متقارن بدست هنرمندان و سازندگان بافت بوشهر، همواره از روی قصد و با هوشیاری صورت گرفته است. زیرا تقارن و هماهنگی، کیفیاتی هستند که گاهی در کالبد وجودهای مادی و نیز گاهی در قالب باورها و پندارهای ما جان می گیرند.
این کیفیات بیان کننده نظم و ارتباطی هستند که بین اجزاء یک موجود اعم از مادی و غیرمادی برقرار است. تساوی، مشابه و وابستگی هندسی، از جمله عناصر این کیفیات هستند. با آفرینش این قرینگی در کالبد ساختارهای معماری، آشفتگی ظاهر جهان، جایش را به جهانی ریاضی می دهد که در آن کلیه اشکال ظاهراً آزاد با ضرورتی قطعی، و حتی با ضرورت عقل و حقیقت که طبق تعالیم مسلم یونان با زیبایی یکی است، بیان می شود و این همه فلسفه افلاطونی و نوفیثاغورسی است.
همانگونه که اشاره شد، پنجره های باطاق قوسی که بصورت نیمدایره کامل هندسی در پنجره های بافت بوشهر نمایان است، در فرا باطن خود نمایانگر رویکرد معماری سبک بافت قدیم بوشهر است به دانش معماری اسلامی.زیرا نماد قوس نیم دایره از عناصر تکرار ناپذیر و دائم و توامان معماری پان اسلامی است که از چین و اندونزی تا اسپانیا خود را نشان می دهد. کاربرد الگوهای هندسی هنر اسلامی، یک تجانس با طبیعت است که با زبانی دیگر از سرنوشت انسان پرده برمی دارد، سرنوشتی که با تولد، حیات و بازگشت آمیخته است و در هندسه خودنمایی می کند؛ یک نقطه (بدون بعد)، با گذار از یک مسیر به آفرینش یک خط و با چرخش خط، یک صفحه (فضای دوبعدی) و حرکت صفحه نیز به خلق یک حجم (فضای سه بعدی) می انجامد.
با تصور آنکه چگونه یک نقطه ی بی بعد به یک وجود سه بعدی منشاء یافت، ما می توانیم حدیث بازگشت را نیز به بی بعدی دوباره تجربه کنیم. اندیشه اسلامی نیز با گذار از دنیای فیزیکی سه بعدی به نقطه، در حقیقت مسیر بازگشت را جستجو می کند. از این رو در هنر اسلامی، به فضاهای دو بعدی که نزدیکی بیشتری با نقطه هندسی در راه بازگشت دارد، توجه بی نهایت شده است.
از این رو، بنیان هنر اسلامی بر روی سیماها و الگوهای دو بعدی استوار است و پابرجاترین الگوی بنیادی در هنر اسلامی، دایره است و تمامی الگوها سیماهای هنری که در نقش و نگارهای اسلامی متجلی است، از حضور دایره و مماس دایره ها خلق می شوند. بنابراین، قوس نیم دایره بر سر پنجره ها از یک سو نشانگر حضور انسان در کره خاک و نگاه او به فراسوی افلاک در جستجوی هستی است و از سوی دیگر نقش و نگارهای درون این نیم دایره که بصورت الگوهای هندسی بی نظیر، با مدد چوب نقش بسته اند، نمایش فرار انسان از فضای سه بعدی به دو بعدی، یعنی یک گام نزدیکتر بر بی بعدی و بیکرانگی هستی است و اینگونه است که حیات در درون این بناها، در ارکستری از الگوهای هندسی معنا می یابد.
تزئینات چوبی درون هر قوس نیم دایره ای این پنجره ها، خود از تقارن هندسی دورانی پیروی می کنند. تقارن دورانی تقارنی است که در آن یک شکل با دوران حول محوری با اندازه زاویه معینی، بر خودش منطبق
می شود. اندازه این زاویه معرف درجه تقارن است. تقارن دورانی یکی از کهن ترین نوع قرینه سازی است که در هنر و فنون ایران باستان بکار برده شده است. نقش نگارها و تزئینات درون هر نیمدایره قوس پنجره های بافت بوشهر، با تابعیت از اصل تقارن دورانی، با دوران 180 درجه بر نقش مقابل خود منطبق می شود. به جرات
می توان گفت که هیچ نیمدایره ای از پنجره های بافت بوشهر در دو بنا همسان یکدیگر نیستند و هر کدام از نقش و نگارها و تزئینات قوس های پنجره ها، خود بعنوان موجودی منحصر بفرد در پیکره بافت قدیم بوشهر به حیات خود ادامه می دهند و همچون ارگانیسم زنده نفس می کشند.
این نقش و نگارهای درون نیمدایره ها، ازالگوهای هندسی هنر اسلامی تبعیت می کنند و حواس بیننده را از وجود نظم پنهان ریاضی این نقش ها در ورای جهان بظاهر گسسته ساخته شده از عناصر اتفاقی به سوی نظمی متعالی هدایت می کنند.
در هر صورت، رخنمایی این نظم ریاضی در اندرون این نیم دایره ها، تماشاگر را به تجربه غیرعقلانی مستقیمی از حقیقت که تمام اشیاء بصورت پیوسته غیرقابل تفکیک پذیر، بعنوان موجودی از کل هستند رهنمود می سازد.
در درون این شبکه های چوبی که فکورانه بر اساس منطق ریاضی در درون این نیمدایره طاق پنجره های بافت بوشهر کار گذاشته شده اند، شیشه های رنگی جلب توجه می کنند.
اگر صفحه ای عمودی از این نیمدایره جادویی پنجره ها عبور دهیم، شیشه های رنگی در دو سوی این صفحه بصورت تقارن انعکاسی جای دارند و به زبانی دیگر مجموعه سمفونیک رنگ، نظم پنهان خود را هویدا می کند.
استفاده از رنگ برای ایجاد تقارن و هم آهنگی در تاریخ هنر ایران، وجهی دیگر از تاریخچه تقارن گرایی و زیباجویی را تشکیل می داده است. به گمان بسیاری از پژوهندگان، کمتر مردمی در جهان به اندازه ایرانیان به کیفیات رنگ و اثرات آن هوشیاری و آشنایی داشته اند.
کاربرد رنگ قرمز در تمدن سیلک مربوط به هزاره های پنجم پیش از میلاد و انواع رنگ در دوره های بعدی، نمایانگر پیشینگی و پیوستگی تاریخچه رنگ و رنگ آمیزی در ایران است، رنگ آمیزی از دوران پیش از تاریخ در ایران روا بوده و در ادوار بعدی در هنر و فنون نساجی و معماری و کاشی کاری به نقطه اوج خویش رسیده است.
دیدگاه زیباشناختی افلاطونی نیز در هنر معماری اسلامی در ایران ظهور نمود و این دید فیلسوفانه که هر شی ء زیبا، یک گل سرخ، یک شعر، یک نقاشی و یک مسجد، دلیل یا شاهد زیبایی مطلق، یعنی آفریدگار گیتی است، برای مساجد ایران زمین نیز عنصر زیباشناختی به ارمغان آورد و مساجد ایران از درون و برون به رنگ آمیخته شدند و در نماهای پوشیده از کاشی های نفیس رنگی مساجد، فضایی از عرفان و زیبا شناسانه را به نمایش گذاشتند. در همه کشورهای بلاد اسلامی، مفهوم ایرانی مسجد نگین، مسجد جواهرگون، مسجد بهشت آسا و در نتیجه عشق به جمال، مورد قبول معماران اسلامی واقع نشد. برای اسلام برخاسته از بیابان و همواره در جوار بیابان ها، مساجد رنگی یا گچ اندود، طبیعی تر بود و با توحیدی بی چون و چرا، خدایی که خود را در بیابان به رسولانش متجلی می کرد مناسب تر جلوه می نمود.
با تمام ابن مقاومت ها، جلوه متجلی رنگار معماری اسلامی ایرانی و رواج هنر شیشه های رنگی، بر معماری اسپانیایی اسلامی تاثیر گذاشته و بر گستره اروپایی سده های میانی اثر شگرفی بر جای می گذارد.

کاربرد پنجره همراه با شیشه های رنگی در سبک گوتیک معماری کلیساهای جامع اروپا، با سه هدف صورت پذیرفت. نخست بعنوان عنصر زیبا شناختی بنا، دوام امکان ورود نور به فضای پرستشگاه را فراهم می کرد(در تفکر سده های میانی اروپا، نور با حضور خدا همراه بود) و در نهایت، در دل این پنجره های رنگین، داستان های انجیل نقش بسته بود که چون کتابی توسط افراد بی سواد قرائت می شدند.
کلید جادویی معماری بوشهر، نهفته در دل این پنجره های با هلال رنگین است که همایشی عظیم از سمفونی رنگ ها را پدید آورده اند و از دیدگاه زیباشناختی، چنان با ضرباهنگ تنفس و گردش خون تماشاگر هم آوایی دارد که او جذب این هلال جادویی آمیخته با رمانتیسم و تصوف می کند. این معماری شبکه های پنجره های چوبین هندسی که در برگیرنده سمفونی های جادویی شیشه های رنگین است با فلسفه روشنفکران ایران در فاصله سده های چهارم میلادی و پایان سده هفدهم انطباق کامل دارد و از این رو، نظاره گر هر بنای بافت بوشهر، با طنازی شیشه های رنگی در تابش فروزان نور، با چشمان خود بخشی از کتاب هستی را قرائت می کند و از این رو در احساسات و هیجانات او را به تحریک وا می دارد و همانگونه که بوی طعمه با تحریک شامه شکارگر، او را در راه تنازع بقا سوق می دهد، تماشاگر بافت بوشهر نیز با نیرویی که غریزه ای است تا عقلانی ، در دام این بافت گرفتار می شود و این همه در پناه پررمز هندسه پنجره های چوبین و شیشه های جادویی رنگین نیم دایره ای آن است.
ترکیب و ساختار شیشه های رنگی و الگوهای هندسی پنجره های بافت بوشهر، بی نظیر است و نمی توان آن را مشابه اسپانیای اسلامی، ترک های عثمانی، گستره مدیترانه ای، یمنی، شمال شرق آفریقا و تانزانیایی دانست به یک کلام می توان گفت این خود سبکی بنام بوشهر است که بصورت مستقل و منحصر بفرد جلوه می کند.
رنگ و نور در معماری بافت بوشهر، در کنار عنصر باد، بناهای بوشهر را به ارگانیسم های زنده ای تبدیل نموده اند. زیرا حیات تنها در شرایطی تولید می شود که نور نیز فراهم باشد و از آنجائیکه نور از ترکیبی از رنگ ساخته شده است، بنابراین باید گفت که این اثر رنگ است که حیات را معنی می بخشد و تاثیرگذارترین عنصر بر زیست، رنگ است و بس.
پنجره ها و شیشه های رنگی بافت قدیم بوشهر، همچون چشم و ریه های این ارگانیسم هستند که باد، نور و حیات به اندرون هدایت می کنند و انرژی، زندگی و پویایی آنها را فراهم می آورند.
هر چند انسان مدرنیته از هدایت رنگ و نور به اندرون خانه ها دور جسته بود و در اتمسفری از آلودگی نور و رنگ زندگی می کند. اما در فلسفه معماری پسامدرنیته بازگشتی دوباره به شیشه های رنگی و جاری نمودن جوی حیات بخش رنگ و نور به اندرون خانه ها و بناهای تجاری و مجتمع های مسکونی حاصل آمده است و انجمن شیشه های رنگی آمریکا و دهها کالج به ترویج و کارگزاری تکنولوژی شیشه های رنگی در بناها پرداخته اند.
مجموعه هماهنگ و متقارن نیمدایره های سرپنجره ها در اضلاع گوناگون بناهای بافت قدیم بوشهر با ساطع نمودن رنگ های گوناگون خود، همچون نت های موسیقی رنگی مهندسی بوشهر، نه تنها به بناهای این شهر نما می دهند، بلکه با نفوذ نمودن رنگ های با طیف های ویژه در درون فضاهای ساختمان ها، در آفرینش فضاهای پراحساس و لبریز از آرامش، نقش آفرینی می کنند.
معماران بافت بوشهر، با انرژی جادویی رنگ ها، بصورت متقارن در هر نیمدایره، تقارن احساسی را جایگزین تقارن قدرتمند هندسی نموده اند و به زبانی دیگر، نهایت درجه تکامل هنری وفنی شیشه های رنگی در اشکال هندسی پنجره ها بکار رفته و در پناه تلفیق این دو بوده که پنجره ها و بناهای بافت بوشهر، عالیترین درجه موزونی و تقارن را نمایش داده اند.

در تار و پود چوبین قوس هلالی پنجره ها، از شیشه هایی به رنگ یاقوت کبود، آبی لاجوردی، سبز یشمی، آبی فیروزه ای و زرد نارنجی، بصورت متقارن در ردیف های نیم دایره ای متحدالمرکز استفاده شده است.
بی شک در مهندسی کارگزاری هر کدام از این رنگ ها، مقصود و اندیشه ای پویا در کار بوده است که با توجه به کاربری اتاق، بالاترین کیفیت و آرامش روحی را فراهم آورده اند. از منظری دیگر، چرخش نور رنگی در هر اتاق، با توجه به گوناگونی شیشه های رنگی، سمفونی ای از رنگ را تولید می کند که مقلد طبیعت است، انسان در صبحگاهان با نور افشانی رنگ آبی در پیش از طلوع خورشید، سایه های زرد در میان روز و سبز در مناظر، و سرخ در غروب خورشید روبرو می شود و انگار رنگ ها با چرخش زمین بدور خورشید، هر لحظه زنده
می مانند و گوهره حیات را نقاشی می کنند و انسان در چنین طبیعتی بودن را احساس می کند.از این رو است که انسان پسامدرن نیر به جادوی رنگ پی برده است و خواستار دوباره آن در هارمونی های بلوک و آهن زیستگاه خود است.
از هزاران سال پیش از این، پزشکی چین، هند و طب سنتی تبتی، به اثرات پررمز و سودمند رنگ و نور در درمان و بهبودی تن، روان و احساس آدمی آگاه بوده اند و اکنون نیز در پزشکی پسامدرن، در مکتب های طب مکمل و جایگزین، نور درمانی و رنگ درمانی بعنوان مکتب های مستقل، دوباره حیات مجدد یافته اند و در مدرنترین دانشکده های پزشکی، به تدریس آن می پردازند.
امروزه با تابش 60 دقیقه ای نور با رنگ زرد، التهابات روده ای وگوارشی، با تابش 60 دقیقه ای رنگ آبی، آبسه ها را و با تابش 30 دقیقه ای سه بار در روز موضعی رنگ سبز، التهابات مفاصل را درمان می کنند.
از این رو می بینیم که مهندسان معمار بوشهر، با آفرینش های هنری خود در مجموعه بافت، نه تنها روح، احساس، هیجان، بلکه سلامت کالبدی ساکنین را فراهم آورده بودند و به یک زبان، چون خالقی بی همتا، با چرخش انگشتان هنرمند خود، جاودانهایی آفریده اند که چون رویای بیداری رخ نمایی می کنند.

خدمات اسلام به غرب
میکائیل فیشر در سال ۱۹۴۶ متولد شد. وی تخصص خود را در دانشگاه در زمینه های جامعه شناسی و روزنامه نگاری کسب کرد و سال ها سردبیر روزنامه در هامبورگ و دورتموند بود و مقالات بسیاری را در مورد شرق و اسلام به رشته تحریر درآورده است. در مقاله حاضر نیز فیشر به میزان تاثیرپذیری غرب از جهان اسلام پرداخته است. با هم می خوانیم:

میکائیل فیشر
ترجمه: شهرام نقی زاده انصاری
ما به وضوح در زندگی روزانه خود شاهد لغات عربی هستیم که در زبان ما (زبان آلمانی) وارد شده است. برای مثال وقتی به یک قنادی می رویم و برای خود قهوه سفارش می دهیم و آن را با شکر شیرین می کنیم، به طور ناآگاه از کلماتی استفاده کرده ایم که ریشه عربی داشته و از طریق انتقال فرهنگ اسلامی به اروپا منتقل شده است. اکثر ادویه هایی را که ما در پخت غذا مصرف می کنیم ریشه عربی (اسلامی) دارند، مثل زعفران، زیره، زردچوبه، زنجفیل، مارچوبه و … تقریباً اسامی تمام گیاهان دارویی ریشه عربی (اسلامی) دارند که قبلاً هسته اصلی داروهای پزشکان را تشکیل می داده و اخیراً نیز دوباره مردم به ارزش دارویی آن پی برده اند و از آن استفاده می کنند، مثل حنا، کافور، گل میخک، آویشن، گل گاوزبان و غیره.
ما هنگام مطالعه با لغاتی مثل بالکن، قیراط، غزال، مخزن، زرافه، یاسمین، صندل، پتاسیم، پنبه، دیوان، مناره، پارچه، ملغمه، الکل و غیره برمی خوریم که از زبان عربی گرفته شده است و ما اکثراً متوجه این موضوع نیستیم. پس بد نیست که بدانیم ریشه فرهنگ این لغات کجا بوده است. یعنی باید گوشه ای از تاثیر فرهنگ اسلامی بر اروپا را بیان کنیم.
استفاده از علم حساب
قرن ها، اروپا تحت نفوذ مستقیم فرهنگ اسلامی بود که با استفاده از ثمرات آن توانست صاحب قدرت اقتصادی شده و بزرگترین شرکت های وارد کننده ابریشم، پنبه و ادویه را برپا کند. علم حسابداری اساس قدرت اقتصادی آنها را تشکیل نداده بود بلکه روش ساخت و تولید کاغذ که از طریق اسپانیای مسلمان به اروپا منتقل شد، نقش مهم در بسته بندی اجناس و به خصوص در نوشتن و علم حسابداری ایفا کرد. اولین آسیاب های بادی اختراع مسلمانان بود که از طریق سوریه و مصر به اروپا منتقل شد. اختراع کاغذ که به چینیان و مسلمانان نسبت داده شده و از طریق کشورهای اسلامی به اروپا منتقل شده، زمینه خوبی را برای اختراع چاپ توسط گوتنبرگ به وجود آورد. کاغذ و چاپ عصر جدیدی را برای پیشرفت علم و دانش نوید دادند و دیگر علم در دست یک عده به خصوصی نبود و همه گیر شد.
نقش عدد صفر در علوم
همان طور که همه می دانیم، اعداد لاتین از راست به چپ نوشته می شود که ما آن را مدیون مسلمانان هستیم. در تمام فرهنگ ها در علم حساب از "صفر" استفاده می شود که پایه بانکداری، جبر و علوم ریاضی و فیزیک و نجوم می باشد که توسط مسلمانان به اروپا منتقل شد. با این که یونانی ها در علم هندسه، استعداد درخشانی از خود نشان دادند، ولی مسلمان ها برای اعداد، معنی ای قایل شدند و با اشتیاق تمام در این علم پیشرفت کردند و جبر و مقابله را ابداع کردند که پایه علوم دقیقه است. حساب ده دهی نیز از اختراعات مسلمانان است. به برکت هنر مسلمانان در حساب و ریاضی، علم نجوم آن قدر پیشرفت کرد که بسیاری از اسامی ستارگان و یا اجرام آسمانی با اسامی عربی نام گذاری شدند مثل دب اکبر، دب اصغر و سمت الراس. منجمان مسلمان مثل بیرونی، ثابت بن قره و کاشانی شهرت جهانی دارند.ریاضی دانان مسلمان مثل خیام، خوارزمی و ابوالوفا نیز سهم مهمی در علوم ریاضی ایفا کردند.
بیمارستان های مدرن اسلامی
در اروپای قرون وسطی، بیماران به وسیله دعا و رمز و اسطرلاب و دفع جن و شیطان معالجه می شدند. ولی در آن زمان، مسلمانان در علوم پزشکی و داروسازی به چنان پیشرفتی نائل شده بودند که بیماران را با داروهای گیاهی و ساخته شده و عمل جراحی معالجه می کردند و برای کار خود بیمارستان هایی را که مجهز به معنی آن روز کلمه بودند، احداث کردند. برای مثال بیمارستان بغداد، بیماران را به طور رایگان معالجه می کرد و بودجه آن توسط دولت وقت تضمین می شد. بیمارستان های اسلامی به دانشگاه پزشکی تبدیل شده بود که دانشجویان ارشد عملاً بالای سر تخت مریض و کنار میز عمل مشغول تحصیل بودند و شاهد عمل جراحی گروهی نیز بودند. پزشکان مسلمان در آن زمان برای بی هوش کردن بیمار از حشیش و داروهای گیاهی دیگر استفاده می کردند. پزشکان مسلمان با استفاده از علم فیزیک و اپتیک (نورشناسی) در علم چشم پزشکی به پیشرفت های بسیار بزرگی نائل آمدند. آنها سال ها قبل از کشف پنی سیلین، به خاصیت آنتی بیوتیک پی برده بودند و آن را از طریق استفاده از مواد گیاهی تجویز می کردند. ابن سینا یک نابغه جهانی بود که کتاب "قانون" او در پزشکی تا قرن هفدهم هم تدریس می شد. همچنین زکریای رازی پزشک مشهور مسلمان صاحب فرهنگ پزشکی به نام "الحاوی" بود.

در اروپای قرون وسطی، بیماران به وسیله دعا و رمز و اسطرلاب و دفع جن و شیطان معالجه می شدند. ولی در آن زمان، مسلمانان بیماران را با داروهای گیاهی ساخته شده و عمل جراحی معالجه می کردند
نقش روان درمانی
مسلمانان در روان درمانی و معالجه بیماران روانی نیز پیشرفت های قابل ملاحظه ای کرده بودند. حاصل این پیشرفت ها به وسیله ترجمه مترجمان اروپایی از قرن دوازدهم میلادی به بعد به اروپا منتقل شد. پزشکان مسلمان شرایط طبیعی و شاد کننده برای بیماران روانی به وجود می آوردند، اصطلاحات شیمی، الکل، کیمیا، قلیائی، انیلین، لاک، سدیم، سودا و غیره در فرهنگ اروپا به خوبی نشان دهنده توانایی و تحقیقات مسلمانان در علم شیمی و داروسازی است.
داروسازان مسلمان از پودر، پوماد، چسب زخم، باند و غیره در معالجه بیماران استفاده می کردند. آنها برای اداره کردن داروخانه، با امتحان از کارآموزان به آنها مجوز نسخه پیچی می دادند که ما اروپائی ها از این روش آنها استفاده کردیم و به اداره داروخانه تکامل بخشیدیم.
نقش ساخت کاغذ و کتاب
نتیجه تحقیقات مسلمانان در همه علوم چه به وسیله شفاهی و چه کتبی به اروپا منتقل شد، به خصوص با هنر ترجمه که ما اروپائیان از آنها یاد گرفته بودیم، مسلمانان در انتشار کتاب و ساخت کاغذ و جلد آن مهارت کامل داشتند و به خصوص خوشنویسی آنها در موزه های مهم دنیا به چشم می خورد. آنها دارای مجامع علمی ای بودند که علاوه بر جمع شدن دانشمندان و نویسندگان، در آنجا کتب مهم از زبان یونانی به زبان عربی ترجمه می شد که بعداً اساس علوم جدید را در اروپا تشکیل داد. سیستم تحصیل و تدریس اروپایی ها، از سیستم تحصیل و تدریس در دانشگاه های اسلامی اخذ شده است و حتی اصطلاحات آنها در لباس دانشگاهی و مدارک در دانشگاه های ما مرسوم بود. مسلمانان در کنار تحصیل علم و دانش از علم موسیقی نیز بی بهره نبودند چنان که ما شاهد آلات و ابزار موسیقی آنها مثل ویولن، تار، سنتور و تمبورین هستیم و به این مسئله هم آگاهی داریم که ریشه اسامی آلات و ابزار موسیقی جدید مثل گیتار و ماندولین نیز از زبان عربی اخذ شده است.
نقش معماری اسلامی در اروپا:
کایزر فریدریش دوم (۱۲۵۰-۱۲۱۵) از مقام یاکوب بورکهارت مهندس معمار وقت بسیار تجلیل می کرد، چون او با تماس با هنرمندان مسلمان، تحصیلات خود را تکمیل کرد و با استفاده از ایده های آنها توانست عمارت های باشکوهی در سیسیل احداث کند که نشان دهنده سبک معماری و تزئینی هنرمندان اسلامی است. سبک معماری اسلامی با ویژگی های منظم و ریاضی اش از طریق بیزانس به فرانسه و انگلستان منتقل شد و بالاخره به ایتالیا و آلمان رسید. ما در معماری درهای ورودی، دروازه ها و برج های ساختمان های عظیم دانشگاهی و یا غیردانشگاهی خود شاهد سبک معماری آنها هستیم. حکومت های وقت برای این هزینه های گزاف، به اجناس لوکس و مصرفی مالیات می بستند تا بتوانند از عهده خرج آنها برآیند. طرح و ساختمان سیسیل نتیجه فکر و روح مسلمانان بود.
علوم جدید تجربی
بالاخره باید اعتراف کرد که تبادل علمی و فکری مسلمانان با اروپا باعث ایجاد علوم جدید تجربی شد. معماری غرب نه تنها سبک و طرح های خود را از مسلمانان اخذ کرد بلکه ساختار فکری سازنده آنها را نیز پایه فکر خود قرار داد و به تکمیل ساختار اداری و موسسات خود پرداخت. لازم به ذکر است که بسیاری از دانشمندان اروپایی کم و بیش اعتراف به پیشرو بودن مسلمانان در پایه گذاری علوم جدید کرده اند و سهم آنها را در پیشرفت علم و دانش در تاریخ علم نشان داده اند. مثل جرج سارتن، پی یرروسو، جان برنال روسو، جان برنال

1


تعداد صفحات : 20 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود