تارا فایل

تسخیر لانه جاسوسی آمریکا


لانه شیطان در تسخیر فرزندان روح الله
روایتی از انقلاب دوم
امروز روز 13 آبان سال 1358 است. زمان باردار حوادثی است که تاریخ ساز است حوادثی که دنیا را تکان خواهد داد و چه کسی گمان می برد در چنین روزی واقعه ای به وقوع خواهد پیوست که پایه های شیطانی ترین حاکمیت ادوار تاریخ بشری را به لرزه خواهد افکند.
آسمان ابریست و هوا و زمین غمناک از نم نم قطرات باران و تو گویی که آسمان شهر نیز بغضی فرو خورده دارد. بعضی ناشی از حیات ذلت بار ملتی بزرگ در زیر سر نیزه های حکومتی خود کامه و دست نشانده بغضی که می رود تا انقلاب دوم ملت بزرگ ایران را به بار نشیند و انقلاب اسلامی 22 بهمن را در 13 آبان 58 تکامل و تعالی بخشد. اینک حوادث می روند تا هویت حقیقی انقلاب یعنی ملت ایران را به منصه ظهور رساند چرا که در بهمن 57 این ملت تنها توانسته بود که ریشه استبداد را بر کند و امروز می رود تا بنیانهای استعمار و استکبار را در ایران برچیده و در جهان به لرزه در آورد.
سالها بود که اتحاد جماهیر شوروی و اذناب سیاسی و اقتصادی و ایدئولوژیکش در بلوک شرق بر مبارزه علیه استعمار و امپریالیسم غرب خاصه آمریکا را سر می دادند و اما اراده حق بر این مقرر گشت که فروپاشی همینه پوشالین استکبار شیطانی ایالات متحده آمریکا از طلعت ازلی و ناصیه نورانی حضرت روح الله و فرزندان معنویش طلوع نماید تا افتخار آن تنها در کف با کفایت مکتب انسان ساز و اسلام عزیز و مذهب مقاومت تشیع قرار گیرد.
ساعت 10 صبح روز 13 آبان سال 1358 خیابان طالقانی (روزولت سابق) وضع عادی خود را دارد. مردم در سراسر خیابان مشغول رفت و آمد و انجام کارهای خود هستند.
اتومبیل ها با سرعت و با سر و صدا عبور می کند. فروشگاه ها و شرکت ها بازند و کارکنان آنان سرگرم کارهای روزمره هستند همه چیز درست مثل روزهای قبل است.
ساعت 11 صبح است. گروهی نزدیک به 400 نفر در حالی که خیابان طالقانی را طی می کند به سوی سفارت آمریکا می آیند هنگامی که به مقابل آن می رسند در یک لحظه از در و دیوار سفارت بالا می روند و به درون محوطه سفارت می پرند. مردم هاج و واج به این صحنه می نگرند و همه از خود می پرسند چه شده است؟
خیابان بند می آید و نفسها نیز جوانها تند و تیز یکی پس از دیگری از گوشه و کنار سفارت به داخل می روند حالا هر کدامشان بازوبندی بدست و عکسی از امام بر سینه دارند. مدتی نمی گذرد و در حالی که باران رحمت از آسمان تهران شروع به بارش کرده و خبر در همه شهر می پیچد. سفارت آمریکا اشغال شد.
بغض فرو خورده 25 ساله
روز 13 آبان 1357 25سال رفته از کودتای 28 مرداد 32 و آغاز خودکامگی پهلوی دوم در زیر بیرق پرچم آمریکا دانشجویان و دانش آموزان به ستوه آمده از خودکامگی رو به فزونی خاندان پهلوی و اذناب هزار فامیلش و به پاس داشت روز 13 آبان 1343 روز تبعید رهبر دور از وطنشان که نزدیک به 15 سال است در تبعید در بلاد غربت می زید به دانشگاه تهران پناه آوردند اما چه کسی گمان می برد که خون این فرزندان عزیز ایران اسلامی آن هم در دانشگاه تهران رنگین کننده سنگفرش های دانشگاه تهران گردد و نهالی شود از برای سرنگونی سلطنت پهلوی.
از این پس بود که ملت ایران مترصد فرصتی بود تا بغض فرو خورده 25 ساله زیستن در زیر سیطره شیطانی و نظم جهنمی ایالات متحده امریکا و مزدوری محمد رضا پهلوی را بر فرق ایشان وارد آورد. این بود تا درست یک سال بعد یعنی 13 آبان 58.
دو روز پس از پیروزی انقلاب در صبحگاه 24 بهمن 57 عده ای در حرکتی مرموزانه و اقدامی مشکوک و قدرت نمایانه دست به تسخیر سفارت امریکا در تهران زدند.
آنان مسلحانه و طی درگیری یک ساعته توانستند سفارت امریکا را به اشغال خود در آورده و اعضای سفارت را به گروگان گیرند. هویت آنان مشخص شد آنان نیروهای وابسته به چریکهای فدایی خلق بودند که اینک آمده بودند تا برای تحقق شعارهایی ضد امپریالیستی که از صبح تا شام می دادند جامه عمل بپوشانند.
آنان خود و همپالگی های خود مانند مجاهدین خلق را تنها مبارزین راستین با امپریالیسم امریکا می دانستند و البته تاریخ صحت این مدعا را بعدها به خوبی مشخص ساخت. سرانجام با دخالت مشاور نخست وزیر دولت موقت در امور انقلاب ابراهیم یزدی غائله خاتمه یافت. اما ثمره چنین حرکت مذبوحانه ای خروج سولیوان سفیر امریکا از ایران برای همیشه بود و این چنین بود تا آن هنگام که سفارت امریکا 8 ماه دیگر در 13 آبان 58 به تسخیر دانشجویان پیرو خط امام در آمد.
اولین گام
یک هفته پس از 13آبان 58 در روز آدینه آن هنگام که نمازگزاران صلاء جمعه خویش را در میعاد گاه نماز جمعه به پایان بردند رو به سوی سفارت امریکا در تقاطع خیابان آیت الله طالقانی و خیابان شهید مفتح راهپیمایی نمودند.
آنان پس از رسیدن به مقابل درب سفارت آمریکا شعارهای ضد آمریکایی و ضد امپریالیستی سر دادند و آنگاه خیل عظیمی از جمعیت بود که به سوی دیوارها و میله های سفارت یورش آورد تا سفارت را تسخیر سازند اما آنها با ممانعت گارد حفاظت سفارت مواجه شدند و بدین گونه کار خاتمه یافت.
اما حرکت فرزندان امام در چند روز دیگر به هیچ وجه به سرنوشت دو حرکت قبلی دچار نیامد و خود سرنوشتی یافت که بر تارک آسمان تاریخ ظلم ستیزی و ستم سوزی مردمان جهان چونان نجم ثابت می درخشد.
مردم ایران پس از انقلاب دیگر هیچ دل خوشی از امریکا نداشتند آنان خوب می دانستند که امریکا مقصر اصلی تمامی فسادها ، تبعیض ها ، بی عدالتی ها ، نابسامانی ها ، ظلم ها و … در عصر پهلوی دوم بود و محمد رضا تنها مترسکی سرجالیز بود برای نابودی هر آنکه در برابر منافع آمریکا در مزرعه ایران سر به شورش بردارد.
* ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی از موضع قاطعانه امام در مقابل امریکای جهان خوار به منظور اعتراض به دسیسه های امپریالیستی و صهیونیستی سفارت جاسوسی امریکا در تهران را به تصرف در آورده ایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم.
ملت ایران خوب می دید که چگونه و به فاصله اندکی از پیروزی انقلاب هر روز شورش و بلوایی در سراسر کشور آغاز می شود و خوب می دانست که کدامین قدرت در پس از این غائله ها پنهان است. و کدام کانون در تهران آنها را هدایت می کند.
روزی غائله خلق ترکمن و غائله گنبد کاووس روز دیگر غائله خلق عرب و استان خوزستان و خرمشهر روز دیگر غائله خلق بلوچ و غائله در سیستان و بلوچستان و خلاصه آن که مردم و امام مردم می دانستند که سر نخ تمامی این ماجراها به یک جا ختم می شود. سفارت امریکا در تهران.
از دیگر سوی شاه این چهره منفور در میان ملت ایران قرار بود در آن روزها به بهانه درمان سرطان خود به امریکا رود که این نیز خود علت مضاعفی بود بر نفرت مردم از امریکا در همین اثنا بود که در آبان 58 هنگامی که مهندس بازرگان به همراه وزیر خارجه و وزیر دفاع و رئیس ستاد ارتش ابراهیم یزدی ،مصطفی چمران و سر لشکر شاکر برای شرکت در جشن سالگرد پیروزی انقلاب الجزایر به آن کشور سفر کرد طی دیداری محرمانه با برژینسکی از او و دولت امریکا برای اداره ایران پس از انقلاب و بازسازی آن کمک طلب نمود.
این حرکت در کنار روند رو به جدایی دولت موقت از انقلاب و مشی لیبرالی و مسامحه کارانه آن و ارتباط خوب با امریکا از حدود 25 سال پیش از انقلاب مردم را به این نتیجه رساند که امریکایی ها به دولت موقت به چشم آلترناتیوی برای حال و و پلی برای آینده می نگرند اما آنچه برایشان گزنده بود این دیدار محرمانه و توجیهات تهی از حقیقت بازرگان بود.
چنین وقایعی در بستری از فضای انقلابی گری ،آرمان گرایی و استکبار ستیزی و ضد امریکایی بی شک می بایست که حادثه ای را به بار می نشست که نوک پیکان حمله آن معطوف به مخاطره افکندن منافع امریکا در ایران بود. این چنین بود که بستر سیاسی و اجتماعی تسخیر لانه جاسوسی فراهم آمد.
به بار نشستن ایده تسخیر
اول بار ایده تسخیر سفارت امریکا در تهران در اوایل آبان ماه 1358 در جلسه شورای هماهنگی دفتر تحکیم وحدت از سوی نماینده سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه صنعتی شریف مطرح شد علت اصلی پیدایش این جلسات تدوین اساس نامه دفتر تحکیم وحدت و ارتباط تشکیلاتی این دفتر با ولی فقیه و رهبر انقلاب بود که این شورا متشکل بود از 7 عضو که عبارت بودند از نمایندگان انجمن های اسلامی دانشگاه تهران ،دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تربیت معلم ، دانشگاه علم و صنعت ، دانشگاه پلی تکنیک و البته دو نماینده از 7 نماینده در جلسه مذکور غائب بودند.
در این جلسه طرح ابتدایی تسخیر سفارت توسط نماینده دانشگاه صنعتی شریف با مخالف صریح نماینده دانشگاه تربیت معلم و مخالفت تلویحی نماینده دانشگاه علم و صنعت مواجه شد. بدین گونه طرح در طی جلسه رسمی رد می شود اما پس از خاتمه یافتن جلسه نماینده صنعتی شریف با تشریح وضعیت جامعه و تحلیل اوضاع سیاسی ، اجتماعی و بین المللی ایران و اجرای چنین طرحی را ضروری می داند.
ایده تسخیر و تحلیل های این نماینده کار خود را کرد. دیگر اعضای شورا نتوانستند ذهن خود را از اشتغال به این طرح باز دارند. آنان نیز در دل خود این طرح را تایید کرده و مشتاق اجرای آن بودند. توافقی حاصل شد.
توافقی بدین مضمون که طرح مذکور مستقل و خارج از تشکیلات دفتر تحکیم و با مشارکت سه دانشگاه تهران ،صنعتی و پلی تکنیک انجام پذیرد و اگر با موفقیت روبرو بود با پیوستن دو دانشگاه دیگر و دفتر تحکیم محفوظ بماند.
اما این طرح طرح ساده ای نبود ناگزیر دغدغه های بزرگی اذهان دانشجویان را به خود مشغول ساخت. اینکه آیا با حضور دولت موقت و شورای انقلاب منصوب از سوی رهبر انقلاب انجام چنین حرکتی برخلاف مشی رهبری انقلاب نخواهد بود؟
آیا حضرت امام با تبعات این عملیات موافق می باشند ؟
اگر دولت موقت پیش از انجام عملیات بدان پی برد اقدامات بازدارنده سیاسی امنیتی اجرا نخواهد کرد؟
حتی پس از اجرای موفقت آمیز عملیات آیا دولت موقت دانشجویان را به اتهام کمونیست بودن یا چپ گرا بودن از سفارت اخراج نخواهد کرد. (همانند اخراج فدائیان خلق در24 بهمن توسط ابراهیم یزدی)
چنین مصائب دشواری بر سر راه اجرای طرح دانشجویان را بدین نتیجه رسانید که باید نظرات حضرت امام (ره) را در این باب از طریق اعضای شورای نمایندگی امام در دفتر تحکیم وحدت جو باشد و دیگر آنکه پس از تسخیر سفارت یک روحانی مشهور و متعهد مردم در سفارت حضور یافته و ضمن ایراد سخنرانی و تایید اقدام دانشجویان امکان اجرای هر گونه مانوری را از سوی دولت موقت را غیر ممکن سازد. از سوی دیگر طرح باید محرمانه می ماند تا اقدام بازدارنده ای صورت نگیرد.
انتخاب روحانی عملیات
صبح روز 7آبان نمایندگان سه دانشگاه در دانشگاه پلی تکنیک گرد هم می آیند. این سه عبارت بودند از سید محسن میر دامادی محمد ابراهیم اصغر زاده و بی طرف. آنان در جلسه ابتدا حضرت آیت الله سید علی خامنه ای را به عنوان روحانی عملیات بر می گزینند اما پس از بررسی های بسیار و اینکه باید حتما باید حتما این روحانی هیچ گونه وابستگی به احزاب و گروه های رسمی نداشته باشد تا هیچ گونه شائبه ای بر وابستگی حرکت دانشجویی بوجود نیاید.
به دلیل عضویت ایشان در حزب جمهوری اسلامی حجت الاسلام سید محمد خوئینی ها را برگزیده و بر روی آن اتفاق می نمایند. پس از اتمام جلسه و با قرار قبلی راهی دفتر حجت الاسلام خوئینی ها در ساختمان جام جم می شوند. حجت الاسلام خوئینی ها نماینده وقت حضرت امام در رادیو و تلویزیون بودند آنان پس از رسیدن به جام جم و رفتن به اتاق آقای خوئینی ها تمامی طرح را باز گو می نمایند و مصائب و مشکلات را نیز مطرح می کند.
و اضافه می نمایند بر اساس اطلاعات بدست آمده یکی از عناصر مهم سازمان مرکزی اطلاعات امریکا در پوشش یک دیپلمات امریکایی وارد ایران شده است و گویا به دنبال اهداف خاصی در راستای سرنگونی انقلاب است.
حجت الاسلام خوئینی ها بی درنگ طرح را پذیرفته و بر آن صحه می گذارد. و موافقت می نماید تا پس از تسخیر سفارت و یا با تلفن مطلع سازند تا خود را سریعا به آنجا رسانیده و کارهای لازم را انجام دهد. وی هم چنین بافتن تائیدیه و اجازه از حضرت امام مخالفت نموده و دلیل خود را از این گونه به دانشجویان باز می گوید :
حضرت امام با این عمل موافق هستند ولی اگر موضوع با ایشان مطرح گردد ممکن است علیرغم موافقت صلاح ندانند که چنین عقیده ای را قبل از عمل ابراز کند و اصولا حضرت امام در بعضی از امور اجازه صریح نمی دهند.
وی در مقابل اصرار شدید دانشجویان قول داد که در صورت وجود شرایط مساعد مساله را با حضرت امام در میان خواهند گذارد و این چنین بود که دانشجویان مجاب شده و قول ایشان را پذیرفتند. پس از قطعیت یافتن عملیاتی کردن طرح با تمامی حواشی و مسائل پیرامون اش در آن صورت پذیرفته و هماهنگی ها و جلسات فرماندهی و هماهنگی در آنجا صورت پذیرد.
ستاد مرکزی عملیات تسخیر سفارت امریکا در ساختمانی واقع در خیابان انقلاب مستقر گردید. ساختمانی که بعدها تبدیل به ساختمان جهاد دانشگاهی گردید. برنامه ریزی و تحلیل جز به جز عملیات در این ستاد آغاز شد و کار به سرعت پیش می رفت.
بعد از ظهر 9 آبان جلسه ای در ستاد مرکزی تشکیل شد و ترکیب شورای ستاد فرماندهی بر ترکیب 5 نفر متشکل از نمایندگان دانشگاه های تهران ، صنعتی شریف ،پلی تکنیک ، ملی و علم و صنعت صحت گذارد. در این جلسه آخرین مراحل کار و نیازها ،امکانات ، نقایص و بررسی شد.
صدور جواز تسخیر
روز پنج شنبه 10آبان حضرت امام خمینی در پیامی به مناسبت سالگرد حماسه خونین دانشجویان و دانش آموزان در دانشگاه تهران پیامی حماسی و مسبوط خطاب به کلیه دانشجویان دانش آموزان و طلاب اعلام داشته و در بخشی از آن چنین می نویسد : بر دانش آموزان ، دانشگاهیان و محصلین علوم دینی است که با قدرت تمام حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده و امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند.
این پیام دانشجویان را بر این گمان استوار ساخت که این بیانات ناشی از آگاهی حضرت امام از طرح دانشجویان از طریق حجت الاسلام خوئینی ها بوده و امام با این پیام جواز تسخیر سفارت امریکا را صادر فرموده اند. غافل از آنکه آقای خوئینی ها هیچ گاه پیش از اجرای طرح مساله را خدمت امام بازگو نکرده است.
این گونه بود که دانشجویان قاطعانه مصمم بر اجرای این طرح شدند و دیگر هیچ گونه بهانه ای برای خود نمی دیدند اما آنچه که به نظرشان بنابر پیام صریح امام ضروری آمد دخالت طلاب حوزه در این طرح بود لیکن به دلایل امنیتی و فقدان ارتباطات تشکیلاتی با طلاب و فقدان تشکیلات منسجم سیاسی در میان طلاب از این امر منصرف شدند.
طی جلسه دیگری که دانشجویان با حجت الاسلام خوئینی ها داشتند مقرر ساختند تا وی از تمامی جزئیات و پیشرفت مطلع شوند که این امر طی جلسات بعدی محقق گشت.
جلسه دیگر دانشجویان در درون اتومبیل و هنگام بازگشت از جام جم تشکیل یافت. در این جلسه بود که توافق شد که طرح مساله ارتباط از طریق با امام شورای نمایندگی امام در دفتر تحکیم لغو شود و هر دو کار ارتباط با امام و حضور در سفارت پس از تسخیر را خود شخص آقای موسوی خوئینی ها بر عهده داشته باشد که این ناشی از برخورد مثبت وی با قضیه بود. موارد دیگر توافق عبارت بودند از :
1- نظر حضرت امام فقط از طریق آقای خوئینی ها جویا شوند.
2- در نامگذاری تسخیر کنندگان سفارت امریکا عنوانی انتخاب شود که دیگر گروه های سیاسی و نظامی غیر مسلمان و بیرون از خط امام موجود در جامعه نتوانند از آن سوء استفاده کنند.
3- از هر کدام از سه دانشگاه اول سه نفر دیگر به جمع پنج نفره شورای ستاد فرماندهی اضافه شود تا بعد از ظهر آن روز در دانشگاه پلی تکنیک جلسه تشکیل دهند.
جلسه مذکور در دانشگاه پلی تکنیک برگزار و نتایج ذیل حاصل شد:
1- واکنش اعضا نسبت به طرح مثبت بود و تنها پاره ای ابهامات وجود داشتند.
2- پیش بینی شد در صورت موفقیت آمیز بود عملیات دولت موقت استعفا دهد که در این صورت یکی از اهداف بزرگ پیروان خط امام حاصل شده و حربه مظلوم نمایی و بهره گیری از اهرم فشار استعفا از دست دولت موقت سلب شود البته موفقیت تصرف لانه آن هنگام اهمیت خود را نشان داد که بازرگان قصد داشت در 13 آبان 58 به بهانه وجود دخالت های بی جا نهادهای انقلابی در امور تحت اختیار دولت استعفا داده تا عدم موفقیت های خویش را به دیگران منتسب سازد.
4- پیش بینی شد که با تصرف سفارت و دانشجویان از حمایت بزرگان انقلاب بهره مند شوند لذا پس از 3 الی 5 روز آنان از دانشجویان خواهند خواست که سفارت را تخلیه کنند و دانشجویان نیز دعوت آنان را پذیرفته و از آنجا خارج می شوند.
5- پیرامون نحوه تسخیر سفارت تصمیم قاطعی اتخاذ نشد چرا که اطلاعات موجود از وضعیت فیزیکی ، اقلیم و کروکی داخلی سفارت چیز قابل توجهی نبود. اما بحث بر سر دو روش تسخیر مردمی یا نظامی مطرح شد که بالاتفاق بر روی حرکت انقلابی با مشارکت مردمی را پذیرا شدند چرا که از سویی با ماهیت انقلاب اسلامی تطبیق داشت از سوی دیگر عملیات بدون مقاومت مسلحانه محافظین سفارت روبرو شده و عملیات بدون تحمل تلفات جانی انجام می پذیرفت. بدین منظور و برای جلوگیری از حادث شدن اتفاق خاصی پیش بینی نشده ای توافق شد که هیچ یک از افراد تسخیر کننده سفارت به صورت مسلح وارد سفارت نشوند.
6- در این جلسه به گونه ای مقدماتی تقسیم وظایف شد به صورتی که هر یک از وظایف کلی بر عهده یکی از دانشگاه های پنج گانه محول شد تا انسجام و هماهنگی بیشتری در اجرای وظایف حاصل شود در نتیجه جلسه ی جهت مطلع ساختن چند نفر دیگر از افراد هر دانشگاه و تنظیم مقدمات و وظایف مربوط به هر دانشگاه ضروری تشخیص داده شد به موازات این جلسه افراد هر دانشگاه هر کدام حدودا 7 تا 8 نفری شدند.
جدا از اموری که برای هر دانشگاه تنظیم شده بود وظایف محوله مربوط به خودشان را پی گیری می کردند و نتایج مربوط در این جلسه مورد بحث قرار می گرفت. وظیفه مشترک و مهم هر کدام از آنها تهیه لیستی از دانشجویان مسلمان آن دانشگاه بود که اولا مورد شناسایی کامل بوده و ثانیا عضو هیچ گروه و سازمانی نیز نباشند.
برای اجرای این عملیات بزرگ و مهم بزرگ ترین مشکل فقدان نقشه و کروکی ساختمان های داخل محوطه سفارت و حفاظت پس از تصرف آن بود که برای حل این دو مشکل حجت الاسلام خوئینی ها با محسن رضایی فرمانده وقت واحد اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موضوع را در میان نهاده و با هماهنگی های لازم دو تن از دانشجویان احمد سیف اللهی و اصغر زاده طی یک ملاقات خصوصی با محسن رضایی موضوع عملیات را به طور کامل شرح داده وی نیز با این طرح موافقت نموده و اعلام می نماید که برای حراست از حفاظت آماده است تا سلاح کافی و نیروی لازم از پاسداران انقلاب اسلامی را در اختیار دانشجویان قرار داده تا پس از تصرف به مدد دانشجویان آمده و در حراست از سفارت به آنان کمک کند.
مورد دیگر اینکه سپاه پاسداران در زمینه نقل و انتقال اسناد و اشیا مورد لزوم اعلام آمادگی کرد تا آنها را از محل سفارت به ستاد مرکزی سپاه پاسداران منتقل سازند. اما در مورد تهیه نقشه و کروکی سفارت اعلام داشت که سپاه پاسداران فاقد چنین امکاناتی است. لذا برای تهیه نقشه و کروکی و کسب کلیه اطلاعات مورد نیاز داخل سفارت یک تیم اطلاعات از میان دانشجویان برگزیده شود تا با بهره گیری از برخی شگردهای خاص چون استقرار در هتل مقابل سفارت و یا سوار شدن بر روی اتوبوس های دو طبقه عبور کننده از مقابل سفارت و شگردهای خاصی دیگر اطلاعات و اخبار و نقشه های مورد نیاز عملیات فتح لانه جاسوسی را گرد آورند و بتوانند نقشه و کروکی مورد نیاز را تهیه نمایند.
در جلسه بعدی ستاد فرماندهی مقرر شد تا با توجه به امکانات هر دانشگاه دانشگاه تهران 150 نفر دانشگاه صنعتی شریف 150 نفر و دانشگاه پلی تکنیک 100 نفر را شناسایی نموده تا برای شرکت در عملیات از آنها دعوت به عمل آید.
اما برای آنکه تعداد نفرات به حد نصاب 400 نفر برسد و برای در نظر داشتن احتمالات به دانشگاه تهران نیز دستور داده شد تا حدود 100نفر را شناسایی نماید.
مرحله نهایی پیش از اجرای عملیات آگاه نمودن حدود 400 نفر دانشجوی چهار دانشگاه تهران بود مشی این مرحله بدین گونه بود که نسبت به افراد شرکت کننده از هر دانشگاه در کمیته های هر دانشگاه توافق شده بود.
لیست اسامی آنها در صبح روز شنبه 12 آبان بین چند نفر تقسیم شد تا افراد مورد نظر را برای جلسه مهمی در ساعت 7 صبح روز یکشنبه 13 آبان دعوت کنند بدون اینکه کوچکترین اطلاعی در زمینه موضوع جلسه به مدعوین داده شود. مدرک افراد منتخب عبارت بود از :
1- مسلمان بودن و اعتقاد به جمهوری اسلامی و امام خمینی
2- فقدان گرایش های گروهکی به انجمن دانشجویان مسلمان شاخه دانشجویی مجاهدین خلق و دیگر سازمان های منحرف و جدای از رهبری امام.
مرکز تجمع تمامی نیروهای فراهم آمده از هر دانشگاه در محل دانشگاه خودشان بود تا جلسه توجیهی پیش از عملیات در آن مرکز صورت پذیرد. مگر دانشجویان دانشگاه های که به دلیل بعد مسافت در محل مسجد دانشگاه پلی تکنیک تجمع نمودند.
جلسه توجیهی عملیات در گرگ و میش هوا و در تاریک و روشن آسمان راس ساعت 7 در 5 دانشگاه عملیات کننده و در سالن های بخصوصی برگزار گردید. برنامه ریزی جلسات به گونه ای بود که افراد پس از ورود به جلسه تا پایان جلسه اجازه خروج از جلسه را نداشتند آن گاه نیز که جلسه خاتمه می یافت فرصت رسیدن به محل لانه جاسوسی برای افراد وجود می داشت و از محل جلسه نیز می بایست حداقل دو به دو به سمت لانه حرکت کنند.
این تمهیدات از آن روی بود که اگر افرادی مرتبط با گروهکها و یا مخالفان تصرف لانه در میان جمع حضور داشته باشند فرصت انجام هر گونه خبرچینی و در نتیجه عکس العمل از سوی گروه ها و یا دولت سلب شود.
دانشجویان مدعو در مراکز تعیین شده گرد آمدند. هیچ یک از آنان از موضوع جلسه آگاه نبودند و آن گاه بر شگفتی شان افزوده شد که بر روی تخته سیاه که در سالنها وجود داشت نقشه ها و کروکی ساختمان های محوطه را می دیدند.
جلسات آغاز شد و شرح کاملی از نحوه عملیات بازگو شد و توجیهات لازم به عمل آمد. سپس وظایف هر دانشگاه نیز بیان و توجیه گردید. پس از پایان توضیحات و توجیهات به هر یک از دانشجویان کارتهای مخصوص همراه با عکس حضرت امام تحویل شد تا هنگام عملیات و در درون لانه و برای شناسایی یکدیگر آنان را روی سینه خود نصب کرده و استفاده نمایند تا به این طریق افراد ناشناس از محل لانه اخراج گردند.
حرکت به سوی لانه جاسوسی
پیام حضرت امام در سه روز گذشته خود را کرده بود و شورای انقلابی برای عملیات فراهم آورده بود. پس از پایان جلسات آن گونه که گفته شد دانشجویان به سوی سفارت حرکت کردند.
ساعت از 10 گذشته بود که جوانان به مقابل سفارت امریکا رسیدند. پس از آنکه تمامی دانشجویان از تمامی دانشگاه ها رسیدند راس ساعت 11 صبح در ضلع جنوبی شرقی سفارت گرد هم آمدند… در این هنگام در این نقطه پرچم سبز رنگ منقوش به کلمه شریفه لا اله الا الله باز شد و بلافاصله تمامی نیروهای عملیاتی با نظمی خاص پشت پرچم قرار گرفته و با دادن شعار این چنین وانمود می کردند که به مناسبت روز 13 آبان قصد راهپیمایی به سوی دانشگاه را دارند.
ناگهان به سرعت به جلوی درب اصلی سفارت رسیده و با بریدن زنجیر آن و خلع سلاح محافظین شروع به بالا رفتن از دیوار و میله های سفارت نمودند. در این میان این کمال تبریزی بود که با دوربین فیلمبرداری خود از این صحنه ها فیلم می گرفت.
فیلمی 8 دقیقه ای که تنها تصاویر ثبت شده از این حماسه سترگ در اولین لحظات و دقایق آن بود. دانشجویان داخل سفارت نشده بودند که تفنگ داران دریایی محافظ سفارت با شلیک دو کپسول گاز اشک آور محوطه سفارت را مملو از دود ساختند. اینک دیوار بزرگ ترکی کوچک برداشته بود و این ترک کوچک به تمامی دیوار سری می یافت و هیچ کاری نمی شد کرد. از هم اینک سفارت تسخیر شده فرض می گشت.
سفارت امریکا در آن زمان سایت سیاسی – اطلاعاتی و امنیتی امریکا در خاورمیانه و خلیج فارس محسوب می شد. سفارت امریکا با داشتن 1400 کارمند پیش از انقلاب بزرگترین سفارت در تهران و خاورمیانه محسوب می شد. این سفارت به مثابه شهری در قلب شهر تهران بود. شهرکی با سیستم آب و برقی جداگانه و یا ذخیره غذایی بیش از یک سال.
تشکیلات سفارت امریکا
در مورد تشکیلات سفارت امریکا توضیح آن که این سفارت خانه یک تشکیلات گسترده ای داشت که تقریبا کامل ترین چارت تشکیلاتی را امریکائیان در تهران داشتند. عناصر فعال و مشاغل در آن نیز عمدتا از میان بهترین ها و زبدگان و نخبگان بخش خویش گزینش و از نقاط مختلف دنیا به تهران فرستاده شده بودند.
دپارتمان های تشکیلاتی این سفارت عبارت بود از دپارتمان اطلاعات دفتر سازمان که قلبگاه سفارت بود دپارتمان سیاسی ، دپارتمان اقتصادی و تجاری و بازرگانی ، دپارتمان دفاعی و مستشاری دفتر پنتاگون در تهران دپارتمان اطلاعات دفاعی ،دپارتمان روابط بین المللی فرهنگی و دپارتمان اداری ، کشاورزی ،کنسولی و …
دپارتمان ها و وظایف خاص خود را مستقل اما با هماهنگی یکدیگر انجام می دادند هر یک از آنان وظایف خاص خویش را داشته و برای خودداری شعبات ، انجمن ها ،مراکز ،موسسات و نیروهای نفوذ ضروری خود بودند به عنوان مثال دپارتمان اطلاعات انجام امور سیا در ارتباط با ایران را بر عهده داشت که در هنگام تسخیر لانه جاسوسی توماس اهرن ریاست این دپارتمان را بر عهده داشت.
دپارتمان امور دفاعی و مستشاری امور فروش سلاح ها ،کنترل تسلیحات ایران و نیروهای دفاعی و نظامی ایران را بر عهده داشت و دپارتمان اطلاعات دفاعی وظیفه کسب اطلاعات و جمع آوری و تحلیل آن را در منطقه بر عهده داشت. محل اقامت سفیر نیز در مرکز محوطه سفارت خانه قرار داشت.
تسخیر لانه جاسوسی
دانشجویان با روشن کردن آتش برای خنثی کردن گاز اشک آور هر گروهی بنابر وظیفه خاص خویش به ساختمانی خاص یورش برده و با شکستن قفل ها و گشودن درها و شروع به فتح و پاکسازی آن می نمودند.
عده ای نیز پرچم امریکا را از محوطه سفارت پایین آورده و آن را به آتش کشیدند دانشجویان هر آن کس از کارکنان امریکایی را که بازداشت می کردند چشم ها و دستانش را بسته و همگی آنان را در ساختمان کنسول گری جمع می کردند.
کاردار سفارت بروس لینگن که در آن موقع در خارج از سفارت بود در تماس تلفنی با سفارت در جریان روند اشغال قرار گرفت وی در پاسخ به این پرسش که چه موقع تخریب اسناد و دستگاه ها آغاز می شود می گوید صبر کنند اما پس از تصرف سفارت و پس از اینکه مامورین به وی اطلاع می دهند که برای انهدام آنها 2 ساعت وقت لازم است دستور تخریب را صادر می کند در این لحظات بر هیجان الیزبات کوب یکی از کارمندان سفارت که در ساختمان دورتری قرار داشت تا در ارتباطی مستقیم با کاخ سفید و وزارت خارجه امریکا گزارش لحظه به لحظه تسخیر سفارت را به واشنگتن ارسال می کند. وی حتی تا نیم ساعت پس از تصرف و اشغال کامل ساختمان اصلی سفارت هم به واشنگتن گزارش ارسال می نمود.
وی همزمان با تعدادی از اعضای سفارت که در ساختمان دیگری در پشت درهای بسته انتظار ورود مهاجمین را می کشیدند و با سرعت مشغول انهدام اسناد بودند تماس داشت و گزارش لحظه به لحظه را به وزارت خارجه امریکا می داد او ساعت 30/5 بامداد به وقت واشنگتن تلفنی اعلام می کند که کلیه اسناد سری و دستگاه های ارتباطی حساس منهدم شده اند تا به دست مهاجمین نیفتند و چند دقیقه بعد خود الیزابت نیز دستگیر شد.
آخرین ساختمان اشغال شده ساختمان گنبدی شکل سفارت بود که تمام اسناد و دستگاه های سری و پیچیده اطلاعاتی و جاسوسی در آن نگهداری می شد. در اتاق زیر گنبد این ساختمان و پشت در فولادی آن ده تن از کارمندان با استفاده از دستگاه های رشته کنی پودر سازی و امحا اسناد ، اسناد را رشته رشته کرده و یا به پودر تبدیل می نمودند و یا می سوزاندند. در این هنگام آنان که با واشنگتن در ارتباطی مستقیم بودند چنین می گویند اینها رسیده اند به پشت در و می خواهند در را باز کنند و دارند در را می شکنند.
سرانجام تدبیر ایرانیان برای باز کردن در اتاق کارگر افتاد آنان یک گروگان امریکایی را به پشت در اتاق آورده و تهدید می کنند که اگر در اتاق را باز نکنند او را خواهند کشت و بدین ترتیب این در هم باز شد.
* مردم ایران پس از انقلاب دیگر هیچ دل خوشی از امریکا نداشتند آنان خوب می دانستند که امریکا مقصر اصلی تمامی فسادها ، تبعیض ها ، بی عدالتی ها ، نابسامانی ها ، ظلمها و … در عصر پهلوی دوم بود و محمد رضا تنها مترسکی سر جالیز بود برای نابودی هر آنکه در برابر منافع امریکا در مزرعه ایران سر به شورش بر دارد. ملت ایران خوب می دید که چگونه و به فاصله اندکی از پیروزی انقلاب هر روز شورش و بلوایی در سراسر کشور آغاز می شود و خوب می دانست که کدامین قدرت در پس این غائله ها پنهان است.
تعداد کل افراد شاغل داخل سفارت بالغ بر 63 نفر بود که 49 تن از آنان امریکایی بودند. این افراد شامل سطوح مختلفی از کارمندان سیا، کارمندان اداری ، رنجرها و تفنگ داران دریایی امریکا خدمه ،آشپز و … می شد.
اما در هنگام اشغال سه تن در سفارت حضور نداشتند بروس لینکن (کاردار) ویکتورتومست (مستشار سیاسی) و مایکل هولند (افسر امنیتی سفارت) در زمان حمله جهت ملاقاتی در وزارت خارجه ایران بودند که در حین بازگشت از طریق تلفن اتومبیل خود حمله با خبر شده و به وزارت خارجه باز می گردند تا از دکتر یزدی که به تازگی از الجزایر بازگشته بود استمداد کنند و پس از آن به وزارت خارجه ایران پناهنده می شوند.
بعدها دانشجویان اطلاعیه شماره 20 خود بروس لینکن را به عنوان جاسوس و توطئه گر معرفی کرده و خواستار استرداد آن به دانشجویان می شوند.
چیزی از اشغال و ورود دانشجویان نگذشته بود که با تلفن به سید محمد موسوی خوئینی ها اطلاع می دهند تا سریعا خود را به سفارت برساند.
وی با کمی تاخیر ناشی از ترافیک به سفارت رسیده و وارد محوطه می شود و در جریان عملیات اشغال و کم و کیف عملیات قرار می گیرد.
آنگاه با تلفن با دفتر حضرت امام خمینی در قم تماس گرفته و ماوقع جریان و پس از توضیح مختصر اصل جریان از حاج احمد می خواهد تا سریعا به اطلاع امام برساند که از قول من عرض کنید که نسبت به برادران و خواهرانی که دست به این کار زده اند مطمئن باشند که نیروهای مسلمان و تابع و مقلد حضرت امام هستند و لیکن اگر نسبت به اصل کار نظر مخالفی دارند ما منتظر جواب هستیم. پس از قطع تماس تا فاصله پاسخ حاج احمد آقا با مجلس تماس گرفته و به همان ترتیب جریان را به اطلاع رئیس مجلس خبرگان می رساند پس از چند دقیقه حاج احمد آقا تماس گرفته و از قول امام فرمودند : بچه ها نگران نباشید جای بسیار خوبی را گرفته اند حالا نکند یک وقت ول کند بیایند بیرون.
پس از اعلام نظر حضرت امام جو حساس ، گرفته ، سنگین ، و بحرانی و وضعیت روحی و روانی علیه دانشجویان شکسته شد و شور و هیجان و نشاط عجیبی در دل آنان ایجاد شد و راضی از کار خود. در سه ساعت پس از اشغال لانه جاسوسی جلسه علنی مجلس خبرگان تشکیل شد که حمایت مجلس خبرگان از دانشجویان نیز از تریبون مجلس رسما اعلام شد.
پس از فتح لانه و خاتمه کار دانشجویان نماز ظهر و عصر را به امامت حجت الاسلام خوئینی ها اقامه نمودند.
در اخبار سراسری رادیو در ساعت 1 بعد از ظهر خبر اشغال سفارت امریکا پخش شد و اولین بیانیه دانشجویان نیز خوانده شد. مضمون اولین اطلاعیه چنین بود :
بسم الله الرحمن الرحیم
بر دانش آموزان ،دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام حملات خود را علیه امریکا و اسرائیل گسترش داده تا امریکا را وادار به استرداد این شاه مخلوع جنایتکار نمایند. ازپیام امام به 13 آبان انقلاب اسلامی ایران با عملکردهای نوین در پهنه مبارزات بین خلق ها و ابرقدرتهای غارت گر امیدی پر شور در دل ملت های دربند زنده نمود و اسطوره ای از اعتماد به نفس و اتکای به مکتب و فرهنگ ملتی را در جدال با امپریالیسم بخشید که حقیقتا فتحی بود بر طلسم کور بازی ابرقدرت ها که حتی روشنفکران جهان مظلوم نیز رهایی خود را نمی دیدند مگر در سایه ابر قدرتی دیگر.
انقلاب ایران موقعیت امریکا را در ابعاد سیاسی ، اقتصادی و استراتژیکی در منطقه بر هم زده است. امریکای خون خواری که دهها سال شیره جان ملت ما و ملت ها را میکده و بر آن زندگی کرده ناگزیر است برای بدست آوردن و حفظ منافع خود دست به تلاش های مذبوحانه جدیدی بزند که از جمله نقش ژاندارمی دادن به مصر و بازی مهره های نظامی در کره جنوبی و یا سعد حدادهای جنایتکار در جنوب لبنان و حرکات و یورش های سنگین اسرائیل و… و توطئه های مختلف علیه انقلاب ایران در داخل و خارج از کشور می توان نام برد. ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی از موضع قاطعانه امام در مقابل امریکای جهان خوار به منظرو اعتراض به دسیسه های امپریالیستی و صهیونیستی سفارت جاسوسی امریکا در تهران را به تصرف در آورده ایم تا اعتراض خویش را به گوش جهانیان برسانیم.
– اعتراض به امریکا جهت پناه دادن و استفاده از شاه جنایتکاری که قاتل دهها هزار زن و مرد بخون خفته در این مملکت است.
– اعتراض به امریکا به علت ایجاد فشار تبلیغاتی مسموم و انحصاری و کمک به حمایت از افراد ضد انقلابی علیه انقلاب اسلام ایران.
– اعتراض به امریکاست بخاطر توطئه ها و دسیسه های ناجوانمردانه اش در مناطق مختلف کشور ما و نفوذ در ارگان های اجرایی مملکت.
– اعتراض به امریکا به دلیل نقش مخرب و خانمان برانداز خود در برابر رهایی خلق های منطقه از دام امپریالیسم که هزاران هزار انسان مومن و انقلابی را به خاک و خون می کشد.
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
پس از پخش این اطلاعیه از طریق رادیو مردم از جریان اشغال سفارت با خبر شده و فورا برای پشتیبانی از اقدام دانشجویان به مقابل سفارت امریکا آمدند و در حالی که شعار می دادند نه سازش نه تسلیم نبرد با امریکا این عمل دانشجویان را تایید کردند پس از آن بود که احزاب و گروه ها و سازمان ها نیز هر یک با انتشار بیانیه ای از این حرکت دانشجویان پیرو خط امام اعلام حمایت کردند.
در این روز بود که مهندس بازرگان استعفای خویش را تقدیم حضرت امام کرده و امام در میان بهت و حیرت و ناباوری درمان خاصه نخست وزیر اعضای کابینه ، نهضت آزادی ، جبهه ملی و حامیان و طرفدارانش استعفای دولت موقت را پذیرفتند.
امام خمینی (ره) راه را نشان داده است
در این قسمت به ذکر مطلبی از کتاب بحران نوشته هامیلتون جوردن رئیس کارکنان کاخ سفید می پردازیم. این خاطرات نشان می دهد که چگونه بیانات نورانی حضرت امام خمینی (ره) طومار توطئه امریکا را در هم می پیچد و کاخ سفید چگونه در مقابل تاثیرات آن احساس عجز می کند و تمامی سحر و توان تبلیغاتی غرب خنثی و مقهور می گردد و اثبات می گردد و امریکا در مقابل حضرت امام (ره) هیچ غلطی نمی تواند بکند.
هامیلتون جوردن رئیس کارکنان کاخ سفید امریکا در دوره ریاست جمهوری کارتر مطلبی را در ارتباط با ایام اشغال لانه جاسوسی امریکا در تهران ذکر می کند که قابل توجه است.
وی در قسمتی از کتاب خود تحت عنوان بحران 9 که به فارسی نیز ترجمه شده است در شرح وقایع روز 29 آبان 1358 نوامبر 1979 در ارتباط با فرمایشات حضرت امام که فرموده بودند آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند مطالب جالبی می نویسد که در ذیل نقل می گردد:
سه شنبه 20نوامبر 1979 آبان 1358
امریکا عصبانی شد
الثانور 4 با قدمهای تند وارد اتاق من شد و با قیافه ای مضطرب و نگران یک گزارش خبری را که از تهران مخابره شده بود به دست من داد. عنوان خبر این بود که آیت الله خمینی امکان محاکمه گروگانها را تایید کرده و تهدید مداخله نظامی امریکا را به مسخره گرفته است.
در گزارش های خبری قبلی به امکان محاکمه گروگانها به اتهام جاسوسی اشاره شده بود ولی این دفعه تهدید خیلی جدی به نظر می رسید. در حالی که صحنه جلسه محاکمه گروگان ها را در تهران با حالتی وحشت زده در نظر خود مجسم می کردم به جودی پاول تلفن کردم که فورا نزد من بیاید. به دنبال جودی برژینسکی هم با گزارش متن کامل سخنان آیت الله خمینی وارد شد.
برژینسکی که به شدت از لحن آیت الله خمینی نسبت به رئیس جمهوری امریکا خشمگین بود بعضی از جملات آن را با صدای بلند برای ما می خواند.
… چرا ما باید بترسیم … کارتر بر طبل تهی می کوبد … او عرضه هیچ کاری را ندارد… امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.
برژینسکی هنوز مشغول خواندن عباراتی از سخنان آیت الله خمینی بود که تلفن زنگ زد. ونس بود که می گفت رئیس جمهوری از کمپ دیوید دستور داده است فورا جلسه ای تشکیل بدهیم و پاسخ سخنان اخیر آیت الله خمینی را تهیه کنیم.
جلسه در جو غم زده و شومی تشکیل شد. ماندیل ،ونس ، برژینسکی ، براون ،ترنر ،پاول و خود من چهره های گرفته و عبوس به دور میز نشستیم . ماندیل که در صدر میز نشسته بود از ونس خواست مضمون سخنان آیت الله خمینی را در اختیار دارد و آنچه از سخنان او مستفاد می شود این است که آیت الله خمینی قصد تهدید دارد و موضوع محاکمه همان طور که انتظار می رفت برژینسکی به مقابله برخاست و گفت: ممکن است یکی از اهداف های آنها تحریک و وسوسه ما باشد ولی آنها کشور ما و رئیس جمهوری ما را هم به بدترین وجهی مورد اهانت و تحقیق قرار می دهند آیا می توانید مجسم کنید که هم اکنون در دنیا درباره ما چگونه قضاوت می شود و این عجز و ناتوانی ما چه عواقب خطرناکی به بار خواهد آورد؟
جودی خطاب به برژینسکی گفت: ولی چه می توانیم بکنیم ؟ … ما امکانات محدودی در این بازی در اختیار داریم و همه آنها را نمی توانیم یکجا به مصرف برسانیم.
من به وسط بحث دویدم و گفتم : حالا وقت بحث اصولی درباره سیاست ما در ایران نیست. بهتر است به مسئله فوری یعنی پاسخ تهدید آیت الله خمینی درباره محاکمه گروگانها بپردازیم.
جودی گفت ما باید بی درنگ به تهدید آیت الله خمینی پاسخ دهیم. اگر در این کار تردید و تعلل کنیم آنها بیشتر به ضعف ما پی خواهند برد.
برژینسکی لزوم پاسخ فوری را تایید کرد. ولی افزود : پاسخ ما باید جدی و محکم باشد اگر قرار است یک بیانیه تو خالی منتشر کنیم بهتر است چیزی نگوییم.
ونس گفت بهتر است برای اخذ تصمیم نهایی با رئیس جمهوری مشورت کنیم و گوشی تلفن را برداشته کمپ دیوید را گرفت.
صحبت خیلی کوتاه بود و ونس پس از اینکه گوشی را گذاشت گفت خود رئیس جمهوری دارد می آید چون معتقد است که مردم می خواهند از زبان خود او مطالبی بشنوند.
کمتر از یک ساعت بعد کارتر با قیافه مصمم وارد اتاق کابینه شد و بعد از آنکه در جای خود نشست خطاب به ونس گفت : نظر خودتان را بگویید ولی فکر می کنم اگر باز هم خویشتن داری را توصیه کنید اختلاف نظر جدی با هم پیدا خواهیم کرد!
این اولین بازی بود که رئیس جمهوری با چنین لحنی با ونس سخن می گفت. ولی ونس با خونسردی و آرامش همیشگی خود مطالبی را در رابطه با آخرین تحولات مسئله گروگانگیری بیان کرد که هدف آن آرام کردن رئیس جمهوری و جلوگیری از یک عمل حاد بود. اما سخنان او برای ما هم که پس از هفده شبانه روز تلاش بکلی ناامید شده بودیم قانع کننده نبود.
ونس گفت :آقای رئیس جمهور…ده نفر از گروگان های ما آزاد شده اند و دلیلی در دست نیست که به بقیه آنها هم آسیبی رسیده باشد. ما هنوز می توانیم از طریق سازمان ملل متحد یا سازمان آزادی بخش فلسطین به تلاش خود برای رهایی گروگان ها ادامه دهیم.
من هم درباره تهدید محاکمه گروگان ها نگرانم ولی قبل از اینکه این تهدید عملی شود هر گونه اقدام حادی را خلاف مصلحت می دانم. ونس دوباره همان مطالبی را که قبل از آمدن رئیس جمهوری با ما در میان گذاشته بود مطرح کرد و سخنان خود را با این جمله که طعنه های آیت الله خمینی بیشتر برای تحریک و وسوسه ما به عکس العمل حادی است خاتمه داد. کارتر در پاسخ ونس تقریبا همان منطق و استدلال برژینسکی را تکرار کرد و
گفت : ممکن است همین طور باشد ولی شما حرفهای او را درباره کشور ما و شخص من که رئیس جمهوری این کشور هستم می توانید بدون جواب بگذارید ؟… کارتر سپس گفت : البته من نباید با همان لحنی که خمینی درباره امریکا و من سخن گفته به او پاسخ بدهم ولی کمترین کاری که ما باید بکنیم این است که با صراحت و قاطعیت اعلام کنیم که محاکمه گروگان ها و آسیب رساندن حتی به یکی از آنها عواقب وخیمی برای ایران به بار خواهد آورد. من نمی توانم رئیس جمهوری امریکا باشم و در برابر محاکمه دیپلمات های کشورمان آرام بنشینم.
برژینسکی که سخنان کارتر را در جهت افکار و عقاید خود می یافت وارد بحث شد و گفت : آیت الله خمینی از ضعف ما بهره برداری می کند. او مردی سر سخت است و در طول زندگی خود همیشه بر مخالفانی که کمتر در برابر او استقامت به خرج داده اند فائق شده است. ما باید به او نشان بدهیم که این کار برای او گران تمام خواهد شد. ما باید نشان بدهیم که در صورت لزوم برای مقابله با این وضع به هر اقدامی از جمله اقدامات نظامی متوسل خواهیم شد.
کارتر گفت : در این چند روزی که من در کمپ دیوید بودم به هیچ چیزی جز این مسئله فکر نکردم و بعد در حالی که به یادداشت های خود نگاه می کرد گفت : آنها ممکن است فقط به نگاهداشتن اتباع ما به صورت گروگان اکتفا کنند یا آنها را به محاکمه بکشند و یا بکشند. کارهایی که ما می توانیم بکنیم محکوم ساختن ایران و قطع رابطه سیاسی با این کشور یا یک رشته اقدامات تنبیهی تازه از جمله عملیات نظامی است.
من می توانم دستور بمباران مراکز اقتصادی مانند تاسیسات نفتی ایران را بدهم یا دستور محاصره دریایی و مین گذاری سواحل ایران را صادر نمایم. راه حل های ملایم تر و صلح جویانه تر اقداماتی از قبیل ترتیب خروج شاه از امریکا طرح شکایت در سازمان ملل متحد دادگاه بین المللی لاهه و تقاضای اعمال فشار سیاسی و اقتصادی به ایران از کشورهای دوست و متحدمان است. این کل مسئله است ولی بهتر است حالا به مسئله فوری که تهدید محاکمه گروگان هاست بپردازیم.
ونس گفت :آقای رئیس جمهور باید حد فاصلی بین تهدید و محاکمه شروع محاکمه و نتیجه محاکمه قائل شویم.
به عقیده بعضی از کارشناسان امور ایران در وزارت خارجه محاکمه گروگان ها حتی ممکن است مقدمه آزادی آنها باشد. به عقیده این کارشناسان ممکن است گروگان ها را محاکمه و محکوم کنند و بعد آیت الله خمینی دستور عفو و اخراج آنها را از ایران بدهد.
استانسفیلد (رئیس سیا) گفت: این قدر هم نباید خوش بین باشیم کارشناسان سیا در این مورد بدبین هستند و می گویند آیت الله خمینی واقعا معتقد است که کارکنان سفارت آمریکا در تهران جاسوس هستند و خطر محاکمه و محکومیت و حتی اعدام آنها هم نباید نادیده گرفته شود.
کارتر بیشتر تحت تاثیر سخنان ونس بود ولی گفت : به فرض اینکه سناریو شما درباره محاکمه گروگانهای درست باشد آیا من می توانم در مقابل رئیس جمهوری امریکا این محاکمه را نظاره کنم و به امید اینکه در پایان این محاکمه آنها را به اصطلاح عفو و آزاد خواهند کرد هیچ نگویم ؟
آیا لطمه ای که از این طریق بر حیثیت آمریکا در جهان وارد می شود قابل جبران است؟
برژینسکی گفت : نظر رئیس جمهوری کاملا صحیح است. باید به آنها اخطار شود که در صورت محاکمه گروگانها امریکا چه واکنشی نشان خواهد داد.
جودی گفت : ولی تهدید ما باید ابهام داشته باشد. شاید آنها انتظار واکنشی بدتر از آنچه ما در نظر داریم داشته باشند.
برژینسکی گفت : اما آن قدر هم نباید مبهم باشد که آیت الله خمینی به آن اهمیتی ندهد.
بالاخره به دستور کارتر ونس و برژینسکی و جودی هر یک متن بیانیه ای را که باید از طرف رئیس جمهوری منتشر شود تهیه کردند تا از مجموع آنها متن واحدی تهیه شود. هر سه پیش نویس لحن محکمی داشت. و فقط در مورد تهدید بکار کردن قوه قهریه در متن تهیه شده از طرف برژینسکی صراحت بیشتری دیده می شد. بالاخره متن نهایی تهیه شد و کارتر هم آن را تصویب کرد.
پیش از ختم جلسه رئیس جمهوری پرسید آیا هیچ فکر و پیشنهاد دیگری برای تسریع در حل این مسئله به نظرتان نمی رسد ؟
در پاسخ این سوال ماندیل معاون رئیس جمهوری که در جریان بحث قبلی ساکت بود اجازه صحبت خواست و گفت آقای رئیس جمهور! با متن بیانیه ای که تهیه شده و سخنان شما من هم کاملا موافقم ما نمی توانیم در اینجا ساکت بنشینیم و نظاره گر محاکمه گروگان های آمریکایی در ایران باشیم. ملت امریکا تحمل چنین خفتی را نخواهد کرد و نباید هم تحمل بکند.
اما من می خواهم به نکته ای از بیانات خود شما اشاره کنم و آن نقش شاه در این مسئله است. بهانه این ماجرا مسافرت شاه به امریکا است و تا وقتی که شاه در امریکاست آیت الله خمینی ابتکار عمل را در دست دارد و در برابر آزادی گروگان ها شاه را از ما مطالبه می کند.
کمترین کاری که ما برای تسریع در حل این مسئله می توانیم انجام دهیم این است که شاه را تشویق کنیم هر چه زودتر و به محض اینکه وضع مزاجی او اجازه می دهد امریکا را ترک کند. من تصور نمی کنم تا زمانی که شاه در امریکاست و ایرانی ها ما را قیم و سرپرست او می دانند گروگان ها را آزاد کنند.
ونس خطاب به ماندیل گفت :من هم با عقیده شما موافقم و درباره این موضوع قبلا با بعضی از همکاران خود در وزارت خارجه مشورت کرده ام. ولی بعضی از آنها عقیده دارند که اگر شاه از امریکا خارج شود ممکن است عکس العمل بدتری در تهران مواجه شویم.
ترنر گفت : من هم این نگرانی را دارم و می ترسم اگر ترتیب خروج شاه را از امریکا بدهیم ایرانی ها به تصور اینکه ما آنها را از جایزه ای که می خواستند محروم کرده ایم به فکر انتقام جویی بیفتند و گروگان ها را به قتل برسانند.
ونس گفت : بهر حال اگر خروج شاه از امریکا به حل این مسئله کمک کند او تا یکی دو هفته دیگر می تواند به مکزیک باز گردد. چون تا آنجایی که من اطلاع دارم معالجه او در نیویورک تا هفته آینده تمام خواهد شد.
برژینسکی که از ادامه بحث درباره شاه ناراحت به نظر می رسید بالاخره وارد این بحث شد و خطاب به کارتر گفت :آقای رئیس جمهور بی پرده بگویم که من ادامه این بحث را درباره وارد ساختن شاه به خروج از امریکا نامناسب و منزجر کننده میدانم. من از ابتدا بر این عقیده بوده ام که ما نباید موضوع مسافرت شاه را به امریکا به صورت یک مسئله برای خود در آوریم. حالا که او به دلایل انسانی و برای معالجه بیماری خود به امریکا آمده شما چگونه راضی می شوید که او را برای جلب رضایت چند نفر … از امریکا اخراج کنید.
آیا آیت الله خمینی این عمل شما را دلیل دیگری بر ضعف تلقی نخواهد کرد ؟
کارتر از این حرف برژینسکی بر آشفته شد و گفت : اینجا مسئله ضعف یا اصول اخلاقی مطرح نیست. شاه در مکزیک بوده و برای معالجه به او اجازه مسافرت به امریکا داده شده و حالا که معالجه اش تمام شده است می تواند به مکزیک برگردد.
او خودش هم باید موقعیت و مشکلات ما را درک کند. من هم با عقیده فریتز موافقم که تا زمانی که شاه در نیویورک است این مشکل حل نخواهد شد.
برژینسکی دیگر چیزی نگفت و کارتر به ونس دستور داد راجع به جریان معالجه شاه و اینکه کی می تواند مسافرت کند تحقیق نماید.
چند دقیقه بعد کارتر با هلی کوپتر خود به کمپ دیوید بازگشت و من هم بعد از ظهر همان روز برای پیوستن به خانواده خود که برای تعطیلات شکرگذاری به کمپ دیوید رفته بودند به آنجا حرکت کردم. دلم می خواست چند روزی از فکر خمینی و کندی راحت باشم.
ولی وقتی که به میان افراد خانواده خود رفتم دیدم صحبتی جز مسئله گروگان ها و خمینی نیست. بچه ها شوخی های بی مزه ای را که در این باره درست شده بود تکرار می کردند ولی جی دوازده ساله جدی تر بود و او از من می پرسید چرا رئیس جمهور کاری نمی کند ؟
به شوخی گفتم : تو فکر می کنی که رئیس جمهور چه کاری می تواند بکند؟
جی گفت : خیلی ساده … ایران را بمباران کند و اینها را از روی زمین بردارد !
خیلی از رفقای من در مدرسه می گویند کارتر عرضه هیچ کاری را ندارد!
من نمی دانستم که چه جوابی به او بدهم … حرفهای جی شبیه همان حرف هایی بود که برژینسکی در دفتر من از روی اظهارات آیت الله خمینی می خواند. آیت الله خمینی حتی افکار بچه مدرسه های امریکا را هم تحت تاثیر خود قرار داده بود.
هامیلتون جوردن رئیس کارکنان کاخ سفید امریکا:
دلم می خواست چند روزی از فکر خمینی و کندی راحت باشم. ولی وقتی که به میان افراد خانواده خود رفتم دیدم صحبتی جز مسئله گروگان ها و خمینی نیست.
بچه ها شوخی های بی مزه ای را که در این باره درست شده بود تکرار می کردند ولی جی دوازده ساله جدی تر بود و او از من می پرسید چرا رئیس جمهور کاری نمی کند ؟
به شوخی گفتم : تو فکر می کنی که رئیس جمهور چه کاری می تواند بکند؟
جی گفت : خیلی ساده … ایران را بمباران کند و اینها را از روی زمین بردارد !
خیلی از رفقای من در مدرسه می گویند کارتر عرضه هیچ کاری را ندارد!
من نمی دانستم که چه جوابی به او بدهم … حرفهای جی شبیه همان حرف هایی بود که برژینسکی در دفتر من از روی اظهارات آیت الله خمینی می خواند. آیت الله خمینی حتی افکار بچه مدرسه های امریکا را هم تحت تاثیر خود قرار داده بود.
منابع و ماخذ
1- کن فالت ، فرار عقاب ها ،مترجم ابوترابیان (حسین) انتشارات نشر نو 1363 چاپ دوم
2- سیستم اطلاعات الکترونیکی
3- فرار عقاب ها ص 64 و 65
4- فرار عقاب ها ص 64 و 65
5- بسیاری از تبلیغات به ظاهر مردمی و مستقل از دولت که در سطح جهان و از جمله علیه جمهوری اسلامی ایران صورت می گیرد توسط تیم مشترکی از سوی کاخ سفید وزارت امور خارجه و سازمان سیا اداره می گردد ولی تاثیر آن منوط به پنهان ماندن چنین ارتباطی است ارتباطی که در مورد فوق کیسینجر اصرار بر پنهان ماندن آن دارد.
6- اینکه گروه تحت مدیریت کاخ سفید و وزارت خانه امریکا سفارش مقاله به مطبوعات امریکا می دهد تا در مورد اسرای امریکایی مقاله بنویسند و حق الدرج آن را نیز می پردازند قابل توجه و تامل است.
7- ترتیب دادن تظاهرات به ظاهر مردمی در پاریس با هزینه تشکیلات مذکور که توسط تیم مشترک کاخ سفید و وزارت امور خارجه امریکا قابل توجه است. نگاهی به تظاهرات متعددی که در غرب توسط ضد انقلابیون علیه انقلاب اسلامی ایران صورت می گیرد و تظاهر کنندگان حرفه ای کشورهای مختلف و با هزینه زیاد در یکجا گرد می آیند و به آن دست می زنند و حتی حمله به سفارت خانه های جمهوری اسلامی ایران نیز از ماهیت مشابه برخوردار است و هزینه این نوع فعالیتها توسط قدرت های غربی به ویژه سیاه ، موساد و اینتلیجنت سرویس تامین می گردد.
8- از اقدامی که علیه جمهوری اسلامی ایران صورت می گیرد سیل نامه هایی است که از غرب خطاب به مسئولین جمهوری اسلامی ایران صادر می شود و سازمان های به اصطلاح حقوق بشری به ظاهر مبتکر آن هستند. مشابهت متنی نامه ها و نیز شیوه عمل تیم مشترک کاخ سفید و وزارت خارجه امریکا نشان می دهد که این اعمال روال معمولی که این کشورها علیه سایر کشورها به کار می برند و برای اینکه گردانندگان اصلی و اهداف واقعی آن مشخص نشود اقدامی به تاسیس سازمان های به اصطلاح غیر دولتی می کنند و برنامه های خود را از آن طریق دنبال می کنند. بررسی عملکرد سازمان هایی مثل عفو بین المللی نشان دهنده چنین واقعیتی است.
9- هامیلتون جردن ، بحران ، مترجم مشرقی محمود، انتشارات هفته ، چاپ دوم ، تهران ، تیر 1362


تعداد صفحات : 31 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود