تارا فایل

تحقیق پیرامون مرگ


مقدمه
مَرگ در زیست شناسی پایان زندگی موجودات زنده است. و در متن های دیگر رشته ها، ممکن است به نابودی کامل یک روند، یک وسیله یا یک پدیده اشاره کند.
عوامل وشرایط گوناگونی می توانند به مرگ سازواره ها بینجامند از جمله شکار، بیماری، نابودی زیستگاه، پیری، سوء تغذیه و تصادفات. در کشورهای پیشرفته، عامل اصلی مرگ انسان ها، پیری و بیماری های مربوط به کهولت است. در آن کشورها مرگ حیوانات بیشتر در نتیجه کشتار وسیع در کارخانه ها انجام می گیرد تا از گوشت آن ها برای غذای انسان ها استفاده شود.
سنتها و اعتقادات در رابطه با مرگ، یکی از مهم ترین قسمت های فرهنگ انسان ها محسوب می شود. ضمناً دیدگاه ادیان در مورد مرگ نیز بسیار با اهمیت تلقی می گردد.
با توجه به پشرفتهای روزافزون علم پزشکی، توضیح پدیده مرگ، جزئیات لحظه مرگ و همچنین درک مرگ واقعی، پیچیدگیهای بیشتری پیدا کرده است.
همراه با پیشرفتهای دانش پزشکی این بحث که در چه زمانی می توانیم یک موجود را مرده و خاموش بدانیم دگرگونی پیش آمده است. از این رو مفهوم دیگری برای متمایز کردن نقطه مرگ به نام تئوری مرگ اطلاعات به وجود آمده است که توضیح می دهد در نقطه ای از زمان که فرد آرایش سلولی مغز خود و در نتیجه اطلاعات ذخیره شده آن را از دست می دهد دچار مرگ غیر قابل بازگشت خواهد گردید. در غیر این، فرد تا پیش از این نقطه ویژه به کمک تکنیک های پزشکی مانند CPR و… حتی در صورت نداشتنضربان قلب و جریان نداشتن گردش خون به زندگی بازخواهد گشت.

پندهای امام حسین(ع) درباره مرگ و زندگی

امام حسین(ع) در هنگام سفر به کربلا فرمود:
– "راستی این دنیا دیگرگونه و ناشناس شده و معروفش پشت کرده و از آن جز "نمی" که بر کاسه نشیند و زندگی ای پست، همچون چراگاه تباه، چیزی باقی نمانده است. آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی گردد؟ در چنین وضعی مومن به لقای خدا سزاوار است و من مرگ را جز سعادت و زندگی با ظالمان را جز هلاکت نمی بینم. به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آنهاست و مادام که برای معیشت آنها باشد پیرامون آن اند و وقتی به بلا آزموده شوند دینداران اندک اند".

– "گروهی خدا را از روی میل و رغبت (به بهشت) عبادت می کنند که این عبادت تاجران است و گروهی خدا را از روی ترس (از دوزخ) می پرستند و این عبادت بندگان است و گروهی خدا را از روی شکر (و شایستگی پرستش) عبادت می کنند و این عبادت آزادگان است که بهترین عبادت است".

– "بندگان خدا! از خدا بترسید و از دنیا برحذر باشید که اگر بنا بود همه دنیا به یک نفر داده شود و یا یک فرد برای همیشه در دنیا بماند، پیامبران برای بقا سزاوارتر بودند… پس برای آخرت خود توشه ای برگیرید و بهترین توشه آخرت تقواست، از خدا بترسید، باشد که رستگار شوید".

– "مرگ در راه عزت جز زندگی جاوید، و زندگی با ذلت جز مرگ بی حیات نیست".

مرگ و فرشتگان رحمت
هنگامى که انسان در حالت مرگ قرار مى گیرد، اگر از مو منان و صالحان و شیعیان باشد ملک الموت با فرشتگان رحمت با زیباترین صورت و خوشحال ترین قیافه با طبق هایى از گل ، بر او وارد مى شوند و وى را به بهشت بشارت داده و جایگاهش را به او نشان مى دهند. آنان مانند خدمت گزاران با ادب ، در مقابل محتضر مجسم مى شوند و اجازه ورود مى خواهند.
قرآن در این باره مى فرماید: ((کسانى که ایمان آورده و تقوا اختیار کرده اند، پیوسته در زندگى دنیا و آخرت ایشان را به نعمتهاى بهشت بشارت مى دهند و این بشارت پیروزى و رستگارى بزرگى براى انسان است )).

در جاى دیگر مى فرماید:
((کسانى که گفتند: پروردگار ما خداى جهانیان است و روى آن پافشارى کردند. ملائکه بر آنان نازل مى شوند و مى گویند: نترسید و محزون نباشید. بشارت باد شما را به بهشتى که به آن وعده داده شده اید)).
در برخى روایت ها درباره بشارت دادن فرشتگان چنین آمده است : هنگامى که فرشتگان بر محتضر وارد مى شوند و کنار او قرار مى گیرند. خداوند متعال ، پرده را از جلوى چشم او کنار مى زند و جایگاه او را به وى نشان مى دهد. انسان مى گوید: این کاخ ها، باغ ها و درختان از کیست ؟ فرشتگان مى گویند: آنها متعلق به تو است . مى گوید: اگر متعلق به من است ، چرا مرا به آن جا نمى برید؟ مى گویند: اختیار با تو است . اگر مایل باشى ترا به آنجا مى بریم
در این هنگام ، طبق هاى گل بهشتى را مقابل بینى او قرار مى دهند. از بوى خوش آنها بسیار لذت مى برد و حالتى شبیه نعشه و خوابى لذت بخش به او دست مى دهد که در اثر آن ، تمام دردها و رنج ها و سختى ها از او برطرف مى شود و به دنبال بو کشیدن گل ها روح به آسانى از بدنش خارج مى شود.
قرآن در این باره مى فرماید: ((اگر محتضر از نیکان و مقربان درگاه خدا باشد روح و ریحان (آسایش دائمى و گل ها) و نعمت هاى بهشت جاوید براى اوست .))
وقتى ملک الموت با کمال ادب و احترام روح او را مى گیرد، فرشتگان رحمت آن روح پاک را از ملک الموت تحویل مى گیرند و در پارچه هایى از حریر مى پیچانند و به سوى آسمانها مى برند. به هر آسمانى که مى رسند فرشتگان آن آسمان ، با احترام تمام او را تشییع مى کنند تا بر خداوند عرضه نمایند.
سپس آن را برمى گردانند تا تشییع کنندگان و غسل دهندگان و نمازگذاران خود را ببیند و دفن شدن جسد خود را مشاهده کند. بعد از آن ، روح را به آسمان مى برند و در اعلا علیین (آن جایى که پرونده و روح نیکان مى باشد) جاى مى دهند.
در حدیث دیگرى از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل شده است : هنگامى که خداوند از بنده مو من خود راضى شد. به ملک الموت مى فرماید: روح فلان بنده مرا پیش من آورید؛ زیرا وى را آزمایش ‍ کردم آن طور که او را مى خواستم یافتم .ملک الموت با پانصد فرشته که همه آنان لباس هاى سبز پوشیده اند و به دست هر کدام شاخه هاى گل و زعفران است و نزد او مى آیند و هر کدام او را بشارتى مى دهند غیر از بشارتى که دیگران به وى داده اند مى گویند آماده شوید براى خارج کردن روح این بنده مو من.

مرگ همراه حسرت ها
گفته شد که : براى محتضر و کسى که در حال جان کندن است ((سکرات )) و مستى هایى است شبیه ((مستى )) شراب ، گاهى این ((مستى )) همراه با حسرت هایى است که بیشتر باعث ناراحتى و بدبختى انسان مى شود. حضرت امیر المو منین علیه السلام در این باره مى فرماید:
سکرات ((مرگ )) و تلخى جان کندن ، توام با حسرت از دست دادن آن چه داشتند بر محتضر هجوم مى آورد، مغز او را فشار مى دهد. در ((سکرات مرگ )) اعضاى بدن و دست و پاى انسان سست گردیده ، در برابر آن رنگ خود را باخته و رنگ از صورتش پریده ، سپس آثار ((مرگ )) در او فزونى مى گیرد و کم کم در وى نفوذ کرده ، بین او و زبانش جدایى افکنده و بدین ترتیب ((مرگ ))، زبان او را بند مى آورد.
او در میان خانواده خویش با چشم خود نگاه مى کند، با گوش خود مى شنود، در حالى که عقلش سالم و فکرش باقى است . او مى اندیشد و فکر مى کند که عمرش را در چه راهى نابود کرده است ؟! روزگارش را در چه راهى گذرانده است ؟! (در آن وقت ) به یاد ثروت هایى مى افتد که در تهیه در جمع کردن آن ها چشم خود را بر هم گذارده ، از حلال و حرام و مشکوک جمع آورى نموده و روى هم انباشته است . اینک گناه و تبعات جمع آورى و عوارض آن ها بر دوش او سنگینى مى کند و گریبانش را مى فشارد.
محتضر باید از آن ها جدا گردد و آن مال و ثروت را براى وارثین و دیگران بگذارد تا از آن ها لذت و بهره ببرند و سود بگیرند. لذت بردن و راحتى زندگى براى دیگران و سنگینى گناه و مسئولیت حسابش به دوش او در گرو حساب این اموال است و نمى تواند از چنین شرائطى خارج گردد!!
محتضر در حالتى که در بستر مرگ است انگشت ندامت و پشیمانى به دندان مى گزد، از وضعى که براى او به وجود آمده است ناراحت و در عذاب مى باشد. این ها به سبب آن چیزهایى است که هنگام ((مرگ )) برایش روشن مى گردد و چند لحظه دیگر ((مرگ )) گریبانش را مى گیرد.
او نسبت به آینده خود ناامید است و به چیزهایى که در زندگى به آنها علاقه داشته بى اعتناء است ، آرزو مى کند اى کاش این ثروتى را که باقى گذاشته و نسبت به آن حسادت مى ورزید مال دیگران بود و زحمت جمع آورى آن را دیگران کشیده بودند!
((مرگ )) به تدریج در بدنش نفوذ مى کند. بر اعضاء و جوارحش چیره مى گردد و کارش به جایى مى رسد که زبان و گوشش هماهنگ نیست . گوشش همچون زبانش از کار مى افتد. او در میان بستگان خویش است اما نمى تواند حرف بزند، زبانش از حرکت باز مى ماند، گوشش نمى شنود، چشم هایش به اطراف مى چرخد و پیوسته به صورت خویشانش مى افتد، حرکت زبان بستگان را مى بیند اما صداى کلام آن ها را نمى شنوند. ((مرگ )) نزدیک تر مى شود و چنگال آن تمام وجودش را مى گیرد! چشم هاى او همانند گوش هایش از کار مى افتد و روح از بدنش خارج مى شود، کار به جایى مى رسد که او در میان خویشانش همانند مردار مى شود! دیگر از او مى ترسند، از نزدیک شدن به او وحشت مى کنند. نه پاسخ گریه ها را مى دهد و نه پاسخ آنها که او را صدا مى زنند. بعد از آن جسدش را به عمق زمین منتقل مى کنند و او را تسلیم عملش مى نمایند و از دیدارش دست مى کشند.

مرگ مو منان
مو منان و نیکوکاران ، ظالمان و بدکاران ، از همان لحظه ((مرگ )) از هم جدا مى شوند و حالات متفاوتى دارند. یا تعبیر دیگر، نتیجه هاى اعمال و عقائدشان ، از همان لحظه کم کم ظاهر و آشکار مى گردد.
موقع جان دادن مو منان ، فرشتگان رحمت ، با کمال مهربانى و لطف ، با اخلاق نیک و بشاشت براى قبض روح آنها و آنان را به بهشت بشارت مى دهند. قرآن در این باره چنین مى فرماید:
ععع الذین تتوفاهم الملائکه طیبین یقولون سلام علیکم ادخلوا الجنه بما کنتم تعملون
((پرهیزکاران کسانى هستند که ملائکه (قبض ارواح و فرشتگان رحمت ) روحشان را مى گیرند. در حالى که (از نظر عقیده و گفتار و کردار)، پاک و پاکیزه اند. به آنها مى گویند: سلام بر شما باد. (سلامى که نشانه سلامت و امن و امان است ) به خاطر اعمال نیکى که انجام مى داده اید داخل بهشت شوید)).
در واقع ، پاداش پاکى و تقوا چیزى جز این نیست که فرشتگان الهى با سلام و درود از ایشان استقبال کنند و آنها را به بهشت دعوت نمایند، دعوتى که آمیخته با لطف و محبت و احترام باشد!

ملایک از آنها چو گیرند جان
بر آن ها گشایند اینان زبان
چو پاکیزه ماندید ز اعمال زشت
کنون پس در آیید اندر بهشت

در این جا ممکن است بهشتى که فرشتگان مى گویند داخل آن شوید، اشاره به بهشت برزخى باشد که مو منان ، بعد از قبض روح شدن داخل آن مى شوند و ممکن است اشاره به بهشت قیامت باشد که بهشت برزخى درهاى آن حساب مى شود.
((مقربین و مو منین نیکوکار هنگامى که در آستانه مرگ قرار مى گیرند در نهایت آرامش و راحتى و شادى چشم از جهان مى پوشند. خداوند درباره آنان مى فرماید:
فاما ان کان من المقربین فروح و ریحان و جنت نعیم و اما ان کان من اصحاب الیمین فسلام لک من اصحاب الیمین
کسى که در حالت احتضار و واپسین لحظات زندگى قرار مى گیرد اگر از مقربان باشد در نهایت راحتى و آرامش و روح و ریحان است ، و در بهشت پر نعمت جاى مى گیرد.
((اما اگر از مو منان نیکوکار اصحاب یمین باشند، (همان مردان و زنان صالحى که نامه اعمالشان به نشانه پیروزى و قبولى به دست راستشان داده مى شود) به ایشان گفته مى شود: سلام بر تو از سوى دوستانت که از اصحاب یمین هستى .
پس مو منان نیکوکار هنگام ((مرگ ))، به راحتى و ناز و نعمت ، به آرامش کامل ، به رحمت و مغفرت از گناهان ، به آزادى از آتش دوزخ ، به بشارت به دخول در بهشت دست مى یابند.
با آمدن ((مرگ ))، پرده حجاب برداشته شده ، و ارتباطشان با محبوبشان نزدیک تر و روشن تر مى گردد، طبیعى است در آن حال فرح و سرورى بر روحشان غالب مى شود و در آن دم به زبان حال مى گویند:

حجاب چهره جان مى شود غبار تنم
خوشا دمى که از این چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزاى چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم

مرگ ترسناک است
حال که حقیقت مرگ را فهمیدیم ، لازم است بدانیم : با این که ((مرگ )) یک امر حتمى است ، چرا اکثر مردم از آن در هراسند؟
اگر ((مرگ )) نیستى و فنا و انهدام نیست چرا بعضى از آن مى ترسند؟ چرا از مردن وحشت و خوف دارند؟ چرا نام ((مرگ )) و مردن که پیش مى آید ناراحت مى شوند و با چشم دیگرى به آن نگاه مى کنند؟ حتى از شنیدن نام ((مرگ )) کراهت دارند؟
بزرگان دین چند چیز را علت ترس از مرگ دانسته اند:
اول : این که وقتى انسان حقیقت ((مرگ )) را فانى شدن و از بین رفتن پندارد، از آن مى هراسد و از شنیدن نامش مى گریزد تا چه رسد به خود آن . ولى اگر حقیقت آن را، آن چنان که هست دریابد و بدان یقین کند ترسش ‍ مى ریزد و ((مرگ )) را جز کمال و ترقى چیز دیگرى نخواهد یافت و به آن عشق مى ورزد.
امیرالمو منین علیه السلام که حقیقت ((مرگ )) را به روشنى دریافته و معنى آن را درک کرده است چنین مى فرماید:
والله لابن ابیطالب انس بالموت من الطفل بثدى امه .
((به خدا سوگند که انس پسر ابوطالب به مرگ از انس به پستان و شیر مادرش بیشتر است .))
در مورد متقین و چگونگى علاقه آنها به مرگ در خطبه همام مى فرماید: اگر خداوند اجل و مدتى در دنیا برایشان تعیین نمى فرمود، از شوق ثواب و بیم عذاب حتى یک چشم بهم زدن نیز جان در بدشان قرار نمى گرفت.
و همسر آن حضرت فاطمه زهرا (س ) ((مرگ )) خود را از خداوند مى خواهد و مى فرماید:
اللهم عجل وفاتى سریعا
((خدایا! هر چه زودتر مرگ را برسان .)) (و از این دنیاى پر درد و رنج مرا نجات ده و به آخرتى که جاوید است منتقل کن .)

دوم : دلبستگى به دنیا. ترس از((مرگ )) گاهى به خاطر دل بستگى به دنیا است ، انسانى که عمر خود را صرف تیمار بدن کرده باشد هنگام مرگ و انتقال روح به عالم جدیدى بسیار بیم ناک است ؛ زیرا او در لجن زار طبیعت غوطه ور بوده و با عالم جدیدى که بدان جا منتقل مى شود هیچ آشنایى ندارد. وى دنیا را منزل حقیقى خود پنداشته ، به آن خو گرفته و دلبستگى شدیدى پیدا کرده است ، از این رو هنگام احتصار و قالب تهى کردن ، حالت بسیار بدى او دست خواهد داد.
ولى همین انسان ، اگر در این عالم رشته ارتباط خود را با عالم آخرت محکم کند، به پروردگار میل و علاقه و محبت بورزد و با ساکنین حرم قدس الهى آشنا شود، به اهل بیت عصمت و طهارت تمسک جوید و همت خود را صرف دنیا نکند، با اشتیاق فراوانى به عالم دیگر منتقل مى شود و به محل خویش پرواز مى کند. نه تنها از ((مرگ )) نمى ترسید، بلکه آن را شیرین تر از عسل مى یابد.
سوم : تهیه نکردن توشه : سومین علت ترس از ((مرگ ))، این است که ما توشه راهى براى سفر آخرت آماده نکرده ایم و عمل نیکى انجام نداده ایم تا باعث نجات ما شود. اگر آخرت خود را آباد کرده و از پیش ‍ چیزى فرستاده باشیم و یقین بدانیم که آن جا در رفاه هستیم ، منزل و مکان آماده و آباد داریم ، چرا از ((مرگ )) بترسیم و وحشت داشته باشیم ؟
شخصى به خدمت حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم آمد و عرض ‍ کرد: یا رسول الله ! چرا من از ((مرگ )) کراهت دارم ؟ فرمود: آیا مال و ثروتى دارى ؟ عرض کرد: بلى ، فرمود: براى قیامت خودت چیزى فرستاده اى ؟
عرض کرد: خیر، فرمود: به همین علت از ((مرگ )) مى ترسى و کراهت دارى
در مجلسى که امام حسن مجتبى علیه السلام حضور داشتند، صحبت از ((مرگ )) شد. شخصى عرض کرد: یابن رسول الله ! چرا ما از مرگ خوشمان نمى آید؟ فرمود: براى این که آخرت خود را خراب و دنیایتان را آباد کرده اید، از این جهت ناراحتید که از عمران و آباد به سوى خرابه و ویرانه منتقل شوید.
هم چنین کسى از اباذر پرسید: چرا ما از مرگ ناراحت و گریزانیم . در جواب گفت : چون دنیاى خود را آباد و تعمیر نموده و آخرت را ویران کرده اید. لذا خوشتان نمى آید که از عمران به خرابه روید.
قرآن مجید هم ، اعمال نادرست و خلاف مردم را که موجب کیفر و عذاب الهى است ، تنها عامل ترس از مرگ معرفى مى کند و مى فرماید:
ععع قل یا ایها الذین هادوا ان زعمتم انکم اولیاء لله من دون الناس فتمنوا الموت ان کنتم صادقین و لا یتمنونه ابدا بما قدمت ایدیهم و الله علیم بالظالمین
(اى محمد) ((بگو: اى کسانى که یهودى شده اید! اگر مى پندارید که تنها شما دوستان خدا هستید نه دیگران ، پس آرزوى مرگ کنید اگر راست مى گویید، ولى آنان به سبب کارهاى نادرست و زشتى که انجام داده اند هرگز تمناى مرگ نخواهند کرد و خداوند به (اعمال ) ظالمان آگاه است )).
آرى ، کسانى از ((مرگ )) مى ترسند که عمرشان را در غیر طاعت خدا سپرى ساخته اند وگرنه افرادى که على گونه زندگى کرده اند همانند او به مرگ بیش از طفل به پستان مادر علاقه دارند.
نیز آن حضرت درباره آمادگى براى ((مرگ )) مى فرماید: کسى که واجبات را انجام داده و محرمات را ترک نموده است و مکارم اخلاق را داراست باکى ندارد که ((مرگ )) بر او وارد شود یا او مرگ حضرت رسول صلى الله علیه و آله و سلم مى فرماید: زیرک ترین افراد کسانى هستند که بیشتر به یاد ((مرگ )) باشند و خود را براى آن آماده نمایند

مرگ پاک شدن از گناهان
امام حسن عسگرى علیه السلام نقل مى کند: پدرم امام هادى علیه السلام به عیادت یکى از اصحابش که در بستر مرض افتاده بود تشریف برد و دید آن مرد گریه مى کند و از ترس ((مرگ )) در جزع و فزع است .
فرمود: اى بنده خدا! تو از ((مرگ )) در هراس و گریه اى ، براى این که معناى ((مرگ )) را نمى دانى . بعد از آن فرمود: من از تو سئوالى مى کنم . جواب بگو!
اگر فرضا تمام بدن ترا چرک و کثافات فرا گیرد و از بسیارى این چرکها و کثافات و پلیدى هایى که در تو نشسته است در رنج و آزار باشى و در عین حال دمل هایى در بدن تو پدیدار شود و مرض جرب و سوداى خشک پیکر ترا فراگیرد و بدانى اگر حمام بروى و بدن خود را بشویى تمام این مرض ها و کثافات از بین مى رود و بدن تو پاک و پاکیزه مى شود، آیا دوست ندارى که به حمام روى و شستشویى بنمایى و تمام این چرک ها و آفات را از بین ببرى و از خود دور کنى ؟ یا آن که رفتن به حمام را ناپسند دارى و حاضر نیستى بدان جا، گامى نهى و با تمام این کثافات و آفات صبر مى کنى و مى سازى ؟
مریض عرض کرد: یا بن رسول الله ! دوست دارم به حمام بروم و تمام آلودگى ها را بزدایم و از خود دور گردانم .
حضرت فرمود: ((مرگ )) هم براى انسان مو من در حکم حمام و تطهیر و شستشو است ، آن چه از گناهانى که انجام داده اى و به واسطه طول مرض و سایر امور هنوز از بین نرفته و باقى است ، به واسطه ((مرگ )) تمام آنها از بین مى رود و از بدى ها و گناهان پاک و پاکیزه بیرون مى آیى .
اى مرد! بدان که چون بر ((مرگ )) وارد شوى و از این دریچه عبور نمایى از هرگونه اندوه و غصه و آزار و رنجى نجات یابى و در دامان هرگونه سرور و فرح و انبساطى قرارگیرى .
سخنان آن حضرت در مریض اثر کرد، دلش آرام گرفت و از طپش ایستاد. با نهایت خرسندى و نشاط چشمان خود را فرو بست و جان به جان آفرین تسلیم نمود

نیز از حضرت امیرالمو منین علیه السلام نقل شده : از رسول خدا شنیدم که فرمود: مو من وقتى از دنیا مى رود، اگر گناهان او به اندازه گناهان همه اهل زمین باشد ((مرگ )) او باعث مى شود که همه آن ها بخشیده شود و از گناهان پاک گردد
نیز از امام صادق نقل شده : ((مرگ )) کفاره گناهان هر مو منى است . (مو من به واسطه ((مرگ )) تصفیه و تزکیه و تطهیر مى شود

مرگ در نظر ائمه
درباره ((مرگ )) و حقیقت آن : ائمه معصوم علیهم السلام نظراتى داده و هر کدام براى فهم مردم و تقریب ذهن به نحوى ((مرگ )) را تعریف کرده اند.
به امام صادق گفتند که : ((مرگ )) را براى ما توصیف کن . فرمود: ((مرگ )) براى مو من بهترین بوى خوش است که آن را جلوى بینى خود برده و کشد. لذتى تمام برده و به دنبال آن به خواب مى رود و تمام درد و رنج و ناراحتى او از بین مى رود.
و براى کافر مانند مارگزیدگى و عقرب گزیدگى یا سخت تر از آن است .
بعضى مى گویند: ((مرگ )) براى کافر از بریدن بدن او با اره ، و قیچى کردن با مقراض ، و کوبیدن با سنگ ، و گذاشتن میله وسط سنگ آسیا در چشم او و به گردش در آوردن ، سخت تر است .
هم چنین امیرالمو منین علیه السلام خواستند که : ((مرگ )) را براى ما توصیف کن . فرمود: ((مرگ )) چیزى است که به نعمت هاى جاوید، یا به عذاب هاى دائم بشارت مى دهد، یا چیزى مبهم و نامعلوم است . دوستان و مطیعان ما را به نعمت هاى جاوید و دشمنان و مخالفان ما را به عذاب دائم بشارت مى دهد، مرگى که مبهم و نامعلوم است . مربوط به مو منینى است که در گناه زیاده روى کرده اند، شاید به شفاعت ما برسند و از عذاب نجات یابند و شاید شفاعت ما شامل حالشان نشود و به عذاب گرفتار آیند و عذاب از سیصد هزار سال کمتر نباشد.

انتخاب طبیعی و مرگ
در تئوری داروین و فرگشت، موجوداتی که دارای عمری کوتاه ولی زاده های بیشتری باشند، دارای شانس بالاتری برای بقا هستند.از همین رو وجود مرگ، خود یکی از ویژگی های مهم بقا برای ژن می باشد.
پیر شدن
چگونگی پیر شدن و در نهایت مرگ موجودات زنده هنوز به صورت قطعی مشخص نشده است. به صورت نظری سلولها توانایی تقسیم تا بینهایت و نامیرا را دارا می باشند. اما در دی ان ای(DNA) زائده هایی به نام تلومر وجود دارد که در هر تقسیم سلولی اندازه آنها کوتاهتر شده و در نهایت پس از به پایان رسیدن آن تقسیم سلولی متوقف می گردد. این سیر از ابتدای شکل گیری جنین و سلول تخم آغاز می گردد و تا پایان مرگ موجود زنده ادامه دارد. اندازه تلومر هر فرد بسته به ساختار ژنتیکی اش متفاوت است. در بعضی از مواقع که دی ان ای فرد دچار جهشمی گردد، سلولهای نامیرا یا سلولهای سرطانی شکل می گیرند که در تقسیم سلولی آنها، اندازه تلومر ثابت مانده و به عبارتی دارای ویژگی نامیرایی می باشند و در نهایت به خاطر همین ویژگی، باعث مرگ موجود زنده می گردند.

منابع
1. Kastenbaum, Robert ۲۰۰۶. "Definitions of Death". Encyclopedia of Death and Dying. Retrieved on ۲۰۰۷-۰۳-۳۱.
2. Information theoretical death
3. رقابت، انتخاب طبیعی و انقراض از ویکی پدیای انگلسی
4. تلومر ها، ویکی پدیای انگلیسی
5. علوم زیستی و بهداشت، کلیه رشته ها (پایه اول متوسطه، عمومی)، چاپ دوازدهم ۱۳۸۹
6. سوره کهف، آیه 29.
7. سوره انسان، آیه 3.
8. سوره آل عمران، آیه 26.

3


تعداد صفحات : 12 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود