تارا فایل

تحقیق در مورد چدن خاکستری


 بسم الله الرحمن الرحیم
در جستجوی نام
براین خواست ، قامت راست نکرده ام که بنویسم قوم سیستانی تاریخی به بلندای آفتاب دارد و شبان مهتابی در کناره هامون فرمند ، نقل ستاره بر گیسوان اسطوره هایش می زیرد و حماسه هایش در بهار زائی مردان دیرینه دانشورش باغ و بنفشه می انگیزد . اما تاریخ را نمی توان به انکار نشست و از راست کرداری قومی ، سخن بر زبان نراند که یاقوت روشن چشم سپیده دمان بلاد بوده و " یازدهمین جائی که اهورامزدا آن را به بهترین وضعی بیافرید " سیستانی که تو امروز می بینی و من به سوگواریش پیراهن صبوری کلام ، چاک داده ام و خون خزان گلبانش را بر دست و روی منصور قلم مالیده ام ؛ روزگاری دراز ، مهد رادی و پایمردی بوده و دستان اسطوره هایش ، گهواره جنبان داد و دهش و دانایی ، آنروزها که کرتابی دونان ، چراغ اندیشه اش را می افسرد ، اسطوره هایش به شریعت آدم و نوح ، پاک جان بوده اند و از نماز دیو دروغ و دعا و پلشتی به دور نه چشمی به ناروایی آشفته اند و نه گوهر عفافی به سیاهمردی سفته اند . خداوند بی چون ماه و سپهر و گردان ، گواه پاک جانی شان بود و پلشت خواری و گناهکاری ، نکوهش همواره شان . نه نانی به فرد نامی از خداوندی ستانده اند و نه در گریوه پر پیچ آزار یاران به مردار خواری مقام و منصب دیگران مانده اند .
سیستانی که تو امروز می بینی و من به چاره جوئی زخمش مرهمی جز نگاه آه تبدار ندارم روزگاری " مدینه الغدرای " پولاد مردان آهن عقیده کوه اندیش بوده که دروازه هایش جز به دیدار راستی و راستکرداری گشوده نشد و مردمانش جز به نیکی و نیک رایی ستوده نشده اند و " سیستان " نام بر او نهادند از آنروز که " ضحاک " بر " گرشاسب " میهمان شد و ضحاک به پنداری ناپاک طلب زن و شبستان کرد و گرشاسب او را بگفت : " هشدار که اینجا شبستان نیست ، " سیوستان " است " و سیو یعنی مرد و سیستان خلاصه سیوستان است به معنای " سرزمین مردان " سیستانی که تو امروز می بینی و من به ناموس سخن تکیه داده ام تا در گرمگاه حادثه ، جوشن کلام بر تن خام قلم راست شود جایی است که نوح در آن نماز بگذارد و در حق مردمانش لب ها به دعا بگشاد که " یارب این سرزمین را از آفات نگاه دار و این قوم را صاحب توفیق گردان و در چشم مردم عزیر دار " . هم اینجا بود که زنان بزرگانش را آل مردان و معاویه ، گیسوی عفاف تراشیدند و رنج باج در افزودند ، اما حنجره به لعن آفتاب و عدالت مطلق ، ابوتراب علی (ع) نیالودند و ، هم اینجا بود که رزم نامه مردانش ، نشان "جنگ بند مدود " گشت و یکصد و پنجاه گوهر برتر سیستانی ، چهارده هزار " اوزبان " را یرو سینه شکست و اما … چه روی داده که بر سفره گشوده مستعمرات این بی نهایت از " کشمیر " تا " دریای هند " و " کرمان " و " اسفزار " و " سند " به یک پاره جگر جغرافیای کوچک دست آموز خود امروز خو گرفته و مردمش پیشانی آبرو به استان " ترکمن صحرا " و " سرخس " و دیگر جا سوده اند و در کوچ دائم خود ، درد و داغ همواره غربت آزموده اند ؟ چه روی داده که اینک بایه گیسوان مرثیه را پریشان سازم . رسم و راه صبوری به بارشی سرب اندود براندازم و بر جای پای دیر و زیان سوگنامه ای از سر سوز و نیاز بسرایم ؟ ستم ! آتش افروزی ستم هزار و یک بلای نا خوانده مانده در تاریخ . ستم پنهان جاهلان و جابران و جویندگان هجری آز ، ستم عریان " توران و مغول و تیمور و ترکمان و غز و ازبک و افغان " ستم پنهان و آشکار روسپیان روسیه و انگلستان و ایران عزیر کرده بیگانگان . ستم همکاسگان روی در ویل سیاه نفاق نهان کرده . ستم مظفرالدوله های مست وملنگ جهالت . ستم امیر زادگان خبث و شنعت و خیانت . ستم قاجار و " میر علم خان " و " سرکار " ستم ایل و " فامیل هزار فراماسونر علم " و شاخ و برگ های این درختک های ریشه اندیشه در خلط و خون دوانده میوه فقر و فلاکت داده . سر آن ندارم تا در نوشتارم به این کف آب های اقیانوس سرختاب بشری به این دوزخ اندیشان کبود جامه تلخ جان بپردازم که این خود بوسه بر نیش افعی ضحاک نفس آنان دارد . این سرنوشت قومی است که داغ نکبت بیگانه را بر شانه های فرسوده اش می بیند و اینده اش را در امواج ابر نه قومی آزمندی آنان که دراندیشه نام و نان اند ونه چراغای شب ماندگان ، آنان که مردم گشاده دست و گشوده و ساکت و صبور سیستان را جز به سودای اسمی و علمی از سر زیاده خواهی نمی خواهند و نمی جویند و مروارید اشکی از دریای سرخ جوش چشمی جز به نیت تکاثر و ثروت اندوزی بر نمی چیند .
با تلخیص و تصرف از ط عباس باقری "
نام : مناجات
بارالها : بزرگی ات را چگونه شکر گویم که در زبانم وسعت جای نگیرد .
یگانه معبودا : کرمت را چگونه سپاس گویم که عقلم را بار ندهند .
عزیرا : جز دل کسی نیست که بتواند تعریف کند وجودت را ؛ پاس گوید لطفت را و حمد گوید هر چند کم . وای بر آن دم که پای این نیز در گل تن جا بمانه ، آنگاه انسان چه می تواند بکند ؟ ولله هیچ .
بزرگا این شمع کوچک را در ویرانه وجودم خاموش مگردان ؛ تا پروانه روحم بی معشوق نگردد .
میلادی ـ راستی
حرف سکوت
ای معصوم عصمت روی علم پیشه ای سرو خرامان که بر زورقی از جنس دل در دریای عشق تلاطم رویاهایم را فرمان روایی می کنی ، ای که بر قل آمالم که اکنون کوه آلام گشته فریاد غرور سر می دهی ، فراقت غمی جانکاه بر کام نشانده که قصد برخواستن ندارد ، غمی که تار تار روحم را به نوازیدن می گیرد . غمی که دل دوزخ را هم آتش می زند !
سبز قبای سبز چشم من ، چشمانت جز به سبزی ننگرد ، مبادا که روحت را به جزاین آزرده سازند تا الماس گوهران اشک بر روی همچو ماهت جاری گردند و روح تشنه ات را سیراب سازد .
آن رخسار چون بهشت کور سوی امیدی است در این سوی و آن سوی نینوای نا امیدی من که ناقوس وار زنگ تپش را برایم به نوا می خواند تا به اشاره چشمانت اجازه زندگی یابم ، لیک جان را جز به تمنای لطفت آرامی نباشد .
نامت را بر تخت سنگ های کوشک دلم حک کردم تا از آتشفشان وجودم گرمایی را برایت به ارمغان آرد ، دیگر چه جای بیان در برون که خود آگهی از درون .
میلاد سلامتی ـ فیزیک 81
جام شفق
روزی که در جام شفق مل کرد خورشید * بر خشک چوب نیزه ها گل کرد خورشید
شید و شفق را چون صدف در آب دیدم * خورشید را بر نیزه گویی خواب دیدم
خورشید را بر نیزه آری این چنین است * خورشید را بر نیزه دیدن سهمگین است
بر صخره از سیب زنخ بر می توان دید * خورشید را بر نیزه کمتر می توان دید
در جام من می پیش ترکن ساقی امشب * با من مدارا بیشتر کن ساقی امشب
بر آبخور آخر مقدم تشنگان اند * می ده حریفانم صبوری می توانند
این تازه رویان کمند زندان زمین اند * با ناشکیبایان صبوری را قرین اند
من صحبت شب تا سحوری کی توانم * من زخم وارم من صبوری کی توانم
تسکین ظلمت مهر کوران را مبارک * ساقی سلامت این صبوران را مبارک
من زخم های کینه دارم بی شکیبم * من گرچه اینجا آشیان دارم غریبم
من با صبوری کینه دیرینه دارم * من زخم آدم اندر سینه دارم
من زخم دار تیغ قابیل ام برادر * میراث خوار رنج هابیلم برادر
یوسف مرا فرزند مادر بود در چاه * یحیی مرا یحیی برادر بود در چاه
از نیل با موسی بیابانگرد بودم * برادر با عیسی شریک درد بودم
من با محمد از یتیمی عهد کردم * با عاشقی میثاق خون در مهد کردم
بر صور شب با عنکبوتان می تنیدم * در چاه کوفه وای حیدر می شنیدم
بر ریگ صحرا با اباذر پوده کردم * عماروش چون ابر ودرپ مویه کردم
تا همچو اشتر باز راندم * باشیم از معراج دار آواز خواندم
من تلخی خود در جام دارم * صفای رنج مجتبی در کام دارم
من زخم خوردم صبر کردم دیر کردم * من با حسین از کربلا شبگیر کردم
آنروز در جام شفق مل کرد خورشید * برخشک چوب نیزه ها گل کرد خورشید
فریادهای خسته سر بر اوج می زد * وادی به وادی خون پاکان موج می زد
بی درد مردم ما خود بی درد مردم * نامرد مردم ما خود نامرد مردم
از پا حسین افتاد ما بر پای بودیم * زینب اسیری رفت و ما برجای بودیم
از دشت بر ریگ محرم نطع کردند * دست علمدار خود را قطع کردند
نوباوه گان مصطفی را سربریدند * مرغان بستان خدا را سر بریدند
در برگ ریز باغ زهرا برگ کردیم * زنجیر خاییدیم و صید مرگ کردیم
چون بیوه گان ننگ سلامت ماند ما را * تاوان این خون تا قیامت ماند ما را
علی معلم
ضرورت سرمایه گذاری در سیستان
پنج سال است که زمین های سیستان در حسرت آب به سر می برند ابرها با این منطقه از کشورمان نامهربان شده اند هیرمند نبض سیستان در خاموشی به سر می برد و آن جوش و خروش سالهای پیش را ندارد . روستاهای سیستان یکی پس از دیگری بر اثر خشکسالی خالی و متروک می شوند چون اقتصاد مردم این منطقه متکی به زمین های کشاورزی بوده و قهر طبیعت آن را از آنها گرفته است . سیستانی که زمانی به انبار غله معروف بوده است اکنون بعضی از مردمانش حتی توان خرید یک قرص نان را هم ندارند و شب سرشان را گرسنه بر بالین می گذارند . البته ناگفته نماند که این اولین تجربه ما از خشکسالی نیست . بسیاری از مردم سیستان در سال های قبل به دلیل خشکسالی به مناطق دیگری از کشور مهاجرت کرده اند . اگر خشکسالی به همین منوال ادامه داشته باشد تا چند سال دیگر ، کمتر کسی را می توان در روستاها دید . دراین مدت پنج سال مردم بسیار فقیر گشته اند مسئولین محترم باید به فکر این منطقه از کشورمان باشند . از سرمایه گذاران داخلی و حتی خارجی بخواهند و تشویق نمایند که دراین مناطق سرمایه گذاری کنند . اگر از قبل فکر حالا را می کردیم و با توجه به اینکه منابع آبی ما از کشورهمسایه افغانستان تامین می شد ، نباید روی بعد کشاورزی زیاد حساب می کردیم . حداقل در کنار این ، کارهای صنعتی دیگری در منطقه ایجاد می کردیم تا به یکباره رکود اقتصادی را در منطقه شاهد نمی بودیم . ما از شعارهای " شهر سوخته با قدمت پنج هزار ساله داریم ، رستم و اسفندیار داشتیم و… " به جایی نمی رسیم . به قول معروف داشتم داشتم حساب نیست .. حالا چه داریم ! آیا با این شعارها دردی از دردهای مردم ما دوا می شود ؟
برگرفته از روزنامه هیرمند
و بعد از رفتنت
و بعد از رفتنت آسمان گر گرفت و ماه خاموش شد و دستهای باد چه بی رحمانه شاخه های یاس باغ خانه را چیدند پنجره ها همه بر جایان لرزیدند ، سروها و کاج ها خشکیدند و کبوتر ها چه ناباورانه در امتحان پرواز مردود شدند .
آفتاب قصد غروب نداشت و ماه قصد طلوع خورشید کماکان می سوخت نفس ها در سینه حبس شده بود و قصد رهایش نداشت سیلاب دیدگان می خروشید و سر قدرتمند غرور نمی توانست آنرا متوقف سازد و نگاه دوخته شده بود به عشقی گمشده
در پیچ جاده و بعد از رفتنت بود که دانستم من نیز باید از خود بروم .
مریم کیخانی ـ زبان 80
دغدغه
قاب عکس تو
غروب قاب عکس خالیت را از اشک هایمنهفته می کنم .
سال ها می گذرد باز به آن هجوم می آورم تا شکوفه های عشق را در آن بپرورانم .
اما هنوز مدت ها پشت پنجره ایستادم تا شاید سایه تو از پشت پرده عبور کند .
اما .. قاب عکس خالی و اشک هایم هنوز در آن نهفته است
و تو در پشت پرده ها سال هاست که گم شده ای
کسی خواهد آمد
پشت نرده های گریه اسیر شده ام و اشک هایم در چشمان پر فروغ افق گم شدند .
تو کجا رفته بودی ، من در خیال تو را باور می کردم و هنوز در کنار این رچه خاطرات با دسته گل گلایل سفید اشک بار به انتظار مانده بودم .
اماتو نیامدی .. سال ها بعد فهمیدم که تو وجود نداری یا فهمیدم که تو نخواهی آمد ؛ اما هنوز می دانم که باید در ایستگاه انتظار با دسته گل منتظر کسی باشیم .
کسی که خواهد آمد و چشمان افق باز پر از اشک می شود و گریه ها و های هوی مرغان دریا گم می شوند و باز من در ظلمانی خودم خواهم ماند و می دانم که او خواهد آمد .
رویا رمضانی نژاد
مبانی فکری تربیت در استان
در نگاهی گسترده تربیت در استان سیستان و بلوچستان با توجه به بافت قوی منطقه و ارتباط نزدیک مردم با یکدیگر وهمچنین پایبندی آنها به مذهب مورد اعتقاد خویش آمیخته ای از اصول تربیت قومی ، دینی و مذهبی است . فرد از هنگام تولد به عنوان یک عضو از خانواده فامیل و طایفه خویش پذیرفته می شود لذا باید تربیت او بگونه ای باشد که ضمن رشد فردی ، شخصیت اجتماعی وی نیز رشد یابد بنابراین فرد در حین استقلال در اعمال و رفتار خویش باید برای حفظ جایگاه خانوادگی خویش نیز بکوشد و برای اینکه در میان اقوام خود جایگاهی مناسب کسب نماید باید اصول رفتاری خویش را به نحوی تنظیم نماید تا به جایگاه قومی اش لطمه ای وارد نشود زیرا در غیر اینصورت از چرخه حمایتهای موثر مادی و معنوی اقوام خویش خارج خواهد شد .
در این نوع تربیت اعتقاد به خدای متعال در راس امور است و جوهر ارزشها و اخلاق از ثبات برخوردار است ( یعنی انسان ارزشها را نساخته بلکه این ارزشها بخشی از ماهیت جهان است که باید توسط فرد فرا گرفته شود مثلاً خصوصیاتی ماند گذشت ، دوستی ، عفت ، صداقت ، شجاعت و.. بالذاته وجود دارند و در همه جا به عنوان ارزش تلقی می شوند و این فرد است که باید هر چه بهتر آنان را فرا گیرد ) رعایت این ارزشها است که باعث اعتبار و موفقیت فرد در زندگی فردی و اجتماعیش خواهد شد و همچنین باید به این نکته توجه داشته باشد که عمل بد او ، نه تنها خود او بلکه خانواده ، فامیل و جامعه او را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد .
لذا فرد خود را در یک نظام کلی و با ثبات که بر اساس سلسله مراتب طولی مرتب شده اند خواهد یافت که همیشه و همه جا همچون رشته هایی نامرئی او را هدایت خواهند کرد بر این اساس فرد به عنوان یک نیروی رشد یابنده برای آینده پذیرفته می شود و برای رشد مرحله به مرحله اش باید برنامه ریزی شود تا در هر مرحله از سنش بر اساس جنسیت آنچه را که لازم است بیاموزد .
نتیجه گیری اینکه این نظام فکری تربیتی باعث شده که مردان و زنان این منطقه عموماً انسانهایی مستقل ، اجتماعی و با تدبیر بار آیند بطوریکه حتی در سنین نوجوانی و جوانی نیز از استقلال فکری کافی برخوردار می باشند و هر کس بر اساس جنسیت خویش تربیت شایسته اش را فرا گرفته است و توانائی راهبری زندگی فردی و اجتماعی خویش را دارد .
هدف : متالوگرافی چدن سفید
چکیده :آزمایش ما در مورد چدن سفید هیپوتکتیک بود که دارای ساختار پرلیت و سمنتیت ( لدبوریت ) و یرلیت و همچنین رگه های سیاه رنگ گرافیت می باشد .
تئوری :
چدنها همبستر سه تایی از آهن ، کربن ، سیلیسیم هستند که در آنها عناصری نظیر منگنز ، فسفر ، گوگرد نیز وجود دارد علاوه بر آن فلزاتی مانند کروم ، نیکل ، مولیبدن ،مس ، وافادیم ، منیزیم ، سدیم می توانند در چدنها موجود باشند . چدنها بر حسب نوع ساختار میکروسکوپی شان تقسیم بندی می شوند درحقیقت شکل کردن مبنای تقسیم بندی آنهاست بر این اساس شش نوع چدن وجود دارد : 1) چدن خاکستری 2) چدن سفید 3) چدن چکش خوار 4) چدن با گرافیت کروی ( داکتیل ) 5) چدن با گرافیت فشرده 6) چدنهای آلیاژی
چدن سفید : Fonte Blanche
انجماد چدنها به دو صورت با گرافیت آزاد و بدون گرافیت آزاد صورت می گیرد . که انجماد بدون گرافیت آزاد موجب تشکیل شدن چدن سفید می شود .
چدن سفید آلیاژی از آهن و کربن است که محتوی بیش از 7/1 درصد کربن بوده و انجمادش در سیلیسیم نیمه پایدار انجام می پذیرد و تقریباً تمامی کربن چدن سفید درترکیب بین نشین Fe3,C با آهن ترکیب شده است . مبنای این نامگذاری ظاهر سطح مقطع شکست این نوع چدنها می باشد . به علت وجود توده های سمنتیبیت در ساختمان میکروسکوپی این نوع چدنها سطح مقطع شکست آنها سفید ، براق و حالت دانه ای دارد .
چدنهای سفید استحکام فشاری سیار ، مقاومت سایشی عالی و سختی بالایی دارند . اصولاً چدنهای سفید به خانواده ای از چدن اطلاق می شود که کربن در آنها به صورت ترکیب بوده و بصورت آزاد یافت نمی شود از نظر تولید چدن سفید به دو دسته تقسیم می شوند :
1) چدن سفید تبریدی
2) چدن سفید آلیاژی
چدن سفید تبریدی در اثر سریع سرد کردن در چدنهای با ضخامت کم بوجود می آید که برای مصارف سایش و تمیزکاری به عنوان ساچمر به کار می رود و چدن سفید آلیاژی که با استفاده از عناصر کاربیدزا بوجود می آید .
چدن خالدار :
تحت شرایطی که ترکیب شیمیائی مذاب ، سرعت سرد شدن و نحوه انجماد طوری باشد که قسمتی از کربن در ضمن انجماد به صورت گرافیت رسوب کرده و بقیه به صورت سمنتیت ردآید ساختمان میکروسکوپی حاوی رگه های سیاه رنگ و نواحی سفید رنگ سمنتیتخواهد بود از این رو به چدن خالدار موسوم است . اثر درصد سیلیسیم و کربن مذاب و نحوه انجماد آن بر روی ساختار زمینه چدن تاثیر دارد .
شرح آزمایش :
ابتدا نمونه را انتخاب نموده و بوسیله سنگ فرز ستونی آنرا پرداخت و گونیا می نمائیم سپس بوسیله سمباده خطوط به جای مانده سنگ فرز را از آن سطحی از قطعه که می خواهیم متالوگرافی کنیم از بین می بریم که از مش های 1200 ـ 1000ـ 400 ـ 220 استفاده می کنیم .باید دقت کنیم که بعد از هر بار عوض کردن سنباده جهت کشش قطعه بر روی سنباده نیز 90 درجه تغییر پیدا می کند بعد از مرحله سنباده کاری قطعه باید پولیش شود که پرداخت نرم نامیده می شود در پولیشکاری اثرات و خطوط ناشی از سنباده ازبین می رود که در دو نوع الکتریکی ( بوسیله الکترولیز ) و مکانیکی ( توسط موتور الکتریکی و صفحه گردان) وجود دارد و برای اینکه در پولیشکاری قطعه ما گرم نشود و عمل سریعتر انجام شود از پودر Al2O3 و آب بصورت سوسپانسیون استفاده می کنیم بعد از اینکه مرحله پولیش تمام شد نمونه باید اچ شود که اج نیز دردو نوع الکتریکی ( الکترولیز ) و شیمیائی که در آن ازمحلول اچ استفاده می شود که ما برای نمونه مورد نظر خود از محلول نایتال (nital) که شامل اسید نیتریک و الکل اتیلیک می باشد استفاده می کنیم . بعد از اچ باید قطعه را در زیر میکروسکوپ مورد مطالعه قرار داد که با مشاهده تصویر متوجه شدیم ساختار پرلیت و سمنتیت ( لدبوریت ) و پرلیت وهمچنین رگه های سیاه رنگ گرافیت می باشند .

تفسیر نتایج :
با توجه به تصاویر بالا و همچنین مطالب ذکر شده نتیجه می گیریم این چدن ساختاری بین چدن سفید و خالدار داشته و دارای زمینه لدبوریت ( فریت و سمنتیت ) و پرلیت و رگه های سیاه گرافیت می باشد . معمولاً این نوع چدنها در قطعات مقاوم در مقابل سایش در صنایع استخراج و… استفاده می شود .
هدف : چدن خاکستری و ریز ساختار آن زیر میکروسکوپ
چکیده :
آزمایش ما درمورد چدن خاکستری با گرافیت نوع A بوده که ابتدا قطعه را به ترتیب با سوهان ، سمباده ، پولیش صیقلی و پرداخت می کنیم و سپس قطعه برای اچ آماده می شود که از محلول نایتال برای اچ کردن استفاده می کنیم و سپس برای مطالعه زیر میکروسکوپ متالوژی نور از بالا برده می شود تا فازها مورد بررسی قرار گیرد که این چدن دارای گرافیت نوع A بوده و زمینه فریتی ـ پرلیتی دارد .
تئوری :
کربن می تواند به دو صورت آزاد یعنی گرافیت و یا بصورت ترکیبی سمنتیت باشد اگر مذاب چدن در قالب به آهستگی سرد گردد تمام یا حداکثر قسمتی از کربن در آن به صورت گرافیت خواهد بود در حالی که ایجاد سمنتیت نتیجه سرد شدن سریع مذاب در قالب است از آنجایی که گرافیت عنصری نرم و ضعیف است لذا حضور آن در چدن خاکستری باعث ضعیف شدن زمینه فلزی می گردد و در هنگام اعمال نیرو قطعه گرافیت به صورت شیارهایی عمل کرده و اشاعه و انتشار ترک در قطعات چدن خاکستری را تسهیل می نماید . چدن خاکستری دارای گرافیت ورقه ای است . از انجا که مقطع شکست این نوع چدنها خاکستری است از این رو به چدنهای خاکستری مشهور است . چدنهای خاکستری معمولاً به سادگی ماشینکاری می شوند و جاذب ارتعاش و شوکهای حرارتی هستند بر طبق استاندارد (ASTM) نحوه توزیع گرافیت در ساختمان میکروسکوپی چدنهای خاکستری به 5 نوع تقسیم بندی می شوند که از A تا E نامگذاری شده اند .
گرافیت نوع A : لایه های گرافیت به طور یکنواخت در زمینه پخش می شوند . منتها دارای جهات خاصی نمی باشند این نوع توزیع اکثراً درچدنهای خاکستری با ضخامت زیاد تا متوسط دیده می شود و در کاربردهای سایشی نظیر سیلندرهای موتورهای احتراق داخلی استفاده می شود. گرافیت نوع A با اندازه های متوسط نسبت به انواع دیگر آن مزیت دارد این گرافیت ها در چدنهای خاکستری هنگامی بوجود می آیند که جوانه زای کافی در مذاب موجود بوده ( یعنی عمل تلقیح با فرد سیلیسیم به درستی انجام شده ) و قطعات نیز به آهستگی سرد شده باشند .
گرافیت نوع B : در این حالت توزیع گرافیت های لایه ای اصولاً به توزیع گل زری موسوم است معمولاً در چدنهای با ترکیب شیمیائی نزدیک به یوتکتیک که از انجماد آنها با تعداد معدودی جوانه انجام گرفت میشود در مرکز هر مجموعه لایه های گرافیت نازک و ظریف می باشند علت این امر تحت انجماد موقتی است که در شروع انجماد بوجود می آید سپس باآزاد شدن گرمای نهان انجماد درجه حرارت مذاب افزایش یافته و تحت شرایط موقتی ازبین می رود . بنابراین ادامه انجماد در درجه حرارت معمولی انجام گرفته و در نتیجه لایه های گرافیت خارجی در هر مجموعه ضخیم تر و درشت تر خواهند شد از نظر ابعاد این نوع گرافیت در مقاطع نازکتر ( در حدود 10 میلی متر 9 و بر روی سطوح مقاطع متوسط دیده می شود . و گاهی نیز از عملکرد ضعیف جوانه زاها می باشد این نوع گرافیتها در زمینه فریتی توزیع می شوند وجود گرافیت نوع B در چدنهای خاکستری خواص مکانیکی را تنزل داده و سطوح تمام شده پس از ماشینکاری دارای کیفیت خوبی نخواهد بود .
گرافیت نوع C : در این نوع توزیع لایه های ضخیم بزرگ و مستقیم گرافیت ( گرافیت نوع کیش ) همراه با لایه های نازک و کوچکتر گرافیت در ساختمان دیده می شود . گرافیت نوع C در چدنهای هیپر یوتکتیک (hypereutectic) یعنی تحت شرایطی که گرافیت قبل از شروع انجماد یوتکتیک در مذاب تشکیل شود دیده می شود از آنجایی که این نوع گرافیت های درشت سهل تر می توانند حرارت را هدایت کنند لذا در قطعاتی که قابلیت انتقال حرارتی در آنها مطرح است نظیر قالب شمشرها می تواند باشد . مقاومت این چدنها در مقابل شوکهای حرارتی زیاد است به هر حال ذکر این نکته ضروری است که به علت درشت بودن گرافیت ها سطوح تراشیده شده قطعات دارای حفره های زیادی می گردد از سوی دیگر درمواردی که کیفیت خوب سطح قطعات ماشینکاری شده و با استحکام و مقاوم به ضربه نسبتاً خوب مورد نظر باشد گرافیت نوع کیش مناسب نمی باشد .
گرافیت نوع D : این توزیع لایه های گرافیت به صورت رسوب بین دندریتی تشکیل شده و دارای جهات خاصی نمی باشد این توزیع اغلب در آلیاژهایی دیده می شود که خیلی سریع سرد شده اند که معمولاً در نقاطی از قطعات ( نظیر سطوح خارجی آنها ) بوجود می آیند که دارای سرعت انجماد زیادی است مانند قطعات ریخته شده در قالبهای دائمی و یا سطوحی که در تماس با مبرد است بوجود می آید برای این کار باید آلیاژ مورد نظر به اندازه کافی سیلیسیم داشته باشد ازتشکیل کاربید جلوگیری شود این ساختمان اگر چه بیشتر درچدنهای یوتکتیتک بوجود می آید اما در چدن با ترکیب هیپو یو تکتیک نیز دیده می شود که علت آن تغییر نقطه یوتکتیک با افزایش سرعت سرد شدن مذاب می باشد .
در یک صفحه یکسان خواص کششی چدنهای خاکستری با گرافیت نوع D نسبت به گرافیت نوع A به مراتب بالاتر می باشد ولی تهیه زمینه پرلیتی با این نوع گرافیت نسبتاً مشکل است . علت این امر مربوط می شود به مسافت بسیار کوتاه برای دیفوزیون کربن و نشستن بر روی گرافیتها است . گرافیت نوع D مصارف جالبی داشته و در مورد بعضی از قطعات که نیاز به سطوح تراشیده شده بسیار صافی دارند نظیر سیلندر ترمز اتومبیل این نوع گرافیت بر انواع دیگر آن ترجیح دارد باعث بهبود کیفیت سطوح قطعات ماشینکاری شده خواهد شد از آنجائی که ایجاد ترک و اشاعه آن در گرافیت نوع D مشکلتر انجام می گیرد لذا سطوح قطعاتی که در تماس با حرارت هستند از این نوع گرافیت استفاده می شود .
وجود تیتانیسم به میزان 2/0 % در چدنهای خاکستری باعث افزایش گرافیت نوع D می گردد با گوگرد تشکیل سولفیدتیتانیم داده که جوانه های غیر فعال برای جوانه زنی گرافیت می باشد .
گرافیت نوع E : در این نوع توزیع لایه های بسیار نازک گرافیت همانند نوع D در بین ساختمان دندریتی اوستنیت اولیه محبوس شده و بنابراین به رسوبات بین دندریتی موسوم است ولی برخلاف نوع D در این نوع توزیع گرافیتها دارای جهات خاصی می باشند . توزیع نوع E در چدنهایی که درصد کربن آنها پایین بوده و با سرعت های معمولی سرد شده باشند دیده می شود برخلاف نوع D این نوع گرافیت ها را می توان در زمینه پرلیتی بوجود آورد .
شرح آزمایش :
ابتدا نمونه را انتخاب نموده و بوسیله سنگ فرز ستونی آن را پرداخت و گونیا می نماییم سپس بوسیله سنباده خطوط به به جای مانده سنگ فرز را از آن سطحی از قطعه که می خواهیم ساختار آنرا مشاهده کنیم از بین می بریم که از مش های 600ـ 400ـ220ـ1200ـ 1000ـ800 استفاده می کنیم باید دقت کرد که بعد از هر بار عوض کردن سنباده جهت کشش قطعه بر روی سنباده میز 90 درجه تغییر پیدا می کند بعد از مرحله سنباده کاری ، قطعه باید پولیش شود که پرداخت نرم نامیده می شود . در پولیش کاری اثرات و خطوط ناشی از سنباده از بین می رود که دردو نوع الکتریکی ( بوسیله الکترولیز ) و مکانیکی ( توسط موتور الکتریکی و صفحه گردان ) وجود دارد . و برای اینکه در پولیشکاری قطعه ما گرم نشود و عمل سریعتر انجام شود از پودر Al2O3 و اب بصورت سوسپانسیون استفاده میکنیم بعد از اینکه مرحله پولیش تمام شد نمونه باید اچ شود که اچ نیز در دو نوع الکتریکی ( الکترولیز ) و اچ شیمیائی که در آن از محلول اچ استفاده می شود که ما برای نمونه مورد نظر خود ازمحلول نایتال (nital) که شامل اسید نیتریک و الکل اتیلیک می باشد استفاده می کنیم زمان اچ کردن نباید زیاد باشد زیرا سطح قطعه سیاه دیده می شود که به آن overtch می گویند بعد از اچ کردن باید قطعه در زیر میکروسکوپ متالوگرافی مورد مطالعه قرار گیرد که با مشاهده تصویر ساختار متوجه می شویم که قطعه چدن خاکستری با گرافیت نوع A و زمینه پرلیتی فریتی می باشد .
نتایج :

تفسیر نتایج : از صفحه قبل و مطالبی که در تئوری آزمایش در مورد چدن خاکستری مطرح شد نتیجه می گیریم که گرافیت های قطعه ها از نوع A می باشد و دارای زمینه فریتی پرلیتی است و از این نوع چدنها در کاربردهای سایشی و مقاوم درمقابل ضربه استفاده می شود .
از لحاظ درصد کربن این چدن جز چدنهای هیپویوتکتیکی می باشد .
1

37


تعداد صفحات : 37 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود