مقدمه :
از روزی که انسان بدنیا آمد خداوند تبارک و تعالی هزاران پیامبر و امام را بر انگیخته تا وسیله ی هدایتی برای انسان باشند و او را از مسیر ضلالت و گمراهی و تاریکی به مسیر نور، پاکی و هدایت الهی راهنمایی کنند.
معلمهایی که برای بیان دستورات الهی سختی ها و مشکلات و… را به جان خریدند و همه سختی ها را متحمل شدند تا آخرین فرستاده ی الهی حضرت محمد (ص) از طرف خداوند متعال بر انگیخته شد زمانی به ابلاغ رسالت خود پرداخت که کعبه مرکز بت های بزرگ و کوچک مردم حجاز بود و آداب جاهلی و رسوم خرافی در بین آنها وجود داشت و پیامبر اکرم (ص) با آنها به مبارزه کرد و به اصلاح جامعه پرداخت و هدف او فلاح و رستگاری و هدایتشان بود تا آنچه را که نمی دانند به آنها آموزش و یاد دهد.
از همین جا نقش و جایگاه (معلم) مشخص می شود که وظیفه ای بس سنگین و خطیر بر عهده دارد که باید بتواند از آن به خوبی بیرون بیاید و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول است و باید جواب پس بدهد.
برای یک معلم دینی ویژگیهای زیادی را می توان برشمارد که بعضی از آنها عبارتند از:
مقام و منزلت معلم، امانتداری، رافت و مهربانی، اخلاص، عبادت، سعه صدر (صبوری) تقوا، وجدان اخلاقی، تخصص و تعهد، امر به معروف و نهی از منکر، آداب و رسوم اجتماعی و…. که ما در اینجا مطالبی در این زمینه ها بین می کنیم:
مقام و منزلت معلم:
معلم باید قدر خود را بداند و منزلت خویش را بشناسد یعنی مواظب باشد و احساس مسئولیت کند. که مسئولیت سنگین بر عهده ی او است.
از نظر خداوند متعال کار معلم کار خداست و نقش او در جامعه نقش پیامبر اکرم (ص) است.
اولین سوره ای که بر پیغمبر اکرم (ص) نازل شده است سوره ی علق است.
(اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسن من علق، اقرا و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم)
قرآن را به نام پروردگارت که خدای آفریننده عالم است به خلق قرائت کن، آن خدائی که آدمی را از خون بسته بیافرید، بخوان قرآن را و پروردگار کریم ترین عالم است، آن خدائی که بشر را علم نوشتن به قلم آموخت. 1
این آیات در همان ابتدای رسالت بر پیامبر اکرم (ص) نازل شد و در این آیات پروردگار عالم خود را معلم بیان می کند، معلم توانایی انجام کارهای بزرگی را دارد و قادر است افراد صالح به اجتماع عرضه نماید. تلاوت قرآن کریم و توسل و دعا باید از سوی معلمین مورد توجه فراوان قرار گیرد.
نباید معلم درجه ی والا و مقام رفیع خود را با مادیات دنیوی عوض کنند و بلکه مقام او در پیش خداوند متعال بس رفیع و والا است که خداوند متعال در قرآن کریم بالاترین درجات را برای معلم بیان نموده است.
معلم باید قدر و منزلت خود را بداند با بچه ها خوب کار کند و از کلماتی نظیر عزیزم، جانم و… با آنها سخن بگوید در عین اینکه ابهت معلمی حفظ شود و در کلاس جاذبه داشته باشد اگر یک کلاس دینی تشکیل شود در روایات می خوانیم که ملائکه می آیند و بالهایشان را پهن می کنند تا افراد روی آنها بنشینند بعد به آسمان می روند و افتخار می کنند که بال آنها فرش جلسه تعلیم و تعلم شده است.
معلم اگر بتواند آلوده ای را پاک کند و یک مسلمان متعهد تحویل جامعه بدهد مانند این است که جهان را زنده کرده است.
امانتداری:
معلم امانتی بزرگ و پر ارزش را در اختیار دارد و باید امانتدار باشد. مانند پدر و مادر فقط با این تفاوت که پدر و مادر یک، دو امانت دار ولی یک معلم حداقل صد، صد و پنجاه امانت داشته باشد که بعد از درس خواندن وارد اجتماع شوند که امانتها از هر دری گرانبهاتر هستند. اسلام در مقابل مکاتب مغرب زمین برای انسان ارزش بسیاری قائل است البته اگر انسان، انسان باشد.
امیرالمومنین (ع) در نهج البلاغه می فرماید: (مومن حرمتش از حرمت کعبه بیشتر و از ملائک مقرب بالاتر است) دنیای غرب ارزش انسانی را تا پایین ترین درجات مادی آورده است. اگر به شما یک چیز گرانبها، الماسی را به امانت بسپارند تا از آن نگهداری کنید شب خواب به چشم شما نمی آید چون آن امانت بسیار گرانبها است که مبادا از بین برود. الماس هر چند گرانبهاست ولی سنگی بیش نیست پس جوان و نوجوان هزاران برابر آن ارزش دارد. سعادت و شقاوت نسلهای بعد بعهده ی معلم امانتدار است و اگر خدا ناخواسته امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر هم امانتدار باشد ثواب نسل های بعدی برای اوست.
امانتی که در دست معلم است پر قیمت، ظریف و حساس است و بر ما معلمان دینی است که بسیار، بسیار مواظب این امانات باشیم و گرنه در پیشگاه خداوند مسئول هستیم. اگر یک چیز به امانت به شما بسپارند و در آن خیانت کنید، تنها یک گناه خواهد بود اما خیانت در تربیت دانش آموزان گناهی مستمر است که فرهنگ امروز نسل آینده را خواهد ساخت. سعادت و شقاوت نسلهای بعد مرهون معلم است و اگر العیاذ باالله امانتدار نباشد و در آن خیانت کند نسلی را به خطر افکنده است و اگر امانتدار باشد ثواب نسل های پیاپی برای اوست.
عبادت:
در اسلام خدمت به خلق خدا برترین عبادت است. حتی جبهه و خط مقدم با آن همه نورانیت با آنکه معلم اخلاق است. کار معلم ثوابش بالاتر است حتی از حج و نماز شب هم بالاتر است.
امام موسی بن جعفر (ع) نیز فرمودند: (قاضی حاجت المومن یعدل سبعین حج المقبول) اگر گره از کار کسی گشودی، ثواب آن معادل هفتاد حج قبول است خدمت به مردم دو قسم است یکی مربوط به مادیات مانند دادن قرض به کسی که مقروض است و دیگری مربوط به معنویات که خدمت علمی و فرهنگی به نسل حال و آینده است و معنویات بالاتر از مادیات است.
یک معلم باید آنچه برای فرزندان خود می خواهد، برای دیگران هم آن را بخواهد و آنچه را برای فرزندان خود نمی پسندی برای فرزندان مردم هم نپسند. اگر دانش آموز یک سوال نمی داند باید آن را با سعد صدر به او آموزش و یاد دهد و هدایتی این گره گشودن از کار مردم است و بالاتر از بر آوردن حاجات مادی مردم- و این خود بالاترین عبادت در نزد خداوند است هیچ عباداتی در اسلام بالاتر از خدمت به خلق خدا نیست.
اگر شاگرد کند ذهنی داشتیم باید با صبر و حوصله به عنوان اینکه او یک مسلمان است به قصد اینکه گره از کار یک مومن می خواهید بگشائی گره از کارش بگشائید و به او چیزی را یاد داد که این بسیار بالاتر از نماز شب، یک سال عبادت و اعتکاف است.
لقمان به پدر خود فرمود:
و اذ قال لقمان لابینه و هو یعظه یا بنی لا تشرک بالله ان الشرک لظلم عظیم .
و هنگامی که لقمان به فرزندش گفت در حالی که او را اندرز می داد، ای فرزندم (پسرم) به خدا شرک نورز قطعاً شرک ظلم بزرگی است.2
رافت و مهربانی :
صفات خداوند زیاد هستند ولی هیچ صفتی بالاتر و بهتر از رافت و مهربانی نیست این صفت خداوند حدود یکصد و چهارده مرتبه بیان شده است کسی که قصد به کلاس رفتن و هدایت را دارد باید مهربان باشد و خشن نباشد و با مهربانی و نرمی صحبت کند. زمانی که حضرت موسی از طرف خداوند بر انگیخته شد که به دربار فرعون برود تا او را هدایت کند به او فرمود که با او مهربان باش و با مهربانی و نرمی با فرعون صحبت کن برای اینکه خدا دوست دارد فرعون هدایت شود خداوند فرمود. اذهبا الی فرعون انه طغی فقولا له قولا لینا یتذکر او یخشی 3
وقتی پیامبر اکرم (ص) به پیامبری مبعوث گردید دلش برای مردم می تپید زمانی که دشمانان به او سنگ می زدند او را اذیت می کردند در مواقع دعا، آنان را دعا می کرد و در مدت 23 با رحمت و مهربانی توانست مردم را هدایت و راهنمایی کند پس یک معلم در زمان تدریس خود باید با رافت و مهربانی هر چه بیشتر با دانش آموزان برخورد کند و بدرستی با آنها برخورد کند.
خداوند روی این کلمه مهربانی خیلی اصرار دارد مخصوصاً ما معلمها. باید رئوف و مهربان باشیم و به درستی با شاگردان خود برخورد کنیم.
پیامبر اکرم (ص) بالاترین پیامبر است می فرماید: (ما تو را فرستادیم تا رحمت و رافت برای همه باشی) پیامبران برای رسیدن به رحمت و رافت خون جگر خوردند و این لطف و مهربانی حق است که یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر را برای هدایت فرستاده است وقتی در کار معلمان دقت کنیم می بینیم که کار آنان عاطفی است صفت مهربانی از برجسته ترین صفات مومنین از دیدگاه قرآن کریم است.
اخلاص :
اخلاص آن است که کارش برای خدا انجام شود و مدرسه و کلاس و گفتار و کردارش همه و همه رنگ خدایی داشته باشد در این حالت کلاس او حکم مسجد خواهد داشت و کارش بهترین کارها و افضل عبادات در اسلام است و اگر کار برای خدا نباشد ثواب عظیم نخواهد بود.
انسان در زندگی باید مخلص باشد چه در خانه، اجتماع، کارهای خود… باید رنگ خدایی بدهد قرآن می فرماید: (صبغه الله و من احسن من الله صبغه و نحن له عابدون) 4
رنگ آمیزی خداست که به ما مسلمانان رنگ فطرت ایمان و سیرت توحید بخشیده هیچ رنگی خوشتر از ایمان بخدای یکتا نیست و ما او را بی هیچ شائبه شرک پرستش می کنیم. با رنگ خدایی گرفتن رفتار گاهی یک خدمت کوچک ثوابی بسیار بزرگ را موجب خواهد شد و اگر کار با اخلاص نباشد هر چند عمل بسیار بزرگی باشد کوچکترین ارزشی نخواهد داشت.
حضرت زهرا (س) زمانی که خود و پیامبر اکرم (ص) امام علی (ع) امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و روزه بودند افطار خود را در روز اول به گدا، روز دوم به یتیم، روز سوم به اسیر می دهند و با آب افطار کردند چون کار زهرا (س) برای خدا بود سوره (هل اتی) نازل شده.
انسان اگر دنیا و آخرت را می خواهد باید کارهایش برای خدا و با اخلاص باشد وقتی به معلم به کلاس می رود، نه برای تشویق گرفتن و اینکه کلاس من نمره ی خوب بیاورد بلکه به این قصد که اینها امانت هستند و سعادت آینده مرهون این بچه ها است.
خلوص کلمه ی مقدسی است هنگامی که انسان تصورش را بکند احساس نشاط در او پیدا میشود. تامین دنیا و آخرت در گرو آن است که اعمال از روی اخلاص انجام شود نه برای تشویق و تکریم.
معلم اگر توانایی انجام خدمت دارد هرگز در انجام آن کوتاهی نکند و مواظب باشد که ریاکاری نباشد و هم چنین منت گذاشتن نباشد چون هر دو گناه بزرگی است. این سنت خداوند است که افراد با اخلاص را بالا می برد و او را محبوب مردم می کند.
سعد صدر:
امام علی (ع) فرمود: انسان شکیبا، پیروزی را از دست نمی دهد، هر چند زمان آن طولانی شود. 5.
یک معلم از اعصاب سالم و قوی برخوردار باشد تسلط بر اعصاب همان داشتن (سعد صدر) دریا دل بودن یا دل دریایی داشتن که توانایی مقابله با مشکلات و مصائب را داشته باشد. کسی که مسئولیت معلمی و تربیت شاگردان به عهده ی اوست باید سعد صدر داشته باشد. اگر معلم سعد صدر نداشته باشد مثل نجار بدون اره یا آهنگر بدون چکش است. حضرت موسی (ع) وقتی به دربار فرعون رفت از خدا تقاضای لشکر و سپاه نکرد بلکه از خداوند خواست به او سعد صدر بدهد.
قال رب اشرح لی صدری 6
اگر کسی دریادل و مسلط بر اعصاب باشد به خوبی می تواند حرف بزند و قادر به تفهیم مطالب خواهد بود تا شاگردان آن مطلب را درک کنند و این کاری بس مشکل است.
معلم با سعد صدر می تواند استعداد افراد را شکوفا کند.
دانشمندان و مخترعین در ابتدا استعداد بالایی نداشتند بلکه کار و استقامت فراوان آنها باعث شد که پیشرفت زیادی بکنند و چیزهایی را اختراع کنند معمولاً داشتن استعداد بالا و خوب در افراد ایجاد غرور می کند و باعث می شود که که کمتر کار کنند و در نتیجه از پیشرفت زیادی برخوردار نباشند نباید تنها شاگردان مستبد و زرنگ را مورد تشویق قرار داد بلکه باید همه شاگردان را تشویق کرد که این کار نیاز به شرح صدر زیاد دارد و قرآن می فرماید: (فان مع العسر یسرا، ان مع العسر یسرا) پس با دشواری، آسانی است، آری، با دشواری آسانی است. 7
یقین داشته باشید در پس هر سختی آسانی است.
اگر انسان در مقابل مشکلات مقاومت نکند به هدف خود نخواهد رسید و ضعف اعصاب و دلهره، و نگرانی و… به دنبال می آورد. معلم باید به تقویت اعصاب خود بپردازد و در کلاس هرگز عصبانی نشود مشکلات همیشه وجود دارد پس باید در مقابل آنها ایستاد و با سعد صدر گره ها را گشود و اگر مقاومت نشود مصیبتهای بزرگی پدیدار خواهند شد.
تخصص و تعهد:
یکی از ویژگیهای معلم خوب داشتن تخصص در کار است اگر معلم تخصص نداشته باشد نه تنها خدمتی نمی تواند بکند بلکه مضر خواهد بود. هر کس کاری را قبول می کند باید در آن کار تخصص و مدیر باشد. معلم تنها وظیفه اش به رفتن محل کار و حضور در کلاس نیست بلکه باید از قبل آمادگی لازم را داشته باشد. معلم خیال
می کند وقتی مدرک گرفت واقعاً (معلم) است نه معلمی تخصص می خواهد و اگر معلم تخصص داشته باشد مثل یک مدیر کارخانه اگر تخصص نداشته باشد موجب ورشکستگی کارخانه می شود و اگر معلم متخصص نباشد و یک سال به کلاس برود و در پایان سال یک کلاس ورشکسته تحویل اجتماع بدهد به جامعه ضرر وارد کرده است.
هر کس در کار خود مدیریت و تخصص داشته باشد کاری بس مشکل است اما لازم است امام صادق (ع) می فرمایند: (مواظب باشید که اگر کسی را مسلمان نمودید بر او خیلی تحمیل نکنید) معلم نباید به شاگرد تکالیف زیاد بدهد بلکه حفظ تعادل مهم است و بی تفاوتی هم درست نیست.
معلم باید خود عالم باشد تا قادر به آموزش دادن باشد معلم باید شب مطالعه داشته باشد که فردا بتواند از عهده ی کلاس و سوالات دانش آموزان برآید و معلم باید با آمادگی کامل و لازم در کلاس خود حاضر شود. یک معلم باید خط زیبا داشته باشد که این خود امتیاز بزرگی است چرا که خط زیبا خود یک تخصص است.
تقوا :
اسلام از همگان خواسته است که متقی و متعهد باشند و آن یکی از شرایط اولیه برای مسلمان، داشتن تقوا است. در غیر اینصورت او مسلمان نیست قرآن کریم می فرماید:
(ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین ) این کتاب بی هیچ شک راهنمای پرهیزگاران است. 8
قرآن آمده تا افراد با تقوا را هدایت کند. انسان با تقوا باید خدا ترس باشد، اعلام خطر کند، گوش و قلب او باید پذیرای هدایت و راهنمایی و پند و اندرز باشد. اگر کسی این خصوصیات را داشته باشد یعنی گوش شنوا و چشم بینا داشته باشد تا حقایق را بپذیرد یک زن مسلمان که می خواهد در اجتماع حضور پیدا کند باید تقوای بیشتری داشته باشد و اگر تقوا نداشته باشد جامعه را به لجن می کشاند فرهنگ استعمار بر جهان بی تقوایی است یعنی نه آموزش و نه پرورش اما اسلام می گوید فرهنگ صحیح هم آموزشی (تخصصی) و هم پرورش (تقوا).
معلم اگر تقوا نداشته باشد انسان نیست چون در کلاس تعهد و تقوی ندارد و دیگر آن کلاس، کلاس درس نیست. معلم باید باتقوا باشد که بتواند افراد با تقوا تحویل جامعه بدهد. یک خانم معلم دینی باید عفت داشته باشد و با حجاب باشد و شاگردانش را با عفت و با حجاب بار بیاورد. معلم باید اهل نماز، خدا ترس و… باشد.
وای بر جامعه ای که آموزش داشته باشد ولی پرورش نه.معلم دینی وقتی حرفی را می زند خود او باید به آن عمل کند تا تاثیر بیشتری بر دانش آموزان خود داشته باشد نه مثل یک عالم بی عمل باشد که فقط حرف بزند ولی خود اصلاً عمل نکند. کم کاری در امر تدریس و کوتاهی در تعهد و تقوا و آموزش و پرورش خیانت در امانت است و نسلهای بعد را با خطر مواجه می سازد.
وجدان اخلاقی از چیزهایی است که می تواند تعهد و تقوا به انسان بدهد و او را کنترل کند اسلام به وجدان اخلاقی اهمیت فراوانی داده است تا آنجا که در سوره های مبارکه والشمس و قیامت به آن یاد شده است در قرآن می فرماید: لا اقسم بیوم القیمه و لا اقسم بالنفس الوامه. (چنین نیست قسم به روز (بزرگ) قیامت) و قسم به نفس پر حسرت و ملامت .9
وجدان اخلاقی (نفس لوامه) انسان را در زمینه ی انجام دادن کارهای نیک و گفتار و پندار درست ترغیب می کند و این نیروی درونی و انسان را وقتی می خواهد کار خوبی انجام دهد تحسین می کند و وقتی انسان آن کار خوب را انجام داد یک حالت شادی و سرور به او دست می دهد که همه ی اینها ناشی از وجدان اخلاقی انسان است که این باعث می شود که به انسان تعهد و تقوا بدهد.
امام علی (ع) سفارش به تقوا می کند ای بندگان خدا ما شما را به تقوای الهی سفارش می کنم، که زاد و توشه سفر قیامت است. تقوا توشه ای است که به منزل رسانده پناهگاهی است که ایمن می گرداند.
بهترین گوینده آن را به گوش مردم خوانده و بهترین شنونده آن را فرا گرفت، پیامبری که بهتر از هر کس سخن را به گوش مردم رسانده ای بندگان خدا ! همانا تقوای الهی دوستان خدا را انجام محرمان باز می دارد. و قلب هایشان را پر از ترس خدا می سازد. تا آن که شب های آنان را بی خوابی و روزهایشان با تحمل تشنگی و روزه داری، سپری می گردد، که آسایش آخرت را با رنج دنیا و سیراب شدن آنجا را با تحمل تشنگی دنیا به دست می آورند …… 10
امام علی (ع) می فرماید:
ای بندگان خدا ! بدانید که تقوا، دری مستحکم و شکست ناپذیر است، اما هرزگی و گناه خانه ای در حال فرو ریختن و خوار کننده است که از ساکنان خود دفاع نخواهد کرد. کسی که بدان پناه برد در امان نیست.
آگاه باشید با پرهیزکاری، ریشه های گناهان را می توان برید، و با یقین می توان به برترین جایگاه معنوی، دسترسی پیدا کرد.
ای بندگان خدا، خدا را، خدا را، در حق نفس خویش ! که از همه چیز نزد شما گرامی تر و دوست داشتنی تر است. 11
شخصیت انسان:
بسیاری از سعادتهای فردی و اجتماعی انسان، مرهون همین شخصیت انسان است اعمال شایسته و پسندیده اجتماعی از سوی افراد با اصالت و با شخصیت سر می زند. وظیفه یک معلم دینی این است که شخصیت یابی و عزت یابی را باید در همان ابتدا به دانش آموزان بیاموزد که دانش آموزان باید بدانند که اول باید خودشان خوب درک کنند و بشناسند که دارای چه شخصیتی و چه ویژگیهایی و استعدادهایی دارند که آنها را بکار برند.
انسان از زمانی که بدنیا می آید غرایز و امیال زیادی دارد و یکی از آنها هم علم یابی است که باید به دنبال کسب علم و دانش برود هر چند در چین باشد و هم چنین جمله ی معروف (زگهواره تا گور دانش بجوی ) پس انسان باید به دنبال کسب علم و دانش باشد غریزه شخصیت بالفعل است و هر چه بر عمر او افزوده شود این غریزه بیشتر خود را نشان می دهد و نیاز به آن دارد که آن درست تغذیه شود وظیفه پدر و مادر و معلم آن است شخصیت کودک را شکوفا کنند که از استعدادها و نبوغها سرچشمه می گیرد. شخصیت کودک مثل یک گل احتیاج به آبیاری و مراقبت دارد و اگر به آن بی توجهی شود باعث پژمردگی و خشکیدن آن می شود و کودک از گل هم لطیف تر است.
معلم در کلاس علاوه بر تعلیم و تربیت باید به شاگردان شخصیت بدهد با تشویق با زبان خوش، مهربانی، که این وظیفه ای بس سنگین و مشکل است، سرکوب کردن دانش آموز یا کوبیدن شخصیت کار آسانی است گاهی وقتها یک جمله ی تند به اندازه ای شخصیت بچه را می کوبد که شاید هرگز نتوان شخصیت او را شکوفا کرد.
معلم باید سعی کند به دانش آموزان خود توهین نکند که این گناه بزرگی است پس باید سعی کنیم به دانش آموزان شخصیت داده و آنها را کوچک نشماریم.
لازم است که معلمین در تقویت و تعالی شخصیت خود بکوشد چرا که نه تنها یک انسان با شخصیت می تواند شخصیت آفرین باشد باشد و این از وظایف بر جسته ی معلمین است.
حفظ حجاب اسلامی از نشانه های شخصیت زنان است. در قرآن در مورد حجاب تاکید شده است. یک خانم معلم اگر مواظب حجاب خود نباشد، همین دلی
بی شخصیتی او است. زنی که حجاب ندارد شخصیت ندارد. یک خانم معلم جوانانی که زیر دست او هستند باید با شخصیت و با حجاب تحویل جامعه بدهند چرا که شخصیت زن یعنی حجاب، اسلام برای زن شخصیت قائل است و او را جواهری به حساب می آورد. و به او می گوید زیر چادر باش که این چادر برای تو شخصیت است.
معلمها سازنده ی نسل آینده هستند، با شخصیت باشند و شخصیت بدهند و مواظب این امر مهم خود و دیگران باشند و از این وظیفه ی مهم و بزرگ غفلت نکنند از آنجا که منشاء بسیاری از گناهان از زبان ریشه می گیرد باید سعی کند که در همه حال مواظب زبان خود باشد تا مبادا به گناه آلوده شود. زخم زبان ، تحقیر دیگران نیز موجب شکسته شدن شخصیت انسان می شود.
اسلام برای همه، چه بچه، شاگرد و معلم شخصیت قائل شده است اسلام برای این امانتها که زیر دست معلم ها است (دانش آموزان) خصوصاً برای نوجوانان و جوانان که اینها دارای شخصیت هستند و وظیفه معلم است که این غرور را ارضا کنند و اگر معلم بی تفاوت باشد کم کم به تکبر تبدیل می شود که این بدبختی است.
امام علی (ع) فرمود: آن کس که لباس حیاء بپوشد، کسی عیب او را نبیند. 12
دعوت به امر معروف و نهی از منکر:
ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و اولئک هم المفلحون .
او باید از شما مسلمانان برخی (که دانا و با تقوا ترند) خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و مردم را به نیکو کاری امر و از بدکاری نهی کنند و اینان که به حقیقت واسطه هدایت خلق هستند در دو عالم در کمال فیروز بختی و رستگاری خواهند بود . 13
امر به معروف و نهی از منکر در ردیف نماز، روزه، زکات، خمس، حج و جهاد است و قرآن به اندازه ای بر آن تاکید دارد که آن را یکی از بالهای سعادت و رستگاری
می داند. اگر فرد یا اجتماعی از این دستور سرپیچی کند او زیانکار است. مسلمان و مومن دوست یکدیگرند و به خاطر دوستی مواظب یکدیگر هستند و بر کارهای هم نظارت دارند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند.
معلم دینی و شاگرد هم مثل دو دوست هستند و بر کارهای هم نظارت دارند.
البته در این زمینه باید افرادی باشند که تخصص داشته باشند یعنی تا از راه و روش درست به مردم را دعوت به خیر و نیکی کنند و بدی دور کنند. امر به معروف و نهی از منکر یک (انتقاد) است. انتقاد به عیبهای دیگران البته باید طوری گفت که به شخصیت و احساس طرف مقابل لطمه وارد نشود و باید مستقیم به طرف گفت و باید سعی کنیم که شخص را تحقیر و سرزنش و خوار نکنیم.
در زمینه ی امر به معروف و نهی از منکر باید از روش های درست استفاده کرد اگر این وظیفه درست انجام نگیرد. نتیجه ی معکوس دارد و موجب تنفر می گردد و اخوت اسلامی از بین می رود. امام خمینی رحمه الله علیه توصیه می کند که کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند موظف است مرتکب گناهی مثل دروغ، قصد او را برای رضای خدا باشد، مصلحت طرف را هم در نظر بگیرد……
امر به معروف و نهی از منکر در زمینه ی واجبات لازم است و شرایط و مراحلی دارد و باید آنها را در نظر گرفت و درست رعایت کرد.
حضرت علی (ع) می فرماید:
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که افراد شرور و بدکار جامعه بر شما مسلط می شوند و آن گاه هر چه دعا کنید به اجابت نرسد. 14
امام باقر (ع) می فرماید:
امر به معروف و نهی از منکر فرضیه ی بزرگ الهی است که همه ی واجبات با آن بر پا می شود و به وسیله ی آن امنیت برقرار می گردد، کسب و کار مردم حلال و حقوق افراد تامین می شود و در سایه ی آن آبادانی می آید و از دشمنان انتقام گرفته می شود و کارها رو به راه می گردد. 15
امام حسین (ع) در وصیت خود به برادرش محمد حنیفه نوشت: هدف من فساد ستمگری نیست بلکه هدف من اصلاح اوضاع نا بسامان امت جدم پیامبر (ص) است. هدف من امر به معروف و نهی از منکر است . 16
معلم دینی با دانش آموزان این امانتهای الهی خیلی مدارا کنند. اگر امر به معروف و نهی از منکر می کنند با زبان خوش باشد با (عزیزم) با نرمی و با استدلال سخن بگوید. بخصوص با دانش آموزان دختر چون از پسرها حساس ترند و باید خانم ها مواظب باشند که احساسات بچه ها را جریحه دار نکنند. اگر معلم خشن باشد دانش آموز نه تنها حرفش را نمی پذیرد بلکه کینه و دشمنی می ورزد و به جای تاثیر مثبت و مفید بگذارد، تاثیر منفی و بدی می گذارد.
همان گونه که سخت گیری در انجام امور اشتباه است بی تفاوتی نیز گناهی بزرگ است. امر به معروف و نهی از منکر اگر چه وسیله ی صد در صد کنترل کننده نیست اما از وسایل بسیار ارزشمند و قابل توجه است.
امام علی (ع) در نهج البلاغه می فرماید:
ای مومنان ! هر کس تجاوزی را بنگرد، و شاهد دعوت به منکری باشد، و در دل آن را اتکا کند خود را از آلودگی سالم داشته است، و هر کس با زبان آن را انکار کند پاداش داده خواهد شد، و از اولی برتر است، و آن کس که با شمشیر به انکار برخیزد تا یک کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد، او راه رستگاری را یافته و نور یقین در دلش تابیده . 17
چکیده:
یک معلم دینی اول از همه قدر و منزلت خود را بشناسد که مسئولیت بزرگی بر دوش دارد که آنها را به خوبی به پایان رساند و شاگردان او در مرحله ی اول امانتی هستند که به آنها سپرده شده اند پس در تربیت دینی آنها باید نهایت سعی و تلاش خود را بکند چرا که آینده جامعه ما به دست این نوجوانان و جوانان سپرده می شود پس در امانت خیانت نکنیم و یک معلم دینی آنچه را که برای فرزندان خود می پسندد برای دانش آموزان خود نیز بپسندد و باید با تمام وجود در خدمت دانش آموزان خود باشد تا مسئولیت خود را به خوبی به پایان برساند. هم چنین باید رئوف و مهربان باشد و خشن نباشد و با مهربانی و نرمی صحبت کند و اگر دنیا و آخرت خود را می خوهد باید کارهایش برای خدا و رضای او و با اخلاص باشد نه اینکه بخواهد به خاطر کارش او را تشویق کنند بلکه باید همه اعمال او از روی خلوص نیت باشد.
معلم باید در مقابل مشکلات و سختی ها مقاومت کند و صبور و بردبار باشد چون او مسئولیتی را پذیرفته است و باید به آن به خوبی عمل کند که نیاز به صبر و حوصله و همان سعد صدر است اگر معلم در کار خود متعهد و تخصص نداشته باشد نه تنها خدمتی نمی تواند بکند بلکه برای جامعه هم ضرر و زیان دارد و قبل از اینکه سر کلاس درس حاضر شود باید اطلاعاتی از قبل آماده کرده و مطالعه ی لازم داشته باشد تا بتواند به تعهد خود عمل کند.
هم چنین باید متقی و متعهد باشد که شرط اولیه مسلمان بودن داشتن تقوا و پرهیزکاری است و گرنه او مسلمان نیست. امام علی (ع) فرمود: تقوا دژی مستحکم و شکست ناپذیر است که می تواند انسان را از گناه دور کند. یک معلم دینی باید به شاگردان شخصیت بدهد و با زبان خوش و مهربانی آنها را راهنمایی کند و نباید به دانش آموزان خود توهین کند که گناه بزرگی است و باید آنها را دعوت به خیر و نیکی بکند که کمتر از نماز، جهاد، زکات ….. نیست البته خود او در عمل همه باید کارهای خوب انجام دهد و از بدیها دوری کند تا دانش آموزان نیز عمل کنند.
منابع :
نهج البلاغه : ترجمه محمد دشتی و دکتر علی شیروانی
تحریر الوسیله : امام خمینی جلد 2
ویژگیهای معلم خوب : آیت الله مظاهری
1 . سوره ی علق آیه 1 تا 4
2 .سوره لقمان آیه 13
3 . سوره طه آیه 43
4 . سوره بقره آیه 138
5 . حکمت 153
6 . سوره طه آیه 25
7 . سوره الشرح آیه 5 و 6
8 . سوره بقره آیه 2
9 . سوره قیامت آیه 1و 2
10 . خطبه 114- نهج البلاغه
– نهج البلاغه 11 خطبه 157
12 حکمت – نهج البلاغه 223
13 سوره آل عمران آیه104
14 . نهج البلاغه ، ترجمه دکتر علی شیروانی
15 . وسائل الشیعه- ج 11 – باب اول- حدیث 6
16 . بحار الانوار ، جلد 44
17 حکمت 373 نهج البلاغه
—————
————————————————————
—————
————————————————————
20