تارا فایل

تحقیق در مورد زمینه سازی ائمه


زمینه سازی ائمه- علیهم السلام- برای غیبت:
مساله "غیبت" و "مهدویت" در بین مسلمانان ، به خصوص شیعیان ، دارای سابقه ای بس دیرین است و اذهان مسلمین به وسیله روایات نبوی و علوی ، آشنا با این حقیقت بوده است . منابع ما مشحون از روایاتی است که در آنها، پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- و ائمه هدی – علیهم السلام- خبر از وقوع غیبت و مسائل مربوط به آن داده اند. شیخ طوسی در این باره می گوید:
"… اخبار شایع و رایج شایع و رایج رسیده از پدران مهدی- علیهم السلام- ، که مدت ها قبل از وقوع غیبت ، صادره شده اند، دلالت بر امامت وی دارند؛ اخباری که گویای آن است که صاحب این امر، غیبتی خواهد داشت ، و توضیح می دهد که این غیبت چگونه خواهد بود، و چه اختلافاتی در آن واقع می شود و چه حوادثی رخ خواهد داد، و خبر می دهد که او دو غیبت خواهد داشت و یکی از آنها طولانی تر از دیگری خواهد بود و غیبت اول ، مدتش معلوم و روشن است و غیبت دوم نامعلوم …".
"شیخ طوسی" در ادامه به یادآوری برخی از اخبار رسیده از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- و ائمه هدی- علیهم السلام- درباره مهدی- عجل الله تعالی فرجه الشریف – و غیبت او می پردازد. در منابعی همچون" کمال الدین و تمام النعمه " از "شیخ صدوق" کتاب" الغیبه " از "ابن ابی زینت نعمانی"، نیز روایات متعددی از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- و ائمه- علیهم السلام – در این باره نقل شده است . در منابع اهل سنت هم در این مورد روایات فراوانی داریم.
با توجه به این روایات – همچنان که محققان نیز گفته اند – می توان ادعا کرد که مساله مهدی- علیه السلام- و غیبت او، در منابع شیعی و سنی از مسائل معروف ، رایج و انکارناپذیر بوده است . از این رو، شیعه با یک آمادگی دیرینه و با سابقه ای 260 ساله وارد عصر غیبت می شد. ذهنیت شیعه در مساله "غیبت" و "مهدویت" نه تنها مربوط به اصل مساله می شد، بلکه خصوصیات ، دقایق و جزئیات آن را هم که توسط پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- و ائمه- علیه السلام- بیان شده بود، در بر می گرفت . برای روشن شدن بیشتر این مساله برخی از این روایات ، از پیامبر- صلی اللّه علیه و آله- و معصومین- علیه السلام- برای آماده سازی شیعه نسبت به شرایط عصر غیبت می پردازیم . در ضمن یادآور می شویم که در نقل روایات مربوط به غیبت امام مهدی – عجل الله تعالی فرجه الشریف-، مهمترین روایات سه کتاب گرانسنگ شیعی ؛ یعنی"کمال الدین و تمام النعمه" از "شیخ صدوق" و کتاب "الغیبه" اثر"نعمانی" ، و کتاب "الغیبه" تالیف "شیخ طوسی" مورد توجه واقع شده است ، و مراجعه به منابع گوناگون دیگر شیعه و همین طور منابع اهل سنت ، در مورد احادیث مهدی – عجل الله تعالی فرجه الشریف -، به خوانندگان گرامی توصیه می شود.
آشنایی با غیبت امام زمان(عج):
غیبت امام مهدى ـ عجل الله تعالی فرجه ـ به دو دوره تقسیم مى‏شود: "غیبت صغرى" و "غیبت کبرى".
غیبت صغرى از سال 260 هجرى (سال شهادت امام یازدهم) تا سال 329 (سال در گذشت آخرین نایب خاص امام) یعنى حدود 69 سال بود. [1]در دوران غیبت صغرى، ارتباط شیعیان با امام بکلى قطع نبود و آنان، به گونه‏اى خاص و محدود، با امام ارتباط داشتند.
توضیح آنکه: در طول این مدّت، افراد مشخصى به عنوان "نایب خاص" با حضرت در تماس بودند و شیعیان مى‏توانستند به وسیله آنان مسائل و مشکلات خویش را به عرض امام برسانند و توسط آنان پاسخ دریافت دارند و حتى گاه به دیدار امام نائل شوند. ازینرو مى‏توان گفت در این مدّت، امام، هم غایب بود و هم نبود.
این دوره را مى‏توان دوران آماده سازى شیعیان براى غیبت کبرى دانست که طى آن، ارتباط شیعیان با امام، حتى در همین حد نیز قطع شد و مسلمانان موظف شدند در امور خود به نایبان عام آن حضرت، یعنى فقهاى واجد شرائط و آشنایان به احکام اسلام، رجوع کنند.
اگر غیبت کبرى یکباره و ناگهان رخ مى‏داد، ممکن بود موجب انحراف افکار شود و ذهنها آماده پذیرش آن نباشد. اما گذشته از زمینه سازیهاى مدبرانه امامان پیشین، در طول غیبت صغرى، بتدریج ذهنها آماده شد و بعد، مرحله غیبت کامل آغاز گردید. همچنین امکان ارتباط نایبان خاص با امام در دوران غیبت صغرى، و نیز شرفیابى برخى از شیعیان به محضر آن حضرت در این دوره، مسئله ولادت و حیات آن حضرت را بیشتر تثبیت کرد. با سپرى شدن دوره غیبت صغرى، غیبت کبرى و دراز مدّت امام آغاز گردید که تاکنون نیز ادامه دارد و پس از این نیز تا زمانى که خداوند اذن ظهور و قیام به آن حضرت بدهد، ادامه خواهد داشت.
غیبت دو گانه امام دوازدهم ـ عجل الله تعالی فرجه ـ ، سالها پیش از تولد او توسط امامان قبلى، پیشگویى شده و از همان زمان توسط راویان و محدثان، حفظ و نقل و در کتابهاى حدیث ضبط شده است که به عنوان نمونه به نقل چند حدیث در این زمینه اکتفا مى‏کنیم:
1 – امیر مومنان – علیه السلام – فرمود:
(امام) غایب ما، دو غیبت خواهد داشت که یکى طولانى‏تر از دیگرى خواهد بود. در دوران غیبت او، تنها کسانى در اعتقاد به امامتش پایدار مى‏مانند که داراى یقینى استوار و معرفتى کامل باشند.
2 – امام باقر – علیه السلام – فرمود:
(امام) قائم دو غیبت خواهد داشت که در یکى از آن دو: خواهند گفت: او مرده است…
3 – ابوبصیر مى‏گوید، به امام صادق – علیه السلام – عرض کردم: امام باقر مى‏فرمود: قائم آل محمد ـ عجل الله تعالی فرجه ـ دو غیبت خواهد داشت که یکى طولانى‏تر از دیگرى خواهد بود.
امام صادق – علیه السلام – فرمود: بلى، چنین است…
4 – حضرت صادق – علیه السلام – فرمود:
امام قائم دو غیبت خواهد داشت: یکى کوتاه مدّت و دیگرى دراز مدّت…
سیر تاریخ، صحت این پیشگوییها را تایید کرد و همچنانکه پیشوایان قبلى فرموده بودند، غیبتهاى دو گانه امام عینیّت یافت.

علل غیبت امام زمان(عج)
سرّى از اسرار الهى:
غیبت امام زمان – عجل الله تعالی و فرجه شریف – از امورى است که عقل بشر به تنهایى از کشف همه اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سوال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است، ولى باید توجّه داشت که بر اساس برخى روایات علّت و فلسفه واقعى غیبت امام مهدى – علیه السلام -سرّى از اسرار الهى است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم- علیهم السلام – کسى نسبت به آن اطلاع کافى و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد. لذا پیامبر اکرم- صلى الله علیه وآله – مى فرماید: (یا جابر! انّ هذا لامر من امراللّه و سرّ من سرّ اللّه، مطوّى عن عباده فایّاک و الشّک فى امر اللّه فهو کفر).
"اى جابر! (غیبت امام زمان) سرّى از اسرار الهى مى باشد که بر بندگان پوشیده است، مبادا در امر خدا شک کنى، چرا که تردید در امر خدا کفر است."
و چنانکه عبداللّه بن فضل هاشمى روایت کرده که از امام صادق – علیه السلام – شنیدم مى فرمود: " همانا براى "صاحب الامر" غیبتى تخلف ناپذیر است، به طوریکه اهل باطل در آن تردید مى کنند.
عرض کردم: یابن رسول اللّه! چرا غیبت مى کند؟
فرمود: به علّتى که به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم.
عرض کردم: چه حکمتى در غیبت اوست؟
فرمود: همان حکمتى که در غیبت حجّتهاى پیش از او بوده است، حکمت غیبت قائم بعد از آمدن خود او ظاهر مى شود، چنانکه حکمت سوراخ کردن کشتى توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، براى حضرت موسى – علیه السلام -ظاهر نگشت، مگر موقعى که خواستند از هم جدا شوند."
فوائد امام غائب:
در ابتدا لازم است به چند نکته اشاره کنیم:
1ـ مفهوم غایب بودن امام به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رویایی دارد! بلکه آن حضرت مانند سایر انسآنها از یک زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است، به طوری که آن حضرت در میان مردم و در دل جامعه رفت و آمد دارد و گفتار مردم را میشنود و بر اجتماعات آنها وارد میشود و سلام میکند. او مردم را میبیند، ولی این مردمند که نمیتوانند جمال مبارک آن حضرت را ببینند. به عبارتی دیگر هر چند امام مهدی ـ عج الله تعالی فرجه الشریف ـ ظهور ندارند ولی حضور دارند. به یک معنا این مردمند که از امام خویش غایبند.
چنانکه مولای متقیان امام علی (ع) در این باره میفرماید:
هنگامیکه امام غایب از نسل من، از دیده ها پنهان شود و مردم با غیبت او از حدود شروع بیرون روند، و توده مردم خیال کنند که حجت خدا از بین رفته و امامت باطل شده است! سوگند به خدای علی (ع) د رچنین روزی حجت خدا در میان آنهاست، در کوچه و بازار آنها گام بر میدارد، و در خانه های آنها وارد میشود، و در شرق و غرب جهان به سیاحت می پردازد و گفتار مردم را میشنود، و بر اجتماعات آنها وارد میشود، و سلام میکند، او مردم را میبیند، ولی مردم تا روز معین و وقت معین او را نمی بینند، تا جبرئیل میان آسمان و زمین بانگ برآورده و ظهور را اعلام کند.
آیا می‍توان سندی گویاتر از امیر المومنین (ع) پیدا کرد؟ ما با در دست داشتن این گونه اسناد محکم که همه آن را قبول دارند می گوییم: امام (ع) در میان مردم و با مردم است و بر امورات آنها نظارت دارد.
2ـ از آنجا که بشر دارای علم محدودی است لذا نمیتواند به اسرار خداوند پی ببرد و عجولانه در مورد قضایای الهی قضاوت نماید. چنانکه میفرماید: (… وما اوتیتم من العلم الاّ قلیلا) از دانش جز اندکی به شما داده نشده است.
این آیه نشان میدهد که مجهولات بشر به مراتب بیشتر از معلومات او میباشد. بنابراین اگر علم هزارها بلکه میلیونها سال دیگر هم جلو برود هنوز معلومات او در برابر مجهولاتش بسیار مختصر و ناچیز است و تنها خداوند است که به همه چیز علم دارد و علم او ذاتی بوده و بینهایت است. لذا کسی نمیتواند نسبت به وجود امری (مانند: غیبت امام زمان (عج) به علت عدم کشف سرّ این امر به آن اعتراض کند و آن را بیفایده و بیمصلحت بداند.
3ـ غیبت امام زمان (عج) یک امر اتفاقی و بی سابقه نیست بلکه غیبت حجتهای الهی در مقطعی از زمان در سنت الهی یک امر معمولی بوده است چنانکه گروهی از اولیای الهی (مانند حضرت خضر، موسی، یونس، غُزیر، ابراهیم، صالح، ذوالقرنین و…) از دیدگان پنهان بوده اند ولی هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت نداشتند به جهت ولایت و اختیاراتی که از جانب خدا به آنها داده شده بود پیوسته در اموال و نفوس تصرف میکرد و اوضاع را طبق مصالحی رهبری مینمودند. اگرچه تصرفات آنها نیز از دیدگان مردم عادی پنهان بود.
4ـ و در ضمن این سوال تازگی نداشته و تنها در عصر ما مطرح نشده است، بلکه از روایات اسلامی برمیآید که حتی پیش از تولد حضرت مهدی (عج) نیز این سوال مطرح بوده و هنگامی که پیامبر اسلام و ائمه پیشین (ع) از مهدی و غیبت طولانی آن حضرت سخن به میان میآوردند، با چنین سوالی روبرو میشدند و به آن پاسخ میگفتند. به عنوان نمونه:
الف) پیامبر اسلام در پاسخ این پرسش که آیا شیعه در زمان غیبت، از وجود قائم فائدهای میبرد؟ فرمود: بلی، سوگند به پروردگاری که مرا به پیامبری برانگیخت، در زمان غیبتش از او نفع میبرند و از نور ولایتش بهره میگیرند، همانگونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده میکنند.
ب) امام صادق (ع) فرمود: از روزی که خداوند حضرت آدم را آفریده تا روز رستاخیز، زمین هیچگاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و آشکار و یا غایب و پنهان، و اگر حجت خدا نباشد، خدا ستایش نمیشود.
روای پرسید: مردم چگونه از امام غایب و پنهان استفاده میکنند؟ حضرت فرمود: آن چنان که از خورشید پشت ابر استفاده می کنند.
ج) خود حضرت مهدی (عج) نیز روی این معنا تکیه کرده است. در توقیعی که آن حضرت در پاسخ به سوالات (اسحاق بن یعقوب) صادر فرمود و توسط محمد بن عثمان تحویل اسحاق گردید، چنین نوشت: اما چگونگی استفاده مردم از من همچون استفاده آنهاست از خورشید، هنگامی که در پشت ابرها پنهان می شود.

Rerrence:
www.andisheqom.com/
www.monjee.org/farsi/attarifmavaghe
www.andisheqom.com/

11


تعداد صفحات : 11 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود