تارا فایل

تحقیق در مورد روانشناسی در ورزش


مقدمه :
امروزه شا هد روشد و تحول در جهان ورزش هستیم از جمله جا به جا شدن رکورد ها در رشته ها ی مختلف ورزشی خود شا هد ی بر این امر است و با گسترش حرفه ای گری در ورزش برنامه ریزان و دست اندرکاران د نیای ورزش به دنبال آن هستند تا از آخرین دست آورد های علمی و عملی بهره گیرند . سالهای زیادی است که ورزش از حالت سنتی خود خارج شده است و اگر مللی در این مبارزه علمی از قا فله عقب بما ند در جهان ورزش حرفی برا ی گفتن نخوا هد داشت بدیهی ا ست که تما می اعما ل بشر ی از دو جنبه فیزیو لو ژیکی و روا نی قا بل بررسی می باشد و با عنایت به نقشی که جنبه های روا نی در اعما ل و ر فتار بشر دارند تو جه به رشته روا نشناسی ورزش از جایگاه و اهمیت خا صی برخوردار است .
روا نشناسی ورزش جدید ترین ا طلاعا ت روا نشناسی مطرح روز ورزش را در ا ختیار علاقمندان قرار می دهد .
تئو ریها ها و پژوهشهای جد ید اساسا در حوزه های شخصیت نگرش های نسبت به ورزش پرخاشگری در ورزش اظطراب و استرس نفوذ های اجتماعی ا نگیزش و کسب مهارت می باشد همچنین نمونه های متنوعی از رشته ها ی ورزش از جمله فوتبال وزنه برداری و …… را شامل می شود .
به دلیل وجود شیوه های مختلف در جهت بکارگیری روانشناسی در حوزه ورزش و وجود فعالیتهای متنوع در فرهنگهای مختلف تحت عنوان فعالیت های ورزش لازم است تا تعریف کاملا گسترده ای از روانشناسی ورزش را از انجمن روانشناسی ورزش اروپا ( FEPSAC ) با کمی اختصار ارائه دهیم .روانشناسی ورزش به بررسی فرایندهای بنیادین روانشناسی و تاثیر ات ان بر ورزش می پردازد .

تعریف ورزش :
شامل کلیه فعالیتهای جسمانی است که به منظور رقابت ,تفریح , تربیت و سلامتی انجام می پذیرد .

روانشناسی :
علم ذهن و رفتا ر (گروس )
به دلیل اینکه روانشناسی ورزشی رشته ای جدید و گسترده است و رشته های تخصصی بسیار زیادی وجود دارد به یک رشته مربوط به انین مقاله می پردازیم .

انگیزش و ورز ش :
1-انگیزش درونی و بیرونی
2-چشم اندازهای انسانی بر انگیزش
3-انگیزه -پیشرفت
4-رویکردهای شناختی نسبت به انگیزش

انگیزش درونی و بیرونی
تمایزمهم درانواع انگیزه های نوع بشر انگیزش درونی و بیرونی است انگیزش
بیرونی از پاداشهای بیرونی ناشی می شودانگیزش درونی ازدرون شخص سرچشمه میگیردهم انگیزه درونی وهم بیرونی هر دو در ورزش مهم هستند وروانشناسان ورزشی می توانندهم هم انگیزه های درونی وهم بیرونی را برای بهبود عملکرد اشخاص به کارگیرندانگیزه های درونی برای شرکت در ورزش شامل تهیج-تفریح-علاقه به عمل وفرصت برای ثابت کردن تواناییهای خود-بهبود مهارتها وخلاصه به دلیل لذت بردن از ورزش است
انگیزه های بیرونی می تواند بشکل جایزه و انعام و پاداشهای کمتر ملموس مثل ستایش یا کسب موقعیت مورد استفاده قرار می گیرد .
به عنوان مثال برای ترغیب و انگیزاندن مددجویان به ورزش از هر دو روش انگیزش یعنی درونی و بیرونی باید استفاده نمود. به این صورت که ضمن اطلاع رسانی و فرهنگ سازی در خصوص فواید ورزش که انگیزشهای درونی مثل تهیج – تفریح و لذت بردن از ورز ش و سلامتی و از انگیزش های بیرونی مثل اعطای تلفن – مرخصی – ا ستفاده ازآزادی مشروط و تخفیف مجازات به ورزش کردن می انگیزانیم و ورزش باعث می شود که بسیاری از مشکلات روحی وروانی و حتی در ترک اعتیاد و موثر واقع گردد.

دیدگاه های انسانی به انگیزش:
در دیدگاه های انسانی به دو تئوری از مازلو و (ملک کلند و اتکینسون )بنام تئوریهای
1-تئوری نیاز (مازلو)
2-تئوری انگیزه و پیشرفت ملک کلند واتکینسون
اشاره و توضیحاتی در این خصوص ارائه خواهد شد.
مازلو تئوری انگیزش بشری را به منظور تبیین تمامی انواع نیازهای بشری مطرح ساخت و آنها را بر اساس اولویت بشکل هرم زیر طبقه بندی نمود.

نیاز خودشکوفایی، نیاز زیبا شناسی، نیازهای ذهنی ، نیازبه احترام، نیازهای اجتماعی، نیازهای ایمنی ، نیازهای فیزیولوزیکی،

هرم نیازهای مازلو که با ارضاء هر انگیزه از پایین هرم به بالا حرکت می کنیم ارضاء نیازهای فیزیولوژیکی ما مثل غذا وگرما در اولویت اول قرار دارند زیرا بدون ارضاء این نیاز زنده نیستیم در مرحله بعدی ما نیاز به ایمنی را جستجو می کنیم .وقتی نیاز ایمنی ارضاء شد به دنبال نیازهای اجتماعی یعنی تعلق داشتن به گروه و ارتباط داشتن با دیگران مطرح خواهد شد .بعد از این مرحله نیاز به احترام ارجحیت پیدا می کند . زمانی نیازهای احترام به خود ارضاءشود که به شایستگی و آ نچنان که لایق آن هستیم شناخته شویم وقتی به این نیاز دست پیدا کردیم نیازهای ذهنی که شامل بدست آوردن درک و دانش است پدیدار خواهد شد. پس در هرم نیازهای مازلو نیازهای زیباشناختی یعنی نیاز به زیبایی نظم و تعادل مطرح می گردد . نیاز نهایی بشری از نظر این تئوری خود شکوفایی یعنی کامل شدن شخص و رسیدن به انرژی بالقوه است .اما مقدار کمی به مرحله خود شکوفایی می رسد به هرحال ورزش احتمالا"راهی است برای رسیدن به مرحله خودشکوفایی می توان گفت ورزشکاران را که در رشته ورزششان به نقطه اوج می رسند و دارای رکورد جهانی و عناوین قهرمانی می شوند به مرحله خود شکوفایی نزدیک می شوند . و از طرف دیگر ما نباید خودشکوفایی را دقیقا''با موفقیت مساوی فرض کنیم زیرا افراد بسیاری در ورزش به نقطه اوج و پیشرفت رسیدند اما شخص کاملی نشدند و بالعکس ((وضعیت مختلی پیدا نکردند.))

ارزیابی تئوری مازلو:
با توجه به اینکه تئوری مازلو از نفوذ بسیار بالایی برخوردار است و این تئوری چشمان ما را به دامنه ای از نیازهای انسانی می گشاید ولی در بعضی مواقع تئوری نیازهای مازلو درست از آب در نیامد ه و کاملا''برعکس ان اتفاق افتاده است بر فرض مثال با توجه به اینکه اکثر سارقین بعلت نیازهای فیزیولوژیک دست به انجام این جرم و عمل خلاف می زنند و لیکن عده ای نیز هستند که به علت های مختلف که ریشه مالی و فیزیولوژیکی نداشته این جرم را انجام می دهند و یا کسانی که قاچاق مواد مخدر انجام می دهند هدف مالی نداشته بلکه از بین بردن جوانان و ضربه به اجتماع و افراد جامعه را مد نظر دارند انجام می دهند .

تئوری انگیزه وپیشرفت (مک کلند و اتکینسون ):
هدف از این تئوری برای تبیین این موضوع است که چرابرخی از اشخاص نسبت به دیگران بیشتر برانگیخته می شودانگیزش درونی ورزشکاران به عنوان انگیزه پیشرفت تصور می شود اما انگیزه مخالف این انگیزه درونی- انگیزه اجتناب از شکست است وقتی با ورزش سرو کار داریم با یک تعارض گرایشی -اجتماعی مواجه هستیم به وسیله اشتیاق به کامیابی برای وارد شدن و شرکت کردن در ورزش برانگیخته می شوداما همچنین به وسیله اشتیاقما ن برا ی اجتناب از شکست برانگیخته می شویم تا از شرکت کردن در ورزش اجتناب کنیم این موضوع می تواند به صورت یک معادله بشکل زیر نشان داده شود.

انگیزه پیشرفت = اشتیاق به موفقیت – ترس از شکست
برای مک کلند و اتکینسون انگیزه پیشرفت یک خصلت شخصی است برای برخی اشتیاق به موفقیت بسیار مهمتر ترس از شکست است و در این صورت انگیزه پیشرفت بالاتر از ترس از شکست خواهد بود و بالعکس این موضوع نیز صادق است این خصلت شخصیتی تنها عاملی نیست که برانگیزش موثر است موقعیت نیزمهم است خصوصا"احتمال موفقیت و مشوق برای موفقیت . بدین ترتیب حتی اگر ورزشکاری دارای اگیزه پیشرفت پایینی باشد اما اگراحتمال موفقیت بالاو پاداشهابرای موفقیت زیاد باشد احتمالا برانگیختگی افزایش خواهد یافت .

ارزیابی تئوری پیشرفت :
گیل (1976)پژوهشهای انجام شده در خصوص دشواری تکلیف را مرور کرد و نتیجه گرفت که حمایتهای زیادی بر این تئوری وجود دارد ((کسانی که دارای انگیزه پیشرفت بالا هستند تکالیف دشوار را جستجو می کنند و کسانی که دارای انگیزه پیشرفت پایین هستند تکالیف آسانتر را تر جیح می دهند و پیکرهرنر دریافت که تفاوتهای جنسیت در انگیزه پیشرفت می تواند به وسیله انگیزه سوم بغیر از انگیزه موفقیت و انگیزه اجتناب از شکست تئوری مک کلند را تکمیل می کند تبیین دشوار این انگیزه سوم ترس از موفقیت (FOS ) نامیده می شود این انگیزه بر خلاف اشتیاق به موفقیت و اشتیاق اجتناب از شکست عمل می کند هرنر اظهار کرد که زنان دارای اشتیاق برابر با مردان برای پیشرفت و اشتیاق برای اجتناب از شکست هستند اما انها به دلیل داشتن ترس از موفقیت بیشتر در انگیزه پیشرفت به مردان متفاوت می باشند .

رویکردهای شناختی نسبت به انگیزش :
نظر به اینکه رویکرد انسانی نسبت به انگیزش کل نگر است یعنی ان تلاشهای برا ی تبیین تجربه انسانی بطور کل است رویکرد شناختی به ویژه روی جنبه تجربه انسانی که چطور فکر می کنیم تمرکز دارندروانشناسان ورزش این مورد به دو جنبه ِِاسناد و خودباوری علاقمند شده اند .

اِسناد :
به دلیل اینکه بشر مشتاق درک جهان پیرامون خودش است گرایشهای برای ساختن اسنادهایی راجع به دلایل رویداد و رفتارها دارند بدین معنا ست که ما راجع به این که چرا کمی به شیوه خاصی رفتار یا عمل کرد نتیجه گیری می کنیم .ما خواه اسنادی برای رسیدن به نتایج صحیح داشته باشیم یا نداشته باشیم راجع به رفتارخودمان و رفتار آنهایی که در پیرامون ما هستند اسنادهایی می سازیم بنام اسنادهای درونی وبیرونی :
اسنادهای درونی مسئولیت رفتار یا عملکرد را به شخص نسبت می دهند .اسنادهای بیرونی دلایل را به موفقیت نسبت می دهند .
در شکست بازیکنان تیم درمقابل حریف بازیکنانی که اسنادهای درونی رامی پذیرندخودتان را مقصر می دانند اما آنهایی که اسنادهای بیرونی را می پذیرند موفقیت دیگران را مقصر می دانند .این که اسناد ما درونی یا بیرونی باشد به نظر می رسد به عزت نفس ما مربوط شود و از این رو می تواند بر عملکرد ما موثر باشد تاثیر بگزارد.
بیدل و هیل (1992)مطالعه که در آن 58 دانشجو دانشگاه برای اولین بار به شمشیر بازی می پرداختند را اجرا کردند پیامدهای هر مسابقه بوسیله آزمایندگان دستکاری شدند به طوری که برخی از شرکت کنندگان بطور پیوسته برنده شوند و دیگران پیوسته شکست خوردند بعد از یک سری مسابقات – اسنادها و حالتهای هیجانی شرکت کنندگان ارزیابی شد تجزیه و تحلیل اماری نشان دادکه اسنادهای ساخته شده به وسیله دانش اموزان برای تبیین نتایج به شدت با هیجانات تجزیه شده انها خصوصا"در شرکت کنندگانی که پیوسته شکست خورده بودندمرتبط بود این نشان می دهد که در شکست خوردگان پیش بینی اصلی عزت نفس درک چرایی شکست انهاست .
از وینر (1974)مدل اسناد به شکل زیر می باشد:
بیرونی ، درونی ثبات، بی ثبات، دشواری تکلیف، توانایی، بخت واقبال، تلاش،

اگر ما پیوسته شکست بخوریم یا پیروز شویم اسنادهای ما احتمالابا ثبات خواهد بود این بدین معناست که احتمالا پیامد را یا با توانایی یا دشواری تکلیف نسبت می دهیم بیشتر احتمال دارد ما موفقیت (پیروزی )را به توانایی و شکست را به دشواری تکلیف نسبت دهیم .

بندورا:
عزت نفس رابامفهوم جداگانه خودباوری مطرح نموده است عزت نفس بنحوای که ماراجع به خودمان احساس میکنیم مربوط می شود وعزت نفس عموما پیوستاری از وضعیت باثبات است بالعکس خودباوری به عقیده ما راجع به توانایی وشایستگی مان مربوط میشود .
برخلاف عزت نفس خودباوری یک وضعیت خاص است برای مثا ل اگرشما یک ورزشکارطبیعی باشید اما با برخی از مشکلات روانشناسی دست به گریبان هستید خودباوری احتمالاً در زمین بیشتر به درد شما خواهد خورد تا در کلاس درس.
خودباوری می تواند تاثیر نیرومندی را روی عملکرد داشته باشد وقتی تکالیف فوق العاده انجام شدنی تصور شود آنها پیش پا افتاده تلقی خواهند شد و خود باوری می تواند به وسیله عملکرد موفقیت آمیز تشویق شفاهی و پسخوراند راجع به عملکرد و تقویت شود.1

بحث روانشناسی در ورزش یکی از مهمترین موضوعاتی است که دنیای امروز ورزش به ضرورت آن پی برده و از اینرو سرمایهگذاریهای زیادی را بر روی این مقوله مهم انجام میدهد. امروزه روانشناسی به اسبابی کارا برای مدیریت کنترل عواطف و هیجانات بازیکنان و قهرمانان درآمده و ضرورت آن بهخوبی حس میشود. منتها در کشور ما این بحث هنوز نتوانسته بهخوبی جایگاه خود را در سطوح مدیریتی ورزش باز کند. از اینرو وظیفه دیگری برای رسانهها و مطبوعات قابل طرح است که همانا معرفی و شناساندن جایگاه روانشناسی در ورزش و بسترسازی فرهنگی برای این موضوع در جامعه ورزشی کشور است.
مربیگری مانند جاذبه است، شما میدانید که آنجاست، میدانید که وجود دارد، اما چگونه تعریفش میکنید؟!مربیان بزرگ بسیاری ظاهر میشوند. به یک مفهوم، مربیگری قدرتمند توانمندانه مسئلهای درونی است و به مفهومی دیگر، ویژگیهائی مشخص وجود دارند که از دید اکثریت، معرف رهبری کیفیاند. رهبری، فرآیند نفوذ بر اعضاء گروه، در راستای ایجاد سختکوشی و تعهد در آنان، برای دستیابی به اهداف تیمی است. مربیان هم میتوانند وظیفه ـ محور باشند و هم شخص ـ محور، اما مربیان ورزشی بیشتر به مقوله وظیفهمحوری اتکا مینمایند.
مربیان میبایست ویژگیهائی را که میکوشند به تیمشان تزریق کنند، در اختیار داشته باشند. برای نمونه اگر شما از اعضاء تیم میخواهید که متکی بهنفس، خوددار و منظم باشند، در وهله نخست باید همه این ویژگیها را خود دارا باشید. یکی از نیرومندترین ابزارهائی که شما میتوانید از آن بهره بگیرید، داشتن الگو است. شما بسان یک نمونه تاثیرگذار برای بازیکنان خود هستید و هر آنچه انجام دهید دیده خواهد شد. وینس لمبوردی میگوید: رهبران ساخته میشوند، بهدنیا نمیآیند. آنها دقیقاً مانند هر چیز دیگری که در این کشور با سختکوشی پدید میآید، ساخته میشوند.
مربیان بزرگ اغلب درمیدان مسابقه، پژوهشگر و باهوش هستند. آنها مانند همه پژوهشگران بزرگ ادعای همه فن حریف بودن نمیکنند. آنها حس میکنند همیشه چیزی برای یادگیری هست و راغبند که اشتباهات را بپذیرند. مربیان برجسته برپایه واقعیات تصمیم میگیرند و برای انجام تکالیف پیچیده، احساس و شفافیت مشترک را به کمک میطلبند. حتی هنگامیکه فشار بیش از اندازه است، آنان باید راهکار مناسب را برای موقعیت مناسب برگزینند. این مربیان دارای افکاری سازمانیافتهاند، به جزئیات دقت میکنند و بهخاطر آمادگی کلیشان، بهندرت غافلگیر میشوند. دانش گسترده به ایشان این اجازه را میدهد که آموزنده و محرکی بزرگ باشند. از این گذشته آنها به اندازه کافی باهوشند که بدانند بارها ناچار خواهند بود به خاطر شرایط ناپایدار، آنچه را که با دقت برنامهریزی کردهاند، تغییر دهند. پس انعطافپذیری و داشتن ذهنی باز، اهمیتی سرنوشتساز در مربیگری دارد. مربیان موفق نه تنها عمیقاً خودجوش و ذاتاً پرشور هستند، بلکه همین اشتیاق را در روابطشان پرورش میدهند. چارکز شواب میگوید: من توانائی خود برای ایجاد اشتیاق میان افراد را بزرگترین موهبتی میدانم که دارم. بهترین راه ارتقاء چیزهائی که در انسان وجود دارد، قدردانی و تشویق است.این مربیان دارای انرژی فراوان بوده، هیجانی برای انجام وظیفه پدید میآورند و برای اعمال مثبت، نقش شتابدهنده را بازی میکنند. یک مربی باید محرکی خوب و دارای نیروئی مشوق در گفتار خود باشد تا به ورزشکاران القا کند که تنها در صورت سختکوشی دستمزد خود را خواهند گرفت و اینکه انجام عالی هر کار، امری ارزشمند است. مربی نمیتواند فرض کند که منشا انگیزش را میشناسد. حتی بازیکنانی که پیوسته تحریک میشوند میتوانند از ناحیهای غیر از مربی برانگیخته شوند. آنها هم باید در جایگاه مردم عادی و هم در موقعیت بازیکن تشویق شوند.
از مشخصات مربیان بزرگ، اعتمادبهنفس، جسارت و احترام است. آنها بهصورت حسابشدهای خطرپذیرند. نوآورند و به تصمیم خود اطمینان کامل دارند. ایشان درک کردهاند که ترسو بودن، آنها را به سرمنزل مقصود نخواهد رسانید. این اعتمادبهنفس و جسارت معمولاً به اعضاء تیم منتقل خواهد شد. شیوه تلاش تیمی بهعنوان یک کل، اغلب جلوهگاه کیفیت و تاثیر یک مربی بزرگ است. اعتمادبهنفس یک مربی میتواند به اعضاء تیم توانی مضاعف جهت انجام امور خارق العاده دهد. همچنین مربی باید به بازیکنان احترام بگذارد. اگر ورزشکاران احترام واقعی ببینند، مربی خود را محترم خواهند شمرد. صداقت مهم است زیرا بازیکنان اگر سخنی غلطانداز و بهظاهر معقول را ساختگی تشخیص دهند، آن را نشنیده خواهند گرفت. مربی برای کشف استعدادهای هر بازیکن و دینامیک تعامل گروهی را درک کند. گام اساسی آن است که اعضاء را آنقدر خوب شناخت که قادر بود نقاط قوت و ضعفشان را برای استفاده کامل و بهینه از توان بالقوه آنها در متن تیم، ارزیابی نمود. تقسیمکار نظاممند (یعنی قراردادن بازیکن مناسب در جای مناسب) اهمیتی حیاتی در تیم دارد. برای نمونه گزینش شخص مناسب بهعنوان کاپیتان بسیار مهم است. این گزینش مستلزم شناخت مربی از توان تکتک بازیکنان است.مربی بزرگ در هنر برقراری ارتباط استاد است. او میداند شدیداً نیازمند آن است که با کلمات بازی کند. مربیان باید گوشی شنوا و ذهنی باز داشته باشند. ارتباط متقابل، خوشروئی و داشتن سیاست "درهای باز" پیوندهای تیمی را نیرومند میسازد. این امر در ساختن محیطی قابل اعتماد و آزاد، سرنوشتساز است. درخواست کمک و اینکه بازیکنان بتوانند آزادانه و بدون ترس از مجازات با یکدیگر ارتباط داشته باشند، باید تبدیل به هنجار و ضابطهای پذیرفته گردد. راه برقراری ارتباط و شیوه راهبری تیمی میتواند نقشی بزرگ در ترغیب بازیکنان به سختکوشی ایفاد کند.
هدف، پیشرفت تیم جهت دستیابی و بهرهگیری کامل از توان بالقوه است. مربی در کنار بازیکنان باید اهداف دستیافتنی و خواسته شده تیم را مشخص کند. اگر بازیکنان به رسالت و اهداف تیم بیعلاقه باشند، مربی توانمند، مقولهای دستنیافتنی میشود. مربیان میبایست حس تفاهمی قوی را که متضمن اعتماد و اطمینان دو جانبه است، گسترش دهند. مربی خوب به معنی انگیزش افراد جهت اعتلاء به والاترین سطوح وجودیشان از راه دادن فرصت به آنها است نه محدود ساختن ایشان.
مورای ومن میگوید: یک مربی کارکشته دارای بینش است، تمرکزی قوی بر پیامدها و نتایج، راهکاری واقعگرایانه برای تحقق این بینش و توانائی انتقال آن و تجدید سازمان با پشتیبانی دیگران، از ویژگیهای اوست. وظیفه مربیان آموزش، راهنمائی و انگیزش بازیکنان در راستای دستیازی به اهداف است. آنها توانائی شگرفی برای انتقال شور و هیجان خود به دیگران دارند و همیشه در کنار بازیکنان در بازی هستند. یک مربی بر تیم فرمان نمیراند، بلکه هدایتش میکند. او مسیر را تدوین میکند، جهت میدهد و فضای اجتماعی و روانشناسانه را توسعه میبخشد. مربی خواه مربی یا بازیکنی با سمت یک کاپیتان،میبایست پارهای مسئولیتها را به گروه بدهد و جسارت دادن استقلال به دیگران را داشته باشد. در غیر اینصورت اعضا احساس خواهند کرد که اعتمادی به آنان نیست که بتوانند از پس خود برآیند در نتیجه بیتفاوت خواهند شد. در این میان میبایست تعادل حفظ شود و مربی پارهای مسئولیتها را برعهده اعضاء گروه بگذارد.
این مقاله به تعدادی از ویژگیهائی توسط مربیان نظر داشته است. کسانی مربیگری عالی دارند که بینش قوی، شور و هیجان و توانائی متعهد ساختن صددرصد افراد را دارا بوده و برای رساندن این بینش و پندار به واقعیت، اقدام لازم را عملی کنند. مربیان بزرگ و هنر ایجاد ارتباط و انگیزش، احترام متقابل، القای اعتمادبهنفس و اشتیاق. نشان دادن و اثبات اعتبار و نیز صداقت بر پایهای ثابت ممتازند.1
امروزه آسم در زمره بیماری های مزمن،اما قبلو کنترل در آمده است.به طوری که در مواردی فواصل بین عود بیماری بسیاری طولانی خواهد بود.آنچه مسلم است بسته به شدت بیماری،ممکن است کیفیت زندگی فرد دچار اختلال گردد.به این ترتیب که فرد مبتلا در صورت بروز حملات آسمی ناچار است به دفعات به بخش اورژانس مراجعه کرده و یا در بیمارستان بستری گردد.همچنین ممکن است دچار سرفه هایی شود که 6 هفته یا بیشتر ادامه پیدا می کند.گاه به دنبال ورزش و یا حین استراحت دچار تنگی نفس می شود و یا در صورت تماس یا بعضی حیوانات و گیاهان دچار سرفه،ویزینگ،تنگی نفس و تنیدگی می گردد.از جمله مشکلات دیگر اختلال در خواب به دلیل تنگی نفس و سرفه و عوارض ناشی از مصرف طولانی مدت داروهااست. توانبخشی در این بیماران سبب افزایش استقلال و اعتماد به نفس،افزایش توانائی انجامفعالیتهای روزانه،بهبود تغذیه،درک بهتر فرد از شرایط خود و بیماری آسم،کاهش مواردحملات و در مجموع ارتقائ کیفیت زندگی خواهد شد. از جمله اهداف توانبخشی این بیماران می توان به موارد زیر اشاره نمود: – آموزش به بیمار و مهیا کردن شرایطی که در رابطه با بیماری خود اطلاعات مفید و صحیح بدست آورند. – آموزش روش های سازگاری با بیماری – حفظ و ارتقائ فعالیت های فیزیکی با توجه به شدت بیماری،توانایی فرد و محدودیت هایی که پزشک معالج و تیم توانبخشی قائل شده است. – کمک به بیمار به منظور پیروی از توصیه های بهداشتی لازم جهت کاهش موارد بستری دربیمارستان.از جمله اعضائ تیم توانبخشی برای این بیماران،می توان به پزشک متخصص،پرستار تحصیل کرده و با تجربه در زمینه بیماری های ریوی،افراد متخصص در زمینه تنفس درمانی،ورزش درمانی،تغذیه،کاردرمانی،روان درمانی و مددکار اجتماعی اشاره نمود. به نظر می رسد انجام ورزش های منظم و علمی از نوع متناسب با شرایط بیمار،زیر نظر تیم توانبخشی بتواند در ارتقائ کیفیت زندگی مبتلایان به آسم مزمن موثر باشد. شرح مفصل روش انجام تمرین های ورزشی مناسب و تاثیر آن در اصل مقاله آورده شده است.

ورزش منظم
ورزش کردن خصوصاً ورزش منظم به گونه اى تمام مراحل درمان اضطراب را تحت تاثیر قرار می دهد. هنگامى که علت اضطراب مشخص شود و یک برنامه درمانى مشخص تدوین گردد، به راحتى درمان پذیر بوده و سریعاً شخص به زندگى عادى بر می گردد ولى در صورت فقدان علت تشخیص، احساس اضطراب در یک پریود طولانى شخص را آزار داده و از فعالیتهاى اجتماعى دور می سازد. پژوهشگران دریافته اند که پیاده روى تند و سریع به مدت ٤٠ دقیقه میزان اضطراب را به طور متوسط تا ١٤ درصد کاهش می دهد.1

آیا از ورزش نفرت دارید ؟ اینجا روشهای علاقه به فعالیتهای ورزشی مورد ارزیابی قرار می گیرند .
به نظرتان جالب نیست اگر شما نسبت به انجام فعالیتهای ورزشی حساسیت داشته باشید ؟
بدین ترتیب دیگر شما نیازی ندارید که به دوستان ، افراد مورد علاقه و همکارانتان بقبولانید که شما از ورزش نفرت دارید .
لازم به تذکر نیست که مطالعات فراوانی انجام شده است که ثابت می کند فعالیت ورزشی منظم – حتی در سطوح متوسط – میزان ابتلا به بیماریهای قلبی ، سرطان ، فشار خون بالا و چاقی را کاهش میدهد و کارایی فیزیکی و روان را افزایش میدهد . علیرغم آن بسیاری از مردم آمریکا کماکان روش زندگی بی تحرک را بر می گزینند !
در مطالعه ایی که اخیراً نتایج آن به چاپ رسیده است مشخص شده است که حدود ۵۵٪ از بالغین در آمریکا در سال ۲۰۰۱ تحرک لازم برای دستیابی به ۳۰ دقیقه فعالیت ورزشی روزانه را نداشتند و تحقیق دیگری نشاندهنده آنست که در سال ۲۰۰۲ فقط ۴۵٪ از افراد آمریکایی در فعالیتهای ورزشی منظم و شدید شرکت می کنند که این رقم در سال ۲۰۰۱ حدود ۵۲٪ بوده است .
کارشناسان می گویند که دلایل فراوانی وجود دارد که مردم از فعالیت ورزشی تنفر دارند . شامل :
ترس :
هراس و واهمه زیادی از ورزش در افراد وجود دارد . که به نظر متخصصان این رشته ، کاملاً گیج کننده است . حتی گاهی علت همان خجالتی بودن است که مثلاً فرد نمی داند چگونه از وسایل ورزشی موجود در ورزشگاه استفاده کند یا مثلاً از نظم موجود در کلاس عقب بیفتد و یا لباس مناسب ورزشی نداشته باشد .

کمبود زمان :
خانم نیکول گانینگ که مدیریت یک مرکز بین المللی تناسب اندام را بر عهده دارد و در فیزیولوژی ورزش تحقیق می کند می گوید مردم همواره خود را تحت فشار قرار میدهند که زمان مشخصی را برای ورزش ترتیب دهند . بخصوص مادران شاغل که معتقدند زمان کافی برای ورزش کردن ندارند و نمی دانند که چگونه باید برنامه ریزی کنند تا بتوانند ورزش کنند . اگر شما برای مدیریت زمان خود دچار مشکل هستید ورزش اولین چیزی است که باید مورد توجه قرار دهید . یک مهمانی نه چندان مهم و یا یک خرید غیرضروری می تواند مانع انجام برنامه های ورزشی مدون و منظم شما شود . متاسفانه گاهی ملاقات مجدد با یک دوست بهتر از رفتن به سالن ورزش تلقی می شود !

ذهنیتهای منفی از ورزش :
برای بعضی ها کلمه ورزش لحظات خسته کننده کلاسهای ورزشی دوران ابتدایی و راهنمایی را تداعی می کند که می تواند اثرات مخربی بر ورزش نمودن آنها نماید . که باید چنین ذهنیتهایی بنحو احسن پاک شوند .

نتایج کند :
احساس کردن و دیدن نتایج ورزش در سلامتی افراد معمولآً زمان طولانی را به خود اختصاص می دهد و چه بسا افرادی که قبل از رسیدن به چنین مرحله ای ورزش کردن را ترک می نمایند . هنوز افراد زیادی هستند که به دنبال قرصها و شربتهای معجزه آسایی می گردند که بتوانند آنها را یک شبه لاغر نماید . آنها کماکان بر این باورند که راههای بهتر ، سریعتر و آسانتری برای لاغری وجود دارد ، پس چرا ورزش کنیم ؟

هزینه :
مردم تصور می کنند که نمی توانند از عهده هزینه های ورزش کردن و خرید تجهیزات ورزشی لازم برآیند . ضمناً از اینکه وسیله ایی با قیمت گزاف تهیه کنند که نتوانند بهره لازم را از آن ببرند واهمه دارند .

فقدان پشتیبانی های لازم :
بدون تشویق همسر ، فرزند و اعضای خانواده براحتی فعالیت ورزشی ترک می شود .

انگیزه :
هر آنچه که بهانه ورزش نکردن ما باشد ، بنظر می رسد مهمترین علت ترک ورزش و فعالیتهای بدنی ، نداشتن انگیزه های لازم است .
اما آیا کسی که از ورزش متنفر است ممکن است حقیقتاً تغییر نماید ؟ آیا ممکن است زمانی بدون واهمه و هراس به فعالیتهای ورزشی بپردازید ؟ بله ، کارشناسان معتقدند که می توان تنفر را به تحمل و حتی عشق تبدیل کرد :

راهکارهایی را بیابید که از آنها لذت می برید
اگر کارهایی را انجام دهید که به آنها علاقه ندارید ، طبعاً نمی توانید به خوبی آنها را ادامه دهید و به راحتی آنها را ترک خواهید کرد . اگر واقعاً نمی دانید که چه کاری را دوست دارید تحقیق کنید : مثلاً در کارهای ایروبیک و حرکات موزون شرکت کنید ، یا به شنا بپردازید و یا در کلاسهای اسکیت ثبت نام کنید و یا به کوهپیمایی بپردازید . سعی کنید همه آنها را امتحان کنید . آنقدر تجربه کنید تا فرآیندی را که شما را از لحاظ جسمی و روانی تهییج می کند پیدا کنید .
برای خود هدف تعیین کنید .
اهداف خود را تعیین کنید و گهگاه آنها را مرور نمائید . لیکن واقع بین باشید . اگر پیاده روی را با ۱۰ دقیقه در روز آغاز کرده اید انتظار نداشته باشید پس از ۳ ماه بتوانید در ماراتن شرکت کنید . اهداف شما می توانند به صورت کوتاه مدت و بلند مدت تعریف شوند . اهداف خاص ، قابل اندازه گیری و پویا انتخاب نمائید و برای انجام آنها باز ، زمانی تعیین نمائید .

سعی کنید صبحها ورزش نمائید .
آمار نشان میدهد که تناسب اندام در افرادی که صبحها فعالیت ورزشی می نمایند مشهودتر است .
فعالیت ورزشی خود را طبق برنامه انجام دهید .
برنامه ورزشی خود را مانند یک قرار ملاقات ثبت نموده ، انجام دهید . بهتر است پیشاپیش برنامه ریزی خود را برای یک ماه کامل انجام دهید و اگر به هر دلیلی برنامه خود را حذف نمودید بلافاصله برنامه ریزی مجدد نمائید .
شریکی برای ورزش کردن داشته باشید
ورزش می تواند کاملاً اجتماعی باشد . شرکت در فعالیتهای ورزشی تیمی به همراه دوست و یا همسر می تواند بهره وری شما را افزایش دهد .
به انحای مختلف خود را تشویق کنید
سعی کنید از جوایز مختلف برای تهییج خود استفاده کنید و از جوایز کوچکتر و بعد باارزشتر استفاده کنید . بعنوان مثال ، زمانیکه توانستید بر روی نوار نقاله ۳۰ دقیقه پیاده روی کنید و یا ۱۰ بار درازنشست انجام دادید بعنوان جایزه یک تی شرت و یا یک CD جدید تهیه نمائید . زمانیکه برنامه خود را به مدت ۱۲ هفته انجام دادید یک جفت کتانی جدید برای خود تهیه نمائید . فقط به خاطر داشته باشید که از مواد خوراکی بعنوان جایزه استفاده نکنید .

از قانون " همه یا هیچ " پیروی نکنید .
یک ساعت وقت ندارید ؟ نیم ساعت چطور ؟ طبعآً از هیچ بهتر است و اگر کمی باهوش باشید می توانید فایده کافی را از ۳۰ دقیقه فعالیت ورزشی بهره ببرید .
به ورزش و تحرک جسمانی عشق بورزید .
تحمل کردن ورزش کافی نیست .یکی از محققین در مورد فعالیت ورزش معتقد است انسانها ورزش را دوست ندارند چرا که اطلاعات کافی در مورد دوست داشتن ورزش در اختیار آنها قرار نمی گیرد .
مردم می دانند که فعالیت های ورزشی باعث سلامت و زندگی طولانی تر آنها می گردد لیکن آنها انگیزه های لازم را نمی دانند و این دلایل به اندازه کافی محرک کافی و قوی برای دراز مدت نمی باشد . مردم بر یک اساس روزانه تمرکز کافی بر روی ورزش و فعالیت های ورزشی ندارند .
در واقع مردمی که فعالیت ورزشی را بر اساس یک نظم و قاعده انجام می دهند کسانی هستند که از فعالیت ورزشی لذت می برند .
ورزشکاران منظم همواره در مورد تاثیر شگرف ورزش بر روحیات و احساسات آنها صحبت می کنند و کمتر به کاهش بیماریها اشاره می نمایند .
لذا فعالیتهایی را انجام دهید که شما را سرزنده و بشاش می نمایند و باعث لذت شما می شوند . به این منظور فکر کنید که بدن شما چگونه باید باشد زمانیکه ورزش می کنید و به کجا برسد ؟ آیا می خواهید احساس سرعت نمائید یا قدرت و یا حرکت به جلو ؟
به بیان بهتر در فعالیت ورزشی خود بصورت جسمی و روانی کامل شرکت کنید و در واقع بدن و روح خود را ارتباط دهید . بسیاری از کارشناسان معتقدند که بدون انگیزه ها و تحرکات درونی تقریباً انجام فعالیت ورزشی و استمرار آنها غیرممکن است .
آنها معتقدند که مشکلات برای یک فعالیت ورزشی منظم برای همه ما وجود دارد و همانند هر چیز دیگری در زندگی ، اگر انگیزه درونی قوی برای انجام آنها نداشته باشیم ، مشکلات بهتر و راحتتر پیدا می شوند . 1

نتیجه گیری:
بشر دارای نیازهای متنوعی است که برخی از آنها می تواند به وسیله ورزش ارضاء شود. تمایز مهمی بین انگیزش درونی و بیرونی وجود دارد پژوهشهای معاصر نشان می دهد که انگیزش درونی عامل مهمتری برای اکثریت شرکت کنندگان در ورزش است. انگیزه های بیرونی ممکن است بسته به شرایط افزایش یکی از انگیزه های مهم که خصوصاً با ورزش در ارتباط است نیاز به موفقیت است. پرنفوذترین تئوری که تبیین موفقیت را جستجو می کند از اتکیسنون مک کلند می باشد. آنها فرض شان بر این است که ما به وسیله انگیزه موفقیت و هم به وسیله نیاز اجتناب از شکست برانگیخته می شویم دو رویکرد اخیر می شود که در آن، تعیین می کنیم که چه کاری را این چنین انجام دادیم با آموزش بازسازی اِسناد ما می توانیم ورزشکاران را برای سالمتر ساختن اسنادها بر مثل اسناد دادن شکست به تلاش به جای توانایی کمک کنیم. موفقیت پسخوراند، تشویق شفاهی و آموزش بازسازی اسناد همگی می توانند خودباوری را تقویت کنند.

1 . روانشناسی ورزش، نویسنده مت جارویس، ترجمه نورعلی خواجوند.

1 . www.lahijweb.blogsky.com
1 . www.ravanyar.com
1 . groheherfe.persianblog.com
—————

————————————————————

—————

————————————————————

20


تعداد صفحات : 20 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود