شرف زن به یمن عصمت اوست این شرف را از تن نرنجانید
و این را بدانید که:
هر شاخه ای که از باغ برون آرد سر در میوه آن طمع کند راهگذر
تلقى ما این است لباس مناسب، پوشش مناسب و حجاب مجوزى براى فعالیت هاى اجتماعى است. قرآن هم تاکیدش همین است که در حریم خصوصى و عرصه خصوصى باید حجاب رعایت شود. وقتى قرآن شبکه محارم را نام مى برد منظور این است که در آن فضا حجاب طور دیگرى تعریف شده و نگاه ما روى عرصه عمومى است و شاید بتوان گفت حجاب مظهر تجلى بیرونى و پاسخ به فطرت است.
فطرت معمولاً دعوت به آرامش، سلامت و امنیت مى کند که تجلى بیرونى همین حجاب است.
فلسفه حجاب در اسلام
اسلام هم برای زنان و هم برای مردان، تکلیف معین کرده است. یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد، مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است: " قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم … قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن "
خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی کنند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم، خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دلربائی نپردازند.
اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، اینست که میل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی. همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی. در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که مردان لباسهای بدن نما و آرایشهای تحریک کننده به کار برند. این زن است که به حکم طبیعت خاص خود میخواهد دلبری کند و مرد را دلباخته و در دام علاقه به خود اسیر سازد. لهذا برهنگی از انحرافهای مخصوص زنان است و دستور پوشش هم برای آنان مقرر گردیده است.
روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است. اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد. همانطور که بشر از تصاحب ثروت و جاه و مقام سیر نمیشود، در ناحیه جنسی نیز چنین است. هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان سیر نمیشود. و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد.
استواری اجتماع:
کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف میکند. برعکس آنچه که مخالفین حجاب خرده گیری کرده و گفته اند: "حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است" ، بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است.
آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست، حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارد و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم میکند. اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است، آلوده کردن محیط کار به لذتجوئیهای شهوانی است.
حجاب در قوم یهود
"گرچه پوشش در بین اعراب مرسوم نبوده و اسلام آنرا بوجود آورد ولی در ملل غیر عرب به شدیدترین شکل رواج داشت. در ایران و در بین یهود و ملتی که از فکر یهود پیروی میکردند، حجاب به مراتب شدیدتر از آنچه در اسلام میخواست وجود داشت".
حجاب مصونیت است ،نه محدودیت .
و اگر محدودیتی هم ایجاد شود; اوّلاً هم برای زن است و هم مرد،
ثانیاً مانعی است در مقابل آزادی بی حد و حصر و بی بندوباری که عوارض بد آن دامنگیر همه افراد جامعه به خصوص خانمها می شود.
البته اسلام از مرد نیز خواسته است که در برخورد با نامحرم چشمهای خود را به زیر اندازد و از نگاه بپرهیزد.
و نیز در پوشیدن لباس ، عفت و شوون اسلامی را رعایت نماید.
اما به هر حال ، جمال زن و وضعیت جسمی و روحی او اقتضای رعایت بیشتر حجاب و حیا را دارد.
افزون بر این ، در صورت توجه زنان به مسائل عفاف و امنیت فردی و اجتماعی ، این مسئله خود مانع بزرگی بر سر راه هوسبازان و فساد در جامعه می شود.
انواع دیگر حجاب
در قران از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی می کند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به توصیه شده اند : ای رسول ما به زنانو مردان مومن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند.(نور.30.31)
نوع دیگر حجابو پوشش قرانی ، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است : پس زنها نازک ونرم بامردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا وهوس) است به طمع افتد.
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش نگاه حرف زدن راه رفتن است.
زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه برتری خود را بر مرد ثابت کرده است اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند. اسلام مخصوصاً تاکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد، بر احترامش افزوده میشود. قرآن کریم در سوره احزاب پس از آنکه توصیه میکند زنان خود را بپوشانند، میفرماید: " ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین ". یعنی این کار برای اینکه به عفاف شناخته شوند و معلوم شود خود را در اختیار مردان قرار نمیدهند بهتر است، و در نتیجه عفت و حشمت آنها مانع مزاحمت افراد سبکسر میگردد.
حجاب منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دستها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد کافى است، ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیه واجبات داراى مراتب مختلفى مى باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى شود.
حجاب چشم
قُلْ لِلْمُوْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مومن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
قُلْ لِلْمُوْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ اَبْصارِهِنَّ(نور؛31) ای رسول به زنان مومن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.
حجاب در گفتار
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است:
فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
حجاب رفتاری
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزله ی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند. همین مفهوم منع و امتناع در ریشه ی لغوی عفت نیز وجود دارد
فلسفه حجاب در اسلام
اسلام هم برای زنان و هم برای مردان، تکلیف معین کرده است. یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد، مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است: " قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم … قل للمومنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن "
خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند، نباید چشم چرانی کنند، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند. یک وظیفه هم، خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه گری و دلربائی نپردازند.
اما علت اینکه در اسلام دستور پوشش اختصاص به زنان یافته است، اینست که میل به خودنمائی و خودآرائی مخصوص زنان است. از نظر تصاحب قلبها و دلها مرد شکار است و زن شکارچی. همچنانکه از نظر تصاحب جسم و تن، زن شکار است و مرد شکارچی و از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون است به نوعی احساس محرومیت. دست نیافتن به آرزوها به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد.
لذا به راحتی از آیات قرآن می توان استنباط کرد که هدف از حجاب پاکی دلها، جامعه و مصونیت زن و جلوگیری از کامیابی رایگان مرد از هر زنی است
آیا حجاب برای زنان فقط پوشاندن موها است؟ حفظ پاکدامنی زنان منحصر به پوشش چادر به تنهایی نیست بلکه از هر نوع رفتاری که موجب تحریک و تطمیع افراد هوس ران شود باید اجتناب نمود. مثلا در قرآن کریم، از نرمش در سخن گفتن که موجب تحریک و تطمیع است نهی گردیده است: "زنهار نازک و نرم با مردان سخن مگویید مبادا آن که دلش بیمار (هوی و هوس است) در طمع افتد؛ بلکه متین سخن گویید" (احزاب، 32)
پوشاندن مو حتی اگر مقدار کمی باشد واجب است. خانمی که ملتزم به ارزش های اسلامی است، هیچ گاه زیر چادر با لباس های رنگارنگ و تنگ که برآمدگی های بدن رانشان دهد و با آرایش ها مهیج در دست و صورت و مو از خانه بیرون نمی آید. قرآن کریم از تبرج (خودآرایی به منظور خودنمایی) نهی کرده، آن را متعلق به جامعه جاهلی دانسته است. (منزلت زن در اندیشه اسلامی، محمد فنایی اشکوری، موسسه آموزشی امام خمینی، ص 101)
حدود پوشش برای بانوان
1-بیرون گذاشتن موی سر در مقابل نامحرم جایز نیست، 2-زیر چانه از دید نامحرم باید پوشانده شود3-پوشاندن ابروی برداشته شده و صورت اصلاح شده از دید نامحرم چنانچه آرایش محسوب نشود لازم نیست 4-هر موردی که آرایش و زینت محسوب شود(زیور آلات)که موجب جلب توجه نا محرمان شود باید پوشانده شود5-استفاده از بوی خوش به منظور مقابله با بوی عرق بانوان (منظور عطرهای غیر مهیج)اشکالی ندارد، لکن زن نباید خود را برای نامحرم معطر کند6- پوشاندن روی پا واجب است7-پوشاندن پا با استفاده از جورابهای نازک حرام است در مقابل نامحرم باید پا پوشانده شود و جوراب نازک پوشش نیست. علاوه بر این، درباره پوشش حضرت فاطمه(ع) هنگام خروج از منزل و رفتن به مسجد برای دفاع از فدک، همین پوشش نقل شده است.
برخی شواهد تاریخی نیز موید این مطلب است که رنگ خمار (مقنعه) و رنگ جلبابی (چادری) که در عصر نزول آیه استفاده می شده، همانند بسیاری از مقنعه ها و چادرهای رایج فعلی، مشکی بوده است. این قراین تاریخی با رجوع به ریشه لغوی خمار و جلباب در کتاب های لغوی معتبر بیش تر تایید می گردد.
افزون بر این در کلمات دانشمندان اسلامی و روان شناسان شواهدی وجود دارد که تایید کننده تامین حجاب و پوشش بیش تر زنان توسط حجاب های رنگ مشکی است. برای مثال، فقیه برجسته شیعه، صاحب جواهر در ذیل برخی روایات مربوط به کراهت استفاده از لباس های مشکی، این گونه نقل کرده است که بر اساس دیدگاه های فقیهان شیعه، کراهت پوشش مشکی مختص مردان است؛ زیرا شارع مقدس؛ پوشش غلیظ تر و بیش تری برای زنان هنگام مواجهه با نامحرم قرار داده است و رنگ مشکی در مقایسه با رنگ های دیگر، به نحو بهتری پوشش بیش تر را تامین می کند.
روان شناسی رنگ ها نیز می گوید سیاه به معنای "نه" بوده و نقطه مقابل "بله" یعنی رنگ سفید است. زنی که در بیرون منزل و در مقابل نامحرم از حجاب مشکی استفاده می کند، در واقع می خواهد به او "نه" بگوید و زنی که لباس سفید می پوشد، راه نگاه ها را به سوی خود باز می گذارد و آن فردی که لباس های رنگارنگ و جذاب می پوشد، خواسته یا ناخواسته خود را در مقابل نگاه های هرزه و آلوده قرار می دهد.
افزون بر این، رنگ مشکی بر عکس رنگ سفید، رنگی است صامت و غیر فعال و نه تنها بیننده را تحریم و به فعالیت عمومی روانی و جسمانی وادار نمی کند، بلکه از فعالیت طبیعی و عادی او نیز کاسته یا آن را متعادل می سازد.
رنگ مشکی، اثر تخفیف تحریک روحی داشته و رنگی غیر محرک است و واکنش روانی مهمی در بیننده ایجاد نمی کند. از این رو، یکی از بهترین وسایل تخفیف واکنش های روانی است نه تنها وسیله جلب توجه دیگران نمی شود، بلکه کمک به انصراف و عدم توجه نیز می کند.چنین ویژگی هایی در رنگ مشکی حجاب بانوان در مقابل نامحرم، با فلسفه و حکمت حجاب که همان پوشیدگی بدن در مقابل نامحرم و عدم تحریک جنسی اوست، بسیار سازگار می نماید.
حاصل آن که پوشش با چادر و روسری و مانتو جزیی از حجاب است حجاب کامل آن چیزی است که گفته شد.
قرآن از چادر یا چیزی مانند آن که تمام بدن را بپوشاند، به عنوان حجاب برتر نام برده است.
در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد.
یکی از این آیات، آیه 59 سوره احزاب است:" یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما" (ای پیامبر، به زنان و دخترانت و نیز به زنان مومنین بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند. و خداوند بخشنده مهربان است.)
جلاب به معنای یک پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد.
در سوره نور آیه 31 نیز مفصلا در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
مفهوم و ابعاد حجاب در قرآن
حجاب در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه، بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده، وسیلهی پوشش است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
حجاب، به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمیتوان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب میتواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد. یک نوع آن حجاب ذهنی، فکری و روحی است؛ مثلاً اعتقاد به معارف اسلامی، مانند توحید و نبوت، از مصادیق حجاب ذهنی، فکری و روحی صحیح است که میتواند از لغزشها و گناههای روحی و فکری، مثل کفر و شرک جلوگیری نماید.
علاوه بر این، در قرآن از انواع دیگر حجاب که در رفتار خارجی انسان تجلی میکند، نام برده شده است؛ مثل حجاب و پوشش در نگاه که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شدهاند.
آیا حجاب مانع همه بزهکاری های اجتماعی است؟
با توجه به همین نکته، پاسخ این اشکال و شبهه ی افرادی که برای ناکارآمد جلوه دادن حجاب و پوشش ظاهری، تخلفات بعضی از زنان با حجاب را بهانه قرار میدهند آشکار میگردد؛ زیرا مشکل این عده از زنان، ضعف در حجاب باطنی و فقدان ایمان و اعتقاد قوی به آثار مثبت حجاب و پوشش ظاهری است و قبلاً گذشت که حجاب اسلامی ابعادی گسترده دارد و یکی از مهم ترین و اساسیترین ابعاد آن، حجاب درونی و باطنی و ذهنی است که فرد را در مواجهه با گناه و فساد، از عقاید و ایمان راسخ درونی برخوردار می کند؛ و اساساً این حجاب ذهنی و عقیدتی، به منزلهی سنگ بنای دیگر حجابها، از جمله حجاب و پوشش ظاهری است؛ زیرا افکار و عقاید انسان، شکل دهنده ی رفتارهای اوست.
البته، همانگونه که حجاب و پوشش ظاهری، لزوماً به معنای برخورداری از همه ی مراتب عفاف نیست، عفاف بدون رعایت پوشش ظاهری نیز قابل تصور نیست. نمیتوان زن یا مردی را که عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود عفیف دانست؛ زیرا گفتیم که پوشش ظاهری یکی از علامتها و نشانههای عفاف است، و بین مقدار عفاف و حجاب، رابطه ی تاثیر و تاثّر متقابل وجود دارد. بعضی نیز رابطه ی عفاف و حجاب را از نوع رابطه ی ریشه و میوه دانسته اند؛ با این تعبیر که حجاب، میوه ی عفاف، و عفاف، ریشه ی حجاب است. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند، ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این حجاب، تنها پوسته و ظاهری است. از سوی دیگر، افرادی ادعای عفاف کرده و با تعابیری، مثل "من قلب پاک دارم، خدا با قلب ها کار دارد"، خود را سرگرم می کنند؛ چنین انسانهایی باید در قاموس اندیشه ی خود این نکته ی اساسی را بنگارند که درون پاک، بیرونی پاک می پروراند و هرگز قلب پاک، موجب بارور شدن میوه ی ناپاکِ بی حجابی نخواهد شد.
11