جلبک های کشنده :
مرگ ماهیها در تگزاس : در 8 جوئن سال 1976 آقای Robent Guningham که یک پرورش دهنده ماهی در شمال تگزاس است، 1500 عدد ماهی یک پوندی را در داخل استخر بزرگی قرار داد و نگران این مسئله بود که ممکن است مقدار آب برای تمام ماهیهای موجود در استخر کافی نباشد و جوابگوی همه ماهیها نباشد.
بنابراین او مقدار بیشتری آب از استخری که در مزرعه قرار داشتت به درون استخر بزرگ حاوی ماهیها پمپاژ کرد ولی تا صبح بیشتر ماهیها مردند و بعضی از آنها در حال مردن بودند. آقای Guningham تقریباً سراسیمه بود و دستپاچه شده بود او با مناطق اطراف تماس گرفت، تا متوجه شود که چه کسی می تواند به او کمک کند و این راز را برای او افشا کرده و مشکل او را حل کند. و تعدادی از ماهیهای باقیمانده را از مرگ نجات بدهد. او تلفنهای خود را با تماس با مدیر مرکز زیست شناسی دانشگاه oklahama به پایان رسانید.
درست در آن طرف خط ماهی شناسان و یا زیست شناسان ماهی که در آن مرکز حضور داشتند این پیشنهاد را دادند که ممکن است ماهیها بر اثر نبود و یا کمبود اکسپژن کافی در آب که بتواند تمام ماهیهای موجود در استخر آب را تامین کند مرده اند. اگرچه هنگامیکه آنها از مرزعه در همان روز دیدن کردند درجه اکسیژن در بالاترین حد خود قرار داشت. براساس توضیح و نظریه بعدی یکی از زیست شناسان نمونه ای از آب گرفت، به این دلیل که درون آب، نشانه های خفیفی و آثار عجیبی از جلبکهای آبی ـ سبز وجود داشت.
در همان سال دکتر lois pfiester مشغول تدریس دوره آموزشی و کلاسی در مورد جلبک بود ( مطالعه در مورد جلبک، جلبک شناسی و یا phycology نامیده میشود) نمونه آب گرفته شده از پرورشگاه گربه ماهی آقای Guningham مسیر خود را در میکروسکوپ دکتر lois pfiester آغاز کرد.
در آن نمونه آب او مشاهده کرد که نمونه پر از ( 000/5 سلول در یک میلی متر) ارگانیزمهای تک سلولی خاصی است که Cyanomouas ameni com نامیده میشوند ( یک سلول با دوتاژک)، و جلبک سبز ( باکتری فتو سنتزی) cyauelles نامیده میشود. اینجا جایی بود که من به عضویت گروه تحقیق درآمدم به این دلیل که در تابستان آن سال من دانش آموز کلاس زیست شناسی دکتر lois بودم، به خاطر می آورم که ما فوراً به سمت مزرعه پرورش گربه ماهی حرکت کردیم ماهیهای مرده را ببینیم، ولی ظاهر ماهیها برای دکتر lois گزارشی در مورد رفتار و عملکرد ماهیها و حوادث دروان سرخ شدن آب دریا در اثر انبوه شدن خزه ها یا شوجه های سرخ رنگ را تداعی کرد.
هرچند سرخ شدن آب دریا در اثر انبوه شدن خزه ها فقط در اقیانوسها اتفاق می افتد و نه در استخری با آب تمیز و تازه.
آقای Guningham استخری را که از درون آن آب را به درون استخر حاوی ماهیها پمپاژ کرده بود به ما نشان داد ( البته در هنگام عصر و قبل از مردن ماهیها ) آن استخر در سطح خود کف بسیار زیادی از جلبکهای آبی ـ سبز داشت. ما مقداری آب از این استخر جمع آوری کردیم و با آقای Guningham صحبت کردیم که مقدار کافی و قابل توجهی از ماهیهای یک پوندی را در اختیار ما بگذارد که آزمایش را در مرکز زیست شناسی انجام دهیم.
تحقیق برای پی بردن به وجود سم یا زهر :
ما در حدود 5 آکواریوم بزرگ راه اندازی کردیم و هر یک از آکواریوم ها دارای غلظتهای متفاوتی از آب استخر حاوی Cynamonas بودند ( 100 درصد ـ 50 درصد ـ 25 درصد ـ 10 درصد و صفر درصد ) سپس 10 عدد ماهی به هر آکواریوم اضافه کردیم و منتظر شدیم. ولی مدت زیادی طول نکشید که ما نتیجه کار را مشاهده کنیم. در عرض 24 ساعت تمام 10 گربه ماهی موجود در استخرهای پر از اب غلیظ مردند و در عرض 48 ساعت بیشتر ماهیها در آکواریم های آزمایشی دیگر مردند در حالیکه همه ماهیهای موجود در آکواریومی که اثری از آب استخر و Gynamonas نداشت زنده مانده بودند.
از زمانیکه Gynuamouas تنها ارکانیزم غالب در آب بود ( در کنار گربه ماهیها) ما فکر کرده و به این نتیجه رسیدیم که ممکن است یک عامل سببی و علت انگیزنده وجود داشته باشد و بنابراین باید سمی تولید شده باشد.
یک شیمی دان از مرکز اصلی دانشگاه oklahoma به ما ملحق شد تا جلبکهای زیادی را به اندازه کافی جمع آوری کرده و سم یا زهر را از آنها جدا کند. من ساعتها از میان گل و لای و آب و علفهای هرز رد می شدم و در آب راه می رفتم تا جلبکها را جمع آوری کنم، دانش آموزان دیگر هم برای کمک کردن به ما ملحق شدند، همینطور خواهر من که او هم مانند من دانش آموز همان کلاس زیست شناسی دکتر lois بود.
همه ما هنگامی که در آب راه می رفتیم، اگزماها و کهیرهای پوستی را که با مقادیر مختلف روی دستهای ما و با مقدار کمتر روی پاهای ما ایجاد شده بود تحمل می کردیم. بعدها من در دانشگاه آکواریوم کوچکی را راه اندازی کردم که حاوی آب استخر بود به این امید که Cynamonas را جدا کنم.
سرانجام من تسلیم و دلسرد شدم و شروع کردم به تمیز کردن آکواریم، به محض اینکه دست من با آب تماس پیدا کرد دستهای من شروع کرد به سوزش و ورم کردن. و بعدها دستهای من با مقدار زیادی تاولهای آبکی پوشیده شدند و به مدت چندین روز دستان من بی حس شدند.
بهار سال بعد ما به مزرعه پرورش ماهی در شمال تگزاس برگشتیم تا آب استخر و یا گل ولای بیشتری برای جداسازی جلبکها جمع آوری کنیم ولی متاسفانه آقای Coningham استخر را زیر و رو کرد و خالی کرده بود و ما نتوانستیم او را سرزنش و نکوهش کنیم.
Lois pfiester در مورد گروهی از ارگانیزمهای تک سلولی که دیوتاژکدار هستند ( انواع جلبکهای رده ای که تک یاخته و اکثراً دریازی هستند) متخصص جهانی شد. بیشترین این دیوتاژکدارها در اقیانوسها زندگی می کنند جائیکه تمام مدت عمر آنها بیش از تمام نهنگ های دنیاست. بعضی از آنها به صورت انبوه می توانند باعث ایجاد سرخ شدن آب دریا شوند، شرایط و موقعیتی که در آن زهر و یا سم وارد آب دریا میشود و در آب دریا رها میشود و باعث مرگ ماهیها میشود. همچنین سم و یا زهر در بافت سخت پوستان ( جانوران دریایی که دارای لاک، یا صدف و یا پوسته سخت هستند) در زیستگاه توده ای از جلبکها و خزه های سطح دریا و دریاچه و تالاب ذخیره می شوند و آنها را مسموم کرده و باعث ایجاد شرایطی می شوند که مسمومیت از کار افتادگی نامیده میشود. در آب تمیز و تازه دیو تاژکدارها رفتار و عملکرد بهتری دارند و تقریباً هیچگاه باعث ایجاد شرایط سمی نمی شوند.
Lois در مورد ذرات دیوتاژکدار موجود در آب تازه مطالعه کرد بخصوص در مورد آن دسته از دیوتاژکدارها که در رده pfridinium هستند.
این ذرات بوسیله فلسهای پوشش دار به هم پیوسته که از سلولز ( ماده مشابه تشکیل دهنده چوب ) ساخته شده اند پوشیده شده است.
بسیاری از آنها غذای خود را از کلروپلاست جلبکهای قهوه ای ـ سبز تهیه می کنند و آن غذا در درون سلول به صورت نشاسته و چربی ذخیره می کنند. شاید برجسته ترین جنبه همه دیوتاژکدارها ظاهر سلول متحرک و شناگر آنهاست، آنها بوسیله دو تاژک شنا می کنند، هر تاژک در شیاری در سطح سلول قرار گرفته است، یک تاژک سلول را احاطه کرده است و تخت و صاف و نوار مانند است. تاژک دیگر شبیه شلاق و یا تازیانه است و تا سمت دیگر قسمت انتهایی سلول کشیده میشود و ادامه می یابد. عملکرد دوتاژک با یکدیگر باعث ایجاد خاصیت چرخشی و حرکت دورانی میشود که باعث حرکت سلول به سمت جلو میشود. بنابراین آنها دیو تاژکدارها نامیده میشوند یعنی ( تاژکدارهای چرخشی).
یکی از کمکها و همکاریهای بسیار مهم و بزرگ lois ثابت کردن این مسئله بود که اینگونه ارگانیزمها و بخصوص peridinum ها دارای چرخه زندگی می باشند به این دلیل است که آنها دارای شکلها و عملکردهای متفاوتی در تاریخ و گذشته گروههای سلولی هستند.
اگر چه او اولین کسی نبود که تغییرات مختلف را در شکل و فرم سلولها مشاهده کرد ولی اولین کسی بود که تغییرات سلول را در طول چرخه زندگی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی و نوری اثبات کرد.
این مسئله محتاج این بود که او ذرات را به طور دقیق جدا کند و آنها را به مقدار زیاد رشد داده و پرورش دهد. سپس او باید با دقت و بسیار پر حوصله پشت میکروسکوپ بنشیند و رفتارها و عملکردهای متفاوت و مختلف را در این گونه سلولها مشاهده کند. سلولهای شناگر رویشی و یا فتوسنتزی predinum در ظاهر معمولی هستند بعضی از سلولها می توانند توسعه بیابند و به گامت ها و یا سلولهای جنسی تبدیل شوند. این سلولها با هم آمیخته میشوند که یک سلول را با دو گروه کروموزم ( و همینطور دو تاژک) تولید کنند. لطفاً توجه داشته باشید که در ارگانیزمهای تک سلولی تولید مثل جنسی مستقیماً به افزایش در تعداد ارگانیزمها منتهی نمی شود.
اگر چه cystodinediria دارای دیو تاژکدارهایی به رنگ قهوه ای ـ سبز است و سلول شناگر دیوتاژکدار را تولید می کند. Cystodinediria معمولاً شبیه یک توده آمیب است که در قسمت خارجی جلبکها جایگزین میشوند.
دکتر lois در مورد یافتن cystodinediria بسیار پرذوق و شوق و پر از اشتیاق بود زیرا cystodinediria یک دیو تاژکدار بود. اگر چه در حالیکه او در حال تماشای آن بود شور و شوق او به شگفتی و بهت و حیرت تبدیل شد.
ترمیبهای قهوه ای ـ سبز در قسمت خارجی فیلامنت های سلول جایگزین شدند ناگهان سلولی که آمیب روی آن جایگزین شده است مرتعش میشود و تمام محتویات داخل سلول به آمیب منتقل میشود او حرکت آمیب را به سمت سلول کناری مشاهده کرد و این عمل تکرار شد. و هر سلول کنار گذاشته شده یک سوراخ گرد کوچک در دیواره خود دارد.
دکتر lois و popouski در مورد این مسائل تحقیق کردند و مطالعه کردند و بیش از 30 مرحله مختلف در مورد جزئیات پیچیده حرفه زندگی شناسایی کردند . آمیب فقط یک مرحله سوختی و تغذیه ای بود. او به زودی به این نتیجه رسید که دیگر دیوتاژکدارهای ظاهراً غیرفعال دارای رفتارها و عملکردهای مشابهی هستند. دیو تاژکدارهایی که stylodinium نامیده میشوند مانند قرار گرفتن روی یک پایه روی فیلا منت ها قرار می گیرند.
هرچند بیشتر آمیب ها تغذیه میشوند و سپس خود را به شکلهای مختلفی نشان میدهند سرانجام و در نهایت یکی از این فرمها و شکلهای مختلف دارای یک ذره یا قطره روغن و یا چربی قرمز رنگ میشود ویژگی و مشخصه ای که مخصوص زیگوتهای( یاخته های بارور شده تخم که از اتحاد سلولهای نر و ماده ایجاد شده است) دیو تاژکدار است. هنگامیکه دکتر lois از (Gzechoslovak) کشور چک برگشت که نام امروزی آن جمهوری چک است همه ما در آزمایشگاه او برای جستجوی توده ای از جلبکها و خزه ها که جلبکهای فیلا منتی هستند از یکدیگر پیشی گرفتیم و ما به این نتیجه رسیدیم که دیو تاژکدارهای تغذیه ای بسیار معمولی هستند و به سادگی چشم پوشی می شوند.
با استفاده از این آزمایش lois وpopovski به این نتیجه رسیدند که در طبقه بندی دیو تاژکدارا و دیگر جلبکها تمام چرخه زندگی باید در نظر گرفته شود و نه تنها مرحله زندگی گونه های غالب.
او کار خود را با دیو تاژکدارهای موجود در آب تمیز و تازه ادامه داد. بخصوص predinium را مورد تحقیق قرار داد. در طول سال آکادمی 1990 من به آزمایشگاه دکتر lois برگشتم و با او به مدت یک ترم کار کردم من از این موضوع بی اطلاع بودم ولی lois یک بیماری سخت و مهلک داشت و او مدعی داشتن بالاترین درجه تحقیق و فعالیت حرفه ای و تخصصی تا زمان مرگ خود در سال 1992 بود.
در همان سال همزمان با مرگ lois مرگ غیرعادی ماهیها در شمال کارولینا وجود داشت. ماهیهای مثل ماهی راه راه پلنگی و ماهی خالدار و ماهیهای من هادن اقیانوس اطلس و دریای باختر با ایجاد زخمهایی در سطح بدنشان مرده بودند. ( joam bur kkoldem ) یک زیست شناس جلبک یا یک جلبک شناس درجه و ترفیع خود را دریافت کرد و مالک مقام آکادمی در دانشگاه شمال Carolina شد. او در مورد مرگ ماهیها در آن سال بسیار کنجکاو بود زیرا درجه اکسیژن موجود در آب بسیار بالا بود و بنابراین وجود یک بیماری یا یک سم احتمال داده میشد.
در آب تمیز و تازه جمع آوری شده او یک دیو تاژکدار خیلی نازک و باریک را مشاهده کرد که به وفور و به مقدار زیاد درون آب محتوی ماهیهای مبتلا وجود داشت. دکتر lois دیو تاژکدارهایی را شناسایی کرد که بعدها دیوتاژکدارهای phantom و یا Ambush نامیده شدند که بعنوان عامل و علت سببی به وسیله استفاده از بسیاری روشهای مشابه بوسیله دکتر lois pfiester راه گشا بودند با یک توجه دقیق Borkholder و شاگردش Howard Glasgam تشخیص دادند که جلبکهای دیو تاژکداری که فانتوم نامیده میشوند به صورت غیرفعال در جوئن امسال بخش محیط، سلامتی و منابع طبیعی شمال کارولینا این بیانیه را منتشر کرد :
مدرک و دلیلی مبنی بر ایجاد بیماری در انسان توسط دیوتاژکدارها وجود ندارد به استثنای محققانی که در محیط بسته و بدون هیچ وسیله حفاظتی مناسب نفس کشیده و تنفس کرده اند.
ولی هیئت داوران هنوز مشکوک است که اگر دیوتاژکدارهای می توانند به معنای واقعی کلمه، انسانها را بیمار کنند چرا آزمایشگاه یک محیط مناسب برای این کار ایجاد نکرده است؟ Borkholder و دیگران تعداد 19 تا 24 مرحله مختلف در چرخه پیچیده زندگی جلبکهای دیو تاژکدار شناسایی کردند. این ذخایر و اندوخته های مشکلات یافتن و شناسایی جلبکهای دیو تاژکدار را افزایش میدهد.
در حال کار با دیو تاژکدارهای Borkholder یک نمونه دیگر برای زیست شناسان فرستاد به خصوص برای Karen Steidiuger از مرکز حفاظت محیط فلوریدا و یک متخصص در مورد دیو تاژکدارهای سعی.
او یک مسئله جدید را در علم زیست شناسی تشخیص داد و مرا با Borkholder توضیحات خود را با یک اسم جدید منتشر کرد PF iesteria piscicidia که اکنون در خلیج ایالت دلاور یافت میشود همچنین در خلیج chesapeake یافته میشود Borkholder گمان کرد که ممکن است ( pf … ) در دهانه رودخانه هایی که بوسیله آزمایشهای بی ملاحظه کشاورزی غنی شده اند ظاهر شود.
او معتقد بود که عامل اصلی آن در شمال کارولنیا عمل پرورش بسیار زیاد ماهی است. علیرغم منابع نو بود. من در این مورد که pfiesterie می تواند بعنوان یک مشکل در دهانه رودخانه هایی که با نیتروژن غنی شده اند باشد، مشکوک بودم. این استدلال و تجربه در اثر آزمایشات من همراه با lois pfiester بدست آمده است.
این یک تشکر و سپاسگذاری شایسته و درخور از lois pfiester است که یکی از اسرار آمیزترین و پیچیده ترین دیوتاژکدارها باید به نام او ثبت شود. تجربیات او راه گشای روشهایی بود که Borkholder و Glasgow استفاده کردند که چرخه های زندگی را به هم متصل کنند.
Lois علم و دانش و توانایی خود را به عنوان یک محقق و بعنوان یک مدیر و رئیس جامعه زیست شناسی ذخیره کرد. او فقط یک مربی نبود که به علوم مختلف وابسته باشد بلکه همچنین یک معلم و مدرس برجسته بود. او بارها و بارها اثبات کرد که دانش آموزان هنگامیکه علوم را کشف می کنند نه هنگامیکه راجع به آنها صحبت می کنند بهتر یاد بگیرند.
او جایزه برترین و بهترین تدریس در سال 1986 از آن خود کرد در همان سال او یک پروفسور بی نقص و عالی در دانشگاه oklahama بود.
ارثیه و یادبود او زندگی کرد در بین صدها دانش آموز تحت تعلیم او که با راهنمایی های او در ارتباط بودند، و همچنین فارغ التحصیلان و همکاران متخصص او که با فداکاریها و از خود گذشتگیها، و تجربیات او در تماس بودند و با دوستانش که با مهرمانیها و لطف و محبت و حسن نیت او در تماس بودند.
1
" 9 "