امپراتوری روسیه
نشان امپراتوری روسیه تزاری که از سال ۱۸۸۲ بکار می رفت
امپراتوری روسیه دولتی بود که از ۲۲ اکتبر ۱۷۳۱ تا سرنگونی آن در ۲ مارس ۱۹۱۷ به دست انقلاب فوریه سرکار بود. نام حاکم این امپراتوری "تزار" بود و از این رو آن را "روسیه تزاری" نیز می خوانند. پایتخت این امپراتوری سنت پترزبورگ بود و زبان رسمی آن روسی بود. واحد پول آن روبل بود. اولین پادشاهش, پطر کبیر و آخرین آن, نیکلای دوم بود.
تاریخ روسیه
بیش از دو سده روسیه تزاری (به روسی: Росси́йская Импе́рия) بخشی از امپراتوری مغول بود. اما در سده پانزدهم، ولایت مسکووی که ناحیه کوچکی از سرزمین روسیه امروزی را در برمی گرفت، قدرت یافت، تا حدی که مغولانِ اردوی طلایی را به مبارزه طلبید. شاهزاده هادیان، ایوان بزرگ، از پرداخت خراج به مغولها سر باز رد، فرمانروای بعدی ایوان چهارم، قلمروی ولایت مسکووی را توسعه داد. لقب او، ایوان مخوف، بیانگر این است که این نخستین تزار در تمام روسیه بود که بیشتر از او می ترسیدند تا اینکه دوستش داشته باشند.
رومانف ها
رومانفها یک خاندان اشرافی قدرتمند در مسکو بودند. نخستین تزار روسیه، ایوان مخوف (۸۴ – ۱۵۳۰م) با خاندان رومانف وصلت نمود. رومن زاخارین جد اعلای رومانفها برادر آناستازیا همسر ایوان مخوف تزار روسیه بود و پسری نیز به نام نیکیتا داشت که پدربزرگ اولین تزار رومانف یعنی میخائیل فئودوروویچ رمانف است. این خانواده به دلیل قرابت با ایوان مخوف (ایوان چهارم) و نیز به این دلیل که در دسائس و توطئه های درباریان در حوادث پس از مرگ ایوان مخوف شرکت نداشتند محبوب مردم روسیه بودند. ضمن اینکه فئودور نیکتایویچ رومانف پدر میخائیل رومانف اولین تزار روسیه مورد تایید یک مقام مورد احترام روحانی در روسیه بود که حین جنگ با لهاستانیها در دوران هرج و مرج رهبری مردم روسیه را بر عهده داشت. پس از شکست لهستانیها مردم میخاییل فئودورویچ رمانف را به سلطنت برگزیدند. این خانواده تا ۳۰۰ سال تا جنگ جهانی اول و زمان ظهور کمونیسم در روسیه با اقتدار حکومت می کردند.
عصر ناآرامی
پسر ایوان، فئودور اول، بوریس گودونف (۱۶۰۵- ۱۵۵۱م) به عنوان تزار روسیه، جانشین او شد. وقتی او در سال ۱۶۰۵ م از دنیا رفت، روسیه در هرج و مرج افتاد.
از سال ۱۶۰۵ م تا ۱۶۱۳ م هرج و مرج دوام یافت. اشراف برای سلطنت با یکدیگر جنگیدند و برزگران شورش کردند. دشمنان اصلی روسیه؛ لهستان و سوئد؛ هرج و مرج را غنیمت شمردند. در سال ۱۶۱۱م نیروهای لهستانی شهر سمولنسک روسیه را فتح کردند. یک سال بعد لهستانیها مسکو را اشغال کرده و شاهزاده لهستانی را بر تخت تزار نشاندند. سپس سوئدیها در سال ۱۶۱۳م شهر نووگورود را اشغال کردند.
نخستین تزار رومانف
روسها برای واپس راندن لهستانیها از مسکو یکپارچه شدند. آنان میخائیل رومانف ۱۷ ساله را (۱۶۴۵- ۱۵۹۶م) را در سال ۱۶۱۳م به مقام تزاری منصوب کردند. او فرزند بطرک مسکو فئودور نیکتایویچ رومانف بود. او بر خلاف میل باطنی و توسط مردم روسیه به سلطنت انتخاب شد. اعقاب میخائیل اول تا زمان جنگ جهانی اول به مدت بیش از ۳۰۰ سال، تا زمان انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ م، بر روسیه فرمانروایی کردند.
تزار الکساندر دوم
تزار الکساندر دوم فرزند تزار نیکلای اول معروف به تزار آزادیبخش پس از پدرش به تخت سلطنت روسیه نشست. درسال۱۸۶۱ تزار الکساندر دوم سرفداری را در روسیه لغو می کند. تزار امیدوار است روسیه را مانند کشورهای اروپای غربی در راه مدرن سازی به حرکت در آورد. اما این اقدام به سودثروتمندان تمام می شود و گروه قلیلی از دهقانان موفق به تهیه زمین می شوند. اکثر دهقانان فقیرتر از آن هستند که زمینی بخرند. این دهقانان از نظر فرهنگی عقب مانده تر از طبقات رنجبر اروپای غربی هستند.
او در ابتدای سلطنت با مشکلات مربوط به جنگ کریمه که در زمان پدرش آغاز شده بود دست به گریبان بود و البته توانست به شکلی آبرومندانه با دول متخاصم (انگلیس, فرانسه و عثمانی) صلح کند. او مردی روشنفکر بود که قصد آزاد سازی سرفها را داشت. از شوخیهای تاریخ اینکه این تزار روشنفکر که در صدد انجام اصلاحات در کشورش بود بیشتر از دیگر تزارها توسط تروریستها مورد سوءقصد قرار گرفت و نهایتاً در اثر یکی از همین سوءقصدها به شدت زخمی شد و در حالی که انجام اصلاحات وی نتیجه ای نداده بود فوت کرد. از عوامل ناکامی تزار در انجام اصلاحات می توان به مخالفت بویاردها (اشراف روسیه) و ایرادات نظام اداری روسیه اشاره کرد.
تزار الکساندر سوم
تزار الکساندر سوم مانند پدرش سیاستهای مدرن سازی را دنبال می کند. کارخانجات جدید در سن پترزبورگ و مسکو احداث می شوند. جمعیت کارگری عظیمی در حومه این شهرها زندگی می کنند. اما آزادیهای اجتماعی را برخلاف پدرش کاهش می دهد. روسیه باید پیشرفت کند بی آنکه خللی در خاندان سلطنت ایجاد کند. سانسور و حکومت پلیسی افزایش می یابد. تعقیب و آزار اقلیتها خصوصا یهودیها شدت می گیرد.
تزار نیکلای دوم
در ۱۸۹۴ نیکلای دوم بجای پدرش به سلطنت می رسد و راه او را ادامه می دهد. در ۱۸۹۸ حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه مخفیانه نخستین کنگره اش را در مینسک روسیه بر پا می کند. برنامه حزب برمبنای مارکس و انگلس که پلخانف تشریح می کند تدوین می شود. پلخانف با ترور مخالف است و معتقد است که روسیه نخست باید دوره رشد سرمایه داری را طی کند تا سپس بتواند به دموکراسی و سوسیالیسم برسد.
حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه
در ۱۹۰۳ دومین کنگره حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در بروکسل وسپس لندن تشکیل می شود. در لندن حزب به دو دسته تقسیم می شود: بلشویکها (اکثریت) منشویکها (اقلیت). بلشویکها معتقدند که نباید منتظر ماند تا پس از دوره سرمایه داری به سوسیالیسم برسیم. رهبر بلشویکها "لنین" دو بار به دلیل فعالیتهایش به سیبری تبعید شد و از سال ۱۹۰۰ در اروپای غربی زندگی می کرد.
جنگ روسیه – ژاپن
در سال ۱۹۰۴ روسیه تزاری علیه ژاپن اعلام جنگ می کند تا حکومتش را به منچوری و کره برساند. تزار انتظار یک پیروزی آسان را دارد اما شکستهای سختی می خورد. هم زمان در روسیه تظاهرات آرامی در ۵ ژوئیه ۱۹۰۵ در مقابل کاخ زمستانی تزار در سن پترز بورگ برگزار می شود که به خاک و خون کشیده شده و به یکشنبه خونین مشهور می شود. رهبر تظاهرات یک کشیش به نام پدر گاپون است.
با این واقعه و تسلیم شدن روسیه به ژاپن در ۱۹۰۵ اعتصابات کارگری افزایش می یابد. شوراهای کارگری برای هماهنگی اعتصابات تشکیل می شود. شورای سن پترزبورگ به رهبری لئو تروتسکی یکی از یاران سابق لنین نقش مهمی در این واقعه دارد. قیام کارگری سرکوب می شود. اعضای شورا دستگیر می شوند و تروتسکی به سیبری تبعید می شود اما از آنجا می گریزد. تزار قول می دهد اصلاحاتی به عمل آورد و آزادیهای مدنی به عمل آورد.
انتخابات دوما
در ۱۹۰۶ و ۱۹۰۷ سه انتخابات برگزار می شود. در دومای اول که به صورت انتخابات محدود برگزار می شود مخالفان تزار رای می آورند. تزار انتخابات را باطل می کند و انتخابات مجدداً برگزار می شود. این بار مخالفان تندتری رای می آورند. تزار باز هم دوما را منحل می کند. انتخابات سوم برگزار می شود واین بار مطیعان تزار وارد دوما می شوند. در ۱۹۱۲ بلشویکها راه خود را از دیگر گروههای سوسیال دموکرات جدا می کنند و حزب مستقلی ایجاد می کنند.
ورود روسیه به جنگ جهانی اول
در اوت ۱۹۱۴ روسیه وارد جنگ جهانی اول می شود. نخست فقط بلشویکها مخالف جنگ هستند اما شکستهای روسیه حامیان سلطنت تزار را به حداقل میرساند. در اوایل مارس ۱۹۱۷ اکثر کارگران در پطروگراد و مسکو دست به اعتصاب می زنند. شورش به پادگانها می رسد. در ۱۱ مارس تزار دوما را منحل می کند. اما نمایندگان متفرق نمی شوند. در ۱۵ مارس تزار به نفع گراند دوک میخائیل کنار می رود. میخائیل حاضرنمی شود سلطنت را بپذیرد. دوما حکومت موقتی از اعتدالیون را به رهبری شاهزاده لووف به کار میگمارد. شورای پطروگراد که منشویکها و سوسیالیستها در آن اکثریت دارند به صورت رقیب شورای موقت در می آید.
نخستین کنگره شوراها
حکومت آلمان با هدف کارشکنی و خرابکاری در روسیه لنین را با قطار از سوئیس به سوئد و از آنجا به پطروگراد می آورد. تروتسکی نیز از آمریکا وارد پطروگراد می شود. او گرچه بلشویک نیست اما با لنین هم آواز می شود که حکومت موقت حکومت بورژوایی است. سازمان دهندگان بلشویک با شعار لنین "به جنگ خاتمه دهید." تمام زمینها برای دهقانها "و" تمام قدرت در دست شوراها " به میان مردم می آیند. نخستین کنگره شوراها با حضور نمایندگان سربازها، کارگران و دهقانها برگزار می شود. از میان بیش از ۶۰۰ نماینده ۱۰۵ نفر از بلشویکها هستند اما کم کم به آنان افزوده می شود. حکومت موقت کرنسکی همچنان در پی ادامه جنگ است اما شکستهای متوالی باعث فرار سربازان از جبهه می شود.
قیام بلشویکها
آشفتگی عمومی باعث می شود بلشویکها به دنبال قیام باشند اما قیام شکست می خورد و لنین به مرز فنلاند فرار می کند. بلشویکها به اتهام جاسوسی برای آلمان دستگیر و زندانی می شوند. شاهزاده لووف استعفا می کند و کرنسکی جای او را می گیرد. محافظه کاران و اعتدالیون پشت ژنرال کورنیلوف جمع می شوند تا با حکومت موقت مبارزه کنند. کرنسکی برای دفاع از حکومت بلشویکها و سوسیالیستها را که حالا از زندان آزاد شده اند به یاری میخواند. سپاه کورنیلوف شکست می خورد. حالا بلشویکها هم در شورای پطروگراد و هم در شورای مسکو اکثریت دارند. دهقانان قیام می کنند و زمینها را از دست اشراف در می آورند.
کمیته انقلابی شورای پطروگراد
لنین به پطروگراد می آید و از اقدامات تروتسکی در سازماندهی قیام حمایت می کند. کمیته انقلابی شورای پطروگراد به رهبری تروتسکی ساختمانهای دولتی را اشغال می کنند و کاخ زمستانی تزار را در شب هفتم نوامبر به اشغال در می آورد. کرنسکی می گریزد و اعضای حکومت موقت دستگیر می شوند.
شورای کمیسرهای خلق
بلشویکها شورای کمیسرهای خلق را بوجود می آورند و لنین صدر شورا و تروتسکی کمیسر امور خارجه می شود. مسکو به تصرف بلشویکها در می آید و دومین کنگره شوراها برگزار می شود. مالکیت خصوصی لغو و کلیه امور به شوراهای روستایی واگذار می شود. تمام زمینها میان مردم تقسیم می شود. در ۱۹۱۸ بلشویکها رسما نامشان را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر می دهند. ترس از ادامه هجوم آلمانیها حکومت جدید شوروی را وادار می کند تا پایتخت را از پطروگراد به مسکو منتقل کند.
پیمان برست لیتوفسک
در مارس ۱۹۱۸ تروتسکی و لنین سایر اعضای حزب را وادار می کنند تا پیمان برست لیتوفسک را بپذیرند. این پیمان که با آلمان و اتریش و مجارستان بسته می شود بسیار به ضرر روسیه است. ولی درگیری را در روسیه پایان می دهد. پیروزی متفقین در جنگ باعث می شود تا شوروی از اجرای مفاد پیمان سرباز زند.
جنگ داخلی
از اواخر ۱۹۱۸ تا اواخر ۱۹۲۰ شوروی درگیر جنگ داخلی است. ارتش سرخ به رهبری تروتسکی با گاردهای سفید ضد انقلابی می جنگند. عملیات نظامی سفیدها ابتدا در جنوب متمرکز است و نیروی اصلی آن را نیروهای تحت نظر کورنیلوف تشکیل می دهند. ارتش سرخ گاهی با سپاهیان لهستان در غرب، سپاهیان ژاپن و سفیدهای تحت حمایت لژیون چک در شرق، سفیدهای تحت حمایت آمریکاییها و فرانسویها و بریتانیاییها در شمال مجبور به جنگ بود.
در ۱۹۲۰ شوروی عملا بر روسیه مسلط می شود که این امر دو علت اساسی دارد.اول رهبری هوشمندانه تروتسکی و دوم عدم هماهنگی سفیدها. سفیدها همچنین از پشتوانه مردم برخوردار نبودند چرا که مردم می ترسیدند زمینی را که در نتیجه انقلاب تصاحب کرده اند از دست بدهند.
موزه های ایالات متحده شکوه هنرهای امپراتوری روسیه را به نمایش می گذارند
شمایل های کلیسای ارتدکس روسی، و تخم مرغ های فابرژه جاذبه نیرومندی را در خود نگاه داشته اند
واشنگتن- پرزیدنت اوباما هنگام رسیدن به مسکو در ششم ژوئیه، با کشوری آشنایی پیدا خواهد کرد که سنت های هنری آن بسیاری از مشهورترین رقص های باله جهان، مجموعه گسترده ای از معروف ترین قطعه های موسیقی کلاسیک و اشیاء هنری بسیار ممتازی را ارائه داده است. در ایالات متحده نیز، به لطف موزه های ایالات متحده که کلکسیون های قابل توجهی را از هنرهای روسی در دست دارند، شهروندان عادی آمریکایی فرصت این را خواهند داشت که میراث فرهنگی فوق العاده روسیه را از نزدیک بررسی و تحسین کنند.
به گفته جودی داچر، مدیر موزه هنرهای روسی در مینیاپولیس، "دیدن و تقدیر از هنرهای روسی برای مردم آمریکا از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که زمینه مشترکی برای درک و دانش به ما ارائه می دهد. تقدیر هنر می تواند نخستین پایه بحث و گفتگو میان این دو کشور باشد."
فرهنگ روسیه تاثیرات پردامنه ای بر ایالات متحده گذاشته است. از موسیقی قرن نوزدهم پیوتر چایکوفسکی گرفته تا آهنگ سازان مشهور قرن بیستم مانند ایگور استراوینسکی و سرگئی راخمانینف، روسیه نفوذ عمیقی در موسیقی بین المللی داشته است. رقص های باله فرآورده دوران اتحاد جماهیر شوروی پدیده هایی مانند آنا پاولوا، واسلاو نیجینسکی، رودلف نوریف، و میخائل باریشنیکف را روی صحنه آوردند، و با آثار گروه های باله بولشوی و کیروف به تاثیرگذاری بر رقص های مدرن ادامه می دهند. سهم روسیه در ادبیات – با نویسندگانی مانند الکساندر پوشکین، آنتون چخوف، لئو تولستوی، فئودور داستایوفسکی، بوریس پاسترناک و الکساندر سولژنیتسین – در سراسر جهان به رسمیت شناخته شده است.
موزه های متعددی در ایالات متحده مجموعه های برجسته ای از هنرهای بصری روسیه را در اختیار دارند. یکی از مهم ترین موزه ها، موزه هنرهای روسی، یکی از دو موزه در ایالات متحده است که به طور انحصاری به نمایش هنر و اشیاء هنری روسی و نگهداری از آن اختصاص دارند. طبق گفته داچنر، این موزه در هنرهای اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تخصص دارد و نمایشگاه های گوناگونی را که "به منظور ترویج درک بین المللی طراحی شده اند" برگزار می کند.
او گفت: "اخیراً، نمایشگاهی برگزار کردیم که شمایل های کلیسای ارتدکس روسیه متعلق به موزه هنر یاروسلاول را به نمایش گذاشت و بر سنت هنری غنی نقاشی های مذهبی در روسیه تاکید داشت. این سنت در قرن یازدهم پا گرفت و تا کنون ادامه دارد. شمایل های روسی از دوران قدیم نمادی از فرهنگ روسی بوده اند." نمایشگاهی که برای پاییز 2010 برنامه ریزی شده است بر محاصره لنینگراد تمرکز خواهد داشت. در جنگ جهانی دوم، نزدیک به یک میلیون روسی در طی نهصد روزی که این شهر تحت محاصره نیروهای آلمانی قرار داشت، جان خود را از دست دادند. داچنر گفت: "ما برای برگزاری این نمایشگاه با مقامات شهری سن پترزبورگ همکاری می کنیم، و آنها با مهربانی بی نهایت گنجینه های خود را در اختیار ما قرار داده اند."
دومین موزه ای که در ایالات متحده به طور انحصاری به محافظت از هنرهای روسی اختصاص دارد، موزه شمایل های روسی در شهر کلینتون، ایالت ماساچوست است. کلکسیون این موزه شامل بیش از 350 شمایل روسی است، که بزرگ ترین مجموعه اینگونه نقاشی ها در آمریکای شمالی به شمار می رود. این مجموعه که از اهمیت تاریخی برخوردار است، بیش از شش قرن را – از قرن شانزدهم به بعد- پوشش می دهد و شامل شمایل های مهم تاریخی است که قدیم ترین دوره های نقاشی شمایل را تا دوران حاضر در بر می گیرند. تمامی این آثار در ساختمانی که زمانی آسیاب بوده و اکنون به یک موزه "سبز" تبدیل شده است، نگهداری می شوند.
یکی دیگر از موزه های ایالات متحده که کلکسیون گسترده ای از هنرهای روسی را در اختیار دارد، موزه هنرهای زیبای ویرجینیا در شهر ریچموند است. این موزه محل نگاهداری مجموعه آثار لیلیان توماس پرات از کلکسیون جواهرات امپراتوری روسیه است، که توسط پیتر کارل فابرژه خلق شد. فابرژه زرگر و جواهرسازی بود که در سال های دهه 1880 در دربار روسیه خدمت می کرد. او در 1885 یکی از تخم مرغ های پیچیده عید پاک را به عنوان هدیه ای برای همسر تزار خلق کرد. تا پیش از سقوط سلسله رومانف ها در انقلاب 1917، پنجاه و چهار عدد تخم مرغ تزئین شده با جواهرات و میناکاری خلق شده بودند. پنج عدد از این تخم مرغ ها متعلق به دوران سلطنت نیکلای دوم، بخشی از کلکسیون پرات را تشکیل می دهند.
الکس نایرجس، مدیر موزه هنرهای زیبای ویرجینیا گفت: "این موزه یک مقصد مهم بین المللی برای فرهنگ روسی است، چرا که ما بزرگ ترین کلکسیون تخم مرغ های فابرژه را خارج از روسیه در دست داریم." کلکسیون موزه هنرهای زیبای ویرجینیا نمونه های متعدد دیگری را از هنرهای زینتی روسی در اختیار دارد. گالری فابرژه به طور موقت از ماه ژوئن 2009 تا مه 2010 برای نوسازی بسته خواهد بود.
نمایشگاه تزارها و شرق: هدایای ترکیه و ایران در کاخ کرملین مسکو تا 13 سپتامبر در گالری آرتور ساکلر وابسته به موسسه اسمیتسونین در واشنگتن برگزار بر پا خواهد بود. این شصت هدیه شکوهمند که به اوایل قرن شانزدهم تا اواخر قرن هفدهم تعلق دارند، زره، سلاح های گرم، ظروف تشریفاتی با جواهرات تزئین شده را که به دربار روسیه یا کلیسای ارتدکس این کشور هدیه داده شده بودند، شامل می شوند. شکوه این هدایا نشان دهنده جایگاه برجسته روسیه در تاریخ دیپلماتیک آسیاست.
موزه هیل وود نیز که در واشنگتن واقع است، کلکسیون جامعی از هنر دوران امپراتوری روسیه، از جمله تاج الماسی را که شهبانو الکساندرا در مراسم ازدواج خود با نیکولای دوم بر سر داشت، و دو تخم مرغ امپراتوری فابرژه، به نمایش می گزارد.
آن اودوم، مدیر افتخاری موزه هیل وود گفت که آمریکا برای نخستین بار در نمایشگاه کلمبیا که در 1876 در فیلادلفیا برگزار شد با فرهنگ بصری روسیه آشنایی یافت. او افزود: "طرح های سبک روسی در جواهر فروشی هایی مانند تیفانیز، بِیلی بنکس اند بیدل که از سال های دهه 1880 تا جنگ جهان اول بخشی مختص به جواهرات روسی داشتند، پر فروش بوده اند. … شمایل ها و آثار فابرژه، و همچنین نقره کاری ها و مینا کاری های هنرمندانی که کارهایشان در نمایشگاه 1876 در فیلادلفیا به نمایش گذاشته شده بود، هنوز توجه آمریکایی ها را سخت به خود جلب می کنند."
هدایای با شکوه هنرمندان روسی از زمان های دیرین، نه تنها برای زیبایی آنها، بلکه به خاطر دریچه ای که از درون فرهنگ و تاریخ روسیه به ما ارائه می دهند، مورد تقدیر آمریکایی های موزه برو قرار داشته است. داچنر گفت: "ما هرچه بیشتر درک و تفاهم فرهنگ روسی را تسهیل بخشیم، گفت و شنود امکان پذیر تر می شود."
15